💠 بشارت امام کاظم(ع) به شیعیان زمان غیبت💠

🔻امام کاظم علیه‌السلام فرمود:
🔹طوبَى لِشِيعَتِنا المُتَمَسّكينَ بِحَبلِنا في غيبةِ قائِمِنا، الثّابِتينَ عَلَى موالاتِنا و البراءَةِ مِن أعدائِنا، أولئِكَ مِنّا وَ نَحنُ مِنهُم، قَد رَضُوا بِنَا أئمةً، و رَضِينَا بِهِم شيعةَ، فَطُوبَى لَهُم، ثمّ طُوَبى لَهُم هُم وَ اللّهِ مَعَنا في دَرَجَتِنا يومَ القيامةِ.
🔸خوشا به حال شیعیان ما که در زمان غیبت قائم ما پیرو ما هستند و همچنان بر دوستی ما ثابت و از دشمنان ما بیزارند؛ آنها از ما و ما از آنها هستیم؛ آنها ما را به عنوان امامان خود برگزیده و ما هم آنها را شیعیان خود می‌دانیم، پس خوشا به حال آنها و باز خوشا به حال آنها؛ به خدا سوگند آنها روز قیامت همنشینان ما خواهند بود.
📚 نوادرالاخبار، ملا محسن فیض‌کاشانی، ص250
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺
🌺🌺 شبیه ترین انسانها به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)🌺🌺

🌺پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: ألا اُخْبِرُكُمْ بِاَشبَهِكُم بى؟ قَالوا: بَلى يا رَسولَ اللّه. قالَ: اَحسَنُكُم خُلقا وَ اَليَنُكُم كَنَفا وَ اَبَرُّكُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّكُم حُبّا لاِِخوانِهِ فى دينِهِ وَ اَصبَرُكُم عَلَى الحَقِّ وَ اَكظَمُكُم لِلغَيظِ وَ اَحسَنُكُم عَفْوا وَ اَشَدُّكُم مِن نَفْسِهِ اِنْصافا فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ.
🌹آيا شما را از شبيه ترينتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: بله اى رسول خدا! فرمودند:
✅ هر كس خوش اخلاق تر
✅ نرم خوتر
✅ به خويشانش نيكوكارتر
✅ نسبت به برادران دينى اش دو ست دارتر
✅ بر حق شكيباتر
✅ خشم را فروخورنده تر
✅ و با گذشت تر
✅ و در خرسندى و خشم با انصاف تر باشد.
📚 كافى، ج 2، ص 240، ح 35
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
باقی مانده عمرت را دریاب

🌸عنِ اَلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : مَنْ أَحْسَنَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ عُمُرِهِ لَمْ يُؤَاخَذْ بِمَا مَضَى مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ عُمُرِهِ أَخَذَ بِالْأَوَّلِ وَ اَلْآخِرِ.
📚الأمالی (للصدوق) ج ۱، ص ۵۷
🌹پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود :
هركس در روزهايى كه از عمرش باقى مانده،رفتار شايسته داشته باشد،از گذشته او پرسيده نمى‌شود؛ولى هركس كه در آخر عمرش رفتار ناشايست داشته باشد،از آغاز تا پايان عمرش مورد مواخذه قرار خواهد گرفت.
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
چکار کنیم که با امام باشیم ؟!

🌷عنْ اِسْماعيلِ بنِ سَهْلٍ قال:
كَتَبْتُ اِلى اَبى جَعفرِالثّانى عليه السلام : عَلِّمِنى شَيْئا إذا أنَا قُلْتُهُ كُنْتُ مَعَكُمْ فِى الدُّنيا وَالآخِرةِ، قالَ: فَـكَتَبَ بِخَـطِّهِ أَعْـرِفْهُ: اَكْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ «إنّا أنزَلْناهُ» وَرَطِّبْ شَفَتَيْكَ بِالأسْتِغْفارِ.
🌸 اسماعيل بن سهل گويد:
خدمت امام جواد عليه السلام نوشتم، چيزى به من تعليم فرما كه اگر آن را بگويم (بخوانم) در دنيا و آخرت با شما باشم. حضرت به خط خود نوشت: سـوره «انا انزالناه» را زيـاد بخـوان و لبهايت به گفتن استغـفار « تـر » باشـد، (يعنى آنقدر استغفار كُنى كه هيچگاه لبت خشك نشود).
📚ثواب الاعـمال، ص 197
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
چهارچیزدرموردگناه بدترازخودگناه

▫️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله:
أَرْبَعَةٌ فِي الذَّنْبِ شَرٌّ مِنَ الذَّنْبِ
الِاسْتِحْقَارُ ،
وَ الِافْتِخَارُ ،
وَ الِاسْتِبْشَارُ ،
وَ الْإِصْرَارُ.
💬 چهار چیز در مورد گناه، حتی از خود گناه هم بدتر است:
کوچک شمردن گناه،
افتخار کردن به گناه،
خوشحال شدن از گناه،
و اصرار کردن بر گناه.
📚مستدرك الوسائل ج‏۱۱، ص ۳۴۹
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
﷽؛
اهمیت خدمت به خانواده

پیامبر صلی الله علیه آله:
🔹 لا يَخدُمُ العِيالَ إِلّا صِدِّيقٌ أَو شَهِيدٌ أَو رَجُلٌ يُرِيدُ اللّهُ بِهِ خَيرَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ
🔹به خانواده خدمت نمى كند ، مگر صدّيق يا شهيد يا مردى كه خدا برايش خير دنيا و آخرت را مى خواهد
جامع الأخبار صفحه ۲۷۵
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
شیعه در سه جا شناخته میشود

🌺 امام صادق علیه السلام فرمودند :
🔹 امتَحِنوا شِيعَتَنا عِندَ ثَلاثٍ:
۱- عِندَ مَواقيتِ الصَّلاةِ كيفَ مُحافَظَتُهُم علَيها
۲- و عِندَ أسرارِهِم كيفَ حِفظُهُم لَها عِندَ عَدُوِّنا
۳- و إلى أموالِهِم كيفَ مُواساتُهُم لإخوانِهِم فيها
🔸 شيعيان ما را در سه چيز بيازماييد:
۱- در اوقات نمازشان، كه چگونه بر آنها مواظبت مى كنند.
۲- در اسرارشان، كه چگونه آنها را از دشمنان ما حفظ مى كنند.
۳- در اموالشان، كه چگونه با آن به برادران خود كمك مى كنند.
📚 الخصال، حدیث۱۰۳، صفحه۶۲
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
@kalamenur
‌ •┈┈••✾••┈┈•


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احــــادیـــث و روایـــات ، کلام نور

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ | 10:23 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیام رهبر انقلاب اسلامی در پی شهادت مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار»

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به ملتهای مسلمان و جوانان غیور منطقه با تجلیل از مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار» تأکید کردند: جبهه مقاومت همانگونه که قبلاً با شهادت برجستگان خود از پیشروی باز نماند، با شهادت سنوار هم کمترین توقفی نخواهد داشت باذن‌الله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند.


متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

ملّتهای مسلمان! جوانان غیور منطقه!

مجاهد قهرمان، فرمانده یحیی السّنوار، به یاران شهیدش پیوست.


او چهره‌ی‌ درخشان مقاومت و مجاهدت بود؛ با عزم پولادین در برابر دشمن ظالم و متجاوز ایستاد؛ با تدبیر و شجاعت به او سیلی زد؛ ضربه‌ی جبران‌ناپذیر هفتم اکتبر را در تاریخ این منطقه به یادگار گذاشت؛ و آنگاه با عزّت و سربلندی به معراج شهیدان پرواز کرد..

کسی چون او که عمری را به مبارزه با دشمن غاصب و ظالم گذرانده است، سرانجامی جز شهادت شایسته‌ی او نیست. فقدان او برای جبهه‌ی مقاومت البتّه دردناک است، ولی این جبهه با شهادت برجستگانی چون شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، رنتیسی و اسماعیل هنیّه از پیشروی باز نماند، و با شهادت سنوار هم کمترین توقّفی نخواهد داشت؛ باذن الله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند.

ما چون همیشه، در کنار مجاهدان و مبارزان بااخلاص خواهیم ماند؛ بتوفیق من الله و عونه.

اینجانب شهادت برادرمان یحیی السّنوار را به خاندانش، به همرزمانش، و به همه‌ی دلبستگان جهاد فی‌سبیل‌الله تبریک، و فقدانش را تسلیت میگویم.


والسّلام علی عباد الله الصّالحین
سیّدعلی خامنه‌ای
۱۴۰۳/۷/۲۸


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ | 10:19 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

خط حزب‌الله ۴۶۶ | از تهران تا بیروت؛ تروریسم حریف مقاومت نیست

* چهارصد و شصت و ششمین شماره‌ هفته‌نامه‌ «خط حزب‌الله» منتشر شد.

* خط حزب‌الله در گزارش هفته خود، نسبت ترورهای تابستان ۱۳۶۰ ایران را با ترورهای اخیر لبنان بررسی کرده است.

* یادداشت هفته این شماره خط حزب‌الله، در آستانه برگزاری شانزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت در شهر زنجان و رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «پاییز آمد» نگاهی به این کتاب داشته است.

* نیروهای مؤمن و انقلابی سراسر کشور می‌توانند در چاپ و توزیع این هفته‌نامه در مساجد و هیئت‌های مذهبی شهر و منطقه سکونت خود مشارکت کنند.

* این شماره خط حزب‌الله به روح مطهر شهید محراب، حضرت آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی تقدیم میشود.

دریافت «خط حزب‌الله» نسخه مطالعه | نسخه چاپی


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خـــــــــط حـــــــــــزب الله

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ | 10:18 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

جزایری که« رضا» برایشان شهید شد

یادی از سرگرد سوزنچی کاشانی، به بهانه ادعاهای واهی اتحادیه اروپا و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس درباره مالکیت بخشی از خاک ایران

کد محتوا: ۴۱۲۳۰۶

تاریخ: ۲۸ مهر ۱۴۰۳ - ۰۰:۳۳

هما سعادتمند| «اتحادیه اروپا و اعضای آن ، پس از تغییر بزرگی که در سیاست خود در پیش گرفتند، از حاکمیت امارات بر سه جزیره ابوموسی، تنب‌بزرگ و تنب‌کوچک حمایت و آن را تأیید کردند. اتحادیه اروپا همچنین برای نخستین بار،برای ایران از واژه اشغالگر استفاده کرد و خواستار پایان آنچه که «اشغال جزایر امارات» توصیف کرده است، شد. این موضوع در بیانیه پایانی نشست مشترک سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج‌فارس آمده است که چهارشنبه گذشته در بروکسل بلژیک برگزار گردید»؛ این خلاصه اخباری است که این روزها درباره بخشی از خاک وطنمان به‌گوش می‌رسد؛ بخشی که در نقشه‌ها و مکتوبات قدیمی متعلق به ایران است اما عرصه کثیف سیاست جهانی امروز، دارد تلاش می‌کند این جزایر را ضمیمه خاک امارات کند.
جالب است بدانید این سه جزیره کوچک که اکنون موضوع مباحث مرزی میان ایران و امارات‌اند، درحقیقت تا مدت‌ها، بخشی از مجمع‌الجزایر هرمز شناخته می‌شدند و کسی آن‌ها را با اسامی مستقل نمی‌شناخت اما با کشف منابع نفتی در فلات قاره، هر وجب از سرزمین‌های حوزه خلیج فارس ارزش طلا پیدا کرد و بر سر سابقه مالکیت برخی از جزایر آن ادعاهایی مطرح شد.
همین موضوع هم سبب شد این جزایر از نیمه دوم قرن18‌میلادی به اشغال امپراتوری بریتانیا درآید اما تا سال۱۹۷۱میلادی، هیچ‌یک از دولت‌های وقت ایران این اشغال را نپذیرفتند و ابوموسی به همراه تنب‌بزرگ و تنب‌کوچک در تقسیمات کشوری ایران قرار داشتند. در30‌نوامبر این سال (9آذر1350خورشیدی) اما نیروی دریایی ایران موفق شد با بیرون راندن سربازان برتانیایی، این سه جزیره را دوباره به‌صورت رسمی به نقشه ایران برگرداند. بازپس‌گیری جزایر سه‌گانه در این سال پس از یک عملیات سری صورت می‌گیرد؛ عملیاتی که سه شهید دارد و یکی از این شهیدان «رضاسوزنچی‌کاشانی» بچه کوچه‌پس‌کوچه‌های مشهد است. همین موضوع بهانه‌ای شد تا در سطرهایی از این شهید بگوییم و قصه شهادتش‌.

مشهد، 9 آذر 1350 خورشیدی
آفتاب صبح هفتم آذرماه هنوز تیغ طلایی‌اش را تیز نکرده، در جنوب کشور جنگ در گرفته است. کیلومترها بالاتر در شمال شرق نقشه ایران اما همه‌چیز آرام است و مشهد دارد یک روز عادی را پشت سر می‌گذارد؛ مغازه‌ها بازند، فریاد شادی بچه‌ها از دیوار مدرسه‌‌ها بالا می‌دود و مردم میانه ترافیک خیابان و بوق ممتد ماشین‌ها به سر کار می‌روند. در این بین اما پیچ باز رادیو و پخش یک خبر، همه‌چیز را برای چند‌ساعتی تغییر می‌دهد: «مردم شریف ایران! با جان‌فشانی سربازان وطن، جزایر ابوموسی، تنب‌بزرگ و تنب‌کوچک پس از هشتاد سال به خاک ایران بازگردانده شدند. سه دلیرمرد ایرانی جان خود را در این عملیات فدا کردند.» یکی از این سه دلیرمرد سروان‌رضا‌سوزنچی است؛ خبر شهادتش را عصر همان روز برای پدرش که در خیابان عنصری زندگی می‌کند، می‌برند. مردم مشهد اما صبح فردا متوجه می‌شوند که مشهد برای پس‌گرفتن جزایر سه‌گانه‌اش شهید داده است.
10 آذر 1350 خورشیدی ، روزنامه اطلاعات با چاپ تصویری از شهید‌رضا‌سوزنچی این‌طور می‌نویسد: «‌آسوده بخواب ای شهید وطن. آسوده بخواب که تو نمرده‌ای و هرگز نخواهی مرد. تو تولدی تازه یافته‌ای؛ تولدی که هرگز مرگ را در آن راهی نیست. نام تو همیشه گرامی باد!» قرار است پیکر شهید سوزنچی با هواپیما به مشهد بیاید. برخی از مدارس تعطیل شده و دانش‌آموزان با روبان سیاهی در دست به استقبال آمده‌اند. البته فقط دانش‌آموزان نیستند و مردم و اصناف مختلف با تاج‌گل‌های سفید آمده‌اند تا زیر تابوت شهید شهر را بگیرند و او را تا حرم‌مطهر امام‌رضا(ع) همراهی کنند. روزنامه خراسان فردای این روز این‌طور گزارش می‌کند: «پیکر سروان شجاع رضا‌‌سوزنچی‌کاشانی بعد‌از‌ظهر دیروز با هواپیما وارد مشهد شد؛ در فرودگاه استاندار، فرماندهی لشکر، مدیران کل، رؤسای ادارات، رئیس و اساتید دانشگاه و نمایندگان طبقات مختلف و همچنین افسران نیروهای زمینی و هوایی و گارد احترام از آن استقبال کردند و با احترامات و تشریفات نظامی بر روی دوش افسران تشییع شد و از آنجا با اتومبیل به آستان‌قدس‌رضوی مشایعت شد و پس از انجام مراسم مذهبی دفن گردید. هنگام تشییع جنازه، هزاران نفر از طبقات مختلف مردم مشهد در خیابان‌ها اجتماع کرده و به قره نوکران استعمار نفرین می‌کردند و سیاست دولت ایران را در اعمال حق حاکمیت بر جزایر ایرانی خلیج فارس بار دیگر تأیید کردند.»

در روز 9 آذر سال 1350 بر رضا سوزنچی چه گذشت؟
فاطمه خلخالی استاد| افراد نظامی ایران از نیمه‌شب گذشته، حرکت خود را در آب‌های خلیج‌فارس، با تجهیزات لازم آغاز کرده بودند. حرکت ناو‌ها و ناوچه‌ها و هاور‌کرافت‌ها آب‌های خلیج را به تلاطم انداخته بود. ناوسروان رضا‌سوزنچی‌کاشانچی فرمانده گروهانی بود که قرار بود فردا صبح (9 آذر) در تنب‌بزرگ پیاده شوند و با بازپس‌گیری این جزیره، پرچم کشورشان را در آنجا به اهتزاز درآورند. فرمانده رضا تنها ۳۱‌سال داشت. صاحب زن و یک پسر یک‌سال‌و‌نیمه بود و خبر نداشت که همسرش نجمه، برای مرتبه دوم باردار است. نجمه‌خانم نیز هنوز خودش چیزی نمی‌دانست. چند‌روز قبل از شروع این عملیات، ناوسروان‌سوزنچی با همسر و پسرش، خسرو، خداحافظی کرد و آن‌ها را با قطار به مشهد فرستاد. دوسال‌ونیم می‌شد که زار و زندگی‌اش را آورده بود پادگانِ خسروآباد در خرمشهر؛ همان‌جا که خانه‌‎های سازمانی‌اش به دست آمریکایی‌ها ساخته شده بود. او در آخرین دیدار به دخترعمه‌اش، نجمه، گفته بود: «شاید برگشتی در کار نباشد.» ماجرا از این قرار بود: براساس توافق انجام‌شده، یک روز قبل از اینکه نیرو‌های انگلیسی از خلیج‌فارس خارج شوند، ایران نیرو‌های خود را به جزایر مسکونی ابوموسی و تنب‌بزرگ و جزیره غیرمسکونی تنب‌کوچک اعزام کرده بود. در روز ۹‌آذر وقتی این نیرو‌ها به ساحل جزیره ابوموسی رسیدند، فرمانده جزیره دستور پیاده ‌شدن داد و خود اولین نفری بود که در جزیره قدم گذاشت و خاکش را بوسید.
سپس نیرو‌های ایران در نقاط سوق‌الجیشی جزیره ابوموسی مستقر شدند. اما ماجرا در تنب‌بزرگ به شکل دیگری پیش رفت. در آنجا وقتی فرمانده نیرو‌ها به جزیره وارد شد، با بلندگو به شرطه‌ها و ساکنان جزیره این پیام ابلاغ شد که آن‌ها در امنیت کامل هستند. بالاخره تعدادی از شرطه‌ها با بلندکردن هر دو دست از پاسگاه خارج شدند و فرمانده سوزنچی، به همراه سه نفر دیگر به جلو حرکت کرد. اما ناگهان صدای رگبار مسلسل در فضا پیچید. فرمانده سوزنچی، مهناوی‌یکم حبیب‌کهریزی و ناوی آیت‌خانی همان‌جا به شهادت رسیدند. بعد از زدوخوردی که در ادامه بین نیرو‌های ایرانی و اشغالگران پیش آمد، پرچم‌های ایران بر ارتفاعات جزیره نصب شد تا پس از نزدیک هشتاد سال، این جزایر، تحت حاکمیتِ برحق ایران قرار بگیرند.

امیر دریا‌دار احمدعابدیان از عملیات بازپس‌گیری جزایر سه‌گانه می‌گوید
رضا را ناجوانمردانه به شهادت رساندند
امیر دریادار «احمد عابدیان» در ابتدای دهه‌۵۰ هم‌دوره‌ای و هم‌خدمتی شهید سوزنچی بوده است. این آشنایی سبب می‌شود که او بعدها کتاب «خلیج همیشه فارس» را به رشته تحریر در‌آورد و در آن ماجرای باز‌پس‌گیری جزایر سه‌گانه و چگونگی شهادت «شهید رضا سوزنچی‌کاشانی» به همراه دوتن دیگر از هم‌رزمانش را روایت کند. او همچنین پژوهش کاملی درباره پیشینه تشکیل نیروی دریایی در ایران (از دوره باستان تاکنون) انجام داده که حاصل این پژوهش در کتاب «تاریخچه نیروی دریایی ایران» آمده است؛ بنابراین به پشتوانه همین اطلاعات در صحبت‌هایش از «رضا سوزنچی‌کاشانی» به‌عنوان نخستین شهید نیروی دریایی در مشهد نام برده است. سطر‌های پیش‌رو به گفت‌وگوی با او، شرح روایتش از ماجرای بازپس‌گیری جزایر سه‌گانه و شهادت رضا‌سوزنچی کاشانی اختصاص دارد.
ناخدایکم احمد‌عابدیان پیش از هر چیز با اشاره به تاریخچه جزایر سه‌گانه ایران چنین توضیح می‌دهد: «این جزایر که شاه‌راه اقتصادی ایران محسوب می‌شوند، در سال‌۱۸۹۱‌میلادی، به اشغال انگلستان درآمدند و این اسارت هشتاد سال به درازا کشید تا اینکه در سال‌۱۹۷۱‌میلادی دوباره به آغوش وطن بازگشتند. این اتفاق فرخنده میسر نمی‌شد مگر با رشادت‌های نیرو‌های دریایی ایران در آن دوره که خون سه شهید، گلِ آزادی‌اش را آبیاری کرد.»
عابدیان ادامه می‌دهد:‌ «‌ما آن دوران در پادگان آموزشی و رزمی «خسروآبادِ آبادان» که پایگاه دوم نیروی دریایی در خرمشهر محسوب می‌شد، خدمت می‌کردیم. رضا را چندباری همان‌جا دیده بودم. در هنگام کار، یک نظامی منضبط و جدی اما مهربان و گشاده‌رو بود. هرگز فکر نمی‌کردم روزی نامش به‌عنوان سرباز شهید در بازپس‌گیری بخشی از خاک وطن جاودانه شود و من هربار با تکرار نامش به او افتخار کنم.» این امیر بازنشسته در ادامه، وضعیت جزایر سه‌گانه ایرانی را این‌طور روایت می‌کند: «یک‌سال پیش از آن عملیات، ایران بر سر بازگرداندن جزایر سه‌گانه‌اش، مذاکراتی با نماینده بریتانیا انجام داد. بریتانیا که در آن دوره شیخ‌نشینان عربی را در جزایر سکنا داده بود، به‌شکل سوری این موضوع را پذیرفته بود، اما هیچ‌گاه اقدامی برای بازگرداندن آن انجام نمی‌داد. برای همین ایران ناچار شد این سه جزیره را در یک اقدام نظامی پس بگیرد. این عملیات که کاملا سری بود و تنها مقامات رده بالای نظامی از آن آگاه بودند، ۸‌آذر‌۱۳۵۰ با محاصره بی‌صدا و مخفیانه جزایر شروع شد. پایگاه خرمشهر نیز از چند روز قبلش در آماده‌باش نظامی قرار گرفته بود و ما به خانه هایمان نمی‌رفتیم. ساعت6صبح سه‌شنبه، ۹‌آذر‌۱۳۵۰، جزایر محاصره شدند. ساکنان جزیره که از قدرت نظامی ایران آگاه بودند، مقاومتی نکردند و پرچم سفید بالا بردند. البته پیش از آن، از مردم که جمعیتشان در تنب بزرگ از سیصد نفر تجاوز نمی‌کرد، خواستیم عکس‌العملی‌ نشان ندهند. حتی با بالگرد اعلامیه پخش کردیم که آنان در امنیت کامل قرار دارند. همین شد که جزایر بدون درگیری و با فاصله چند دقیقه از یکدیگر پس گرفته شدند. در این بحبوحه که به نظر می‌رسید همه‌چیز تمام شده است، یکی از پاسگاه‌ها در تنب بزرگ که چند پلیس تابعِ شیخ شارجه در آن حضور داشتند، با اینکه در ابتدا تسلیم شده بودند، کار را به درگیری کشاندند و زمانی که نیرو‌ها اسلحه خود را زمین گذاشته بودند، ناجوانمردانه شروع به بستن رگبار کردند. البته ما هم مقابله‌به‌مثل کردیم، اما شهید سوزنچی و دو همراهش که در پیش همه نیرو‌ها ایستاده بودند، در این مقاومت به شهادت رسیدند. البته این کار آنان بدون پاسخ نماند و چند دقیقه بعد پرچم ایران بر بالای سه جزیره به اهتزاز درآمد.»

بولوار «رضا» در احمدآباد به یاد شهید رضا سوزنچی نام‌گذاری شده است
خیلی از ما ممکن است هر روز گذرمان به بولوار رضای مشهد بخورد و از آن رد شویم و خیال کنیم منظور از اسم رضا، امام‌رضا(ع) است؛ اما در تابلوهای شهری و حتی رسم‌الخط روزنامه‌ای و دیگر مکتوبات، وقتی منظور امام‌رضا(ع) است، این نام با همه پسوندها و پیشوندهایش کامل نوشته می‌شود. شاید جالب باشد که بدانید منظور از نام رضا در بولوار رضای احمدآباد، شهید رضا‌سوزنچی است. به گفته خانواده شهید، کمی بعد از جان‌فشانی رضا، خیابان‌ها و بولوار‌هایی در مشهد و دیگر شهر‌ها به اسم او نام‌گذاری شدند؛ حتی نام یکی از جزیره‌های جنوبی به اسم او رقم خورد. اما در گذر زمان، همه این مکان‌ها تغییر نام پیدا ‌کردند. به گفته خواهران و همسر شهید، خیابان «رضا» در بولوار احمدآباد، ابتدا به نام سرگرد‌رضا‌سوزنچی بوده است، اما اول و آخرش برداشته می‌شود و فقط رضایش باقی می‌ماند. گرچه بعد از انقلاب، مسئولانی از بنیاد شهید، چندبار با پدر رضا‌سوزنچی دیدار داشته‌اند و در مراسم‌ مختلف به احترام، پیش از نام سوزنچی، پیشوند شهید آورده شده، اما هیچ‌وقت عنوان شهید به‌طور رسمی به این فرمانده نیروی دریایی داده نشده است.

با خاطرات ناو‌سروان سیدعلی کاظمی، از ماجرای جنگ یک‌روزه برای سه جزیره
ما یکی از 5 راه اقتصادی جهان را پس گرفتیم
ناوسروان «سیدعلی‌کاظمی» کسی است که در آن روزگار به‌عنوان یک درجه‌دار در عملیات بازپس‌گیری جزایر شرکت داشته است. او درباره شهید سوزنچی و حوادث ۹‌آذر سال‌۱۳۵۰ می‌گوید: «شهید سوزنچی را از نزدیک می‌شناختم. از سال1349 تا آن لحظه که قرار شد هردو در یک عملیات مهم نقش داشته باشیم. آن روز، تقدیر دست مرا کشید و به سمت ابوموسی برد و او را به تنب بزرگ کشاند. ما نخستین گروه تفنگ‌داران نیروی دریایی بودیم که به‌صورت ویژه برای بازپس‌گیری جزایر سه‌گانه آموزش دیده بودیم. تا پیش از ما نیروی دریایی تفنگ‌داری نداشت.»
سیدعلی‌کاظمی ادامه می‌دهد: «روز پیش از عملیات به بندرعباس رفتیم و از آنجا خودمان را با «هاورکرافت» به بندر لنگه رساندیم. شب را در بندر لنگه ماندیم و ساعت4:30صبح فردا به سمت جزایر حرکت کردیم. آن روز‌ها این جزایر در اختیار انگلستان بود و استعمار پیر بهره اقتصادی‌اش را می‌برد.»
به گفته این نظامی، شهید سوزنچی ابتدا قرار بوده است به جزیره ابوموسی برود، زیرا نامش در فهرست تقسیمات به‌عنوان فرمانده سربازان در جزیره ابوموسی نوشته شده بوده، اما مثل فردی که شهادت به او الهام شده است، ناگهان تصمیمش را عوض می‌کند و به جزیره تنب‌بزرگ می‌رود: «روزی که ما مستقر شدیم، متجاوزان هنوز در جزیره و در پاسگاه بودند. جزیره تسلیم شده بود و تعدادی سرباز هم در پاسگاه بودند اما حرکتی نمی‌کردند، رئیس پاسگاه اصرار داشت که برای تخلیه جزیره اول شیخ شارجه باید به او دستور تسلیم بدهد. شهید سوزنچی به عنوان فرمانده از آنان درخواست کرد که بیرون بیایند و خود را تسلیم کنند ولی جوابی نشنید. ناگهان از داخل اتاقک پاسگاه چندنفر شروع کردند به تیراندازی. نخستین کسی که تیر خورد، شهید سوزنچی بود. بعد مهناوی کهریزی زمین افتاد و سوم کسی که شهید شد آیت خانی بود که تیر به گوشش اصابت کرد. همه این اتفاق‌ها در عرض چند ثانیه رخ داد. بچه‌های ما بعد از این شروع کردند به دفاع و توانستند پاسگاه و همه جزایر را بگیرند.»
به عقیده ناوسروان کاظمی قصه جزایر سه‌گانه با دیگر جنگ‌ها متفاوت است: «ما دنبال کشورگشایی نبودیم. ما رفته بودیم تا آنچه را که حق کشورمان است، پس از نزدیک به یک قرن از چنگال استعمار خارج کنیم. این جزایر اهمیت سوق‌الجیشی داشتند؛ زیرا شاه‌راه حیاتی اقتصادی ایران از میان این سه می‌گذرد. همچنین این راه یکی از پنج راه مهم تجاری جهان است. همه کشتی‌ها از همان ابتدا باید از راه بین این سه جزیره عبور کنند و خود را به آب‌های آزاد برسانند؛ همچنین امروزه که دو‌سوم نفت مورد‌نیاز صنایع اروپای غربی باید از تنگه هرمز بگذرد، اهمیت این جزایر بیش از پیش روشن می‌شود و کافی است که یک دولت بر این جزایر دست یابد و راه صدور نفت را از خلیج‌فارس ببندد؛ بنابراین این سه جزیره بیش از هر چیز دارای اهمیت راهبردی و نظامی هستند. مطمئن باشید اگر این سه جزیره بازپس گرفته نمی‌شدند، باید پس از مدتی قشم را هم مانند بحرین تقدیم استعمار می‌کردیم و امروز هیچ‌چیز برای خودمان نداشتیم.»

از سوی انجمن توسعه گردشگری چهارباغ صورت گرفت؛ برگزاری مراسم گرامیداشت شهید راه آزادی جزایر سه گانه خلیج فارس

برای حفظ جزایر خلیج‌فارس ۳شهید دادیم +عکس اهتزاز پرچم ایران در جزیره بوموسی

52 سال قبل 4 ایرانی در روز بازپس‌گیری جزایر سه‌گانه به شهادت رسیدند

چهار تن در روز بازپس‌گیری جزایر سه‌گانه به شهادت رسیدند

پنجاهمین سالگرد بازگشت جزایر سه‌گانه به ایران

تصویری از اهتزاز پرچم ایران در جزیره بوموسی


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ | 10:14 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

شکوه شهادت در میدان

یحیی سنوار سرود رسای رستگاری را در میدان سر داد و در لباس رزم تا آخرین نفس و قطره خون با اشغالگران جنگید. همگان نوشتند که آنچه ارتش رژیم صهیونی از شهادت او منتشر کرد از قوی‌ترین، ماندگارترین و اصیل‌ترین روایت‌های تاریخ فلسطین است

جوان آنلاین: بیش از یک سال بود که ارتش صهیونیستی با کمک امریکا نتوانستند یحیی السنوار، رهبر جدید حماس و مغز متفکر عملیات «طوفان الاقصی» را که ضربه جبران‌ناپذیری بر هیمنه این رژیم وارد کرده بود، پیدا کنند، روز پنج‌شنبه بر حسب اتفاق و در یک درگیری تن به تن در شهر رفح، نظامیان اشغالگر السنوار را به شهادت رساندند. تصاویر منتشر شده از پیکر خونین او با لباس رزمی و در خط مقدم مبارزه با دشمن و در میان آوار یک ساختمان که هدف گلوله تانک اسرائیلی قرار گرفت، همه ساخته‌های دروغین سران تل‌آویو را که مدعی بودند او تحت محافظت شدید امنیتی و در تونل‌ها زندگی می‌کند بر باد داد و ثابت کرد که برخلاف سران تل‌آویو، رهبران مقاومت میدان را ترک نکرده‌اند؛ اقدامی که دشمن اشغالگر آن را ضربه بزرگ به حماس اعلام کرد، اما رهبران فلسطین اعلام کردند که ترور‌های وحشیانه مقاومت را تضعیف نکرده و از مسیر مبارزه باز نمی‌دارد.

به گزارش «جوان»، درحالی که مقامات رژیم صهیونیستی در یک سال گذشته تعدادی از فرماندهان و رهبران ارشد حزب‌الله لبنان و حماس را ترور کردند، با این حال همیشه نام یک شخصیت برجسته در سرلیست ترور‌های اسرائیل به چشم می‌خورد که تنها ترور او می‌توانست صهیونیست‌ها را ارضا کند. ارتش اسرائیل با وجود تجهیزات گسترده و فناوری مدرن، باریکه کوچک غزه را زیر و رو کرد تا شاید اطلاعی از مخفیگاه یحیی السنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس کسب کند، اما این تلاش‌ها بی‌ثمر بود و در دومین سال درگیری‌ها بین حماس و ارتش اشغالگر، صهیونیست‌ها آنچه را که در زیر زمین جست‌وجو می‌کردند در کمال تعجب، روی زمین یافتند.
رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی عصر پنج‌شنبه در خبری اعلام کرد که السنوار در یک عملیات درگیری در شهر رفح، در جنوب غزه به شهادت رسیده است. ارتش اسرائیل نیز در بیانیه‌ای اعلام کرد نظامیان این رژیم نه در یک عملیات از پیش برنامه‌ریزی‌شده، بلکه به‌صورت تصادفی در درگیری با گروه‌های مقاومت فلسطین در منطقه «تل‌السلطان» در جنوب غزه، السنوار را به شهادت رسانده‌اند. مقامات اسرائیلی می‌گویند که یک جوخه آموزشی ارتش در حال گشت‌زنی در جنوب غزه بود که سربازان با گروه کوچکی از مبارزان فلسطینی برخورد کردند و با پشتیبانی پهپاد‌ها با آن‌ها درگیر شدند. در یک تبادل آتش، پس از شلیک گلوله توپ به ساختمانی که شبه‌نظامیان در آن پناه گرفته بودند، سه مبارز فلسطینی شهید شدند. پیکر السنوار برای آزمایش «دی‌ان‌ای» به سرزمین‌های اشغالی فرستاده شد و رسانه‌های رژیم صهیونیستی دیروز گفتند که اولین آزمایش انجام شده تأیید می‌کند که السنوار شهید شده است، چیزی که مقامات حماس هم آن را روز جمعه تأیید کردند.
خلیل الحیه، نایب رئیس دفتر سیاسی حماس در نوار غزه گفت: «ما شهادت یحیی السنوار را به امت عربی و اسلامی تسلیت می‌گوییم، اما حماس با شهادت السنوار تضعیف نخواهد شد. السنوار یک قهرمان شهید است که تا آخرین لحظه حیات خود رو در روی ارتش رژیم اشغالگر ایستاد. حماس تا زمان تشکیل کشور فلسطین در تمام خاک فلسطین به پایتختی قدس به فعالیت و تلاش خود ادامه خواهد داد. خون شهدا مسیر را برای ما روشن خواهد کرد و انگیزه‌ای برای پایداری و ثبات خواهد بود.»

آخرین لحظات زندگی السنوار
السنوار که تمام عمر خود را در زندان‌های اسرائیل (۲۲ سال) یا در میدان نبرد سپری کرد تا آخرین لحظه نیز دست از مبارزه برنداشت. پهپاد‌های ارتش صهیونیستی فیلمی را از آخرین لحظات شهادت السنوار منتشر کرده‌اند که نشان می‌دهد او چیزی شبیه به یک چوب‌دستی را به سمت پهپاد پرتاب می‌کند و ویدئو در این لحظه به پایان می‌رسد. نیرو‌های اسرائیلی مدت کوتاهی پس از آن، ساختمان را با آتش تانک ویران کردند که در پی آن، فرد مذکور کشته شد که هویتش بعدتر یحیی السنوار اعلام شد. برخلاف ادعا‌های پیشین رژیم صهیونیستی درباره استفاده السنوار از اسرا به عنوان سپر انسانی، «گلگتز» رادیو ارتش اسرائیل گزارش کرد السنوار در حالی که لباس نظامی به تن داشت و در خط مقدم با نظامیان اسرائیلی می‌جنگید به شهادت رسید. انتشار این تصاویر در میان آوار یک ساختمان که هدف گلوله تانک اسرائیلی قرار گرفت، همه ساخته‌های دروغین سران تل‌آویو را که مدعی بودند او تحت محافظت شدید امنیتی و در تونل‌ها زندگی می‌کند، بر باد داد و ثابت کرد که برخلاف سران تل‌آویو، رهبران مقاومت نیز همانند سایر مردم عادی برای دفاع از سرزمین خود در میدان حضور دارند. تصاویر آخرین لحظات السنوار بسیاری را در جهان متحیر و متعجب کرد که شخصیتی در این جایگاه، چگونه می‌تواند همچون یک رزمنده به مصاف نبرد تن به تن با دشمن اشغالگر برود.
سران تل‌آویو اخیراً ادعا کرده بودند که السنوار از اسرای صهیونیست به عنوان سپر انسانی برای حفظ جان خود استفاده می‌کند، اما شهادت او نشان داد که او همواره در میدان بود نه شخصیت مرموزی که صهیونیست‌ها آن را برای جهانیان ترسیم کرده بودند. السنوار از این بابت برای سران صهیونیست مهم بود که طراح و مغز متفکر عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر بود. پس از شهادت السنوار، ارتش اسرائیل سطح آماده‌باش نیرو‌های خود را افزایش داد.

سنوار: بگذار کربلای جدید شود
جو بایدن، رئیس‌جمهور امریکا که از هر جهت در کنار اسرائیل ایستاده است، از ترور السنوار استقبال کرد و مدعی شد: «این روز خوبی برای اسرائیل، برای ایالات متحده و جهان است... اکنون فرصت برای غزه بدون قدرت حماس و دستیابی به یک راه‌حل سیاسی است که آینده‌ای بهتر برای اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها به‌طور یکسان فراهم می‌کند.» خوش‌بینی بایدن برای توقف جنگ در غزه درحالی است که نخست وزیر رژیم صهیونیستی در اولین نطق خود پس از ترور السنوار با بیان اینکه حماس بر نوار غزه حکومت نخواهد کرد، جهت‌گیری خود را خطاب به مردم غزه اعلام کرد و گفت: «جنگ هنوز تمام نشده است و اسرائیل با تمام توان به عملیات خود تا بازگشت اسرا از غزه ادامه خواهد داد.»
اگرچه مقامات امریکایی و اروپایی مدعی شدند که السنوار مانع بزرگی بر سر راه توافقات آتش‌بس بود، اما منابع دیپلماتیک به روزنامه «واشینگتن‌پست» گفتند: «باوجود موافقت حماس با توافق پیشنهادی امریکا برای آتش‌بس، این نخست‌وزیر تل‌آویو بود که خواسته‌های جدید مطرح می‌کرد نه السنوار.» روزنامه وال‌استریت‌ژورنال هم در گزارشی که در بین اسرائیلی‌ها بازتاب داشته، مدعی شده پیام‌ها و نامه‌های یحیی السنوار به رهبران حماس برای مذاکرات و مسیر جنگ را به دست آورده و بخشی از آن‌ها را افشا کرده است. بر اساس این گزارش، در کل پیغام‌ها «ایستادگی» و ایمان موج می‌زند. گزارش با این بخش از نامه السنوار پایان می‌یابد: «باید در مسیری که شروع کرده‌ایم پیش برویم، یا بگذار کربلای جدیدی رخ دهد.»

واکنش‌های جهانی
برخلاف خوش‌بینی غربی‌ها به تضعیف حماس در غیبت السنوار، گروه‌های مقاومت و حامیان‌شان، شهادت السنوار را سرآغاز فصل جدیدی در مقاومت فلسطین اعلام کردند.
باسم نعیم، یکی از مقامات ارشد حماس با انتشار بیانیه‌ای گفت: «به نظر می‌رسد اسرائیل معتقد است کشتن رهبران ما، به معنای پایان جنبش ما و مبارزه مردم فلسطین است. حماس یک جنبش آزادیبخش است که نمی‌توان آن را از بین برد.» مصطفی برغوثی، دبیرکل جنبش ابتکار ملی فلسطین در گفتگو با الجزیره با اشاره به رشادت‌های السنوار گفت: «السنوار حتی در آخرین لحظه زندگی خود، اسرائیل و نتانیاهو را رسوا کرد. صهیونیست‌ها می‌گفتند او در تونل‌ها مخفی شده است، اما امروز بسیاری فهمیدند این نتانیاهو است که در تونل مخفی می‌شد.»
گردان‌های القسام (شاخه نظامی حماس) نیز در بیانیه‌ای با برشمردن موفقیت‌های نظامی السنوار در برابر دشمن اشغالگر تأکید کرد: دشمن جنایتکار اگر فکر کند که با ترور رهبران بزرگ مقاومت مانند السنوار، هنیه، نصرالله، العاروری و دیگران، می‌تواند شعله مقاومت را خاموش کند یا به عقب‌نشینی سوق دهد، دچار توهم است شهادت، بالاترین آرزوی رهبران ماست و خون آن‌ها چراغ راه رهایی و آتش متجاوزان خواهد بود و رهبران ما صد‌ها هزار مجاهد را از خود به جای گذاشته‌اند مردم و ملت ما که مصمم به مبارزه با اشغالگران صهیونیست هستند تا زمانی که فلسطین و مسجد الاقصی از آلودگی آن پاک و از سرزمین ما رانده شود، به خواست خدا.»
مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران دیروز در بیانیه‌ای گفت: «خبر ترور و شهادت مبارز نستوه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس، جناب یحیی سنوار، گرچه برای همه آزادیخواهان عالم به خصوص مردم قهرمان فلسطین دردناک و تأثربرانگیز بود، در عین حال نشانه آشکاری از توقف‌ناپذیری جنایات رژیم اشغالگر و کودک‌کش صهیونیستی است. شهید سنوار در طول حیات ارزشمند خود سال‌ها در اسارت رژیم سفاک صهیونیستی بود و پس از آن هم تا آخرین لحظه عمر پر افتخارش قهرمانانه جنگید و از پای ننشست. جهاد در تقابل با تجاوز و هدیه بخشیدن آزادی و رهایی به صاحبان حقیقی سرزمین‌های اشغالی، حرکت عظیم و هدف والایی است که با ترور و حذف قهرمانان این عرصه متوقف نخواهد شد.»
سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران نیز گفت: «یحیی السنوار ترسی از مرگ نداشت بلکه در غزه در جست‌وجوی شهادت بود. او شجاعانه تا آخرین نفس در صحنه نبرد جنگید. سرنوشت او - که به زیبایی در آخرین تصویر به نمایش درآمده است- کسی را از ادامه نبرد منصرف نمی‌کند، بلکه منبعی الهام‌بخش خواهد شد برای تمامی رزمندگان مقاومت در منطقه، اعم از فلسطینی و غیرفلسطینی... شهدا تا ابد زنده‌اند، و امروز آرمان آزادسازی سرزمین‌های اشغالی فلسطین از هر زمانی زنده‌تر است.» نمایندگی ایران در سازمان ملل اعلام کرد: «وقتی مسلمانان شهید السنوار را با لباس رزم و در وسط میدان، در برابر دشمن می‌بینند، روح مقاومت تقویت خواهد شد و او الگوی نوجوانان و کودکانی می‌شود که راهش را برای آزادی فلسطین ادامه دهند.»
الازهر مصر در بیانیه‌ای گفت: «ما برای شهدای قهرمان مقاومت فلسطینیان سوگواریم که به دست جنایتکاران صهیونیستی هدف قرار گرفتند، افرادی که فساد و ویرانی را در سرزمین‌های عربی ما گسترش می‌دهند.» الازهر اظهار داشت: «ما تأکید می‌کنیم که شهدای مقاومت فلسطینیان مبارزان واقعی بودند که دشمنان خود را به وحشت انداختند و آن‌طور که دشمن تلاش می‌کرد آن‌ها را به تصویر بکشد، تروریست نبودند.»
از سوی دیگر، مردم اردن اعتراضات خود را از ترور السنوار با حضور در خیابان‌ها و حمایت از مقاومت فلسطین ابراز کردند. اردنی‌ها که شمار آن‌ها نیز به ده‌ها هزار نفر می‌رسید، با شعار «السنوار با تو بیعت کردیم»، خشم خود را از جنایات اسرائیل ابراز داشتند.

چرا خدا مشتی یهودی ژاندارم امریکا را بر میلیون‌ها مسلمان مسلط می‌کند؟

یحیی سنوار چهره درخشان مقاومت و مجاهدت بود

فرماندهی که تا آخرین نفس جنگید شهادت در اوج اقتدار

با شهادت یحیی سنوار تحولات منطقه به کدام سو می‌رود؟ (یادداشت روز)

اخبار ویژه

درخواست زلنسکی از غرب یا اوکراین را عضو ناتو کنید و یا بمب اتمی بدهید

شرکت‌های هواپیمایی سالانه ۳۳ هزار میلیارد تومان یارانه سوخت دریافت می‌کنند

دولت‌های حامی اسرائیل در منطقه هزینه سنگین خیانت خود را خواهند پرداخت

وداع باشکوه و حماسی مردم اصفهان با شهید حاج عباس نیلفروشان

تجلیل رهبر انقلاب از پایبندی و استقامت دختر حضرت امام(ره) به خط امام

ارتقای امنیت معیشت و تأمین حداقل نیازهای مردم از اصول دولت چهاردهم است

شهید سنوار نماد پیروی از ارزش‌های اسلام است

یحیی آمده که بماند (نگاه)

اطلاع‌رسانی در مورد محصولات غذایی تراریخته لازمه احترام به حق انتخاب مردم

افسانه سنوار

جهاد با ترور و حذف قهرمانان متوقف نخواهد شد

یادداشت‌هایی از کارشناسان منطقه:

یحیی؛ تعمید دهنده فلسطین به آزادی


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ | 9:57 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

رقص طوفان در میانه میدان؛ چگونه یحیی سنوار با شهادتش تصویری حماسی و اسطوره‌ای از انسان مبارز فلسطینی آفرید؟

یحیی سنوار بزرگ‌ترین هدیه‌ای که عمری در آرزویش بود را از خونخوارترین دشمنش گرفت، آن هم در بهترین میزانسی که می‌شد برای سکانس تولد ابدی یک اسطوره طراحی و اجرا کرد.

رقص طوفان در میانه میدان؛ چگونه یحیی سنوار با شهادتش تصویری حماسی و اسطوره‌ای از انسان مبارز فلسطینی آفرید؟

سکانش شهادت ابوابراهیم که از قضا خودِ صهیونیست‌ها با انتشار تصاویر و فیلم‌ها راوی‌اش شده بودند، آن‌قدر لبریز از حماسه بود که دوست و دشمن اذعان کردند بزرگ‌ترین حماقت رژیم صهیونیستی انتشار همین فوتیج‌ها و ویدئوهای خام لحظات پایانی حیات دنیوی سنوار بود. اکنون همه بر این واقعیت صحه می‌گذارند که سنوار با آن ویدئو یک دقیقه‌ آخری که از او باقی مانده و با مرگش، تصویری قهرمانانه به قدرت و بدایت طوفان‌الاقصی در صبح هفتم اکتبر در اذهان خلق کرد و اجازه تصویرسازی یک پیروزی بزرگ و دستاورد عظیم از این ترور بزدلانه را از ارتش اسرائیل و مقامات صهیونیستی سلب کرد. هنوز ۲۴ ساعت از خبر شهادتش نگذشته، نویسندگان و شاعران دست به قلم شده و در رثای حماسه‌ای که ابوابراهیم در محله تل‌السلطان رفح و در چند قدمی ارتش تا بن دندان مسلح اسرائیلی آفریده، شعر و قافیه ردیف می‌کنند و معترف‌اند واژه کم آورده‌اند. کارتونیست‌ها، تصویر صورت چفیه بسته‌ و چشم‌هایی که هیچ ردی از ترس و اضطراب در آن پیدا نمی‌شود و به دوربین خیره مانده را به عنوان شمایل جدید یک اسطوره طراحی کرده‌اند و ساعت به ساعت دارد بین مردم دست به دست می‌شود. حاجیان در مکه تصاویر حج‌ و طوافشان به نیابت از ابوابراهیم را منتشر کرده‌اند.

همه این اتفاقات یعنی اینکه یحیی سنوار در یک‌سالگی طوفان‌الاقصی، این بار خودش به تنهایی طوفان دیگری را رقم زده است. تصویر آن ۴۷ثانیه‌ای که پهپاد شناسایی از او منتشر کرده، حالا حالاها از جلو چشم خیلی از ما پاک نخواهد شد؛ آن نگاه نافذ لابه‌لای خط باریک چفیه، آن بازو که با مفتول بسته شده تا راه خونریزی ساعد ترکش خورده را سد کند، آن مرد شصت‌ویک ساله که در اتاقی که هنوز غبار حاصل از انفجار گلوله‌های تانک در آن فروننشسته به مبل تک‌نفره تکیه داده و یحیایی که با ته مانده قوت تن رنجورش تلاش می‌کند با پرتاب تکه چوبی، خود را از وِز رِز پهپاد مزاحمی که خلوت لحظات عروجش را به هم می‌زند، راحت کند. این تصویر، راز و حکمت صحبت‌های چند سال پیشش را برای همه نمایان کرد، آنجا که گفته بود: «بزرگ‌ترین هدیه‌ای که دشمن می‌تواند به من بدهد این است که مرا بکشد. من با شهادت به سوی خداوند متعال می‌روم. ترجیح می‌دهم با گلوله و موشک شهید شوم به جای اینکه با کرونا یا به خاطر سکته، تصادف و ... بمیرم».

به یقین می‌توان این چند ثانیه ویدئو از لحظات شهادت یحیی سنوار را مزد زندگی سراسر آمیخته با حماسه‌اش به حساب آورد. مردی که به معنای واقعی کلمه «غیور» بود. نسبت به وطنش، دینش و قبله‌اش غیرت به خرج می‌داد. سه سال پیش و پس از عملیات «سیف‌القدس» به صهیونیست‌ها هشدار داد باید از مسجدالاقصی و قدس فاصله بگیرند وگرنه مقاومت فلسطین با تمام قوا برای ریشه کردنشان به پا خواهد خاست. وقتی دید دشمن بی‌اعتناست، بلای «طوفان الاقصی» را بر سرشان نازل کرد، ۷۰سال به عقب برگرداندشان و آن‌ها را وارد معادله مرگ و زندگی کرد.

چیزهایی نیز که همراهش بود نشان می‌داد یک رزمنده عارف است، دستی بر آسمان دارد و دستی بر سلاح، مجاهد روز است و زاهد شب. غیر از تفنگ و حمایل خشاب، عطر، تسبیح، برگه اذکار روزانه و ناخن‌گیر در جیب دارد که یعنی مبارزه‌اش نیز در پیوند کامل با زندگی است. در واقع زندگی‌اش سراسر مبارزه است. نمی‌شود این دو را برای او از هم جدا کرد. رهبری است که مثل مردم معمولی پا روی زمین دارد ولی جمجمه‌اش را به خدا سپرده است. روی همین حساب هم بود که خودِ اسرائیلی‌ها هم باور نمی‌کردند آن رزمنده‌ای که دارد از داخل ساختمانی در رفح به سمتشان شلیک می‌کند، رهبر شاخه سیاسی و نظامی حماس باشد. به همین خاطر هم دیدیم خودشان معترف‌اند روز پس از به شهادت رساندن سنوار، سراغ پیکر کشته شده‌ها رفته‌اند و از سر اتفاق، تشابه سیمای رزمنده زیر آوار قسام با رهبر حماس توجهشان را جلب کرده است.

هر چه که بود، حالا اندک تردیدها نیز در مورد این قهرمان فلسطین کنار رفت و سنوار با مرگ سرخش نوار تمام بدگویی‌ها و شایعات را نیز در مورد خود به هم پیچید. متولد ۱۹ اکتبر ۱۹۶۲ در نوار غزه، ۲۳ سال از عمرش را در زندان‌های رژیم صهیونیستی سپری کرد، آن دوران را به شناختن بیشتر صهیونیست‌ها گذارند، در اکتبر ۲۰۱۱ آزاد شد و رفت پی اینکه ۱۲ سال بعد طوفان را به خانه عنکبوت بیندازد و ساعت صفر عملیاتی را در هفتم اکتبر اعلام کرد که در نهایت منجر به زوال غده سرطانی منطقه خواهد شد. جهان از این به بعد، اکتبر را با ابوابراهیم به خاطر خواهد آورد.

شهادت ۲ رزمنده حزب الله لبنان

چرا اسرائیل بر ترور «یحیی السنوار» اصرار دارد؟

شهادت جوان فلسطینی در جنین/ بازداشت ۶۲۸۵ فلسطینی در ۱۱۱ روز

نتانیاهو بایدن را به باد انتقاد گرفت

معاون عملیات سپاه: سنتکام اداره امور رژیم صهیونیستی را به عهده گرفته است

سیدحسن خمینی: شهادت حماسی یحیی سنوار، صفحه‌ای جدید در تاریخ مبارزات ملت فلسطین گشود

امیر سرتیپ عزیز نصیرزاده: عروج قهرمانانه یحیی سنوار نشانه تداوم جهاد فی سبیل‌الله است

روایتی بدون واسطه از شهید سید حسن نصرالله از امدادهای غیبی جنگ ۳۳ روزه

وزیر دفاع آمریکا: احتمالا نقشی در ایجاد ثبات در غزه خواهیم داشت

نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی: شهادت سنوار انگیزه بیشتری به مجاهدان فلسطینی در مقابله با اشغالگری می‌دهد

· سفیر کشورمان در تفلیس خبر داد؛ انتقال ۱۷ زندانی ایرانی از گرجستان به داخل کشور

· فرمانده کل ارتش: خون پاک یحیی سنوار آتش خشم مدافعان جبهه مقاومت را شعله‌ورتر می‎‌کند

· لاریجانی: ترور «شهید سنوار» جریان مقاومت را گسترش می‌دهد/ مشارکت آمریکا بدون تاوان نیست

· جلالی: موافقت‌نامه جامع ایران و روسیه در سفر دوجانبه امضا می‌شود، نه حاشیه اجلاس بریکس

· امیر سرتیپ عزیز نصیرزاده: عروج قهرمانانه یحیی سنوار نشانه تداوم جهاد فی سبیل‌الله است

· عارف: شهید سنوار مردانه ایستاد و به شهادت رسید

· رئیس ستاد کل نیروهای مسلح: دشمن صهیونیستی بداند به پایان عمر خود نزدیک شده است


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ | 9:50 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

زورگیری تا جنایت!

​​​​​​​دزد ۴۷ ساله‌ای که چندین سال از عمر خود را پشت میله‌های زندان گذرانده بود، این بار برای سرقت مقداری طلا، زن ۶۸ ساله‌ای را در مشهد خفه کرد اما خیلی زود ردزنی‌های اطلاعاتی کارآگاهان با هدایت مستقیم سرهنگ محمدرضا فدائیان (رئیس پلیس آگاهی مشهد) و با صدور دستورهای ویژه قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد) آغاز شد و عامل جنایت به چنگ قانون افتاد. به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این مرد که به شدت ابراز پشیمانی می‌کرد و مدعی بود هیچ گاه در زندگی پشتیبان و راهنمایی نداشته است به سوالات خبرنگار روزنامه خراسان درباره سرگذشت خود و ماجرای زورگیری تا جنایت را پاسخ داد. آنچه می‌خوانید نتیجه گفت و گوی یک ساعته با این دزد خطرناک است که به خاطر پنهان کردن برخی حقایق زندگی مدام دچار تناقض گویی می‌شد و با جمله «به خاطرم نمی‌آید!» راه گریز از پاسخ را باز می‌گذاشت.
چند سال داری؟ متولد ۱۳۵۶ هستم.
درس هم خوانده ای؟ تا چند کلاس ابتدایی تحصیل کردم.
چرا؟ علاقه‌ای به درس و مدرسه نداشتم.
شغل پدرت چیست؟ او کارمند ...(یکی از ادارات دولتی) بود و مادرم نیز خانه داری می‌کرد.
چند خواهر و برادر داری؟ ۲خواهر و۳ برادر دارم.
آن‌ها هم مانند تو زندگی آشفته‌ای دارند؟ نه! پدرم از نظر مالی به آن‌ها می‌رسید. زندگی همه آن‌ها خوب است و اوضاع مالی مناسبی دارند.
متاهلی؟بله! یک پسر نوجوان دارم که در دبیرستان ترک تحصیل کرد و دیگر به مدرسه نرفت چون به فوتبال علاقه زیادی داشت. یک دختر جوان هم دارم که چندماه قبل ازدواج کرد.
معتادی؟ بودم اما از یک سال قبل دیگر مصرف نمی‌کنم!
چه شد که معتاد شد؟ پدرم به شیره و تریاک اعتیاد داشت یعنی در خانواده با مواد مخدر بیگانه نبودم از سوی دیگر هم فشار‌های زندگی مرا به سوی اعتیاد کشاند.
اولین بار با چه کسی و در کجا مواد مصرف کردی؟ با یکی از نزدیکان همسرم شیره مصرف کردم. آن روز سرما خوردگی داشتم که به من پیشنهاد مصرف شیره را داد تا زودتر به بهبودی برسم!
چرا بعد از آن ادامه دادی؟چون احساس لذت کردم و بعد به صورت تفریحی مواد مخدر می‌کشیدم. فکر می‌کردم من مانند دیگر ان نیستم و اراده قوی دارم. از طرف دیگر هم هیچ گاه تصور نمی‌کردم که با همین مصرف تفریحی معتاد می‌شوم ولی به قول معروف خیلی زود دیر شد!
گفتی به خاطر فشارهای زندگی معتاد شدی؟ نمی‌دانم! بالاخره فشارهای زندگی و تفاوت‌هایی که پدرم بین فرزندانش قائل بود هم بسیار تاثیر داشت.
از چه زمانی به مصرف مواد مخدر صنعتی (شیشه)آلوده شدی؟ نمی‌دانم! به خاطر ندارم!
چند سال قبل ازدواج کردی؟ حدود۳۰سال قبل!
با همسرت چگونه آشنا شدی؟ با جوانی به نام «مجتبی» دوست بودم که یک روز او دختر خاله اش را به من معرفی کرد که دختر خوبی است. من هم به خواستگاری‌اش رفتم.
چند وقت نامزد بودید؟ حدود۲ سال در عقد بودیم که بعد ازدواج کردیم و زندگی مشترکمان آغاز شد.
آن زمان چه شغلی داشتی؟من بعد ازترک تحصیل شاگرد آرایشگری شدم و در واقع آرایشگر بودم.
الان هم همین شغل را داری؟نه! بعد از ازدواج به قهوه فروشی روی آوردم و به مدت ۵سال قهوه می‌فروختم ولی چون اجاره مغازه نمی‌دادم، پدر زنم مرا از مغازه‌اش بیرون انداخت ولی بیشتر سال‌های عمرم را بیکار بودم.
پس چگونه مخارج زندگی را تامین می‌کردی؟ همسرم در خانه‌های مردم کار می‌کرد. او کارهای نظافتی منازل را انجام می‌داد و مخارج زندگی را هم می‌پرداخت.
ماجرای زورگیری چه بود؟حدود۲۰سال قبل زمانی که دخترم ۳ماهه بود، یک شب بعد از مصرف شیشه به سوی منطقه گلشهر مشهد حرکت کردم. چون واقعا برای تامین هزینه‌های اعتیادم دچار مشکل بودم. آن جا درکنار خیابان پسرجوانی را دیدم و گوشی را از او زور گیری کردم.
چاقو هم داشتی؟ به خاطر ندارم!
چندسال زندان بودی؟ به خاطر همین زورگیری به تحمل۱۰سال زندان محکوم شدم ولی بعد از ۵سال به طور موقت آزاد شدم که ۳ سال نیز شامل عفو شد.
این هم سال که زندان بودی عبرت نگرفتی؟ بعد از آزادی دوباره به دنبال شیشه رفتم و تا ۲سال قبل شیشه مصرف می‌کردم! ازسوی دیگر هم بیکاری و فشار زندگی دوباره مرا به سوی خلاف سوق داد.
همسرت در این مدت تقاضای طلاق نکرد؟ نه! اوپای من ایستاد و خیلی سختی کشید.
ماجرای قتل چگونه رخ داد؟ بیکار بودم !پولی نداشتم! وقتی برق تک پوش طلای پیرزن چشمانم را گرفت دیگر وسوسه شیطانی به سراغم آمد. نمی‌توانستم ازاین طلاها چشم پوشی کنم! به همین دلیل نقشه سرقت طلای پیرزن را کشیدم. در منزل او خیلی اوقات باز بود. زمانی که وارد خانه شدم او نترسید شاید تصور نمی‌کرد من چه نقشه‌ای در سر دارم ولی در یک لحظه او را روی زمین انداختم و گلویش را فشار دادم. هنگامی که بی حرکت شد ابتدا قیچی خیاطی را برداشتم تا النگوی تک پوش را قیچی کنم اما وقتی دیدم به راحتی از دستش بیرون آمد قیچی را در کنار جسد انداختم و از خانه بیرون آمدم!
طلاها را چه کردی؟ به پسر خواهرزنم دادم که آن‌ها را فروخت و من با پول طلاهای سرقتی یک دستگاه پراید خریدم.
همسرت مشکوک نشد که از کجا این همه پول آوردی؟چرا خیلی سمج بود و مدام سوال می‌کرد ولی من جواب سر بالا می‌دادم.
پراید را از کجا خریدی؟ از یک بنگاه فروش خودرو در خیابان گاز خریدم و چند روز با آن مسافرکشی کردم.
پشیمانی؟ خیلی پشیمانم! نفهمیدم چگونه مرتکب قتل شدم. من قصد کشتن پیرزن را نداشتم فقط می‌خواستم طلاها را سرقت کنم!
ریشه خلافکاری و تباهی عمرت را در چه می‌دانی؟ اولین مقصر پدرم است، چون دستم را نگرفت و پولی به من نداد تا از فشار زندگی ام کاسته شود! از سوی دیگر هم اعتیاد موجب این زندگی فلاکت بار شد.
ولی اگر پدرت پولی به تو می‌داد خرج اعتیاد می‌کردی؟بله!به همین خاطر پدرم به من اعتماد نداشت. بالاخره خیلی از عوامل در این ماجرای تلخ موثر هستند.
چه توصیه‌ای برای افرادی داری که در شرایط تو قرارمی گیرند؟مصرف تفریحی مواد فقط یک جمله مزخرف است ،منم منم نکنید! مسیر درست زندگی را در پیش بگیرید و حتی از یک کیلومتری مواد هم عبور نکنید. فرجامی جز زندگی فلاکت بار ندارد.
بقیه اموال سرقتی را چه کردی؟من اموال دیگری را از منزل پیرزن نبردم!
اما حتی دستگاه فشار خون او هم در منزل شما کشف شده است؟بله!آن را سرقت کرده بودم!
یعنی سکه‌های طلا و بقیه اموال مورد ادعای اولیای دم را سرقت نکردی؟نه!
در این سال‌ها به ترک اعتیاد هم فکر کردی؟بله!یک بار همسرم مرا به مرکز ترک اعتیاد برد ولی ۲۸روز بعد دوباره مصرف کردم چون مادرم از دنیا رفته بود!
یعنی هرکس مادرش از دنیا برود باید «شیشه»مصرف کند؟ نمی‌دانم! وسوسه شدم.
با اولیای دم حرفی نداری؟ فقط می‌خواهم مرا ببخشند!از نظر مالی تحت فشار بودم،پشیمانم!
آخرین کلام؟کاش روزی که مواد مخدر را به من تعارف کردند، توان «نه» گفتن را داشتم.حالا هم می‌ترسم همسرم از من طلاق بگیرد! اگرچه می‌دانم فرزندانم تا چه حد خجالت زده و شرمگین می‌شوند. به خاطر سرقت طلا زندگی‌ام را نابود کردم.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ | 9:42 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سنوار احیای یک افسانه/ رقص اندر خون خود مردان کنند

سنوار احیای یک افسانه/ رقص اندر خون خود مردان کنند

اگر شالی که به صورت بسته بود باز می‌کرد و به دوربین آن ریزپرنده خیره می‌شد، احتمالا اپراتور از شوق پیدا کردن زنده یحیی، به او شلیک نمی کرد. اما سنوار انتخابش را کرده بود .

به گزارش خبرگزاری تسنیم، بهراد رشوند نوشت؛ حیرت آور! شبیه یکی از سکانس‌های فیلم‌های حماسی هالیوود بود،ریز پرنده‌ای وارد ساختمان نیمه ویران می‌شود، قهرمان قصه، بی آنکه رمقی ‌داشته باشد،به دوربین پهپاد خیره می شود، نه خودش را به مردن زد و نه تسلیم شد.

دست راستش از ساعد شکاف بزرگی خورده بود اما یک تکه چوب در دست چپش داشت هنوز.

مرد می دانست آخرین ثانیه‌های زندگی اش است و خودش پایان بدن خاکی اش را انتخاب کرد.

اگر شالی که به صورت بسته بود باز می‌کرد و به دوربین آن ریزپرنده خیره می‌شد، احتمالا اپراتور از شوق پیدا کردن زنده یحیی، اگر هم می‌توانست شلیک کند به او شلیک نمی کرد. اما سنوار انتخابش را کرده بود .

دیگر نایی در بدن نداشت اما آخرین پیامش را برای کودکانی که در آن سرزمین به دنیا نیامده اند و‌ یا در گهواره اند ارسال کرد؛یحیی سنوار هیچ سلاحی در دست نداشت اما همان یک تکه چوب را به نمایندگی همه ‌ نداشته هایشان در یک جنگ‌ نا برابر ، پرتاب کرد و احتمالا چند ثانیه بعدش هم کار تمام شد.

آنکه انسوی دوربین نشسته بود نمی دانست به سر چه کسی شلیک کرد اما سنوار می دانست آخرین لحظان زندگی اش در حال ثبت و‌ ضبط است.

دیگر هیج توانی برای بلند شدن نداشت اما چوب را پرتاب کرد تا به پسران سرزمین های غصب شده پیامش را برساند ؛ ما چاره ای نداریم جز جنگیدن ولو چوب خشک برابر پهپاد مسلح!

او در یک ساختمان نیمه ویران، با انتخاب نوع شهادتش ، آخرین پیام را به عنوان فرمانده به بچه های سرزمینش مخابره کرد؛ تا لحظه آخر تسلیم نشوید .

یحیی السنوار با انتخاب نوع شهادتش ،خودش را هزاران هزار بار در اذهان همه آزادی خواهان تاریخ احیا کرد. نه تولد در اردوگاه و‌ نه سال‌های سال اسارت در زندان.

هیچکدام اینها موجب نشد که او آرام شود ، رام وضعیت نابرابر شود،تسلیم شود و همانند عرفات یک روز بگوید؛ خسته شدیم، جنگ دیگر بس است.برای او پایان جنگ روزی بود که زمین از دست رفته به ساکنان اصلی آن سرزمین برگردد.
سنوار از 7 اکتبر 2023 تا 17 اکتبر 2024 در غزه ماند.

پا پس نکشید. فرار نکرد. فرماندهی کرد و لحظه پایان را هم خودش به انتخاب خویشتن برگزید.

یحیی السنوار را تاریخ به خاطر خواهد سپرد با دست قطع شده اش. با نگاه خیره و شجاعانه اش به ریز پرنده قاتل، با تکه چوبی که آخرین سلاحش بود، با آخرین حرکت بدنش که با همه توان چوب را به سمت پهپاد پرتاب کرد.
با گلوله ای که به شقیقه اش شلیک شد و تصویری جاودانه از او ساخت.

او با این پایان ، راه آغاز را به کودکان فلسطینی یاد داد. نترسید، تسلیم نشوید و تا آخرین قطره توان‌تان بجنگید.شاید برای بعضی از ما این واژه‌ها از فرط تکرار تهی از معنی اولیه و‌ ارمانی‌اش شده باشد اما برای آنان که در خون خود غلتی زدند نه .

یحیی السنوار تمام نشد، ارتش غاصب با پخش آن ویدئو بزرگ‌ترین خدمت را به کودکان فلسطینی کرد. آنها حالا می دانند ‌وقتی از افسانه سنوار برایشان می‌گویند دقیقا از چه چیزی حرف می زنند؛مردی که یک رسانه اسراییلی با نشان دادن این فیلم برایش نوشت؛ تا لحظه آخر جنگید.

شبیه دو امدادی بود، سنوار «چوب» را به نفر بعدی داد، اما حرمله‌های تل السلطان رفح نفهمیدند و فاتحانه این فیلم را منتشر کردند

تاریخ با همین فیلم چندثانیه ای بیاد خواهد آورد‌ و شهادت می‌دهد؛چگونه فرزندان فلسطین با یک تکه چوب، برابر ریزپرنده قاتل، ایستادگی کردند و جنگیدند. این سند بماند برای روزی که قدس آزاد شد. روزی که تاریخ به یاد بیاورد چه کسانی همه آسایش و 60 سال زندگی خویش را به پای این آزادی ریختند و شاید مولانا این صحنه را دیده بود که 10 قرن پیش گفت ؛

رقص و جولان بر سرِ میدان کنند
رقص اندر خونِ خود مردان کنند
چون رهند از دستِ خود دستی زنند
چون جهند از نقصِ خود رقصی کنند

شبیه یک فیلم هالیوودی بود. حیرت آور و باور نکردنی و این کمترین مزد مجاهدت های مرد جنگی اعراب بود؛ یحیی السنوار.

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل

اخبار روز سیاسی

امام خامنه‌ای با ابراز تسلیت شهادت سنوار: حماس زنده خواهد ماند

قالیباف: نبرد شهید سنوار و برادرانش در جبهه مقاومت ادامه دارد

گزارش| ماجرای تأخیر در پرداخت مطالبات گندمکاران چیست؟

مومنی: شهید یحیی السنوار الگویی جاودانه شد

تجاوز شبانگاهی آمریکا و انگلیس به خاک یمن

دیدار هاکان فیدان با اعضای سیاسی جنبش حماس

بقائی ادعاهای نشست سران اروپا را شدیدا محکوم کرد

الحوثی: تا پیروزی نهایی ملت فلسطین را رها نخواهیم کرد

چند ضربه موشکی و پهپادی مهم حزب‌الله به رژیم صهیونیستی

رایزنی بایدن با سران اروپایی در خصوص ترور السنوار

انتقال ۱۷ زندانی ایرانی از گرجستان به داخل کشور

محورهای سخنرانی عراقچی در نشست وزرای خارجه ۳+۳

اخبار روز بین الملل

القسام: شعله‌های مقاومت با ترور رهبرانشان هرگز خاموش نمی‌شود

۳۳ شهید و ۷۰ زخمی در جنایت جدید صهیونیست‌ها در جبالیا

حملات حزب‌الله به پایگاه و مرکز نظامی اسرائیل

حماس شهادت «یحیی السنوار» را رسما اعلام کرد

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی

مهاجرانی: «شهید سنوار» همچون اسمش زنده خواهد ماند

سردار سلامی شهادت یحیی السنوار را تسلیت گفت

پزشکیان شهادت یحیی سنوار را تسلیت گفت

اسرائیل در صورت ادامه تجاوز منتظر معجزه‌ی غزه و لبنان باشد

عارف:شهید سنوار مردانه ایستاد و شهید شد/ کنار مقاومت هستیم

سنوار احیای یک افسانه/ رقص اندر خون خود مردان کنند

درباره آخرین لحظات یحیی السنوار؛ چه تصاویری ابوابراهیم!

اخبار روز سیاسی

هشدار تصاوير ۱۶+ | رسانه‌هاي صهيونيستي با انتشار اين تصاوير مدعي ترور يحيي سنوار شدند همشهری آنلاین

واکنش صاحب خانه اي که يحيي سنوار در آن به شهادت رسيد + عکس همشهری آنلاین

درباره آخرين لحظات يحيي السنوار؛ چه تصاويري ابوابراهيم! خبرگزاری تسنیم

سوال مجري از ترامپ و پاسخ جالب او : «نمي‌خواهيد ايران به دهه ۷۰ برگردد؟» همشهری آنلاین

اولين واکنش امام جمعه تهران به ترور السنوار خبرآنلاین

نتيجه نشست شوراي امنيت درباره غزه همشهری آنلاین

حمايت تمام قد آنکارا از تهران/ ترکيه از هيچ جنگي عليه ايران حمايت نمي‌کند دنیای اقتصاد

سنوار احياي يک افسانه/ رقص اندر خون خود مردان کنند خبرگزاری تسنیم

آرزوي موفقيت ترامپ، قاتل حاج قاسم براي ايران! افکار نیوز

امضاي قرارداد همکاري انرژي اتمي ميان ايران و انگليس اقتصاد نیوز

موشک‌هاي هسته‌اي از راه رسيدند افکار نیوز

روايت رسانه صهيونيستي از مخفي کردن پيکر يحيي السنوار همشهری آنلاین

ببينيد | اولين عمليات انتقام خون يحيي سنوار در غزه خبرآنلاین

ترامپ: دنبال «رژيم چنج» در ايران نيستيم + فيلم نامه نیوز

لحظات پاياني عمر فرمانده شهيد يحيي سنوار و رشادت او در مواجهه با کوادکوپتر دشمن | ويدئو همشهری آنلاین

ترامپ: دوست دارم ايران را موفق ببينم؛ فقط نبايد سلاح هسته‌اي داشته باشند مشرق نیوز

ما پرچم سفيد را بالا نمي‌بريم و با هر چه در توان داريم از مردممان دفاع مي‌کنيم | گفتگوي يحيي سنوار در اوايل جنگ غزه همشهری آنلاین

ببينيد | لحظه کشف پيکر شهيد يحيي السنوار در جنوب نوار غزه با لباس رزمي و سلاح به دست خبرآنلاین

محتويات همراه شهيد يحيي سنوار+عکس بهداشت نیوز


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ | 9:33 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

علاّمه مجلسى رحمه اللّه از بعضى کتابهاى زیارات، نقل کرده: علی بن ابراهیم، از پدرش، از سعد اشعرى قمى، از حضرت رضا علیه السّلام روایت کرده که حضرت رضا علیه السلام فرمود: اى سعد، از ما نزد شما قبرى هست، گفتم فدایت شوم قبر فاطمه، دختر امام موسى علیه السّلام را مى فرمایى؟ فرمود:

بلى مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّهُ

آرى هرکه او را زیارت کند، درحالیکه عارف به حقش باشد، بهشت براى اوست.

چون به نزد قبر آن حضرت برسی، بالای سر، رو به قبله بایست و «سی‌ و چهار» مرتبه «الله أَکبر» و «سی ‌و سه» مرتبه «سُبْحانَ اللّٰهِ» و «سی ‌و سه» مرتبه «الْحَمْدُلِلّٰهِ» بگو، آنگاه بخوان:

% buffered00:00

00:00

صوت زیارتنامه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

السَّلامُ عَلَىٰ آدَمَ صِفْوَهِ اللهِ، السَّلامُ عَلَىٰ نُوحٍ نَبِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَى إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللهِ، السَّلامُ عَلَىٰ مُوسَىٰ کَلِیمِ اللهِ، السَّلامُ عَلَىٰ عِیسىٰ رُوحِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خَیْرَ خَلْقِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللهِ خاتَمَ النَّبِیِّینَ،

سلام بر آدم برگزیده خدا، سلام بر نوح پیامبر خدا، سلام بر ابراهیم دوست خدا، سلام بر موسی هم‌سخن خدا، سلام بر عیسی روح خدا، سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای بهترین خلق خدا، سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای محمد بن عبدالله خاتم پیامبران،

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طالِبٍ وَصِیَّ رَسُولِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا فاطِمَهُ سَیِّدَهَ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیْکُما یَا سِبْطَیْ نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَسَیِّدَیْ شَبابِ أَهْلِ الْجَّنَهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ سِیِّدَ الْعابِدِینَ وَقُرَّهَ عَیْنِ النَّاظِرِینَ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ باقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِیِّ؛

سلام بر تو ای امیرمؤمنان علی بن ابیطالب، جانشین رسول خدا، سلام بر تو ای فاطمه سرور بانوان جهانیان، سلام بر شما ای دو فرزندزاده پیامبر رحمت و دو سرور جوانان اهل بهشت، سلام بر تو ای علی بن الحسین، سرور عبادت‌کنندگان و روشنی چشم بینندگان، سلام بر تو ای محمد بن علی، شکافنده دانش پس از پیامبر؛

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبارَّ الْأَمِینَ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضىٰ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ التَّقِیَّ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِیَّ النَّاصِحَ الْأَمِینَ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ، السَّلامُ عَلَى الْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِهِ .

سلام بر تو ای جعفر بن محمد، راستگوی نیکوکار امین، سلام بر تو ای موسی بن جعفر، امام پاک و پاکیزه، سلام بر تو ای علی بن موسی‌الرضا امام پسندیده، سلام بر تو ای محمد بن علیِّ التقی، سلام بر تو ای علی بن محمّد النقی اندرزگوی امین، سلام بر تو ای حسن بن علی، سلام بر وصی پس از او.

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ نُورِکَ وَسِراجِکَ، وَوَلِیِّ وَلِیِّکَ، وَوَصِیِّ وَصِیِّکَ، وَحُجَّتِکَ عَلَىٰ خَلْقِکَ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فاطِمَهَ وَخَدِیجَهَ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ؛

خدایا درود فرست بر نورت و چراغت و نماینده نماینده‌ات و جانشین جانشینت، حجّتت بر آفریدگانت، سلام بر تو ای دختر رسول خدا، سلام بر تو ای دختر فاطمه و خدیجه، سلام بر تو ای دختر امیرمؤمنان، سلام بر تو ای دختر حسن و حسین، سلام بر تو ای دختر ولی خدا، سلام بر تو ای خواهر ولی خدا، سلام بر تو ای عمّه ولی خدا، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای دختر موسی بن جعفر؛

السَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّهِ، وَحَشَرَنا فِی زُمْرَتِکُمْ، وَأَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ، وَسَقَانا بِکَأْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طالِبٍ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ، أَسْأَلُ اللهَ أَنْ یُرِیَنا فِیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ، وَأَنْ یَجْمَعَنا وِإِیَّاکُمْ فِی زُمْرَهِ جَدِّکُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَأَنْ لَایَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ إِنَّهُ وَلِیٌّ قَدِیرٌ،

سلام بر تو، خدا بین ما و شما در بهشت شناسایی برقرار کند و در گروهتان گردمان آورد و بر حوض پیامبرتان واردمان کند و به ما با جام جدّتان، از دست علی بن ابی‌طالب بنوشاند درودهای خدا بر شما باد، از خدا خواستارم که به ما درباره شما خوشحالی و گشایش بنمایاند و ما و شما را در گروه جدّتان محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) گرد آورد و معرفت شما را از ما باز نگیرد، به راستی که او سرپرستی تواناست.

أَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ بِحُبِّکُمْ، وَالْبَراءَهِ مِنْ أَعْدائِکُمْ، وَالتَّسْلِیمِ إِلَى اللهِ راضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِرٍ وَلَا مُسْتَکْبِرٍ، وَعَلَىٰ یَقِینِ مَا أَتىٰ بِهِ مُحَمَّدٌ وَبِهِ راضٍ، نَطْلُبُ بِذٰلِکَ وَجْهَکَ یَا سَیِّدِی اللّٰهُمَّ وَرِضاکَ وَالدَّارَ الْآخِرَهَ، یَا فاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ .

به درگاه خدا به سبب دوستی شما و بیزاری از دشمنانتان و تسلیم بودن به خدا، تقرّب می‌جویم، در حال خشنودی به آن، نه با انکار و تکبّر بلکه بر پایه یقین به آنچه محمد آن را آورده و به آن خشنودم، به این امور خاطر تو را می‌خواهم ای آقای من، خدایا خشنودی‌ات و خانه آخرت را می‌خواهم. ای فاطمه درباره بهشت برایم شفاعت کن، به درستی که برای تو نزد خدا مقامی از مقامات بلند است.

اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعادَهِ فَلَا تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّهَ إِلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ . اللّٰهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ وَبِرَحْمَتِکَ وَعافِیَتِکَ، وَصَلَّى اللهُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِینَ وَسَلَّمَ تَسْلِیماً یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

خدایا از تو می‌خواهم که سرانجام کارم را به خوشبختی ختم کنی و آنچه را در آنم از دستم مگیری و هیچ نیرو و توانى نیست جز به خداى بلندمرتبه بزرگ. خدایا برای ما اجابت کن و آن را به بزرگواری و توانمندی‌ات و به رحمت و عافیتت بپذیر و درود خدا بر محمّد و همه خاندان او و بر آنان سلام، سلامی کامل، ای مهربان‌ترین مهربانان.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ | 12:4 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

احادیث منقوله از حضرت فاطمه معصومه علیهاسلام

حدیث غدیر از حضرت فاطمه معصومه علیه‌السلام

حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها از فاطمه دختر امام صادق علیه السلام، از فاطمه دختر امام باقر علیه السلام، از فاطمه دختر امام سجاد علیه السلام، از فاطمه و سکینه دختران امام حسین علیه السلام، از امّ کلثوم دختر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، از حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها نقل می‌کند که حضرت فرمودند:
اَنَسِیْتُم قَوْلَ رَسوُلِ اللهِ یَوْمَ غَدْیرِ خُمٍّ: مَنْ کَنْتُ مَولاهُ فَعَلیٍّ مولاهُ؛
آیا سخن رسول خدا صلی الله علیه وآله در روز غدیر خم را فراموش کردید که فرمود: هر که من مولای اویم، علی مولای اوست.
(علامه امینی، الغدیر، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۹۷؛ شوکانی، محمد بن علی، بدر الطالع ج۲، ص۲۹۷)
‌ •┈┈••✾••┈┈•
حدیث منزلت از حضرت فاطمه معصومه علیه‌السلام

حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها در دفاع از امامت این حدیث معروف را نیز با همان سند فاطمیّات که به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌رسید نقل کرده و فرموده است:
أنَسیتُم قَوْلَ رَسُولَ الله …: و اَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هاروُنَ مِنْ موسی؛
آیا فراموش کردید سخن رسول خدا را … که فرمود: جایگاه تو (علی) نسبت به من، مانند (جایگاه) هارون (در برابر) موسی است.
(علامه امینی، الغدیر، ج۱، ص۱۹۷و البدر الطالع، ج۲، ص۲۹۷)
‌ •┈┈••✾••┈┈•
حدیث معراج از حضرت فاطمه معصومه علیه‌السلام

حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها در این حدیث نیز با همان سند فاطمیّات از حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها نقل می‌کند که پیغمبر صلی الله علیه وآله فرمودند: «هنگامی که مرا به آسمان بردند، داخل بهشت شدم. در آنجا قصری از درّ سفید میان خالی دیدم که دارای دری بود مزین به درّ و یاقوت و روی آن پرده‌ای آویخته شده بود. وقتی سر بلند کردم، دیدم بر بالای آن نوشته‌اند: «لا اله الاّ الله ، محمد رَسُول الله، عَلیٌّ وَلیُّ القَوْم؛ خدایی جز خدای یگانه نیست، محمد رسول خداست، علی ولیّ و صاحب اختیار مردم است»، و بر پرده نوشته شده بود: «بّخّ بَخّ مَنْ مِثْل شیعَةِ عَلیّ؛ به به! چه کسی مانند شیعه علی است؟»
وقتی داخل شدم قصری از عقیق سرخ در آن دیدم که وسط آن خالی بود. این خانه نیز دری داشت که پرده‌ای مزیّن به زبرجد بر آن آویخته بود. وقتی سرم را بلند کردم، دیدم بر آن نوشته: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ، عَلیٌ وصیّ المُصْطَفی؛ محمد رسول خدا، علی وصیّ مصطفی است». بر پرده نوشته بود: «بَشِّرْ شیعَةَ عَلِیٍّ بِطِیبِ الموْلد؛ به شیعه علی بشارت بده به حلال زادگی و پاک بودن نسل».
وقتی وارد شدم، به قصری از زمرّد سبز رسیدم که زیباتر از آن را هرگز ندیده بودم، و دری از یاقوت قرمز داشت که با انواع لؤلؤ زینت شده و بر پرده آن نوشته بود: «شیعة علیّ هم الفائزون؛ شیعیان علی رستگارند». پرسیدم: دوست من جبرئیل! این کاخ از آن کیست؟ پاسخ داد: «یا مُحمد، لابن عمِّکَ وَ وَصِیِّکَ علیّ بن ابی طالب؛ ای محمد! این خانه‌ی پسر عمو و جانشین تو علی بن ابی طالب است …
(مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۷۷؛ عوالم، ج۲۱، ص۳۲۵)
‌ •┈┈••✾••┈┈•
آثار محبت اهل بیت علیه السلام در کلام حضرت معصومه علیهاسلام

حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها برای ترغیب افراد به اهل بیت علیهم السلام به بیان احادیثی پیرامون آثار محبت به حضرات معصومین علیهم السلام پرداخته که با همان سند فاطمیّات فرموده‌اند: «ألا َمَنْ مات علی حُبّ آلِ مُحَمّدٍ ماتَ شَهیداً؛ هر کس با محبت آل محمد بمیرد، شهید مرده است.
(بحرانی، عوالم العلوم ج۲۱، ص۳۲۵)
‌ •┈┈••✾••┈┈•
پاک و مطهر بودن امام در کلام حضرت معصومه علیهاسلام

امامان معصوم علیهم السلام علاوه بر طهارت و عصمت روحی، از پاکیزگی جسمانی نیز برخوردار بودند.
فاطمه معصومه سلام الله علیها از صفیه عمه پیامبر صلی الله علیه وآله نقل کرده است که هنگام تولد امام حسین علیه السلام من پرستار او بودم. پیامبر صلی الله علیه وآله فرموند: عمه جان! فرزندم را نزد من آور. عرض کردم: ای رسول خدا! من او را پاکیزه نکرده‌ام (نشسته‌ام). فرمود: عمه! تو می‌خواهی او را پاک کنی؟ خداوند او را پاکیزه و مطهّر کرده است.
(بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۴۳)
‌ •┈┈••✾••┈┈•
قم کوفه صغیره است

امام جعفر صادق علیه السّلام:
إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ أَلاَ إِنَّ لِرَسُولِ اَللَّهِ حَرَماً وَ هُوَ اَلْمَدِینَةُ أَلاَ وَ إِنَّ لِأَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ اَلْکُوفَةُ أَلاَ وَ إِنَّ قُمَّ اَلْکُوفَةُ اَلصَّغِیرَةُ أَلاَ إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِیَةَ أَبْوَابٍ ثَلاَثَةٌ مِنْهَا إِلَی قُمَّ تُقْبَضُ فِیهَا اِمْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی اِسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَی وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی اَلْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ.
خدا را حرمی است که مکه است؛ رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) را حرمی است که مدینه است و راستی برای امیر المؤمنین (علیه السّلام) حرمی است که کوفه است؛ بدانید قم کوفه صغری است؛ بدانید بهشت را هشت درب است که سه درب آن بسوی قم است؛ در آن زنی از فرزندانم بنام فاطمه درگذرد و بشفاعت او همه شیعه‌هایم به بهشت روند.
بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۲۲۸
‌ •┈┈••✾••┈┈•
قم حرم اهل البیت علیهم السلام

قَالَ الصَّادِقُ(ع): إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هوَ الْمدِینَةُ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ منْ وُلْدِی تسَمَّی فاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ. قَالَ الرَّاوِی وَ کانَ هَذَا الْکلَامُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ یولَدَ الْکاظِمُ(ع)؛
حضرت صادق(ع) فرمود: برای خداوند حرمی است که مکه باشد و برای رسول خدا(ص) حرمی است که آن مدینه باشد و برای امیرمؤمنان حرمی است که آن کوفه باشد و برای ما اهل بیت حرمی است که قم باشد. به زودی فرزندم به نام فاطمه در آن دفن می شود. کسی او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود. راوی گفت: این سخن را حضرت صادق(ع) وقتی فرمود که هنوز فرزند (امام) کاظم(ع) به دنیا نیامده بود.
(مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، چاپ اول، 1408ق، ج 1، ص 57، ح12196)
در روایت دیگری، حضرت صادق(ع) می فرماید:
اَلَا اِنَّ حَرَمِی وَ حَرَمَ وُلدِی مِن بَعدِی قُم؛
آگاه باشید که حرم من و حرم فرزندانم بعد از من، قم می باشد.
(محاسن المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، نشر اسلامیه، تهران، 1377ش، ج 1، ص 83)
روشن است اگر مراد از حرم، محل دفن باشد که هیچ یک از فرزندان معصوم حضرت صادق(ع) و همین طور خود آن حضرت در قم دفن نشده اند، پس مراد از حرم باید زنده شدن نام و نشر علوم آن حضرات باشد. این معنی به برکت حضرت معصومه(ع) در قم تحقق یافته است.

‌ •┈┈••✾••┈┈•

پاسخ سؤالات جمعی از شیعیان توسط حضرت معصومه سلام الله علیها

مسلم است که در میان فرزندان امام کاظم علیه‌السلام بعد از حضرت رضا علیه‌السلام، حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها از نظر علمی و اخلاقی در بالاترین مرتبه قرار دارند و این حقیقت از اسامی و القاب و تعریف‌ها و توصیفاتی که ائمه اطهار علیهم‌السلام از این بانوی بزرگوار نموده‌اند به روشنی آشکار است. در کتاب کشف اللئالی نسبت به جایگاه علمی حضرت بیان شده است: روزی جمعی از شیعیان به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام و پرسیدن سؤالاتی از ایشان به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم علیه السلام در مسافرت بودند سؤالات خود را به حضرت معصومه سلام الله علیها که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام شرف حضور پیدا کردند ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بودند. چون ناگزیر به بازگشت بودند، مسائل خود را مطالبه نمودند تا در مسافرت بعدی خدمت امام برسند؛ غافل از آنکه حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ پرسش‌های آنان را نگاشته بودند. وقتی پاسخ‌ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان شهر مدینه را ترک نمودند. در بین راه با امام موسی بن جعفر علیهما السلام مواجه شده ماجرای خود را بازگو نمودند. چون امام پاسخ سؤالات را مطالعه نمودند سه بار فرمودند: «فداها ابوها» پدرش فدایش. (مهدی پور، کریمه اهل بیت، ص۶۳ و ۶۴)

🌷💐🌹🌺🌸🌼💥
@kalamenur
‌ •┈┈••✾••┈┈•

سفر حضرت معصومه علیهاسلام به ایران


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ | 13:34 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها)

حضرت فاطمه معصومه(س)، بانوی والامقام اهل بیت(ع)، فرزند امام‌موسی‌بن‌جعفر(ع)، خواهر امام رضا(ع) و مدفون در قم.

حضرت معصومه(س) عالم و آگاه به مسائل اسلامی بود و از ایشان احادیثی نقل شده است. امام‌رضا(ع) از خواهر خود با لقب معصومه(س) یاد کرده است. امام‌صادق(ع)، از دفن‌شدن بانویی از فرزندانش به نام فاطمه در قم یاد کرده که به شفاعت او همه شیعیان وارد بهشت می‌شوند. برای حضرت معصومه(س) زیارتنامه‌ای از امام‌رضا(ع) رسیده است که نشان می‌دهد ایشان دارای مقام شفاعت و در نزد خدا دارای جایگاه بلندی می‌باشد.

امام‌خمینی در قصیده‌ای فاطمه معصومه(س) را معجزه امام‌کاظم(ع) و جلوه‌ای از نور پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س) دانسته است؛ نوری که مایه آبروی ممکنات است. ایشان اوصاف و کمالات فراوانی را در کنار فاطمه زهرا(س) برای فاطمه معصومه(س) نیز برشمرده که به خوبی گویای جایگاه والا و متمایز این بانوی جلیل‌القدر از خاندان پیامبر(ص) در منظومه معرفتی امام‌خمینی است.

امام‌خمینی همانند دیگر علما و بزرگان، زیارت فاطمه معصومه(س) را عبادت می‌دانست و به زیارت ایشان توجه ویژه نشان می‌داد و به ایشان توسل می‌جست و ضریح حضرت را می‌بوسید و قم را بهشت برین نامیده و وجود فاطمه معصومه(س) را موجب نورانیت و قداست آن می‌دانست.

حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) دختر امام موسی کاظم (علیه‌السلام) از امام‌زادگان مشهور و مدفون در شهر قم که دارای حرم و بارگاه و محل زیارت دوستداران اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) می‌باشد.
در سال ۲۰۱ هجری قمری وقتی مأمون عباسی حضرت امام رضا (علیه‌السلام) را به عنوان ولیعهد خود تعیین نمود و به خراسان برد، حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) برای دیدار برادر، عازم خراسان گردید، اما در راه بیمار شد و در دهم ماه ربیع الثانی، در سن بیست و هشت سالگی، در شهر قم درگذشت و به خاک سپرده شد.

برخی علت درگذشت ایشان را مسمومیت و برخی غم و اندوه ناشی از کشته شدن برادران و برادرزادگان خویش در ساوه توسط ماموران عباسی دانسته‌اند.

بنابر روایات اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) دارای شخصیتی رفیع و والا مقام است؛ به‌طوری‌که ائمه طاهرین (علیهم‌السّلام) از این بانو، با جلالت و تکریم یاد کرده‌اند و حتی پیش از ولادت آن حضرت، بلکه پیش از ولادت پدر بزرگوارش، نام او بر لسان بعضی از ائمه (علیهم‌السّلام) آمده و از مقام والای او سخن گفته‌اند.-

فاطمه(س)، دختر موسی‌بن‌جعفر(ع) ملقب به «معصومه» با برادر خود، امام هشتم، علی‌بن‌موسی(ع) از یک مادر بودند.[۱] مادر ایشان به نام نجمه[۲] یا تکتم که به «طاهره» تغییر نام یافت، بانویی بافضیلت، پرهیزگار و حق‌شناس[۳] و در دیانت، زیرکی و محاسن اخلاق ممتاز[۴] بود. تاریخ ولادت و وفات فاطمه معصومه(س) معلوم نیست و آنچه برخی در سال‌های اخیر به عنوان روز ولادت و وفات ایشان مطرح کرده‌اند، نادرست و در حقیقت تاریخی جعلی است.[۵] آنچه دراین‌باره و مستند به منابع موجود می‌توان گفت این است که حضرت با توجه به اینکه در سال ۲۰۱ق از مدینه به قصد دیدار با برادر خود امام‌رضا(ع) در مرو حرکت کرده و در همین سفر درگذشته است، سال وفات ایشان همین سال یا به احتمال ضعیف سال بعد از آن و به هرحال پیش از شهادت امام‌رضا(ع) بوده است[۶] و از آنجاکه امام‌کاظم(ع) در سال ۱۸۳ یا ۱۸۶ق به شهادت رسیده است،[۷] طبعاً ولادت فاطمه معصومه(س) پیش از آن بوده است.

لقب

مقام عصمت که عالی‌ترین مقام معنوی و پاکی است، درجاتی دارد، و در وهله اوّل بر دو گونه است: ۱. معصوم از خطاء ۲. معصوم از گناه.

حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) مانند حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در یکی از درجات عصمتند، گرچه در درجات چهارده معصوم (علیهم‌السّلام) نباشد.

روایت شده حضرت رضا (علیه‌السّلام) فرمودند «من زار المعصومه بقم کمن زارنی» [۳۰]

کسی که معصومه را در قم زیارت بکند مانند آن است که مرا زیارت کرده است. گرچه شواهد و قرائن در مورد مقام عصمت حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) بسیار است، ولی سخن فوق از امام معصوم (علیه‌السّلام) شاید اشاره‌ای باشد که حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) دارای مقام عصمت بوده است، ضمناً این سخن بیانگر آن است که: این لقب را حضرت رضا (علیه‌السّلام) به فاطمه کبری (سلام‌الله‌علیها) داده است. وگرنه نام آن حضرت معصومه نمی‌باشد.

شفیع شیعیان

اعتقاد به شفاعت انبیاء و اولیاء از ضروریات مذهب شیعه است و هیچ تردیدی در آن نیست. و بالاترین جایگاه شفاعت، از آن پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) است که در قرآن کریم از آن به (مقام محمود) تعبیر شده است. همانا دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) هم شفاعت گسترده‌ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است.

حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها)، که بعد از حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) از جهت گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به شفیعه محشر حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) نمی‌رسد. که امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) در این رابطه می‌فرماید: «تَدخل بِشفاعتها شیعتنا الجنته باجمعهم». [۳۱]

با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت می‌شوند.

عبادت

بنا به تصریح قرآن هدف از خلقت انسان چیزی جز عبادت و بندگی خداوند نیست کسانی که به این هدف مهم پی بردند در راه رسیدن به عالی‌ترین مرحله آن سر از پا نمی‌شناختند. یکی از عالی‌ترین نمونه‌های عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت، کریمه اهل بیت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) می‌باشد. او با عبادت و شب زنده‌داری هفده روزه‌اش در واپسین روزهای عمر شریفش در مدت اقامتش در منزل موسی بن خزرج، گوشه‌ای از یک عمر عبودیت و خضوع و خشوع آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاک الهی است. [۲۸]

محدثه بودن

از ویژگی‌های حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) این بود که علوم اسلام و آل محمد (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله)، آگاهی داشت و آن حضرت از جمله روایت کنندگان حدیث بود و چندین حدیث است که در سند آن‌ها نام حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) به چشم می‌خورد که علامه امینی در کتاب الغدیر به بعضی از آن‌ها استناد می‌کند مانند، عن فاطمه بنت علی بن موسی الرضا حدثتنی... «من کنت مولاه فعلی مولاه». [۲۹] نقل این احادیث حاکی از مقام علمی والای آن بانو می‌باشد

دوران کودکی

با گذشت ایام، حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) هم دوران خردسالی را پشت سر گذاشت و در این سال‌ها محل رشد آن حضرت خاندانی از علم و معرفت بود. ولی بیش از ده بهار از عمرش نگذشته بود که پدرش با زهر جفا در زندان هارون به شهادت رسید. در این ایام، تنها مایه تسلی او برادرش امام رضا (علیه‌السّلام) بود که ناگهان مامون وجود امام هشتم را از کانون خانواده جدا نمود و به اجبار به خراسان جلب کرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نموده. حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) دوری یک ساله فراق برادر را تحمل کرد.

زندگی‌نامه

تاریخ‌های ولادت و وفات فاطمه معصومه مشخص نیست و نخستین کتابی که در آن، تاریخی ذکر شده است، نورالآفاق نوشته جواد شاه‌عبدالعظیمی است[۱] که در سال ۱۳۴۴ق منتشر شد.[۲] در این کتاب، تاریخ ولادت حضرت معصومه ۱ ذی‌القعده سال ۱۷۳ق و تاریخ وفات او ۱۰ ربیع‌الثانی سال ۲۰۱ق ذکر شده و از آن کتاب به دیگر کتاب‎ها راه‌ یافته است.[۳] از این‌رو در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران روز اول ذی‌القعده به عنوان روز دختران نامگذاری شده است.[۴] برخی از علما مانند آیت‌الله مرعشی نجفی،[۵] آیت‌الله شبیری زنجانی،[۶] رضا استادی[۷] و ذبیح‌الله محلاتی[۸] با این نظر شاه‌عبدالعظیمی مخالفت کرده و تاریخ‌های ذکر شده در این کتاب را ساختگی دانسته‌اند.

پدر بزرگوار حضرت معصومه سلام الله علیها، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -امام هفتم شیعیان- و مادر گرامی ایشان «نجمه» مادر بزرگوار امام رضا علیه السلام می‎ باشد. نجمه از بانوان با فضیلت و از اسوه ‎های تقوا و شرافت و از مخدرات کم نظیر تاریخ بشریت است.

درباره تعداد فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ و این که چند تن از آن‎ها فاطمه نام داشته‎ اند اختلاف است. شیخ مفید تعداد آنان را سی و هفت تن ذکر کرده است؛ نوزده پسر و هجده دختر که دو تن از دختران، فاطمه نام داشتند. فاطمة‌الکبری و فاطمة الصغری. حضرت فاطمه معصومه بعد از امام رضا ـ علیه السّلام ـ از دیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ فاضل‎ تر و دارای مقامی شامخ‎ تر می ‎باشد.[۹]

برپایه کتاب تاریخ قم، حضرت معصومه در سال ۲۰۱ قمری برای دیدار برادرش امام رضا(ع) از مدینه راهی ایران شد.[۱۰]

حضرت معصومه سلام الله علیها یکسال بعد از اینکه مأمون برادر ایشان امام رضا علیه السلام را به اقامت اجباری در خراسان وادار نمود، برای دیدار برادر به قصد مرو بیرون آمد. بنا به روایتی حضرت معصومه سلام الله علیها در بین راه و در شهر ساوه بیمار شد و خدمتکار خود را فرمود تا او را برداشته و به قم آورد و در خانه موسی بن جعفر خزرج بن سعد اشعری فرود آمدند.

به روایت دیگر و به نوشته حسن بن محمد بن حسن قمی در «تاریخ قم» چون خبر ورود آن حضرت به ساوه به آل سعد رسید، موسی بن خزرج به نمایندگی آنان از قم به قصد ساوه بیرون آمد تا ایشان را به قم دعوت کند. پس از دیدار حضرت و پذیرفتن دعوت وی، خود افسار شتر ایشان را گرفت و به سمت قم و به منزل خویش آورد. حضرت پس از هفده روز اقامت در خانه موسی بن خزرج و در حال بیماری درگذشت. پیکر مطهرش پس از اقامه نماز توسط موسی بن خزرج، در باغ «بابلان» (مکان فعلی) مدفون گردید.

درباره عمر حضرت معصومه علیها‌السلام نیز روایات متفاوت است. برخی سن ایشان را هیجده و بیشتر نیز نوشته‌اند. به گفته بعضی دیگر، نظر به این که پدرشان، امام موسی‌کاظم علیه‌السلام در سال ۱۷۹ قمری به دستور هارون الرشید دستگیر و زندانی شدند و چهار سال در زندان ماندند و همان جا به شهادت رسیدند و نیز حضرت معصومه علیهاالسلام در سال ۲۰۱ از دنیا رفتند، سن ایشان حداقل ۲۲ سال بوده است.[۱۱] برخی نیز تاریخ ولادت حضرت معصومه را ۱ ذی‌القعده سال ۱۷۳ قمری و تاریخ وفات او ۱۰ ربیع‌الثانی سال ۲۰۱ قمری ذکر کرده اند.[۱۲]

جایگاه و ویژگی‌ها

فاطمه معصومه(س) عالم و آگاه به مسائل اسلامی بود و از ایشان احادیثی نقل شده است. ایشان ازجمله در سلسله اسناد حدیث مشهور غدیر[۸] و روایت منزلت در مناقب امیرالمؤمنین علی(ع)[۹] و نیز در سند روایت «الا من مات علی حب آل‌محمد مات شهیدا»[۱۰] و نیز در سند روایت معراجیه در فضایل امیرالمؤمنین علی(ع) و شیعیان ایشان[۱۱] دیده می‌شود. امام‌رضا(ع) از خواهر خود با لقب معصومه(س) یاد کرده است[۱۲] و نیز در بندی از زیارتنامه غیر معروف فاطمه معصومه(س) پاک‌سرشت و پاک‌روش، ستوده، نیکوکار، فرزانه و پاک و پاکیزه و بانوی شایسته و پسندیده خوانده شده است.[۱۳]

امام‌صادق(ع) یکی از هشت در بهشت را ویژه قم شمرده و از دفن‌شدن بانویی از فرزندانش به نام فاطمه در قم یاد کرده که به شفاعت او همه شیعیان وارد بهشت می‌شوند.[۱۴] برای فاطمه معصومه(س) زیارتنامه‌ای از امام‌رضا(ع) رسیده است که نشان می‌دهد ایشان دارای مقام شفاعت و در نزد خدا دارای جایگاه بلندی می‌باشد.[۱۵] در این زیارتنامه ایشان دختر، خواهر و عمه امام و ولیّ خدا خوانده شده است.[۱۶]

امام‌خمینی در قصیده‌ای که با عنوان «مدیحه نورین نیّرین فاطمه زهرا و فاطمه معصومه سلام‌الله علیهما» سروده،[۱۷] فاطمه معصومه(س) را معجزه موسی‌بن‌جعفر(ع) و جلوه‌ای از نور پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س) دانسته است؛ نوری که مایه آبروی ممکنات است. ایشان با ادبیات عرفانی خود اوصاف و کمالات فراوانی را در کنار فاطمه زهرا(س) برای فاطمه معصومه(س) نیز برشمرده که به خوبی گویای جایگاه والا و متمایز این بانوی جلیل‌القدر از خاندان پیامبر(ص) در منظومه معرفتی امام‌خمینی است؛ ازجمله اینکه: «لم یلد» م بسته لب وگرنه بگفتم / دخت خدایند این دو نور مطهر؛ چنان‌که حضرت را مایه نورانیت و شرافت سرزمین و خاک قم دانسته که قم با آن می‌تواند به عرش فخر فروشد.

جایگاه علمی و اجتماعی

حضرت معصومه سلام الله علیها از زنان عالم و محدث بود و روایات متعددی از طریق ایشان در کتب حدیث شیعه و اهل سنت آمده است. [۱۳]

بر اساس پاره ای از روایات، لقب «معصومه» از سوی امام رضا (ع) به این بانوی والامقام داده شده است. علامه مجلسی (ع) در این باره می‌گوید: امام رضا (ع) در جایی فرمود: «هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است».

روایت شده است که حضرت امام صادق (علیه السلام) به گروهی از مردم ری که به دیدنشان رفته بودند خبر دفن یکی از نوادگانشان را در قم دادند و در فضیلت زیارت مرقد آن بانو تأکید نمودند.[۱۴]

هنگامی که یکی از محدثان برجسته قم، به نام سعد بن سعد به محضر مقدس امام رضا (علیه السلام) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرماید: ای سعد! از ما در نزد شما قبری است. سعد می گوید: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر (علیهما السلام) را می فرمایید؟ می فرماید: آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.

همچنین از امام جواد (علیه السلام) نقل شده که فرمود: هر کس عمه ام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست.[۱۵]

یکی از ویژگیهای حضرت معصومه (س)، ورود زیارتنامه ای از سوی معصومان (س) درباره ایشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت مأثور دارد. بانوان برجسته ای چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع آن ها نیست، هیچ کدام زیارت مأثور از سوی معصومان (س) ندارند و این نشان دهنده مقام والای حضرت معصومه است.

سفر به ایران، ورود به قم و درگذشت

برپایه کتاب تاریخ قم، حضرت معصومه برای دیدار برادرش امام رضا(ع) از مدینه راهی ایران شد.[۲۶] بر اساس نقلی که باقر شریف قَرَشی تاریخ‌پژوه شیعه، از کتاب «جوهرة الکلام فی مدح السادة الاعلام» آورده، دلیل مسافرت حضرت معصومه(س) به ایران نامه‌ای بود که امام رضا(ع) برای وی فرستاده بود و در آن از او خواسته بود به نزدش در خراسان برود.[۲۷] امام رضا(ع) در آن زمان ولی‌عهد مأمون، خلیفه عباسی، بود و در خراسان سکونت داشت. حضرت معصومه در میان راه بیمار شد و درگذشت.[۲۸] به باور سید جعفر مرتضی عاملی، حضرت معصومه(س) در ساوه مسموم و در قم شهید شده است.[۲۹]

درخصوص علت رفتن او به قم دو گزارش وجود دارد: طبق گزارش نخست، وی در ساوه بیمار شد و از همراهانش خواست او را به قم ببرند.[۳۰] بنابر گزارش دوم که نویسنده تاریخ قم آن را درست‌تر دانسته، خود قمی‌ها از او خواستند به قم برود.[۳۱]

حضرت معصومه در قم در خانه شخصی به نام موسی بن خَزْرَج اشعری ساکن شد و پس از ۱۷ روز درگذشت.[۳۲] جنازه او را در قبرستانی به نام بابِلان (حرم کنونی) دفن کردند.[۳۳] آل سعد بر سر دفن آن حضرت دچار اختلاف شدند. سرانجام تصمیم گرفتند قادر، خادمی که پیرمردی صالح بود مراسم خاک سپاری را انجام بدهد؛ اما ناگهان دو سوارِ نقاب پوش از سوی بیابان هویدا شدند، به سرعت نزدیک آمدند و بر او نماز گزاردند و جنازه را به خاک سپردند؛ پس از پایان مراسم تدفین، آن دو نقاب‌پوش بدون آنکه با کسی حرف بزنند، سوار بر اسب شده و از آنجا دور شدند.[۳۴] از فاضل لنکرانی (درگذشت: ۱۳۸۶ش) نقل شده است که بعید نیست این دو سوار از امامان بوده باشند.[۳۵]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ | 13:28 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سفر به ایران

حضرت معصومه یکسال پس از ورود برادرش حضرت امام رضا (علیه‌السّلام) به ایران به همراه عده‌ای از برادران و خواهران و عده دیگری از خویشان به منظور دیدار امام رضا (علیه‌السّلام) وارد ایران شدند.[۱]


جعفر مرتضی عاملی می‌نویسد: «حضرت معصومه در راس یک قافله ۲۲ نفری متشکل از علویان و برادران امام رضا (علیه‌السّلام) برای دیدار با آن امام همام رهسپار ایران گردید.» [۲]


البته برخی از پژوهشگران تعداد افراد این کاروان را حدود ۴۰۰ نفر نوشته‌اند و قائلند ۲۳ نفر از آنان در ساوه کشته شدند.[۳]

آغاز حرکت

به گزارش عباس قمی در منتهی الآمال، با رسیدن پیک علی بن موسی و دعوت از فاطمه معصومه به عزیمت به خراسان، فاطمه معصومه مهیا سفر شد.[۷۷] قرشی و سجادی تاریخ حرکت فاطمه معصومه از مدینه را در سال ۲۰۱ ه‍.ق گزارش می‌کنند.[۷۸][۷۹] ربیعی گزارش می‌کند که در این سفر چند تن از برادران فاطمه معصومه: فضل، جعفر، هادی، زید و قاسم و تعدادی از برادرزاده‌های و جمعی از غلامان و کنیزان وی را همراهی کردند.[۸۰][۸۱] سید کباری توضیح می‌دهد، از آنجا که برای موسی کاظم، فرزندی به نام هادی گزارش نشده‌است، احتمالاً نام این فرزند، هارون بوده که در تصحیف به هادی مبدل شده‌است. همین‌طور وجود زید که به زیدالنار شهره است در کاروان فاطمه معصومه امکان ندارد؛ چرا که وی به سبب قیامی که در بصره به راه انداخته بود، دستگیر و به مرو فرستاده شده بود.[۸۲] علاوه بر برادران، زنانی نیز با وی همسفر بوده‌اند که عبارتند از دختران موسی کاظم به نام‌های: میمونه، فاطمه صغری و خدیجه خاتون و سلطان موصلیه، خادمه شخص فاطمه معصومه. همچنین منابع از یک خواهر دیگر که همراه دختران موسی کاظم همسفر بوده‌است یاد کرده‌اند اما نام وی را گزارش ننمودند.[۸۳] جعفر مرتضی عاملی، مورخ شیعه، تعداد افراد کاروان فاطمه معصومه را ۲۳ نفر گزارش می‌کند؛ اما همو می‌نویسد که تعداد افراد کاروان، تا ۴۰۰ نفر نیز یاد شده‌است.[۸۴]

در طول سفر

به گزارش سید کباری، از مسیر دقیق کاروان فاطمه معصومه خبری در دسترسی نیست، اما با وجود برخی گزارش‌ها و تحلیل‌ها، مسیر حرکت کاروان از مدینه آغاز و از شهرهای بغداد و ساوه عبور و به قم منتهی شده‌است.[۸۵] بر اساس یک تحلیل جغرافیایی، کاروان از مدینه حرکت کرده و از منزل‌های: «معدن نقره، قادسیه، کوفه و نجف، بغداد و کاظمین، نهروان، خانقین، قصرشیرین، حلوان، زبیدیه، شبدیز، قصر اللصوص، خنداد، همدان، بوزنجرد، طرزه، روذه، سونقین و ساوه» عبور کرده‌است.[۸۶]

فاطمه معصومه هنگامی که به شهر ساوه رسید، بیمار شد.[۸۷][۸۸] در علت بیماری او آورده‌اند که وقتی کاروانیان به شهر ساوه رسیدند، عده‌ای راه را بر آنان بسته و پس از درگیری، تمام برادران و اکثر مردان کاروان کشته شدند؛[۸۹] جعفر مرتضی عاملی در اینباره گزارش می‌کند که مأمورین نظامی مأمون، هارون بن موسی کاظم را که به همراه جمعی از برادران و خواهرانش — از جمله فاطمه معصومه — قصد عزیمت به خراسان داشت به قتل رساندند. مرتضی عاملی همچنین به خوراندن سم به فاطمه معصومه در این جریان نیز اشاره کرده‌است.[۹۰] علت درگیری کاروانیان با آن گروه ناشناس مشخص نیست، اما با توجه به تاریخچه اعتقادی اهالی ساوه، احتمالاً این درگیری به سبب اختلافات مذهبی بوده‌است.[۹۱] به نقل از کتاب تاریخ قدیم قم، داستان دیگری از شیوه رسیدن فاطمه معصومه به قم گزارش شده‌است که بر اساس آن، وقتی کاروانیان به ساوه رسیدند، فاطمه معصومه بیمار شد و از همراهان خود پرسید که تا قُم چقدر فاصله است؟ در پاسخ به او گفته شد که ۱۰ فرسخ راه باقی‌است. سپس دستور داد تا به قم عزیمت کنند.[۹۲] ربیعی، از دعوت مردم قم در ساوه نیز یاد می‌کند[۹۳] و سجادی در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز از رفتن موسی بن خزرج از قم به ساوه و دعوت فاطمه معصومه به قم گزارش می‌دهد.[۹۴] به گزارش سید کباری، با تغییر مسیر به سمت قم، کاروان از شهرهای تفرش و آشتیان نیز عبور کرده تا به قم رسیده‌است. وجود امام‌زادگانی بی واسطه از موسی کاظم در شهر تفرش، احتمال حضور این افراد در کاروان فاطمه معصومه را تقویت می‌کند. به احتمال قوی این افراد بر اثر حمله به کاروان یا مسمومیت در این شهر درگذشته‌اند. مؤلف بحرالانساب ضمن اینکه علت بیماری فاطمه معصومه را مسموم شدن بر اثر زهر در ساوه ذکر می‌کند، مرگ «فاطمه صغری» خواهر فاطمه معصومه را قبل از وی و در روستایی از روستاهای آشتیان بیان می‌کند.[۹۵] همین‌طور در طول مسیر ساوه به قم، امام‌زادگان دیگری چون امامزاده محمد فرزند موسی کاظم در خاورشهر تفرش، امامزاده هادی فرزند موسی کاظم در روستای جمزقان در دهستان قاهان از بخش خلجستان، امامزاده جعفر فرزند موسی کاظم در دهکده مصفای گیو از روستاهای دهستان دستگرد و امامزاده زکریا فرزند موسی کاظم در بخش خلجستان گزارش شده‌است. همین‌طور از وجود یک امامزاده دیگر به نام بقعه بی‌بی در مرکز شهر تفرش یاد شده‌است که دختر موسی کاظم است ولی نام و نشان وی، مخفی است. علاوه بر امامزادگان بدون واسطه، امامزادگانی با واسطه نیز گزارش شده از جمله: ابوالعلی مهدی بن محمد از نوادگان جعفر صادق، امامزاده احمد از احفاد موسی کاظم، قاسم بن حمزه بن موسی کاظم شهرهای تفرش و آشتیان.[۹۶] بر اساس آنچه علی‌اکبر تشید در مزار خود می‌نویسد، در ده کیلومتری شهرستان ساوه، امام‌زاده‌ای به نام هارون بن موسی کاظم وجود دارد که به دست عمال عباسی مجروح شده و به زمین‌های زراعی گریخته‌است، عمال عباسی پس از یافتن وی، او را به قتل رساندند. امامزاده دیگری نیز در شهر ساوه گزارش شده‌است که متعلق به اسحاق بن موسی کاظم است.[۹۷][۹۸]

هجرت به ایران

امام‌رضا(ع) در سال ۲۰۰ق به دستور مأمون خلیفه عباسی از مدینه به خراسان (به مرکزیت مرو) برده شد. گروهی از بنی‌هاشم با هدف دیدار با حضرت در سال ۲۰۱ق عازم خراسان شدند[۱۸]؛ ازجمله فاطمه معصومه(س) که در میانه راه در ساوه بیمار شد. حضرت از همراهان خود دربارهٔ فاصله ساوه تا قم پرسید که پاسخ داده شد ده فرسنگ راه است. حضرت از خادم خود خواست ایشان را به قم منتقل کند. مؤلف تاریخ قم بر آن است که خبر درست آن است که چون خبر آمدن کاروان به آل‌سعد اشعری رسید، یعنی گروهی از عرب‌های شیعه یمنی ساکن کوفه که در زمان سخت‌گیری حجاج‌بن‌یوسف ثقفی بر شیعیان به قم هجرت کردند، آنان همداستان شدند تا از حضرت دعوت کنند تا به قم آید و از میان آنان موسی‌بن‌خزرج اشعری شبانه به طرف کاروان به راه افتاد و زمام ناقه حضرت را گرفت و به خانه خود برد.[۱۹]

ایشان پس از ورود به قم و هفده روز سکونت در خانه موسی‌بن‌خزرج از دنیا رفت و پیکر ایشان پس از تشییع در باغ بابلان ـ که متعلق به موسی‌بن‌خزرج بود و اینک حرم شریف ایشان است ـ دفن شد.[۲۰] دربارهٔ ازدواج فاطمه معصومه(س) اطلاعی در دست نیست[۲۱] و مشهور آن است که ایشان ازدواج نکرده است و دلایلی هم برای ازدواج‌نکردن ایشان ذکر شده که نبود همتا یا شرایط نامساعد سیاسی از آن جمله است.[۲۲]

پس از این واقعه بسیاری از علویان از دیگر نقاط به قم هجرت کردند[۲۳]؛ ازجمله آنان موسی مبرقع و فرزندانش از فرزندان امام‌جواد(ع) بودند[۲۴]؛ چنان‌که دختران امام‌جواد(ع) نیز به قم رفتند و در کنار فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شده‌اند، قبر بریهه دختر موسی مبرقع، فرزند امام‌محمدتقی(ع) (م۲۹۶ق) در کنار آنان قرار دارد.[۲۵] (ببینید: قم)

ورود به ساوه

پس از آنکه حضرت معصومه و همراهیان ایشان به ساوه رسیدند، ماموران حکومتی با آن‌ها درگیر شدند و بسیاری از افراد این قافله را به شهادت رساندند. در همین زمان حضرت معصومه بیمار شد. از خادمش پرسید: از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ خادم عرض کرد: ۱۰ فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کن. [۱۳]

بیماری

برخی از محققان معتقدند که حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) در ساوه، مسموم شد و سپس با حالت بیماری وارد قم شد. و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید. [۱۴]

در ساوه غذای حضرت توسط یک زن نابکار زهرآلود گشت. به این ترتیب آن بانوی گرامی مسموم و بیمار شد. [۱۵]

محمدی اشتهاردی می‌نویسد: «مطابق نقل بعضی مسموم نمودن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد». [۱۶][۱۷]

برخی بیماری حضرت را در اثر غم و اندوه دانسته‌اند: «وقتی حضرت معصومه بدن‌های پاره پاره برادران و برادرزادگان خویش را که ۲۳ نفر بودند را دید، به شدت غمگین گشت و در اثر آن بیمار شد».

حرکت به سوی قم

هنگامی که خبر ورود حضرت به ساوه و خبر بیماری او به آل سعد (شیعیان عرب اشعری) رسید، آل سعد به اتفاق به استقبال آن حضرت رفته و در میان آنها موسی بن خزرج بن سعد اشعری مهار شتر او را گرفت و او را به شهر قم دعوت نمود. به هنگام ورود به قم محبان اهل بیت استقبال کم‌نظیری از خواهر امام رضا (علیه‌السلام) کردند که در اذهان، استقبال تاریخی مردم نیشابور از امام رضا (علیه‌السلام) تداعی می‌کرد. [۱۸]

از این امر چنین استنباط می‌شود که آوازه تشیع مردم قم و علاقه شدید ایشان به اهل بیت به مدینه هم رسیده بود. در هر حال، حضرت پرسید میان ما و قم چند فرسخ فاصله است. گفتند: ده فرسخ و حضرت دستور حرکت به سوی قم را صادر کردند

در اینجا معلوم نیست که آیا مردم قم از آمدن حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسّلام) به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفته‌اند و با تجلیل و احترام به قم آورده‌اند، یا خود او به طرف قم حرکت کرده است.
طبق نقل کتاب قم، روایت صحیح و درست این است که چون خبر به آل سعد رسید با هم اتفاق کردند که از او درخواست کنند به قم بیاید.

از میان ایشان، موسی بن خزرج بن سعد اشعری بیرون آمد، و چون به شرف ملازمت حضرت فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به در سرای خود فرود آورد. [۱۹]

از این نقل معلوم می‌شود که حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسّلام) به طرف قم حرکت کرده بود و موسی بن خزرج در اثنای راه به وی رسیده بوده است.

ورود به قم

پس از آنکه حضرت معصومه و همراهیان ایشان به ساوه رسیدند، ماموران حکومتی با آن‌ها درگیر شدند و بسیاری از افراد این قافله را به شهادت رساندند. در همین زمان حضرت معصومه بیمار شد. از خادمش پرسید: از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ خادم عرض کرد: ۱۰ فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کن.[۴]

در همین زمان موسی بن خررج که از بزرگان آل سعد و از شیعیان قم بود به خدمت حضرت معصومه مشرف شد و زمام ناقه او را گرفت و به سرای خویش فرود آورد.[۵]

حضور در بیت‌النور

پس از ورود حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیهم) به قم در روز ۲۳ ماه ربیع الاول، [۲۰] آن حضرت ۱۷[۲۱] یا ۱۹[۲۲] روز ساکن منزل موسی بن خررج بود. و در این مدت با حالت بیماری مشغول عبادت و راز و نیاز با خداوند بود.

در این چند روزی که حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) در قم به سر می‌بردند، در سرای موسی بن خزرج عبادتگاهی داشت که هم‌اکنون آن مکان مقدس با بنایی با شکوه مشخص و در کنار آن یک مسجد مجلّل و چند حجره وجود دارد که به عنوان مدرسه علمیّه ستّیّه در محلّ میدان میر قم خوانده می شود. [۲۳]

این عبادتگاه را بیت‌النور نیز گویند که گواه نورانیت و صفای ممتاز او در ارتباط با خداست.

مدت اقامت در قم

پس از ورود حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیهم) به قم در روز ۲۳ ماه ربیع الاول،[۹] آن حضرت ۱۷[۱۰] یا ۱۹[۱۱] روز ساکن منزل موسی بن خررج بود و در این مدت با حالت بیماری به عبادت و راز و نیاز با خداوند می‌پرداخت.

علت بیماری

برخی از محققان معتقدند که حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) در ساوه، مسموم شد و سپس با حالت بیماری وارد قم شد. و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید.[۶]

محمد محمدی اشتهاردی می‌نویسد: «مطابق نقل بعضی مسموم نمودن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد». [۷] [۸]

برخی نیز گفته‌اند: «وقتی حضرت معصومه بدن‌های پاره پاره برادران و برادرزادگان خویش را که ۲۳ نفر بودند را دید، به شدت غمگین گشت و در اثر آن بیمار شد».

سن حضرت

با توجه به اینکه ولادت حضرت معصومه اول ذی‌القعده سال ۱۷۳[۱۹]

هجری می‌باشد و با توجه به زمان رحلت آن حضرت یعنی سال ۲۰۱ هجری، بنابراین سن مبارک آن حضرت هنگام وفات ۲۸ سال بوده است.

رحلت

سرانجام حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیهم) بعد از شانزده یا هفده روز که در خانه موسی بستری بود، از دنیا رفت. [۳۴]

شیخ قرنی در کتاب خود چنین آورده است:«فکانت فیها سبعة عشر یوِماً حزینةً باکیةً علی اخیها وفارقت الدّنیا؛[۳۵]

حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) هفده روز در قم بود و در این روزها به یاد برادرش حضرت رضا (علیه‌السلام) غمگین و گریان بود تا جان به جان آفرین تسلیم نمود.)
نویسنده کتاب قم می‌نویسد: «روایت کرد مرا حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابوبه از محمد بن حسن بن احمد بن الولید و او از راویان دیگر، که چون حضرت فاطمه وفات یافت بعد از غسل و تکفین او را به مقبره بابلان بردند و در کنار سردابی گذاشتند».

پس از رحلت حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیهم) زنان آل سعد بی بی فاطمه معصومه را غسل دادند و کفن کردند. [۳۶]

آل سعد (اشعری) با یکدیگر اختلاف کردند در این باب که چه کسی سزاوار است در سرداب رود و فاطمه را بر زمین بگذارد و به خاک سپارد که در این هنگام از جانب ریگستان دو سوار که جلو دهان خود را بسته بودند بدان‌جا آمدند چون به جنازه فاطمه رسیدند، از اسب پیاده شدند و بر او نماز گذارده و در سرداب رفتند و جسد مطهر او را دفن کردند و برهیچ کس معلوم نشد که آن دو سوار که بودند. [۳۷] [۳۸] [۳۹] [۴۰]

برخی از محققان احتمال داده‌اند که این دو سوار امام رضا (علیه‌السّلام) و امام جواد (علیه‌السّلام) بوده‌اند. [۴۱] [۴۲] [۴۳]

زمان رحلت

قول مشهور این است که حضرت معصومه پس از آنکه در ۲۳ ماه ربیع الاول وارد قم شدند، ۱۷ روز بیشتر زنده نبودند. بنابراین رحلت آن حضرت باید دهم ماه ربیع الثانی صورت گرفته باشد. علی‌اکبر مهدی‌پور می‌نویسند: «روز رحلت حضرت معصومه دهم ماه ربیع الثانی سال ۲۰۱ هجری بوده است». [۱۲]

برخی از محققان نیز دوازدهم ربیع الثانی[۱۳]

را به عنوان روز رحلت ذکر کرده‌اند. محمدی اشتهاردی می‌نویسد: «همانگونه که برخی از بزرگان گفته‌اند، انصاف این است که برای جمع کردن بین قول اول و دوم، برای بزرگداشت مقام آن بانوی بزرگوار سه روز ۱۰، ۱۱، و ۱۲ ماه ربیع الثانی را به عنوان سوگواری معصومیه، مراسم برگزار شود». [۱۴]

مراسم دفن

پس از رحلت حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیهم) زنان آل سعد بی‌بی فاطمه معصومه را غسل دادند و کفن کردند.[۱۵]

سپس جسم مطهر آن حضرت به باغ موسی بن خررج (محل فعلی حرم مطهر ایشان) برده شد. در آن هنگام میان اشعریان (آل سعد) بر سر اینکه چه کسی شایستگی دفن آن بدن مقدس را دارد اختلاف روی دارد... ناگهان دو سوار نقابدار از طرف رودخانه قم به پیش آمدند و وقتی نزدیک بدن مطهر رسیدند از اسب پیاده شدند. نخست بر آن نماز گزاردند و سپس وارد سردابی که برای تدفین وی مهیا شده بود، شدند و به کمک یکدیگر او را به خاک سپردند و بدون اینکه با کسی سخن بگویند آن محل را ترک کردند. کسی نفهمید آنان چه کسانی بودند.[۱۶]

برخی از محققان احتمال داده‌اند که این دو سوار امام رضا (علیه‌السّلام) و امام جواد (علیه‌السّلام) بوده‌اند.[۱۷][۱۸]

مرقد مطهر

زمینی که هم‌اکنون مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) و صحن و سرای آن حضرت در آن جای دارد، از باغ‌های ساحلی موسی بن خزرج اشعری بود.

موسی بن خزرج سقف سایبانی از حصیر و بوریا بر سر قبر برافراشت تا هنگامی که زینب بنت جواد الائمه (سلام‌الله‌علیها) دختر امام جواد (علیه‌السلام) وارد قم شد، قبه‌ای بر آن مرقد مطهر بنا کرد. [۵۲]

علمای شیعه جایگاه والایی برای فاطمه معصومه قائل‌اند و روایاتی درخصوص منزلت او و اهمیت زیارتش نقل می‌کنند. علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار به حدیثی از امام صادق(ع) پرداخته که طبق آن، تمام شیعیان حضرت با شفاعت حضرت معصومه(س) به بهشت وارد می‌شوند.[۳۶] در فرازی از زیارتنامه فاطمه معصومه هم به دلیل مقام و جایگاه او نزد خداوند، از وی درخواست شفاعت شده است.[۳۷][یادداشت ۱]

محمدتقی شوشتری در قرن چهاردهم شمسی، در قاموس الرجال نوشته است: در میان فرزندان فراوانِ امام کاظم(ع)، پس از امام رضا(ع) کسی هم‌پای معصومه نیست.[۳۸] شیخ عباس قمی هم او را برترینِ دختران موسی بن جعفر(ع) دانسته است.[۳۹] وی همچنین حضرت معصومه را از امام‌زاده‌هایی می‌داند که هم جلیل‌القدر است و قطعاً از فرزندان امام کاظم(ع) است و هم قطعاً در همین حرم و مکان مدفون است.[۴۰]

برپایه روایاتی که از امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) نقل شده است، بهشت، پاداش کسی است که فاطمه دختر امام کاظم(ع) را زیارت کند؛[۴۱] البته در برخی روایات، پاداش بهشت برای کسی دانسته شده که او را با معرفت و شناخت زیارت کند.[۴۲]

نویسنده کتاب زندگانی کریمه اهل‌بیت(ع)، از محمود انصاری قمی (درگذشت: ۱۳۷۷ش) و او از سید نصرالله مستنبط عالم شیعه (درگذشت: ۱۳۶۴ش) نقل کرده که در کتاب خطی کشف اللئالی نوشته صالح بن عرندس حلی، عالم شیعه قرن نهم قمری، حدیثی دیده که در آن امام کاظم(ع) خطاب به حضرت معصومه گفته است: «فَداها اَبوها؛ پدرش به فدایش». بر اساس این نقل، امام کاظم(ع) این جمله را پس از آن گفت که حضرت معصومه در نبود امام(ع)، پرسش‌های شیعیان را به درستی پاسخ داد. نویسنده کتاب زندگانی کریمه اهل‌بیت(ع) چنان‌که خود گفته، این حدیث را جز این نقل، در کتاب‌های حدیثی نیافته است.[۴۳]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ | 12:4 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

حضرت معصومه در کلام ائمه

امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرمایند: «اَلا اِنَّ قم حَرَمی و حرم وَلدی من بعدی...» [۲۴]

بدانید قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است، زنی از فرزندان من در این شهر در می‌گذرد که او دختر موسی است...».

امام صادق (علیه‌السّلام) در حدیثی دیگر پیش از این‌که آن حضرت متولد شود از فضیلت زیارت و مدفن او سخن می‌گوید و شیعیان را به اهمیت آن توجه می‌دهد و می‌فرماید «و ستدفن فیها امرأةٌ من اولادی تسّمی فاطمهٌ فمن زارها وجبت له الجنَّه؛ شهر قم، حرم ما است و در آن زنی از فرزندان من مدفون می‌شود، به نام فاطمه هر کس او را زیارت کند بهشت برای او ثابت می‌شود...» [۲۵] [۲۶]

یکی از فرازهایی که بیانگر اوج عظمت و مقام حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) است، زیارت‌نامه‌ای است که حضرت رضا (عیه‌السلام) در مورد آن حضرت بیان فرموده‌اند. در فرازی از آن چنین آمده است: «یا فاطمة اشفعی لی فی الجنه فانِّ لک عندا... شأناً من الشأن؛ ای فاطمه مرا در مورد ورود به بهشت شفاعت کن، چرا که در پیشگاه خداوند دارای مقامات و درجات بسیار ارجمندی هستی.»[۲۷]

همه این بیانات حاکی از شأن و عظمت و فضیلت این بانوی مکرم اسلام می‌باشد. بی‌شک این فضایل و خصوصیات اخلاقی این بانوی بزرگ است که او را دارای چنین مقام و منزلتی نموده است چون امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) دارای ۳۷ فرزند بود که در میان آن‌ها این بانوی مکرم است که مثل ستاره‌ای درخشان می‌درخشد و در میان فرزندان امام کاظم (علیه‌السّلام) بعد از امام رضا (علیه‌السّلام) هیچ‌کدام هم‌سنگ او نمی‌باشد.

شرافت خانوادگی

حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) در دامن امامت تربیت یافته و قنداقه امامت را نیز در دامن خود پرورش داده است زیرا او دختر امام، خواهر امام و عمه امام است. همه نیاکان او مشعل‌داران امامت، پرچمداران هدایت، اسوه‌های فضیلت و استوانه‌های ولایتند. و مادرش از بانوان بافضیلت و از اسوه‌های تقوی و شرافت است

بدیهی است که تأثیر شخصیت پدر و مادر در روح و جسم فرزندان را نمی‌توان انکار کرد این ویژگی در وجود حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) نیز بروز یافت و از هر دو طرف فضایلی را به ارث برد و می‌توان سر برتری آن حضرت بر دیگر فرزندان موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) را در همین نکته یافت. البته این نمی‌تواند به معنای تأثیر نداشتن تلاش و کوشش آن حضرت در این راه باشد بلکه علاوه بر همه شایستگی‌های فردی که در وجود خویش به وجود آورده بود از این عوامل نیز به عنوان مکمل و پشتوانه ترقی و تکامل معنوی اخلاقی و علمی سود می‌برد.

زیارت‌نامه مخصوص

یکی از شواهد عظمت استثنایی حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) زیارتنامه‌ای است که به خصوص، حضرت رضا (علیه‌السّلام) در شأن او صادر فرموده است. زیرا بعد از فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) تنها زیارتی که از امام معصوم برای یک زن نقل شده، زیارت حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) است و هیچ‌یک از بانوان خاندان عصمت و طهارت زیارت مخصوص از امام ندارد.

زیارت فاطمه معصومه(س)

در روایات به زیارت قبر فاطمه معصومه(س) توصیه شده است. بنابر نقل، امام‌صادق(ع)، امام‌رضا(ع) و امام‌جواد(ع) پاداش زیارت یا زیارتِ با معرفت قبر فاطمه معصومه(س) را بهشت شمرده‌اند.[۲۶] برخی فقها نیز برابر روایات ازجمله روایت معتبر یادشده به مردم توصیه کرده‌اند فاطمه معصومه(س) در قم را زیارت کنند[۲۷] مجلسی زیارت مشاهد مشرفه را مستحب و دارای پاداش بزرگ و بزرگداشت مشاهد مشرفه را بزرگداشت ائمه(ع) دانسته است و فاطمه معصومه(س) را ازجمله امامزادگان صاحب جلالت و جایگاه خوانده است.[۲۸]

شیخ‌عباس قمی نیز زیارت حضرت معصومه(س) را دارای ثواب فراوان دانسته است.[۲۹] علمای برجسته از گذشته به زیارت قبر این بانو توجه داشته‌اند و حضرت را واسطه میان خود و خدا قرار می‌داده‌اند. ملاصدرا از حکمای بزرگ به زیارت ایشان می‌رفت و مشکلات علمی خود را با توسل به ایشان حل می‌کرد.[۳۰] برخی از اهل سنت نیز از گذشته به زیارت فاطمه معصومه(س) توجه داشته‌اند و پادشاهان و بزرگان شافعی و حنفی به زیارت ایشان می‌رفته‌اند.[۳۱]

امام‌خمینی که تأکید کرده است مردم حضرت معصومه(س) را دختر امام خودشان می‌دانند و آستانه آن را می‌بوسند،[۳۲] همانند دیگر علما و بزرگان زیارت فاطمه معصومه(س) را عبادت می‌دانست[۳۳] و به زیارت ایشان توجه ویژه نشان می‌داد و به ایشان توسل می‌جست و ضریح را می‌بوسید.[۳۴] ایشان در آغاز تدریس در جوانی در یکی از حجره‌های صحن بزرگ فاطمه معصومه(س) درس می‌داد.[۳۵] در این دوره ایشان پس از درس، به حرم مطهر مشرف می‌شد.[۳۶] به گزارشی (پس از انتقال محل تدریس ایشان از حرم) روزهای چهارشنبه پس از درس به حرم مطهر مشرف می‌شد و پس از زیارت و نماز از پایین پا به احترام عقب عقب برمی‌گشت.[۳۷] برخی گفته‌اند تا وقتی ایشان در قم بود هر روز پس از درس صبح و گاهی نیز پس از درس عصر به حرم مطهر فاطمه معصومه(س) مشرف می‌شد[۳۸] (ببینید: اخلاق و سیره امام‌خمینی).

نمونه‌هایی از کرامات

از آن‌جا که حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) از خاندانی است که در زیارت جامعه خطاب به ایشان آمده است: «عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم» [۷۱]

کرامات و عنایات آستان مقدسش بسیار فراوان و شامل حال خاص و عام بوده است: از بزرگانی همچون ملاصدرا و آیت الله بروجردی گرفته تا آن مسلمان عاشقی که از دور افتاده‌ترین کشور اسلامی به عشق زیارت و به امید عنایت به حریم قدس او راه یافته، همگی را مورد لطف و عنایت کریمانه خود قرار داده است، ولی با کمال تاسف این کرامات تاکنون ثبت و ضبط نشده است.

کراماتی به نقل از آیت‌الله اراکی

آیت‌ الله‌ اراکی درباره خودشان فرمودند: دستم باد می‌کرد و پوست آن ترک بر می‌داشت به طوری‌که نمی‌توانستم وضو بگیرم و ناچار بودم برای نماز تیمم کنم و معالجات هم بی اثر بود تا این‌که به حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) متوسل شدم و به من الهام شد که دستکش به دست کنم، همین کار را کردم، دستم خوب شد.

ایشان فرمودند: آقا حسن احتشام (فرزند مرحوم سید جعفر احتشام که هر دو از منبری‌های قم بودند) نقل می‌کرد از شیخ ابراهیم صاحب الزمانی تبریزی (که مرد با اخلاصی بود) که من شبی در خواب دیدم به حرم مشرف شدم خواستم وارد شوم گفتند حرم قرق است برای این‌که حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) و حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) در سر ضریح خلوت کرده‌اند و کسی را راه نمی‌دهند. من گفتم: مادرم سیده است و من محرم هستم، به من اجازه دادند، رفتم دیدم که بله این دو نشسته‌اند و در بالای ضریح با هم صحبت می‌کنند از جمله صحبت‌ها این بود که حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) عرض کرد: حاج سید جعفر احتشام برای من مدحی گفته است و ظاهرا آن مدح را برای حضرت می‌خواند. شیخ ابراهیم این خواب را در جلسه دوره‌ای اهل منبر که حاج سید جعفر احتشام هم در آن حضور داشت نقل می‌کند، حاج احتشام می‌گوید: از آن شعرها چیزی یادت هست؟

گفت: بله در آخر آن شعر داشت (دخت موسی بن جعفر) تا این را گفت، حاج احتشام شروع کرد به گریه کردن و گفت: بله توی اشعار من این کلمه است.

«حاج سید جعفر احتشام منبری با حالی بود و موقع روضه خواندن خودش هم گریه می‌کرد و بکاء بود و بسیار گریه می‌کرد».

آقا حسن احتشام فرزند ایشان می‌گوید به ایشان گفتیم شما در آخر شعرتان یک تخلصی داشته باشید مانند سایر شعرا، قبول نکرد تا با اصرار این شعر را گفت:

ای فاطمه بجان عزیز برادرت بر احتشام نما قصر اخضر

ایشان گفت: قصر اخضر را لطف کردند. گفتم چطور؟ گفت: همانجا کــه آقای مرعشی (رحمةالله‌علیه) سجاده می‌انداختند، آنجا را گچ‌کاری کردند و سنگ مرمر سبز رنگ، و قبر حاج احتشام در همان قسمت از مسجد بالاسر است (این بود قصر اخضری که به ایشان عطا شد).

آقای حاج شیخ حسن علی تهرانی (رحمةالله‌علیه) (جد مادری آقای مروارید) که از علماء بزرگ و شاگردان فاضل میرزای شیرازی محسوب می‌شوند و حدود ۵۰ سال در نجف به تحصیل علوم اشتغال داشتند، ایشان برادری داشت به نام حاج حسین علی شال فروش که از تجار بازار بوده در تمام مدتی که حاج شیخ مشغول تحصیل بودند ایشان ماهی ۵۰ تومان به او شهریه می‌داد تا این‌که برادر تاجر فوت می‌کند و جنازه او را به قم حمل می‌کنند و در آن‌جا دفن می‌نمایند.

حاج شیخ علی (که در اواخر عمر در مشهد ساکن بودند) تلگرافی از فوت برادر مطلع می‌شود، به حرم مشرف شده و به حضرت رضا عرض می‌کنند: من خدمت برادرم را یکبار هم نتوانستم جبران نمایم جز همین که بیایم اینجا و از شما خواهش کنم که به خواهرتان حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) سفارش ایشان را بفرمایید: تا کمک کاری، بکند از برادرم.

همان شب یکی از تجار که از قضیه اطلاع نداشت خواب می‌بیند که به حرم حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) مشرف شده و آن‌جا می‌گویند: که حضرت رضا (علیه‌السلام) هم به قم تشریف آوردند: یکی جهت زیارت خواهرشان، و یکی جهت سفارش برادر حاج شیخ حسنعلی به حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها).
او معنای خواب را نمی‌فهمد و آن‌را با حاج شیخ حسنعلی در میان می‌گذارد و ایشان می‌فرمایند: همان شب که شما خواب دیدی من (در رابطه با برادرم) به حضرت رضا متوسل شدم و این خواب شما درست است.
آقا سید محمدتقی خوانساری پس از شنیدن این خواب فرمود: از این خواب استفاده می‌شود که قم در حریم حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) است، باید حضرت امام رضا (سلام‌الله‌علیها) به قم تشریف فرما شوند و سفارش برادر حاج شیخ حسنعلی را به حضرت بفرمایند والا خود حضرت امام رضا (سلام‌الله‌علیها) مستقیما در کار مداخله نمی‌کند چون این در محدوده حضرت معصومه است و مداخله در این محیط نمی‌شود.

نقلی از آیت الله مرعشی

آقای شیخ عبدالله موسیانی (ایشان از شاگردان آیت الله مرعشی (رحمةالله‌علیه) بودند) نقل فرمودند به این‌که حضرت آیت الله مرعشی نجفی به طلاب می‌فرمود: علت آمدن من به قم این بود که پدرم سید محمود مرعشی نجفی (که از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت امیر (علیه‌السلام) بیتوته نمود که آن حضرت را ببنید، شبی در (حال مکاشفه) حضرت را دیده بود که به ایشان می‌فرماید: سید محمود چه می‌خواهی؟ عرض می‌کند: می‌خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء (سلام‌الله‌علیها) کجاست؟ تا آن را زیارت کنم.
حضرت فرموده بود: من که نمی‌توانم «بر خلاف وصیت آن حضرت»، قبر او را معلوم کنم. عرض کرد: پس من هنگام زیارت چه کنم؟ حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را به فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) عنایت فرموده است، هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را درک کند به زیارت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) برود.

آیت الله مرعشی می‌فرمودند: پدرم مرا سفارش می‌کرد که من قادر به زیارت ایشان نیستم اما تو به زیارت آن حضرت برو، لذا من به خاطر همین سفارش، برای زیارت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) و ثامن الائمه (علیه‌السلام) آمدم و به اصرار موسس حوزه علمیه قم، آیت‌ الله حائری یزدی در قم ماندگار شدم.
آیت‌ الله مرعشی در آن زمان فرمودند: شصت سال است که هر روز من اول زائر حضرتم.

عنایت به زوار

شیخ عبدالله موسیانی نقل کردند از حضرت آیت الله مرعشی نجفی: که شب زمستانی بود که من دچار بی‌خوابی شدم، خواستم حرم بروم، دیدم بی‌موقع است، آمدم خوابیدم و دست خود را زیر سرم گذاشتم که اگر خوابم برد خواب نمانم، در عالم خواب دیدم خانمی وارد اطاق شد «که قیافه او را به خوبی دیدم ولی آن را توصیف نمی‌کنم» به من فرمود: سید شهاب! بلند شو و به حرم برو، عده‌ای از زوار من پشت در حرم از سرما هلاک می‌شوند، آن‌ها را نجات بده.

ایشان می‌فرمایند: من به طرف حرم راه افتادم، دیدم پشت در شمالی حرم (طرف میدان آستانه) عده‌ای زوار اهل پاکستان یا هندوستان (با آن لباس‌های مخصوص خودشان) در اثر سردی هوا پشت در حرم دارند به خود می‌لرزند، در را زدم، حاج آقا حبیب (که جزء خدام حضرت بود) با اصرار من در را باز کرد، من از مقابل و آن‌ها هم پشت سر من وارد حرم شدند و آن‌ها در کنار ضریح آن حضرت مشغول زیارت و عرض ادب بودند، من هم آب خواستم و برای نماز شب و تهجد وضو ساختم.

عنایت به زائر امام رضا

شیخ عبدالله موسیانی نقل می‌کند: که ما عازم مشهد مقدس بودیم در حالی‌که در آن‌جا به جهت جمعیت زیاد زوار، منزل به‌سختی پیدا می‌شد. من با اطلاع از این جهت به حرم حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) مشرف شدم و خیلی خودمانی گفتم: بی بی جان ما عازم زیارت برادر شماییم، خودتان عنایتی بفرمایید. ما عازم مشهد شدیم، دیدیم منزل بسیار کمیاب است نزدیک حرم از تاکسی پیاده شدیم، ناگهان دیدم جوانی از داخل کوچه به طرف من آمد و به من گفت: منزل می‌خواهید؟ گفتم: بله، گفت دنبال من بیا با او رفتم مرا داخل خانه‌اش برد، اطاق بزرگ و خوبی را به ما داد، ما وقتی در آن‌جا مشغول جابجایی وسایل بودیم، خانم ایشان ما را برای نهار دعوت کرد، بعد از تشرف به حرم و زیارت و نماز، نهار را با آن‌ها خوردیم.
صبح روز بعد، خانم از ما سوال کرد: شما چند روز در اینجا هستید؟ گفتم ده روز. گفت ما به تهران می‌رویم، این کلید خانه، هر وقت که خواستید بروید، کلید را بدهید به همسایه ما آقای رضوی (یا رضوانی).
گفتم کرایه منزل چه می‌شود؟ گفت ما صحبت آن‌را کرده‌ایم.

ما خیال کردیم مقصود ایشان صحبت درباره کرایه است با آقایی که بنا شد کلید را به او بدهیم. چند روزی گذشت کسی آمد در خانه و گفت: من رضوی (یا رضوانی) هستم، شما هر وقت که خواستید به قم بروید، کلید را پشت آینه داخل اطاق بگذارید و در منزل را ببندید و بروید.

گفتیم: کرایه چه می‌شود؟ گفت درباره کرایه با من صحبتی نکردند. ده روز ما تمام شد، خواستیم برگردیم، دیدیم بلیط ماشین را باید چند روز پیش تهیه می‌کردیم و الان تهیه بلیط امکان ندارد، خیلی ناراحت بودیم که من از صاحب ماشینی (که در نزدیک منزل ما، ماشین خودش را پارک می‌کرد و در مسیر (تهران - مشهد) مسافر جا به جا می‌کرد) خواستم ما را هم با خودش تا تهران ببرد. او گفت: من فردا حرکت نمی‌کنم ولی فردا شما را به قم می‌فرستم، فردا ما را تا گاراژ ماشین برد و رفت به مسوول دفتر گفت: این‌ها از ما هستند و می‌خواهند به قم بروند، او هم موافقت کرد و در بهترین جای ماشین به ما تعداد صندلی مورد نیازمان را داد و ناباورانه (حضرت معصومه) وسیله برگشت‌مان را هم مانند (منزل در مشهد) فراهم کرد.

شفای طلبه نخجوانی

آیت‌ الله مکارم شیرازی (دام‌ظله) می‌فرماید: بعد از فروپاشی شوروی سابق و آزاد شدن جمهوری‌های مسلمان‌نشین (و از آن جمله جمهوری نخجوان) مردم شیعه نخجوان تقاضا کردند، که عده‌ای از جوانان خود را به حوزه علمیه قم بفرستند تا برای تبلیغ در آن منطقه تربیت شوند. مقدمات کار فراهم شد و استقبال عجیبی از این امر به عمل آمد. از بین (سیصد نفر داوطلب) پنجاه نفری که معدل بالایی داشتند و جامع‌ترین آن‌ها بودند برای اعزام به حوزه علمیه قم انتخاب شدند. در این میان جوانی - که با داشتن معدل بالا، به سبب اشکالی که در یکی از چشمانش وجود داشت انتخاب نشده بود - با اصرار فراوان پدر ایشان، مسوول مربوطه ناچار از قبول ایشان شد، ولی هنگام فیلم‌برداری از مراسم بدرقه از این کاروان علمی، مسوول فیلم‌برداری دوربین را روی چشم معیوب این جوان متمرکز کرده و تصویر برجسته‌ای از آن را به نمایش گذاشت. جوان با دیدن این منظره بسیار ناراحت و دل شکسته می‌شود.

وقتی کاروان به قم رسید و در مدرسه مربوطه ساکن شدند این جوان به حرم مشرف شده و با اخلاص تمام متوسل به حضرت می‌شود، و در همان حال خوابش می‌برد. در خواب عوالمی را مشاهده کرده و بعد از بیداری می‌بیند چشمش سالم و بی‌عیب است.

او بعد از شفا یافتن به مدرسه برمی‌گردد، دوستان او با مشاهده این کرامت و امر معجزه آسا، دسته جمعی به حرم حضرت معصومه (علیهاالسلام) مشرف شده و ساعت‌ها مشغول دعا و توسل می‌شوند. وقتی این خبر به نخجوان می‌رسد آن‌ها مصرانه خواهان این می‌شوند که این جوان بعد از شفا یافتن و سلامتی چشمش به آن‌جا برگردد که باعث بیداری و هدایت دیگران و استحکام عقیده مسلمین گردد. (ضبط صوتی، تصویری این کرامت به نقل حضرت آیت الله مکارم (دام‌ظله) در واحد فرهنگی آستانه موجود است.)

حل مشکلات علمی

مرحوم محدث قمی می‌فرماید از بعض اساتید خود شنیدم که: مرحوم ملاصدرای شیرازی به خاطر بعضی مشکلات از شیراز به قم مهاجرت فرمود و در قریه کهک اقامت نمود؛ آن حکیم فرزانه هرگاه مطالب علمی بر او مشکل می‌شد به زیارت حضرت فاطمه معصومه می‌آمد و با توسل به آن بزرگوار مشکلات علمی بر ایشان حل می‌شد و از آن منبع فیض الهی مورد عنایت قرار گرفت. [۷۲]

شفای مرد نصرانی

مرحوم محدث نوری نقل فرمودند: که در بغداد مردی نصرانی به نام (یعقوب) مبتلا به مرض استسقاء بود که از معالجه آن نامید شده بودند و به طوری بدنش ضعیف شده بود که توان راه رفتن نداشت. او می‌گوید: مکرر از خدا مرگم را خواسته بودم تا آن‌که در سال ۱۲۸۰ق در عالم خواب سید جلیل‌القدر نورانی را دیدم که کنار تختم ایستاده، و به من گفت: اگر شفا می‌خواهی باید به زیارت کاظمین بیایی. از خواب بیدار شدم و خوابم را به مادرم گفتم. مادرم که مسیحی بود گفت: این خواب شیطانی است. دو مرتبه خوابم برد. این مرتبه زنی را در خواب دیدم با چادر و روپوش که به من گفت: برخیز که صبح شد آیا پدرم با شما شرط نکرد که او را زیارت کنی و ترا شفا بخشد؟ گفتم پدر شما کیست؟ گفت: موسی بن جعفر. گفتم شما کیستی؟ فرمود: من معصومه خواهر رضا هستم. از خواب بیدار شدم و متحیر بودم که به کجا بروم؛ به ذهنم آمد که به خدمت سید راضی بغدادی بروم. به نزد بغدادی رفتم تا به در خانه او رسیدم، در زدم صدا آمد کیستی؟ گفتم: در را بازکن. همین که سید صدایم را شنید به دخترش گفت: در را باز کن که یک نفر نصرانی است آمده مسلمان شود.
وقتی بر او وارد شدم گفتم: از کجا دانستید که من چنین قصدی دارم؟ فرمود: جدم در خواب مرا از قضیه خبر داد. او مرا به کاظمین نزد شیخ عبدالحسین تهرانی برد، داستان خود را برایش گفتم، دستور داد مرا به حرم مطهر حضرت کاظم (علیه‌السلام) بردند و مرا دور ضریح طواف دادند عنایتی نشد، از حرم بیرون آمدم احساس تشنگی کردم، آب آشامیدم، حالم منقلب شد و روی زمین افتادم، گویا کوهی بر پشتم بود و از سنگینی آن راحت شدم. ورم بدنم از بین رفت و زردی صورتم به سرخی مبدل شد و دیگر اثری از آن مرض ندیدم. خدمت شیخ بزرگوار رفتم و به دست ایشان مسلمان شدم... [۷۳]

شفای مفلوج

حجةالاسلام‌ و المسلمین آقای شیخ محمود علی اراکی نقل کرد: که من خودم مکرر دیدم شخصی را که از پا عاجز و ناتوان بود که پاهایش جمع نمی‌شد و قسمت پایین بدن را روی زمین می‌کشید و با تکیه به دو دست حرکت می‌کرد، از حالش پرسیدم اهل یکی از شهرهای قفقاز شوروی بود، گفت: رگ‌های پایم خشکیده است و قادر به راه رفتن نیستم، آمده‌ام اینجا (قم) ان‌شاءالله شفا بگیرم.

در یکی از شب‌های ماه رمضان بود، شنیدیم نقال خانه حرم به صدا درآمد و گفتند: بی بی شخص فلجی را شفا داده است، ما که بعدا با درشکه با چند نفر از همراهان به اراک می‌رفتیم در شش فرسخی اراک، همان شخص ناتوان را دیدم که با پاهای صحیح و سالم عازم کربلا است و معلوم شد که آن روز او بوده که شفا گرفته، او را به درشکه سوار کردیم و تا اراک همراه ما بود. [۷۴]

شفای مریضی پادرد

آیت‌ الله حاج شیخ مرتضی حائری نقل فرمودند: که شخصی بود به نام آقا جمال، معروف به هژبر، دچار پادرد سختی شده بود به طوری که برای شرکت در مجالس، بایستی کسی او را به دوش می‌گرفت و کمک می‌کرد، عصر تاسوعا آقای هژبر به روضه‌ای که در مدرسه فیضیه از طرف آیت الله حائری تشکیل شده بود، آمد. آقا سید علی سیف (خدمتگزار مرحوم آیت‌الله حائری) که نگاهش به او افتاد به او پرخاش کرد که: سید این چه بساطی است که درآورده‌ای، مزاحم مردم می‌شوی، اگر واقعا"سیدی برو از بی بی شفا بگیر. آقای هژبر تحت تاثیر قرار گرفت و در پایان مجلس به همراه خود گفت: مرا به حرم مطهر ببر، پس از زیارت و عرض ادب با دل شکسته حال توجه و توسلی پیدا کرد و سید را خواب برد. در خواب دید کسی به او می‌گوید: بلند شو. گفت نمی‌توانم. گفته شد: می‌توانی بلند شو و عمارتی را به او نشان داده و گفت:

این بنا از حاج سید حسین آقاست که برای ما روضه‌خوانی می‌کند، این نامه را هم به او بده. آقای هژبر ناگهان خود را ایستاده دید که نامه‌ای در دست دارد و نامه را به صاحبش رساند و می‌گفت: ترسیدم اگر نامه را نرسانم دردپا برگردد و کسی از مضمون نامه مطلع نشد حتی آیت‌ الله حائری، ایشان فرمودند: که از آن به بعد آقای هژبر عوض شد گوئی از جهان دیگریست و غالبا" در حال سکوت و یا ذکر خدا بود. [۷۵]

عنایت به زائرین گمشده

خادم و کلیددار حرم و مکبر آقای روحانی (که از علمای قم و امام جماعت مسجد امام حسن عسکری (علیه‌السلام) بوده‌اند) می‌گوید: شبی از شب‌های سرد زمستان در خواب حضرت معصومه (علیهاالسلام) را دیدم که فرمود: بلند شو و بر سر مناره‌ها چراغ روشن کن. من از خواب بیدار شدم ولی توجهی نکردم. مرتبه دوم همان خواب تکرار شد و من بی توجهی کردم در مرتبه سوم حضرت فرمود: مگر نمی‌گویم بلند شو و بر سر مناره چراغ روشن کن! من هم از خواب بلند شده بدون آن‌که علت آن‌را بدانم در نیمه شب بالای مناره رفته و چراغ را روشن کردم و بر گشته خوابیدم. صبح بلند شدم و درهای حرم را باز کردم و بعد از طلوع آفتاب از حرم بیرون آمدم با دوستانم کنار دیوار و زیر آفتاب زمستانی نشسته، صحبت می‌کردیم که متوجه صحبت چند نفر زائر شدم که به یکدیگر می‌گویند: معجزه و کرامت این خانم را دیدید! اگر دیشب در این هوای سرد و با این برف زیاد، چراغ مناره حرم این خانم روشن نمی‌شد ما هرگز راه را نمی‌یافتیم و در بیابان هلاک می‌شدیم.

خادم می‌گوید: من نزد خود متوجه کرامت و معجزه حضرت و نهایت محبت و لطف او به زائرینش شدم. [۷۶]

شفای مبتلای به جنون

میر سید علی برقعی فرمودند: مردی اظهار می‌داشت که من در ایامی که سفیر ایران در عراق بودم، همسرم مبتلا به جنون شد به طوری‌که کند به پاهایش زدیم، روزی از سفارتخانه به منزل آمدم حال او را بسیار منقلب و آشفته دیدم، داخل اطاق مخصوص خود شدم و از همان‌جا متوسل شدم به مولا امیرالمومنین (علیه‌السلام) و عرض کردم یا علی چند سال است که در خدمت شما هستم و غریب و تنهایم، شفای همسرم را از شما می‌خواهم. همین‌طور در حال تحیر بودم که خدایا چه بکنم که یک مرتبه خادمه منزل دوید و گفت آقا بیایید، گفتم همسرم فوت کرد؟ گفت: خیر بهتر شد. من با عجله نزد عیالم رفتم، دیدم با حال طبیعی نشسته، عیالم به من گفت: این چه وضع است، چرا به پاهای من کند زدید؟! برای او توضیح دادم بعد گفتم چه شد که شما یک مرتبه بهتر شدید؟ گفت: در همین ساعات خانم مجلله‌ای داخل اطاق شد گفتم شما کیستید؟ فرمود من معصومه دختر موسی بن جعفر (علیه‌السلام) هستم. جدم امیرالمومنین علی (علیه‌السلام) امر فرمودند من شما را شفا بدهم و شما خوب شدید... [۷۷]

شفای ضعف چشم

حاج آقا مهدی صاحب مقبره اعلم السلطنه (بین صحن جدید و عتیق) نقل کرده: که من چندی قبل به ضعف چشم مبتلا شدم، بعد از مراجعه به اطباء، اظهار داشتند که چشم شما آب آورده باید برسد تا آن‌را عمل کنیم. او می‌گوید: بعد از آن هر وقت که به حرم مشرف می‌شدم مختصری از گرد و غبار ضریح را به چشمانم می‌کشیدم و این عمل باعث شد که ضعف چشم من بر طرف شود به طوری‌که الان بدون عینک، قرآن و مفاتیح الجنان می‌خوانم.

شفای دختر لال

حجه الاسلام حاج آقا حسن امامی چنین نوشته‌اند که: روز پنجشنبه دهم رجب ۱۳۸۵ق دختری ۱۳ ساله از اهالی آب روشن آستارا به اتفاق پدر و مادرش به قم آمدند در حالی‌که دختر در اثر مرضی دچار عارضه لالی شده بود و قوه گویایی خود را از دست داده بود و با مراجعه به اطباء هم معالجه نشده بود، در حالی‌که از دکترها مایوس بودند به کنار قبر مطهر فاطمه معصومه (علیهاالسلام) پناهنده شدند.
به مدت دو شب در کنار ضریح مبارک نشسته گاهی در حال گریه و گاهی با زبان بی زبانی مشغول راز و نیاز بود که یک مرتبه همه چراغ‌های حرم خاموش گردید. در همان حال دختر مذکور مورد عنایت حضرت قرار گرفت و صیحه عجیبی کشید که خدام و زائرین شنیدند. جمعیت هجوم آوردند تا مقداری از لباس او را به عنوان تبرک بگیرند. خدام دختر را به کشیک‌خانه بردند تا جمعیت متفرق شدند. دختر گفت: در همان وقت خاموشی چراغ‌های حرم، چنان روشنایی و نوری دیدم که در تمام عمرم مثل آن‌را ندیده بودم و حضرت را دیدم که فرمود: خوب شدی و دیگر می‌توانی سخن بگویی و حرف بزنی، من فریاد زدم، دیدم زبانم باز شده است. [۷۸]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ | 12:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

شفای مبتلا به سل

حاج آقا مهدی صاحب مقبره اعلم السلطنه می‌گوید: مردی از دهات خلجستان قم دچار مرض سل می‌شود. به پزشکان قم مراجعه می‌کند ولی نتیجه‌ای نمی‌گیرد. به تهران می‌رود و مشغول معالجه می‌شود تا وقتی که تمام داراییش را خرج می‌کند اما به نتیجه‌ای نمی‌رسد، مایوس و تهیدسیت به وطن برمی‌گردد. در آن‌جا هم اهالی به او می‌گویند: تو که در اینجا چیزی نداری، مرضی هم که به آن مبتلا هستی مرضی است مسری، ماندن تو باعث گرفتاری سایر اهالی می‌شود، پس از اینجا برو.

به ناچار از وطن آواره و با دستی تهی و بدنی رنجور وارد قم می‌شود و در صحن جدید در ایوان یکی از مقبره‌های حرم مطهر در حالی که دل از همه جا بریده و دل به عنایات فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) بسته بود خوابش می‌برد، در اثر عنایات بی بی وقتی از خواب بیدار می‌شود هیچگونه اثری از بیماری در خود نمی‌بیند.

[۷۹]

اداء دین و گشایش در زندگی

حاج آقا تقی کمالی، از خدام آستانه مقدسه می‌گوید: در سال ۱۳۰۲ هـ.ش در آستانه مقدسه متحصن شده و پناهنده به آن بانوی معظمه بودم و در یکی از حجرات صحن نو منزل داشتم، روزگارم به تلخی و سختی سپری می‌شد و کاملا" تحت فشار بی‌پولی و نداری قرار گرفته بودم، زندگانی را با قرض از کسبه اطراف حرم می‌گذراندم تا این‌که یک روز بعد از ادای فریضه صبح خدمت بی بی مشرف شده و وضع خود را به عرض رساندم، در این حال دیدم کیسه پولی روی دامن افتاد، مدتی صبر کردم به خیال این‌که شاید این کیسه پول مال زوار محترم باشد تا به صاحبش رد نمایم، دیدم خبری نشد فهمیدم که مرحمتی خانم است به حجره خود برگشتم وقتی کیسه را باز کردم مبلغ ۴ تومان در آن بود. ابتدا بدهی‌هایم را پرداختم و به مدت چهارده ماه خرج می‌کردم و تمام نمی‌شد تا آن‌که روزی حضرت حجه الاسلام والمسلمین آقای حسین حرم پناهی تشریف آوردند و از وضع زندگی من جویا شدند من موضوع را اظهار نمودم در همان ایام به آن عطیه خاتمه داده شد.

[۸۰]

شفای خادم حرم

این کرامت که به حد تواتر رسیده از این قرار است: که یکی از خدام آن حضرت بنام میرزا اسدالله، به سبب ابتلای به مرضی انگشتان پایش سیاه شده بود، جراحان اتفاق‌نظر داشتند که باید پای او بریده شود تا مرض به بالاتر از آن سرایت نکند، قرار شد که فردای آن روز پای او را جراحی نمایند. میرزا اسدالله گفت: حال که چنین است امشب مرا ببرید حرم مطهر دختر موسی بن جعفر (علیه‌السلام). او را به حرم بردند، شب هنگام خدام در حرم را بستند و او پای ضریح از درد پا می‌نالید تا نزدیک صبح، ناگهان خدام صدای میرزا را شنیدند که می‌گوید: در حرم را باز کنید حضرت مرا شفا داده، در را باز کردند دیدند او خوشحال و خندان است. او گفت:

در عالم خواب دیدم خانمی مجلله آمد به نزد من و گفت چه می‌شود ترا؟ عرض کردم که این مرض مرا عاجز نموده و از خدا شفای دردم یا مرگ را می‌خواهم، آن مجلله گوشه مقنعه خود را بر روی پای من کشید و فرمود: شفا دادیم ترا. عرض کردم شما کیستید؟ فرمودند: مرا نمی‌شناسی؟! و حال آن‌که نوکری مرا می‌کنی، من فاطمه دختر موسی بن جعفرم.

بعد از بیدار شدن، قدری پنبه در آن‌جا دیده بود آن‌را برداشته و به هر مریضی ذره‌ای از آن را می‌دادند و به محل درد می‌کشید، شفا پیدا می‌کرد. او می‌گوید: آن پنبه در خانه ما بود تا آن وقتی که سیلابی آمد و آن خانه را خراب کرد و آن پنبه از بین رفت و دیگر پیدا نشد. [۸۱]

شفای چشم دختر ده ساله

آقای حیدری کاشانی (واعظ) نقل می‌کند که یکی از رفقای روحانی ایشان در محضر آیت‌ الله بهاءالدینی (رحمةالله‌علیه) نقل می‌کرد: که روزی دیدیم بر روی مردمک چشم دختر ده ساله ما دانه کوچکی پیدا شده، وقتی به دکتر متخصص مراجعه کردیم بعد از معاینه، ایشان اظهار نمودند که باید عمل شود ولی عمل خطر دارد.
دختر، وقتی این را شنید بنا کرد ناراحتی کردن و این‌که من عمل نمی‌خواهم و می‌گفت: مرا به حرم حضرت معصومه (علیهاالسلام) ببرید. این را گفت و با سرعت به طرف حرم دوید، ما هم به دنبال او آمدیم تا رسید به حرم، شروع کرد به گریه کردن و خطاب به بی بی گفت: یا حضرت معصومه من عمل نمی‌خواهم و چشم خود را به ضریح حضرت می‌مالید و حال عجیبی داشت، ما هم از دیدن این منظره منقلب شدیم، بعد از این حالت توسل، او را بغل کردم و دلداری دادم و به او گفتم: خوب خواهی شد، او را داخل صحن حرم مطهر بردم، ناگهان نگاهم به چشم او افتاد دیدم هیچ‌گونه اثری از آن دانه خطرناک وجود ندارد.

عطای مخارج میهمانی

آقای حیدری کاشانی می‌فرماید: روزی که ما در منزل چیزی برای پذیرایی نداشتیم عده‌ای از کسانی که در شهرستان محل تبعید ما (بیرجند) با ما آشنا بودند، به منزل ما آمدند، من متحیر بودم که چکنم؟ آمدم حرم و همان داخل صحن عرض کردم: بی بی جان خودتان وضع ما را می‌دانید، این را که گفتم در وسط حرم در حال حرکت بودم که صدای خانمی را - که مرا صدا می‌کرد - شنیدم، ایستادم، او مبلغی پول به من داد و گفت این مال شماست. من به حرکت خود ادامه دادم؛ مجددا" آن خانم مرا صدا زد و مبلغ دیگری پول به من داد و گفت: این هم مال شماست. اینجا بود که رو کردم به گنبد حضرت و عرض کردم: بی بی جان، بسیار متشکرم. برگشتم به خانه و با آن مبلغ وسایل پذیرایی لازم را فراهم نمودم. خانم ما (که از بی‌پولی ما مطلع بود) گفت: پول را از کجا تهیه کردی؟ گفتم: فاطمه معصومه (علیهاالسلام) عنایت فرمود.

شفای زائر امام رضا

آقای حیدری کاشانی می‌گوید: بعد از یک دهه سخنرانی در مسجد گوهرشاد، خانمی پیش من آمد و گفت: پسر جوان مریضی داشتم که شبی حضرت رضا (علیه‌السلام) را در خواب دیدم، حضرت فرمود: یکی از دو مریضی جوانت را شفا دادم، مریضی دوم او را خواهرم در قم شفا خواهد داد به نزد خواهرم در قم برو. حال که شما عازم قم هستید این شصت تومان را داخل ضریح حضرت بینداز، من چند روز دیگر به قم خواهم آمد. من به او گفتم: شما موقع آمدنتان به مشهد به قم نرفتید؟ گفت: نه.

گفتم: این فرمایش حضرت گلایه‌ای بوده از شما که چرا در طول راه مسافرت به مشهد به زیارت خواهر ایشان نرفته‌اید؟ (کرامات نقل شده از آقای حیدری کاشانی ضبط صوتی و تصویری و در واحد سمعی، بصری آستانه مقدسه موجود است.)

شفای دختر آذربایجانی

دختری چهارده ساله از اهالی ماکو، از شهرهای آذربایجان که خود با ما چنین سخن می‌گوید: رقیه امان الله پور هستم از اهالی (شوط) ماکو، چهار ماه پیش بر اثر یک نوع سرماخوردگی از هر دو پا فلج شدم، خانواده‌ام مرا به بیمارستان‌های مختلف در شهرهای ماکو، خوی و تبریز بردند، ولی همه پزشکان پس از عکس‌برداری و انجام آزمایش مکرر، از درمانم عاجز شدند و من دیگر نمی‌توانستم پاهایم را حرکت دهم تا این‌که چهارشنبه شب (۱۳۷۳/۰۲/۲۱) در عالم رویا دیدم که خانمی سفیدپوش سوار بر اسبی سفید به طرف من آمدند و فرمودند:

چرا از همان ابتدای بیماری پیش من نیامدی تا شفایت دهم؟ با اضطراب از خواب پریدم و جریان خواب را با عمو و عمه‌ام در میان گذاشتم و آن‌ها نیز بلافاصله مقدمات سفر به قم را فراهم آوردند. لذا روز جمعه (۱۳۷۳/۰۲/۲۳) ساعت ۷/۳۰ دقیقه بعدازظهر به حرم مطهر مشرف شدیم. پس از نماز، مشغول خواندن زیارتنامه شدم که ناگهان صدای همان خانمی که در خواب دیده بودم به گوشم رسید که فرمود: بلند شو، راه برو، که شفایت دادم. من ابتدا توجهی نکردم و باز مجددا" همان صدا با همان الفاظ تکرار شد، این‌بار به خود حرکتی دادم و مشاهده کردم که قادر به حرکت می‌باشم و مورد لطف آن بی بی دو عالم قرار گرفته‌ام. (این کرامت از زبان فرد شفا یافته با صدا و تصویر توسط سمعی و بصری آستانه مقدسه ضبط شده است.)

شفای تشنج اعصاب

خواهر پروین محمدی اهل باختران در سال سوم دبیرستان مبتلا به تشنج اعصاب شدند و پس از بی‌اثر بودن معالجات مکرر و ناامیدی از همه‌جا همراه خانواده عازم مشهد مقدس می‌شوند به امید شفا از امام رضا (علیه‌السلام).

اکنون مادر ایشان این کرامت را اینگونه بیان می‌فرمایند: وقتی به قم رسیدیم با خود گفتم خوبست اول به زیارت خواهر امام رضا (سلام‌الله‌علیها) برویم اگر جواب نداد به مشهد می‌رویم؛ ساعت ۲ بعد از نیمه شب بود که به قم رسیدیم، ساعت ۹ صبح به حرم مشرف شدیم و دختر را که به‌سختی خوابش می‌برد و در اثر تشنج اعصاب دچار مشکلاتی می‌شد با حال توجه و توسل به حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها)، به نزدیک ضریح بردم و براحتی خوابید.

پس از مدتی که نماز ظهر و عصر گذشت بوی عطر عجیبی حرم را گرفت و دیدم دست راست دخترم سه مرتبه به صورتش کشیده شد و رنگ او برافروخته شد و گوشه چادر او را که به ضریح بسته بودم باز شد؛ در همین حال دخترم به راحتی از خواب بیدار شد و گفت مادر کجاییم؟

گفتم: حرم حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها). گفت: مادر گرسنه‌ام!! من که ماه‌ها بود حسرت شنیدن این کلمه را از او داشتم، گفتم: برویم بیرون حرم؛ با هم داخل صحن حرم شدیم از او پرسیدم: احساس ناراحتی نمی‌کنی؟ گفت: نه، الحمد الله خوب هستم. و من احساس کردم که حالت او طبیعی شده است و از حضرت معصومه تشکر می‌نماییم. (این کرامت روز پنج‌شنبه ۷۳/۰۴/۰۲ هـ.ش واقع شده که ضبط صوتی، تصویری گفتگوی یاد شده در واحد سمعی، بصری آستانه موجود است.)

شفای مرد فلج

روز چهاردهم شعبان برابر با ۲۶ دی‌ماه ۱۳۷۳ هـ.ش و در آستانه عید بزرگ نیمه شعبان بارگاه ملکوتی کریمه اهل بیت (علیهم‌السلام) پذیرای میهمانی است که از راه دور آمده، او همسایه برادر است که به دعوت خواهر او به امید شفا به این بارگاه رو آورده است، او امیرمحمد کوهی ساکن مشهد و کارمند سابق اداره امور اقتصادی و دارایی آن شهر است که داستان خود را چنین بیان می‌کند:

سه سال بود که به بیماری فلج مبتلا بودم و قادر به حرکت نبودم و با ویلچر حرکت می‌کردم، پیش اطباء متخصص مشهد و تهران رفتم و مراحل مختلف درمان را (از عکس و آزمایش و سی تی اسکن و غیره) گذراندم و بارها در بیمارستان بستری شدم و در مجالس دعا و توسل در حرم حضرت رضا (علیه‌السلام) به قصد شفا شرکت کردم ولی عنایتی نشد در همین اواخر به خاطر ناراحتی زیاد خود و خانواده‌ام به حرم مشرف شدم و با سوز دل عرض کردم: آقا! شما غیر مسلمانان را محروم نمی‌کنید پس چرا به من شیعه توجه نمی‌فرمایید؟! آقا یا جوابم را بده یا می‌روم قم و به خواهرتان شکایت می‌کنم و او را واسطه قرار می‌دهم، آنگاه خطاب به حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) عرض کردم: من که همسایه برادر شما هستم و فردی عائله‌مندم و در عمر خود خیانتی نکردم و در حد توان درستکار بودم چرا ایشان مرا شفا نمی‌دهند؟
بعد از این توسل و عرض گلایه در عالم خواب خانمی را دیدم به من فرمود: شما باید به قم بیایی تا شفایت دهم.

عرض کردم شما که به خانه ما آمدی و میهمان ما هستی همین‌جا شفایم بده، من پولی ندارم که به قم بیایم.
فرمود: شما باید به قم بیایی.

من خوابم را به عیال و فرزندانم نقل کردم، پس از مدتی پسرم به من گفت: پدر! ما که همه دارایی خود را در راه معالجه شما خرج کردیم، من مبلغی - را از فروختن چند جعبه نوشابه‌ای که در خانه داشتیم - تهیه نمودم، این را خرج سفر کنید و به قم بروید، امیدوارم که شفا پیدا کنید.

من راهی قم شدم، پس از رسیدن به قم وضو گرفتم و وارد حرم شدم، از دو نفر تقاضا کردم زیر بغل‌های مرا گرفته و کنار ضریح ببرند، مرا کنار ضریح بردند (خسته بودم و ناتوان) بعد از زیارت و التجاء بسیار همان کنار ضریح پتوی خود را به سر کشیده، خوابم برد.

در عالم خواب خانمی را دیدم با چادر مشکی و روبندی سبز رنگ به من فرمود: پسرم خوش آمدی، اکنون شفا یافتی برخیز، تو هیچ بیماری نداری. عرض کردم: من بیمار و زمین‌گیرم. ایشان پیاله گلی پر از چای را به دست من داد و فرمود: بخور.

من چای را خوردم، ناگهان از خواب بیدار شدم دیدم می‌توانم روی پا بایستم، از جا برخاستم و خود را به ضریح مقدس رساندم و بالاخره در این روز، عیدی خود را از بی بی گرفتم. (این کرامت ضبط صوتی و تصویری شده و در سمعی، بصری آستانه موجود است.)

حرم و آستانه مقدسه

پس از به خاک‌سپردن حضرت فاطمه معصومه(س)، مردم بر قبر ایشان سایه‌بانی از بوریا برافراشتند تا آنکه زینب دختر امام‌محمدتقی(ع) قبه‌ای بر تربت ایشان بنا کرد.[۳۹] در کوی و میدان میر قم، مسجد و مدرسه‌ای است که آن را ستّیّه (مخفف سیّدتی) می‌نامند[۴۰] و آنجا سرای موسی‌بن‌خزرج بوده و فاطمه معصومه(س) در آنجا نماز گزارده است[۴۱] و محراب آن حضرت محل زیارت مردم است.[۴۲] مردم در روز شهادت امام‌کاظم(ع) برای عرض تسلیت به آنجا می‌روند.[۴۳] بنای زینب(س) دست‌کم تا سال ۳۷۸ق سرپا بوده است.

در سال ۳۵۰ق زیدبن‌احمد اصفهانی حاکم قم، سردر بقعه را از جانب رودخانه توسعه داد[۴۴] و در ۴۷۷ق امیرابوالفضل عراقی به اشاره شیخ طوسی بقعه فاطمه معصومه(س) را بازسازی کرد. سلطان‌محمد الجایتو (۷۱۶ق) به آبادانی قم و حرم‌های آن پرداخت. کاشی‌های موجود در آستانه که تصویر سواران مغول را نمایش می‌دهند، از آثار او هستند. در دوره صفویه آستانه فاطمه معصومه(س) شکوه و جلالی یافت. در این دوره خادمان و حافظان و زائران را مهمان و برایشان هزینه می‌کردند و در دوره قاجار بر توسعه آن افزوده شد.[۴۵] آستانه فاطمه معصومه(س) از گذشته دارای موقوفات باارزشی بوده و املاک، کتابخانه و موزه‌ای معتبر و آکنده از ذخایر معنویِ نفیس را در خود جای داده است.[۴۶]

این آستان که در زمان رژیم پهلوی زیر نظر دربار و اوقاف اداره می‌شد[۴۷] و پس از پیروزی انقلاب اسلامی امام‌خمینی در ۱۹/۱۲/۱۳۵۷ در حکمی احمد مولایی را به عنوان تولیت آن انتخاب کرد و در آن حکم تصریح کرد وی در همه امور مربوطه با احمد آذری قمی و مجتبی طباطبایی مشورت کند.[۴۸] در ۲۹/۵/۱۳۵۹ مولایی از امام‌خمینی تقاضا کرد آستانه به صورت مستقل اداره شود که ایشان اجازه داد آستانه و موقوفات آن زیر نظر شخص «فقیه» اداره شود.[۴۹] بخشی از مستقلات آستانه از گذشته در اجاره مردم قرار داشت و با وقوع انقلاب اسلامی این تصور در میان برخی به‌وجود آمد که نیازی به پرداخت مبلغ اجاره نیست و برخی این موضوع را به امام‌خمینی نسبت می‌دادند. ایشان در پاسخ استفتائی دراین‌باره، این شایعه را تکذیب کرد و لازم دانست که مستأجران آستانه مبلغ اجاره را بپردازند.[۵۰]

حرم حضرت فاطمه معصومه(س) از گذشته یکی از عبادتگاه‌های شیعیان بوده است[۵۱] و بزرگ‌ترین مراکز علمی و مهم‌ترین حوزه‌های علمیه جهان تشیع در شهر قم تأسیس گردید و اهمیت زیارت ایشان، علمای فراوانی را به سوی این شهر جذب و موجب تحوّلات تازه و موثّری درگسترش تشیّع گردید.[۵۲] یکی از دلایل هجرت عبدالکریم حائری یزدی به قم در سال ۱۳۰۰ وجود مرقد فاطمه معصومه(س) در این شهر بود.[۵۳] حائری یزدی تا مدت زیادی درس و نمازهای خود را در مسجد بالاسر حرم اقامه می‌کرد[۵۴] سیدحسین بروجردی نیز به سبب وجود فاطمه معصومه(س) در قم اقامت کرد[۵۵] (ببینید: حوزه علمیه قم و سیدحسین بروجردی).

امام‌خمینی با توجه به روایات نقل شده دربارهٔ اهمیت قم،[۵۶] این شهر را بهشت برین نامیده و وجود فاطمه معصومه(س) را موجب نورانیت و قداست آن دانسته است. ایشان در پاسخ توهین و شبهه‌افکنی علی‌اکبر حکمی‌زاده در کتاب اسرار هزارساله دربارهٔ مزارهای اولیای خدا ازجمله فاطمه معصومه(س) یادآور شده حرم آن حضرت از عبادت‌گاه‌های بزرگ شیعیان است که شبانه‌روز در آن خانه، مردم به ذکر خدا مشغول‌اند و توهین به چنین مسجد و معبدی جز کینه به فرزندان علی(ع) ریشه‌ای ندارد.[۵۷]

از سوی دیگر، حرم فاطمه معصومه(س) که از گذشته ازجمله در نهضت مشروطه نقش‌آفرین بود و علمای تهران در جریان هجرت به قم در حرم ایشان متحصن شدند[۵۸]؛ در دوران نهضت اسلامی نیز یکی از مراکز آن به‌شمار می‌آمد؛ چنان‌که در اسفند ۱۳۴۱ امام‌خمینی در جمع مردم قم و زائران حضرت معصومه(س) سخنرانی مبسوطی کرد و دربارهٔ همه‌پرسی فرمایشی محمدرضا پهلوی به مردم هشدار داد.[۵۹] ایشان در سیزدهم خرداد ۱۳۴۲ مصادف با عاشورای ۱۳۸۳ق نیز در جمع مردم قم و زوار حرم فاطمه معصومه(س) سخنرانی کرد و به هتک حرمت مدرسه فیضیه و اذیت و کشتن طلاب به‌شدت اعتراض کرد و از زائران خواست که به مدرسه فیضیه بروند و جنایت‌های مأموران رژیم پهلوی را از نزدیک ببینند[۶۰] (ببینید: حمله به مدرسه فیضیه).

ایشان برخی دیدارهای خود با شخصیت‌ها را در ارتباط با انقلاب اسلامی در حرم قرار می‌داد.[۶۱] ایشان در آبان ۱۳۵۶ در یک سخنرانی در نجف نیز دربارهٔ اهانت رژیم پهلوی به حرم فاطمه معصومه(س) سخن گفت.[۶۲]

در اوائل دوره تبعید امام‌خمینی در عراق جلسات دعای توسل پس از نماز مغرب و عشا در رواق بالای سر فاطمه معصومه(س) برگزار می‌شد و زائران حضرت را به خود جذب می‌کرد.[۶۳] معمولاً دعا را محمدرضا مؤیدی قمی می‌خواند و شرکت‌کنندگان از امام‌خمینی به عنوان مرجع دور از وطن یاد و برای سلامتی ایشان دعا می‌کردند. در شب‌های پرجمعیت مانند شب جمعه یا وفات و اعیاد ائمه(ع) یک نفر سخنرانی می‌کرد و طلاب پس از سخنرانی با تغییردادن لباسِ سخنران، او را فراری می‌دادند. در برخی از شب‌ها مراسم به تظاهرات تبدیل می‌شد و جمعیت از صحن بزرگ وارد فیضیه می‌شدند.[۶۴]

در نوروز ۱۳۴۴ هم‌زمان با تحویل سال، طلاب انقلابی در حرم فاطمه معصومه(س) دعای توسل برگزار کردند و طلبه‌ای به نام غلام‌حسین فلاح یزدی با سخنرانی کوتاه با اشاره به قیام پانزده خرداد به تبعید امام‌خمینی و بازداشت تعداد بسیاری از روحانیان انقلابی اعتراض کرد که با واکنش مأموران مواجه شد.[۶۵] نیروهای رژیم در چند نوبت به این مراسم حمله کردند و تعدادی از شرکت‌کنندگان در مراسم دعا بازداشت و زندانی شدند؛ چنان‌که در یک نوبت هجده نفر بازداشت و روانه زندان شدند تا آنکه مأموران دولتی این جلسه را تعطیل کردند.[۶۶] در سال ۱۳۵۴ نیز طلاب در بزرگداشت پانزده خرداد ۱۳۴۲ تظاهراتی در میدان آستانه و مدرسه فیضیه برگزار کردند که تعدادی مجروح و بازداشت شدند. (ببینید: هفده خرداد).


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ | 12:2 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

شعر

شاعران بسیاری در مدح و منقبت و مرثیه فاطمه معصومه شعرها سروده‌اند؛ از مشهورترین آنها می‌توان به شاعران ذیل اشاره کرد: شوریده شیرازی، فتح‌علی خان صبا، سید احمد هاتف اصفهانی، ملک الشعراء، سروش اصفهانی، احمد چگینی، ظهیر لاهیجی و محمدصادق ناطق.[۱۵۹] همچنین از علماء و مراجع تقلید شیعه معاصر نیز، در مدح و مرثیه او اشعاری گزارش شده‌است؛ افرادی چون: لطف‌الله صافی گلپایگانی، روح‌الله خمینی، حسین وحید خراسانی، محمدعلی اراکی، علی صافی گلپایگانی، جواد محدثی، محمد محمدی اشتهاردی و محمدباقر ایروانی.[۱۶۰] اشعار مدحی که برای فاطمه سروده شده‌اند، محتوایی در ستایش او، توصیف سفرش و بعضاً مدح شهر و اهالی قم است. شاعران در این اشعار، بین وضعیت فاطمه در شهر قم و وضعیت زینب بنت علی در شهر کوفه و شام بعد از اسارت در نبرد کربلا مقایسه‌هایی را مطرح کرده‌اند.[۱۶۱] او به جهت جایگاه ویژه‌اش در نزد شیعه، همواره با فاطمه زهرا مقایسه می‌شود.[۱۶۲] به گزارش محمدبیگی، در گلوگاه ساق گنبد فاطمه معصومه، اشعاری از فتحعلی خان صبا به خط نستعلیق نقش بسته‌است. اشعار به شرح زیر است:[۱۶۳]

یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه

یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه - ای بانویِ مظلومه، یا حَضرتِ معصومه

یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه

تو دخترِ موسائی ، ای دُختِ وَلِیُّ اللّه ، هستی به رضا خواهر ، ای اُختِ وَلِیُّ اللّه

یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه

هستی به جواد عمّه ، عَمَّه به وَلِیُّ اللّه - تو پشت و پناهِ ما ، ای یاوَرِ حِزبُ اللّه

یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه

هستی تو در این دنیا ، بر ما مَدَد و یاوَر - هَم هستی شفیعِ ما ، فردا به صفِ محشر

یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه

تو آمدی از یَثرِب ، ایران و به شهرِ قُم - از یُمنِ حضورِ تو ، شد درد و بلاها گُم

یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه

چون ساکنِ قُم گشتی ، قُم از تو درخشان شد - نور تو به دلهامان ، همچون مَهِ تابان شد

یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه

در شهرِ قُم و ایران ، هستی تو چنان خورشید - مهرِ تو به قلبِ ما ، نورِ تو به دل تابید

یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه

مدیونِ رضا و تو ، اَمنِیَّتِ ایران است - آرامشِ ما از تو ، هَم شاهِ غریبان است

یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه

در سایه یِ تو نعمت ، بر ما چه فراوان شُد - اَلطافِ تو بر ماها ، چون ریزشِ باران شُد

یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه

اَیّامِ وفاتِ تو ، این دیده چه گریان است - غمگین به عزایِ تو ، این سینه یِ بریان است

یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه

بنگر که رضا بهرت ، غمگین وعزادار است - هَم اِبنُ الرّضا بهرت ، محزون دل و غمبار است

یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه

هَم اهلِ قُم و ایران ، غمگین به عزایِ تو - هَم باقِرِیِ غمگین ، در نوحه برایِ تو

سروده شده ایام رحلت و شهادت حضرت معصومه علیهاسلام پائیز1402

سَلام بر دُختِ وَلِیِّ خُدا

سَلام بر دُختِ وَلِیِّ خُدا - عَمَّه و هَم اُختِ وَلِیِّ خُدا

فاطمه آن دُختِ وَلِیِّ خُداست - عَمّه و هَم اُختِ وَلِیِّ خُداست

دُختِ اِمام، عَمّه و اُختِ اِمام - باد زِ ما بَر او درود و سلام

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللهِ...

فاطمه آن دُخترِ کاظم بُوَد - به نیکی و به حق مُلازِم بُوَد

فاطمه آن دخترِ موسی بُوَد - آنکه دو دستش یَدِ بیضا بُوَد

فاطمه آن خواهر و اُختُ الرِّضاست - دُختِ نبی، فاطمه و مرتضی است

اُختِ اِمامِ هشتمِ شیعیان - به مشهدش چِشمِ تمامِ جهان

فاطمه آن عَمَّه یِ اِبنُ الرِّضا - آنکه بُوَد نبیره یِ مرتضی

عَمَّه یِ آن تقی، اِمامِ جواد - جوانترین رَهبرِ کُلِّ عِباد

فاطمه آن حضرتِ معصومه است - همنامِ آن زهرایِ مظلومه است

آنکه به قُم شده نگینِ جهان - آنکه بُوَد مَلجاءِ ما شیعیان

فاطمه آن شافعه یِ محشر است - او دُخترِ حیدر و پیغمبر است

یا فاطمه، اِشفَعِی لِی فِی الجَنَّة – حُبِّ تو چون حُبِّ علی است جُنَّة

عَلیٌّ حُبُّه جُنَّة، قَسیمُ النّارِ و الجَنَّة، وَصیُّ المصطفی حَقّاً، إمامُ الإنسِ و الجِنَّة...

شأن بُزُرگی است به نَزدِ خدا - برایَت ای فاطمه، بنتُ الهُدا

نَزد خدا تو راست قُربی نکو - نَزد خدا تو را بُوَد آبرو

یَا فاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ..‌.

سَیِّدتی شفاعتِ ما نما - شفیعِ ما شو تو به نزدِ خدا

سَیِّدتی حاجتِ ما کُن روا - قسمتِ ما مدینه و کربلا

سَیِّدتی قروضِ ما کُن اَدا - ما همه هستیم تو را جان فدا

به باقری و جُمله یِ زائرین - کُن نظر و مرحمت ای بی قرین

سروده شده ایام ورود حضرت به قم و رحلت و شهادت آن بانوی معصومه پائیز ۱۴۰۲

حَضرتِ معصومه سَلامً عَلَیک

حَضرَتِ معصومه سَلامً عَلَیک - بانویِ مظلومه سَلامً عَلَیک

ای که بُوَد آن حَرَمَت غَرقِ نُور - زَینبِ دَورانی وَ هستی صَبور

خواهَرِ سُلطانِ خراسان تویی - نُورِ درخشنده یِ ایران تویی

خواهرِ خورشیدی وَ خُود همچُو ماه - در سُخَنِ تو نَبُوَد اِشتباه

دُخترِ اَرزنده یِ ایران تویی - خواهرِ خورشیدِ خراسان تویی

مَعدَنِ جود و کَرَمی، چون رضا - نشانی اَز فاطمه وَ مرتضی

عَمَّه ساداتی وَ هَم فاطمه - حُبِّ تو باشَد به دِلِ ما هَمَه

از سروده های حجت الاسلام باقری پور

ای دختر عقل و خواهر دین - وی گوهر درج عز و تمکین

عصمت شده پایبند مویت - ای علم و عمل مقیم کویت

ای میوه شاخسار توحید - همشیره ماه و دخت خورشید

وی گوهر تاج آدمیت - فرخنده نگین خاتمیت

شیطان به خطاب «قم» براندند - پس تخت ترا به قم نشاندند

کاین خانه بهشت و جای حواست - ناموس خدای جایش اینجاست

اندر حرم تو عقل ماتست - زین خاک که چشمه حیاتست

جسمی که در این زمین نهان است - جانیست که در تن جهان است

این ماه منیر و مهر تابان - عکسی بود از قم و خراسان

ایران شده نوربخش ارواح - مشکاة صفت به این دو مصباح

از این دو حرم دلا چه پرسی - حق داند و وصف عرش و کرسی

هر کس به درت به یک امیدی است - محتاج تر از همه «وحیدی» است

سروده آیت اله وحید خراسانی

آیتی از خداست معصومه - لطف بی انتهاست معصومه

عطر باغ محمدی دارد زاده - مصطفی است معصومه

پرتوی از تلألؤ زهرا - گوهری پربهاست معصومه

ماه عفّت نقاب آل کسا - دختر مرتضی است معصومه

اختری در مدار شمس شموس - یعنی اخت الرضاست معصومه

زائران، یک در بهشت این جاست - تربتش باصفاست معصومه

در توسل به عترت و قرآن - باب حاجات ماست معصومه

شاعر:حسان

به جـــان پاک تو ای دختر امام، ســلام - به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام

تویـی که شــاه خراسان بود بــرادر تــو - بـــر آن مقام رفیــع و بـر این مقام، ســلام

به هر عدد که تکلم شـود به لیل و نهار - هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام

صبح تا شب و از شام، تا طلیعه صبــح - بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلام

در آســـمان ولایــت، مــه تمــامی تـــو - زپای تا به ســرت ای مـــه تـمـام، ســلام

به پیشگــاه تو ای خواهـــر شه کـَـونین - ز فـرد فـرد خلیـق، به صبح و شام ســلام

منم که هر سر مویم به هر زمان گویـد - به جـان پــاک تـو ای دخــتـر امـام، ســلام

شاعر:سراج

تو مجموعه ی لطف و جود و عطایی - تو یک چشمه از جوشش هَل اَتایی

تو دریاچه نه؛ بَحر بی انتهایی - چه گویم که هستی؟چه گویم چه هایی؟

تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی

تو زهرا خصالی تو زهرا جمالی - تو زهرا مَآبی تو زهرا جلالی

تو زهرا سِرشتی تو زهرا مثالی

تو در دوره ی خویش خیرالنّسایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی

تویی راحت جان موسی بن جعفر - تویی روح و ریحان موسی بن جعفر

تویی یاس بُستان موسی بن جعفر

تو بنت الامامی تو بنت الهُدایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی

تو عَذراترین مریم اهل بیتی - تو در هر دمی همدم اهل بیتی

در اسرار حق، مَحرم اهل بیتی

تو تندیس آن چارده مُقتدایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی

هُمای بهشتی و عرش آشیانی

که در عُشّ دین صاحب آستانی - تو باب الرّضایی تو بابُ الجَنانی

بهشت خداوند در خاک مایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی

تو مانند کلثوم، زینب ترینی - خدیجه وقار اَستی و بی قرینی

وفادار مانند اُمّ البنینی

تو منظومه جمع معصومه هایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی

چه گویم؟ که بابا ثنای تو گفته - فداها ابوها برای تو گفته

به مدحت ولیّ خُدای تو گفته - که در حشر تو شافع شیعه هایی

تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی

در اطراف صحنت غُباریم بانو - به درگاه تان خاکساریم بانو

به لطفت در این شهر داریم بانو

عجب کاظمینی؛ عجب کربلایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی

تو نَفس نفیس اَنیس النّفوسی - تو همشیره ی شخصِ شَمس الشّموسی

درِ خانه ات از پی خاک بوسی - رسیدند صدها چو شیخ بهایی

تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی

از این در چو بُردیم فیض دو چندان - طمع کار گشتیم ما مستمندان

به اقرار ما فرقه ی دردمندان

تو با درد هر بینوا، آشنایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی

اگرچه در این خاک کم غم ندیدم - در این شوره زار آب زمزم ندیدم

به من درد دادند و مرهم ندیدم

ولی از قُمم نیست مِیل جُدایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی

به این خسته حال مجاور نظر کن - تو ای روح شعرم به شاعر نظر کن

به من هم به عنوان زائر نظر کن

تو رُخصت دهی می شوم نینوایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی

محمد قاسمی

عزیزی آن چنان که جایگاهت قلب ایران است - بزرگی آنچنان که عقل دروصف توحیران است

طبیبی در جوار مرقدت بیمار بسیار است - کریمی در حریم قدسی ات سائل فراوان است

قدم هایت به خاک مرده طعم زندگی بخشید - نگاهت خاستگاه بی بدیل ابر و باران است

زیارتنامه تو بر لب معصوم شد جاری - همین یعنی زیارتنامه ات هم شأن قرآن است

به عشق فاطمه قم را زیارت کردم و دیدم - غلط بوده که قبر حضرت صدیقه پنهان است

مرا با نقشه کاری نیست، از قم می شوم زائر - اگر قصدم رسیدن بر در شاه خراسان است

علی سلیمیان

ای حرمت نور عَلی کلِّ نور - وارث زهراییِ قلبِ صبور

خواهرِ شمس، دخترِ محجوبِ ماه - ای که شدی خالی از هر اشتباه

چادرِ تو بر دلِ شب سر پناه - جلوه گرفت از رخِ تو چشمِ ماه

فاطمه اِی عمّه ساداتِ عشق - خواهرِ سلطان و مباهاتِ عشق

شمسِ شرَف، دختر ایران تویی - خواهرِ خورشیدِ خراسان تویی

نجمه کند در دو جهان سروَری - چون که کند بر سرِ تو مادری

ای همه جود و کرم، همچون رضا - آیه تطهیر و گلِ مرتضی

دختر حیدر نسبِ فاطمی - بانویِ مظلوم بنی هاشمی

فاطمه ثانیِ در شهر قم - دختر محجوبِ امامِ هفتم

زینتِ موسی گلِ سرسبزِ عشق - می زَند از یادِ شما نبضِ عشق

جلوه تو، آینه دارِ علی است - عصمتِ زهراییِ تو منجلی است

از شرف خاک شما شهرِ قم - شور گرفت از ازدحامِ مردم

منشاء و سرمایه در یایِ عشق - خواهر آواره صحرای عشق

ای که چو زینب، لبِ خواهر مدام - می زند از عشق برادر، کلام

نام رضا وِرد زبانِ تو شد - در همه جا عشقِ عیانِ تو شد

معدن ایمان و کرامات و علم - با دلِ زینب شده ای کوهِ حلم

از حرَمِ قدسی اَت ای مَهلقا - نیست دِگر فاصله ای تا خدا

می رسم از کوی تا با نام عشق - مثل کبوتر به سرِ بامِ عشق

بانویِ عشق و ادب و ذوالکرَم - تذکره ای دِه که بیایِم حرم

سخت دلم تنگِ حریمَت شد - تنگِ دل و دستِ کریمَت شده

اذن بده زائر رویَت شوم - شاعرِ دل خسته کویت شوَم

در حرمِ عشق مرا جا بده - هر چه خوب است همان جا بده

محضِ گلِ روی رضا کن نگاه - خواهر سلطان بده ما را پناه

بانویِ قم خواهرِ سلطان ما - چاره عشق علّتِ درمان ما

دردِ دلم با تو دوا می شود - هر گره با دست تو وا می شود

نام شما عزّتِ ایران زمین - عشق شما شوکتِ این سرزمین

روشنی عرشِ حرم دستِ تو - شاخه گل فرشِ حرم مست تو

عطرِ گلِ فرشِ حرم گوئیا - آمده از باغ بهشتِ رضا

هر که در این خانه نشان می شود - هر نفسش مشک فشان می شود

هر در از این صحن و سرا یک بهشت - عشق شما خوبترین سرنوشت

منصوره محمدی

آن که در شأن نزول خود به کوثر رفته است - فاطمه نامش شده از بس به مادر رفته است

از مقام نجمه چیزی کم نخواهد شد که هیچ - افتخارش نیز شد مادر به دختر رفته است

عجز خود را در بیان کردن، نموده آشکار - هرکسی در وصف این بانو به منبر رفته است

سر درآوردم به ناگاه از دل سُلطانِ طوس - هر زمان ذهنم فرو در فکر خواهر رفته است

با فداها گفتنِ موسیِ بن جعفر، شک نکن - شأن او بسیار از مریم، فراتر رفته است

او تحمّل کرده ما را سال های سال، چون - وقت کظم غیض به موسی بن جعفر رفته است

زائر او رتبه اش با زائر سُلطان یکی ست - چونکه این خواهر تماماً به برادر رفته است

با سروری بی نظیر آمد برون از آن حرم - هر دلی که وقت پابوسی مُکدّر رفته است

مرقدش، خاصیّتش این است، زائر دفعتاً - پایْ بوس یازده فرزند حیدر رفته است

نه فقط او را زیارت کرده زائر، باطناً - در مدینه خانه زَهرای اطهر رفته است

پیش از محشر، به جنّات خُدا داخل شده - هر کسی یک بار حتّی سمت این در رفته است

در طریق وصل چون ما راه رفتن خوب نیست - خوش به حال آنکه دراین راه باسررفته است

دم به دم در قبر مهمانند او را اهل بیت - هر کسی بر آستانْ بوسی مکرّر رفته است

کفش را از پا در آر اینجا که این محدوده را - هر سحر پیش از اذان جبریل با پَر رُفته است

محمّد قاسمی

خیر کثیر و معنی آیات کوثر است - قائم مقام حضرت زهرای اطهر است

او فاطمه است، فاطمه دیگر قم است - عرش خدا به زیر قدم های او گم است

او دختر است، دختر یک نور بی حد است - او خواهر است، خواهر سلطان مشهد است

او شافعه است، شافعه روز محشر است - هستی ز اوست، هستی موسی ابن جعفر است

موسای این قبیله به او فخر می کند - عالم به هر وسیله به او فخر می کند

از کودکی عصای ولی خدا شده - از هر بدی، به دست خدایش رها شده

از قلعه های علم و ادب، درب، کنده است - روح الامین به عرش علومش پرنده است

حجب و حیا ز هر عملش آبرو گرفت - مولا رضا ز آب وضویش، وضو گرفت

در بحر حق بسان سفینه است مرقدش - و شعبه ای ز خاک مدینه است مرقدش

خیل ملائکه همه حیران درگهش - امثال بهجتند غلامان درگهش

جعفر ابوالفتحی

مهربانی، کریمه ای خانم - بانوی بی بدیل؛ معصومه

التماس قنوت گریه من - الدخیل الدخیل معصومه

شرف الشمس شهر قم هستی - از تبار و ذراری خورشید

پای دَرست ملائکه حاضر - ای پناه مراجع تقلید

صحن بالا سر تو منزل نور - مهبط جبرئیل این صحن است

بال جمله ملائک عرشی - زیر پاهای زائرت پهن است

حرم اهل بیت صحن شماست - حرم خانواده زهرا

کربلا و مدینه و مشهد - نجف و کاظمین و سامرّا

وقت تجدید عهد با زهرا - شهر یثرب اگر نشد قم هست

گره هایم نگفته وا شده است - تا قسم به امام هشتم هست

گرچه چنگ خزان به جان تو و - جان ایل و تبارت افتاده

پاره پاره ولی نشد هرگز - نامه ای که رضا فرستاده

بین این کوچه ها خدا را شکر - محترم مانده گوشواره تو

لاأقل هلهله نشد بر پای - چشم گریان و پر ستاره تو

گرچه خم شد قدت ز فاصله ها - ذبح اطفال را ندیدی تو

حضرت زینب امام رضا - تلّ و گودال را ندیدی تو

تشنه ای را که زیر یک دشنه - دست و پا میزند که جان بدهد

حق او نیست شمر با پایش - جسم زخمیش را تکان بدهد

محسن حنیفی

این زن که خاک قم به وجودش معطر است - تکرار آفرینش زهرای اطهر است

تکرار آفرینش افلاک بر زمین - تکرار آفرینش عرش مصوّر است

این جلوه فرشته صفت این شکوه غیب - بر خاک می نشیند و از خاک برتر است

دست سخاوتش پر از آمال دوستان - چشم محبتش به غریبان مضطر است

همشیره شقایق و همراز رازقی - با آفتاب مشرقی عشق خواهر است

این زن که از نیایش او مست عالم اند - معصومه است مریم آل پیمبر است

نجاتی

ای چشمه های نور تو روشنگر دلم - ای دست آسمانی تو بر سر دلم

راز دلم، نیاز دلم، باور دلم - سوی تو دست و پا زده بال و پر دلم

ای حضرت کریمه! تو را می زنم صدا - من آشنای دردم و تو خواهر رضا

ای نور بارگاه تو تابیده بر فلک - جارو زنانِ صحن تو بال و پر ملک

گر با مدینه هست تو را صحن مشترک - اِنّی اَنا الغَریبُ بِهَمّی اَتیتُ لَک

راهم دِه! ای سپیده که در ظلمتم گمم - اذنم دِه! ای بهشت، که من زائر قمم

مهمان نواز عترتی و خانه ات دل است - معصومه ای و ماه حجاب تو کامل است

روز حساب سایهٔ امن تو ساحل است - با این حساب، عشق تو حلال مشکل است

پس خوش به حال قم که تویی نبض سینه اش - حج فقیر، مشهد و قم هم مدینه اش

ای خوب! بی تو حال و هوای دلم بد است - شوقم به بارگاه تو ای ماه! بی حد است

خورشید اگرچه زائر بی تاب مشهد است - بین طلوع و چشم تو در رفت و آمد است

اینجا که آسمان برد از چشمهٔ تو آب - گنبد طلوع کرده مگر پیش از آفتاب

ای آسمان رواق نواهای یا ربت - وی ماهتاب دانهٔ تسبیح هر شبت

نم نم گرفته ابر مفاتیحی از لبت - تازه رسیده ایم به آغاز مطلبت

هرچه قلم زدیم و نوشتیم و ساختیم - در بُعدِ ناشناخته ات پر گداختیم

نامت بلند! چون که رضا را تو خواهری - یا حَبَّذا! که دختر موسی بن جعفری

دریای منشعب شده از حوض کوثری - من را به خود می آری و از هوش می بری

خاکم ولی به شوق تو تا اوج می پرم - وقتی در آستان تو هستم، کبوترم

مرتضی حیدری

ای دُر یمِ عصمت یا حضرت معصومه - ای فاطمه عترت یا حضرت معصومه

ای خاک رهت جنّت یا حضرت معصومه - ای سایه تو عفّت یا حضرت معصومه

قم از تو یم رحمت یا حضرت معصومه - محتاج دمت حکمت یا حضرت معصومه

تو در حرم موسی انسیّه حورایی - انسیّه حورایی محبوبه یکتایی

محبوبه یکتایی ممدوحه طاهایی - ممدوحه طاهایی ریحانه بابایی

ریحانه بابایی آیینه زهرایی - در صورت و در سیرت یا حضرت معصومه

تنها نه محیط قم، ایران به تو می نازد - عصمت به تو می نازد، ایمان به تو می نازد

عترت به تو می نازد، قرآن به تو می نازد - تفسیر و اصول و دین، عرفان به تو می نازد

جنّ و ملک و حور و انسان به تو می نازد - بانوی همه خلقت یا حضرت معصومه

شمس و قمر و انجم، جنّ و ملک و انسان - جنّ و ملک و رضوان، حور و پری و غلمان

هم حوری و هم غلمان هم مالک و هم رضوان - هم عالم و هم حاکم هم بنده و هم سلطان

دارند به تو چشم لطف و کرم و احسان - گیرند زتو حاجت یا حضرت معصومه

نبود عجب ای بانو شاهی به گدا بخشی - وز گرد حریم خود بر روح شفا بخشی

بر روح، شفا بخشی بر سینه صفا بخشی - حاجات خلایق را از لطف و عطا بخشی

بر خلق زمین بخشی بر اهل سما بخشی - داری زحق این قدرت یا حضرت معصومه

ای کعبه اهل دل ایوان طلای تو - ای سرمه حور العین خاک کف پای تو

قم نه همه عالم مرهون عطای تو - فیضیّه بود دائم در ظلّ همای تو

گردد درِ جنّت باز از صحن و سرای تو - یک بذل تو صد جنّت یا حضرت معصومه

ای بانوی نُه افلاک ای مادر اهل قم - ای خاک حریم تو تاج سر اهل قم

ای کوثر فیض تو در ساغر اهل قم - آید زنسیمت جان در پیکر اهل قم

گلدسته صحنینت روشن گر اهل قم - ای قم حرم امنت یا حضرت معصومه

آنانکه به شهر قم بر عرض ادب آیند - آنانکه به پای جان رو سوی تو بنمایند

در صحن تو روگردان از جنّت اعلایند - هر گام که ای بانو در صحن تو پیمایند

هر زائر قبر تو هم زائر زهرایند - نازند بدین رتبت یا حضرت معصومه

ای دسته گل زهرا زیحانه اهل البیت - ریحانه اهل البیت دُردانه اهل البیت

زوّار حریم تو پروانه اهل البیت - قبر تو بود کعبه در خانه اهل البیت

قم گشته زفیض تو کاشانه اهل البیت - نازند به تو عترت یا حضرت معصومه

ای چشم رضا دیده در حُسن تو زهرا را - هم صورت زهرا را هم زینب کبری را

خاک حرمت دارد اعجاز مسیحا را - دل می بری از رفعت صد مریم عذرا را

معصومه ای ای بانو ذرّیه طاها را - ای فاطمه در فطرت یا حضرت معصومه

تو جان سجود استی تو روح قیام استی - موسای محمّد را تورات تمام استی

دخت صلوات ستی فرزند سلام استی - فخریّه اجداد و آباء عظام استی

الحق که یکی مریم از هفت امام استی - ای فاطمه را زینت یا حضرت معصومه

تو پاکی و معصومه من عبد گنه کارم - تو بحر کرم داری من دست تهی دارم

سرمایه من تنها اشکی است که می بارم - گر اهل بهشت استم گر مستحق نارم

هم بنده این کویم هم میثم این دارم - ممنونم از این منّت یا حضرت معصومه

حاج غلامرضا سازگار

مرغ دلم راهی قم می شود - در حرم امن تو گم می شود

عمه سادات سلام علیک - روح عبادات سلام علیک

کوثر نوری به کویر قمی - آب حیات دل این مردمی

عمه سادات بگو کیستی؟ - فاطمه یا زینب ثانیستی؟

از سفر کرب و بلا آمدی؟ - یا که به دنبال رضا آمدی؟

من چه کنم شعله داغ تو را - درد و غم شاهچراغ تو را

کاش شبی مست حضورم کنی - باخبر از وقت ظهورم کنی

محمد رضا آقاسی


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ | 12:1 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

کاش لبنانی‌ها جمعه نصر را ببینند

مهدی مولائی https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif

* از زیر طاق مصلی
از یکی دوتا از دوستان شنیده‌ام که نمازجمعه این هفته را قرار است آقا اقامه کنند. می‌گویند هنوز مطمئن نیستیم و صرفاً یک خبر است بین هزاران و صدهزاران خبر راست و دروغ این روزهای رسانه. ژست دانای کل و اهل رسانه بودن می‌گیرم و گوشه لب کج می‌کنم که شما هم ساده‌اید ها. چقدر دیگر باید بگذرد و چندتا شایعه دیگر باید بشنوید که قدرت تشخیص راست از دروغ را پیدا کنید؟ در این وضعیت خطیر و تهدیدهای مستقیم دشمن جنایتکار که نشان داده هیچ خط قرمز و تعهدی به قواعد بین‌المللی ندارد شما خبر حضور علنی آقا در مصلی را باور می‌کنید؟! شایعه، بازوهای رسانه‌ای دشمن است. خودشان شایعه می‌کنند که جمعه وقتی خبری از حضور آقا نشد، بگویند رهبر ایران از خوف تهدیدهای ما به نمازجمعه نیامد و مانور روانی بدهند!

انصافاً از نظر رسانه‌ای فرضیه خوب و پخته‌ای مطرح کردم که نشان از درایت و تیزبینی ام دارد! شانه بالا می‌اندازند که «چی بگیم!» ظهر فردا کانال رسمی خامنه‌ای دات آی آر در ایتا تیتر می‌زند که «رهبر انقلاب اسلامی به نمازجمعه می‌آیند»؛ به یکباره سطل آب سردی روی فرق سرم خالی می‌شود.

* نام‌نویسی برای اعزام
ساعت نه صبح نشده که از یکی از درهای پشتی مصلی وارد می‌شویم؛ صدای مبهم و دور شعارهای جمعیت، خبر از کثرت نمازگزارها می‌دهد؛ و البته خبر از سحرخیزی و شوق مردم برای دیدار آقا و جاگیری در ردیف‌های جلوتر و نزدیک‌تر به جایگاه خطیب جمعه.

هماهنگی‌ها که انجام می‌شود کارت شناسایی‌ای که نشان از رسانه‌ای بودنم دارد را به گردن می‌آویزم و از درب مقابل جایگاه که به صف‌های نخست مسئولین باز می‌شود، وارد صحن می‌شوم. سیاهیِ صفوف جمعیت میخکوبم می‌کند. تا چشم کار می‌کند نمازگزار نشسته.

صحن مرکزی مصلی چندساعت مانده به شروع مراسم گوش‌تاگوش پر شده. زیر ایوان، روی پله‌ها، اطراف حوضچه‌ها. همه‌جا را سیاه‌پوشان شعاردهنده، قرق کرده‌اند. یک روحانی که شال سبز به شانه انداخته با صدای بلند - خیلی بلند - مدام از جمعیت شعار می‌گیرد. «این‌همه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده!»

گیت‌های ورودی صحن اصلی از حالا بسته شده و ظرفیت تکمیل شده. در مراسم‌های مشابه قبلی - حتی نماز عید فطر چند ماه قبل که در مصلی اقامه شد - معمولاً صحن اصلی و پله‌های مصلی از این ساعت پر نمی‌شدند.

به نظرم انبوهی جمعیت کم‌سابقه است. اولین حباب سؤال توی ذهنم گرد می‌شود. این‌ها واقعاً می‌دانند در چه وضعیتی و به کجا آمده‌اند؟ خبرها را خوانده‌اند؟ کسی بهشان نگفته که امروز مصلای تهران ممکن است یکی از پرتهدیدترین موقعیت‌های منطقه باشد؟ اصلاً این‌همه جمعیت با فراخوانی که فقط یک‌ونیم روز قبل اعلام شده، چطور خودشان را از همه‌جا به مصلی رسانده‌اند؟

برای پیداکردن پاسخ راه می‌افتم به سمت صف‌های پشت نرده‌ها. در حین حرکت برای اینکه رزق خوبی، نصیب چشم و گوشم شود و سوژه‌های مناسبی ببینند و بشنوند به عادت، دست روی گوشم می‌گذارم و ذکری زیر لب زمزمه می‌کنم. یکی از انتظامات مشکوک می‌شود که «آقا تو گوشتون ایرپاد دارید؟» دست برمی‌دارم و گوشم را نشانش می‌دهم که «نه دارم واسه گوشم آیت‌الکرسی می‌خونم.» با لبخند سری به تعجب تکان می‌دهد.

بین صف‌ها قدم می‌زنم و مردمک می‌گردانم برای صید سوژه‌ای. خیلی زود بین صف‌های اطرافم چو می‌افتد که آن مردی که بین صف‌ها قدم می‌زند و گاهی چیزکی روی کاغذش می‌نویسد دارد اسم می‌نویسد برای اعزام به لبنان کم‌کم «پیس‌پیس»ها برای صدا کردنم شروع می‌شود.

* برادر لطفاً اسم ما را هم بنویس. آموزش نظامی هم دیده‌ایم.

این را یکی از آن چند جوانی که لباس بسیجی پوشیده‌اند و سربند بسته‌اند و منظم به‌ردیف نشسته‌اند، می‌گوید. نه تأیید می‌کنم، نه انکار. نزدیکشان که می‌شوم عموماً حوالی بیست‌ساله‌اند. خیلی جدی و پرحرارت، بدون تعارف، بدون لکنت و بدون لرزش خواهش می‌کنند که به لبنان اعزام شوند؛ به اصرار. می‌گویند خانه هم نمی‌رویم اصلاً از همین‌جا ما را مستقیم اعزام کنید.

* «من دوره‌های هلال‌احمر هم دیده‌ام»، «من راننده‌ام. مکانیکی هم ازم برمیاد»، «من دانشجوی پزشکی‌ام. میتونم به مجروح‌ها کمک کنم.» مکرر توی حرف هم می‌پرند. سبقت می‌گیرند برای کارآمدتر نشان‌دادن خودشان. یکی‌شان به شور و عصبانیت، با رگ متورم پیشانی می‌گوید از وقتی که سیدحسن را ناجوانمردانه و بی‌هوا زده‌اند، دل توی دلش نیست که برود و عملیات شهادت‌طلبانه انجام دهد. رفقایش با «دمت‌گرم» تشویقش می‌کنند. می‌گویم نمازجمعه امروز هم یک‌پا عملیات شهادت‌طلبانه است خب؛ و دور می‌شوم.

متحیر می‌شوم از شجاعت و جسارت جوان‌هایی که نه‌تنها ریسک واقعی و ملموس حضور در صف‌های نخستین جمعیت را پذیرفته‌اند؛ بلکه خیلی جدی و درحالی‌که تصور می‌کنند من مسئول نام‌نویسی هستم درخواست اعزام فوری به جبهه را دارند. جواب سؤال‌هایم را می‌گیرم.

مثل‌اینکه این‌ها واقعاً می‌دانند در چه شرایطی و کجا ایستاده‌اند. حال و هوای روزهای دفاع مقدس بین جوان‌های امروز هم زنده است. یاد فرمایش رهبر انقلاب می‌افتم که «جوان‌های انقلابی امروز، از جوان‌های انقلابی اول انقلاب بهترند؛ معرفتشان بیشتر است، عمقشان بیشتر است، بصیرتشان بیشتر است.»

* به آقا بگو روی بچه‌های جبهه حساب کند!
«اسم خوب‌ها و بدها رو می‌نویسی جوون؟» پیرمرد خوش‌خنده شوخی‌اش گرفته. دوستانش می‌خندند. یک پایش را جمع کرده و پای دیگرش را مقابلش دراز کرده. چفیه فلسطینی بر دوش دارد و پینه محو و مؤمنانه‌ای بر پیشانی. فرض را می‌گذارم روی جانباز بودنش و به پایش اشاره می‌کنم و می‌گویم «شما ماشاءالله جزو خیلی خوب‌هایید.» پاچه شلوارش را فوری بالا می‌دهد و جورابش را پایین‌تر می‌آورد و جراحت‌های ساق پایش را می‌گذارد جلوی چشمم. مور مورم می‌شود.

* «این پا رو تو جنگ دادم.» آستین دست چپش را بالا می‌دهد و رد طویل بخیه را که تا نزدیک آرنج رفته نشانم می‌دهد «این یادگاری منافقینه.» دست روی پهلویش می‌گذارد که «اینجا هم یه یادگاری از ساواک دارم» و زخم روی ابرویش را نشان می‌دهد که «این ترکش هم قبل از انقلاب خواهرم تو خونه از پیشونی‌ام درآورد.»

برایش آرزوی سلامتی می‌کنم و می‌گویم ماشاالله از همه اشرار کلکسیون جمع‌کرده‌اید. نمکی می‌خندد که دعا کنید زخم آخرم هم از اسرائیل باشد. رفیق‌هایش به شوخی «ان‌شااااءالله» کشیده‌ای می‌گویند. همگی جانباز دفاع مقدس‌اند و رفاقتی از شمال کشور خودشان را رسانده‌اند برای نماز. بعضی‌هایشان ویلچرنشین‌اند و بعضی روی زمین نشسته‌اند. می‌گویند «سلام ما را به آقا برسان و بگو روی بچه‌های جبهه و جنگ حساب کن؛ ما باز هم آماده‌ایم.» خم می‌شوم و جای زخم ترکش پیشانی را می‌بوسم و رد می‌شوم.

* گاهی غیبت‌ها هم حماسی می‌شود!
ساعت حوالی ۱۰:۳۰ مراسم شکل رسمی به خودش گرفته. قاری‌ها یکی پس از دیگری می‌آیند و آیاتی را قرائت می‌کنند و حضار با نوای «الله» تشویقشان می‌کنند.

به جایگاه مسئولین می‌روم و سرک می‌کشم به کنجکاوی. کم‌کم همه می‌رسند و مسئول انتظامات محترمانه جای مناسبی را به مسئولان پیشنهاد می‌کند. به‌رسم همه‌ی مراسمات معمول ترحیم، آقای کت‌وشلوار پوشی حزب‌های قرآن را بین صفوف جایگاه مقامات توزیع می‌کند و همه مشغول قرائت می‌شوند.

در آستانه درب ورودی عده‌ای از مسئولین و فرماندهان نظامی مثل سردار فدوی و سردار وحیدی و دیگران به‌ردیف ایستاده‌اند برای خوشامدگویی و تعزیت به میهمانان و مقامات.

چشمی می‌چرخانم به جستجو. از سران قوا تا مسئولین و وزرای دولت سابق؛ از میهمانان جبهه مقاومت تا فرماندهان نظامی همه آمده‌اند. عامدانه چشمم به دنبال سردار حاجی‌زاده است که بعد از عملیات موشکی اخیر حضور یا عدم حضورش می‌تواند منشأ تحلیل‌های مختلفی باشد. در نماز عید فطر هم لبخند سردار در واکنش به فرمایشات رهبر انقلاب بازتاب رسانه‌ای گسترده‌ای در رسانه‌ها پیدا کرده بود. ظاهراً نیامده. سردار باقری هم بین فرماندهان نظامی حضور ندارند. حدس می‌زنم که علت غیبت این دو فرمانده کلیدی آماده‌باش کامل سیستم دفاعی و پدافندی برای حفظ امنیت و آرامش مردم در مراسم امروز و مقابله با اقدامات احتمالی رژیم باشد.

یک چهره‌ی آشنا بین عوامل برنامه می‌بینم. تا آقا مهدی رسولی پشت میکروفون جاگیر شود و شعرش را شروع کند نزیک چهره‌ی آشنا می‌شوم و می‌پرسم تو امروز آقای حاجی‌زاده و آقای باقری رو دیدی؟ لبخند می‌زند که «اگه همه اینجا باشند پس کی امنیت تهران رو تأمین کنه» حدسم درست بوده. نیروهای نظامی و امنیتی با آمادگی و اعتمادبه‌نفس کامل در حفظ امنیت چنین اجتماع بزرگی مشغول هستند و بخش شیرین ماجرا اعتماد حدأکثری ملت به نیروهای مسلح است که با خیال راحت و بدون نگرانی از امنیت مراسم دست خانواده را گرفته‌اند و در مراسم حاضر شده‌اند.

صدای روضه‌خوانی حاج‌مهدی از فکر خارجم می‌کند. «بارون اومده، سیّد از میدون غرق خون اومده.» بغض توی گلوها جمع می‌شود. «حاج قاسم برات مهمون اومده.» شانه‌ها به آرامی می‌لرزد. قطرات گرم اشک روی عکس‌های سیّدحسن که بعضی کنار دستشان دارند چکه می‌کند. صدای هق‌هق جمعیت بلند می‌شود. بعضی‌ها عکس و مقوای شعارنوشته‌شان را مقابل صورتشان می‌گیرند و پشت عکس، اشک می‌ریزند.

جلسه که گرم‌تر می‌شود جمعیت تشنه‌ی شعار «حیدر حیدر» است و گاه چندنفری شعارهای پراکنده‌ای می‌دهند. نوحه‌خوان اما هنوز شعرش را تمام نکرده. شعر که تمام می‌شود حاج‌مهدی حالا شعار حیدر حیدر می‌دهد. بالاخره بغض جمعیت، شعار می‌شود، فریاد می‌شود و می‌پیچد زیر طاق بزرگ مصلی.

پرچم‌های زرد حزب‌الله بین جمعیت می‌چرخد، عکس‌های بلندشده‌ی سیّدحسن بین پرچم‌ها لبخند می‌زند. مشت‌ها بالا می‌آیند. صدای مهیب انبوه جمعیت بین طاق و گنبد می‌پیچد و موی را بر تن آدم سیخ می‌کند. حیدر حیدر...حیدر حیدر...

* سیدعلی از سبزوار خودش را رسانده بود
نیم‌ساعتی تا اذان مانده؛ قاری بعدی مشغول قرائت آیاتی از سوره آل‌عمران است که مرتبط با جهاد و شهادت است. کنار سیّدعلی، نوجوان کلاس هفتمی و ریزاندام سبزواری نشسته‌ام. پرچم فلسطین را مثل شنل ابرقهرمان‌های فیلم‌ها روی شانه انداخته و زیر گلویش گره زده.

می‌گوید دیروز یک اتوبوس شبانه از سبزوار حرکت کرده به سمت تهران برای شرکت در نمازجمعه؛ من اما وقتی باخبر شدم که اتوبوس رفته بوده. غصه‌ام شد. به اصرار زیاد، بالاخره پدرم یک آژانس گرفت و به جاده زدیم به تعقیب اتوبوس -باز مثل ابرقهرمان فیلم‌ها- بالاخره در چهل کیلومتری سبزوار به اتوبوس رسیدم و موفق شدم که سوار شوم.

از صبح زود پشت درهای مصلاییم. مشغول گوش‌کردن به صحبت‌های این نوجوانم که ناگهان جمعیت از جا بلند می‌شود و شعار «ای رهبر آزاده، آماده‌ایم آماده» همه‌جا را پر می‌کند. آقا از آن در کشویی وارد شدند. برخلاف رویه معمول که دم اذان وارد می‌شدند، حالا نیم‌ساعتی زودتر تشریف آورده‌اند. آرام و با طمأنینه‌ی بسیار.

این هم رجز اول؛ با توجه به شرایط امنیتی اگر آقا طبق رویه‌ی سابقشان نزدیک اذان هم وارد می‌شدند کسی خرده نمی‌گرفت، حالا اما نیم‌ساعت زودتر زیر آسمان باز تهران و در مقابل انبوه جمعیت وارد مصلی می‌شوند و می‌نشینند به قرآن خواندن.

در شرایطی که مقامات و شهروندان آن رژیم منحوس در پناهگاه‌های زیرزمینی‌اند، اینجا جمعیت میلیونی ایرانی، کنار بلندپایه‌ترین مقامات در ساعت و مکان مشخص، دور هم جمع شده‌اند و مراسم زنده پخش می‌شود. ایرانی بودن چقدر حماسی و اسطوره‌ای است.

آقای مطیعی چند دقیقه‌ای است که مشغول شعرخوانی است و جمعیت حالا حسابی به اشک و شعار همراهی‌اش می‌کند. «چه سخت است در اوج غوغای صفین علی را عزادار عمار دیدن.» مرد کناری‌ام که لباس چوقای سفید بختیاری پوشیده برمی‌گردد و به بغل‌دستی‌اش می‌گوید «کاش امروز آقا گریه نکنن.»

روضه که سمت حضرت عباس می‌رود آقا قرائت قرآن را تمام کرده و دست روی صورت می‌گذارند به گریه. «دریا تو دستاته برادر. ممنون دستاتم علمدار» مرد بختیاری بی‌اختیار بلند بلند گریه می‌کند و شانه‌اش بالا و پایین می‌شود.

رفت‌وآمدهای مسئولان برنامه به جایگاه خطیب و تکان‌خوردن‌های مکرر آن پرده‌ی کرمی‌رنگ نوید نزدیکی اذان و شروع خطبه‌ها را می‌دهد. شعر میثم مطیعی تمام‌شده و نشده صلای اذان از مأذنه‌های بلند و مرمرین مصلی بلند می‌شود. جمعیت آرام می‌گیرد. سالخورده‌ترها سجاده‌های شخصی را باز می‌کنند. الله اکبر... الله اکبر...

* نه تعلل نه شتابزدگی! یواش یواش
آقا خطبه‌ی اول را شروع کرده‌اند و مشغول توضیح و تشریح بعضی آیات قرآنند که قاری محترم قرائت کرده‌اند. درباره ولایت و همبستگی مؤمنین با یکدیگر. «اُولئِکَ سَیَرحَمُهُمُ الله؛ اگر شما مسلمانان با یکدیگر پیوند و ارتباط و همکاری و همدلی داشته باشید، رحمت خداوند شامل حال شما می‌شود.»

آقا دست بر سلاح و با نگاه به صفوف انتهایی صحن مرکزی در حال خطبه خواندن هستند. یک ور مغزم بی‌اختیار نگران امنیت مراسم است و چشمم بالکن‌ها و ایوان‌های اطراف صحن را می‌جورد. یک ور مغزم از این همه شجاعت و صلابت ایشان در انتخاب چنین روز و مکانی برای سخنرانی عمومی و خطبه و نمازجمعه متحیر است و به تدبیر ایشان اعتماد کامل کرده.

یاد یک جمله قدیمی در ایام دفاع مقدس از ایشان می‌افتم. «شنیدم دستگاه تبلیغاتی مزدور رژیم بعث پیغام داده است و سخن پراکنده است که چرا آنها که می‌گویند خودشان به میدان نمی‌آیند و شنیدم اسم مرا آورده است. ما میدان آمدنمان مانند میدان آمدن خائن و کافری چون صدام نیست. ما به‌سوی میدان جنگ پرواز می‌کنیم... .»

آقا به عملیات وعده‌ی صادق ۲ اشاره می‌کنند و می‌فرمایند که این تازه «کمترین مجازات برای رژیم غاصب صهیونی در برابر جنایتهای حیرت‌آور آن رژیم بود.» حالا جمعیت، تقریباً پس از همه‌ی جملات آقا شوق تکبیر گفتن دارد. «جمهوری اسلامی هر وظیفه‌ای در این زمینه داشته باشد، با قدرت و صلابت و قاطعیّت انجام خواهد داد. ما در انجام این وظیفه، نه تعلّل میکنیم، نه شتاب‌زده میشویم.»

جمعیت باز روی پنجه می‌رود به تکبیر انداختن زیر طاق بزرگ مصلی. زیر لب زمزمه می‌کنم: نه تعلل می‌کنیم نه شتاب‌زده می‌شویم و یاد آن جمله اخیر سیدحسن نصرالله می‌افتم که «ما شجاعانه و عاقلانه و با قدرت عمل خواهیم کرد نه احساسی... یواش یواش.» او چقدر ولایت‌مدار و فهیم بود که سلوک جهادی نبردش هم عیناً منطبق با نگاه رهبر انقلاب بود پیش از آنی که اصلاً آقا این جمله را به زبان آورده باشند.

آقا خطبه‌ی دوم نماز را باز برخلاف رویه‌ی سابقشان که فقط بخشی از خطبه را به عربی قرائت می‌فرمودند به تمامه عربی می‌خوانند. به لهجه و ادبیات فصیحی که باز بی‌اختیار ما را به یاد سخنرانی‌های سیّد می‌اندازد؛ یک خطبه نسبتاً طولانی و جامع.

در خطبه عربی درباره سیّد از عبارت «أخی وعزیزی ومَبعَثُ افتِخاری» استفاده می‌کنند و جمعیت غصه‌دار و متألم سر به تأیید تکان می‌دهد. آقا می‌گویند سید، زبان گویا و مدافع شجاع مظلومان بود و مایه دلگرمی مبارزان و حق‌طلبان. خطبه‌ی دوم در کنار تمام راهگشایی‌ها برای ملت‌های لبنان و فلسطین، سراسر مدح سیدمقاومت است. چه سعادتی آقای نصرالله... چه سعادتی.

* و این هم یک رجز دیگر!
آقا در میان شعارهای پرشور و محکم «خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست» خطبه‌ها را تمام کرده و از جایگاه خطیب پایین می‌آیند برای اقامه نماز. خیلی زود صف‌ها منظم و شانه‌به‌شانه هم تشکیل می‌شود. بی‌وضوها فوراً با بطری‌های آب معدنی تجدید وضو می‌کنند.

آقا تکبیرة‌الاحرام می‌گویند. الله اکبر. و صدای خاطره‌انگیز مکبر همیشگی پشت بلندگو می‌رود. «اقامه نمازجمعه به امامت ولی‌امر مسلمین جهان.» آقا «ولاالضالین» سوره حمد را که می‌کشند، تلاوت سوره جمعه را آغاز میکنند. می‌شد که با قرائت سوره کوتاه‌تری نماز را مختصرتر و سریع‌تر تمام کرد. اما همچنان پایبند به رعایت مستحبات جمعه هستند و ابایی از طولانی‌تر شدن حضورشان نداردند.

قنوت را آرام‌تر زمزمه می‌کنند. گوش تیز می‌کنم به کنجکاوی. احتمالاً عبارت «اللهم انصر الاسلام و المسلمین و اخذل الکفار و المنافقین وارحم شهدائنا...» را قرائت کردند. نماز که تمام می‌شود، جماعت زود سرپا می‌شود برای تماشای خروج رهبر انقلاب و بدرقه‌ی ایشان با شعارهایش.

باز هم اما برخلاف رویه‌ی سابق که معمولا آقا نمازجمعه را اقامه می‌کردند و نماز عصر به امامت شخص دیگری اقامه می‌شد، این‌بار قصد دارند که نماز عصر را هم خودشان اقامه کنند. دقایقی بعد تکبیرة‌الاحرام نماز عصر را هم می‌گویند. چند دقیقه بعد که نماز عصر تمام می‌شود جلوتر می‌روم به تماشا. در اوج آرامش و بی‌عجله هنوز سر سجاده نشسته‌اند.

دست روی مهر تربتشان می‌کشند و صورت و بدنشان را متبرک می‌کنند و زیر لب به زمزمه ذکری. بعد هم که از جا برمی‌خیزند با طمأنینه برمی‌گردند به احوالپرسی و صحبت با حضار. گویی که می‌خواهند بفهمانند من زودتر از همیشه آمدم؛ طولانی‌تر از همیشه خطبه خواندم؛ هر دو نماز را خودم اقامه کردم و دیرتر از همیشه رفتم. این هم رجز آخر.

جمعیت رفته رفته در حال ترک مصلی است. جمعیتی که تنه می‌زند به اجتماعات میلیونی مردم شجاع یمن. کاش لبنانی‌ها این جمعیت انبوه را دیده باشند یا ببینند. مردمی که بدون هراس از تهدیدها، دور هم جمع شدند تا شهادت پرچمدار مقاومت را تعزیت بگویند و پشت سر رهبر مقاومت، نماز خیبرشکن بخوانند.

ردیف جلو که خلوت‌تر می‌شود می‌روم به نقطه‌ای که سجاده‌ی آقا پهن بود و دقیقاً در همان جایگاه می‌ایستم به دو رکعت نماز شکر برای آرامش و امنیت کشورم و برای به نمایش درآمدن این عظمت و شجاعت امام و امت... الله اکبر


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ | 10:14 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

۵ ماموریت وزیر کشور برای استاندار خراسان رضوی

​​​​​​​حمیدرضا حلاجیان- مراسم تودیع و معارفه استاندار خراسان رضوی با حضور وزیر کشور و جمعی از مدیران ملی و استانی برگزار شد. به گزارش «خراسان رضوی»، در این مراسم اسکندر مومنی وزیر کشور، با تاکید بر این که اصلی ترین اولویت مسئله اقتصاد و معیشت است، به استاندار جدید توصیه کرد وفاق را در همه بخش ها تعمیم دهد. وی درباره مشکلات حاشیه نشینی و اتباع غیر مجاز و همچنین توسعه زیرساخت های استان نیز دستور رسیدگی داد.
در این مراسم که صبح روز گذشته در ساختمان برج سپید برگزار شد، اسکندر مومنی وزیر کشور با اشاره به این که به صراحت اعلام می‌کنم که تمام انتخاب های استانداران اکنون بر اساس روند تعیین شده بوده است، درباره روند انتخاب استانداران توضیح داد وبا بیان این که با نماینده ولی‌فقیه در استان و تولیت آستان قدس رضوی درباره انتخاب استاندار خراسان رضوی مشورت داشتیم، اظهار کرد: آن ها گفتند هیچ گزینه ای نداریم و لازم می دانیم از دولت حمایت کنیم؛ در مجموع پیشنهادهایی برای استان خراسان رضوی ارائه شد و از میان این پیشنهادها، آقای مظفری انتخاب شدند.
مومنی با اشاره به این که اصلی‌ترین اولویت ما در این مقطع چنان چه رهبر نیز به آن اشاره کردند، موضوع اقتصادی و معیشتی است، افزود: مردم باید این تغییر را در زندگی و معیشت و نوع نگاه مسئولان در عمل ببینند که یک شاخص دارد. برای پیشرفت اقتصادی هیچ گریزی نیست جز این که به بخش خصوصی و کسب‌وکار تولید توجه کنیم. رشد و پیشرفت اقتصادی در هیچ کشور رخ نمی‌دهد مگر این که تمام فکر و ذهن بخش خصوصی آن معطوف به تولید باشد و در پیچ‌وخم اداری خسته نشود.
وی ادامه داد: ظرفیت مهم استان وجود آستان مقدس امام رضا(ع) است و ظرفیت‌های مهم دیگری در استان وجود دارد که برای پیشرفت و توسعه استان باید از آن ها استفاده کرد. فرصت‌هایی مانند شرایط ترانزیتی، ظرفیت عظیم معادن، حضور بیش از ۲۰ میلیون زائر ظرفیت های بسیار بزرگی است که سبب تعالی استان می‌شود.

موانع توسعه استان
وزیر کشور در مقابل آسیب ها و موانع مهم در استان را برشمرد و بیان کرد: توسعه و گسترش حاشیه‌نشینی، کم‌آبی، ضعف زیرساخت به‌ویژه زیرساخت ارتباطی وجود دارد، اگر از ظرفیت ترانزیت استفاده شود باید این زیرساخت توسعه داده شود. باید از مجموعه فرصت‌ها استفاده و بر چالش ها غلبه کرد. حاشیه‌نشینی و اتباع موضوع مهم دیگر استان است که باید رسیدگی شود.
وی با اعلام این که استانداران جدید پس از گذشت یک سال از انتصاب و فعالیت آنان بر اساس شاخص‌هایی ده گانه‌ ارزیابی خواهند شد، افزود: مهم ترین توصیه من و رئیس جمهوری به استانداران به ویژه آقای مظفری این است که وفاق ملی و همدلی برای همه بخش‌های جامعه نیاز است که رئیس جمهوری تعهد به این شعار را در راس دولت به شکل صادقانه در انتخاب اعضای کابینه نشان دادند و باید آن را به همه بخش‌ها تعمیم داد.

بدون تردید مردم سرمایه اصلی نظام و کشور هستند
در این مراسم استاندار جدید خراسان رضوی نیز با بیان این که بدون تردید مردم سرمایه اصلی نظام و کشور هستند، گفت: محور اول برنامه‌های من پاکدستی، جدیت، پشتکار، مردم‌داری و خدمت صادقانه به مردم است. خدمت صادقانه به مردم وظیفه مهم و اساسی ماست.
غلامحسین مظفری عنوان کرد: برای ایجاد فضای وفاق و همدلی تلاش خواهیم کرد. بر اساس شعاری که دکتر پزشکیان داشتند و رهنمودهای رهبر تلاش خواهیم کرد انسجام و وفاق در استان داشته باشیم. از نیروهای با تجربه، توانمند و با باور داشتن به چارچوب و گفتمان دولت استفاده می‌کنیم. تلاش دارم اتاق فکر تخصصی داشته باشیم و مبنای تصمیم‌گیری ما خروجی این اتاق فکرها باشد. پارلمان زنان یکی از بحث‌هایی است که امیدوار هستیم بتوانیم در استان تشکیل دهیم. از معاونت‌های استانداری درخواست داریم تلاش کنند با معاونان ادوار قبل از خود جلسه بگذارند که این خود اتاق فکر می‌شود. استاندار خراسان رضوی با بیان این که استانداری به عنوان نماینده دولت باید حداقل جلسات را داشته باشد و هر دستگاهی مشکلات خود را حل کند، افزود: متأسفانه باب شده که اگر مدیران کار نکنند، کسی کاری به آن‌ها ندارد، اما این تفکر نباید در ذهن مدیر باشد. باید رویکردمان را عوض کنیم که اگر کسی کار کرد، کمکش کنیم. من به عنوان نماینده عالی دولت حتماً پشتیبان مدیران سالم، باشهامت و شجاع در حل مسائل مردم هستم.
مظفری در خصوص ارتقای زیرساخت ها نیز گفت: باید از سرمایه‌گذاران واقعی حمایت کنیم، وظیفه حاکمیت و بنده تامین زیرساخت است باید آزادراه به مرز داشته باشیم؛ قطار سریع‌السیر سال‌ها در دستور کار است و باید به آن رسیدگی شود. ما زیرساخت فراهم می‌کنیم اما نوع نگاه به توسعه مهم است. امروز باید نگاه اقتصادی به نگاه سیاسی اولویت‌ داشته باشد، باید در این نگاه سیاست به اقتصاد یارانه دهد و نگاه ما درآمدی برای استان باشد نه نگاه هزینه‌ای. وی افزود: باید از همه ظرفیت‌ها استفاده کنیم تا سهم مناسب بودجه را داشته باشیم. گردش مالی اقتصاد غیررسمی در مرز دوغارون ۳ برابر بودجه استان است، ما می‌توانیم این جا صندوق توسعه راه بیندازیم. موضوع مهم دیگر سهم استان از تسهیلات بانکی است که باید به این موضوع رسیدگی شود. از رئیس‌جمهور خواستم به استان خراسان رضوی اختیارات دهند و قرار شد مجموعه پیشنهادهایی تنظیم کنیم و ظرف یک ماه به دولت ارائه دهیم.

وفاق یکی از مهم‌ترین راهکار‌ها برای حل مشکلات است
استاندار سابق خراسان رضوی نیز در این مراسم ضمن اشاره به شعار وفاق، عنوان کرد: وفاق یکی از مهم‌ترین راهکار‌ها برای حل مشکلات است. باید در فکر و عمل مسئولان، وفاق جاری باشد. مبادا شعار وفاق بدهیم و در میدان عمل همدل نباشیم. موقع ارزیابی، برای زحماتی که برای این کشور و نظام کشیده شده، ارزش قائل باشیم. گاهی کلماتی به کار می‌رود که من متأثر می‌شوم. این که یک مسئول در توصیف خدمات انجام‌شده در گذشته، از کلمه «خیانت» استفاده کند، خیلی جای تأسف دارد؛ گاهی اعلام می‌شود آمار‌ها خلاف واقعیت است. ممکن است بر اثر غفلت باشد، اما عامدانه نیست. یعقوبعلی نظری در پایان ضمن تشکر از شخصیت های ملی و استانی بیان کرد: استان ما به این معروف بود که همه مشغول کار و خدمت هستند. از آیت‌ا... علم‌الهدی و همچنین از اعضای شورای تأمین و تولیت آستان قدس رضوی نیز تشکر و قدردانی می‌کنم.
حجت‌الاسلام والمسلمین زرندی رئیس کل دادگستری استان نیز در این مراسم ضمن قدردانی از اقدامات رئیس جمهور بابت تشکیل دولت وفاق ملی بیان داشت: حمایت از استاندار جدید خراسان رضوی به منظور کسب موفقیت در حوزه‌های مختلف و پیشبرد امور ضروری است و دستگاه قضا حمایت لازم را خواهد کرد.
زنگنه رئیس مجمع نمایندگان استان هم با تاکید بر این که دکتر مظفری مورد تایید دو قوه مجریه و مقننه است و انتظار داریم از همه ظرفیت معنوی استان برای پیشبرد اهداف بهره ببرد، اظهار کرد: شعار وفاق رئیس‌جمهور مبارک است. وفاق یعنی تمرکز بر نقاط اشتراک و خروج از مسیر بسته سیاسی‌بازی و تاکید بر دایره فراخ شایسته‌سالاری. تاکید بر سلوک، روش و منش اهداف وفاق است. ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی امیدواریم این مسیر در خراسان رضوی ادامه پیدا کند.

در حاشیه
* برگزاری این مراسم همراه با حواشی قابل توجهی بود، از جمله حضور بسیار گسترده افراد در مراسم، به نوعی که تا قبل از ساعت ۹ تمام ظرفیت سالن بزرگ محل برگزاری پر شد و افراد زیادی مجبور به پیگیری مراسم به صورت ایستاده بودند. دیگر حاشیه این جلسه که تقریبا ۵ بار اتفاق افتاد، صحبت افرادی بود که در صدد بودند با صدای بلند نظر خود را له یا علیه استاندار جدید و سابق اظهار کنند، البته به دلیل عدم همراهی حضار مجبور بودند خودشان حرفشان را تمام کنند.
* اگرچه اصلا مرسوم نیست در این گونه مراسم حضار از چارچوب رسمی جلسه خارج شوند اما از ابتدای جلسه، جو متفاوت حاکم بود به طوری که هنگام صحبت مظفری سالن چندین بار در حمایت از او غرق در تشویق های طولانی شد!

تازه های مطبوعات

فرهیختگان - رژیم‌ صهیونیستی که با حمایت از رسانه‌های فارسی‌زبان معاند سعی در ایجاد نفوذ در فضای اجتماعی ایران دارد تا بتواند در مواقع بحرانی از آن بهره برده و با التهاب‌آفرینی در ایران از تقابل نظامی در برود، اکنون با انتشار اخبار جعلی از میدان نبرد دست به ریسک بزرگی زده است. پس از آن که نتانیاهو از مردم ایران خواست تا به تقابل با کشور خودشان برخیزند، اکنون انتشار اخبار جعلی در دستور کار قرار گرفته تا به این طریق نسبت به نفوذ رسانه‌ای اسرائیل هم ارزیابی به وجود بیاید.
شرق - دولت چهاردهم بر سر کار آمده بود تا شرایط را به‌نوعی مدیریت کند که کشور به‌ سوی ثبات اقتصادی و سیاسی گام بردارد. اینک نه‌تنها این کار دور از دسترس است، بلکه دولت فرصت سروسامان دادن به نهادهای زیرمجموعه خود را پیدا نمی‌کند و برخی از وزارتخانه‌های آن در حالت تعلیق قرار دارند، از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که همه کارهای آن در بخش مدیران میانی معطل مانده است و ناشرانی که چشم به تحقق تغییرات دوخته بودند، ناامید شده‌اند.
کیهان - برخلاف آن چه که تبلیغات خارجی توجیه و القا کرده‏ بود و به‌رغم بزرگ نمایی دربار پهلوی مبنی بر بزرگداشت ۲۵۰۰ سال سلطنت و پادشاهی در کشور ایران‌، واقعیت این بود که جشن‏های ۲۵۰۰ ساله‌، صرفا با هدف نکوداشت‏ خاطره و تاریخ عزیمت یهودیان از بابل به ایران و بیت‌المقدس در زمان کوروش، در سال ۵۳۹ قبل‏ از میلاد شکل گرفت. آن گونه که بعدها آشکار شد‌، محافل یهودی- صهیونیستی در سال‏۱۳۴۰ شمسی برابر ۱۹۶۱ میلادی‌، طرح و تمایل به برپایی این جشن را اعلام کرده بودند.
دنیای اقتصاد -تا چند سال پیش، فوتبال ایران با ژاپن و کره‌جنوبی مقایسه می‌شد و تیمی مثل ازبکستان از زمان تاسیس، کارش این بود که به ما ببازد و برود دنبال کارش. این که حالا خودشان را این‌قدر نزدیک می‌بینند که جنگ لفظی راه بیندازند، یک دلیلش رشد آن هاست و دلیل دیگرش افت و در جا زدن ما. همین آقای جهانبخش که در واکنش به ازبکستانی‌ها رگ گردن کلفت کرده، ماه‌هاست تیم ندارد و سال‌هاست که عملکردش در باشگاه چنگی به دل نمی‌زده. نمی‌شود این ها را ندید و فقط گفت ما خوبیم، خیلی خوبیم!

در آیین تودیع و معارفه استاندار جدید و با حضور وزیر کشور مطرح شد/خراسان‌رضوی، پرچم‌دار اصالت ایرانی اسلامی

سفر شجاعانه قالیباف به عنوان یکی از مقامات بلندپایه ایرانی به قلب بیروت، نگاه کاربران و رسانه های داخلی و خارجی را به خود معطوف کرد

سفری برای تغییر موازنه سیاسی و رسانه‌ای

۲ توصیه آیت ا... علم الهدی به استاندار خراسان رضوی

پیروزی جبهه مقاومت در گرو وحدت میادین / موفقیت طرح جامع مقاومت به ثبات در یکی‌بودن جبهه‌ها بستگی دارد

قالیباف در گفت‌وگو با المیادین: خواهان گسترش جنگ نیستیم، اما با قدرت به هر تعرضی پاسخ می‌دهیم

خاطرات علما | خاطره‌ای زیبا از شهید سید حسن نصرالله

تظاهرات هزاران اروپایی در حمایت از فلسطین و لبنان؛ تل آویو را تحریم کنید

حزب الله سه عملیات جدید علیه رژیم صهیونیستی انجام داد

نمادی از شجاعت و اقتدار جمهوری اسلامی

حزب‌الله: در آغاز مسیر جنگ با اسرائیل هستیم

از لحظات ناب و افتخارآمیز تاریخ ایران

اعتراف مهم جیک سالیوان به دست داشتن ایالات متحده در عملیات ترور شهید سیدحسن نصرالله و فرماندهان مقاومت

رهبر انقلاب: اساس مشکلات منطقه حضور کسانی همچون آمریکا و برخی کشورهای اروپایی است

اعطای «نشان فتح» به سردار حاجی‌زاده توسط مقام معظم رهبری

پاسخ نمایندگی ایران به دروغ پراکنی و عملیات روانی فریب رژیم اسرائیل درباره حماس و تهران

قالیباف در میدان بیروت

لبنان تنها نیست قالیباف با پیام رهبری به بیروت رفت

خجالت نکشید شما هم به شکست اعتراف کنید (یادداشت روز)

اخبار ویژه

انگلیس از ترس چین سفر رهبر سابق تایوان به لندن را لغو کرد

راه‌اندازی یک بیمارستان دیگر هلال‌احمر در مرز سوریه و لبنان

قرار دادن کشور در قله فناوری رسالت دانشگاه است

حزب‌الله: حمله به تل‌آویو آغاز راه است صهیونیست‌ها مناطق مسکونی را تخلیه کنند

سردار قاآنی کجاست؟! (نکته)

استانداران یک سال پس از انتصاب ارزیابی می‌شوند

اگر دشمن خطا کند عملیات وعده صادق ۳ بسیار شدید خواهد بود

پیامدهای آزادی زنان به سبک غربی

تخریب عامدانه تأسیسات درمانی جنایت علیه بشریت است

ماهواره‌های «هدهد» و «کوثر» ۱۵ آبان پرتاب می‌شوند

حرف درست را بدون نگاه جناحی می‌پذیریم

در میدان، کنار لبنان

چگونه از دام توسعه‌نیافتگی فاصله بگیریم؟

«تبعیض»، اصلی‌ترین عامل فرسایش انسجام اجتماعی

تسریع و تسهیل دادرسی با دادگاه های صلح

تغییر نحوه جذب معلمان دوره ابتدایی

انتخاب استانداران با تراز «وفاق»

سیاست خارجی فعال برای انزوای رژیم صهیونیستی

عارف در راه اسلام آباد

سفر عراقچی به سومین ایستگاه دیپلماسی

خنثی‌سازی تحریم‌ها با اوپک گازی

ایرانی ها منتظر اعتباربخشی به رمزارزها

سایه وحشت در روز کیپــور

مقاومت حزب‌الله در میدان نبرد همه را شگفت‌زده کرده است


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ | 10:12 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

ادامه یاوه‌گویی صهیونیست‌ها با وعده صادق۳ روبرو می‌شود | ویدئو

فرمانده کل انتظامی با بیان اینکه آزموده را آزمودن خطاست، تصریح کرد: دشمنان ما را در ۸ سال دفاع مقدس و در وعده‌های صادق ۱ و ۲ تجربه کردند؛ بنابراین صهیونیست‌ها اگر می‌خواهند وعده صادق ۳ را ببینند به یاوه‌گویی‌ ادامه دهند.

به گزارش همشهری آنلاین، سردار احمدرضا رادان فرمانده کل انتظامی کشور در حاشیه شرکت در نمار جمعه نصر اظهار کرد: قطعاً از دست دادن شهید سیدحسن نصرالله برای جامعه اسلامی و حوزه مقاومت بسیار سخت و دردناک است.

وی افزود: تاریخ ثابت کرد که هر پرچمی از دست سرداری بیفتد، سردار دیگری آن را برداشته و با قدرت و قوت به جلو حرکت می‌کند.

فرمانده کل انتظامی کشور گفت: اطمینان دارم که خون سیدحسن و یاران ایشان حتماً تجلی بخش پیروزی نزدیک در صبح صادق است.

سردار رادان با بیان اینکه آزموده را آزمودن خطاست، تصریح کرد: دشمنان ما را در هشت سال حوزه مقاومت تجربه کردند، ما را در وعده‌های صادق 1 و 2 تجربه کردند بنابراین صهیونیست‌ها اگر می‌خواهند وعده صادق ۳ را ببینند به یاوه‌گویی‌ها ادامه دهند.

حضور قالیباف در ضاحیه بیروت + ویدئو | بازدید از محل حمله هوایی اسرائیل

خلبانی رئیس مجلس در سفر به بیروت | ویدئو

استقبال پرشور مردم بیروت از قالیباف | ویدئو

پایان دروغ پردازی‌های دشمن برای نشان دادن اختلاف میان تهران و مقاومت | سفر قالیباف به لبنان امپراطوری رسانه‌ای اسرائیل را شکست داد

آرزوی جالب شهروند لبنانی هنگام حضور قالیباف در محل حمله تروریستی لبنان | ویدئو

واکنش جالب و خونسردی عجیب قالیباف در پاسخ به سوال خبرنگار + ویدئو

توئیت ۳ کلمه‌ای رضا رشیدپور در واکنش به سفر امروز قالیباف به لبنان+ عکس

نصب بنری بزرگ روی ساختمان معروف آلمان به حمایت از فلسطین و لبنان | ویدئو

کارخانه ارتش اسرائيل زير و رو شد/ حزب‌الله بيانيه داد اقتصاد نیوز

دستور مهم پزشکيان به سازمان برنامه و بودجه دنیای اقتصاد

لحظه فرود هواپيما با هدايت قاليباف در فرودگاه بيروت | ويدئو همشهری آنلاین

فيلم/ صحبت‌هاي دانشجويي که رئيس‌جمهور به او تريبون داد مشرق نیوز

خروج عين‌الاسد از آماده‌باش حداکثري بدون هشدار قبلي/ توافق تل‌آويو و واشنگتن براي تاخير در اقدام عليه ايران؟ اکوایران

آمريکا اين کشور را مجهز به تسليحات پيشرفته کرد اقتصاد نیوز

شور و هيجان حين سخنراني رئيس جمهور در دانشگاه تهران نامه نیوز

عمر مهريه‌هاي سنگين به پايان رسيد/ مجلس ورود کرد اقتصاد نیوز

حزب الله لبنان درباره پذيرش آتش‌بس اطلاعيه داد اطلاعات

عکس/ استقبال از قاليباف در فرودگاه بيروت مشرق نیوز

مهندس جنگنده هاي اف ۳۵ کيست؟ صد آنلاین

دستور فوري بايدن درباره دونالد ترامپ دنیای اقتصاد

شگرد تازه افغاني ها براي اجاره ملک در ايران برملا شد اقتصاد ۱۰۰

کريدور زنگزور و شکاف‌هايي که عريان شد/ چرا روسيه با آذربايجان هم‌ صدا شد؟ اقتصاد نیوز

قبح‌زدايي از شرب خمر در روزنامه رئيس شوراي اطلاع‌رساني دولت! مشرق نیوز

نفوذ پهپادي کره‌جنوبي به آسمان پيونگ‌يانگ؛ کره‌شمالي هشدار داد مشرق نیوز

اين مرد ۱۰۰ سال پيش در اورست ناپديد شد! + عکس همشهری آنلاین

شهيد نيلفروشان در کنار همرزمش دفن مي شود + جزئيات پارس نیوز

فيلم/ خلباني و کنترل هواپيما توسط قاليباف در مسير پرواز به بيروت مشرق نیوز

در بازديد دور از انتظار قاليباف از مناطق بمباران شده ضاحيه جنوبي چه گذشت؟ همشهری آنلاین

اقدام ايران جهان را در شوک عميق فرو برد همشهری آنلاین

خط و نشان روسيه درباره حمله به تاسيسات هسته‌اي ايران اقتصاد نیوز

مسير جديد دولت پزشکيان براي حل و فصل استعفاي حسين زاده از نمايندگي مجلس خبرآنلاین

اسکورت ماشين آخرين مدل تشريفات براي دکتر پزشکيان افکار نیوز

تکاپوي هسته‌اي مکرون/ جهان در هراس فرو رفت دنیای اقتصاد

ترور مقام عالي رتبه حزب الله شکست خورد + عکس همشهری آنلاین

رويترز؛ درخواست مهم خليج فارس از آمريکا در مورد اقدام احتمالي تل‌آويو عليه تهران/ نفت در خطر است؟/ بزرگ‌ترين بازندگان فرامنطقه‌اي جنگ تمام عيار خاورميانه اکوایران

بن سلمان در ديدار با عراقچي: پادشاهي سعودي در مورد ايران مصمم است همشهری آنلاین

نشست امنيتي و ايران و ترکيه + جزئيات اقتصاد نیوز

خواب تل‌آويو براي خاورميانه کابوس اردوغان شد مشرق نیوز

اداي احترام قاليباف به مقام «اسماعيل ساماني» خبرگزاری تسنیم

روسيه هشدار داد/ امکان وقوع عواقب فاجعه‌باري در منطقه وجود دارد اقتصاد نیوز

تهران بر سر چهارراه استراتژيک؛ سيگنال هسته‌اي عمليات اول اکتبر؟ اکوایران

ايران در مرزهاي غربي 100 لانچر موشک هايپرسونيک مستقر کرده است نامه نیوز

جوانان ايراني‌ اين کشور اروپايي را قرق کردند+عکس بهداشت نیوز

ورود پزشکيان به اجلاس ترکمنستان با استقبال رئيس جمهور اين کشور مشرق نیوز

علت لرزش دستان نتانياهو مشخص شد همشهری آنلاین

ببينيد | اشتباه عجيب توريست‌ها؛ پوشيدن دامن براي ورود به مسجد! خبرآنلاین

آمريکا با کمک ژاپن ذخاير موشکي ته‌کشيده خود را پر مي‌کند مشرق نیوز

گزارش صهيونيست‌ها از عمليات نفوذ رزمندگان مقاومت به الجليل/ پهپادهاي مقاومت عراق به عسقلان نفوذ کردند/ اصابت موشک هاي حزب الله به حيفا و الکريوت سرزمين هاي اشغالي + عکس و فيلم مشرق نیوز

بقائي: حمله رژيم به بيمارستان صحرايي ايران جنايت جنگي است خبرگزاری

ايران در مرزهاي غربي 100 لانچر موشک هايپرسونيک مستقر کرده است نامه نیوز

تهديد آيت‌الله سيستاني به منزله اعلان جنگ عليه عراق است | ميليون‌ها نفر آماده جان‌فشاني هستند همشهری آنلاین

بيانيه کاخ سفيد بعد از گفت و گوي بايدن و نتانياهو؛ احتمال پاسخ به ايران؟ | درخواست آمريکا در خصوص لبنان و غزه همشهری آنلاین

ضربه سنگين به پوتين/ روسيه شکست خورد دنیای اقتصاد

بن سلمان در ديدار با عراقچي: پادشاهي سعودي در مورد ايران مصمم است همشهری آنلاین

آيا هاشم صفي‌الدين زنده است؟ خبرآنلاین

واکنش شديداللحن دولت عراق به اهانت تل آويو به آيت الله سيستاني افکار نیوز

احمد مصطفي علي، مسئول حملات موشکي حزب‌الله ترور شد نامه نیوز

جنگ نزديک است؟ اکوایران

ده‌ها نيروي امنيتي و اطلاعاتي رژيم صهيونيستي در حمله سپاه کشته شدند اطلاعات

ايران با اين کشور رزمايش مشترک دريايي برگزار کرد اقتصاد نیوز

ببينيد | جملات سردار سلامي از آمادگي ايران براي جنگ تمام عيار با آمريکا براي طولاني مدت خبرآنلاین

تلگراف:ايران قدرت شکست بزرگترين سيستم پدافندي جهان را دارد خبرگزاری تسنیم

خيزش ناموفق «شيطان2»؛ شکست بزرگ پوتين در رونمايي از مرگ‌بارترين سلاح جهان اکوایران

انتشار متن پاسخ تند ايران به مقام امنيتي انگليسي صد آنلاین

گاريدو: به ايران برنگردم؟ احمقانه است مشرق نیوز

مقاومت را رها نخواهيم کرد/ براي اجراي هر سناريويي آماده‌ايم مشرق نیوز

حمله به پارک مارون‌الراس براي پنهان کردن تلفات کماندوها خبرگزاری تسنیم

موشک «آر‌اس-28 سرمت» پوتين را نااميد کرد اقتصاد نیوز

پيام فرمانده کل سپاه به سردار تنگسيري افکار نیوز


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ | 9:49 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

خط حزب‌الله ۴۶۵ | این مردم خیبرشکن

* چهارصد و شصت و پنجمین شماره‌ هفته‌نامه‌ «خط حزب‌الله» منتشر شد.

* خط حزب‌الله به مناسبت اقامه نماز جمعه تهران به امامت رهبر انقلاب در گزارش هفته خود نگاهی به ابعاد و اهمیت خطبه‌های تاریخی نماز #جمعه_نصر داشته است.

* یادداشت هفته این شماره خط حزب‌الله، حقّ دفاع و مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی، از سه منظر احکام اسلامی، قانون اساسی کشور و قوانین بین‌المللی را به اختصار بررسی کرده است.

* نیروهای مؤمن و انقلابی سراسر کشور می‌توانند در چاپ و توزیع این هفته‌نامه در مساجد و هیئت‌های مذهبی شهر و منطقه سکونت خود مشارکت کنند.

* این شماره خط حزب‌الله به روح مطهر شهدای حادثه تروریستی پس از برگزاری مراسم جشن عاطفه‌ها در مدرسه محسنین شیخان بنت: شهیدان پرویز کدخدایی، یوسف شیرانی، جواد ساداتی و مُجیب بلوچی تقدیم میشود.

دریافت «خط حزب‌الله» نسخه مطالعه


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خـــــــــط حـــــــــــزب الله

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۳ | 11:17 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

نگاهی به مشروعیّت مبارزه با رژیم صهیونیستی از منظر اسلام، قانون اساسی و حقوق بین‌الملل

مشروعیّت مقاومت؛ از احکام اسلامی تا قوانین جهانی

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif رهبر معظّم انقلاب اسلامی، در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تاریخی سیزدهم مهرماه که با حضور میلیونی مردم در تهران برگزار شد، درباره‌ی مبنای منطقی و قانونی مواجهه‌ی محور مقاومت و اجزای آن با رژیم غاصب و تروریست صهیونیستی فرمودند: «احکام دفاعی اسلام تکلیف ما را معلوم کرده است؛ هم احکام دفاعی اسلام، هم قانون اساسی خودمان، هم قوانین بین‌المللی؛ همین قوانینی که ما در نگاشتن آن قوانین تأثیری نداشتیم، امّا حتّی در همان قوانین هم این مطلبی که عرض میکنم جزو مسلّمات است و آن، این است که هر ملّتی حق دارد از خاک خود، از خانه‌ی خود، از کشور خود، از منافع خود در مقابل متجاوز دفاع کند؛ معنای این حرف این است. معنای این حرف این است که ملّت فلسطین حق دارد در مقابل دشمنی که خاک او را تصرّف کرده، خانه‌ی او را اشغال کرده، مزرعه‌ی او را ویران کرده، زندگی او را تباه کرده بِایستد؛ ملّت فلسطین حق دارد. این یک منطق مستحکمی است که امروز قوانین جهانی هم آن را تأیید میکند.»
در این گزارش، حقّ دفاع و مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی، از سه منظر احکام اسلامی، قانون اساسی کشور و قوانین بین‌المللی، به‌اختصار بررسی می‌شود.

* بر همه‌‌ی مسلمانان فرض است
اسلام احکام مفصّلی در بحث جنگ و دفاع دارد. یکی از سرفصل‌ها در این مورد ــ که به نظر می‌رسد منطبق با وضعیّت و شرایط رویارویی با رژیم صهیونیستی است ــ «جهاد دفاعی» است که به عنوان دفاع و جلوگیری از تجاوز دشمن انجام گیرد، و این در زمانی است که دشمن به سرزمین‌های مسلمانان و مرزوبوم آن‌ها هجوم آورد و قصد تسلّط سیاسی یا نظامی یا فرهنگی یا اقتصادی بر آنان داشته باشد.

طبق دیدگاه مشهور میان فقها، «جهاد دفاعی» تنها بر مسلمانانی واجب نیست که مورد هجوم دشمنند، بلکه همه‌ی مسلمانان وظیفه دارند از مسلمانانی که در سرزمین‌های اسلامی مورد تجاوز قرار گرفته‌اند دفاع کنند و مادامی که به مقدار نیاز به دفاع برنخاسته باشند، تکلیف از هیچ کس ساقط نمی‌شود. این دیدگاه‌های فقهی نیز مبتنی بر آموزه‌های قرآنی، از جمله آیات ۱۹۰ و ۱۹۱ سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۱۶ سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۲۳ سوره‌ی توبه، آیات ۳۹ و ۴۰ سوره‌ی حج و آیه‌ی ۶۰ سوره‌ی انفال است.

در همین زمینه، رهبر انقلاب در پیام اخیرشان تأکید کردند «بر همه‌ی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بِایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث، آن را یاری کنند.» ۱۴۰۳/۷/۷

چند روز پیش از این پیام نیز، در بیاناتی کمک به فلسطین در برابر غاصبان را واجب دانسته بودند؛ «حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند، کمک کنند و فلسطین را به مسلمانها، به صاحبان اصلی‌اش برگردانند؛ مسجد‌الاقصیٰ را برگردانند.» ۱۴۰۳/۷/۴

* قانون اساسی چه می‌گوید؟
دفاع جمهوری اسلامی ایران از مبارزه‌ی مشروع و انسانی مردم مظلوم فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی، مبانی قانونی مبتنی بر قانون اساسی کشور نیز دارد. بند شانزدهم اصل سوّم قانون اساسی عنوان می‌کند که «تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهّد برادرانه نسبت به همه‌ی مسلمانان و حمایت بی‌دریغ از مستضعفان جهان» باید باشد. همچنین، اصل یکصدوپنجاه‌ودوّم قانون اساسی بر «دفاع از حقوق همه‌ی مسلمانان» تأکید می‌کند. اصل یکصدوپنجاه‌وچهارم نیز تأکید دارد که «جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کلّ جامعه‌ی بشری را آرمان خود می‌داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حقّ همه‌ی مردم جهان می‌‌شناسد. بنابر‌این، در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملّت‌های دیگر، از مبارزه‌ی حق‌‌طلبانه‌ی مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند.»

نکته‌ی دیگری که در اینجا قابل توجّه است اینکه رژیم صهیونیستی صرفاً به مردم مظلوم فلسطین تعدّی نمی‌کند، بلکه دشمنی و عداوت این رژیم با ایران و ایرانیان نیز پرونده‌ای سیاه و مفصّل است؛ از ترور دانشمندان و شخصیّت‌های مختلف کشور گرفته تا خرابکاری و حمایت و تسلیح معاندان و هر گونه شرارت دیگری که تا کنون می‌توانسته علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دهد. از این رو، مقابله با این رژیم جعلی و جنایت‌کار صرفاً حمایت از مردم مظلوم فلسطین و لبنان نیست، بلکه قبل از هر چیز دفاع مستقیم از ایران و مردم و منافع آن است.

* مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و حقوق بین‌الملل
رژیم صهیونیستی و حامیانش سعی دارند مقاومت فلسطینی را تروریسم و حمایت از آن را نیز حمایت از تروریسم جلوه دهند! امپراتوری رسانه‌ای غرب و برخی از مجامع وابسته‌ی جهانی، از جمله‌ی ابزارهای آن‌ها برای پیشبرد سیاست خود در این زمینه هستند. امّا واقعیّت آن است که فلسطینی‌ها از حقّ مقاومت ــ از جمله مقاومت مسلّحانه ــ برخوردارند و قوانین بین‌المللی که اغلب توسّط کشورهای غربی حامی این رژیم هم تنظیم و تدوین شده، بر این حقّ قانونی و مشروع صحّه می‌گذارد. بر اساس همین قوانین بین‌المللی، حمایت از چنین مردمی که تحت اشغال و ستم هستند نیز مشروع قلمداد شده است.

مطابق با حقوق بشردوستانه‌ی بین‌المللی، از طریق تصویب پروتکل الحاقی شماره‌ی یک به کنوانسیون‌های ژنو مصوّب سال ۱۹۴۹، جنگ‌های آزادی‌بخش ملّی به عنوان یک حقّ محفوظ و ضروری برای مردم تحت اشغال، در همه جا به‌صراحت پذیرفته شده‌ است. در سال ۱۹۷۴ میلادی، قطعنامه‌ی ۳۳۱۴ سازمان ملل متّحد «هر گونه اشغال نظامی، هرچند موقّت» را ممنوع دانست؛ در این قطعنامه، بر حقّ تعیین سرنوشت، استقلال و آزادی مردمی که به‌زور از این حقوق محروم شده‌اند، به‌صراحت تأکید شده و مبارزه‌ی نظامی و درخواست و دریافت کمک برای رسیدن به حقوق خود، مشروع و قانونی دانسته شده است. البتّه در دنیایی که به‌راحتی جای جلّاد و شهید را عوض می‌کنند، از نظر غرب، گروه‌های مبارز فلسطینی که برای آزادی سرزمین مادری تحت اشغال صهیونیست‌ها مقاومت می‌کنند تروریست هستند و کشوری مثل ایران نیز که از آن‌ها حمایت می‌کند متّهم به حمایت از تروریسم است، امّا اهدای هزاران تُن بمب به رژیم جنایت‌کار اسرائیل برای کشتار ۴۲ هزار فلسطینی در یک سال اخیر، نمودی از دنیای آزاد و متمدّن است!

هشت سال بعد و در اواخر سال ۱۹۸۲ میلادی، در‌حالی‌که رژیم صهیونیستی سعی زیادی داشت تا عبارت «حقّ مبارزه‌ی مسلّحانه» را حذف یا حدّاقل به نوعی تحریف کند، بار دیگر در قطعنامه‌ی ۳۷.۴۳ مجمع عمومی سازمان ملل، هر گونه شک‌وشبهه در این زمینه رد شده و بر مشروعیّت مبارزه برای استقلال، تمامیّت ارضی، وحدت ملّی و رهایی از سلطه‌ی استعماری و اشغال خارجی با همه ابزارهای موجود، از جمله مبارزه‌ی مسلّحانه، تأکید شد. در بند ۲۱ این قطعنامه، «فعّالیّت‌های توسعه‌طلبانه‌ی اسرائیل در خاورمیانه و بمباران مستمرّ غیر‌نظامیان فلسطینی که مانعی جدّی در راه تحقّق خودمختاری و استقلال مردم فلسطین است»، به‌شدّت محکوم شده است.

مجموع این نکات بیانگر این موضوع است که مقاومت مسلّحانه علیه رژیم صهیونیستی و حمایت از این مقاومت نه‌تنها منافاتی با قوانین بین‌المللی ندارد، بلکه صراحتاً مورد تأیید و حمایت این قوانین مورد اجماع جهانی نیز هست. از همین رو، هر انسان آزاده و منصفی در جهان تأیید می‌کند که «هر ضربه به رژیم از سوی هر کس و هر مجموعه، خدمت به کلّ منطقه و بلکه به کلّ انسانیّت است.» ۱۴۰۳/۷/۱۳

مشروعیّت مقاومت؛ از احکام اسلامی تا قوانین جهانی

دفاع جمهوری اسلامی ایران از مبارزه‌ی مشروع و انسانی مردم مظلوم فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی، مبتنی بر قانون اساسی کشور است. مطابق قانون اساسی، «تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهّد برادرانه نسبت به همه‌ی مسلمانان و حمایت بی‌دریغ از مستضعفان جهان» باید باشد.

[متن کامل]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۳ | 11:16 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

ماموریت های سخت آقای استاندار

رای کامل هیئت دولت به استاندار جدید خراسان رضوی؛ این نشان از توجه ویژه دولتی‌ها به استان خراسان رضوی و شهر مشهد به عنوان پایتخت معنوی ایران دارد، انتخابی که روز گذشته رقم خورد و از هفدهمین استاندار خراسان رضوی رونمایی کرد. غلامحسین مظفری ۵۶ ساله، استانداری برخاسته از همین خطه است که معاونت استانداری خراسان رضوی، فرمانداری ویژه نیشابور و همچنین نمایندگی مردم این شهر در مجلس از جمله مناصب مدیریتی وی در استان بوده است. هرچند در دولت تدبیر و امید شاهد تغییرات چندباره در کلیددار ساختمان خیابان بهار بودیم اما ثبات مدیریت کلان استان یکی از نقاط قوت در دولت سیزدهم بود که امید می‌رود این رویه با تلاش استاندار جدید و اهتمام دولت چهاردهم همچنان ادامه یابد.
آقای مظفری، قطعا شناخت کافی و وافی از خراسان رضوی، ظرفیت ها، چالش ها، کلان مسئله‌ها و بحران‌های آن دارید، قطعا مطلع‎اید که قدم در چه راه سخت و دشواری گذاشتید و چه انتظارات و توقعات بجا و منطقی از شما و دوره مدیریت‎تان وجود دارد؛ توقعات و انتظاراتی که قطعا رسانه در کنار شما و در کمک به دولت، پیگیر تحققش است اما مطالبه گر آن نیز خواهد بود. از همین رو، برای تاکید و بازنمایی مجدد از چالش ها، مطالبات و اولویت‌های جدی خراسان رضوی، در این مجال به یادآوری و البته بررسی مهم‎ترین آن خواهیم پرداخت.

پیگیری تحقق ۳ وعده رئیس جمهور پزشکیان برای خراسان رضوی
بودجه زیارت، عدالت بودجه‌ای و جلوگیری از انتصاب مدیران ناکارآمد؛ این‌ها ۳ وعده‌ای بود که اواخر مردادماه امسال رئیس جمهور پزشکیان در دیدار با اعضای مجمع نمایندگان استان مطرح کرد و قول پیگیری و تحقق آن را داد. حالا این وظیفه جدی نماینده عالی دولت در استان است که تحقق کامل آن را مطالبه و پیگیری کند. عدالت بودجه‌ای یک مطالبه جدی از دولت چهاردهم است؛ آقای مظفری، سهم استان ما از بودجه عمرانی با وجود این که حدود ۸ درصد جمعیت و مساحت کشور را دراختیار داریم، کمتر از ۵ درصد است، کجای این مدل بودجه ریزی به عدالت بودجه‌ای نزدیک است؟ وظیفه شماست که عدالت را برای سهم خراسان رضوی از بودجه کشور مطالبه کنید و این مهم را که وعده رئیس جمهور است، در بودجه سال آینده به اجرا درآورید. اختصاص ردیف ویژه بودجه زیارت هم که یک مطالبه همیشگی و البته منطقی برای استان خراسان رضوی و مشهدالرضا است؛ طی سال‌های گذشته با وجود این که با وعده و وعیدهای فراوان درباره این ردیف بودجه‌ای مواجه بودیم اما به گاه بودجه ریزی که می‌رسید یا این بودجه و ردیف آن حذف می‌شد، یا این‎قدر تبصره ماده و اما و اگر در ردیف‌های بودجه وجود داشت که میزان منابع آن ناچیز و تخصیص‌های آن ناچیزتر می‌شد. احیای ردیف بودجه اختصاصی زیارت برای استان خراسان رضوی یکی از کارویژه‌های جدی شماست که پشتوانه آن هم قول رئیس جمهور در دیدار با نمایندگان استان خواهد بود.
این شهر ملی، وفاق ملی می‌طلبد
بارها و بارها گفته ایم که مشهد یک شهر ملی و البته بین المللی است، به مشهد نباید همانند یک مرکز استان مثل دیگر استان‌ها نگریست و حمایت و توجه به آن را با همان چشمی که به دیگر مراکز استان‌ها نگاه می‌شود، دید. مشهد سالانه پذیرای ۳۰ میلیون زائر و از سوی دیگر پذیرای خیل زیادی از هموطنان استان‌های همجوار است که برای دریافت بسیاری از خدمات ازجمله پزشکی، درمانی، رفاهی و... به این شهر مراجعه می‌کنند و از زیرساخت‌های آن بهره می‌برند بدون آن که این میزبانی بزرگ، در توجهات و حمایت‌های مادی و معنوی دولت دیده شود. به عبارتی دیگر زیرساخت‌ها و خدمات‎دهی در مشهد به صورت ملی و بین المللی است اما بودجه‌ها و توجهات محلی! یکی از مهم‎ترین وظایف استاندار خراسان رضوی این است که این نگاه را در دولت تغییر دهد و جایگاه ملی مشهد را در تصمیمات، بودجه ریزی‌ها و توجهات دولت بگنجاند. آقای مظفری برای مشهدالرضا، برای این شهری که تمام زیرساخت‌های آن صرف خدمت رسانی به صورت ملی می‌شود باید وفاق ملی ایجاد کنید و این توقع از شما بسیار بالاست. جدای از ضرورت تغییر نگاه دولت، پیگیری برای وصول همین حق و حقوق حداقلی خراسان رضوی از بودجه و اعتبارات ملی نیز یک الزام جدی است. به عنوان مثال دولت هنوز ۱۸ همت تعهد محقق نشده فقط از مجموع تعهدات اولین سفر استانی شهید جمهور به خراسان رضوی دارد که باید مورد مطالبه و پیگیری قرار گیرد.
چالش‌های زیست محیطی را دریابید
آقای مظفری توصیه می‌کنم بازدید از «کشف رود» را در اولین برنامه‌های خود بگنجانید. قطعا می‌دانید که کشف رود این روزها مهم‌ترین چالش زیست محیطی و حتی بهداشتی مشهد است که سلامت عمومی را هم نشانه گرفته و تهدیدی جدی برای آن به شمار می‌رود؛ روزانه تا ۳۰۰ تانکر، فاضلاب خود را در کشف رود خالی می‌کنند و این فاضلاب به صورت مستقیم با موتورپمپ‌ها به زمین‌های کشاورزی حاشیه این رود می‌رود و محصول نهایی هم پای سفره مردم! وضعیت به حدی بحرانی است که حالا از این رودخانه تاریخی با عنوان «رودخانه سرطان» یاد می‌شود، می‌دانید چرا؟ چون به اذعان دبیر کارگروه سامان‌دهی و احیای کشف‌رود، «این بحران زیست محیطی زنگ خطری با عنوان درخطر بودن امنیت غذایی مردم مشهد را به صدا درآورده است، چرا که بر اساس مطالعات انجام شده، درصد بالایی از فلزات سنگین مثل سرب، کادمیوم، آرسنیک و جیوه که به شدت سرطان‌زا هستند در سطح محصولات کشت شده در حاشیه این رودخانه یافت شده است!» پس آقای استاندار، حل این بحران را در دستورکار جدی خود قرار دهید؛ چاره کار را هم بارها و بارها گفتیم اما این جا هم به اختصار اشاره می‌کنیم؛ تکمیل تصفیه‌خانه سپتاژ کلید حل بخش زیادی از این معضل است. اگر این تصفیه خانه در کشف رود راه اندازی شود بساط تخلیه فاضلاب تانکری در کشف رود جمع خواهد شد، پس ساخت و بهره برداری از آن را تسریع کنید و در کنار آن تکمیل پروژه‌های تصفیه خانه‌ای مشهد را اولویت دهید تا دیگر فاضلابی مازاد بر ظرفیت تصفیه خانه‌ها نباشد که مجبور به تخلیه در کشف رود باشیم. استان خراسان رضوی و مشهد با چالش‌ها و بحران زیست محیطی دیگری هم دست و پنجه نرم می‌کند که طی روزهای آینده در گزارشی مبسوط به بررسی آن خواهیم پرداخت؛ اما رایزنی دیپلماتیک برای حل مشکل ریزگردهای قره قوم و حذف سایه شوم آن بر هوای استان، رسیدگی به رشد بی محابای کانون‌های گرد وغبار داخلی و کنترل و کاهش لطمات آن به محیط زیست و البته چاره اندیشی برای آلودگی هوای مشهد از مواردی است که نیازمند اقدام عاجل و چاره اندیشی مدیریت عالی استان خواهد بود.
آب، بحرانی که چاره‌ای عاجل می‌خواهد
به اذعان بسیاری از متولیان و صاحبنظران، آب در حال حاضر مهم‌ترین بحران خراسان رضوی و مشهد است. آبخوان‌های خراسان رضوی که برخی از آن‌ها ازجمله دشت مشهد ۶۰ سال است ممنوعه شده اما در همین ۶۰ سال حداقل ۵ برابر توان آن ساخت‌وساز و اسکان جمعیت صورت گرفته و به‌جایی رسیده که شاهد کسری مخزن بیش از یک میلیارد مترمکعبی در آن هستیم و این کسری یعنی؛ فرونشست زمین، یعنی شور شدن آب‌های زیرزمینی، یعنی تهدید امنیتی زیرساخت‌های مسکونی و حیاتی. طبق برآوردها، مصرف کنونی آب مشهد حدود ۲۷۰ میلیون مترمکعب است و در افق ۱۴۲۰ به ۴۰۰ میلیون مترمکعب خواهد رسید. چاره اندیشی برای کارشکنی‌های افغانستان در کاهش ظرفیت سد دوستی که ظرفیت مهم و حیاتی در تامین آب مشهد بود و البته جبران عقب ماندگی‌ها در تکمیل تصفیه خانه‌ها دو اولویت مهمی است که می‌تواند برای مواجهه با این بحران در دستورکار قرار گیرد.
ضعف جدی زیرساخت‌های حمل و نقلی و جاده ای
اتفاقا این موضوع دغدغه شما هم هست و در گفت وگوی امروز با خبرنگار ما نیز بر آن تاکید کرده اید. برای استحضار شما این که، مشهد به عنوان دومین کلان‌شهر کشور تنها ۳۷ کیلومتر آزادراه دارد و جزو ضعیف‌ترین استان‌ها به لحاظ شاخص برخورداری از زیرساخت آزادراهی و بزرگراهی در کشور است، درحالی‌که برخی استان‌ها ۲ برابر متوسط کشور و چندین برابر خراسان رضوی آزادراه و بزرگراه دارند! پروژه آزادراه حرم تا حرم در حال حاضر که حدود ۱۳ سال از آغاز آن می‌گذرد، میزان پیشرفت عملیات اجرایی آن در قطعه مشهد- سه‌راه تربت حیدریه و نیشابور- سبزوار کمتر از ۱۰ درصد است! این عقب ماندگی را باید با پیگیری برای تغییر رویه دولت در اولویت دادن به قطعه خراسان رضوی جبران کرد. آزادراه مشهد- چناران بنا بود ظرف ۳ سال به بهره‌برداری برسد اما طی این چند سال به‌رغم پای‌کار بودن آستان قدس، دولت در تامین اعتبارات سهم خود کوتاهی کرده است. در حوزه ریلی نیز چندین پروژه بر زمین‌مانده در استان خراسان رضوی وجود دارد از جمله این که می‌طلبد دولت چهاردهم برای تقویت مسیر مواصلاتی مشهد ضمن تقویت خطوط ریلی مشهد- تهران، خط ریلی مشهد- چابهار را در اولویت کاری قرار دهد. قطارشهری مشهد هم از بی توجهی دولت رنج می‌برد و نیازمند عزم دولت برای توسعه و تسریع در بهره برداری از فازهای مختلف خطوط آن است.
این حاشیه پرحاشیه
اگر بخواهیم در یک بیان کلی و بدون درنظر گرفتن برخی جزئیات، مهم ترین کلان مسئله این روزهای مشهد را نام ببریم، قطعا این چالش چیزی نیست جز «حاشیه شهر مشهد». طبق آمارهای رسمی مشهد و خراسان رضوی با اختلاف در صدر آمار بیشترین تعداد حاشیه نشین در کشور قرار دارند، خراسان رضوی با تعداد ۱۰۷ محله، بیشترین تعداد محلات هدف حاشیه نشینی را در کشور دارد. از سوی دیگر از نظر تعداد جمعیت ساکن در سکونتگاه‌های غیررسمی، استان خراسان رضوی با ۹۵۷ هزار و ۶۶۷ نفر در رتبه نخست قرار دارد و پس از آن با اختلاف زیاد استان کرمانشاه با ۴۵۷ هزار و ۵۴۳ نفر است! این‌ها آخرین آمار رسمی و در دسترس است که آبان ۱۴۰۱ بر اساس پایش آمارهای رسمی توسط مرکز پژوهش‌های مجلس منتشر شد و به نوعی خروجی آن حکایت از وضعیت اسفناک حاشیه نشینی در مشهد و خراسان رضوی دارد. البته اوضاع در آمار غیررسمی پیچیده تر و وخیم تر است؛ چرا که صرفا آمار غیررسمی حاشیه نشینان مشهد حدود ۵/۱ میلیون نفر اعلام شده که البته به طور قطع طی سال‌های اخیر بر تعداد آن افزوده شده است. طی سال‌های گذشته اقدامات خوب و کارسازی برای سامان‎دهی حاشیه شهر مشهد انجام شده اما این زخم کهنه همچنان نیازمند درمان است. ساخت و سازهای غیرمجاز و سکونتگاه‌های غیررسمی، جای خالی سرانه‌های فرهنگی، ورزشی و اجتماعی، چالش سرانه فضای آموزشی، امنیت، زیرساخت‌های بهداشت و درمان، مشکلات در زیرساخت‌های آب و فاضلاب و مشکلات شهری و اراضی رها شده تنها بخشی از سرفصل‌های چالش‌های حاشیه شهر مشهد است که باید برای آن برنامه و نسخه درمانی عاجلی داشت.
کرسی رسانه را برگردانید
و اما جدای از چالش‌های زیرساختی و مسئله‌های مهم و حیاتی استان، یک موضوع مدیریتی چند سالی است که اهالی رسانه استان را آزار می‌دهد و آن چیزی نیست جز «راهبرد چراغ خاموش رسانه‌ای برخی مدیران»؛ خواهش جدی اهالی رسانه این است که این رویه در اولین اقدام برچیده شود و کرسی رسانه در جلسات استانداری، دیدارها و برنامه‌های مختلف مدیران برگردانده شود؛ آقای مظفری، تا همین دو سه سال پیش همه اصحاب رسانه استان در اکثر جلسات مهم استان ازجمله شورای برنامه ریزی و توسعه، شورای اداری و نشست‌های استاندار با مهمانان داخلی و خارجی دعوت می‌شدند و اخبار این نشست‌ها را به فراخور کارکرد رسانه به صورت گسترده نشر می‌دادند؛ اما این رویه ۳ سال است که تعطیل شده و تنها خبرنگار صداوسیما و ایرنا که کارکرد کاملا دولتی دارند، در نشست‌ها حاضر هستند و دیگر رسانه‌ها بنا بر تصمیم استانداری در هیچ نشستی دعوت نمی‌شوند. این بدعت بدین جا ختم نشده و حتی معاونان استانداری در برقراری ارتباط با رسانه‌ها و یا پاسخگویی نهایت ملاحظه را درنظر می‌گیرند و نهایتاً با رسانه‌های رسمی دولت یعنی ایرنا مصاحبه می‌کنند و بقیه اصحاب رسانه استان «نامحرم» شده اند. این بدعت به حدی پیشروی کرده که حتی مدیران دیگر دستگاه‌ها هم تعهدی به پاسخگویی به رسانه برای خود قائل نیستند. به این رویه ناصواب پایان دهید و دوباره کرسی رسانه‌ها را در جلسات استانداری برقرار کنید.

عصر ایران نوشت: مشاور فرمانده کل سپاه، گفت: سردار قاآنی فرمانده سپاه قدس انقلاب اسلامی در سلامت کامل هستند و ان‌شاءا... در روزهای آینده از حضرت آقا نشان فتح دریافت می‌کنند. همچنین درخصوص عملیات وعده صادق گفت: آشیانه جنگنده‌های F-۳۵ یکی از اهداف مستقیم در عملیات وعده صادق ۲ بود که با موفقیت همراه شد و توانستیم ضربه مستقیم به جنگنده‌های صهیونیستی وارد کنیم.
چندثانیه نوشت: ستار هاشمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات پس از واکنش‌های منفی گسترده به اظهارات محافظه‌کارانه‌اش درباره رفع فیلتر و طرح «مدیریت هوشمند» فضای مجازی، در صفحه شخصی خود نوشت: «تصمیم بی‌بازگشت دولت چهاردهم رفع محدودیت‌ها و ارتقای سرعت اینترنت است؛ با اجماع‌ و توافق‌سازی! مدیریت فضای مجازی متفاوت از محدودسازی است.»
فرارو خبر داد: حمید رسایی با بیان این که آقای پزشکیان برخلاف نص صریح قانون، آقای ظریف را که فرزندشان تابعیت آمریکایی دارد، به عنوان معاون خودشان معرفی کردند، گفت: ایشان با تذکراتی که داده شد، استعفا کرد ولی با فشارها، مجدد به سر کار بازگشت. ما از آقای پزشکیان خواستیم که به قانون تن دهند اما جناب رئیس‌جمهور لایحه‌ای را برای یک نفر که یک قید مهم آن را حذف کرد، مجددا به مجلس ارجاع داد.
جماران نوشت:رحماندوست، نماینده مردم تهران در صحن علنی مجلس گفت:ارزش کلمه «همت» را به اندازه هزار میلیارد تومان کم نکنید.همت و شهید همت در ادبیات فارسی و عربی خیلی ارزشمند است.برادران و دست اندرکاران اقتصادی! کلمه همت به کار نبرید. به حضرت عباس قسم بگویید هزار میلیارد تومان.

استاندار جدید خراسان رضوی: اولویت استفاده از ظرفیت و نیروهای نخبه خراسان رضوی است

استانداران برای تحقق گفتمان وفاق ملی تلاش کنند/ به کارگیری مدیران بر اساس توانمندی

پدرخوانده ۲۳میلیارد دلاری باند تبهکار / چرا دولت آمریکا حمایت‌هایش از رژیم صهیونیستی را هر روز بیشتر می‌کند؟

ارتش صهیونی در بن‌بست نفوذ زمینی به لبنان

حزب‌الله لبنان همچنان در اوج موشکباران اسرائیل لحظه‌ای قطع نمی‌شود

ماجرا از این نقطه آغاز شد (یادداشت روز)

اخبار ویژه

نقش پُررنگ لشکر 77 ارتش انگلیس در عملیات روانی اسرائیل علیه محورهای مقاومت

برهم خوردن انضباط دانشگاه با شیوه‌نامه‌ای سلیقه‌ای!

گزارش خواندنی یورونیوز از توانایی‌های خارق‌العاده حماس پس از یک‌سال جنگ

تأمین سوخت زمستانی با استفاده از تجربه موفق دولت سیزدهم

از تصویب همسان‌سازی حقوق بازنشستگان تا پرداخت مطالبات ‌پرستاران

انتشار 50 همت اوراق مشارکت در سقف قانون بودجه 1403 برای پرداخت مطالبات گندم‌کاران

نیروی دریایی سپاه بازدارندگی را به رخ دشمنان کشید

هیچ‌یک از مستشاران سپاه در عملیات سه‌شنبه شب گذشته رژیم صهیونیستی در سوریه شهید نشده‌اند

ایران و عربستان بر عزم مشترک برای تقویت روابط با یکدیگر تأکید کردند

امضای سند اقدام مشترک ایران و روسیه در زمینه مبارزه با فساد

دستگیری یک اسرائیلی در پوشش خبرنگار در بیروت

قبل از وعده صادق۲ حمله سایبری داشتیم

استانداران ۳ استان مشخص شدند

افشاگری یک اسرائیلی درباره جنگ با ایران

ادعای جنجالی رییس سیا درباره توانایی نظامی ایران

پنتاگون: به دنبال جنگ با ایران نیستیم

گره گشایی از حقوق بازنشستگان با وفاق

رئیس مجلس: در جلسه با رئیس‌جمهور توافق شد همسان‌سازی حقوق بازنشستگان از این ماه اجرایی و مطالبات گندمکاران پرداخت شود

اقدام جمعی برای خاتمه جنایات رژیم صهیونیستی

ترس اسرائیل از مقابله به مثل ایران

چشم‌انداز مشارکت راهبردی ایران و ترکمنستان

ریل‌گذاری فرهنگی صحیح نیازمند یاری تمامی ارگان‌ها

تأکید پزشکیان بر انتخاب مدیران بر اساس توانمندی

انتخاب استانداران جدید فارس، خراسان رضوی و یزد

دانشگاه تهران میزبان  رئیس جمهور

حل مشکل دریاچه ارومیه یک «عزم ملی» می‌طلبد

ترک بر دیوارهای الیزه

تشویق نوجوانان به ترک تحصیل جرم است

آغاز کوچ پاییزه عشایر بختیاری  به خوزستان

پرونده های ویژه عراقچی در ریاض

چرا اسرائیل پاسخ نداد؟!


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۳ | 11:10 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

فتوای رهبر انقلاب مبنی حرام بودن سلاح هسته‌ای تغییر می کند؟ | نامه ۳۹ نماینده به شورای عالی امنیت ملی

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی از امضای نامه‌ای توسط ۳۹ نفر از نمایندگان مجلس به شورای عالی امنیت ملی و درخواست آنها درباره تجدید نظر در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران خبر داد.

مجلس شوراي اسلامي

به گزارش همشهری آنلاین، حجت‌الاسلام حسنعلی اخلاقی امیری در گفتگو با ایسنا با تاکید بر لزوم تقویت بازدارندگی دفاعی جمهوری اسلامی ایران اظهار کرد: امروز دیگر هیچ سازمان بین‌المللی و حتی کشورهای مدعی اروپایی و آمریکایی نمی‌توانند رژیم صهیونیستی را کنترل کنند چراکه این رژیم جعلی به هر جنایتی دست می‌زند؛ بر همین اساس حدود ۳۹ نفر از نمایندگان مجلس نامه‌ای را خطاب به شورای عالی امنیت ملی نوشتیم و آن را امضا کردیم و در آن از این شورا درخواست کردیم تا در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران تجدید نظر کنند.

نماینده مردم مشهد و کلات با اشاره به فتوای آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر حرام بودن سلاح هسته‌ای که از آن به عنوان دکترین دفاعی جمهوری اسلامی یاد می‌شود، گفت: فتوای رهبر معظم محفوظ است چراکه در ادبیات فقه امامیه زمان و مکان در تغییر احکام دخالت دارد و همچنین احکام ثانویه می‌تواند جای احکام اولیه را بگیرد.

این نماینده مجلس با بیان اینکه «به نظر می‌رسد امروز نیاز است شورای عالی امنیت ملی در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی تجدیدنظر کند»، تصریح کرد: امروز دیگر ما نباید فقط خودمان را ببینیم بلکه ما درباره جبهه مقاومت ادعاهایی داشتیم و بر سر آنها نیز ایستاده‌ایم و امروز چشم امید این جبهه به جمهوری اسلامی ایران است بنابراین با توجه به اینکه شورای عالی امنیت ملی زیر نظر مقام معظم رهبری فعالیت می‌کند و مجموعه بررسی‌های‌شان را محضر ایشان تقدیم می‌کنند، ان‌شاءالله آنچه که مصلحت نظام و جبهه مقاومت است تصمیم گیری خواهد شد.

مذاکره پزشکیان و پوتین درباره سامانه دفاعی موشکی اس - ۴۰۰ ؟

بازگشت شبکه من و تو | حساب سلطنت‌طلبان دوباره شارژ شد؟

اسرائیل چرا آیت‌الله سیستانی را تهدید کرد؟

این رهبران دیوانه؛ دیگران باید از ما تلقی یک سگ‌ هار را داشته باشند! | ماجرا از این نقطه آغاز شد...

چرا خبرنگار اینترنشنال جانمایی درست برای شعار «زن، زندگی، آزادی» انجام داد؟

شیوخ سعودی زنده‌اند؟

سپاه قدس به شایعات پایان داد

سردار قاآنی با رهبر انقلاب دیدار می کند

حمله سایبری ایران به سامانه گنبد آهنین | در شبی که سردار تهرانی مقدم شهید شدند حضرت آقا ...| سید حسن اجازه نمی‌داد که دستش را ببوسیم

اگر ۲۰۰ موشک در عملیات «وعده صادق ۲» شلیک کردیم، اکنون آماده‌ایم هزاران موشک روانه کنیم

سپاه قدس به شايعات پايان داد همشهری آنلاین

بزرگترين حمله به حيفا از آغاز جنگ/جشن بازگشت ميراث کهن ايران/پيشخوان افکار نیوز

جنگنده‌هاي روس چگونه وارد ايران شدند؟ اطلاعات

پيام فرمانده کل سپاه به سردار تنگسيري افکار نیوز

فتواي رهبر انقلاب مبني حرام بودن سلاح هسته‌اي تغيير مي کند؟ | نامه ۳۹ نماينده به شوراي عالي امنيت ملي همشهری آنلاین

3 استاندار جديد در دولت چهاردهم معرفي شدند اکوایران

يک رسانه منطقه‌اي: سيگنال مهم پهلو گرفتن دو ابر نفت‌کش در ساحل خارک/ فشار بر تل‌آويو از طريق خليج فارس؟ اکوایران

معاون روحاني در دولت پزشکيان سمت جديد گرفت نامه نیوز

توضيح زاکاني درباره خريد خانه ابراهيم رئيسي به عنوان موزه دنیای اقتصاد

سردار قاآني نشان فتح مي‌گيرد دنیای اقتصاد

موضع گيري عجيب نماينده پارلمان کانادا در مورد ايران مشرق نیوز

شوخي‌هاي ظريف با خبرنگاران در حياط دولت + عکس اقتصاد نیوز

عکس/ حواشي جلسه هيئت دولت چهارشنبه ۱۸ مهر مشرق نیوز

گنبد آهنين در وعده صادق 2 با عمليات سايبري سپاه از کار افتاد خبرگزاری تسنیم

فوري/ زلزله قزوين را لرزاند+ جزئيات اقتصاد نیوز

کواکبيان درباره ترور اسماعيل هنيه ادعاهايي جديد مطرح کرد اطلاعات

مسعود پزشکيان پنجشنبه به اين کشور سفر مي‌کند دنیای اقتصاد

تهديد پزشکيان توسط رسايي در صحن علني مجلس +ويدئو اطلاعات

بلاگر کانادايي: من به ايران افتخار مي کنم! مشرق نیوز


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۳ | 10:47 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

حضرت عبدالعظیم حسنی (۲۵۲-۱۷۳ ق)، از نوادگان امام حسن (علیه السلام) و از یاران امام جواد و امام هادی (علیهما السلام) بوده است. عبدالعظیم حسنی ایمان خود را بر امام هادی علیه السلام عرضه داشته و امام او را از دوستان راستین اهل بیت (علیهم السلام) معرفی می کند. وی از راویان و محدثان مورد اعتماد شیعه در قرن سوم هجری است و آثاری مانند «خطب امیرالمؤمنین علیه السلام» تألیف نموده است.

عبدالعظیم حسنی (۱۷۳-۲۵۲ق) مشهور به شاه عبدالعظیم و سیدالکریم از سادات حسنی و از راویان حدیث. نسب او با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) می‌رسد. شیخ صدوق، مجموعه روایات وی را با عنوان جامع اخبار عبدالعظیم گردآوری کرده است. عبدالعظیم حسنی، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را درک کرده و نقل است که ایمان خویش را بر امام هادی(ع) عرضه داشت و در زمان او وفات یافت. حرم حضرت عبدالعظیم در شهر ری قرار دارد و زیارتگاه شیعیان است. در برخی روایات ثواب زیارت قبر او برابر با ثواب زیارت قبر امام حسین(ع) دانسته شده است.

حضرت عبدالعظیم بن عبدالله حسنی (علیه‌السلام) (۱۷۳-۲۵۲ ق)، معروف به عبدالعظیم حسنی، شاه عبدالعظیم و سیدالکریم، از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) است که با چهار واسطه به ایشان می‌رسد. طبق نقل تاریخ‌نویسان حضرت عبدالعظیم عالم، زاهد، عابد و از بزرگان محدثین و مورد اعتماد شیعه در زمان خود به شمار می‌رود. ستایش‌هایی که ائمّه معصومین (علیهم‌السّلام) از وی به عمل آورده‌اند، نشان‌دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتمادبودن اوست. محل قبر و حرم ایشان در شهر ری از توابع تهران قرار دارد که مورد توجه شیعیان است. ‌

بر اساس آنچه در تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نقل شده، ایشان دوران حیات پنج امام از امامان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) یعنی امام کاظم (علیه‌السلام) تا امام عسکری (علیه‌السلام) را درک کرده و آنچه قطعی و مسلّم است، ایشان محضر امام جواد (علیه‌السلام) و امام هادی (علیه‌السلام) را درک نموده و از آنها احادیث فراوانی نقل کرده‌ است.

مهم‌ترین نشانه عظمت معنوی و مقامات باطنی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) برابری فضیلت زیارت مزار ایشان، با فضیلت زیارت سیّدالشهداء (علیه‌السلام) است.

عبدالعظیم حسنی در روز پنج‌شنبه چهارم ماه ربیع‌الثانی سال ۱۷۳ قمری (۱۳ شهریور ۱۶۸ خورشیدی، ۷۸۹ م)، در زمان پیشوای هفتم شیعیان موسی کاظم در شهر مدینه زاده شد. پدرش عبدالله و مادرش فاطمه یا حیفا نام داشتند. همسر وی خدیجه دختر قاسم بن حسن بن زید بن حسن مجتبی (پسرعموی پدرش که در تجریش تهران به نام امامزاده قاسم مدفون است) بود.

عبدالعظیم به دستور علی النقی به شهر ری وارد می‌شود و در سرداب خانه یکی از شیعیان آن شهر به زندگی پنهانی روی می‌آورد. او روزها روزه می‌گرفت و شب‌ها به نماز می‌ایستاد. گاهی پنهانی از خانه بیرون می‌آمد و قبری را که اکنون روبروی آرامگاهش است زیارت می‌کرد. وی پس از مدتی بیمار می‌شود و چندی بعد در روز سه‌شنبه پانزدهم شوال سال ۲۵۲ قمری (۱۱ آبان ۲۴۵ خ، ۸۶۶ م)، در زمان پیشوای دهم شیعیان علی النقی (خلافت عباسیان) درگذشت. وی ۷۹ سال قمری (۷۷ سال خورشیدی) عمر کرد.

زندگی‌نامه

حضرت عبدالعظیم علیه السلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان امام حسن علیه السلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می‌‌رسد.[۱] و به همین خاطر به «عبدالعظیم حسنی» شهرت یافته است. نجاشی می‌نویسد: هنگامی که جنازه او را برای غسل برهنه می‌کردند، در جیب لباس وی نوشته‌ای یافت شد که در آن، نسبش این‌گونه ذکر شده بود: من ابوالقاسم، عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن علی بن حسن بن علی بن ابی‌طالب هستم.[۲]

در کتاب نور الآفاق نوشته شیخ جواد شاه عبدالعظیمی -که خود و اجدادش از خادمین آستان عبدالعظیم حسنی بوده اند- به نقل از مناقب العترة احمد بن فهد حلّی و... آمده است که ولادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام پنجشنبه چهارم ربیع الثانی سال ۱۷۳ ق، در مدینه و وفاتش در پانزدهم شوّال ۲۵۲ ق، بوده است.[۳]

بر این اساس آن حضرت ۷۹ سال عمر نموده که با دوران امامت چهار امام معصوم، یعنی امام موسی کاظم علیه السلام، امام رضا علیه السلام، امام محمد تقی علیه السلام و امام علی النقی علیه السلام مقارن بوده است. و آنچه قطعیت دارد این است که ایشان محضر امام جواد و امام هادی علیهما السلام را درک کرده و از آنان نقل حدیث نموده‌ است.[۴]

بنابر گزارش‌های تاریخی، عبدالعظیم در زمان معتز خلیفه عباسی، به جهت اذیت و آزار و ترس از قتل، به امر امام هادی(ع) از سامرا به ری - که از پایگاه‌های مهم عباسیان بود - هجرت کرد. برخی هم نقل کرده‌اند به قصد زیارت قبر علی بن موسی الرضا به خراسان هجرت کرد و در ری برای زیارت حمزة بن موسی بن جعفر توقف کرد و در آن‌جا مخفی شد.[۵]

نجاشی به نقل از احمد بن محمد بن خالد برقی ماجرا را این‌گونه روایت می‌کند که عبدالعظیم در حال فرار از سلطان، به ری آمد و در سرداب خانه مردی از شیعیان در محله «سکة الموالی» ساکن شد. او در همان سرداب به عبادت می‌پرداخت، روز را روزه می‌گرفت و شب را به عبادت می‌گذراند. وی مخفیانه از منزل بیرون می‌آمد و به زیارت قبری می‌رفت که می‌گفت: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر(ع) است. پیوسته در آن سرداب بود و خبر ورود او به شیعیان آل محمد یکی پس از دیگری می‌رسید تا اکثر شیعیان با وی آشنا شدند.[۶]

آن حضرت تا پایان عمر خود در شهر ری ساکن بود و پس از وفات در همانجا مدفون شد و قبر او زیارتگاه شیعیان گردید. در مورد وفات ایشان سه نقل وجود دارد: مرگ طبیعى پس از بیمارى؛ شهادت؛ مرگ در اثر وقوع زلزله. برخی با بررسی این موارد احتمال شهادت ایشان را قویتر دانسته اند.[۷]

آثار و تألیفات

یکی از ابعاد مهمّ در شخصیّت حضرت عبدالعظیم علیه السلام مقام و منزلت علمی و دانش و خدمات علمی اوست و توضیحات علمای تاریخ و سیره گویای این حقیقت است که حضرت عبدالعظیم علاوه بر نقل احادیث از ائمه معاصر خویش و تلاش برای آموزش عقاید سالم و دفاع از اهل بیت علیهم السلام، به منظور ارشاد تعلیم و تربیت صحیح دینی مردم آثاری را تألیف کردند که هر یک در نوع خود بسیار مفید و موثر بوده اند. از جمله آثار علمی او عبارتند از:

خطب امیرالمؤمنین علیه السلام: این اثر مشتمل بر چند خطبه از مولای متقیان امام علی علیه السلام است. نجاشی در رجال خود، حضرت عبدالعظیم را پس از ذکر شجره‌اش، صاحب کتاب «خطب امیرالمؤمنین علیه السلام» ذکر نموده است.

کتاب یوم و لیله: در این اثر درباره وظایف و اعمال مستحب و اخلاقی افراد در هر شبانه روز مطالبی عرضه شده است. اما اصل این اثر همانند بسیاری از آثار ارزشمند اسلامی در طول تاریخ از بین رفته است.

شیخ صدوق نیز، مجموعه روایات عبدالعظیم حسنی را با عنوان «جامع اخبار عبدالعظیم‌» گردآوری کرده است.[۸] وی دو روایت از امام رضا (ع)، ۲۶ روایت از امام جواد (ع) و ۹ روایت از امام هادی (ع) بی‌واسطه نقل کرده است. روایات باواسطه وی هم به ۶۵ حدیث می‌رسد.

نسب‌شناسی

تبار حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) با چهار واسطه، به امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) و خاندان وحی می‌رسد. احمد بن علی نجاشی (که یکی از ارکان علم رجال است (درباره نسب ایشان) می‌نویسد: هنگامی که جنازه او را برای غسل برهنه می‌کردند، در جیب لباس وی نوشته‌ای یافت شد که در آن، نسبش، این‌گونه ذکر شده بود: من ابوالقاسم، عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن علی بن حسن بن علی بن ابی‌طالب هستم. [۱] [۲] [۳] [۴] [۵] [۶] [۷] [۸] [۹]

جده مادری او «لبابه» از بنی‌هاشم و دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب است. او در ابتدا همسر حضرت ابوالفضل العباس (علیه‌السلام) بود که از او عبید‌الله به دنیا آمد و پس از شهادت آن حضرت به همسری زید بن امام حسن (علیه‌السلام) در آمد و از آن جناب حسن الامیر به دنیا آمد پس معلوم شد که پدر حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) عبدالله قافه و مادرش دخترزاده اسماعیل بن ابراهیم و یا به گفته منتقلة الطالبیه‌ ام ولد بوده است، اما ابونصر بخاری نام مادر حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) را امینه دختر اسماعیل بن ابراهیم می‌داند.[۱۰]

بر اساس نسخه مذکور از رجال النجاشی، در نسب ایشان، میان وی و امام حسن (علیه‌السلام)، پنج نفر واسطه وجود دارد؛ لیکن در نسخه‌های معتبر این کتاب، [۱۱]

میان «زید» (یعنی جد سوم ایشان) و امام حسن (علیه‌السلام)، شخص دیگری واسطه نیست. بنابراین نیاکان حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) به ترتیب، عبارت اند از:

جایگاه و مقام

از مطالعه تاریخ زندگانی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) این‌ مطلب روشن می‌شود که او نسبت به ائمه (علیهم‌السّلام) زمان خود اخلاص و اعتقاد کاملی داشته و به محضر سه نفر از معصومین (علیهم‌السّلام) رسیده و از آن بزرگواران نقل حدیث کرده است. از اخبار منقوله به‌طور وضوح استفاده می‌گردد که وی مورد علاقه و محل اعتماد و اطمینان حضرات ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) بوده است. فرمایشات حضرت امام رضا (علیه‌السلام) در پیامی‌ که توسط ایشان برای شیعیان فرستاده‌اند، خود شاهدی روشن برای اثبات این موضوع و حدیث «عرض دین» او خدمت امام‌ هادی (علیه‌السلام) و تصدیق آن حضرت اعتقادات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) را، دلیلی بزرگ بر ایمان و قداست و عقیده ثابت او به ائمه هدی (علیهم‌السّلام) و مذهب جعفری می‌باشد.

حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) در زمان خود، دارای موقعیتی عظیم بود. وی با بزرگان شیعه و روات درجه اول ارتباط کامل داشته و با عده کثیری از اصحاب حضرت امام صادق و امام کاظم و امام رضا (علیهم‌السّلام) معاصر و هم‌نشین بود... هشام بن حکم، ابن‌ ابی‌عمیر، علی بن جعفر (علیهم‌السّلام) ، حسن بن محبوب، که از مشایخ او هستند، دلیل بارزی است که وی دارای مقام رفیع و ارجمندی بوده، و با این‌گونه اشخاص که از خواص اصحاب حضرت امام صادق و امام موسی بن جعفر (علیهم‌السّلام) بودند، مجالست داشته است. علمای رجال و فقهای بزرگ، حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) را در کتب خود آورده و او را توصیف و تمجید کرده‌اند و همگان او را به‌ خلوص‌ عقیده و صفای باطن و اعتقاد صحیح و راسخ ستوده و معرفی می‌نمایند.[۳۲] [۳۳] [۳۴] [۳۵] [۳۶][۳۷]

درک محضر امامان

بر اساس آنچه در تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) گذشت، ایشان دوران حیات پنج امام از امامان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) (یعنی امام کاظم (علیه‌السلام) تا امام عسکری (علیه‌السلام) را درک کرده است؛ اما این بِدان معنا نیست که به محضر همه آنها هم رسیده و یا از آنها سخنی نقل کرده است.

آنچه قطعی و مسلّم است، این است که ایشان محضر امام جواد (علیه‌السلام) و امام هادی (علیه‌السلام) را درک نموده و از آنها احادیث فراوانی نقل کرده. همچنین اگر به روایت کتاب الاختصاص منسوب به شیخ مفید اعتماد کنیم، حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) محضر امام رضا (علیه‌السلام) را نیز درک کرده و از ایشان روایت نموده است لیکن نمی‌توان به این روایت اعتماد کرد [۳۸]

و بر فرض پذیرش آن، احتمال دارد مقصود از «ابی الحسن»، امام هادی (علیه‌السّلام) باشد و کلمه «الرضا» توسط راوی یا مستنسخ، افزوده شده باشد.

گفتنی است که طبق برخی از نسخه‌های رجال الطوسی، حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) از اصحاب امام عسکری شمرده [۳۹]

و در کتاب شرعة التسعیه میرداماد نیز آمده که ایشان محضر امام عسکری (علیه‌السلام) را نیز درک کرده است؛[۴۰]

لیکن روایتی از آن امام، از طریق ایشان به ما نرسیده است.

ایمان و فضایل اخلاقی

ایمان، مقام علمی‌ و فضایل اخلاقی عبدالعظیم (علیه‌السّلام) از زبان ائمه معصومین (علیه‌السّلام) این‌طور بیان شده:

شیخ صدوق (رحمه‌الله) در کتاب کمال الدین [۴۱] [۴۲]

در ضمن حدیث «عرض دین» آورده است: وقتی که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) خدمت امام‌ هادی (علیه‌السلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی.
ابونصر بخاری در بیان حالات فرزندان امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) از ابوعلی محمد بن همام (ابوعلی محمد بن ابی‌بکر همام بن سهیل کاتب اسکافی از بزرگان علما و محدثین جلیل‌القدر بوده. شیخ طوسی در رجال خود این راوی را از ثقات روات و مشایخ عظیم‌الشان شمرده است. نجاشی نیز او را توثیق کرده و از وی به‌ عظمت یاد می‌کند. علامه در قسم اول خلاصه از این محدث جلیل‌القدر تجلیل زیادی به‌عمل آورده است. محمد بن همام از معاصران شیخ کلینی بوده که در سال ۳۳۲ ه ق وفات نموده است) از حضرت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) روایت کرده که در نزد آن جناب از عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) صحبت به‌میان آمد، حضرت فرمود: اگر عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) نبود، می‌گفتم علی بن حسن بن زید بن حسن (علیه‌السلام) فرزندی از خود باقی نگذاشته است.[۴۳]

حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) در میان فرزندان ائمه هدی (علیهم‌السّلام)، گذشته از چند تن، از همه افضل و اعلا، بلکه از اجلاء الساداة و سادة الاجلاء بوده و شیخ صدوق[۴۴] [۴۵] (علیه‌الرحمه) او را چنین ستوده است: «کان عبدالعظیم الحسنی عابداً ورعاً مرضیاً؛ حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) شخصی خداپرست، پارسا و پسندیده خدا و رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و مردم

بده است». اسماعیل بن عباد معروف به صاحب بن عباد، که وزیر فخرالدوله دیلمی‌ بود، می‌گوید:

«عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دین‌دار و خداپرست، معروف به امانت‌داری، و دارای صداقت لهجه، و دانای به امور دین، و گویای توحید، و عدل بسیار بود و در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا بعد از امام زمانش، بر تمام معاصران خویش برتری داشته و اتکایی کامل و نهایت توسل به معصومین (علیهم‌السّلام) را دارا بود. هیچ‌کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیت و تقلید از حضرات ائمه می‌نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) کسی به قدر رتبه و مقام او به منصه ظهور نرسیده است».[۴۶]

عظمت علمی

برای اثبات عظمت علمی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) کافی است که بدانیم امام معصوم، مردم را برای حل مشکلات دینی و یافتن پرسش‌های اعتقادی و عملی‌شان، به‌ایشان ارجاع داده است.
صاحب بن عَبّاد در رساله‌ای که در شرح‌حال حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نوشته، این رساله در سال ۵۱۶ ق، به‌خط یکی از بنی بابویه نگارش یافته است [۴۷]

در توصیف علمی ایشان آورده‌اند:

مؤلف کتاب جنة النعیم یا روح و ریحان و دیگران نوشته‌اند: شخصی به نام اباحماد رازی از شیعیان و موالیان شهر ریبا مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت امام علی النقی (علیه‌السلام) رسید و مسائلی را پرسید. پس امام پاسخ او را چنین داد: «اما بعد یا اباحماد اذا اشکل علیک شیء من امر دینک فاسئل عنه من عبدالعظیم الحسنی و اقراه منّی السلام».
‌ای اباحماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان». [۴۸] [۴۹] [۵۰]

این تعبیر، به روشنی نشان می دهد که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) در عصر خود، مجتهد توانمندی بوده که بر اساس اصول و قواعدی که از اهل‌بیت (عليهم‌السلام) در اختیار داشته، می‌توانسته دیدگاه‌های اسلام ناب را در زمینه‌های مختلف اعتقادی و عملی، استخراج کند و به پرسش‌های مردم پاسخ گوید.

بنابراین، ایشان تنها یک محدّث و راوی احادیث اهل‌بیت (عليهم‌السلام) نبوده است؛ بلکه از علمای بزرگ خاندان رسالت بوده که پس از معصومان، توان پاسخگویی به مسائل علمی را داشته و توانمندی علمی‌اش مورد تأیید و تصدیق امام هادی (علیه‌السلام) قرار گرفته است.

مصاحبت با ائمه(ع)

به گفته آقابزرگ تهرانی عبدالعظیم حسنی، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را درک کرده و ایمان خویش را بر امام هادی(ع) عرضه داشته و در زمان وی وفات یافت،[۱۳] در کتاب الاختصاص نیز روایتی از عبدالعظیم از امام رضا(ع) نقل شده است؛[۱۴] اما آیت‌الله خویی، هم‌عصر بودن عبدالعظیم با امام رضا(ع) را رد می‌کند.[۱۵]

شیخ طوسی در کتاب رجالی خویش، وی را در زمره اصحاب امام عسکری(ع) نام می‌برد.[۱۶] به گفته عزیزالله عطاردی، با توجه به حالات عبدالعظیم حسنی و تحقیق در روایات وی، می‌توان دریافت که او امام کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) را درک کرده است.[۱۷] از نظر محمد محمدی ری‌شهری، آنچه قطعی است این است که عبدالعظیم حسنی، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) را درک کرده و از آنها احادیث فراوانی نقل کرده است.[۱۸]

نقل شده که عبدالعظیم با ادب، خضوع، حیا و تواضع به مجلس امام جواد(ع) یا امام هادی(ع) وارد می‌شد. امام نیز او را کنار خویش می‌نشاند و از احوالش سؤال می‌کرد.[۱۹]

روایات

بخش قابل توجهی از کتاب‌هایی که در شرح‌حال حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) تألیف شده‌اند، به روایاتی اختصاص یافته که در سلسه سند آنها قرار گرفته است، مانند: کتاب جنّات النعیم (نگارش ملّااسماعیل فدایی‌ کزاری (‌م ۱۲۶۳ ق)) شصت روایت؛ روح و ریحان (نگارش ملامحمدباقر کجوری۱۳۱۳ ق) ۵۷ روایت؛ التذکرة العظیمیه نگارش محمّدابراهیم کلباسی۱۳۶۲ ق) چهل روایت؛ عبدالعظیم الحسنی حیاته و مسنده (نگارش عزیزالله عطاردی (معاصر)) ۷۸ روایت؛ مسند حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) (که در مجموعه آثار کنگره حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) به چاپ رسیده) یکصد و بیست روایت.[۵۵]

لیکن باید توجه داشت که آنچه بدان اشارت رفت، همه روایات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نیستند. صاحب بن عباد، ایشان را «کثیر الحدیث و الروایة» توصیف کرده و در رساله کوتاه خود، ایشان را چنین توصیف نموده: ذو ورع و دین، عابد معروف بالامانة و صدق اللهجة، عالم بامور الدین، قائل بالتوحید و العدل، کثیر الحدیث و الروایة.[۵۶]

عبدالعظیم، شخصی پرهیزکار و دیندار بود. اهل عبادت بود و به آثار امانت‌داری و راستگویی شهرت داشت. به امور دینی دانا بود. توحید و عدل را باور داشت و بسیار حدیث و روایت از اهل‌بیت (علیه‌السلام) نقل می‌کرد.

همانگونه که پیش از این اشاره شد، کتاب خطب امیرالمؤمنین و کتاب یوم و لیلة از جمله مصنفات ایشان است، و بر این اساس باید گفت: بسیاری از روایات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) به دلایل مختلف به ما نرسیده‌اند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: امـــــــام زادگـــــان

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳ | 19:17 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

زندگی در دوران سرکوب شیعیان

دوران زندگی عبدالعظیم مصادف با شرایط خفقان و سرکوب شیعیان توسط بنی عباس بود. او نیز همچون پدرانش سال‌ها تحت تعقیب بود. او گرچه زمانی که در مدینه، بغداد و سامرا می‌زیست اما روش تقیه می‌کرد و عقیده خود را پنهان می‌داشت، ولی با این حال مورد غضب متوکل و معتز بود.[۲۰]

مهاجرت به ری

جزئیات مسائل مربوط به علل مهاجرت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) به شهر ری، مشخص نیست؛ لیکن می‌توان گفت که سابقه مبارزاتی خاندان آن بزرگوار از یک‌سو، و شخصیت علمی و جهادی و ارتباط بسیار نزدیک حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) با اهل‌بیت (علیهم‌السلام) از سوی دیگر، موجب شدند که ایشان در سال‌های پایانی زندگی، تحت تعقیب حکومت وقت، قرار گیرد. از این‌رو، برای ادامه فعالیت‌ها و چه‌بسا با اشاره امام هادی (علیه‌السلام)، زندگی مخفی را انتخاب کرد، و با لباس پیک و به صورت مسافری ناشناس، وطن اصلی خود را ترک کرد و شهرهای مختلفی را پشت سر گذاشت تا آن‌که در شهر ری در مکانی به نام «سربان» [۵۷]

رحل اقامت افکند و در خانه یکی از پیروان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در محلّه‌ای (که «سکّة الموالی» نامیده می شد) سکونت یافت. روزها روزه بود و شب‌ها به عبادت می‌پرداخت و گاه به‌صورت مخفیانه از خانه‌ای که در آن ساکن بود، خارج می‌شد و به زیارت قبری که هم‌اکنون در مقابل مزار او قرار دارد، می‌رفت و می‌فرمود: این، قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر (علیه‌السلام) است.
معلوم نیست که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) چند سال در شهر ری سکونت داشته است. مسلّم، این است که ایشان به‌قدری در این شهر بوده که بیشتر شیعیان ری، به‌تدریج با ایشان آشنا شده بودند (این‌ مطلب در گزارش نجاشی و صاحب بن عبّاد آمده است)، و با در نظر گرفتن این‌که ایشان به شدت تحت تعقیب بوده و ارتباط تک تک مردم با او چه‌بسا مدت‌ها طول می‌کشید، می‌توان گفت: احتمالاً ایشان چند سال از سال‌های پایانی عمر خود را در ری گذرانده است. همچنین رفت و آمد بیشتر با وی، حاکی از فعّالیت‌های فرهنگی و سیاسی اوست.

هجرت به ری

بنابر گزارش‌های تاریخی، عبدالعظیم در زمان معتز خلیفه عباسی، به جهت اذیت و آزار و ترس از قتل، به امر امام هادی(ع) از سامرا به ری -که از پایگاه‌های مهم عباسیان بود- هجرت کرد. برخی هم نقل کرده‌اند به قصد زیارت قبر امام رضا(ع) به قصد خراسان هجرت کرد و در ری برای زیارت حمزة بن موسی بن جعفر توقف کرد و در آن‌جا مخفی شد.[۲۱]

نجاشی به نقل از احمد بن محمد بن خالد برقی نقل کرده است که عبدالعظیم در حال فرار از سلطان، به ری آمد و در سرداب خانه یکی از شیعیان در محله «سِکة المَوالی» (کوچه و محله دوستان اهل‌بیت) ساکن شد. او در همان سرداب به عبادت می‌پرداخت، روز را روزه می‌گرفت و شب را به عبادت می‌گذراند. وی مخفیانه از منزل بیرون می‌آمد و به زیارت قبری می‌رفت که آن را قبر یکی از فرزندان موسی بن جعفر(ع) می‌دانست. پیوسته در آن سرداب بود و خبر ورود او به شیعیان آل محمد یکی پس از دیگری می‌رسید تا اکثر شیعیان با وی آشنا شدند.[۲۲]

همسر و فرزندان

علمای انساب و نویسندگان، زوجه و همسر محترمه حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) را به نام «خدیجه بنت قاسم بن حسن الامیر»[۵۸]

(جناب آقای اردستانی در کتاب خود، خدیجه را دختر حسن بن حسن نوشته است که یقیناً غلط می‌باشد، زیرا هیچ‌یک از مورخان و علمای انساب برای حسن فرزندی به نام حسن ثبت ننموده‌اند و اگر هم منظور ایشان حسن فرزند امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) بوده، وی دختری به نام خدیجه نداشته است) [۵۹] [۶۰] [۶۱] [۶۲]

که دختر عموی پدر آن حضرت بود، را ثبت نموده‌اند، و در حالات قاسم نوشته‌اند که وی به زهد و ترک دنیا معروف بوده و از طرف پدر و مادر به حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) برمی‌گرد، زیرا که مادرش‌ ام سلمه دختر حسین بن اثرم بن حسن بن علی بن ابی‌طالب (علیهم‌السّلام) می‌باشد.[۶۳] [۶۴]

در رابطه با فرزندان حضرت عبدالعظیم بین مورخین اختلاف‌نظر وجود دارد. لذا ما به‌ جهت جمع این اقوال می‌گوییم:

اولاً: به‌طور یقین برای حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) فرزندی به نام محمد بوده، که به‌جهت فرزند نداشتن محمد، عده‌ای از علمای انساب من‌جمله صاحب کتاب تهذیب الانساب، خود عبدالعظیم (علیه‌السلام) را بدون فرزند تصور می‌نماید که می‌توان چنین توجیه نمود که چون تنها فرزند حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، محمد بود و او فرزند نداشت، لذا علمای انساب، خود عبدالعظیم (علیه‌السلام) را بدون فرزند تصور نموده‌اند.

ثانیاً: همان‌طوری که بیان گردید، عده‌ای از مورخان و علمای انساب، نسبت به نام و نسب همسر محترمه حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) اختلاف کرده و برخی زوجه حضرت عبدالعظیم را خدیجه بنت قاسم بن حسن بن زید[۶۵] [۶۶] [۶۷]

و برخی دیگر فاطمه بنت عقبة بن قیس الحمیری[۶۸]

می‌دانند.

باید گفت که خدیجه دختر قاسم بن حسن بن زید به‌اتفاق جمیع علمای انساب و مورخان زوجه جناب حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) بوده و مؤلف کتاب انساب مجدی به آن تصریح کرده، و هیچ جای تردید نیست، اما مؤلف کتاب «منتقلة الطالبیه» هم، در کتابش برای آن حضرت زوجه‌ای به نام فاطمه دختر عقبه ذکر کرده که احتمال داده می‌شود، هر دوی این بانوان محترمه، منکوحه جناب عبدالعظیم (علیه‌السلام) بوده باشند.

اما در این‌که کدام یک از فرزندان، (محمد، خدیجه، رقیه، ‌ام سلمه، قاسم، احمد، صفیه و فاطمه) متعلق به این بانوان باشد، اختلاف است. اما چون اکثر علما در این‌که «محمد» و «ام سلمه» از «خدیجه بنت قاسم» هستند اتفاق دارند، می‌توان برای آن بانو، این دو فرزند را قائل شد.

ابن طباطبا در «منقلة الطالبیه»، خدیجه، رقیه و احمد را که اتفاق نظر در آن است، برای فاطمه دختر عقبة بن قیس محسوب نمود. و باید یادآور شد که چون قاسم و صفیه را هیچ‌کدام از قدمای علمای انساب در تعداد فرزندان حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) برنشمرده‌اند، لذا این احتمال می‌رود که برادر زادگان آن حضرت را به او نسبت داده باشند.

ویژگی‌های اخلاقی

عبادت و سخاوت از ویژگی‌های حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) است. در کتاب زندگانی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، تالیف آقای شیخ محمد شریف رازی، بعد از مبحث روش آن حضرت در مدینه و عراق قبل از مهاجرتش به ایران، که همراه با تقیه و اختفا بوده است، می‌نویسد: [۶۹]

«در عبادت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) رسیده است که در مدت عمر شریفش بیشتر روزها، بلکه غالب ایام را روزه و شب‌ها را به‌عبادت و ستایش خداوند متعال می‌گذرانید». این‌مطلب را صاحب بن عباد بیان نموده که مرحوم میرزا حسین نوری در آخر کتاب مستدرک الوسائل[۷۰]

خود چنین آورده:

«حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) از حکومت زمان خود در هراس و مورد تهدید بود، و به‌همین دلیل وطن خود را ترک کرد و به‌طور ناشناس از این شهر به آن شهر می‌گریخت، تا این‌که وارد «شهر ری» شد و در محله «ساربانان»، خانه یکی از شیعیان، در «کوی بردگان» ساکن گردید و به عبادت و راز و نیاز با قاضی الحاجات و پروردگار خود مشغول شد. وی روزها را در «سرداب» خانه به سر می‌برد و روزه می‌گرفت و شب‌ها را به نماز و مناجات می‌پرداخت».

از این‌رو علامه نسابه سید جعفر اعرجی نجفی حسینی متوفای ۱۳۳۲ ه ق می‌نویسد؛ «اما عبدالعظیم بن عبدالله بن علی، فهو السید الجلیل الزاهد العابد التقی النقی، سنی الفضائل و المناقب».[۷۱]

عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) سیدی جلیل، پرهیزگار، عابدی متقی و پاک که دارای فضایل و مناقب بی‌شماری است.

اما در بذل و بخشش وجود و سخاوت ایشان وارد شده است که تنها کسی که اقتدا و تبعیت از جد بزرگوار خود امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) نمود، او بوده است یعنی همان‌طوی که حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)، سخی‌ترین مردم در زمان خود بود، به‌گونه‌ای که چند مرتبه تمام اموال خویش را میان فقرا و بی‌نوایان تقسیم نموده و چیزی را برای خود نگه نداشت، همین‌طور فرزند ارجمند و نواده بزرگش حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) چندین مرتبه اموال خود را میان فقرا و ضعفا تقسیم نمود و بیچارگان را مدد و یاری کرد که البته باید گفت «الولد سر ابیه» کلامی‌ است صادق: حضرت عبدالعظیم به تمام معنا فرزند آن پدر است.

زیارت

درباره زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) جای شک و تردید نیست که از سوی امام معصوم (علیه‌السلام) برای اصل زیارت وی توصیه شده است، لذا از وظایف اخلاقی و دینی ما محسوب می‌شود که به زیارت آن بزرگوار بشتابیم و از فیض زیارت وی بیش از پیش بهره‌مند گردیم.

در بیانی «مرحوم محدث قمی‌ (رحمةالله‌علیه)» از امام معصوم روایت می‌کند، پاداش زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) را بهشت معین فرموده است.[۷۲] [۷۳]

سید محمدباقر میرداماد استرآبادی (رحمة‌الله‌علیه) در الرواشح السماویه فرمود احادیث بسیاری در فضیلت و زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) روایت شده است که هر که زیارت کند قبر او را، بهشت بر او واجب می‌شود».[۷۴] [۷۵]

مهم‌ترین نشانه عظمت معنوی و مقامات باطنی آستانه حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) برابری فضیلت زیارت مزار آن بزرگوار، با فضیلت زیارت سیّدالشهداء است. شیخ المحدّثین، صدوق، از محمد بن یحیی عطّار (که یکی از اهالی ری است) این‌گونه نقل کرده که: خدمت امام هادی (علیه‌السلام) رسیدم. ایشان فرمود: «کجا بودی؟» گفتم: حسین بن علی (علیه‌السلام) را زیارت کردم. امام هادی (علیه‌السلام) فرمود: أما إنّک لَوزُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظیمِ عِندَکُم کُنتَ کَمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ (علیه‌السلام).[۷۶] [۷۷] [۷۸] [۷۹]

بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی (علیه‌السلام) را زیارت کرده باشد.

در احادیث اهل‌بیت (عليهم‌السلام)، فضایل، آثار و برکات فراوانی برای زیارت امام حسین (علیه‌السلام) بیان شده است، مانند: آمرزیده شدن گناهان، دعای فرشتگان، دعای اهل‌بیت (عليهم‌السلام) طولانی شدن عمر، افزوده شدن روزی، زدوده شدن اندوه، شادی دل، تبدیل شدن بدی‌ها به خوبی‌ها، تبدیل شدن شقاوت به سعادت، و برخورداری از حق شفاعت. همچنین در شماری از احادیث، فضیلت زیارت امام حسین (علیه‌السلام) بیشتر از حج و حتی طبق برخی از احادیث، ثواب آن، بیش از هزار حج و هزار عمره است.[۸۰] [۸۱]

مسئله این است که بر اساس حدیث یاد شده، آیا زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) به‌طور مطلق می‌تواند جایگزین زیارت امام حسین (علیه‌السلام) شود و یا در شرایط خاصی، از چنین فضلیتی برخوردار است؟ در یک جمله، آیا برابری زیارت عبدالعظیم (علیه‌السلام) و زیارت امام حسین (علیه‌السلام) مطلق است و یا مقید؟

بی تردید، مقصود امام هادی (علیه‌السلام) در حدیث یاد شده، این نیست که از فضایل زیارت امام حسین (علیه‌السلام) بکاهد و یا در بیان فضیلت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) مبالغه نماید. بنابراین، در پاسخ به سؤالی که مطرح شد، می توان گفت: برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام) مقیّد است به فضای سیاسی ویژه‌ای که پیروان اهل‌بیت (عليهم‌السلام) در آن مقطع تاریخی در آن زندگی می‌کردند، در زمانی که اختناق شدیدی جهان اسلام را فراگرفته بود و جامعه تشیع در دوران زمامداری افرادی مانند: متوکّل، مُعتّز و معتمد عباسی، سخت‌ترین دوران‌های تاریخیِ خود را سپری می‌کرد. در چنین شرایطی، امام هادی (علیه‌السلام) به‌منظور پیشگیری از خطرهایی که از طرف حکومت‌های وقت، شیعیان را تهدید می‌کرد، فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم را با زیارت امام حسین (علیه‌السلام) برابر دانسته است.

به تعبیری روشن‌تر، زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) برای کسانی که آمادگی خطرپذیری برای زیارت امام حسین (علیه‌السلام) را داشته باشند، پاداشی معادل زیارت آن حضرت دارد و حرم حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) شعبه‌ای از حرم سیدالشهدا (علیه‌السلام) است. و این خود، فضیلتی بزرگ و حاکی از جایگاه بلند عبدالعظیم در نزد اهل‌بیت (عليهم‌السلام) است.

عبدالعظیم در نظر عالمان

«صاحب ابن عباد» در وصف علم عبدالعظیم علیه السلام گفته است: «روایت کرده ابوتراب رویانی که گفت شنیدم از ابوحماد رازی که می‌ گفت وارد شدم بر امام علی النقی علیه السلام در «سُرّ مَن رای»، پس سوال کردم از آن حضرت جمله‌ای از مسائل حلال و حرام خود و جواب فرمود مسائل مرا؛ سپس حضرت فرمود ای حماد هرگاه مشکل شد بر تو چیزی از امور دینت پس سوال کن آن را از عبدالعظیم ابن عبدالله حسنی و سلام مرا به او برسان. همچنین امام هادی علیه السلام فرمود: «اگر زیارت می‌کردی قبر عبدالعظیم حسنی را که نزد شماست، هر آینه مثل کسی بودی که امام حسین علیه السلام را زیارت کرده باشد».

شیخ صدوق در کتاب کمال الدین در ضمن حدیث «عرض دین» آورده است: وقتی که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) خدمت امام‌ هادی (علیه‌السلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: انت ولیُنا حقاً؛ تو به حقیقت از دوستان و یاران ما هستی.[۹]

شیخ طوسی نیز در رجال خود حضرت عبدالعظیم را از اصحاب امام هادی علیه السلام ذکر کرده و در پایان نام او را به «رضی الله عنه» یاد نموده که رضی الله عنه نزد اصحاب حدیث با اهمیت است.

علامه حلی در خلاصة الاقوال، حضرت عبدالعظیم را عالمی پرهیزکار معرفی کرده و جزء «ثقات» و «ممدوحین» ذکر کرده است.

علامه مجلسی در «هدیة الزائرین» از جمله مزارات معلوم و مشهور را، مرقد منور حضرت عبدالعظیم علیه السلام در مقابل شجره ری ذکر می‌‌کند.

میرداماد در راشحه خامسه از «الرواشح السماویه» گفته است: واضح است که طریق عبدالعظیم حسنی، «حسن» شمرده شود، زیرا که اهل حدیث و علمای رجال وی را مدح و تمجید نموده‌اند... مگر حضرت هادی علیه السلام به او نفرمود، تو به حق از دوستان ما هستی؛ این فرمایش امام علیه السلام جامع‌ترین تعریف درباره حضرت عبدالعظیم با در نظر گرفتن شرافت، نسب و عظمت خانوادگی اوست.

میرزا حسین نوری در مستدرک الوسائل، معروفیت وی را به امانت و راستگویی و درستکاری و اهل زهد و عبادت بودن تأکید می‌‌نماید و از قول امام هادی علیه السلام پاداش زیارت او را بهشت می‌‌داند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: امـــــــام زادگـــــان

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳ | 19:15 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اینفوگرافی | ایران در «وعده صادق۲» چگونه رژیم صهیونیستی را موشک‌باران کرد؟

در اینفوگرافی زیر گزارشی از اهداف و ابعاد عملیات وعده صادق ۲ ارائه شده است. برای دریافت فایل با کیفیت بر روی تصویر کلیک کنید.

اینفوگرافی | ایران در «وعده صادق۲» چگونه رژیم صهیونیستی را موشک‌باران کرد؟

نامه سه هزار نفر از علمای اهل سنت به رهبر انقلاب در حمایت از عملیات وعده صادق ۲

گفتمان دولت در ایجاد وحدت و انسجام یک نیاز مبرم برای کشور است

دشمن پیامد‌های راهبردی این نبرد را طی ماه‌ها و سال‌های آتی خواهد دید

مسئول و حامی جنایت‌های صهیونیست‌ها آمریکای جنایتکار است/در این مبارزه دچار خطای محاسباتی نخواهیم شد

ولایتی: عملیات وعده صادق نشان داد ایران با قدرت در مقابل دشمن می‌ایستد

صهیونیست‌ها پاسخ ویران‌کننده‌تری دریافت خواهند کرد

یک‌سالگی عملیات طوفان الاقصی؛ چرایی و پیامد‌های راهبردی

ناگفته‌هایی از غافلگیری رژیم صهیونیستی در عملیات وعده صادق ۲

ناگفته‌هایی از غافلگیری رژیم صهیونیستی در عملیات وعده صادق ۲

خبرنگاران BBC‌و CNN: روی اسرائیل تعصب داریم!

خودسوزی خبرنگار مقابل کاخ‌سفید در دفاع از فلسطینی‌ها

· حملات رژیم صهیونیستی با چه هدفی تشدید شده است؟ / خیال خام نتانیاهو برای تضعیف جایگاه مقاومت لبنان

· معاون هماهنگی نیروی قدس سپاه: سردار قاآنی در صحت و سلامت و مشغول فعالیت است

دست برتر ایران در محیط طوفانی منطقه / گزارش قدس درباره ارتقای مؤلفه‌های نظامی و دیپلماتیک کشور در یک‌سالگی طوفان‌الاقصی

یک نماینده مجلس: اخبار جذابی از سازمان هوافضای سپاه به‌زودی می‌شنویم

فیلم | سخنان شنیدنی سردار قاآنی در روزهای اوج جنگ

حزب‌الله لبنان: تصمیم تاریخی جمهوری اسلامی ایران برای حمله به عمق رژیم اشغالگر را می‌ستاییم

نماز جمعه نصر و بازتاب رسانه‌ای آن؛ رسانه‌های رسمی در تله فضای رها و بی‌قانون شبکه‌های اجتماعی

هاآرتص: شکست هفتم اکتبر بزرگترین فاجعه تاریخ اسرائیل بود

اعطای «نشان فتح» به سردار حاجی‌زاده از سوی فرمانده کل قوا

عملیات طوفان‌الاقصی چگونه نقشه اسرائیل را نقش بر آب کرد؟

ایستاده در میدان (یادداشت میهمان)

درگیری‌های بی‌سابقه و خونین حزب‌الله و اسرائیل؛ ده‌ها نظامی صهیونیست به هلاکت رسیدند

از دلار آمریکا به‌عنوان سلاح علیه ملت‌ها استفاده می‌شود

رژیم صهیونیستی در آستانه فروپاشی است

استفاده بهینه از قابلیت‌ها و کارکردهای هوش مصنوعی موجب شتاب‌دهی به توسعه کشور می‌شود

قالیباف: نماز جمعه‌ نصر در جبهه‌ مقاومت امید تزریق کرد

ایران پاسخ هرگونه حمله اسرائیل را خواهد داد

برلین: شادی مردم آلمان برای حمله موشکی ایران «شرم‌آور» است

روایت فتح (مقاله وارده)

اولين واکنش نيروي قدس به شايعات درباره سردار قاآني همشهری آنلاین

اولين واکنش‌ها به انجام آزمايش هسته‌اي ايران نامه نیوز

تصاويري از سردار بلندپايه سپاه بعد از گرفتن يک نشان نظامي ويژه خبرآنلاین

حزب‌الله حيفا را با خاک يکسان کرد + تصاوير نامه نیوز

«رضوان»؛ يگاني که ناقوس مرگ صهيونيست‌ها را به صدا درآورد افکار نیوز

حمله موشکي به تل‌آويو + عکس دنیای اقتصاد

بسته جبراني؛ پيشنهاد بي‌شرمانه آمريکا به رژيم صهيونيستي افکار نیوز

روسيه کشتي اوکراين را منهدم کرد/ وزارت دفاع بيانيه داد اقتصاد نیوز

رد شايعات پيرامون سلامت فرمانده سپاه قدس و آزمايش اتمي در ايران اکوایران

ماجراي جالب ديده شدن عبارت USA در طراحي اوليه پرچم جمهوري اسلامي ايران! همشهری آنلاین

واکنش رسانه رسمي چين به عمليات وعده صادق 2 خبرگزاری تسنیم

توصيه ظريف به دولت پزشکيان/ دولت به جاي اينکه همواره «بگويد»، «بشنود» اقتصاد نیوز

محل خاکسپاري پيکر سيدحسن نصرالله مشخص شد اطلاعات

غضنفري: پيوستن نمايندگان به دولت بي‌احترامي به آراي مردم است خبرگزاری تسنیم

نامه سه هزار نفر از علماي اهل سنت به رهبر انقلاب در حمايت از عمليبات مشرق نیوز

خبر جديد سپاه قدس در خصوص سلامتي سردار قاآني پارس نیوز

انگليس: در رهگيري و مهار موشک‌هاي ايران ناتوان بوديم مشرق نیوز

مکان دفن شهيد سيد حسن نصرالله اعلام شد صد آنلاین

جنگنده‌هاي اف۱۶ هلندي به اوکراين رسيدند مشرق نیوز

ببينيد | لحظه شليک اس ۳۰۰؛ غول دفاع موشکي در اختيار ايران خبرآنلاین


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳ | 18:33 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

ماجرای باند مخوف«عقاب های خون آلود »!
اعضای یک باند خطرناک که با خودزنی های وحشتناک پیکر خود را خون آلود می کردند و سپس دست به زورگیری های ترسناک از مسافران شهری می زدند، با تلاش شبانه روزی نیروهای انتظامی در حالی به چنگ قانون افتادند که تصاویری از «عقاب» را روی گردن یا لباس های سیاه خود داشتند. جانشین فرمانده انتظامی خراسان، روزگذشته بعد از دستگیری سومین عضو باند معروف به «عقاب های خون آلود»درباره ماجرای زورگیری های این باند مخوف به خبرنگار روزنامه خراسان گفت:از مدتی قبل گزارش هایی از زورگیری در پوشش مسافرکشی در برخی مراکز انتظامی ثبت شد که بررسی آن ها نشان داد اعضای یک باند پرایدسوار،مسافران شهری را به مناطق خلوت می کشانند و در تاریکی شب با تهدیدبه قتل و کتک کاری،نه تنها اموال طعمه های خود رابه سرقت می برند بلکه لباس های آنان را نیز از تنشان بیرون می آورند و سپس آن ها را با یک لباس زیر در بیابان رها می کنند. سرتیپ دوم ستاد احمد نگهبان اضافه کرد:با توجه به حساسیت ماجرا، بلافاصله دستورهای محرمانه ای دراین باره صادر شد و عوامل انتظامی با تاکید ویژه سردار سرتیپ محمدکاظم ​​​​​​​تقوی(فرمانده انتظامی خراسان رضوی)با بهره‌گیری از امکانات تخصصی پلیس و تقویت گشت های انتظامی رصدهای اطلاعاتی گسترده ای را آغازکردند.
وی افزود:واکاوی در سطر به سطر اظهارات مالباختگان و پرونده های متشکله در مراکز انتظامی بیانگر آن بود که اعضای این باند خطرناک که آثاری از خودزنی های وحشتناک روی دستان خود دارند و بدن برخی از آنان با تصاویر گوناگون خالکوبی(تتو) پوشانده شده است، در نیمه های شب از لانه های خود بیرون می آیند و سوار بر یک دستگاه پراید نقره‌ای رنگ بدون پلاک،جرایم هولناکی را در اطراف بزرگراه صدمتری و جاده محمدآباد مرتکب می شوند. این مقام ارشد انتظامی با اشاره به برداشت پول از حساب های طعمه های این باند مخوف نیز گفت:آن ها بعد از تهدید طعمه خود به مرگ،او را به مقابل دستگاه های عابربانک می کشاندند و با گرفتن رمز بانکی ، موجودی حساب های مالباختگان را به کارت بانکی دیگری انتقال می دادند. سردار نگهبان در ادامه این گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار روزنامه خراسان ،تصریح کرد:با توجه به تاکید ویژه سردار تقوی برای مقابله قاطع با جرایم خشن در استان خراسان رضوی، گروهی تخصصی در کلانتری میرزا کوچک خان مشهد زیرنظر سرهنگ علی برزنونی(رئیس کلانتری) تشکیل شد و بدین ترتیب عملیات‎های چندگانه برای شناسایی اعضای این باند زورگیری وارد مرحله جدیدی شد تا این که با تشکیل گروه های گشت شبانه ،سرنخ هایی از یک پراید نقره ای به دست آمد که پلاک آن را روی شیشه قرار می دادند تا در تاریکی شب،طعمه های آنان نتوانند شماره پلاک خود را به خاطر بسپارند! این فرمانده حافظان امنیت خاطرنشان کرد:درحالی که ردزنی های اطلاعاتی ادامه داشت، ساعت 2بامداد یک شنبه گذشته یکی از گشت های انتظامی در بولوار ابوریحان مشهد به پرایدی با مشخصات مذکور مشکوک شد و این گونه ماجرای تعقیب پرایدسواران شکل گرفت. وی تاکید کرد: عملیات به گونه ای با حضور گشت های نامحسوس ادامه یافت که عوامل انتظامی منطقه را به محاصره درآوردند و پرایدسواران را با شگردی خاص به داخل یکی از کوچه های فرعی هدایت کردند که در همین زمان عملیات دستگیری آغاز شد و 2 سرنشین پراید در حالی به دام افتادند که در بازرسی از آنان تعداد زیادی کارت بانکی و مدارک شناسایی شهروندان، به همراه 2قبضه کارد کشف شد و متهمان به مقر انتظامی انتقال یافتند. جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی با بیان این که بازجویی های تخصصی توسط سروان امیررضا شفیعی(افسر پرونده) ادامه یافت، به اعترافات متهمان اشاره کرد و افزود:2عضو دستگیرشده این باند بلافاصله دیگر همدستان خود را به پلیس لو دادند و بدین ترتیب عملیات دستگیری سومین عضو باند نیز در دستورکار قرارگرفت که وی هم امروز(روزگذشته)در یک قرار صوری درون پارک امید در منطقه شهرک شهید رجایی به دام افتاد. سرتیپ دوم احمد نگهبان با بیان این که اعضای این باند خطرناک زورگیری در مناطق بزرگراه فجر،گاراژدارها،بولوار توس و جاده بهشت رضا(ع) اقدام به ارتکاب جرم می کردند،گفت: تاکنون 6تن از مالباختگان با مراجعه به کلانتری میرزا کوچک خان مشهد ،آنان را در حالی شناسایی کرده اند که با دستور قاطع قاضی مهدی جعفری (قاضی شعبه 410دادسرای عمومی وانقلاب مشهد)تحقیقات بیشتر برای کشف ابعاد دیگری از زورگیری های اعضای این باند ادامه داردکه بنا به اظهارات برخی شهروندان به «عقاب های خون آلود» معروف شده اند.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:یکی از مالباختگان که در اطراف میدان حافظ، طعمه این باند مخوف قمه کش شده بود،کاپشن و کفش های خود را برتن یکی از متهمان شناسایی کرد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳ | 18:13 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

میلیون‌ها ایرانی با شرکت در نمازجمعه به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی با حقیر پنداری دشمن و بی اعتنایی به تهدیداتش، قدرت، شجاعت، وحدت و انسجام ملی را به نمایش گذاشتند

صلات باصلابت

گروه سیاسی-حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع عظیم و پرشکوه مردم در نماز عبادی- سیاسی جمعه تهران، اتحاد و همبستگی مسلمانان را موجب برخورداری از رحمت و عزت الهی و پیروزی بر دشمنان خواندند و تاکید کردند: بر اساس احکام دفاعی اسلام، قانون اساسی جمهوری اسلامی و قوانین بین‌الملل، کار درخشان نیروهای مسلح ایران در مجازات رژیم خون‌آشام صهیونیستی کاملاً قانونی و مشروع بود و جمهوری اسلامی هر وظیفه‌ای در این زمینه احساس کند، بدون تعلل یا شتاب‌زدگی، با قدرت و صلابت و قاطعیت انجام خواهد داد.در این مراسم که با حضور بی‌شمار مردم مؤمن، انقلابی و مسئولیت‌شناس تهران در مصلای امام خمینی(ره) و کیلومترها از خیابان‌های اطراف آن برگزار شد، حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای همچنین مجاهد شهید سید حسن نصرا... را مایه فخر و چهره محبوب دنیای اسلام و زبان گویای ملت‌های منطقه خواندند و افزودند: اثرگذاری شخصیت پرچمدار مقاومت و مدافع شجاع مظلومان پس از شهادتش بیشتر خواهد شد و ملت‌های منطقه و مجاهدان فی سبیل‌ا...، پیام شهادت او یعنی ایمان و توکل بیشتر، اتحاد مستحکم‌تر، ادامه قوی‌تر و بدون تردید مبارزه تا شکست و نابودی دشمن صهیونیستی را با همه وجود دنبال خواهند کرد.
هر ملتی اگر می‌خواهد به محاصره فلج‌کننده دچار نشود، باید بیدار باشد
رهبر انقلاب در تبیین سیاست قرآنیِ «همبستگی مسلمانان» گفتند: ولایت مسلمانان به معنای پیوستگی و همدلی و همکاری، یاری عزتمندانه و حکیمانه پروردگار را در پی دارد که نتیجه آن، غلبه بر موانع و پیروزی بر دشمنان خواهد بود.ایشان نقطه مقابل این سیاست الهی را سیاست تفرقه‌انگیز مستکبران و متجاوزان عالم دانستند و افزودند: امت اسلامی از سیاست تفرقه‌بینداز و حکومت کنِ مستکبران، صدمات فراوان دیده اما امروز، روز بیداری مسلمانان است و نباید اجازه داد، این سیاست شوم تکرار شود.ایشان با اشاره به سیاست‌های نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دشمنان برای تفرقه‌انگیزی گفتند: دشمن ملت ایران همان دشمن ملت‌های فلسطین، لبنان، مصر، سوریه، عراق، یمن و دیگر کشورهای اسلامی است و همه دستورهای تهاجمی و تفرقه‌انگیز از یک اتاق فرمان صادر می‌شود و تنها تفاوت شیوه های متفاوت آن در کشورهای اسلامی است.رهبر انقلاب تاکید کردند: هر ملتی اگر می‌خواهد به محاصره فلج‌کننده دشمن دچار نشود، باید بیدار باشد و به محض این که دشمن به سراغ ملتی رفت، به کمک آن ملت بشتابد، وگرنه نوبت خود او خواهد شد.باید کمربند دفاع، استقلال‌طلبی و عزت را از افغانستان تا یمن و از ایران تا غزه و لبنان در همه کشورهای اسلامی، محکم ببندیم.
هیچ‌کس حق ندارد به ملت لبنان درباره کمک به مردم مظلوم غزه اعتراض کند
رهبر انقلاب با اشاره به احکام روشن دفاعی اسلام درباره مشروعیت و عقلانیت دفاع از خاک و خانه و منافع خود افزودند: بر اساس قانون اساسی و همچنین قوانین بین‌المللی، دفاع ملت ها از جمله ملت فلسطین در قبال مهاجمان و اشغالگران، کاملاً مشروع و دارای منطقی مستحکم است و هیچ‌کس و هیچ مرکز و سازمان جهانی حق ندارد به آن ها اعتراض کند.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای همچنین با اشاره به مشروعیت کمک به ملتی که بر اساس اسلام، عقل و قوانین بین‌المللی، از خود در مقابل اشغالگران دفاع می‌کند، افزودند: به همین علت هیچ‌کس حق ندارد به ملت لبنان و حزب‌ا... لبنان درباره کمک به مردم مظلوم غزه و حمایت از قیام ملت فلسطین اعتراض کند.رهبر انقلاب، عملیات طوفان‌الاقصی را که سال گذشته در همین ایام رخ داد، حرکتی درست، منطقی و منطبق بر قوانین بین‌المللی و حقوق ملت فلسطین خواندند و از دفاع جانانه لبنانی‌ها از مردم فلسطین تجلیل کردند.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای بر همین اساس، اقدام درخشان چند شب قبل نیروهای مسلح کشورمان علیه رژیم صهیونیستی را کاملاً مشروع و قانونی خواندند و گفتند: اقدام نیروهای مسلح ما کمترین مجازات برای رژیم غاصب صهیونی در برابر جنایت‌های حیرت‌آور آن رژیم خون‌آشام، گرگ‌صفت و سگ هار آمریکا در منطقه بود.ایشان با تاکید بر این که جمهوری اسلامی هر وظیفه‌ای در این زمینه داشته باشد، با قدرت و صلابت و قاطعیت انجام خواهد داد، افزودند: ما در انجام این وظیفه نه تعلل و کوتاهی می‌کنیم، نه دچار شتابزدگی می‌شویم و آن چه معقول، منطقی و درست است طبق نظر تصمیم‌گیران نظامی و سیاسی در وقت خود عمل می‌شود، همچنان که این کار انجام شد و در آینده نیز اگر لازم باشد، انجام خواهد گرفت.
خطبه دوم رهبر انقلاب خطاب به همه امت اسلام در سراسر جهان
رهبر انقلاب در خطبه دوم نمازجمعه که آن را به عربی قرائت کردند، خطاب به همه امت اسلام در سراسر جهان و به صورت ویژه خطاب به ملت عزیز لبنان و فلسطین، گفتند: لازم دانستم تکریم از برادرم و عزیزم و مایه فخرم، چهره محبوب دنیای اسلام و زبان گویای ملت های منطقه، گوهر درخشان لبنان، جناب سید حسن نصرا... رضوان ا... علیه در نمازجمعه تهران برگزار شود.ایشان با تاکید بر این که همه در فقدان بزرگ شهادت سید عزیز، مصیبت زده و جداً عزاداریم، افزودند: البته عزاداری ما به معنی افسردگی و پریشانی و نومیدی نیست، بلکه از جنس عزاداری برای سید الشهدا حسین بن علی علیهما السلام است، یعنی زنده کننده و درس دهنده و انگیزه‌بخش و امیدآفرین است.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای، شخصیت حقیقی شهید نصرا...، روح، راه و صدای رسای او را ماندگار خواندند و گفتند: او پرچم بلند مقاومت در برابر اهریمنان ستمگر و غارتگر بود؛ زبان گویا و مدافع شجاع مظلومان و مایه دلگرمی و جرئت مبارزان و حق طلبان بود.رهبر انقلاب افزودند: گستره محبوبیت و تاثیرگذاری او از لبنان و ایران و کشورهای عربی فراتر رفته بود و اکنون شهادت او این اثرگذاری را افزایش خواهد داد.
پیام شهادت نصرا...: ناامید و پریشان نشوید و در مسیر مبارزه تردید نکنید
ایشان مهم ترین پیام گفتاری و عملی شهید نصرا... در زمان حیاتش برای ملت لبنان را پرهیز از ناامیدی و پریشان شدن در اثر از دست دادن شخصیت های برجسته‌ای چون امام موسی صدر و سید عباس موسوی، خواندند و گفتند: پیام شهید نصرا... این بود که در مسیر مبارزه تردید نکنید، بر تلاش و توان خود بیفزایید، همبستگی خود را دوچندان کنید، در برابر دشمن متجاوز و متعرض با تقویت ایمان و توکل مقاومت کنید و او را ناکام بگذارید و امروز هم خواسته سید شهید ما از ملتش و از جبهه مقاومت و از همه امت اسلامی همین است.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای ناتوانی دشمن پلید در صدمه جدی زدن به تشکیلات مستحکم حزب ا... یا حماس و جهاد اسلامی و دیگر سازمان های مجاهد فی سبیل ا... را علت اقدام آن ها به ترور و تخریب و بمباران و کشتار غیرنظامیان و داغدار کردن غیر مسلحین دانستند و گفتند: دشمن این اقدامات را نشانه پیروزی خود قلمداد می‌کند اما نتیجه این رفتار، تراکم خشم و افزایش انگیزه مردم و سر برآوردن مردان و سرداران و رهبران و از جان گذشتگان بیشتر و تنگ‌تر شدن حلقه محاصره گرگ خون‌آشام و سرانجام حذف وجود ننگین او از صحنه تاریخ است.ایشان با اشاره به 30 سال مبارزه و تدبیر صبورانه و منطقی شهید نصرا... و ارتقای گام به گام حزب‌ا... که باعث عقب راندن رژیم صهیونی در مقاطع گوناگون شد، افزودند: حزب ا... حقاً شجره طیبه است و حزب ا... و رهبر قهرمان و شهید آن، عصاره فضایل تاریخی و هویتی لبنان اند.رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به آشنایی ایرانیان با لبنان و امتیازهای آن و بهره‌مندی ایران از برکات و دانش شخصیت‌های بزرگ دینی و علمی لبنانی در دولت‌های سربداران و صفوی گفتند: ادای دین به لبنانِ مجروح و خونین وظیفه ما و وظیفه همه مسلمان هاست.ایشان تاکید کردند: حزب ا... و سید شهید با دفاع از غزه و جهاد برای مسجدالاقصی و ضربه زدن به رژیم غاصب و ظالم، در راه خدمتی حیاتی به همه منطقه و همه دنیای اسلام گام برداشتند.
هر ضربه به رژیم غاصب خدمت به کل منطقه و بلکه به کل انسانیت است
حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای تکیه آمریکا و همدستانش بر حفظ امنیت رژیم غاصب را پوششی برای سیاست مهلک تبدیل رژیم به ابزار در اختیار گرفتن همه منابع منطقه و استفاده از آن در درگیری های بزرگ جهانی دانستند و گفتند: سیاست آنان تبدیل رژیم به دروازه صادرات انرژی از منطقه به جهان غرب و واردات کالا و فناوری از غرب به منطقه است و این یعنی تضمین موجودیت رژیم غاصب و وابستگی کل منطقه به آن.ایشان با تاکید بر این که رفتار سفاکانه و بی‌محابای رژیم صهیونیستی با مبارزان ناشی از طمع به چنین وضعی است، افزودند: این واقعیت به ما تفهیم می‌کند که هر ضربه به رژیم غاصب از سوی هر کس و هر مجموعه، خدمت به کل منطقه و بلکه به کل انسانیت است.رهبر انقلاب رؤیای صهیونی و آمریکایی تضمین موجودیت رژیم غاصب را خیالی باطل و ناشدنی خواندند و گفتند: این رژیم مصنوعی مصداق شجره خبیثه‌ای است که به تعبیر قرآن کریم بی‌ریشه و ناپایدار است و صرفاً با تزریق حمایت های آمریکا خود را به زحمت بر سرپا نگه داشته است و این هم به لطف خداوند دیری نخواهد پایید.ایشان دلیل واضح بر ناپایداری رژیم صهیونیستی را ناتوانی در مقابله با مجاهدانِ در محاصره دانستند و گفتند: اکنون یک سال است که دشمن با هزینه کرد چندین میلیارد دلار در غزه و لبنان و با کمک همه جانبه آمریکا و چند دولت غربی دیگر در رویارویی با چند هزار مرد مبارز و مجاهد فی سبیل ا... که محصور و ممنوع از هرگونه کمک از خارج‌اند، شکست خورده و تنها هنرشان بمباران خانه‌ها و مدرسه‌ها و بیمارستان ها و مراکز جمعیتی غیرمسلحین بوده است.
مقاومت در منطقه با این شهادت ها عقب نخواهد نشست و پیروز خواهد شد
ایشان با اشاره به این واقعیت که به تدریج باند جنایتکار صهیونیست هم به این نتیجه رسیده که هرگز بر حماس و حزب ا... پیروز نخواهند شد، خطاب به مردم مقاوم لبنان و فلسطین و مبارزان شجاع و مردم صبور و قدرشناس گفتند: این شهادت ها، این خون های بر زمین ریخته، نهضت شما را سست نمی‌کند، بلکه استوارتر می‌کند.ایشان با اشاره به شهادت جمع زیادی از مسئولان عالی‌رتبه و ستون‌های انقلاب اسلامی در تابستان سال ۱۳۶۰، خاطرنشان کردند: فقدان آن عزیزان آسان نبود ولی انقلاب متوقف نشد، عقب نشینی نکرد، بلکه سرعت گرفت. امروز هم مقاومت در منطقه با این شهادت ها عقب نخواهد نشست و پیروز خواهد شد.رهبر انقلاب با تاکید بر این که مقاومت در غزه چشم دنیا را خیره کرد و به اسلام عزت بخشید، افزودند: در غزه اسلام در برابر همه‌ شرارت و پلیدی سینه سپر کرده است و هیچ انسان آزاده‌ای نیست که بر این ایستادگی درود و بر دشمن سفاک و خون‌آشامش لعنت نفرستد.ایشان طوفان الاقصی و مقاومت یک ساله غزه و لبنان را موجب بازگشت رژیم صهیونی به دغدغه حفظ موجودیت خود دانستند و گفتند: این یعنی مجاهدت مردان مبارز فلسطین و لبنان توانسته است رژیم صهیونیستی را ۷۰ سال به عقب برگرداند.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای عامل عمده جنگ و ناامنی و عقب ماندگی در این منطقه را وجود رژیم صهیونیستی و حضور دولت های مدعی پیگیری صلح و آرامش دانستند و افزودند: مشکل عمده منطقه دخالت بیگانگان است. دولت های این منطقه قادرند صلح و سلامت را در آن مستقر کنند و برای این هدف بزرگ و نجات‌بخش، تلاش و مبارزه ملت ها و دولت ها لازم است.ایشان در پایان خطبه‌های نمازجمعه باشکوه نصر، با تاکید بر این که در این راه، خدا همراه رهروان است ، این گونه به مجاهدان راه خدا سلام دادند: سلام خدا بر رهبر شهید نصرا... و بر قهرمان شهید هنیه و بر فرمانده پرافتخار سپهبد قاسم سلیمانی.در پایان این مراسم، نمازجمعه و نماز عصر به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد.

داغ سنگین هنیه و نصرا...، خودزنی های بی مورد و آغاز موشک باران فلسطین اشغالی

اعتراف صهیون به خسارات سنگین

گروهک ها،بازیگر پروژه مشغول سازی

بازی بر اساس استراتژی

زلزله در معادلات صهیون


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳ | 18:8 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

خطبه‌های نماز جمعه تهران

درپی شهادت مظلومانه پرچمدار مقاومت و آزادی قدس و فلسطین، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحسن نصرالله و در آستانه اولین سالگرد حماسه طوفان‌الاقصی(۱)

* خطبه اول

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علیٰ سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفیٰ محمّد و علیٰ آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین. اللهمّ انّی احمدک و استعینک و استغفرک و اتوکّل علیک. و السّلام علیٰ ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین. قال الله تعالیٰ: وَ المُؤمِنونَ وَ المُؤمِناتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعضٍ یَامُرونَ بِالمَعروفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ یُقیمونَ الصَّلوةَ وَ یُؤتونَ الزَّکوةَ وَ یُطیعونَ اللهَ وَ رَسولَهُ اُولئِکَ سَیَرحَمُهُمُ اللهُ اِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ.(۲)

همه‌ی برادران و خواهران عزیز را و خودم را دعوت میکنم و توصیه میکنم به رعایت تقوای الهی. در گفتارمان، در کردارمان مراقب باشیم از حدود الهی خارج نشویم؛ معنای تقوا این است.

در این آیه‌ای که تلاوت کردم، مسئله‌ی مهمّ پیوستگی مؤمنین با یکدیگر مطرح شده است که در تعبیرات قرآنی به این پیوند و این پیوستگی گفته میشود «ولایت»؛ ولایت مؤمنین با یکدیگر. این مطلب در چند آیه‌ی از قرآن آمده است. در این آیه نتیجه‌ی این ولایت و همبستگی را رحمت الهی معرفی میکند: اُولئِکَ سَیَرحَمُهُمُ الله؛ یعنی اگر شما مسلمانان با یکدیگر پیوند و ارتباط و همکاری و همدلی داشته باشید، رحمت خداوند شامل حال شما میشود. بعد میفرماید: اِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ؛ آیه‌ی شریفه را با ذکر عزّت الهی و حکمت الهی پایان میدهد؛ شاید از این جهت که رحمت الهی در این مورد متناسب است با عزّت پروردگار و حکمت پروردگار؛ چون رحمت خداوند، انواع فضائل نازله‌ی از سوی پروردگار بر بندگان را شامل میشود؛ همه‌ی نعمتها، همه‌ی لطفها، همه‌ی حوادث زندگی رحمت الهی است؛ لکن در این آیه‌ی شریفه، این رحمت متناسب است با «عزّت» و «حکمت». عزّت الهی یعنی سیطره‌ی قدرت پروردگار بر همه‌ی عالم وجود؛ حکمت الهی یعنی استحکام و استواری همه‌ی قوانین آفرینش. شاید در این آیه خواسته‌اند ما را به این معنا توجّه بدهند که اگر مسلمانها با یکدیگر اتّحاد و اتّفاق داشته باشند، عزّت الهی و حکمت الهی پشت سر اینها است؛ میتوانند از قدرت بی‌پایان الهی استفاده کنند، میتوانند از مقتضای سنّت‌های پروردگار و قوانین الهی استفاده کنند.

خب، این ولایت یعنی چه؟ یعنی پیوند و همبستگی مسلمانان با یکدیگر؛ این شد سیاست قرآنی برای مسلمانها. سیاست قرآن برای مسلمانها این است که ملّتهای مسلمان، گروه‌های مسلمان، با یکدیگر همبستگی داشته باشند و کأنّه وعده میدهد که اگر شما ملّتهای مسلمان این همبستگی را با هم داشته باشید، این، موجب آن است که عزّت خداوند پشت سر شما است؛ یعنی بر همه‌ی موانع غلبه پیدا میکنید، بر همه‌ی دشمنان پیروز میشوید؛ حکمت الهی پشتیبان شما است؛ یعنی همه‌ی قوانین آفرینش در جهت پیشرفت شما به کار خواهد افتاد؛ این، منطق قرآن و سیاست قرآن است.

نقطه‌ی مقابل این سیاست، سیاست دشمنان اسلام است؛ یعنی مستکبران و متجاوزان عالم. سیاست آنها «تفرقه بینداز و حکومت کن» است؛ مبنای کار آنها تفرقه‌افکنی است. این سیاست تفرقه‌افکنی را در کشورهای اسلامی با انواع ترفندها تا امروز اجرا کرده‌اند، هنوز هم دست‌بردار نیستند و موجب میشوند که دلهای ملّتهای اسلامی نسبت به هم مکدّر بشود؛ امّا امروز ملّتها بیدار شده‌اند. امروز روزی است که امّت اسلامی میتواند بر این ترفند دشمنان اسلام و مسلمین فائق بیاید.

من عرض میکنم دشمن ملّت ایران همان دشمن ملّت فلسطین است، همان دشمن ملّت لبنان است، همان دشمن ملّت عراق است، همان دشمن ملّت مصر است، دشمن ملّت سوریه است، دشمن ملّت یمن است؛ دشمن یکی است، شیوه‌های دشمن در کشورهای مختلف، مختلف است. یک جا با جنگ روانی، یک جا با فشار اقتصادی، یک جا با بمب‌های دوتُنی، یک جا با سلاح، یک جا با لبخند، دارند دشمنان ما این سیاست را پیش میبرند، امّا اتاق فرمان یک جا است، از یک جا دستور میگیرند، از یک جا فرمان حمله‌ی به جمعیّت‌های مسلمان و ملّتهای مسلمان را دریافت میکنند. اگر این سیاست در یک کشور، موفّق شد، یعنی موجب سیطره‌ی بر یک کشور شد، وقتی خاطرشان از یک کشور آسوده شد، به سراغ کشور دیگر میروند. ملّتها نباید بگذارند.

هر ملّتی اگر میخواهد مبتلای به محاصره‌ی فلج‌کننده‌ی دشمن نشود، باید از اوّل چشم را باز کند، بیدار باشد؛ وقتی دید دشمن سراغ یک ملّت دیگر رفت، خود را با آن ملّت مظلوم و زیر ستم شریک بداند، به او کمک کند، با او همکاری کند تا دشمن آنجا موفّق نشود. اگر دشمن آنجا موفّق بشود می‌آید سراغ این نقطه‌ی بعدی. ما مسلمانها سالهای متمادی از این حقیقت غفلت کرده‌ایم، نتایجش را هم دیده‌ایم؛ امروز دیگر نباید غفلت کنیم؛ باید حواسمان جمع باشد. ما باید کمربند دفاع را، کمربند استقلال‌طلبی را، [کمربند] عزّت را، از افغانستان تا یمن، از ایران تا غزّه و لبنان، در همه‌ی کشورهای اسلامی و ملّتهای اسلامی محکم ببندیم. این مطلب اوّل که امروز من خواستم عرض کنم.

امروز بیشتر صحبت من با برادران لبنانی و فلسطینی است که دچار مشکلند که در خطبه‌ی بعد اینها را به آنها عرض خواهم کرد. مطلب دوّم این است که احکام دفاعی اسلام تکلیف ما را معلوم کرده است؛ هم احکام دفاعی اسلام، هم قانون اساسی خودمان، هم قوانین بین‌المللی؛ همین قوانینی که ما در نگاشتن آن قوانین تأثیری نداشتیم، امّا حتّی در همان قوانین هم این مطلبی که عرض میکنم جزو مسلّمات است و آن، این است که هر ملّتی حق دارد از خاک خود، از خانه‌ی خود، از کشور خود، از منافع خود در مقابل متجاوز دفاع کند؛ معنای این حرف این است. معنای این حرف این است که ملّت فلسطین حق دارد در مقابل دشمنی که خاک او را تصرّف کرده، خانه‌ی او را اشغال کرده، مزرعه‌ی او را ویران کرده، زندگی او را تباه کرده بِایستد؛ ملّت فلسطین حق دارد. این یک منطق مستحکمی است که امروز قوانین جهانی هم آن را تأیید میکند.

فلسطین مال کیست؟ ملّت فلسطین چه کسانی هستند؟ این اشغالگران از کجا آمده‌اند؟ ملّت فلسطین حق دارد در مقابل آنها بِایستد؛ هیچ محکمه‌ای، هیچ مرکزی، هیچ سازمان بین‌المللی‌ای حق ندارد به ملّت فلسطین اعتراض کند که چرا در مقابل رژیم غاصب صهیونیستی سینه سپر کردید؛ حق ندارند. آن کسانی هم که به ملّت فلسطین کمک میکنند، وظیفه‌ی خودشان را انجام میدهند؛ هیچ کسی بر اساس هیچ قانون بین‌المللی‌ حق ندارد به ملّت لبنان، به حزب‌الله لبنان اعتراض کند که چرا شما از غزّه، از قیام مردم فلسطین حمایت کردید؛ وظیفه‌ی آنها است، باید میکردند. این دیگر، هم حکم اسلامی است، هم قانون عقلی است، هم منطق بین‌المللی و جهانی است. فلسطینی‌ها از خاک خودشان دارند دفاع میکنند؛ دفاع آنها مشروع است، کمک به آنها هم مشروع است.

بنابراین همه‌ی این حملات و طوفان‌الاقصیٰ که در سال گذشته تقریباً همین ایّام انجام گرفت،(۳) یک حرکت درستِ منطقیِ قانونیِ بین‌المللی‌ بود و حق با فلسطینی‌ها بود. دفاع جانانه‌ی لبنانی‌ها از مردم فلسطین هم مشمول همین حکم است؛ آن هم قانونی، معقول، منطقی و مشروع است و کسی حق ندارد از آنها انتقاد کند که چرا شما در این دفاع وارد شدید. کار درخشان نیروهای مسلّح ما در دو سه شب قبل هم یک کار کاملاً قانونی و مشروع بود.(۴) کاری که نیروهای مسلّح ما کردند، کمترین مجازات برای رژیم غاصب صهیونی در برابر جنایتهای حیرت‌آور آن رژیم بود؛ رژیم خون‌آشام، رژیم گرگ‌صفت و سگ هار آمریکا در منطقه. جمهوری اسلامی هر وظیفه‌ای در این زمینه داشته باشد، با قدرت و صلابت و قاطعیّت انجام خواهد داد. ما در انجام این وظیفه، نه تعلّل میکنیم، نه شتاب‌زده میشویم؛ تعلّل نمیکنیم، کوتاهی نمیکنیم، دچار شتاب‌زدگی هم نمیشویم. آنچه منطقی است، آنچه معقول است، آنچه درست است، به نظر تصمیم‌گیران نظامی و سیاسی، در وقت خود، در هنگام خود انجام میگیرد؛ کمااینکه انجام گرفت و در آینده هم اگر لازم شد، باز انجام خواهد گرفت.
در خطبه‌ی دوّم، به مسائل لبنان پرداخته خواهد شد و مخاطب آن خطبه برادران عرب ما در کشورهای منطقه هستند؛ لذا خطبه را به عربی ایراد خواهم کرد.

بِسمِ اللَهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ. وَ العَصرِ * اِنَّ الاِنسانَ لَفی‌ خُسرٍ * اِلَّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ.(۵)

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته


* خطبه‌ی دوّم (عربی)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین احمده و استعینه و استغفره و اتوکّل علیه و اصلّی و اسلّم على حبیبه الرّسول الاعظم سیّدنا محمّدٍ المصطفى و آله الطّاهرین سیّما علیٍّ امیرالمؤمنین و حبیبته الزّهراء المرضیّة و الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علیّ‌بن‌الحسین زین‌العابدین و محمّدبن‌علیّ الباقر و جعفربن‌محمّدٍ الصّادق و موسى‌بن‌جعفرٍ الکاظم و علیّ‌بن‌موسى الرّضا و محمّد‌بن‌علیٍّ الجواد و علیّ‌بن‌محمّدٍ الهادی و الحسن‌بن‌علیّ الزّکیّ العسکریّ و الحجّة‌بن‌الحسن القائم المهدیّ صلوات الله علیهم اجمعین و اسلّم على صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الى یوم الدّین و على حماة المستضعفین و ولاة المؤمنین.

ارتأیتُ أن یکونَ تَکریمُ أخی وعزیزی ومَبعَثُ افتِخاری والشّخصیّةُ المحبوبةُ فی العالمِ الإسلامی، واللسانُ البلیغُ لشعوبِ المنطقة، ودُرّةُ لُبنانَ السّاطِعَةُ، سَماحَةُ السیّد حَسن نصرالله، رضوان الله تعالى علیه، فی صلاةِ جُمعةِ طَهران، وسأتطرّقُ أیضًا لبعضِ النّقاط.

هذا الخطابُ موجّهٌ للأمّةِ الإسلامیّةِ جَمعاء، إلّا أنّهُ موجّهٌ بشکلٍ خَاصٍّ إلى الشّعبَینِ العَزیزَین اللُبنانیّ والفلسطینی. نحنُ جمیعًا مصابونَ ومَکلومونَ بِشهادة السیّدِ العزیز، إنّهُ لفِقدانٌ کبیر، ولقد أفجعَنا بکلِّ معنى الکلمة. غیرَ أنَّ عزاءَنا لا یَعنی الاکتئابَ والیأسَ والاضطراب، بل هو من سِنخ عزائِنا على سیّدِ الشهداءِ الحسین بن علیّ علیه السلام؛ یبعثُ الحیاة، ویُلهمُ الدّروس، ویوقدُ العزائم، ویضخّ الآمال.

لقد غادرَنا السیّد حسن نصرالله بجسده، لکنَّ شخصیّتَهُ الحقیقیّةَ؛ رُوحَهُ، ونَهجَهُ، وصوتَهُ الصّادحَ، سَتبقى حاضرةً فینا أبدًا. لقد کان الرایةَ الرفیعةَ للمقاومةَ فی وجه الشیاطین الجائرینَ والناهبین، وکان اللسانَ البلیغَ للمظلومینَ والمدافعَ الشّجاعَ عنهم، کما کانَ للمناضلینَ على طریقِ الحقّ سندًا ومشجّعًا، لقَد تخطّى نطاقُ شعبیّته وتأثیرُهُ حدودَ لبنانَ وإیرانَ والبلدانَ العربیّة، وستُعزّزُ شهادَتُه الآن مدى هذا التأثیر.

إنّ أهمّ رسائلِهِ قولًا وعملًا، فی حیاتِهِ الدنیویّة، لکم یا شعبَ لبنانَ الوفیّ، کانت ألّا یساورَکُم یأسٌ واضطرابٌ بغیابِ شخصیّاتٍ بارزَةٍ مثلِ الإمام موسى الصدر والسیّد عبّاس الموسوی، وألّا یصیبَکُم تردیدٌ فی مسیرةِ نضالِکُم. ضاعِفوا مَساعیَکُم وقُدُراتِکُم، وعزّزوا تَلاحُمَکُم، وقاوموا العدوَّ المُعتَدی وأفشِلوهُ بتَرسیخِ إیمانِکُم وتوکّلِکُم.

أعزّائی، یا شعبَ لبنانَ الوفی، یا شبابَ حزبِ الله وحرکة أمل المُفعَمَ بالحماسَة! یا أبنائی، هذا أیضًا طلبُ سیّدنا الشهید الیوم من شعبه وجبهة المقاومة والأمّة الإسلامیّة جَمعاء.

العدوّ الخبیثُ الجبانُ، إذ عجزَ عن توجیه ضربة مؤثّرة للبنیة المتماسکة لحزب الله أو حماس أو الجهاد الإسلامی وغیرها من الحرکات المجاهدة فی سبیل الله، عَمَدَ إلى التظاهر بالنّصرِ من خلال الاغتیالات والتدمیر والقصف وقتل المدنیّینَ وحرق قلوبهم.
لکن ما هی النتیجة؟ ما نجمَ عن هذا السلوک هو تراکمُ الغضب وتصاعدُ دوافعِ المقاومةِ، وظهورُ المزیدِ من الرجالِ والقادةِ والمضحّین، وتضییقُ الخناق على الذئب الدّموی، وبالتالی، إزالةُ الکیان الملطّخ بالعارِ من ساحةِ الوجود، إن شاء الله.

أیّها الأعزّة، القلوبُ المفجوعةُ تستلهمُ السکینةَ بذکر الله وطلب النّصرة منه. الدّمارُ سیُعوَّض، وصَبرُکم وثباتُکم سیُثمر عزّةً وکرامةً.

لقد کانَ السیّدُ العزیزُ طوالَ ثلاثینَ عامًا على رأسِ کِفاح شاقّ، وارتقى بحزب الله خطوةً بخطوة: «کَزَرعٍ اَخرَجَ شَطاَهُ فَآَزَرَهُ فَاستَغلَظَ فَاستَوىٰ عَلىٰ سوقِهِ یُعجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفّارَ وَعَدَ اللَهُ الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنهُم مَغفِرَةً وَ اَجرًا عَظیمًا».(۶)

بتدبیرِ السیّد نما حزب الله مرحلةً بمرحلة، بصبرٍ وبنحو منطقیّ وطبیعی، وأبرزَ آثارَهُ الوجودیّةَ أمامَ أعدائهِ فی المراحلِ المختلفةِ عَبرَ دَحرِ العدوِّ الصَّهیونی «تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها».(۷)

حزب الله هو حقًّا شجرةٌ طیّبة، حزب الله وقائدُهُ الشهیدُ البطلُ هو عصارةُ فضائلِ لبنانَ فی تاریخِهِ وهُویَّتِه.

نحن الإیرانیّون قَد عرفنا منذُ زمنٍ بعیدٍ لبنانَ وفَضائِلَه، فقد أغدقَ عُلماءُ لبنانیّونَ من فیض علمهم على إیران فی العَهدین السّربِداری والصّفوِیّ خلال القرنِ الثامنِ والعاشرِ والحادی عَشرَ للهجرة، ومِنهُم محمّدُ بنِ مکّیٍّ العاملیُّ الشهید، وعلیُّ بنُ عَبدِالعَالِ الکَرکی، وزینُ الدینِ العامِلِیُّ الشهید، والحسینُ بنُ عبدِالصّمَدِ العَامِلِی، وابنُه بَهاءُ الدّینِ المَعروفُ بالشَّیخِ البَهائِیّ وغَیرُهُم مِن رِجالِ الدّینِ والعِلم.

أداءُ الدّینِ للُبنانَ الجَریحِ المُدمَى هو واجبُنا وواجبُ المسلمینَ جمیعًا. حزب الله والسیّدُ الشهیدُ بدفاعهِم عن غَزّةَ، وجهادهم من أجل المسجدِ الأقصى، وإنزالهِم الضربةَ بالکیانِ الغاصبِ والظالم، قد خَطوا خطوةً فی سبیل خدمة مصیریّة للمَنطِقَةِ بأکملِها، والعالم الإسلامی کلّه. إنّ ترکیزَ أمریکا وأذرُعِها على حِفظِ أَمنِ الکِیانِ الغاصبِ لیسَ سوى غطاءٍ لسیاستِهم المُتبدّدة القاضیةِ بتحویلِ الکِیانِ إلى أداةٍ للاستحواذِ على جمیعِ المواردِ الطبیعیّةِ لهذهِ المنطقة واستثمارِها فی الصّراعاتِ العالمیّةِ الکُبرى. هدفُ هؤلاءِ تحویلُ هذا الکِیانِ إلى بوابةٍ لتصدیرِ الطاقةِ من المَنطِقَة إلى بلاد الغرب، واستیراد البضائعِ والتقانةِ من الغرب إلى المنطقة. وهذا یعنی ضمانَ وجودِ المغتصبِ وجعلِ المنطقة بأجمعها تابعةً له.

والسلوکُ السفّاحُ والوقحُ لهذا الکیانِ تجاهَ المناضلینَ ناجمٌ عن الطّمعِ بتحقیقِ هذا الهدف.

هذا الواقعُ یبیّنُ لنا أن کلَّ ضربةٍ یُنزِلُها أیّ شخصٍ وأیّةُ مجموعةٍ بهذا الکیان، إنّما هی خدمةٌ للمَنطِقَة بأجمعها، بل لکلِّ الإنسانیّة.

لا ریبَ فی أنّ أحلام الصهاینة والأمریکیّین هذه إنّما هی محضُ أوهامٍ مستحیلة. فالکیانُ لیس إلّا تلکَ الشجرةَ الخبیثةَ التی «اُجتُثَّت مِن فَوقِ الاَرض»، وقد صدَقَ قولُهُ تعالى «ما لَها مِن قَرارٍ».(۸)

هذا الکیانُ الخبیث، بلا جذور، ومزیّفٌ ومتزعزع، وقد أبقى نفسه قائمًا بصعوبةٍ عبرَ ضخّ أمریکا الدعم له، ولن یُکتبَ له البقاءُ بإذن الله تعالى. والدلیلُ الواضحُ على ذلکَ أنّه أنفق ملیارات الدولارات فی غزّةَ ولبنانَ منذُ عام، وأُغدِقَت علیهِ المساعداتُ المختلفةُ من أمریکا وعددٍ من الدولِ الغربیة، وقد مُنیَ بالهزیمة فی مواجهة بِضعة آلاف من المکافحینَ والمجاهدین فی سبیل الله المحاصرینَ الممنوعینَ من أیّ مساعدةٍ خارجیّة، وکانَ إنجازَهُمُ الوحیدُ قصفَ البیوتِ والمدارسِ والمستشفیاتِ ومراکزَ تجمّعِ المدنیّین.

والیوم فإنّ العِصابَةَ الصهیونیّة المجرمة أنفُسَهُم قد توصّلوا أیضًا إلى هذه النتیجةِ وهی أنّهم لن یحقّقوا النّصرَ أبدًا على حماس وحزب الله.

یا أهلنا المقاومینَ فی لبنانَ وفلسطین! أیها المناضلونَ الشّجعان! أیها الشعبُ الصبورُ الوفی! هذهِ الشّهادات، وهذهِ الدّماءُ المَسفوکة، لا تُزعزعُ عَزیمَتَکُم، بل تَزیدُکُم ثباتًا. فی إیرانَ الإسلامیّة، خلالَ ثلاثةِ أشهرٍ من صَیف ۱۹۸۱، جرى اغتیالُ العشراتِ من شخصیّاتِنا البارزةِ والممیّزةِ، ومِنهُم شخصیّةٌ عَظیمَةٌ مثلُ السیّد محمد بهشتی، ورَئیسُ جُمهوریّةٍ مثلُ رجائی، ورئیسُ وزراءٍ مثلُ باهنر، واغتیلَ علماءٌ مثلُ آیة الله مدنی وقدوسی وهاشمی نجاد وأمثالهم، وکان کلُّ واحدٍ منهم من أعمدَة الثورة على المُستَوى المحلّی أو الوطنیّ، ولم یَکُن فقدانُهُم هیّنًا، لکنَّ مسیرةَ الثّورة لم تتوقف ولم تتراجع، بل تسارَعَت.

والیوم، فإنّ المقاومةَ فی المنطقة لن تتراجعَ بشهادة رجالِها، والنّصرُ سیکونُ حلیفَ المقاومة. المقاومةُ فی غزّةَ حیّرتِ العالم، وأعزّت الإسلام. لقد تلقّى الإسلامُ فی غزّةَ بصدره کلَّ أنواع الخُبث والشرّ. وما مِن إنسانٍ لا یُحَیّی هذا الصّمود، ولا یَلعنُ عَدُوَّها السفّاحَ والدّمَوِیّ.

لقد أوصلَ طوفانُ الأقصى وعامٌ من المقاومةِ فی غزّةَ ولُبنان، هذا الکیانَ الغاصِبَ إلى أن یکونَ هاجسَهُ الأهمَّ حفظ وُجودِه، وهو الهاجسُ نفسُهُ الذی کانَ یُسَاورُ هذا الکیانَ فی السنوات الأولى لوِلادَته المَشؤومة، وهذا یعنی أنّ جهادَ رجالِ فلسطین ولبنان قَد أعاد الکیانَ الصهیونیَّ سَبعینَ سنةً إلى الوراء.

العاملُ الأساسیُّ للحروبِ وانعدامِ الأمن والتخلّفِ فی هذهِ المنطقة هوَ وجودُ الکیانِ الصَّهیونیِّ وحضورُ الدُّولِ التی تدّعی أنها تَسعى إلى إحلالِ الأمنِ والسّلامِ فی المنطقة. فالمشکلةُ الأساسُ فی المنطقة هیَ تَدَخّل الأجانبِ فیها. دولُ المنطقة قادِرةٌ على إحلالِ الأمنِ والسلامِ فیها. وتحقیقُ هذا الهدف العظیم والمُنقذ للشّعوب یَستَلزِمُ بَذلَ جُهود شُعوبِها وحُکوماتِها.
وإنّ اللهَ مع السّائرینَ على هذا الدّرب، «وَاِنَّ اللَهَ عَلىٰ نَصرِهِم لَقَدیر».(۹)

سلامُ الله على القائد الشهید نصرِالله، وعلى البَطَل الشهید هَنِیَّة، وعلى القائد المُفتَخَر الفَریق قاسم سُلَیمانی.(۱۰)

بِسمِ اللَهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ‌ * اِذا جاءَ نَصرُ اللَهِ وَ الفَتحُ * وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی‌ دینِ اللهِ اَفواجاً * فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَ استَغفِرهُ اِنَّهُ کانَ تَوّاباً.(۱۱)


خطبه‌های این نماز در مصلّای تهران ایراد گردید.

سوره‌ی توبه، آیه‌ی ۷۱

گروه‌های مقاومت فلسطینی در روز شنبه پانزدهم مهرماه ۱۴۰۲ عملیّات گسترده‌ای را با عنوان «طوفان‌الاقصیٰ» آغاز کردند که در ساعات ابتدایی آن، تعداد زیادی از صهیونیست‌ها کشته و زخمی و اسیر شدند.

اشاره به عملیّات وعده‌ی صادق ۲ در دهم مهرماه که در پاسخ به شهادت شهید اسماعیل هنیّه و سیّدحسن نصرالله و شهید سرلشکر عباس نیلفروشان و نیز حملات وحشیانه به غزّه و منطقه‌ی ضاحیه‌ی بیروت، با ده‌ها موشک، اهداف امنیّتی و نظامی رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی مورد حمله قرار گرفت.

سوره‌ی عصر؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان. سوگند به عصرِ [غلبه‌ی حق بر باطل] که واقعاً انسان دستخوشِ زیان است، مگر کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایى توصیه کرده‌اند.»

سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۲۹

سوره‌ی ابراهیم، بخشی از آیه‌ی ۲۵

سوره‌ی ابراهیم، بخشی از آیه‌ی ۲۶

سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۳۹

(۱۰ لازم دانستم تکریم از برادرم و عزیزم و مایه‌ی فخرم، چهره‌ی محبوب دنیای اسلام، و زبان گویای ملّتهای منطقه، گوهر درخشان لبنان، جناب سیّدحسن نصرالله (رضوان الله علیه) در نماز جمعه‌ی تهران باشد، و تذکّراتی هم به عرض همه برسانم.
مخاطب این خطبه همه‌ی دنیای اسلام است، ولی ملّت عزیز لبنان و فلسطین مخاطب ویژه است. ما همه در شهادت سیّد عزیز، مصیبت‌زده و عزاداریم. این، فقدان بزرگی است و جدّاً ما را عزادار کرد. البتّه عزاداری ما به معنی افسردگی و پریشانی و نومیدی نیست؛ از جنس عزاداری برای سیّدالشهدا حسین‌بن‌علی (علیهما السّلام) است؛ زنده‌کننده، و درس‌دهنده، و انگیزه‌بخش، و امیدآفرین است.

سیّدحسن نصرالله جسمش از میان ما رفته ولی شخصیّت حقیقی او، روح او، راه او، و صدای رسای او همچنان در میان ما هست و خواهد بود. او پرچم بلند مقاومت در برابر اهریمنان ستمگر و غارتگر بود؛ زبان گویا و مدافع شجاع مظلومان بود؛ مایه‌ی دلگرمی و جرئت مبارزان و حق‌طلبان بود. گستره‌ی محبوبیّت و تأثیرگذاری او از لبنان و ایران و کشورهای عربی فراتر رفته بود؛ و اکنون شهادت او این اثرگذاری را افزایش خواهد داد.

مهم‌ترین پیام گفتاری و عملی او در حیات دنیایی‌اش برای شما ملّت وفادار لبنان این بود که با از دست دادن شخصیّت‌های برجسته‌ای چون امام موسیٰ صدر و سیّدعباس موسوی و دیگران، ناامید و پریشان نشوید؛ در مسیر مبارزه تردید نکنید؛ بر تلاش و توان خود بیفزایید؛ همبستگی خود را دوچندان کنید؛ در برابر دشمن متجاوز و متعرّض با تقویت ایمان و توکّل مقاومت کنید و او را ناکام بگذارید.

عزیزان من! ملّت باوفای لبنان! جوانان پُرشور حزب‌الله و امل! فرزندان من! امروز هم خواسته‌ی سیّد شهید ما از ملّتش، و از جبهه‌ی مقاومت، و از همه‌ی امّت اسلامی همین است.

دشمن پلید و زبون چون نمیتواند به تشکیلات مستحکم حزب‌الله یا حماس یا جهاد اسلامی و دیگر سازمانهای مجاهد فی‌سبیل‌الله صدمه‌ی جدّی بزند، ترور و تخریب و بمباران و کشتار غیر نظامیان و داغدار کردن غیر مسلّحین را نشانه‌ی پیروزی خود قلمداد میکند. نتیجه چیست؟ محصول این رفتار، تراکم خشم و افزایش انگیزه‌ی مردم و سر برآوردن مردان و سرداران و رهبران و از جان‌گذشتگان بیشتر، و تنگ‌تر شدن حلقه‌ی محاصره‌ی گرگ خون‌آشام، و سرانجام، حذف وجود ننگین او از صحنه‌ی وجود است.

عزیزان! دلهای داغدار با یاد خدا و طلب نصرت از او آرامش می‌یابد؛ ویرانی‌ها ترمیم میشود، و صبر و استقامت شما عزّت و کرامت به بار می‌آورد.

سیّد عزیز، سی سال در رأس مبارزه‌ای دشوار قرار داشت؛ حزب‌الله را قدم به قدم بالا آورد: «چون کشته‌اى که جوانه‌ی خود برآورد و آن را مایه دهد تا ستبر شود و بر ساقه‌هاى خود بِایستد و دهقانان را به شگفت آورد، تا از [انبوهىِ] آنان [خدا] کافران را به خشم دراندازد. خدا به کسانى از آنان که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‌اند، آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده است.»

با تدبیر سیّد، حزب‌الله مرحله به مرحله و صبورانه و منطقی و طبیعی رشد کرد و آثار وجودی خود را در مقاطع گوناگون در عقب نشاندن رژیم صهیونی، به رخ دشمنانش کشید: «میوه‌اش را هر دم به اذن پروردگارش میدهد».

حزب‌الله حقّاً «شجره‌ی طیّبه» است. حزب‌الله و رهبر قهرمان و شهید آن، عصاره‌ی فضائل تاریخی و هویّتی لبنانند.

ما ایرانی‌ها از زمانی دور با لبنان و امتیازهایش آشناییم؛ کسانی چون شهید محمّد بن مکّی عاملی، و علیّ بن عبدالعال کَرَکی، و شهید زین‌الدّین عاملی، و حسین بن عبدالصّمد عاملی، و پسرش محمّد بهاءالدّین، معروف به شیخ بهائی و غیر آنها از مردان علم و دین، ایران را در دولتهای سربداران و صفوی در قرنهای هشتم و دهم و یازدهم هجری از برکات دانش سرشار خود بهره‌مند کرده‌اند.

اداء دِین به لبنان مجروح و خونین، وظیفه‌ی ما و وظیفه‌ی همه‌ی مسلمانها است. حزب‌الله و سیّد شهید با دفاع از غزّه و جهاد برای مسجدالاقصیٰ و ضربه به رژیم غاصب و ظالم، در راه خدمتی حیاتی به همه‌ی منطقه و همه‌ی دنیای اسلام گام برداشتند. تکیه‌ی آمریکا و همدستانش بر حفظ امنیّت رژیم غاصب، پوششی برای سیاست مهلک تبدیل رژیم به ابزار آنان برای در اختیار گرفتن همه‌ی منابع این منطقه و استفاده از آن در درگیری‌های بزرگ جهانی است. سیاست آنان، تبدیل رژیم به دروازه‌ی صادرات انرژی از منطقه به جهان غرب و واردات کالا و فنّاوری از غرب به منطقه است و این یعنی تضمین موجودیّت رژیم غاصب و وابستگی کلّ منطقه به آن. رفتار سفّاکانه و بی‌محابای رژیم با مبارزان، ناشی از طمع به چنین وضعی است. این واقعیّت به ما تفهیم میکند که هر ضربه به رژیم از سوی هر کس و هر مجموعه، خدمت به کلّ منطقه و بلکه به کلّ انسانیّت است.

یقیناً این رؤیای صهیونی و آمریکایی، خیالی باطل و ناشدنی است. رژیم، همان شجره‌ی خبیثه‌ی کنده‌شده از روى زمین است که به گفته‌ی صدق الهی قرارى ندارد. این رژیم خبیث، بی‌ریشه و مصنوعی و ناپایدار است و صرفاً با تزریق حمایتهای آمریکا خود را بِزحمت بر سر پا نگه داشته است؛ و این هم دیری نخواهد پایید؛ باذن الله.

دلیل واضح این ادّعا آن است که اکنون یک سال است که دشمن با هزینه‌کرد چندین میلیارد دلار در غزّه و لبنان و با کمک همه‌جانبه‌ی آمریکا و چند دولت غربی دیگر در رویارویی با چند هزار مرد مبارز و مجاهد فی‌سبیل‌الله که محصور و ممنوع از هر گونه کمک از خارجند، شکست خورده و تنها هنرشان بمباران خانه‌ها و مدرسه‌ها و بیمارستان‌ها و مراکز جمعیّتی غیر مسلّحین بوده است! امروز بتدریج خود باند جنایتکار صهیونیست هم به این نتیجه رسیده‌اند که بر حماس و حزب‌الله هرگز پیروز نخواهند شد.

مردم مقاوم لبنان و فلسطین! مبارزان شجاع و مردم صبور و قدرشناس! این شهادتها، این خونهای بر زمین‌ریخته، نهضت شما را سست نمیکند، [بلکه] استوارتر میکند. در ایران اسلامی در حدود سه ماه تابستانِ یک سال (سال ۱۳۶۰ هجری شمسی) چند ده شخصیّت برجسته و ممتاز ما ترور شدند که یکی از آنها شخصیّت بزرگی مثل سیّدمحمّد بهشتی بود، یکی رئیس‌جمهوری مثل رجائی و نخست‌وزیری مثل باهنر بود، علمائی از قبیل آیت‌الله مدنی و قدّوسی و هاشمی‌نژاد و امثال اینها بودند. اینها هر کدام در سطح ملّی یا محلّی از ستونهای انقلاب به شمار می‌آمدند و فقدانشان چیز آسانی نبود؛ ولی انقلاب متوقّف نشد، عقب‌نشینی نکرد، بلکه سرعت گرفت.

امروز هم مقاومت در منطقه با این شهادتها عقب نخواهد نشست؛ مقاومت پیروز خواهد شد. مقاومت در غزّه چشم دنیا را خیره کرد؛ به اسلام عزّت بخشید. در غزّه، اسلام در برابر همه‌ی شرارت و پلیدی سینه سپر کرده است. هیچ انسان آزاده‌ای نیست که بر این ایستادگی درود، و بر دشمن سفّاک و خون‌آشامش لعنت نفرستد.

طوفان اقصیٰ و مقاومت یک‌ساله‌ی غزّه و لبنان، رژیم غاصب را به جایی رساندند که مهم‌ترین دغدغه‌اش، حفظ موجودیّت خود است؛ یعنی همان دغدغه‌ای که این رژیم در سالهای اوّل ولادت نحسش داشت. این بدین معنی است که مجاهدت مردان مبارز فلسطین و لبنان توانسته است رژیم صهیونی را هفتاد سال به عقب برگرداند.

عامل عمده‌ی جنگ و ناامنی و عقب‌ماندگی در این منطقه، «وجود رژیم صهیونیستی» و حضور دولتهایی است که ادّعا میکنند به دنبال فضای صلح و آرامش در منطقه‌اند. مشکل عمده‌ی منطقه، «دخالت بیگانگان» است. دولتهای این منطقه قادرند صلح و سلامت را در آن مستقر کنند. برای این هدف بزرگ و نجات‌بخش، تلاش و مبارزه‌ی «ملّتها» و «دولتها» لازم است. در این راه، خدا همراه رهروان است؛ و البتّه خدا بر پیروزى آنان سخت توانا است.

سلام خدا بر رهبر شهید نصرالله، و بر قهرمان شهید هنیّه، و بر فرمانده پُرافتخار سپهبد قاسم سلیمانی.

(۱۱ سوره‌ی نصر؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان. چون یارىِ خدا و پیروزى فرا رَسَد، و ببینى که مردم دسته‌دسته در دین خدا درآیند، پس به ستایش پروردگارت نیایشگر باش و از او آمرزش خواه، که وى همواره توبه‌پذیر است.»


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳ | 19:33 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

گزیده سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نمازجمعه تهران

رهبر معظم انقلاب: هر ضربه به رژیم صهیونی خدمت به انسانیت است

خطبه‌های رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه این هفته تهران دقایقی قبل آغاز شد.

رهبر معظم انقلاب: هر ضربه به رژیم صهیونی خدمت به انسانیت است

گزیده سخنان حضرت آیت الله خامنه‌ای در نماز جمعه امروز تهران به این شرح است :

***در قرآن پیوستگی مومنین به معنای ولایت و موجب رحمت الهی است.

***سیاست قرآن این است که ملت‌های مسلمان باهم پیوستگی داشته باشند.

***دشمن ملت ایران همان دشمن ملت فلسطین، لبنان، عراق، مصر، سوریه و یمن است.

***باید کمربند استقلال از ایران تا غزه و لبنان و همه کشورهای اسلامی را محکم ببندیم.

***هر ملتی حق دارد از کشور و خاک خود در مقابل متجاوز دفاع کند.

***طوفان الاقصی یک حرکت قانونی و بین‌المللی بود و حق با فلسطینی ها بود.

***کار درخشان نیروهای مسلح ما دو سه شب قبل یک کار کاملاً قانونی و مشروع بود.

***در انجام وظیفه نه تعلل میکنیم و نه شتاب زده می‌شویم.

رهبر انقلاب؛ در خطبه دوم نماز جمعه امروز تهران به مسائل لبنان پرداختند که گزیده این سخنان به این شرح است :

***لازم دانستم تکریم از برادرم و عزیزم و مایه‌ی فخرم، چهره‌ی محبوب دنیای اسلام، و زبان گویای ملّتهای منطقه، گوهر درخشان لبنان، جناب سیّدحسن نصراللّه (رضوان اللّه علیه) در نماز جمعه‌ی تهران باشد، و تذکّراتی هم به عرض همه برسانم. مخاطب این خطبه همه‌ی دنیای اسلام است، ولی ملّت عزیز لبنان و فلسطین مخاطب ویژه است.

***ما همه در شهادت سیّد عزیز، مصیبت‌زده و عزاداریم. این، فقدان بزرگی است و جدّاً ما را عزادار کرد. البتّه عزاداری ما به معنی افسردگی و پریشانی و نومیدی نیست؛ از جنس عزاداری برای سیّدالشهدا حسین‌بن‌علی (علیهما السّلام) است؛ زنده‌کننده، و درس‌دهنده، و انگیزه‌بخش، و امیدآفرین است.

***عزاداری ما برای سید حسن نصر الله از جنس عزای سیدالشهدا درس دهنده است.

***سیّدحسن نصراللّه جسمش از میان ما رفته ولی شخصیّت حقیقی او، روح او، راه او، و صدای رسای او همچنان در میان ما هست و خواهد بود. او پرچم بلند مقاومت در برابر اهریمنان ستمگر و غارتگر بود؛ زبان گویا و مدافع شجاع مظلومان بود؛ مایه‌ی دلگرمی و جرئت مبارزان و حق‌طلبان بود. گستره‌ی محبوبیّت و تأثیرگذاری او از لبنان و ایران و کشورهای عربی فراتر رفته بود؛ و اکنون شهادت او این اثرگذاری را افزایش خواهد داد.

***خواسته امروز سیدحسن نصرالله از لبنان و حزب الله ناامید نشدن هست.

***مهم‌ترین پیام گفتاری و عملی او در حیات دنیایی‌اش برای شما ملّت وفادار لبنان این بود که با از دست دادن شخصیّت‌های برجسته‌ای چون امام موسیٰ صدر و سیّدعباس موسوی و دیگران، ناامید و پریشان نشوید؛ در مسیر مبارزه تردید نکنید؛ بر تلاش و توان خود بیفزایید؛ همبستگی خود را دوچندان کنید؛ در برابر دشمن متجاوز و متعرّض با تقویت ایمان و توکّل مقاومت کنید و او را ناکام بگذارید.عزیزان من! ملّت باوفای لبنان! جوانان پُرشور حزب‌اللّه و امل! فرزندان من! امروز هم خواسته‌ی سیّد شهید ما از ملّتش، و از جبهه‌ی مقاومت، و از همه‌ی امّت اسلامی همین است.

***دشمن نمی‌تواند به تشکیلات مقاومت ضربه

کشتار غیر نظامیان را نشانه پیروزی خود قلمداد می‌کند.

***دشمن پلید و زبون چون نمی‌تواند به تشکیلات مستحکم حزب‌اللّه یا حماس یا جهاد اسلامی و دیگر سازمانهای مجاهد فی‌سبیل‌اللّه صدمه‌ی جدّی بزند، ترور و تخریب و بمباران و کشتار غیر نظامیان و داغدار کردن غیر مسلّحین را نشانه‌ی پیروزی خود قلمداد میکند. نتیجه چیست؟ محصول این رفتار، تراکم خشم و افزایش انگیزه‌ی مردم و سر برآوردن مردان و سرداران و رهبران و از جان‌گذشتگان بیشتر، و تنگ‌تر شدن حلقه‌ی محاصره‌ی گرگ خون‌آشام، و سرانجام، حذف وجود ننگین او از صحنه‌ی وجود است. ان‌شاءالله.

***عزیزان! دلهای داغدار با یاد خدا و طلب نصرت از او آرامش می‌یابد؛ ویرانی‌ها ترمیم میشود، و صبر و استقامت شما عزّت و کرامت به بار می‌آورد.
سیّد عزیز، سی سال در رأس مبارزه‌ای دشوار قرار داشت؛ حزب‌اللّه را قدم به قدم بالا آورد... با تدبیر سیّد، حزب‌اللّه مرحله به مرحله و صبورانه و منطقی و طبیعی رشد کرد و آثار وجودی خود را در مقاطع گوناگون در عقب نشاندن رژیم صهیونی، به رخ دشمنانش کشید: «میوه‏اش را هر دم به اذن پروردگارش میدهد». حزب‌اللّه حقّاً «شجره‌ی طیّبه» است.

***با تدبیر سیدحسن نصرالله، حزب الله مرحله به مرحله رشد کرد.

***حزب‌اللّه و رهبر قهرمان و شهید آن، عصاره‌ی فضائل تاریخی و هویّتی لبنانند. ما ایرانی‌ها از زمانی دور با لبنان و امتیازهایش آشناییم؛ کسانی چون شهید محمّد بن مکّی عاملی، و علیّ بن عبدالعال کَرَکی، و شهید زین‌الدّین عاملی، و حسین بن عبدالصّمد عاملی، و پسرش محمّد بهاءالدّین، معروف به شیخ بهائی و غیر آنها از مردان علم و دین، ایران را در دولتهای سربداران و صفوی در قرنهای هشتم و دهم و یازدهم هجری از برکات دانش سرشار خود بهره‌مند کرده‌اند.

***هر ضربه به رژیم صهیونی خدمت به کل انسانیت است.

***مقاومت در غزه چشم دنیا را خیره کرد و به اسلام عزت بخشید.

***طوفان اقصیٰ و مقاومت یک‌ساله‌ی غزّه و لبنان، رژیم غاصب را به جایی رساندند که مهم‌ترین دغدغه‌اش، حفظ موجودیّت خود است؛ یعنی همان دغدغه‌ای که این رژیم در سالهای اوّل ولادت نحسش داشت. این بدین معنی است که مجاهدت مردان مبارز فلسطین و لبنان توانسته است رژیم صهیونی را هفتاد سال به عقب برگرداند.

***عامل عمده‌ی جنگ و ناامنی و عقب‌ماندگی در این منطقه، «وجود رژیم صهیونیستی» و حضور دولتهایی است که ادّعا میکنند به دنبال فضای صلح و آرامش در منطقه‌اند. مشکل عمده‌ی منطقه، «دخالت بیگانگان» است. دولتهای این منطقه قادرند صلح و سلامت را در آن مستقر کنند. برای این هدف بزرگ و نجات‌بخش، تلاش و مبارزه‌ی «ملّتها» و «دولتها» لازم است.

***در این راه [استقرار صلح و سلامت]، خدا همراه رهروان است؛ و البتّه خدا بر پیروزی آنان سخت توانا است. سلام خدا بر رهبر شهید نصراللّه، و بر قهرمان شهید هنیّه، و بر فرمانده پُرافتخار سپهبد قاسم سلیمانی.


حضرت آیت الله خامنه‌ای پس از ایراد سخنرانی در نمازجمعه تهران به محراب نماز جمعه تهران رفتند و نماز جمعه تهران به امامت ایشان اقامه شد .

رهبر انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز جمعه امروز تهران، بخشی از خطبه‌ی خود را به زبان عربی خطاب به همه‌ی دنیای اسلام به‌ویژه ملّت لبنان و فلسطین ایراد کردند.

پیش ازخطبه های نماز جمعه امروز در تهران، مراسم بزرگداشت مجاهد فی سبیل‌الله و سیّد عزیز امت اسلامی، شهید حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله و همراهان ایشان ازجمله سردار شهید نیل‌فروشان با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در مصلای امام خمینی (ره) برگزار شد.

انتهای پیام

منبع: خبرگزاری ایرنا


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نصرالله

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳ | 19:30 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اولین واکنش رهبر انقلاب به حمله موشکی سپاه به اسرائیل /اگر لازم باشد بازهم انجام می شود /نه تعلل می کنیم نه شتاب زده عمل می کنیم

اولین واکنش رهبر انقلاب به حمله موشکی سپاه به اسرائیل /اگر لازم باشد بازهم انجام می شود /نه تعلل می کنیم نه شتاب زده عمل می کنیم

رهبر انقلاب فرمودند: کاری که نیروهای مسلح ما کردند کمترین مجازات رژیم غاصب در مقابل جنایت های حیرت آور رژیم گرگ صفت، سگ هار آمریکا در منطقه بود.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب در بخشی از خطبه امروز خود در نماز جمعه تهران با اشاره به حمله موشکی سپاه پاسداران، به رژیم صهیونیستی، فرمودند: کاری که نیروهای مسلح ما کردند کمترین مجازات رژیم غاصب در مقابل جنایت های حیرت آور رژیم گرگ صفت، سگ هار آمریکا در منطقه بود.

ایشان فرمودند: جمهوری اسلامی هر وظیفه ای در این زمینه داشته باشد با قدرت و صلابت و قاطعیت انجام خواهد داد. نه تعلل و کوتاهی می‌کنیم و نه دچاز شتابزدگی می‌شویم. آنچه که منطقی و درست است از نظر تصمیمگیران سیاسی و نظامی انجام گرفت و در آینده هم اگر لازم باشد انجام می‌شود.

خبرهای مرتبط


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نصرالله

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳ | 19:25 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |