حکایت عجیب حراج سلامت درخیابان!

متهم: چند هزارکیک تاریخ گذشته را از ضایعات فروشی خریدم!

فردی که کیک های تاریخ گذشته را در حاشیه خیابان حراج کرده بود در حالی با هوشیاری نیروهای کلانتری شفای مشهد دستگیر شد که ۲۴ ساعت قبل از آن با همین اتهام روبه رو شده بود. به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، چند روز قبل افسران گشت کلانتری شفای مشهد ،هنگام انجام وظیفه در خیابان عبدالمطلب به جوان ۳۸ساله ای برخورد کردند که مشغول فروش تعداد زیادی کیک و ویفر در حاشیه خیابان بود. او دست نوشته ای نیز روی کالای خود با عنوان عرضه مستقیم کیک های شکلاتی نصب کرده و آن ها را به «حراج»گذاشته بود. این موضوع،ظن ماموران را برانگیخت و بدین ترتیب افسران گشت برای «امنیت غذایی»مردم به بررسی دقیق ماجرا پرداختند. تحقیقات مقدماتی نشان داد همه کیک ها و مواد غذایی دیگر تاریخ گذشته هستند.


این در حالی بود که مایع «استون»نیز از فروشنده کشف و مشخص شد او از این ماده برای پاک کردن تاریخ ها استفاده می کند!گزارش روزنامه خراسان حاکی است با توجه به اهمیت سلامت غذایی مردم، بلافاصله نیروهای گشت با دستور مستقیم سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا) همه کیک ها و ویفرهای فاسد را جمع آوری کردند و به مقر انتظامی انتقال دادند. در همین حال متهم ۳۸ ساله که مدعی بود کیک ها را دانه ای ۳ هزار تومان از یک انبار ضایعاتی خریده است،مورد بازجویی های تخصصی قرارگرفت و مشخص شد که او یک روز قبل نیز به خاطر فروش کالاهای تاریخ مصرف گذشته دستگیر و با قرار قانونی آزاد شده است!طولی نکشید که با هماهنگی های قضایی،نیروهای انتظامی به انبار ضایعات فروشی در منطقه شهید طرحچی رفتند و علاوه بر تعداد زیادی کیک،بیسکویت و ویفر با همان مارک های تجاری،چند دستگاه ضبط و پخش،باتری،باند خودرو و مقادیر زیادی میلگرد و آهن آلات کشف کردند. مالک ضایعاتی با تایید فروش کیک و بیسکویت های تاریخ گذشته به متهم دستگیر شده، به عوامل انتظامی گفت:چندین کارتن کیک های تاریخ گذشته را خریداری کرده بودم که مقداری از آن ها را به متهم مذکور فروختم. وی ادامه داد:باتری متعلق به خودروی خودم است!باندها به مشتریان تعلق دارد و ضبط ها نیز خراب هستند! بنابراین گزارش ،تحقیقات بیشتر دراین باره ادامه دارد.

سرکرده باند سرقت مسلحانه از منازل دستگیر شد

سرکرده یک باند ۵نفره سرقت مسلحانه از منازل که تحت تعقیب پلیس آگاهی زابل بود،در شهرک شهید مطهری مشهد دستگیر شد.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،حدود ۲ ماه قبل باند نقابداران مسلح با ورود به منازل در شهرستان زابل،اموال مردم را در حالی به یغما می بردند که پرونده سرقت های مذکور رو به افزایش گذاشت. در همین حال کارآگاهان پلیس آگاهی زابل وارد محل شدند و تعدادی از اعضای باند ۵نفره دزدان مسلح را در حالی به دام انداختند که بررسی ها نشان داد سرکرده اصلی باند با مقادیری طلا و جواهرات سرقتی به مکان نامعلومی گریخته است. به همین خاطر رصدهای اطلاعاتی آغاز و مشخص شد متهم مذکور در مشهد مخفی شده و به طور پنهانی با اعضای خانواده اش زندگی می کند.گزارش روزنامه خراسان حاکی است پس از هماهنگی های پلیس و قضایی،گروه کارآزموده ای از افسران دایره مبارزه با سرقت های مسلحانه،با دستورهای ویژه سرهنگ جوادبیگی(رئیس پلیس آگاهی مشهد)وارد عمل شدند و پس از چندساعت اقدامات اطلاعاتی،مخفیگاه سرکرده باند را در شهرک شهید مطهری شناسایی کردند. آنان سپس روز گذشته در عملیات ضربتی وی را درون یک دستگاه پژو پارس در حالی به دام انداختند که طبق اطلاعات پلیس در مخفیگاه خود اقدام به خرید و فروش مواد مخدر می کرد. در بازرسی از خودروی متهم ،فشنگ و پوکه کلت کمری نیزکشف شد و تحقیقات با انتقال وی به پلیس آگاهی زابل ادامه یافت.

زنی درآستانه مرگ وزندگی!

دخترم بعد از طلاق،دچار آسیب های روحی و روانی شدیدی شد به طوری که پاسخ فرزندانش را با پرخاشگری می داد و توجهی به روحیات شکننده آن ها نداشت. از سوی دیگر خودش نیز برای رهایی از تنهایی،متاسفانه به عشقی عاطفی پناه آورد که سرانجام تلخی داشت و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، زن ۶۳ ساله ای که به همراه دو نوه ۱۸ و ۱۵ ساله اش وارد مرکز انتظامی شده بود با بیان این که ماجرای طلاق دخترش،ضربه روحی سنگینی به خانواده اش وارد کرده است و هم اکنون مادری در آستانه مرگ و زندگی قراردارد به کارشناس اجتماعی کلانتری نجفی مشهد گفت:۵سال قبل دخترم به خاطر ناسازگاری هایی که با شوهرش داشت،تصمیم به طلاق گرفت و در حالی از او جدا شد که هیچ کدام از اعضای خانواده موافق طلاق آن ها نبودیم. اما دخترم فکر می کرد بعد از طلاق رها می شود و به آزادی بیشتری دست می یابد. تصور او بر این بود که به زندگی بهتری می رسد و روزگارش دگرگون خواهد شد اما نه تنها اوضاع این گونه پیش نرفت، بلکه اعصاب و روانش هم به هم ریخت و دو دختر نوجوانش نیز دچار آسیب های جدی روحی شدند به طوری که حتی نمی توانند با پدرشان ارتباط طبیعی و عاطفی داشته باشند.
دخترم با آن که بعد از جدایی از همسرش در منزل ما سکونت دارد اما حقوق کارمندی او کفاف هزینه های زندگی اش را نمی داد به همین خاطر تصمیم گرفت بعدازظهرها را در یک مهمانپذیر کار کند. این در حالی بود که نوه ۱۸ ساله ام حدود ۲سال را نزد پدرش زندگی کرد ولی نمی توانست دوری مادر و عشق و عواطف او را تحمل کند. به همین دلیل او نیز به خانه ما بازگشت تا در کنار مادر و خواهرش به زندگی ادامه دهد ولی دخترم به خاطر آسیب های اجتماعی ناشی از طلاق و مشکلات بعد از آن به زنی پرخاشگر و عصبانی تبدیل شده بود و مدام با فرزندانش درگیر بود.
خلاصه در این شرایط و به طور اتفاقی در گوشی تلفن دخترم پیامک و تصاویری از ارتباط او با یکی از کارکنان مهمانپذیر را دیدم که انتظار آن را نداشتم . تازه فهمیدم دخترم به دلیل پنهان کردن راز ارتباط عاطفی خود با یک مرد غریبه ،مجبور می شود پاسخ فرزندانش را با پرخاشگری بدهد . بعد از افشای این ماجرا ،تصمیم گرفتیم برای برخورد صحیح، عاقلانه و همچنین یافتن راهکاری مناسب در این وضعیت حاد،به یکی از مراکز مشاوره مراجعه کنیم و لی دو روز بعد دخترم بر اثر تالمات روحی و روانی و با خوردن تعدادی قرص دست به خودکشی زد که خوشبختانه خیلی زود متوجه شدیم و او را به مرکز درمانی رساندیم. او اکنون درآستانه مرگ و زندگی قراردارد و در بیمارستان بستری است، اگر چه پزشکان متخصص اعتقاد دارند که خطر مرگ او را تهدید نمی کند و دخترم به زندگی باز می گردد اما می خواهم بگویم زوج های جوان قبل از تصمیم به طلاق ، حتما به عواقب و مشکلات آن نیز بیندیشند و بعد به صورت آگاهانه و با مشورت های دقیق علمی و کارشناسی تصمیم بگیرند ای کاش ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با توجه به اهمیت این ماجرا و با دستور ویژه سرهنگ محمد ولیان(رئیس کلانتری نجفی مشهد) اقدامات مشاوره ای و روان شناختی برای اعضای خانواده زن جوان ادامه یافت تا او نیز بعد از بهبودی نسبی در جلسات مشاوره ای شرکت کند.
براساس ماجرای واقعی در زیر پوست شهر

قتل به خاطر ارتباط مجازی با دختر همسایه!

· پیامکی برای خواستگار سابق!

· اعترافات «عقرب های هوسران»در لانه شیطانی!

· برای نوجوانان اصیل آبادِ ایران

· گانگسترهای بی رحم مقابل میز عدالت !