جوان ایرانی و برجوباروهای هویت ملی

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و هفتاد و هشتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید آرمین باکویی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و هفتاد و هشت
سرمقاله
جوان ایرانی و برجوباروهای هویّت ملّی
مرور بخشی از بیانات رهبر انقلاب درباره نوع برنامه سنگینی که برای تغییر فکر و فرهنگ و هویت جوان ایران در جریان است دو نکته را مشخص میکند. نخست، نگاه بهشدت امیدوار رهبر انقلاب به این قشر و اعتماد به آنهاست. این نکته درست در نقطه مقابل دیدگاهی قرار میگیرد که معتقد است نسل جدید از نظر اخلاقی و فرهنگی و عقیدتی در لایه گریز از مبانی هویتی جامعه ایرانی قرار گرفته است. حضرت آیتالله خامنهای در جایگاه راهبر و دیدبان اصلی انقلاب که رصد حرکت و مسائل کلان اجتماعی و فرهنگی جامعه را زیر نظر دارند چنین اعتقادی ندارند.
آیا این اعتقاد لزوماً بهمعنای نفی ریزشها و صدمات و آسیبهایی است که شبیخون فکری و فرهنگی تمدن غرب بر جامعه شرقی و مسلمان ایرانی وارد کرده؟ قطعاً بهمعنای نفی این واقعیت نیست. بههرحال تهاجم غارتگرانه فرهنگی غربی حتماً صدماتی به بخشهایی از جامعه وارد کرده است. جامعه ایرانی هم بهمانند همه جوامع بشری حتماً در برخورد با فرهنگ استیلاطلبانه غرب، متحمل خسارات و ریزشهایی شده است. نکته اما آنجاست نتیجه تبعی این شبیخون در سایر کشورها اگر فرو ریختن برجوباروی فرهنگی و تمدنی و هویتی بخش اعظمی از سایر جوامع دنیاست در فرهنگ ایرانی و اسلامی اما بازی مغلوبه نشده است.
راز خوشبینی و اعتماد ایشان به این لایه اجتماعی، ناشی از دیدن همزمان چند واقعیت دیگر در کنار هجوم دشمن است. نخست آنکه اگر حجم و عِدهوعُده تهاجم عقیدتی دشمن و سیل بنیانبرافکنی که برای از ریشه کندن هرگونه هویت غیرغربی در دنیا در نظر بیاوریم، تا الان و در ابتدای قرن بیستویکم، نه باید نشانی از تاک میماند و نه تاکنشان! این واقعیت مربوط به عصر پساز انقلاب اسلامی هم نیست. در دوره پهلوی اول و دوم که سیاستهای غربیسازی با زور بر جامعه تحمیل میشد، جامعه نهتنها تغییر ماهیت نداد بلکه وقتی سیاست غربیسازی و بیگانهپرستی پهلوی به مغز استخوان جامعه ایرانی رسید، واکنش جامعه پاسخ شدید به این سیاستها و در نهایت هم همراهی با رهبری الهی امام خمینیرحمهاللهعلیه و جمع شدن گرد بیرق توحید و سرنگونی حکومت غربگرای پهلوی بود.
با انقلاب اسلامی و تغییر سیاستهای فرهنگی و هویتی، آن لایهها بهجای آنکه تضعیف شوند تقویت هم شدهاند. سرّ این مقاومت تا بن دندان ملی و هویتی در برابر سونامی هویتی و فرهنگی دشمن و هضم نشدن در دستگاه هاضمه فرهنگی سرمایهداری همین است. نکته دیگر آنکه این مقاومت ملی و هویتی یک عقبه پشتیبان محکم نظری و تئوریک دارد. عقبهای که به دلیل ریشه داشتن در جهانبینی توحیدی و انسجام تاریخی و فرهنگی ایرانیان، به این راحتیها توسط دشمن قابل فتح و محو نیست. دودیگر آنکه عقبه نظری و تئوریک توسط بعضی کانونهای هویتی و فرهنگی به متن اجتماع منتقل میشوند و وجود قدرتمند خودشان را به رخ میکشند.
این کانونهای فرهنگی و هویتی همان مصادیقی هستند که در بیانات اخیر رهبر انقلاب هم خودنمایی میکنند: «آن که اهل نماز است، آن که اهل نماز شب است، آن که اهل نافله است، آن که اهل مسجد است، آن که اهل هیئت و سینهزنی است، در واقع دارد در مقابل یک چنین موج عظیمی هویّت دینی خودش را نگه میدارد و حفظ میکند و تقویت میکند؛ این خیلی باارزش است؛ ما قدر این را باید بدانیم... برنامهی ما باید این باشد که این ارزشهایی که این شهادتها را آفرید، این عظمت را، این گذشت را در ملّت ایران به وجود آورد، بتوانیم تبیین کنیم و به نسل بعدی منتقل کنیم.»
این کانونها و جمعیتهای همزی هستههای مقاومتند. تقویت و استحکامشان هم مایه تقویت استحکام و هویتی ملی ایران است. این هسته قدرتمند هویتی کجا خودش را به رخ میکشد؟ آنگاه که دشمن بدمست هجوم میآورد این هسته واکنش نشان میدهد حتی از سوی کسانی که ممکن است در ظاهر، چندان قرابتی هم با این مسائل نداشته باشند. هویت ملی ایران - چه پیش از اسلام چه پس از اسلام – هرگز از جهانبینی توحیدی جدا نبوده. هر قدر بتوان این جهانبینی را تقویت کرد هویت ملی هم تقویت میشود و دست ایران برای زدن سیلی به صورت دشمن متجاوز هم قدرتمندتر. اینها برجوباروهای تمدنی و فرهنگی و هویتی ایران عزیز است آن هم در دروانی که ارتش سرمایهداری و استعمار همه امکانات مادی و فکری و غریزی خود را برای فروپاشی هستههای مقاومت بسیج کرده.
بیشاز یک قرن مقاومتِ جامعه ایرانی در برابر سیاستهای تحمیلی پهلوی اول و دوم و در ادامه هم ایستادگی در برابر استعمار و تحمیل نوین اردوگاه سرمایهداری غرب، به هر ناظر بیطرفی نشان میدهد و اثبات میکند که هویت ملی ایرانیان ریشههای عمیقی در تاریخ و توحید دارد و به میزانی که این ریشهها تقویت و حمایت شوند به سیاهه ناکامیهای استعمار قدیم و جدید هم اضافه میشود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
واپسین تلاشهای ناکام آمریکا برای حفظ پهلوی
واپسین تلاشهای ناکام آمریکا برای حفظ پهلوی

«استکبار یعنی چه؟ استکبار یک تعبیر قرآنی است؛ در قرآن کلمهی استکبار به کار رفته است؛ آدم مستکبر، دولت مستکبر، گروه مستکبر، یعنی آن کسانی و آن دولتی که قصد دخالت در امور انسانها و ملّتهای دیگر را دارد، در همهی کارهای آنها مداخله میکند برای حفظ منافع خود؛ خود را آزاد میداند، حقّ تحمیل بر ملّتها را برای خود قائل است، حقّ دخالت در امور کشورها را برای خود قائل است، پاسخگو هم به هیچکس نیست؛ این معنای مستکبر است.» ۱۳۹۲/۰۸/۱۲
آنچه خواندید بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان و دانش آموزان در سال ۱۳۹۲ است.
در ۲۵ آذر ۱۳۵۷ کارتر با ارسال پیام محرمانهای برای سولیوان، وزیر خارجه آمریکا در تهران از وی خواست تا هرچه زودتر به دیدار محمدرضا پهلوی رفته و حمایت آمریکا را از کوششهای شاه برای اعاده امنیت و ثبات در ایران به اطلاع وی برساند.
بخش «درس و عبرت تاریخ» رسانه KHAMENEI.IR به بهانه سالروز اعلام این دستور، گزارشی اجمالی از وقایع روزهای قبل و بعد از ارسال این پیام را روایت میکند.
حفظ وضع موجود
پس از کشتار ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ و راهپیماییهای گسترده تاسوعا و عاشورا، سیاست ایالات متحده در قبال ایران بهطور روشن بر حفظ ساختار قدرت موجود متمرکز شد. در آن فضای بحرانی ، پیام محرمانه ۲۵ آذر کارتر اهمیت ویژهای دارد. در این پیام، که از طریق وزارت خارجه آمریکا برای سولیوان ارسال شد، بر حمایت ایالات متحده از تلاشهای شاه برای بازگرداندن نظم تأکید شده بود و از سفیر خواسته شد این موضع را بیدرنگ به شاه منتقل کند.(۱)
این پیام در شرایطی ارسال شد که تنها چند روز از راهپیماییهای میلیونی عاشورا گذشته بود و گزارشهای رسمی سفارت آمریکا نیز از وخامت شدید اوضاع و خروج کنترل نظم عمومی حکایت داشت.(۲)
در ادامه روند حمایت ایالات متحده از ساختار سلطنت پهلویی پس از فاجعه ۱۷ شهریور مرور میشود.
تداوم حمایت آمریکا از شاه
پس از اجتماع یک میلیونی نماز عید فطر در ۱۳ شهریور و تظاهرات ۱۶ شهریور، شریف امامی نخست وزیر وقت در جلسهای با فرماندهان نظامی تصمیم به برقراری حکومت نظامی در روز ۱۷ شهریور گرفت. صبح روز ۱۷شهریور؛ مردم در دستههای بزرگ، بیاطلاع از حکومت نظامی در میدان ژاله جمع شدند دقایقی بعد درگیری شدید میان نظامیان و مردم آغاز شد که به کشتار گسترده انجامید. این فاجعه مدتی بعد به «جمعه سیاه» شهرت یافت.(۳)
سولیوان سفیر آمریکا در تهران؛ به سایروسونس وزیر امور خارجه آمریکا گزارش داد که به نظر میرسد حادثه جمعه سیاه شاه را متزلزل کرده است که تا حدودی به خاطر شایعاتی است که در تهران بر سر زبانها افتاده، مبنی بر اینکه آمریکا و گروههای مختلف معارض شاه در حال طراحی کودتا علیه وی هستند.(۴)
ونس و برژینسکی مشاور امنیت ملّی آمریکا هر دو به کارتر پیشنهاد دادند که شخصاً با شاه تماس تلفنی بگیرد و به او اطمینان دهد که آمریکا از وی حمایت خواهد کرد. کارتر نیز صبح ۱۰ سپتامبر [۱۹ شهریور] به شاه تلفن کرد و ضمن تأکید بر ادامۀ دوستی شخصی خود با شاه، آرزو کرد او بتواند اصلاحات سیاسی مدنظر خود را اجرا نماید.(۵)
تشکیل شورای سلطنت
جمعه سیاه پایان حضور مردم نبود و نتوانست خفقان را تحمیل کند. همزمان با آغاز محرم فضای مبارزه مجدد گرم شد. هستهای از مبارزان معتقد به رهبری امام خمینی سازماندهی سلسله اعتراضاتی را بر عهده گرفت که اوج آن در ۲۰ آذر، مصادف با عاشورای حسینی بود. خیابانهای تهران و بسیاری از شهرهای ایران شاهد حضور میلیونی مردم شد. رهبر نهضت، امام خمینی در سخنرانى خود در روز ۲۰ آذر اظهار مىدارند: «...رفراندمى که در دیروز و امروز شد و قطعنامههایى که صادر شد به همۀ دنیا ثابت کرد که شاه ساقط است...با کمالِ آرامشْ تمام ایران گفتند که ما شاه را نمى خواهیم...»(۶)
پس از تظاهرات روز عاشورا ویلیام سولیوان در گزارش خود به وزارت خارجه آمریکا تصریح میکند که پس از این تظاهرات، اغلب سفرای خارجی مقیم تهران به این جمعبندی رسیده بودند که وضعیت نظم و قانون از کنترل خارج شده است. (۷)
در همین مقطع، وزارت خارجه آمریکا بررسی گزینههایی نظیر تشکیل شورای سلطنت را در دستور کار قرار داد(۸) و تا اواسط آذر ۵۷، همچنان سرگرم بررسی تشکیل شورای سلطنت در ایران بود و در این باره با سفارتش در تهران مشورت و برای ایجاد هماهنگی های لازم با گروه هایی مثل کمیته ی ایرانی دفاع از حقوق بشر از آنها کسب اطلاع می کرد(۹)
در واقع هدف از تشکیل شورای سلطنت این بود که در صورت خروج شاه از ایران جایگزین شاه میشد و صلاحیت تشکیل یک دولت ائتلافی ملی را به یک گروه نامعین میداد تا آنگاه انتخابات آزاد را برگزار و سلطنت را برای ولیعهد تضمین نماید.(۱۰)
پس از بررسی نهایی آمریکا در تلگرافهایی رسمی از سفارت خود در تهران خواست تا مبانی حقوقی چنین شورایی را در قانون اساسی ایران بررسی کند.(۱۱)
تماسها با چهرههایی چون علی امینی و بررسی اسامی رجال سیاسی برای عضویت در شورای سلطنت نیز در همین چارچوب انجام شد.(۱۲)
پیام محرمانه کارتر به شاه
در ۲۵ آذر ۱۳۵۷، جیمی کارتر طی پیامی محرمانه از ویلیام سولیوان، سفیر آمریکا در تهران، خواست هرچه سریعتر با محمدرضا پهلوی دیدار کرده و حمایت ایالات متحده را از کوششهای شاه برای اعاده امنیت و ثبات در ایران به او ابلاغ کند سولیوان این پیام را در ۲۷ آذر ۱۳۵۷ به شاه ابلاغ کرد.(۱۳)
این در حالی بود که خود او در گزارشهای جداگانه، سقوط شاه را «غیرقابل اجتناب» توصیف میکرد و از شکست دولت نظامی سخن میگفت.(۱۴)
تداوم اعتراضات تا اربعین
برخلاف امید واشنگتن به اثرگذاری این پیام، اعتراضات مردمی نهتنها متوقف نشد، بلکه گسترش یافت. تنها سه روز پس از عاشورا، تظاهرات و درگیریها در دهها شهر ادامه داشت و گزارشها از پیوستن بخشی از سربازان به مردم حکایت میکرد(۱۵)
در این روند مراسم اربعین حسینی نقش برجستهای ایفا کرد. تداوم حضور گسترده مردم در خیابانها پس از عاشورا و تا اربعین، نشان داد که طرحهایی چون شورای سلطنت یا حمایتهای خارجی، توان مهار جنبش انقلابی را ندارد؛ واقعیتی که در گزارشهای بعدی سفارت آمریکا نیز بازتاب یافت.
پیام محرمانه کارتر به سولیوان، بر اساس اسناد و منابع موجود، یکی از آخرین تلاشهای رسمی ایالات متحده برای تقویت موقعیت محمدرضا پهلوی پس از عاشورای ۱۳۵۷ بود. این پیام، در کنار تماسهای تلفنی، بررسی شورای سلطنت و حمایت از دولتهای انتقالی، نشان میدهد که سیاست آمریکا تا واپسین ماهها بر حفظ چارچوب سلطنت استوار بود. با این حال، تداوم اعتراضات مردمی از ۱۷ شهریور تا عاشورا و اربعین، این راهبرد را عملاً بیاثر کرد.
(۱ طیرانی، بهروز(۱۳۸۰)، روزشمار روابط ایران و آمریکا، تهران: اداره نشر وزارت امورخارجه،ص۲۶۸
(۲ علیاننژاد، میرزاباقر(۱۳۸۴)، روزشمار انقلاب اسلامی، جلد۹، تهران: سوره مهر، ص۲۴۹
(۳ رایت، رابرت(۲۰۱۰)، مامور ما در تهران، ترجمه محمد مظفرپور، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص۱۱۰
(۴ همان، ص۱۱۱
(۵ همان
(۶ خمینی، روحالله(۱۳۸۹)، صحیفه نور، جلد۵، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ص۲۱۱
(۷ علیاننژاد، میرزاباقر(۱۳۸۴)، روزشمار انقلاب اسلامی، جلد۹، تهران، انتشارات سوره مهر، ص۲۴۹
(۸ اسدی، فریبا(۱۳۹۴)، روابط سیاسی محمدرضا پهلوی و آمریکا در دوره کارتر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۲۸۳
(۹ همان
(۱۰ واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی(۱۳۸۳)، روزشمار انقلاب اسلامی، جلد۸، تهران، انتشارات سوره مهر،ص۶۶
(۱۱ دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(۱۳۸۶)، اسناد لانه جاسوسی، جلد۳، تهران، انتشارات موسسه مطالعات و پزوهشهای سیاسی،ص ۳۰۸
(۱۲ همان، ص ۳۱۱
(۱۳ طیرانی، بهروز(۱۳۸۰)، روزشمار روابط ایران و آمریکا، تهران، اداره نشز وزارت امورخارجه،ص۲۶۸
(۱۴ قاسمپور، داوود(۱۳۸۸)، دههی سرنوشت ساز، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۴۳
(۱۵ همان، ص ۴۲
- بازگشت با دستهای خالی
- قدرت خیالی در ازای امنیت آمریکا در منطقه
- سازکارهای تحقق تصویر آینده ایران در راستای اهداف نقشه راه تمدنی
- از انجمن فردوس تا مبارزات انقلاب
- هیئت کانون مقابله با جنگ تبلیغاتی امروز است
- موج نفرت از جنایتکاران غزه
- «جمهوری، دربست»
- از «آزادی» تا «بیثباتی»؛ ریشههای فروپاشی نهاد خانواده در غرب
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان البرز: ۲۵ / آذر / ۱۴۰۴
جوانان ما جوانان خوبی هستند
لزوم تبیین هنرمندانه ارزشهای دفاع مقدس برای آنان
گلایه رهبر انقلاب از برخی دستگاههای فرهنگی: همت و تلاش لازم را ندارند
بهرغم مشکلات، نقاط مثبت در کشور زیاد است

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست اندرکاران کنگره بزرگداشت 5580 شهید استان البرز، امشب در محل برگزاری این همایش در کرج منتشر شد.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، یکی از کارهای مهم در شرایط کنونی را انتقال انگیزهها و ارزشهای دوران دفاع مقدس به نسل جوان دانستند و گفتند: جوانهای امروز ما جوانان خوبی هستند و بهرغم امکانات پیشرفتهای که برای انتقال محتوا و مفاهیم مختلف به ذهن آنان وجود دارد اما توانستهاند هویت دینی خود را حفظ کنند و باید از این بستر جهت تبیین و انتقال هنرمندانه ارزشها به جوانان استفاده کرد.
رهبر انقلاب، شوق به لقاء الله و احساس تکلیف دینی در میان رزمندگان دفاع مقدس را از جمله دهها ارزش و انگیزههای آن دوران برشمردند و با تاکید بر اینکه نباید گذاشت این انگیزهها خاموش شوند، افزودند: رفتاری که انسان از برخی دستگاههای فرهنگی و برخی دستگاه مسئول مشاهده میکند، همت و تلاش برای انتقال ارزشهای دفاع مقدس را نشان نمیدهد.
حضرت آیت الله خامنه ای با تاکید بر اینکه انتقال ارزش ها و انگیزه های دوران دفاع مقدس به نسل جدید نیازمند کار هنرمندانه و پیگیری بی وقفه است، خاطر نشان کردند: بهرغم همه سختیها و تنگدستیها و مشکلات، نقاط مثبت فراوان و آمادگیهای زیادی برای حرکت در جهت اسلام و انقلاب در کشور وجود دارد که باید تقویت شوند.
ایشان ضمن تجلیل از مردم استان البرز بویژه خانواده های شهدای این استان و قدردانی از دست اندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان البرز، حضور افرادی از نقاط مختلف ایران را در کرج، یک مزیت دانستند و گفتند: اگر بزرگداشت شهدا و انتقال پیام و ارزش های آن شهیدان به خوبی انجام شود می تواند به واسطه همین مزیت به دیگر نقاط کشور نیز منتقل گردد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
رهبر معظم انقلاب:
بهرغم مشکلات، نقاط مثبت در کشور زیاد است
حضرت آیتالله خامنهای فرمودند: بهرغم همه سختیها و تنگدستیها و مشکلات، نقاط مثبت فراوان و آمادگیهای زیادی برای حرکت در جهت اسلام و انقلاب در کشور وجود دارد که باید تقویت شوند.
جوان آنلاین: بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت ۵۵۸۰ شهید استان البرز، امشب در محل برگزاری این همایش در کرج منتشر شد.
به گزارش مهر، حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، یکی از کارهای مهم در شرایط کنونی را انتقال انگیزهها و ارزشهای دوران دفاع مقدس به نسل جوان دانستند و گفتند: جوانهای امروز ما جوانان خوبی هستند و بهرغم امکانات پیشرفتهای که برای انتقال محتوا و مفاهیم مختلف به ذهن آنان وجود دارد، اما توانستهاند هویت دینی خود را حفظ کنند و باید از این بستر جهت تبیین و انتقال هنرمندانه ارزشها به جوانان استفاده کرد.
رهبر انقلاب، شوق به لقاءالله و احساس تکلیف دینی در میان رزمندگان دفاع مقدس را از جمله دهها ارزش و انگیزههای آن دوران برشمردند و با تاکید بر اینکه نباید گذاشت این انگیزهها خاموش شوند، افزودند: رفتاری که انسان از برخی دستگاههای فرهنگی و برخی دستگاه مسئول مشاهده میکند، همت و تلاش برای انتقال ارزشهای دفاع مقدس را نشان نمیدهد.
حضرت آیت الله خامنهای با تاکید بر اینکه انتقال ارزشها و انگیزههای دوران دفاع مقدس به نسل جدید نیازمند کار هنرمندانه و پیگیری بی وقفه است، خاطر نشان کردند: بهرغم همه سختیها و تنگدستیها و مشکلات، نقاط مثبت فراوان و آمادگیهای زیادی برای حرکت در جهت اسلام و انقلاب در کشور وجود دارد که باید تقویت شوند.
ایشان ضمن تجلیل از مردم استان البرز بویژه خانوادههای شهدای این استان و قدردانی از دستاندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان البرز، حضور افرادی از نقاط مختلف ایران را در کرج، یک مزیت دانستند و گفتند: اگر بزرگداشت شهدا و انتقال پیام و ارزشهای آن شهیدان به خوبی انجام شود میتواند به واسطه همین مزیت به دیگر نقاط کشور نیز منتقل گردد.
متن بیانات حضرت آیت الله خامنهای به شرح زیر است:
بسمالله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّالعالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. خیلی بهره بردیم از اجرای برادران عزیزی که اینجا برنامه اجرا کردند. شعرهای پُرمغز و بامضمون، مجلس را بهروز کرد. خیلی از مجلسها هست که جمعیّت هست، امّا مربوط به این زمان نیست. این مجلس، مجلس این زمان است. این شعرها و این حرکات و این اظهارات و این بیانات شماها و اجتماع شما و شور و حال شما مجلس را بهروز کرد.
تبریک عرض میکنم ولادت حضرت سیّدةالنّساء صدّیقهی طاهره (سلام الله علیها) را، همچنین ولادت امام عزیز بزرگوارمان را. دربارهی حضرت صدّیقهی طاهره من فقط یک جمله عرض میکنم، چون فضائل و مناقب و برجستگیهای این بانوی الهی و عرشی چیزی نیست که ما بتوانیم آن را در اظهاراتمان بیان کنیم؛ خیلی فوق فهم ما و تصوّر ما و درک ما است؛ امّا میتوان اینجور گفت که او اسوه بود. مگر نمیخواهیم عمل کنیم؟ مگر نمیخواهیم فاطمی زندگی کنیم؟ او اسوه بود؛ باید بر طبق رفتار اسوه و حرکات اسوه رفتار کرد و حرکت کرد. اسوهی دینداری بود، اسوهی عدالتخواهی بود، اسوهی جهاد بود. جهادی که فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) کرد، جزو دشوارترین جهادها است. اگر انسان بخواهد مقایسه کند، شاید همهی غزوات پیغمبر یک طرف و جهاد فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) یک طرف. اسوهی جهاد بود. اسوهی تبیین بود؛ آن خطبهی غرّاء مسجد مدینه یک تبیین فوقالعاده بینظیر و روشن و درسآموز بود. اسوهی وظایف زنانگی بود؛ شوهرداری، فرزندداری، زینبپروری و بسیاری دیگر از ارزشهای اسلامی. اینها مقولات ظاهری و قابل فهم و قابل دید ما است؛ مقولات باطنی و عرشی از دید ما بالاتر است و قابل توصیف نیست.
و، امّا سخنی در باب مدّاحی؛ حرف امروز من چند کلمه در باب مدّاحی است. امروز مدّاحی یکی از عرصههای بسیار مهمّی است که شایسته است دربارهی آن پژوهش انجام بگیرد. امروز مدّاحی فقط آمدن و خواندن و گریاندن و ... نیست؛ امروز مدّاحی در کشور ما یک پدیدهای شده که درخور پژوهش و تحقیق است. پژوهش یعنی چه؟ «عمقیابی»؛ [شناخت اینکه]پشت این شعر و آواز و آهنگ و رفتار چیست و چه چیزی قرار دارد. «آسیبشناسی»؛ ممکن است آسیبشناسی، ما را به یک نقاط ضعفی برساند. جستوجو از «راههای رشد»؛ [اینکه]چه کار کنیم که مدّاحی در راه رشد پیش برود، به سمت تکامل و در مسیر تکامل حرکت کند. اینها مجموعهای است که یک جمع محقّق و پژوهشگر میباید و میتوانند دربارهی این، کار کنند؛ امروز این لازم است.
البتّه در گذشته هم مدّاحی بود؛ زمان جوانی ما هم مداحهایی بودند، البتّه نه به این گسترش، نه به این تعداد، نه با این آگاهی، نه با این سواد، ولی بودند. البتّه یک امتیازاتی هم آنها داشتند [مثلاً]قصاید بلند و غرّاء را از بر میخواندند لکن مجموعاً فاصلهی مدّاحی دوران جوانی ما با مدّاحی امروز خیلی زیاد است؛ امروز مدّاحی در جامعهی ما یک پدیدهی حیرتانگیزی شده. اینها را عرض میکنم که مدّاحان عزیز ما بدانند چه کار دارند میکنند. البتّه میدانید؛ شعرهای امروز و حرفهای امروز نشان داد که مداحها میدانند کجا قرار دارند و چه وظیفهای را بر عهده گرفتهاند. امروز بعد از چند دهه، این پدیدهی بسیار مهمّ مدّاحی به شکل یک عنصر اثرگذار در کشور ظاهر شده. ما به این احتیاج داریم. ما احتیاج داریم عوامل اثرگذار که روی ذهنها و مغزها و دلها اثر میگذارد، تقویت کنیم؛ اوّلاً بشناسیم، ثانیاً تقویت کنیم. حرف اصلی من این است که حالا عرض خواهم کرد.
البتّه مدّاحیها همه در یک سطح نیستند، کم و زیاد دارند. همهی پدیدهها همینجور هستند، همه یک جور نیستند؛ بعضیها برترند، بالاترند، بعضیها متوسّطترند؛ امّا آنچه میتوان به صورت تقریبی و میانه بیان کرد، این است که امروز مدّاحی یکی از پایگاههای «ادبیّات مقاومت» است. امروز مدّاحی یک پایگاهی است برای ادبیّات مقاومت. اگر یک «فکری» وجود داشته باشد و «ادبیّاتِ» متناسب با آن فکر وجود نداشته باشد، آن فکر میمیرد، از بین میرود. تولید ادبیّاتِ مناسب با اندیشه و فکر، یک هنر بزرگی است. یکی از مراکز و پایگاههایی که این ادبیّات را ادبیّات مقاومت را تدوین میکند، گسترش میدهد، منتقل میکند، عبارت است از پدیدهی مدّاحی و هیئت.
خب، «مقاومت ملّی» یعنی چه؟ اینکه میگوییم «ادبیّات مقاومت ملّی»، مقاومت ملّی یعنی چه؟ امروز گفته میشود «جبههی مقاومت»؛ خب این چیست؟ اینها در مقابل چه چیزی مقاومت میکنند؟ «مقاومت ملّی» یعنی تابآوری در برابر هر فشاری که دشمن در یکی از جنبههای زندگی انسان وارد میآورد تا آن ملّت را مجبور کند به تسلیم؛ منظور ما از «مقاومت» ایستادگی در مقابل این فشار است؛ تاب بیاورد، مقاومت کند، بِایستد، پایداری کند، پای دشمن را ببُرد، دست دشمن را قطع کند.
این فشاری که میگوییم ممکن است وارد بیاید، فرق نمیکند [چه باشد]؛ گاهی فشار نظامی است که خب ماها دیدیم؛ جوانها ندیده بودند، دیدند؛ ما آن چهل سال قبل هم دیدیم. فشار نظامی برای وادار کردن جمهوری اسلامی به قبول یک تحمیل! این فشار [ممکن است]با وسایل نظامی باشد، با وسایل اقتصادی باشد یا فشار با هوچیگری و جوسازی رسانهای باشد. فضای مجازی را نگاه کنید، رادیوهای خارجی را ببینید، اظهاراتِ نهفقط روزنامهنگار و مثلاً خبرنگار، [بلکه]مقامات نظامی بالا و مقامات سیاسی در دنیا را ببینید؛ همهی اینها متوجّه یک نقطه و یک مرکز است و آن مرکز، فشار بر روی ایستادگی و مقاومت ملتها و در رأسشان ملّت ایران است؛ امروز اینجوری است. بنابراین، این فشار میتواند فشار نظامی باشد، فشار اقتصادی باشد مثلاً تحریم باشد فشار رسانهای باشد، فشار در فضای مجازی باشد، جاسوسپروری باشد و امثال اینها.
هدف از این فشار هم میتواند توسعهطلبی سرزمینی باشد، مثل این کاری که حالا آمریکاییها دارند با بعضی از کشورهای آمریکای لاتین انجام میدهند؛ میتواند برای منابع زیرزمینی باشد، که فشار میآورد برای اینکه منابع نفت فلان کشور را مثلاً تصرّف کند؛ یا موضوعات فرهنگی و دینی باشد؛ یا فشار برای تغییر سبک زندگی باشد که عمدتاً اینها از راه ابزارهای رسانهای انجام میگیرد؛ یا اساسیتر از همه، فشار برای تغییر هویّتی باشد. صد سال است که سعی غربیها، که در زمان اواخر قاجار وارد ایران شدند، این است که هویّت ملّت ایران را تغییر بدهند؛ هویّت دینیشان، هویّت تاریخیشان، هویّت فرهنگیشان. رضاخان قدم اوّل را برداشت، [امّا]موفّق نبود؛ بعدیها سیاستمدارانهتر حرکت کردند، کارهایی کردند، [امّا]موفّق نشدند؛ انقلاب اسلامی هم آمد همه را شست، ریخت بیرون. فشار برای تغییر هویّت ملّت ایران. در هر صورت، در همهی این موارد، مقاومت لازم است. گفتیم مقاومت یعنی چه؟ یعنی تابآوری، پایداری، ایستادگی، تسلیم نشدن، عامل فشار را ناکام گذاشتن؛ این معنای مقاومت است. اینکه امروز ما دائم دم از جبههی مقاومت میزنیم یعنی این؛ یک روز فقط ایران بود، امروز به کشورهای منطقه و حتّی در مواردی به کشورهای خارج از منطقه توسعه پیدا کرده؛ مقاومت به تدریج گسترش پیدا کرده.
البتّه ملّت ما از اوّلِ تشکیل جمهوری اسلامی و پیروزی انقلاب اسلامی توانست مقاومت کند، توانست بِایستد، توانست در مقابل فشار دشمن تسلیم نشود. همهکار کردند دیگر حالا اینها را، چون زیاد گفتهایم و تکرار کردهایم، نمیخواهم تکرار کنم که چه کارها کردند بعضی از کارهایی که دشمن دربارهی ملّت ایران کرد، جوری بود که دربارهی هر کشوری و هر ملّتی انجام میگرفت، [آنجا را]کنفیکون میکرد، امّا ملّت ایران محکم ایستاد، جمهوری اسلامی با کمال استقامت، با کمال مقاومت ایستاد.
مدّاحی ما از اوّل انقلاب به این سمت حرکت کرد؛ نه همه، امّا شروع شد؛ در دوران جنگ به اوج خودش رسید. در دوران جنگ هر کدام از این شهدا پرچمی شدند برای برپا نگه داشتن ملّت ایران، [آن هم]به وسیلهی مداحها؛ مداحها این کار را کردند. این جنازه که میآمد، اگر آن مدّاح نبود، اگر آن حماسهی شعری در فضا نمیپیچید و دلها را به خود جذب نمیکرد، آن شهید فراموش میشد. زینبی کار کردند؛ زینب، کربلا را زنده کرد و نگه داشت در تاریخ. این کاری بود که از اوّل انقلاب شروع شد، ادامه پیدا کرده تا امروز، امروز هم هست. البتّه حالا همهی مجالس مدّاحی، مثل مجلس امروز ما نبود و نیست، میدانم، لکن در همهی مجالس یک گرایشی، یک نگاهی، یک حرکتی به مفهوم و مصداق مقاومت در ایران وجود دارد.
حالا حرف من به طور خلاصه این است؛ من فقط همین یک جمله را میخواهم عرض کنم که امروز ما فراتر از درگیریهای نظامی که وجود داشت، دیدید و همینطور دائماً احتمال [تکرار]آن را هم میدهند، بعضی هم عمداً در این کانون میدمند برای اینکه مردم را دلبهشک نگه دارند، دلهره ایجاد کنند، که موفّق هم نمیشوند انشاءالله در کانون یک درگیری تبلیغاتی و رسانهای هستیم؛ با چه کسی؟ با یک جبههی وسیع. ما در جنگ تبلیغاتی قرار داریم، در جنگ معنوی قرار داریم. دشمن فهمید که تصرّف این مُلک و این خاک و این سرزمین الهی و معنوی با ابزار فشار و ابزار نظامی امکان ندارد. فهمید که اگر بخواهد تصرّفی بکند، دخالتی بکند، موفّقیّتی پیدا کند باید دلها را تغییر بدهد، باید مغزها و فکرها را عوض کند؛ رفتند در این خط. البتّه ما در مقابلشان محکم ایستادهایم، امّا امروز خطر این است، خط این است، هدف دشمن این است. هدف دشمن در کشور ما محو کردن آثار مشعشع مفاهیم انقلابی است؛ هدفش این است که به تدریج مردم را از یاد انقلاب، از یاد هدف انقلاب، از یاد کارهایی که در انقلاب شد، از یاد امامِ انقلاب منصرف کند؛ برای این دارند کار میکنند، دارند تلاش میکنند؛ میلیاردها خرج میکنند؛ نمیگویند، لکن ما میدانیم. نویسنده، هنرمند، کتابنویس، رماننویس، هالیوود و غیر اینها را به کار میگیرند، از ابزارهای گوناگون استفاده میکنند برای اینکه ذهن جوان ایرانی را تغییر بدهند. جبههی فعّالِ در این قسمت در مقابل ما یک جبههی وسیعی است؛ البتّه مرکز آمریکا است، دُوروبَرش هم بعضی از کشورهای اروپاییاند و در حاشیهاش هم مزدورها و خائنها و بیوطنها و اینهایی [هستند]که در اروپا و در جاهای دیگر جمع شدهاند برای اینکه به نان و نوایی برسند، این را هم شیوهی خودشان قرار دادهاند. ما در مقابل اینها قرار داریم؛ بنابراین جبههی انقلاب و کارگزاران مقاومت باید این وضع دشمن را بشناسند، آرایش خودشان را بر طبق این نظم دشمن و مقصود دشمن قرار بدهند. ما در مسائل نظامی، آرایش صفوفمان بستگی دارد به هدف دشمن؛ وقتی میبینیم دشمن به یک نقطهای میخواهد حمله کند، نوعی آرایش نظامی میگیریم که دشمن را ناکام کنیم؛ این کار در باب تبلیغات باید انجام بگیرد. آرایش تبلیغاتی بایستی به سمتی برود که دشمن درست همان سمت را هدف قرار داده، و آن عبارت است از معارف اسلامی، معارف شیعی و معارف انقلابی؛ دشمن اینها را هدف قرار داده؛ باید در مقابل اینها ایستاد. البتّه کار آسانی هم نیست لکن خوشبختانه امروز ما فضلای زیادی داریم در حوزههای علمیّه که در این زمینهها کار کردهاند، فکر کردهاند، محصول دارند و جامعهی مدّاح کشور میتواند کاملاً از آنها بهرهبرداری کند.
شما مداحها میتوانید این هیئتی را که در آنجا هستید، تبدیل کنید به کانون پایبندی به ارزشهای انقلاب و [دیگر]ارزشها؛ بخصوص امروز که جوانها خوشبختانه اقبال به هیئت دارند. امروز اقبال جوانها به هیئت خیلی زیاد است؛ در گذشته اینجور نبود. امروز جوانها در شهرهای مختلف که ما هم اطّلاع پیدا میکنیم یا در تلویزیون میبینیم یا خبر میگیریم خوشبختانه اقبال دارند و کار میکنند، تلاش میکنند؛ این را بایستی قدر دانست و نسل جوان را در مقابل هدف این دشمن لجوج و خبیث و متأسّفانه دارای امکانات، مصونسازی کرد.
من توصیه میکنم در مدّاحیها دربارهی ائمّه (علیهم السّلام)، تبیین معارف را برجسته کنید. به نظر بنده ائمّه (علیهم السّلام) دو کار عمده انجام میدادند: یکی تبیین معارف بود، که [به واسطهی آن]معارف اسلامی باقی ماند؛ اگر آنها تبیین نمیکردند معارف اسلامی را، امروز از اسلام و از معارف حقیقی اسلام هیچ چیز باقی نمانده بود؛ یکی این بود؛ یکی مبارزه بود. ائمّه مبارزه میکردند. روی این زمینه، بنده حرفهای زیادی در سالهای طولانی گفتهام. همهی ائمّه مشغول مبارزه بودند. از بعد از امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) چه در زمان امام مجتبیٰ، چه در زمان حضرت سیّدالشهدا، چه در زمان ائمّهی بعدی همهی ائمّه مشغول مبارزه بودند؛ مبارزهی با دستگاه خلافت، مبارزهی با دشمنان حقیقت، هر کدام با شیوهی خودشان؛ هر کدام با یک شیوه، امّا همه مبارزه میکردند؛ این را بایستی در زندگی ائمّه، در بیان زندگی ائمّه بیان کرد؛ بنابراین [یک توصیه]تبیین معارف دینی، تبیین معارف مبارزاتی و انقلابی [است].
یک توصیه این است که در مواجههی با دشمن، به دفاع از آنچه او شبههآفرینی میکند اکتفا نکنید. البتّه دفاع لازم است، باید شبههآفرینیِ دشمن را رد کرد لکن دشمن نقطهضعف زیاد دارد؛ آن نقطهضعفها را هدف قرار بدهید، به آنها هجوم بیاورید، هجوم بیاورید در مفاهیم شعری، که خب امروز بعضی از برادرها خوشبختانه در این زمینه هم نشان دادند که توانایی خوبی وجود دارد.
یک توصیه این است که منبر [مدّاحی]را از نقاط قوّت اسلام، چه در مسائل شخصی، چه در مسائل اجتماعی، چه در سیاست، چه در برخورد با دشمن اسلام در این زمینهها معارف مهمّی دارد، نقاط قوّتی دارد سرشار کنید از این معارف؛ یعنی کسی که پای صحبت شما، برنامهی شما مینشیند، از قرآن، از مفاهیم قرآنی بخش زیادی را بهرهمند بشود و استفاده کند. تبدیل کنید مدّاحی را به یک ابزار مؤثّر و مهمّی برای ترویج دین و ترویج مفاهیم دینی و مسائل انقلابی؛ این کار الان دارد تا حدود زیادی انجام میگیرد؛ این را گسترش بدهید، این را تقویت کنید، این را عمومی کنید و در همهی موارد این وجود داشته باشد. گاهی اوقات تأثیر یک نوحهی خوشساختِ خوشمضمون که شما آن نوحه را در منبر میخوانید، در دل مخاطبتان از یک منبر یا دو منبر استدلالی و فلسفی و منطقی، هم خیلی بیشتر است، هم ماندگارتر است.
بحث خوانندگیِ خوشساخت شد، مراقب باشید در این زمینه اشتباه صورت نگیرد؛ آهنگهای دوران طاغوت راه پیدا نکند در مفاهیم دینی ما؛ انسان گاهی یک جاهایی میشنود. مراقبت کنید! آهنگ مدّاحی، آهنگ شما است، مال شما است، ابتکار شما است؛ نباید آنچه را مربوط به دشمنان شما است که شما علیه آنها قیام کردید، ملّتتان علیه آن معارف، علیه آن فرهنگ غلط قیام کردند نفوذ کند در کار شما و در بیان شما؛ بنابراین آنچه بنده احساس میکنم و میبینم، خوشبختانه در بین ابزارهای مهمّ پیشرفت کشور، پدیدهی مدّاحی جایگاه ویژهای دارد. شما دارید کار میکنید، تلاش میکنید، و همانطور که گفتم، احتیاج دارد به پژوهش؛ باید آسیبشناسی بشود، باید راههای تکاملش پیدا بشود، باید محتواهای مناسب و شاید آهنگهای مناسب برای این کار آماده بشود، تهیّه بشود. مدّاحی را حفظ کنیم، نگه داریم، تکامل ببخشیم و از این پدیده استفاده کنیم.
من به شما عرض کنم، به توفیق الهی جمهوری اسلامی در حال پیشرفت است. کمبود زیاد داریم؛ اشاره کردند به گرد و غبار خوزستان این یکی از کوچکترینهایش است. کمبودهای بیشتری هم در کشور وجود دارد، امّا کشور دارد جلو میرود، دارد پیش میرود. ملّت ایران دارند روزبهروز برای اسلام آبرو درست میکنند، نشان میدهند که اسلام یعنی ایستادگی، اسلام یعنی قدرت، اسلام یعنی صدق و صفا، اسلام یعنی خیرخواهی و عدالتخواهی؛ اینها را ملّت ایران دارند به تدریج نشان میدهند. البتّه تحوّلات بزرگ در یک کشور به چشم نمیآید، چون تدریجی است، چون طولانیمدّت است کوتاهمدّت نیست و در یک لحظه انجام نمیگیرد تا انسان ببیند؛ به تدریج انجام میگیرد، امّا من میخواهم عرض بکنم به توفیق الهی به تدریج جامعه پیشرفت میکند. نوجوانِ امروز نسبت به مسائل دینی غیر از همان اوایلِ اوایل انقلاب از برههای از این میانهها به مراتب جلوتر و پیشتر است، بعد از این هم انشاءالله پیشتر خواهد رفت.
روح مقدّس شهیدان و روح مقدّس امام بزرگوار شاد باد که این راه را در مقابل ملّت ایران باز کرد.
والسّلام علیکم و رحمةالله
رهبر معظم انقلاب: بهرغم مشکلات، نقاط مثبت در کشور زیاد است
حضرت آیت الله خامنهای فرمودند: بهرغم همه سختیها و تنگدستیها و مشکلات، نقاط مثبت فراوان و آمادگیهای زیادی برای حرکت در جهت اسلام و انقلاب در کشور وجود دارد که باید تقویت شوند.
· رهبر انقلاب: با همه سختیها و تنگدستیها و مشکلات، نقاط مثبت فراوانی در کشور داریم+ فیلم
· دنیای اقتصاد۴ دقيقه پيش
· رهبر انقلاب: جوانان ما جوانان خوبی هستند؛ لزوم تبیین هنرمندانه ارزشهای دفاع مقدس برای آنان
· خبرگزاری تسنیم۱۲ دقيقه پيش
· رهبر انقلاب: جوانان ما خوب هستند/رفتار برخی دستگاهها انتقال ارزشهای شهدا را نشان نمیدهد
· افکار نیوز۱٣ دقيقه پيش
· ببینید/ رهبر انقلاب: با همه سختیها و تنگدستیها و مشکلات، نقاط مثبت فراوانی در کشور داریم
· اکوایران۲۵ دقيقه پيش
· رهبر انقلاب: با همه سختیها و تنگدستیها و مشکلات، نقاط مثبت فراوانی در کشور داریم + فیلم
· اقتصاد نیوز٣۴ دقيقه پيش
· ببینید/ رهبر انقلاب: جوان امروز در مقابل موج عظیم رسانهها هویت دینی خودش را حفظ کرده است
· اکوایران۴۰ دقيقه پيش
· رهبر انقلاب: جوانان ما توانستهاند هویت دینی خود را حفظ کنند
· نامه نیوز۴۰ دقيقه پيش
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
بیانات در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای استان البرز

[دریافت PDF]
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز! و خیلی متشکّرم از اینکه همّت کردید این جریان مفید و به یک معنا حیاتی را که جریان احیای نام شهیدان و یاد شهیدان است، در شهر کرج و در استان البرز به وجود آوردید.
استان البرز یک خصوصیّتی دارد که آقایان اشاره کردند؛ مجموعهای از افراد متعلّق به نقاط مختلف کشور است که از چند ده سال پیش به این طرف به این شهر مهاجرت کردهاند؛ بنابراین، هر کار خوبی که در این شهر انجام بگیرد، احتمالِ این هست که منتقل بشود به سراسر کشور و در آن جاها هم تأثیر بگذارد. بنابراین، کارتان کار بسیار خوبی است و اقدام، اقدام خداپسندانه و مفیدی است. بنده از دستاندرکاران این کار متشکّرم.
یک نکته این است که شما در توضیح برنامههای این بزرگداشت، مطالب خوبی را بیان کردید ــ هر دوی آقایان(۲) مطالب مهمّی را بیان فرمودید، تأثیرات متوقَّع از این کار را بیان کردید ــ منتها اینها خواستههای شما است؛ و اینها باید تحقّق پیدا کند؛ این را فکر بکنید؛ یعنی آن کتاب باید خواننده داشته باشد، آن فیلم باید بیننده داشته باشد و این مستلزم یک تلاش دوّمی است؛ یعنی اگر چنانچه کار را هنرمندانه انجام ندهید یا پیگیری نکنید یا زوایای مختلف کار را ملاحظه نکنید، این تلاشی که بخوبی انجام گرفته و بجا انجام گرفته، به نتایج خودش نخواهد رسید؛ باید کاری کنید که این تلاش به نتایج خودش برسد، و خود این یک تلاش دوّمی را لازم دارد. من میخواهم عرض بکنم فکر یک کار خوب و برنامهریزی برای یک کار خوب، نیمی از آن کار است؛ نیمِ دوّم که مهمتر است، پیگیری و دنبالگیری و عمل کردن آن کار است و شما این را باید انجام بدهید.
نکتهای که در اینجا وجود دارد، مسئلهی این بزرگداشتها است؛ ما این بزرگداشتها را برای چه انجام میدهیم؟ ما وقتی که بررسی میکنیم شهدای جنگ تحمیلی را، شهدای این جنگ اخیر را، عمدهی شهدای این جنگها را وقتی نگاه میکنیم، [میبینیم] انگیزههایی در اینها وجود داشته که آن انگیزهها اینها را به میدان خطر کشانده و احیاناً جان آنها را گرفته؛ دیگران زیادی هم بودند که همین انگیزهها را داشتند، بحمدالله با عافیت و سلامت برگشتند؛ این انگیزهها چیست؟ چرا یک جوان از زندگی راحت، از بودن در کنار پدر و مادر و درس و بحث و کار و آرزو و شغل و همهچیز صرفِنظر میکند، میرود در سختیهای جنگ، دشواریهای جنگ ــ که آن کسانی که در این میدان بودند، میدانند که چه دشواریهایی دارد ــ خودش را درگیر میکند؟
اگر این کار بزرگ را، این حرکت عظیم را، صرفاً به یک احساسات تقلیل بدهیم، ظلم کردهایم؛ بگوییم سخنرانی کردند، احساسات این بچّهها تحریک شد و راه افتادند رفتند؛ این واقعاً ظلم به این حادثه است، ظلم به این اشخاص است؛ این[جور] نیست. چیزهای دیگری وجود دارد؛ آن چیزها را بشمارید، آن چیزها را پیدا کنید.
یکی [از این انگیزهها] «شوق به لقاءالله» است. ما در بین این جوانها میشناسیم، مییابیم کسانی را که به معنای واقعی کلمه شایقِ الیالله بودند؛ یعنی همان کاری را که امام اشاره کردند به این بزرگان اهل معرفت و اهل سلوک و مانند اینها، گفتند یک عمر عبادت کردید قبول باشد، امّا بروید وصیّتنامهی این جوان را هم بخوانید؛ این جوان راه هفتادساله و هشتادساله را گاهی اوقات در چند ماه و چند روز طی کرده و به آنجا رسیده. این مسئلهی شوق، شوق الیالله را در جوانها باید به وجود آورد. این مسئلهی «احساس تکلیف دینی»، که این یک تکلیف است و به او گفته شده، و باید انجام بدهد؛ مثل نماز؛ باید این اتّفاق بیفتد، انجام بگیرد. مسئلهی «حسّ مقابلهی با دشمن»؛ این احساس مهمّی است. وقتی که جوان به درک و شعور جوانی خودش میرسد ــ در آن حد که از نوجوانی و از بچّگی خارج میشود ــ احساس میکند که یک تکلیفی در قبال کشور دارد که باید آن را انجام بدهد، و کسانی هستند مترصّدند که خانهی او را، کشور او را، و داشتههای فرهنگی و مدنی و میراثهای ماندگار او را از او بستانند؛ در مقابل اینها میخواهد بِایستد؛ این یک حسّی است در انسان؛ و از این قبیل. شاید ده انگیزهی مهم را انسان پشت سر هم بتواند برای این حرکت این جوانها بشمرد که حالا آقایان این کار را میکنید و انجام میدهید. ما اینها را باید منتقل کنیم به نسل بعد؛ حرف من این است.
من میگویم شما بایستی نگذارید که این انگیزهها خاموش بشود؛ این انگیزهها باید منتقل بشود به نسل بعد. رفتاری که انسان از بعضی از دستگاههای فرهنگی و بعضی از دستگاههای مسئول و کسانی که باید به فکر این چیزها باشند میبیند، این را نشان نمیدهد؛ یعنی واقعاً اینکه ما این مفاهیم والا را، این ارزشها را به نسل جوان منتقل کنیم، نمیبینیم، و در خیلی از موارد مشاهده نمیکنیم.
جوانهای ما جوانهای خوبی هستند. این وسایلی که امروز هست و وجود دارد، در دورهی جنگ تحمیلی در اوّل انقلاب نبود؛ این دستگاههای بسیار پیشرفتهای که برای انتقال مطلب، انتقال مفهوم، انتقال محتوا به ذهنهای طرف مقابل و تحت تأثیر قرار دادن آنها امروز در کار هستند، آن روز نبودند؛ امروز جوان ما در مقابل اینها دارد مقاومت میکند. آن که اهل نماز است، آن که اهل نماز شب است، آن که اهل نافله است، آن که اهل مسجد است، آن که اهل هیئت و سینهزنی است، در واقع دارد در مقابل یک چنین موج عظیمی هویّت دینی خودش را نگه میدارد و حفظ میکند و تقویت میکند؛ این خیلی باارزش است؛ ما قدر این را باید بدانیم. جوانهای امروز ما به نظر من جوانهای بسیار خوبی هستند و آمادگی دارند؛ برنامهی ما باید این باشد که این ارزشهایی که این شهادتها را آفرید، این عظمت را، این گذشت را در ملّت ایران به وجود آورد، بتوانیم تبیین کنیم و به نسل بعدی منتقل کنیم تا بتوانند انشاءالله کشور را پیش ببرند و جامعه را پیش ببرند.
خوشبختانه ما با همهی سختیها و تنگدستیها و مشکلاتی که وجود دارد، نقاط مثبت فراوانی در کشور داریم و انسان آمادگیهای زیادی را در کشور مشاهده میکند برای حرکت در جهت انقلاب، حرکت در جهت اسلام؛ انسان این را مشاهده میکند و میبیند. امیدواریم که انشاءالله این [نقاط] تقویت بشود، و کار شما بتواند در این راه، کارِ کارستانی انجام بدهد و انشاءالله بتوانید در منطقهی خودتان این کار را انجام بدهید. همانطور که عرض کردم به مجموعهی استان خودتان هم اکتفا نکنید؛ یعنی نحوهای عمل بشود و اقدام بشود که آن کسانی که وابستهی به شهرستانهای دیگر و شهرهای دیگر و مناطق دیگر کشور هستند، این سوغاتی را از اینجا برای آنها ببرند و آنها را آماده کنند و فکر را و گرایش را و آمادگیها را منتقل کنند، و این ارزشها انشاءالله به دیگر مناطق کشور هم منتقل بشود.
خداوند انشاءالله به شماها توفیق بدهد، تأییدتان کند و کمکتان کند تا انشاءالله به این مقصودی که به خاطر آن، این کار را انجام دادید، دست پیدا کنید و خداوند از شما، از همهی برادران قبول کند. و ما به مردم عزیز کرج، بخصوص به خانوادههای شهیدان عزیز هم سلام میرسانیم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، حجّتالاسلام والمسلمین سیّدمحمّدمهدی حسینیهمدانی (نمایندهی ولیّفقیه در استان البرز و رئیس شورای سیاستگذاری کنگره)، آقای مجتبیٰ عبداللهی (استاندار استان البرز و رئیس ستاد کنگره) و سرتیپدوّم پاسدار علیرضا حیدرنیا (فرمانده سپاه امام حسن مجتبیٰ (ع) استان البرز و دبیرکلّ کنگره) مطالبی بیان کردند.
(۲ رئیس شورای سیاستگذاری کنگره و دبیرکلّ کنگره
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
بیانات رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای استان البرز منتشر شد

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت ۵۵۸۰ شهید استان البرز، امشب در محل برگزاری این همایش در کرج منتشر شد.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، یکی از کارهای مهم در شرایط کنونی را انتقال انگیزهها و ارزشهای دوران دفاع مقدس به نسل جوان دانستند و گفتند: جوانهای امروز ما جوانان خوبی هستند و بهرغم امکانات پیشرفتهای که برای انتقال محتوا و مفاهیم مختلف به ذهن آنان وجود دارد اما توانستهاند هویت دینی خود را حفظ کنند و باید از این بستر جهت تبیین و انتقال هنرمندانه ارزشها به جوانان استفاده کرد.
رهبر انقلاب، شوق به لقاءالله و احساس تکلیف دینی در میان رزمندگان دفاع مقدس را از جمله دهها ارزش و انگیزههای آن دوران برشمردند و با تأکید بر اینکه نباید گذاشت این انگیزهها خاموش شوند، افزودند: رفتاری که انسان از برخی دستگاههای فرهنگی و برخی دستگاه مسئول مشاهده میکند، همت و تلاش برای انتقال ارزشهای دفاع مقدس را نشان نمیدهد.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه انتقال ارزشها و انگیزههای دوران دفاع مقدس به نسل جدید نیازمند کار هنرمندانه و پیگیری بیوقفه است، خاطر نشان کردند: بهرغم همه سختیها و تنگدستیها و مشکلات، نقاط مثبت فراوان و آمادگیهای زیادی برای حرکت در جهت اسلام و انقلاب در کشور وجود دارد که باید تقویت شوند.
ایشان ضمن تجلیل از مردم استان البرز بهویژه خانوادههای شهدای این استان و قدردانی از دستاندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان البرز، حضور افرادی از نقاط مختلف ایران را در کرج، یک مزیت دانستند و گفتند: اگر بزرگداشت شهدا و انتقال پیام و ارزشهای آن شهیدان بهخوبی انجام شود میتواند بهواسطه همین مزیت به دیگر نقاط کشور نیز منتقل گردد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
سخننگاشت | دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای استان البرز
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت ۵۵۸۰ شهید استان البرز، امشب در محل برگزاری این همایش در کرج منتشر شد.
رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخننگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی

صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال 1
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال 2
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال 3
کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه)
اشعاری که در مجالس ... خوانده میشود ازقبیل سرود و مدح و موسیقی و ترانه و تصنیف و مصیبت و مرثیه و نوحه و ... ، هرکدام که باشد مُقَفّی است و یک ضرب آهنگی دارد و دارای قافیه است و با یکی از قالبها و وزنهای شعری مطابقت دارد ، و اشعار اکثر شعرا و نوحه سرایان و مرثیه سرایان اینچنین است ، و چنین اشعار «مدح و غزل و مرثیه و نوحه و ...» را هر مدّاحی با اندکی تمرین میتواند بخواند ، ولی بعضی از مدح ها و مرثیه ها و نوحه ها را فقط خود سراینده آن میتواند بخواند ، چرا؟ چون دارای قافیه نیست، و با هیچ یک از قالبها و وزنهای شعری مطابقت ندارد! خُب چگونه سراینده آن میخواند؟ سراینده با صدا و آهنگ خودش آن را تنظیم میکند! نه از باب اینکه شعر و دارای وزن و قافیه است! لذاست که هر سراینده مدح، غزل، مرثیه، نوحه، و ... باید شعرش را با یکی از قالبها و وزنهای شعری مطابقت دهد که همگان بتوانند از آن استفاده کنند ، و ...
منظور از قالب یک شعر، شکل آرایش مصراع ها و نظام قافیه آرایی آن است - در قالبهای کهن، شعر از تعدادی مصراع هم وزن تشکیل می شود. موسیقی کناری نیز همواره وجود دارد و تابع نظم خاصی است. هر قالب، فقط به وسیله نظام قافیه آرایی خویش مشخص می شود و وزن در این میان نقش چندانی ندارد. از میان بی نهایت شکلی که می توان برای قافیه آرایی داشت، فقط حدود چهارده شکل باب طبع شاعران فارسی قرار گرفته و به این ترتیب، قالبهای شعری رایج را پدید آورده است
انواع شعر در قالبهای مختلف : قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، ترجیع بند، ترکیب بند، مسمط، مستزاد، رباعی، دوبیتی، تصنیف، چهارپاره، مفرد، تضمین. قصیده ، مثنوی ، غزل ، قطعه ، ترجیع بند ، ترکیب بند ، مسمط ، مستزاد ، رباعی ، دو بیتی ، تصنیف ، چهارپاره ، مفرد ، تضمین ، رباعی ، دوبیتی ، غزل ، قافیه ، ترانه ، تصنیف .
وزن و قافیه شعری هم اجزائی دارد که هر سراینده باید با اجزای آن آشنا باشد .
اگر بخواهیم اجزاء قافیه را بطور خلاصه مرور کنیم شاید بتوانیم جدول زیر را ترسیم کنیم : 1- حرف متحرک که به آن حرف دخیل گویند مثل : ذاکر، ناظر، طاهر، آخر، محکم، منعم، مرهم، محکم، منعم، مرهم . 2- یکی از صداهای کشیده باشد که به آن رِدْف اصلی گویند مثل : خواب، تاب، ناب، دریاب، خویش، پیش، نیش ، ریش، شین، روی ، جوی، خوی، بوی . 3ـ ساکن بعد ازصداهای کشیده که به آن رِدْف زاید گویند وباید حرف عیناً تکرارشود مثل : شناخت، انداخت، نتاخت، پرداخت، آمیخت، ریخت، انگیخت، افروخت، دوخت، سوخت، اندوخت . 4ـ حرف ساکن به تنهائی که قید است و باید حرف عیناً تکرار شود مثل : دست، مست، بست، رخت، تخت، سخت، رشت،
هر کدام ازکلمات داخل پرانتز ها (غَم، سَم، خَم) (خُم، دُم، سُم) (دَشت، هَشت، رَشت) (کِشت، خِشت، زِشت) (جوان ، زبان، کمان) رِدف و با یکدیگر هم قافیه هستند.
ردیف : آخرین کلمه ای ست که در پایان هر مصرع یا بیت (بعد از کلمه قافیه) می آید وعیناً تکرار می شود. مثلاً در شعر زیر کلمه اهل بیت ردیف است : چشمی که هست محو تماشای اهل بیت - بیند جـمال دوست به سیمای اهل بیت - نور خدا که موسیِ عمران طلب کند - شد جلوه گر به سینۀ سینای اهل بیت . نکته : بیت یا شعری را که دارای ردیف باشد را مردّف گویند. شعر با ردیف دو کلمه ای که کلمات «روی نیزه ها» ردیف است : کربلا را می سرود این بار، روی نیزه ها - با دو صد ایهام معنیدار، روی نیزه ها - نینوایی شعر او از نای هـفـتاد و دو نی - مثل یک ترجیع شد تکرار، روی نیزه ها - چوب خشک نی به هفتاد و دو گل آذین شده ست – لاله ها را سر به سر بشمار، روی نیزه ها - زخمی داغند این گلهای پرپر، ای نسیم! - پـای خود آرام تر بگـذار روی نیـزه ها - یا بر این نیزار خون امشب متاب ای ماهتاب - یا قـدم آهـسـته تر بـردار روی نیـزه ها - قافله در رجعت سرخ است و جاده فتنه جوش - چـشم میر کاروان، بیدار روی نیزه ها - زنگیان آئینه میبندند بر نی، یا خـدا - پرده بر می دارد از رخسار روی نیزه ها؟ - صوت قرآن است این؟ یا با خدا در گفت و گوست - رو به رو، بیپرده، در انظار روی نیزهها - یاد داری آسمان؟ با اختران، خورشید گفت: - وعدۀ دیدارمان: این بار روی نیزه ها؟! - با برادر گفت زینب: راه دین هموار شد - گر چه راه توست ناهموار روی نیزه ها - ای دلیل کاروان! لختی بران از کوچه ها - بلکه افـتـد سـایـۀ دیـوار روی نـیزه ها - صحنۀ اوج و عروج است و طلوع روشنی - سیر کن سیـر تجـلّی زار روی نیزه ها - چشم ما آئینه آسا غرق حیرت شد چو دید - آن همه خورشید اختربار روی نیزه ها . محمد علی مجاهدی . شعر با ردیف سه کلمه ای که کلمات چرا قران نمی خوانی ردیف هستند : برادر تو مسلمانی، چرا قرآن نمی خوانی؟ - همانا اهل قرآنی، چرا قرآن نمی خوانی؟ - خدا “یا ایّها الانسان” خطابت کرده درقرآن - عزیز من! تو انسانی، چرا قرآن نمی خوانی؟ ...
شعر با ردیف دو کلمه ای که کلمات زینب است ردیف هستند : زلف عفاف، رشتۀ دامان زینب است - آیات صبر، پایۀ ایمان زینب است - ایثار و پـاکـدامنی و عزم واقتدار - این چار، درسِ طفلِ دبستان زینب است ...
شعر با ردیف سه کلمه ای که کلمات اگر زینب نبود ردیف هستند : کعبه بی نام و نشان می ماند اگرزینب نبود - بی امان دار الأمان می ماند اگر زینب نبود - گرچه دادند انبـیاء هریک نشان از کربلا - کربلا هم بی نشان می ماند اگر زینب نبود ...
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال 2
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال
اوزان شعر فارسی متجاوز از ۲۵۰ وزن است، اما ۲۹ وزنِ آن بسیار پرکاربردند.
روزگار است این كه گه عزت دهد گه خوار دارد - چرخ بازیگر ازین بازیچه ها بسیار دارد *** فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن - رمل مثمن سالم
ای مسلمان فغان از جور چرخ چنبری - وز نفاق تیر و قصد ماه و كید مشتری *** فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن - رمل مثمن محذوف
هر كسی از ظن خود شد یار من - از درون من نجست اسرار من *** فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
نظر آوردم و بردم كه وجودی به تو ماند - همه اسمند و تو جسمی،همه جسمن و تو روحی *** فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن - رمل مثمن مخبون
نه من خام طمع عشق تو می ورزم و بس - كه چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست *** فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن - رمل مثمن مخبئن محذوف
بت خود را بشكن خوار و ذلیل - نامور شو به فتوت چو خلیل *** فعلاتن فعلاتن فعلن
عشق تو بر بود ز من مایه ی مایی و منی - خود نبود عشق تو را چاره ز بی خویشتنی *** مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن - رجز مثمن مطوی
كرده گلو پر ز باد قمری سنجاب پوش - كبك فرو ریخته مشك به سوراخ گوش *** مفتعلن مفتعلن فاعلن - منسرح مثمن مطوی مكشوف . این وزن دوری است
تا كی به تمنای وصال تو یگانه - اشكم شود ازهر مژه چون سیل روانه *** مستفعل مستفعل مستفعل مستف - هزج مثمن اخرب مكوف محذوب
تقدیر كه بر آن كشتنت آزرم نداشت - بر حسن جوانیت دل نرم نداشت *** مستفعل مستفعل مستفعل فع - هزج مثمن اخرب مكوف مجبوب . این وزن رباعی است
وقتی دل سودایی می رفت به بستا ن - بی خویشتنم كردی بوی گل و ریحان ها *** مستفعل مفعولن مستفعلن مفعولن - هزج مثمن اخرب
امروز روز شادی و امسال سال گل - نیكوست حال ما، كه نكوباد حال گل *** مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل - مضارع مثمن اخرب مكفوف محذوب
ای آن كه غمگنی و سزا وا ری - واندر نهان سرشك همی باری *** مستفعل مفاعل مفعولن - مضارع مسدس اخرب مكفوف
ای باد بامدادی خوش می روی به شادی - پیوند روح كردی پیغام دوست دادی *** مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن - مضارع مثمن اخرب
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم - جرس فزیاد می دارد كه بر بندید محمل ها *** مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن - هزج مثمن سالم...
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال 3
بحور شعر فارسی - هزج مفاعیلن - رمل فاعلاتن - رجز مستفعلن - متقارب فعولن - متدارک فاعلن - وافر مفاعلتن - کامل متفاعلن - مُضارِع مفاعیلن فاعلاتن - طویل فعولن مفاعیلن - مدید فاعلاتن فاعلن - بسیط مستفعلن فاعلن - جدید فاعلاتن فاعلاتن مستفعلن - قریب مفاعیلن مفاعیلن فاعلاتن - مُشاکِل فاعلاتن مفاعیلن مفاعیلن - مُقْتَضَب مفعولاتُ مستفعلن - مُجْتَثّ مستفعلن فاعلاتن - سریع مستفعلن مستفعلن مفعولاتُ - خفیف فاعلاتن مستفعلن فاعلاتن - مُنْسَرِح مستفعلن مفعولاتُ - بحور ناشناخته: عمیق (فاعلن غاعلاتن) - عریض (مفاعیلن فعولن)
ترصیع از آرایه های ادبی است. ترصیع زمانی پدید میآید که یا کلمات دو قرینه سجعِ متوازی باشند یا یکسان باشند. ترصیع خوش وزنتر از موازنه است. ترصیع ابزاری برای موسیقی درونی شعر است و در اشعار مسعود سعد سلمان، سعدی و رشیدالدین وطواط بسیار دیده میشود.
در تمامی ابیات قصیده سروده رشیدالدین وطواط آرایه ترصیع بکار برده شده است: ای منور به تو نجوم جمال - وی مقرر به تو رسوم کمال ...
ردیف و قافیه یکی از تفاوتهای ردیف و قافیه آن است که ردیف واژه ایست که عیناً (بدون تغییر) تکرار میشود، اما قافیه واژههایی هستند که وزن هجاهای آخرشان مشابه است اما معمولاً با هم مطابق نیستند. با این حال، از دیرباز اشعاری وجود داشته که در آنها یک واژه عیناً تکرار میشده و نقش قافیه را ایفا میکرده است.[ب][۱۹] .
ردیف واژههای عیناً تکراری در پایان مصرعهای یک بیت است. قافیه نیز، واژههای تکراری با معنای متفاوت یا واژههای با حروف آخر یکسان در انتهای مصرعهای یک بیت است. برای مثال در بیت «خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت * به قصد جان من زار ناتوان انداخت» از «حافظ»، واژه «انداخت»، ردیف بیت است و «کمان» و «ناتوان»، قافیههای این بیت هستند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
گزارشی از شکست دشمن به روایت دشمن در جنگ ۱۲ روزه

رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملّت ایران در ۶ آذرماه ۱۴۰۴ با اشاره تجاوز رژیم صهونیستی و آمریکا به ایران تأکید کردند: «ملّت ایران در جنگ دوازدهروزه، هم آمریکا را شکست داد، هم صهیونیستها را شکست داد؛ بدون تردید. آمدند شرارت کردند، کتک خوردند و دست خالی برگشتند؛ شکست به معنای واقعی کلمه این است. بله، شرارت کردند امّا دست خالی برگشتند؛ یعنی به هیچ کدام از هدفهای خودشان نرسیدند. بنا به قولی، رژیم صهیونی بیست سال برای این جنگ برنامهریزی و آمادهسازی کرده بود؛ بعضی اینجور نقل کردند. بیست سال برنامهریزی برای اینکه یک جنگی در ایران رخ بدهد و مردم تحریک بشوند و با آنها همراهی کنند و با نظام بجنگند؛ برای این برنامهریزی شده بود. [امّا] دست خالی برگشتند؛ قضیّه بعکس شد و ناکام شدند و حتّی کسانی هم که با نظام زاویه داشتند، در کنار نظام قرار گرفتند؛ یک اتّحاد عمومی در کشور به وجود آمد که باید این را قدر دانست و نگه داشت.»
بخش «بینالملل» رسانه KHAMENEI.IR بر این اساس در گزارشی به بررسی شکست صهیونیستها و آمریکاییها در جنگ ۱۲ روزه به روایت رسانه های بین المللی پرداخته است.
رژیم صهیونیستی با پشتیبانی مستقیم آمریکا در حالی جنگ ۱۲ روزه علیه ایران را آغاز کرد که تصور میکرد ظرف مدت کوتاهی قادر به شکست جمهوری اسلامی خواهد بود. بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی، اعلام کرده بود: «این عملیات یکی از بزرگترین عملیات ها در تاریخ نظامی است و اهداف آن شکست تهدید هستهای و موشکی ایران و باز کردن راه آزادی مردم ایران است.» اما واقعیت میدان نبرد، تصویری کاملاً متفاوت را به نمایش گذاشت.
این جنگ که از ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ آغاز شد، ۱۲ روز به طول انجامید و حتی با ورود مستقیم آمریکا و حملات به تأسیسات هستهای ایران نیز نتوانست اهداف رژیم صهیونیستی را محقق کند. تلاش برای نابودی برنامه هستهای، تضعیف توان موشکی ایران و خیال خام سرنگونی نظام جمهوری اسلامی به شکست کامل انجامید. ایران با پاسخهای موشکی گسترده و حمله به پایگاه آمریکایی العدید در قطر، قدرت بازدارندگی خود را تثبیت کرد و به دشمن نشان داد که برنامههای تجاوزگرانه تلآویو و واشنگتن محکوم به ناکامی است. در پی این تحولات و نمایش قدرت موشکی ایران، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، ناگهان خبر از آتشبس داد و پایان جنگ را اعلام کرد.
شکست رژیم صهیونیستی: اهداف محقق نشده
نابودی برنامه هستهای: رژیم صهیونیستی و آمریکا مدعی هستند که با حملات هوایی مشترک به سایتهای هستهای، برنامه هستهای ایران را نابود کردهاند. اما گزارشهای اطلاعاتی آمریکا نشان داده که ذخایر اورانیوم غنیشده عمدتاً سالم باقی مانده و تنها تأخیر موقتی ایجاد شده است. «ابراهیم فریحات» استاد مطالعات بینالمللی و مدیریت درگیریها در مؤسسه تحصیلات تکمیلی دوحه نوشته است: «علیرغم ضربههای دردناک، غنیسازی اورانیوم در خاک ایران ادامه یافت، شاید با سرعت و سرسختی بیشتری نسبت به قبل.» همچنین، دیوید هرست روزنامه نگار انگلیسی و سردبیر میدل ایست آی تأکید کرده: «واشنگتن یا تلآویو هیچ مدرک قاطعی بر نابودی تأسیسات ارائه نکردهاند؛ ایران دستگاههای سانتریفیوژ را به مکانهای امن منتقل کرد و سرنوشت ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده نامعلوم است.»
تضعیف توان موشکی: رژیم صهیونیستی ادعا میکرد که بیش از ۶۵ درصد از پرتابگرهای موشکی ایران را نابود کرده، اما حملات موشکی ایران به عمق خاک رژیم صهیونیستی از شمال تا جنوب، نشان داد که این ادعا پوچ است. اندیشکده مطالعات امنیت ملّی اسرائیل اعلام کرد، در طول ۱۲ روز درگیری ۱۳ تا ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ (۲۳ خرداد تا ۳ تیر ۱۴۰۴)، ایرانیها رگبارهای بزرگ و متراکمی از موشکهای بالستیک دوربرد به سمت اسرائیل شلیک کردند که در مجموع حدود ۵۰۰ تیر موشک بود. دکتر خالد عزب کارشناس مصری هم نوشت: «پاسخ موشکی ایران شوکهکننده بود؛ تصاویر ویرانی در تلآویو و حیفا، پیروزی بزرگی برای ایران ایجاد کرد.»
سرنگونی نظام: رژیم صهیونیستی امیدوار بود با فشار جنگی، مردم ایران علیه نظام به خیابانها بیایند و جمهوری اسلامی تضعیف شود. اما جنگ دقیقاً عکس این انتظار را نشان داد. اتّحاد و انسجام داخلی ایران در عالیترین وجه به نمایش گذاشته شد. در این ارتباط ابراهیم فریحات نوشت: «نظام ایران که برخی به دنبال تضعیف آن بودند قویتر از تصور ظاهر شد و حتی بخشهایی از مخالفان داخلی و خارجی حول نظام متحد شدند.» طبق گزارش رسانههای بینالمللی، بیش از ۱۰۰۰ شهروند ایرانی به شهادت رسیدند اما این ضربه باعث بسیج عمومی شد و مردم ایران به خیابانها ریختند تا از وطن دفاع کنند، در حالی که اسرائیل با موج فرار گسترده از سرزمینهای اشغالی مواجه شد.
در مجموع، رژیم صهیونیستی نهتنها به اهداف خود نرسید، بلکه تصویر ادعایی «ارتش شکستناپذیر» خود را از دست داد. دکتر خالد عزب تأکید کرد: «این جنگ عقبنشینی قابل توجه در تصویر اسرائیل بهعنوان قدرت نظامی شکستناپذیر است و ممکن است نسلهای آینده عربی را برای پایان دادن به درگیری با اسرائیل مهیا کند.»
شکست آمریکا در حمایت از اسرائیل
آمریکا به عنوان حامی اصلی رژیم صهیونیستی، مستقیماً وارد جنگ شد و عملیات «چکش نیمهشب» را اجرا کرد. ترامپ ادعا کرد که قابلیتهای هستهای ایران کاملاً نابود شده است اما واقعیت خلاف این بود. ابراهیم فریحات نوشته: «جنگ آمریکایی-صهیونیستی علیه ایران اهداف استراتژیک خود را محقق نکرد... برنامه هستهای ایران به تأخیر افتاد، اما متوقف نشد.» آمریکا هزینه اقتصادی زیادی را متحمل شد، اما هزینه استراتژیک عظیم بود. ایران در پاسخ، پایگاه العدید در قطر را هدف قرار داد و نشان داد که قادر است منافع آمریکا را تهدید کند. دیوید هرست نوشت: «نتانیاهو نتوانست آمریکا را به جنگ تمامعیار بکشاند... وعدههای ترامپ به حمایت نامحدود به بار سیاسی داخلی تبدیل شد.»
بازتابها و اعترافات دشمن: پذیرش شکست اسرائیل و آمریکا
رژیم صهیونیستی با پشتیبانی مستقیم آمریکا در آغاز جنگ ۱۲ روزه، بر این باور بود که قادر خواهد بود در مدت کوتاهی ایران را شکست دهد. اما طولانی شدن جنگ و پاسخ قاطع ایران به ویژه حمله به پایگاه آمریکایی العدید در قطر نشان داد که محاسبات دشمنان تهران کاملاً اشتباه بوده است. این اتفاق باعث شد که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا ناگهان آتشبس را اعلام کند و پایان جنگ را رقم بزند. شکست متجاوزان در رسانهها و بیانات رسمی آمریکا و اسرائیل کاملا بازتاب یافت.
یکی از برجستهترین اظهارات از سوی سرلشگر گیورا آیلند رئیس سابق شورای امنیت رژیم صهیونیستی مطرح شد. او در گفتوگو با رسانههای عبری زبان تأکید کرد: «منافع اسرائیل در پایان دادن به جنگ و تندادن به آتشبس بود؛ ادامه جنگ به صلاح نبود.» آیلند به طور ضمنی اذعان کرد که ادامه جنگ هزینههای بسیار بالایی در بر داشت، از جمله خسارات اقتصادی سنگین، فشارهای بینالمللی و آسیب به مشروعیت داخلی که همه این موارد فراتر از دستاوردهای احتمالی بود. رسانهها بازتاب این اظهارات را بهعنوان نشانهای روشن از پذیرش ناکامی تلآویو در دستیابی به اهداف استراتژیک برجسته کرد.
آویگدور لیبرمن وزیر سابق رژیم صهیونیستی نیز در اظهارات خود به ناکامی این تجاوز اشاره و تأکید کرد که آتشبس بدون توافق مشخص، اسرائیل را در دو یا سه سال آینده در موقعیتی بسیار بدتر قرار خواهد داد و احتمال وقوع جنگی جدید بسیار بالا است. لیبرمن افزود که ایران حاضر به توقف غنیسازی اورانیوم و توسعه موشکهای خود نیست و به همین دلیل تهدید تهران همچنان ادامه دارد.
از سوی دیگر، بتسلئیل اسموتریچ وزیر دارایی رژیم صهیونیستی تصریح کرد: «بیشک اعلام آتش بس طعم تلخی برای اسرائیلیها به دنبال داشت.» عمیت هالیوی نماینده پارلمان نیز اذعان کرد که نظام ایران همچنان پابرجاست، موشکهای زیادی در اختیار دارد و هنوز میتواند اهداف اسرائیل را تهدید کند. تام سامیا ژنرال نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل نیز اظهار داشت که ایران کنترل اوضاع را در دست گرفت و زمان آتشبس را تعیین کرد، در حالی که اسرائیل تنها چند سال آرامش محدود اما به بهای گزاف و آسیب برای نسلهای آینده خریداری کرده است.
یکی از جدیترین اعترافها به شکست رژیم صهیونیستی از سوی ایهود اولمرت نخستوزیر پیشین بیان شد. وی گفت: «موشکهای ایرانی خسارات گستردهای به شهرهای اسرائیل وارد کردند و ایران نمیخواهد با اسرائیل همزیستی مسالمتآمیز داشته باشد.» این اعتراف نشان میدهد که ایران نهتنها توان دفاع از خود را حفظ کرده، بلکه پاسخهای متقابلش معادلات قدرت در منطقه را به نفع خود تغییر داده است.
در رسانههای اسرائیلی نیز انعکاس شکست قابل مشاهده بود. خبرنگار کانال ۱۲ اسرائیل در شبکههای اجتماعی نوشت: «ما نتوانستیم ایران را شکست دهیم و تاوان آن را در آینده خواهیم پرداخت.» مجله یهودی انگلیسی جوییش کرونیکل اذعان کرد که حتی با استفاده از اطلاعات محرمانه برای هدفگیری تأسیسات ایران، پاسخ ایران با پرتاب موشک ها و پهپادها، توانایی اسرائیل در مهار کامل تهدیدات را زیر سؤال برده است.
رسانههایی مانند یدیعوت آحارونوت و جروزالم پست ابتدا حملات را موفقیتآمیز توصیف کردند اما با ادامه جنگ، برخی تحلیلگران به مشکلات راهبردی و محدودیتهای عملی اشاره نمودند. یوسی یهوشوا تحلیلگر نظامی یدیعوت آحارونوت تأکید کرد: «اسرائیل با تمام امکانات خود نتوانست بر ایران پیروز شود.» شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل نیز در میانه جنگ گزارش داد که ایران هنوز از موشکهای سنگین و دوربرد خود استفاده نکرده و این تواناییها، تهدیدی پایدار برای اسرائیل ایجاد میکند. روزنامه معاریو نیز اذعان کرد: «ایران قدرتمندتر از قبل از جنگ خارج شد و جایگاه بازدارندگی خود را تثبیت کرده است.»
رسانههای عبریزبان همچنین تأکید کردند که بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ زود جشن گرفتند، چرا که سرویس اطلاعات آمریکا اعلام کرده بود ذخایر اورانیوم ایران آسیبی ندیده و سانتریفیوژها عمدتاً سالم ماندهاند. حتی در داخل دولت آمریکا نیز اختلاف نظر بر سر دستاوردهای حملات هوایی وجود داشت. شبکه عبری «حدشوت بزمان» نوشت: «لحظهای که ایران به اسرائیل ضربه نهایی را زد، نهتنها یک شکست راهبردی برای تلآویو بود، بلکه نشان داد حتی بدون استفاده از سلاح هستهای، دشمن میتواند پیروز شود.»
در آمریکا نیز مقامات و رسانهها شکست خود را پذیرفتند. استیو بنن مشاور سابق ترامپ گفت: «این آتشبس بیشتر برای نجات اسرائیل بود. آنها وارد ماجرایی شدند که فراتر از توانشان بود و اکنون رمقی برای ادامه جنگ ندارند.» مایکل مالوف مقام سابق وزارت دفاع آمریکا در میانه جنگ ۱۲ روزه اعتراف کرد که ایران هنوز از پیشرفتهترین موشکهای خود استفاده نکرده و اسرائیل هیچ داده شفافی درباره جنگ ارائه نکرده است. آنتونی بلینکن وزیر خارجه پیشین آمریکا هم تأکید کرد که ایران میتواند تأسیسات خود را بازسازی کند و مسیر بازدارندگی خود را تقویت نماید و ترامپ اکنون در تلاش است آتشی را که خود بر افروخته خاموش کند.
رسانههای آمریکایی مانند نیویورک تایمز و سیانان نیز گزارش دادند که حملات به تأسیسات هستهای ایران ناکام بوده و برنامه هستهای ایران تنها چند ماه به عقب افتاده است بدون اینکه متوقف شود. تحلیلگران آمریکایی اذعان کردند که جنگ نهتنها اهداف استراتژیک را محقق نکرد، بلکه موقعیت ایران را بهعنوان قدرت منطقهای تثبیت نمود و نشان داد دشمن خود به ناتوانی در برابر ایران اعتراف کرده است.
نتیجه
همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند که در جنگ ۱۲ روزه ملّت ایران دشمنان را شکست داد و آنها دست خالی بازگشتند بررسی اظهارات مقامات آمریکایی و صهیونیستی نیز این واقعیت را آشکار می کند. جنگ ۱۲ روزه نمایانگر شکست کامل تلاشهای اسرائیل و آمریکا در تحقق اهداف استراتژیک خود علیه ایران بود. رهبر معظم انقلاب تأکید کردند که دشمنان تصور میکردند میتوانند با برنامهریزی طولانیمدت و تحریک مردم، جمهوری اسلامی را تضعیف کنند. اما واقعیت میدان نبرد خلاف این پیشبینی بود و نشان داد اراده و اتّحاد یک ملّت مقاوم شکستناپذیر است.
تلاش برای نابودی برنامه هستهای ایران و تضعیف توان موشکی کشور، با پاسخهای قاطع ایران در حملات موشکی و هدف قرار دادن پایگاه آمریکایی العدید در قطر ناکام ماند. این موفقیتهای نظامی همانطور که رهبر انقلاب تأکید کردند، باعث شد حتی کسانی که با نظام زاویه داشتند در کنار ملّت و کشور قرار گیرند و اتّحاد عمومی شکل گیرد؛ نکتهای که اهمیت انسجام داخلی و پایداری ملّی را در مواجهه با تهدیدات خارجی برجسته میکند.
این شکست نهتنها نشاندهنده ناکامی دشمنان، بلکه تقویتکننده روحیه ملّی و بازدارندگی ایران در منطقه بود. رهبر معظم انقلاب بهروشنی نشان دادند که مقاومت و ایستادگی ملّت، محور اصلی شکست دشمن است و هرگونه توطئه خارجی، نتیجهای جز تقویت انسجام داخلی نخواهد داشت. جنگ ۱۲ روزه همچنین پیام مهمی به معادلات منطقهای و جهانی ارسال کرد؛ ملّت ایران با هوشیاری و مقاومت توانست بر فشارهای نظامی، اقتصادی و روانی دشمن غلبه کند و جایگاه خود را بهعنوان قدرت بازدارنده تثبیت نماید. همانطور که رهبر انقلاب اشاره کردند، این تجربه تاریخی درس عبرتآموزی برای دشمنان ایران بود: ملّت ایران شکستناپذیر است و هیچ تهاجم خارجی نمیتواند اراده و انسجام ملّی را در هم بشکند. در نهایت، جنگ ۱۲ روزه نشان داد که اراده ملّت ایران، پشتیبانی قاطع از نظام و انسجام داخلی، همواره مهمترین عامل بازدارنده در برابر تجاوزات خارجی است؛ مفهومی که رهبر انقلاب بارها در سخنان خود تأکید کردهاند و این پیروزی تاریخی آن را به اثبات رساند.
https://www.koha.net/en/bote/netanyahu-i-drejtohet-popullit-iranian-po-ua-hapim-rrugen-drejt-lirise.com
https://shafaq.com/ar
https://www.aljazeera.net/opinions/2025/6/27
https://www.palestineforum.net
https://alkhabaralyemeni.net/2025/06/25/304265
https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/19436149.2025.2578034#d1e85
https://www.rusi.org/explore-our-research
https://www.trtworld.com/article/334e2e1ae7a3
https://he.jcfa.org/winners-and-losers-of-the-12-day-israel-iran-war
Antony Blinken: Trump’s Iran Strike Was a Mistake. I Hope It Succeeds
Is the 12-day Israel-Iran war really over – and who gained what
Israel, US and Iran all claim to have won the war, but who has really gained
June 21, 2025 – Israel-Iran conflict
Israel and Iran Claim Victory as Cease-Fire Takes Hold
June 24: Israel reportedly planned to hit key regime targets when Trump told PM not to strike
بازگشت با دستهای خالی
- قدرت خیالی در ازای امنیت آمریکا در منطقه
- سازکارهای تحقق تصویر آینده ایران در راستای اهداف نقشه راه تمدنی
- از انجمن فردوس تا مبارزات انقلاب
- هیئت کانون مقابله با جنگ تبلیغاتی امروز است
- موج نفرت از جنایتکاران غزه
- «جمهوری، دربست»
- از «آزادی» تا «بیثباتی»؛ ریشههای فروپاشی نهاد خانواده در غرب
- خطبه عاشورایی به نام امام خمینی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
روایت گزینشی

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و هفتاد و هفتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید احسان قاسمی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و هفتاد و هفت
سرمقاله
روایت گزینشی
رسانهها در دنیای امروز به عنوان ابزار اصلی شکلدهنده به افکار عمومی و همچنین شکلدهی به واقعیت هستند. در این میان رسانههای غربی نقش بسیار مهمتری دارند، چرا که با توجه به تعداد و همچنین مجهز بودن آنها به تکنولوژیهای پیشرفته، پیشرو در روایتسازی هستند. این رسانهها به راحتی جای قربانی و جنایتکار را تغییر میدهند و رویدادهای جهانی متناسب با دوری و نزدیکی به منافع غرب پوشش داده میشوند. حمله مسلحانه در استرالیا نمونه موردی مناسبی برای این مسئله است.
پس از حمله به مراسم یهودیان در سیدنی، رسانههای جریان اصلی غرب بهسرعت پوشش گستردهای از این رویداد ارائه دادند. تیترها بر «شوک ملی»، «تهدید علیه امنیت عمومی» و «لزوم همبستگی اجتماعی» متمرکز بود و گزارشها با بار احساسی بالا تنظیم شد. قربانیان با نام، تصویر و جزئیات زندگی شخصی معرفی شدند و فضای خبری بهگونهای شکل گرفت که همدلی عمومی در کوتاهترین زمان ممکن ایجاد شود. این نوع پوشش در چارچوبهای رایج رسانهای غرب قابل انتظار است.
مسئله اما از جایی آغاز میشود که این سطح از توجه و همدردی بهصورت گزینشی به کار گرفته میشود. پرسش اصلی این نیست که آیا پوشش حادثه سیدنی درست یا نادرست بوده است بلکه این است که آیا همین رسانهها در مواجهه با دیگر فجایع انسانی بهویژه آنچه در غزه رخ میدهد نیز از همین الگو استفاده میکنند؟!
در حادثه سیدنی، قربانیان بهسرعت به سوژههای خبری تبدیل شدند. رسانهها از زندگی آنها گفتند، تصاویر خانوادگی منتشر کردند و روایتهای احساسی را در مرکز توجه قرار دادند. پوشش خبری بهگونهای بود که این حادثه به یک مسئله جدی برای افکار عمومی غرب و حتی جهان تبدیل شود.
اما در پوشش تحولات غزه، الگوی متفاوتی حاکم است. شهادت بیش از ۷۰ هزار فلسطینی بهویژه زنان و کودکان، اغلب در قالب آمارهای کلی مطرح میشود. نام، تصویر و روایت فردی قربانیان کمتر در رسانههای جریان اصلی دیده میشود و زبان گزارشها معمولا خنثی است. در نتیجه، وجه انسانی به حاشیه میرود و تاثیر خبری خود را از دست میدهد.
این تفاوت در نحوه روایت، نشاندهنده نوعی استاندارد دوگانه در ارزشگذاری جان انسانهاست. در منطق رسانهای غرب، همه قربانیان به یک اندازه دیده نمیشوند. قربانیانی که در جغرافیای غرب یا در چارچوب منافع سیاسی آن قرار دارند، از پوشش گستردهتر و همدلانهتری برخوردار میشوند، اما قربانیان جنایت جنگی در مناطقی مانند غزه در حاشیه میمانند.
نحوه نسبت دادن مسئولیت نیز در این میان قابل توجه است. در پوشش حادثه سیدنی، عامل حمله بهعنوان یک فرد مشخص معرفی میشود و مسئولیت اقدام خشونتآمیز بهطور مستقیم به او نسبت داده میشود. اما در گزارشهای مربوط به غزه، نوعی از ساختارهای خاص زبانی به کار میرود که عامل را کمرنگ یا پنهان میکند. عباراتی مانند «کشته شدند» یا «جان باختند» بدون اشاره به عامل جنایت، بهطور مداوم تکرار میشود و نقش عامل جنایت در روایت کمرنگ میگردد.
این تفاوت، پیامد رسانهای مشخصی دارد. وقتی مسئولیت بهروشنی مطرح نشود، جنایت و خشونت بهعنوان یک واقعیت مبهم و اجتنابناپذیر جلوه میکند. در چنین شرایطی، مخاطب کمتر با پرسش درباره چرایی و چگونگی آنچه رخ داده مواجه میشود و روایت رسمی بدون چالش جدی پذیرفته میشود.
استاندارد دوگانه در بازنمایی قربانیان، بهتدریج مفهوم همدردی را نیز سیاسی میکند. همدلی رسانهای بهجای آنکه واکنشی انسانی و فراگیر باشد، به ابزاری انتخابی تبدیل میشود که بسته به موقعیت جغرافیایی و ملاحظات سیاسی فعال یا غیرفعال میگردد. این روند، ادعای بیطرفی رسانههای جریان اصلی غرب را کاملاً باطل می کند. اگر قرار است جنایت و خشونت محکوم شود، این محکومیت باید مبتنی بر یک معیار واحد باشد. نمیتوان یک نوع خشونت را با شدیدترین واژگان محکوم کرد و نوع دیگر را با زبان خنثی یا توجیههای امنیتی توضیح داد.
در کل، رسانههای جریان اصلی در بیش از دو سال گذشته قربانیان فلسطینی در نوار غزه را تبدیل به اعدادی کردهاند که گویی قربانی شدن هر انسان در این منطقه امری عادی است. حال آنکه ارزش جان انسانها در همه جا باید یکسان باشد. نمیتوان بیش از ۷۰ هزار شهید در نوار غزه را تنها یک عدد دانست اما کشته شدن چند تن را یک شوک بزرگ قلمداد کرد.
تفاوت پوشش رسانهای رسانههای جریان اصلی غرب در دو نمونه حادثه سیدنی و جنایات اسرائیل در غزه نشاندهنده استانداردهای دوگانه حاکم بر رسانههای غربی و ارزشگذاری گزینشی جان انسانهاست. رسانههای غربی، قربانیان «شایسته همدردی» را برجسته میکنند و قربانیان فلسطینی را به حاشیه میرانند. برخی از این رسانهها حتی پا را از این نیز فراتر گذاشته و باند جنایتکار و مسئول این نسلکشی را توجیه و تطهیر نیز می کنند! این واقعیت حاکم بر رسانههای غربی است که به صورت مداوم در حال روایتسازی و تلاش برای شکلدهی به افکار جهانی هستند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد

