ازکتاب اشعارباقری درباره محرم

میرسد باز محرم

میرسد باز محرم – موسم عزا و ماتم

آمده باز محرم – موسم عزا و ماتم

ماهِ مردان خداشد – موسم شور و نوا شد

ماهِ خون، ماهِ حسین است – ماهِ شاه عالمین است

ماهِ زینب، ماهِ عبّاس – ماهِ پر پر شدن یاس

ماهِ اکبر، ماهِ اصغر – ماهِ آن گلهای پرپر

ماه کلثوم و رُقیّه – ماهِ صغرا و سُکینه

ماه زین العابدین است – ماه قتل شهِ دین است

ماه صبر و استقامت – ماه مردی و شهامت

ماه جانبازی یاران – در ره یاریِ قرآن

ماهِ سرهایِ به نیزه – از عربهایِ عُنیزه

ماهِ خونین تنِ شاه است - در میانِ قتلگاه است

همه جا شورو نوا شد – همه جا روضه بپا شد

همه جا کشور ایران - شورِ عاشورا بپا شد

همگی گشته سیه پوش – علمِ حسینی بر دوش

همه عاشق حسینند – همه یارِ زینبینند

همگی غرقِ عزا یند - به هوایِ کربلا یند

همگی با چشمِ گریان – از ستمها همه حیران

همگان سینه زنانند – بر حسین ناله کنانند

همه جا مجلسِ روضه – گریه و ناله و نوحه

بر لبِ جمله ی ماها – نوحه و ذکر و دعاها

همه جا ذکرِ حسین است – یاد شاهِ عالمین است

برلبِ جمله عزیزان - یا حسین شاهِ شهیدان

باقری ماهِ محرّم -  آمده با اشک و ماتم

سروده شده درحلول ماه محرم سال 94

ماهِ خون ماهِ محرم آمده

ماهِ خون ماهِ محرم آمده - ماهِ اشك و آه و ماتم آمده

باز از نو روزِ عاشورا شده - دل پریشان حضرتِ زهرا شده

باز شد تجدیدِ حزن و اشك و آه - باز لعنت بر یزیدِ رو سیاه

ماهِ حزنِ آلِ احمد آمده - ماهِ غم بهرِ محمد آمده

گفت صادق اینچنین یابن الشبیب - باش محزون ازبرای آن غریب

شیعیان را آمده ماهِ عزا - برحسین آن یادگار مصطفی

شیعیان را آمده ماهی دگر - درعزای زادهِ خیر البشر

ماه ماهِ بی وفائیها بود - ماهِ ظلم و بی پناهیهابود

بی وفائی شد دراین مه آشكار - از گروهی بی وفای روزگار

بی وفائیها شده ازكوفیان - با حسین بعد از امیر مؤمنان

كوفیان كردند دعوت از حسین - ازبرای خنجرو تیرو سُنین

كوفیان بس نامه ها بنوشته اند - ریسمانها از خیانت رشته اند

چونكه شد از كوفیانِ بی وفا - نامه ها سوی عزیزِ مصطفی

شد حسین ویاوران سوی عراق - با زن وفرزند و با زین ویراق

آمد و آمد شهنشاهِ حجاز - طی نمود این راهِ بس دورو دراز

چون بنزدیكِ فرات آن شه رسید - زین طرف ده صد سوار از ره رسید

راهها بستند با صدها سوار - عاملانِ آن یزیدِ نابكار

راهِ پیش و پس نبود آنجا دگر - از برای زادهِ خیر البشر

آخرین منزل زمینِ كربلا - گشت طبقِ وعدهِ قالوا بلی

حال بنگر قصّهِ این میهمان - كامده با نامه های كوفیان

كوفیان با او چه كردند از عناد - دستِ بیعت داده با ابن زیاد

مُتّحد با شامیانِ رو سیاه - برعلیهِ آن غریبِ بی پناه

راهها بستند و آنگه آب را - سربریده تشنه لب میراب را

آب بُد مهریهِ دختِ نبی - تشنه لب اینك زن و مردو صبی

العطش گویان صغیر و هم كبیر - جمله از مرد و زن و بُرنا و پیر

چون صدای العطش درخیمه ها - شدبلندازشیرخوارو بچه ها

شدروان سقّا سوی شطِّ فرات - تا رساند خیمه زان آبِ حیات

كف بزیرِ آب برد آن با وفا - تا خورد یك جرعه آبی با صفا

لیك یادی كرد از لب تشنگان - كه بلند است آهشان بر آسمان

آب كف را داد از كف بی درنگ - مشك را بردوش كردو شد به جنگ

بی مها با زد به قلبِ آن سپاه - برگروهِ بی حیای دین تباه

اسب را میتاخت سوی خیمه ها - تا رساند آب را بر بچه ها

لیك تیری از عدو بر مشك شد - چشمِ سقا پرزخون و اشك شد

با كمینهائی زاعدای پلید - تشنه لب شد حضرتِ سقّا شهید

تشنه كامان همچنان در خیمه ها - تشنه لب ماندند با افغان و آه

درتلظّی اصغر است آن شیرخوار - واز عطش گریان چو ابرِ نو بهار

برد بابش سوی آن میدانِ تیر - تا دهند آبی برآن طفل صغیر

حرمله تیرِ سه شعبه دركمان - برگلوی اصغرآمد ناگهان

جای تیر از آب سیرابش نمود - اندر آغوشِ پدر خوابش نمود

تشنه لب اكبر به میدان میرود - سوی میدان او خرامان میرود

العطش گویان و با قلب كباب - باز گردد سوی خیمه نزد بابِ

جرعهِ آبی نباشد در خیام - تاخورد آن زادهِ خیر الانام

بازمیگردد سوی میدانِ كین - همرهِ او حضرتِ روح الامین

با لبِ تشنه همی رزمد علی - درفرار از پیشِ او هر پردِلی

عاقبت شد با لبِ عطشان شهید - نزد جدّش مصطفی شد رو سپید

سرورِ لب تشنگان در قتلگاه - رو كند با شامیانِ رو سیاه

مردمان یك جرعهِ آبم دهید - محض جدو مادرو بابم دهید

این فرات و آب مهرِ مادرم - هست و من ذرّیهِ پیغمبرم

لیك شد پاسخ زشمرِ روسیاه - تیغِ تیز و خنجرو حلقومِ شاه

سرورِ لب تشنگان لب تشنه رفت - آب خورد از تیغ تیزو دشنه رفت

عصرِ عاشورا سرِ آن نازنین - شدبریده ازبدن با ظلم وكین

تشنه لب راسش بریدند ازقفا - شدزمین درزلزله از آن جفا

قرصِ خورشید اندر آن دم خون گرفت - وحش وطیر از غم رهِ هامون گرفت

یك صدابینِ زمین و آسمان - شد بلندآمد بگوشِ مردمان

گفت با صوتی بلند و منجلی - قد قتل اینك حسین بن علی

زینب و اهل حرم ازخیمه ها - جمله سركردند آه وناله ها

با صدای یا حسین و یا حسین - رو بسوی قتلگه با شورو شین

برسرو سینه زنان نوحه كنان - خواهران ودختران و كودكان

باقری گوید به صبح وظهرو شام - برلبان تشنه ات ازما سلام

اَلسّلام ای زادهِ زهرا حسین - اَلسّلام ای نور چشم عالمین

اَلسّلام ای شاهِ بی غسل و كفن - اَلسّلام ای كشتهِ دور از وطن

اَلسّلام ای وارث عیسی ونوح - اَلسّلام ای شاهِ با فرّ و شكوه

اَلسّلام ای زادهِ خون خدا - اَلسّلام ای شاهِ مصباح الهُدی

وارث موسی و آدم اَلسّلام - وارث زهرا وخاتم اَلسّلام

ای حسین ای زادهِ خیرُ الاَنام - برتو تا صبح قیامت اَلسّلام

حیّ علی العزاء

حیّ علی العزاء - حیّ علی البكاء

فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

ماه عزاشده - شورونواشده

هركوی وبرزنی - بزم عزابپا

حیّ علی العزاء - حیّ علی البكاء

فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

ماه محرم است - اندوه وماتم است

درقلب شیعیان - برشاه اولیا

حیّ علی العزاء - حیّ علی البكاء

فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

اندرغم خسین - عالم بشوروشین

نام حسین بود - زینت برای ما

حیّ علی العزاء - حیّ علی البكاء

فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

جنّ وملك شده - عرش وفلك شده

درماتم حسین - غرق غم وعزا

حیّ علی العزاء - حیّ علی البكاء

فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

رخت سیه ببر - شال عزابسر

بنماتوباقری - دراین مَهِ عزا

حیّ علی العزاء - حیّ علی البكاء

[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر

تاريخ : پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۷ | 11:39 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |