چگونه ورق برگشت؟
در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR، سعی دارد در چنین فضایی بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورها و وضعیت راهبردی جبهه نبرد را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و آن را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها در این جنگ تحمیلی.
این روزنامه اینترنتی در ایام دفاع مقدس ملّت ایران در برابر تهاجم رژیم صهیونی، هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره هجدهم
سرمقاله
چگونه ورق برگشت؟
در ساعات اولیه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، بسیاری گمان کردند آنچه بهوقوع پیوست، آغاز پایان است. حملهای بیسابقه، شهادت شماری از فرماندهان عالیرتبه، فضای ملتهب در تهران و سراسر کشور، و موجی از شایعات و تهدیدها؛ اینها همه اجزای سناریویی بود که طراحانش امید داشتند «فروپاشی جمهوری اسلامی در چند روز» را محقق کند. اما تنها در فاصلهای کوتاه، ورق برگشت و ایران نهتنها فرو نپاشید، بلکه بازی را از نو نوشت.
علت این ایستادگی سریع و برگشتن ایران از لبه پرتگاه، بیش و پیش از هر چیز، به رهبری حکیمانه و قاطع حضرت آیتالله خامنهای بازمیگردد؛ رهبری که در همان ساعات نخست، پیام مقتدرانهای صادر کرد که نهتنها خبری از مرثیه و اندوه در آن نبود، بلکه لبریز از اراده و وعده پاسخ سخت بود. آن پیام، در شرایطی صادر شد که هنوز نام و نشان بسیاری از شهدا اعلام نشده بود، فضای رسانهای در بهت کامل بود و حتی شایعاتی -عمدتا از سوی دشمن-درباره سلامت خود رهبر انقلاب نیز در فضای مجازی دستبهدست میشد.
این موضعگیری شجاعانه و پُرصلابت، بلافاصله دستگاهها و نهادهای کشور را از فاز انفعال به مدار اقدام آورد. نوارهای مشکی از تلویزیون برداشته شد، انتصابات سریع انجام گرفت، و دستور پاسخ موشکی ظرف کمتر از ۲۴ ساعت عملیاتی شد؛ در حالیکه بخشی از فرماندهی نیروی هوافضا در همان حمله نخست به شهادت رسیده بودند.
مقایسه این حادثه با نمونههای مشابه در منطقه، اهمیت موضوع را دوچندان میکند. در عراق زمان صدام و سال گذشته در سوریه در آستانه فروپاشی، نیروهای امنیتی و نظامی با چند پیامک تهدید و تطمیع، یا فرار کردند یا زمینه سقوط شهرها را فراهم آوردند. در عراق، ارتش صدام ظرف سه هفته فروپاشید و در سوریه، شهری مانند حلب بدون شلیک حتی یک گلوله بهدست مخالفان افتاد، چراکه فرمانده امنیتی شهر، نیروها را پیشاپیش مرخص کرده بود.
اما در ایران هیچیک از این سناریوها موفق نشد. نه تنها هیچ فرمانده یا سیاستمداری به دام تهدید یا تطمیع نیفتاد، بلکه حتی یک نفر از داخل ساختار نظام، با دشمنان همراهی نکرد. اگر هم دشمن موفق به ترور شد، اما بهوضوح ناکام در نفوذ و انشقاق بود. این نشانه یک بلوغ عمیق در ساختار سیاسی، نظامی و فرهنگی ایران است.
رهبری مقتدرانه آیتالله خامنهای، شناخت دقیق ایشان از جامعه ایران و دشمن، و همچنین ریشهدار بودن فرهنگ مقاومت در تاریخ ملت ایران، سهضلعی قدرتمندی را تشکیل داده که در برابر بزرگترین طوفانها هم تاب آورده است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران