مواضع سیاسی علی بن موسی الرضا
به گفتهٔ احمد پاکتچی، موضع سیاسیِ علی بن موسی الرّضا مانند امامانِ پیش از خویش، میان دیدگاه زیدیه و اکثریتِ اهل حدیث قرار داشت؛ نه به دنبال قیام بود و نه مشروعیت بخشیدن به حکومتها.[۲۰۰] او تَقیّه را یک استراتژی بلندمدت برای شیعیان درنظر داشت که شیعیان با عمل به آن، از تندرویهای نامعقول خودداری کنند تا به شرایط سختْ دچار نشوند و تحت فشار قرار نگیرند.[۲۰۱] با اینحال در شرایطی که جامعهٔ شیعه در خطر فروپاشی و تفرقه بود، تقیّه را کنار گذاشت و آشکارا در برابر جریانهایی مانند واقفیه و فَطْحیّه ایستاد.[۲۰۲] علی بن موسی الرّضا ویژگیها و صفات و شئون امامت را در هر موقعیتی برای مردم بیان میکرد و با تأکید بر حقِّ ولایتِ امام، اطاعت از او را لازم میشمرْد و بدین گونه رهبریِ دینی و سیاسیِ امامان را یادآوری میکرد و در تعیین مصداقِ امام، از امامانِ شیعهٔ دوازدهامامی نام میبُرد.[۲۰۳] در همین راستا، او به تبیین جایگاهِ «امام مُفْتَرَضُالطّاعَة» پرداخت که دانا به سیاست، خیرخواه برای بندگان خدا و نگاهبان دین خداست.[۲۰۴] او صراحتاً و برخلاف امامانِ پیشین، بی هیچ تقیّه ای، خود را امام مفترض الطّاعه معرفی، و شبهات را در این زمینه رفع کرد و در دفاع از حقِّ امامان شیعه برای حکومت، ضمن نقدی مسامحهآمیز از ابوبکر و عُمَر، به نقدی تند و صریح از خلفای عباسیِ معاصر خویش پرداخت.[۲۰۵] . به گفتهٔ جلال درخشه، کُنش علی بن موسی الرّضا در مسئلهٔ ولایتعهدی با دیدگاهش دربارهٔ تقیّه منافاتی ندارد. در سیرهٔ او اگرچه حاکمیت جورْ نفی میشود، اما اصول ثابتی نیز هستند که مبنای واکنشها در هر زمان، قرار میگیرند از جمله: پیشگیری از آشوب و فتنه و بحران، حرکت منسجم تشکیلاتی، بسترسازی برای برپاییِ حکومت امام معصوم، بهره گیری از ظرفیتهای اجتماعی و انسانی، اثبات برتری امامانِ شیعه و غصب خلافت، و حفظ وحدت جامعه؛ و برآیندِ مجموعهٔ این معیارهاست که چگونگیِ رفتار در قبال تقیّه را تعیین میکند.[۲۰۶] علی بن موسی الرّضا در برابر مأمون، موضعی منفی اتخاذ میکند که در چند موقعیت قابل مشاهده است: عدم پذیرش اولیهٔ ولایتعهدی، بیان حدیث سلسلة الذهب در نیشابور، اظهار نارضایتی از پذیرش ولایتعهدی، شرط عدم دخالت در امور حکومتی، تأکید بر حقِّ خویش در مجلس ولایتعهدی و استفاده از ظواهرِ امور و سنتها که در آن دوره، برخلاف سنت پیامبر انجام میشد.[۲۰۷] او در هنگام ولایتعهدی، آشکارا خلافت را «اِمارَتِ کُبریٰ» مینامد که حقی از حقوقِ اهل بیت است که پدرانِ مأمون آن را ادا نکرده بودند و مأمون آن را به صاحبش بازگرداند. درعینحال او در برابر ظلم خلفا، تقیّه و صبرْ پیشه میکند و بهدنبال قیام علیهِ حکومت نیست.[۲۰۸] . علی بن موسی الرّضا در نسبتِ شیعیان با سلطان، با بیان عدم مشروعیتِ سلطان از سوی شیعه، شیعیان را از ارتباط و همکاری با سلطان بر حذر میدارد؛ اما به شیعیانش توصیه میکند که درصورت ناچاری، همکاری باید با احتراز و پرهیز باشد. او همکاری را درصورتی جایز میداند که از ریختنِ خونی جلوگیری یا خطری دفع شود یا حفظ مصالحی مانند امر به معروف و نهی از منکر در محدوده ای خاص مطرح باشد.[۲۰۹][۲۱۰] علی بن موسی الرّضا در برابر دیگر مکاتب فکری و عقیدتی در آن دوران — که بخشی از آن به خاطر رشد نهضت ترجمه بود — شاگردانِ بسیاری تربیت، و در مناظراتش با شخصیتهای مختلف، به گسترش علومِ شیعی کمک کرد.[۲۱۱] .
موقعیت علمی و روایی علی بن موسی الرضا
دانشمندانی از اهل سنت مانند اِبن حَجَرِ عَسقَلانی و ابن نَجّار، از جایگاه ویژهٔ علی بن موسی الرّضا یاد کرده اند که در سنِ کمتر از بیست سالگی، در مسجد پیامبر بر منبر رفته و فتوا میدادهاست.[۲۱۲] ابن حجر در اینباره مینویسد که رضا، اهل علم و فضل بود که از جهت نسب نیز شرافت داشت.[۲۱۳] در میان امامان شیعه نیز، تنها چهار امام امکان نشر آزادانه اسلام را پیدا نمودند که علی بن موسی الرّضا آخرین آنان بود. بر اساس گزارشی از یقطینی، وی برای اثبات جایگاه علمی خود نزد برخی از شکاکان به امامتش، به پانزدههزار مسئله علمیشان پاسخ دادهاست.[۲۱۴] وی جلسات علمی تشکیل میداد که ویژهٔ شیعیان نبود و بزرگان اهل سنت نیز در این جلسات حاضر میشدند.[۲۱۵]
آرای کلامی و دیدگاه کلامی علی بن موسی الرضا
دوران علی بن موسی الرّضا، بهخاطر قدرت نماییِ دو گروه معتزله و اهل حدیث، عصر بحثهای کلامی بوده است. با رویکارآمدنِ مأمون، فضای بازی ایجاد شد تا هر گروه، آزادانه دیدگاه مذهبیِ خویش را مطرح نماید و سایر مذاهب، آن را مورد نقد و بررسی قرار دهند. علی بن موسی الرّضا نیز در بین این دو گروه، اقدام به بیان دیدگاهش نمود. این امر سبب شد تا اکثر روایاتی که از علی بن موسی توسط منابع گزارش شدهاند، در حوزهٔ علم کلام باشد. از مهمترین مسائلی که در این کشمکشهای کلامی مطرح میشد، مسائل امامت و توحید بود. علاوه بر این گفتگوهای علمی بین دو مذهب کلامیِ غیرشیعه، شیعیان بهعنوان مذهبی پرطرفدار، بهجهت سخت گیریهای حکومت عباسی از امامان خویش، دور بودند و امکان برگزاری جلسات علمی و پرسش و پاسخ با امام خویش را نداشتند. این فاصلهٔ شیعیان با رهبرانِ خویش بههمراه گرایشِ اهل حدیث به روایات و ترجیحِ هر روایتی بر عقل، سبب شد تا شیعیان نیز همچون اهل حدیث، در معنای حقیقیِ روایاتی دربارهٔ صفاتِ خدا درمانده شوند. همین امور سبب شده بود تا اختلافات کلامی در بین شیعیان رواج یابد؛ به گونه ایکه ابینصر بزنطی به علی بن موسی الرّضا از اختلاف شیعیان در مسائلی چون جَبْر و اختیار و صفات خدا خبر داده است. در این بحبوحهٔ کلامی، علی بن موسی با تدارک جلسات مناظره، بیان روایات و اعتقادات و گفتگو با سران مخالفان و دگراندیشان، با اختلافات اعتقادی در تشیع و جامعهٔ اسلامی مبارزه کرد.[۲۱۶] با پیدایش معتزله و بیان دیدگاههای عقلی و برتری دادنِ عقل بر نقل، مسئلهٔ امامت نیز — که از دیدگاه شیعه، بحثی نقلی است — شکلی عقلی به خود گرفت. شاهدِ این تغییر، داغ شدنِ بحثهای کلامی در عصر علی بن موسی بود. مأمون نیز با ایجاد آزادیِ نسبی در بیان دیدگاه های مختلف، سبب شد تا علی بن موسی برخلاف پدرانش مسئلهٔ امامت را با خیال راحت تری تبلیغ و تشریح نماید؛ به طوریکه تا قبل از آن، بحث دربارهٔ امامت تنها مربوط به محافلِ خاصِّ علمی بود، اما در عصر علی بن موسی این بحثها به میان عموم جامعه کشیده شد. ازاینرو علی بن موسی در معرفیِ تشیع و امامت به ایرانیان نقش اساسی را عهدهدار بود.[۲۱۷] . از مهم ترین آرای کلامیِ علی بن موسی الرّضا میتوان به جایگاه امامت و مسئلهٔ حُدوثِ قرآن اشاره کرد که در عصر وی، یکی از بحثانگیزترین مباحث کلامی بودهاست. وی در زمینهٔ خلقتِ قرآن، با انکار قدیم بودنِ قرآن، به ریشهٔ این بحثِ کلامی نیز میپردازد و بحث بر سر آن را بیحاصل میداند. او در مقابلِ بحثهای طولانی و اختلافانگیز بر سر حُدوث و قِدَمِ قرآن، به دقت در مُفاد آیات قرآن توصیه میکردهاست. هرچند احتمال دلایل سیاسی در این پرهیز، داده شده است.[۲۱۸] وی در مسئلهٔ توحید نیز، با استناد به دلایل عقلی همچون برهان نظم، دلیل شرطی، برهان حدوث و برهان حرکت، به اثبات وجود خدا پرداختهاست.[۲۱۹][۲۲۰]
عواملی مانند توسعهٔ مذاهب اسلامی، گسترش سرزمینهای اسلام، نهضت ترجمه و پراکنشِ آثار یونانی، مصری و ایرانی در سرزمینهای اسلامی و نیز مشکلات داخلی و خارجی حکومتهای عباسی، سبب شد تا انقلاب و تحولی در زمینهٔ مناظرات کلامی رخ دهد. این تحول در عصر مأمون به اوج خود رسید و سبب شد تا مأمون با ایجادِ فضایی باز در زمینهٔ آزادی بیان، به عنوان یکی از بزرگترین متکلمانِ زمان خویش شناخته شود.[۲۲۱] با حضور علی بن موسی الرّضا در دربار حکومت، مأمون که علاقه مند به علوم مختلفِ ترجمه شده به عربی بود؛ مناظرات زیادی را میان علی بن موسی الرّضا و دانشمندانِ دینی و رهبرانِ ادیانِ مختلف — که از سرزمینهای مختلف به خراسان میآمدند — ترتیب میداد.[۲۲۲] در مقابل، برخی روایاتْ حاکی از این است که قصد اصلیِ مأمون از ترتیب دادنِ این مناظرات، امیدواریِ وی برای تضعیف جایگاه علی بن موسی الرّضا نزد عموم مردم و عالمانِ اقوام و گروههای گوناگون بوده است.[۲۲۳] شاخصههای اصلیِ مناظرات علی بن موسی الرّضا را میتوان در دو بخش کلیِ مناظرات درون دینی با محوریت تشریح جایگاه امامان پس از پیامبر اسلام، اثبات امامت علی بن ابیطالب و برخی مجادلات کلامی بین شیعه و سنی؛ و مناظرات بروندینی با موضوعاتی مانند اثبات توحید، ذات و صفات خدا، کیفیت آفرینش، نفی تشبیه، نفی تجسیم، اثبات نبوت محمد، نفی الوهیتِ عیسی و نفی تثلیث دانست.[۲۲۴] . برای علی بن موسی تا پیش از سفر به خراسان، مناظراتی گزارش شده است، اما اهم مناظرات او که به تفصیل در منابع روایی مورد اشاره قرار گرفته اند، مناظرات وی در مقام ولایتعهدی است. این مناظرات عبارتند از: مناظرهای با رَأسِ جالوتِ یهودی بود که سرانجام با پذیرش اسلام رأس جالوت، مناظره به پایان رسید.[۲۲۵] . مناظرهٔ دیگر با جاثلیقِ مسیحی داشت که به انکار تثلیث و پذیرش توحید توسط جاثلیق منتهی شد.[۲۲۶] . مناظره ای دیگر با بزرگِ هیربَدانِ زَرتُشتی برای علی بن موسی گزارش شده است که با بیپاسخ ماندن پرسشهای علی بن موسی، مناظره به سرانجام نرسید. عِمرانِ صابی دیگر فردی است که با وجود گرایشهای غیراسلامی و غیرتوحیدی، در موضوع توحید و صفات خدا با علی بن موسی وارد مناظره شد و در نهایت با استدلالهای علی بن موسی، شهادتین گفت و اسلام را پذیرفت.[۲۲۷] سلیمانِ مَرْوَزی و علی بن محمد بن جَهْم نیز از افرادی هستند که در موضوعات بَداء و عصمت پرسشهایی را مطرح کردند و با پاسخهای علی بن موسی، جلسه را تبدیل به مناظره ای کلامی کردند. در پایان هر دو مناظره، سلیمان و علی بن محمد، به اشتباه بودنِ اعتقادشان پیبردند.[۲۲۸][۲۲۹] . بیهم دائو دربارهٔ گزارش برگزاری و شرکت در مناظرات میان علی بن موسی الرّضا، مُتکلّمانِ مسلمان و چهره های برجستهٔ دیگر جوامعِ مذهبی از سوی مأمون، هدف این گزارشها را نشان دادنِ برتریِ علی بن موسی الرّضا از نظر علم و دانش نسبت به خلیفه و دیگر دانشمندانِ مسلمان و رقیبانِ غیرمسلمان ادعا میکند و ادامه میدهد بههمین دلیل، تاریخی بودنِ آنها مورد پرسش قرار گرفته است، و میتوان آنها را سرچشمهٔ تلاش برای قرار دادنِ علی بن موسی الرّضا بهعنوان رقیب در دانشِ زبانزدِ خلیفه در نظر گرفت، همانطور که در منابع اهل سنت گزارش شده است.[۲۳۰] .
ویژه نامه حضرت امام رضاعلیه السلام
روضه شهادت امام هشتم علی بن موسی الرضا علیه السلام
شامِ غریبانِ جواد ابن الرّضا شد - بهرِ رضا امشب جواد اندر عزا شد
تصاویر حرم مطهر امام رضا علیه السلام
صلوات خاصه امام رضا(ع) به همراه ترجمه فارسی
چهل حدیث « گهرهای رضوی » علیه السلام
بیان نورانی امام رضا(ع) درباره صفت و فضائل امام 1
بیان نورانی امام رضا(ع) درباره صفت و فضائل امام 2
چهل حدیث رضوی علیه السلام درایتا
شرح حديثی از حضرت امام رضا عليهالسلام توسط رهبر انقلاب
اهتزاز پرچم متبرک امام رضا(ع) در مرکز ملی فوتبال
نگاهی به جهاد تبیین در سیرهی امام رضا علیه السلام
داستان مناظره امام رضا (ع) با «ابن جهم» درباره «عصمت انبیاء» چیست؟
روایت حرکت امام رضا (علیه السلام) از مدینه تا مرو در نمایشگاه"فتح در غربت"
چرا امام رضا (ع) خاندان اهل بیت را همراه خود به ایران نیاورد؟
آشنایی با شرایط علمی دوران امام رضا (ع)
دیدگاه اهل سنت درباره امام رضا (ع) چیست؟
علت نامگذاری دهه کرامت ( اول تا ۱۱ ذیقعده ) چیست؟
اصحاب، شاگردان و وکلای امام رضا (ع) چه کسانی بودند؟
خواجه اباصلت هروی خادم امام رضا (ع) را بشناسید
امام رضا (ع) از تولد تا شهادت/ خلاصهای از زندگینامه امام هشتم شیعیان
نکتههایی جالب درباره سبک زندگی امام رضا (ع)
توصیه های امام رضا (ع) به جوانان/ پیشگیری بهتر از درمان است
نظر شیعه درباره علت شهادت امام رضا علیه السلام
شرح شهادت امام رضا (ع) در منابع اسلامی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روزهای پایانی ماه صفر ، معصوم دهم امام رضاع