مادر و دخترشعبده باز، پوشاک مغازه ها را غیب می کردند!

مادر و دختری که با شگردی خاص، به پوشاک فروشی ها دستبرد می زدند، با تلاش اطلاعاتی نیروهای کلانتری شفای مشهد به دام افتادند و راز سرقت های شعبده گونه را فاش کردند.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، در پی گزارش تعدادی از بانوان فروشنده در شب بازار پارک حجاب، مبنی بر این که پوشاک مغازه های آنان در یک چشم برهم زدن ناپدید می شود، ماجرایی عجیب در بین فروشندگان شکل گرفت و چشم ها به سوی مادر و دختری دوخته شد که در پوشش مشتری وارد فروشگاه های شب بازار می شدند و با رفتن آن ها ،اجناس گران‎قیمت هم از مقابل چشمان فروشندگان ناپدید می شد. بانوان مغازه دار که دیگر یقین داشتند با ترفندهای شعبده گونه مادر و دختر حقه باز، فریب خورده اند، به کمین دزدان ماهر نشستند اما بازهم درحالی اموال خود را از دست دادند که یکی از فروشندگان به تعقیب مادر و دختر مذکور پرداخت ولی آن ها در میان ازدحام جمعیت گم شدند. به همین خاطر و با دستور ویژه سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفا) گروهی از بانوان پلیس در پوشش مبدل به کمین مادر و دختر یادشده نشستند و هنگامی که آنان مشغول سرقت با شگرد خاص خود در یکی از فروشگاه های شب بازار بودند، دستبندهای فولادین را طوری بر دستان آنان حلقه کردند که با هیچ ترفندی بازشدنی نبود! در بازرسی از متهمان، تعدادی لباس گران‎قیمت با ارزش میلیون ها تومان کشف شد و چند تن از فروشندگان نیز شکایت خود را در کلانتری ثبت کردند. در همین حال زن ۳۸ ساله در بازجویی ها گفت: اشتباه کردم . پوشاک سرقتی را هم در منزل اجاره ای خودم پنهان کرده ام. من نیازی به سرقت پوشاک نداشتم اما نمی توانستم خودم را کنترل کنم. دخترم نیز به حرف و توصیه من عمل کرده است و هر دو پشیمان هستیم.بنابر گزارش روزنامه خراسان ،تحقیقات نیروهای تجسس کلانتری شفا برای کشف سرقت های دیگر این مادر و دختر در حالی وارد مرحله جدیدی شد که شاکیان مدعی بودند آن‎ها با شیوه خاصی مانند شعبده بازها ، پوشاک را در مقابل چشمانمان غیب می کردند.

اعتراف دزدان شب‎رو به ۱۵۰ فقره سرقت

یک باند دستبرد به پارکینگ و انباری مجتمع های مسکونی درحالی متلاشی شد که مالخر حرفه ای افغانستانی، همه اموال سرقتی را از اعضای این باند خریداری می کرد.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، به دنبال تشکیل پرونده های متعدد سرقت از پارکینگ و انباری مجتمع های مسکونی در منطقه الهیه مشهد، تلاش گسترده افسران دایره تجسس با دستور مستقیم سرهنگ محمدفیاضی(رئیس کلانتری الهیه) برای شناسایی عوامل سرقت های مذکور آغاز شد. طولی نکشید که رصدهای اطلاعاتی و برنامه ریزی های هدفمند به نتیجه رسید و عاملان دستبرد به مجتمع های مسکونی شناسایی شدند. با تصاویری که از دوربین های مداربسته به دست آمد، گشت‎زنی های مستمر شبانه به صورت محسوس و نامحسوس در دستورکار عوامل انتظامی قرارگرفت. در همین حال گروهی از افسران تجسس به سرپرستی سرهنگ طریقت(رئیس دایره تجسس کلانتری الهیه) دامنه رصدهای اطلاعاتی را به خیابان های خلوت و تاریک کشاندند تا این که در یکی از شب ها، ناگهان جوانی به نام «وحید» به محاصره پلیس درآمد و حلقه های قانون به دستان وی گره خورد. این جوان سارق که براساس تصاویر دوربین های مداربسته شناسایی شده بود، به ۱۵۰ فقره سرقت دوچرخه ،محتویات و قطعات خودروها و همچنین دستبرد به انبار منازل اعتراف کرد و ۲ همدست دیگر خود را نیز لو داد. دقایقی بعد گروهی از نیروهای تخصصی تجسس(شریفی،افضلی و غفاریان) با نظارت رئیس کلانتری عازم منطقه خواجه ربیع شدند و دو عضو دیگر باند سرقت های شبانه را در اطراف روستای زیرکن به دام انداختند. در بازرسی از مخفیگاه متهمان دوچرخه، زاپاس، انواع باند خودروها به همراه ابزار سرقت کشف شد و بدین ترتیب تحقیقات از ۳ عضو این باند ادامه یافت . بررسی های بیشتر نشان داد «نجیب-س» (مالخر افغانستانی) همه اموال و لوازم سرقتی را از سارقان مذکور خریداری می کرد تا آن ها به سرقت های خود در نقاط مختلف شهر ادامه دهند.گزارش روزنامه خراسان حاکی است: تحقیقات پلیس برای کشف دیگر سرقت های اعضای این باند شب‎رو در حالی همچنان ادامه دارد که تاکنون ۴۰تن از شاکیان با مراجعه به کلانتری سرکرده باند را شناسایی کرده اند و انگشت اشاره خود را به سوی او نشانه رفته اند.

بـازگشت از بیـراهـه

وقتی قیچی طلاق ، رشته زندگی مشترک پدر و مادرم را برید، گویی رشته مهر و محبت نیز در زندگی ما قطع شد. از آن روز به بعد احساس یک خلأ عاطفی بزرگ عذابم می داد. برادر کوچک‎ترم دامن مادر را محکم گرفت و به زندگی نزد مادر عشق ورزید اما من به ناچار در کنار پدر ماندم و روزگار سرد و بی روحی را می گذراندم تا این که ...
به گزارش توکلی خبرنگار روزنامه خراسان از کرمان ،دختر۱۶ساله ای که اشک های ندامت پهنای صورتش را پوشانده بود، به کارشناس اجتماعی کلانتری آزادگان گفت: پدرم گاهی با رفتارهای خشونت آمیز به روح و روان خسته ام آسیب می زد اما من همچنان سکوت می کردم و بغض و عقده های کمبود محبت را در گلو می فشردم. از سوی دیگر تابستان و تعطیلات مدرسه از راه رسیده بود و من بیشتر از گذشته درخانه احساس تنهایی می کردم تا این که جمعی از دوستان تازه وارد، به زندگی ام روحی دیگر دمیدند.
حالا در جست و جوی محبت به کوچه و خیابان قدم گذاشته بودم و با قهقهه های خیابانی، بی‎خیالی و آزادی های اسارت بار را جست‎وجو می‎کردم. تصور می کردم در میان دوستانم پذیرفته شده ام. برقی درخشان در نگاهم موج می زد اما در پشت این ظاهر شاد، قدم به بیراهه گذاشته بودم. حالا دیگر شب ها دیر به خانه می رفتم و به عشق های هوس آلود خیابانی پاسخ مثبت می دادم!
در همین حال هر روز بیشتر از خانواده ام دور می شدم ولی باز هم از دوستانم دست نمی کشیدم. نمی دانستم در پرتگاه سقوط قرار گرفته ام چرا که در تاریکی های گناه گم شده بودم. بالاخره در یکی از همین روزها که با پسری جوان در پارک قدم می زدم، او سیگاری آلوده به مواد مخدر را تعارفم کرد. هنوز اولین پک را نزده بودم که ناگهان پلیس از راه رسید و او را به اتهام توزیع مواد مخدر در پارک دستگیر کرد ،به همین خاطر من هم به کلانتری هدایت شدم اما این جا بود که وقتی مشاور و مددکار اجتماعی مرا از پرونده باندهای تبهکار خیابانی آگاه کرد که چگونه به دنبال عشقی هوس آلود همه هستی و آینده خود را از دست داده بودند، تازه به خودم آمدم و این نقطه عطفی در زندگی ام شد. او پای درددل هایم نشست و ریشه رنج هایم را شناخت، طوری که از بیراهه بازگشتم و دریچه تازه ای از زندگی به رویم گشوده شد اما ای کاش ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:به دستور رئیس کلانتری آزادگان کرمان بررسی های روان‎شناختی بیشتر با دعوت از پدر و مادر این دختر نوجوان در دایره مددکاری اجتماعی ادامه یافت تا شایدآن ها به زندگی مشترک خود بازگردند.
بر اساس ماجرای واقعی با همکاری پلیس کرمان

پلیس در تعقیب قاتل قهرمان کراسفیت ایران!

مقام قضایی:هرفردی که به فرار یا اختفای متهم به قتل فراری کمک کند ،بدون اغماض محاکمه و به اشد مجازات های قانونی محکوم می شود

ویژه قتل عمد مشهد در حالی دستور انتشار بدون پوشش تصویر عامل جنایت مسلحانه در تالار عروسی را صادر کرد که رصدهای گسترده اطلاعاتی کارآگاه های پلیس مشهد برای دستگیری قاتل فراری قهرمان کراسفیت کشور وارد مرحله جدیدی شده است

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،دقایق اولیه بامداد پنج شنبه گذشته، خبر تیراندازی مرگبار در یکی از تالارهای عروسی حاشیه مشهد،هیاهوی عجیبی به راه انداخت. طولی نکشید که خودروهای پلیس آژیرکشان وارد صحنه جنایت شدند و با مشاهده حادثه دلخراشی که دل ها را تکان می داد ،مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند.
هنوز برخی از مهمانان جشن عروسی جرئت خروج ازمخفیگاه های خود را نداشتند و هراسان و و حشت زده به انتظار «احساس امنیتی»نشسته بودند که حضور خودروهای پلیس،جو ترسناک محیط تالار را شکست و تعداد زیادی از مهمانان در پناه قانون آرام گرفتند.
از سوی دیگر قاضی دکتر صادق صفری در همان دقایق اولیه بامداد راهی بیمارستان شهید هاشمی نژاد شد و تحقیقات جنایی را در حالی از سردخانه بیمارستان آغاز کرد که مشخص شد قربانی بی گناه این تیراندازی وحشتناک،جوان ۳۶ ساله ای به نام «محسن اسدی» است.
بررسی های مقدماتی نشان داد این مرد قوی هیکل، قهرمانی رشته کراسفیت کشور را در کارنامه درخشان ورزشکاری خود دارد و برای کمک به دیگر مهمانان ،جان خود را سیبل گلوله های خشم و کینه کرده است.
بنابرگزارش روزنامه خراسان،این گونه بود که با دستورهای محرمانه قاضی باتجربه شعبه ۲۵۵ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، گروهی تخصصی از کارآگاهان اداره جنایی،با نظارت سرهنگ ولی نجفی(رئیس دایره قتل عمد آگاهی مشهد)در کنار مقام قضایی قرارگرفتند و به سوی محل وقوع جنایت در نزدیکی یکی از روستاهای حاشیه مشهد حرکت کردند.
هنوز چتر سیاه شب بر فراز آسمان شهر گسترده بود که با بازبینی دوربین های مداربسته ،هویت متهم به قتل مسلح را نمایان کرد و مشخص شد محسن اسدی (مقتول)هدف شلیک های مرگبار جوان قدبلندی به نام «علی قربان پور»قرارگرفته و در حالی حیرت زده و آرام نقش بر زمین شده است که صدای وحشتناک گلوله ،همچنان در سالن پذیرایی تالار می پیچید و چند مهمان دیگر را نیز غرق در خون کرده بود.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با آن که ساعاتی از صبح جمعه گذشته بود ولی بررسی های تخصصی کارآگاهان با هماهنگی های قاضی دکتر صادق صفری برای شناسایی مخفیگاه متهم به قتل فراری ادامه داشت اما وی به مکان نامعلومی گریخته بود. به همین خاطر قاضی ویژه قتل عمد مشهد،دستورهای محرمانه ای را برای دستگیری متهم فراری صادر کرد و بدین ترتیب تحقیقات گسترده کارآگاهان در حالی وارد مرحله جدیدی شد که مقام قضایی دستور انتشار بدون پوشش تصویر عامل جنایت مسلحانه در صفحه حوادث روزنامه خراسان را صادر کرد تا چنانچه شهروندان اطلاعی از مخفیگاه «علی قربان پور» دارند مراتب را با تلفن های ۱۱۰ ، ۲۱۸۲۵۲۹۰ -۲۱۸۲۵۲۶۷ یا ۰۹۳۳۷۹۰۷۴۴۳ اطلاع دهند.
در همین حال قاضی دکتر صادق صفری با بیان این که طبق رصدهای اطلاعاتی پلیس،افرادی در حال کمک به فرار متهم هستند و به یقین در وقت مناسب دستگیر خواهند شد،به خبرنگار ارشد روزنامه خراسان گفت:در پرونده های جنایی، متهمان زیادی سعی دارند با فرار و یا زندگی مخفیانه از مجازات های قانونی بگریزند اما خیلی زود با بهره گیری از فناوری های نوین و تجهیزات پیشرفته ،به چنگ عدالت افتاده اند. با این تفاوت که در صورت دستگیری ،متهم دیگر نمی تواند از برخی ارفاق های قانونی استفاده کند.
قاضی باتجربه ویژه قتل عمد مشهد،همچنین به افرادی که سعی در کمک به اختفا یا فرار متهم به قتل مسلحانه را دارند،هشدار داد:این گونه افراد چنانچه مکان یا محلی را در اختیار متهم فراری قرار دهند و یا از نظر مالی به هر شیوه ای کمک کنند،مطمئن باشند که به مجازات خواهند رسید و اگر پلیس در حال حاضر به سراغ آن ها نمی رود، دلایل خاص خود را در پرونده های جنایی دارد که باید در فرصت های مناسب تحقیقات ویژه ای صورت بگیرد.
بنابراین گزارش، قاضی شعبه ۲۵۵ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد همچنین از شهروندان خواست برای دستگیری هرچه سریع تر متهم به قتل فراری اطلاعات خود را در اختیار پلیس بگذارند.

دزد سابقه دار بازهم به آغوش زندان بازگشت !

​​​​​​​گوشی قاپ جوانی که به تازگی از زندان آزاد شده بود،دوباره در حالی در قاب چشمان تیزبین افسران گشت کلانتری رسالت مشهد قرار گرفت و به آغوش زندان بازگشت که طی چند ساعت ۴ گوشی از شهروندان سرقت کرده بود.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،نیروهای کارآزموده کلانتری رسالت مشهد که در راستای تدابیر سرهنگ محمدچراغ(فرمانده انتظامی مشهد)مشغول اجرای طرح های مبارزه با سرقت بودند ،ناگهان موتورسواری را در خیابان شهید ابراهیمی مشاهده کردند که چهره وی قبلا نیز در قاب چشمان آن ها نقش بسته بود.
دقایقی بعد عوامل انتظامی در مسیر حرکت موتورسوار قرارگرفتند و او را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند . در بازرسی بدنی از این دزد سیاه پوش سابقه دار ،۴ دستگاه گوشی تلفن گران قیمت کشف شد و بدین ترتیب سارق جوان درحالی به مقر انتظامی انتقال یافت که به تازگی از زندان آزاد شده بود. او که یقین داشت داستان سرایی هایش برای افسران زبده تجسس کلانتری رسالت فایده ای ندارد در همان بازجویی های اولیه به سرقت گوشی ها از نقاط مختلف شهر اعتراف کرد و ساعتی بعد نیز مالکان گوشی ها شناسایی و به کلانتری دعوت شدند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است با توجه به شگرد این سارق حرفه ای ،تلاش افسران دایره تجسس با دستورهای ویژه سرهنگ مجتبی حسین زاده (رئیس کلانتری رسالت)برای دستگیری دیگر عوامل مرتبط با سارق مذکور آغاز شد و متهم نیز به آغوش زندان بازگشت.

باند سرقت از منازل متلاشی شد

​​​​​​​ نیروهای کلانتری آبکوه مشهد در یک عملیات ضربتی تعقیب و گریز ،نه تنها سارقان حرفه ای را در دستبرد به یک منزل مسکونی ناکام گذاشتند، بلکه با تیراندازی های هدفمند موفق شدند باند سرقت از منازل را متلاشی و دو سارق را دستگیر کنند.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،راننده یک دستگاه پراید، خودرو را در نقطه تاریک و کور خیابان آزادی ۳۹متوقف کرد و بلافاصله دو مرد لاغراندام از پراید بیرون پریدند تا به منزلی در همان مکان دستبرد بزنند اما هنوز مشغول فراهم کردن مقدمات سرقت بودند که ناگهان راننده پراید متوجه خودروی پلیس شد و در حالی پدال گاز را فشرد که همدستانش نیز به درون خودرو پریدند و راننده درخلاف جهت حرکت خودروها بر سرعت خود افزود. در همین حال عوامل انتظامی که یقین داشتند با یک باند سرقت از منازل روبه رو شده اند،سلاح های جنگی را بیرون کشیدند وپس از شلیک چند تیر هوایی ،لاستیک پراید را هدف گرفتند .
با شلیک دو گلوله دیگر ،خودروی پراید پنچر شد و دو سرنشین آن نیز در حال حرکت ،خود را بیرون انداختند و با پای پیاده ،به سوی کوچه های اطراف گریختند اما نیروهای گشت، فرصت فرار را از آن ها گرفتند و دستبندهای قانون را بردستانشان حلقه زدند . دقایقی بعد دو سارق ۳۵ و۴۷ ساله با دستور سرهنگ روح ا...لطفی (رئیس کلانتری آبکوه)به کلانتری هدایت شدند و در حالی مورد بازجویی های فنی قرارگرفتند که مشخص شد یکی از متهمان ۸ فقره سابقه کیفری به جرم سرقت دارد.
تحقیقات بیشتر برای دستگیری پرایدسوار فراری و دیگر همدستان آنان با راهنمایی های رئیس کلانتری آبکوه آغاز شده است.

ضربه پلیس به یک تن مواد افیونی

در دو عملیات پلیس،یک تن انواع موادمخدرکشف و ۲خودرو توقيف شد. به گزارش خراسان،فرمانده انتظامی استان کرمان گفت:نیروهای انتظامی بخش راین از توابع شهرستان کرمان با انجام رصدهای اطلاعاتی،از جابه جايی يک محموله مواد مخدر از شرق به مرکزکشور باخبر شدند و با پايش محورهای احتمالی عبور اين محموله،یک دستگاه خودروی پژو۴۰۵،مقدار۶۱۱کیلو تریاک و۱۸۹کیلو حشیش کشف کردند.
سردار موقوفه ئی افزود:در عملیاتی دیگر،پليس مبارزه با موادمخدر رفسنجان،يک محموله ۱۵۴کیلویی ترياک را که در يک دستگاه تريلر بارگيری شده و از جنوب شرق کشور درحال انتقال به استان های مرکزی بود در محورکرمان-رفسنجان کشف کردند و ضمن توقیف تريلر، يک متهم نیز دستگیر شد.این مقام ارشد انتظامی درپایان خاطرنشان کرد:درمجموع دو عملیات، نزدیک به یک تن انواع موادمخدرکشف، دو دستگاه خودرو توقيف و يک متهم دستگیر شد.

توبه برای ندامت از خیانت!

من متولد ۱۳۶۴هستم و تا مقطع کارشناسی در رشته مهندسی صنایع غذایی تحصیل کردم. پدرم آرام و ساکت بود ولی هرکاری که برای خانواده از دستش برمی‌آمد،انجام می داد.من ۱۵سال پیش کاملا سنتی ازدواج کردم. همسرم «رحیمه» دختر محجبه خوبی بود و البته خانواده خیلی خوبی هم داشت. واقعا برای زندگی من زحمت کشیدند. «رحیمه» یک خواهر دو قلو دارد که مدام با هم تلفنی صحبت می‌کردند. اوایل برایم مهم نبود ولی او تمام جزئیات زندگی خصوصی مان را برای خواهرش توضیح می داد. گاهی برای همین تلفن ها ،خبرچینی هایی نیز انجام می شد و به دعوا و درگیری فامیلی می رسید. ولی من پا روی همه این ماجراها در زندگی می گذاشتم و از همسرم حمایت می کردم .در یک کارخانه تولید موادغذایی مشغول کار بودم و هربار که دو فرزند خردسالم را به آغوش می گرفتم،انگار دنیا برایم رنگ و بوی دیگری داشت.اما روزهای فلاکت بار من از وقتی شروع شد که خواهر همسرم یک قرعه کشی خانوادگی به راه انداخت. ازآن روز به بعد سریک مسئله کم اهمیت وپوچ مدام خبرهای مختلف بین همسرم و خواهرش رد و بدل می‌شد و دعوا وجرو بحث های زیادی بین اعضای خانواده همسر به خصوص عروس هایشان اتفاق می‌افتاد. ازطرفی پدر ومادرهمسرم هم بیمار شده بودندودیگرتحمل این دعواومرافعه ها را نداشتندوگاهی در بیمارستان بستری می‌شدند .ازطرفی شوهرخواهرهمسرم که بزرگ تر از همسرم است دچار بیماری شد و متاسفانه در جوانی فوت کرد. همسرم هم به بهانه این که خواهرش عزادار است رفت و آمدش را به خانه پدرش بیشتر کرد. گاهی من هفته ها در خانه تنها بودم.وقتی هم که به خانه می آمد،مدام تلفن دستش بود و با جزئیات لحظه به لحظه را به خواهرش گزارش می داد و اصلا توجهی به من نداشت. مدام می‌گفت:من افسرده شدم! حالا هر روز ازهم دورتر می‌شدیم،حتی یک وعده غذا هم باهم نمی‌خوردیم.هیچ تفریحی باهم نداشتیم.راستش دیگر انگار ما زن و شوهر نبودیم.اصلا مرا نمی‌دید. در همین روزها بود که یک خانم در واتساپ به من پیام داد. من که تنها بودم اول برای درددل به پیام هایش پاسخ دادم چراکه او هم مشکلی مشابه مشکل مرا داشت.
خلاصه دیگر بیشتر اوقات لحظه شماری می کردم که «سوسن» به من پیام بدهد. ازطرفی «رحیمه» هر روز بداخلاق تر می شد ومن هم بیشترازاو فاصله می گرفتم .وقتی فهمیدم «سوسن» متاهل است دیگر نتوانستم به وسوسه های شیطانی غلبه کنم و خودم را این گونه توجیه می کردم که این فقط یک ارتباط مجازی است. اوهم فقط زمانی که همسرش نبود، پیام می داد. من تا چند هفته پیش او را ندیده بودم تا این که یک شب «رحیمه» عصبی از خانه مادرش به خانه آمد، بازهم نمی دانم چرا سر عروس ها دعوا شده بود.آن شب دعوای سختی بین ما درگرفت من هم بلافاصله به «سوسن»پیام دادم.او هم تنها بود. به من گفت: به خانه اش بروم. من هم قبول کردم، انگار دنیا را به من می دادند تا جلوی در خانه «سوسن» حالم را نمی فهمیدم.
خلاصه آن شب را در خانه «سوسن» سپری کردم و این گونه به گناهان بیشتری آلوده شدم. چندبار دیگر هم به خانه او رفتم. اما یک روزکه دوباره با سوسن قرار داشتم مقابل در منزلم گوشی تلفنم زنگ خورد. مادرم پشت خط بود او با نگرانی خاصی حرف هایی را برزبان آورد که فقط از شدت شرم عرق ریختم.او درجریان روابط خیانت آلود من قرار داشت و طوری ماجرای خیانت را به رخم کشید که احساس پوچی و بیهودگی کردم. با خودم می اندیشیدم اگر خدای ناکرده الان همسرم را در وضعیت مشابهی ببینم چه حالی خواهم داشت.خلاصه همان جا تصمیم درست زندگی ام را گرفتم و به سوی حرم امام رضا علیه السلام رفتم و به درگاه خدا توبه کردم....
الان هم آمدم زندگی خودم با «رحیمه» را درست کنم. اگر چه او به من ظلم کرد ولی من هم بی تقصیر نبودم. گاهی با خودم می‌گویم کاش«رحیمه»مدام تلفن به دست نبود و به من هم توجه می کرد اما...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است تلاش مشاورکلانتری برای بازگشت رحیمه به زندگی مشترک با راهنمایی های تجربی و تخصصی سرهنگ ابراهیم عربخانی(رئیس کلانتری گلشهر مشهد )با توجه به توبه این مرد ۴۰ ساله در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.
براساس ماجراهای واقعی در زیر پوست شهر


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی

تاريخ : پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ | 10:29 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |