گرگ عوض نمیشود

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و سیونهمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید سیدداوود شیروانی بروجنی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و سیونه
سرمقاله
گرگ عوض نمیشود
یک روز خوشحال بودند که اوبامای رنگینپوست با لبخند و شعارِ تغییر آمده؛ روز دیگر گفتند بایدن اهل تعامل و زمان توافق است. بعدتر گفتند ترامپ تاجر است؛ اینبار فرصت طلاییِ معامله و مذاکره است... هر بار هم که ایران از خود آمادگی تعامل نشان داد، آمریکا ذاتش را نشان داد و گرهای باز نشد؛ اما باز پیکان اتهام را سمتِ داخل گرفتند و گفتند چیزی نمانده بود به توافق برسیم، اگر مرگ بر آمریکا نمیگفتید، اگر فلان خطیب جمعه موضع نمیگرفت، اگر نسبت به جنایات اسرائیل بیتفاوت میبودید، یا اگر فلان آزمایش موشکی را انجام نمیدادید، حالا همه مشکلات حل شده بود.
حقیقت اما ساده است: اگر کسی فقط کمی تاریخ خوانده و با سازوکار قدرت در واشنگتن آشنا باشد، میفهمد دشمنی با ایران نه تصمیمِ یک رئیسجمهور که نتیجه ساختارِ حاکمیت آمریکاست. کشوری که فرمانش پیش از تقسیمات دموکرات-جمهوریخواه در دستِ بازیگران دیگری است: کارتلهای اقتصادی، صنایع اسلحه و نفت و البته لابیِ صهیونیستی. در چنین سیستمی، رئیسجمهور نه تصمیمگیر نهایی است و نه سیاستگذار کلان؛ هر که بیاید، ناگزیر باید در همان مسیر حرکت کند؛ چه با شعارِ صدور دموکراسی و ادعای حقوق بشر، چه تغییر، چه آمریکا اول.
از همین زاویه باید حرفهای تازه ترامپ را شنید؛ او در کاخ سفید گفته: «من در رأس حمله ۲۳ خرداد اسرائیل به ایران بودم؛ کنترل کامل داشتم.» این دیگر تحلیل یا اتهام نیست، اعتراف است. همان چیزی که ایران از روز اولِ جنگ دوازدهروزه میگفت، حالا خودِ رئیسجمهورشان آن را میپذیرد: بله، من در رأسش بودم! دشمنی دیگر فقط تحریم و بیانیه و حمایت از براندازی نیست؛ عملِ مستقیم و تجاوزِ نظامی هم جزوِ ابزارهاست.
آمریکا از روز اولِ انقلاب همین راه را رفته: از تحریکِ گروههای تجزیهطلب و تروریستی در غرب و جنوبِ کشور، تا غصبِ میلیاردها دلار داراییِ ایران پس از انقلاب؛ از چراغسبز به صدام برای آغازِ جنگ و حمایتِ اطلاعاتی و نظامی او در تجاوز تا ساقط کردنِ هواپیمای مسافربریِ ایرانایر در خلیج فارس، جایی که یک افسرِ آمریکایی ۲۹۰ انسان را با یک موشک کشت و بهجای محاکمه، مدال گرفت.
مشکلِ آمریکا با ما این نیست که چرا ملّت شعارِ «مرگ بر آمریکا» میدهد. مردم شعار میدهند چون آمریکا دشمنی کرده؛ از مردادِ ۱۳۳۲ تا بهمنِ ۱۳۵۷ و از روزِ اولِ پیروزیِ انقلاب تا همین جنگِ دوازدهروزه ۱۴۰۴. اصلِ اختلاف بر سرِ حقِ «استقلالِ یک ملّت» است. ذاتِ استکباریِ آمریکا جز تسلیم، چیز دیگری را نمیپذیرد؛ رؤسای جمهور مختلف آمریکا این را میخواستند اما به زبان نمیآوردند؛ رئیسجمهور فعلی به زبان آورد و با صراحت گفت: «باید ایران تسلیم شود.» و بهواقع، باطنِ آمریکا را لو داد.
جنگِ دوازدهروزه فقط یک درگیری نبود؛ یادآوریِ یک حقیقت بود: این دشمنی ذاتی است و ذاتِ «شیطانِ بزرگ» تغییرناپذیر است. اگر اساس انقلاب اسلامی برپایه آیه قرآنی لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون است، ذات آمریکا هم دشمنی و جنایت است؛ نه از دشمنی خسته میشود و نه از جنایتِ خود شرمنده و پشیمان. راه همان است که شهیدِ بهشتی فرمود: «ای آمریکا، از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر.»

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
