فرزندان امام حسن (علیه ‌السّلام) را سادات حسنی می‌نامند.[۱۵]

نسل امام حسن علیه ‌السّلام از طریق دو پسر وی، یعنی حسن مثنی و زید بن حسن ادامه یافت[۱] [۲] . و فرزندان آنها به سادات حسنی معروف‌ اند.[۳] .

این خاندان در طول تاریخ تحرکات اجتماعی و سیاسی زیادی داشته ‌اند. آنان قیام‌هایی در سده دوم و سوم انجام داده و حکومت‌های متعددی در نقاط مختلف کشورهای اسلامی‌بر پا کرده‌اند که بعضی از این حکومت‌ها تاکنون پابرجاست. این سلسله از سادات در برخی مناطق به اشراف معروف‌اند. خاندان طباطبایی، مدرس، حکیم، شجریان و گلستانه از شاخه‌های فرعی سادات حسنی هستند.

قاسم بن الحسن

از فرزندان پسر آن حضرت قاسم بن الحسن شهرت بیشتری یافته است. مادرقاسم بن حسن(ع) «رمله» یا «نفیله» است و به همراه عمویش امام حسین علیه ‌السّلام در کربلا به شهادت رسید و تاریخ زندگیش با فاجعه هفتاد و دو تن شهدای کربلا، گره خورده است. [۱۶] [۱۷] [۱۸]

عبدالله بن الحسن

فرزند دیگر امام حسن علیه ‌السّلام، عبد اللّه بن الحسن است . عبدالله بن حسن بن علی نیز در عنفوان جوانی با عمویش، در کربلا شهید شد. جوانمردی و بزرگواریش اجازه‌اش نمی‌داد که عمویش را که همه اهل کوفه احاطه ‌اش کرده بودند، تنها بگذارد لذا به میدان آمد و جنگید. گفته شده که ابحر بن کعب با شمشیر دستش را نشانه گرفته و آن را قطع کرده بود و عمویش در آغوشش گرفته بود که نیزه حرمله بن کاهل به سویش آمد و بر اثر آن شهید شد.[۱۹] [۲۰] [۲۱]

عبدالله ثانی

در مقاتل الطالبیین آمده است که امام حسن (علیه ‌السّلام) فرزندی بنام عبد اللّه داشت که کودک بود و وقتی امام حسین (علیه ‌السّلام) از اسبش به زیر افتاد به شتاب، روانه او شد و به سویش دوید، در این حال نیزه‌ای به او اصابت کرد و او را شهید نمود. [۲۲]

زید الابلج

دیگر از فرزندان امام حسن (علیه ‌السّلام) زید بن حسن بن علی معروف به زید الابلج است که مورخین از شرکت وی در واقعه کربلا سخنی به میان نیاورده ‌اند و در برخی روایات آمده که او در سال‌ ۱۲۰ هجری و در سن نود سالگی وفات یافت. آن چنان که مورخین توصیفش می‌کنند مرد نیکوکار و بزرگواری بود و مردم به هوای نیکی‌ها و احسانش، به سراغش می‌آمدند. شعرا نیز وی را مورد ستایش قرار داده و از فضل و بزرگی و سجایایش، سخن گفته ‌اند؛ وی چنانکه مفید در ارشادش یادآور شده، صدقات رسول خدا صلی ‌الله‌علیه ‌و‌اله ‌وسلّم را جمع ‌آوری می‌کرد و سلیمان بن عبد الملک وی را از آن گرفت و عمر بن عبد العزیز، بازش گرداند.[۲۳] . توفیق ابوعلم در کتاب خویش «اهل البیت» بر آنست که او در قاهره نزدیک مسجد القراء، دفن شده است. [۲۴] [۲۵] [۲۶]

حسن انور

از دیگر فرزندان پسر آن حضرت، حسن انور است. او پدر بانو نفیسه، که در قاهره مقام معروفی دارد، می‌باشد. از فرزندان وی، یحیی المتوج پدر زینب است که در قاهره، همراه عمه خود نفیسه بود و در همین شهر نزدیک قبر عمرو بن العاص، مدفون شده است و از زنان عابد و زاهدی بوده که اهل مصر از هر سوی به زیارت قبرش روانه می‌شدند تا جایی که الظاهر خلیفه فاطمی‌ پای پیاده به زیارتش می‌رفت و احتمالا قبری که در مصر معروف به قبر زینب است قبر او باشد. [۲۷]

حسن المثنی

یکی از فرزندان امام حسن مجتبی (علیه ‌السّلام) معروف به «حسن مثنی» است که با عموی گرامی ‌اش در کربلا حضور داشت. وی قهرمانانه جنگید؛ تا بر اثر زخم‌های متعدّد به زمین افتاد. مردم گمان کردند که او کشته شده است؛ آنگاه خواستند سرش را از بدن جدا کنند، ولی معلوم شد که او هنوز زنده است. در این حال، «اسما» پسر خارجه فزاری، شفاعتش کرد. چون مادر او (حسن بن حسن) فزاری بود، از این رو اسما، وی را معالجه نمود؛ تا اینکه بهبود یافت. وى با فاطمه دختر امام حسین علیه السلام ازدواج كرد. بیشتر حسنی‌هایی که در دوران عباسیان، علیه ظلم و ستم قیام کردند، از نوادگان همین شخصیت عظیم و انسان با فضیلت بودند.[۲۸] [۲۹].[۳۳] . يكى از فرزندان امام حسن مجتبى عليه السلام معروف به «حسن مثنّى» است كه با عموى گرامى اش در كربلا حضور داشت. وى قهرمانانه جنگيد؛ تا بر اثر زخم هاى متعدد به زمين افتاد. مردم گمان كردند كه او كشته شده است؛ آن گاه خواستند سرش را از بدن جدا كنند، ولى معلوم شد كه او هنوز زنده است. در اين حال، «اسما» پسر خارجه فزارى، شفاعتش كرد. چون مادر او (حسن بن حسن) فزارى بود، از اين رو اسما، وى را معالجه نمود؛ تا اين كه بهبود يافت. وى با فاطمه دختر امام حسین علیه السلام ازدواج كرد. بيشتر حسنى هايى كه در دوران عباسيان، عليه ظلم و ستم قيام كردند، از نوادگان همين شخصيت عظيم و انسان با فضيلت بودند.[۳۳]

ابوبکر بن حسن بن علی

او با قاسم از یک پدر و مادر بودند، مرحوم محدث قمی نوشته است: امام باقر علیه السلام فرمود: ابوبکرالحسن را مردی به نام «عقبة الغنوی» به شهادت رساند، و ابوالفرج شهادت او را قبل از شهادت قاسم نقل کرده است؛ امّا عبدی، جزری و شیخ مفید شهادت این نوجوان را بعد از شهادت حضرت قاسم نقل کرده اند. [2]

عمر بن حسن بن علی

عمر بن حسن و دو برادرش عبد الله بن حسن و قاسم بن حسن، که مادرشان ام ولد بوده و عبدالله و قاسم در كنار عمويشان امام حسين عليه السلام در كربلا به شهادت رسيدند.

فاطمه دختر امام حسن(ع)

فاطمه دختر امام حسن علیه السلام، همسر امام سجاد علیه السلام و مادر امام باقر علیه السلام است. او از راویان حدیث است و امام صادق علیه السلام نسبت به او فرمود که از زنان مؤمنه، پرهیزکار و نیکوکار بود و خداوند نیکوکاران را دوست دارد. فاطمه در واقعه کربلا حضور داشت و از اسیران کربلا بود. فاطمه ام‌عبدالله،[۱] پدرش امام حسن علیه السلام و مادرش أم اسحاق دختر طلحة بن عبیدالله التیمی است[۲] ام‌محمد،[۳] یا ام عبده[۴] از دیگر کنیه های او است. در روایتی، جابر می‌گوید نام مادران امامان شیعه را در مصحف فاطمه سلام الله علیها دیده است. در این روایت، او ام‌عبدالله دختر حسن بن علی بن ابی‌طالب را مادر امام باقرعلیه السلام می‌داند.[۵] . او از راویان حدیث است و در منابع روایی، حدیثی از فاطمه بنت الحسن از پدرش امام حسن(ع)، نقل شده است.[۶] امام صادق(ع) نسبت به مقام او فرمود که او از زنان مؤمنه، پرهیزکار و نیکوکار بود و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.[۷] در منابع تاریخی زمان وفات و محل دفن او مشخص نیست.

حسين بن حسن و برادرش طلحه و خواهرش فاطمه، که مادرشان ام اسحاق بنت طلحة بن عبيدالله بود. ام عبدالله، ام فاطمه، ام سلمه و رقيه، كه از مادران مختلف بوده اند.[۳۲] .

احادیث امام حسن مجتبی علیه السلام

قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبی عَلَیْهِ السَّلام : یَا ابْنَ آدْم! عَفِّ عَنِ مَحارِمِ اللّهِ تَکُنْ عابِداً، وَ ارْضِ بِما قَسَّمَ اللّهُ سُبْحانَهُ لَکَ تَکُنْ غَنِیّاً، وَ أحْسِنْ جَوارَ مَنْ جاوَرَکَ تَکُنْ مُسْلِماً، وَ صاحِبِ النّاسَ بِمِثْلِ ما تُحبُّ أنْ یُصاحِبُوکَ بِهِ تَکُنْ عَدْلاً. (نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر، ص۷۹ – بحارالأنوار، ج ۷۸، ص ۱۱۲) ای فرزند آدم! نسبت به محرّمات الهی عفیف و پاکدامن باش تا عابد و بنده خدا باشی. راضی باش بر آنچه که خداوند سبحان برایت تقسیم و مقدّر نموده است، تا همیشه غنی و بی نیاز باشی. نسبت به همسایگان، دوستان و همنشینان خود نیکی و احسان نما تا مسلمان محسوب شوی. با افراد (مختلف) آنچنان بر خورد کن که انتظار داری دیگران همانگونه با تو بر خورد نمایند.

امام حسن علیه السلام : مَنَ صَلّی، فَجَلَسَ فی مُصَلاّه إلی طُلُوعِ الشّمسِ کانَ لَهُ سَتْرا مِنَ النّارِ. )وافی ج۴ ص۱۵۵۳) هر که نماز – صبح – را بخواند و در جایگاه خود بنشیند تا خورشید طلوع کند، برایش پوششی از آتش خواهد بود.

امام حسن علیه السلام : إنَّ اللّه َ جَعَلَ شَهرَ رَمضانَ مِضمارا لِخَلقِهِ فَیستَبِقونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إلی مَرضاتِهِ؛ (تحف العقول، ص ۲۳۶( امام حسن علیه السلام:خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه ای برای آفریدگان خود قرار داده تا با طاعتش برای خشنودی او از یکدیگر پیشی گیرند.

امام حسن علیه السلام : مَنْ أدامَ الاْخْتِلافَ إلَی الْمَسْجِدِ أصابَ إحْدی ثَمانٍ:آیَةً مُحْکَمَةً، أَخاً مُسْتَفادا، وَ عِلْما مُسْتَطْرَفا، وَ رَحْمَةً مُنْتَظِرَةً، وَ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَی الْهُدی، اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ الرَّدی، وَ تَرْکَ الذُّنُوبِ حَیاءً اَوْ خَشْیَةً) تحف العقول ص۲۳۵ ) هر کس فرصت هایی از شب و روز خود را در مسجد قرار دهد یکی از هشت فایده شاملش می شود:برهان و نشانه ای – برای معرفت – دوست و برادری سودمند، دانش و اطلاعاتی جامع، رحمت و محبّت عمومی، سخن و مطلبی که او را هدایت گر باشد، – توفیق اجباری – در ترک گناه به جهت شرم از مردم یا به جهت ترس از عقاب.

امام حسن علیه السلام : جَاءَ رَجُلٌ إِلَی الْحَسَنِ ع یَسْتَشِیرُهُ فِی تَزْوِیجِ ابْنَتِهِ فَقَالَ زَوِّجْهَا مِنْ رَجُلٍ تَقِیٍّ فَإِنَّهُ إِنْ أَحَبَّهَا أَکْرَمَهَا وَ إِنْ أَبْغَضَهَا لَمْ یَظْلِمْهَا) مکارم الأخلاق، ص:۲۰۴) مردی خدمت امام حسن علیه السلام آمد تا دربارۀ ازدواج دخترش با ایشان مشورت کند؛ حضرت فرمود:دخترت را به ازدواج مردی با تقوا درآور؛ زیرا اگر دخترت را دوست داشته باشد، گرامی اش می دارد و اگر دوستش نداشته باشد به او ظلم نمی کند.

امام حسن علیه السلام : وَ إنّ حُبَّنا لَیُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنی آدَم، کَما یُساقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ (کلمه الامام حسن ج۷ص۲۵) همانا محبّت و دوستی با ما (اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وآله) سبب ریزش گناهان – از نامه اعمال – می شود، همان طوری که وزش باد، برگ درختان را می ریزد.

امام حسن علیه السلام : پس از شهادت پدرش امیرالمؤمنین علیّ علیه السلام، در جمع اصحاب فرمود : لَقَدْ فارَقَکُمْ رَجُلٌ بِالاْمْسِ لَمْ یَسبِقْهُ الاْوَّلُونَ، وَلا یُدْرِکُهُ آلاْخِرُونَ (احقاق الحق ج۱۱ ص ۱۸۳) شخصی از میان شماها رفت که در گذشته مانند او نیامده است، و کسی در آینده نمی تواند هم تراز او قرار گیرد.

امام حسن علیه السلام فرمود : مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ کانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجابَةٌ، إمّا مُعَجَّلةٌ وَإمّا مُؤجَلَّةٌ (دعوات راوندی ص۲۴) کسی که قرآن را – با دقّت – قرائت نماید، در پایان آن – اگر مصلحت باشد – دعایش سریع مستجاب خواهد شد – و اگر مصلحت نباشد – در آینده مستجاب می شود.

امام حسن علیه السلام : إنّ هذَا الْقُرْآنَ فیهِ مَصابیحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ (بحار ج۷۵ ص۱۱) همانا در این قرآن چراغ های هدایت به سوی نور و سعادت موجود است و این قرآن شفای دل ها و سینه هاست.

امام حسن علیه السلام : مَنْ عَرَفَ اللهَ أحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْیا زَهِدَ فیها (کلمه الامام حسن ج۷ ص۱۴۰) هرکس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و کسی که دنیا را بشناسد آن را رها خواهد کرد.

امام حسن علیه السلام : إنَّ أَحسَنَ الحَسَنِ الخُلُقُ الحَسَنِ (الخصال، ص ۲۹) نیکوترین نیکو، خُلق نیکو است.

امام حسن علیه السلام : جَرَّبْنا وَ جَرَّبَ الْمُجَرِّبُونَ فَلَمْ نَرَ شَیئا اَنْفَعُ وِجْدانا وَ لا اَضَرُّ فِقْدانا مِنَ الصَّبْرِ تُداوی بِهِ الاُمُورُ (شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲۰) تجربه ما و دیگران نشان می دهد که چیزی نافع تر از داشتن صبر و زیان بارتر از نداشتن بردباری دیده نشده است، صبری که به وسیله آن تمام امور درمان می شود.

امام حسن علیه السلام : وَ سُئِلَ عَنِ الْمُرُوَّةِ؟ فَقالَ علیه السلام :شُحُّ الرَّجُلِ عَلی دینِهِ، وَ إصْلاحُهُ مالَهُ، وَ قِیامُهُ بِالْحُقُوقِ) تحف العقول ص۲۳۵) از حضرت سلام الله علیه پیرامون مُروّت و جوان مردی سوال شد، فرمود: جوان مرد کسی است که در نگهداری دین و عمل به آن تلاش نماید، در اصلاح دارایی و ثروت خویش همّت گمارد، و در رعایت حقوق طبقات مختلف پا بر جا باشد.

امام حسن علیه السلام : اَلبُخلُ أن یَرَی الرَّجُلُ ما أنفَقَهُ تَلَفاً و ما أمسَکَهُ شَرَفاً (بحار الانوار( ط- بیروت) ج ۷۱، ص ۴۱۷، ح ۳۸) بخل آن است که آدمی آنچه را بخشیده است، تلف و آنچه را نگه داشته شرف بپندارد.

امام حسن علیه السلام : تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ، فَإنْ لَمْ تَسْتَطیعُوا حِفْظَهُ فَاکْتُبُوهُ وَ ضَعُوهُ فی بُیُوتِکُمْ (احقاق الحق ج۱۱ ص ۲۳۵ ) علم و دانش را – از هر طریقی – فرا گیرید، و چنانچه نتوانستید آن را در حافظه خود نگه دارید، ثبت کنید و بنویسید و در منازل خود – در جای مطمئن – قرار دهید.

امام حسن علیه السلام : حُسْنُ السُّؤالِ نِصْفُ الْعِلْمِ (کلمه الامام حسن ج۷ص۱۲۹ ) کسی که عادت سؤال و حالت پرس و جو دارد مثل آن است که نصف علم ها را فرا گرفته باشد.

امام حسن علیه السلام : بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ أرْبَعُ أصابِع، ما رَأَیْتَ بَعَیْنِکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَ قَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَیْکَ باطِلاً کَثیرا (تحف العقول ص۲۲۹) بین حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه که را با چشم خود ببینی حقّ است؛ و آنچه را شنیدی یا آن که برایت نقل کنند چه بسا باطل باشد.

امام حسن علیه السلام : ما تَشاوَرَ قَومٌ إلاّ هُدُوا إلی رُشدِهِ (تحف العقول، ص ۲۳۳) هیچ قومی با یکدیگر مشورت نکردند مگر آن که به راه پیشرفت خود رهنمون شدند.

امام حسن علیه السلام : صاحِبِ النّاسَ مِثلَ ما تُحِبُّ أن یُصاحِبوکَ بِه (أعلام الدّین، ص ۲۹۷) با مردم به گونه ای رفتار کن که دوست داری با تو آن گونه رفتار کنند.

امام حسن علیه السلام : هَلاک الْمَرْءِ فی ثَلاث:اَلْکبْرُ، وَ الْحِرْصُ، وَ الْحَسَدُ; فَالْکبْرُ هَلاک الدّینِ، وَ بِهِ لُعِن إبْلیسُ. وَ الْحِرْص عَدُوّ النَّفْسِ، وَ بِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّهِ. وَ الْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَ مِنْهُ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ) اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۷۷) هلاکت و نابودی دین و ایمان هر شخص در سه چیز است:تکبر، حرص و حسد. تکبر سبب نابودی دین و ایمان شخص است و به وسیله تکبر شیطان با آن همه عبادت، ملعون گردید. حرص و طمع، دشمن شخصیت انسان است، همان طوری که حضرت آدم(علیه السلام) به وسیله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتی هاست و به همان جهت، قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.

امام حسن علیه السلام : الْمِزاحُ یأْکلُ الْهَیبَهَ، وَ قَدْ أکثَرَ مِنَ الْهَیبَهِ الصّامت (بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۱۳، ح۷) مزاح و شوخی های زیاد و بی جا، شخصیت و وقار انسان را از بین می برد، و چه بسا افراد ساکت دارای شخصیت و وقار عظیمی می باشند.

امام حسن علیه السلام : لَقَضاءُ حاجَهِ أخ لی فِی اللهِ أحَبُّ مِنْ إِعْتِکاف شَهْر (کلمه الامام الحسن(علیه السلام)، ص ۱۳۹) هر آینه برآوردن حاجت و رفع مشکل دوست و برادرم، از یک ماه اعتکاف، در مسجد ـ و عبادت مستحبی، نزد من ـ بهتر و محبوب تر است.

امام حسن علیه السلام : اءکْیَسُ الْکَیِّسِ التُّقی ، وَ اءحْمَقُ الْحُمْقِ الْفُجُورَ، الْکَریمُ هُوَ التَّبَرُّعُ قَبْلَ السُّؤالِ (بحارالا نوار:ج ۴۴، ص ۳۰) زیرک ترین و هوشیارترین افراد، شخص باتقوا و پرهیزکار می باشد؛ احمق و نادان ترین افراد، کسی است که تبه کار و اهل معصیت باشد؛ گرامی ترین و باشخصیّت ترین افراد، آن کسی است که به نیازمندان پیش از اظهار نیازشان، کمک نماید.

امام حسن علیه السلام : وَاعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَاءنَّکَ تَعیشُ اءبَدا، وَاعمَلْ لاِخِرَتِکَ کَاءنّکَ تَمُوتُ غدَا (بحارالا نوار:ج ۴۴، ص ۱۳۸، ح ۶ ) فرمود:در دنیا چنان برنامه ریزی کن – از نظر اقتصاد و صرفه جوئی و… – مثل آن که می خواهی همیشه دوام داشته باشی، و نسبت به آخرت به نوعی حرکت و کار کن مثل این که فردا خواهی مُرد.

امام حسن علیه السلام : القَریبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إنْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَالْبَعیدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إنْ قَرُبُ نَسَبُهُ (تحف العقول ص۲۳۴) بهترین دوست نزدیک به انسان آن کسی است که در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خویشاوندی نزدیک نداشته باشد. و بیگانه ترین افراد کسی است که از محبّت و دلسوزی بعید باشد گرچه از نزدیک ترین خویشاوندان باشد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روزهای پایانی ماه صفر ، معصوم چهارم امام حسن ع

تاريخ : چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ | 19:41 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |