شهادت امام محمدباقرعلیه‌السلام

امام محمد باقر علیه السلام در هفتم ذی الحجه سال ۱۱۴ و به قولی در ربیع الاول سال ۱۱۴ به شهادت رسید. گفته شده که آن حضرت را حاکم مدینه ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان به زهر شهید کرده است و به نظر می رسد اینکار به امر هشام بن عبدالملک (خلیفه وقت) صورت گرفته است.

امام محمدباقر (علیه‌السلام)، فرزند امام سجاد (علیه‌السلام)، ملقب به باقر العلوم پنجمین امام شیعیان اثنا عشری است.

امام باقر (علیه‌السلام) هم‌عصر چند تن از خلفای عباسی بوده و سرانجام در عصر روزگار هشام بن عبدالملک خلیفه عباسی به شهادت رسید. درباره سال، روز و ماه شهادت آن حضرت بین تاریخ‌نگاران اختلاف وجود دارد، اما بیشتر منابع تاریخی، سال ۱۱۴ را متذکر شده‌اند. منابع روایی و تاریخی علت وفات آن حضرت را مسمومیت دانسته‌اند، مسمومیتی که دست‌های حکومت امویان در آن دخیل بوده است. آن حضرت پس از شهادت در قبرستان بقیع در کنار مرقد پدرشان امام سجاد (علیه‌السّلام) و عموی پدرش، امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) مدفون شد.

ولادت و نام و نسب امام باقرعلیه‌السلام

امام باقر علیه السلام در یکم رجب سال ۵۷ هجرى قمری در شهر مدینه چشم به جهان گشود.[۱] نام آن حضرت، «محمد»، کنیه‌اش «ابوجعفر» و لقبش «باقرالعلوم» یعنى «شکافنده‌‌ى دانشها» است. نسب امام باقر علیه السلام از پدر و مادرشان به پیامبر اکرم و حضرت على و حضرت زهرا علیهم السلام مى رسد، زیرا پدر او امام زین العابدین علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام، و مادر او فاطمه ام عبدالله دختر امام حسن مجتبى علیه السلام است. بدین سبب برخی آن حضرت را به ابن الخیرتین و علوی بین علویین لقب داده‌اند.[۲] در واقع ایشان از سوی پدر، نوه امام حسین علیه‌السلام و از سوی مادر، نوه امام حسن علیه‌السلام است. همسر حضرت باقر علیه السلام، «اُمّ‌ فَروه» از زنان با ایمان و بافضیلت است. او دختر قاسم بن محمد بن ابی‌بکر و مادر امام صادق علیه السلام نیز می باشد.

ولادت امام امام باقرعلیه‌السلام

امام باقر (علیه‌السّلام) در شهر مدینه تولد یافت و بر اساس نظریه بیشتر مورخان و کتاب‌های روایی، تولد آن حضرت در سال ۵۷ق بوده است.[۱] [۲] [۳] . این نقل با روایتی که نشان می‌دهد امام باقر (علیه‌السّلام) به هنگام شهادت جد خویش حسین بن علی (علیه‌السّلام) در سرزمین کربلا حضور داشته و سه سال از عمرش می‌گذشته است، هماهنگی دارد.[۴] . در روز و ماه ولادت آن حضرت نیز نقل‌های مختلفی یاد شده است: الف- سوم صفر ۵۷ هجری.[۵] [۶] . ب- پنجم صفر ۵۷ هجری.[۷] . ج- جمعه، اول رجب ۵۷ هجری.[۸] [۹] . د- دوشنبه یا سه شنبه، اول رجب ۵۷ هجری.[۱۰] . ولی بیشتر محققان نظریه اول یعنی سوم صفر ۵۷ق را پذیرفته‌اند.

نسب امام امام باقرعلیه‌السلام

امام محمدباقر (علیه‌السّلام) از جانب پدر و نیز مادر به شجره نبوت منتهی می‌گردد.
ایشان نخستین مولودی هستند که در خاندان علویان از جمع دو نسل امامت ، نسل حسن بن علی (علیه‌السّلام) و حسین بن علی (علیه‌السّلام)) تولد یافت.[۱۱] . پدر ایشان علی بن حسین زین‌العابدین (علیه‌السّلام) و مادر آن بزرگوار، ام عبدالله(فاطمه)، دختر امام حسن مجتبی (برخی منابع، ‌ام عبدالله، فاطمه را فرزند حسن مثنی(حسن بن حسن) دانسته‌اند [۱۲] . در پاکی و صداقت‌ ام عبدالله (فاطمه) مادر امام باقر (علیه‌السّلام) همین بس که به ایشان لقب «صدیقه» دادند.[۱۳] . امام باقر (علیه‌السّلام) مادر بزرگوار خویش را چنین توصیف کرده است:
«
روزی مادرم کنار دیواری نشسته بود، ناگهان دیوار در معرض ویرانی قرار گرفت، مادرم دست بر سینه دیوار گذاشت و گفت، به حق حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم( سوگند، اجازه فرو ریختن نداری دیوار ثابت ماند تا مادرم از آنجا دور شد، سپس دیوار فرو ریخت[۱۴] [۱۵]

نام و القاب امام امام باقرعلیه‌السلام

محمد نامی است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از دیرزمان برای ایشان برگزیده بود.
جابر بن عبدالله انصاری
یکی از اصحاب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) افتخار پیدا کرد که سلام رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به امام باقر (علیه‌السّلام)برساند. از بیان ایشان استفاده می‌شود که نام‌گذاری امام باقر)علیه‌السّلام) به وسیله پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صورت گرفته است. کنیه آن حضرت ابوجعفر است و جز این کنیه‌ای برای وی نقل نکرده‌اند.[۱۶] [۱۷]

برای امام باقر این القاب ذکر شده است: الف- باقر: که معروف‌ترین و مشهورترین القاب آن حضرت است و فلسفه آن، این می‌باشد که شکافنده معضلات علم و گشاینده پیچیدگی‌های دانش بود.[۱۸] [۱۹] . ب- شاکر؛ ج- هادی؛ د- امین- شبیه (به جهت شباهت آن حضرت به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)[۲۰]

ابن شهرآشوب در مناقب می‌نویسد: امام باقر (علیه‌السّلام) میانه بالا و چهارشانه بود. چهره‌ای نورانی و مویی مجعد و سیمایی گندم‌گون داشت، خال سیاهی بر روی گونه و خال سرخی بر بدنش دیده می‌شد. میانه باریک و صدایش خوش آهنگ بود.[۲۱]

باقرالعلوم

لقبِ باقر از «باقرالعلوم» به‌معنای «شکافندهٔ علم» گرفته شده‌است. به‌عقیدهٔ ابن خَلدون، مورخ اهل سنت، وی لقبِ باقر را به‌خاطر فراوانیِ دانشی که اندوخته بود، کسب کرده‌است. به‌نظر یعقوبی، مورخ شیعی، او بدین خاطر «باقر» لقب گرفت چراکه علم را شکافت و به عمقش دست یافت.[۸] ایتان کُلبِرگ در مقاله‌ای در دانشنامه اسلام، دو معنی برای باقر مطرح می‌کند: «کسی که علم را می‌شکافد» (یعنی آن را روشن می‌سازد)؛ و «کسی که علمِ فراوان دارد». کلبرگ به‌نقل از ابن بابِوَیْهْ، مُحَدِّثِ شیعه، به حدیثی از پیامبر اسلام اشاره می‌کند که گفته‌است: «در تورات از باقر با همین لقب یاد شده‌است».[۹] به‌نقل از لِسانُ الْعَرَب، او را باقر می‌نامیدند چراکه دانش را می‌شکافت، از اصل و ریشه‌هایش آگاهی داشت، و شاخه‌ها و شعبه‌هایش را آشکار می‌کرد، و علم بزرگی داشت.[۱۰] . روایت است که محمد، پیامبر اسلام، به جابِر بن عبدالله انصاری خبر داده بود که جابر آن‌قدر زنده خواهد ماند تا فرزندش را — که همنام اوست — ببیند.[۱۱] برای شیعیان، باقرالعلم عنوانِ عادی نبود؛ آنان معتقدند این عنوان توسط پیامبر اسلام به او داده‌است. به‌گفتهٔ شیخ کُلَیْنی، محدّث شیعی، جابر تنها صَحابیِ زندهٔ پیامبر، عادت داشت در مسجد بنشیند و صدا بزند: یا «باقرالعلم! یا باقرالعلم!». اهل مدینه گمان بر یاوه‌گوییِ جابر می‌بردند، اما جابر به آنان گفتهٔ پیامبر را یادآوری می‌کرد.[۱۲] دربارهٔ نحوهٔ دیدار جابر با محمد باقر، کلینی روایت می‌کند روزی جابر از مقابل مکتب‌خانه‌ای عبور می‌کرد و باقر را که هنوز کودکی بیش نبود، در آنجا دید و به او نزدیک شد تا ویژگی‌هایی را که از زبان پیامبر شنیده بود، در او پیدا کند. جابر نامش را پرسید و پس از آنکه نشانه‌ها را در او دید، سرش را بوسید و سلام پیامبر را به او رساند.[۱۳][۱۴] قاضی نُعمان، محدثِ اسماعیلی، و طَبَری، محدث اهل سنت، این روایت را متفاوت از کلینی نقل می‌کنند اما در هر سهٔ این روایات، جابر با باقر ملاقات می‌کند و سلام پیامبر را به او می‌رساند. از ابن عِنَبه روایت شده‌است که وقتی زِید، برادرِ باقر، نزد هُشام بن عَبدُالْمَلِک رفت، هشام از زید دربارهٔ برادرش «بقره» پرسید که منظورش باقر بود. زید در دفاع از برادرش، خلیفه را سرزنش کرد که پیامبر برادرش را باقر نامید، اما هشام بقره می‌خواند؛ و اینکه پیامبر در قیامت جوابِ این جسارت او را خواهد داد. به‌عقیدهٔ اَرْزینا لالانی، از این روایت پیداست که باقر نه تنها در زمان حیاتش به این لقب معروف بوده، بلکه در زمان پیامبر — که او را باقر نامیده — معروف به این لقب بوده‌است.[۱۵] ابن عِماد، ابن خَلِّکان، صَفْدی و ذَهَبی، مورخان و محدثانِ اهل سنت، در توضیحِ لفظِ باقر به دانشِ فراوانِ محمد باقر و شناختش از ریشه و درونِ دانش اشاره کرده‌اند.[۱۶] . ابن قتیبه [۸۸] . به مناسبت نقل دیدار زید بن علی بن حسین با هشام بن عبدالملک و اعتراض او به هشام به سبب تعبیر توهین آمیز وی نسبت به امام باقر علیه‌السلام، از زید نقل می‌کند که لقب باقر را پیامبر صلّی‌اللّه‌وآله‌وسلّم بر محمّد بن علی نهاد. سپس زید از جابر بن عبداللّه نقل کرده که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از عمر طولانی جابر تا نایل شدن به دیدار فرزندشان «باقر» خبر داده و از او خواسته بود که چون آن فرزند را دید سلام پیامبر را به او برساند.
در این روایت از زبان پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم وجه این نام‌گذاری نقل شده است: یَبْقَرُ الْعِلْمَ بَقْراً. [۸۹] . ابن بابویه [۹۰] نیز همین روایت جابر را با اندکی تفاوت با سند از جابر بن یزید جعفی آورده که جابر بن یزید این توضیح را افزوده بوده است: لاِ نّه بَقَرَ الْعِلْمَ، أی شَقَّهُ شَقّاً. [۹۱] شیخ مفید نیز این روایت را آورده است.

فرزندان امام امام باقرعلیه‌السلام

شیخ مفید در الارشاد می‌نویسد: امام باقر (علیه‌السّلام) هفت فرزند داشت. ابوعبدالله جعفر بن محمد)فرزند بزرگ ایشان) فرزند دیگرشان عبدالله نام داشت که مادر این دو‌ ام‌فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر بود. دو فرزند دیگر ایشان ابراهیم و عبیدالله نام داشتند که از مادری بنام‌ ام‌حکیم، دختر اسد بن مغیره ثقفی زاده شدند. علی و زینب دو فرزند دیگر آن حضرت بودند که از کنیزی به دنیا آمدند. ‌ام‌سلمه نیز فرزند دیگر حضرت بود که از مادری کنیز متولد شده بود.

عصر امام باقرعلیه‌السلام

امام محمد باقر علیه السلام در زمان واقعه عاشورا چهار سال داشتند، چنانچه خود در جایی فرموده اند: من چهار ساله بودم که جدم حسین بن على کشته شد و شهادت وى و آنچه را در آن وقت بما رسید بیاد دارم.[۳] . پس از شهادت امام حسین علیه السلام، امام باقر ۳۷ سال امامت پدر خود علی بن حسین علیه السّلام را درک کرد و پس از شهادت آن حضرت، عهده دار مقام امامت شد. دوران زندگی آن حضرت با حکومت ده تن از خلفای اموی) از معاویة بن ابی سفیان تا هشام بن عبدالملک( و ایام امامتش با حکومت پنج تن از ایشان (ولید بن عبدالملک -متوفی ۹۶- و سلیمان بن عبدالملک -متوفی ۹۹- و عمر بن عبدالعزیز -متوفی ۱۰۱- و یزید بن عبدالملک -متوفی ۱۰۵- و هشام بن عبدالملک -متوفی ۱۲۵) مقارن بود. بنابر آنچه از منابع معتبر به دست می آید، دوران زندگی امام پنجم بیشتر در شهر مدینه به نشر معارف دینی و ارشاد شیعیان و تربیت شاگردان گذشت. زمان امام باقر علیه السّلام، زمان ظهور فقهای بزرگ مخصوصاً در مدینه بود. در این دوران، مسلمانان که از فتوحات خارجی و جنگهای داخلی تا حدودی فراغت یافته بودند، از اطراف و اکناف سرزمینهای اسلامی برای فراگرفتن احکام الهی و فقه اسلامی به مدینه، که شهر حضرت رسول صلّی اللّه علیه وآله و اصحاب و تابعان ایشان بود، روی می نهادند. فقها و محدّثان بزرگی از جمله سعید بن مسیّب) متوفّی ۹۴)، ربیعة الرأی (متوفّی ۱۳۶)، سفیان بن عُیَیْنه و محمّد بن شهاب زُهْری (متوفّی ۱۲۴) در این شهر جمع بودند. بخصوص که منع کتابت حدیث در زمان عمر بن عبدالعزیز لغو شده بود.[۴] . در این دورانِ شکوفایی فقه و حدیث بود که دانش و معرفت امام باقر علیه السّلام و نیز فرزند او امام صادق علیه السّلام، بر همگان آشکار شد و اصول و مبانی کلام و فقه و سایر معارف دینی شیعه، که این دو امام بیش از همه مبیّن آن بودند، تدوین و توسّط راویان و شاگردان ایشان به عالم پراکنده شد. بسیاری از مجتهدان و مؤسّسان مذاهب فقهیِ دیگر از این دو امام فیض برده اند و به همین جهت، رایج شدن لقب «باقر» برای امام پنجم، که لقبی کاملاً علمی بود، بسیار پر معنی است.[۵] . در زمان امام باقر علیه‌السلام‌ فرقه های انحرافی بسیاری پدیدار شده بود که امام در‌ مقام پاسداری از اسلام در قالب مناظره با سران فرقه‌ها یا در بین اصحاب خود، پوچی عقاید منحرفان را آشکار می‌کرد و به این وسیله از پایگاه‌های فکری و عقیدتی شیعه دفاع می‌نمود.[۶]

خلفای معاصر امام امام باقرعلیه‌السلام

حضرت امام محمدباقر (علیه‌السّلام) در مدت امامت خود چند صباحی از خلافت ولید بن عبدالملک ۸۶ تا ۹۶ق و نیز خلافت سلیمان بن عبدالملک ۹۶ تا ۹۹ق و خلافت عمر بن عبدالعزیز ۹۹ تا ۱۰۱ق و یزید بن عبدالملک ۱۰۱ تا ۱۰۵ق را درک کردند و سرانجام در روزگار هشام بن عبدالملک در روز هفتم ذی الحجه سال ۱۱۴ شهید شدند.[۲۲] . اعلام الوری، به جای ذی الحجه، ربیع الاول را یاد کرده. [۲۳]

محمد باقر همزمان با حکومت معاویه،[۱۷] یزید بن معاویه، معاویة بن یزید، مَروان بن حَکَم، عبدالملک بن مروان، ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عُمَر بن عبدُالْعَزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک زندگی می‌کرد.[۱۸]

زندگی محمد باقر مصادف با حکومت ده تن از خلفای اموی به نام‌های معاویه، یزید بن معاویه، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان، ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک بود. محمد باقر در سال‌های آخر حیاتِ معاویه، مصادف با زمانی که معاویه می‌کوشید برای فرزندش، یزید بیعت بگیرد، در مدینه به‌دنیا آمد. به‌نوشتهٔ یعقوبی محمد در سن کودکی در نبرد کربلا حضور داشته‌است. در کودکی و نوجوانی شاهدِ دومین جنگ داخلی مسلمانان بر سر کسب خلافت بود؛ و هم‌زمان پدرش، زین‌العابدین را می‌دید که خود را از این اتفاقات کنار کشیده‌است. دوران حکومتِ عمر بن عبدالعزیز که دوران برداشته شدنِ فشارها از روی شیعیان و بازگرداندن فدک به اهل بیت بود، در واقع زمان شروعِ جدی تدریس محمد باقر و مکتوب شدن احادیث به‌حساب می‌آید. در حکومت هشام بن عبدالملک، به‌دنبال دفاعِ جعفر صادق از امامت پدرش در مراسم حج، خلیفه که به آنان مظنون شده بود، جعفر صادق و محمد باقر را به دمشق احضار کرد و در مهمانی بزرگی که ترتیب داده بود، با وادار کردن محمد به شرکت در مسابقهٔ تیراندازی، سعی داشت او را تحقیر کند. قیام زید بن علی، برادرِ محمد، که منجر به تمایل برخی شیعیان به سمت او و تشکیل مذهب زیدیه شد، یکی دیگر از حوادث دوران او بود. قیامی که منجر به شکست و کشته شدنِ زید شد. اما زیدیه، به‌عنوان یکی از فرقه‌های شیعه، همچنان باقی ماند. محمد باقر در سال ۱۱۴ ه‍.ق در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. علت درگذشتش را مسمومیت به‌دستور هشام بن عبدالملک می‌دانند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم هفتم امام باقرع

تاريخ : دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ | 16:44 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |