تخریب مسجد الاقصی

یک جریان مسیحی صهیونیستی در آمریکا شکل گرفته که اعتقاد دارد ویرانی مسجدالاقصی و ساخت معبد سوم سلیمان)هیکل) به جای این مسجد، شرط ظهور حضرت مسیح علیه السلام است و بدون ساخت معبد سوم، مسیح هرگز ظهور نمی کند. این جریان به ویژه گروه های تندرو صهیونیست وابسته به آن، اعتقاد دارند که خرابه های معبد اول و دوم سلیمان در زیر مسجدالاقصی است و برای ساخت مجدد این معبد، راهی جز ویرانی مسجدالاقصی وجود ندارد.

با توجه به همین اعتقاد، پیروان این جریان صهیونیستی مبالغ هنگفتی را در سازمان های افراطی صهیونیستی مانند «عطیرات کوهانیم» قرار می دهند که یهودی کردن قدس و تخریب مسجدالاقصی هدف اعلام شده آنها است.

چهره های بارز این جریان در مصاحبه های مختلف با رسانه های ارتباط جمعی رژیم صهیونیستی می گویند که هیچ رئیس جمهوری در آمریکا جرأت آن را ندارد که به اسرائیل کمک نکند؛ زیرا در غیر این صورت سرنگون خواهد شد.

در چارچوب اعتقادات و تلاش های این جریان صهیونیستی، روز ۲۱ مهرماه سال ۱۳۸۲ مراسمی در قدس با حضور سه هزار نفر از طرفداران جدی رژیم صهیونیستی که به سرزمین های اشغالی آمده بودند، برگزار شد. «آریل شارون» نخست وزیر رژیم صهیونیستی خطاب به شرکت کنندگان در این مراسم گفت: «کشمکش کنونی اسرائیل با فلسطینیان ریشه در مخالفت جهان عرب با حقوق یهودیان دارد و جهان عرب نمی خواهد با ملت یهود آشتی کند». وی همچنین در این مراسم برای تحریک احساسات اعضای این جریان افراطی ادعا کرد: «اسرائیل ظرف سه سال گذشته شاهد جنگ تحمیلی فلسطینیان بوده است، اما این کشمکش صد سال پیش آغاز شد». هدف از سفر این سه هزار آمریکایی به سرزمین های اشغالی آن بوده که از کابینه شارون بخواهند از قدس دست نکشد و شارون نیز به آنان گفته است که قدس برای همیشه مرکز یکپارچه اسرائیل باقی خواهد ماند.

رژیم صهیونیستی از سال‌ها قبل مدعی داشتن و دارا بودن سابقه تاریخی کهن تمدنی خود در سرزمین‌های فلسطین اشغالی بوده است و بر همین اساس هم از دهه ۸۰ قرن ۲۰ گروه‌های مختلف به ظاهر باستان‌شناس آن به بهانه‌های مختلف و البته واهی اقدام به حفاری و حفر تونل‌های مختلف در زیر زمین «مسجد الاقصی» می‌کنند. البته اگر بخواهیم سابقه حفر این تونل‌ها را مورد بررسی و کنکاش قرار بدهیم، متوجه می‌شویم که اغلب این تونل‌ها در قرن ۲۱ توسط گروه‌های به ظاهر باستان شناسی، ولی در باطن شهرک نشینان صهیونیست در شهر قدس بخصوص در زیر زمین «مسجد الاقصی» حفر شده است. حال با گذشت چند سال از آغاز حفاری‌های بی‌سر و صدا و صد البته غیرمجاز در زیر زمین «مسجد الاقصی» شاهد نشست بخش‌هایی از این مسجد و ترک خوردن دیوار‌های برخی از خانه‌های اطراف شده است.

اگر بخواهیم نگاهی دقیق به اقدامات رژیم صهیونیستی در حفر تونل‌های متعدد و فراوان در بخش قدیمی قدس بخصوص «مسجد الاقصی» داشته باشیم، یک موضوع توجه ما را به خود جلب می‌کند و آن تلاش غیرعادی و فراوان مقامات اسرائیل برای نابودی و از بین بردن هویت عربی و اسلامی شهر قدس است. ضمن اینکه آن‌ها به شدت در تلاش هستند تا به موازات محو کردن هویت اسلامی این شهر به ترویج و گسترش هویت یهود بپردازند و همچنین برای دستیابی به این هدف، کار ترویج ساختگی روایت‌های مذهبی از این رژیم را در دستور کار خود قرار دادند.

مسجد الاقصی را داوود نبی بنا نهاد و حضرت سلیمان آن را تکمیل کرد. پیامبر اکرم (ص) تا هفده ماه پس از هجرت به سمت این مسجد نماز می‌گذارد و معراج پیامبر قبل از هجرت از این مسجد صورت گرفته است.

پس اگر روزی در بیت المقدس معبد و کلیسا عبادت گاه بود، بعد از ظهور اسلام مساجد محل عبادت مسلمین قرار گرفت و مسجدالاقصی نیز در همین راستا به عنوان محل عبادت پیروان دین حق باقی ماند.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم،قبل از آنکه به اصل پاسخ پرداخته شود، بهتر است خلاصه ای از تاریخچة مسجدالاقصی ذکر گردد و در این رابطه مورخان نظریات متفاوتی دارند که به برخی از آنها اشاره می شود:

1. حضرت داود ـ علیه السلام ـ بعد از آنکه شهر مهم یبوسان (اورشلیم) را تسخیر کرد و آن را پایتخت خود قرار داد و در صدد برآمد که در آنجا معبدی بزرگ بسازد و صندوق عهد را مستقر سازد. این نقشه اگرچه در زمان داود ـ علیه السلام ـ آغاز شد ولی در عهد فرزندش حضرت سلیمان ـ علیه السلام ـ به پایان رسید و او بانی معبد بزرگ اورشلیم (مسجدالاقصی) گردید.( جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 336، ترجمه علی اصغر حکمت)

2. قول دیگر این است که یعقوب ـ علیه السلام ـ آن را بناء نمود و داود ـ علیه السلام ـ تجدید بنا کرد و سلیمان ـ علیه السلام ـ آن را به انجام رسانید. که از لحاظ قدمت ساخت دومین مسجد روی زمین است.( گلی زواره ای، غلام رضا، سیمای قدس مصلای پیامبران، ص 111-110)

و غیر از اینها اقوال دیگری هم ذکر کرده اند که باید به کتب مربوطه رجوع کرد.

اما در رابطه با اصل پاسخ دلائل زیادی می توان اقامه کرد که مسجدالاقصی فعلی هیچ تعلقی به یهودیها ندارد، که به چندی از آنها می پردازیم:

اولاً: در چنین مسائلی انسان باید به یکی از دو رویکرد، که در ذیل ذکر می گردد ملتزم بشود که در هر دو صورت حق از آن مسلمانان خواهد بود:

1. رویکرد دنیوی: اگر قرار بر این باشد که هر قوم و ملّتی، ملک و سرزمینی را اوّل تصرف کردند و به ملک خویش در آوردند، متعلق به آنها باشد. در این صورت باید گفت: تاریخ حکایت دارد که این سرزمین، (فلسطین) یا (بیت المقدس) که مسجدالاقصی هم در آن جا واقع است. حدود 1360 سال قبل از میلاد به عبارتی به دوران پیش از بنی اسرائیل به (یبوسی) ها تعلق داشت. چنانچه در کتاب عهد عتیق تورات می خوانیم:

ساکنان اصلی (اورشلیم) یبوسیها بودند که حدود 4000 سال پیش گروهی از آنها به همراه دیگر قبائل کنعانی از جزیرة العرب به سرزمین فلسطین کوچ کردند و در گوشه ای از این سرزمین شهری به نام یبوسی بنا نهادند و بعد از مدتی نام این شهر به (اوسالم) یا همان اورشلیم تغییر نام یافت که حدود 1500 سال در اختیار یبوسیها قرار داشته، و در واقع پایه گذاران اصلی بیت المقدس این گروه بودند و حدود 2000 سال بعد از بنای اورشلیم توسط یبوسیها حضرت داود آنها را مغلوب سپاه خود ساخت و برای نخستین بار دولت یهود را در این سرزمین بنیاد نهاد و بیت المقدس را پایتخت خود قرار داد.( روزنامه سلام، ت 26:1:1370، ص 6، مقاله تحت عنوان تاریخچة مسجدالاقصی)

و در این رابطه مؤلف کتاب (بیت المقدس شهر پیامبران) می نویسد: یهودیان چندین سال بعد از بنای شهر قدس توسط یبوسیها به فلسطین وارد شدند و یبوسیها اعرابی بودند که از جزیرة العرب مهاجرت کردند و در کنار این دیار سکنی گزیدند.( ناصری، عبدالله، بیت المقدس شهر پیامبران، ص 19)

با توجه به این روی کرد که یهودیان و حتی عده ای از مسیحیان بر این بینش مصمم هستند باید حق را به اعراب داد، چون آنها قبل از یهودی ها به این سرزمین وارد شده و آن را آباد کرده اند. و این سرزمین تعلق به همین مردمی دارد که در آن ساکن هستند.

2. رویکرد دینی: که این روی کرد مورد تأیید اسلام و مسلمین است، چون مسلمانان بر این باورند که حاکمیت زمین باید در دست پیروان دین حقی که در هر زمان موجود است باشد. که سیرة عملی انبیاء الهی هم بر این شاهد است.

در واقع هر پیامبری که از طرف خداوند مبعوث می شد. باید مردم به او ایمان می آوردند و یا حداقل تسلیم می شدند و چنانچه می بینیم پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ وقتی مبعوث شدند و با بعثت آن حضرت تمام ادیان قبلی نسخ شدند و پیروانشان در هر سرزمینی وقتی ندای اسلام را می شنیدند می بایست ایمان می آوردند. و در عمل تابع احکام اسلام می شدند. اگر قبل از اسلام در معبد و کلیسا عبادت می کردند باید بعد از دعوت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ معبد و کلیسا را رها کرده به مکانی که اسلام آنجا را محل عبادت معرفی می کرد رجوع می کردند.

پس اگر روزی در بیت المقدس معبد و کلیسا عبادت گاه بود، بعد از ظهور اسلام مساجد محل عبادت مسلمین قرار گرفت و مسجدالاقصی نیز در همین راستا به عنوان محل عبادت پیروان دین حق باقی ماند.

هر چند سال هاست که صهیونیست ها در زیر مسجدالاقصی به حفاری مشغول هستند تا بلکه آثاری از معبد سلیمان بدست بیاورند اما تاکنون اثری از این معبد یافت نکرده اند.

ثانیاً: بر اثر تاخت و تازهای که در این سرزمین بوجود آمده و بارها مورد تهاجم قرار گرفته بطوری که در سال 598 قبل از میلاد بخت نصر به بیت المقدس حمله کرد و این شهر را به ویرانه تبدیل کرد. و هیچ اثری از معبد بزرگ حضرت سلیمان باقی نگذاشت.( اسعدی، مرتضی، بیت المقدس، ص 153، دائرة المعارف اسلامی) و بعد از حمله بخت نصر یهودیها هیچ وقت تا این اواخر (جنگ صلیبی) به قدرت نرسیدند تا آن معبد حضرت سلیمان را تجدید بناکنند. اما وقتی مسلمانان در زمان خلیفة دوم فلسطین را به تصرف خود در آوردند و مردم آن مسلمان شدند دوباره دیوارهای آن جای مقدس را که،‌حرم اطلاق می شود، آباد کردند. و بعضی مساجدی هم مانند قبة الصخرة بنا کردند. تا اینکه در زمان عبدالملک بن مروان مسجد الاقصی پی ریزی شد و در زمان حکومت ولید بن عبدالملک بنای مسجد به پایان رسید.( عبدالله ناصری، بیت المقدس شهر پیامبران، ص 20)

پس با توجه به دلائلی که ذکر گردید، مسلمانان اگر مسجدالاقصی را از آن خود می دانند برای آن نیست که اجدادشان زودتر از همة اقوام در آن سرزمین سکنی داشتند و آن منطقه را آباد کرده اند بلکه بجهت این است که چون پیرو دین حق هستند و این سرزمین بعد از ظهور اسلام بدست مسلمانان افتاده و یک مکان مقدس است و قبلة اول مسلمین در آن واقع شده، و خصوصاً با توجه به اینکه دین یهود منسوخ گردیده، پس حاکمیت این سرزمین و مسجدالاقصی باید در دست مسلمانان باشد.

مسجدالاقصی را حضرت آدم ساخته است . طبق روایات اسلامی ، مسجدالاقصی ( بیت المقدس ) را همچون مسجدالحرام حضرت آدم ساخت و سپس پیامبران بعدی در ادوار مختلف آن را مرمت و بازسازی کردند . بر اساس پاره ای از روایات ، نخستین بانی کعبه و مسجدالاقصی ، ملائکه بودند .بخاری و مسلم از ابوذر نقل می کنند که : « گفتم ای فرستاده پروردگار نخستین مسجدی که بر روی زمین ساخته شده کدام است ؟ گفت مسجدالحرام ، گفتم سپس کدام مسجد گفت که مسجد مبارک الاقصی گفتم چقدر بین بنای هر یک از آنها فاصله بود ، گفت : ۴۰ سال » طبق آیات قرآن ، مسجدالاقصی پیش از فتوحات مسلمانان و به هنگام حیات حضرت محمد ﷺ وجود داشته و ادعای برخی درباره ساخت مسجدالاقصی در دوره خلیفه دوم یا سایر خلفا با آیات قرآن منافات دارد . چون در قرآن کریم آمده است : « سبحان الذی أسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام إلی المسجد الأقصی الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا إنه هو السمیع البصیر » پس قبل از تصرف بیت المقدس توسط مسلمین این مکان به عنوان مسجد یا محل مقدس از طرف مسلمانان شناخته می شده و قرآن نیز به آن صحه گذاشته است ، و روشن است که کسی در آن زمان به آن جا نرفته و مسجدی نساخته است . معبد سلیمان وجود نداشته ، آن چه یهودیان " معبد سلیمان " میخوانند ، همین مسجدالاقصی بوده : صهیونیست ها ادعا میکنند قبلا به جای مسجدالاقصی « هیکل سلیمان » ( مجسمه یا معبد سلیمان ) قرار داشته ، بعدها این معبد تخریب شده و مسجدالاقصی به جای آن ساخته شده و این مسجد پیش از حضرت سلیمان وجود خارجی نداشته است .

به بنی اسرائیل خبر دادیم که حتماً دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعاً به سرکشی بسیار بزرگی برخواهید خاست . پس آنگاه که وعده نخستین آن دو برسد بندگانی از خود را که سخت نیرومندند بر شما می گماریم تا میان خانه ها به جستجو درآیند و این تهدید حتمی است . پس دوباره شما را بر آنان چیره میکنیم و شما را با اموال و پسران یاری میکنیم و نفرات شما را بیشتر می گردانیم . اگر نیکی کنید به خود نیکی کرده اید و اگر بدی کنید به خود و چون تهدید آخر فرا رسد تا شما را اندوهگین کنند و در مسجد چنانکه بار اول داخل شدند درآیند و بر هر چه دست یافتند یک سره نابود کنند . » اما در مورد ساخت معبد برای سومین بار ، میان یهودیان اختلاف وجود دارد .

گروهی از آنان معتقدند به محض ساخت معبد ، حضرت مسیح ظهور می کند و گروهی دیگر معتقدند که باید این معبد برای سومین بار ساخته شود سپس ویران گردد و برای سومین بار به آتش کشیده شود و این نشانه ظهور حضرت مسیح است . او بر کل جهان حکومت خواهد کرد و یهودیان زیادی کشته خواهند شد و سایر ملت ها برده یـهـود خواهند شد . یک گروه دیگر بر این باور است که این معبد به صورت حاضر و آماده از آسمان فرود می آید و در آن هنگام حضرت مسیح ظهور می کند . از این رو ، برخی از عقلای یهودی نسبت به تخریب مسجد مبارک الاقصی و ساخت این معبد عجله ای ندارند ، چرا که آنان این مساله را یکی از عوامل و نشانه های زوال اسرائیل و در به دری یهودیان در این سرزمین به شمار می آورند ، ولی چهره های متعصب اعتقاد دارند که هر چه زمان کشتار ادعایی یهودیان نزدیک می شود زمان ظهور حضرت مسیح و جنگ آخرالزمان نیز نزدیک می شود . بنابراین ، بنای مقدسی که در اورشلیم ( بیت المقدس ) به دست حضرت سلیمان بازسازی شد ، مسجد الاقصی بوده ، نه معبد سلیمان . مسجدی که توسط پیامبران پیشین ساخته شده بود . آن چه در ادبیات و الهیات یهود مقدس است و علت تقدس بیت المقدس ، نه هیکل ، که صندوق عـهـد بـوده است . در متون اولـیـه یـهـود ، قبله و مکان عبادت ثابت نبوده و در حال حرکت بوده است و در هر سرزمینی که قوم بنی اسرائیل اقامت میکرد خیمه عبادت بنا کرده و در آنجا به عبادت خدا می پرداختند . در داخل خیمه عبادت ، محلی بسیار مقدس تعبیه می شد به نام قدس الاقداس که محل قرار گرفتن تابوت عهد بود . در معبد سلیمان ( مسجدالاقصی ) نیز آنچه اهمیت داشته ، « قدس الاقداس » بوده که مکان نگهداری صندوق عهد بوده است . آنها خود بر این باورند که در وسط هیکل سلیمان فضایی مطهر وجود داشت که به آن قدس الاقداس می گفتند و تابوت عهد خداوند در آنجا قرار داشته است . پس علت تقدس هیکل ادعایی از نظر خـود یـهـود ، وجـود تابوت عهـد بـوده نـه خـود معبد ( مسجدالاقصی ) . چنانکه در عهد جدید ( انجیل مسیحیان ) آمده است یهودیان مسجدالاقصی را به بازار خرید و فروش مبدل ساختند تا اینکه حضرت عیسی مسیح آمد و فروشندگان را از آنجا بیرون کرد و با حالت عصبانیت به آنان گفت : « خانه من محل اقامه نماز است شما آن را به پناهگاه دزدان مبدل ساخته اید » . صهیونیست ها به خیال خود می خواهند هیکل سلیمان را دوباره بسازند که در وسط آن قدس الاقداس محل تابوت عهد بوده . اما پاسخ نمی دهند که تابوت عهد خودش کجاست ؟؟ تورات می گوید بخت النصر هیکل را ویران نکرد ، فرشتگان خراب کردند و گنجینه های آن را در جایی پنهان کردند و مسلمانان معتقدند تابوت عهد و تمام میراث انبیای پیشین نزد امام زمان ﷺ است .

وجود فقدان ریشه دینی داشتن ، علت اصرار صهیونیست ها بر تخریب مسجدالاقصی و ساخت هیکل سلیمان چیست ؟ مسجدالاقصی ، محل معراج پیامبر اسلام ﷺ و کانون وحدت انبیای الهی است . محلی است که برای اولین بار ، شیاطین ( اجنه کافر ) به شکل فیزیکی و مادی توسط حضرت سلیمان ﷺ تحقیر و به بند و غل و زنجیر کشیده شدند . آیات متعددی از قرآن نیز به تحقیر اجنه توسط سلیمان ﷺ تصریح دارد . اولیـن هـدف صهیونیسم ( فرزندان شیطان ) این است که برای جبران این تحقیر الهی مکان تسخیر و خذلان خود یعنی مسجدالاقصی و محل عبادت « الله » را خراب کنند و به جای آن معبد شیطان را بنا کنند . حضرت سلیمان ، سحر و جادو را ممنوع کرد و تمامی طلسم ها و اوراد شیطانی را جمع آوری و دفن کرد . صهیونیستها و کابالیست ها معتقدند که سلیمان طلسم ها را در زیر تختش دفن کرد و برای بازگشت شیاطین یاجوج و ماجوج به زمین ، ( یعنی سپاه فیزیکی ابلیس که توسط ذوالقرنین راه آن ها سد شد ) این طلسم باید گشوده شود . یکی از اهداف حفاری زیر مسجد الاقصی یافتن همین طلسم های سیاه شیطانی و گشایش طلسم سیاه است .

شرط دیگر گشایش طلسم سیاه ، ریخـتـن فـراوان خـون بی گناه است . به همین دلیل آن هـا کـودک میکشند . الاقصی هم چون کعبه از زمان حضرت آدم ﷺ وجود داشته و داوود و سلیمان نبی ﷺ آن را تعمیر و بازسازی کرده اند . اگر صهیونیسم معتقد به پیامبری و محبت داوود و سلیمان(ع) بودند ، باید حافظ مسجدالاقصی باشند و نه تخریب کننده آن . در یک کلام ، هدف صهیونیزم ایجاد « هیکل شیطان » و « حکومت ابلیس » بر زمین است.

منابع: ۱.ابوالوید ازرقی،اخبار مکه،ترجمه محمود مهدوی دامغانی،انتشارات حکمت،۱۳۹۳،ج۱،ص۱۴-۱۱. ۲.سوره اسرا ۱۷/۱. ۳.مسجد الاقصی در اثار قرانی،مجله مطالعات بیت المقدس،ص۶. ۴.نقشه شماره سه،تطابق تقریبی نقشه های کعبه و مسجد الاقصی بدون توجه به ابعاد،منبع:مجله مطالعات بیت المقدس ،سال ششم،شماره اول،تابستان ۲۰۰۵،ص۱۹. ۵.هیثم فتحی الرطوط؛المسجد الاقصی فی الاثار القرانیه؛۲۰۱۵؛ص۱۳-۱۲. ۶.انجیل متی ۲۴:۲. ۷.قران سوره اسرا ۲-۷. ۸.انجیل لوقا ۴۶:۱۹.

چرا مسجدالاقصی مهم است؟

مسجدالاقصی به عنوان یکی از مقدس‌ترین و در عین حال کلیدی‌ترین و پرمناقشه‌ترین نقاط روی زمین همواره در طول تاریخ مطرح بوده است.

این مسجد جایگاه ویژه‌ای در بین مسلمانان دارد و نخستین قبله و سومین مکان مقدس آن‌ها به شمار می‌رود. پیامبر اسلام در شب اسرا به این مسجد منتقل شد و خارق‌العاده‌ترین گردهمایی تاریخ بشر در اینجا رخ داد. در واقعه اسرا تمام انبیا در مسجدالاقصی به حضرت محمد (ص) اقتدا کردند و پشت سر ایشان نماز خواندند.

در اسلام، نام مسجد الاقصی در کنار مسجد الحرام، مسجد النبی و مسجد کوفه به عنوان با فضیلت‌ترین مساجد آورده شده و در احادیث آمده است که نماز خواندن در مسجد الاقصی با هزار بار نماز خواندن در مساجد دیگر برابر است.

این مکان مدفن بسیاری از پیامبران و اصحاب پیامبران است. به عنوان نمونه و به احتمال زیاد حضرت سلیمان در این مکان دفن شده است.

در باب بانیان، تولیت و چرایی نامگذاری مسجدالاقصی

مسجد الاقصی را داوود نبی بنا نهاد و حضرت سلیمان آن را تکمیل کرد. پیامبر اکرم (ص) تا هفده ماه پس از هجرت به سمت این مسجد نماز می‌گذارد و معراج پیامبر قبل از هجرت از این مسجد صورت گرفته است.

دولت پادشاهی اردن متولی رسمی مجموعه مسجدالاقصی است. بر اساس پیمان‌نامه‌ی صلحی که در سال ۱۹۹۴ میلادی، میان اسرائیل و اردن بسته‌شد، مقرر شد تا عبادت یهودی‌ها در محوطه مجموعه مسجدالاقصی منع شود و دولت اردن متولی رسمی مجموعه مسجدالاقصی باشد. مجموعه مسجدالاقصی زیر نظر مفتی بیت‌المقدس اداره می‌شود.

علت نامگذاری این مسجد به نام مسجد الاقصی، به خاطر دوری آن از مسجدالحرام بوده است. الاقصی در لغت به معنای دور، دورترین و به نهایت رسیده‌ترین است. مسجدالاقصی به معنی دورترین مسجد است.

موقعیت جغرافیایی بیت‌المقدس

مساحت مسجد حدود ۱۴۴ دونم (هر دونم هزار متر مربع) است و شامل مسجد الاقصی، قبه الصخره و ۲۰۰ اثر دیگر می‌باشد. مسجد الاقصی بر فراز فلاتی کوچک به نام فلات موریا ساخته شده است که «صخره» مشرفه بالاترین نقطه آن است و دقیقاً در مرکز محوطه، مسجد قرار گرفته است.

ابعاد مسجد الاقصی

ابعاد مسجد از جنوب ۲۸۱ متر، از شمال ۳۱۰ متر، از شرق ۴۶۲ متر و از غرب ۴۹۱ متر است. این مساحت یک ششم مساحت بخش قدیمی شهر قدس را تشکیل می‌دهد. این ابعاد از زمان ساخته شدن این مکان به عنوان مسجدی برای نماز گزاردن تغییر نکرده و بر خلاف مسجدالحرام و مسجد نبوی در مکه مکرمه و مدینه منوره، این محدوده در طول تاریخ شاهد توسعه مساحت نبوده است.

نام دیگر مسجد الاقصی

نام دیگر مسجدالاقصی اصلی مسجد قِبلی است، چراکه از باقی مساجد به قبله نزدیک‌تر است. کلّ این محوطه تپّه‌مانند مسجدالاقصی نام دارد و گاهی حرم الشریف هم به آن گفته می‌شود. اما مساجد دیگری نیز در این مجموعه وجود دارند؛ از جمله مسجد براق، مسجد مروانی و غیره.

تصور اشتباه از مسجدالاقصی و قبه‌الصخره

یک تصور اشتباه وجود دارد مبنی بر این که مسجدالاقصی، همان مسجدی با گنبد طلایی رنگ است، اما در حقیقت مسجد الاقصی، آن مسجد با گنبد سبز رنگ است که تاریخ ساخت آن به قرن‌ها پیش باز می‌گردد.

۱. مختصات قبة الصخره

قبة الصخره کهن‌ترین شاهکار معماری اسلامی و بلندترین بارگاه و بقعه در حرم شریف است که در نهایت کمال تا به امروز باقی مانده است. نقشه معماری قبة الصخره برگرفته از نوع متمرکزی از معماری در دنیای مسیحیت است. این نقشه هشت ضلعی، شامل یک هشت‌گوشه است که دو هشت‌گوشه استوار بر ستون‌ها را در بر می‌گیرد. بر فراز این‌ها قبه‌ای روی ساقه‌ای بلند و دایره شکل بنا شده است. این معماری نمایشگر کاری زیباست که به نوعی تکامل یافته معماری بیزانس محسوب می‌شود.

چرا مسجد الاقصی مهم است؟

ابن عبدربّه در سال ۹۱۳ میلادی از جزئیات بیشتری پیرامون قبه الصخره سخن گفته است: گنبد را با ۳ هزارورق سربی پوشانده و بر این ورق‌ها، ۱۰ هزارو ۲۱۰ صفحه برنجیِ طلا کاری نصب شده است.

نام معمار قبه الصخره

نام معمار قبه الصخره مشخص نیست، بی‌شک می‌توان گفت کارگران عرب و رومی با نظارت دو نفری که نامشان در ماجرای ساخت قبه الصخره آمده، «رجاء بن حیات» و «یزیدبن سلام» در خلق این بنا دست داشته‌اند. اعراب مسلمان در ساخت این بنا، هنر صنعتگران مصری، سوری، یونانی و ایرانیِ تحت فرمانروایی خود را گرفتند و به هم پیوند زدند و هنری به نام «هنر اسلامی» را ابداع کردند.

قبة الصخره، نخستین نمونه ازمسجد‌هایی است که به علت فاصله گرفتن از سادگی ساختمان و بی‌پیرایگی که ویژگی مساجد پیش از آن بود از سایر مساجد متمایز شده است.

معماری مسجد الاقصی

نگاهی به قسمت بالای بنا نشان می‌دهد که تمام فضا به وسیله گنبد فرا گرفته شده است، امری که حالت روحانی محیط مسجد را فزونی می‌بخشد. این گنبد، از درون دارای دو پوشش چوبی است. گنبد کنونی که به جای گنبد اولیه در قرن دوازدهم بنا شده، به احتمال بسیار از همان زمان زراندود بوده است. ابن فقیه که گنبد را در سال ۹۰۳ میلادی دیده است، می‌گوید: «گنبدی روی گنبدی (گنبد دوپوش) است و بر آن ورق‌های سرب و مس، پوشیده از طلا کار شده است

طاق (رواق)‌های نعل اسبی از ممیزات معماری اکثر مساجد عصر اموی است، که در قبة الصخره به کاررفته است. نقش مایه غالب طاق‌های قبة الصخره، که به صورت نباتات، درختان و جام‌های جواهر نشان متجلی شدِه را نماد پیروزی مسلمین، معبد سلیمان و بهشت تفسیر کرده‌اند.

۲. مختصات مسجدالاقصی

مسجد الاقصی شامل منطقه‌ای است مستطیل شکل در جنوب شرقی شهر قدس که دور تا دور آن را دیوار در برگرفته و این دیوار‌ها هم در داخل دیوار‌های بخش قدیمی شهر قدس قرار گرفته‌اند.

بنای مسجد الاقصی ترکیب بسیار سنجیده‌ای دارد که تمام جزئیات و دقایق آن در طراحی و تعیین اندازه‌ها چنان به دقت محاسبه شده است که بیشترین تأثیر را بر بیننده می‌گذارد؛ به ویژه آن که می‌توان این بنا را در عین مستقل بودن ترکیبی از معماری‌های بیزانسی، رومی و حتی یونانی دانست. به عبارت ساده‌تر، معماران این مسجد، تاریخچه معماری انسان را در دل این اثر به یادگار گذاشته‌اند.

کتیبه ای مربوط به سال ۵۸۳ هجری

در قسمت جنوبی و وسط مسجدالاقصی، یک گنبد بلند و بزرگ وجود دارد و در زیر آن، محراب باشکوه مسجد به نقش و نگار بسیار عالی تزئین شده و کتیبه‏‌ای‏ دارد که نشان می‌دهد صلاح‏‌الدین در سال ۵۸۳ هجری این محراب را بنا کرده است و در همین جا منبری وجود دارد که از بهترین چوب‌ها که در آن با عاج و صدف‏ منبت‏‌کاری شده و نهایت درجه‌ی حیرت‏ انگیزی را برمی‌انگیزد، ساخته شده است. از کتیبه‏‌ای که در این منبر‏ موجود است، معلوم می‌شود که این منبر در سال ۵۶۴ هجری ساخته شده و شیشه‏‌های پنجره‏‌های بالای محراب آن متعلق به قرن ۱۶ میلادی است.

آتش سوزی عمدی در مسجد الاقصی

این منبر در سال ۱۹۹۶ در یک آتش‌سوزی از بین رفت؛ و در پایان ۲۱ آگوست ۱۹۶۹ مسجدالاقصی توسط «مایکل روهان» به آتش کشیده شد؛ رژیم صهیونیستی اعلام کرد او یک مسیحی مجنون است، اما برخی منابع معتقد بودند او یهودی است. در این آتش‌سوزی، آسیبی به قبة الصخره نرسید، اما در مسجدالاقصی، منبر صلاح‌الدین ایوبی و بسیاری کتاب‌ها و دیوار‌ها در آتش سوخت. «مایکل روهان» هم پس از مدتی بستری در تیمارستانی در عکا، بدون اینکه محاکمه شود به کشورش (استرالیا) بازگردانده شد!

از تخریب و سرقت تا تهاجم به مسجد الاقصی

مسجدالاقصی در حمله ۱۹۶۷ رژیم صهیونیستی به کرانه باختری به تصرف این رژیم درآمد، از آن زمان در اشغال است. این اشغال ازنظر کشور‌های جهان و قطعنامه‌های سازمان ملل متحد، غیرقانونی است و به موجب آن، نیرو‌های رژیم صهیونیستی باید از آن عقب‌نشینی کنند. از زمان اشغال یهودیان که اعتقاد دارند که بقایای معبد «هیکل» (معبدی که بنا به اعتقادات یهودی توسط سلیمان نبی به دستور خداوند ساخته شده و شرح آن در کتاب مقدس، بخش عهد عتیق آمده است) در زیر مسجدالاقصی قرار دارد، برای تخریب مسجد الاقصی و احیای آن معبد تلاش می‌کنند.

اشیای سرقتی از مسجد الاقصی

افزون بر تخریب، آن‌ها طی سال‌های اخیر بار‌ها اقدام به سرقت اشیا، مدارک و آثار باستانی از محوطه مسجدالاقصی و اطراف آن کرده‌اند. حتی برخی از اشیای به سرقت رفته را در موزه‌ای به نمایش هم گذاشته بودند. اما یکی از این سرقت‌ها که بعداً رسمی هم شد، سرقت سنگ بزرگی از مسجدالاقصی بود.

عوامل صهیونیست در آوریل سال ۲۰۰۹، سنگی را از قصر الاماره، قسمت جنوبی مسجد الاقصی به سرقت بردند و آن را درون محوطه کنست در محله صهیونیست‌ها قرار دادند. این رژیم با این کار‌ها قصد تاریخ‌سازی برای خودش دارد و به این ترتیب قصد دارد خود را صاحب حق در این منطقه جلوه دهد.

بیشتر بخوانید: قبه الصخره را با مسجدالاقصی اشتباه نگیرید

اقدام دیگر صهیونیسم علیه مسجدالاقصی به حملات و دست اندازی‌های مکرر بر می‌گردد. مسجدالاقصی در گذشته حملات معمول نیرو‌های صهیونیستی را تحت پوشش‌های مختلف تجربه کرده است. با این حال، این مسجد در سال‌های اخیر به ویژه پس عملیات «سیف القدس» (شمشیر بیت‌المقدس) اهمیت و معنای بیشتری یافته است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قدس-مسجدالاقصی-بیت المقدس-فلسطین-اسراییل

تاريخ : سه شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴ | 10:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |