یزید، سه سال حکومت و سه جنایت بزرگ
یزید در سال ۶۱ پس از مرگ پدرش به خلافت رسید و سه سال حکومت کرد و در هر سال جنایتی بزرگ و تاریخی مرتکب شد. احمدبنابییعقوب صاحب کتاب تاریخ یعقوبی مینویسد: سعید بن مسیب، یزید بن معاویه را بد میمنت مینامید . 1- در سال اول حسین بن علی و اهل بیت پیامبر خدا با هفتاد و یك رادمرد را کشت ؛ 2- در سال دوم حرم پیامبر خدا مباح شمرده شد و حرمت مدینه پامال گردید كه به قول مورخان درباره جلادان خون آشام مغول «آمدند و كشتند و تار و مار كردند و سوزاندند و رفتند» با این تفاوت كه در هیچ تاریخى دیده نشده است كه چنگیز و هلاكو و آباقاخان به فرماندهان خود دستور بدهند كه كسانى را كه از لبه شمشیر شما سالم ماندند، دور خود جمع كنید و از یكایك آنان براى برده شدن به من بیعت بگیرید. این دستور را یزید ضد بشر، صادر كرده است ، دستور یزید به جلادش مسلم بن عقبه چنین بود كه اگر كسى از اهل مدینه زنده بماند، باید براى بردگىِ محض با من (یزید) بیعت كند و اگر كسى از پذیرش بردگى امتناع ورزید، گردنش از بدنش جدا شود ؛ 3- و در سال سوم خونها در حرم خدا ریخته شد و کعبه را سوزاندند. (تاریخ یعقوبی، جلد دوم، مترجم: محمد ابراهیم آیتی، ص ۱۹۴ - مروج الذهب، جلد دوم، مترجم: ابوالقاسم پاینده ، صص ۵۸ و ۵۹ - تاریخنامه طبری، جلد دوم، ص ۷۰۶ - تاریخنامه طبری، جلد دوم ، ص ۷۰۶)
شخصیت یزید
یزید فرزند معاویة بن صخر و مادرش میسون بنت بَحدل بن دُلجة بن قُناعة است. یزید با تعیین خلیفه سابق، یعنی پدرش معاویه، و بدون دخالت مردم و رای و مشورت آنان به حکومت رسید. مورّخان منصف بیپروا چهره زشت و خونآشام و بیادب یزید را به نمایش گذاردهاند، که البتّه عدّهای را ناپسند آمده و بر آن تاختهاند. یزید از کسانی است که وقایعنگاران حتی از ثبت رفتار ناپسند وی از نوجوانی تا لحظه مرگ چشمپوشی نکرده و نوشتهاند که آلوده به می و شراب بوده است. بعضی بر آن هستند که بگویند یزید راضی به کشته شدن امام حسین نبوده و این کار از سوی «ابن زیاد» صورت گرفته است.
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعاوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ ، خدایا لعنت کن ابوسفیان و معاویه و یزید بن معاویه را که لعنت بر ایشان باد از جانب تو برای همیشه
اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبی سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلی یَوْمِ الْقِیمَةِ ، خدایا لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و خاناپدان ابوسفیان و خاندان زیاد و خاندان مروان را تا روز قیامت .
جواز لعن بر یزید
سید عبدالرزاق مقرم در کتاب «مقتلالحسین مینویسد: وقتی آشکار شود که یزید، امام حسین علیه السّلام را به شهادت رسانده است؛ یعنی دستور قتل حضرت توسط یزید صادر شده است، بنابراین کسی نمیتواند درباره جواز لعن یزید شک کند کسانی که در لعن یزید تردید کردهاند و یا جایز ندانستهاند، در واقع معتقدند یزید قاتل نبود و الا همانها هم وقتی قاتل بودن یزید را بپذیرند، درجواز لعن اوشک نخواهند کرد، هرچند تعصب مانع از پذیرش این واقعیت است.[۱]
آنچه که لازم به بحث وگفتگو و تحقیق است، موضوع جواز لعن و سبّ یزید است، یعنی کسی که مرتکب اعمالی از قبیل به شهادت رساندن امام حسین علیه السّلام و قتل و کشتار مردم مدینه و ویرانی کعبه شده است، آیا اجازه داریم او را نفرین و لعن کنیم؟ آیا کسی که در برابر سر بریده امام حسین (علیه السّلام)، سخنان کفرآمیزی بر زبان جاری میکند، مستحقّ لعن و سبّ است یا نه؟
شهاب الدین آلوسی بغدادی (عالم و مفسر مشهور سلفی) در کتاب "روح المعانی" می نویسد: و من (آلوسی) می گویم: آن چیزی که به گمان من قول غالب است این است که یزید خبیث نبوت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را قبول نداشت، و مجموع آن چه که او با اهل حرم (ساکنان مکه) و با اهالی مدینه و عترت پاک و مطهر پیامبر(صلی الله علیه و آله) در حیاتشان و بعد از وفاتشان انجام داد و آن چه که از اعمال زشت و تلخ از او صادر شد (در رد نبوت پیامبر)،دلالتش از این ضعیف تر نیست که برگی از قرآن را در نجاسات و کثافات بیندازد، و گمان نمی کنم که مسلمانان و مومنان از او ترسیده بودند بلکه در مقابل او کاری از دستشان برنمی آمد به جز آن که صبر کنند تا قضای الهی صورت پذیرد و اگر بپذیریم که یزید خبیث مسلمان بوده است، او مسلمانی است که مرتکب تمام گناهان کبیره شده است که زبان از بیان آن عاجز است، و من (آلوسی) جواز لعن کسی مثل یزید را به اسم صادر می کنم هر چند تصور نشده که کسی از فاسقین مانند او بوده باشد و ظاهر آن است که او توبه نکرده است، و احتمال توبه ی او از ایمانش ضعیف تر است و ابن زیاد و عمر بن سعد و گروهی دیگر هم به او ملحق می شوند. پس لعنت خدای عز و جل تا قیامت بر تمامی آنان و بر یاورانشان و کسانی که آنان را کمک کردند و پیروانشان و کسانی که تا امروز به آنان تمایل دارند . (روح المعانی.ج13 ص228.ط دار الکتب العلمیة)
لعن یزید در ادبیات فارسی
شاعران در مذمت و لعن یزید، شعرهای فراوان سرودهاند. فغانی، شاعر سنّی، خطاب به غزالی در اعتراض به عدم لعن یزید می گوید: [۱۰۹] . فغانی : بر چنین کس نکنی لعنت و شرمت بادا - لعن الله یزیدا و علی آل یزید . سنائی غزنوی نیز درباره لزوم لعن یزید چنین سروده است: داستان پسر هند مگر نشنیدی - که از او بر سر اولاد پیمبر چه رسید... پدر او لب و دندان پیمبر بشکست - مادر او جگر عم پیمبر بمکید... خود به ناحق حق داماد پیمبر بگرفت - پسرِ او سرِ فرزند پیمبر ببرید... بر چنین قوم چرا لعنت و نفرین نکنم - لعن الله یزیدا و علی آل یزید[۱۱۰] . امیر علشیر نوايی : ای که گویی بر یزید و آل او لعنت نکن - چونکه شاید حق تعالی کرده باشد رحمتش... آنچه با آلعلی کردند، اگر بخشد خدای - هم ببخشاید مرا گر کرده باشم لعنتش .
لعن یزید توسط پیامبران
یزید بن معاویه توسط پیامبران بزرگ از جمله، پیامبران اولوا العزم (ع) مورد لعن و نفرین قرار گرفته است که ما در این جا به سه روایت اشاره می کنیم:
الف. روزی حضرت ابراهیم (ع) از سرزمین کربلا عبور می کرد که در آن جا، از اسب بر زمین افتاد و سر مبارک او زخمی شد، حضرت (ع) استغفار کرد و عرضه داشت: بار خدایا! چه گناهی از من سر زده است؟ جبرئیل (ع) به سوی او فرود آمد و گفت: هیچ گناهی از تو سر نزده است، ولی این جا فرزند آخرین پیامبر (ص) و جانشین او (ع) کشته می شود و خون تو برای هم دردی با او ریخته شد. حضرت (ع) پرسید: قاتل او کیست؟ وی گفت: شخصی است که اهل آسمان ها و زمین او را لعنت می کنند. سپس آن حضرت (ع) دست هایش را بلند کرد و بر یزید بسیار لعنت فرستاد.[مدرسۀ عشق، ص ۲۸۱، به نقل از بحار الأنوار، ج ۵۸، ص ۲۴۳ و ۲۴۵٫[
ب. پیامبر اسلام (ص) در یکی از سفرها، در نقطه ای از مسیرش ایستاد و فرمود: "انا لله و انا الیه راجعون”، و اشک از دیدگان حضرت ص سرازیر شد، مردم از علت آن جویا شدند، حضرت فرمود: اکنون جبرئیل ع مرا از نقطه ای در کنار شط فرات خبر داد که کربلا نام دارد و فرزندم حسین در آن سرزمین کشته می شود. عرض شد! یا رسول الله (ص)! چه کسی او را می کشد؟ فرمود: مردی به نام یزید که خدایش لعنت کند… [مدرسۀ عشق، ص ۲۸۴، به نقل از سید بن طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص ۱۶٫[
ج. صفیه دختر عبد المطلب (س) می گوید: وقتی حسین (ع) متولد شد، من او را به پیامبر ص دادم و پیغمبر (ص) زبان خود را در دهان وی گذاشت و حسین (ع) زبان را مکید و… پیغمبر میان دو چشم وی را بوسید، آن گاه او را به من داد و گفت: ای فرزندم خداوند لعنت کند قومی را که قاتلان تو هستند. صفیه می گوید: عرض کردم، پدر و مادر من فدای تو باد، چه کسی او را می کشد؟ فرمود: بازمانده ای از گروه یاغیان و سرکشان بنی امیه.[مدرسۀ عشق، ص ۲۴۶، به نقل از بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۲۴۳٫[
لعن یزید در قرآن کریم
درآیاتی از قرآن، عناوینی مورد لعن قرار گرفتند که بنابر روایاتی از شیعه و سنی، یکی از مصادیق بارز آن عناوین، بنی امیه هستند و یزید نیز از بنی امیه است:
الف. «شجره ملعونه»[اسراء،۶۰]: در خصوص این که "خواب” در آیه ۶۰ سورۀ اسراء چه بوده است و "درخت ملعون” چه کسانی هستند، اقوالی مطرح شده است.[ المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۱۳۶-۱۴۳] گروهی از تفاسیر شیعه و سنی، می گویند: خوابی را که رسول خدا (ص) دیده، خواب میمون هایی بود که بر منبر نبی خاتم (ص) جست و خیز می کردند و درخت ملعون هم، همان بنی امیه هستند که یکی پس از دیگری بر تخت خلافت پیامبر اسلام می نشینند.[ تفسیر نمونه، ج ۱۲، ص ۱۷۱، مفاتیح الغیب (تفسیر کبیر)، ج ۲۰، ص ۳۶۰-۳۶۲، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۱، ص ۲۸۲ – ۲۸۶] بنابر روایت شیعه و سنی، بنی امیه از فضایل شب قدر محروم هستند و در عوض آن به غصب هزار ماه حکومت گذرای دنیوی دل خوش داشتند.[ سنن ترمذی، ج ۵، باب تفسیر القرآن، رقم ۳۳۵۰، مفاتیح الغیب (تفسیر کبیر)، ج ۳۲، ص ۲۳۱٫[
ب. «شجره خبیثه»[ابراهیم، ۲۶٫]: (درخت خبیث) همان اعتقاد به کفر و شرک است که رشد و معنویتی ندارد و ریشه ای در زمین حقیقت ندارد که امام باقر (ع) فرمود: این درخت حکایت حال بنی امیه است.[نور الثقلین، رسولى محلاتى، سید هاشم، ج ۲، ص ۵۳۸ [
ج. «کسانی که خدا و رسولش را مورد اذیت قرار دهند، مورد لعن در دنیا و آخرت هستند»[احزاب، ۵۷٫[ بنابر روایت شیعه و سنی هر کس اهل بیت (ع) را مورد اذیت قرار دهد، خدا و رسولش را مورد اذیت قرار داده است.[ بررسی و تحلیلی پیرامون زیارت عاشورا، ص ۱۱۳، به نقل از بخاری، ابوعبدالله محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج ۳، ح ۳۵۰۹، ۳۵۴۱، ۱۳۶۱و ۱۳۷۰] و چه اذیتی بالاتر از شهادت امام حسین (ع) و اسارت اهل بیتش (س)، توسط یزید و یارانش؟
د. «کسانی که نعمت الاهی را ناسپاسی کنند، قوم خویش را به نیستی و نابودی کشاندند، و به همان جهنم می رسانند که بد قرارگاهی است».[ابراهیم، ۲۸ و ۲۹٫] بنابر روایت شیعه و سنی اینان دو قوم از قریش؛ یعنی بنی امیه و بنی مخزوم هستند.[ بررسی و تحلیلی پیرامون زیارت عاشورا، صص ۱۳۴، به نقل از ثعلبی، ابو اسحاق احمد، الکشف و البیان، ج ۵، ص ۳۱۹، سمرقندی، ابو نصر محمد بن مسعود، التفسیر، ج ۲، ص [۲۲۹
هـ. در قرآن کریم عناوین زیادی مورد لعن قرار گرفته است؛ مانند: لعن بر ظالمین،[اعراف، ۴۴؛ هود، ۱۸؛ غافر، ۵۲٫] کافرین،[ احزاب، ۶۴؛ مائده، ۷۸؛ بقره، ۸۹٫]کسی که به عمد مؤمنی را بکشد[نساء، ۹۳٫]و …[بقره، ۸۹؛ بقره، ۱۵۹؛ نور، ۲۳٫] که بر یزید قابل تطبیق است.[ مدرسۀ عشق، ص ۴۰۹، به نقل از بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۲۴۳ و ج ۴۴، ص۲۵۰٫[
لعن یزید، فرزند معاویه، بهجهت فسق و کفرش و لعن او توسط پیامبر(ص) و ائمه(ع) جایز و از نظر برخی غیر قابل تردید شمرده شده است. در میان اهلسنت، افرادی چون احمد بن حنبل، بنیانگذار مکتب حنبلی در فقه اهل سنت، ابن جوزی، از مشاهیر عالمان اهل سنت و آلوسی، فقیه و مفسر، لعن یزید را جایز دانسته اند.
قائلان به جواز لعن یزید دلیل خود بر این جواز را بهاتفاق فسق او و بعضاً کفر او دانستهاند. آنان دلیل فسق و کفر یزید را «کثرت اخلاق خبیثه» در او و انجام گناهان کبیره در دوران خلافتش، از جمله جنایات او در حق مردم مدینه (واقعه حره) و مکه و جنایات او نسبت به امام حسین(ع) و اهلبیت پیامبر(ص) در جریان واقعه عاشورا، دانستهاند.
از میان عالمان اهلسنت، کسانی چون غَزّالی، فقیه و متکلم شافعی اشعری، و ابنتیمیه، فقیه و متکلم سلفی حنبلی، لعن یزید را جایز ندانسته اند. این افراد یا یزید را دستوردهنده در جریان واقعه عاشورا ندانسته اند؛ یا او را، به دلیل امکان توبه قبل از مرگ، مصداق فاسق، که لعن او جایز است، نشمردهاند؛ یا جواز لعن یزید را موجب سرایت لعن به سایر صحابه، از جمله معاویه، قلمداد کرده اند.
لعن یزید در ادبیات فارسی و عربی و فرهنگ عامیانه بازتاب داشته است. برخی شاعران، مانند سنائی غزنوی، در اشعار خود به لعن یزید پرداخته اند. در فرهنگ عامه ایرانیان، لعن یزید به عربی و فارسی جزء رایج ترین جملات پس از نوشیدن آب قلمداد شده است. درباره جواز لعن یزید تک نگاریهایی نوشته شده که کتاب الرَّد علی المُتَعصِّب العَنید المانع مِن ذَمِّ یزید نوشته ابنجوزی از پرارجاع ترین نگاشتهها در این موضوع دانسته شده است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: یزید،سه سال حکومت و سه جنایت