مجموعه شام غریبان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
عکس: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
«تابناک»؛ شب چهارم محرم بنابر سنت تاریخی، متعلق به طفلان حضرت زینب (س) و ایثار، شجاعت و استقامت این بانوی مجاهد است. بهترین جلوهگاه برای شناخت شخصیت وجودی زینب (س) همان سفر تاریخی کربلا و مطالعه واقعه عاشورا و به دنبال آن خواندن داستان اسارت آن بزرگوار و همراهان او و چگونگی برخورد با ستمگران زمان است که تاریخ جزییات آن را برای ما نقل کرده است ولی در بسیاری از موارد زندگی این بزرگوار کوتاهی کرده و در بیشترین دوران عمر پرثمر آن بانوی بزرگ اسلام در سکوت مانده است.
زینب کبری وقتی احساس کرد مسئولیت بزرگ جهاد در راه خدا و پیکار و مبارزه با بی دینان به دوشش آمده است و در این راه باید از مال و منال و شوهر و زندگی و فرزند بگذرد، حتی اگر لازم شود از دادن جان نیز دریغ نکند، با کمال شهامت و فداکاری از خانه و کاشانه و شوهر و زندگی دست میکشد.
گویند به هنگام ازدواج حضرت زینب (سلام الله علیها) با عبدالله ابن جعفر، با توجه به علاقه وافری که میان او و برادرش حسین (علیه السلام) بود، شرط کرد که هرگاه برادرش خواست سفری برود، زینب بتواند به همراه برادر مسافرت کند و عبدالله شرط را پذیرفت.
زمانی که کاروان کربلا، از مدینه حرکت کرد و در مکه فرود آمد، عبدالله جعفر و فرزندانش همراه این کاروان نبودند.
چون حضرت مسلم بن عقیل (ع) با نامه حضرت حسین (ع) ماموریت کوفه یافت، ابتدا به مدینه آمد و در این موقع بود که عبدالله ابن جعفر فهمید که حضرت حسین (ع) برای سفر به عراق مصمم است. بر این اساس، با توجه به شناختی که از بنی امیّه داشت، نامه ای خطاب به آن حضرت نوشت و آن نامه را به همراه فرزندانش – عون و محمد – به مکه فرستاد.
او در نامه نوشته بود: «در رفتن به عراق عجله مکن، از آن میترسم که اگر توکشته شوی، نور زمین خاموش شود. تو روح هدایت و امید و امیر مومنان هستی»
پاسخ روشن بود و حضرت اباعبدالله (ع) در این طریق مصمم. پس برای آن که عبدالله را از اصرار خود، مبنی بر ممانعت از سفر باز دارد، او را از رویای صادقه خویش، با خبر فرمود: «انّی قد رأیت جدّی رسول الله (ص) فی منامی فأخبرنی باَمرٍ، انا ماضٍّ له / همانا من جدّم رسول الله را در خواب دیدم که مرا به این امر آگاه کرد که من به انجام آن اصرار دارم.»
در این موقع بود که عبدالله جعفر، به پسران خود وصیت کرد تا همراه آن حضرت بروند و در رکاب او بجنگند. آنها پس از حرکت امام حسین از مدینه، در پی کاروان راه افتادند و در منزگاه ذات عرق خدمت امام رسیدند.
محمد با برادر خود تا روز عاشورا، در کنار حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، حضور داشت. در بعضی مقاتل آمده که محمد قبل از عون، با اجازه از مولایش به میدان جنگ رفت و در مقابل دشمن چنین رجز خواند:
«اشکوا الی الله من العدوان
فعال قوم فی الردی عمیان
قد بدلوا معالم القران
و محکم التنزیل و التبیان
از دشمنان به خدا شکایت می کنم، جنگ با مردمی که کور کورانه در گمراهی اند، آنها دستورات قرآن را رها کردند و آیات و نشانه های آن را فراموش نمودند.»
جنگ سختی با دشمن کرد و 10 نفر از آنها را کشت و ناگهان «عامر بن نهشل تمیمی» به او حمله کرد و به شهادتش رساند.
سلیمان بن قته، از شاعران شیعه که ظاهرا اولین نفر بوده که در کربلا بر امام حسین علیه السلام، نوحه سرایی کرد، در شهادت محمد، چنین گوید: «همنام پیامبر میان آنها تنها ماند و آنها (دشمن) با شمشیر آبدیده به سراغش آمدند، پس ای دیده من! چون خواستی گریه کنی، سیلاب اشکت را بر او فرو ریز.»
عون در کنار دایی بزرگوارش تا روز عاشورا حاضر بود و آنگاه که اجازه گرفت تا بعد از برادرش به میدان رود، چنین رجز می خواند.
«ان تنکرونی فانا بن جعفر
شهید صدق فی الجنان ازهر
یطیر فیها بجناح اخضر
کفی بهذا شرفا فی المحشر
اگر مرا نمی شناسید، من فرزند جعفر طیارم، شهید راستینی که با چهره ای درخشان در بهشت است و با بال های سبز در آنجا پرواز می کند و روز قیامت همین افتخار برای من کافی است.»
سپس در جنگ تن به تن با دشمن آنقدر مبارزه کرد تا 18 نفر از پیادگان و چند نفر از سواران آنها را کشت که ناگهان با ضربه «عبدالله بن قطبه نبهانی طائی» به شهادت رسید.
سلیمان بن قته تابعی، یکی از شاعران شیعه که گفته شده اولین فردی بود که در کربلا بر امام حسین علیه السلام نوحه سرایی کرده، از «عون بن عبدالله» چنین یاد می کند و می گوید: ای دیده! کرم نما و سرشکی با ناله بیفشان و بر خاندان پیامبر نوحه سرایی کن. شش نفر از نسل علی علیه السلام و هفت تن از خانواده عقیل به شهادت رسیدند، در مصیبت برادرشان عون، آه و فغان نما که در صحنه کارزار، دست از یاری آنها برنداشت، به جانم سوگند! از این مصیبت به «ذوالقربی» بسیار صدمه وارد شد.
منقول است حضرت زینب سلام الله علیها زمانی که هریک از بنیهاشم علیه السلام به شهادت می رسید به کمک سیدالشهدا(ع) برای تعزیت می آمد، ولی هنگام شهادت این دو بزرگوار پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد.
مهمترین خصلت آن بانو محبت و عشق وافری است که به ذات احدیت دارد تا بتواند همه کس و همه چیز را در محضر او ذوب کند و حتی خویشتن خویش را هم نبیند. در مقابل ایمان و اعتقاد به خداوند همین بس که همه مصائب را برای او در راه رضای حق تحمل میکند و همه اینها را چون از سوی معبود است، زیبا میبیند.
وقتی در کوفه ابن زیاد از او سوال میکند: «کار خدا را با برادرت چگونه دیدی؟» در جواب میفرماید: «چیزی جز زیبایی ندیدم.» زیرا که این حرکت در راستای حق و حقیقت و جاودانگی بود. شهادت یک انسان کامل در نظر اولیاء خدا جمیل است نه برای این که جنگ کرده و کشته شده است. بلکه جنگ و قیام برای خدا بوده است. آن گاه که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بدن پاره پاره برادر را در گودال قتلگاه مشاهده میکند با تضرع در پیشگاه خدا میگوید: «اللهم تقبل منا هذا القربان.»
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
روایتهای فراوانی از اتفاقات روز عاشورا وجود دارد. در مقتل مقرم، سید عبدالرزاق مقرم (ره) خطبه خواندن سیدالشهدا را در روز عاشورا چنین روایت می کند:
امام ـ علیهالسلام ـ پس از تنظیم صفوف لشکر خود، سوار بر اسب شد و مقدارى راه از خیمهها فاصله گرفت، آنگاه در مقابل لشکر عمر، با صداى بلند و رسا به آنان چنین فرمود: «ایها الناس! اسمعوا قولى، و لا تعجلوا حتى اعظکم بما هو حق لکم على، و حتى اعتذر الیکم من مقدمى علیکم فان قبلتم عذرى و صدقتم قولى و أعطیتمونى النصف من أنفسکم کنتم بذلک أسعد و لم یکن لکم على سبیل و ان با تقبلوا منى العذر و لم تعطلوا النصف من أنفسکم فأجمعوا امرکم و شرکاء کم ثم لا یکن امرکم علیکم غمه ثم اقضوا الى و لا تنظرون ان ولیى لله الذى نزل الکتاب و هو یتولى الصالحین؛ ایها الناس!
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد

هنگامه عزیمت به هیأت عزاداری امام حسین (ع) در میان ده ها هزار هیأتی که هر ساله در چنین ایامی برقرار میشود، انتخابی میکنید یا هر جا صدای عشاق حسین را میشنوید، به جمع محبین ثارالله می پیوندید و به مجلس دل میدهید و توسل می جویید؟
آیا سابقه برقراری هیأت مذکور برایتان حائز اهمیت است؟ آیا کیفیت سخنرانان و مباحث مطروحه بر منبر در هر سال و مداحی ها و طول زمان مداحی برایتان حائز اهمیت است؟ برگزاری هیأت در مساجد یا تکیه ها، معیار گزینش هیأت برایتان تلقی میشود؟ طیف سنی و فکری حاضر در یک مجلس عزا تا چه میزان در این انتخاب برایتان اهمیت دارد؟

هیأت های پرسابقه تهران نه علم و دسته کشی دارند، نه ریتم های تند اما هنوز گروهی از جوانان مشتری این هیأت ها هستند؛ هیأت هایی که معدودی از آنها در دهه ها از هم جدا نشده و هیأت های دیگری را تشکیل نداده و یکپارچه مانده و برخی از آنها عمری بیش از یک قرن دارد. در میان سیل هیأت هایی که در پنجاه سال اخیر شکل گرفت، کمتر نامی از این هیأت های پرسابقه به گوش می رسد، ولی این هیأت ها همچنان سینه زنان خود را دارد.
هیأت خرازها که در دهه اول محرم در مسجد ملک بازار قدیم تهران برقرار است، از جمله این هیأت هاست که از کودک پنج ساله تا پیرغلام هشتاد و چند ساله امام حسین (ع) زیر پرچمش برای حسین (ع) سینه می زند. عمر هیأت خرازها به 115 سال می رسد و چندمین نسل جوانان این هیأت، ریش سپیدانی هستند که سال هاست در پی جوان گرایی در سطوح مختلف این هیأت برآمده اند.

حفظ شکل سنتی برگزاری این هیأت باعث شد تا در ظهر تاسوعا، میهمان عزادارانشان باشیم و هرچند مدیران هیأت تأکید داشتند در وقت عزاداری و نماز ظهر، دوربین در صحنه نباشد و توجه سینه زنان را جلب نکند و از پوشش هیأت اکراه داشتند، در نهایت همراه شدند تا مردم با سنت ها بیشتر آشنا شوند. بنا بر سنت عزاداری های عاشورا، اینجا سخنرانی در متن عزاداری است و چندین سخنران بر منبر می نشینند و شاید کمتر از 40 دقیقه از کل مراسم ظهر تاسوعا به سینه زنی می پردازند.
سخنرانان در عوض طرحِ مطالب مکرر بیان شده، درباره امر به معروف و نهی از منکر به عنوان مأموریت حسین (ع) سخن می گویند و از مصادیق امروز صحبت می شود و اینکه برخی نهی از منکرها در این دوره، به جز جری شدن فرد تذکر گیرنده و حتی ایجاد منکری دیگر در زمان نهی از منکر، حاصل دیگری ندارد و دیگر سخنانشان نیز با مصادیق روز است. اینجا منش حسینی در ترازوی اعمالمان در سال 1437 هجری قمری گذاشته میشود و به ذکر مصیبت اکتفا نمی شود. مجلس نیز با نماز ظهر به پایان میرسد تا پرداختن به مستحبی، منجر به ترک واجبی نشود.
در صدر بودن سخنرانان حتی در زمان تقسیم غذا در سفره ها نیز مشخص است و غذا دادن با یک یا اباالفضل و چند صلوات و قرار دادن ظرف غذای مخصوص سخنران مجلس، آغاز میشود. مجمع ها یا همان سینی ها که در قدیم غذای مجالس امام حسین در آنها توزیع میشد، دست به دست به عزاداران می رسد تا با پر و خالی شدن نهصد و اندی مجمع که هر سه عزادار گرد یکی از آنها می نشستند، عزای حسین با نوع رفتار همراه با وحدت به نقطه سرانجام رسد.
فیلم کوتاه «تابناک» از این هیأت گیرا را ببینید؛ فیلمی که وقتی تهیه می شد بسیاری از خادمین حسین از حضور مقابل لنز دوربین، پرهیز می کردند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
شب و روز عاشورا بنا بر سنت تاریخی متعلق به امام حسین (ع) سرور و سالار شهیدان است و راویان به وقایع آن روز بزرگ میپردازند اما در روز عاشورا در کربلا چه گذشت؟ روایت شده عمر بن سعد با انداختن نخستين تير، رسما جنگ را آغاز كرد و گفت: نزد عبيدالله شهادت دهيد كه من نخستين تير را رها كردم. عمر بن سعد خطاب به كوفيان گفت: منتظر چه هستيد! اينان يك لقمه براي شما هستند.
زماني كه عمربن سعد تير انداخت، ديگر سپاه ابن زياد نيز شروع به تير اندازي كردند. (فلمّا رمي عمر، ارتمي الناس) به گزارش ابن اعثم: باران تير (و أقبلت السهام كأنّها المطر) از سوي كوفيان به سوي اصحاب امام حسين ـ عليه السلام ـ شدت گرفت و امام فرمود: اينها قاصد اين قوم به سوي شماست؛ براي مرگي كه چارهاي از پذيرش آن نيست، آماده باشيد.
پس از آن دو گروه بر يكديگر حمله كردند و ساعتي از روز را دسته جمعي با يكديگر جنگيدند، به طوري كه بنا به برخي اخبار پنجاه و اندي از اصحاب امام حسين ـ عليه السلام ـ به شهادت رسيدند.
در اين وقت، امام دستي به محاسنش كشيد و فرمود: غضب خدا ... بر كساني كه متحد بر كشتن فرزند دختر پيامبرشان شدند، شديد خواهد بود. به خدا سوگند كه تسليم آنان نخواهم شد تا با محاسني خونين خدا را ملاقات كنم (و اللّه ما أجبتهم الي شيء ممّا يريدونه أبدا حتي ألقي الله و أنا مخضّب بدمي.)
بلاذري ميگويد: امام سوار بر اسبش، قرآني پيش روي خود نهاده بود و همين خشم دشمن را بيشتر بر ميانگيخت. در اين وقت، عمر بن سعد، حصين بن نمير تميمي را همراه پانصد نفر تيرانداز به سوي امامحسين ـ عليه السلام ـ فرستاد. تيراندازي اينان سبب شد كه همه اسبان سپاه امام كشته شدند و نيروهاي امام پياده گشتند.
در اين حمله، بسياري از اصحاب با تيرهايي كه بر بدنشان فرود آمد، به شهادت رسيده يا زخمي شدند. (فما بقي واحد من أصحاب الحسين الاّ أصاب من رميهم سهم). ابن شهرآشوب اسامي شهدايي را كه در حمله نخست دشمن به شهادت رسيدند، فهرستوار آورده است.
اين افراد جمعا 28 تن از اصحاب و ده نفر از موالي امام حسين و پدرشان امام علي ـ عليهما السلام ـ بودند كه در مجموع 38 نفر ميشدند. اينها افرادي هستند كه اساسا فرصت نبرد تن به تن پيدا نكرده و در تيراندازي نخست كوفيان به شهادت رسيدند. ديديم كه ابن اعثم شمار آنان را بيش از پنجاه نفر ياد كرده است.
ـ با شهادت پنجاه نفر در يك حمله دسته جمعي، شمار اندكي از ياران امامحسين ـ عليه السلام ـ باقي ماندند؛ كساني كه به نوعي مبارزه تن به تن با سپاه ابن زياد داشتند. از آن جمله، عبدالله بن عمير كلبي است كه در برابر مبارزهخواهي يسار از موالي زياد بن ابيه، پس از كسب اجازه از امام حسين ـ عليهالسلام ـ عازم ميدان شد.و...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
شرح کامل واقعه عاشورا از مقتل لهوف
متن مسلک دوم که درباره روز عاشورا است به این شرح است:
قالَ الرّاوي : وَنَدَبَ عُبَيْدُ اللّهِ بْنِ زِيادٍ اءَصْحابَهُ إِلي قِتالِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام ، فَاءَتَّبَعُوهُ، وَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَاءَطاعُوهُ، وَاشْتَري مِنْ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ وَدَعاهُ إِلي وَلا يَةِ الْحَرْبِ فَلَبّاهُ. وَخَرَجَ لِقِتالِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام في اءَرْبَعَةِ آلافِ فارِسٍ، وَاءَتْبَعَهُ ابْنُ زِيادٍ بِالْعَساكِرِ لَعَنَهُمُ اللّهُ، حَتّي تَكامَلَتْ عِنْدَهُ إِلي سِتِّ لَيالٍ خَلَوْنَ مِنَ الْمُحَرَّمِ عِشْرُونَ اءَلْفَ فارِسٍ. فَضَيَّقُوا عَلَي الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَتّي نالَ مِنْهُ الْعَطَشُ وَمِنْ اءَصْحابِهِ. راوي گويد: عبيداللّه زبان به دعوت اصحاب خويش برگشود كه با نور چشم رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله ، ستيزند وخون آن مظلوم را بريزند. آن بدنهادان نيز متابعت كردند و حلقه فرمانش در گوش نهادند و آن شيطان مردود از قوم خود طلب نمود كه در طاعتش در آيند و زنگ غبار از خاطر بزدايند. آن بي دينان نيز انگشت اطاعت بر ديده نهادند و سر به فرمانش دادند و آن زيانكار از عمر تبهكار، آخرت را به دنياي خود خريدار شد. آن غَدّار نابكار هم دين به دنيا فروخت و فرمان ايالت ري را بياندوخت خواستش كه امير لشكر كند و عهد خدا و رسول صلّي اللّه عليه و آله را بشكند، عمر سعد نيز لبيّكي بگفت و كفر باطني را نتوانست نهفت . با چهار هزار لشكر خونخوار از كوفه بيرون آمد و جنگ فرزند سيّد ابرار و نور ديده حيدر كرّار را مصمّم گرديد. پس از آن ، عبيداللّه بن زياد لشكر پس از لشكر به دنبال آن بدبنياد روانه نمود تا آنكه در روز ششم محرّم الحرام بيست هزار سواره لشكر بي دين بد آئين در كربلا جمع آمدند و كار را بر حسين مظلوم عليه السّلام تنگ گرفتندتا به حدّي كه تشنگي بر خود و اصحابش استيلا يافت .http://dl.hodanet.tv/fileshtml/ashoraazlohof.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد

مقتل لهوف معتبرترین و دقیق تری مقتل در دسترس است. این مقتل از دو مسلک تشیکل شده که مسلک اول درباره وقایع روزهای پیش از عاشورا و مسلک دوم درباره روز عاشورا است. متن مسلک دوم به این شرح است:
قالَ الرّاوي : وَنَدَبَ عُبَيْدُ اللّهِ بْنِ زِيادٍ اءَصْحابَهُ إِلي قِتالِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام ، فَاءَتَّبَعُوهُ، وَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَاءَطاعُوهُ، وَاشْتَري مِنْ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ وَدَعاهُ إِلي وَلا يَةِ الْحَرْبِ فَلَبّاهُ. وَخَرَجَ لِقِتالِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام في اءَرْبَعَةِ آلافِ فارِسٍ، وَاءَتْبَعَهُ ابْنُ زِيادٍ بِالْعَساكِرِ لَعَنَهُمُ اللّهُ، حَتّي تَكامَلَتْ عِنْدَهُ إِلي سِتِّ لَيالٍ خَلَوْنَ مِنَ الْمُحَرَّمِ عِشْرُونَ اءَلْفَ فارِسٍ. فَضَيَّقُوا عَلَي الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَتّي نالَ مِنْهُ الْعَطَشُ وَمِنْ اءَصْحابِهِ. راوي گويد: عبيداللّه زبان به دعوت اصحاب خويش برگشود كه با نور چشم رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله ، ستيزند وخون آن مظلوم را بريزند. آن بدنهادان نيز متابعت كردند و حلقه فرمانش در گوش نهادند و آن شيطان مردود از قوم خود طلب نمود كه در طاعتش در آيند و زنگ غبار از خاطر بزدايند. آن بي دينان نيز انگشت اطاعت بر ديده نهادند و سر به فرمانش دادند و آن زيانكار از عمر تبهكار، آخرت را به دنياي خود خريدار شد. آن غَدّار نابكار هم دين به دنيا فروخت و فرمان ايالت ري را بياندوخت خواستش كه امير لشكر كند و عهد خدا و رسول صلّي اللّه عليه و آله را بشكند، عمر سعد نيز لبيّكي بگفت و كفر باطني را نتوانست نهفت . با چهار هزار لشكر خونخوار از كوفه بيرون آمد و جنگ فرزند سيّد ابرار و نور ديده حيدر كرّار را مصمّم گرديد. پس از آن ، عبيداللّه بن زياد لشكر پس از لشكر به دنبال آن بدبنياد روانه نمود تا آنكه در روز ششم محرّم الحرام بيست هزار سواره لشكر بي دين بد آئين در كربلا جمع آمدند و كار را بر حسين مظلوم عليه السّلام تنگ گرفتندتا به حدّي كه تشنگي بر خود و اصحابش استيلا يافت .
متن عربي : فَقامَ عليه السّلام وَاءَتَّكي عَلي قائِمِ سَيْفِهِ وَنادي بِاءَعْلي صَوْتِهِ، فَقالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْرِفُونَني ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ، اءَنْتَ ابْنُ رَسُولِ اللّهِ وَسِبْطِهِ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ جَدّي رَسُولُ اللّهِ صلّي اللّه عليه و آله ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ اءُمّي فاطِمَةَ بِنْتُ مُحَمَّدٍ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ اءَبي عَلِيَ بْنَ اءَبي طالِبٍ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ جَدَّتي خَديجَةَ بِنْتَ خُوَيْلِدٍ اءَوَّلُ نِساءِ هذِهِ الاُْمَّةِ إِسْلاما؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ.
شرح کامل واقعه عاشورا از مقتل لهوف قسمت اول درادامه مطلب
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد

مقتل لهوف معتبرترین و دقیق تری مقتل در دسترس است. این مقتل از دو مسلک تشیکل شده که مسلک اول درباره وقایع روزهای پیش از عاشورا و مسلک دوم درباره روز عاشورا است. متن مسلک دوم به این شرح است:
قالَ الرّاوي : وَنَدَبَ عُبَيْدُ اللّهِ بْنِ زِيادٍ اءَصْحابَهُ إِلي قِتالِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام ، فَاءَتَّبَعُوهُ، وَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَاءَطاعُوهُ، وَاشْتَري مِنْ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ وَدَعاهُ إِلي وَلا يَةِ الْحَرْبِ فَلَبّاهُ. وَخَرَجَ لِقِتالِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام في اءَرْبَعَةِ آلافِ فارِسٍ، وَاءَتْبَعَهُ ابْنُ زِيادٍ بِالْعَساكِرِ لَعَنَهُمُ اللّهُ، حَتّي تَكامَلَتْ عِنْدَهُ إِلي سِتِّ لَيالٍ خَلَوْنَ مِنَ الْمُحَرَّمِ عِشْرُونَ اءَلْفَ فارِسٍ. فَضَيَّقُوا عَلَي الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَتّي نالَ مِنْهُ الْعَطَشُ وَمِنْ اءَصْحابِهِ. راوي گويد: عبيداللّه زبان به دعوت اصحاب خويش برگشود كه با نور چشم رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله ، ستيزند وخون آن مظلوم را بريزند. آن بدنهادان نيز متابعت كردند و حلقه فرمانش در گوش نهادند و آن شيطان مردود از قوم خود طلب نمود كه در طاعتش در آيند و زنگ غبار از خاطر بزدايند. آن بي دينان نيز انگشت اطاعت بر ديده نهادند و سر به فرمانش دادند و آن زيانكار از عمر تبهكار، آخرت را به دنياي خود خريدار شد. آن غَدّار نابكار هم دين به دنيا فروخت و فرمان ايالت ري را بياندوخت خواستش كه امير لشكر كند و عهد خدا و رسول صلّي اللّه عليه و آله را بشكند، عمر سعد نيز لبيّكي بگفت و كفر باطني را نتوانست نهفت . با چهار هزار لشكر خونخوار از كوفه بيرون آمد و جنگ فرزند سيّد ابرار و نور ديده حيدر كرّار را مصمّم گرديد. پس از آن ، عبيداللّه بن زياد لشكر پس از لشكر به دنبال آن بدبنياد روانه نمود تا آنكه در روز ششم محرّم الحرام بيست هزار سواره لشكر بي دين بد آئين در كربلا جمع آمدند و كار را بر حسين مظلوم عليه السّلام تنگ گرفتندتا به حدّي كه تشنگي بر خود و اصحابش استيلا يافت .
متن عربي : فَقامَ عليه السّلام وَاءَتَّكي عَلي قائِمِ سَيْفِهِ وَنادي بِاءَعْلي صَوْتِهِ، فَقالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْرِفُونَني ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ، اءَنْتَ ابْنُ رَسُولِ اللّهِ وَسِبْطِهِ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ جَدّي رَسُولُ اللّهِ صلّي اللّه عليه و آله ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ اءُمّي فاطِمَةَ بِنْتُ مُحَمَّدٍ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ اءَبي عَلِيَ بْنَ اءَبي طالِبٍ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ جَدَّتي خَديجَةَ بِنْتَ خُوَيْلِدٍ اءَوَّلُ نِساءِ هذِهِ الاُْمَّةِ إِسْلاما؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ.
شرح کامل واقعه عاشورا از مقتل لهوف قسمت دوم درادامه مطلب
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد

مقتل لهوف معتبرترین و دقیق تری مقتل در دسترس است. این مقتل از دو مسلک تشیکل شده که مسلک اول درباره وقایع روزهای پیش از عاشورا و مسلک دوم درباره روز عاشورا است. متن مسلک دوم به این شرح است:
قالَ الرّاوي : وَنَدَبَ عُبَيْدُ اللّهِ بْنِ زِيادٍ اءَصْحابَهُ إِلي قِتالِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام ، فَاءَتَّبَعُوهُ، وَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَاءَطاعُوهُ، وَاشْتَري مِنْ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ وَدَعاهُ إِلي وَلا يَةِ الْحَرْبِ فَلَبّاهُ. وَخَرَجَ لِقِتالِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام في اءَرْبَعَةِ آلافِ فارِسٍ، وَاءَتْبَعَهُ ابْنُ زِيادٍ بِالْعَساكِرِ لَعَنَهُمُ اللّهُ، حَتّي تَكامَلَتْ عِنْدَهُ إِلي سِتِّ لَيالٍ خَلَوْنَ مِنَ الْمُحَرَّمِ عِشْرُونَ اءَلْفَ فارِسٍ. فَضَيَّقُوا عَلَي الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَتّي نالَ مِنْهُ الْعَطَشُ وَمِنْ اءَصْحابِهِ. راوي گويد: عبيداللّه زبان به دعوت اصحاب خويش برگشود كه با نور چشم رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله ، ستيزند وخون آن مظلوم را بريزند. آن بدنهادان نيز متابعت كردند و حلقه فرمانش در گوش نهادند و آن شيطان مردود از قوم خود طلب نمود كه در طاعتش در آيند و زنگ غبار از خاطر بزدايند. آن بي دينان نيز انگشت اطاعت بر ديده نهادند و سر به فرمانش دادند و آن زيانكار از عمر تبهكار، آخرت را به دنياي خود خريدار شد. آن غَدّار نابكار هم دين به دنيا فروخت و فرمان ايالت ري را بياندوخت خواستش كه امير لشكر كند و عهد خدا و رسول صلّي اللّه عليه و آله را بشكند، عمر سعد نيز لبيّكي بگفت و كفر باطني را نتوانست نهفت . با چهار هزار لشكر خونخوار از كوفه بيرون آمد و جنگ فرزند سيّد ابرار و نور ديده حيدر كرّار را مصمّم گرديد. پس از آن ، عبيداللّه بن زياد لشكر پس از لشكر به دنبال آن بدبنياد روانه نمود تا آنكه در روز ششم محرّم الحرام بيست هزار سواره لشكر بي دين بد آئين در كربلا جمع آمدند و كار را بر حسين مظلوم عليه السّلام تنگ گرفتندتا به حدّي كه تشنگي بر خود و اصحابش استيلا يافت .
متن عربي : فَقامَ عليه السّلام وَاءَتَّكي عَلي قائِمِ سَيْفِهِ وَنادي بِاءَعْلي صَوْتِهِ، فَقالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْرِفُونَني ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ، اءَنْتَ ابْنُ رَسُولِ اللّهِ وَسِبْطِهِ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ جَدّي رَسُولُ اللّهِ صلّي اللّه عليه و آله ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ اءُمّي فاطِمَةَ بِنْتُ مُحَمَّدٍ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ اءَبي عَلِيَ بْنَ اءَبي طالِبٍ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ جَدَّتي خَديجَةَ بِنْتَ خُوَيْلِدٍ اءَوَّلُ نِساءِ هذِهِ الاُْمَّةِ إِسْلاما؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ.
شرح کامل واقعه عاشورا از مقتل لهوف قسمت سوم درادامه مطلب
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد

مقتل لهوف معتبرترین و دقیق تری مقتل در دسترس است. این مقتل از دو مسلک تشیکل شده که مسلک اول درباره وقایع روزهای پیش از عاشورا و مسلک دوم درباره روز عاشورا است. متن مسلک دوم به این شرح است:
قالَ الرّاوي : وَنَدَبَ عُبَيْدُ اللّهِ بْنِ زِيادٍ اءَصْحابَهُ إِلي قِتالِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام ، فَاءَتَّبَعُوهُ، وَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَاءَطاعُوهُ، وَاشْتَري مِنْ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ وَدَعاهُ إِلي وَلا يَةِ الْحَرْبِ فَلَبّاهُ. وَخَرَجَ لِقِتالِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام في اءَرْبَعَةِ آلافِ فارِسٍ، وَاءَتْبَعَهُ ابْنُ زِيادٍ بِالْعَساكِرِ لَعَنَهُمُ اللّهُ، حَتّي تَكامَلَتْ عِنْدَهُ إِلي سِتِّ لَيالٍ خَلَوْنَ مِنَ الْمُحَرَّمِ عِشْرُونَ اءَلْفَ فارِسٍ. فَضَيَّقُوا عَلَي الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَتّي نالَ مِنْهُ الْعَطَشُ وَمِنْ اءَصْحابِهِ. راوي گويد: عبيداللّه زبان به دعوت اصحاب خويش برگشود كه با نور چشم رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله ، ستيزند وخون آن مظلوم را بريزند. آن بدنهادان نيز متابعت كردند و حلقه فرمانش در گوش نهادند و آن شيطان مردود از قوم خود طلب نمود كه در طاعتش در آيند و زنگ غبار از خاطر بزدايند. آن بي دينان نيز انگشت اطاعت بر ديده نهادند و سر به فرمانش دادند و آن زيانكار از عمر تبهكار، آخرت را به دنياي خود خريدار شد. آن غَدّار نابكار هم دين به دنيا فروخت و فرمان ايالت ري را بياندوخت خواستش كه امير لشكر كند و عهد خدا و رسول صلّي اللّه عليه و آله را بشكند، عمر سعد نيز لبيّكي بگفت و كفر باطني را نتوانست نهفت . با چهار هزار لشكر خونخوار از كوفه بيرون آمد و جنگ فرزند سيّد ابرار و نور ديده حيدر كرّار را مصمّم گرديد. پس از آن ، عبيداللّه بن زياد لشكر پس از لشكر به دنبال آن بدبنياد روانه نمود تا آنكه در روز ششم محرّم الحرام بيست هزار سواره لشكر بي دين بد آئين در كربلا جمع آمدند و كار را بر حسين مظلوم عليه السّلام تنگ گرفتندتا به حدّي كه تشنگي بر خود و اصحابش استيلا يافت .
متن عربي : فَقامَ عليه السّلام وَاءَتَّكي عَلي قائِمِ سَيْفِهِ وَنادي بِاءَعْلي صَوْتِهِ، فَقالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْرِفُونَني ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ، اءَنْتَ ابْنُ رَسُولِ اللّهِ وَسِبْطِهِ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ جَدّي رَسُولُ اللّهِ صلّي اللّه عليه و آله ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ اءُمّي فاطِمَةَ بِنْتُ مُحَمَّدٍ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ اءَبي عَلِيَ بْنَ اءَبي طالِبٍ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ جَدَّتي خَديجَةَ بِنْتَ خُوَيْلِدٍ اءَوَّلُ نِساءِ هذِهِ الاُْمَّةِ إِسْلاما؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ.
شرح کامل واقعه عاشورا از مقتل لهوف قسمت چهارم درادامه مطلب
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد

مقتل لهوف معتبرترین و دقیق تری مقتل در دسترس است. این مقتل از دو مسلک تشیکل شده که مسلک اول درباره وقایع روزهای پیش از عاشورا و مسلک دوم درباره روز عاشورا است. متن مسلک دوم به این شرح است:
قالَ الرّاوي : وَنَدَبَ عُبَيْدُ اللّهِ بْنِ زِيادٍ اءَصْحابَهُ إِلي قِتالِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام ، فَاءَتَّبَعُوهُ، وَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَاءَطاعُوهُ، وَاشْتَري مِنْ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ وَدَعاهُ إِلي وَلا يَةِ الْحَرْبِ فَلَبّاهُ. وَخَرَجَ لِقِتالِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام في اءَرْبَعَةِ آلافِ فارِسٍ، وَاءَتْبَعَهُ ابْنُ زِيادٍ بِالْعَساكِرِ لَعَنَهُمُ اللّهُ، حَتّي تَكامَلَتْ عِنْدَهُ إِلي سِتِّ لَيالٍ خَلَوْنَ مِنَ الْمُحَرَّمِ عِشْرُونَ اءَلْفَ فارِسٍ. فَضَيَّقُوا عَلَي الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَتّي نالَ مِنْهُ الْعَطَشُ وَمِنْ اءَصْحابِهِ. راوي گويد: عبيداللّه زبان به دعوت اصحاب خويش برگشود كه با نور چشم رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله ، ستيزند وخون آن مظلوم را بريزند. آن بدنهادان نيز متابعت كردند و حلقه فرمانش در گوش نهادند و آن شيطان مردود از قوم خود طلب نمود كه در طاعتش در آيند و زنگ غبار از خاطر بزدايند. آن بي دينان نيز انگشت اطاعت بر ديده نهادند و سر به فرمانش دادند و آن زيانكار از عمر تبهكار، آخرت را به دنياي خود خريدار شد. آن غَدّار نابكار هم دين به دنيا فروخت و فرمان ايالت ري را بياندوخت خواستش كه امير لشكر كند و عهد خدا و رسول صلّي اللّه عليه و آله را بشكند، عمر سعد نيز لبيّكي بگفت و كفر باطني را نتوانست نهفت . با چهار هزار لشكر خونخوار از كوفه بيرون آمد و جنگ فرزند سيّد ابرار و نور ديده حيدر كرّار را مصمّم گرديد. پس از آن ، عبيداللّه بن زياد لشكر پس از لشكر به دنبال آن بدبنياد روانه نمود تا آنكه در روز ششم محرّم الحرام بيست هزار سواره لشكر بي دين بد آئين در كربلا جمع آمدند و كار را بر حسين مظلوم عليه السّلام تنگ گرفتندتا به حدّي كه تشنگي بر خود و اصحابش استيلا يافت .
متن عربي : فَقامَ عليه السّلام وَاءَتَّكي عَلي قائِمِ سَيْفِهِ وَنادي بِاءَعْلي صَوْتِهِ، فَقالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْرِفُونَني ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ، اءَنْتَ ابْنُ رَسُولِ اللّهِ وَسِبْطِهِ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ جَدّي رَسُولُ اللّهِ صلّي اللّه عليه و آله ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ اءُمّي فاطِمَةَ بِنْتُ مُحَمَّدٍ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ اءَبي عَلِيَ بْنَ اءَبي طالِبٍ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ جَدَّتي خَديجَةَ بِنْتَ خُوَيْلِدٍ اءَوَّلُ نِساءِ هذِهِ الاُْمَّةِ إِسْلاما؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. ترجمه : نخستين سخنراني امام عليه السلام در كربلا پس از آن ، امام مظلوم برپاخاست و تكيه بر قائمه شمشير خود نمود و به آواز بلند اين كلمات را ادا فرمود: اي مردم ! شما را به خدا سوگند مي دهم ، آيا مرا مي شناسيد و عارف به حق من هستيد؟ در جواب آن جناب همگي گفتند: بلي تو را مي شناسيم ، تويي فرزند رسول صلّي اللّه عليه و آله و قرة عين البتول كه دختر پيغمبر است . پس تويي سِبْط آن جناب . امام حسين عليه السّلام فرمود: شما را به خدا سوگند كه آيا مي دانيد كه جدّ بزرگوار من رسولِ پروردگار عالميان است ؟ گفتند: خدا شاهد است كه مي دانيم ! امام عليه السّلام فرمود: شما را به خدا سوگند، آيا مي دانيد كه جدّه من خديجه بنت خُوَيْلد است و او اوّل زني بود در اين اُمّت كه اسلام را اختيار و تصديق احمد مختار صلّي اللّه عليه و آله نمود؟ گفتند: خدايا تو گواهي كه مي دانيم ! امام عليه السّلام فرمود: شما را به خدا سوگند كه آيا مي دانيد كه حمزه سيدالشهداء عموي پدرم علي بن ابي طالب عليه السّلام است؟ گفتند: خدايا شاهدي كه اين را هم مي دانيم !
متن عربي : قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ حَمْزَةَ سَيِّدَ الشُّهَداءِ عَمُّ اءَبي ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ جَعْفَرَ الطَّيّارَ فِي الْجَنَّةِ عَمّي ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ هذا سَيْفُ رَسُولِ اللّهِ صلّي اللّه عليه و آله اءَنَا مُتَقَلِّدُهُ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ هذِهِ عِمامَةُ رَسُولِ اللّهِ صلّي اللّه عليه و آله اءَنَا لابِسُها؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (اءُنْشُدُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّ عَلِيّا عليه السّلام كانَ اءَوَّلُ النّاسِ إِسْلاما واءَعْلَمَهُمْ عِلْما وَاءَعْظَمَهُمْ حِلْما وَاءَنَّهُ وَلِيُّ كُلُّ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ؟(. قالُوا: اءَللّهُمَّ نَعَمْ. قالَ: (فَبِمَ تَسْتَحِلُّونَ دَمي وَاءَبي صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ الذّائِدُ عَنِ الْحَوْضِ، يَذُودُ عَنْهُ رِجالا كَما يُذادُ الْبَعيرُ الصّادِرُ عَلَي الْماءِ، وَلِواءُ الْحَمْدِ بِيَدِ اءَبي يَوْمَ الْقِيامَةِ؟!!
شرح کامل واقعه عاشورا از مقتل لهوف قسمت پنجم درادامه مطلب
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
بذار سلام رو با سلامی كه امام زمان(عج)امروز داده عرض كنیم،هرچه بادا باد،به ما ربطی نداره،میگیم آقامون این طور برامون ترسیم كرده.
أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ
این شب و روزها روضه های سنگینی خونده میشه،بعضی ها طاقت ندارن بشنوند،اما بعضی روضه ها رو خود خدا خونده،این روضه از طرف خداست،جبرئیل حامل این روضه است،داره برای آدم ابوالبشر علیه السلام روضه میخونه،وقتی رسید،گفت:آدم این طور كه من میگم بگو خدا توبه ات رو قبول میكنه، یا حمید بحقّ محمّد، یا عالی بحقّ علی، یا فاطر بحقّ فاطمه، یا محسن بحقّ الحسن،همه رو آدم بعد جبرئیل داره میگه،تا رسید به این اسم،بگو:یا قدیم الاحسان بحقّ الحسین،گفت جبرئیل این آخری چه اسمی بود،دلم رو زیر و رو كرد ،گفت:برات میگم،دلیلشم میگم،این فرزند پیامبر آخرالزمانه،با لب تشنه میكشنش،صدا زد آدم روضه ات بی دلیل نیست،برای اون آقایی گریه میكنی،كه با لب تشنه،زبانم لال،مثل گوسفند،من نمیگم،جبرئیل داره میگه،امام رضا علیه السلام هم این طور روضه خونده،بابا رئوف تر از امام رضا علیه السلام مگه،سراغ داری؟اما رضا میگه: یَا ابْنَ شَبِیبٍ: إِنْ كُنْتَ بَاكِیاً لِشَیْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ( علیه السَّلام (،عین این عبارت رو،زبونم لال دیگه نگم،عین این عبارت رو امام رضا علیه السلام میگه،ابن شبیب گریه كن،برا اون آقا،بابا زین العابدین علیه السلام سی و پنج سال بعد،هر موقع از بازار قصاب ها رد میشد،نگاه میكرد یه گوسفندی رو دارند ضبح میكنند،میگفت:آب بهش دادید یانه،میگفت:آقاجان این چه سئوالیه،دین ما اینطور به ما یاد داده،میدیدند سر به دیوار گذاشته،داره،های های گریه میكنه،میگه ای تشنه لب حسین.... تازه داری رنگ و بوی عاشورا پیدا میكنی،كسی عاشورا تو مجلس حسین علیه السلام میاد،تماشاچی نباشه،تماشاچی فقط امروز دور گودال بودند،یه عده تماشا میكردند،زینب كبری اولین حرفی كه زد،به عمر سعد ملعون،فرمود :نانجیب ایستادی داری نگاه میكنی،دارن داداشم رو میكشند.
سینه مرا به وسعت هفت آسمان بده
اشكی برای گریه ی غم بی امان بده
دور سرت شلوغ ترین جای كربلاست
الان هم كربلا بری غوغاست،مردم اونجا می ایستند،نماز میخونند،اما این شلوغی برای چیز دیگه ای بود،از هم می خواستند سبقت بگیرند،به جایزه برسند،اما هیچكی جرأت نكرد،هركی می اومد نزدیك میشد،اربابتون یه نگاه بهش میكرد،همه بدنش به لرزه می افتاد،شمشیر می انداخت و می رفت، فقط دوتا ملعون موندند،لذا برا همینه،بعضی ها به نام سنان بن انس ملعون،بعضی ها به نام شمر ملعون نوشتند،این دوتا باقی موندند،اما تاریخ میگه،سنان هم جرأت نكرد،خود شمر حرومزاده رفت،رحمت الله واسعه است حسین،حتی از این ناجیب هم می خواد دستگیری كنه،یه لحظه آقا دید سینه اش سنگین شد،چشماش رو باز كرد،ابی عبدالله،گفت:می دونی كجا نشستی،نانجیب گفت:می دونم،گفت:اسمت چیه،خود ملعونش رو معرفی كرد،ابی عبدالله فرمود:من كی هستم،گفت:تو حسین پسر علی و فاطمه،نوی پیغمبر.گفت: من رو میشناسی اومدی سر از بدنم برداری،گفت:خوب می شناسمت،اما دنبال جایزه یزیدم.آقا فرمود:بلند شو ،صرف نظر كن،من یه كاری میكنم،دعا میكنم،واسطه میشم،خدا از سر تقصیرت بگذره،به اینجا كه میرسی هرچی آلوده هم باشی ،میگی قربون این ارباب برم،از شمر هم میخواد دستگیری كنه،از من نمی كنه!؟چقدر آدم باید بی سعادت باشه،چقدر باید اهل شقاوت باشه،چقدر شكمش از مال حرام پر شده باشه،كه به اینجا برسه،جوون ها موظب لقمه ی غذایی كه میخورید باشید،آقا فرمود:من كاری میكنم،كنار حوض كوثر بابام رو ببینی،گفت:من این همه راه اومدم كارت رو تموم كنم،فرمود:اگه قصدت اینه،یه جرعه آب به لبهام برسون،یه زخم زبونی زد،گفت: مگه نمی گی،بابات ساقی كوثره،برو از دست بابات سیراب شو.بعضی ها امروز می اومدن،مشك های پر از آب رو سر باز میكردند،دور و بر گودال این آب ها رو روی زمین میریختند،
دور سرت شلوغ ترین جای كربلاست
از خون وضو گرفته بیام و اذان بده
از بس كه بال و پر زدم از حال رفته ام
چه روزی رو زینب پشت سر گذاشته،گاهی كنار بدن قاسم بوده،گاهی كنار بدن علی اكبر بوده،همش امروز دویده زینب،گاهی بچه ها رو جمع و جور كرده،
از بس كه بال و پر زدم از حال رفته ام
حالا مرا كنار خودت آشیان بده
اگه دستور خود حسین نبود،زینب نمی گذاشت،زینب ایستاده ،هركی می خواد بیاد سمت گودال فریاد می زنه،تا من زنده ام نمی ذارم،خیلی ها رو زینب برگردوند،یه وقت دید صدای حسین داره میاد،زینب دلم رو شكوندی برگرد،میون این همه بی حیا چرا ایستادی؟ برگرد.برگرد
ای نفس مطمئنه بر بال ارجعی
قبل از عروج سرخ به زینب زمان بده
از اینجا دیگه مرد می خواد پای روضه بشینه،گفت:
اینان برای گیسوی تو چنگ می كشند
داداش اینها پی غنیمت اومدند.
آخر هر آنچه هست به شمر و سنان بده
چشمش گرفته است بیا تا نگشته دیر
انگشترت در آور و به این ساربان بده
با زجر تا كه از تن زخمت نبرده اند
پیراهنت به این و امان به آن بده
از زیر تیر و نیزه و شمشیر و سنگ ها
مردم عزیز فاطمه خود را نشان بده
افتاده زیر چكمه اگر زنده ای هنوز
پا بر زمین مكوب نه دستی تكان بده
در زیر پای اسب سواران چگونه ای
اول بگیر جان مرا بعد جان بده
مرحوم ابن مقرم تو مقتلش آورده:وقتی این اسب ها رو نعل تازه زدند،ببین مردم چقدر بدبخت شده بودند،از روی بدن ابی عبدالله تاختند،هر كدوم از این اسب ها به هر شهری كه می رفتند،نعل ها رو میكندند،برا تبرك در خون ها می زدند،ایشون می فرمایند بعد از این رسم شد، الانم شاید دیده باشی نعل هایی رو درست می كنند،آویزان می كنند،میگن خوشبختی میآره،ببین تا كجا كشیده شده غربت امام حسین علیه السلام،نعل اسب رو تبرك می بردند،هر كاری كرد این نانجیب دید خنجر كاری نیست،ابی عبدالله فرمود:بیهوده داری زحمت میكشی،این محل بوسه جدم رسول خداست،این محل بوسه ی بابام علی است،این محل بوسه ی مادرم زهراست،این محل بوسه ی زینبه،خود حسین راهش رو نشون داد،روایت نوشته دوازده ضربه زد،وای وای...هر یه بار ضربه،حسین میگه الله اكبر.
هر ضربه با شمارش الله اكبرت
این هشتمی است یا نهمی وای من سرت
حسین......
چه روزی است امروز ،هم حسین الله اكبر میگه،هم نانجیب تا سر رو به نیزه زد،هم خودش گفت:الله اكبر،هم هر كی دور و برش ایستاده بود. حسین......
منبع: كتاب گودال سرخ
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
متن روضه شهادت امام حسین (ع) - چنان اسفند می سوزد به صحرا ریگ ها فردا - حاج میثم مطیعی
چنان اسفند می سوزد به صحرا ریگ ها فردا
چه خواهد شد مگر در سرزمین کربلا فردا
تمام دشت را زینب به خون آغشته می بیند
مگر باران خون می بارد از عرش خدا فردا
برادر دل گواهی می دهد امشب شب قدر است
اگر امشب شب قدر است، قرآن ها چرا فردا...
همه در جامه احرام دست از خویشتن شستند
شگفتا عید قربان است گویا در منا فردا
ببین شش ماهه ات بی تاب در گهواره می گرید
علی از تشنگی جان می دهد امروز یا فردا
ببوسم کاش دست و پای اکبر را و قاسم را
همانانی که می افتند زیر دست و پا فردا
برادر وقت جان افشانی عباس نزدیک است
قیامت می شود وقتی بگوید یا اخا فردا
برادر خوب می خواهم ببینم روی ماهت را
که می ترسم فراموشت کنم بر نیزه ها فردا
آخه روی نیزه ها قیافه به هم ریخته بود، صورت و شمایل به هم ریخته بود؛ یه نکته بگم.....
چراغ چشم هایش زیر نعل اسب ها می سوخت
حسین.....
به مادر گفته بودم تا قیامت با تو می مانم
تمام هستی من، می روی بی من کجا فردا
سید بن طاووس نوشته: شب عاشورا شاید نزدیک غروب آقا اندکی خوابش برد، زینب کنار برادر نشسته، فرمود: زینب جان، الان خواب پیغمبر و بابا و فاطمه زهرا و حسن مجتبی رو دیدم، چیزی نمونده بیای پیش ما، وقتی زینب شنید: شروع کرد به صورت لطمه زدن، فریاد زد، گریه کرد، امام حسین فرمود: آرام باش خواهرم، فردا یه وقت زینب صدا زد: صبر کن عزیز دلم، شب شد، همه رو جمع کرد، حمد خدا کرد، اما بعد، یاران و یارانی بهتر ازشما نمی شناسم، بهتر از اهل بیت خودم سراغ ندارم، خدا به همتون خیر بده، شب شده اگه برید آبروتون نمیره، کسی شما رو نمبینه، همتون برید از اینجا، اینا فقط منو میخوان، منو با اینا تنها بزارید، اینا منتظراً من برم میدان، نعل تازه زدن، نیزه هاشون تیز کردن، تیر سه شعبه آوردن، اینا فقط منو منو میخوان، روز عاشورا هر کس با هرچی داشت زدی یکی با شمشیر، یکی با نیزه، یکی با تیر سه شعبه، بعضی ها با سنگ میزدن، اونا هم که چیزی نداشتن با لگد میزدن نا نجیب ها از هم سبقت می گرفتن..... امام حسین یه لحظه احساس کرد سینه اش سنگین شد،چشماش رو باز كرد، گفت:می دونی كجا نشستی، نانجیب گفت:می دونم، گفت:اسمت چیه، خود ملعونش رو معرفی كرد، ابی عبدالله فرمود: من كی هستم، گفت:تو حسین پسر علی و فاطمه، نوه ی پیغمبری، گفت: من رو میشناسی اومدی سر از بدنم جدا کنی، گفت: خوب می شناسمت، اما دنبال جایزه یزیدم. آقا فرمود:بلند شو، صرف نظر كن، من، دعا میكنم، واسطه میشم، خدا از سر تقصیرت بگذره، قربون این ارباب برم، از شمر هم میخواد دستگیری كنه، آقا فرمود: من كاری میكنم، كنار حوض كوثر بابام رو ببینی، گفت:من این همه راه اومدم كارت رو تموم كنم، فرمود:اگه قصدت اینه، یه جرعه آب به لبهام برسون، یه زخم زبونی زد، گفت: مگه نمی گی، بابات ساقی كوثره، برو از دست بابات سیراب شو.....
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
شب عاشورا
نزديك شب عاشورا، امام حسين عليه السلام ياران خود را به گرد خود آورد، امام سجاد عليه السلام مىفرمايد: من با اينكه بيمار بودم، نزديك شدم ببينم پدرم به آنان چه مىگويد، شنيدم رو به اصحاب كرد و پس از حمد و ثنا فرمود:
«اما بعد و انى لا اعلم اصحابا اوفى ولا خيرا من اصحابى و لا اهل بيت ابر ولا اوصل من اهل بيتى فجزا كم الله عنى خيرا ... ».
برادران و پسران و برادر زادگان و پسران عبدالله بن جعفر و زينب عليها السلام به پيش آمدند و گفتند: براى چه اين كار را بكنيم؟ براى اينكه بعد از تو زنده بمانيم؟ هرگز، خداوند آن روز را براى ما پيش نياورد.
حضرت عباس عليه السلام به عنوان نخستين نفر سخنانى به اين مضمون گفت، و بعد از او ديگران نيز چنين گفتند.
امام حسين عليه السلام به پسران عقيل رو كرد و فرمود:«اى پسران عقيل! كشته شدن مسلم عليه السلام بس است، پس شما برويد، من اجازه رفتن به شما دادم».
آنها عرض كردند: «سبحان الله!» آنگاه مردم درباره ما چه مىگويند، ما بزرگ و آقا و عموى خود را كه بهترين عموهايمان بود به خود واگذاريم و يك تير باهم نينداختيم و يك نيزه و شمشير به كار نبرديم، و ندانيم كه به سرشان چه آمد؟ نه هرگز ما چنين كارى نخواهيم كرد، بلكه ما جان و مال و زن و فرزند خود را فداى تو مىسازيم، و در ركاب تو مىجنگيم تا به هر جا رفتى ما نيز همراه تو باشيم.
«فقبح الله العيش بعدك».
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
اين شام عاشورابود
اين شام عاشورابود***دركربلا غوغابود
شام وداع آخرِ***آن نوگل زهرابود
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امشب چراغِ خيمۀ***سلطان دين باشد خموش
امشب صداي زمزمه***ازكربلا آيد بگوش
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امشب بدورِ خيمۀ***سلطان دوران وزمان
باخواندن ذكرودعا***عباس باشدپاسبان
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امشب نمايشگاه شد***دشت ودياركربلا
اصحاب وياران حسين***درامتحان وابتلا
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
قومي درآن دشت بلا***ياري زقرآن ميكنند
قومي بدنيا مبتلا***درراه عصيان ميروند
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
يك گوشۀ صحرابود***ذكروركوع وهم دعا
آن گوشۀ ديگربود***مشروب وآوازوغنا
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
يك گوشه ياران حسين***درخيمه ها اندرنماز
آن گوشه ياران يزيد***درمستي وآوازوساز
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
تاريك شدچون خيمه ها***گفت آن امام انس وجان
هركس كه ميخواهدرود***آزادهست ودرامان
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
هركس بماندميشود***فرداشهيدراه دين
فردانمي ماندكس از***مردان مادراين زمين
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
جمعي برفتند آن زمان***ازگوشه هاي خيمه ها
جمعي دگرثابت قدم***ازياوران باوفا
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
چون ديدهفتاد دوتن***ازياورانش مانده اند
درراه ياري حسين***ازاين جهان دل كنده اند
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
گفتا بآنان شاه دين***صدآفرين صدمرحبا
بينيدياران جاي خود***اندربهشت باصفا
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
آنان شدند آن نيمه شب***اندرمناجات ودعا
بشنو صداي خواندنِ***قرآن زدشت كربلا
اندرشب عاشورگفت***باخواهرش سلطان دين
اي جان خواهر صبركن***صبراست از ايمان ويقين
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
اي جان خواهرميشوم ***فردادراين دشت بلا
من كشته ازتيغ وسنان***توهم اسيراشقيا
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
گفتا حسين باخواهرش***برسروران سرورتويي
اين راه باشدناتمام***ازبعدمن رهبرتويي
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
آن شب دمي سلطان دين***وقت سحرخوابش ربود
خوابي بديدآنهم چه خواب***يك خواب وحشتناك بود
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
گرگان خون خواري بديد***برپيكرش افتاده اند
تيغ و سنين ونيزه ها***برپيكرش بنهاده اند
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
درعصرعاشوراچنين***شدباقري دركربلا
برپيكرش بنهاده شد***تيغ وسنان ونيزه ها
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
اي تشنه لب حسين حسين***اندرتعب حسين حسين
اي بي كفن حسين حسين***صدپاره تن حسين حسين
مولاي من حسين حسين***آقاي من حسين حسين
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله***حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله
اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي
دورازوطن حسين واي***اي درمحن حسين واي
حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي
امروزعاشورابود
امروزعاشورابود***دركربلاغوغابود
امروزحسين بن علي***دركربلا تنهابود
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروزروزغربت و***تنهايي سبط نبي است
امروزروزياريِ***فرزندزهراوعلي است
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروزهل من ناصرِ***سبط نبي آيدبگوش
امروزدشت كربلا***داردبسي جوش وخروش
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروزروزِ تشنگي***باشدبدشت كربلا
امروزروز قحطيِ***آب است اندر نينوا
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروزفريادوفغان***ازخيمه ها آيد بگوش
امروزاصغربا لبِ***تشنه است درجوش وخروش
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروزروزِ بي كسي***ازبهرِ آلِ مصطفا ست
امروز روزِ غربت و***تنهايي آلِ عبا ست
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروز روزِ آخرِ***ديدارِ زينب باحسين
امروز اندرخيمه ها***باشد بسي افغان وشين
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروز روزِ جنگ حق***با باطل وشيطان بود
امروز روزِ ياريِ***قرآن والرّحمن بود
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروزدشت كربلا***باشد دولشكردرمصاف
امروزهفتاد دوتن***گِردِ حسين اندرطواف
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروزعباس جوان***اندركنارِ نهرِ آب
شدهردودست ازتن جدا***دلها براي اوكباب
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروز اكبرميشود***دركربلافرقش دوتا
بافرق منشق ميرود***نزدعلي شيرخدا
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروزحلق نازكِ***اصغربريده ازجفا
امروز نوراني سرِ***شه رابريدند ازقفا
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروزاصغرگشته است***تيرسه پيكان راهدف
ازقتل اومحزون شده***زهراوشاه لوكشف
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروز روزِ آخرِ***ديدارِزينب باحسين
ازآن وداع آخرين***عالم شده درشوروشين
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروزنوراني سرِ***شاه شهيدان جهان
ازتن جدابرنيزه شد***اي واي فريادوفغان
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
اي باقري امروزچون***روزِقيامت گشته است
وحش وطيورو انس وجن***بي تاب وطاقت گشته است
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
امروزعاشورابود***دركربلا غوغابود
امروزحسين بن علي***دركربلاتنهابود
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
اي تشنه لب حسين حسين***اندرتعب حسين حسين
اي بي كفن حسين حسين***صدپاره تن حسين حسين
مولاي من حسين حسين***آقاي من حسين حسين
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله***حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله
اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي
دورازوطن حسين واي***اي درمحن حسين واي
حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي
سروده ای از باقری پور در رثای عاشورا
كل يوم عاشورا
كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا
ازلحظه اي كه خورشيد***بركربلادرخشيد
بجاي نورآنجا***اندوه وغصه پاشيد
كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا
ازلحظه اي كه خلقت***يافت اين زمين وعالم
شدخاك كربلا هم***باحزن وگريه توام
كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا
ازلحظه اي كه باخون***مخلوط كربلاشد
سرِحسين مظلوم***آنجازتن جداشد
خورشيدوخاك باهم***اندوه گشت وماتم
هرروزشدعاشورا***هرماه شدمحرم
كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا
پيغمبران چوهريك***نام حسين شنيدند
ازحزن وگريه وغم***هريك نشانه ديدند
كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا
ازآدم وسليمان***ايوب ونوح وموسي
آن حضرت خليل و***هودوذبيح وعيسي
هريك ازآن عزيزان***دركربلاگذشتند
دردفترحسيني***يك جمله اي نوشتند
كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا
نام حسين مظلوم***درهركجابيان شد
آثارحزن واندوه***برچهره ها عيان شد
كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا
آغشته گشت باخون***چون خاك كربلايش
نالان شده است ومحزون***جن وملك برايش
كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا
چون خاك كربلايش***مهرنمازماشد
افزون ثواب ماها***ازخاك كربلاشد
كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا
چون تربتش گذارند***درقبروبركفنها
آرامشي برايِ***ميّت شودمهيّا
كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا
اي باقري است هرروز***ازبهرماعاشورا
هرماه مامحرم***هرسرزمين كربلا
كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
«پرده آخر»
به مناسبت فرارسیدن ماه محرم و ایام عزاداری حضرت سیدالشهداء و شهدای کربلا، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR نماهنگ «پردهی آخر» را تهیه و منتشر کرد.
این نماهنگ از تصویرسازیهای نمادین واقعه عاشورا به همراه ذکر مصائب حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها در عصر عاشورا از زبان رهبر انقلاب اسلامی تشکیل شده است؛ آنجا که حضرت آیتالله خامنهای میفرمایند: «وقتى که زینب رسید آنجا جسد عزیزش را روى زمین گرم کربلا افتاده دید به جاى هرگونه عکسالعملى، به جاى هر گونه شکایتى رفت به طرف جسد عزیزش ابىعبداللَه خطاب به جدش پیغمبر صدایش بلند شد «یا رسولاللَه صلا علیک ملیک السماء هذا حسینک مرمل بالدماء مقطع الاعضاء» یعنى اى جد عزیزم، اى پیغمبر بزرگوار یک نگاهى به صحراى گرم کربلا بکن، این حسین توست که در میان خاک و خون مىغلتد و افتاده. بعد هم نقل مىکنند زینب دستها را زیر جسد حسینبنعلى کرد؛ صدایش بلند شد پروردگارا این قربانى را از ال محمد قبول بفرما. ۵ مهر ۶۴»

نماهنگ: «پرده آخر»
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
- کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 485.8 MB
- کیفیت متوسط و فرمت Mpeg و با حجم21.3 MB
- کیفیت پايين و فرمت Flv و با حجم 15.9 MB
- مناسب برای تلفن همراه و فرمت 3gp و با حجم 7.1 MB
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
ماجرای شهادت حضرت عباس به روایت رهبر انقلاب

این دو برادر شجاع و قوىپنجه، پشت به پشت هم در میدان جنگ جنگیدند. یکى امام حسین در سن نزدیک به شصت سالگى است، اما از لحاظ قدرت و شجاعت جزو نامآوران بىنظیر است. دیگرى هم برادر جوان سىوچند سالهاش اباالفضل العباس است، با آن خصوصیاتى که همه او را شناختهاند. این دو برادر، دوش به دوش هم، گاهى پشت به پشت هم، در وسط دریاى دشمن، صف لشکر را مىشکافند. براى اینکه خودشان را به آب فرات برسانند، بلکه بتوانند آبى بیاورند. در اثناى این جنگِ سخت است که ناگهان امام حسین احساس مىکند دشمن بین او و برادرش عباس فاصله انداخته است. در همین حیص و بیص است که اباالفضل به آب نزدیکتر شده و خودش را به لب آب مىرساند. آنطور که نقل مىکنند، او مشک آب را پر مىکند که براى خیمهها ببرد. در اینجا هر انسانى به خود حق مىدهد که یک مشت آب هم به لبهاى تشنهى خودش برساند؛ اما او در اینجا وفادارى خویش را نشان داد.
اباالفضل العباس وقتى که آب را برداشت، تا چشمش به آب افتاد، «فذکر عطش الحسین»؛ به یاد لبهاى تشنهى امام حسین، شاید به یاد فریادهاى العطش دختران و کودکان، شاید به یاد گریهى عطشناک علىاصغر افتاد و دلش نیامد که آب را بنوشد. آب را روى آب ریخت و بیرون آمد. در این بیرون آمدن است که آن حوادث رخ مىدهد و امام حسین علیهالسلام ناگهان صداى برادر را مىشنود که از وسط لشکر فریاد زد: «یا اخا ادرک اخاک».











گزیده دیدار: ماجرای شهادت حضرت عباس به روایت رهبر انقلاب
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
- کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 183.1 MB
- کیفیت متوسط و فرمت Mpeg و با حجم39.9 MB
- کیفیت پايين و فرمت Flv و با حجم 29.5 MB
- مناسب برای تلفن همراه و فرمت 3gp و با حجم 13.6 MB
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد

در حالی که ایران اسلامی عزادار است؛
به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، این بار اما دهه اول ماه محرم و برنامههای عزاداریاش با تغییرات مختلفی از راه رسیده است؛ تغییرات در ظاهر تعدادی از زنان و مردانی که حضورشان با ظاهری متفاوت در هیأتهای عزاداری و در ساعتهای قبل از نیمهشب در خیابانهای تهران بحثبرانگیز شده است.
ماجرا بیشتر به پسران و دخترانی برمیگردد که با نوع پوشش و آرایش صورت و سرشان خیلیها را متعجب کردهاند. حالا چند روزی است که عکسهایی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که پسرانی را نشان میدهد که موهایشان را تراشیده و روی آن «یاحسین» و « یا ابوالفضل » طراحی کردهاند و دخترانی که با آرایش و لباسهای ویژه ماه محرم به تماشای هیأتهای عزاداری در خیابانها آمدهاند.
حالا انتشار این عکسها در شبکههای اجتماعی مانند تلگرام آنقدر گسترده شده است که باعث واکنشهایی در میان بعضی مسئولان اتحادیهای شده است. اولین واکنش برمیگردد به «افسرالملوک یاسان»، رئیس اتحادیه آرایشگران زنانه تهران که گفته است آرایش ویژه محرم و تبلیغات آن بهطورکلی ممنوع است: «برای آرایشگاههای زیرمجموعه اتحادیه پیامکی مبنی بر پیگرد قانونی این نوع تبلیغات ارسال و آگهی آن نیز در روزنامهها درج شده است. همچنین بخشنامهای درباره این موضوع و پیگردهای قانونی آن برای آرایشگاهها ارسال شده است.»
«مصطفی آگاهی»، رئیس اتحادیه آرایشگران مردانه هم یکی دیگر از کسانی است که درباره تبلیغات آرایشگاهها برای آرایشهای مخصوص محرم واکنش نشان داده است.
او گفته است که آرایشگاهها به هیچ عنوان اجازه انجام تبلیغات در این زمینه را ندارند و به محض اطلاع از این موضوع آن واحد صنفی را پلمب خواهیم کرد: «بهزودی دراینباره اطلاعرسانی ویژه میکنیم و مصادیق آن را در سایت اتحادیه درج خواهیم کرد.»
آگاهی گفته که در اولین روز ماه محرم پیامک اطلاعرسانی درباره پیگرد قانونی این کار برای اعضا ارسال شده، گفته آنچه تحت عنوان آرایش یا مدل موی ویژه محرم در جامعه رایج شده، توهین به مذهب است و ما با آن مقابله میکنیم: «گاهی برخی از افراد درخواست آرایشهای خارج از عرفی را دارند که علاوه بر اینکه این آرایشها به هیچ عنوان در شأن و شخصیت اجتماعی یک فرد مذهبی نیست بلکه خارج از عرف جامعه هم است و متاسفانه بعضی از آرایشگاهها که معمولا هم فاقد پروانه کسب بوده و حتی در مکانهای مسکونی فعالیت میکنند، اقدام به اینگونه آرایشها مینمايند.»
رئیس اتحادیه آرایشگران مردانه مصادیق برخورد با آرایشهای خارج از عرف را اینطور اعلام کرده است: «تراشیدن مو با مضمون اسامی مقدس مانند «یا حسین(ع)» که بهتازگی در ایام محرم انجام میشود یکی از مواردی است که بهشدت با آن برخورد میشود. برداشتن ابرو، انجام خالکوبی، زدن رژلب و انجام تاتو از جمله مواردی است که در صورت مواجهشدن با آن در آرایشگاه مردانه، واحد صنفی متخلف حتما پلمب میشود. اینگونه اقدامات علاوه بر اینکه باعث جریحهدار شدن عفت عمومی در جامعه میشود با هیچگونه عرف اجتماعی نیز همخوانی ندارد و با هر اقدامی که نارضایتی مردم را به دنبال داشته باشد، برخورد خواهد شد.»
او گفته است: «در گذشته ٥ هزار واحد صنفی فاقد پروانه کسب در حال فعالیت بود که این رقم هم اکنون به يك هزار و ٩٠٠ واحد کاهش یافته و مابقی واحدهای صنفی هم در شرف اخذ پروانه کسب هستند.»
آرایشگاهها: ممنوعیتی به ما اعلام نشده است
روسای اتحادیههای آرایشگران مردانه و زنانه اما در حالی از ممنوعیت آرایشهای با مضمون محرم خبر دادهاند که تعدادی از آرایشگرهای تهران میگویند در اینباره نه پیامک و نه بخشنامهای برای آنها فرستاده شده و آنها چون در این روزها مشتری زیادی برای انجام این آرایشها دارند، این کار را انجام میدهند.
«امین» که آرایشگر یک آرایشگاه مردانه در محله ونک تهران است به «شهروند» میگوید که از روز اول محرم امسال حدود ١٥ مشتری داشته است که از او خواستهاند روی موی سرشان ترکیبهای «یاحسین» و «یا ابوالفضل» علیهماالسلام طراحی کند: «مشتریهایم معمولا یا با خودشان از مراسم و نمادهای ماه محرم عکس میآورند یا میخواهند که روی سرشان، یاحسین و یاابوالفضل طراحی کنیم.»
او میگوید که از محلههای مختلف تهران مشتریانی دارد که میخواهند آرایشهای مخصوص ماه محرم داشته باشند: «از شهرری، سعادتآباد، هفتتیر ولی بیشتر مشتریانم از منطقههای شرقی تهران مانند تهرانپارس و دردشت میآیند. آنها عشق این کارها را دارند و وقتی با آنها درباره اینکه چرا این کار را میکنند صحبت میکنم، فقط میگویند مد است و دوست دارند خاص باشند.» این آرایشگر میگوید که قیمت مدلهای موی مخصوص محرم بستگی به نوع طرح دارد ولی معمولا از ٥٠ هزار تومان شروع میشود.
«حسین»، ٢٧ ساله، آرایشگر دیگری است که صاحب یک آرایشگاه در مرکز تهران است. او درباره ایام محرم و مشتریهای خاصش گفته است: «در ایام محرم، مصرف چسب مو در آرایشگاههای مردانه به اوج خود میرسد. جوانها از ما میخواهند موهایشان را طوری درست کنیم که در طول عزاداری تکان نخورد. آرایش مو با خاک هم در این ایام رواج دارد که ما از خاک تمیز رس برای آن استفاده میکنیم.» به گفته او، «بهتازگی هم خط انداختن روی سر و طرح دادن و حتی نوشتن نام حسین و ابوالفضل و ... روی سر که از طریق شابلون صورت میگیرد نیز باب شده است. طرحدادن به ابروها نیز در این ایام بازار داغی دارد. ما حتی در این ایام روی مدلهای بستن شالگردن و چفیه هم کار میکنیم و برای آن هم متقاضی داریم.»
ماجرا اما فقط به آرایشگاههای مردانه و مشتریهای این روزهایشان محدود نمیشود. حالا از تعداد زیادی از آرایشگاههای زنانه تهران خبر میرسد که سر آنها هم این روزها از مشتریانی که میخواهند مو و صورتهایشان را با آرایشهای ویژه ماه محرم بیارایند، شلوغ است.
«مینا»، یکی از آرایشگرانی است که در یک آرایشگاه زنانه در غرب تهران کار میکند. او گفته که آرایشگاهی که او در آن کار میکند، در روزهای محرم شیفت ویژه دارد: «ما در این روزها آرایش مو با شال و حتی بستن شال و روسری را هم برای مشتریان انجام میدهیم. آرایش صورت و شنیون مو نیز در این ایام مشتری فراوان دارد و دختران جوان از ما میخواهند صورتشان را به سبک مناسب شب آرایش کنیم و حتی رنگ موهای روشن که در شب بهتر دیده میشوند، مد میشود و متقاضی دارد.»
او گفته است: «من از ٢٠ سالگی به کار آرایشگری مشغولم اما در ٥ سال اخیر کار و بار آرایشگاهها در ایام محرم سکه شده است، هر چند که پیش از آن هم زنان و دختران جوان به آرایشگاه میآمدند تا برای دنبال دستهرفتن به گفته خودشان خوشتیپ باشند اما در سالهای اخیر مد ایام محرم بسیار باب شده است. مادر من هم سالهای سال آرایشگر بوده است و میگوید در حدود ٣٠سال پیش همه آرایشگاههای زنانه بسته بود و مردم حتی ابرو هم تمیز نمیکردند اما امروز دوره و زمانه تغییر کرده است و ما هم به فکر نان درآوردن هستیم. وقتی مشتری داریم، کار میکنیم.»
«دوست داریم، پس انجام میدهیم»
برای پیدا کردن کسانی که تصاویرشان این روزها دست به دست میشود، لازم نیست چندان خیابانها را بالا و پایین کرد. در مناطق شرقی و جنوبی تهران، این شبها میتوان دختران و پسرانی را پیدا کرد که در کنار ظاهر معمولی عزاداران حسینی، تفاوت نوع آرایش مو و صورتشان پیداست.
«امیر»، ٢١ ساله یکی از این پسران است که هر روز به هیأت عزاداری سر کوچهشان در خیابان نبرد میرود و با دوستانش این خیابان را بالا و پایین میکند. او مدل موهایش را به قول خودش به آخرین مدل ٢٠١٥ زده، دورش را تراشیده و شالگردنی را دور گردنش انداخته است که میگوید داده رویش «سلام بر حسین» چاپ کنند. او میگوید تا قبل آمدن تاسوعا و عاشورای امسال میخواهد به آرایشگاه دوستش برود و از او بخواهد که ابروهایش را هم مدل محرم امسال طراحی کند.
«امیر» همینطور که در خیابان ایستاده و منتظر آمدن دستههای عزاداری است، میگوید که این دومین سال است که با آمدن محرم، به سبک ویژه این روزها خودش را آرایش میکند: «بین دوستان من مد است که به صورت معمولی برای شبهای محرم بیرون نیاییم. من فقط این کار را دوست دارم و منظور دیگری از کارم ندارم.» «محمد» هم که دوست «امیر» است، حرف او را اینطور ادامه میدهد: «مگر باید حتما فکر خاصی پشت این کار ما باشد؟ ما در روزهای دیگر هم با مد روز پیش میرویم و حالا هم دوست داریم با مد روزهای محرم خودمان را آرایش کنیم.»
در روزهای گذشته انتشار عکسهای مربوط به آرایش مخصوص محرم باعث واکنشهایی میان کاربران شبکههای اجتماعی و بعضی مسئولان شده است. از طرف دیگر، غیر از آرایش ویژه محرم، طراحی لباس و شالهای مخصوص ماه محرم هم جلب توجه کرده است. «کیوان»، یکی از کاربران فیسبوک هم در اینباره نوشته: «هر چیزی که مورد استقبال عمومی قرار بگیره یه عده برای نون در آوردن از این گرایش مردم شروع میکنن به ایدهپردازی کردن. نمونههاش زیاده.»
هرکسی از ظن خود شد یار «محرم»
پوشش و آرایش ویژه جوانان ایرانی برای محرم اما این روزها مورد توجه جامعهشناسان هم قرار گرفته است. آنها میگویند این موضوع یکی دیگر از تغییراتی است که جامعه ایرانی در یک سنت مذهبی و تاریخی ایجاد کرده است.
«سعید معیدفر»، استاد دانشگاه تهران یکی از این جامعهشناسان است. او دراینباره میگوید: «ما میتوانیم با پدیدههای اجتماعی به صور مختلفی برخورد کنیم. میتوانیم بگوییم در بروز یک پدیده توطئهای در کار است و عدهای فریب خوردهاند یا از طرف دیگر میتوان صورت دیگری تحلیل کرد ولی بهعنوان یک جامعهشناس باید بتوانیم ارزیابی واقعبینانهای از این تحولات ارایه کنیم و گرنه با آن تحلیلهای اولیه، خودمان میدانیم که هر سال دریغ از پارسال است. ما اگر پدیدههای اجتماعی را آنطور که هستند نتوانیم درک و تحلیل کنیم، در آن مداخلهای هم نمیتوانیم کنیم ولی اگر توانستیم تحلیل واقعبینانهای ارایه کنیم، شاید بتوانیم در آن مداخله کنیم.»
او ادامه میدهد: «ما امروز شاهد دگرگونیهای مختلفی در آیینها و مراسم محرم هستیم. ما سالهاست به اشکال مختلف تغییراتی را در این حوزه میبینیم. مثلا در سالهای انقلاب که ما شاهد تحول فراوانی در آیینها و مراسم محرم بودیم، این مراسم سیاسی شد و خیلی از آن اشکال رفتاری تغییر کرد؛ هم فرم هم محتوا. اگرچه آن اصل عزاداری برای امام حسین(ع) باقی ماند ولی فرم و محتوا تغییر کرد. در سالهای گذشته هم شاهد تغییراتی در اینباره بودهایم؛ مثلا در سالهای خیلی دور، روحانیون و علمایی که نزد مردم اعتبار بالایی داشتند، نبض محرم در اختیارشان بود اما بعد از آن دیدیم که مداحان اهمیت پیدا کردند و تغییراتی را هم در محتوا و هم فرم ایام ایجاد کردند. در حال حاضر ما شاهدیم که برخی از گروهها و دستهها سعی میکنند در کنار حادثه مهم عاشورا، بهرهبرداریهایی هم برای گروه و جناح خودشان داشته باشند.»
این جامعهشناس معتقد است: «این تغییرات در نوع برخورد با مراسم ایام محرم مصداق شعر هر کسی از ظن خود شد یار من است. ما در حال حاضر تعداد زیادی از جوانان را میبینیم که در محرم، یعنی یک عنصر مشترک شریک میشوند ولی ممکن است نمادها و علمهای خودشان را حمل کنند یا بهرهبرداریهای دستهای و سیاسی خودشان را در این مراسم دنبال کنند. سالهاست گروههایی میآیند و از این فضای محترم برای منافع جناحی خودشان بهره میبرند و از این فرصت استفاده میکنند. الان هم جماعتی از جوانان نمادها و نشانههای خودشان را بر محرم بار کردهاند و ضمن اشتراک در این مناسبت، بهرههایی هم برای آن نوع نگاه خودشان از آن میبرند.»
معیدفر ادامه میدهد: «من فکر میکنم که یا ما باید بهطورکلی تمام این بهرهبرداریها را از محرم کنار بگذاریم که به اعتقاد من ممکن نیست یا آنکه همانطور که ما از محرم بهره میبریم یعنی اشتراک در این آیین تاریخی و ملی و مذهبی، در کنار آن فرصتی هم پیدا کنیم برای به عرصه آمدن خودمان، برای به فعل در آوردن بعضی کارهایی که در موقعیتهای دیگر نمیتوانیم انجام دهیم. محرم فرصتی ایجاد میکند تا افراد با جهتگیریهای مختلف خودشان بروز و ظهوری پیدا کنند. جوانان هم امروز برخیشان متفاوتند. یکسری جوانان از این ایام بهرههای خودشان را میبرند و تمام همت خودشان را میگذارند که هرجور میخواهند بهرهبرداری جناحی کنند، از طرف دیگر جوانان دیگری هم هستند که اگرچه ما ممکن است قبولشان نکنیم از فرصت محرم استفاده کنند و آنها هم خودشان را از لحاظ ظاهری بروز میدهند و نمیتوان جلوی هیچکدام را گرفت.»/ شهروند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
این شام تاسوعابود
امروزتاسوعابود
امروزتاسوعابود**دركربلاغوغابود***بركودكان تشنه لب**نوحه كنان زهرابود
پرپرزبي آبي بود**گلهاي باغ مصطفي***ششماهه اصغرازعطش*شدناله اش اندرسما
اي باغبان تشنه لب**فكري براي آب كن***اين بلبلان تشنه را**باجرعه اي سيراب كن
اما نداردباغبان**راهي به آن آب روان***راه شريعه بسته شد**باحكم جلاد زمان
عمروبن حجاج لعين**مامورگشته برفرات***بهرحسين و ياوران**گشته حرام آب حيات
بستند برآل نبي**راه فرات وآب را***بشنوزخيمه نالۀ**آن اصغربي تاب را
گو يدسكينه باعمو**ازتشنگي وازعطش***آبي بياوربهرما**كه شيرخواره كرده غش
سقاكنارعلقمه**خودتشنه لب گشته شهيد***دستش جدافرقش دوتا**ازظلم ياران يزيد
اصغردرآغوش پدر**تيري به حلقومش رسيدلب***تشنه لب آن شيرين زبان**دردست باباشدشهيد
درعصرعاشوراحسين**اندرميان قتلگاه***گفتاكمي آبم بده**اي شمردون روسياه
امانداداوجرعه اي**آب روان برآن امام***اي باقري شدتشنه لب*شاه شهيدان والسلام
اي تشنه لب حسين حسين***اندرتعب حسين حسين
اي بي كفن حسين حسين***صدپاره تن حسين حسين
مولاي من حسين حسين***آقاي من حسين حسين
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله***حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله
اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي
دورازوطن حسين واي***اي درمحن حسين واي
سروده شده توسط ذاکر ابا عبد الله الحسین علیه السلام «باقری پور»
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
يا ابوفاضل علمدار شه كرببلائي
يا ابوفاضل علمدار شه كرببلائي***پاسداري و اميري و سقا صاحب لوائي
ياور و يار حسيني حضرت عباس نامت***هم لقب باب الحوائج تو عزيز كبريائي
اي سقاي تشنه كامان تشنه آب فراتيم***كن نصيب ما تو زان آب فرات ايكه سقائي
حاجت ما را روا كن حاجت بسيار داريم***ما همه محتاج آن درگاه و تو حاجت روائي
مشكل بسيار داريم حل نما تو آن مشاكل***مشكل ما را تو بگشا ايكه تو مشكل گشائي
اي طبيب دردمندان درد ماها را دوا كن***ايكه خاك در گهت باشد به هر دردي دوائي
كاشف الكربي تو عن وجه الحسين يا كاشف الكرب***برطرف بنما گرفتاري بده بر ما صفائي
باقري بر درگه لطف تو از غم ايستاده***از كرم ياري كنش بنما نصيبش كربلائی
سروده ای از باقری پور در رثای باب الحوائج اباالفضل العباس علیه السلام
سقاي دشت كربلا اباالفضل
عباس يا عباس يا اباالفضل***عباس يا عباس يا اباالفضل
سقاي دشت كربلا اباالفضل***اي ياوردين خدا اباالفضل
يارعزيزفاطمه اباالفضل***ازتوعدودرواهمه اباالفضل
يابن علي شيرخدا اباالفضل***اي يارسبط مصطفي اباالفضل
عباس يا عباس يا اباالفضل***عباس يا عباس يا اباالفضل
عباسم وآب آورحسينم***دركربلامن ياورحسينم
اندرحرم طفلان درانتظارند***چشم انتظاري بهرآب دارند
باشدحسين ازتشنگي چوبي تاب***لب تشنه ام امانمي خورم آب
انّي انا العبّاس والاباالفضل***انّي انا العبّاس والاباالفضل
يانفس من بعدالحسين هوني***وبعده لاكنت ان تكوني
هذالحسين شارب المنون***وتشربين الباردالمعين
هيهات ماهذافعال ديني***ولافعال صادق اليقين
انّي انا العبّاس والاباالفضل***انّي انا العبّاس والاباالفضل
يك مشك آبي كرده ام مهيا***كانرارسانم من به آل طاها
اصغرميان خيمه هست بي تاب***طفلان درانتظارجرعه اي آب
من ياورآن شاه راستينم***حتي شورببريده اين يمينم
انّي انا العبّاس والاباالفضل***انّي انا العبّاس والاباالفضل
والله ان قطعتموايميني***انّي اُحامي ابدًا عن ديني
وعن امام الصادق اليقين***نجل النّبي الطاهرالامين
انّي انا العبّاس والاباالفضل***انّي انا العبّاس والاباالفضل
دست چپم گرازبدن جداشد***دستم فداي دين مصطفا شد
اين آب رامن ميبرم بدندان***درخيمه گه بهرلبان عطشان
يارب مراكن ياوري دراين راه***من يك تن واين مردمان گمراه
انّي انا العبّاس والاباالفضل***انّي انا العبّاس والاباالفضل
يانفس لاتخشي من الكفار***وابشري برحمة الجبّار
مع النّبي سيّدالمختار***قدقطعواببغيهم يساري
فاصلهم ياربّ حرّالنّار***انّي انا العبّاس والاباالفضل
چشمان من شدغرقه خون خدايا***شدپيكرمن لاله گون خدايا
ياسيّدي اينك برس بدادم***چونكه ززين من برزمين فتادم
جان برادريااخازاحسان***يك لحظه بالينم بيابه ميدان
انّي انا العبّاس والاباالفضل***انّي انا العبّاس والاباالفضل
آمدحسين آندم كنارعباس***بيندكه پرپرگشته آن گل ياس
دستي نهاده بركمرهمي گفت***جان اخا كي ازجفاتراكشت
پشتم شكسته بسته راه چاره***آيا شودبينم ترادوباره
انّي اخاك يا اخا اباالفضل***انّي اخاك يا اخا اباالفضل
برخيزوبين اندرميان صحرا***گشتم غريب وبي معين وتنها
يكسوزداغ قاسم وهم اكبر***يكسوغم طفلانم اي برادر
اندرحرم طفلان درانتظارند***چشم انتظاري بهرآب دارند
گويم چي با اهل حرم برادر***با اهلبيت محترم برادر
جويداگرازمن تراسكينه***گويم چي پاسخ بهرآن حزينه
انّي اخاك يا اخا اباالفضل***انّي اخاك يا اخا اباالفضل
ميخواست تاعبّاس رازميدان***حملش نمايدسوي خيمه گاهان
اما چنان پرپربُدآن گل ياس***ممكن نشدحمل جناب عباس
پشت حسين ازاين جفادوتاشد***چونكه زعباس آن زمان جداشد
اي باقري بنگركه شاه بطحا***بي ياوروآب آوراست وتنها
عباس ياعباس يا اباالفضل***عباس ياعباس يا اباالفضل
عباس ياعباس يا اباالفضل***عباس ياعباس يا اباالفضل
اباالفضل اباالفضل اباالفضل***اباالفضل اباالفضل اباالفضل
اباالفضل اباالفضل اباالفضل***اباالفضل اباالفضل اباالفضل
كودستهايت عباس
كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس***كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس
اندركنارعلقم**پشت حسين شده خم***بانازنين برادر**گويدچنين دمادم
كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس***كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس
كي اين ستم بماكرد**برماچنين جفاكرد***كي ازبدن بدينسان**دست توراجداكرد
كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس***كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس
كي پشت من شكسته**شدراه چاره بسته***دست توراجداكرد**دست مراهم بسته
كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس***كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس
شدروزماتم عباس**برمن دمادم عباس***برقلب من نشسته**غمهاي عالم عباس
كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس***كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس
بي ياروياورم من**هم بي برادرم من***اي باقري ببين كه**بي عون وجعفرم من
كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس***كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس
ياعباس وياعباس ياعباس وياعباس***ياعباس وياعباس ياعباس وياعباس
ياعباس وياعباس ياعباس وياعباس***ياعباس وياعباس ياعباس وياعباس
باب الحوائج عباس باب الحوائج عباس***باب الحوائج عباس باب الحوائج عباس
باب الحوائج عباس باب الحوائج عباس***باب الحوائج عباس باب الحوائج عباس
ياباب الحوائج ياعباس ياعباس***ياباب الحوائج ياعباس ياعباس
ياباب الحوائج ياعباس ياعباس***ياباب الحوائج ياعباس ياعباس
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين
يا سيّدي يا عبّاس***يا سيّدي يا عبّاس
اي با وفا ابا الفضل***يا سيّدي يا عبّاس
مشكل گشا ابا الفضل***يا سيّدي يا عبّاس
سقا وميرِ لشكر***يا سيّدي يا عبّاس
برتشنگان آب آور***يا سيّدي يا عبّاس
سرداري و سپهدار***يا سيّدي يا عبّاس
صاحب لوا علمدار***يا سيّدي يا عبّاس
اي جانفدايِ حسين***يا سيّدي يا عبّاس
صاحب لوايِ حسين***يا سيّدي يا عبّاس
پشت و پناهِ حسين***يا سيّدي يا عبّاس
ميرِ سپاهِ حسين***يا سيّدي يا عبّاس
اي با وفا مشكل گشا***سقا وميرِ كربلا
باشد سكينه منتظر***اندرميانِ خيمه ها
تا كه رساني جرعه اي***آبِ روان بر بچه ها
سقا تو بنما كوششي***آبي رسان بهرِ خدا
بشنو صدايِ العطش***باشد بلند از اندر سما
سقاي دشتِ كربلا***يا سيّدي يا عبّاس
يا سيّدي يا عبّاس***يا سيّدي يا عبّاس
سقايِ دشتِ كربلا***دستش شده ازتن جدا
آن هردو چشمِ نازنين***گشته است خونين از جفا
فرقش چنان فرقِ علي***شد با عمودِ كين دوتا
جسمِ شريفش غرقه خون***گشته است از سرتا بپا
آندم بجايِ سيّدي***گفتا كه ادرك يا اخا
اي هردو دست ازتن جدا***يا سيّدي يا عبّاس
يا سيّدي يا عبّاس***يا سيّدي يا عبّاس
آمد حسين امّا چسان***اشك ازدوچشمانش روان
بشنيد چون ادرك اخا***با صوتِ عبّاسِ جوان
آمد سرِ با لينِ او***با گريه و آه و فغان
امّا چه عبّاسي شده***بشكسته دست و استخوان
چشمِ شريفش غرقه خون***جسمِ شريفش نا توان
دستش نهاده بركمر***آندم شهِ عصرو زمان
گفتا كه پشتِ من شكست***ازداغ مرگت ناگهان
آندم غمين شد مصطفي***يا سيّدي يا عبّاس
يا سيّدي يا عبّاس***يا سيّدي يا عبّاس
برگشت حسين سويِ حرم***ميگفت و اي برادرم
گويم چه با لب تشنگان***با نازدانه دخترم
بيند سكينه منتظر***با اهلبيتِ محترم
گفتا دگر عبّاس نيست***رفته زكف آب آورم
گوئيد با لب تشنگان***رفته است سقا از برم
ازبعد عبّاسِ جوان***ديگر گذشت آب ازسرم
بعد علمدارم كنون***گيرد علم را خواهرم
اي باقري اينك بگو***يا سيّدي يا عبّاس
يا سيّدي يا عبّاس***يا سيّدي يا عبّاس
يا سيّدي يا عبّاس***يا سيّدي يا عبّاس
اي باوفا ابا الفضل***يا سيّدي يا عبّاس
مشكل گشا ابا الفضل***يا سيّدي يا عبّاس
يا عبّاس يا عبّاس***يا عبّاس يا عبّاس
يا عبّاس يا عبّاس***يا عبّاس يا عبّاس
يا عبّاس يا عبّاس***يا عبّاس يا عبّاس
يا كاشف الكرب الحسين***يا عبّاس يا عبّاس
يا كاشف الكرب الحسين***يا عبّاس يا عبّاس
حق برادرت حسين***يا عبّاس يا عبّاس
حق برادرت حسين***يا عبّاس يا عبّاس
اِكشّف لنا كُروبنا***يا عبّاس يا عبّاس
اِكشِف لنا كُروبنا***يا عبّاس يا عبّاس
حاجات ما بنما روا***يا عبّاس يا عبّاس
مرضاي ما بده شفا***يا عبّاس يا عبّاس
كن قسمتِ ما كربلا***يا عبّاس يا عبّاس
قرضاي ما را كن ادا***يا عبّاس يا عبّاس
درد مارا نما دوا***يا عبّاس يا عبّاس
يا عبّاس يا عبّاس***يا عبّاس يا عبّاس
يا عباس يا سيدي***يا عباس يا سيدي
يا عباس يا سيدي***يا عباس يا سيدي
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
حيدركرببلااي اكبرم
حيدر كر ببلا ئي ياعلي***توشبيه مصطفائي
حيدركرببلااي اكبرم***كن وداع اينك توبا اهل حرم
سوي جبهه ميروي تاج سرم***ميسپارم بخدايت پسرم
ميروي توسوي ميدان جهاد***باگروه روسياه بدنهاد
ميروي اما كمي آهسته تر***تاكه بابا بكندبرتونظر
برقدوبالاي اوكردي نگاه***روبدرگاه خداباسوزوآه
روبدرگاه خداكردحسين***گفت اينك اي خداي عالمين
باش شاهدكه علي اكبرم***درره دين توگشته ياورم
اين علي كه خودشبيه مصطفي است***همچواحمدنيكخوي وباصفاست
گشته عازم سوي ميدان جهاد***درنبرددشمنان بدنهاد
كردم اينك اكبرم را اي خدا***درره احياي دين توفدا
رفت اكبرسوي ميدان نبرد***جنگ بادشمن راچون آغازكرد
آن يكي گفتاكه اين خودمصطفي است***ديگري گفتاعلي مرتضي است
ديگري گفتاعلي اكبراست***اين شبيه جدخودپيغمبراست
برحسين دنياچسان گرديده تنگ***كه علي اكبرش آمدبه جنگ
حمله كرداكبرچوحيدرآن زمان***برگروه كوفيان وشاميان
حمله بنمودهمچنان شيرژيان***برشگالان وسگان وروبهان
كشت تعدادزيادي زان گروه***آمدند ازحمله هايش درستوه
ليك دشمن چنگ ودندان آخته***بهرقتلش تيغ كين افراخته
منقذبن مره تيغ كين نواخت***نازنين فرق علي اكبرشكافت
گفت اكبرآنگه اي باباي من***گشت جنت منزل وماواي من
اين بودجدم كه ميگويدسلام***سوي مابشتاب اي ابن الكرام
پس حسين آمدكناراكبرش***پاك كردآن چهرۀ ازخون ترش
ديدفرقش چون علي مرتضي***گشته منشق ازعموداشقيا
قطعه قطعه جسم پاك نازنين***ميكشدپاهاي خودروي زمين
صورتش برصورت اكبرنهاد***چهره اش برشبه پيغمبرنهاد
گفت آندم يابُنيّ ظلموك***قتل الله عدوًّا قتلوك
كردروآندم بسوي خيمه ها***كاي جوانان عزيزباصفا
جملگي ايندم مراياري كنيد***پاي اين كشته عزاداري كنيد
كشتي غم رازموج خون بريد***اكبرم ازمعركه بيرون بريد
من ندارم طاقت وتاب وتوان***تانمايم حمل جسم اين جوان
چونكه قطعه قطعه باشدپيكرش***غرقه درخون فرق وچشمان ترش
عمه اش زينب شدآگه آن زمان***باشتاب آمدبسوي آن جوان
اوهمي ناليدوميگفتي جلي***نورچشمم ميوۀ قلبم علي
باقري درماتم آه وفغان***باحسين وعمه هاي اين جوان
حيدر كر ببلا ئي ياعلي***توشبيه مصطفائي
حيدر كر ببلا ئي ياعلي***توشبيه مصطفائي
سروده شده توسط حجّة الاسلام سیدمحمدباقری پور
جوانان بني هاشم بيائيدازحرم بيرون
جوانان بني هاشم – بيائيدازحرم بيرون
فتاده اكبرم اينك – به ميدان باتني پرخون
كنارنعش اواينك – بگويم بادلي محزون
علي جانم علي جانم – علي جانم علي جانم
بيائيدوهمه باهم – سوي خيمه بريداورا
گذاريدش به يك جائي – نبيند مادرش ليلا
زداغ مرگ اوشايد – سپاردجان همين حالا
علي جانم علي جانم – علي جانم علي جانم
بيااي خواهرم زينب – نگربرقامت اكبر
كه اينك دردل دشمن – شده اوچون گلي پرپر
شده صدچاك جسم او – زتيرونيزه وخنجر
علي جانم علي جانم – علي جانم علي جانم
عـلـيِّ اكـبـرلـيـلا – فتاده اندراين صحرا
شكسته فرق و پهلويش – چنان كه حيدروزهرا
كنارنعش اوگويد – دلِ بشكسته اين بابا
علي جانم علي جانم – علي جانم علي جانم
تنِ اوچاكچاك اكنون – فتاده رويِ خاك اكنون
فتاده پيكرش اينك – دراين صحرابخاك وخون
شده ورد زبانِ من – كنون با ديدهِ پرخون
علي جانم علي جانم – علي جانم علي جانم
خدايا شبه پيغمبر – شده همچون گلي پرپر
جوان من شده ملحق – به جدّ وبابِ من حيدر
بگواي باقري اينك – بيادِ حيدرِ صفدر
علي جانم علي جانم – علي جانم علي جانم
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
- روزی که ۷۲ یار با حسین(ع) ماندند...
- غروب هیچ طلوعی را تاکنون بی حسین (ع) ندیدهام
- مگر شما نبودید که نامه نوشتید و فرزند پیامبر را سوی خود خواندید؟
- آنها که میگفتند آمدهایم جانمان را فدا کنیم فرار کردند
- اشتیاق ما به شما از اشتیاق تشنه به آب بیشتر است
- آنانی که به امید ظفر آمده بودند با ورود به کربلا ترکمان کردند
- خون ما را در سرزمین کربلا میریزند و حریم ما را در آن میشکنند
- امروز قافله سالار حُر را به پیوستن به سپاه خویش فرامی خواند
- غروب هیچ طلوعی را تاکنون بی حسین (ع) ندیدهام
- آنانی که به امید ظفر آمده بودند با ورود به کربلا ترکمان کردند
- خون ما را در سرزمین کربلا میریزند و حریم ما را در آن میشکنند
- امروز قافله سالار حُر را به پیوستن به سپاه خویش فرامی خواند
- آنها که میگفتند آمدهایم جانمان را فدا کنیم فرار کردند
- روزی که ۷۲ یار با حسین(ع) ماندند...
- من با خوار زیستن و خوار مردن هر دو بیگانهام
- احوال حر در کربلا/ تابحال برابر اهل بیت رسول خدا نایستادهام
- مگر شما نبودید که نامه نوشتید و فرزند پیامبر را سوی خود خواندید؟
- غروب هیچ طلوعی را تاکنون بی حسین (ع) ندیدهام
- من با خوار زیستن و خوار مردن هر دو بیگانهام
- آنانی که به امید ظفر آمده بودند با ورود به کربلا ترکمان کردند
- خون ما را در سرزمین کربلا میریزند و حریم ما را در آن میشکنند
- امروز قافله سالار حُر را به پیوستن به سپاه خویش فرامی خواند
- اشتیاق ما به شما از اشتیاق تشنه به آب بیشتر است
- مگر شما نبودید که نامه نوشتید و فرزند پیامبر را سوی خود خواندید؟
- امروز قافله سالار حُر را به پیوستن به سپاه خویش فرامی خواند
- خون ما را در سرزمین کربلا میریزند و حریم ما را در آن میشکنند
- آنانی که به امید ظفر آمده بودند با ورود به کربلا ترکمان کردند
- من با خوار زیستن و خوار مردن هر دو بیگانهام
- غروب هیچ طلوعی را تاکنون بی حسین (ع) ندیدهام
- روزی که ۷۲ یار با حسین(ع) ماندند...
- اشتیاق ما به شما از اشتیاق تشنه به آب بیشتر است
- آنها که میگفتند آمدهایم جانمان را فدا کنیم فرار کردند
- احوال حر در کربلا/ تابحال برابر اهل بیت رسول خدا نایستادهام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
فایل های صوتی روز نهم محرم (تاسوعای حسینی)
مجموعه ای بی نظیر از فایل های صوتی ویژه روز نهم محرم، روز مناسبتی حضرت اباالفضل العباس(ع) شامل مداحی ها، سخنرانی ها، زیارتنامه خوانی، و مقتل خوانی و ...
خیمه حضرت علیاکبر علیهالسلام (سال 91)
ای جوانمرد کربلا! ای مؤذّن اذان سرخ شهادت در گستره ظهری شورانگیز! تو عشق را تفسیر کردی؛ آنگاه که قدم بر کارزار نهادی، صدای گامهایت در هفت آسمان پیچید، همه گمان کردند رسول خدا به میدان آمده...
شب هشتم محرم متعلق است به ذکر سوگواری فرزند برومند حضرت امام حسین علیه السلام، حضرت علی اکبر علیه السلام
مجموعه ای بی نظیر از فایل های صوتی ویژه روز هشتم محرم شامل مداحی ،سخنرانی و مقتل و ... در رثای حضرت علی اکبر
خیمه حضرت علیاصغر علیهالسلام (سال 91)
آخرین مُهر مظلومیت را خون تو بر صحیفه عاشورا زد، که اگر خونِ پاکت تا آسمان، فوّارهوار نمیرسید، آسمان و زمین آنچنان مهیب از اندوه و خشم در هم میپیچیدند که فرشتگان، تاب آن را نداشتند. آه! چه داغ عظیمی...
مراسم سوگواری شب هفتم محرم مربوط هست به روضه باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام
فایل های صوتی ویژه روز هفتم محرم
مجموعه ای بی نظیر از فایل های صوتی ویژه روز هفتم محرم شامل مداحی ،سخنرانی و مقتل و ... در رثای حضرت علی اصغر
خیمه حضرت قاسمبنالحسن علیهالسلام (سال 91)
این شهد شهادت است که از دهان شیرین قاسم میچکد. عجب معرفتی دارد این نوجوان! پس نوجوانان هم میتوانند قدم به وادی عشق بگذارند و از چشمه زلال شهود بنوشند. پیداست که یک دو جرعه، عطش عشق او را کفاف نمیدهد.
کلیپ هایی از مراسم عزاداری شب ششم محرم که به متعلق هست به حضرت قاسم علیه السلام
مجموعه ای بی نظیر از فایل های صوتی ویژه روز ششم محرم، روز حضرت قاسم بن الحسن(ع)
خیمه حضرت عبداللهبنالحسن علیهالسلام
او که از پشت پرچین کودکی نظارهگر به خاک افتادن هر شهید بوده، پا بر زمین کوبیده و بهانه میدان میگرفت، اما حال که میبیند لشکر شیاطین، امام بییاور را دوره کردهاند، تاب از کف داده و بسوی میدان میشتابد
کلیپ هایی از مراسم عزاداری شب پنجم محرم که به متعلق هست به حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام
مجموعه ای بی نظیر از فایل های صوتی ویژه روز پنجم در موضوع امام حسین علیه السلام و نهضت حسینی
خیمه چهارم - خیمه حُرّ و طفلان حضرت زینب علیهاالسلام (سال 91)
زینبا! تو نیامدی، اما ببین! از شکاف خیمهها، این غبار اسب حسین علیهالسلام است که بیتاب بسوی دو جوان شهیدت پیش میتازد. ببین! هدیههایت را چه پدرانه در آغوش میفشرد و با اشکهایش غبار از چهرهاشان میشوید ...
دانلود مداحی و نماهنگ های متنوع از سوگواری شب چهارم محرم الحرام
مجموعه ای از فایل های صوتی ویژه روز چهارم محرم روز حر و طفلان حضرت زینب(س)
شب توسل به حضرت رقیه (س) دختر سه ساله حضرت ابا عبدالله الحسین
مجموعه ای از فایل های صوتی ویژه روز سوم محرم شامل مداحی، سخنرانی و زیارتنامه و ... در رثای حضرت رقیه(س).
خیمه گاه سوم - حضرت رقیه علیهاالسلام (سال 91)
میگویند من «رقیّه»ام، کسیکه رو بسوی بالاهاست. آری، از آن زمان که در تقدیر تو متولد شدم؛ من دختر تو گشتم و تو بابای من، بال پرواز درآوردم و برای عروج، اوج گرفتم و اینک چه شیرین است لحظه وصال...
مجموعه ای از فایل های صوتی شامل مداحی، سخنرانی، روضه خوانی و ... به مناسبت دومین روز از ماه محرم الحرام مصادف با ورود کاروان به کربلا
دوم محرم ذکر توسل و مصیبت خوانی ورود کاروان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به کربلا است.
خیمه گاه دوم (ورود کاروان حسینی به کربلا) – سال 91
کاروان محزون نور، در غروب غمگین با پاهای تاول بسته آهسته راه میپیماید و آسمان تیره با چشمان اندوهبار این کاروان خسته را نظاره میکند که قدم در وادی عشق میگذارند و منادی ندا میدهد: بار بگشایید اینجا کربلاست...
مجموعه ای از فایل های صوتی ویژه روز اول محرم و شامل مداحی، سخنرانی ، مقتل خوانی و ..
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
از باب استعاره نیست اگر عاشورا را قلب تاریخ گفته اند. زمان هر سال در محرم تجدید می شود و حیات انسان هر بار در سیدالشهدا علیه السلام. حُب حسین علیه السلام سرّالاسرار شهداست...
والپیپر ویژه محرم سال 94
عین مثل عشق، مثل عاشورا - ویژه نامه محرّم (سال 93)
هنوز نیم قرن از حَجة الوداع نگذشته، امت محمّد (ص) تیغ بر اوصیای او کشیده اند و با نام اسلام، قلب اسلام را که امام است، می درند! عجبا! جهان را ببین که چه سان وارونه می شود...!
گنجینه صوت ویژه ماه محرم(سال93)
مجموعه ای از نواهنگ های صوتی ویژه ماه محرم الحرام
مجموعه ای از کلیپ ها ویژه ایام سوگواری محرم الحرام
نوز نیم قرن از حَجة الوداع نگذشته، امت محمّد (ص) تیغ بر اوصیای او کشیده اند و با نام اسلام، قلب اسلام را که امام است، می درند! عجبا! جهان را ببین که چه سان وارونه می شود...!
گنجینه صوت ویژه شهادت امام سجّاد علیهالسلام (سال 92)
مجموعه ای از سخنرانی، پرسش و پاسخ، حکایت و داستان، روضه خوانی، زیارت و توسل، مداحی، نواهنگ، کتاب صوتی، زندگینامه صوتی ویژه شهادت امام سجّاد علیهالسلام
یعقوبترین یوسف - ویژهنامه شهادت امام سجّاد علیهالسلام (سال 92)
ای مضمون یگانه پرستش! ای اشک بیپایان تهجّد! امام صبور گریهها و رکوعها! و ای اقتدار کربلا در جریان لحظهها! هنوز مرثیه سیسالهات، گدازندهتر است از هُرم آفتاب ظهر تابستان. آری، ادامه اشکهایت، اندوه همیشگیِ نینواست...
تصاویر ویژه شهادت امام سجّاد علیهالسلام (سال 92)
ای مضمون یگانه پرستش! ای اشک بیپایان تهجّد! امام صبور گریهها و رکوعها! و ای اقتدار کربلا در جریان لحظهها! هنوز مرثیه سیسالهات، گدازندهتر است از هُرم آفتاب ظهر تابستان. آری، ادامه اشکهایت، اندوه همیشگیِ نینواست...
تصاویر ویژه تاسوعا و عاشورای حسینی (سال92)
صدای نوحه باد میآید و خاک کربلا به خونرنگترین لحظههایش نزدیک میشود، دل زمین به درد میآید و آسمان داغدار میشود. بشنو صدای «هَل مِن ناصرِ یَنصُرنی» امامِ عشق را که در ملکوتِ زمان پیچیده است، برخیز به یاریش ...
مسلخ عشق- ویژه نامه تاسوعا و عاشورای حسینی (سال 92)
صدای نوحه باد میآید و خاک کربلا به خونرنگترین لحظههایش نزدیک میشود، دل زمین به درد میآید و آسمان داغدار میشود. بشنو صدای «هَل مِن ناصرِ یَنصُرنی» امامِ عشق را که در ملکوتِ زمان پیچیده است، برخیز به یاریش ...
گنجینه فیلم ویژه تاسوعای حسینی (سال 92)
گنجینه فیلم شامل سکانس های خاص مختارنامه، مداحی و نوحه خوانی از حاج محمود کریمی، سید مهدی میرداماد، حاج محمد رضا طاهری، حاج حسن خلج و ... نواهنگ ها و سخنرانی های ویژه تاسوعای حسینی
گنجینه فیلم ویژه عاشورای حسینی (سال 92)
گنجینه فیلم شامل مداحی، روضه خوانی، شعرخوانی، سخنرانی و نماهاهنگ های عاشورایی ویژه عاشورای حسینی
گنجینه صوت ویژه تاسوعا و عاشورای حسینی (سال 92)
گنجینه صوتی شامل مداحی، روضه خوانی، مقتل خوانی، سخنرانی و نواهای عاشورایی ویژه تاسوعا و عاشورای حسینی
گنجینه فیلم ویژه ماه محرم (سال 92)
مجموعه ای از کلیپ های مداحی، روضه خوانی، سخنرانی، ادعیه، رسومات خاص عزاداری، انیمیشن های زیبا ویژه ماه محرم
گنجینه صوتی ویژه ماه محرم (سال 92)
مجموعه ای از سخنرانی، مداحی، روضه خوانی، نمایش های صوتی، کتاب های صوتی، دعا، زیارت نامه، صلوات خاص امام حسین علیه السلام ویژه ماه محرم
آن شراب طهور كه شنیدهای بهشتیان را میخورانند، میكدهاش كربلاست و خراباتیانش این مستانند، كه اینچنین بیسر و دست و پا افتادهاند... اینجا، در كربلا، در سرچشمه جاذبهای كه عالم را بر محور عشق نظام داده است...
بهار اشک – ویژهنامه محرّم (سال 92)
آن شراب طهور كه شنیدهای بهشتیان را میخورانند، میكدهاش كربلاست و خراباتیانش این مستانند، كه اینچنین بیسر و دست و پا افتادهاند... اینجا، در كربلا، در سرچشمه جاذبهای كه عالم را بر محور عشق نظام داده است...
خورشید محراب - ویژهنامه شهادت امام سجّاد علیهالسلام(سال 91)
ای امام زمزمههای عاشقانه شب! ای نگین آرامش قلب اهلحرم! غم فراق نینوا، چگونه بر پیكر تبدارت نهیب میزد، آن زمان كه در ابتدای اسارتت، زخمهای گلگون قدمهایت را به شمارش نشستی؟ اماما! جان عالم به فدای تپشهای ملتهب قلبت...
تصاویر ویژه -ویژه نامه شهادت امام سجاد علیه السلام سال 91
ای امام زمزمههای عاشقانه شب! ای نگین آرامش قلب اهلحرم! غم فراق نینوا، چگونه بر پیكر تبدارت نهیب میزد، آن زمان كه در ابتدای اسارتت، زخمهای گلگون قدمهایت را به شمارش نشستی؟ اماما! جان عالم به فدای تپشهای ملتهب قلبت...
فایل های صوتی شهادت امام سجّاد علیهالسلام(سال 91)
فایل های روضه خوانی، زیارت و توسل به امام، حکایت و داستان و کتاب صوتی از مواردی است که در این مجموعه می توانید استفاده کنید
کلیپ های ویژه شهادت امام زین العابدین علیه السلام (سال 91)
کلیپ های مداحی (محمود کریمی، محمد رضا طاهری، حسن خلج، بختیاری و سایر مداحان) و معارف آن حضرت از بیان آیت الله صافی، یثربی، ناصری و..
خیمه دهم - خیمه اباعبدالله الحسین علیه السلام(سال 91)
بانویی که غبار خستگی پنجاه ساله بر سیمایش نشسته بود، جانب پیکری خرامید که آن را میشناخت، پیکری که بند دلش به او بسته بود و با او نفس میکشید... و اینک پاره های تنی در کوبه های سمّ اسبان...
کلیپ های مداحی با نوای مداحان (کریمی، میرداماد، حدادیان، طاهری و..)- کلیپ و نماهنگ هایی با صدای (حامد زمانی، محسن چاووشی، نزار قطری، رسول نجفیان و..)
فایل های صوتی روز دهم محرم (عاشورای حسینی)
مجموعه ای بی نظیر از فایل های صوتی ویژه روز دهم محرم، روز شهادت امام حسین(ع) شامل مداحی ها، سخنرانی ها، زیارتنامه خوانی، شعر خوانی و بسیاری موضوعات دیگر
خیمه نهم - خیمه حضرت اباالفضل علیه السلام (سال 91)
در همهمه غیرت و درد، مگر میشود کار دیگری هم، کرد؟! دلشوره درد، خواب را پس میزند و غیرتِ عشق، آب را. همه چیز، از آب، از نگاهِ مردانه ملکوتی عبّاس، موج برمیدارد و دستهای تشنه خاک، به تماشای چشمان ماه
دانلود کلیپ های مداحی ( کریمی، میرداماد، حدادیان، طاهری) و نماهنگ هایی با صدای رضا صادقی، لهراسبی، ملاباسم کربلایی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
سوگواري بر امام حسين(ع)
سيد احمد موسوي
فاجعة خون بار و غمانگيز شهادت سرور شهيدان، حضرت امام حسين(ع) اثريعميق و تألمي جبرانناپذير بر دلهاي امت اسلامي و آزاد انديشان جهان نهاد.
از روز دهم محرم سال 61 ه. ق كه اين حادثة دل خراش روي داد تاكنون، امتاسلامي و دوستداران آن حضرت، در شهادت مظلومانه او و يارانش و اسارت اهل بيتگرامي پيامبر عزادار بوده و اشك ماتم ريختهاند.
تشكيل مجالس سوگواري و خواندن مرثيه و نيز سرودن شعرهاي جانگدازي كهبيان كنندة مظلوميت و حقانيت آن امام و منعكس كنندة جنايتهاي بي نظير و قساوتقلب دشمنان آن حضرت باشد، همواره از سوي مسلمانان مورد توجه بوده و اكنون بهصورت، يكي از كهنترين «سنت»هاي تغييرناپذير الهي در آمده است.
بسياري از حركتهاي عظيم اجتماعي در تاريخ بشر (پس از شهادت امامحسين) از نهضت بزرگ امام حسين الهام گرفته و از همين مجالس آغاز شده است.
سنت سوگواري بر امام حسين و يارانش از آغازين روزهاي پس از شهادت آن امامهمام پاي گرفت و روز به روز بر غناي آن افزوده گشت.
مرحوم شيخ مفيد در كتاب «مجالس» و شيخ الطائفه محمد بن حسن طوسي دركتاب «امالي» در روايتي كه سلسلة سند آن به صورت پيوسته به ابراهيم بن راجه ميرسد،ميگويند:
«نخستين كسي كه در شهادت حسين بن علي (ع) مرثيه خواند، (مردي) از قبيلةبني سهم بن عود بن غالب بن عقبه بن عمرو السهمي بود.
از سرودههاي او در «رثاي» امام حسين اين است:
-
مررت علي قبر الحسين به كربلاو مازلت أرثيه و أبكي لشجوهو بكيت من بعد الحسين عصايباسلام علي اهل القبور به كربلسلام بآصال العشي و باالضحي
-
ففاض عليه من دموعي غزيرهاو يُسْعِدُ عيني دمْعُها و زفيرُهاأطافت به من جانِبَيْها قبورُهاا و قل لها مني سلامٌ يزورهاتؤديه نكباءُ الرياح و مورها...»
در كربلا به آرامگاه حسين(ع) گذر كردم. پس از چشمانم آبي بسيار جاري شد. تازندهام، براي حزن و اندوه حسين مرثيه ميخوانم و اشك چشم و ناله هايم مرا ياريميكند. پس از حسين(ع) بر ياران او ميگريم، آناني كه قبرهايشان به واسطة حسين ازدو سمت طواف ميشوند. سلام بر شهيدان گورستان سرزمين كربلا و بر اهل آنقبرستان، از من به آنان سلامي بازگو كن كه آنان را زيارت كند. سلام به هنگام عصر، شبو روز در هنگامي كه بادهايي از شمال شرقي ميوزد و غباري كه از باد برمي خيزد، آن راميرساند.»
برخي از منابع، اشعار ديگري از شاعر ياد شده، نقل كرده كه محتواي آن نشانميدهد در روزهاي نخستين شهادت امام و پيش از به خاك سپرده شدن اجساد مطهر،آن را سروده بوده است.
با گذشت زمان، برپايي مجالس سوگواري و سرودن شعر در رثاي امام حسين(ع) ،روز به روز قوت ميگرفت.
شاعران نام داري چون فرزدق، كميت، دعبل خزاعي و... و انديشه وراني چون سيّدرضي، سيد مرتضي، سيد بحرالعلوم و ديگر صاحب نظران اسلامي چون اسماعيل بنعباد، خالد بن معدان، ابن حماد، ابومنصور بن علي القطيفي معروف به قطان، عبدالسلامبن محمد قزويني بغدادي، صاحب بن عباد، عطيه كوفي، سفيان صوري، نقيب بغدادي،ابوالحسن علي بن احمد جرجاني و دهها صاحب نظر ديگر كه بيشتر آنان از اهل سنت وجماعت هستند، اشعار سودمندي در رثاي امام حسين(ع) سرودهاند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد
پرورشهاي معنوي و اخلاقي عاشورا
غلامرضا گلي زاده
چشمه جوشان كربلا
تمامي انبيا و اولياي الهي در سير و سلوك معنوي انسان، به سوي هدايت و كمالدر راستاي توحيد و يكتا پرستي كه در فطرت انساني زمينههاي آن وجود دارد، افراد را بههدفي مشترك و روشي واحد فرا ميخواندند و در اين مقصد با يكديگر تفاوتي نداشتند وآن ستارگان فروزان در جهت تحقق اين آرمان مقدس به رسالت مبعوث گرديدند.مهمترين هدف عاشورا نيز اعتلاي توحيد و محو آثار هر گونه شرك، نفاق و خود خواهيبود. به همين دليل نبايد به حماسة كربلا، به عنوان حادثهاي تاريخي نگريست، بلكه لازماست ابعاد وجودي آن را در قلمرو گذشته و آينده و در سيطرة زمان و در حيات انسانهامرود توجه قرار داد. در ستيز آدمي به عنوان خليفه خداوند بر روي زمين، با شياطين جنّيو انسي و نمودهاي جور و جهل، عاشورا عاليترين راه و رسم زندگي سعادتمند را برايجهانيان ترسيم مينمايد. به علاوه اين حركت مقدس مَثَل اعلاي جهاد اكبر و مبارزه بانفس است و در اين رهگذر درس درست زيستن، رسيدن به حيات معنوي و كسبمقامات عالي عرفاني و درجات معنوي را در عرصة عمل به مشتاقان كمالات ملكوتيآموخته و در اين مورد هيچ ابهامي براي پويندگان طريق حق و عاشقان عدالت باقينگذاشته است. به همين دليل قلبهاي اهل معرفت و فضيلت در برابر اين مشعل فروزانبه تعظيم فرو ميافتد و آن را بزرگترين تجلّي مقام والاي انسانيت تلقي كردهاند.
از بارزترين مسائلي كه در سيره اهل بيت (ع) عصمت و طهارت مشاهده ميگردد،تبيين هدف امام حسين(ع) از نهضت عاشورا است. در زيارت اربعين كه صفوان جمال ازامام صادق(ع) نقل كرده است، ميخوانيم:
«و بذل مهجتة فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة»
در اين عبارت هدف قيام مقدس حسيني براي جلوگيري از انحراف و ضلالت و درراستاي رهانيدن جامعه از ناداني بوده است. حضرت امام خميني؛ كه در مكتب تربيتيامام حسين(ع) رشد كرده بود و با تعاليم عاشورايي خود، اوضاع اجتماعي و سياسي و نيزحالات اخلاقي و تمايلات مردم را متحول ساخت و آنان را در قيام، مبارزه و فداكاري رهروشهيدان كربلا نمود، اساسيترين محور بياناتشان در خصوص نهضت حسيني در بُعداصلاح اجتماعي و نيز تهذيب و خودسازي آحاد جامعه و جلوگيري از عواملي كه به اين دوتلاش آسيب وارد مينمايد، جلوه گر ميشود. و اين كه براي صيانت از ديانت از كميِ نيروو قدرت زورگويان بايد نهراسيد و با روح ايثار و فداكاري به ذلت تن در نداد و مرگ سرخ رابر حيات ننگين برگزيد. آنان كه از چشمة جوشان عاشورا جرعههاي حيات بخشينوشيدهاند، طبق بينش متعالي خويش هم، فرهنگ قرآن و عترت را در زندگي خود پيادهنمودهاند و جان خويش را سير ساختهاند تا حقيقت و فضيلت به نورافشاني خود ادامه دهدو نيز افراد جامعه را به سوي تعالي و مكارم عالي هدايت كند. شهيد سيد عبدالكريمهاشمي نژاد مينويسد:
«... خون حسين ريخته شد و نهضت مقدس او انجام گرديد تا آن عباد گمراه، آناجتماع سرگردان، آن ملت نادان و بي خبر از آن وضع دردناك، خلاصي يابد. تا امتبصيرت پيدا كند و دانا شود. از گمراهي و ضلالت نجات يابد تا بداند چه ميكند و به كجاميرود. به چه كسي بار ميدهد و نيروي انساني خود را در اختيار چه قدرتي ميگذارد».
به لحاظ تاريخي، نخستين مربي و معلم در جامعة اسلام، شخص رسول اكرم(ص)است كه به تعبير قرآن كريم «اُسوه حسنه» ميباشد و مورد تأسي صحابه و تابعين وديگر مسلمانان در اعصار بعد قرار گرفت و اين تأثير پذيري از خاتم رسولان منحصر بهزمان و مكان خاصي نميباشد و استمرار آن قطعي است. رزمندگان صدر اسلام به رغمنداشتن تحصيلات رسمي در مكاتب تربيتي و مراكز آموزشي، از پيامبرشان نكات خوبيرا فرا گرفته بودند. وقتي كه رستم فرخ زاد از ربيع بن عامر- فرمانده فاتح سپاهيان اسلام- پرسيد: هدف شما از نبرد با ما چه ميباشد؟ وي همانند معلمي توانا كه ميداند چهمقصدي را تعقيب ميكند و چه كاري انجام ميدهد، پاسخ داد:
«لنخرج العباد من عبادة العباد الي عبادة الله و من ضيق الدنيا (الارض) الي سعتهاو من جور الاديان الي عدل الاسلام».
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا
ادامه مطلب را ببينيد