یوم النکبة ؛ یادآور ۷۰ سال اشغال سرزمین فلسطین

روز ۱۵ می‌ در تاریخ سزمین فلسطین به نام «یوم النکبة» یا روز نکبت شناخته می‌شود، روزی که رژیم صهیونیستی با حمایت غرب و آمریکا دولت نامشروع «اسرائیل» را تاسیس کرد.

روز نکبت به عربی: یوم النکبه) روز یادآوری نکبت، به معنای فاجعه فلسطین، است که شامل بیرون راندن صدها هزار فلسطینی و آواره شدن دائمی اکثریت مردم فلسطینی است.[۱] این روز عموماً در ۱۵ مه مقارن با اعلان منشور استقلال اسرائیل در سال ۱۹۴۸ گرامی داشته می‌شود. طبق اعلام خبرگزاری سازمان ملل، روز نکبت، «روز آوارگی دسته جمعی فلسطینی‌ها از سرزمینی بود که قرار بود به اسرائیل تبدیل شود»، و موجب شد «۷۰۰ هزار نفر فلسطینی تقریباً یک شبه به پناهنده تبدیل شوند».[۲]

تعریف روز نکبت

در طول جنگ فلسطین ۱۹۴۸، حدود ۷۰۰ هزار فلسطینی فرار کرده یا اخراج شدند و صدها شهر و روستا خالی از جمعیت یا تخریب گردید.[۳][۴]

آواره گان فلسطینی و فرزندانشان چندین میلیون نفر بودند که در مناطقی چون اردنمیلیون نفر)، لبنان (۴۲۷٬۰۵۷ هزار نفر)، سوریه (۴۷۷٬۷۰۰ هزار نفر)، کرانه باختری (۷۸۸٬۱۰۸) و نوار غزه٫۱ میلیون نفر) و همچنین اسرائیل (یک چهارم میلیون نفر) تقسیم شدند. این جابجایی و پراکندگی مردم فلسطین با عنوان نکبت(به عربی: النكبة) در عربی و به معنی فاجعه شناخته شد.[۵][۶][۷]

نکبت ) عربی: النکبة، ت. «فاجعه») آواره‌کردن و سلب مالکیت خشونت‌بار فلسطینیان و نابود کردن جامعه، فرهنگ، هویت، حقوق سیاسی و آمال ملی آنها است.[۱] این لفظ در وصف وقایع سال ۱۹۴۸، و همچنین اشغال در جریانِ سرزمین‌های فلسطینی) کرانه باختری و نوار غزه(و آزار و آواره‌سازی فلسطینیان در سراسر این منطقه به کار رفته‌است.[۲][۳][۴][۵] کنستانتین زُرِیق، تاریخ‌دان سوری، نخستین‌بار واژهٔ عربی «نکبه» (نکبت) را در کتابش به‌نام معنا النکبه در ۱۹۴۸ (۱۳۲۷ خورشیدی) در اشاره به جابه‌جایی اجباری فلسطینی‌ها از سرزمین‌ها و خانه‌های‌شان به‌دست دولت نوبنیاد اسرائیل به‌کار برد.[۶]

وقایع بنیادین نکبت در جریان جنگ ۱۹۴۹–۱۹۴۷ فلسطین و اسرائیل و کوتاهی پس از آن رخ داد، از جمله اعلام شدن ۷۸٪ از قیمومت بریتانیا بر فلسطین به عنوان اسرائیل، اخراج و فرار هفتصد هزار فلسطینی، خالی از سکنه و نابود کردن بیش از ۵۰۰ روستای فلسطینی در ارتباط با آن توسط شبه‌نظامیان صهیونیست و پس از آن ارتش اسرائیل[۷] و متعاقب آن پاک کردن نام‌های جغرافیایی فلسطینی، انکار حق بازگشت فلسطینیان، ایجاد مسئله دائمی پناهندگان فلسطینی، و "تکه تکه کردن جامعه فلسطین".[۸][۹][۱۰][۱۱]

دانشورانی چون ایلان پاپه نکبت را یک پاک‌سازی قومی دانسته‌اند،[۱۲] اما دیگرانی چون بنی موریس در این توصیف مناقشه وارد کرده‌اند.[۱۳] روایت ملی فلسطینیان نکبت را یک ترومای دسته جمعی می‌بیند که هویت ملی و آمال سیاسی آنان را تعریف می‌کند، در حالی که روایت ملی اسرائیلی‌ها آن را رد می‌کند و آن را به عنوان جنگی برای استقلال خود می‌بیند که آمال یهودیان برای دولت داشتن و اقتدار ملی را به ثمر رساند.[۱۴][۱۵][۱۶] فلسطینیان ۱۵ مه را روز نکبت می‌دانند، که یک روز پس از روز استقلال اسرائیل است.[۱۷][۱۸]

طبق اعلام خبرگزاری سازمان ملل، روز نکبت، «روز آوارگی دسته جمعی فلسطینی‌ها از سرزمینی بود که قرار بود به اسرائیل تبدیل شود»، و موجب شد «۷۰۰ هزار نفر فلسطینی تقریباً یک شبه به پناهنده تبدیل شوند».[۱۹] شمار پناهندگان بسته به منبع مورد اختلاف است. اصطلاح نکبت برای اولین بار توسط مورخ سوریه‌ای کنستانتین زریق در کتاب سال ۱۹۴۸ خود با عنوان «معنی نکبت» استعمال شد.

تعداد دقیق پناهندگان، که بسیاری از آنها در اردوگاه‌های پناهندگان در کشورهای همسایه ساکن شده‌اند، محل اختلاف است[۲۰] اما حدود ۸۰ درصد از ساکنان عرب اسرائیل آنجا را ترک کرده‌اند یا از خانه‌های خود اخراج شدند.[۲۱][۲۲] حدود ۲۵۰٬۰۰۰–۳۰۰٬۰۰۰ فلسطینی قبل از اعلامیه استقلال اسرائیل در ماه مه ۱۹۴۸ فرار کردند یا اخراج شدند، واقعیتی که به عنوان بهانه جنگی برای ورود اتحادیه عرب به این کشور نامیده شد و باعث ایجاد جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ شد.

دلایل این خروج دسته جمعی موضوع اختلاف نظر اساسی میان اعراب و اسرائیلی‌ها تا به امروز می‌باشد. برخی مورخان مهاجرت دسته‌جمعی فلسطینی‌ها را مهاجرت اجباری یا پاکسازی قومی توصیف می‌کنند[۲۳][۲۴][۲۵] در حالی که برخی آن را جهت فرار از مخاطرات جنگ و تحت تأثیر استراتژی جنگ‌های مسلحانه‌ای بود که در اطرافشان به وقوع می‌پیوست.[۲۶][۲۷][۲۸] بعداً، مجموعه‌ای از قوانین که توسط دولت اول اسرائیل تصویب شد، مانع بازگشت اعراب هجرت کرده به خانه‌های خود یا ادعای مالکیت خود شد. آنها و بسیاری از فرزندانشان پناهنده می‌مانند.[۲۹][۳۰

اشغال فلسطین تصرف غاصبانه سرزمین‌های فلسطین از سوی اسرائیل و بیرون راندن مردم فلسطین که رسماً از ۲۴ اردیبهشت ۱۳۲۷ش/۱۴ می ۱۹۴۸م آغاز شد. زمینه‌های این اشغال به اواخر قرن نوزده میلادی و شکل‌گیری جنبش صهیونیسم، قیمومیت انگلیس بر فلسطین و طرح تقسیم فلسطین در سال ۱۹۴۷م از سوی سازمان ملل بازمی‌گردد.

مسئله اشغال فلسطین،‌ مشکل جهان اسلام شمرده شده و عالمان شیعه، همواره از فلسطین حمایت و بر آزادی آن تأکید کرده‌اند؛ برخی فتوای جهاد علیه اسرائیل داده و گروهی به حرمت رابطه با اسرائیل و وجوب آزادی فلسطین و قدس فتوا داده‌اند.

در روز اعلام رسمی اشغال فلسطین، یهودیان در سرزمین‌هایی که سازمان ملل متحد در طرح تقسیم به آنها اختصاص داده بود (حدود ۵۵٪ فلسطین) ساکن شدند و پس از آن در پی جنگ‌های متعدد به قلمرو مناطق اشغالی افزودند. محدوده مناطق اشغالی در جنگ ۱۹۴۸م، به ۷۸٪ رسید و در جنگ شش روزه ۱۹۶۷م/۱۳۴۶ش، بخش شرقی بیت‌المقدس، نوار غزه، صحرای سینا، کرانه باختری، شهر قُنَیْطَره و بلندی‌های جَوْلان در سوریه نیز به اشغال اسرائیل درآمد. براساس گزارش‌ها تا سال ۱۴۰۲ش، کمتر از ۱۵ درصد از سرزمین فلسطین شامل نوار غزه و بخش‌های پراکنده‌ای از منطقه کرانه باختری، در اختیار فلسطینی‌ها باقی مانده است. در این مدت بیش از شش میلیون فلسطینی نیز آواره و از سرزمین خود اخراج شدند.

هدف صهیونیست‌ها از اشغال فلسطین، تأسیس یک کشور بزرگ یهودی (اسرائیل بزرگ) و یک ابرقدرت در خاورمیانه ذکر شده است. اعتقاد به قوم برتر و برگزیده بودن یهود از سوی خدا و اختصاص سرزمین فلسطین به یهودیان (سرزمین موعود) را از انگیزه‌های یهودیان در اشغال فلسیطین و تأسیس اسرائیل برشمرده‌اند. داوطلبانه بودن مهاجرت فلسطینی‌ها از سرزمینشان، شعار «سرزمین بدون مردم برای مردم بدون سرزمین» و هولوکاسْت نیز ازجمله توجیهاتی است که صهیونیست‌های یهودی برای مشروعیت اشغال فلسطین به آن تمسک می‌کنند.

اشغال فلسطین پیامدهایی گوناگونی همچون کشته و آواره شدن بسیاری از مردم فلسطین، قیام مردم فلسطین، شکل‌گیری محور مقاومت و جنبش‌‌هایی مانند حَماس و جهاد اسلامی و اختصاص روز قدس به حمایت از فلسطین و اعتراضات جهانی را در پی داشت.

راه‌حل‌هایی برای حل مسئله اشغال فلسطین مطرح شده همانند پیمان کَمْپ دِیْوید، توافق اُسْلو و طرح دودولتی که همه آنها از سوی جمهوری اسلامی ایران ناموفق شمرده شده‌اند. از نظر آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران، راه‌حل منطقی، همه‌پرسی از صاحبان حق در فلسطین اعم از ساکنان و آوارگان درباره سرزمین و حکومت آن است.

تاریخچه

تاریخ مهاجرت فلسطین با حوادث جنگ در فلسطین که از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۹ به طول انجامید و با وقایع سیاسی قبل از آن گره خورده‌است. در سپتامبر ۱۹۴۹، کمیسیون سازش سازمان ملل برای فلسطین ۷۱۱۰۰۰ پناهنده فلسطینی را در خارج از اسرائیل تخمین زد.[۳۱] تخمین زده می‌شود که حدود یک چهارم ۱۶۰٬۰۰۰ عرب فلسطینی به عنوان «پناهنده داخلی» در اسرائیل باقی ماندند.

دسامبر ۱۹۴۷ تا مارس ۱۹۴۸

در چند ماه اول جنگ داخلی، اوضاع در حکم فلسطین ناپایدار بود، اگرچه در طول این دوره هم رهبران عرب و هم یهودیان سعی در محدود کردن خصومت‌ها داشتند.[۳۲] طبق گفته مونیخ بنی موریس، این دوره مشخص شده توسط حملات عرب فلسطین و دفاع یهود بود که به‌طور فزاینده‌ای توسط انتقام جویان یهودی متوقف می‌شود. عملیات انتقام جویی یهودیان علیه روستاها و محله‌هایی بود که اعتقاد بر این بود که حمله به یهودیان از آنجا آغاز شده‌است.[۳۳]: 76 

آوریل تا ژوئن ۱۹۴۸

تا اول ماه مه ۱۹۴۸، دو هفته قبل از اعلامیه استقلال اسرائیل، تقریباً ۱۷۵۰۰۰ فلسطینی (تقریباً ۲۵٪) قبلاً فرار کرده بودند.[۳۴]

نبردها در این ماه‌ها در منطقه اورشلیم - تل آویو متمرکز بود، در ۹ آوریل، قتل‌عام دیر یاسین و شایعات متعاقب آن باعث ترس و وحشت در بین فلسطینیان شد. بعد، هاگانا شبه نظامیان محلی را در طبریه شکست داد. در تاریخ ۲۱ تا ۲۲ آوریل در حیفا، پس از اینکه هاگانا نبرد یک روز و نیم از جمله جنگ روانی را آغاز کرد، کمیته ملی یهود نتوانست به شورای فلسطین اطمینان دهد که یک تسلیم بدون قید و شرط بدون هیچ حادثه‌ای پیش خواهد رفت. سرانجام، ایرگون زیر نظر مناخیم بگین با شلیک خمپاره به زیر ساختهای موجود در یافا پرداخت. همراه با ترس الهام گرفته از دیر یاسین، هر یک از این اقدامات نظامی منجر به ترس و وحشت فلسطینیان می‌شود.[۳۵][۳۶][۳۷]

اهمیت حملات گروه‌های نظامی زیرزمینی ایرگون و لهی به دیر یاسین توسط حساب‌های همه طرف‌ها مشخص شده‌است. Meron Benvenisti دیر یاسین را «نقطه عطفی در سالنامه تخریب منظره عرب» می‌داند.[۳۸]

حیفا

فلسطینی‌ها در یکی از برجسته‌ترین پروازهای این مرحله به‌طور دسته جمعی از شهر حیفا گریختند. مورخ Efraim Karsh می‌نویسد که نه تنها نیمی از جامعه عرب در جامعه حیفا قبل از پیوستن به نبرد نهایی در اواخر آوریل ۱۹۴۸ از شهر فرار کردند، بلکه ۵۰۰۰–۱۵۰۰۰ نفر دیگر به‌طور داوطلبانه در طول جنگ ترک کردند در حالی که بقیه، حدود ۱۵۰۰۰–۲۵۰۰۰، طبق دستور کمیته عالی اعراب، همان‌طور که ابتدا یک منبع اسرائیلی ادعا کرده بود، آنها را ترک کردند

یادبود روز نکبت در سازمان ملل

سازمان ملل برای اولین بار در تاریخ خود، در روز ۱۵ مه ۲۰۲۳ (مقارن با ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲) مراسم یادبودی برای روز نکبت برگزار کرد.[۱۹]

در این مراسم سطح بالای سیاسی، سران کشورهای عضو سازمان ملل و نیز محمود عباس، رئیس‌جمهور تشکیلات خودگردان فلسطین، حضور داشتند. محمود عباس در سخنرانی خود اظهار کرد «یاد نکبت باقی خواهد ماند. این موضوع به مردم ما برای پایان دادن به اشغال انگیزه خواهد داد. اشغال پایان خواهد یافت. حق فلسطین دیر یا زود به کرسی خواهد نشست تا صلح در منطقه ما و جهان حاکم شود».[۱۹] وی همچنین از سازمان ملل خواست تا حقوق مردم فلسطین را احیا کند و ۱۵ مه را به عنوان روز جهانی بزرگداشت مصیبت آنها تعیین نماید.[۳۹] وی تأکید کرد «این تراژدی زخمی بر پیکر بشریت است».[۳۹]

رزمری دی‌کارلو، معاون دبیرکل سازمان ملل در امور سیاسی و صلح، نیز در سخنانی اظهار کرد: «آوارگی دسته جمعی در سال ۱۹۴۸ برای فلسطینیان در سراسر جهان اهمیت دارد».[۱۹] وی با توجه به چشم‌انداز گسترش شهرک‌سازی‌های اسرائیل در اراضی اشغالی، خشونت‌های اخیر و نقض حقوق فلسطینیان توسط اسرائیل، نگرانی عمیق خود را در مورد تضعیف چشم‌انداز آغاز روند صلح در مسیر ایجاد راه حل دو دولتی ابراز نمود.[۱۹]

این مراسم با پخش قطعاتی از فیلم و اجرای ترانه‌های فلسطینی، از جمله توسط سنا موسی، نیز همراه بود.

روز نکبت یکی از شوم‌ترین و سیاه‌ترین روزهای تاریخ معاصر است. در ۲۶ اردیبهشت یکی از فاجعه‌بارترین و خونین‌ترین طرح‌های استعماری و ضد بشری پس از کشتار و آوارگی صدها هزار مسلمان بی‌گناه فلسطین، طی سالها به نتیجه رسید و رژیم نامشروعی که برای بشریت دستاوردی جز قتل و ترور و رنج و مصیبت نداشت، اعلام موجودیت کرد.

در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۲۷ شمسی (۱۵می ۱۹۴۸میلادی) موجودیت رژیم اسرائیل دقیقا به شیوه شکل‌گیری آمریکا اعلام شد. همانگونه که تشکیل آمریکا با ورود مهاجران اروپایی و قتل و کشتار بومیان آغاز شد، رژیم صهیونیستی نیز با کشتار مسلمانان و در سرزمینی متعلق به ساکنان آن (فلسطین) تاسیس شد، با این تفاوت که رژیم جدید هرگز روی آرامش به خود ندید.

گرچه رژیم صهیونیستی در۱۳۲۷ یک روز پس از خروج آخرین سرباز انگلیسی از فلسطین تشکیل شد اما این اقدام زمینه ها و ریشه هایی داشت که به نیم قرن قبل از روز اعلام تشکیل این رژیم بازمی‌گردد.

پس از برپایی نخستین کنگره صهیونیسم در سال ۱۲۷۵ در شهر بال سوئیس و تصویب تشکیل دولت یهود در سرزمین فلسطین، مهاجرت صهیونیست ها به این سرزمین تحت حمایت استعمار توسط سازمان جهانی صهیونیسم آغاز گردید. چهار سال پس از این تاریخ، سازمان جهانی صهیونیسم با هدف تسریع در روند مهاجرت یهودیان شرکتی تحت عنوان صندوق ملی یهود تشکیل داد تا برای سکنی گزیدن یهود در فلسطین زمین بخرد. زمینهای خریداری شده توسط این صندوق به عنوان دارایی غیرقابل انتقال مردم یهود محسوب می‌شد. پس از پایان جنگ جهانی اول مهاجران یهودی به سمت فلسطین روانه شدند و آژانس یهود برای هماهنگ سازی وتسریع در روند مهاجرت یهودیان تشکیل شد.

با روی کار آمدن هیتلر در آلمان نازیسم بهانه ای شد تا روند مهاجرت یهودیان به فلسطین شدت یابد به گونه ای که شمار یهودیان مهاجر ساکن در فلسطین تا سال ۱۳۲۷ به طرز فزاینده‌ای افزایش یافت. در حالی که تنها ۱۲ درصد از خاک اشغالی فلسطین در تصرف یهودیان بود. از این زمان خشونت ها و وحشیگری‌های یهودیان آغاز شد. جنبش عزالدین قسام در این دوران آغاز شد که توسط انگلیسی‌ها سرکوب شد. در سال ۱۳۲۶ قطعنامه ای صادر شد و فلسطین به دو بخش یهودی و فلسطینی تقسیم شد. بلافاصله پس از قطعنامه ۱۸۱ کشتارهای خونین گروههای ترور صهیونیستی آغاز شد.

از سال ۱۳۲۶ تا اردیبهشت ۱۳۲۷ چند کشتار وسیع در بلده الشیخ سعسع، الجلیل، قطار قاهره – حیفا، دیریاسین و ناصرالدین توسط گروههای ترور صهیونیستی از جمله هاگانا اشترون انجام گرفت که در این قتل‌عام ها تعداد زیادی از فلسطینی‌ها اعم از مرد و زن و پیر و جوان کشته شدند. تنها در کشتار دیریاسین که توسط دو گروه ایرگون و اشترون انجام شد، ۲۵۴ تن از افراد غیرنظامی کشته شدند.

صهیونیستها یک روز بعد از خروج سربازان انگلیسی از فلسطین تشکیل رژیم صهیونیستی را اعلام کردند. فلسطینی‌ها این روز را روز نکبت نامیدند و از آن پس روز نکبت به عنوان مفهومی از رژیم اسرائیل در جهان شهرت یافت، چرا که رژیم صهیونیستی قبل از تاسیس و بعد از تاسیس حاصلی جز نکبت و مصیبت و کشتار و ترور برای بشریت بخصوص مسلمانان نداشته است.

تاریخ سرزمین فلسطین و جهان اسلام هیچگاه روز ۱۵ می‌سال ۱۹۴۸ را فراموش نکرده و از یاد نخواهد برد. روزی که صهیونیست‌ها با حمایت و پشتیبانی دنیای غرب و در راس آن آمریکا به صورت رسمی تشکیل دولت جعلی و نامشروع «اسرائیل» را اول به مردم مظلوم و ستمدیده فلسطین و سپس به مردم دنیا اعلام کردند.

البته بر کسی پوشیده نیست که تشکیل دولت جعلی و نامشروع «اسرائیل» رویداد و اتفاقی نبود که یک شبه و ناگهانی روی داده باشد بلکه در پشت اعلام این رژیم نامشروع سال‌های فراوان نقشه‌ها کشیده شده بود و برنامه‌ریزی‌های قابل توجهی انجام شده بود که حاصل آن اشغال سرزمین‌های مردم فلسطین و تشکیل رژیم صهیونیستی بود.

اما در حالی بیش از ۷۵ سال از تشکیل رژیم اشغالگر و نامشروع صهیونیستی می‌گذرد که نسل‌های مختلف مردم فلسطین از پیران تا جوانان و حتی کودکان و نوجوانان ظلم‌ها و جنایات وحشتناک و باورنکردنی را که صهیونیست‌ها در مسیر اشغال و صاحب شدن سرزمین‌های مادری فلسینیان مرتکب شدند را از یاد نبرده و هیچگاه نیز از یاد نخواهند برد.

در حقیقت به خاطر سپردن تمامی جنایت‌هایی که نظامیان صهیونیست از فردای ۱۵ می‌سال ۱۹۴۸ علیه مردم و ملت مظلوم و بیگناه فلسطین انجام دادند در تاریخ و کتب ثبت و ضبط شده است. این جنایت‌ها آنقدر ترسناک و وحشتناک است که همین امروز هم اگر کسی این کتب و اسناد را مطالعه کند همانند مردم فلسطین که خشم و نفرت خود را بیش از ۷۵ سال است که از این رژیم اشغالگر و متجاوز نگهداشتند، دچار خشم و انزجار فراوانی خواهند شد.

البته همین خشم نفرت علیه صهیونیست‌های اشغالگر است که به مردم و جوانان و به خصوص نیرو‌های مبارز فلسطینی و گروه‌های مقاومت این توان و انگیزه را داده است که با مقاومت و ایستادگی در میدان مبارزه با رژیم نامشروع و اشغالگر صهیونیستی باقی بمانند تا روزی آزادی سرزمین‌های اشغال شده فلسطینی از چنگال صهیونیست‌های غاصب را با یکدیگر و مردم خود جشن بگیرند.

حال در این میان موضوعی که نه تنها داغ اشغال سرزمین‌های فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی را تازه نگهداشته بلکه خشم و نفرت از این رژیم نامشروع را روز به روز بیشتر از قبل نیز می‌کند نقل جنایت‌های صهیونیست‌ها توسط پدران و مادران برای فرزندان خود و نسل‌های جوان فلسطینی ساکن سرزمین‌های فلسطینی نشین به خصوص نوار غزه و کرانه باختری است. موضوعی که اگرچه توسط نسل جوان فلسطینی دیده نشده، ولی تلخی و درد آن ظلم‌ها و تعدی‌ها با توجه به نقل جنایت‌هایی که به پدران و مادران آن‌ها شده به نسل‌های بعدی هم انتقال پیدا کرده است.

در واقع می‌توان گفت انتقال تمامی وقایع و رویداد‌هایی که در سرزمین‌های فلسطینی بعد از ۱۵ می‌سال ۱۹۴۸ توسط صهیونیست‌ها علیه مردم فلسطین اتفاق افتاده موجب شده تا نوجوانان و جوانان فلسطینی انگیزه لازم و کافی را برای مبارزه و ایستادگی در برابر ماشین جنگی رژیم صهیونیستی را پیدا کنند. از این روی است که همه روزه شاهد عضویت روزافزون جوانان و حتی نوجوانان در گروه‌های مقاومت فلسطینی به منظور مبارزه و مقابله با این رژیم اشغالگر و نامشروع هستیم.

اما در این میان گناه اصلی را جامعه جهانی مرتکب شده که با سکوت در برابر تمامی ظلم‌ها و جنایاتی که رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین روا داشته است به نوعی شریک جرم اقدامات صهیونیست‌ها محسوب می‌شود. زیرا صهیونیست‌ها در سایه سکوت و بی‌تفاوتی جامعه جهانی بود که جسور شده و جسارت ارتکاب جنایت‌هایی که در تاریخ ثبت و ضبط شده را پیدا کردند.

البته با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی حمایت و پشتیبانی کامل و تضمین شده‌ای از اروپا و آمریکا و حتی برخی از کشور‌های عربی منطقه دارد نه تنها دست از جرم و جنایت‌هایی که تا امروز علیه مردم فلسطین برنداشته است که همه روزه شاهد هستیم به بهانه‌های مختلف به اماکن مقدس مسلمانان فلسطینی از جمله مسجدالاقصی هجوم و یورش بده و سعی در تخریب و از بین بردن قبله اول مسلیمن جهان دارند.

از طرف دیگر جوخه‌های ترور و مرگ رژیم صهیونیستی نیز در طول این سال‌ها بیکار نبوده و به صورت منظم و دوره‌ای با انجام عملیات‌های نظامی و ترور بسیاری از رزمندگان و فرماندهان شاخص گروه‌های مقاومت فلسطینی را به شهادت رسانده و تعداد قابل توجهی را مجروح کردند.

در پایان باید گفت مردم فلسطین امروز هم با گذشت بیش از ۷۵ سال از ۱۵ می‌سال ۱۹۴۸ که رژیم نامشروع و اشغالگر صهیونیستی در سرزمین‌های فلسطینی تشکیل شده است تمامی جرم‌ها و جنایت‌های صورت گرفته علیه خود و اجداد، پدران و مادران خود را از یاد نبرده و با خشم و نفرتی حاصل از این خاطرات دست از مبارزه با صهیونیست‌های غاصب نکشیده و تا نابودی کامل آن‌ها از حرکت در مسیری که در آن پای گداشته‌اند متوقف نخواهند شد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قدس-مسجدالاقصی-بیت المقدس-فلسطین-اسراییل

تاريخ : سه شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴ | 10:1 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |