مناظره‌های علی بن موسی الرضا

مناظره‌های علی بن موسی الرضا، یا به تعبیر دیگر، مجالس الرضا، مناظرات الرضا و احتجاج الرضا؛ به مجموعه مناظره‌هایی گفته می‌شود که علی بن موسی الرضا (۱۴۸ه‍.ق مدینه – ۲۰۳ه‍.ق خراسان) امام هشتم شیعیان دوازده‌امامی، با علمای مذاهب مختلف اعتقادی و کلامی، برگزار کرد. مهم‌ترین این مناظره‌ها که توسط منابع روایی شیعه با دقت بیشتری گزارش شده‌است، مربوط به مناظره‌ها در بین سال‌های ۲۰۱ تا ۲۰۳ ه‍.ق است که توسط وی در شهر مرو و در کاخ مأمون — خلیفه عباسی — رخ داد. وی در این دوران، به منصب ولایتعهدی مأمون منسوب بود. علاوه بر مناظره‌های وی در دوران ولایتعهدی، منابع شیعی برای او مناظره‌هایی در بصره و مدینه نیز گزارش کرده‌اند.

مناظره‌هایی که علی بن موسی الرضا در کاخ مأمون برگزار می‌کرد، به درخواست و تدارک مأمون فراهم شده بود. در چرایی تدارک این جلسات توسط مأمون که مخالفت اعتقادی با علی بن موسی الرضا داشت، اختلاف‌هایی وجود دارد؛ معتزلی مسلک بودن مأمون، شیعه‌گری او، همزمانی با نقطه اوج نهضت ترجمه، تخریب چهره علمی علی بن موسی الرضا و دلایل سیاسی، از جمله اهداف و غرایضی است که برای تدارک این جلسات گزارش شده‌است. به هر حال، علی بن موسی الرضا در این دوران مناظراتی با جاثلیقِ مسیحی، رَأسِ جالوتِ یهودی، بزرگِ هیربَدانِ زَرتُشتی و مناظره‌ای با عِمرانِ صابی داشته‌است. از دیگر مناظراتی که برای علی بن موسی الرّضا گزارش شده‌است، مناظره‌ای با سلیمانِ مَرْوَزی و مناظرهٔ دیگری با علی بن محمد بن جَهْم که هر از مسلمانان بودند، می‌باشد.

مناظره‌های پیش از ولایتعهدی

به گزارش دایرةالمعارف فارسی، علی بن موسی الرضا پیش از ولیعهدی مناظره‌هایی را با اهل ادیان و متکلمان زمان خویش داشته‌است؛[۲۰] که از این میان مناظره‌ای در بصره را می‌توان یاد کرد.[۲۱] محمدباقر مجلسی، محدث شیعه در کتاب بحارالانوار، مناظره علی بن موسی در بصره را مربوط به پیش از ولایتعهدی و عزیمت به سوی خراسان دانسته‌است. این مناظره‌ها بیشتر بر محور رد شبهات، رفع اختلاف‌های درون‌دینی و اشاعه معارف مکتب شیعه بوده‌است.[۲۲] در این خصوص مادلونگ تنها به نقل از منابع شیعه از دیدارهایی معجزه‌گونه در گردهمایی‌های پیروانش در بصره و کوفه یاد می‌کند.[۲۳]

در مناظره‌ای که در بصره برای علی بن موسی گزارش شده‌است، او ابتدا با استناد به گواهی پیامبران پیش از پیامبر اسلام به حقانیت و بعثت محمد، به دنبال اثبات اصل حقانیت اسلام در قبال سایر ادیان است و در ادامه به اثبات جایگاه امامت از منظر تشیع می‌پردازد. او در این مناظره شرایطی را برای امام تشریح می‌کند؛ اعم از اینکه امام پس از پیامبر باید با همه امت‌ها و فِرَق با کتاب خودشان گفتگو کند و عالم به همه زبان‌ها باشد. او همچنین در این مناظره عصمت را لازمه امامت می‌داند و صفات عدالت، انصاف، حکمت و گذشت و درستکاری را از القاب امام برمی‌شمرد.[۲۴] به گزارش فتاحی، مناظره وی در بصره توسط منابعی، در دوران ولایتعهدی او گزارش شده‌است.[۲۵]

بنابر عقیده جعفر سبحانی، نویسنده شیعه، محمد بن عبدالله خراسانی، خادم علی بن موسی الرضا نقل می‌کند که مردی از مادی‌گرایان نزد علی بن موسی آمد و در میان او و علی بن موسی، مناظره‌ای درگرفت. در این گفتگو بحث‌هایی در خصوص وجود خدا و صفاتش صورت گرفت. این مناظره به شکل پرسش و پاسخ گزارش شده‌است و علی بن موسی در آن به تمام سوالات او پاسخ می‌دهد.[۲۶]

مناظره‌ها پس از ولایتعهدی

به‌گفتهٔ مادلونگ در دانشنامه ایرانیکا، ارتباطِ مأمون و علی بن موسی در مرو، نزدیک و صمیمی بود. مأمون به‌طور علنی می‌خواست تا علی بن موسی مستقیماً در همهٔ تصمیمات و مراسم‌های رسمی شرکت کند؛ اما گزارش شده‌است که علی بن موسی تصریح می‌کرد تا در امور دولت دخالت نداشته‌باشد. خلیفه در قضاوت‌ها و فتواهایش به او وابسته بود و مناظره‌هایی را میان او و دانشمندان مسلمان و نیز بزرگانِ جوامع دینیِ دیگر ترتیب می‌داد.[۲۷] به گزارش جعفریان، مناظره‌های علی بن موسی، به جهت انتصاب به ولایتعهدی مأمون، و با توجه به اهداف متعدد مأمون در برقراری جلسات مناظرات و اصرار به آن، بیشتر نمود داشته‌است.[۲۸] از مناظره‌های علی بن موسی الرضا با نام‌های مجلس الرضا، احتجاج الرضا و مناظرات الرضا نیز یاد شده‌است.[۲۹] وی در دورانِ ولایتعهدیِ خود، مناظره‌هایی با جاثلیقِ مسیحی، رَأسِ جالوتِ یهودی، بزرگِ هیربَدانِ زَرتُشتی و عِمرانِ صابی داشت.[۳۰][۳۱][۳۲] به نوشته مکارم شیرازی، از دیگر مناظره‌هایی که برای علی بن موسی الرّضا گزارش شده، مناظره‌ای با سلیمانِ مَرْوَزی و مناظرهٔ دیگری با علی بن محمد بن جَهْم است.[۳۳] به گزارش قرشی، این مناظره‌ها مورد توجه انجمن‌ها در خراسان قرار گرفت.[۳۴] جعفریان مدعی‌است این مناظره‌ها در حالی برگزار می‌شدند که بسیاری از شیعیان به جهت سخت‌گیری حاکمان عباسی، ارتباط خویش را با امامانشان از دست دادند و همین امر، موجب اهمیت این گفتگوهای کلامی در نزد شیعه شده‌است.[۳۵]

مناظره با جاثلیق مسیحی

مکان این مناظره در دربار مأمون عباسی در شهر مرو عنوان شده‌است.[۵۵][۵۶][۵۷] به گزارش مکارم شیرازی، در اولین جلسه مناظره‌ای که مأمون تدارک دیده بود، مأمون پس از معرفی علی بن موسی الرضا به حاضران، از جاثلیق مسیحی به شرط انصاف و عدم خروج از مسیر عدالت، تقاضای مناظره با علی بن موسی را مطرح کرد.[۵۸] به گزارش منابع شیعه، مناظره با ایراد جاثلیق به شیوه و مفاد مناظره آغاز شد. جاثلیق به درخواست مأمون جهت شروع مناظره با علی بن موسی می‌گوید: «ای امیر مؤمنان! من چگونه بحث و گفتگو کنم که او به کتابی استدلال می‌کند که من منکر آنم و به پیامبری تمسک می‌جوید که من به او ایمان نیاوردم.» در این‌جا علی بن موسی شروع به سخن می‌کند و به وی اطمینان می‌دهد که استدلال‌هایش از روی انجیل و مطالب مسیحیان است و سپس از او می‌خواهد تا سوالاتش را بپرسد. از مفاد سخنان جاثلیق برمی‌آید که وی قصد داشته‌است از قبول نبوت نزد مسلمانان، در اثبات نبوت عیسی استفاده نماید. به همین جهت سه مرتبه از عیسی در جمله ابتدایی خود یاد می‌کند. علی بن موسی نیز در پاسخ، با پذیرش نبوت عیسی به اثبات نبوت محمد می‌پردازد.[۵۹] رضا در این مناظره از واژگان حقانیت برای اثبات ترجیح اسلام بر ادیان پیشین استفاده می‌کند و در این مناظره از دلایل اثبات نبوت محمد سخن به میان می‌آورد. علی بن موسی در جایی از این مناظره از نام فارقلیطا برای اشاره به پیامبر اسلام در کتاب‌های سایر ادیان استفاده می‌کند.[۶۰] بر اساس آنچه مکارم شیرازی گزارش می‌کند، مسیحی در نهایت از اعتقاد به تثلیث دست برداشت و به حقانیت توحید معترف شد.[۶۱] بر اساس تحلیل‌ها، از آنجا که مرکز زندگی مسیحیان در عصر مأمون، بغداد بوده‌است، باید جاثلیق از بغداد فراخوانده شده باشد تا به مرو آمده باشد.[۶۲]

این مناظره در قالب پرسش و پاسخ صورت گرفته‌است و در آن از برهان خلف استفاده شده‌است.[۶۳] یکی از فنون مورد استفاده در این مناظره، دانش به مبنای فکری–اعتقادی طرف مقابل و استفاده از این دانش در جهت خاموش‌کردن طرف مقابل است. از دیگر فنون مورد استفاده در این مناظره، استفاده از مقبولات طرف مقابل در راستای نتیجه‌گیری به نفع خویش است. در این راستا، علی بن موسی الرضا پس از آنکه از مسیحی، اعتراف در عبودیت مسیح و عبادت کردن او به جانب خدا گرفت؛ بر علیه خود او و برای انکار تثلیث، برهان اقامه شد.[۶۴]

مناظره با راس جالوت

پس از پایان مناظره با جاثلیق مسیحی، علی بن موسی رو به رأس جالوتعالم یهودیرو کرد و از وی خواست تا سؤال مطرح کند؛[۶۵] به گزارش منابع شیعی، پس از سؤال و جواب‌های رأس جالوت دربارهٔ نبوت محمد و نبوت عیسی، سرآخر رأس جالوت به دین اسلام و مذهب علی ابن موسی الرضا ایمان پیدا می‌کند.[۶۶] نراقی گزارش می‌کند که بر این حدیث، شرح‌های بسیاری نوشته شده‌است که قدیمی‌ترین آن‌ها متعلق به قاضی سعید قمی است. میرزای قمی و ملا عبدالصحاب محمد ابن احمد نراقی نیز بر این حدیث شروحی نوشته‌اند.[۶۷] در این مناظره از روش دیالتیکی استفاده شده‌است و از جزئیات به کلیات و قیاس ختم می‌شد.[۶۸]

مناظره با بزرگ هیربدان

قرشی و مکارم شیرازی گزارش می‌کنند؛ پس از ایمان رأس جالوت، علی بن موسی رو به بزرگ زرتشتیان حاضر در جلسه کرد و از وی دربارهٔ زرتشت و دلیل ایمان به وی سؤالی پرسید که با بی‌پاسخ ماندن سؤال، علی بن موسی به مناظره خاتمه داد.[۶۹][۷۰] استدلال مورد استفاده در این مناظره، همان استدلال مورد استفاده در مناظره با راس جالوت و جاثلیق بوده‌است.[۷۱] برندق نام مناظره‌کننده را هربد یا هربذ اکبر گزارش می‌کند.[۷۲]

مناظره با عمران صابی

به گزارش منابع شیعی، پس از بازماندن بزرگ هیربدان، علی بن موسی از جمع حاضر درخواست کرد که اگر کسی نسبت به اسلام نقدی دارد، بدون هراس آن را مطرح کند.[۷۳][۷۴] عمران صابی که در مناظره با دانشمندان شهره بود و به ادعای خودش در نزد مأمون، کسی تا آن لحظه نتوانسته بود او را راضی کند؛ شروع به صحبت نمود و سوال‌هایی دربارهٔ توحید و خلقت مطرح کرد. مکارم شیرازی گزارش می‌کند که پس از یک گفتگوی طولانی و بیان سخنان مفصل، عمران صابی شهادتین بر زبان جاری کرد و مسلمان شد و سجده نمود. با اسلام آوردن عمران صابی، جلسه به پایان رسید و همگان متفرق شدند.[۷۵] پس از اسلام آوردن عمران صابی، علی بن موسی وی را به عنوان شاگرد نزد خود نگاه‌داشت و پس از آموزش‌های لازم، به عنوان استاد مناظره به شهرهای مختلف فرستاد.[۷۶]

علی بن موسی در این مناظره، به بیان صفات خدا و تشریح آن صفات پرداخته‌است.[۷۷] عمران صابی، فیلسوف و روحانی قبیله صابی بود. محمدتقی جعفری، در توصیف این مناظره آورده‌است که این مناظره از مهم‌ترین مناظره‌ها در زمینه فلسفه است و حاوی مبهم‌ترین سوالات حکمت دربارهٔ عقل است. غالباً سوالات در این زمینه سبب سوالات مبهم دیگری می‌شوند اما پاسخ‌های علی بن موسی الرضا به سوالات عمران، روشنگرانه بوده‌است.[۷۸] بر اساس روایتی که قرشی آن را گزارش می‌کند، محمد بن جعفر صادقعموی علی بن موسی — پس از این مناظره از دانش او در خصوص حکمت و فلسفه متعجب شد و نسبت به سلامتی علی بن موسی نگران شد و این نگرانی را به حسن بن محمد نوفلی منتقل کرد. او در گفتگویی که با نوفلی داشت، از بیم خود نسبت به حسادت مأمون یاد می‌کند که ممکن است منجر به خطر جانی برای علی بن موسی الرضا بشود.[۷۹] علی بن موسی در این مناظره نیز از فن تشبیه استفاده کرد.[۸۰] زندگی صائبیان، همواره در کنار رودخانه گزارش شده‌است؛ با این وصف، احتمالاً عمران صابی اهل خراسان نبوده‌است و برای مناظره به این شهر فراخوانده شده بود.[۸۱]

مناظره با سلیمان مروزی

به گزارش منابع شیعه، در ایام داغ مناظره‌های کلامی در مرو بود که سلیمان مروزی، متلکم بزرگ خراسان، به مرو آمد و مأمون از وی دعوت کرد تا تن به مناظره با علی بن موسی دهد؛ اما سلیمان به دلیل اینکه نمی‌پسندد علی بن موسی را نزد عموم مغلوب سازد، پیشنهاد مأمون را رد کرد. با این حال مأمون او را راضی به مناظره کرد. در نهایت در روز ترویه تدارک مناظره دیده شد و مناظره با ادعای سلیمان مبنی بر انکار بداء آغاز شد؛ سپس بحث اراده الهی به میان آمد و علی بن موسی با استدلال‌های فراوان سلیمان را قانع کرد که اشتباه می‌اندیشد. پس از مغلوب شدن سلیمان در مناظره، جلسه به پایان رسید و افراد متفرق شدند.[۸۲][۸۳][۸۴] علی بن موسی الرضا در این مناظره با مقایسه ادعای او و ادعای یهودیان، به ابطال مدعای او پرداخت.[۸۵] برندق دین سلیمان را قبل از مناظره، اسلام گزارش کرده‌است.[۸۶]

مناظره با علی بن محمد بن الجهم

به گزارش منابع شیعی، در یکی از جلسات مناظره، علی بن محمد الجهم دربارهٔ مقوله عصمت پیامبران سوال‌هایی را مطرح کرد و علی بن موسی نیز پاسخ او را به شکلی مفصل داد. در نهایت علی بن محمد بن الجهم از اعتقادش نسبت به عصمت پشیمان شد و توبه کرد.[۸۷][۸۸] در این مناظره نیز همچون مناظره با جاثلیق از برهان خلف در رد برخی از اعتقادات علی بن محمد استفاده شده‌است.[۸۹] بنابر آنچه شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا گزارش می‌کند، علی بن محمد در این مناظره، آیاتی را در خصوص رد عصمت ادعایی علی بن موسی الرضا اقامه کرد و به آیه ۱۲۱ سوره طه، آیه ۸۷ سوره انبیاء، آی ۲۴ سوره یوسف، آیه ۲۴ سوره ص و آیه ۳۷ سوره احزاب استناد کرد. سپس علی بن موسی پاسخ داد و علی بن محمد از جواب‌های وی قانع شد.[۹۰] از علی بن محمد نیز به عنوان یکی از مسلمانان مناظره‌کننده با علی بن موسی الرضا یاد شده‌است.[۹۱] با این حال شخصیت او در علم رجال، مجهول توصیف شده‌است. این مناظره را شیخ صدوق در عیون اخبارالرضا گزارش کرده‌است و منبع احتمالی آن از جانب اثباتی، کتاب وفاة الرضای اباصلت هروی عنوان شده‌است.[۹۲]

مناظره با زندیق

برای علی بن موسی، مناظره‌ای با یک زندیق گزارش شده‌است.[۹۳][۹۴] در این مناظره، زندیق گفتگویی در خصوص وجود خدا را آغاز نمود. این مناظره بحثی طولانی است که نسخهٔ کامل آن در کتاب محمد حسین طباطبایی گزارش شده‌است. در بخشی از این مناظره، علی بن موسی برای اثبات وجود خدا، استدلالی عقلی اقامه می‌کند و می‌گوید: «نمی‌بینی که اگر حق با تو باشد (خدایی نباشد) ما و شما برابریم؟ هر چه نماز خواندیم، روزه گرفتیم، یا اعتقاد محکمی داشتیم آسیبی به ما نخواهد رساند. اما اگر حق با ما باشد در آن صورت آیا ما نجات پیدا نخواهیم کرد و تو هلاک نخواهی شد؟»[۹۵][۹۶] به گزارش قرشی، در پایان این مناظره، زندیق به سخنان علی بن موسی باور پیدا کرد و مسلمان شد.[۹۷]

این استدلال علی بن موسی الرضا در مناظره‌اش با زندیق، بر مبنای استدلال احتیاط اندیشانه‌ای است که امروزه به شرطیه پاسکال مشهور است. پاسکال بر اساس این استدلال، با وجود اعتقاد به عدم درک انسان به وجود خدا، معتقد است که انسان باید برای وجود خدا، شرط ببندد و در این شرط‌بندی، آنچه کسب می‌شود (در صورت وجود خدا) نسبت به آنچه از دست می‌رود (در صورت نبود خدا) قابل مقایسه نیست.[۹۸]

مناظره با ابوقره

قرشی گزارش می‌کند که ابوقره از خراسان برای پرسش سوالاتی از علی بن موسی الرضا در خصوص حلال‌ها و حرام‌ها و برخی تکالیف دینی به دربار مأمون وارد شد. او از صفوان بن یحیی وقت ملاقاتی با علی بن موسی طلب کرد و سپس در موعدی مقرر نزد وی حاضر شد و به گفتگو با او پرداخت. در این گفتگو، از موضوعاتی چون وجود و ماهیت خدا، کتاب‌های الهی و خلقت آنها، مکان خدا، ملائکه و صفت غصب خدا سخن گفته شد. پس از اتمام پاسخ‌های علی بن موسی الرضا، وی که از مخالفان علی بن موسی بود، از جلسه گریخت و دلایل علی بن موسی را نپذیرفت.[۹۹] برندق او را از مسلمانانی می‌داند که پیش از مناظره، اعتقادات خاص در میان فرقه‌های اسلامی داشته‌است.[۱۰۰] سبحانی در مطالبی، مذهب ابوقره را مجسمه گزارش می‌کند. او گزارش می‌کند که بر اساس نقل صفوان، ابوقره که از همکاران فقیهان عراقی به نام شبرمه بود. سبحانی اتفاقات این جلسه را چنین گزارش می‌کند که ابوقره از مسائل بسیاری در خصوص مسائل ارث پرسید و در نهایت سؤال‌ها به اصول اعتقادی رسید. در گفتگوی اعتقادی آن دو، از مسائلی چون شیوه سخن گفتن خداوند با موسی و اساساً نوع کلام خدا با پیامبران سخن به میان آمد. علی بن موسی در این مناظره برای حادث بودن قرآن استدلال‌هایی را ارائه کرد. در این مناظره جایگاه و مکان خدا، چرایی معراج پیامبر، امکان دیدن خداوند و صفات خدا مورد سؤال قرار گرفت و پس از پاسخ‌های علی بن موسی، ابوقره از ادامه گفتگو درماند و جلسه را ترک کرد. متن این مناظره در کتاب بحارالانوار، و اصول کافی، گزارش شده‌است.[۱۰۱]

ابوقره و شبرمه، هر دو در منابع رجالی، افرادی ناشناخته هستند و برخی گزارش کرده‌اند که ابوقره، از مستبصرین است و به همین دلیل او را با صفت محدث گزارش کرده‌اند. ابن حجر در کتاب التقریب گزارش می‌کند که موسی بن طارق که کنیه‌اش ابوقره بود، از محدثان طبقه نهم است و هم عصر علی بن موسی الرضا زیست می‌کرد. در خصوص شبرمه نیز گزارش شده‌است که او در عصر جعفر صادق زندگی می‌کرده و علی بن موسی رضا را درک نکرده‌است.[۱۰۲] صدوق این روایت را احتمالاً از کتابی از کتاب‌های صفوان بن یحیی گزارش شده‌است و به از جهت سندی، مورد وثوق منابع شیعه قرار گرفته‌است.[۱۰۳]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دهم امام رضاع

تاريخ : چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 14:56 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |