نوروز، آغاز سال نو خورشیدی و شروع فصل بهار
سال 1403 شمسی، سال کبیسه است ، با توجه به اینکه اسفند ماه 1403 سی روز کامل است
و این سال دارای 366 روز میباشد پس سال کبیسه محسوب می شود.
يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ يَا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ يَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَال،[۲۵]
اَللَّهُمَّ هَذِهِ سَنَةٌ جَدِيدَةٌ وَ أَنْتَ مَلِكٌ قَدِيمٌ أَسْأَلُكَ خَيْرَهَا وَ خَيْرَ مَا فِيهَا وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّهَا وَ شَرِّ مَا فِيهَا وَ أَسْتَكْفِيكَ مَؤُنَتَهَا وَ شُغْلَهَا يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ.[۲۶]
نوروز نخستین روز سال خورشیدی برابر با یکم فروردین، جشن آغاز سال نوی پارسی و یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران ایران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و در مناطق وسیعی در آسیا و دیگر نقاط جهان جشن گرفته میشود. زمان برگزاری نوروز، اعتدال بهاری و در آغاز فصل بهار است. نوروز، با عنوان رسمی «روز بینالمللی نوروز»، توسط یونسکو به عنوان میراث فرهنگی و معنوی بشر به ثبت جهانی رسیده است.[۲۶][۲۷]
نوروز به عنوان یک جشن قدیمی و کهن از ایران باستان به ارث رسیده است و از آن به عنوان نماد پیوند دهنده افراد و اقوام ایرانزمین و ملت ایران یاد میشود. ایرانیان نوروز را آغازگر رستاخیز طبیعت، گاه رویش و زایش باغ و بوستان میدانند و بر این باور هستند که در نوروز، همزمان با طبیعت، باید روزگار نو و جدیدی را با روان و نگرش نو، در تنپوش تازهای آغاز کنند. این روز همچنین یکی از روزهای مقدس و اعیاد مذهبی زرتشتیان و بهاییان بهشمار میرود.
نوروز اولین روز از ماه فروردین است که با شروع فصل بهار و سال نو خورشیدی همزمان است. این آیین کهن[۱] بزرگترین جشن ملی ایرانیان و قدیمیترین نماد فرهنگی ایرانزمین است.[۲] برخی پیدایش نوروز را به اولین پادشاهان ایرانی نسبت داده و برخی دیگر آن را از اعتقادات زرتشتیان قلمداد کردهاند.[۳] اما هر چه باشد امروزه نوروز زمینهای برای همزیستی فرهنگهای متفاوت در کنار هم و نشانی از فرهنگ کثرتگرای ایرانی است که افراد را با گرایشها و ادیان و مذاهب مختلف، بر سر سفره هفتسین گردهم میآورد.[۴] نوروز علاوه بر اینکه در کشورهای مختلفی جشن گرفته میشود، در برخی از آنها، تعطیل رسمی است.[۵] مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز و ایرانی بودن آن را در تقویم خود ثبت کرده است.[۶]
نوروز جشن ملی و تاریخی ایرانیان در آغاز سال و فصل بهار. واژه نوروز به معنای روز نو و تازه است و به نامهای چندی چون عید نوروز، جشن فروردین، بهار جشن یا جشن بهار مشهور است. عید نوروز به سبب گردش و چرخش سال از کهنه به نو و آغاز روز نو، برای ایرانیان کهنترین و بزرگترین جشن ملی ـ میهنی به شمار میرود.
در روایات شیعی از نوروز با واژه «نیروز» نام برده شده و بیشتر روایات آن را ستودهاند. در این روایات نوروز را روز پیمان بندگان با خدا، روز پهلوگرفتن کشتی نوح(ع( بر کوه جودی و روز نازلشدن جبرئیل(ع( بر پیامبر اسلام(ص( میشمارند. همچنین طبق این روایات، نوروز با واقعه غدیر خم و انتصاب امیرالمؤمنین علی(ع) به جانشینی پیامبر(ص) همزمان بوده و ظهور امام زمان(ع) و پیروزی آن حضرت بر دجال نیز در نوروز رخ خواهد داد.
از دیدگاه امامخمینی، نوروز عید اسلامی نیست؛ اما عید ملی است که اسلام با آن مخالفتی ندارد و بلکه بر انجام آداب و اعمال استحبابی مانند نماز، روزه و دعا در این روز توصیه میکند. نوروز در نگاه ایشان میتواند نقطه آغاز دو تحول اساسی باشد: نخست تحول در روح افراد و دوم تحول در جامعه. امامخمینی ضمن توجه به عید نوروز، در راهبرد مبارزاتی و سیاسی خود هم از مناسبت ملی نوروز با عنوان فرصت مناسبی برای توجهدادن مردم به مسائل مهم اجتماعی و سیاسی استفاده میکرد.
امامخمینی هرساله پیام نوروزی میداد و در قالب پیامها و سخنرانیهای نوروزی، به بیان مسائل روز از قبیل انتخابات و جنگ میپرداخت. بخشش زندانیان و مرتکبان جرایم عمومی، از سنتها و آیینهای دیرین حکومتداری در ایام نوروز است؛ بر همین اساس ایشان در آستانه آغاز دومین بهار انقلاب و با استفاده از فرصت نوروز، عفو عمومی اعلام کرد.
در خصوص روز نوروز در روایات مختلف آداب گوناگونی ذکر شده است که به پارهای از آنها به صورت مختصر اشاره میشود : نماز نافله، یک نماز چهار رکعتی پس از نماز ظهر و عصر، روز نوروز نحوه خواندن این نماز در مفاتیح الجنان در اعمال عید نوروز ذکر شده است. و دعا کردن در سجده این نماز که موجب بخشش گناهان میشود.[۶۳] ، غسلکردن و پوشیدن لباس تمیز و استعمال بوی خوش. در روایتی امام صادق ((علیهالسلام)) میفرماید: «روز نوروز غسل کن و پاکیزهترین لباسهایت را بپوش و خود را با بهترین عطرها خوشبو کن». [۶۴] ، ذکر گفتن خصوصا ذکر «یا ذی الجلال و الاکرام».[۶۵] ، روزه گرفتن.[۶۶] ، دعا کردن در لحظه سال.[۶۷]
عیدها و آیینهای جشن و شادی و تعیین و گزینش آغاز سال و مشخص کردن یک مبدأ تاریخی همراه با مراسم و آداب ویژه، پدیدهای است که با اختلاف عقاید و آیینها و به اقتضای فرهنگ و نیازها همواره در میان همه ملّتها معمول و رایج بوده است و به ملّت و مکتب و سرزمینی اختصاص ندارد.
اعیاد گاهی دینی و مذهبی، گاه ملّی و گاهی نیز مقطعی و مخصوص به خاندان یا تبار و رژیمی است و هر یک تعریف و آیین و آثار مخصوص دارند، مانند عید فطر، عید قربان، جمعه، مبعث و عید غدیر در اسلام و به ویژه در مذهب اهل بیت(علیهمالسلام) و عید فصیح و فطیر و کریسمس و مانند آن در میان اهل کتاب،[۶] [۷]
چنانکه تعیین اوّل سال همراه با آیینهای ویژه و نیز با اختلافاتی در شکل و زمان در میان ملتها مرسوم و معمول و به اعتباراتی گونهگون بوده است؛ اوّل سال عبادی، اوّل سال تقویمی هجری قمری، هجری شمسی، میلادی و…، اوّل سال زراعی، اوّل سال آبی، اوّل سال تحصیلی و اوّل سال طبیعی.
جناب سید رضیالدین علی بن موسی بن جعفر بن طاووس متوفای ۶۶۸ قمری در کتاب با ارزش اقبال الاعمال درباره تعیین اوّل سال از نظر اسلام مباحث و مطالب جالب توجهی مطرح کرده و از آن جهت که در روشن شدن بعضی از زوایای بحث ما تأثیرگذار است و میتواند سودمند باشد، چکیده آن مطالب را یاد میکنیم.
وی با استناد به روایاتی از حضرت صادق (علیهالسلام) اوّل سال را آغاز ماه مبارک رمضان دانسته است؛ از آنرو امام صادق میفرمایند: «رأسُ السنةِ شهرُ رمضان؛[۸] » و «شهرُ رمضانَ رأسُ السنّةِ؛ [۹] » در روایت دیگری از حضرت صادق (علیهالسلام) از پدران معصومش (علیهمالسلام) از حضرت علی (علیهالسلام) نقل میکند: «من اغتسل اوّل یوم من السَّنة فی ماءٍ جارٍ وصَبَّ علی رأسه ثلتینی غُرفة کان دوأ السنة وان اوّل کل ّ سنة أول یومِ من شهر رمضان؛[۱۰] .
با بررسی در متون دینی روشن میشود نوروز و آیینهای ویژه آن مانند هدیههای نوروزی و احکام شرعی آن مانند غسل، نماز و روزه مستحبی بدون هیچگونه مخالفتی تلقی به قبول شده است. مقتضای روایات، سیره معصومان(لیهمالسلام)، سیره مسلمین، آرای فقها و نیز مذاق اسلام در تعامل با دیگر فرهنگها و سنّتها آن است که برگزاری عید ملّی و بومی نوروز بدون انتساب به اسلام بیاشکال است و نامشروع دانستن آن فاقد دلیل معتبر شرعی و مخالف با موازین فقهی و اجتهادی است.
در خصوص نوروز و نکو داشت آن در اسلام، روایات مختلف موجود میباشد. هر چند بیشتر روایات دلالت بر این دارند که اسلام آن را به عنوان روزی مهم، مورد تایید قرار داده است. در روایتی که معلی بن خنیس از امام صادق (علیهالسلام)، روایت کرده، حضرت بزرگداشت این روز را به خاطر وقایعی میداند که در این روز اتفاق افتاده است.[۴۹]
ابن فهد حلی مینویسد: «روز نوروز روزی جلیلالقدر است... به این روز عباداتی تعلق دارد که مطلوب شارع است». [۵۰]
علامه مجلسی پس از نقل روایات فراوانی در خصوص نوروز و اهمیت این روز، در روایتی مخالف با روایات سابق مینویسد: امام موسی بن جعفر (علیهالسلام(خطاب به منصور دوانیقی فرمودند: «من روایات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را جستجو کردهام اما برای این عید روایتی نیافتم. این روز سنت ایرانیان است که اسلام آن را محو کرده است و پناه بر خدا که ما بخواهیم آن را احیا کنیم». [۵۱] علامه مجلسی سپس مینویسد: «اخبار معلی بن خنیس از جهت سند قویتر از این روایت هستند و بین اصحاب، شهرت بیشتری دارند».[۵۲]
)یکی از محققان مینویسد: «اسلام عید نوروز را نه بهطور کلی رد نموده و نه به صورت کلی قبول کرده است بلکه اسلام یکسری از کارهای خوب نوروز که جنبه الهی داشت و سعادت بشر در آن بود قبول کرد و به آن جهت شرعی و اسلامی داد و جهات منفی و بدش را که بوی شرک و خرافات و انحراف میداد ممنوع نمود.([۵۳]
مخالفت نکردن اسلام با آن دسته از آداب، سنن و فرهنگهای پسندیده پذیرفته شده در میان ملّتها و حساسیّت نشان ندادن به آنچه بیزیان و ضرر است، مانند زبان، خط، گویش و نوع پوشش و یا تأیید و پذیرش آنها به هیچوجه به معنای تأثیرپذیری از فرهنگها و موضع انفعالی نیست، بلکه اینگونه موضع گیریهای واقع بینانه مبتنی بر خرد و منطق و استوار بر سماحت و سهولت و دوری از تعصّبهای بیجا و بیمورد دلیل قوّت و باعث سرعت و گسترش روزافزون اسلام بوده و اسلام را دینی جاودانه، جامع، جهانی، پرجاذبه و ماندنی ساخته و عالیترین نوع تأثیرگذاری و فرهنگسازی را در سطح جهانی داشته است. تنگ نظری، تعصّبات خشک و بیمورد، منطقهای و قومی فکر کردن سیاست بسته و نفی تعامل و ارتباط با دیگر ملّتها به دور از ساحت قدس اسلام است. آیات قرآنی، سیرت و سنّت پیامبر اسلام و زندگی پیشوایان دین گواه این حقیقت است.
امام علی (علیهالسلام) خطاب به مالک اشتر با عنوان والی مصر، سرزمینی تاریخی و کهن که تمدّنها، حکومتها و فرهنگهای بسیار دیده، درباره نحوه برخورد با آداب و رسوم رایج در میان مردم آن دیار چنین نوشته است: «و لاتنقُض سُنّةً صالحةً عَمِل بها صدور هذه الاّمة واجتمَعت بهاالاُلفة وصَلَحَث علیها الرّعیّة ولا تُحدِثَن ّ سنّةً تَضُرّ بشیء من ماضی تلک السُّنَن فیکون الاجرُ لمن سنّها والوِزر علیک بما نَقَضتَ منها.»[۸۲] [۸۳] قانون پسندیدهای را که مورد عمل پیشینیان بوده و همبستگی مردم را در پی داشته و امور اجتماعی مردم بر محور آن سامان یافته است، نقض نکن و قانونی را که به سنّتهای پسندیده گذشتگان زیان برساند، ایجاد نکن که در این صورت پاداش و ستایش مردم برای بنیانگذاران آن سنّتها و بار گناه سنتشکنی برای تو خواهد بود. شارحان نهج البلاغه عبارت «صدور هذه الاّمة» را مختلف معنا کردهاند و بعضی (این امت) را به امّت اسلام شرح کردهاند و لکن با توجه به سابقه تاریخی و فرهنگیِ مصر و دقت در سخنان حضرت امیر (علیهالسلام) به خوبی استفاده میشود که مقصود ملّت با سابقه مصر از قبل از اسلام است.[۸۴] [۸۵] [۸۶] [۸۷] در بخش پایانی عهدنامه بر توجه به سنّتهای پسندیده و بهرهگیری بهینه از آن تأکید شده است:
«والواجب علیک أن تتذکّر ما مضی لمن تقدّمک من حکومة عادلة أوسنة فاضلة أو أثر عن نبیّنا صلی اللّه علیه و آله و سلم أو فریضة فی کتاب اللّه تعالی.» [۸۸] [۸۹] بر تو لازم است همواره حکومتهای دادگستر پیشین، سنّتهای ارزشمند، آثار به جای مانده از پیامبر اسلام و واجباتی را که در کتاب خداست، به یاد داشته باشی.
تایید بعضی از سنتهای جاهلیت
در روایتی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به امیرمؤمنان (علیهالسلام) فرمود: «یا علی! عبدالمطّلب در عصر جاهلیت پنج سنّت را پایهگذاری کرد که در اسلام مورد تأیید قرار گرفت:
۱. ازدواج فرزندان را با زنان پدرانشان حرام کرد. ۲. از گنجی که یافته بود، یک پنجم خمس) آن را صدقه داد. ۳. پس از حفر چاه زمزم آن راسقایة الحاج نامگذاری کرد. ۴. دیه و غرامت کشتن یک انسان را صد شتر قرار داد. ۵. طواف به دور خانه خدا را هفت (شوط) قرار داد. و همه این سنتهای پسندیده که توسط عبدالمطّلب پایهگذاری شده، در اسلام به رسمیت شناخته شده و مورد تأیید و تأکید قرار گرفت.[۹۰] [۹۱] [۹۲]
شاید با تأملّی دقیق بتوان از این روایت نیز در بحث مورد نظر سود جست. علامه مجلسی در شرح حدیث بیانی دارند: (شاید بنیانگذاری این سنتها توسط عبدالمطلب با الهام الهی بوده است و اسلام این سنتها را نسخ و زائل نکرد و مورد تأیید و قبول قرار داد، [۹۳] و مقصود ایشان از الهام وحی و فرمان آسمانی نیست بلکه همان عقل و خرد و منطق و فطرت انسانی است.) آری! اسلام با سنّتهای جاهلیت مخالف است که موجب گمراهی، شرک، و رواج جهل و خرافات باشد، نه آنکه با هرچه در عصر قبل از اسلام بوده است.
باید اینگونه برخوردهای واقعبینانه و استوار بر سماحت و سهولت را به منزله بحثی پایه و اصل کلّی از مختصات و جامعیت اسلام از افتخارات این آیین کامل الهی به حساب آورد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نوروزباستانی