همسران و فرزندان امام علی علیهالسلام
امام علی (علیه السلام) در ذى الحجّه سال دوم هجرى[۵] و در سن ۲۴ سالگی با حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دختر پیامبر اسلام، ازدواج نمود. فرزندان آن حضرت از حضرت فاطمه علیها السلام عبارتند از: امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام، حضرت زینب علیهاالسلام و حضرت ام کلثوم علیهاالسلام.[۶]
ایشان تا زمان شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) همسر دیگری نداشتند. ولی پس از آن، همسرانی اختیار کرد؛ امامه دختر ابی العاص،[۷] اسماء دختر عمیس،[۸] فاطمه دختر حِزام (ام البنین)[۹] از همسران آن حضرت بودند.
در مورد تعداد فرزندان امام على (علیه السلام) مورّخان، بر عدد واحدى اتّفاق ندارند؛ شیخ مفید، آنان را ۲۷ پسر و دختر مى داند[۱۰] و ابن سعد، تعداد آنان را به ۳۴ نفر مى رساند[۱۱] و مِزّى، آنان را ۳۹ نفر مى شمارد.[۱۲] اختلاف موجود در کتاب هاى تاریخى را مى توان ناشى از تداخل نام ها و کنیه ها و تکرار برخى از آنها دانست. حضرت عباس علیه السلام فرزند ام البنین و محمد بن حنفیه فرزند خوله بنت جعفر، دو فرزند دیگر آن حضرت هستند که شهرت تاریخی دارند.
امام علی علیهالسلام و جانشینی پیامبر
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در طول ۲۳ سال رسالت خود، بارها به خلافت و جانشینی علی (علیه السلام) تأکید نمودند، از جمله:
امام علی علیهالسلام وماجرای یوم الدار
سال سوم بعثت با نزول آیه «وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ»؛[۴۳] «و خویشان نزدیکت را بیم ده»، پیامبر خدا مأمور به ابلاغ رسالتش به خویشاوندان و نزدیکان خود شد. ایشان مجلسی با حضور فرزندان عبدالمطلب ترتیب داد و به ایشان فرمود: «اى بنى عبد المطّلب! به خدا سوگند، هیچ جوانى را در عرب نمى شناسم که براى قومش چیزى بهتر از آنچه من براى شما آورده ام، آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را براى شما آورده ام و خداى متعال به من فرمان داده که شما را به آن فرا بخوانم. پس کدامتان مرا بر این امر، یارى مى دهد تا برادر و وصى و جانشین من در میان شما باشد؟».
در این روز که به «یوم الدار» معروف است، جز علی بن ابی طالب علیه السلام، کسی پاسخ مثبت نداد. پیامبر صلی الله علیه وآله دست بر گردن علی علیه السلام انداخت و فرمود: «این، برادر و وصى و جانشینم در میان شماست. پس گوش به فرمان و مطیعش باشید».[۴۴]
امام علی علیهالسلام و واقعه غدیر خم
رسول اکرم صلی الله علیه و آله در سال دهم هجری مسلمین را فرمان دادند تا همراه ایشان در آخرین حج رسول خدا که به «حجة الوداع» معروف است، شرکت کنند. در راه بازگشت در منطقه ای به نام غدیر خم (جایی که کاروانیان از هم جدا می شدند) آیه ای نازل شد: « يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ».[۴۵] رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمان توقف دادند و در آن جا خطبه غدیر را قرائت فرمودند و حضرت علی علیه السلام را به عنوان خلیفه و جانشین خود معرفی نمودند.
خود حضرت علی در این باره می فرمایند: «پیامبر خدا به قصد حجة الوداع بیرون آمد. سپس (در بازگشت)، به غدیر خم رسید. به دستور او برایش چیزی شبیه منبر ساختند. سپس از آن، بالا آمد و بازوی مرا گرفت (و بالا برد)، تا آن جا که سفیدی زیر بغلش دیده شد و با صدای بلند، در همان جایگاه گفت: «هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست. خدایا! دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن بدار!». پس با ولایت من، ولایت خدا و با دشمنی با من، دشمنی با خدا محقق می شود. خداوند عزوجل در آن روز، نازل کرد:«الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا»[۴۶] پس، ولایت من مایه کمال دین و رضایت پروردگار بلند مرتبه است».[۴۷]
امام علی علیهالسلام و حدیث منزلت
حدیث منزلت، حدیث معتبری از پیامبر اکرم نزد اهل سنت و شیعه است که به علی علیه السلام فرمود: «أنتَ مِنّى بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسى، اِلّا أنه لانَبىَّ بَعدى»[۴۸] تو نسبت به من مثل هارون به موسی هستی، جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود. لازم به توضیح است که بر اساس آیات قرآن، هارون علیه السلام دارای ۵ جایگاه بود: وزارت، با توجه به آیه: «وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا»[۴۹]؛ برادری و اخوت، با توجه به کلام موسی علیه السلام در آیه: «هَارُونَ أَخِي»[۵۰]؛ قرابت، با توجه به واژه اهلی در آیه:«وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي»[۵۱]؛ خلافت؛ «قَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي»[۵۲] موسى به برادر خود هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش؛ نبوت، با توجه به آیه: «وَوَهَبْنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا».[۵۳]
بر اساس حدیث منزلت و با توجه به این آیات، علی علیه السلام به جز نبوت، سایر مناصب هارون علیه السلام از جمله خلافت را داشته است.
امام علی علیهالسلام و آیه ولایت
آیه ۵۵ سوره مائده معروف به «آیه ولایت» است که در شأن امام علی علیه السلام نازل شد: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»؛ ولیّ شما فقط خدا، پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا داشته، در رکوع زکات میدهند. و این آن زمانی بود که نیازمندی به مسجد آمد و درخواست کمک کرد؛ پس علی علیه السلام در حال رکوع انگشترش را به او بخشید. این شأن نزول در منابع حدیثی فراوان شیعه و اهل سنت بیان شده و همه مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهل سنت نزول این آیه را در شأن علی علیه السلام دانسته اند.[۵۴]
امام علی علیهالسلام و آیه اولیالأمر
آیه ۵۹ سوره نساء که به «آيه اطاعت» یا «آیه اولی الامر» نیز نامیده می شود، مؤمنان را به اطاعت از خدا، پیامبر صلى الله علیه وآله و اولى الأمر فرمان داده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ...». در روایات فراوان منظور از اولی الامر، ائمه علیهم السلام دانسته شده است.[۵۵] از جمله حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله که در این باره فرمود: «هُوَ عَلِی بنُ أبی طالِبٍ».[۵۶]
دوران کودکی علی (علیهالسّلام) در دامان پیامبر گرامی اسلام و خانه ایشان سپری گشت. مورخان در این زمینه مینویسند: «یک سال قحطی بزرگی در مکه رخ دد، در آن زمان ابوطالب عمری پیامبر دارای عائله زیاد و هزینه سنگین بود. پیامبر به عموی خود عباس پیشنهاد کرد که برای بهتر شدن اوضاع مالی ابوطالب هر کدام فرزندی از وی را تحت تکفل بگیرند؛ عباس با موافقت ابوطالب، جعفر را به نزد خود برد و پیامبر نیز حضرت علی را به خانه خودش برد. حضرت علی (علیهالسّلام) در خانه پیامبر بود تا اینکه، حضرت به نبوت مبعوث شد و علی (علیهالسّلام) او را تصدیق و از او پیروی کرد.» [۲]
خود آن حضرت درمورد آن دوران میفرماید: «.... من همچون بچهای که به دنبال مادرش میرود همه جا همراه او میرفتم، هر روز یکی از فضائل اخلاقی خود را به من تعلیم میکرد و دستور میداد که از آن پیروی کنم.» [۳]
در کتب صحاح اهل سنت روایت شده که وقتی جبرئیل برای نخستین بار بر پیامبر نازل گردید و او را به مقام رسالت مفتخر ساخت، علی (علیهالسّلام) در کنار پیامبر اسلام بود»[۴]
یکی دیگر از مفاخر حضرت اینست که اولین مرد مسلمان است؛ و تواریخ شیعی بالاجماع و تواریخ اهل سنت نیز در بسیاری از منابع خود این مطلب را تصریح نمودهاند. پیش از همه خود پیامبر اکرم به پیشقدم بودن علی (علیهالسّلام) اشاره میکند، که در میان جمعی از یاران خود فرمود: «نخستین کسی که در روز رستاخیز با من در کنار حوض ملاقات میکند پیشقدمترین شما در اسلام، علی بن ابیطالب است»[۵] دیگر اینکه پیامبر اسلام در مهمانی بستگان خود که تمامی آنها را به اسلام دعوت کرد، کسی جز علی (علیهالسّلام) دعوتش را اجابت ننمود؛ که پس از سه بار اعلام حمایت علی (علیهالسّلام) از پیامبر، حضرت دست خود را بر دست علی زد و دو جمله تاریخی خود را در مجلس بزرگان بنی هاشم فرمود: «هانای خویشاوندان و بستگان من! علی برادر و وصی و خلیفۀ من در میان شماست» [۶]
از مفاخر علی (علیهالسّلام) نمیتوان در یک مقاله کوتاه سخنی گفت، لکن به اختصار به برخی از آنها اشاره میشود.
آیه ۲۰۷ سورۀ مبارکه بقره «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد؛ [۷] بعضی از مردم با ایمان، جان خود را برای کسب خشنودی خدا میفروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است». که عموم مفسران از جمله مفسران اهل سنت قائلند که این آیه دربارۀ فداکاری بزرگ علی (علیهالسّلام) در لیلة المبیت (آن شبی که بجای پیامبر، علی (علیهالسّلام) خوابید تا حضرت به مدینه هجرت کنند) نازل شده است. [۸]
یکی از افتخارات حضرت علی (علیهالسّلام) این بود که عقد اخوت او با پیامبر گرامی اسلام بود. پیوند برادری از اصول اجتماعی آئین اسلام است. پیامبر پس از ورود به مدینه دستور داد تا بین مهاجران و انصار، پیمان برادری بوجود آید، البته هر دو نفری که با هم برادر میشدند، از نظر کمالات و فضیلت شبیه هم بودند، پس از آنکه برای هر کدام برادری تعیین کردند، علی (علیهالسّلام) که تنها مانده بود با چشمانی اشکبار به حضرت عرض کرد: «بین من و کسی برادری برقرار نکردی! » حضرت رسول فرمودند: «تو برادر من در دو جهان هستی.» [۹] این موضوع میزان فضیلت علی (علیهالسّلام) را به خوبی نمایان میکند.
علی (علیهالسّلام) در بیست و شش غزوه همراه پیامبر بود و فقط در غزوۀ تبوک که بیم آن میرفت، منافقان در غیاب پیامبر در مدینه توطئه کنند، حضرت علی (علیهالسّلام) به دستور پیامبر در مدینه ماند.[۱۰]
در جنگ بدر که در سال دوم هجرت رخ داد، علی (علیهالسّلام) در جنگ تن به تن با ولید، دائی معاویه روبرو شد و بلافاصله وی را از پای درآورد. سپس به کمک همرزم خود عبیده رفت و عتبه که جد معاویه بود را نیز به هلاکت رساند. مرحوم شیخ مفید، نام سی و شش تن از کشتگان مشرک جنگ بدر را مینویسد: «راویان شیعه و سنی به اتفاق نوشتهاند که این عده را علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) شخصا کشته است، به جز کسانی که در مورد قاتل آنان اختلاف است و یا علی در کشتن آنان با دیگران شرکت داشته است.»،[۱۱]
در جنگ احد نیز که در سال سوم رخ داد حضرت علی (علیهالسّلام) تمامی پرچمداران قریش را که از قبیله بنی عبدالدار و معروف به شجاعت بودند، به هلاکت رساند، یکی از مورخین میگوید: «کسی که پرچمداران قریش را شکست داد علی (علیهالسّلام) بود... پیامبر اسلام گروهی از مشرکین را مشاهده کرد که عازم حمله بودند به علی (علیهالسّلام) دستور داد به آنان حمله کند، علی (علیهالسّلام) نیز با حمله به آنان و کشتن چند تن، موجبات متفرق شدن آنان را فراهم کرد، باز گروهی دیگر آمدند و علی (علیهالسّلام) مجدد به دستور پیامبر به آنان حمله کرد. در این هنگام فرشته وحی به پیامبر عرض کرد: «این نهایت فداکاری است که علی (علیهالسّلام) از خود نشان میدهد». رسول خدا فرمود: «او از من است و من هم از او هستم». در این هنگام صدائی از آسمان شنیدند که میگفت: «لاسیف الا ذوالفقار ولافتی الا علی»[۱۲] «هیچ شمشیری جز ذوالفقار و هیچ جوانمردی جز علی نیست»
در جنگ خندق نیز علی (علیهالسّلام) با جنگاور عرب "عمرو بن عبدود" مبارزه کرد و او را از پای درآورد، پیامبر اسلام در مورد علی (علیهالسّلام) میفرماید: «لمبارزة علی بن ابیطالب لعمرو بن عبدود یوم الخندق افضل من اعمال امتی الی یوم القیامه» «همانا مبارزه علی (علیهالسّلام) با عمرو بن عبدود در روز (جنگ) خندق برتر از اعمال امت من تا روز قیامت است». [۱۳]
جمله پیامبر در مورد علی (علیهالسّلام) در جنگ خیبر نیز که فرماندهان اعزامی حضرت، موفق به فتح برخی از قلعهها نشده بودند، از دیگر افتخارات علی (علیهالسّلام) است؛ «فردا این پرچم را بدست کسی خواهم داد که خداوند این دژ را بدست او میگشاید، کسی که خدا و رسول خدا را دوست میدارد و خدا و رسولش نیز او را دوست میدارند». [۱۴]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوم حضرت علی ع
ادامه مطلب را ببينيد
پس از رحلت رسول خدا، با اینکه در حجة الوداع علی (علیهالسّلام) بعنوان خلیفه معرفی شده بود و جمله معروف: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» را تمامی مردم شنیده بودند. از دور علی (علیهالسّلام) پراکنده شدند و بیست و پنج سال حضرت، خانه نشین شد. و در این مدت علی (علیهالسّلام) به تصریح خودش برای حفظ اسلام و محکم شدن پایههای دین سکوت کرد.[۱۵] بعد از آن زمان طولانی و تاریک، مردم مجددا به حضرت روی آوردند، لیکن پس از قبول خلافت با بی مهری یاران و کینه توزی دشمنان خود مواجه شدند و چهار سال و چند ماه حکومت خود را با جنگ و سختی سپری نمودند و بالآخره در شب نوزدهم رمضان المبارک سال چهل هجری بدست یکی از خوارج بنام "عبدالرحمان بن ملجم مرادی" ضربت خورده و در بیست و یکم همان ماه به شهادت رسیدند.[۱۶]
سقیفه و غصب خلافت پیامبر
رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری واقع شد و در حالیکه امام علی (علیه السلام) و برخی از اصحاب مشغول تجهیز پیکر پاک رسول الله بودند، عده ای از مهاجرین و انصار بدون توجه به سخنان و سفارشات مکرر پیامبر صلی الله علیه وآله نسبت به جانشینی علی علیه السلام -که بخشی از آن ذکر شد-، در مکانی به نام سقیفه بنی ساعده جمع شدند و ابوبکر را به خلافت برگزیدند.[۵۷]
حضرت علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «به خدا قسم، فرزند ابوقحافه (ابوبکر) خلافت را مانند پیراهن در بر کرد هر چند که می داند من برای خلافت مانند محور آسیاب هستم که علم و فضیلت از سرچشمه من مانند سیل سرازیر میشود و پرندگان هوا به اوج مقام من نمیرسند».[۵۸]
امام علی علیهالسلام در عصر خلفا
فعالیت های امیرالمؤمنین (علیه السلام) عموما در این دوره در امور زیر خلاصه می شد:
عبادت خدا، آن هم به صورتی که در شأن شخصیتی مانند حضرت علی (علیه السلام) بود؛ تا آنجا که امام سجاد (علیه السلام) عبادت و تهجد شگفت انگیز خود را در برابر عبادت های امیرالمؤمنین (علیه السلام) ناچیز می دانست.
پاسخ به پرسش های دانشمندان ملل و نحل دیگر، بالاخص یهودیان و مسیحیان که پس از درگذشت پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای تحقیق درباره اسلام رهسپار مدینه می شدند و سؤالاتی مطرح می کردند که پاسخگویی جز حضرت علی علیه السلام، پیدا نمی کردند. اگر این خلاء به وسیله امام علیه السلام پر نمی شد، جامعه اسلامی دچار سرشکستگی شدیدی می شد.
بیان حکم بسیاری از رویدادهای نوظهور که در اسلام سابقه نداشت و در مورد آنها نصّی در قرآن مجید و حدیثی از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله در دست نبود. قسمتی از داوری های امام علیه السلام و استفاده های ابتکاری و جالب وی از آیات، در کتاب های حدیث و تاریخ منعکس است.
تربیت و پرورش گروهی که ضمیر پاک و روح آماده ای برای سیر و سلوک داشتند، تا در پرتو رهبری و تصرف معنوی امام علیه السلام بتوانند قله های کمالات معنوی را فتح کنند و آن چه را که با دیده ظاهر نمی توان دید با دیده دل و چشم باطنی ببینند.
کار و کوشش برای تأمین زندگی بسیاری از بینوایان و درماندگان؛ تا آن جا که امام علیه السلام با دست خود باغ احداث می کرد و چاه و قنات حفر می نمود و سپس آنها را در راه خدا وقف می کرد.
اما رویکرد کلی امام در برخورد با خلفا به دو صورت بود:
اگر خطری اسلام و مسلمین را تهدید می کرد و یا تصمیم اشتباهی از جانب خلفا موجب انحراف بیشتر در دین می شد، ایشان صرفاً به عنوان یک مشاور به خلفا مشورت می دانند تا اسلام بیش از این نابود نشود. مانند مشورت نظامی آن حضرت در نحوه مقابله با سپاه ایران در جنگ نهاوند، یا کمک به خلفا در تصحیح برخی از احکام دینی که به اشتباه صادر می کردند.
اگر کمک حضرت علی به خلفا موجب بالارفتن موقعیت این افراد در نزد مسلمین می شد و یا در جهت تامین منافع آنان بود، از دادن کمک به آنها خودداری می کردند. مانند عدم همراهی با عمر در سفر به شام که موجب شکایت عمر به ابن عباس شد.
البته این مشورت ها در طول مدت ۲۵ سال خانه نشینی حضرت بسیار محدود است[۵۹] و بیشتر مربوط به زمان عمر بن خطاب می باشد. در بسیاری از موارد، زمانی که خلفا از دادن حکمی فقهی و قضایی درمانده می شدند، یا قادر به پاسخگویی سؤالات مردم و بعضاً اهل کتاب نبودند، اینان را به نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرستادند.
امام علی علیهالسلام در دوران ابوبکر
مناظره با دانشمندان بزرگ یهود.[۶۰]
پاسخ قانع کننده به دانشمند مسیحی.[۶۱]
داوری حضرت علی درباره یک مرد شرابخوار.[۶۲]
امام علی علیهالسلام در دوران عمر
خلیفه دوم، هرگاه که مشکلی او را در مانده می کرد و کسی قادر به پاسخگویی آن نبود، به نزد امیرالمؤمنین علیه السلام می رفت. عمر در این باره می گوید: «اى ابو الحسن! من از زندگى با کسانى که تو در میانشان نباشى، به خدا پناه مى برم».[۶۳] و یا در جایی دیگر می گوید: «اگر على نبود، عمر هلاک مى شد».[۶۴] از جمله این مشورت ها عبارت اند از:
مشورت درباره نحوه مقابله با سپاه عظیم ایران در جنگ نهاوند.[۶۵]
مشورت در فتح بیت المقدس.[۶۶]
تعیین مبدأ تاریخ اسلام: سعید بن مُسَیب نقل می کند: «عمر، مردم را گرد آورد و از آنان پرسید: تاریخ، از چه روزى نوشته شود؟ علی بن ابى طالب علیه السلام فرمود: "از روزى که پیامبر خدا هجرت کرد و سرزمین شرک را ترک نمود." و عمر نیز چنین کرد».[۶۷]
امام علی علیهالسلام و شورای شش نفره خلافت:
عمر بن خطاب، پیش از مرگ خود در سال ۲۳ هجری، شورایی شش نفره متشکل از امام علی (علیه السلام)، عثمان بن عفان، زبیر بن عوام، طلحة بن عبیدالله، عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی وقاص تشکیل داد تا آنها یک نفر را از بین خود به عنوان خلیفه انتخاب کنند. سعد از ابتدا رأی خود را به عبدالرحمان واگذار کرد. زبیر به طرفداری از امام علی (ع) از نامزدی خلافت انصراف داد. عبدالرحمان اعلام کرد که خواستار خلافت نیست. طلحه که پسر عموی ابوبکر و مخالف امام علی (ع) بود، به طرفداری از عثمان کنار رفت. بنابراین فقط امام علی (ع) و عثمان نامزد خلافت بودند[۶۹] و رأی و نظر عبدالرحمن بن عوف (چنانکه عمر گفته بود) بسیار حائز اهمیت شد. عبدالرحمن پس از ۳ روز رایزنی با مردم، بهویژه اشراف و امرا، ابتدا از امام علی (ع) خواست تا متعهد شود که در صورت نیل به مقام خلافت، به کتاب خدا، سیره پیامبر (ص) و سیره ابوبکر و عمر عمل کند. امام علی (ع) در جواب گفت: «امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و اجتهاد خود به کتاب خدا و سنت رسول خدا (ص) عمل کنم». سپس عبدالرحمن شرط خود را با عثمان در میان گذاشت و او بلافاصله پذیرفت. به همین جهت، ابن عوف با عثمان بیعت کرد.
امام علی علیهالسلام در دوران عثمان
همکاریهای امام علی (علیه السلام) با عثمان بن عفان کم تر از دو خلیفه دیگر بود و بیشتر محدود به پاسخگویی سؤالات اعتقادی و احکام میشد. همچنین عثمان نسبت به عمر کمتر از مشورت های امام استفاده می کرد و بیشتر به نصیحت خویشاوندان اموی خویش گوش میداد.
شورش مسلمانان علیه عثمان:
در سال ۳۵ هجری مسلمانان معترض به سیاست های عثمان و ظلم و ستم های کارگزاران وی در مدینه گرد هم آمدند و خواستار اصلاح امور و یا عزل خلیفه شدند. عثمان که بسیار ترسیده بود، از حضرت علی کمک خواست تا وی معترضان را آرام کنند. در ابتدا حضرت به شرط توبه عثمان از کارهای گذشته خویش، عزل کارگزاران ظالم و کوتاه کردن دست آنها از بیت المال مسلمین و اصلاح امور و عمل به قرآن و بازگشت به سیره رسول خدا (ص)، حاضر به کمک به وی شدند و پیمانی میان عثمان و معترضان امضا کردند.[۷۰] همچنین عثمان در خطبهای که در میان انصار و مهاجران در مسجد پیامبر (ص) خواند، ندامت و پشیمانی خویش را به مردم اعلام کرد. اما با کارشکنیهای نزدیکانش به خصوص مروان بن حکم، دوباره آتش شورشیان شعله ور شد و دگر بار به مدینه آمدند و به کمک انصار و مهاجرین خانه عثمان را محاصره کردند و حتی آب را نیز بر او بستند که با تلاش امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، آب به عثمان رسید. در نهایت شورشیان از طریق خانه همسایه عثمان به او حمله کردند و او را در ذی الحجه سال ۳۵ ق. کشتند.
خلافت امام علی علیهالسلام
بیعت مردم با امیرالمؤمنین
پس از کشته شدن عثمان، مخالفان او که شامل انصار و مهاجران مخالف قریش، مصریان و کوفیان بودند، همگی بر خلافت امیرالمؤمنین (علیه السلام) اتفاق نظر داشتند. حضرت خود در این باره می فرمایند: «آن گاه چیزى مرا به وحشت نینداخت جز اینکه مردم همانند یال کفتار بر سرم ریختند، و از هر طرف به من هجوم آورند، به طورى که دو فرزندم در آن ازدحام کوبیده شدند، و ردایم از دو جانب پاره شد، مردم چونان گله گوسپند محاصرهام کردند».[۷۱] بیعت مردم با امام، در روز جمعه هیجدهم ذى الحجة سال ۳۵ هجرى بوده است.[۷۲]
در ابتدا آن حضرت از پذیرش امر خلافت سرباز می زدند. ایشان خطاب به مردم فرمودند: «مرا رها سازید و دیگرى را بجویید. به درستى که حوادثى چند پهلو و چند رنگ در پیش داریم که دل ها بر آن پایدار، و اندیشه ها در آن، استوار نمى ماند».[۷۳] اما در نهایت خلافت را پذیرفتند و مردم برای بیعت به مسجد پیامبر (ص) رفتند. طلحة بن عبیدالله اولین کسی بود که با امام بیعت کرد.[۷۴] و سپس مردم دسته دسته آمدند و باامیرالمؤمنین بیعت کردند و ایشان اولین خلیفه ای در اسلام بودند که تمام مردم در انتخاب ایشان شرکت داشتند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوم حضرت علی ع
ادامه مطلب را ببينيد
امام علی علیهالسلام و سیاستهای حکومتی
در زمان خلفای پیش از حضرت علی، اقدامات اشتباه زیادی توسط آنان صورت گرفت که موجب شد، دین اسلام از مسیر اصلی خود خارج شود. به همین دلیل امام دست به یک سری اصلاحات زدند تا بتوانند، از انحرافات بیشتر جلوگیری کنند و اسلام را به مسیر اصلی خویش بازگردانند.[۷۵] این اصلاحات در بخش های متعددی صورت گرفت که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
سیاستها و اصلاحات اداری:
گزینش کارگزاران شایسته و برکناری کارگزاران بی لیاقت و به کار نگرفتن خائنان و ناتوانان؛
برنامه ریزی و سازماندهی: حضرت در نامه معروف خویش به مالک اشتر می نویسند: «کار هر روز را در همان روز انجام بده؛ چرا که هر روز، کار خود را دارد... از شتاب در کارهایى که هنگام انجام دادن آن نرسیده، و از سستى در آن وقتى که انجام دادنش ممکن گردیده، یا اصرار بى جا به هنگامى که ناشناخته و مبهم است، و یا سستى به هنگامى که روشن و آشکار است، بپرهیز! هر کارى را در جاى آن بِنه و هر کارى را به هنگام آن، بگزار»؛[۷۶]
قانون مداری؛
برگزیدن دیده بان براى مراقبت از کارگزاران و گشاده دستی در روزی کارگزاران: امام در نامه به مالک می نویسند: «بر آنان (کارگزاران) روزى را فراوان ساز؛ چرا که این، نیرویى است براى اصلاح نفس آنان، و سبب بى نیازى است براى آنها، تا به مالى که در اختیار دارند، دست نگشایند، و حجّتى است بر آنها، اگر فرمانت را نپذیرفتند یا در امانت خیانت ورزیدند».[۷۷]
سیاستها و اصلاحات اقتصادی:
آبادانی شهرها: حضرت علی در این باره به حکمرانان خویش می فرمایند: «برترى حکمران، در آبادانى شهرهاست».[۷۸]
توسعه کشاورزی: از امام باقر علیه السلام روایت شده است که على علیه السلام به فرماندهان لشکر مى نوشت «شما را به خدا سوگند که مبادا کشاورزان، از جانب شما مورد ستم واقع شوند».[۷۹] همچنین از حضرت روایت شده است که: «خداوندِ سبحان، بندگانش را به آبادانى زمین، فرمان داده است تا گذرانِ زندگى شود با آنچه از زمین مى روید از دانه ها، میوه ها و مانند آن، از چیزهایى که خداوند سبب گذرانِ زندگى بندگان قرار داده است».[۸۰]
توسعه صنعت و تجارت: حضرت خطاب به مردم می فرمایند: «به تجارت بپردازید که تجارت، سبب بى نیازى شماست از آنچه در دست دیگران است.»[۸۱] و یا می فرمایند: «حرفه آدمى گنج است.»[۸۲]
بازرسی مستقیم بازار و جلوگیری از احتکار؛
تقسیم برابر ثروت هاى عمومى و به تأخیر نینداختن تقسیم آنها؛
حمایت از طبقه هاى پایین جامعه؛
سیاستها و اصلاحات فرهنگی:
توسعه آموزش و پرورش: حضرت خطاب به قثم بن عباس حاکم مکه می فرمایند: «بامداد و شامگاه برایشان بنشین، به استفتا کنندگان فتوا ده، نادان را تعلیم کن، و با دانشمند مذاکره نما».[۸۳] در منابع تاریخی نیز آمده است که هرگاه حضرت در جنگ فراغت پیدا مى کرد، به آموزش مردم و داورى در میان آنان مى پرداخت.
بازداشتن از برهم زدن سنّت هاى پسندیده و ستیز با سنّت هاى ناپسند؛
توجه به انتقاد و بی توجهی به ستایش دیگران.[۸۴]
جنگهای دوران خلافت امیرالمؤمنین
حضرت علی علیه السلام در خلافت چهار سال و نه ماهه خویش سه بار به پیکار با دشمنان خویش رفت. این پیکارها عبارتند از:
جنگ جمل در سال ۳۶ هجری با ناکثین
جنگ صفین در سال ۳۷ هجری با قاسطین
جنگ نهروان در سال ۳۸ هجری با مارقین
علت جنگ جمل (جنگ با ناکثین) آن بود که طلحه و زبیر از این که در حکومت علی علیه السلام به استانداری منطقه ای منصوب شوند، ناامید شدند. از طرف دیگر، از جانب معاویه به هر دو نفر نامه ای، تقریباً به یک مضمون رسید که آنان را به «امیرالمؤمنین» توصیف کرده و یادآور شده بود که از مردم شام برای آن دو بیعت گرفته است و باید هر چه زودتر شهرهای کوفه و بصره را اشغال کنند، پیش از آن که فرزند ابوطالب بر آن دو مسلط شود و شعار آنان در همه جا این باشد که خواهان خون عثمان هستند و مردم را بر گرفتن انتقام او دعوت کنند.
این دو صحابی ساده لوح، فریب نامه معاویه را خوردند و تصمیم گرفتند که از مدینه به مکه بروند و در آنجا به گردآوری افراد و ساز و برگ جنگ بپردازند و عایشه همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز همراه آنان سوار بر شتر سرخ مو عازم جنگ شد. عایشه می گفت: مردم! عثمان به ناحق کشته شده است و من انتقام خون او را می گیرم.[۸۵] در حالی که به گواهی تاریخ خود این سه نفر، بیشترین سهم را در قتل عثمان داشتند.
جنگ جمل در یک درگیری یک روزه اما سخت، با دادن کشته بسیار از هر دو طرف و با شکست ناکثین پایان یافت و امام علی، عایشه را به همراه برادرش محمد بن ابیبکر به بصره و از آنجا توسط شماری زن و مرد بصری به مدینه فرستاد.[۸۶]
پس از جنگ جمل، حضرت علی کوفه را به عنوان مرکز خلافت برگزید و از آنجا که می دانست شورش پیمان شکنان، گناهی است از گناهان معاویه که آنان را به نقض میثاق تشویق کرده، با سپاهی عظیم از کوفه حرکت نمود و در بیابان صفین با معاویه برخورد کرد. و به این ترتیب، نبردی سخت و طولانی بین سپاه عراق و شام درگرفت.
جنگ صفین هر چند به سود امام علیه السلام پیش رفت، ولی به علت جهالت عده ای و فریبکاری عمروعاص، کار به حکمیت کشید. در حکمیت هم ابوموسی اشعری که خلاف میل امام علی علیه السلام به عنوان حَکَم انتخاب شده بود، جهالت کرد و خلافت به عهده معاویه افتاد.
پس از جنگ صفین، جاهلانی که تن به حکمیت دادند گفتند گناه کرده ایم و توبه کردیم، «علی» نیز باید توبه کند! سپس در محلی به نام نهروان جمع شدند و شروع به ایجاد اخلال در کار امام علیه السلام نمودند. تلاش امام برای هدایتشان بی فایده بود، بنابراین لشگری را عازم جنگ با آنان کردند که در نهایت با شکست خوارج در جنگ نهروان پایان یافت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوم حضرت علی ع
ادامه مطلب را ببينيد
فضایل امام علی علیهالسلام
فضایل امام علی(ع) دو دستهاند:
فضایل اختصاصی یا خصائص علی(ع): فضایلی که مخصوص او است، مانند خوابیدن او در بستر پیامبر(ص) در لیلة المبیت و نزول آیه شراء درباره آن.
فضایل مشترک: فضایلی که پنجتن یا دیگر معصومان نیز دارند، مانند حدیث ثقلین که دیگر اهلبیت را نیز دربرمیگیرد و حدیث کسا که به پنجتن اختصاص دارد.
بر پایه روایتی که ابن شاذان قمی از پیامبر(ص) نقل کرده، کسی که فضلیتی از امام علی(ع) را بنویسد، تا زمانی که از آن نوشته اثری باشد، ملائکه برای او استغفار میکنند. همچنین کسی که به فضلیتی از او گوش بدهد، گناهانی که با گوش انجام داده و کسی که به فضلیتی از او نگاه کند، گناهانی که با چشم انجام داده، بخشیده میشوند.[۵]
فضایل قرآنی امام علی
فضایل قرآنی، آیاتی از قرآن هستند که درباره امام علی(ع) نازل شدهاند یا امام علی(ع) مصداق آنها معرفی شده است. از ابنعباس نقل شده است آن مقدار از قرآن كه درباره على(ع) نازل شده، درباره هيچكس نازل نشده است.[۶] همچنین ابنعباس از رسول خدا(ص) نقل کرده خدا آیهای را نازل نکرد که در آن «یا أیها الذین آمنوا» باشد، مگر آنکه علی در رأس مؤمنان و امیر آنان است.[۷] او نزول بیش از ۳۰۰ آیه را در مدح علی(ع) دانسته است.[۸] به گفته سید مرتضی عسکری (درگذشت ۱۳۸۶ش) سیرهنگار شیعه، دلیل اینکه با وجود این همه فضایل قرآنی، اما به نام حضرت علی در قرآن تصریح نشده این است که قرآن توسط حاکمان ستمگر و کسانی که آن را تیرباران کردند از تحریف محفوظ بماند چرا که ذکر جزییات در تورات و انجیل از اسباب مهم در تحریفهای این دو کتاب است.[۹] برخی از فضایل قرآنی امام علی(ع) عبارتاند از:
آیه ولایت: آیه ۵۵ سوره مائده که میگوید خدا، پیامبر(ص) و کسانی که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند، بر مردم ولایت دارند.[۱۰] مفسران شیعه و سنی، شأن نزول این آيه را ماجرای خاتمبخشی حضرت علی(ع) دانستهاند که در حال رکوع، انگشتر خود را به فقیر بخشید.[۱۱]
آیه شراء: آیه ۲۰۷ سوره بقره، کسانی را ستوده است که حاضرند جان خود را در ازای بهدستآوردن رضایت خداوند فدا کنند.[۱۲] بهگفته ابنابیالحدید عالم معتزلی، همه مفسران بر این باورند که این آیه در فضیلت امام علی(ع) نازل شده است.[۱۳] علامه طباطبایی نوشته است: که طبق روایات این آیه درباره ماجرای لیلة المَبیت نازل شده است.[۱۴] در لیلة المبیت مشرکان قصد داشتند به خانه پیامبر اکرم(ص) در مکه حمله کنند و او را به قتل برسانند. در این شب، امام علی(ع) برای حفظ جان پیامبر در بستر او خوابید.[۱۵]
آیه تبلیغ: آیه ۶۷ سوره مائده است که براساس آن، پیامبر اسلام(ص) موظف شد پیامی را به مردم ابلاغ کند که اگر در رساندن آن کوتاهی کند، رسالت پیامبریِ خود را بهانجام نرسانده است.[۱۶] بهگفته مفسران شیعه و سنی، آیه تبلیغ پس از بازگشت پیامبر از حَجّةُالوداع در غدیر خم نازل شده است.[۱۷] در روایات، شأن نزول آیه تبلیغ واقعه غدیر و اعلام جانشینی حضرت علی دانسته شده است.[۱۸]
آیه اِکمال: آیه ۳ سوره مائده است که از کاملشدن دین اسلام سخن میگوید.[۱۹] بهگفته ناصر مکارم شیرازی، مفسر شیعه، در تفاسیر شیعه منظور از کاملشدن دین، اعلام ولایت و خلافت امام علی(ع) بر مسلمانان دانسته شده و روایات هم آن را تأیید میکند.[۲۰] عالمان شیعه بر این باورند که آیه اکمال درباره واقعه غدیر نازل شده است.[۲۱]
آیه صادقین: آیه ۱۱۹ سوره توبه است که به مؤمنان دستور میدهد همراه صادقین باشند و از آنان پیروی کنند.[۲۲] در روایات شیعه، صادقین به اهلبیت(ع) تفسیر شده است.[۲۳] محقق طوسی این آیه را از دلایل امامت علی(ع) دانسته است.[۲۴]
آیه خیر البریه: آیه هفتم سوره بینه است که کسانی را که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند، برترین آفريدگان معرفی میکند.[۲۵] براساس روایاتِ شیعه و سنی، این گروه امام علی(ع) و شیعیان او هستند.[۲۶]
آیه صالحالمؤمنین: آیه ۴ سوره تحریم است که در آن خدا علی(ع)، جبرئیل و دیگر فرشتگان را، پشتیبان پیامبر اسلام(ص) قرار داده است. در تفاسیر با استناد به روایاتی از طریق فریقین،[۲۷] تنها مصداق صالحالمومنین امام علی(ع) معرفی شده است.[۲۸]
آیه انفاق: آيه ۲۷۴ سوره بقره است. این آیه پاداش کسانی را که در شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق میکنند، نزد پروردگارشان دانسته است.[۲۹] بهگفته مفسران، این آیه درباره على(ع) نازل شده که چهار درهم داشت و يكى را در شب انفاق كرد، يكى را در روز، يكى را در نهان و يكى را آشكارا.[۳۰]
آیه نجوا: آیه ۱۲ سوره مجادله است که به مسلمانان ثروتمند دستور میدهد قبل از نجوا (گفتگوی سرّی) با پیامبر اسلام(ص)، باید صدقه بدهند.[۳۱] بهگفته طبرسی بیشتر مفسران شیعه وسنی امام علی(ع) را تنها کسی دانسته اند که به این آیه عمل کرده است.[۳۲]
آیه وُدّ: آیه ۹۶ سوره مریم است که طبق آن خداوند محبت مؤمنان را در دل دیگران قرار میدهد.[۳۳] برپایه برخی روایات، پیامبر(ص) از علی خواست بگوید؛ خدایا محبت من را در دل مؤمنان قرار بده. بعد از این درخواست، آیه وُدّ نازل شد.[۳۴]
آیه مباهله: آیه ۶۱ سوره آلعمران است که ماجرای مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران را بیان میکند. بنابر تفاسیر، امام علی(ع) در این آیه بهمنزله نَفْس و جان پیامبر(ص) معرفی شده است.[۳۵]
آیه تطهیر: بخشی از آیه ۳۳ سوره احزاب است که در آن از اراده خداوند بر پاکی اهل بیت(ع) از رجس و پلیدی سخن آمده است. مفسران شیعه معتقدند این آیه در خصوص اصحاب کساء نازل شده است.[۳۶]
آیه اولیالامر: آیه ۵۹ سوره نساء است که مؤمنان را به اطاعت از خدا و رسول خدا(ص) و اولیالامر دستور میدهد.[۳۷] از نظر مفسران شیعه و سنی آیه مذکور بر عصمت اولی الامر دلالت دارد.[۳۸] در روایات منظور از اولیالامر امامان شیعه معرفی شده است.[۳۹]
آیه مودت: آیه ۲۳ سوره شوری است. در این آیه، مودت و محبتِ «اَلْقُرْبیٰ» بهعنوان مزد رسالت پیامبر بر مسلمانان واجب شده است.[۴۰] از ابنعباس نقل شده که پیامبر منظور از القربی را علی، فاطمه، حسن و حسین دانسته است.[۴۱]
آیه اطعام: این آیه نیکوکاران را کسانی معرفی میکند که با آنکه خودشان به غذا نیاز دارند آن را بهخاطر خدا به مسکین، یتیم و اسیر میدهند.[۴۲] بنابر روایات این آیه، درباره بخشش امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) نازل شد.[۴۳] طبق احادیث، حضرت علی(ع)، فاطمه(س) بهخاطر شفای حسنین(ع) سه روز روزه گرفتند و هر سه روز هنگام افطار با اینکه خود گرسنه بودند، غذایشان را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند.[۴۴]
آیه اهلالذکر: آیه ۴۳ سوره نحل و ۷ سوره انبیاء است که بر پرسیدن سؤال از اهل ذکر تأکید میکند.[۴۵] بر پایه برخی روایات، اهل ذکر منحصر در اهلبیت پیامبر است.[۴۶]
آیه نصر: آیه ۶۲ سوره انفال است. به نظر آیتالله مکارم شیرازی، هر مؤمنی که رسول اکرم(ص) را یاری کرده، مشمول این آیه است ولی تردیدی نیست که مصداق أکمل و فرد شاخص مؤمنان در این آیه، حضرت علی(ع) است. [۴۷] او در کتاب آیات ولایت در قرآن تصریح کرده است که آيه نصر، يكى از آيات فضيلت امیرالمؤمنین(ع) است.[۴۸]
صراط مستقیم: در روایات متعددی علی(ع) و ولایت امام علی(ع) همان صراط مستقیم در قرآن معرفی شده است.[۴۹]
بعضی آیات نازله در شأن امیرالمؤمنین
به جز آیه ولایت، آیه اطاعت و آیه لیلةالمبیت -که پیش از بیان شد-، آیات فراوان دیگری از قرآن در شأن امام علی علیه السلام نازل شده، یا ایشان یکی از برترین مصادیق آن به شمار می آیند. برخی از این آیات عبارتند از:
آیه تطهیر: «...إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»؛[۸۷] جز این نیست که همواره خدا می خواهد هرگونه پلیدی را از شما اهل بیت [که به روایت شیعه و سنی: پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام هستند] برطرف نماید، و شما را چنان که شایسته است [از همه گناهان] پاک و پاکیزه گرداند.
آیه مباهله که منظور آیه ۶۱ سوره آل عمران است: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ...» (از آن پس که به آگاهی رسیده ای، هر کس درباره او [حضرت عیسی(ع)] با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما خودمان را و شما خودتان را. آنگاه دعا کنیم...)؛ که در جریان مباهله پیامبر با مسیحیان نجران نازل شد. پیامبر در این ماجرا حسنین علیهما السلام را به عنوان «ابناءنا» و فاطمه علیها السلام را به عنوان «نساءنا» و علی علیه السلام را به عنوان «انفسنا» با خود همراه نمود و این فضیلت بزرگی برای امام علی علیه السلام به شمار می آید که نفس رسول الله صلی الله علیه وآله است.
آیه « قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ».[۸۸] کافران رسالت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله را انکار کرده و گفتند تو پیغمبر نیستی. این آیه در پاسخ آنان به حضرتش نازل شد که بگو (من برای رسالت خود دو شاهد دارم، یکی) خداوند، که برای شهادت میان من و شما کافی است و دیگری کسی است که علم کتاب در نزد اوست. ثعلبی در تفسیر آیه مزبور می نویسد آن که علم کتاب در نزد اوست علی بن ابیطالب علیه السلام است. همچنین ابوسعید خدری گوید از رسول خدا صلی الله علیه وآله پرسیدم آن کس که علم کتاب در نزد اوست کیست؟ فرمود: «آن کس برادرم علی بن ابی طالب است.» همچنین شیخ سلیمان بلخی از ابن عباس نقل می کند که گفت آن که علم کتاب در نزد اوست علی علیه السلام است زیرا او به تفسیر و تأویل و ناسخ و منسوخ آن عالم بود.
آیه: «وَقِفُوهُمْ ۖ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ»؛ آن ها را نگهدارید که مورد سؤال خواهند بود.[۸۹] ابوسعید خدری از پیغمبر صلی الله علیه و آله نقل می کند که: «آن چه مورد سؤال خواهد بود ولایت علی بن ابی طالب است.»[۹۰]
آیه: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»؛ و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید.[۹۱] صاحب کتاب مناقب الفاخرة از عبدالله بن عباس روایت کرده است که ما در خدمت رسول خدا صلی الله علیه وآله بودیم، عربی آمد و عرض کرد: یا رسول الله شنیدم که می فرمودی «اعتصموا بحبل الله» حبل خدا کدام است که به او تمسک جوئیم؟ رسول خدا صلی الله علیه وآله دست خود را بر دست علی علیه السلام زد و فرمود: «به این شخص تمسک جوئید که این حبل المتین است.»[۹۲]
آیه: «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ»؛ آن گاه در آن روز از نعمت ها پرسیده شوند.[۹۳] ابونعیم و حاکم حسکانی به سند خود از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند که فرمود: «مقصود از نعیم در این آیه، ولایت امیرالمؤمنین و ما است که از آن پرسیده خواهد شد.»[۹۴]
آیه: «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»؛[۹۵] علی علیه السلام چهار درهم پول داشت یکی را در موقع شب انفاق نمود و یکی را در روز و یک درهم آشکارا و یک درهم در نهان، آنگاه این آیه نازل شد. مفسرین شأن نزول آن را در مورد انفاق آن حضرت دانسته اند.[۹۶]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوم حضرت علی ع
ادامه مطلب را ببينيد
فضایل روایی امام علی
فضایل روایی، احادیثی از پیامبر(ص) است که مدح یا فضلیتی برای امام علی(ع) بیان میکنند. برخی از این احادیث عبارتاند از:
حدیث غدیر: خِطابهای است از پیامبر اکرم(ص) در غدیر خم که علی(ع) را مولای مسلمانان معرفی میکند. این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده[۵۰] و از دلایل شیعیان برای اثبات امامت و خلافت حضرت علی بهشمار میآید.[۵۱]
حدیث منزلت: روایتی است که جایگاه امام علی(ع) را نسبت به پیامبر اسلام(ص)، همانند جایگاه هارون نسبت به حضرت موسی معرفی میکند.[۵۲]
حدیث مدینة العلم: حدیثی از پیامبر اسلام(ص) که در آن خود را شهر علم و علی(ع) را دروازه آن معرفی کرده است.[۵۳] کتاب الغدیر ۲۱ تن از محدثان سنی را نام برده که این حدیث را حدیث حسن یا حدیث صحیح دانستهاند.[۵۴]
حدیث یوم الدار: روایتی از پیامبر اکرم(ص) است که در آن از خویشاوندان خود خواست تا دعوتش را بپذیرند و ضمن آن به وصایت و خلافت علی بن ابیطالب(ع) تصریح کرد.[۵۵] متکلمان شیعه برای اثبات امامت حضرت علی(ع) به این حدیث استناد کردهاند.[۵۶]
حدیث وصایت: حدیثی از پیامبر اکرم(ص) است که در آن امام علی(ع) به عنوان وصی و جانشین پیامبر معرفی شده است.[۵۷] شیعیان برای اثبات امامت امام علی به آن استناد میکنند.[۵۸]
حدیث ولایت: حدیثی از پیامبر(ص) است که حضرت علی را پس از خود ولیِّ مؤمنان معرفی میکند. این حدیث با عبارتهای مختلفی در منابع شیعه و سنی نقل شده است.[۵۹] شیعیان کلمه «ولیّ» را که در «عَلِیٌّ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِی»[۶۰] بهکار رفته، بهمعنای امام و سرپرست میدانند و بدین وسیله امامت و ولایت حضرت علی(ع) را اثبات میکنند.[۶۱]
حدیث طیر: روایتی در فضیلت حضرت علی(ع) است که بنابر محتوای آن، پیامبر(ص) قصد خوردن گوشت پرندهای بریان را داشت و از خدا خواست با بهترینِ خلق همغذا شود و با حضرت علی(ع) همغذا شد.[۶۲] این روایت در منابع شیعه و اهلسنت آمده است.[۶۳]
حدیث رایَت: حدیثی مشهور است از حضرت محمد(ص) درباره امام علی(ع) در غزوه خیبر که در آن آمده است: «فردا پرچم را به مردی خواهم داد که خداوند قلعه خیبر را به دست او فتح می کند، خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند.[۶۴]
حدیث ثقلین: حدیث مشهوری از پیامبر(ص) درباره جایگاه قرآن و اهلبیت(ع) است. در این حدیث آمده است: «من در میان شما دو چیز سنگین (گرانسنگ و گرانبها) باقی میگذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که اهلبیتم هستند.»[۶۵] این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده است.[۶۶]
حدیث کساء: حدیثی است در فضیلت پنجتن. طبق این حدیث که در منابع شیعه[۶۷] و سنی[۶۸] آمده است، پیامبر اسلام(ص) خاندانش را با پارچهای پشمین (کِساء) پوشاند و دعا کرد: «خدایا اینان اهلبیت من هستند. پلیدی را از آنها دور کن و آنها را پاک گردان.»[۶۹]
حدیث سفینه: حدیثی مشهور از پیامبر اسلام(ص) است که در آن اهل بیتِ(ع) خود را به کشتی نوح تشبیه کرده است که هر کس داخل آن شد، نجات مییابد و هر کس از آن جا ماند، غرق میشود.[۷۰] این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده است.[۷۱]
حدیث شجره: پیامبر(ص) فرمود: من و علی از یک درخت خلق شدهایم و سایر مردم از درختهای مختلف[۷۲] برخی مفسران آفرینش پیامبر(ص) و امام علی(ع) را از یک منشأ، دلیلی بر مساویبودن آن دو در وجوب اطاعت و ولایت دانستهاند.[۷۳]
حدیث لوح: از احادیث منقول از پیامبر اکرم (ص) برای اثبات امامت ائمه دوازدهگانه است که در آن نام جانشینان رسول خدا (ص)، از امام اول امام علی (ع) تا امام دوازدهم امام مهدی(ع) ذکر شده است.[۷۴]
حدیث علی مَع الحَق: از احاديث مشهور پيامبر است که على(ع) را معیار حق معرفی میکند. یکی از نقلهای آن اینگونه است: «على با حق است و حق با على و اين دو هرگز از يكديگر جدا نمیشوند تاکنار حوض کوثر بر من وارد شوند.»[۷۵]
حدیث تشبیه: حدیثی است که در آن پيامبر(ص) على(ع) را به دیگر پيامبران تشبيه كرده است. این حدیث در منابع شیعه[۷۶] و سنی[۷۷] نقل شده است.
لا فَتَى إِلّا عَلِی: این حدیث بهمعنای این است که جوانمردی جز علی وجود ندارد. برپایه منابع حدیثی و تاریخی، این حدیث را جبرئیل بهعلت فداکاری و شجاعت امام علی(ع) در جنگ اُحُد بیان کرده است.[۷۸] این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده است.[۷۹]
حدیث قسیم النار و الجنة: روایتی است از پیامبر اکرم(ص) که علی را تقسیمکننده بهشت و جهنم معرفی میکند.[۸۰] این حدیث در منابع شیعه[۸۱] و اهلسنت[۸۲] بهصورتهای مختلف و از راویان متعدد نقل شده است.
حدیث خاصِف النَعل گفتاری از پیامبر اکرم(ص) در بیان جایگاه و فضایل امام علی(ع) است که امام را بهجهت آنکه در آن لحظه مشغول پینهزدن کفش پیامبر(ص) بود، با لقب خاصف النعل خطاب قرار داد.[۸۳]
روایات دیگری هم از پیامبر درباره فضایل امام علی(ع) نقل شده است؛ ازجمله «ضربت علی در جنگ خندق از عبادت جن و انس برتر است»؛[۸۴] «هر کس علی را سب کند، مرا لعن کرده است»؛[۸۵] «هر کس علی را اذیت کند، مرا اذیت کرده است»؛[۸۶] «با دوستی علی است که مؤمن از منافق شناخته میشود»؛[۸۷] «علی از من و من از علیام»؛[۸۸] «یاد علی عبادت است»؛[۸۹] «نگاه به علی عبادت است»؛[۹۰] همچنین استفاده پیامبر اکرم(ص) از القابی مانند صِدِّیق اکبر،[۹۱] فاروق اعظم[۹۲] و ابوتراب[۹۳] درباره امام علی(ع) از فضایل آن حضرت بهشمار آمده است.
برخی احادیث نبوی درباره امیرالمؤمنین
علمای شیعه و اهل سنت به طرق مختلف نقل کرده اند که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «علی مع الحق والحق مع علی»، علی همیشه همراه با حق بوده و حق هم با علی است. بحرانی در «غایة المرام» پانزده حدیث از عامه و یازده حدیث از خاصه در این مورد نقل کرده است.[۹۷]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «ان علیا منی و انا منه و هو ولی کل مؤمن بعدی»[۹۸]؛ علی از من و من هم از او هستم و او ولی هر مؤمنی است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «من اطاعنی فقد اطاع الله و من عصانی فقد عصی الله، و من اطاع علیا فقد اطاعنی و من عصی علیا فقد عصانی.»[۹۹] هر کس مرا اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است و هر که مرا نافرمانی کند خدا را نافرمانی کرده است، و کسی که علی را اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هر که علی را نافرمانی کند مرا نافرمانی کرده است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «ان الله جعل ذریة کل نبی فی صلبه و جعل ذریتی فی صلب علی بن ابی طالب»[۱۰۰]؛ خداوند نسل و اولاد هر پیغمبری را در صلب او قرار داد و ذریه مرا در صلب علی بن ابی طالب گذاشت.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «حب علی بن ابیطالب یأکل السیئات کما تأکل النار الحطب»»[۱۰۱]؛ دوستی علی بن ابی طالب بدی ها را می خورد (از بین می برد) همچنان که آتش هیزم را می سوزاند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «انا مدینة العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیأت الباب»[۱۰۲]؛ من شهر علم هستم و علی هم دروازه آن است؛ پس هر که علم را بخواهد باید از در آن وارد شود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «حق علی علیه السلام علی المسلمین کحق الوالد علی ولده»[۱۰۳]؛ حق علی بر مسلمین؛ مانند حق پدر بر فرزندش است.
حدیث سدّ الابواب: رسول اکرم صلی الله علیه وآله درب خانه های ابوبکر و عمر و عباس بن عبدالمطلب و دیگران را که به مسجد باز می شد مسدود کردند و فقط درب خانه حضرت امیر علیه السلام را بازگذاشتند، عباس علت این امر را از حضرتش پرسید: پیغمبر صلی الله علیه وآله چنین فرمود: «ما انا سددت ابوابکم و فتحت باب علی ولکن الله فتح باب علی و سد ابوابکم» [۱۰۴] من درهای خانه های شما را نبستم و در خانه علی را بازنگذاشتم، ولکن خداوند درهای شما را مسدود کرد و در خانه علی را بازگذاشت.
رسول اکرم صلی الله علیه وآله میان هر دو نفر از اصحابش عقد اخوت بست. علی علیه السلام در حالی که چشمانش اشک آلود بود آمد و عرض کرد: یا رسول الله میان اصحاب عقد اخوت برقرار کردی و مرا با کسی برادر ننمودی، پیغمبر صلی الله علیه وآله فرمود: «انت اخی فی الدنیا والآخرة».[۱۰۵] تو در دنیا و آخرت برادر من هستی.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوم حضرت علی ع
ادامه مطلب را ببينيد
سخن صحابه درباره امیرالمؤمنین
حذیفه بعد از بیعت مردم با علی علیه السلام گفت: «إنّ الناس قد بایعوا علیا فعلیکم بتقوى اللّه و انصروا علیا و وازروه، فو اللّه إنّه لعلى الحق آخرا و أولا و إنّه لخیر من مضى بعد نبیکم و من بقی إلى یوم القیامة»؛ ای مردم! همانا مردم با علی بیعت کردند. بر شما باد تقوای الهی، علی را یاری کنید و پشتیبان او باشید. قسم به خدا او از ابتدا تا آخر بر حق بوده و در میان گذشتگان و آیندگان تا روز قیامت بهترین فرد بعد از پیامبر شماست.[۱۰۶]
بریده اسلمی نقل می کند: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند سلام کنید بر علی علیه السلام به عنوان امیرالمومنین. عمر پرسید: آیا این فرمان از جانب خداست یا رسولش؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: از جانب خدا و رسولش.[۱۰۷]
عکرمه از ابن عباس نقل می کند که گفت: در قرآن آیه ای به این تعبیر «الذین آمنوا و عملوا الصالحات» وجود ندارد مگر این که علی علیه السلام امیر آن و شریف آن است و از اصحاب محمد صلی الله علیه و آله کسی نیست مگر این که خداوند او را مورد عتاب قرار داده، اما علی علیه السلام را جز به نیکی یاد نکرده است.[۱۰۸]
محمد بن منصور گفت، از احمد بن حنبل شنیدم که گفت: برای هیچ یک از اصحاب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فضایلی بیشتر از آنچه برای علی بن ابی طالب علیه السلام آمده، نقل نشده است. این سخن را حاکم نیشابوری نیز از ابن حنبل نقل کرده است.[۱۰۹]
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می گوید: همه مردم اجماع دارند بر این که احدی از صحابه و علماء نگفته «سَلونی قبل أن تفقدونی» مگر علی بن ابی طالب علیه السلام.
عمر بن خطاب می گوید: ای کاش سه فضیلتی که نصیب علی علیه السلام شد نصیب من شده بود، و آن سه فضیلت عبارتند از: پیامبر دختر خود را در عقد علی درآورد، تمام درهایی را که به مسجد باز می شد بست، جز در خانه علی، در جنگ خبیر، پیامبر صلی الله علیه و آله پرچم را بدست علی داد.[۱۱۰]
ابو مسعود انصارى گفت: ما او را «خیر البشر»؛ (بهترین افراد بشر) می دانستیم.[۱۱۱]
شهادت امام علی علیهالسلام
بعد از شکست خوارج از سپاه امام علی (علیه السلام) در جنگ نهروان، گروهی سه نفره از آنها تصمیم گرفتند به طور همزمان معاویه، عمرو عاص و امیرالمؤمنین علی (ع) را ترور کنند، تا به زعم خودشان سه عامل اختلاف و فتنه در میان مسلمانان را از بین ببرند. ابن ملجم مرادی مأمور کشتن امام علیه السلام شد و با همدستی وردان بن مجالد و اشعث بن قیس و شبیب ابن بجره که از خوارج نهروان بود تصمیمش را عملی کرد. ابن ملجم در سحرگاه چهارشنبه نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجری در محراب مسجد کوفه در حال نماز با شمشیر زهرآگین، فرق مبارک امام را شکافت.[۱۱۲] امام علی علیه السلام در شب بیست و یکم ماه رمضان در اثر همین ضربت به شهادت رسید.[۱۱۳]
محل دفن امام علی
شیعیان اتفاق نظر دارند که مرقد مطهر امیرمؤمنان حضرت علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) در نجف اشرف است،
امام علی (علیهالسّلام) در سال چهلم هجری به شهادت رسید، امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) با تنی چند از اصحاب خاص آن حضرت، شبانه بدن مطهرش را دفن کردند که به جز از همان چند نفر و فرزندانش تا زوال حکومت امویان و ظهور عباسیان در صحنه سیاسی جهان اسلام کسی دیگر از قبر ناپیدای آن حضرت اطلاعی نداشتند.
شیخ مفید در الارشاد میگوید: وتولی غسله وتکفینه ابناه الحسن والحسین (علیهماالسّلام) بامره، وحملاه الی الغری من نجف الکوفة، فدفناه هناک وعفیا موضع قبره، بوصیة کانت منه الیهما فی ذلک، لما کان یعلمه (علیهالسّلام) من دولة بنی امیة من بعده، واعتقادهم فی عداوته، وما ینتهون الیه بسوء النیات فیه من قبیح الفعال والمقال بما تمکنوا من ذلک. به فرمان امیرمؤمنان، امام حسن و امام حسین دو پسر آن حضرت، غسل و تکفین او را به عهده گرفتند و بدنش را به «غری» در نجف کوفه انتقال دادند و در آنجا به خاک سپردند و جای قبرش را طبق وصیت خود آن حضرت مخفی کردند. علت مخفی کردن این بود که حضرت میدانست دولت بنیامیه که بعد از ایشان روی کار میآید، در دشمنی با حضرت اعتقاد دارند و هرچه در توان دارند از دشمنی کوتاهی نخواهند کرد. [۱]
ایشان در کشف الغمه نوشته است: کل الشیعة متفقون علی انه دفن بالغری حیث هو معروف الآن یزار باخبار یروونها عن السلف وفیهم الامام المعصوم. تمام شیعیان اتفاق دارند که آن حضرت در غری دفن شده و الآن این مساله در میان شیعه معروف است و آن مکان را زیارت میکنند، دلیل اتفاق شیعه روایاتی است که از گذشتگان نقل شده و در میان راویان اخبار، امام معصوم نیز وجود دارد. [۲]
علامه مجلسی در ابتدا به اختلاف اقوال مخالفان در محل دفن آن حضرت اشاره کرده و راجع به نظر شیعه در این مساله میگوید: وقد اجمعت الشیعة علی انه (علیهالسّلام) مدفون بالغری فی الموضع المعروف عند الخاص والعام وهو عندهم من المتواترت رووه خلفا عن سلف الی ائمة الدین (صلوات الله علیهم اجمعین) شیعیان اجماع دارند که بدن حضرت علی (علیهالسّلام) در «غری» که جای شناخته شده در نزد خاص و عام است، دفن شده است. و این قول، بین شیعیان متواتر است که از بزرگانشان نقل کردهاند و ریشه این سخن به امامان معصوم (علیهمالسّلام) میرسد. [۴]
ابنقولویه و شیخ مفید از امام حسین (علیهالسّلام) نقل کردهاند که آن حضرت تصریح کردهاند که امیرمؤمنان (علیهالسّلام) را در منطقه غری دفن نمودهاند: حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَبِی عُمَیْرٍ عَنِ الْحُسَیْنِ الْخَلَّالِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: قُلْتُ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام: اَیْنَ دَفَنْتُمْ اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام؟ قَالَ: خَرَجْنَا بِهِ لَیْلًا حَتَّی مَرَرْنَا عَلَی مَسْجِدِ الْاَشْعَثِ حَتَّی خَرَجْنَا اِلَی ظَهْرِ نَاحِیَةِ الْغَرِی. از حضرت امام حسین (علیهالسّلام) سؤال کردیم که حضرت امیر را در کجا دفن کردید؟ فرمود: شب آن حضرت را بیرون بردیم و از مسجد اشعث گذشتیم و در بیرون کوفه به طرف غری دفن کردیم. [۹] [۱۰]
حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ الْهَاشِمِیُّ بِالْکُوفَةِ قَالَ حَدَّثَنَا فُرَاتُ بْنُ اِبْرَاهِیمَ بْنِ فُرَاتٍ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ حَامِدٍ الْوَرَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا اَبُو السَّرِیِّ اِسْمَاعِیلُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ قُدَامَةَ الْمَرْوَزِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا اَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ نَاصِحٍ قَالَ حَدَّثَنِی جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْاَرْمَنِیُّ عَنْ مُوسَی بْنِ سِنَانٍ الْجُرْجَانِیِّ عَنْ اَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ الْمُقْرِی عَنْ اُمِّ کُلْثُومٍ بِنْتِ عَلِیٍّ (علیهالسّلام) قَالَتْ آخِرُ عَهْدِ اَبِی اِلَی اَخَوَیَّ (علیهالسّلام) اَنْ قَالَ یَا بَنِیَّ اِنْ اَنَا مِتُّ فَغَسِّلَانِی ثُمَّ نَشِّفَانِی بِالْبُرْدَةِ الَّتِی نَشَّفْتُمْ بِهَا رَسُولَ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وَفَاطِمَةَ (علیهالسّلام) ثُمَّ حَنِّطَانِی وَسَجِّیَانِی عَلَی سَرِیرِی ثُمَّ انْتَظِرَا حَتَّی اِذَا ارْتَفَعَ لَکُمَا مُقَدَّمُ السَّرِیرِ فَاحْمِلَا مُؤَخَّرَهُ قَالَتْ فَخَرَجْتُ اُشَیِّعُ جِنَازَةَ اَبِی حَتَّی اِذَا کُنَّا بِظَهْرِ الْغَرِیِّ رَکَزَ الْمُقَدَّمُ فَوَضَعنا الْمُؤَخَّرَ- ثُمَّ بَرَزَ الْحَسَنُ بِالْبُرْدَةِ الَّتِی نُشِّفَ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ وَفَاطِمَةُ فَنَشَّفَ بِهَا اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیهالسّلام) ثُمَّ اَخَذَ الْمِعْوَلَ فَضَرَبَ ضَرْبَةً- فَانْشَقَّ الْقَبْرُ عَنْ ضَرِیحٍ فَاِذَا هُوَ بِسَاجَةٍ مَکْتُوبٍ عَلَیْهَا- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ هَذَا قَبْرٌ ادَّخَرَهُ نُوحٌ النَّبِیُّ لِعَلِیٍّ وَصِیِّ مُحَمَّدٍ قَبْلَ الطُّوفَانِ بِسَبْعِمِائَةِ عَامٍ قَالَتْ اُمُّ کُلْثُومٍ فَانْشَقَّ الْقَبْرُ فَلَا اَدْرِی اَ غَارَ سَیِّدِی فِی الْاَرْضِ اَمْ اُسْرِیَ بِهِ اِلَی السَّمَاءِ اِذْ سَمِعْتُ نَاطِقاً لَنَا بِالتَّعْزِیَةِ اَحْسَنَ اللَّهُ لَکُمُ الْعَزَاءَ فِی سَیِّدِکُمْ وَحُجَّةِ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ. امّکلثوم، دختر حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)، گفت: آخر سخنی که پدرم به برادرانم، حضرت امام حسن و امام حسین (علیهالسّلام)، گفت، این بود که ای فرزندان! چون من از دنیا رحلت نمایم مرا غسل دهید و جسد مرا خشک کنید از برد یمنی که رسول خدا و فاطمه (سلاماللهعلیها) را از آن خشک کردید و مرا در تابوت گذاشته چیزی بر من بپوشانید، پس نظر کنید هر گاه پیش تابوت بلند شود عقب آن را بردارید. امّکلثوم گوید: بیرون آمدم که تشییع جنازه پدر خود کنم، چون به نجف اشرف رسیدیم، طرف سر تابوت میل به زمین کرد، پس عقب تابوت را بر زمین گذاشتند، حضرت امام حسن (علیهالسّلام) کلنگی گرفتند و به ضرب اوّل قبر کنده شدهای پیدا شد و در آنجا تخته بود و بر آن دو سطر به خطّ سریانی نوشته بود: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ این قبریست که نوح پیغمبر برای علی، وصیّ محمّد (صلیاللهعلیهوآله)، پیش از طوفان به هفتصد سال آماده کرده است. امّکلثوم میگوید که چون قبر را درست کردند قبر شکافته شد، ندانستیم که آن حضرت در زمین غایب شد یا به آسمان بردند. آنگاه شنیدیم که هاتفی ما را تعزیه داد و گفت: خدا شما را در مصیبت سیّد و بزرگ شما و حجّت خداوند عالمیان بر خلایق، صبر نیکو کرامت فرماید. [۱۳]
ابوحمزه ثمالی میگوید: زمانی که امام سجاد به کوفه آمد از آن حضرت سؤال کردم:
یَا ابنرَسُولِ اللَّهِ مَا اَقْدَمَکَ اِلَیْنَا؟ قَالَ: مَا رَاَیْتَ وَلَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَا فِیهِ مِنَ الْفَضْلِ لَاَتَوْهُ وَلَوْ حَبْواً هَلْ لَکَ اَنْ تَزُورَ مَعِی قَبْرَ جَدِّی عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ (علیهالسّلام) قُلْتُ اَجَلْ فَسِرْتُ فِی ظِلِّ نَاقَتِهِ یُحَدِّثُنِی حَتَّی اَتَیْنَا الْغَرِیَّیْنِ وَهِیَ بُقْعَةٌ بَیْضَاءُ تَلْمَعُ نُوراً فَنَزَلَ عَنْ نَاقَتِهِ وَمَرَّغَ خَدَّیْهِ عَلَیْهَا وَقَالَ یَا اَبَا حَمْزَةَ هَذَا قَبْرُ جَدِّی عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ (علیهالسّلام) ثُمَّ زَارَهُ بِزِیَارَةٍ اَوَّلُهَا- السَّلَامُ عَلَی اسْمِ اللَّهِ الرَّضِیِّ وَنُورِ وَجْهِهِ الْمُضِی ءِ ثُمَّ وَدَّعَهُ وَمَضَی اِلَی الْمَدِینَةِ وَرَجَعْتُ اَنَا اِلَی الْکُوفَة. ای فرزند رسول خدا چه باعث شد که شما به این شهر تشریف آوردید؟ حضرت فرمود: باعث همین بود که دیدی- یعنی نماز در مسجد کوفه، بعد از آن حضرت فرمودند: اگر مردم بدانند فضیلت این مسجد و عبادت در آن را هر آینه از اطراف عالم به سوی این مسجد بشتابند اگرچه به چهار دست و پا باشد یا اگرچه به طریق اطفال به نشستگاه خود را بر زمین کشند و آیند. بعد از آن فرمود که میخواهی که با من زیارت جدّم علیّ بن ابیطالب به جا آوری؟ گفتم: بلی. پس من در رکاب همایون آن حضرت میرفتم و آن حضرت احادیث برایم نقل میفرمودند و سخن میگفتند تا آنکه رسیدیم بغریین- یعنی صحرای نجف- به زمین سفیدی که نور از آن میتافت. آن حضرت از شتر به زیر آمدند و دو طرف روی مبارک خود را بر آن زمین سودند و فرمودند: یا با حمزه! این قبر جدّم علیّ بن ابیطالب است. بعد از آن زیارت فرمودند به زیارتی که اوّلش اینست: السّلام علی اسم اللَّه الرّضی و نور وجهه المضی ء، بعد از آن وداع فرمودند و به جانب مدینه روانه شدند و من به طرف کوفه برگشتم. [۱۴]
شیخ مفید و سید بن طاوس نقل کردهاند: وَرَوَی مُحَمَّدُ بْنُ عَمَّارٍ قَالَ حَدَّثَنِی اَبِی عَنْ جَابِرِ بْنِ یزیَد قَالَ سَاَلْتُ اَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَاقِرَ (علیهالسّلام) اَیْنَ دُفِنَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ؟ قَالَ: دُفِنَ بِنَاحِیَةِ الْغَرِیَّیْنِ وَدُفِنَ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ وَدَخَلَ قَبْرَهُ الْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ وَمُحَمَّدٌ بَنُو عَلِیٍّ (علیهالسّلام) وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَر. جابر بن یزید میگوید: از امام باقر (علیهالسّلام) پرسیدم امیرالمؤمنین در کجا دفن شد؟ فرمودند: در طرف غریین قبل از طلوع صبح و حضرت امام حسن و امام حسین (صلواتاللَّهعلیهما) و محمّد بن حنفیّه و عبداللّه بن جعفر داخل قبرش شدند. [۱۵] [۱۶]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوم حضرت علی ع
ادامه مطلب را ببينيد
کلینی با سند صحیح نقل میکند: عَنْ عِدَّةٍ مِنْ اَصْحَابِنَا عَنْ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ کُنْتُ اَنَا وَعَامِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ خُزَاعَةَ الْاَزْدِیُّ عِنْدَ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) قَالَ: فَقَالَ لَهُ عَامِرٌ: جُعِلْتُ فِدَاکَ اِنَّ النَّاسَ یَزْعُمُونَ اَنَّ اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیهالسّلام) دُفِنَ بِالرَّحْبَةِ قَالَ: لَا. قَالَ: فَاَیْنَ دُفِنَ؟ قَالَ: اِنَّهُ لَمَّا مَاتَ احْتَمَلَهُ الْحَسَنُ فَاَتَی بِهِ ظَهْرَ الْکُوفَةِ قَرِیباً مِنَ النَّجَفِ یَسْرَةً عَنِ الْغَرِیِّ یَمْنَةً عَنِ الْحِیرَةِ فَدَفَنَهُ بَیْنَ ذَکَوَاتٍ بِیضٍ فَلَمَّا کَانَ بَعْدَ اَیَّامِ ذَهَبْتُ اِلَی الْمَوْضِعِ فَتَوَهَّمْتُ مَوْضِعاً مِنْهُ ثُمَّ اَتَیْتُهُ فَاَخْبَرْتُهُ فَقَالَ لِی اَصَبْتَ رَحِمَکَ اللَّهُ ثَلَاثَ مَرَّات. صفوان شتربان گفت من و عامر بن عبداللّه بن خزاعه نزد حضرت امام جعفر صادق (علیهالسّلام) بودیم. عامر عرض کرد: فدایت شوم! مردم میگویند: حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در رحبه کوفه مدفونند. فرمودند که نه. من گفتم: در کجا مدفونند؟ فرمودند: چون آن حضرت وفات یافتند، حضرت امام حسن (علیهالسّلام) ایشان را برداشت و آورد به پشت کوفه، به طرف چپ غری و به طرف راست حیره، در میان تلکهای سفید دفن کرد. صفوان گفت: بعد از چندگاه رفتم و تفحّص کردم، یک موضعی را گمان کردم و زیارت کردم و چون به خدمت حضرت آمدم عرض کردم. حضرت فرمودند که درست دیدهای خدا ترا رحمت کند! سه مرتبه این عبارت را فرمودند. [۱۷] [۱۸]
خبردادن امام کاظم به ایوب بن نوح
سید بن طاووس مینویسد: قَرَاْتُ بِخَطِّ السَّیِّدِ الشَّرِیفِ اَبِی یَعْلَی الْجَعْفَرِیِّ صِهْرِ الشَّیْخِ الْمُفِیدِ فِی کِتَابِهِ مَاصُورَتُهُ وَرَوَی اَصْحَابُنَا عَنْ اَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ قَالَ کَتَبْتُ اِلَی اَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ (علیهالسّلام) اَنَّ اَصْحَابَنَا قَدِ اخْتَلَفُوا فِی زِیَارَةِ قَبْرِ اَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیهالسّلام) فَقَالَ بَعْضُهُمْ بِالرَّحَبَةِ وَقَالَ بَعْضُهُمْ بِالرَّیِّ فَکَتَبَ زُرْهُ بِالْغَرِی. سید بن طاوس میگوید: در کتاب ابییعلی جعفری (داماد شیخ مفید) این روایت را خواندم که ایوب بن نوح میگوید: عریضهای خدمت حضرت امام موسی کاظم (علیهالسّلام) نوشتم که اصحاب ما در موضع قبر حضرت امیرالمؤمنین اختلاف دارند، بعضی میگویند در رحبه کوفه است و بعضی میگویند در غری است. حضرت نوشتند: در غری آن حضرت را زیارت کن. [۱۹]
علّامه مجلسى گفته است: بدان كه در برخى زمان ها بين مخالفان در جاى قبر شريف آن حضرت اختلاف بود. عدّه اى معتقد بوده اند كه آن حضرت در صحن مسجد كوفه مدفون است و عده اى گفته اند در دارالحكومه دفن شده است. نيز گفته اند كه امام حسن عليه السلام او را به مدينه برده و در بقيع دفن كرده است . برخى از جاهلان شيعه هم او را در آرامگاهى در كَرْخ زيارت مى كردند.
اجماع شيعه بر آن است كه آن حضرت در غَرى ، در جايگاهى كه ميان عام و خاص معروف است ، دفن شده و اين نزد شيعه از متواترهاست و نسل در نسل از ائمّه دين عليهم السلام آن را روايت كرده اند. سبب اين اختلاف هم پنهان داشتن قبر آن حضرت از بيم خوارج و منافقان بوده است و جاى قبر را جز شيعيان خاصْ كسى نمى شناخت، تا آن كه در زمان سَفّاح، امام صادق عليه السلام وارد حيره شد و قبر آن حضرت را براى پيروان او آشكار ساخت. از آن روز تاكنون همه شيعيانْ او را در همين مكان زيارت مى كنند.
عبد الكريم بن احمد بن طاووس ، كتابى در تعيين جايگاه قبر آن حضرت نوشته و گفته هاى مخالفان را رد كرده است. نام كتاب را فرحة الغرىّ ناميده و در آن اخبار متواترى را آورده است كه ما در ابو اب مختلف كتاب خود آن را پراكنديم.
عبد الحميد بن ابى الحديد در شرح نهج البلاغة[۱]از ابو الفرج اصفهانى نقل كرده است كه : احمد بن عيسى، از حسين بن نصر، از زيد بن معدّل، از يحيى بن شعيب، از ابو مِخنَف، از فضل بن جريح، از اسود كِندى واجلح نقل كرده كه اين دو گفته اند: على عليه السلام در حالى كه ۶۴ سال داشت، در سال چهلم هجرى، شب ۲۱ ماه رمضان درگذشت. فرزندش حسن بن على عليهماالسلام و عبد اللّه بن عبّاس او را غسل دادند . در سه جامه كه پيراهن در بين آنها نبود ، كفن شد . فرزندش حسن عليه السلام بر او نماز خواند و پنج تكبير گفت و در رُحبه، نزديك درهاى قبيله كِنده، هنگام نماز صبح به خاك سپرده شد. اين روايت ابو مِخنَف است.
ابو الفرج گفته است: روايت كرده است مرا احمد بن سعيد، از يحيى بن حسن علوى، از يعقوب بن يزيد، از ابن ابى عُمَير، از حسن بن على خلّال، از جدّش كه گفت: به حسين بن على عليهماالسلام گفتم: امير مؤمنان را كجا دفن كرديد؟ فرمود: «او را شبانه از خانه اش بيرون آورديم، تا آن كه به منزل اشعث گذشتيم و از آن جا او را به سوى پشت كوفه نزديك غَرّى برديم».
مجلسى گويد : اين روايت، درست است و عمل هم بر طبق همين است. در گذشته نيز گفتيم كه فرزندان مردم بهتر از ديگران و بيگانگان قبر پدرانشان را مى شناسند. همين قبرى كه در غَرّى است، همان است كه فرزندان على عليه السلام از ديرباز تاكنون زيارت مى كردند و مى گفتند: اين قبر پدر ماست. هيچ كس از شيعه و ديگران در اين موضوع ترديدى ندارند . يعنى فرزندان على عليه السلام از نسل امام حسن و امام حسين عليهماالسلام و جز اين دو از گذشتگان و متأخّران ، جز اين قبر را زيارت نمى كردند و جز بر اين آستان نمى ايستادند.
ابو الفرج على بن عبد الرحمان جوزى از ابو الغنائم روايت كرده است كه گفت: در كوفه سيصد تن از اصحاب در گذشته اند كه از ميان آنان جز قبر امير مؤمنان شناخته شده نيست، و آن همان قبرى است كه هم اكنون مردمْ آن را زيارت مى كنند. امام صادق عليه السلام و پدرش امام محمّد باقر عليه السلام آن گاه كه آن جا قبر آشكارى نبود، آمده و آن را زيارت كرده اند. در آن ناحيه درختانِ شيوخ[۲]نيز بود، تا آن كه محمّد بن زيد داعى، حاكم ديلم آمد و قُبّه اى بر قبر آن حضرت آشكار ساخت.[۳]
بر اساس وصیت حضرت علی (علیهالسّلام)، فرزندانش امام حسن (علیهالسّلام) و امام حسین (علیهالسّلام)، بدن مطهر ایشان را شبانه و بهطور مخفیانه، در زمین مرتفعی در پشت کوفه مدفون ساختند که به نامهای "نجف"، "ظهر الکوفه"، "الغری" و... خوانده شده است. به دلیل کینهتوزی دشمنان خدا به این بزرگ مرد تاریخ اسلام، حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) وصیت کردند که پیکر مطهرشان شبانه و مخفیانه به خاک سپرده شود تا دشمنان کینهتوزی امثال بنیامیه و خوارج از مکان قبر مطهر آگاهی نیابند؛ چون که از آنان بعید نبود، به هر هتک حرمتی دست زنند.
از این رو مدفن امیرمؤمنان (علیهالسّلام) در حدود ۱۵۰ سال از انظار عموم پنهان بود و فقط ائمه طاهرین و عدهای از شاگردان مخصوص آن بزرگواران از محل دفن آن حضرت آگاه بودند، و در فرصتهایی که دست میداد، دور از چشم دشمنان، تربت پاک شاه مردان را زیارت میکردند.
سرانجام در قرن دوم هجری، در عصر هارون الرشید، محل قبر علنی گردید و بنایی بر روی قبر ساخته شد. به عقیده شیعیان، دو تن از پیامبر الهی؛ یعنی حضرت آدم و نوح (علیهالسّلام) در کنار علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) دفن شدهاند.
شیخ مفید نقل کرده: روزی هارونالرشید به آهنگ شکار از کوفه بیرون رفت و به جانب «غَریَّیْن» و «ثَوِیَّه» توجّه نمود و در آنجا آهوانی دید، فرمان داد تا بازهای شکاری و کِلاب مُعَلَّم (سگان تعلیم دیده) را برای شکار آهوان رها کردند و بر آنها بتاختند. آهوان که چنین دیدند فرار کرده به پشتهای پناه بردند و در آنجا بیارمیدند، بازها در ناحیهای بیفتادند و تازیها باز شدند و رشید از این مطلب در عجب شد. دیگر باره آهوان از فراز پشته به نشیب آمدند، بازها و تازیها آهنگ ایشان نمودند، دیگر باره آهوان به آن پشته پناه بردند و جانوران شکاری از قصد ایشان برگشتند تا سه مرتبه کار بدینگونه رفت. هارون سخت در عجب شد؛ غلامان خود را امر کرد که تعجیل کنید و مردی را که از حال این مکان با خبر باشد بیاورید؛ غلامان رفتند و از قبیله بنی اسد پیرمردی را حاضر کردند؛ هارون از وی پرسید که حال این پُشته چیست و در این مکان چه کیفیّتی است؟ گفت: اگر مرا امان میدهی قصّه آن را به عرض می رسانم؛ گفت: با خدا عهد کردم که تو را اذیّت نکنم و در امان باشی، الحال آنچه دانی بگو؛ گفت: خبر داد مرا پدرم از پدران خود که میگفتند «قبر مطهّر امیرالمؤمنین»(علیهالسلام) در این پشته واقع است و حقتعالی آن را حرم امن و امان خود قرار داده که هر چه به آن پناه بِبَرَد در امان باشد.
بدالله بن حازم میگوید: روزی برای شکار همراه هارون از کوفه خارج شدیم ، به ناحیه غریین (نجف رسیدیم ، در آن محل آهوانی را دیدیم ، بازها و سگهای شکاری را به سوی آنها فرستادیم . آهوان پا به فرار گذاشته خود را به تپهای که در آنجا بود رساندند و بالای آن تپه ایستادند. بازها و سگهای شکاری از تپه بالا نرفته و برگشتند. آهوان از آن تپه پایین آمدند، بازها و سگهای شکاری آنها را تعقیب کردند، آهوان دوباره به آن تپه پناهنده شدند و بازها و سگها دوباره بازگشتند و این حادثه بار سوم نیز تکرار شد. هارون از این ماجرا در شگفت شد که این چه قضیه است که وقتی آهوان به آن تپه پناه میبرند. بازها و سگها جرات رفتن و آنجا را ندارند. هارون گفت :بروید به کوفه و شخصی را که از همه بیشتر عمر کرده باشد، پیدا کرده پیش من بیاورید. پیرمردی از طایفه اسد را پیدا کرده نزد هارون الرشید آوردند. هارون گفت :پیرمرد! این تپه چیست ؟ ما را از حال این تپه آگاه ساز! پیرمرد پاسخ داد:پدرم از پدرانشان نقل کرده که آنها میگفتند:این تپه قبر شریف علی علیهالسلام است که خداوند آنجا را حرم امن قرار داده است و هر کس به آنجا پناه ببرد در امان است . لذا آهوان در پناه آن حضرت از خطر محفوظ ماندند. هارون الرشید از اسبش پیاده شد و آب خواست و وضو گرفت و در کنار آن تپه نماز خواند، دعا کرد، گریه نمود، صورت را به زمین گذاشت و به خاک مالید. و سپس دستور داد بارگاهی روی قبر آن حضرت ساختند. به این گونه قبر مبارک حضرت علی علیهالسلام تقریباً پس از صد و اندی سال آشکار شد. (ارشاد مفید جلد ۱ باب ۱ فصل ۶ حدیث ۴)
در دوره عضدالدوله دیلمی، بنای قبلی حرم تخریب و ساختمان بزرگ و باشکوهی بر قبر ساختند. همچنین در عهد صفویه به دستور شاه صفی (۱۰۳۸-۱۰۵۲ه. ق)، حرم مطهر و صحن آن توسعه داده شد.
در سال ۱۱۵۶ه. ق، به دستور نادرشاه، کاشیهای سبزرنگی که از دوره صفویه زینتبخش گنبد و گلدسته آستان بود، برداشته و بهجای آنها، از خشتهای طلا، استفاده گردید و پس از آن آقامحمدخان قاجار اولین ضریح را که از جنس نقره بود به حرم هدیه کرد.
البته در منابع اهل سنت، اقوال دیگری درباره محل دفن امیرمؤمنان (علیهالسّلام) ذکر شده است؛ از جمله گفتهاند جنازه شریف ایشان در قصرالاماره کوفه یا در رحبه (نزدیک کوفه) یا در بقیع مدینه، به خاک سپرده شده است. [۱]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوم حضرت علی ع
ادامه مطلب را ببينيد
پدرانگی امیرمؤمنان(ع) برای مسلمانان
اگرچه شیعه دلایل بسیاری برای تفاخر و مباهات دارد، بیش و پیش از هر چیز به امام اول خود، حضرت امیرالمؤمنین علی(ع)، افتخار میکند. این افتخار و علاقهمندی درکنار همه رشادتها و جنگاوریها به رفتار بیمثال آن حضرت ارتباط دارد؛ رفتاری که مولای متقیان(ع) را پدر امت کرده است. بهمناسبت فرارسیدن سالروز ولادت آن امام همام که روز بزرگداشت مقام پدر و مرد نام گرفته است، با حجتالاسلاموالمسلمین علی سرلک، عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر و کارشناس مذهبی، گفتوگو کردهایم.
مانند پیامبر اعظم(ص)
برابر تصریح قرآن، حتی پیامبر اعظم(ص) بهعنوان شخص اول عالم وجود، یک وجهه الهی و به تعبیر قرآن «یوحی اِلَیَّ» داشتند که به ایشان وحی میشد و نیز دارای بعدی زمینی بودند که قرآن چنین به آن اشاره میکند: «أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ». هر دوی اینها مکمل و آیینه یکدیگر و بیانگر درستی دیگری هستند. امیرالمؤمنین(ع) نیز همچون رسول خدا(ص) دارای این وجوه بودند.
ابراز عشق پدرانه
مولای متقیان(ع) در برخورد با فرزندان هم عاطفه و عشق بسیار داشتند و مهم آنکه این علاقه را ابراز میکردند و آنها را میبوسیدند و برای بچههای خود نامه مینوشتند؛ نامههای ایشان خطاب به امامحسن(ع)، امامحسین(ع) و محمدحنفیه، بهخوبی گویای این عشق و محبت پدرانه حضرت است؛ نامههایی سرشار از عشق و عاطفه پدری؛ مثل نامه۳۱ نهجالبلاغه به امام حسنمجتبی(ع).
پدری برای امت
پدر یعنی حامی مطلق که فرزندان را چون جان خویشتن میداند و برای آنها خود را به آب و آتش میزند. وجه غالب پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و سایر ائمه(ع) پدری بوده است؛ چنانکه قرآن خطاب به رسول خدا(ص) میفرماید: «لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ؛ (ای رسول ما) تو چنان در اندیشه هدایت خلقی که میخواهی جان عزیزت را از غم اینکه ایمان نمیآورند، هلاک سازی!».
تلاش برای عاقبتبهخیری شیعه
این تجلی تصریح قرآن درباره پیامبر(ص) است که میفرماید: «عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم»؛ یعنی غمگساری و دغدغهمند بودن درباره شیعه و برای عاقبتبهخیری شیعیان، خود را به آب و آتش زدن و از هیچ تلاشی فروگذار نکردن که این موضوع در سیره امیرالمؤمنین(ع) و دیگر ائمه(ع)، جلوهای خاص داشته است و آن بزرگواران، سختترین شرایط را تحمل میکردند تا شیعه و امت اسلام به مقصد سعادت برسد.
همسری عاشقپیشه
امامعلی(ع) یک وجه زمینی نیز دارند که هم خودشان به آن اشاره و هم دیگر اهلبیت(ع) بر آن تأکید کردهاند. یکی از ابعاد زمینی آن وجود مقدس، وجه خانوادگی است؛ چنانکه حضرت امیر(ع) همسری عاشقپیشه و دلداده بودند که همه تمرکز و نقطه توجهشان به حضرت زهرا(س) بود و این عشق و دلدادگی را در رفتار، کلام و همکاری در خانواده و امور روزمره زندگی نشان میدادند.
عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ
امیرالمؤمنین علی(ع) درباره وجه معنوی، آسمانی و الهی خود فرمودند: «من به راههای آسمان از راههای زمین آشناتر هستم». این وجه شخصیتی حضرت، چندان شناختهشده نیست و ما هم زیاد به آن راه نداریم. به تعبیر شاعر «کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست/ آنقدر هست که بانگ جرسی میآید». ما نهایتا از آن وجه با اسم حق مطلق و مطلق حق یاد میکنیم که ترجمان حدیث معروف «عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ» است.
بینظیر در همسرداری
حضرت امیرالمؤمنین(ع) در کلام، حضرت زهرا(س) را با تعابیری همچون «سیدتی»، «مولاتی»، «بِنفسی أنت» و قربانت شوم، خطاب میکردند و در عمل هم دوشادوش حضرت صدیقهطاهره(س) به امور منزل رسیدگی و همسرشان را یاری میکردند. نقل است روزی پیامبر(ص) وارد خانه شدند و دیدند درحالیکه حضرت زهرا(س) غذا طبخ میکنند، امامعلی(ع) نیز در حال پاک کردن حبوبات هستند. این وجه دلدادگی و ابراز محبت و عاشقانگی و همراهی، در سیره همسرداری امیرمؤمنان(ع) بسیار پررنگ بوده است.
احترام و محبت در تربیت فرزند
امام علی(ع) در این نامه خطاب به فرزندشان، امام حسن مجتبی(ع)، میفرمایند: «حسن جان! تو بخشی از منی یا نه همه منی، بهگونهایکه اگر دردی به تو برسد، گویا به من رسیده است». دو خصیصه احترام و محبت در رفتار ایشان با فرزندان موج میزند. این میزان از عشقورزی و پدرانگی، عجیب و درسآموز است که اگر پدر و مادرها و همینطور بچهها در فضای آن تنفس کنند، خلاقیت، آرامش، پشتکار و... در سایه آن در فضای خانوادگی، ایجاد و به نسل آینده منتقل میشود.
دلسوز حتی برای قاتل خود
امام رضا(ع) نیز از جدشان حضرت امامعلی(ع) به پدر شفیق و غمگسار تعبیر میکنند؛ این یعنی حاضر بودند خار به چشمان خودشان برود اما به پای شیعه نه، لذا تاریخ نقل میکند امیرالمؤمنین(ع) حتی درباره ابنملجم، قاتل خود، نیز شفقت و دلسوزی داشتند و طی دو روز بیماری پس از ضربت خوردن، هربار به هوش میآمدند، درباره او توصیه کرده، جویای حالش میشدند و میفرمودند: «اگر از دنیا رفتم، تنها یک ضربه به او بزنید و اگر هم زنده ماندم، من میدانم و او، که قطعا اگر ابنملجم عذرخواهی میکرد، امام علی(ع) میپذیرفتند».
حسادت به این همه مهر پدری!
دشمنی با این حجم از عشق پدری و محبت امیرالمؤمنین(ع) به امت، ریشههای مختلفی دارد؛ یک بعد مربوط به خلافت و مقام وصایت ایشان میشود، منتها انسانها و شخصیتهای خاص و دارای تحلیل عمیق اجتماعیتاریخی، این جنس مبارزه را اعمال میکردند اما اغلب انسانهای حقیر فقط بهدلیل اینکه نمیتوانستند خود را بالا ببرند، در تلاش بودند امیرالمؤمنین(ع) را در خیال خود پایین بیاورند و راه توهین و جسارت را پیش گرفتند.
آرامش را از خانه میگرفت
امیرالمؤمنین(ع) درباره فضای ارتباطی خود با حضرت زهرا(س) میفرمودند: «هرگاه به فاطمه(س) نگاه میکنم، غصههایم برطرف میشود». یعنی ایشان در آن شرایط سخت صدر اسلام و مسئولیتهای سنگینی که برعهده داشتند و باوجود آن عبادات فوقالعاده و عجیب، به قول امروزیها، از فضا و عاطفه همسری انرژی میگرفتند و در فضای خانه، عشق و آرامش و توان مجدد را پیدا میکردند تا گرههای بزرگ بشریت را تا به قیامت در تاریخ باز کنند.
بازخوانی سیره علوی
این وجه زمینی سیره علوی، بسیار درخشان است و در دوران کنونی که عناصر خانواده بهدلایل مختلف ازهم دور شدهاند، میتواند الگوبخش و برطرفکننده فاصلهها باشد، اما متأسفانه بهویژه از منظر خانوادگی، مورد غفلت قرار گرفته است و از آثاری که میتواند در بهتر شدن روابط همسری، پدر و فرزندی و... داشته باشد، خود را محروم کردهایم، لذا لازم است شیعیان ایشان به این بعد، توجه و آن را بازخوانی و زمینه اجراکردنش در جامعه امروز را فراهم کنند.
دلنگرانی برای شیعه تا قیامت
در روایت است یکی از اصحاب ایشان که بیمار بود، در روز جمعهای وقتی قدری بهتر شد، چون دلتنگ امیرالمؤمنین(ع) بود، غسل کرد و لباس مرتب بر تن کرد و به نمازجمعه رفت. وی میگوید: در خطبهها احساس کردم ایشان گاهی نگاه پرمهری به من میکنند و این در دل من قند، آب میکرد. بعد از اتمام خطبهها و نماز، حضرت سمت من آمدند و فرمودند: «این چند وقت که تو بیمار بودی، ما هم دردمند بودیم» و سپس ادامه دادند: «نهفقط تو، بلکه در غرب و شرق عالم تا پایان خلقت، هر شیعه و محبی که حال خوشی نداشته باشد، ما هم ناخوشاحوال میشویم!».
غصب فضایل حضرت امیر(ع)
آنها که نمیتوانند حتی در خیال حیدر کرار، فاتح خیبر و ساقی کوثر باشند و دیگر فضایل امیرالمؤمنین(ع) را در خود ایجاد کنند، با حسادت و بدگویی میخواهند بهسمت خورشید، خاک بپاشند! به تعبیر روایات، افراد ضعیف با حسادت و زیر سؤال بردن فضایل امیرالمؤمنین(ع)، درصدد پوشاندن ضعف خود بودند. خوب است در انتهای سخن و بهمناسبت روز پدر، سلامی کنیم به پدر معنوی امت اسلام و ایران، حضرت امامخمینی(ره) و رهبر فرزانه انقلاب و پدران شهدا؛ چه آنها که در قید حیات هستند و چه آنها که به فرزندان شهید خود پیوستهاند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوم حضرت علی ع
ادامه مطلب را ببينيد
شهرهای موشکی سپاه کابوسی برای دشمنان/ تکمیل پازل شهرهای زیرزمینی ایران
وجود شهرهای موشکی به ایران این امکان را میدهد که در صورت بروز بحران یا حمله نظامی، به سرعت واکنش نشان دهد و توانایی زدن ضربه مهلک به دشمن را داشته باشد.
جوان آنلاین: شب گذشته فیلم کامل سخنرانی سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جمع کارکنان موشکی نیروی هوافضای سپاه در یک شهر موشکی سپاه که برای اولین بار به تازگی رسانهای شده است، منتشر شد. وی در این سخنان با اشاره به توانمندیهای نیروهای مسلح کشورمان به دشمنان اخطار داد و گفت: دشمن باید به این واقعیت آگاه باشد که اراده سیاسی در نظام ما برای مواجهه با زیاده طلبیها و سلطهخواهیها و تجاوزات دشمن، ارادهای است قاطع، جاری و بینقص و در کنار آن، اراده فرماندهان و رزمندگان قدرت بازدارنده و دفاعی برای تحقق آن اراده سیاسی هم کامل است. نقصی وجود ندارد.
سردار سلامی با بیان اینکه ما از سالهای دور برای نبردهای بزرگ و پیکارهای پر حجم و مواجهههای سنگین و حتی طولانی مدت با آرایههای به هم پیوسته قدرتهای به ظاهر بزرگ در سطح جهان و پیوستهای منطقهای آنان آماده شدهایم تاکید کرد: قدرتی که در اینجا شکل گرفته است مربوط به دههها مجاهدت است. مجاهدتی که از درون کارخانههای تولید موشک تا شهرهای بزرگ نگهداری و آمادهسازی آن شکل گرفته است. ما در درجه اول به قدرت خداوند و نصرتهای او اعتماد داریم و در طول این اعتماد به قدرت دفاعی و بازدارنده خود ایمان داریم.
نرخ رشد قدرت موشکی ما به روز است
فرمانده کل سپاه در این سخنان به جنگ رسانهای که رژیم صهیونیستی و رسانههای حامی آنها راه انداختهاند که توانستهاند در تهاجم موشکی به ایران مراکز موشکی ایران را منهدم کنند نیز پاسخ داد و گفت: شاید دشمن فکر میکرد قدرت تولید ما منتفع شده است. اما نرخ رشد قدرت موشکی ما به روز است. همه اجزا قدرت ما. اما موشکها هر روز در کیفیت و کمیت و مهارت و طراحی افزایش قابلیت میدهد. امروز میتوانید صدها فروند را همزمان در امواج متوالی شلیک کنید. دقتها بالا، سرعتها و سبقتها و انجام و اجرام و قدرت تخریب و مهمتر از همه اراده شما و دستهایی که مستمرا روی ماشه هستند.
وی با بیان اینکه ملت ایران با دست پر و تکیه گاه قویمقابل دشمن ایستاده است تاکید کرد: ما هرگز برای دفاع از استقلال هویت اعتبار و اقتدارمان به هیچ قدرتی بیرون از مرزهای نظام متکی نبودیم و دفاع از کشور را بر اساس عمل دیگران تنظیم نکردیم. خوداتکایی اصل دکترینی است. هم در سطح راهبرد و عملیات و تاکتیک. میخواهیم به دشمنانمان بگوییم محاسباتتان را تنظیم کنید و اشتباه نکنید. مراقب باشید. ما اهل عملیم و از هیچ چیز اغماض نمیکنیم. حرکت شما در رصد ماست. ما منتظر و آماده هستیم و به فرماندهانمان هم میگوئیم آماده و منتظر برای لحظهای که فرمان میرسد به فضل الهی جلوههای بزرگ این قدرت را نشان دهید کما اینکه در گذشته نشان دادهاید. به خدا تکیه کنید و همواره آماده باشید. شرایط تعیین کننده است.
شهرهای موشکی و تأثیر آنها بر بازدارندگی دفاعی کشور
اما شاید این سوال پیش بیاید که شهرهای موشکی از چه اهمیت ویژهای برخوردار هستند که دارا بودن آن برای کشورها به عنوان یک مزیت و عامل قدت محسوب شده و از سوی دیگر کشورهای محدودی نیز این توانمندی را دارند.
در پاسخ میتوان گفت؛ شهرهای موشکی به مجموعهای از تأسیسات نظامی اطلاق میشود که شامل انبارهای موشکی، سیستمهای پرتاب و زیرساختهای پشتیبانی هستند. این شهرها به گونهای طراحی شدهاند که بتوانند به صورت مخفی عمل کنند و در برابر حملات هوایی و سایبری محافظت شوند.
شهرهای موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یکی از ارکان اصلی توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران، نقش مهمی در استراتژی بازدارندگی کشور ایفا میکنند. این شهرها به عنوان مراکز تولید، نگهداری و شلیک موشکهای بالستیک و کروز طراحی شدهاند و میتوانند به سرعت واکنش نشان دهند.
ساختار و ویژگیها
مکانیابی: این تأسیسات معمولاً در نقاط دورافتاده و با دسترسی محدود قرار دارند تا از دید دشمن پنهان بمانند.
تنوع موشکی: این شهرها شامل انواع موشکهای بالستیک و کروز با بردهای مختلف هستند که قابلیت هدفگیری اهداف استراتژیک را فراهم میآورند.
پشتیبانی فنی: وجود تیمهای فنی متخصص برای نگهداری و تعمیرات سریع، از دیگر ویژگیهای این تأسیسات است.
تأثیر شهرهای موشکی بر بازدارندگی دفاعی
توان بازدارندگی: وجود این شهرها به جمهوری اسلامی ایران این امکان را میدهد که در صورت بروز بحران یا حمله نظامی، به سرعت واکنش نشان دهد و توانایی ضربه زدن به دشمن را داشته باشد.
افزایش هزینههای نظامی دشمن: وجود تهدیدات موشکی باعث میشود که دشمنان مجبور به سرمایهگذاری بیشتر در زمینههای دفاعی و سیستمهای ضد موشکی شوند.
توازن قوا: این تأسیسات به ایران کمک میکند تا در برابر قدرتهای بزرگ و همسایگان خود، توازن قوا را حفظ کند.
شهرهای موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یکی از ارکان اصلی استراتژی دفاعی ایران، نقش کلیدی در بازدارندگی کشور دارند. این تأسیسات نه تنها توانایی نظامی ایران را تقویت میکنند بلکه باعث ایجاد توازن قوا در برابر تهدیدات خارجی میشوند. با این حال، چالشهایی نظیر تحریمها و تهدیدات سایبری نیازمند توجه و مدیریت دقیق هستند تا بتوانند به هدفهای خود ادامه دهند.
در ادامه به بهانه رونمایی از شهر موشکی سپاه مروری داریم به روند ساخت و رونمایی این شهرها در سالهای گذشته:
برای نخستینبار در مهر ۱۳۹۴ سپاه پاسداران یک شهر موشکی را در عمق ۵۰۰ متری زمین رونمایی و اعلام کرد که پایگاههای موشکی در تمام استانها پخش شده است. پس از رونمایی از آن شهر موشکی سپاه، رئیس وقت مجلس از یکی دیگر از شهرهای موشکی نیروی هوافضای سپاه بازدید و آن را رونمایی کرد که در فیلم منتشره از این بازدید، موشکهای مختلفی ازجمله موشک بالستیک عماد با برد ۱۷۰۰ کیلومتر بهعنوان جدیدترین موشک بالستیک ایران دیده میشد.
این شهرها شامل تونلها و بخشهای متعدد و وسیعی بود که تعداد بسیار زیادی از پرتابگرهای موشکی در آن مستقر بوده و در شرایط آماده برای شلیک، بهسر میبردند. عمق بالا، به همراه خروجیهای متعدد که در این مراکز استراتژیک تعبیه شده، امکان شلیک موشکهای سپاه از راههای مختلف و در نقاط گوناگون را فراهم میکند؛ البته بنا بر مسائل حفاظتی تنها بخش کوچکی از این شهر زیرزمینی، رسانهای شد و بخشهای زیادی برای زندگی پرسنل و همچنین آماده سازی، بازبینی و نگهداری محمولههای موشکی در این شهرها وجود دارد.
با توجه به سیاستهای نیروهای مسلح کشورمان برای ارتقای توان دفاعی و رزمی خود، هم سپاه پاسداران و هم ارتش انقلابی از شهرهای موشکی هم یکبهیک رونمایی میکردند و همراستا با هم در تقویت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران ظاهر میشوند.
اگرچه موشکهای بالستیک و دوربرد کشورمان در اختیار سپاه قرار دارند اما موشکهای ارتش میتوانند اهداف موجود همانند پایگاههای هر متجاوز در منطقه را نابود کنند و به همین خاطر، نیاز به طراحی و ساخت شهرهای موشکی، در این نیرو نیز احساس میشد.
در صورت لزوم پرتابگرهای انواع موشکها و حتی راکتهای دوربرد، با خروج از پایگاه زیرزمینی موردنظر، موشکهای خود را بهسمت اهداف موردنظر شلیک کرده و میتوانند بهسرعت موقعیت موردنظر را ترک کنند.
نکته بسیار مهم درباره این شهر موشکی و شهرهای مشابه آنکه به گفته فرماندهان، در مناطق مختلف کشور و به تعداد زیاد وجود دارد این است که عمقی که برای این تأسیسات در نظر گرفته شده احتمال شناسایی شدن آنها از سوی ماهوارههای دشمن را اگر نگوییم ناممکن، بسیار مشکل میکند.
رونمایی از قایقهای زیرزمینی
طی هفتههای پایانی سال ۱۳۹۴ که موضوع رونمایی نیروهای مسلح کشورمان از شهرهای زیرزمینی، به یکی از مهمترین رویدادها تبدیل شده و بازتابهای فراوان داخلی و بینالمللی داشت، نیروی دریایی سپاه نیز بخشی از دستاوردهای پنهانی خود را علنی کرد و سردار فدوی، فرمانده وقت نیروی دریایی سپاه اعلام کرد که علاوهبر موشکهای ساحل به دریا که در تونلهای طولانی قرار دارند، شناورهای تندرویمان -که کابوس آمریکاییهاست- را هم در شهرهای زیرزمینی شناوری داریم.
کار به اینجا ختم نشد و زمستان سال ۱۳۹۹ بود که سرلشکر سلامی از شهر موشکی سپاه پاسداران در خلیجفارس رونمایی کرد. در این پایگاه زیرزمینی، انواع موشکهای کروز دریایی نیروی دریایی سپاه در بردهای مختلف به همراه خودروهای پرتابگر آنها به نمایش درآمده بود.
پس از آن نیز سردار تنگسیری، فرمانده فعلی نیروی دریایی سپاه، اعلام کرد که این شهرها در طول ساحل خلیج فارس و دریای عمان، بیش از ۷۰ کیلومتر عمق دارد. تماماً مسلح هستند و موشکهای ایرانی هم قادرند از همان شهرها شلیک شوند.
بهمن سال ۱۳۹۷ بود که در مراسمی با حضور فرمانده سابق کل سپاه، موشک بالستیک «دزفول» و کارخانه زیرزمینی تولید موشکهای بالستیک سپاه رونمایی شد.
سردار حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه در این مراسم، کارخانجات ساخت موشک را امکانی گرانبها برشمرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران شروعکننده هیچ جنگی نیست اما قرار هم نیست در برابر دشمنان غافلگیر شویم؛ از این رو هم امکانات عملیاتی و هم کارخانههای تولیدی خود را در اعماق زمین و بهصورت محرمانه تعبیه کردهایم تا از دسترسی دشمنان دور بماند.
در تصاویر منتشرشده از سوی سپاه پاسداران از این مراسم، دهها سر جنگی در سولهها و راهروهایی تودرتو که صدها متر زیر زمین قرار دارند، در حال تبدیل به موشک بودند و همین موضوع، تا هفتههای متمادی موردبررسی و تحلیل کارشناسان و رسانههای منطقه و جهان قرار داشت.
استقرار رگبار موشکی در شهرهای زیرزمینی
جدیدترین نسل شهرهای زیرزمینی و موشکی سپاه، پاییز سال ۱۳۹۹ با حضور سرلشکر سلامی رونمایی شد و شامل نوعی سیستم حامل برای موشکهای بالستیک در شهرهای موشکی بود که زمان لازم برای آمادهسازی و پرتاب موشکها را شدیداً کاهش میداد.
این دستاورد جدید نشان داد موشکهای متنوع و فراوانی در شهرهای زیرزمینی سپاه مستقر بوده و عملاً تمامی موشکهای بالستیک ایرانی در شهرهای موشکی مستقر و آماده عملیات شدهاند.
آمادهکردن موشک در فضای مستحکم شهرهای زیرزمینی و درعینحال افزایش سرعت بارگذاری با دستاورد جدید، دو مورد از مصائب سنتی موشکهای بالستیک یعنی در معرض خطر بودن در زمان سوختگیری در فضای باز یا سالنهای با حفاظت کم در برابر حملات هوایی و البته زمان بیشتر برای آمادگی برای پرتاب را حل میکند.
سال ۱۴۰۳ و رونمایی از شهر جدید موشکی ایران
اقتدار دفاعی ایران به اندازهای افزایش یافته است که در مقاطع مختلف از شهرهای موشکی خود رونمایی میکند و این رونماییها، پالس مهمی را به دشمنان ما مخابره خواهد کرد.
۱۷ دی سردار علیمحمد نائینی، سخنگوی سپاه در نشست خبری با بیان اینکه در کنار رزمایش اقتدار پیامبر اعظم (ص) رونمایی از بخشهای جدیدی از شهرهای موشکی و پهپادی نیروی هوافضای سپاه از سوی فرمانده کل سپاه را خواهیم داشت، خبر داده بود که در رزمایش اقتدار پیامبر اعظم (ص) نیروی دریایی از دو شهر زیرزمینی موشکی و شناوری در جنوب کشور رونمایی خواهد شد.
سرانجام در ۲۱ دی شهر جدید موشکی ایران با حضور سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرماندهکل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه رونمایی شد. این اقدام سپاه با بازتاب گستردهای در رسانههای جهان روبهرو شد. شبکه آمریکایی سیانان در گزارشی به این موضوع پرداخته و نوشت: ایران از تأسیسات ذخیرهسازی زیرزمینی رونمایی کرد و میگوید «موشکهای ویژه جدید» ساخته است.
خبرگزاری فرانسه با اشاره به این موضوع نوشت که تلویزیون ایران پس از برگزاری رزمایش، پایگاههای موشکی را به نمایش گذاشت.
پایگاه «نیو عرب»، با اشاره به رزمایش ۱۱۰ هزار نفری راهیان قدس، نوشت که تلویزیون ایران پس از رزمایش در تهران، پایگاههای موشکی را نشان داد. پایگاه صهیونیستی «تایمز آو اسرائیل» نیز با اشاره به رزمایش ۱۱۰ هزار نفری در تهران نوشت که بعد از این رزمایش، تلویزیون ایران پایگاه موشکی را به نمایش گذاشت.
بههرحال شهرهای موشکی سپاه پاسداران یک بازوی قدرتمند برای جمهوری اسلامی ایران است که البته سایر نیروهای مسلح همانند ارتش هم همین مسیر را ادامه میدهند و با این مانوری که صورت گرفت، هم قدرت موشکی بهروز شد و هم اینکه این شهرها در تمامی مناطق مهم کشور گسترده شدهاند، چنین گسترش مهمی، میتواند عنصری مهم در بازدارندگی نیروهای مسلح ما به حماقتهای دشمن باشد.
شهرهای زیر زمینی ارتش
اما ساخت شهرهای زیرزمینی منحصر به یگانهای موشکی سپاه نماند، امیر احمدرضا پوردستان، فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش در روز ۲۹ دی ماه ۱۳۹۴ اعلام کرد که شهرهای زیرزمینی موشکی فقط در انحصار سپاه پاسداران نیستند و ارتش بسیاری از آنها را در اختیار دارد.
۷ خرداد ۱۴۰۱، ارتش از «پایگاه ۳۱۳» پهپادهای با کاربری مختلف در صدها متر زیر زمین که در رشته کوه زاگرس در غرب کشور قرار دارد و در داخل آن بیش از ۱۰۰ پهپاد رزمی، شناسایی و کنترلی وجود دارد، رونمایی کرد.
روز گشته ۱۹ بهمن ماه پازل شهرهای موشکی، پهپادی و پایگاه هوایی ایران تکمیل و ارتش از پایگاه هوایی راهکنشی «عقاب ۴۴» رونمایی کرد، احداث چنین پایگاههایی علاوه بر آنکه نقش بسزایی در حفاظت از جنگندههای ارتش خواهد داشت هزینههای حفاظت از چنین پایگاههایی را هم بسیار کاهش میدهد.
بنا بر این گزارش؛ مجموعه اقدامات نیروهای مسلح چه در حوزه تولید تسلیحات بومی پیشرفته و چه در حوزه طراحی زیرساختهای استراتژیک آفند و پدافند سبب شده تا مفهوم بازدارندگی نظامی در کشور به حد قابل قبولی ارتقا پیدا کند و رونمایی از پایگاه راهکنشی ارتش که با در نظر گرفتن اصول پدافند غیرعامل برای حفاظت از زیرساختها و تجهیزات طراحی و ساخته شده است، یک اقدام راهبردی است که میتواند معادلات جنگهای آینده را تغییر دهد.
تلفات آتشسوزی در لسآنجلس به ۲۴ نفر افزایش یافت/تخریب بیش از ۱۲ هزار سازه
چتر امنیت آفرین سامانههای بومی بر آسمان ایران
نگاه راهبردی رهبر انقلاب بر تقویت حشدالشعبی؛ سد راه توطئههای آمریکا
شهرهای موشکی سپاه کابوسی برای دشمنان/ تکمیل پازل شهرهای زیرزمینی ایران
تلفات آتشسوزی در لسآنجلس به ۲۴ نفر افزایش یافت/تخریب بیش از ۱۲ هزار سازه
سنگ بزرگ علامت نزدن/ تهران را به مکران ببرید پایتخت را نه!
انهدام پهپادهای حملهور توسط سامانههای بومی «مجید» و «دزفول»
سردار شبان: پدافند هوایی ۲۴ ساعته از آسمان کشورحراست میکند
پایان رزمایش مدافعان آسمان ولایت ۱۴۰۱/ امیر رحیمزاده: دشمنان بدانند خط قرمز ما، تأمین منافع ملی و امنیت کشور است
ارتقای توان درگیری پدافند هوایی ارتش از سکوی زمینی به سکوی هوایی
گرهگشایی از مشکلات اقتصادی برنامه میخواهد نه FATF
با «وفاق» کدام گره باز میشود؟ (یادداشت روز)
اخبار ویژه
خوش به حال حق که با علی است (نکته)
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت حجتالاسلام حاج شیخ حسین ابراهیمی
باد به کمک آتش آمد 30 هزار هکتار از لسآنجلس خاکستر شد
خانواده ایرانی در خطر است حوزه حجاب چه زمانی ساماندهی میشود؟
انهدام هواگردهای متخاصم با شلیک سامانههای موشکی «15 خرداد» و «تلاش»
تأکید رئیسمجلس بر کمنشدن وام ازدواج و فرزندآوری
تحصیل دانشآموزان چهار دهک اول در مدارس سمپاد «رایگان» شد
افشای سند آدمسوزیِ افسران آمریکایی پس از 104 سال (پرونده)
تلفات سنگین ارتش اسرائیل در آستانه عقبنشینی بزرگ از غزه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
در حالی که رهبرانقلاب به برهم زدن بازی دشمن در جنگ تبلیغاتی توصیه کردند، امروز شاهد برهم زدن اعتبار رسانه های خودی از جانب برخی افراد منتسب به جریان انقلاب هستیم
پروژه خطرناک تخریب بازوهای رسانه ای رهبری
در روزهایی که کشور با چالشهای پیچیدهای در حوزههای مختلف روبهروست، استمرار حملات رسانهای علیه اعضای دفتر رهبر انقلاب به یک موضوع نگرانکننده تبدیل شده است. در حالی که رهبری به برهم زدن بازی دشمن در جنگ تبلیغاتی توصیه کردند، امروز شاهد برهم زدن اعتبار رسانههای خودی از جانب افراد به ظاهر انقلابی هستیم. حمله اخیر محمدرضا شهبازی، مجری برنامهای در صدا و سیما، به مهدی فضائلی، عضو دفتر رهبری، نمونهای آشکار از این روند است که پرسشهای جدی را درباره اهداف و انگیزههای این جریان به ذهن متبادر میکند. شهبازی در توئیتی نوشت: «جدیدا فهم سخنان سرراست آقا آسانتر از فهم شرح آقای فضائلی بر سخنان ایشان شده. شاید هم آقا عضو دفتر حفظ و نشر آقای فضائلی شده باشند! انشاءا... حضرت آقا زودتر یک سخنرانی کنند و بیانات آقای فضائلی را شرح دهند.» این اظهارات، نه تنها بیتوجهی به جایگاه دفتر رهبری را نشان میدهد، بلکه بهطور مستقیم اعتبار یکی از مهمترین بازوهای رسانهای دفتر رهبری را هدف قرار میدهد. در حالی که امروز رسانهها تنها وسیله اطلاعرسانی نیستند؛ بلکه بهعنوان ابزاری قدرتمند برای شکلدهی به افکار عمومی و هدایت جریانهای اجتماعی شناخته میشوند، دفاتر و نهادهای مهم سیاسی نیز ناگزیر از بهرهگیری از بازوان رسانهای متنوع هستند. دفتر رهبر انقلاب نیز با درک این واقعیت، مجموعهای از ظرفیت های رسانهای را ایجاد کرده تا پیامها و مواضع خود را با دقت و شفافیت به جامعه منتقل کند. از نشریه «خط حزبا...» به عنوان یک بازوی تحلیلی تا توئیتهای حساب مهدی فضائلی، این ابزارها هر یک نقش مشخص و هدفمندی دارند. یکی از ظرفیتهای کلیدی دفتر رهبری در فضای مجازی، حساب توئیتر مهدی فضائلی است که در سالهای اخیر معمولا برای شفاف کردن اخبار پیرامون رهبرانقلاب از آن استفاده شده است.
سادهانگاری یا برنامهریزی هدفمند؟
این جریان، که پیشینهای طولانی در دامن زدن به اختلافات داخلی و تخریب نهادهای کلیدی نظام دارد، گویا از هوش و درایت لازم برای درک بدیهیات جنگ رسانهای و شرایط حساس ایران بیبهره است. در شرایطی که رهبر انقلاب در بیانات اخیر خود بر ضرورت مقابله هوشمندانه با عملیات روانی دشمن تأکید کردهاند، این حملات نه تنها هماهنگ با این توصیهها نیست، بلکه به تضعیف انسجام رسانهای نظام و بی اعتمادسازی مردم نسبت به تریبونهای معتمد نظام منجر میشود. اما آیا میتوان این اقدامات را صرفاً به خطاهای فردی یا سوءبرداشت نسبت داد؟ شواهد نشان میدهد که این رویکرد مکرر، بیش از آنکه ناشی از ناآگاهی باشد، بخشی از یک پروژه هدفمند برای بیاعتبارسازی رسانههای مرتبط با دفتر رهبری است. تکرار این حملات، بهویژه در شرایطی که کشور نیازمند تقویت اعتماد عمومی و هماهنگی نهادی است، نشانگر یک استراتژی خطرناک است که پیامدهای آن محدود به تخریب چهره افراد یا تسویه حسابهای سیاسی نخواهد بود.
ابعاد گستردهتر این پروژه رسانهای
نگاهی به پیشینه این جریان، ابعاد گستردهتری از اهداف آن را آشکار میکند. این حملات تنها به دفتر رهبری محدود نبوده و در گذشته، فرماندهان نظامی کشور نیز آماج انتقادات بیجای این جریان قرار گرفتهاند. این در حالی است که رهبرانقلاب در ماههای اخیر بارها بر اهمیت حمایت از ارتش و سپاه تأکید کرده و فرمودهاند که ملت ایران به نیروهای مسلح خود افتخار میکند. با وجود این، برخی از افراد این جریان، برخلاف این تأکیدات، خواستار محاکمه فرماندهان نظامی شده و حتی در مقاطعی حساس، سخنان سیدحسن نصرا... را تحریف کردند تا دستاویزی برای تخریب این نیروها فراهم کنند. این رفتارها، که به هیچ وجه با منافع ملی و امنیت کشور همخوانی ندارد، بهطور مستقیم امنیت روانی جامعه را هدف قرار میدهد.
نقش دستگاه قضایی و امنیتی در شفافسازی
در شرایط کنونی، انتظار از دستگاه قضایی و امنیتی کشور این است که بدون ملاحظات سیاسی و با جدیت تمام، ابعاد این پروژه تخریبی را مورد بررسی قرار دهند. پرسش کلیدی این است که اهداف واقعی این جریان از بیاعتبارسازی نهادهای کلیدی نظام چیست و چه عواملی در پشت پرده این اقدامات قرار دارد؟ آیا این حملات، بخشی از یک تلاش هماهنگ برای تضعیف بازوهای رسانهای رهبری و کاهش اعتبار عمومی این نهادهاست؟ یا اینکه این جریان در حال ایفای نقشی ناخواسته در سناریوی طراحیشده دشمنان خارجی است که به دنبال ایجاد شکاف در صفوف داخلی نظام هستند؟ بیتوجهی به این خط رسانهای، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای نظام به همراه داشته باشد. در دنیای امروز، که رسانهها ابزار اصلی شکلدهی به افکار عمومی هستند، هرگونه تضعیف رسانههای رسمی و معتبر، فضای بیشتری برای رشد جریانهای انحرافی و تخریبی فراهم میکند. دستگاههای مسئول، اعم از قضایی، امنیتی و رسانهای، باید با هوشیاری و قاطعیت به مقابله با این جریان بپردازند و با شفافسازی اهداف و ماهیت آن، از گسترش این خط خطرناک جلوگیری کنند. در غیر این صورت، هزینههای این بیتوجهی، فراتر از یک اختلاف رسانهای خواهد بود و میتواند به اعتماد عمومی و امنیت ملی آسیب جدی وارد کند. قبلا هم یک سخنران محفلی که اخیرا وارد میدان سیاست شده است با دروغ بستن به رهبرانقلاب با بیان یک نقل قول تحریف شده از ایشان به نفع خودش درصدد کسب اعتبار بود که مجبور به عذرخواهی شد ولی از برخورد قانونی با آن فرد کاذب هنوز خبری نشده است.
اهمیت ظرفیت های رسانهای در مدیریت روایتها
در عصر جنگ روایتها، نقش اهرمهای رسانهای بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. ابزارهایی مانند حساب فضائلی، گرافیکهای اطلاعرسانی مؤسسههای مرتبط با دفتر رهبری، و پیامکهای اطلاعرسانی سایت رهبرانقلاب، همگی بخشی از پازلی پیچیده برای مدیریت فضای رسانهای کشور هستند. این ظرفیتها نهتنها پیامهای کلیدی را با دقت منتشر میکنند، بلکه نقش مهمی در کاهش تنشهای سیاسی و افزایش شفافیت دارند. اما تضعیف این ابزارها، تنها به افزایش هزینههای رسانهای و پیچیدگی بیشتر در انتقال پیامها منجر خواهد شد. اصرار بر ایجاد تنش و تخریب این اهرم ها، نهتنها خیانت به جریان اطلاعرسانی شفاف است، بلکه آسیبهایی جبرانناپذیر به کلیت نظام وارد میکند. تعامل و همافزایی میان ابزارهای رسانهای مختلف دفتر رهبری، نشاندهنده درک عمیق این مجموعه از پیچیدگیهای رسانهای در عصر حاضر است. اما آنچه در این میان اهمیت بیشتری دارد، پرهیز از دعواهای داخلی و تقویت اعتماد عمومی به این ابزارهاست. نسبت افراد و جریانها با رهبری، هرگز در میدان دعواهای توئیتری تعیین نمیشود. این نسبت در التزام به تبعیت واقعی از هدایتها و پیامهای ایشان تعریف میشود.تخریب بازوهای رسانهای دفتر رهبری، در شرایطی که کشور با چالشهای رسانهای گستردهای روبهروست، نهتنها به نفع هیچیک از طرفین نیست، بلکه فرصتی طلایی برای سوءاستفاده مخالفان خارجی فراهم میکند. آنچه امروز بیش از هر چیز اهمیت دارد، اتحاد و انسجام در حمایت از این ظرفیت ها و جلوگیری از تضعیف آنهاست. در زمانهای که جنگ روایتها در اوج خود است، هر اقدام برای تضعیف این ابزارها، ضربهای مستقیم به جریان اطلاعرسانی شفاف و مسئولانه در کشور خواهد بود.
تازه های مطبوعات
ایران- گزارش این روزنامه، حکایت از خسارت ۶۰ میلیون دلاری فیلترشکنها در طول سال به صنعت برق دارد و نزدیک به ۱۶ درصد از برق کشور در طول روز صرف استفاده از فیلتر شکن ها می شود!
فرهیختگان -یکی از موضوعاتی که باید در موضوع اتباع خارجی به آن توجه داشت، تشدید ناترازیها با افزایش عائله دولت است. ردپای آن را در همه بخشها از نان، برق و گاز گرفته تا هزینههای درمانی و واردات کالاهای اساسی میتوان دید. یکی از آنها، یارانه آرد و نان است. هرساله پرداخت مطالبات گندمکاران کشور به یک دغدغه در نیمه دوم تابستان تبدیل میشود. اگرچه ایران باوجود ناترازیهای گسترده، تحریمها و مشکلات اقتصادی همواره با گشادهرویی، مهربانی و عطوفت مهاجران را پذیرفته اما هیچ نمونه خارجی وجود ندارد که یک کشور نسبت به ورود حجم گستردهای از اتباع غیرمجاز خارجی بیتفاوت باشد.
آرمان ملی -نوع برخورد تندروها و پایداریچیها با دولت از حملات به انتصابات رئیسجمهور گرفته تا استیضاح وزرا و عدم واکنش دولت باعث شده تا بسیاری بر این باور باشند که گرچه دولت با نام وفاق ملی پیش میرود، اما در واقع و عمل این تندروها و پایداریها هستند که منویات خود را پیش میبرند. تندروها و دلواپسان امروز راحتتر از هر زمانی بدون هیچ مزاحمتی به فعالیت و تحرک میپردازند و میدانند که هیچیک از اعمال و حرکاتشان با مقابلهای از سوی دولت مواجه نمیشود. پرسش اینجاست که اساسا تندروها بیش از این چه میخواهند و حد یَقِف آنها کجاست؟
هم میهن-شاید با قاطعیت بتوان گفت که انتخاب تهران بهعنوان پایتخت یکی از هوشمندانه ترین تصمیمات سیاسی بوده که از سوی حکمرانان این سرزمین گرفته شده است. بکر بودن این شهر و حضور بعدی همه اقوام و گروههای ایرانی در آن موجب شکلگیری دیگ درونجوشی شد که مبنای تاریخ مدرن ایران شده است.
خبرآنلاین مدعی شد: علی عبدالعلیزاده، نماینده رئیس جمهور در اقتصاد دریامحور گفت: حاکمیت نظام به این نتیجه رسیده که با مقامات آمریکا گفتوگوی رو در رو داشته باشیم، نباید پیغام و پسغام بفرستیم.
الف خبرداد: قالیباف در کلیپی که از او منتشر شد، گفت:من به لایحۀ دوفوریتی برای اصلاح قانون مشاغل حساس رای ندادم. برخی گفتند که رئیسجمهور را بهدلیل عملنکردن به قانون به دادگاه معرفی کنیم اما ما گفتیم به دیوان عدالت اداری شکایت کنیم تا حکم انتصاب ظریف باطل شود.آقای ظریف میتواند به دولت کمک کند و با ظرافت صندلیاش را ترک کند و برود.
اقتصاد ۲۴ نوشت : هر چند چین میگوید تحریمهای یکجانبه را به رسمیت نمیشناسد، اما بر اساس همین به رسمیت نشناختن تحریمهای ایران توانسته در سالهای اخیر حدود ۹۰ درصد از صادرات نفت تهران را با تخفیفهای سنگین خریداری کند، خریدی که میلیاردها دلار صرفهجویی برای پالایشگاههای چینی به همراه داشت. انگار که اساسا آن روایت «تحریمها نعمت است» را گویندگانش برای طرفهای چینی گفته بودند و فعلا با تحریمهای ایران چنان نعمتی بر سفرههای پالایشگاههای چین پهن شده است.
تابناک نوشت : حسن روحانی گفت : هیچ مصوبهای در شورای عالی امنیت ملی نسبت به خاتمی رئیسجمهوری دوران هفتم و هشتم کشور وجود نداشته است. هر کس در انتخابات تلاش کرده، از این یا آن جناح همه باید به خاطر مشارکت جایزه بگیرند. اما یک جناح جایزه میگیرد یک جناح تنبیه میشود. یک جناحی از ابتدای ساختمان دیوارش کوتاه ساخته شده است.
دیپلماسی ایرانی نوشت : محمدجواد لاریجانی، درباره پیشبینی اشتباهش در صدا و سیما درباره سقوط بشار اسد گفت: من فکر نمی کردم سوریه همان شب سقوط کند. نه تنها من بلکه خود بشار اسد هم نمیدانست و خیلی های دیگر هم نمیدانستند. بنابراین نظام محاسبات، غیر از اخبار و گزارشهاست.
ناامیدسازی؛ حربه اصلی آمریکا در جنگ رسانه ای
نسل جدید ماهواره های ایرانی آماده پرتاب
اما و اگرهای انتقال پایتخت به مکران!
رمزگشایی از سیرک جدید منافقین
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
گسترش آتش در لسآنجلس/ سوختن ۴۰هزار هکتار
مقامات لسآنجلس از هواپیماهای آبپاش و ضدحریق برای مقابله با گسترش آتش در منطقه پلیسیدز در این شهر استفاده کردند با این حال تنها ۱۱درصد از این آتش مهار شده است و وضع در دیگر مناطق بهتر از آن نیست.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در پی صدور هشدار هواشناسی درباره احتمال وزش بادهای شدید، مقامات لسآنجلس از هواپیماهای آبپاش و ضدحریق بر فراز تپهها برای مقابله با گسترش آتش در بخش شرقی منطقه پلیسیدز در این شهر استفاده کردند، تلاش آتشنشانان بهروی زمین نیز همچنان ادامه دارد.
طی 24 ساعت گذشته، آتش در این منطقه بهسرعت گسترش یافته و 400 هکتار دیگر را نیز دربرگرفته است و خانههای بیشتری در آتش سوخته است. تاکنون 40 هزار هکتار در پی آتش در 5 منطقه، پلیسیدز، ایتون، کنث، هورست و لیدیا در غرب و شمال لسآنجلس در آتش سوخته است.
این در حالی است که هواشناسی لسآنجلس از احتمال وزش بادهای شدید با سرعت حدود 110 کیلومتر بر ساعت خبر داده است که این امر ممکن است منجر به بحرانیتر شدن شرایط شود.
آتشسوزی در لسآنجلس از روز سهشنبه گذشته و در پنج بخش عمده آغاز شده است. بزرگترین آتش منطقه «پلیسیدز» Palisades واقع در غرب لسآنجلس را درگیر کرد و تاکنون نزدیک به 24 هزار هکتار را به کام خود کشیده است.
آتشسوزی منطقه «ایتون» Easton واقع در شمال این شهر نیز تاکنون نزدیک به 15 هزار هکتار را به تلی از خاکستر بدل کرده است. آتش در منطقه کنث یکهزار هکتار، در منطقه هرست 800 هکتار و در لیدیا هم 400 هکتار را به کام آتش کشیده است،
این در حالی است که بنا بر گزارش نیویورک تایمز، در تازهترین اطلاعرسانی معلوم شده است که آتش در منطقه پلیسیدز تنها 11 درصد مهار شده و در منطقه ایتون نیز تنها 15 درصد مهار شده است، در منطقه کنث آتشنشانان موفق به مهار 90 درصد و منطقه هرست 70 درصد و لیدیا 100 درصد آتش مهار شده است.
این آتشسوزی تاکنون موجب مرگ 16 نفر و تخریب حدود 12 هزار خانه مسکونی و تأسیسات شده و همچنین صدها هزار نفر را آواره کرده است، 13 نفر نیز تاکنون مفقود هستند.
در همین حال آتشنشانی اعلام کرده است با جستوجوی خانه به خانه، احتمال افزایش شمار کشتهشدگان وجود دارد.
رئیس آتشنشانی لسآنجلس در یک کنفرانس خبری اظهار کرد: آتش در منطقه پلیسیدز تنها 11 درصد مهار شده است.
وی تصریح کرد: شعلههای آتش به نزدیکی منطقه «مندویل کانیون» گسترش یافته است و تهدیدی برای منطقه «برنتوود» نیز محسوب میشود، جایی که منزل بسیاری از افراد و بازیکنان سرشناس است، آتش همچنین به شمال غربی بزرگراه 405 نزدیک شده است.
این مقام خاطرنشان کرد: با وزش بادهای شدید شرایط بدتر خواهد شد و کار مهار آتش دشوارتر میشود. این بحران حداقل تا روز چهارشنبه ادامه دارد. ما برای جلوگیری از افزایش تلفات و آتشسوزیهای بیشتر، برق را در برخی مناطق قطع میکنیم.
در منطقه «آلتادنا» نیز دو آتش بزرگ حدود 15 هزار هکتار از این منطقه را در بر گرفته که این 2ونیم برابر ناحیه منهتن است.
شهردار لسآنجلس نیز اعلام کرد: تاکنون 153 هزار نفر دستور تخلیه منازلشان را گرفتند و در صورت مهارنشدن آتش هزاران نفر دیگر هم باید منازل خود را تخلیه کنند. در زمان حاضر به 166 هزار نفر هشدار داده شده است که ممکن است مجبور به تخلیه منازل خود شوند، همچنین تاکنون بیش از 10 هزار سازه تخریب شده است و 57 هزار سازه دیگر در معرض خطر تخریب قرار دارد.
بنا بر اعلام مقامات منطقه، برخی از مالکان و ساکنان مناطقی که برای آنها دستور تخلیه صادر شده است، زیر بار خروج از منازل خود نرفتهاند و از پذیرش دستورات امتناع میکنند.
نیروهای امداد از هفت ایالت مجاور کالیفرنیا، دولت محلی و از کانادا و مکزیک، برای امدادرسانی به کالیفرنیا اعزام شدهاند تا با استفاده از ماشینهای آبپاش و بالگردهای مخصوص مهار آتش از راه هوایی، کمک کنند.
اداره پلیس لسآنجلس هم از ساکنان خواسته است از به پرواز درآوردن پهپادها خودداری کنند تا مانع کار آتشنشانان برای اطفای حریق از طریق بالگردها و هواپیماها نشوند.
یک روز قبل، یکی از این پهپهادها با یکی از هواپیماهای آبپاش کانادایی برخورد کرد و این امر اقدام اطفای هوایی را در حساسترین زمان مقابله با آتش دشوار کرده است.
ناکامی مسئولان شهر در مدیریت اوضاع و موفقیت در مهار آتش نیز همچون روزهای گذشته بهقوت خود باقی است.
رسانههای آمریکایی ناهماهنگی میان مدیران اداره آتشنشانی و ناکارآمدی مقامات شهری از کارن بس، شهردار لسآنجلس گرفته تا گاوین نیوسام، فرماندار ایالت کالیفرنیا را از جمله علتهای اصلی وقوع بحران دانستهاند.
انتقادات فراوانی از کوتاهی و اهمال در رساندن منابع و تجهیزات کافی و نیروهای امدادی بهدلیل کمبود بودجه به مناطق مختلف درگیر این آتشسوزی مهیب علیه گاوین نیوسام فرماندار کالیفرنیا و کارن بس شهردار لسآنجلس مطرح شده است. بس یک هفته پیش از وقوع آتشسوزی، بودجه سازمان آتشنشانی را کاهش داده بود.
دونالد ترامپ از گاوین نیوسام، فرماندار ایالت کالیفرنیا خواست بهخاطر ناکارآمدی در مقابله با بحران آتشسوزی از سمت خود کنارهگیری کند.
ترامپ همچنین گفت که وضعیت موجود نشاندهنده ترکیبی از بیکفایتی و سوءمدیریت بایدن و نیوسام است.
در واکنش به این اظهارات، بایدن خواست مسئله آتشسوزی به یک موضوع سیاسی تبدیل نشود. بایدن همچنین وعده داد که به مردم مناطق تحت تأثیر از آتشسوزی رسیدگی خواهد شد.
در همین حال، ارزیابی تحلیلگران نشان میدهد که هزینههای بیمهای این حادثه، ممکن است از 20 میلیارد دلار نیز فراتر رود، همچنین پیشبینی شده است ویرانیها و مضرات اقتصادی این حادثه مرگبار دستکم 135 تا 150 میلیارد دلار خواهد بود.
بر اساس پیشبینیهای اولیه شرکت اکیووِدِر، خسارات ناشی از این آتشسوزیها بین 135 تا 150 میلیارد دلار تخمین زده میشود. این آتشسوزیها مناطقی را درگیر کردهاند که برخی از گرانقیمتترین املاک آمریکا در آنها قرار دارند.
در زمان حاضر صدها تن از ساکنان مناطقی از لسآنجلس، که کار مهار شعلههای آتش در آنجا به اتمام رسیده، با برگشتن به خانههای خود، در حالی که در حال جستوجو برای یافتن بقایای سوخته خانه خود هستند، بیم آن دارند که سیاستهای بیمهای مانع از پوشش کامل هزینههای بازسازی منازل آنها شود.
برخی ساکنان مناطق آسیبدیده از آتش اظهار کردند که نگران آن هستند که شرکتهای بیمه به تمام وظایف و مسئولیتهای خود عمل نکنند و اعلام ورشکستگی کنند، این موضوع وحشتناک است.
صنعت بیمه با ضربهای سنگین مواجه شده است. تحلیلگران شرکتهایی مانند مورنینگاستار و جیپی مورگان پیشبینی میکنند که خسارات املاک بیمهشده ناشی از این آتشسوزیها بیش از 8 میلیارد دلار خواهد بود. تاکنون بیش از 5300 سازه در آتشسوزی پالیسیدز و بیش از 5000 سازه در آتشسوزی ایتون نابود شدهاند.
بر اساس گزارش شرکت بیمه اِیاُاِن، آتشسوزی سال 2018 در شمال کالیفرنیا که نزدیک شهر پارادایس رخ داد، با خسارات بیمهشده حدود 12.5 میلیارد دلار، همچنان بهعنوان پرهزینهترین حادثه آتشسوزی در تاریخ آمریکا شناخته میشود.
با توجه به ارزش بالای املاک در مناطق درگیر، اِیاُاِن پیشبینی میکند که این آتشسوزی بهاحتمال زیاد بین پنج حادثه پرهزینهترین آتشسوزیها قرار خواهند گرفت. با احتساب املاک غیربیمهشده، خسارات کلی حتی بیشتر خواهد بود.
ادامه ویرانیهای ناشی از آتشسوزی در لسآنجلس
آتشسوزی لسآنجلس؛ تهدید مناطق جدید، دستور تخلیه بیشتر
نگرانی ساکنان لسآنجلس از عدمپرداخت هزینه بازسازی منازلشان
چرایی مقایسه افکار عمومی بین آتشسوزی لسآنجلس و ویرانی غزه
آتشسوزی لسآنجلس؛ تهدید مناطق جدید، دستور تخلیه بیشتر
• شمشير دولبه عراق براي ايران سرانه
• پيام تسليت رهبر انقلاب در پي درگذشت حجتالاسلام حاج شيخ حسين ابراهيمي دنیای اقتصاد
• انهدام هواگردهاي متخاصم در فردو +جزئيات افکار نیوز
• ويديو/ حرم حضرت زينب زير چکمه تروريستهاي تحريرالشام صد آنلاین
• چرا غربيها درباره مجتبي خامنهاي دروغ ميگويند؟ تازه نیوز
• فرستاده ويژه ترامپ در اوکراين: فشار حداکثري عليه ايران بر ميگردد/ انتقاد تند تهران از پاريس اکوایران
• جواب هوش مصنوعي به انتخاب مکران به عنوان پايتخت جديد مثلث آنلاین
• دستور استخدامي پزشکيان براي نيروهاي شرکتي اکوایران
• ويديو/ لحظات کشتن فجيع مقام سوري توسط کودکان صد آنلاین
• ۳ نکته درباره آتشسوزي لسآنجلس مشرق نیوز
• بعد از 2 سال سخت دوباره شرايط منطقه باب ميل ما ميشود نامه نیوز
• درخواست مهم ترامپ از نتانياهو پيش از مراسم تحليف اقتصاد نیوز
• جديترين رقيب جولاني براي تصاحب سوريه مشخص شد +عکس اطلاعات
• موشکهاي پيشرفته ۹ دي بر روي لانچرهاي سوم خرداد سوار شد مثلث آنلاین
• ويديو| فرار آنجلينا جولي و پسرش از جهنم لسآنجلس اطلاعات
• باکو در حال گسترش توان خود براي حمله به جرموک مشرق نیوز
• قول اردوغان به تاتليس؛ مي مانم! همشهری آنلاین
• يکي از برجستهترين افسران رابط ترکيه در درگيري با کردهاي سوريه کشته شد مشرق نیوز
• اذعان به قدرت ايران در بستن تنگه هرمز و باب المندب مثلث آنلاین
• آغوش باز آلمان به روي ايران سرانه
• سخنگوي دولت به شايعات پايان داد اقتصاد آنلاین
• خون اين کشور به جوش آمد؛ از دست زلنسکي خسته شديم/ باجگير و گداست دنیای اقتصاد
• بار سنگ آهن کاميون با طرح هاي انواع مواد مخدر به مقصد نرسيد صد آنلاین
• گسترش آتش در لسآنجلس/ 400 هکتار ديگر درگير آتشسوزي خبرگزاری تسنیم
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
ترجمه و شرح حکمت 209 نهج البلاغه: دنیا به ما رو خواهد کرد
متن نهج البلاغه
نهج البلاغه ( نسخه صبحی صالح )
وَ قَالَ (علیه السلام): لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا، عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا؛ وَ تَلَا عَقِيبَ ذَلِكَ: "وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ".
الشِماس: چموشى، توسنى.
الضَرُوس: شتر بد خويى كه دوشنده اش را گاز مى گيرد، يعنى دنيا بزودى بعد از چموشيها و خشونتهايش منقاد و رام ما خواهد شد، چنانكه شتر بد خو، هر چند كه نسبت به دوشنده اش بد رفتار است ولى نسبت به فرزندش ملايم و مهربان است.
ترجمه
و فرمود (ع): دنيا پس از كژتابيهايش به ما روى خواهد كرد و مهربان خواهد شد. چونان ماده شتر بدخويى كه به بچه خود مهربان شود. [سپس اين آيه برخواند:] «و ما بر آن هستيم كه مستضعفان روى زمين را نعمت دهيم و آنان را پيشوايان سازيم و وارثان گردانيم.»
شرح
شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )شرح ابن میثم بحرانی ( ترجمه محمدی مقدم )منهاج البراعه (خوئی)جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ( مهدوی دامغانی )
آينده از آنِ ماست:
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود خبر مسرت بخشى از آينده اهل بيت و پيروان مكتب آنها مى دهد و مى فرمايد: «دنيا همچون شتر بدخويى است كه بعد از چموشى به ما روى مى آورد و همچون شترى است كه دوشنده شير را گاز مى گيرد تا شير را براى فرزندش نگه دارى كند. سپس امام آيه 5 سوره «قصص» را تلاوت فرمود: ما مى خواهيم بر مستضعفان زمين منت گذاريم و آنها را پيشوايان و وارثان آن قرار دهيم»; (لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا، وَ تَلاَ عَقِيبَ ذَلِكَ: (وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ)).
«شِماس» (بر وزن كتاب) معناى مصدرى دارد و در اصل به معناى سركشى و چموشى حيوان است، سپس در مورد انسان هاى سركش و عصيان گر نيز به كار رفته است و شَماس (بر وزن تماس) معناى وصفى آن است و به حيوان سركش و انسان عصيانگر گفته مى شود. «عطف» (بر وزن فتح) به معناى تمايل پيدا كردن يا مايل ساختن به چيزى است. اين واژه گاهى به صورت متعدى به كار مى رود كه به معنى مايل ساختن است و زمانى با «إلى» متعدى مى شود كه به معنى مايل شدن به چيزى است و هنگامى با «على» متعدى مى شود كه به معنى بازگشت به چيزى است و گاه با «عن» كه به معنى انصراف از چيزى است. «ضروس» از مادّه «ضَرْس» (بر وزن ترس) به معناى دندان گذاردن بر چيزى و فشار دادن است و «ضروس» به شتر كج خلقى مى گويند كه افراد را گاز مى گيرد. مفهوم جمله اين است: همان گونه كه شتر شيرده از دوشيدن شير خود ممانعت مى كند مبادا گرفتار كمبود شير براى بچه اش گردد و افرادى را كه به سراغ دوشيدن شير مى روند گاز مى گيرد همچنين در آينده دنيا به سوى ما باز مى گردد و به قدرت پروردگار، مخالفان ما سركوب مى شوند و حكومت به دست صالحان مى افتد، همان گونه كه قرآن مجيد وعده داده است.
جمله «نريد» كه فعل مضارع است و معمولا دلالت بر استمرار دارد نشان مى دهد كه اين آيه گرچه در داستان بنى اسرائيل ذكر شده كه خداوند به آنها وعده داد بر فرعونيان پيروز مى شوند و سرانجام پيروز شدند; ولى منحصر به آنها نيست; افراد مستعضف هرگاه تكيه بر ذات پاك پروردگار كنند و از او يارى بطلبند و انجام وظيفه نمايند سرانجام بر ظالمان و مستكبران پيروز مى شوند، ائمه و پيشوايان روى زمين مى گردند و وارث امكانات وسيع ظالمان و مستكبران. اين آيه از آياتى است كه اشاره به ظهور حضرت مهدى (ارواحنا فداه) دارد.
در حديثى كه مرحوم شيخ طوسى در كتاب غيبت خود آورده است، اميرمؤمنان على(عليه السلام) در تفسير آيه فوق فرمود: «هُمْ آلُ مُحَمَّد يَبْعَثُ اللهُ مَهْدِيّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَيُعِزُّهُمْ وَيُذِلُّ عَدُوَّهُمْ; منظور از مستضعفان در آيه فوق آل محمد است كه خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى كه بر آنان وارد شده بر مى انگيزد و به آنها عزت مى بخشد و دشمنانشان را خوار و ذليل مى كند».(1)
همین مضمون در حدیثى از امام على بن الحسین(علیه السلام) آمده است که مى فرماید: «وَالَّذی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ بَشیراً وَنَذیراً إنَّ الاْبْرارَ مِنّا أهْلَ الْبَیْتِ وَشیعَتَهُمْ بِمَنْزِلَةِ مُوسى وَشیعَتِهِ وَإنَّ عَدُوَّنا وَأشْیاعَهُمْ بِمَنْزِلَةِ فَرْعَوْنَ وَأشْیاعِهِ; سوگند به کسى که محمد را به حق بشارت دهنده و بیم دهنده قرار داد که نیکان از ما اهل بیت و پیروان آنها به منزله موسى و پیروان او و دشمنان ما و پیروانشان به منزله فرعون و پیروانش هستند (سرانجام پیروز مى شوند و آنها نابود مى گردند و حکومت حق و عدالت برقرار خواهد شد)».(2)
اضافه بر آیه شریفه و کلام ائمه هدى(علیهم السلام) این مسئله را نیز مى توان به صورت منطقى اثبات کرد و آن این که خداوند حکیم و رحیم، انسان را براى هدف والایى آفریده است و اگر قرار باشد تا آخر دنیا وضع کنونى ادامه یابد; ظالمان بر اوضاع مسلط باشند، احکام الهى به فراموشى سپرده شود و ظلم و فساد و قتل و جنایت در مقیاس هاى وسیع جهانى حکمفرما گردد، به یقین چنین امرى با حکمت خداوند درباره آفرینش انسان سازگار نیست. باید منتظر بود زمانى فرا رسد که ایمان و اخلاق و عقلانیت بر جهان حاکم گردد و اولیاى الهى بر جهان حکمرانى کنند و مدینه فاضله انسانیت که هدف نهایى خلقت انسان بوده است برقرار شود به مصداق (أَنَّ الاَْرضَ یَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّالِحُونَ)(3) و به مصداق آیه: «(وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِى الاَْرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِّنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِى
لاَ یُشْرِکُونَ بِى شَیْئاً); خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند وعده داده است که به یقین، خلافت روى زمین را به آنان خواهد داد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت بخشید; و دین و آیینى را که براى آنان پسندیده، برایشان پا برجا و ریشه دار خواهد ساخت; وترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل مى کند، به گونه اى که فقط مرا مى پرستند، و چیزى را همتاى من قرار نخواهند داد».(4) بنابراین آنچه در آیات و روایات آمده است با دلیل عقل نیز هماهنگ است.(5)
*****
پی نوشت:
(1). بحارالانوار، ج 51، ص 54، ح 35.
(2). بحارالانوار، ج 24، ص 167. مجمع البیان نیز این روایت را ذیل آیه فوق بیان کرده است. ر.ک: مجمع البیان، ج 7، ص 375.
(3). انبیاء، آیه 105 .
(4). نور، آیه 55.
(5). سند گفتار حکیمانه: خطیب(رحمه الله) در کتاب مصادر ذیل این کلام حکیمانه چنین مى گوید: این سخن از جمله خبرهاى غیبى آن حضرت است و به صورت متواتر از آن حضرت نقل شده و به همین دلیل هر گروهى آن را مطابق مذهب خود تفسیر کرده اند; امامیه آن را اشاره به ظهور قائم منتظر مى دانند، معتزله به طور دیگرى تفسیر مى کنند و زیدیه به گونه دیگر. هرگاه این سخن مشهور و متواتر نبود نیازى به این تفسیرها و تأویل ها نداشت، خطى بر آن مى کشیدند و از آن مى گذشتند. سپس از مرحوم طبرسى در مجمع البیان نقل مى کند که در روایت صحیح از امیرمؤمنان(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «وَالَّذی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَبَرَأَ النَّسَمَةَ لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْیا إلى آخر» این کلام را «ابن حجام» در تفسیرش با دو سند از آن حضرت نقل کرده و مى دانیم که ابن حجام قبل از سید رضى مى زیسته و نیز بحرانى در کتاب برهان و زمخشرى در ربیع الابرار آن را آورده اند. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 170 و 171 با تلخیص). در کتب فراوان دیگرى که قبل از سید رضى تألیف شده نیز این روایت با اضافات یا با اسنادى نقل شده; از جمله تفسیر فرات کوفى (متوفاى 352) و مسند ابن جعد (متوفاى 230).
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همراه بـا حکمتهای نهج البلاغه
ادامه مطلب را ببينيد
آتش به خرمن هالیوود افتاد/ خانه سلبریتیها خاکستر شد
وزش باد و خشکسالی مداوم که شعله های آتش را به جان لس آنجلس انداخت، دامن هالیوود را گرفت و خانه بسیاری از بازیگران شناخته شده این معبد افسانه ای را خاکستر کرد.
به گزارش قدس آنلاین، در پی آتش سوزی در لس آنجلس، کارخانه رویاسازی آمریکا هم گرفتار این حریق عجیب شدکه خساراتی را به بناها و صنعت سینمایی این کشور وارد کرد. خانه بسیاری از جماعت هالیوودی نظیر لئوناردو دیکاپریو، آنتونی هاپکینز، بیلی کریستال، پریس هیلتون، بن افلک و... طعمه حریق شدند و خرج زیادی بر دست صاحبانشان گذاشتند. سانهها گزارش دادهاند که خانههای کری الویس، مندی مور، میلو ونتیمیگلیا ، لیتون میستر، آدام برودی و جان گودمن نیز در آتشسوزی یا به طور کامل تخریب شده و یا آسیب دیدهاند.
«پاریس هیلتون» اولین چهره شناخته شدهای بود که در صفحه اینستاگرامش از تخریب ویلای خود در آتشسوزی خبر داد. بیلی کریستال، کمدین ۷۶ ساله آمریکایی در این آتشسوزی خانهای را که از سال ۱۹۷۹ صاحب بود از دست داد. همچنین هاپکینز بازیگر «سکوت برهها» که خانه خود را در سال ۲۰۲۱ به مبلغ ۶ میلیون دلار خریده بود، خانه خود را از دست داده است. مل گیبسون، ستاره فیلمهای اکشن «مَد مکس» نیز اعلام کرد که خانهاش در کالیفرنیا تخریب شده است؛ او هنگام آتشسوزی سر صحنه فیلمبرداری در تگزاس بود.
یکی از خانههای «لئوناردو دیکاپریو» هم طعمه شعلههای حریق شد. این ملک در بلوار ساحلی مالیبو قرار داشت و در سال ۲۰۲۱ پس از دو دهه به قیمت ۱۰ میلیون دلار فروخته شد. «بن افلک» هم مجبور به تخلیه خانه خود شد و به منزل همسر سابق و مادر دو فرزندش رفت.
بسیاری از چهرههای سرشناس هم اعلام کردهاند که محل سکونت خود را تخلیه کردهاند و اطلاعی از وضعیت از خانه هایشان که در منطقه آتش سوزی است، ندارند. چهرههای سرشناس دنیای موسیقی، سینما و ورزش در جریان آتشسوزی گسترده کالیفرنیا خانههای پرزرق و برق خود را از دست دادند و چه قصه ای سینمایی تر از این واقعیت!
این آتشسوزیها تاکنون جان بیش از ده نفر را گرفته و صدها واحد مسکونی و زیرساخت را تخریب کرده است. محله هالیوود که مرکز استقرار استودیوهای سرشناس سینمای آمریکا است نیز در شهر لسآنجلس واقع شده است و بسیاری از چهرههای سرشناس هالیوود نیز در لسآنجلس و حومه آن زندگی میکنند که خانه بسیاری از آنها نیز در جریان این آتشسوزی مهیب تخریب شده است. این آتشسوزیها علاوه بر خانههای مسکونی، سازههای تاریخی مانند خانه تاریخی متعلق به ویل راجرز را نیز ویران کردهاند.
با پیشروی آتش در لسآنجلس و ورودش به هالیوود هیلز، همچنان که خانههای چند میلیون دلاری سلبریتی ها، طعمه شعلههای آتش شده اند، بسیاری از رویدادها از جمله مراسم معرفی نامزدهای اتحادیه بازیگران، مراسم اهدای جوایز «انتخاب منتقدین» (Critics Choice) و افتتاحیه چند فیلم از جمله «مرد گرگنما» (Wolf Man) هم لغو شده اند.
انتشار عکسی از صحنه آتش گرفتن تابلوی هالیوود که به نظر می رسد کار هوش مصنوعی باشد، صحنه عجیبی را به تصویر کشیده است که یادآور صحنه های آخر الزمانی در سینما و انتقام طبیعت از تمدن بشر است. باید دید که جهان جادویی هالیوود بعد از آتش سوزی فراگیری که به خرمنش افتاده، چطور قرار است از نو ساخته شود؟
کالیفرنیا در محاصره آتش و دود آمریکا 150 میلیارد دلار خسارت دید
کینه شتری دشمن و خوشخیالی دوستان(یادداشت روز)
اخبار ویژه
برگزاری رزمایش بزرگ 110 هزار نفری «راهیان قدس» در تهران
حضور صمیمانه رئیسجمهور در جمع روستاییان
ترامپ نتانیاهو را «حرامزاده»ای میداندکه میخواهد «آمریکا را وارد جنگ با ایران کند»
به دنبال راه شهادت(حدیث دشت عشق)
شهادت یک مرزبان در درگیری با قاچاقچیان مسلح در میرجاوه
دانش هستهای علمی که با خون جاودانه شد
نقش ناشناخته سردار سلیمانی در مقاومت افغانستان
امیر حیدری: تمام منافع آمریکا در منطقه در تیررس ماست
آتشنشانی با کیف زنانه در بزرگترین حریق تاریخ امریکا!
رونمایی از شهر جدید موشکی ایران/ قدرت موشکی بهروز شد
رونمایی از ماهواره پارس ۲ در دهه فجر/ پارس ۳ در حال ساخت است
بناهای معروف فیلم و سریال که در آتش لسآنجلس سوختند
آتشنشانی با کیف زنانه در بزرگترین حریق تاریخ امریکا!
«جوان» فرصتها و چالشهای رشد بازار سرمایه را بررسی کرد
نقش ناشناخته سردار سلیمانی در مقاومت افغانستان
از مواجهه با مشروطهخواهان سکولار تا تقابل با دینستیزی رضاخان
اختراع جدید دانشمندان چین آینده جنگها را تغییر میدهد؟!
فرونشست زمین به برجها و هتلهای ترامپ هم رسید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
سریال آتش، این قسمت هالیوود
آتشسوزی در لسآنجلس بهویژه هالیوود و مناطق اعیانی که افراد ثروتمند و سلبریتیها در آن زندگی میکنند حدود ۵۰ میلیارد دلار خسارت وارد کرده و با واکنشهای جهانی مختلفی هم مواجه شده است در این پرونده ماجرا را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دادیم
چیزی شبیه فیلمهای هالیوودی، آتشی بزرگ که انگار با جلوههای ویژه رایانهای ساخته شده؛ اما واقعاً هزاران خانه را در یکی از گرانترین شهرها و مناطق دنیا ویران میکند و با اتمسفری خاص از روز سه شنبه ادامه دارد. آتشی که پیش از این نمونههای مشابهش در مقیاسی کوچکتر در حاشیه شهرهای آمریکا که جنگل و مرتع دارند، رخ میداد و کمتر به داخل شهرها میرسید. اما حالا خانه آدمهای معروف و ثروتمندی طعمه حریق شدند که همه لاکچری بوده و شرکتهای بیمه قادر به جبران خسارتها نیستند. کاهش بودجه آتشنشانی لسآنجلس و ضعف مدیریتی در مهار آتش با واکنشهای جدی مواجه شده و دنیا شاهد یکی از عجیبترین و بزرگترین حوادثی است که طی چند دهه اخیر رخ داده است. جنبه مهم ماجرا این است که رویدادهای طبیعی مثل سیل و زلزله بهرغم تلخی بسیار و ویرانی فراوان، عموماً در سطح وسیعی غیرقابل پیشگیری بوده و فقط میتوان با مهندسی نه اصل اتفاق، که خسارتهایش را کنترل کرد؛ اما آتشسوزی از آن مواردی است که امکان پیشگیری یا لااقل مقابله با آن زیاد است و آنچه در لسآنجلس رخ میدهد؛ بهویژه چون دامن هالیوود مرکز فیلمسازی و سرگرمی دنیا را هم گرفته، باعث تعجب دنیا شده است. در این پرونده ضمن بررسی واکنشهای مختلف به این اتفاق، سراغ معروفترین آدمهایی رفتیم که این حریق خانهشان را ویران کرده و همینطور از معروفترین و بزرگترین اتفاقات مشابه چند قرن اخیر گفتیم.
این تصاویر تلخ یادآور غزه است
مروری بر پربازدیدترین واکنشها به آتشسوزی وحشتناک در کالیفرنیای آمریکا که هنوز هم ادامه دارد
صحنههایی از ویرانی خانههایی که در آتش و دود غلیظ محصور شدهاند، خیابانهای حومه ای در شمال لسآنجلس در کالیفرنیا را فراگرفته است. انتشار تصاویر این فاجعه در شبکههایاجتماعی بازتاب زیادی داشته و واکنشهایی را در پی داشته است. در ادامه، مروری بر تعدادی از این واکنشها خواهیم داشت.
یادآور خانهها، مدارس و بیمارستانهای ویرانشده در غزه
محمدجواد ظریف معاون راهبردی رئیس جمهور با انتشار تصویری از خانههای کاملا سوخته در لسآنجلس نوشت: «تصاویر تلخ از کالیفرنیا یادآور خانهها، مدارس و بیمارستانهای ویران شده در غزه است. همدردی با کالیفرنیاییهایی که همه چیزشان را به خاطر خشم طبیعت از دست دادهاند، حرکتی انسانی است بهویژه که بسیاری در آن جا از مردم غزه حمایت کردند، مردمی که همه چیزشان را به خاطر وحشی گری اسرائیل از دست دادهاند».
همه چیز از بین رفت!
برخی از اهالی هالیوود در پی این آتشسوزیها احساسات خود را در فضای مجازی به اشتراک گذاشتهاند. بازیگر «جنگ ستارگان» مارک همیل گفت که خانوادهاش در حالی که مجبور به تخلیه خانه شده بودند برای «نجات جانشان فرار میکردند». مور، بازیگر سریال «این ما هستیم» هم در رسانههای اجتماعی نوشت که بهدلیل وقوع این فاجعه «در شوک» است. «از [تصور] آن چه که بسیاری از افراد، از جمله خانوادهام، از دست دادهاند، احساس کرختی میکنم.» او افزود: «مدرسه فرزندانم از بین رفته است. رستورانهای موردعلاقهمان نابود شدهاند. بسیاری از دوستان و عزیزان ما نیز همه چیز خود را از دست دادهاند. جامعهمان شکسته است، اما ما این جا خواهیم بود تا دوباره با هم آن را بسازیم».
آب در شیرهای آتشنشانی وجود ندارد!
ریک کاروسو، مالک یکی از مراکز خرید برجسته در لسآنجلس در گفتوگو با لسآنجلس تایمز درباره سوء مدیریت برای مهار این آتشسوزی بر اساس مشاهداتش از نزدیک گفته: «آب در شیرهای آتشنشانی وجود ندارد، یعنی آتشنشانها سر صحنه حضور دارند اما عملاً نمیتوانند هیچ اقدامی انجام دهند. محلههایی داریم که همچنان شعلهورند، خانههایی که در حال سوختناند و کسبوکارهایی که به خاکستر تبدیل میشوند. چنین فاجعهای هرگز نباید اتفاق میافتاد».
استعفا بده! چرا الان باید در غنا باشی؟
یکی از کاربران خشمگین شبکههای اجتماعی در پلتفرم ایکس (توئیتر سابق) در توئیتی پربازدید درباره شهردار لسآنجلس نوشت: «استعفا بده! چرا الان باید در غنا باشی؟» گفته میشود در حالی که این آتشسوزیها گسترش مییافتند، کارن بس، شهردار دموکرات لسآنجلس، بیش از ۱۱ هزار کیلومتر دورتر در سفر آفریقا حضور داشت. این در حالی است که او تنها چند ماه پیش، در تصمیمی جنجالی، بودجه آتشنشانی شهر را ۱۸ میلیون دلار کاهش داده بود.
ترامپ اول برای جهنم آمریکا فکری بکند
وحید یامین پور، فعال رسانه هم نوشت: «این جا غزه نیست، کالیفرنیاست. چند روز است ثروتمندترین نقطه جهان در حال سوختن است. نیویورک تایمز گفته آتشسوزی در بخشهایی از لسآنجلس بیش از ۲۷ هزار هکتار زمین را سوزانده است که تقریبا معادل ۲۰ هزار زمین فوتبال است. رسانههای آمریکایی اگر دروغ نگفته باشند تا الان خسارتها را بیش از ۵۰ میلیارد دلار برآورد کردهاند؛ دو برابر فروش نفت ایران در یک سال و حدودا یک و نیم برابر خسارت مالی غزه در طول ۱۵ ماه جنگ. دونالد ترامپ، سه روز پیش تهدید کرد اگر تا زمان تحلیف او در ۲۰ ژانویه گروگانهایی که هنوز در غزه هستند، آزاد نشوند در خاورمیانه جهنم به پا خواهد شد... به گمانم بهتر است اول برای جهنم آمریکا فکری بکند».
ستارههای سوخته!
زبانه شعلههای آتش مرگبار لسآنجلس که به جان تپههای هالیوود هم افتاده، خانههای بسیاری از ستارهها مثل «هاپکینز»، «هیلتون» و «دیکاپریو» را هم سوزانده است
آتشسوزیهای گسترده در لسآنجلس که خسارت های زیادی به صنعت سینما وارد کرده و منجر به تعطیلیهای مکرر برنامههای فرهنگی و هنری و جوایز سینمایی، از جمله اکران اولیه برخی فیلمها و اعلام نامزدهای جوایز اسکار شده است، اکنون اشک برخی سلبریتیهای هالیوود را هم درآورده است. گزارشها حاکی است علاوه بر هاپکینز و هیلتون که در این فاجعه خانههای خود را از دست دادند دیگر افراد مشهور هم املاک خود را در پی این آتشسوزیهای ویرانگر شبیه به تلی از خاکستر دیدند. در ادامه به تعدادی از این سلبریتیها اشاره خواهد شد.
خانه ۶ میلیون دلاری هاپکینز
بر اساس اطلاعات منتشرشده، خانه هاپکینز که چند سال پیش خریداری کرده بود، نابود شده است. بازیگر «سکوت برهها» این خانه را در سال ۲۰۲۱ به مبلغ ۶ میلیون دلار خریداری کرده بود.
گریههای جیمز وودز در سیانان
جیمز وودز، بازیگر آثاری چون «پایان بازی» و «سقوط کاخ سفید»، پس از از دستدادن خانهاش در محله مرفهنشین پاسیفیک پالاسیدز در پی آتشسوزی، در برنامه سیانان به شدت گریه کرد. وودز در برنامه زنده گفت: «یک روز در استخر شنا میکنی و روز بعد همه چیز از بین رفته است.» او روایت کرد که «هرج و مرج» به قدری بالا گرفته بود که گویی «آتشفشان» فعال شده است و تاکید کرد «هر خانهای که اطرافمان بود، در آتش میسوخت».
خانه قدیمی لئوناردو دیکاپریو
گزارشها همچنین حاکی است یکی از خانههای قدیمی لئوناردو دیکاپریو نیز طعمه شعلههای حریق شده است. این ملک در بولوار ساحلی مالیبو قرار داشت و در سال ۲۰۲۱ پس از دو دهه به قیمت ۱۰ میلیون دلار فروخته شد.
و دهها ستاره دیگر
از دیگر افراد مشهوری که در این حادثه متحمل خسارت های سنگین شدهاند، میتوان به آدام برودی، لیتون میستر، آنا فاریس، مندی مور، کری الویس، بیلی کریستال، مایلز تلر، کامرون متیسن، یوجین لوی، داین وارن، ریکی لیک، جنیفر گری، هایدی مانتگ، کری الویس، کریشل استاوس و جان گودمن اشاره کرد. شخصِ گودمن بیشتر به خاطر ملکی که در آتشسوزی به خاکستر تبدیل شد، شناخته میشود. خانه او در پاسیفیک پالاسیدز ۴.۶ میلیون دلار قیمت داشت.
تعویق دومینووار رویدادهای سینمایی
شعلههای آتشسوزی لسآنجلس نه تنها این شهر را فلج کرد و سلبریتیها را دچار زیان فراوان مالی ساخت، بلکه به مراسم اسکار هم رسیده است. این آتشسوزیها اعلام نامزدهای این رویداد سینمایی بزرگ را با دو روز تعویق، از ۱۷ ژانویه به نوزدهم ، موکول کرد، همچنین مهلت رایگیری برای نامزدی مراسم اسکار نیز به مدت دو روز تمدید شد. پیش از این هم مراسم اعلام نامزدهای جوایز انجمن بازیگران فیلم آمریکا، در پی آتشسوزیهای ویرانگر لسآنجلس، به صورت مجازی برگزار و برنامه حضوری این رویداد لغو شد. علاوه بر اسکار و جوایز انجمن بازیگران فیلم، بسیاری از رویدادهای اهدای جوایز از جمله بفتا، جوایز منتخب منتقدان، جوایز فیلمهای بزرگ سالان انجمن بازنشستگان آمریکا، جایزه فیلمخانه آمریکایی و جایزه یک عمر دستاورد هنری بنیاد فیلم آمریکا نیز به تعویق افتادهاند.
بزرگ ترین آتشسوزیهای تاریخ
در طول تاریخ آتشسوزیهای بزرگی رخ داده که عمده آن ها در فصلهای گرم از جنگل و مراتع به شهرها کشیده شده؛ اما درباره آتشسوزی مهیب لندن، ماجرا از یک نانوایی شروع شده و ۷ روز شهر را درگیر کرده است. ماجراهای اخیر باعث شد معروفترین آتشسوزیهایی را که آمار دقیقی از آنها در دست است، بررسی کنیم.
لندن ۱۶۶۶ ۷ روز مدام
در کنار آتشسوزی بزرگ شیکاگو که در ادامه به آن میپردازیم، حریق بزرگ لندن در ۱۶۶۶ دومین آتشسوزی بزرگ تاریخ لقب گرفت. این آتشسوزی مهیب و هولناک، یکی از بزرگ ترین حوادث تلخ تاریخ این شهر به حساب میآید که از آن نه فقط به عنوان یک آتشسوزی مهیب، بلکه به عنوان یک فاجعه انسانی یاد میشود که در خاطر مردم شهر لندن ثبت شده است. این آتشسوزی از یک فروشگاه نانوایی آغاز شد و تا ۷ روز ادامه یافت. متاسفانه هیچ گاه آمار رسمی و مشخصی از تعداد کشته شدگان حادثه اعلام نشد و مردم امیدوار بودند تعداد تلفات این فاجعه زیاد نبوده باشد، چون به طور رسمی تعداد کمی به عنوان قربانیان این حادثه ثبت شدند اما در طی وقوع این آتشسوزی حدود ۱۳ هزار بنا تخریب شد. در آن زمان بیشتر خانهها در لندن از جنس چوب ساخته میشدند که دلیل اصلی تخریب این تعداد بنا در آن زمان بود. بعد از وقوع این فاجعه، سازندگان شهر برای جلوگیری از تکرار چنین وقایعی در مرمت خانهها از سنگ و آجر استفاده کردند.
سانفرانسیسکو ۱۹۰۶ سوختن ۲۵ هزار ساختمان
یکی از بزرگترین آتش سوزیهای دنیا در سال ۱۹۰۶ و در سانفرانسیسکوی آمریکا رخ داد. این آتشسوزی بیش از ۲۵ هزار ساختمان در ۴۹۰ بلوک را طعمه خود کرد و تلفات بسیار زیادی نیز از خود به جای گذاشت؛ آمار کشته شدگان در این آتشسوزی در حدود ۳ هزار نفر اعلام شد. این آتش سوزی در پی یکی از بزرگترین و سنگینترین زمینلرزههای تاریخ آمریکا در این شهر رخ داد که پس از آن به علت از بین رفتن منابع آب و کم تجربگی آتشنشانها این حادثه گسترش پیدا کرد و یکی از بزرگترین آتشسوزیهای دنیا را در این منطقه رقم زد و نیمی از شهر را از بین برد. گفته میشود برای مهار این آتشسوزی هزاران آتشنشان و نیروی امدادی به محل حادثه اعزام شدند. علت این حادثه انسان و طبیعت شناخته شد.
بیگ برن ۱۹۱۰ سوختن ۳ میلیون هکتار جنگل
آتشسوزی بزرگ دیگری در ایالات متحده با عنوان بیگ برن «big bun » یا سوختگی بزرگ در سال ۱۹۱۰روی داد. این آتشسوزی به خاطر ابعاد بزرگی که در بر میگرفت این عنوان را به خود اختصاص داد چراکه سه ایالت آیداهو، مونتانا و واشنگتن را درگیر کرد. این آتشسوزی گسترده باعث نابودی ۳ میلیون هکتار جنگل شد. حدود ۸۷ نفر در این آتشسوزی جان خود را از دست دادند که ۷۸ نفر از آنها آتشنشانانی بودند که برای مقابله با آتشسوزی به منطقه رفته بودند. پس از این حادثه هولناک، سازمان جنگلداری آمریکا قول داد برای جلوگیری از اتفاقات فاجعهبار از این دست و مبارزه با آتشسوزیهای این چنینی که چه به صورت تصادفی و چه غیرتصادفی رخ میدهد، برنامهای را تدوین و ارائه کند تا از بروز اتفاقات هولناک با آمار تلفات بالا جلوگیری کند.
هفته مرگبار شیکاگو بیخانمانی ۹۰ هزار نفر
یکی از هولناکترین آتشسوزیها، آتش سوزی بزرگ شیکاگو بود که از ۸ اکتبر تا ۱۰ اکتبر ۱۸۷۱ ادامه یافت. ۳۰۰ نفر کشته و بیش از ۹۰ هزار نفر بیخانمان شدند. در طول یک هفته تا ۱۴ اکتبر، ۴ آتشسوزی بزرگ رخ داد که بزرگترین آتشسوزیهای تاریخ آمریکا لقب گرفت. حدود یک سوم شهر کاملا ویران شد. در همان هفته و در میشیگان و مانیستی نیز سه آتشسوزی گسترده رخ داد که هزاران خانه را خاکستر کرد. در مجموع ۱۵۰۰ نفر جان خود را از دست دادند و تا سالها بعد از این حادثه، محققان بر یافتن علت حادثه و این که این آتشسوزیها تصادفی نبوده، تاکید داشتند. احتمال وزش بادهای تند و خشک علت وقوع و گسترش حادثه عنوان شد.
استرالیا ۲۰۱۹-۲۰۲۰ حریقی با ۹۰ میلیارد دلار خسارت
این آتش سوزی که از آن به عنوان فاجعهبارترین حوادث طبیعی به لحاظ تخریب حیات وحش نام برده میشود، در اواخر سال ۲۰۱۹ و اوایل سال ۲۰۲۰ به دلیل شرایط آبوهوایی فوقالعاده خشک و کمبود رطوبت خاک اتفاق افتاد. در این حادثه هولناک، آتش مساحتی در حدود ۲۴.۳ میلیون هکتار را از بین برد، حدود ۳۰۰۰ خانه و ساختمان را کاملاً ویران کرد و جان حدود ۴۰۰ نفر را گرفت. وحشتناکترین آمار مربوط به تلفات حیوانات بومی منطقه است که بر اساس تخمینهای زده شده، چیزی حدود ۳ میلیارد حیوان از جمله ۶۱ هزار کوالا در طی این حادثه کشته شدند. بر اساس بررسیهای اولیه انجام شده، این حادثه چیزی نزدیک به ۹۰ میلیارد دلار به استرالیا ضرر مالی وارد کرده است.
فرمول تحقق یک وعده لازم
فرمانده سپاه تاکید کرد که با «وعده صادق ۳» اجازه نمیدهیم اشتهای مردم برای اقتدارطلبی کور شود. زمان و طراحی انجام این عملیات پیچیده نظامی چگونه باید باشد؟
قریب به ۷۰روز از حمله هوایی رژیم صهیونیستی به کشورمان گذشته است. حمله ای که هرچند دستاورد خیلی بزرگی برای تل آویو نداشت اما ۴ تن از سربازان غیور ارتش کشورمان را از ما گرفت و قابل توجه بود اگر سیستم پدافندی یا دفاع هوایی ایران ضعیف عمل می کرد، قطعا به یک خسارت بزرگ در ایران منتهی می شد. همان طور که رهبر انقلاب و مقامات ارشد لشکری و کشوری اعلام کردند پاسخ به زیاده روی تل آویو حتمی به نظر می رسد. در این بین، سخن رهبر حکیم انقلاب فصل الخطاب و اَتَم و اَکمل موضع رسمی ایران در قبال تهاجم اسرائیل است که در نماز جمعه پرصلابت تهران گفتند: در پاسخ به شرارت اسرائیل نه شتاب زده عمل می کنیم و نه تعلل می کنیم.
آن سوی رزمایش ۱۱۰هزار بسیجی تهرانی
چند رزمایش طراحی شده در ۱۰روز گذشته، معانی بسیار مهمی برای طرفهای داخلی، منطقهای و فرامنطقهای دارد. رزمایش پدافندی پیامبراعظم ۱۹ عملا باتوجه به تجربه حمله دشمن در ۵ آبان طراحی و اجرا شده است. این عملیات دو پیام اصلی دارد. یکی این که اگر خلأیی در آن عملیات پدافندی وجود داشته، در این جا تصحیح میشود و با تمرینهای جدید، بهبود مییابد تا همان میزان ضربه دشمن نیز دیگر دریافت نشود و به خوبی مقابله شود. دومین پیام این است که برخلاف ادعاهای مضحک رژیم و نتانیاهو مبتنی بر تخریب پدافند ایرانی، این حلقههای درهمتنیده کاملا آماده دفاع از کشور هستند. به ویژه آن که تجربه آن شب نشان داد که فناوری ایرانی، توانمندی بهتری برای دفاع داشته است. این رزمایش به درستی با همراهی تمام شبکه پدافندی کشور و ذیل ستاد کل صورت گرفته است. یکی از پاسخها به یاوهگویی دشمن درباره برنامه هستهای، همین رزمایش اقتدارآفرین است. علاوه بر آن، رزمایش نیروی زمینی سپاه با عاملیت نخبهترین بخش نظامی این نیرو، آن هم با سناریوی پاسخ پیشدستانه نسبت به حمله تروریستها، بخش دیگری از طراحی دستگاه نظامی کشور درمقابل تهدیدات است. به نظر میرسد دوستان ستاد کل با نگاه به انواع ابعاد تهدیدی دشمنان، دست به طراحی چندبعدی زدهاند. بخش دیگر این طراحی هم در رزمایش ۱۱۰ هزار بسیجی تهرانی است. باید دقت داشت که تهدید اصلی دشمنان علیه کشور در این لحظه، تلاش برای ایجاد اغتشاشات در کشور است. این رزمایش وسیع که دیروز برگزار شد، پاسخی به این سطح از تهدیدات است. قطعا آن کسانی که در نهایت هرگونه اقدام ضدامنیتی در کشور را خنثی خواهند کرد، همین بسیجیان خواهند بود.یک طراحی وسیع و چندبعدی مانند آن چه در چند روز گذشته دیدیم، باید از راس دستگاه نظامی و تصمیمگیری نظام بیرون آمده باشد. این بخش مهم و اساسی از پازل ایجاد بازدارندگی است که با مشت محکم و ارزشمند نیروهای نظامی کشور به صورت دشمن برخورد میکند. مهم تولید بخشهای دیگر این پازل در سطح سیاسی، اقتصاد سیاسی، منطقهای و... است تا دشمن دوباره به عقب زده شود.
تازه های مطبوعات
کیهان - باید یادآور شد که توقع فایده از برجام توقع یک شبه نبود بلکه مردم چند سال منتظر سیب و گلابیهای برجام ماندند اما در نهایت دیدند که تورم رکورد زده، چند هزار کارخانه از رونق افتاده، رشد اقتصادی منفی شده، صادرات نفت کاهش یافته و دولت در دوره دوم خود صرفاً در حال بازی در زمین غرب، یعنی اتلاف وقت با دیپلماسی التماسی برای نقد کردن چک تقلبی برجام است.
هم میهن - قهرمان مبارزه با امپریالیسم حالا تبدیل شده به خائنی که در تمام این مدت در جهت منافع اسرائیل عمل میکرده. همان پوتینی که تحلیل گران آبکی صداوسیما و روزنامه کیهان میخواستند به ما بقبولانند که تحتتاثیر پروفسور الکساندر دوگین قرار دارد و نهتنها ضد صهیونیست شده بلکه میخواهد با اتحاد بین شیعیان و ارتدوکسها، جهان را از لوث وجود جهانخواران مستکبر پاک کند.
جوان - حال که همه رسانهها به موضوع انتقال پایتخت از ظن خویش پرداختند، معاون اجرایی اعلام میکند این موضوع صرفاً در حد یک ایده مطرح بوده است. آیا دولتمردان متوجه نیستند که هر موضع و سخن آن ها در جامعه چه بازتابی دارد و حرفهای نسنجیده و کارشناسی نشده و حتی اعلام تصمیمات قطعی نشده، چقدر میتواند فضای روانی جامعه را به هم بریزد؟
جمهوری اسلامی -مردم از مسئولان نظام جمهوری اسلامی انتظار دارند بدون اغماض با صاحبان ماینرها که به خاطر تولید رمزارز و پر کردن جیبهای گشاد خود، زندگی مردم را مختل کرده و کمبود برق به وجودآوردهاند ، برخورد کنند.
اطلاعات - سادهترین و عافیتجویانهترین کار برای نخبگان اجتماعی و فرهنگی هنگام بروز بحرانها این است که با موج هیجانات همراه و بلکه بر آن سوار شوند و برای مبادای خود از این نمد کلاهی ببافند و سختترین و البته مناسب مصالح حال و آینده آن است که برای بحرانزدایی و زیرساختسازی، مفرّی بجویند و معبری بسازند.
جماران خبرداد: حدود ۴۰ موتورسوار و ۲۰ خودرو پس از نمازجمعه مسیر مصلای امام خمینی(ره) تا مجلس شورای اسلامی را طی کردند و خواستار ابلاغ قانون مصوب مجلس در خصوص عفاف و حجاب شدند. این افراد شعارهای «کشف حجاب حرام سیاسی بود»، «کشف حجاب جرم سیاسی بود»، «مسئول رفته در خواب ایران نشه آندلس»، «مسئول بی تفاوت یا عزل یا استعفا» سر می دادند و پرچم های ایران، فلسطین و حزب ا... را در دست داشتند. بیانیه این تجمع توسط حسین ا... کرم قرائت شد که در آن به ابلاغ نشدن قانون عفاف و حجاب اعتراض شد.
چندثانیه نوشت:محسن برهانی با اشاره به جلوگیری از حضور سید محمد خاتمی در مراسم افتتاح بیمارستان هاشمی رفسنجانی در ایکس نوشت: از یکی دیگر از ممنوعیتهای غیرقانونی پردهبرداری شد: ممنوعالحضوری در افتتاحیهها! حاکمیت قانون یعنی بیان پیشینی قانون و دستور قانونی از سوی مقام صلاحیتدار قضایی و پرهیز از مداخلات دل بخواهی و سلیقهای در حقوق و آزادیهای شهروندان توسط نهادهای فاقد صلاحیت.
رجانیوز نوشت:رئیس کل دادگستری استان سمنان گفت: یک تبعه سوئیسی در محل نگهداری در زندان سمنان خودکشی کرد.این شهروند سوئیسی به جرم جاسوسی توسط نهادهای امنیتی دستگیر شده بود و اسناد و مدارک این موضوع نیز وجود دارد و پرونده وی در حال بررسی و رسیدگی بود.تمام شواهد و مستندات محل نگهداری این فرد بررسی شده و طبق مستندات، خودکشی محرز است.
اقتصادنیوز خبرداد:قلهکی فعال رسانهای اصولگرا در توییتی نوشت: در مناظره صداوسیما، انفجار پیجرهایِ حزبا... لبنان به FATF مربوط شد که دقیق نبود؛ ماجرایِ «خرید، استفاده و انفجارِ پیجرهایِ حزبا...» ناشی از «نفوذِ محض» از مبداءِ کشوری غیر از لبنان بود. یاسر جبراییلی در مناظره صداوسیما درباره fatf گفته بود اگر به fatf بپیوندیم، ماجرای انفجار پیجرهای لبنان برای ما رخ میدهد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
سلامی:با وعده صادق 3 اجازه نمیدهیم اشتهای مردم برای اقتدارطلبی کور شود
سرلشکر سلامی: از ما مستمرا درخواست «وعده صادق ۳» میکنند چون مردم علاقه دارند همواره با اقتدار عمل کنیم/ اجازه نمیدهیم اشتهای مردم برای اقتدارطلبی کور شود
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:
سرلشکر سلامی: از ما مستمرا درخواست «وعده صادق ۳» میکنند چون مردم علاقه دارند همواره با اقتدار عمل کنیم/ اجازه نمیدهیم اشتهای مردم برای اقتدارطلبی کور شود
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت:دشمنان میخواهند بگویند ایران ضعیف شده است ولی آیا امروز در بستن تنگهها قویتریم یا سالهای گذشته؟؛ ما همچنان مدیریت امنیت اقتصاد و انرژی جهان را در اختیار داریم.
سردار سرلشکر سلامی امروز (۲۱ دی ماه) در نشست سراسری راهیان نور در آبادان، اظهارکرد: اجازه نمیدهیم اشتهای مردم ما برای اقتدارطلبی و عزت طلبی کور شود و انجام این مهم نیز وظیفه ما است. راز شکست نخوردن در استحکام ایمانها، مطمئن بودن قلبها و ثبات قدمها است.
او با اشاره به درخواست مستمر مردم برای انجام وعده صادق ۳، عنوان کرد: این درخواست به این دلیل است که مردم مواجهههای سخت را به زیبایی به عنوان یک فضای جنگی حس میکنند. مردم ما علاقه دارند که همواره در همه عرصهها با اقتدار عمل کنیم زیرا این عرصه قابل رویت و قابل اندازه گیری و نیز مظاهری واضح و آشکار از موازنه قدرت، اقتدار و اعتبار است.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: ما آنقدر بزرگ هستیم که میتوانیم از سرزمین خودمان پاسخ بدهیم، گفت: ما یک نظام معتبر و مقتدر رسمی هستیم و حساب خودمان را با دشمنان براساس توانمندیهایمان انجام میدهیم. ما پس از جسارتهای اسرائیل میتوانستیم به بازوان در منطقه خود بگویم که پاسخ اسرائیل را بدهند ولی موشکی از سوریه و لبنان به اسرائیل شلیک نکردیم و خودمان کار را انجام دادیم.
او با تاکید بر این که ایران کشوری بزرگ است، افزود: عملیات طوفانالاقصی را هم خودمان و از داخل خاک خودمان انجام دادیم و تصاویر آن هم به صورت زنده پخش کردیم. وقتی سردار سلیمانی، شهید شد، از ایران مستقیما پایگاه آمریکا را زدیم.
سلامی بیان کرد: دشمنان میگویند ایران در تحولات اخیر بازوان بازدارنده منطقه خود را از دست داده است و دیگر آن ایران قدرتمند گذشته نیست؛ آن ها آنقدر این موضوع را تکرار میکنند تا این حرف هایشان در ذهنها تثبیت شود. اما اگر کشورهای مقاومت بازوان بازدانده ما بودند، وقتی شهید سلیمانی یا زاهدی را شهید کردند باید ما به همین بازوان منطقهای متوسل میشدیم و به آنها میگفتیم جواب بدهند. در حالی که آن زمان سوریه در زنجیره مقاومت قرار داشت و ما هم در سوریه بودیم اما تدبیر نظام این بود که هر کشور مقاومت ظبق ملاحظات خود عمل کند.
او با تاکید بر این که ما از سوریه بهره نظامی نمیبردیم که با سقوط آن نیز نگران بازدارندگی خودمان باشیم، گفت: بازدارندگی ما بر مبنای عمل از هیچ سرزمین دیگری طراحی نشده است و کاملا سرزمین، اراده، تصمیم، توان و عمل مطلقاً و محض ایرانی است.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: دشمنان میخواهند بگویند ایران ضعیف شده است ولی آیا امروز در بستن تنگهها قویتریم یا سالهای گذشته؟ امروز که به فناوری اصابت در هزاران کیلومتر با بهرهبرداری از هوش مصنوعی دست یافتهایم، قویتر هستیم یا در گذشته که این فناوری را نداشتیم؟ باید بگویم ما همچنان مدیریت امنیت اقتصاد و انرژی جهان را در اختیار داریم.
• سفير ايران: رئيسجمهوري جديد لبنان ضد ايراني و حزبالله نيست اکوایران
• ارزيابي دستگاههاي اطلاعاتي آمريکا از تصميم ايران براي ساخت سلاح اتمي مثلث آنلاین
• باکو در حال گسترش توان خود براي حمله به جرموک مشرق نیوز
• کاليفرنيا در محاصره آتش و دود/ آتش نشاني با کيف زنانه در آمريکا/ پيشخوان افکار نیوز
• اعلام آمادگي ايران براي کمک به حادثهديدگان در آتشسوزي لسآنجلس مشرق نیوز
• سامانه پدافند سنگين ۳۵۸ جايگزين آتشبار اس۳۰۰ روسي مثلث آنلاین
• آغوش باز آلمان به روي ايران سرانه
• خنجر از پشت به مردم زدن يعني همين دفاع از گرانسازي | ماجرا چيست؟ همشهری آنلاین
• يک خبر موثق در مورد انحلال حشدالشعبي پارس نیوز
• حشد الشعبي واقعا منحل شد؟ نامه نیوز
• سپاه حضور 27 هزار افغانستاني در رزمايش تهران را تکذيب کرد اقتصاد نیوز
• هوش مصنوعي مکران پايتخت ايران اين طور به تصوير کشيد+عکس خبرثریا
• نکات مهم در خواندن چهار قل و اثرات آن بر زندگي فردي و اجتماعي صد آنلاین
• لحظه سقوط هواپيماي آتشنشانان آمريکايي + ويدئو همشهری آنلاین
• آخرين جزئيات از آتش سوزي مهيب لس آنجلس پارس نیوز
• جت 50 ميليون يورويي رونالدو را ببينيد دنیای اقتصاد
• بالگرد ترکيه هدف موشک قرار گرفت دنیای اقتصاد
• سپاه محمد رسولالله (ص) تهران بيانيه داد دنیای اقتصاد
• جهنم لسآنجلس به روايت تصاوير خبرگزاری تسنیم
• درگيريهاي مسلحانه شديد ميان عناصر رژيم جولاني و مخالفان اين رژيم مشرق نیوز
• ترس امريکا از احتمال رونمايي ايران از سلاح هستهاي صد آنلاین
• استارلينک در ايران سرعت ميگيرد اقتصاد نیوز
• خطري که بيصدا مردم را تهديد ميکند اطلاعات
• بسته اقتصادي اروپا و امتياز مهم در مذاکرات با ايران مثلث آنلاین
• واکنش روابط عمومي سپاه به يک خبر دنیای اقتصاد
• ناو پهپادبر سپاه در بندرعباس مشاهده شد + جزئيات نامه نیوز
• اذعان به قدرت ايران در بستن تنگه هرمز و باب المندب مثلث آنلاین
• تاريخ خداحافظي بايدن از کاخ سفيد مشخص شد دنیای اقتصا
• سلامي:با وعده صادق 3 اجازه نميدهيم اشتهاي مردم براي اقتدارطلبي کور شود مثلث آنلاین
• تهديد عجيب الهام علي اف توسط نماينده مجلس ايران/ حرمت نگه نداري قطعا پاسخ درخوري خواهيم داد خبرآنلاین
• آخرين وضعيت تبعه ايراني و فرزندش که در سوريه گير افتاده بودند+ عکس همشهری آنلاین
• واکنش معنادار ظريف به آتش سوزي در کاليفرنيا اقتصاد نیوز
• ژنرال مصري:ايران همچنان قدرتمند است نامه نیوز
• بسته اقتصادي اروپا و امتياز مهم در مذاکرات با ايران مثلث آنلاین
• سامانه جديد ضد بالستيک ايران چه خواهد بود نامه نیوز
• خدا براي ترامپ جهنم ساخت! +عکس افکار نیوز
• ويديوي بيمحلي کامالا هريس به ۴ رئيس جمهور امريکا وايرال شد! اطلاعات
• روسيه در مقابل پيوستن گرينلند به آمريکا ايستاد نامه نیوز
• سلامي: موشکهاي جديد و خاص در نيروي هوافضا در حال ساخت است دنیای اقتصاد
• تنشهاي ويرانکننده جهاني درپي رويکرد خطرناک «آمريکايي-انگليسي - صهيونيستي» مشرق نیوز
• مذاکره با ايران همزمان با لفاظي درباره جنگ مشرق نیوز
• چاقويي که دستهاش را بريد؛ چگونه کار طالبان و پاکستان به درگيري کشيد؟ اکوایران
• تصاوير ماهوارهاي قبل و بعد از آتشسوزي در لسآنجلس مشرق نیوز
• واکنش جديد به درخواست الهام علي اف براي برکناري امام جمعه اردبيل خبرآنلاین
• پزشکيان: يک سري متن آماده کرده بودند که از روي آن بخوانم ولي آنچه که در دلم هست در متن نيست نامه نیوز
• خبر مهم اتحاديه اروپا درباره ارتباط با ايران اقتصاد نیوز
• نخستوزير عراق در حرم رضوي سورپرايز شد +عکس اطلاعات
• وقتي ترامپ اين پيام را ارسال کرد که تمايلي به جنگ با ايران را ندارد | فارين پاليسي: ترامپ قبلا يک بار در مقابل ايران شکست خورده است همشهری آنلاین
• واکنش حزبالله به احتمال انتخاب ژوزف عون براي مقام رياستجمهوري لبنان اکوایران
• آمريکا:ايران براي ساخت بمب اتمي مدلسازي کرده است مثلث آنلاین
• مذاکره با ايران همزمان با لفاظي درباره جنگ مشرق نیوز
• مقصد اولين سفر خارجي الجولاني مشخص شد اقتصاد نیوز
• ويديو/ حمله به تاسيسات اتمي ايران هديه به بشريت است! صد آنلاین
• جنگنده بمب افکن هاي سوخو ۳۰ SM پيش از سوخو ۳۵ در ايران مثلث آنلاین
• انتقاد شديد از ماجراي پايتخت شدن مکران ؛ جدي است يا فقط به خاطر يک ذهنيت؟! همشهری آنلاین
• اشراف ايران به باکو، ارمنستان، روسيه و ديگر کشورها تا ارتفاع ۳۰ کيلومتري مشرق نیوز
• ارزيابي عراق از سفر السوداني به ايران/ مهم و سرنوشت ساز بود دنیای اقتصاد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
از حضرت آدم تا خاتم و تا امروز
حضرت آدم صفی الله، نوح نجی الله، ابراهیم خلیل الله، موسی کلیم الله، عیسی روح الله و مریم، "یامَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ" ، محمد حبیب الله صلی الله علیه وآله" ، اسدالله الغالب علی بن ابیطالب ، سیدة النساء فاطمة الزهرا ، حسن المجتبی ، حسین الشهیدبکربلاء ، شهدای کربلا ، سیّدالساجدین زین العابدین علی ، الباقرالعلوم محمد ، جعفرالصادق البار ، موسی الکاظم ، الشمس الشموس سلطان طوس علی الرضا ، التقی الجواد محمد ، علی النقی الهادی ، حسن العسکری ، الحجة بقیة الله المنتظر صاحب العصر والزمان مهدی "م ح م د" عجل الله تعالی فرجه الشریف .
درزمان غیبت صغرای حضرت ولی عصر (عجّل الله فرجه الشریف) که امام از نظرها غایب بوده است عثمان بن سعید عمرى، محمد بن عثمان بن سعید عمرى، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى و على بن محمد سمرى . نواب اربعه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه بوده اند: ابو عمرو عثمان بن سعید عَمری، ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی، ابوالحسن علی بن محمد سمری
و بعد از نائب چهارم و پایان غیبت صغری فقهای هر عصری بعنوان نائب امام عصر عجل الله تعالی فرجه انجام وظیفه میکرده اند :
با رحلت نائب چهارم غیبت کبری امام زمان علیه السلام آغاز شد. حضرت مهدی علیه السلام در توقیعی که به وی نوشت، زمان درگذشت وی رااعلام کردو به او دستور فرمود نائبی برای خود مشخص نکند. در بخشی ازاین توقیع آمده است: «ای علی بن محمد خداوند پاداش برادران دینی تو را در مصیبت تو بزرگ دارد. تا شش روز دیگر خواهی مرد. پس امر حساب و کتاب خود را مرتب کن و درباره جانشینی این مقام نیابت به کسی وصیت مکن. زیرا غیبت دومی فرا رسیده است...» در توصیه به ایشان آمده است : أمّا الحوادث الواقعة فارجعوا إلى رواة أحادیثنا فإنّهم حجتی علیکم و أنا حجةالله علیهم؛ از این پس در حوادث رخداده به راویان احادیث ما رجوع کنید، چرا که آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشانم .
بعضی از راویان وناقلان و گردآورندگان احادیث و علماء و فقهایی که از غیبت کبرای حضرت تا به امروز زعامت شیعیان را بر عهده داشته اند
شیخ طوسی در عصر غیبت با نوشتن کتاب مبسوط، ونوشتن کتاب خلاف و تالیف تهذیب و استبصار ازکتب اربعه و کتاب تبیان خدمت بزرگی به اسلام و شیعه کرد . و کلینی و صدوق نیز با نوشتن دوکتاب کافی و من لا یحضره الفقیه خدمت بزرگی به اسلام و شیعه کردند و کتب اربعه شیعه را در زمینه مسائل فقهی ، اخلاقی ، اجتماعی ، اقتصادی و... تکمیل کرده اند ،ابن ابی عقیل عمانی، حسن بن علی (متوفی ۳۴۰ قمری)؛ ابن قولویه، جعفر بن محمد (متوفی ۳۶۹ ق)؛ شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی (متوفی ۳۸۱ قمری)؛ شیخ مفید، محمد بن محمد نعمان (متوفی ۴۱۳ قمری)؛ سید مرتضى، علی بن حسین (متوفی ۴۳۶ قمری)؛ شیخ طوسى، محمد بن حسن (متوفی ۴۶۰ ق)؛ سلار بن عبدالعزیز، حمزه بن عبدالعزیز (م ۴۶۳ ق)؛ ابن براج، عبدالعزیز بن تحریر (م ۴۸۱ ق)؛ ابن زهره حلبی، ابوالمکارم حمزه بن علی (م ۵۸۵ ق)؛ ابن ادریس الحلی، محمد بن احمد (متوفی ۵۹۸ ق)؛ سید بن طاووس (متوفی ۶۶۴ ق)؛ محقق اول، جعفر بن حسن (محقق حلی) (متوفی ۶۷۶ ق)؛ علاّمه حلّی، حسن بن یوسف (متوفی ۷۲۶ ق)؛ شهید اول، محمد بن مکی (مقتول ۷۸۶ ق)؛ فاضل مقداد بن عبدالله (متوفی ۸۲۶ ق)؛ ابن فهد الحلی، احمد بن محمد (م ۸۴۱ ق)؛ محقق ثانی، علی بن عبدالعالی (متوفی ۹۴۰ ق)؛ شهید ثانی، زین الدین (مقتول ۹۶۶ ق)؛ مقدس اردبیلی، احمد بن محمد (متوفی ۹۹۳ ق)؛ صاحب معالم، حسن بن زین الدین (متوفی ۱۰۱۵ ق)؛ شیخ بهایى، بهاءالدین محمد عاملی (متوفی ۱۰۳۱ ق)؛ محمد امین استرآبادی (مؤسس اخباریون) (متوفی ۱۰۳۶ ق)؛ مجلسی اول، محمدتقی بن مقصود (متوفی ۱۰۷۰ ق)؛ محقق سبزواری، ملا محمدباقر (متوفی ۱۰۹۰ ق)؛ فیض کاشانى، ملا محسن (متوفی ۱۰۹۱ ق)؛ محقق خوانساری، حسین بن جمال الدین (متوفی ۱۰۹۸ ق)؛ علامه مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی (متوفی ۱۱۱۱ ق)؛ فاضل هندی، بهاءالدین اصفهانی (متوفی ۱۱۳۷ ق)؛ وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمد اکمل (متوفی ۱۲۰۵ ق)؛ ملا مهدی نراقی، مهدی بن ابیذر (متوفی ۱۲۰۹ ق)؛ سید محمد مهدی بحرالعلوم (متوفی ۱۲۱۲ ق)؛ شیخ جعفر کاشف الغطاء (متوفی ۱۲۲۸ ق)؛ میرزای قمی، ابوالقاسم بن حسن (صاحب قوانین) (متوفی ۱۲۳۱ ق)؛ سید محمد مجاهد، محمد بن علی (متوفی ۱۲۴۲ ق)؛ ملا مهدی نراقی، (متوفی ۱۲۴۴ ق)؛ صاحب جواهر، محمدحسن (متوفی ۱۲۶۶ ق)؛ شیخ مرتضی انصاری (متوفی ۱۲۸۱ ق)؛ میرزا محمدحسن شیرازی (صاحب فتوای تنباکو)، (متوفی ۱۳۱۲ ق)؛ محمدکاظم آخوند خراسانی (متوفی ۱۳۲۹ ق)؛ سید محمدکاظم طباطبائی یزدی (متوفی ۱۳۳۷ ق)؛ میرزا محمدتقی شیرازی؛ میرزای دوم (متوفی ۱۳۳۸ ق)؛ میرزا محمدحسین نائینی (متوفی ۱۳۵۵ ق)؛ شیخ عبدالکریم حائری یزدی (متوفی ۱۳۵۵ ق)؛ محمدحسین غروی اصفهانی کمپانی (متوفی ۱۳۶۱ ق)؛ سید ابوالحسن اصفهانی (متوفی ۱۳۶۵ ق)؛ محمدحسین کاشف الغطاء (متوفی ۱۳۷۳ ق) ؛ سید حسین بروجردی (متوفی ۱۳۸۱ ق-۱۳۴۰ ش)؛ سید محسن حکیم (متوفی ۱۳۹۰ ق-۱۳۴۹ ش)؛ سید ابوالقاسم خویی (متوفی ۱۴۱۳ ق-۱۳۷۱ ش)؛ سید محمدحسین فضلالله (تولد ۱۹۳۵ م-متوفی ۲۰۱۰ م)؛ علی صافی گلپایگانی (تولد ۱۹۱۲ م-متوفی ۲۰۱۰ م)؛ سید حسین طباطبایی قمی (تولد ۱۹۱۱ م-متوفی ۲۰۰۷ م)؛ میرزا جواد تبریزی (تولد ۱۹۲۶ م-متوفی ۲۰۰۶ م)؛ سید شهاب الدین مرعشی نجفی (تولد ۱۹۰۲ م-متوفی ۱۹۹۰ م)؛ علامه سید محمدحسین طباطبائی (تولد ۱۸۹۲ م-متوفی ۱۹۸۱ م)؛ امام موسی صدر (تولد ۱۹۲۸ م)؛ سید محمد رضا گلپایگانی (متوفی ۱۴۱۴ ق-۱۳۷۲ ش)؛ محمد علی اراکی (متوفی ۱۴۱۵ ق-۱۳۷۳ ش)؛ محمدفاضل لنکرانی (متوفی ۱۴۲۸ ق-۱۳۸۶ ش)؛ محمد تقی بهجت (متوفی ۱۴۳۰ ق-۱۳۸۸ ش)؛ لطفالله صافی گلپایگانی (سال تولد ۱۹۲۰)؛ عزالدین حسینی زنجانی (سال تولد ۱۹۲۱)؛ میرزا محسن کو چه با غی تبر یز ی (سال تولد ۱۹۲۴)؛ حسین وحید خر ا سانی (سال تولد۱۹۲۴)؛ محمد حسینی شا هر و د ی (سال تولد ۱۹۲۵)؛ محمد صادق ر و حا نی (سال تولد۱۹۲۶)؛ عبد الکریم موسوی ارد بیلی (سال تولد ۱۹۲۶)؛ حسین نوری همدانی (سال تولد۱۹۲۶)؛ محمد علی علوی گرگانی (سال تولد ۱۹۲۶)؛ ناصر مکارم شیرازی (سال تولد۱۹۲۷)؛ سید موسی شبیری زنجانی (سال تولد ۱۹۲۸)؛ جعفر سبحانی (سال تولد۱۹۲۸)؛ سید علی حسینی سیستانی (سال تولد ۱۹۳۰)؛ عبدالله جوادی آملی (سال تولد ۱۹۳۳)؛ حسین مظاهری اصفهانی (سال تولد ۱۹۳۴)؛ جواد غروی علیاری (سال تولد ۱۹۳۵)؛ آصف محسنی (سال تولد ۱۹۳۶)؛ حضرت امام خمینی (متوفی ۱۴۰۹ ق-۱۳۶۸ ش)؛ سید علی حسینی خامنهای (سال تولد ۱۹۳۹)؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: از حضرت آدم تا خاتم و تا امروز
ادامه مطلب را ببينيد
از حضرت آدم تا خاتم و تا امروز
ر زمان غیبت امام عصر (عجّلاللهفرجه الشریف) حاکمیت با فقیه جامع الشرایط به نیابت از معصوم (علیهالسّلام) است .
استدلال به آیه اولو الامر با اندک دقت در آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. (نحل/سوره۱۶، آیه۴۴) ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا و پیامبر خدا و اولی الامرتان پیروی کنید، پس، اگر در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بازگردانید اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، این، برای شما بهتر و پایانش نیکوتر است.
امام خمینی با استناد به آیه یا اَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اَطِیعُوا اللهَ وَاَطِیعُوا الرَّسُولَ وَاُولِی الاَمْرِ مِنْکمْ بر این اعتقاد است که امر در این آیه به اطاعت از اولوالامر، شناخت آن را بر ما واجب میکند و انسان به حکم عقل نمیتواند بهمجرد ادعای اولو الامر بودن، این ادعا را بپذیرد. بنابراین شناخت اولوالامر و امام واجب است، حتی اگر کسی این دو عنوان را جزء دین نداند، البته به نص قرآن این امور جزء دین هستند. (خمینی، روحالله، کشف الاسرار، ص۱۷۵-۱۷۶) به اعتقاد ایشان اولوالامر به جهت اینکه جانشین نبی است، باید حاکم عادل باشد و از همین رو در برخی روایات از نشانه شناخت اولو الامر عدل و احسان، معرفی شده است. (خمینی، روحالله، مصباح الهدایه، ص۴۱)
ولایت فقیه عادل اثبات میشود. توقیع امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف)، شیخ حر عاملی محدث شیعی این حدیث شریف را از کمال الدین شیخ صدوق، الاحتجاج طبرسی و کتاب «الغیبه» شیخ طوسی نقل کرده و سپس نوشته است: در سفه این حدیث از نظر جمیع علمای شیعی هیچگونه خدشه و اشکالی در کار نیست. خلاصه حدیث چنین است: محمد بن یعقوب از اسحاق بن یعقوب نقل میکند که از محمد بن عثمان عمری (نایب دوم امام زمان خواستم تا نوشتهای از امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) در باب چند مسئله از جمله در باب اوضاع زمان غیبت برایمان دریافت نماید. وی نوشتهای به خط مبارک امام (عجّلاللهفرجهالشریف) برایمان آورد که آن حضرت نوشته بودند: « و اما الحوادث الواقعة، فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله. (حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۰۱) در باب جمیع شئون زندگی در زمان غیبت به راویان حدیث ما رجوع کنید همانا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم.» امام (علیهالسّلام) در آخر حدیث نوشته بود: محمد بن عثمان عمری که خدا از او خشنود باد مورد وثوق من است و نوشته وی، نوشته من است. (حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۰۱)
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِي قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ خُلَفَاؤُكَ قَالَ الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِي يَرْوُونَ حَدِيثِي وَ سُنَّتِي (رواه في الأمالي و العيون بطرق عديدة( در این حدیث، فقها خلیفه رسول خوانده شدهاند.
قال رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): العلماء ورثه الانبیاء.)کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۲( رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: علماء وارثان انبیاء هستند. و مفاد آن انتقال ولایت از انبیاء به علما و فقها است.
قال علی (علیهالسلام): العلماء حکام علی النّاس (محدث نوری، مستدرک الوسایل، ج۱۷، ص۳۲۱) علی (علیهالسلام) فرمود: علما حاکمان بر مردماند. مفهوم حاکم کاملاً روشن است و دلالت آن بر ولایت فقیه، امری غیرقابل تردید است.
«قال الحسین (علیهالسلام) مجاری الامور بید العلماء باللاه الامناء علی حلاله و حرامه. (محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۷، ص۳۱۵.) (امام حسین (علیهالسلام) فرمود: زمام امور مردم به دست عالمانی است که علمشان از سرچشمه وحی گرفته شده باشد و امین بر حلال و حرام خدا باشند.
قال الصادق (علیهالسلام) ینظر انّ من کان منکم ممّن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکماً فانّی قد جعلته علیکم حاکماً. (کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۶۷) ) امام صادق (علیهالسلام) فرمود: مردم باید دقت کنند و از میان فقهایی که راوی حدیث ما هستند و در احکام حلال و حرام ما صاحب نظرند و به احکام اهل بیت (علیهمالسلام) آشنایی دارند، فقیهی را انتخاب کنند و او را در میان خود حاکم قرا دهند؛ چراکه من او را بر شما حاکم قرار دادم. بدین ترتیب فقها از جانب ائمه معصومین (علیهالسلام) به عنوان حکام تعیین شدهاند و مردم هر کسی را که از میان فقها انتخاب نمایند، هم او منتخب و نایب امام نیز هست.
قال الامام موسی بن جعفر (علیهماالسلام) لاّن المؤمنین الفقهاء حصون الاسلام کحصن سور المدینة لها. (کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۸) ( امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) فرمود: مؤمنان فقیه برای اسلام چون دژ و دیوار محافظ شهرند که اسلام را در برابر دشمنان نگهباناند.
امام حسن عسکری از امام جعفر صادق (علیهماالسلام) نقل میکند: من کان من الفقهاء صائناً لنفسه و حافظاً لدینه و مخالفاً علی هواه و مطیعاً لامر مولاه فللعوامّ ان یقلّدوه و ذلک لا یکون الاّ بعض فقهاء الشیعة. (شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۳۱) از فقها آن کس که پرهیزکار و حافظ دین و مخالف هوای نفس و مطیع اوامر و احکام خدا باشد، عامه مردم باید از او تقلید نمایند. تقلید کامل در تمامی افعال به معنی آن است که در همه ی امور، مرجع و مقلد مسلمین فقیه است، و اداره امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و مدیریت جامعه اسلامی باید به دست فقیه انجام گیرد.
و امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا (احادیثنا) فانّهم حجتی علیکم و انا حجّة الله. (شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۴۰) در حوادث و پیشآمدها به راویان حدیث ما رجوع کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم. منظور از حوادث واقعه، تنها مسائل و احکام شرعیه نیست؛ زیرا از واضحات است که در این مورد باید به فقیه مراجعه نمود، بلکه مقصود از آن، پیشامدهای اجتماعی و گرفتاریهایی است که برای مردم و مسلمین روی میدهد. در چنین مواردی وظیفه آن است که مردم به فقها مراجعه کنند. همان طوری که امام (علیهالسلام( حجت خداست و معنی آن تنها بیان احکام کلی اسلام نیست؛ بلکه شامل ولایت امر به مفهوم زمامداری امور مسلمین نیز هست، فقها نیز چنین حجتهایی هستند که مردم در تمام امور خود باید به آنها مراجعه کنند. مفهوم این کلام، آن است که فقها از طرف امام (علیهالسلام) حجت بر مردم هستند و همه امور مسلمین و تمام کارها و شئون اجتماعی به آنان واگذار شده است.
حدیث منزلت فقیه در خبر مرسله ای که در فقه رضوی ذکر شده نیز اینطور آمده که: منزلة الفقیه فی هذا الوقت کمنزلة الانبیاء فی بنیاسرائیل. (مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۸، ص۳۴۶) جایگاه فقیه در این وقت مانند منزلت انبیاء در میان بنیاسرائیل است. بیشک جایگاه انبیای بنیاسرائیل، مقام ولایت و زمامداری امور بنیاسرائیل بوده است.
امام خمینی در باب ماهیت ولایت فقیه نوشته است: خلافت و ولایت را دو معنی در کار است: یکی ولایت الهی تکوینی که این نوع ولایت مختص پیامبر اکرم و سایر معصومان (علیهمالسّلام) است؛ دو دیگر ولایت اعتباری جعلی بسان جعل پیامبر که حضرت امیر را به خلافت جعل فرمودند؛ بنابراین، ریاست ظاهری جمیع امامان (علیهالسّلام) جز اجرای احکام حق تعالی چیز دیگری نبود. (امام خمینی، ۱۳۶۳: ۴۶۶/ ۲)
سیدمرتضی ، شیخ طوسی ، خواجه نصیرالدین طوسی ، شیخ حسن زینالدین، ابن ادریس ، امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی ، ابن حمزه عماد طوسی ، سلاردیلمی ، ابوصلاح حلبی، ابوالفتوح رازی ، قطبالدین راوندی ، ابن شهر آشوب ، ابن زهره ، قاضی ابن برّاج ، محقق حلّی ، علامه حلّی ، شیخ مفید ، شیخ صدوق ، علی بن بابویه قمی ، شیخ کلینی ، شیخ طوسی ، محمدباقر مجلسی ، آقابزرگ طهرانی ، میرزا محمدتقی شیرازی ، صاحب جواهر محمدحسن نجفی ، آخوند ملامحمدکاظم خراسانی ، سید محمدکاظم طباطبائی یزدی ، حاج آقا رضا همدانی ، حاج میرزا حسین سبزواری ، سید محمد فشارکی رضوی ، حاج میرزا حسین نوری ، شیخ حسن کاشف الغطاء ، سیدعبدالله شُبَّر ، شیخ مرتضی انصاری ، میرزا حبیبالله رشتی ، حاج شیخ فضلالله نوری ، سید اسماعیل صدر ، ملافتحعلی سلطانآبادی ، میرزا محمدحسن آشتیانی ، خواجه نصیرالدین طوسی ، علی بن طاووس ، احمد بن طاووس ، فخرالمحققین محمدبن حسن حلی ، شهید اوّل محمدبن جمال مکی عاملی ، فاضل مقداد ، ابن فهد حلّی ، قاضی نورالله شوشتری ، شیخ یوسف بحرانی ، شیخ بهایی ، ابن طاووس ، علامه بحر العلوم ، آخوند کاشی ، شیخ عباس قمی ، میرزا ابوالمعالی کلباسی ، سید محمدتقی مدرس ، سید محمدباقر درچه ای ، جهانگیرخان قشقایی ، آخوند کاشی ملا محمد ، آخوند خراسانی ، آیتالله شیخ الشریعه اصفهانی ، آیتالله آقا ضیاءالدین عراقی ، آیتالله سید اسماعیل صدر ، سید کاظم یزدی ، حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی ، سید ابوالحسن اصفهانی ، سیّد صدرالدین صدر ، سیّد محمدحجت کوه کمری ، سید محمدتقی خوانساری ، آیت الله سیدابوالقاسم کاشانی ، آیتالله حاج سید مصطفی کاشانی ، شیخ علیاکبر نهاوندی ، سیّد محمد طباطبائی ، حاج آقا حسین قمی ، آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی ، امام روح الله موسوی خمینی، و در حال حاضر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی حسینی خامنه ای ادام الله طول بقائه الشریف ادامه دهنده راه فقها و علمای چهارده قرن گذشته .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: از حضرت آدم تا خاتم و تا امروز
ادامه مطلب را ببينيد
شهدایی که در راه اسلام و آزادی در طول این چهارده قرن جانشان را فدا کردند تا اسلام و قرآن و راه محمد صلی الله علیه وآله و علی و زهرا علیهما السلام زنده بماند
در غزوه بدر عده ای از رزمندگان مسلمان به شهادت رسیدند. شهادت ۱۴ تن از مسلمانان (۶ تن از مهاجران و ۸ تن از انصار) در غزوه بدر . شهدای بدر از مهاجران: عبیده بن حارث، عُمَیر بن ابی وقاص، عُمَیر بن عبد عمرو بن نضله خزاعی، عاقل بن بُکیر، مِهجَع غلام عمر بن خطاب، صفوان بن بیضا. شهدای بدر از انصار: سعد بن خُثیمه، مُبشر بن عبدالمنِذر بن زُنبُر، یزید بن حارث بن فُسحُم، عُمیر بن حُمام، رافع بن مُعلی، حارثه بن سُراقه بن حارث، عوف بن حارث بن رُفاعه، معوَّذ بن حارث بن رفاعه.
در جنگ احد تعدادی از مهاجر و انصار، همچنین حمزه عموی پیامبر به شهادت رسیدند. سید الشهدای میدان احد، حمزه، فرزند عبدالمطلب، عموی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بود. به جز حمزه، نزدیک به هفتاد نفر از مهاجر و انصار و بیشتر آنان از انصار، در اُحد به شهادت رسیدند. عبدالله بن عمرو بن حِزام نخستین شهید احد . مُصْعَب بن عمیر وی از اشرافزادههای مکه بود . حنظله غسیل الملائکه رادمردی که شب نبرد به کابین ازدواج گام نهاد، شب را کنار همسرش ماند و فردای آن روز، با دلی لبریز از عشق به اسلام به آوردگاه نبرد رفت و شَهْدِ شهادت نوشید. عبدالله بن جَحْش بن رباب اَسَدی از دیگر شهدای مهاجر است که در کنار حمزه مدفون شد . شمّاس بن عثمان قرشی او مجروح به مدینه آمد و یک شبانه روز بعد درگذشت و حضرت او را برای دفن به احد بازگرداند. انس بن نضر انس بن نضر که هشتاد و چند جای ضربه و زخم بر بدنش بود. سعد بن ربیع ،سعد بن ربیع از نقبای مردم مدینه بود. خارجة بن زید که او را همراه سعد بن ربیع در یک قبر نهادند. عمرو بن جمُوح او فردی لنگ بود و چهار فرزندش مانع از رفتن او به جبهه جنگ بودند. پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: شما او را منع نکنید، چه بسا خداوند شهادت را نصیب او کند. مالک بن سنان مالک پدر ابوسعید خُدْری بود. در این جنگ حدود هفتاد تن از مهاجر و انصار به شهادت رسیدند؛
درغزوه احزاب یا غزوه خندق : شش تن از مسلمانان به شهادت رسیدند. ۱-سعد بن معاذ ۲-أَنَسُ بْنُ أَوْسِ، ۳-عَبْدُ اللهِ بْنُ سَهْلٍ الْأَشْهَلِيّ، ۴-طفَيْلُ بْنُ النّعْمَانِ، ۵-ثَعْلَبَةُ بْنُ غَنَمَةَ، ۶-كَعْبُ بْنُ زَيْدٍ .
در غزوه خیبر پانزده یا هجده تن از مسلمانان به شهادت رسیدند.
در جنگ جمل ، تعداد کشتگان از سپاه امام علی (علیهالسّلام) در جنگ جمل از سپاه علی (ع) تعدادی کمتر از ده نفر کشته داشت ، در جنگ جمل، پنج هزار نفر کشته شدند با آغاز جنگ، به سرعت تمامی خوارج کشته و یا زخمی شدند، زخمیها به تعداد چهارصد نفر، به خانوادههایشان تحویل داده شدند .
درجنگ صفین از طرفین هفتاد هزار نفر کشته شدند ، که از این تعداد بیست و پنج هزار نفر از لشکر امام علی(ع) چهل و پنج هزار نفر از لشکر معاویه بودند . از جمله شهدای سپاه امام علی (ع)، بیست و پنج نفر از بدریون (کسانی که در جنگ بدر در رکاب پیامبر اکرم(ص) جنگیدند) بودند که در جنگ صفین به دست شامیان کشته شدند. از جمله: عمار یاسر ، خزیمه ذوالشهادتین ، هاشم بن عتبه ، سهیل بن عمرو انصاری ، عبدالله بن کعب مرادی ، ابوحازم بجلی ، یعلی بن امیه .
در جنگ نهروان از خوارج نهروان کمتر از ۱۰ نفر فرار کردند که یکی از آنان عبدالرحمن بن ملجم مرادی قاتل امام علی(ع) بود ، در مدّت کوتاهى تمام چهار هزار نفرخوارج ـ جز نه نفر که فرار نمودند ـ کشته شدند .
در واقعه کربلا تعداد شهدای کربلا بنا بر مشهور ۷۲ تن، و با شمارش دقیق بیش از ۱۵۰ نفر است. که افراد شاخص پنج کودک به نام های علی اصغر علیه السلام (عبدالله) فرزند شیرخوار امام حسین علیه السلام، عبدالله بن حسن، محمدبن ابی سعیدبن عقیل، قاسم بن حسن و عمرو بن جناده انصاری در کربلا شهید شدند.
شهدای بنی هاشم در کربلا ۱۰ نفر از فرزندان امیرالمومنین علیه السلام، چهار نفر از فرزندان امام حسن علیه السلام، سه نفر از فرزندان سیدالشهدا علیه السلام، ۱۲ نفر از فرزندان عقیل و چهار نفر نیز از فرزندان جعفر طیار بودند ، علی بن الحسین علی اکبر ، علی بن الحسین علی اصغر ، ابراهیم بن الحسین ، قاسم بن حسن ، عبدالله بن حسن ، عون بن عبدالله بن جعفر ، محمد بن عبدالله بن جعفر ، مسلم فرزند عقیل ،عبدالرحمن بن عقیل ، جعفر بن عقیل ، محمد بن ابی سعید بن عقیل ، عبدالله بن مسلم بن عقیل ، محمد بن مسلم بن عقیل .
و خود امام ابوعبدالله حسین بن علی علیه السلام که »ملقب به «سید الشهداء شد .
امام حسن مجتبی(ع) ، امام زین العابدین(ع) ، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) همه به زهر شهید شدند ، و پس از شهادت در قبرستان بقیع دفن گردیده اند .
امام کاظم علیه السلام، وامام جواد علیه السلام به زهر شهید و پس از شهادت در مقابر قریش (کاظمین) دفن شدند .
امام رضا علیه السلام در طوس مسموم و شهید و در باغ حمیدبن قحطبه از باغات سناباد مدفون گردید .
امام علی النقی الهادی و امام حسن عسکری در سامرا مسموم و در منزل خود دفن شدند .
امام مهدی عجل الله فرجه الشریف پس از شهادت پدر در سرداب خانه پدر غائب شد و دوغیبت داشت ، غیبت صغری و غیبت کبری و شیعیان همچنان در انتظار ظهورش بسر میبرند .
شهدای عالمان شیعه از قرن ۴ق. به بعد
شهدای پانزده خرداد 1342، دربارهٔ تعداد شهدای این قیام آمار متفاوتی ذکر شدهاست. به گزارش برخی از تاریخنگاران و شاهدان عینی در این حادثه هزاران نفر کشته و زخمی شدند.[۸۲] روزنامه الاهرام مصر تعداد شهدا را صدها تن میداند[۸۳] و برخی بین چهار تا پانزده هزار نفر ذکر میکنند.[۸۴] امامخمینی در موارد گوناگون به مناسبت پانزده خرداد، شهدای این قیام را با تعبیر «بنا به نقل» یا «آنچه مشهور است»، پانزده هزار تن ذکر کردهاست.[۸۵] که نشاندهنده عدم اعتماد به این رقم است. خبرگزاری فرانسه بدون در نظرگرفتن اجسادی که پنهانی دفن شدهاند، تعداد شهدای سراسر کشور را ۱۵۰ نفر و شهدای قم و تهران را ۸۶ نفر اعلام کرد. در اسناد ساواک تعداد کشتگان صدها تن ذکر شدهاست.[۸۶] پیکرهای شهدای تهران را پس از جمعآوری به شکل دستهجمعی در گورستان مسگرآباد تهران در منطقه مشیریه دفن کردند.[۸۷]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: از حضرت آدم تا خاتم و تا امروز
ادامه مطلب را ببينيد
شهدای زندانهای ساواک محمدرضا شاه پهلوی
۶۰،۰۰۰ شهید؛ بهایی که ملت برای انقلاب پرداخت! /(بررسی آمار واقعی شهدای انقلاب ۵۷)
نهال انقلاب پس از «یک سال و اندی» مبارزه مستمر و پیگیر با باروری از خون بیش از ۶۰ هزار شهید و ۱۰۰ هزار زخمی و معلول و با بر جای نهادن میلیاردها تومان خسارت مالی در میان فریادهای «استقلال، آزاد-ی، حکومت اسلامی» به ثمر نشست و ...»
آنچه خواندید بخشی از مقدمه قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ (و بازنگری ۱۳۶۸) بود که به صراحت «تعداد شهیدان و زخمیها و مجروحان» درگیریهای یکسال و اندی (۱۳ ماه) منتهی به پیروزی انقلاب ذکر شده است.
از جمله موضوعات مهم و مورد مناقشه تاریخ انقلاب، آمار دقیق تعداد شهیدان انقلاب در حوادث خونین ۱۳ ماه منتهی به پیروزی انقلاب، از ۱۹ دی ۱۳۵۶ در قم تا ۲۲ بهمن ۵۷ میباشد.
صرفنظر از تعداد مجروحان (۱۰۰ هزارنفر)، اگر رقم ۶۰ هزار شهید را در مدت ۱۳ ماه درست بدانیم، بدان معناست که هر ماه در کل کشور به طور میانگین ۴۶۱۵ شهید دادهایم، یعنی روزانه ۱۵۰ نفر!
اگر چنین عددی صحیح باشد، نام این شهدا و مزار آنها کجاست؟
آمار ۶۰ هزارنفر شهید در مدت ۱۳ ماه براساس کدام مستندات بوده و کجا نگهداری میشوند؟
بررسی اسناد تاریخی، مشاهدات میدانی مردمی در دوران انقلاب و نیز آمار و اطلاعات بنیاد شهید، گویای اختلاف فاحش ارقام و اعداد است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میگردد:
عمادالدین باقی، روزنامهنگار و تاریخپژوه، در کتاب خود با عنوان «بررسی انقلاب ایران» با استناد به آمار بنیاد شهید، سازمان بهشت زهرا، پزشکی قانونی و سایر منابع، آماری از شهدای مبارز قبل از انقلاب ارائه داده است.
طبق تحقیقات باقی، آمار شهدای انقلاب اسلامی به این شرح است:
تعدادکل قربانیان انقلاب از سال ۴۲ تا ۵۷ بالغ بر ۳۱۶۴ نفر میگردد.
از این تعداد، «۲۷۸۱ نفر» مربوط به انقلاب در دو سال ۵۶ و ۵۷ در تمام کشور است. (دقت کنید ۲۷۸۱ نفر نه ۶۰،۰۰۰ نفر)
۳۲ نفر دیگر نیز، متعلق به روز ۱۵ خرداد ۴۲ در ۱۹ نقطه مختلف تهران است که همگی مذکر بودند و عمده آنها در جنوب شهر واقع میشد. گرچه شایعات و روایات برخی کتب تا ۱۵ هزار شهید را در این روز مطرح کردهاند. کتاب «نهضت خمینی» درباره ۱۵ خرداد تهران مینویسد: «رگبار گلوله تانکها و توپها از کشتهها پشته ساخته و در خیابانها و کوچههای تهران جوی خون جاری شد.»
حتی در گزارش برخی فرستادگان نهادهای بینالمللی حقوق بشر مانند خانم لافو ورون، تعداد ۱۵،۰۰۰ نفر کشته در تظاهرات سرکوب شده سال ۴۲ مطرح گردیده است.
از تعداد کل ۲۷۸۱ جانباخته، در کتاب درسی تاریخ معاصر پایه یازدهم، وزارت آموزش و پرورش، چاپ ۱۳۹۹، نیز به تعداد ۱۴ نفر شهید حادثه قم در روز ۱۹ دی ۵۶ اشاره شده است.
۶۴ نفر دیگر نیز متعلق به حادثه میدان ژاله تهران (میدان شهدا) در روز ۱۷ شهریور ۵۷ معروف به «جمعه سیاه» میباشند که از این تعداد ۲ نفر مونث (یک زن و یک دختربچه) هستند.
البته در همان روز ۱۷ شهریور در ۱۵ نقطه دیگر تهران نیز مجموعاً ۲۴ نفر در درگیریها کشته شدند که یک نفر آنها زن بود.
گرچه این آمار بنیاد شهید با آمار اعلام شده فرمانداری نظامی دولت وقت (شریف امامی) تا حدودی مطابقت دارد و همدیگر را تایید میکنند و از دقت آمار بنیاد شهید حکایت دارند ولی هیچکس در آن ایام، آمار کشتهشدگان را از زبان مسئولان رژیم شاه باور نکرد. حیرتانگیز این است که آمار رسمی و آنچه در اطلاعیۀ فرمانداری نظامی تهران دربارۀ تعداد کشتهها ذکر شد، «درست» بود و تعداد شهدا با احتساب مجروحانی که بعداً به شهادت رسیدند نزدیک به ۱۰۰ نفر است نه چند هزار نفر که مردم میگفتند. منتها چون ۱۰۰ کشته در تظاهرات شهری عدد بالایی است، تا چند هزار نفر در نظر آمد. مهمتر این که مردم در طول سالها به رسانههای حکومتی بیاعتماد شده و مجموع آمار ۱۰۰ نفر را باور نکردند. (با احتساب درگیریهای پراکنده در آن روز تا ۱۲۰ نفر هم ذکر شده)
این که پایان روز ۱۷ شهریور، حکومت نظامی آمار کشتهها را با دقت و منطبق با گزارش پزشکی قانونی اعلام کند ولی مردم نپذیرفتند ثمرۀ سالها استفاده تبلیغاتی از رسانهها و بیاعتمادی مردم به آنها بود. مطابق آمار بنیاد شهید تعدادکل شهدای یکسال (۱۳۵۷)، چهار هزار نفر هم نیست چه رسد به یک روز (۱۷ شهریور). ضمن این که قریب به اتفاق آنان، ساکن تهران بودند و در بهشت زهرا به خاک سپرده شدهاند و تعداد کاملا مشخص است. اگر مردم به رسانههای رسمی اعتماد داشتند آماری را که همان شب اعلام شد باور میکردند.
«شایعات» وسیع در همان روزها حاکی از رقم بیش از ۳ هزار شهید بود و حتی برخی رقم بیش از ۴ هزار و یا ۱۰ هزار شهید را هم ذکر کرده و گفتهاند فقط ۱۰۰ کودک کمتر از ۲ سال کشته شده است.
میشل فوکو، فیلسوف و تاریخدان برجسته فرانسوی که از چهرههای مطرح جهانی بود نیز که یک هفته پس از واقعه ۱۷ شهریور به منظور تهیه گزارشی برای روزنامه ایتالیایی کوریره دلا سرا درباره اوضاع ایران به این کشور سفر کرده بود، از کشته شدن ۲ تا ۳ هزار نفر سخن گفته است و در نوشته دیگری هم میگوید: «در ۱۷ شهریور ۴ هزار نفر کشته شدند ولی از ترس در مردم خبری نبود».(روزنامه همدلی، ۹۸/۵/۲۲)
مهدی ایزدی معاون تعاون و امور اجتماعی بنیاد شهید نیز تحقیقات باقی را تأیید کرده و آمار شهیدان حوادث دوران انقلاب از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و تا قبل از شروع جنگ تحمیلی ایران و عراق را در مجموع ۶۶۶۳ نفر اعلام کرده است. (ایران آنلاین، ۹۶/۱۱/۲۱)
روایت عبدالله نوری از اعلام تعداد شهدای ۱۷ شهریور و اینکه چرا ارقام واقعی شهدا را مردم و انقلابیون نپذیرفتند، شنیدنی و نکاتی قابل توجه دارد:
او میگوید خاطرم هست، پس از فاجعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، جامعه روحانیت مبارز تهران بیانیهای صادر و در آن بیانیه، تعداد تقریبی شهدای میدان ژاله را نیز اعلام کرد. در دیداری با آیتالله بهشتی با ناراحتی به ایشان گفتم چرا در بیانیه شما، تعداد شهدا کم ذکر شده؟
ایشان از من پرسیدند پس چه عددی باید مینوشتیم؟
من در جواب گفتم باید ده برابر این تعداد مینوشتید.
ایشان در جواب فرمودند: آقای نوری! شهدای میدان ژاله این تعداد هم نبوده است.
عبدالله نوری دلیل این آمارسازی را تخریب بیشتر رژیم شاه، عنوان میکند و میگوید گاه احساس وظیفه میکردیم که یک شهید را ده برابر کنیم یا آنچه بر زبان و قلممان جاری میشود، بگوییم و بنویسیم و احساس میکردیم چون ما روحانی یا انقلابی هستیم یا اهل نماز و روزه و به عبارتی ظاهر الصلاح هستیم، خدا هم با ماست و ما مشمول عفو پروردگار خواهیم شد.
اما سالها بعد که تب و تاب انقلاب فرو نشست، به فکر فرو رفتم که مگر اتهام زدن درباره همه انسانها، غیراخلاقی و حرام نیست؟ مگر اتهام زدن و نسبت ناروا دادن حتی به رژیم پهلوی و اعوان و انصارش مجاز است؟ بر مبنای کدام مستند دینی میتوان نسبت به انسان غیرمؤمن، نسبت خلاف واقع داد؟ (عصر ایران، ۱۱ خرداد ۱۳۹۶)
دکتر یدالله کریمیپور، استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی، سالها پیش در پژوهشی دانشگاهی و آماری، طی مقالهای با عنوان: "تحلیل آماری از شهیدان جنگ"، که در شماره ۵۳۷، ژورنال معتبر علمی-پژوهشی تحقیقات جغرافیایی،۱۳۸۰، منتشر شد، با استناد به آمار دریافت شده از اداره آمار بنیاد شهید، شمار شهیدان پیش از انقلاب اسلامی را ۲۸۳۸ تن یا تنها ۱/۳ درصد از مجموع شهیدان ایران ذکر کرده است.
او میگوید: پس از مطالعه قانون اساسی، در پی کندوکاو بیشتر پیرامون ارزیابی عدد ۶۰ هزار مندرج در این بالاترین سند ملت ایران برآمدم؛ نخست با دو تن از نمایندگان ادوار مجلس گفتگو کردم. در کمال شگفتی هر دو تن، آوردن اعداد در قانون اساسی را کاملا منکر شده و آن را کسر شأن این قانون دانستند؛ ولی پس از این که متن قانون را نشان دادم، در صدد توجیه برآمدند.
سپس در وهله دوم، با این ذهنیت که بنیاد شهید اشتباه کرده است، با پیگیری فراوان کوشیدم مأخذ خود و مقاله را پس از دو دهه، نوسازی و بهروز کنم. ولی با شگفتی، آماری کمتر از دو دهه پیش دریافت کردم. بر پایه آمار ارائه شده در پاییز ۱۳۹۹، شمار شهیدان پیش از انقلاب اسلامی، یعنی از سال ۱۳۰۰ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شمسی، حدود ۲۵۴۶ تن شمرده شده است. یعنی کمی بیش از ۱٪ از کل شهیدان پیش و پس از انقلاب اسلامی از دیدگاه این بنیاد مسئول.
او در ادامه از مسئولان مؤثر در تصمیمسازی کشور میخواهد که یا آمار شهیدان انقلاب اسلامی ارائه شده توسط بنیاد شهید را اصلاح کرده و آن را به رقم مندرج در قانون اساسی برسانند.(شاید در بنیاد کم شماری شده است) و یا در صورت درستی آمار بنیاد شهید، قانون اساسی را تا جاییکه به این رقم بر میگردد، اصلاح نمایند. چرا که این سند نما و آبروی بیرونی ملت ایران است)(کانال یدالله کریمیپور)
اکنون با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب و با احترام به همه شهیدان میتوان این پرسش را از منظر تاریخی مطرح کرد که آیا شمار شهیدان همان است که در آمارهای رسمی اعلام شده یا ۶۰،۰۰۰ هزار نفری که در افواه پیچید و در مقدمه قانون اساسی نقل شده و اگر این دومی است چرا بنیاد شهید انقلاب اسلامی که به گفته اولین رئیس آن در اسفند ۱۳۵۸ آمار و اسامی همه شهیدان مربوط به انقلاب اسلامی را استخراج و تنظیم کرده بود بر آن صحه نمیگذارد؟
اگر تنها در یک روز ۴ هزار نفر شهید شدند چرا رهبرفقید انقلاب در روایت خود از ماجراهای انقلاب در دهم مهر ۱۳۵۸ و در دیدار با اعضای دولت موقت بر «کم ضایعه» بودن انقلاب تاکید دارند و آیتالله خامنه ای نیز که در آن زمان در جیرفت در تبعید بودند در تحلیلها و سخنرانیهای بعدی عدد مشخصی ذکر نکردهاند؟
گرامیداشت و تاکید بر اهمیت وقایع انقلاب منوط به تاکید بر عدد ۶۰،۰۰۰ هزار شهید یا هزاران نفر نیست و با انتشار اسامی قطعی شهیدان نیز میتوان از این نقطه عطف سخن گفت. ضمن این که در این صورت هویت یکایک شهیدان در جامعه بیشتر شناخته میشود تا هنگامی که از تعبیر هزاران نفر استفاده میکنیم.
به نظر میرسد هدف از اعلام ارقام بسیار بالای کشتهشدگان درگیریهای انقلاب، مشروعیتزدایی از رژیم شاه و سفاک و خونریز نشان دادن او و عمالش بوده که با توجه به باورپذیری اجتماعی در آن زمان، شاهدی بر کاهش شدید مقبولیت و مشروعیت نظام پادشاهی بوده است. لیکن صرفنظر از درستی یا نادرستی اعلام چنین ارقام غیرواقعی در آن دوره پرالتهاب، نسل امروز که فضای انقلاب را درک نکرده و با درایت، عقل و منطقِ بیشتر، تاریخ انقلاب را مورد مطالعه و مداقه قرار میدهد، نسبت به این روایتهای خلاف واقع، همدلی و همراهی نداشته و چه بسا به گسترش بیاعتمادی به دیگر سخنان و روایتهای نسل انقلاب که بسیاری از کارگزاران نظام جمهوری اسلامی بوده و هستند، منجر شود.
آیا پس از گذشت بیش از چهار دهه از وقایع انقلاب، وقت آن نرسیده است که آمار دقیق تعداد شهیدان و حتی فهرست اسامی منتشر شود و در اعلام شمار شهدای آن واقعه نیز دقت لازم به عمل آید؟ زیرا به نظر میرسد از یک سو عدد ۶۰ هزار نفر اغراقآمیز است و از سوی دیگر فهرست کامل اسامی شهیدان را نیز بنیاد شهید در اختیار دارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: از حضرت آدم تا خاتم و تا امروز
ادامه مطلب را ببينيد
تعداد کل شهدای انقلاب از سال 42 تا 57
تعداد کل شهدای انقلاب از سال 42(که 15 خرداد آن مبدا نهضت اسلامی و آغاز کشتار وسیع مردم تلقی می شود) تا سال 57 بالغ بر 3164 تن میگردد.
حدودا 9 سال پیش روزنامه ایران - شاید برای اولین بار- در ویژه نامه هفته دفاع مقدس خود، آمار کل شهدای جنگ ایران و عراق و شمار شهدای انقلاب اسلامی را به نقل از بنیاد شهید انقلاب اسلامی منتشر کرد و مشخص شد در جنگ تحمیلی ۱۷۲۰۵۶ نفردر درگیری با دشمن و ۱۵۹۵۹ نفر در بمباران شهرها به شهادت رسیده اند که در مجموع شهدای گلگون کفن جنگ به ۱۸۸۰۱۵ نفر بالغ می گردد و شمار شهدای انقلاب در سال ۱۳۵۷(سال پیروزی انقلاب اسلامی) ۲۸۳۸ نفر اعلام شد.
با این حساب تعداد کل شهدای انقلاب از سال 42(که 15 خرداد آن مبدا نهضت اسلامی و آغاز کشتار وسیع مردم تلقی می شود) تا سال 57 بالغ بر 3164 تن میگردد.
البته این رقم فقط شامل آنهایی است که در بنیاد شهید پرونده دارند و با توجه به گستره جغرافیایی این بنیاد و نیز گذشت بیش از دو دهه از انقلاب در آن مقطع، ممکن است فقط نام تعداد بسیار کمی از شهدا ضبط نشده باشد.
این در حالی است که برخی آمارهای اغراق آمیز نظیر آمار70 هزار شهید توسط کمیسیون ویژه دوره اول مجلس شورای اسلامی بیان شد که بر اساس شایعات بوده و بیان چنان ارقام غلوآمیزی در بحبوحه انقلابها امری طبیعی و معمول است.
آمار شهدای تهران
از مجموع شهدای انقلاب در دوره پانزده ساله یعنی 3164 تن بیشترین آنها مربوط به تهران بزرگ(شامل شهر ری، تهران و شمیران) برابر با 731 شهید میباشد که حدود 14 درصد کل کشور است. ولی عمده شهدای تهران بزرگ در تهران مرکزی و جنوب شهر که منطقه محروم است بودهاند.
تعداد شهدای 15 خرداد
از این تعداد 32 شهید متعلق به روز 15 خرداد 1342 در 19 نقطه مختلف تهران است که همگی مذکر بودند و عمده آنها در جنوب شهر واقع میشد. گرچه شایعات و روایات برخی کتب تا 15 هزار شهید را در این روز مطرح کردهاند. حمید روحانی در کتاب نهضت امامخمینی مینویسد: «در روز 15 خرداد در قم صدها کشته و زخمی بر جای مانده» و درباره 15 خرداد تهران آورده است: «رگبار گلوله تانکها و توپها از کشتهها پشته ساخته و در خیابانها و کوچههای تهران جوی خون جاری شد» و در مورد صدها تن از دهقانان ورامین که به سوی تهران میآمدند میگوید که این صدها «تن به خاک و خون کشیده شدند» و «قتل عام شدند» نه تنها در کتابها و نشریات داخلی حتی در گزارش برخی فرستادگان نهادهای بینالمللی حقوق بشر مانند خانم. لافو ورون تعداد 15000 کشته در تظاهرات سرکوب شده سال 42 مطرح گردیده است.
آمار شهدای 17 شهریور
64 تن از مجموع شهدا نیز متعلق به حادثه میدان ژاله تهران «میدان شهدا» در روز 17 شهریور 57 معروف به جمعه سیاه میباشند که از این تعداد دو نفر مونث «یک زن و یک دختربچه» هستند. البته در همان روز 17 شهریور در 15 نقطه دیگر تهران نیز مجموعاًً 24 نفر در درگیریها کشته شدند که یک نفر آنها زن بود. بنابراین تعداد کل شهدای 17 شهریور سال 57 در سراسر تهران 88 نفر است که فقط 64 تن متعلق به واقعه میدان ژاله هستند.
جالب اینجاست که این آمار بنیاد شهید با آمار اعلام شده رژیم پهلوی تاحدودی مطابقت دارد و همدیگر را تأیید میکنند. وزیر کشور وقت اعلام کرده است 86 نفر کشته و 205 نفر زخمی شدهاند. اما هیچکس آمار کشتههای 17 شهریور را از زبان حکومت باور نکرد و شایعات وسیع در همان روزها حاکی از رقم بیش از سه هزار شهید بود و حتی برخی رقم بیش از چهارهزار و یا ده هزار شهید را هم ذکر کرده و گفتهاند فقط یکصد کودک کمتر از دوسال کشته شدهاند. میشل فوکو نیز که یک هفته پس از واقعه 17 شهریور به منظور تهیه گزارشی درباره اوضاع ایران به این کشور سفر کرده بود از کشته شدن 2 تا 3 هزار نفر سخن گفته است. و در نوشته دیگری هم میگوید: «در 17 شهریور چهارهزار نفر کشته شدند ولی از ترس در مردم خبری نبود».
شهدای راهپیمایی، شکنجه و عملیات چریکی
در فاصله سالهای میان واقعه سیاهکل «در بهمن 1349» تا مهرماه 1356 که راهپیماییهای خیابانی آغاز شد 341 چریک و اعضای مسلح گروههای سیاسی جان خود را از دست دادند. از این شمار 177 تن در درگیریها کشته شدند. 91 نفربرخی بدون محاکمه و برخی دیگر هم پس از محاکمه پنهانی» در دادگاههای نظامی اعدام شدند. 42 نفر زیر شکنجه جان باختند 15 نفر دستگیر شدند و هرگز دیده نشدند 7 نفر دیگر خودکشی کردند تا به چنگ ماموران امنیتی نیفتند 9 نفر هم هنگام فرار از پای درآمدند. البته رژیم شاه برای جلوگیری از اعتراض جهانی و محکومیت از سوی نهادهای حقوق بشر به اعدام زندانیان سیاسی، اعلام کرد این نه نفر که به گروه بیژن جزنی معروف بودند هنگام فرار روی تپههای اوین تیرباران شدهاند ولی این ادعا دروغ بود.
در بین 341 چریک کشته شده، 172 نفر از فدائیان (50 درصد)، 73 نفر از مجاهدین خلق (21 درصد پیش از تغییر دادن ایدئولوژی) و 38 نفر (11 درصد) از گروههای کوچک مارکسیست، 30 نفر (9 درصد از مجاهدین مارکسیست بعد از تغییر ایدئولوژی) و 28 نفر دیگر (8 درصد) از گروههای کوچک اسلامی بودند. آمار گفته شده را میتوان بسط داد و تکمیل کرد. پیش از واقعه سیاهکل چهارتن به نامهای صادق امانی، رضا صفار هرندی، محمد بخارایی و مرتضی نیکنژاد به جرم ترور حسنعلی منصور، نخستوزیر پس از محاکمه در تاریخ 26 خرداد 1344 اعدام شدند. در 21 فروردین 1344 (10 آوریل 1965) نیز رضا شمسآبادی از افراد گارد سلطنتی که جزو محافظان کاخ مرمر بود شاه را در هنگام پیاده شدن از اتومبیل و ورود به کاخ به مسلسل بست. شاه جان سالم بدربرد ولی شمسآبادی با تیراندازی محافظان شاه کشته شد، اگر رقم این5 نفر را هم به 341 تن بیفزاییم میتوان گفت که از زمان تبعید امام خمینی در آبان 1343 که فعالیتهای چریکی شروع شد تا مهر ماه 1356 که راهپیماییهای عمومی آغاز گردید جمعاًً 346 تن در تمام دوره مبارزات چریکی جنبش مسلحانه اعم از مسلمان و مارکسیست، در جریان مبارزه، اعدام یا در درگیریهای مسلحانه کشته شدند.
با توجه به اینکه در قیام پانزده خرداد سال 42 نیز 32 نفر کشته شدند. روز 16 خرداد 42 یک تن در مقابل پامنار و روز 17 خرداد نیز یک تن در نقطهای نامعلوم و در 11 آبان 42 فردی به نام محمد اسماعیل رضایی در زندان کشته شدند و در همان روز تاج محمدرضا طیب در پادگان حشمتیه تیرباران شد و غلامرضا تختیقهرمان کشتی ایران در 16 فروردین 1346 به قتل رسید.
البته نباید فراموش کرد که کمی و بیشی آمار قربانیان هیچ تغییری در این اصل به وجود نمیآورد که "کشتن یک بیگناه نیز برابر کشتن همه مردم است چنانکه اگر هرکه نفسی را حیات بخشد مانند آن است که همه مردم را حیات بخشیده است"
تعداد شهدای انقلاب در روزهای ۲۱ و ۲۲ بهمن ۵۷
بر اساس آماری که تا ساعت ۱۰/۳۰ به کیهان رسیده، بر اثر حوادث ۴۸ ساعت اخیر تنها در ۳۸ بیمارستان تهران تعداد ۶۵۴ نفر به شهادت رسیده و تعداد ۲۷۰۳ نفر مجروح بستری هستند.
بر اساس گزارشهای رسیده از شهرستانها که در همین شماره چاپ شده است، تا این ساعت (۱۰/۳۰) در شهرستانها ۳۱۰ نفر کشته شدهاند. در تهران و شهرستانها جمعا ۱۴ مأمور ساواک کشته شدهاند و باین ترتیب تا زمان نوشتن این خبر انقلاب مردم در دو روز گذشته ۹۵۰ شهید داشتهاند.
کشته شدگان انقلاب ۱۳۵۷ افرادی هستند که در جریان انقلاب ۱۳۵۷ در ایران یا اتفاقات پس از آن، جان خود را از دست دادهاند.
عمادالدین باقی: از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷، تعداد قربانیان انقلاب ۳۱۶۴ نفر است/ آماری که من دادهام بیان یک واقعیت تاریخی است/ کشتن یک نفر هم به اندازه کشتن یک ملت است/ انقلاب اسلامی تا سال ۵۷ نسبت به انقلابات دیگر جزو انقلابات خشونت بار نبوده است .
آمار شهدای ۱۷ شهریور هیچگاه به صورت دقیق مشخص نشد و آمار مختلفی برای آن ذکر شده است.[۴۴] فرمانداری نظامی تهران معتقد بود ۸۷ کشته و ۲۰۵ مجروح از این تظاهرات به جا ماند؛ اما مخالفان حکومت تعداد کشتهشدگان را بین ۳ تا ۵ هزار نفر اعلام کردند.[۴۵] گفته شده شهدا توسط کامیونهای ارتش به نقاط خازج شهر منتقل و به صورت دستهجمعی دفن شدند.[۴۶] میشل فوکو اندیشمند فرانسوی که بهعنوان خبرنگار یک روزنامه ایتالیایی به محل حوادث رفته بود، مدعی شد که ۴۰۰۰ تن در این روز هدف گلوله قرار گرفتهاند.[۴۷] سفیر انگلیس تعداد شهدا را صدها نفر و سفیر آمریکا بیش از دویست نفر اعلام کردند.[۴۸]
نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران در بخش دیگری از سخنانش گفت: در مجموع در دوران انقلاب ، دفاع مقدس ،حوادث جنبی و فتنه های داخلی 220 هزار شهید تقدیم انقلاب شده است و آمار جانبازان حدود 400 هزار نفر و آزادگان 42 هزار نفر است.
به گزارش خبرگزاری برنا درجنگ تحمیلی هشت ساله تعداد ۱۹۶۸۳۷ تن از هوطنان ما شهید شدند که ۱۰۱۹۶ تن از آنها شهدای حملات هوایی و موشکی به شهرهای ایران بودند. بیشترین تعداد شهدا مربوط به استانهای اصفهان با ۲۱۸۰۷ شهید، تهران ۲۰۳۱۵ شهید و خراسان رضوی با ۱۵۱۳۸ شهید بودند.
آمار شهدای جنگ تحمیلی هشت ساله : مطابق گزیدههای آماری بنیاد شهید در اسفند ۱۳۸۰ بیش از ۲۱۶ هزار نفر به عنوان شهید به ثبت رسیده است. نزدیک به ۸۷% از این شهدا یعنی بیش از ۱۸۸ هزار نفر کسانی بودهاند که در جنگ ایران و عراق به شهادت رسیدهاند. از این تعداد بیش از ۱۷۲ هزار نفر کسانی بودهاند که در درگیری با دشمن به شهادت رسیده بودند (۹۲%) و نزدیک ۱۶ هزار نفر کسانی بودند در بمباران موشکی شهرهای ایران به شهادت رسیده بودند.
آمار واقعی شهدای جنگ؛ ۱۹۰ یا ۲۲۰ هزار نفر؟
شهدای جنگ ۸ ساله ایران و عراق چند سال سن داشتند؟
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: از حضرت آدم تا خاتم و تا امروز
ادامه مطلب را ببينيد
شهدای انقلاب : در خصوص شهدای انقلاب (مبارزه با رژیم طاغوت از سال ۱۳۴۲ تا زمان پیروزی آن در بهمن ۱۳۵۷) پیشتر بنیاد شهید عدد ۲۸۰۰ شهید را اعلام کرده بود که قاعدتاً این آمار تغییر خاصی نمیکند. اما همانطور که اواسط دهه ۹۰ رسماً توسط خود بنیاد شهید اعلام شد، تحقیقات بعدی نشان داده که شهدای انقلاب تا سال ۵۷ بسیار بیشتر از ۲۸۰۰ نفر بود. (رئیس وقت بنیاد شهید در سال ۹۵ اعلام کرد که طبق برخی از آمارها، بیش از ۱۰ هزار ایرانی تا سال ۱۳۵۷ به شهادت رسیدهاند.)
شهدای دفاع مقدس : اما در مورد دفاع مقدس چنانچه در بحث مفقودین دیدیم، آمار شهدای جنگ به مرور زمان تغییرات قابل توجهی پیدا کرد. اگر در سال ۱۳۸۰ اعلام شده بود که آمار شهدای جنگ ۱۸۸ هزار نفر است، اکنون تازهترین آمارها خبر از شهادت ۱۹۶هزارو۸۳۷ نفر از هموطنانمان در دفاع مقدس میدهند. اما همین آمار ۱۹۶ هزار نفری نیز از سوی برخی دیگر از نهادهای فرهنگی مورد تردید قرار میگیرد و برخی از همین نهادها رقم ۲۱۳ هزار شهید دفاع مقدس را درستتر میدانند.
شهدای ترور : در بحث شهدای ترور، قول معروفی در فضای فرهنگی کشور از سالها پیش مشهور بود به این مضمون که ایران در حدود ۱۶ هزار شهید ترور دارد.
بعدها این آمار در جریان اقدامات شرورانه گروهکهایی مثل جندشیطان، پژاک، منافقین، اغتشاشات مقطعی در نواحی مرزی و... افزایش پیدا کرد و به بیش از ۱۷ هزار نفر رسید. (حتی در مقطعی از ۱۸ هزار شهید ترور نیز یاد میشد(
از اواسط دهه ۹۰ با تفکیکهای خوبی که در حوزه شهدا و نحوه شهادتشان شکل گرفت، اکنون همان رقم ۱۷ هزار شهید ترور گویا به صحت نزدیکتر است. اکنون بنیاد هابیلیان که در زمینه شهدای ترور فعالیت میکند، اسامی تمامی ۱۷ هزار شهید ترور کشور را در سایت خود منتشر کرده است که این آمار بهروزرسانی میشود.
شهدای مدافع حرم : در خصوص شهدای مدافع حرم در سال ۱۳۹۵ از سوی رئیس وقت بنیاد شهید مرحوم حجتالاسلام شهیدی اعلام شد که ایران ۲۱۰۰ شهید مدافع حرم دارد. البته خود شهیدی همان زمان اعلام کرد که در شهادت در این جبهه همچنان مفتوح است و این آمار تغییر خواهد کرد. چنانکه بعدها شاهد بودیم پس از سال ۹۵ نیز جبهه دفاع از حرم شهدای دیگری داد.
مصداق بارز این شهدا، سردار حاج قاسم سلیمانی بود که نحوه ترور ناجوانمردانه ایشان توسط امریکاییها، به نوعی در تداوم بحث دفاع از حرم و حریم اسلام و مسلمین صورت گرفت؛ بنابراین میتوانیم آمار شهدای مدافع حرم پس از سال ۱۳۹۵ را حداقل دهها نفر دیگر بیفزایم و آن را بین ۲۱۰۰ نفر تا ۲۵۰۰ نفر تخمین بزنیم. (این آمار دقیق نیست)
همچنین در وقایع دیگری، چون فاجعه منا که بیش از ۴۷۰ نفر از هموطنانمان جان باختند، بنیاد شهید همگی آنها را به عنوان شهید پذیرفت.
آمار کلی : در یک نگاه کلی اگر حد پایین شهدای انقلاب، مدافع حرم، شهدای ترور و... را جمع بزنیم، تقریباً ۲۲۰ هزار نفر ایرانی در عمر ۴۲ ساله نظام اسلامی به شهادت رسیدهاند. اما اگر حداکثر این آمارها را یک جمع و تفریق ساده کنیم، به آمار ۲۳۰ الی ۲۵۰ هزار نفری نیز میرسیم.
به گزارش پایگاه خبری دفتر تبلیغات اسلامی ) تبلیغ نیوز (، در آستانه برگزاری کنگره ۴۰۰۰ شهید روحانی آمار تفصیلی از شهدای روحانی از اوائل نهضت مشروطه تا ایام دفاع مقدس و مدافعان حرم منتشر شد.
جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 45 ساله خود شاهد دلاوری، شهامت و شجاعت ورزی های بسیار زیادی بوده است. افرادی که جان خویش را در کف دست گرفته اند و برای رضای خدا با ارزش ترین دارایی خویش را فدا می کنند. کشور ایران در این مدت 45 ساله حدود 220 تا 250 هزار شهید را برای سربلندی اسلام و دین خدا تقدیم کرده است.
بررسی تازهترین آمارهای شهدای دفاع مقدس خبر از شهادت ۱۹۶هزارو۸۳۷ نفر از هموطنانمان میدهند که این بالاترین آمار تعداد شهدای کشور است.
همچنین در بحث شهدای ترور، قول معروفی در فضای فرهنگی کشور از سالها پیش مشهور بود به این مضمون که ایران در حدود ۱7 هزار شهید ترور دارد.
تعداد شهدا مدافع جان (شهدا مبارزه با مواد مخدر و روانگردان) در تاریخ 45 ساله جمهوری اسلامی ایران 3864 نفر تا پایان سال 1402 بوده است.
در خصوص شهدای مدافع حرم از سوی رئیس وقت بنیاد شهید مرحوم حجتالاسلام شهیدی اعلام شد که ایران حدود ۲5۰۰ شهید مدافع حرم دارد.
شهدا حادثه منا نیز 470 نفر از هموطنان مان بودند.
تعداد شهدای مدافع سلامت به اذعان وزیر بهداشت در مردادماه 1402 که در بنیاد شهید احراز شده اند، حدود ۳۰۰ نفر هستند.
تعداد شهدا مدافع امنیت کشور نیز که در جریان فتنه سال 1401 خون پاک شان برای روشنگری و حمایت از امنیت مردم بر زمین ریخته شد نیز 86 نفر ذکر شده است (اگر شهدا فتنه های سال 1398، 1396، 1388 و ... به آنها اضافه شود ممکن است این تعداد افزایش داشته باشد).
شهدا مدافع جان در نقاط مختلف کشور خون پاک شان بر زمین ریخته و پرچم مبارزه با مواد مخدر که همان حفاظت از روح، روان و جسم فرزندان و جوانان کشور است را بالا نگه دارند. بیشترین تعداد شهدای مدافع جان را در استان هایی تقدیم کرده ایم که بیشترین آسیب مرتبط با اعتیاد و مواد مخدر را دارند و این نشان دهنده عزم و اراده جدی جمهوری اسلامی ایران در راه مبارزه با مواد مخدر و نجات جان انسان هاست.
به ترتیب سیستان و بلوچستان، کرمان و خراسان رضوی بیشترین تعداد شهدا مدافع جان را دارد. همینطور دستگاه های اجرایی که بیشترین تعداد شهید مدافع جان دارند به ترتیب فراجا با تعداد 3017 نفر، سازمان بسیج مستضعفین با تعداد 430 نفر (شهید محمد عبدی و شهید محسن سیفی نیز به عنوان نیروی بسیجی در این راه شهید شدند)، ارتش جمهوری اسلامی با تعداد 142 نفر، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران با تعداد 87 نفر و سایر دستگاه ها نیز با تعداد 188 نفر شهید را در این راه تقدیم کرده اند.
آمار تفصیلی از شهدای روحانی یکصد سال اخیر
آمار تفصیلی شهدای روحانیت بدین شرح است؛
الف) کنگره ملی ۳۸۸۸ روحانی (۳۷۳۹ نفر روحانی شیعه و ۱۴۹ نفر اهل سنت) شامل:
شهدای عصر مشروطه (سال ۱۲۷۵) تا وقوع انقلاب اسلامی (سال ۱۳۵۷) : ۵۷ نفر
شهدای انقلاب اسلامی تا قبل از شروع دفاع مقدس: ۴۰ نفر
شهدای دوران دفاع مقدس تا پایان سال ۱۳۶۷: ۳۶۴۱ نفر
شهدای پس از دوران دفاع مقدس تاکنون (شهدای ترور): ۱۱۱ نفر
شهدای پس از دوران دفاع مقدس تاکنون (شهدای مدافع حرم): ۳۸ نفر
شهدای غیرایرانی که در ایران مدفون هستند ۴۸ نفر
شهدای روحانی مفقودالاثر: ۹۳ نفر
شهدای شاخص ارتش جمهوری اسلامی ایران در آینه کتاب
سرداران و فرماندهان شهيد
عنوان : امير سرتيپ شهيد احمد كشوري
تاريخ : 1386/08/29
عنوان : شهيد اميد آزاديخواه
عنوان : ناصر كاظمي
تاريخ : 1386/06/21
عنوان : شهيد محمد بروجردي
تاريخ : 1386/06/24
عنوان : شهيد سرتيپ يدالله كلهر
تاريخ : 1386/06/24
عنوان : شهيد مهدي باكري
تاريخ : 1386/08/23
عنوان : محمد رضا دستواره
تاريخ : 1386/08/23
عنوان : شهيد حسين غفاري
تاريخ : 1386/08/24
عنوان : شهيد حسين حسيني
تاريخ : 1386/08/23
عنوان : شهيد مجيد بقايي
تاريخ : 1386/08/23
عنوان : شهيد اسماعيل دقايقي
تاريخ : 1386/08/23
عنوان : حسين علم الهدي و شهداي حماسه ساز هويزه
تاريخ : 1386/08/23
عنوان : شهيد علي رضائيان
تاريخ : 1386/08/24
عنوان : شهيد تيمسار شريف اشراف
تاريخ : 1386/08/24
عنوان : شهيد سيد محسن صفوي
تاريخ : 1386/08/24
عنوان : شهيد غلامحسين افشردي (باقري)
تاريخ : 1386/08/26
عنوان : مهندس شهيد محمد طرحچي طوسي
تاريخ : 1386/08/26
عنوان : تيمسار سرلشگر حسن آبشناسان
تاريخ : 1386/08/26
عنوان : سپهبد اميرعلي صياد شيرازي
تاريخ : 1386/08/27
عنوان : حسن اقارب پرست
تاريخ : 1386/09/05
عنوان : علي چيت سازيان
تاريخ : 1386/09/04
عنوان : سردار سرلشكر پاسدار شهيد محمدعلي جهان آرا
تاريخ : 1386/09/04
عنوان : شهيد محمد منتظري
تاريخ : 1386/09/04
عنوان : سرلشگر پاسدارشهيد محمد حسن طوسي
تاريخ : 1386/09/03
عنوان : محسن وزوايي
تاريخ : 1386/09/03
عنوان : سردار سرلشكر پاسدار احمد كاظمي
تاريخ : 1386/09/03
عنوان : سـردارحاج حسين بصير
تاريخ : 1386/08/30
عنوان : سردار سرتيپ پاسدار سيد كاظم كاظمي
تاريخ : 1386/08/29
عنوان : سرلشكر خلبان مصطفي اردستاني
تاريخ : 1386/08/29
عنوان : سردار سرلشگر پاسدار شهيد يوسف كلاهدوز
تاريخ : 1386/08/29
عنوان : سرهنگ خلبان عباس دوران
تاريخ : 1386/08/29
عنوان : شهيد محمد ولي قرني
تاريخ : 1386/08/29
عنوان : سردار شهيد حاج يونس زنگي آبادي
تاريخ : 1386/08/29
عنوان : شهيد سرلشكر منصور ستاري
تاريخ : 1386/08/29
عنوان : امير سرلشكر ولي الله فلاحي
تاريخ : 1386/08/29
عنوان : امير سرتيپ خلبان جواد فكوري
تاريخ : 1386/08/29
عنوان : امير سرلشكر شهيد سيد موسي نامجو
تاريخ : 1386/08/30
عنوان : امير سرتيپ شهيد علي اكبر شيرودي
تاريخ : 1386/08/29
عنوان : عباس كريمي قهرودي
تاريخ : 1386/08/29
عنوان : سردار ناصر جام شهرياري
تاريخ : 1390/10/20
عنوان : سردار شهيد حسين غنيمت پور
تاريخ : 1390/10/20
عنوان : «مروري بر زندگي سردار شهيد سيد محمد صنيع خاني»
تاريخ : 1390/10/19
عنوان : شهيد سيدحسن شاهچراغي
تاريخ : 1390/10/19
عنوان : شهيد مرتضي ساده ميري (معروف به شهيد هَلَتي)
تاريخ : 1389/09/15
عنوان : مهدي زين الدين
تاريخ : 1386/04/26
عنوان : بنامعلي محمدزاده
تاريخ : 1388/02/20
عنوان : جاسم امامي
تاريخ : 1387/07/08
عنوان : عبدالرضا اسماعيلي
تاريخ : 1387/07/08
عنوان : حميدرضا دستگير
تاريخ : 1387/07/08
عنوان : غلام ملاحي
تاريخ : 1387/07/08
عنوان : عباس آقايي
تاريخ : 1387/07/08
عنوان : هادي شهبازي
تاريخ : 1387/07/08
عنوان : مهندس حسين ناجيان
تاريخ : 1387/03/08
عنوان : سيد محمد صنيع خاني
تاريخ : 1386/09/17
عنوان : محمد باقر پور رشيد
تاريخ : 1386/09/18
عنوان : جليل آريا نژاد
تاريخ : 1386/09/17
عنوان : حسين شهرام فر
تاريخ : 1386/09/06
عنوان : عليرضا موحد دانش
تاريخ : 1386/09/05
عنوان : اصغرارسنجاني
تاريخ : 1386/09/05
عنوان : سردار محمد تقي رضوي
تاريخ : 1386/08/27
عنوان : شهيد محمود كاوه
تاريخ : 1386/08/27
عنوان : شهيد سيد باقر طباطبايي نژاد
تاريخ : 1386/08/27
عنوان : شهيد عباس بابايي
تاريخ : 1386/06/22
عنوان : حجةالاسلام آقاي شيخ مهدي شاه آبادي
تاريخ : 1386/08/27
عنوان : سرلشكر حاج جواد حاج خداكرم
تاريخ : 1386/06/22
عنوان : حاج احمد متوسليان
تاريخ : 1386/08/27
عنوان : حسن شفيع زاده
تاريخ : 1386/08/27
عنوان : شهيد محمد ابراهيم همت
تاريخ : 1386/08/27
عنوان : شهيد دكتر مصطفي چمران
تاريخ : 1386/08/27
عنوان : شهيد حسين خرازي
تاريخ : 1386/08/28
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: از حضرت آدم تا خاتم و تا امروز
ادامه مطلب را ببينيد
۱۵ فرمانده جوان دفاع مقدس را بشناسید
۱-سردار سرلشکر احمد کاظمی : سردار سرلشکر پاسدار احمد کاظمی از فرماندهانی است که در سالهای جوانی به نقشآفرینی در جبهههای جنگ علیه رژیم بعث عراق پرداخت. او در ابتدای پیروزی انقلاب برای مقابله با دشمنان داخلی انقلاب در اوایل ۱۳۵۹ به کردستان رفت. او که جزء اولین اعضای سپاه پاسداران بود، به همراه یک گروه ۵۰ نفره در آبادان حضور یافت؛ گروهی که پس از مدتی لشکر زرهی ۸ نجف اشرف به فرماندهی احمد کاظمی شد و صدها تانک و نفربر و ماشینآلات جنگی از نیروهای عراقی به غنیمت گرفت. دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان و ۶ سال فرماندهی لشکر ۸ نجف اشرف از سمتهای او در جنگ تحمیلی و همچنین یک سال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین علیهالسلام، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهداء و قرارگاه رمضان و همچنین پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه، بخشی از مسئولیتهای او بوده است. حاج احمد کاظمی از ناحیه پا، دست و کمر بارها مجروح و انگشت دستش نیز قطع شد. یکی از جوانترین فرماندهان دفاع مقدس سرانجام در ۱۹ دی ۱۳۸۴ در جریان سانحه هوایی سقوط هواپیمای فالکن در نزدیکی ارومیه به همرزمان شهیدش پیوست.
۲- سرلشکر سید علیرضا یاسینی : سید علیرضا یاسینی در سال ۱۳۳۰ در شهرستان آبادان دیده به جهان گشود. او در سال ۱۳۴۸ وارد دانشگاه خلبانی نیروی هوایی شد و پس از گذراندن دوره مقدماتی پرواز با هواپیمای اف-۳۳ برای تکمیل دوره تکمیلی به کشور آمریکا رفت. با شروع جنگ ایران و عراق از جمله خلبانانی بود که در عملیات ۱۴۰ فروندی در حمله به خاک عراق نقش مهمی ایفا کرد و به علت شایستگیهای نشانداده در ۱۰ اسفند ۱۳۷۲ به سمت رئیس ستاد و معاون هماهنگکنندهٔ نیروی هوایی ارتش ایران منصوب شد و تا هنگام شهید شدن، این سمت را بر عهده داشت. شهید یاسینی در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۷۳ در یک سانحه هوایی به همراه چند نفر از فرماندهان عالیرتبه نیروی هوایی به شهادت رسید. او در زمره فرماندهان جوانی به حساب میآید که در سن ۳۳ سالگی یعنی در سال ۱۳۶۳ فرماندهی پایگاههای شکاری همدان و چابهار و در سال ۱۳۶۷ فرماندهی پایگاه ششم شکاری بوشهر را برعهده میگیرد.
۳- سرلشکر یوسف کلاهدوز : سرلشکر پاسدار یوسف کلاهدوز متولد یکم دی ۱۳۲۵ از شهرستان قوچان است.او با چند واسطه با حضرت امام(ره) ارتباط برقرار میکرد. طراحی به رگبار بستن دهها نفر از افراد عالیرتبه گارد در پادگان لویزان و از کار انداختن تانکهای رژیم پهلوی در شب ۲۱ بهمن ۱۳۵۷، که قرار بود محل استقرار حضرت امام(ره) و چند نقطه حساس شهر تهران را تصرف کنند، ازجمله کارهای انقلابی این شهید بزرگوار است. اما از جمله اقدامات شهید کلاهدوز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شرکت در تشکیل کمیته نظامی در مدرسه علوی (اقامتگاه حضرت امام خمینی(ره))، تشکیل سپاه پاسداران به فرمان حضرت امام(ره) و راهاندازی واحدهای آموزشی سپاه و توسعه آنهاست. همچنین او در تدوین اساسنامه سپاه نقش اساسی داشت. آخرین مسئولیت وی، قائممقامی فرماندهی سپاه در بود. شهید کلاهدوز در کنار این وظیفه حساس، در شورایعالی دفاع نیز نقش مؤثری را بر عهده داشت. سرانجام در روز هفتم مهر ماه ۱۳۶۰ یعنی در سن ۳۴ سالگی، هنگامیکه به همراه گروهی نظامی و غیرنظامی در پرواز هرکولس سی-۱۳۰ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۰ عازم تهران بودند بر اثر سقوط این هواپیما به درجه رفیع شهادت نایل میآیند.
۴- سردار سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی : سردار سرلشکر پاسدار «قاسم سلیمانی» یکی دیگر از فرماندهان جوان جنگ تحمیلی بوده که در ۲۰ اسفند ۱۳۳۵متولد شد و در عملیاتهای فتح فاو، کربلای ۴ و ۵ و همچنین تک شلمچه حضور داشت. او که در ابتدای انقلاب برای مبارزه با جداییطلبان به مهاباد رفته بود، پس از بازگشت به ریاست پادگان قدس سپاه در کرمان منصوب شد و با آغاز جنگ به آموزش چندین گردان از سپاهیان کرمان میپردازد. سردار سلیمانی پس از جنگ به مبارزه با اشرار در کرمان پرداخت و از سال ۱۳۷۶ همزمان با اوجگیری طالبان در افغانستان به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد.
۵- امیر دریابان علی شمخانی : امیر دریابان «علی شمخانی» دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران، از پایهگذاران سپاه پاسداران و فرمانده سپاه در استان خوزستان بود که در آغاز جنگ تحمیلی ۲۵ سال داشت و پس از پایان جنگ با انتقال به ارتش، به فرماندهی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد.
۶- سردار محمدباقر قالیباف : سردار «محمدباقر قالیباف» هم در سال ١٣٦١ در حالی که تنها ۲۱ سال سن داشت، بهعنوان فرمانده تیپ امام رضا(ع) و یک سال بعد در جایگاه فرمانده لشکر ٥ نصر خراسان انتخاب شد.
۷- سردار حسین دهقان : سردار حسین دهقان وزیر سابق دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در سال ۱۳۳۵ در شهرضا دیده به جهان گشود. او دارای مدرک دکترای مدیریت از دانشگاه تهران است. دهقان در مقام فرماندهی سپاه تهران در سالهای دهه ۶۰ که تحولات بسیار مهمی در حوزههای اجتماعی، سیاسی و امنیتی در مرکز کشور در جریان بود، ضمن قرار گرفتن در جایگاه مدیریت شرایط بحرانی ناشی از تحرکات ضدانقلاب، نقش تعیینکنندهای در ایجاد امنیت پایدار در تهران ایفا کرد؛ او در این مقطع حدود ۳۰ سال سن داشت. در همین راستا سردار دهقان با فرماندهی سپاه یکم و قرارگاه عملیاتی ثارالله در سالهای دفاع مقدس، فرماندهی عالی مجموعه یگانهای رزمی استان تهران را عهدهدار شد. پیروزیهای غرورآفرین لشکرها و تیپهای این استان در عملیاتهای متعدد نشان روشنی از شایستگیهایش در مقام فرماندهی یگانهای عملیاتی به حساب میآید. فرماندهی نیروی هوایی سپاه که اولین یگان بهرهبردار از موشکهای زمینبهزمین در مجموعه نیروهای مسلح بود ضمن به محک زدن توانمندی ایشان در توسعه و هدایت یک یگان رزمی نوین که تجربه مشابهی در کشور نداشته است، قدرت فرماندهی و مدیریت او را در هدایت عملیاتی یکی از مؤثرترین یگانهای رزمی نیروهای مسلح به نمایش گذاشت. سردار دهقان در طول سالهای پس از پایان دفاع مقدس با پذیرش مسئولیت جانشینی ستاد مشترک سپاه و بنیاد تعاون این نهاد انقلابی در سازماندهی جدید سپاه متناسب با شرایط پس از جنگ و همچنین فعالسازی ظرفیتهای سپاه در حوزه سازندگی و خدماترسانی به کارکنان آن نیز پایهگذار فعالیتها و اقدامات نوینی در کشور شد.
۸- شهید محمدابراهیم همت : شهید محمدابراهیم همت در سال ۱۳۳۴، در شهر قمشه اصفهان، به دنیا آمد. او پس از ابراز لیاقت در طول مبارزات و فعالیتها، چه قبل و چه پس از انقلاب اسلامی، در تشکیل سپاه پاسداران قمشه نیز نقش چشمگیری داشت و عضویت در شورای فرماندهی سپاه پاسداران و مسئولیت واحد روابط عمومی را برعهده گرفت و فعالیتهای خود را بُعدی تازه بخشید. بهدنبال غائله کردستان، به شهرستان پاوه عزیمت کرد و مسئولیت روابط عمومی سپاه آنجا را برعهده گرفت، اما با شهادت ناصر کاظمی به فرماندهی سپاه پاوه منصوب شد و تا آغاز جنگ تحمیلی در این سمت باقی ماند. با شروع عملیات رمضان، در تاریخ ۲۳ تیر ماه ۶۱ در منطقه شرق بصره، فرماندهی تیپ ۲۷ محمد رسولالله(ص) را در سن ۲۷ سالگی برعهده گرفت و بعدها با ارتقای این یگان به لشکر، تا زمان شهادتش، در سمت فرماندهی آن لشکر انجام وظیفه کرد.
۹- شهید مهدی باکری : شهید مهدی باکری متولد ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ از شهرستان میاندوآب است که در ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ در جزیره مجنون به شهادت میرسد. او از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خلال جنگ ایران و عراق بود و فرماندهی لشکر ۳۱ عاشورا را برعهده داشت. شهید باکری در عملیاتهای فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، مسلم بنعقیل، والفجر مقدماتی، والفجر ۱، ۲، ۳ و ۴، همچنین عملیات خیبر حضوری فعال داشت و در خلال عملیات بدر در روستای حریبه، بر اثر اصابت تیر مستقیم، به درجه رفیع شهادت نایل میآید و پیکرش در اروندرود مفقود میشود.
۱۰- شهید محمد جهانآرا : شهید محمد جهانآرا متولد ۹ شهریور ۱۳۳۳ در خرمشهر است که در ۷ مهر ۱۳۶۰ در تهران به شهادت میرسد. او از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ ایران و عراق به شمار میآمد و در سالهای نخست جنگ تحمیلی بهعنوان فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر فعالیت میکرد و در عملیاتی چون نبرد خرمشهر و حصر آبادان، نقشی کلیدی ایفا کرد. اما در هشتم مهرماه سال ۱۳۶۰ درحالیکه سرداران و سربازان فاتح ارتش اسلام پس از رزمی بیامان با بعثیان متجاوز، با سرافرازی از جبهه نبرد حق علیه باطل باز میگشتند، هواپیمایی که این عزیزان را به تهران میآورد، در حوالی کهریزک دچار سانحه غمانگیزی شد و سقوط کرد. در این حادثه، علاوه بر شهید شدن تعدادی از رزمندگان اسلام، فرمانده سرافراز و نامور سپاه خرمشهر، محمدعلی جهانآرا به همراه چهار سردار بزرگ اسلام سرلشکر فلاحی جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش، سرتیپ نامجو وزیر دفاع، سرتیپ فکوری جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش و شهید یوسف کلاهدوز قائم مقام فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند.
۱۱- سردار سرلشکر غلامعلی رشید : سردار سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید متولد ۱۳۳۲ در دزفول است که هماکنون بهعنوان فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء و عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) و دانشیار دانشگاه عالی دفاع ملی فعالیت میکند، همچنین معاونت امور دفاعی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی را برعهده دارد. او دانشآموخته کارشناسی و کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی از دانشگاه تهران و دکتری جغرافیای سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس است. رشید در طول جنگ ایران و عراق از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شمار میآمد و در اغلب عملیاتهای اصلی سپاه پاسداران حضور فعال داشت. پس از پایان جنگ او به ستاد سپاه پاسداران منتقل شد و از ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۸ معاون عملیات ستاد مشترک سپاه پاسداران بود. رشید از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۸ معاونت اطلاعات و عملیات ستاد کل نیروهای مسلح را برعهده داشت و در فاصله سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۵ برای مدت ۱۷ سال نیز، جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بود. رشید یکی از ۱۴ نظامی کشورمان با درجه سرلشکری است.
۱۲- سردار سرلشکر سیدیحیی صفوی : سردار سرلشکر پاسدار سید یحیی صفوی متولد ۱۳۳۱ در اصفهان است که که هماکنون بهعنوان دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا در امور نیروهای مسلح و نیز استاد دانشگاه جامع امام حسین(ع) و دانشگاه عالی دفاع ملی است. او در طول جنگ ایران و عراق از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و از ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ جانشینی فرمانده نیروی زمینی سپاه و از ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸ فرماندهی نیروی زمینی سپاه را برعهده داشت. صفوی در فاصله سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ بهعنوان جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران فعالیت میکرد و برای مدت یک دهه از ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۶ نیز فرمانده کل سپاه پاسداران بود. او دانشآموخته کارشناسی زمینشناسی از دانشگاه تبریز، کارشناسیارشد جغرافیای سیاسی از دانشگاه امام حسین(ع) و دکتری جغرافیای سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس است و نیز یکی از ۱۴ فرمانده ارشد نظامی با درجه سرلشکری در نیروهای مسلح کشورمان است.
۱۳- شهید صیاد شیرازی : امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی در سال ۱۳۲۳ در شهرستان درگز در استان خراسان دیده به جهان گشود. از مهمترین اقدامات او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، میتوان به تهیه طرحهای عملیاتی که منجر به شکستن حصر شهرهای سنندج و پادگانهای مریوان، بانه و سقز شد، اشاره کرد. شهر سنندج با تشکیل ستاد عملیات مشترک ارتش و سپاه پاسداران توانست پس از ۲۱ روز مقاومت و دفاع از سوی مدافعان خویش، کاملاً از تصرف و تسلط نیروهای ضدانقلاب خارج شود. پس از تحقق و اجرای موفق این طرحها، شهید صیادشیرازی، با ۲ درجه ارتقاء، با درجه سرهنگ تمامی به فرماندهی عملیات غرب کشور منصوب شد. او در آخرین ماههای ریاستجمهوری بنیصدر بهدلیل برخورداری از روحیه انقلابی و مقابله با خیانتهای او از سمت مذکور عزل شد و پس از آن تا عزل بنیصدر و فرار مفتضحانه او به فرانسه، به دعوت شهید کلاهدوز در ستاد مرکزی سپاه پاسداران به خدمت پرداخت. سپهبد علی صیاد شیرازی پس از خلع بنیصدر، برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه در آن دوران، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را راهاندازی کرد و بهعنوان فرمانده ارشد در آن قرارگاه مشغول به فعالیت شد. او در مهرماه سال ۱۳۶۰ به پیشنهاد رئیس شورایعالی دفاع از سوی امام خمینی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد. در این منصب فرماندهی نیروهای ارتش اسلام در عملیاتهای پیروزمند ثامنالائمه، طریق القدس، فتحالمبین و بیتالمقدس را برعهده داشت. شهید صیاد شیرازی در ۲۳ تیرماه ۱۳۶۵ در حکمی از سوی حضرت امام خمینی(ره) به عضویت شورایعالی دفاع منصوب شد. سپس در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان ارتش با پیشنهاد رئیس شورایعالی دفاع و موافقت امام خمینی(ره) به درجه سرتیپی ارتقای مقام یافت. آن شهید در مهرماه سال ۱۳۶۸ به درخواست رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و موافقت مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا به سمت معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و سپس در شهریورماه سال ۱۳۷۲ با حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد. شهید سپهبد علی صیادشیرازی روز شنبه ۲۱ فروردین ماه ۱۳۷۸ در حوالی خانهاش مورد سوءقصد عوامل تروریست قرار گرفت و به شهادت رسید.
۱۴- سردار سرلشکر پاسدار محسن رضایی : سرلشکر محسن رضایی متولد شهریور ۱۳۳۳ در مسجد سلیمان است. وی از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۶ فرمانده کل سپاه بوده و نقش مهمی در هدایت نیروهای مسلح کشورمان در دفاع مقدس برعهده داشته است. رضایی هنوز هم در جلسات و نشستهای فرماندهان عالیرتبه نیروهای مسلح با رهبر معظم انقلاب حضور فعال دارد و عضو ثابت جلسات پیشکسوتان دفاع مقدس و هماکنون دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
۱۵- شهید محمد بروجردی : شهید محمد بروجردی در سال ۱۳۳۳ در روستای «دره گرگ» از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد. او در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زمانیکه عوامل داخلی ابرقدرتها، فتنه و آشوب را در مناطق کردنشین به راه انداختند، با فرمان تاریخی حضرت امام(ره) مبنی بر مقابله و سرکوب ضدانقلاب، عازم پاوه شد. پس از تصویب طرح تشکیل سازمان پیشمرگان کرد مسلمان، مسئولیت این کار از طرف شهید آیتالله بهشتی و مرحوم هاشمیرفسنجانی به او سپرده شد. شهید بروجردی در کردستان تمام حرکات ضدانقلاب را بهعنوان فرمانده عملیات زیرنظر داشت. در جریان درگیری پاوه، درگیری سنندج و حوادث دردناک شهرهای کردستان همواره یکهتاز مقابله با ضدانقلاب بود و شهرها یکی پس از دیگری با دلاوریهای محمد بروجردی و یارانش آزاد شد. او که در این مدت با تشکیل یک ستاد عملیاتی در شمال غرب، فرماندهی پاسداران و بسیجیانی را که به کردستان میرفتند برعهده گرفته بود، موفق شد تا بیشتر مناطق آلوده را پاکسازی کند. محمد بروجردی پس از شهادت شهید کاظمی و شهید گنجیزاده مستقیماً فرماندهی عملیات بسیار سخت و صعبالعبور مسیر پیرانشهر و سردشت را برعهده گرفت و شجاعانه در کنار رزمندگان اسلام لرزه بر اندام ضدانقلابیان انداخت. شهید محمد بروجردی سرانجام اول خرداد ۱۳۶۲ درحالیکه با عدهای دیگر از همرزمانش در مسیر جاده مهاباد، نقده حرکت میکردند بر اثر انفجار مین به آرزوی دیرینهاش رسید و به فوز عظیم شهادت نایل آمد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: از حضرت آدم تا خاتم و تا امروز
ادامه مطلب را ببينيد
سرداران شهید سپاه پاسداران
فرماندهان شهید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرماندهان مختلفی را از زمان آغاز به فعالیت خود تا به امروز در جنگ تحمیلی و یا حتی در دفاع از حرم و مبارزه با داعش و ... به خود دیده است، فرماندهای غیور و مجرب که هر کدام توانسته است برای این مرز و بوم افتخار آفرینی کنند و یا در جبهه های حق علیه باطل به پیروزی دست یافته و یا به شهادت برسند که اگر بخواهیم نام تعدادی از این شهدای بزرگ و والامقام را ذکر کنیم، می توانیم از شهدای زیر نام ببریم:
شهید مصطفی چمران؛ زمان شهادت: بهار 60
شهید محمد منتظری ؛ زمان شهادت: تابستان 60
سرلشکر پاسدار سید محمدعلی جهانآرا معروف به محمّد جهانآرا ؛ زمان شهادت: پاییز 60
سرلشکر یوسف کلاهدوز؛ زمان شهادت: پاییز 60
شهید محسن وزوایی ؛ زمان شهادت: بهار 61
سردار سرلشکر پاسدار غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری ؛ زمان شهادت: زمستان 61
سردار سرلشکر پاسدار محمّد بروجردی ؛ زمان شهادت: تابستان 62
سرلشکر محمد ابراهیم همت؛ زمان شهادت: زمستان 62
شهید مهدی باکری؛ زمان شهادت: زمستان 63
شهید حسين بصير؛ زمان شهادت: بهار 66
سرلشکر محمدرضا دستواره ؛ زمان شهادت: تابستان 65
سرلشکر حسین خرازی؛ زمان شهادت: زمستان 65
شهید علی چیتسازیان؛ زمان شهادت: پاییز 66
سردار حاج داود کریمی ؛ زمان شهادت: تابستان۸۳
سرتیپ پاسدار شهید احمد کاظمی ؛ زمان شهادت: تابستان 84
سردار عبدالله اسکندری؛ زمان شهادت: بهار 93
سردار محمدعلی اللهدادی؛ زمان شهادت: زمستان 93
سردار هادی کجباف؛ شهادت: بهار 94
سردار فرشاد حسونی زاده؛ زمان شهادت: پاییز 94
سردار حمید مختاربند؛ زمان شهادت: پاییز 94
سردار حسین همدانی ؛ زمان شهادت: پاییز 94
سردار سعید سیاح طاهری؛ زمان شهادت: زمستان 94
سردار حسنعلی شمس آبادی؛ زمان شهادت: زمستان 94
سردار غلامرضا سمایی ؛ زمان شهادت: پاییز 95
سردار غلامعلی قلیزاده ؛ زمان شهادت: زمستان 95
شهید سعید انصاری؛ زمان شهادت :97
پاسدار شهید حمید محمدرضایی؛ زمان شهادت :97
پاسدار شهید محمد قنبریان؛ زمان شهادت :97
پاسدار شهید سید جواد اسدی؛ زمان شهادت :97
شهید میثم نظری؛ زمان شهادت :97
مدافعان حرم
مدافعان حرم، مدافعان حرم حضرت زینب(س) یا مدافعان حرم اهل بیت، گروههایی که عمدتا پس از تخریب مقبره حجر بن عدی توسط گروههای تکفیری ـ تروریستی و تهدید این گروهها مبنی بر حمله به حرم حضرت زینب (س)، با هدف مقابله با داعش و دیگر گروههای مهاجم و جلوگیری از پیشروی آنها، به سوریه رفتند. عبارت مدافعان حرم، از اوایل ۱۳۹۲ش وارد ادبیات اجتماعی در ایران شد.
مدافعان حرم در واکنش به حمله گروههای تندرو تکفیری به سمت حرم حضرت زینب(س) شکل گرفت. ۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۹۲ش، گروه تروریستی تکفیری جبهه النصره شاخه القاعده در سوریه، علاوه بر نبش قبر حجر بن عدی،[۲][۳] تهدید به تکرار این اقدام در حرم حضرت زینب (س) کرد.[۴] سید حسن نصرالله، در اولین واکنشها، ضمن آنکه حمله به حرم حضرت زینب را دارای پیامدهای بسیار خطرناک دانست، از کسانی سخن گفت که در حال دفاع از حرم حضرت زینب هستند و در این راه به شهادت میرسند.[۵]
پیش از نبش قبر حجر بن عدی، در۳ شهریور ۱۳۹۱ش، مزار محسن بن حسین(ع) در منطقه المشهد حلب در سوریه، مورد حمله نیروهای مخالف دولت سوریه قرار گرفت و پس از آن بود که گروههایی برای جلوگیری از تکرار این اقدام درباره حرم سکینه دختر امام علی(ع)، اقدام به دفاع از آن کردند. تشکیل تیپ ابوالفضل العباس در عراق، و اعزام به سوریه برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) هم اقدامی بود که در بهمن ۱۳۹۱ رخ داد، اما استفاده از عبارت «مدافعان حرم»، اواخر اردیبهشت ۱۳۹۲ش در رسانههای ایرانی و فارسیزبان رایج شد.
به تدریج، پایگاههای اینترنتی مختلف و برخی نهادهای رسمی و غیررسمی، برای ثبتنام از علاقمندان به حضور در سوریه و دفاع از حرمهای اهل بیت، تشکیل شد.[۶] اولین همایش با عنوان «مدافعان حرم»، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ از سوی «کنگره بین المللی امام علی النقی(ع)» و با هدف «اعلام محكومیت جنایات فوق و اعلام آمادگی برای دفاع از حرم حضرت زینب(س)» برگزار شد.[۷] برخی منابع، از حضور ده هزار نفری مردم در این همایش خبر دادند.[۸] همایشها و برنامههای مختلفی با عنوان «مدافعان حرم» در نقاط مختلف ایران برگزار شده است. با این حال اما هیچگاه شیوهای رسمی برای ثبتنام اعلام نشده و دستکم در یک مورد، یک پایگاه اینترنتی که با هدف ثبتنام از داوطلبان راهاندازی شد و بر اساس اعلام مدیران آن، مورد استقبال فراوان قرار گرفت[۹] در ایران مسدود شد.[۱۰]
مهمترین گروههای مربوط به نیروهای داوطلب مردمی شیعه در سوریه شامل موارد زیر است:
تیپ زینبیون که از شیعیان و نیروهای داوطلب پاکستانی تشکیل شده است.
تیپ حیدریون که از نیروهای عراقی تشکیل شده است.
تیپ فاطمیون که از نیروهای افغانی تشکیل شده و چندین گردان دارد.
تیپ حزب الله که از عناصر حزب الله لبنان و حزب الله سوریه بویژه اهالی نبل و الزهرا تشکیل شده است.
لشکر فاطمیون: لشکر فاطمیون، در سال ۱۳۹۰ش در یک گروهان شکل گرفت[۱۱] به تدریج تبدیل به تیپ شد و از سال ۱۳۹۴ش با عنوان لشکر شناخته میشود.[۱۲] فاطمیون، شیعیان افغانستانی هستند و هسته اولیه آن، اعضای «سپاه محمد(ص)» و «تیپ ابوذر» و همچنین افغانستانیهای مقیم سوریه بودهاند. سپاه محمد(ص)، در جریان مبارزه مردم افغانستان با نیروهای شوروی سابق شکل گرفت. هسته اولیه فاطمیون با ۲۵ نفر شکل گرفته و در اوایل سال ۱۳۹۲ش،[۱۳] به سوریه اعزام شد. آنها ابتدا در کنار گروههای عراقی مانند کتائب سیدالشهدا به مبارزه با معارضان سوری پرداختند. اعضای این گروه بهتدریج افزایش یافت. افغانستانیهای مقیم سوریه که غالبا در اطراف زینبیه زندگی میکردند هم به این جمع پیوستند. علیرضا توسلی ملقب به ابوحامد، فرمانده و بنیانگذار فاطمیون، ۹ اسفند ۱۳۹۳ در سوریه شهید شد.[۱۴]
لشکر زینبیون: لشکر زینبیون از گروههای در حال جنگ با نیروهای معارض سوری است و اعضای آن شیعیان منطقه شیعهنشین پاراچنار و برخی دیگر از مناطق پاکستان هستند.[۱۵] و در سال ۱۳۹۲ش ایجاد شد .هفت تن از نیروهای عضو این تیپ، فروردین ۱۳۹۴ در قم به خاک سپرده شدند.[۱۶]
گروههای دیگر: به نظر میرسد گروهها و نیروهایی از مسلمانان کشورهای دیگر نیز در دفاع از حرم اهل بیت (ع) حضور داشته باشند که آمار موثقی در این زمینه یافت نشده است
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: از حضرت آدم تا خاتم و تا امروز
ادامه مطلب را ببينيد
زندگینامه 10 تن از شهدای معروف حرم
طی سالیان گذشته تعداد زیادی از جوانان برومند کشورمان عاشقانه برای دفاع از حرم و مبارزه با تروریستهای تکفیری در سوریه و عراق داوطلب شدند. برخی از این جوانان طی مبارزه با تروریست های تکفیری به فیض شهادت نائل شدند. در این بخش از دیبامگ به معرفی 10 شهید شاخص حرم میپردازیم.
مصطفی صدرزاده : وی در ۱۹ شهریور سال ۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان به دنیا آمد. در ۱۱ سالگی به همراه خانواده به استان مازندران نقل مکان کرد و پس از دو سال، همراه خانواده در شهرستان شهریار استان تهران ساکن شد. سال ۸۷ وارد حوزه شد و حدود ۴ سال درحوزه علمیه امام جعفرصادق(ع) تهران درس خواند. سپس در رشته ادیان و عرفان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز تحصیل کرد. احترام به بزرگترها و مهربانی با کودکان و دست بوسی کوچکترها نسبت به بزرگترها سنتی بود که شهید صدرزاده در مسجد محله رسم کرده بود .سال ۸۸ در دفاع از انقلاب اسلامی تا مرز شهادت پیش رفت. سال ۹۲ راهی سوریه شد و با داشتن چندین مجروحیت، دست از امر به معروف و نهی از منکر برنداشت و مقاومت در برابر ظلم را سرلوحه کار خود قرار داد. صدرزاده در میدان رزم به شیر بیشه فاطمیون معروف بود. سیدمصطفی صدرزاده روز قبل از شهادت به دوستانش گفته بود که با یک گلوله شهید میشود و عاقبت در اول آبان سال ۹۴ در عملیات محرم در روز تاسوعا در مبارزه با تروریستهای تکفیری در حومه حلب به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار به خاک سپرده شد.
پاسدار شهید محسن حججی : در ۲۱ تیر سال ۱۳۷۰ در شهرستان نجف آباد اصفهان به دنیا آمد. وی پس از سپری کردن دوره تحصیلات مقدماتی و هنرستان، موفق به اخذ مدرک دیپلم از شاخه کاردانش شد و نهایتا دانش خود را تا مقطع کاردانی رشته “تکنولوژی کنترل” از مرکز آموزش علمی کاربردی “علویجه” ارتقا داد. سال ۱۳۸۵، محسن حججی در موسسه تربیتی فرهنگی “شهید احمد کاظمی” (از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) حضور پیدا کرد. محسن حججی که از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود، اولین بار قبل از محرم سال ۱۳۹۴، برای دفاع از حرم عقیله حضرت زینب (س)، داوطلبانه به کشور “سوریه” رفت و به مدت ۴۵ روز در جبهههای حق علیه باطل جنگید. وی پس از بازگشت از این کشور، مجددا در ۲۷ تیر سال ۱۳۹۶، به “سوریه” اعزام شد. ۱۶ مرداد سال ۱۳۹۶ (۷ اوت سال ۲۰۱۷)، ارتش آمریکا با جمع آوری و اعطای اطلاعات به نیروهای تروریستی تکفیری “داعش” و از کار انداختن تجهیزات ارتباطی گروه “کتائب السید الشهداء” (یکی از گروههای مهم “حشد شعبی” و از گردانهای حزب الله که همزمان با فتوای “آیت الله سیستانی” منشق شد و دبیر کل آن “الحاج ولاء” بود.) و هدف گیری هوشمند ماشین آلات نظامی و حمله توپخانهای که موجب فلج کردن قدرت نظامی نیروهای “کتائب السید الشهداء” شد، زمینه حمله ددمنشانه عناصر “داعش” را به منطقه “تنف” در مرز کشورهای “عراق و سوریه” فراهم کرد که در این میان محسن حججی دهمین عضو از لشکر زرهی ۸ نجف اشرف نیز در این حمله ابتدا به اسارت گرفته شد و سپس ۲ روز بعد، یعنی در ۱۸ مرداد همان سال، توسط نیروهای تروریستی تکفیری “داعش” با جدا شدن سر از بدن به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید حرم محمد تقی سالخورده : دوم دی ۱۳۶۵، در روستای شهابالدین از توابع شهرستان نکا به دنیا آمد. فرزند ششم خانواده بود، دو برادر و سه خواهر داشت. پدرش غلامرضا پاسدار بود و مادرش فرخ اسماعیلی نام داشت. فروردین ۱۳۸۵ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و تحصیلاتش را در مقطع لیسانس نظامی از دانشگاه امام حسین با موفقیت پایان رساند. مهر سال ۱۳۹۰ ازدواج کرد و صاحب یک دختر (زینب) شد. در لشکر۲۵کربلا، یگان ویژه صابرین به اسلام خدمت کرد. نوزدهم مهر ۱۳۹۴ به عنوان مستشار و به مدت دو ماه به کشور سوریه اعزام شد، دومین بار در چهاردهم فروردین ۱۳۹۵ به سوریه اعزام شد. بیست و یکم فروردین ۱۳۹۵ در شهرک خانطومان استان حلب در بیست و نه سالگی به شهادت رسید. وی دومین شهید مدافع حرم شهرستان نکا و هفدهمین شهید مدافع حرم استان مازندران هستند. بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۵ آیتالله محمدباقر محمدیلائینی بر پیکرش نماز خواند و ساعت نه صبح از مقابل سپاه نکا به سمت زادگاهش تشییع و در گلزار شهدای شهابالدین به خاک سپرده شد.
شهید حرم حسین هریری : تخریب چی شهید حسین هریری، متولد سال ۶۸ بود و کارشناسی حقوق را از دانشگاه قوه قضاییه دریافت کرد و در قطار شهری مشهد مشغول به کار بود؛ از کودکی در پایگاه بسیج مسجد هجرت حوزه یک عمار حضور و فعالیت داشت و در برپایی تمامی برنامه های قرآنی، نماز جماعت، نماز جمعه پیش قدم می شد. زیبایی چهره شهید حسین هریری باعث شده بود در جبهه مقاومت اسلامی به قمر فاطمیون معروف شود. او که به تازگی نامزد کرده بود، دوست نداشت ازدواجش مانعی برای دفاع از حریم اهل بیت شود. بنابراین با همسرش شرط کرد همچنان رزمنده مدافع حرم باشد و مدتی پس از نامزدی به سوریه رفت و قدم به حجله شهادت گذاشت. زهرا سادات رضوی همسر شهید متولد 1376 است. دختر جوانی که هنوز زندگی مشترکش را آغاز نکرده، همسر شهید شد. او در گفت وگو با جوان از شناخت یک شهید در دوران چهارماهه نامزدی اش می گوید که برای او یک عمر گذشته است.
شهید حرم بابک نوری هریس : شهید بابک نوری هریس، متولد 1371 در استان گیلان است که، به جمع مدافعان حرم در سوریه پیوست و توسط گروه داعش به شهادت رسید. دانشجوی غیور بسیجی و یکی از اعضای سپاه قدس بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه رفت و در روز شهادت امام رضا (ع) در عملیات آزادسازی منطقه بوکمال در سن بیست و پنج سالگی به شهادت رسید.
شهید حرم محمودرضا بیضایی : شهید محمودرضا بیضایی در 18 آذر ماه سال 1360 در خانواده ای مذهبی و دارای ریشه روحانیت در تبریز متولد شد. تحصیلات خود را در تبریز گذراند. در دوره تحصیلات دبیرستان به عضویت پایگاه مقاومت شهید بابایی درآمد و حضور مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، اولین بارقه های عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او بوجود آورد. ورزشکار بود و به ورزش کاراته علاقه داشت و از 10 سالگی به این ورزش پرداخته بود. ایشان بعد از اتمام خدمت سربازی، علیرغم تشویق اطرافیان به ادامه تحصیل در دانشگاه، با اختیار خود، عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را انتخاب نمود و در بهمن ماه سال 82 وارد دوره افسری دانشکده امام علی (ع) سپاه شد. علاقه و عشق وصف ناشدنی محمودرضا به آرمان جهانی امام خمینی (ره)، یعنی تشکیل نهضت جهانی اسلام، روحیه خاصی را در وی بوجود آورده بود که تا آغاز جنگ در سوریه، در جهت تحقق آن تلاش و مجاهدت شبانه روزی داشت. همواره مطالعه دینی و سیاسی داشت و به اخبار و وقایع داخلی و خارجی به خصوص تحولات جهان اسلام اشراف داشت و این وقایع را تحلیل میکرد. او به خاطر آشنایی با زبان عربی، با رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان و رزمندگان حزب الله و همینطور با شیعیان مجاده عراقی و سوری ارتباطی تنگاتنگ داشت. با آغاز جنگ در سوریه از سال 90 برای دفاع از حرم های آل الله (ع) و یاری جبهه مقاومت، آگاهانه عازم سوریه شد. در آخرین اعزام خود در دیماه 92 به یکی ازیاران نزدیک خود اعلام کرد که این سفر برای او بی بازگشت است و از دو ماه پیش از اعزام بدنبال هماهنگی برای محل تدفین خود بود. سرانجام، بعد از دو سال حضور در جبهه سوریه، در بعدازظهر 29 دیماه 92 همزمان با سال روز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق(ع) در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری استکبار در اثر اصابت ترکش های یک تله انفجاری به ناحیه سر و سینه، به فیض شهادت نائل آمد.
شهید حرم محمد مسرور : طلبه شهید مدافع حرم محمّد مسرور در تاریخ 1/1/1366 در شهرستان کازرون در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود .ایشان که کوچک ترین عضو و آخرین فرزند خانواده بود از همان کودکی روح او توسط پدر ومادر ودیگر اعضای خانواده با دین ومذهب و عشق به اهل بیت (علیه السلام) پرورش داده شد به گونه ای که از سن پنج سالگی علاقه شدیدی به مسجد داشتند وبا حضور در مسجد ملابرات وجود او با فضای پاک ومعنوی مسجد اجین شد . ایشان از سن نوجوانی در پایگاه مقاومت فجر مسجد ملابرات وبعد از آن در پایگاه مقاومت ثارالله مسجد حاج رضا مشغول به فعالیت های فرهنگی بودند وبیش تر اوقات زندگی پر برکت خود را در این فضا سپری می کردند . از همان دوران نوجوانی علاقه وعشق وافری به اهل بیت (علیه السلام) به خصوص ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) در وجود او موج می زد ودر مراسم های مذهبی به خصوص عزاداری ها حضور مستمر داشت .ایشان از آن جا که عاشق مجاهدت در راه خدا بودند ، هنگامی که خبر دار شدند که برای اعزام به سوریه ثبت نام می کنند از اولین افرادی بودند که از طریق تیپ تکاور امام سجاد(علیه السلام) کازرون اقدام نموده وبا اینکه بیش از چهار ماه از عقد ایشان نگذشته بود از همه چیز دل کندند وعازم میدان جنگ در سوریه شدند . و بعد ازحدو 50 روز حضور در مناطق جنگی سوریه سرانجام در روز جمعه 16/11/94 در منطقه رتیان بعد از عملیات آزاد سازی شهرای نبل و الزهرا به آرزوی خود و وعده ای که امام سجاد (علیه السلام) سال های قبل در خواب به او داده بود یعنی فیض عظیم شهادت نائل آمد و نام خود را در زمره یاران واقعی حضرت مهدی (علیه السلام) ثبت نمود .
شهید حرم مجید قربانخانی : بسیجی شهید مجید قربانخانی متولد ۲۹ مرداد ماه ۱۳۶۹ ه.ش. می باشد. «شهید مدافع حرم مرتضی کریمی با مجید دوست بود. گویا در بسیج با هم آشنا شده بودند. یک بار مرتضی از مجید می خواهد به هیئت آنها برود. اسباب تحولات مجید از همین جا آغاز شد. البتّه ناگفته پیداست که منشأ اثر این تحولات ریشه در باورهایی داشت که سرشت شهید قربانخانی با آنها آمیخته شده بود. نفس سلیم مجید مثل آتش زیر خاکستری بود که در انتظار یک تلنگر نشسته بود تا صفای وجودش را بروز دهد. مجید قربانخانی در ۲۱ دیماه سال ۹۴ به همراه همرزمانش همچون شهید مصطفی چگینی، شهید مرتضی کریمی و شهید محمد آژند در خان طومان حلب سوریه به شهادت رسیده و مفقود الاثر شد. ایشان پس از گذشت سه سال از شهادتش به وطن بازگشت. هویت شهید مجید قربانخانی در سال ۹۸ توسط گروه های تفحص شهدا کشف و توسط آزمایش “دی ان ای” شناسایی شد.
شهید حرم محمد بلباسی : محمد بلباسی متولد اسفندماه ۱۳۵۷ می باشد، این شهید بزرگوار دارای چهار فرزند به نامهای فاطمه،مهدی،حسن و زینب است که زینب ۶ماه بعد از شهادت پدر به دنیا آمدند. شهید محمد بلباسی از شهدای لشکر عملیاتی ۲۵ کربلای مازندران و یکی از ۱۳ نفری بود که در روز ۱۷ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ در نبرد خان طومان به دست تکفیری ها به شهادت رسید.
شهید حرم محمد رضا دهقان امیری : شهید محمدرضا دهقان امیری، در خانواده ای مذهبی در سال 1374 در تهران به دنیا آمد. حضوردر خانواده ای متدین و معتقد باعث شد تعصب و غیرت خاصی نسبت به اهل بیت (ع) و سیدالشهدا (ع) پیدا کند. نمی توانست ببیند خواهر و مادرش در امنیت زندگی کنند اما حرم خواهر سیدالشهدا (ع) مورد حمله ی دشمنان و متجاوزان قرار بگیرد و به همین خاطر راهی سوریه شد. او از پایان دوره ابتدایی وارد بسیج شد و با پدر خود در مجالس مذهبی و هیئت های عزاداری و اردوهای راهیان نور شرکت می کرد. علاقه به معارف و تحصیلات خوزوی باعث شد رشته معارف را انتخاب کرده و در دانشگاه عالی شهید مطهری ادامه تحصیل دهد و دانشجوی سال سوم فقه و حقوق دانشگاه بود که عازم سوریه شد. محمدرضا وصیت کرده بود او را در امامزاده علی اکبر (ع) چیذر دفن کند. از صفات بارز اخلاقی او می توان به خوش خلقی و خلوص نیت در انجام وظایف دینی و امور خیر اشاره کرد. ایشان در بیست و یکم آبان ماه 94 به عنوان بسیجی تکاور راهی سوریه شد و همزمان با آخرین روزهای ماه محرم در نبرد با تروریست های تکفیری در حومه حلب طی عملیات محرم به شهادت رسید.
شهیدان مقاومت اسلامی
ابراهیم عقیل ، ابومهدی المهندس ، اسماعیل هنیه ، راغب حرب ، سمیر قنطار ، سید حسن نصرالله ، سید عباس موسوی ، سید هاشم صفیالدین ، عماد مغنیه ، فؤاد شکر ، قاسم سلیمانی، محسن حججی ، نبیل قاووق ، یحیی سنوار .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: از حضرت آدم تا خاتم و تا امروز
ادامه مطلب را ببينيد
خلاصه زندگی امام جوادعلیه السلام
ابوجعفر محمد بن علی (علیهالسّلام) (۱۹۵-۲۲۰ق)، مشهور به امام جواد (علیهالسّلام) و جوادالائمه، امام نهم از امامان دوازدهگانه و یکی از چهارده معصوم میباشد.
میلاد امام جواد (علیهالسّلام) را دهم رجب سال ۱۹۵ هجری قمری و بنا به نقلی نوزدهم رمضان سال ۱۹۵ ذکر کردهاند.
آن حضرت مولودی پر خیر و برکت خوانده شده، چرا که با ولادت آن حضرت، شبهات بسیاری که درباره امامت و امام رضا (علیهالسّلام) مطرح بود بر طرف شد و امام رضا (علیهالسّلام) توانست از مشکلاتی که با آنان روبرو بود، رهایی یابد.
«امام محمد تقی»، نهمین پیشواى شیعیان است. آن حضرت پس از شهادت امام رضا علیهالسلام در سن هشت سالگی به امامت رسید و سن کم او به هنگام امامت باعث شد برخی در امامت او تردید کنند. ایشان معاصر دو خلیفه عباسى یعنی مأمون و معتصم بود، که در این زمان، امام توسط آنان به اجبار از مدینه به بغداد احضار شده و در آنجا زیر نظر قرار گرفت. در دوره امامت امام جواد علیهالسلام، فرقههای اهل حدیث، زیدیه، واقفیه و غلات فعالیت داشتند و آن حضرت با آگاه نمودن شیعیان، تلاش مینمود مانع از انحراف آنان و جذب شدنشان به این فرقهها شود. امام جواد علیهالسلام سرانجام، با دسیسه معتصم و توسط زهری که همسرش امالفضل (دختر مأمون) به ایشان خورانید به شهادت رسید. قبر مطهر آن حضرت در کنار جدش امام کاظم علیهالسلام در کاظمین قرار دارد.
امام محمد تقی(ع)، امام نهم شیعیان است. نام امام، «محمد»[۱] و کنیههای امام جواد(ع)، ابوجعفر،[۲] ابوعبدالله[۳] و ابوعلی[۴] است. گفته شده مشهورترین القاب او «جواد» و «تقی» است[۵] و با لقب «جواد الائمه» هم شناخته میشود.[۶]
جواد از مشهورترین القاب امام محمد تقی(ع) امام نهم شیعیان[۱] و بهمعنای سخاوت و بخشش است.[۲]
نقل شده چون امام نهم از افرادی بود که به جود و سخاوت شناخته میشد، به «جواد» ملقب گردید.[۳] بهگفته باقرشریف قرشی (درگذشته ۱۴۳۳ق)، پژوهشگر تاریخ تشیع، در کتاب حیاة الامام محمد الجواد(ع)، امام محمدِ تقی(ع) را بهدلیل خیر و نیکی و احسان فراوانی که به مردم میکرد، لقب جواد دادند.[۴] جود و بخشش امام جواد(ع) بهحدی بود که او را منفرد و متمایز از دیگران میساخت.[۵]
در کتاب کَشف الغُمَّه (تألیف قرن هفتم قمری) از حافظ عبدالعزیز مورخ، فقیه و محدث حنبلی نقل شده که امام محمدِ تقی ملقب به جواد است.[۶] همچنین امام جواد در دعای توسل، با عنوان جواد مورد خطاب قرار گرفته است.[۷]
محمدحسین غروی اصفهانی (درگذشت ۱۳۶۱ق) شاعر و مجتهد شیعه اینچنین سروده است:
هو الجواد لا الی نهایة - جوده غایة کل غایة - هو الجواد بالوجود الساری - وجوده مظهر جود الباری - هو الجواد المحض لا لغایة - فانه المبدء والنهایة - وکل ما فی الکون فیض جوده - والجود کالذاتی فی وجوده
ترجمه: او بینهایت بخشنده است و بخشش او غایت هر هدفی است. بخشش و جود با وجود او در همه جا جاری است و بخشش او مظهر جود و بخشندگی خداست. بخشندگیاش برای رسیدن به غایت و هدفی نیست زیرا که او خودش نقطه آغاز و پایان است. هر چه در جهان است از فیض جود اوست و جود و بخشندگی در ذات اوست.[۸]
تَقی از مشهورترین القاب امام جواد(ع)[۱] بهمعنای پرهیزکار و باتقوا.[۲] باقر شریف قرشی پژوهشگر تاریخ اسلام (درگذشته ۱۴۳۳ق) در کتاب حیاة الامام محمد الجواد(ع) درباره دلیل انتساب این لقب به امام نهم شیعیان گفته است: چون او در پیشگاه خدا باتقوا بود، توبه میکرد و به او توسل میجست و هیچگاه در برابر هوای نفس خویش و خواستههای مأمون تسلیم نگردید.[۳]
بنابر روایتی که شیخ صدوق در کتاب معانی الاخبار نقل کرده، این لقب از آنرو به امام نهم شیعیان اطلاق شده که او برای خدا تقوا پیشه کرد و خداوند او را از شرّ مأمون در حالی که قصد قتل امام را داشت، حفظ کرد.[۴][یادداشت ۱]
تولد امام جواد (علیهالسّلام) برکاتی را به دنبال داشت. با تولد این مولود عزیز، امام رضا (علیهالسّلام) توانست از مشکلاتی که با آنان روبرو بود، رهایی یابد. مشکلاتی که در عصر امامان قبل بیسابقه بوده است. زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم (علیهالسّلام) تا حدود چهل و هفت سالگی، دارای فرزند نشده بود، و چون احادیث رسیده حاکی بود که امامان دوازده نفرند، که نه نفر آنان از نسل امام حسین (علیهالسّلام) خواهند بود، فقدان فرزند برای امام رضا (علیهالسّلام)، هم امامت خود آن حضرت و هم تداوم امامت را زیر سؤال میبرد و واقفیه این موضوع را بهانه قرار داده و امامت حضرت رضا (علیهالسّلام) را انکار میکردند.
گواه این ادعا، اعتراض حسین بن قیاما واسطی به امام هشتم در این مورد و پاسخ آن حضرت است. "ابن قیاما" که از سران واقفیه بوده است، طی نامهای به امام رضا (علیهالسّلام) او را متهم به عقیمی کرد و نوشت: چگونه ممکن است امام باشی در حالی که فرزند نداری؟ امام در پاسخ نوشت: از کجا میدانی که من دارای فرزند نخواهم بود، سوگند به خدا بیش از چند روزی نمیگذرد که خداوند، پسری به من عطا میکند که حق را از باطل جدا میکند.[۸]
تولد حضرت جواد (علیهالسّلام) به این سمپاشیها خاتمه داد و موضع امام و شیعیان که از این نظر در تنگنا قرار گرفته بودند، تقویت گردید و اعتبار و وجهه تشیع بالا رفت. شاید به همین خاطر بود که در خانواده امام رضا (علیهالسّلام) و در محافل شیعه از حضرت جواد (علیهالسّلام) به عنوان مولودی پر خیر و برکت یاد میشد. چنانکه ابویحیی صنعانی میگوید: روزی در محضر امام رضا (علیهالسّلام) بودم، فرزندش ابوجعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود: این مولودی است که برای شیعیان ما، با برکتتر از او زاده نشده است.[۹]
زندگینامه امام نهم (ع)
امام ابوجعفر ثانی محمدبنعلی (ع) ملقب به ابنالرضا[۱] جواد و تقیّ، نهمین پیشوای معصوم شیعیان است.[۲] پدر ایشان امامعلیبنموسی الرضا(ع) است[۳] و مادر ایشان به نامهای ریحانه، سکینه،[۴] سبیکه و خیزران خوانده شده و گفته شده وی از خاندان ماریه قبطیه از همسران پیامبر اکرم (ص) بودهاست[۵] و فاضلترین بانوی زمان خود بود.[۶] امامجواد (ع) در رجب (دهم رجب) یا رمضان سال ۱۹۵ هجری در مدینه زاده شد[۷] و هفت سال و چند ماه زمان حیات پدر خود را درک کرد[۸] دوران امامت ایشان که در خردسالی به امامت رسید، نزدیک به نوزده سال بود[۹] در دوران امامت با مأمون (۱۹۳–۲۱۸ق) و معتصم عباسی (۲۱۸–۲۲۷)[۱۰] معاصر بود و مأمون ایشان را در سال ۲۰۲ پس از شهادت امامرضا (ع)، از مدینه به بغداد مرکز خلافت عباسیان منتقل کرد.[۱۱]
ولادت امام جوادعلیه السلام
به تصریح تمام منابع، زادگاه آن حضرت مدینه [۴۷] [۴۸] [۴۹] و سال تولد وی۱۹۵ بوده است، [۵۰] [۵۱] [۵۲] [۵۳] [۵۴]
اما درباره روز و ماه ولادت اختلاف نظر وجود دارد. قول مشهور و منحصر به فرد، دهم رجب است که شیخ طوسی در مصباح المتهجد [۵۵] [۵۶] [۵۷] [۵۸] نقل کردهاست، ولی بیشتر منابع زادروز امام را نیمه ماه رمضان دانستهاند.[۵۹] [۶۰] [۶۱] [۶۲]
نسب امام جوادعلیه السلام
امام جواد تنها فرزند امام رضا علیهالسلام است. [۲۵] [۲۶] [۲۷]
مادر وی از کنیزان ( امّ ولد ) امامرضا علیهالسلام بود که در منابع با نامهای گوناگون از او یاد شدهاست. شیخ مفید [۲۸] [۲۹] [۳۰] [۳۱]
از او با نام سبیکه، از اهالی نَوْبه، یاد کرده و نام سکینه در برخی منابع، احتمالاً مُصَحَّفِ سبیکه است.[۳۲] [۳۳] [۳۴]
همچنین گفته اند نام وی دُرّه بوده و امام رضا علیهالسلام او را خیزران خوانده است[۳۵] [۳۶] [۳۷] [۳۸] [۳۹] [۴۰] [۴۱] (که همگی صورت مصحَّف اسامی خیزران و دُرّه را نقلکردهاند). او را از خاندان ماریه قبطیه ، همسر رسول خدا، نیز دانستهاند. [۴۲] [۴۳] [۴۴] در دلائل الامامه [۴۵] نام او ریحانه و کنیهاش امالحسن ذکر شدهاست. این تعدد نام چه بسا از آنروست که کنیزان به دلایلی، از جمله تغییر مالکانشان، با اسمها و کنیههای گوناگون خوانده میشدند. [۴۶]
مادر امام جواد علیهالسلام
مادر آن حضرت، سبیکه و به روایت دیگر خیزران بوده، که او را از خانواده امّ المؤمنین ماریه قبطیه و اهل نوبه (یکی از نقاط آفریقا، نزدیک مصر) دانسته اند. نام مادر آن بزرگوار، ریحانه نیز ذکر شده است، به نوشته نوبختى نام این بانو درّه بوده که بعدها او را خیزران خوانده اند.[۷]
امام موسی بن جعفر علیه السلام به یزید بن سلیط می فرمایند: ... بعد از من امر امامت با پسرم على است. اى یزید وقتى که بعد از من او را ملاقات کردى، به او مژده بده که پسرى امین، مأمون و مبارک برایش متولد خواهد شد. او به تو خبر میدهد که تو مرا ملاقات کردهاى، به او بگو کنیزى که آن پسر از او به دنیا خواهد آمد از بستگان ماریه قبطیه کنیز رسول خدا است. اگر توانستى سلام مرا به آن کنیز (مادر امام محمد تقى) برسان[۸] و همین موضوع حکایت از رتبه والاى آن بانو دارد.
جایگاه و ویژگیهای امام جوادعلیه السلام
پیامبر اکرم(ص) به امامت همه امامان دوازدهگانه شیعه ازجمله امامجواد (ع) تصریح کردهاست.[۱۲] امامرضا (ع) نیز فرزند خود امامجواد (ع) را پس از خود امام و حجت خداوند بر مردم به یاران معرفی[۱۳] و امامت ایشان را در کودکی با نبوت عیسیبنمریم(ع) در کودکی مقایسه کرد[۱۴] همچنین آن حضرت را مانند موسیبنعمران(ع) در مبارزه با طاغوتها شمرد[۱۵] و با برکتترین مولود برای شیعه دانست.[۱۶] سن کم امامجواد (ع) پس از شهادت امامرضا (ع) موجب شد عدهای از شیعیان، دربارهٔ امامت ایشان تردید کنند و به چارهجویی برخیزند. آنان با رفتن نزد عبداللهبنموسی، عموی امامجواد (ع) و نیافتن پاسخ پرسشهای خود، او را رها کردند و سرانجام برای آزمودن و نیز استفاده از امامجواد (ع) و حل مشکلات خود نزد ایشان گرد آمدند و حضرت به پرسشها و مشکلات علمی و کلامی و فقهی آنان پاسخ داد و بهویژه شبهههای آنان دربارهٔ امامت خویش را برطرف کرد؛[۱۷] چنانکه حضرت در حضور هشتاد تن از فقها و ازجمله علمای بغداد و دیگر شهرها به پرسشهای دشوار مردم در مسائل مختلف دینی پاسخ داد[۱۸]
مأمون عباسی شیفته علم و فضل امامجواد (ع) بود و ایشان را افقه و اعلم به کتاب و سنت از دیگران میشمرد[۱۹] و با کمی سن ایشان را در علم و حکمت و ادب و خرد با مشایخ روزگارخود برابر میشمرد و در مجلسی که یحییبناکثم قاضیالقضات حکومت عباسی، در حضور عدهای از علمای اسلام در بغداد با ایشان ترتیب داد، مراتب فضل و دانش و آگاهی آن حضرت بر همگان روشن شد.[۲۰]
امامخمینی، اماممحمدبنعلی (ع) را از امامان دوازدهگانه و حجت خدا بر مردم و از پیشوایان هدایتکننده شمردهاست.[۲۱] ایشان با استناد به روایات[۲۲] روز چهارشنبه را متعلق به امامجواد (ع) شمرده و سزاوار دانستهاست در تعقیب نماز صبح برای در امانماندن از شیطان و نفس اماره به این امام تقرب جسته شود و برای قبول عبادتهای ناقص به آن وجود مقدس شفاعت جسته شود.[۲۳]
امامجواد (ع) در مکارم اخلاق ممتاز و از کودکی دارای کمالات و اعتماد به نفس بود.[۲۴] مردم امامجواد (ع) را به عبادت[۲۵] پارسایی و شایستگی[۲۶] میشناختند و دانش و پرهیزکاری و زهد و بخشندگیِ ایشان را همانند پدر ایشان شمردهاند.[۲۷] امامجواد (ع) در حد توان به مشکلات مردم بهویژه درماندگان رسیدگی میکرد[۲۸] و برای حل گرفتاریهای مردم از شیعیانِ دارای نفوذ اجتماعی کمک میگرفت و نامه ایشان به حسینبنعبدالله نیشابوری کارگزار سیستان دربارهٔ کمک به یکی از نیازمندان، از آن جمله است.[۲۹]
امامخمینی، امامجواد (ع) را از امامان نیکوکار و افراد خیراندیش شمردهاست[۳۰] و این روایت[۳۱] را یادآور شدهاست که امامرضا (ع) به فرزند خود سفارش کرد خود را در معرض دیدار با فقرا قرار دهد و اطرافیان مانع از انفاق ایشان به نیازمندان نشوند؛[۳۲] چنانکه ایشان در اشعار خود در ستایش از امام زمان(ع) ایشان را وارث ویژگی، تقوا و بزرگی امامجواد (ع) دانستهاست[۳۳] و در جای دیگر از حضرت جواد (ع) به نور ساطع و بلند یاد کردهاست و بر وی و پدران و فرزندانِ برگزیده ایشان درود فرستادهاست.[۳۴]
فضائل امام جواد علیه السلام
امام محمّدتقی همانند دیگر امامان معصوم (علیهم السلام) در خصال نیک و اخلاق پسندیده همچون جدّ خویش، پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)بود.
در عبادت و طاعت شهرتی تمام داشت و بیشتر روزها در روزه بود و شبها به عبادت و راز و نیاز پیوسته این حدیث پیامبر (صلی الله علیه وآله)را بر زبان داشت که «هر کس نماز شب بگزارد، چهرهاش در روز زیبا و نورانی گردد.» [۱۸]
فروتنی امام محمّد تقی (علیه السلام) از صفات برجسته او است.
در برخورد با مردم بسیار متواضع و مهربان بود و میفرمود: «فروتنی، زینت و شرافت حسب و نسب است.» [۱۹]
جود و بخشش او زبانزد همه بود و امروزه نیز آن امام (علیه السلام) را بدین صفت میشناسند و بدین روی از القاب مشهورش «جواد الائمّه» است. هر کس نیازی بدو میآورد، حاجت روا بازمیگشت. [۲۰] [۲۱]
آنچه از موقوفات بنیهاشم و پدران معصومش به دست میآورد، میان نیازمندان تقسیم میکرد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم یازدهم امام جوادع
ادامه مطلب را ببينيد
ادله امامت حضرتجواد علیهالسلام، همچون دیگر امامان، نصوصعام [۲۰۸] و نصوص خاصی است که از پیامبر اکرم و امامان علیهمالسلام بخصوص امامرضا در این باب وارد شدهاست. در منابع حدیثی شیعه احادیث و نصوص صریحی از قول امام رضا مبنی بر نصب امامجواد به عنوان امام پس از خود از طریق کسانی چون علی بن جعفر ، صفوان بن یحیی ، معمر بن خالد ، حسین بن یسار و کسانی دیگر که از اصحاب معتبر و معتمد امام رضا و امام جواد علیهماالسلام بودند نقل شده است. [۲۰۹] [۲۱۰] از آنجا که حضرت رضا علیهالسلام خیلی دیر صاحب فرزند شده بودند، نگرانیهایی در میان شیعیان بروز کردهبود و حتی گروه واقفه ، این امر را بهانه انکار امامت حضرت رضا قرار داده بودند. به همینسبب، ایشان پس از ولادت فرزندشان، اعلام کردند که این فرزند حق را از باطل جدا کرد [۲۱۱] [۲۱۲] [۲۱۳] [۲۱۴] [۲۱۵]
مواجهه امام رضا با شبهات در باره امامت فرزندش
پس از تولد امامجواد علیهالسلام، حضرترضا علیهالسلام به شیوههای گوناگون از جمله با نشان دادن مُهر امامت وی به یاران خود، و با ذکر اینکه مولودی با برکتتر از او زاده نشده چرا که شبههافکنی جماعت واقفه را بی اثر کردهاست بر امامت وی پس از خود تأکید میکردند [۲۱۶] [۲۱۷] [۲۱۸]
امامرضا شبهات راجع به خردسال بودن امامجواد برای احراز مقام امامت را هم که بیشتر از سوی واقفه مطرح میشد با مقایسه وی با حضرتعیسی علیهالسلام رفع میکردند و توضیح میدادند که خردسالی مانع انتصاب به مقام امامت الاهی نمیشود [۲۱۹] [۲۲۰] [۲۲۱] [۲۲۲] [۲۲۳]
شیخ مفید نوشته است که حضرت رضا (علیه السلام) از دنیا رفت و سراغ نداریم فرزندی از او مانده باشد جز پسر ارجمندش، ابوجعفر محمّد (علیه السلام) که پس از او امامت را به دست گرفت. [۲۲۴]
همچنین، از امام رضا (علیه السلام) نقل کردهاند که به صراحت فرزند گرامی خویش حضرت محمد تقی (علیه السلام) را به وصایت و امامت خوانده است. [۲۲۵] [۲۲۶]
افزون بر این، برتری آشکار امام محمّد تقی (علیه السلام) بر مردم روزگار خویش دلیلی دیگر بر امامت او است.
منشاء اختلاف در باره امامت امام جواد
با این همه پس از رحلت امامرضا علیهالسلام، در میان شیعیان ، در آغاز امر در باب تعیین و قبول امام پس از ایشان اختلاف اندکی پیش آمد. [۲۲۷]
منشأ عمده این اختلاف خردسالی امام جواد بود و حتی در این باره از خود امامجواد علیهالسلام سؤالکردند و حضرت حال خود را با امامعلی علیهالسلام سنجیدند که آن حضرت در نه سالگی اسلام آورد یا با حضرت سلیمان مقایسه کردند که داوود او را در کودکی جانشین خویشکرد. [۲۲۸]
تردید کنندگان اظهار میکردند که بلوغ شرط امامت است و کودک قادر به درک مسائل دقیق احکام و عقاید که امت به آنها نیاز دارند نیست[۲۲۹] [۲۳۰] [۲۳۱]
استدلال معتقدین به امامت امام جوادعلیه السلام
در برابر، معتقدان به امامت امامجواد علیهالسلام چنین استدلالمیکردند که امامان، برهان خدا و حجت او بر روی زمیناند و نباید سن آنها را ملاک قرار داد. [۲۳۲]
نحوه استدلال در باره کیفیت و منشأ علم امام
درباره البته، این عده در باره کیفیت و منشأ علم امام چند نظر داشتند. عدهای گفتند او از پدرش تعلیم گرفتهاست. عدهای دیگر، شروع بالفعل امامت را به پس از بلوغ موکولکردند و معتقد شدند که امام، پس از بلوغ، از طرق مختلف، مثلاً الهام و رؤیا ، به علوم امامت دست خواهد یافت، گرچه پیش از بلوغ همامامت حق اوست، چرا که نصامامرضا علیهالسلام بر امامت آن حضرت قرار گرفته و او تنها فرزند امام است.
برخی نیز بر آنبودند که اطاعت از اوامر و نواهی امام پیش از بلوغ واجب نیستو باید کسیاز آگاهان به علوم دین و صلاح امت، تولی امر را به عهده گیرد تا امام به شرایط لازم دست یابد. [۲۳۴] [۲۳۵]
به عقیده این گروه، منشأ علم امام پس از بلوغ، الهام و شیوههای نامتداول نیست، بلکه کتب و میراث به جای مانده از پدران وی است. حتی برخی برای رفع مشکل نداشتنِ علم، گمان کردند که برای امامان قیاس رواست، چه ایشان از خطا و اشتباه مصوناند. [۲۳۶] [۲۳۷]
به عقیده جمعی دیگر، برخورداری امام از علم الاهی با خردسالی او منافاتی ندارد، زیرا وی حجت خداست و همه اسباب و عواملطبیعی برای وی فراهم است و در اینباره به برخی از انبیایپیشین، نظیر یحیی ، عیسی ، یوسف و سلیمان علیهمالسلام، استناد میکردند، که بر این اساسعلم میتواند به طور لدنی در حجتخدا وجود داشتهباشد، گرچه به بلوغ نرسیدهباشد. [۲۳۸] [۲۳۹]
شیعیان با اینکه به مسئله امامت از جنبه الاهی آن مینگریستند و به همیندلیل، سن کمِ امام در عقیده آنان خللی وارد نمیکرد، اصرار داشتند تا این وجهه الاهی در علم و دانشامام بروز یابد؛ ازاینرو، با طرح پرسشهایی، امام را میآزمودند [۲۴۰] که به امتحان وی در موسم حج توسط فقهای اصحاب انجامید [۲۴۱] [۲۴۲] [۲۴۳] به جز این، در مواضع و فرصتهایگوناگون، از امامجواد علیهالسلام پرسشهای بسیاری کردهاند و آن حضرت، با وجود خردسالی، به تمام آنها پاسخ داده است. [۲۴۴] [۲۴۵] [۲۴۶] [۲۴۷]
اختلافها و تردیدهای مذکور، هیچگاه به بحران در جامعه شیعه نینجامید. [۲۴۸]
مشکلات نظری مطرحشده پس از وفات امامرضا علیهالسلام هم به زودی پاسخهای مناسب خود را یافت و تقریباً همه پیروان تشیع ، امامت امامجواد علیهالسلام را پذیرفتند، [۲۴۹] [۲۵۰]
گر چه گروههایی مثل زیدیه و اسماعیلیه ، گاهی امامت امام جواد در کودکی را مایه طعن قرار دادند [۲۵۱] یمنی، ص ۲۵۲ـ۲۵۳).
امامت امام جواد علیهالسلام
در سال ۲۰۳ ق. که امام رضا علیه السلام به شهادت رسید، شیعیان آن حضرت به علت این که تنها فرزند وى (امام جواد علیه السّلام) بیش از هشت سال نداشت، در نگرانى و اضطراب عمیقى فرو رفتند. به نوشته برخى از مورّخان در این جریان، شیعیان به حیرت افتاده و میان آنان اختلاف پدید آمد؛ چنانکه شیعیان دیگر شهرها نیز متحیر شدند.[۱۱] این مشکل براى شیعیان، که مهمترین رکن ایمان را اطاعت از امام معصوم دانسته و در مسائل و مشکلات فقهى و دینى خود به وى رجوع مى کردند، از اهمیت بسیار برخوردار بود و نمى توانست همچنان لا ینحل بماند. البته براى شیعیان مسلّم بود که امام رضا علیه السّلام فرزند خود امام جواد علیه السّلام را به جانشینى برگزید، ولى مشکل ناشى از خردسالى آن حضرت، آنان را بر آن مى داشت تا براى اطمینان خاطر، به کاوش و جستجوى بیشترى در این باره بپردازند. علّت پیدایش این اختلاف، به نظر نوبختى، همین بود که آنها بلوغ را یکى از شرایط امامت مىدانستند.[۱۲] به همین منظور امام با آوردن دلایلی، شرط بلوغ برای امامت را رد کردند. برخی از این دلایل:
نبوّت حضرت عیسى علیه السّلام در دوران شیرخوارگى.[۱۳]
اشاره به جانشینى سلیمان از داود علیه السّلام، هنگامى که هنوز کودکى بیش نبود و گوسفندان را به چرا مى برد، حضرت داود او را جانشین خود کرد، در حالى که علماى بنى اسرائیل، این عمل او را انکار مىکردند.[۱۴]
نبوت یحیى بن زکریا علیه السّلام در کودکی.[۱۵]
شیعیان امامى از یک سو امامت را از جنبه الهى آن مىنگریستند و به همین دلیل کمى سنّ امام هرگز نمى توانست در عقیده آنها خللى وارد آورد، اما از سوى دیگر آنچه اهمیت داشت؛ بروز این وجهه الهى بود که مى بایست در علم و دانش امامان علیهم السّلام باشد. در واقع امامان، پاسخگوى کلیه سؤالات شیعیان بودند. از این رو آنان درباره تمامى امامان این اصل را رعایت کرده و آنان را در مقابل انواع پرسشها قرار مى دادند و تنها موقعى که احساس مى کردند آنان به خوبى از عهده پاسخ گویى به این سؤالات بر مى آیند (با وجود نص به امامتشان)، از طرف شیعیان به عنوان امام معصوم شناخته مى شدند. با توجه به سنّ کم امام جواد علیه السّلام، این آزمایش از طرف شیعیان درباره آن حضرت ضرورت بیشترى پیدا مىکرد. بر این اساس، در مواقع و فرصتهاى مختلف، آزمایشاتی را درباره آن حضرت به عمل آورده و پس از آن، اکثریت قریب به اتفاق آنان -جز اندکى- با اطمینان خاطر، امامت او را پذیرفتند.[۱۶]
از جمله مناظرات حضرت جواد می توان به موارد زیر اشاره کرد:
مناظره با عموی خویش عبدالله بن موسی برای اثبات امامت خود در نزد شیعیان
مناظره با یحیی بن اکثم
مناظره با قاضی القضات معتصم در مورد قطع دست دزد.
امامت امام محمّد تقی در خردسالی
امام جواد (علیه السلام) نخستین تن از دوازده امام شیعه بود که در خردسالی به امامت رسید. پس از ایشان، امام هادی (علیه السلام) و امام مهدی (علیه السلام) نیز در خردسالی به امامت رسیدند. برخی این موضوع را به عنوان شبهه مطرح ساخته و کوشیدهاند مسئله امامت ایشان را به ابهام کشانند.
هر چند در تاریخ بشر، کسانی را میتوان یافت که در کودکی از نبوغ ذاتی فوق العادهای بهرهمند بودهاند و بدین روی، نمیتوان خردسالی امام (علیه السلام) را دلیلی بر ردّ امامت ایشان به شمار آورد، امّا شیعیان دلایلی دیگر نیز بر این افزودهاند:
دلائل امامت امام محمد تقی در خردسالی
ایمان به خدا مستلزم آن است که آدمی به این نیز ایمان آوَرَد که همه افعال خداوند از روی مصلحت است و باید بی چون و چرا به آن تن در داد. خداوند، قادر و حکیم است و بنابر مصلحت، بنده برگزیده خویش را در خردسالی به امامت رسانده است و این هیچ تناقضی در پی ندارد و امر محالی با خود نمیآورد.
بنابر نصّ قرآن، حضرت عیسی (علیه السلام) و یحیی (علیه السلام) در خردسالی به نبوّت رسیدهاند. [۲۵۲]
در تاریخ اسلام، نمونههایی در دست است که مسئولیّتهایی بزرگ و کارهایی سترگ به خردسالان سپرده شده است؛ مانند بیعت امام علی (علیه السلام) با پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)در کودکی، نقش داشتن امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) در ماجرای مباهله و نیز گواهی آنان در ماجرای فدک نزد خلیفه اوّل.
امامت حضرت جواد (علیه السلام) در خردسالی، ذهن مسلمانان را برای پذیرفتن امامت حضرت مهدی (علیه السلام) و غیبت ایشان در خردسالی آماده ساخت.
چنان که از تاریخ نیز بر میآید، امامت حضرت جواد (علیه السلام) در خردسالی آزمایشی سخت برای شیعیان بود تا مؤمنان راستین خویش را نشان دهند و به مقامی والاتر رسند. در این ماجرا، برخی کسان- که سست ایمان و مردّد بودند- از راه به در رفتند و بازشناخته گشتند. [۲۵۳]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم یازدهم امام جوادع
ادامه مطلب را ببينيد
دوران امامت امام جوادعلیه السلام
امامجواد (ع) پس از شهادت امامرضا (ع) بهرغم سن کم خود به رهبری و هدایت شیعیان رسید. از زندگی راویان به دست میآید شیعیان در زمان ایشان در نقاط مختلف جهان اسلام ازجمله مصر[۳۵] بغداد[۳۶] همدان، کوفه، ری، قم، بصره[۳۷] بُست، سجستان[۳۸] خراسان و مرو[۳۹] و اهواز[۴۰] پراکنده بودند و بهویژه در بغداد شمار زیادی را تشکیل میدادند و از اقتدار و شوکت برخوردار بودند[۴۱] و جمعیت آنان رو به گسترش بود. حضرت جواد (ع) با مردم بهویژه شیعیان به روشهای گوناگون ازجمله دیدار حضوری در مدینه[۴۲] و بهویژه در مسجد پیامبر(ص)[۴۳] و به وسیله نامه و از طریق وکلا و نمایندگان ارتباط داشت و در ارتقای دانش دینی آنان میکوشید[۴۴] ایشان با استفاده از فرصتی که در اختیار داشت افراد نخبه و برجسته بسیاری را در علوم دینی تربیت کرد. شمار راویان از امامجواد (ع) را ۱۲۱ تا ۱۳۰ نفر ثبت کردهاند[۴۵] امامخمینی، علیبنمهزیار[۴۶] ابندرید، صاحب الجمهره فی اللغه[۴۷] حسنبنسعید اهوازی[۴۸] ابوالقاسم صیقل[۴۹] ابراهیمبنشیبه[۵۰] و ابوالحسنبنحصین[۵۱] را از اصحاب امامجواد (ع) شمردهاست.
امامجواد (ع) برای اداره امور دینی شیعیان در مناطق گوناگون جهان اسلام ازجمله بغداد، کوفه، اهواز، همدان، قم، ری، سیستان دارای وکیل بود[۵۲] خیران خادم[۵۳] ایوببننوح[۵۴] عبدالعزیز مهتدی[۵۵] و ابراهیمبنمحمد همدانی[۵۶] از وکلای آن حضرت بودند و نیز احمدبنمحمدبنابینصر بزنطی از اصحاب اجماع از خواص امامجواد (ع) بودهاست[۵۷] امامجواد (ع) در دفاع از کیان اسلام و قرآن و تفسیر درست کتاب خدا و سیره پیامبر (ص) فعالیتهای علمی بسیاری از خود به جای گذاشت و به شبهههای فکری مردم پاسخ گفته و روایات نبوی (ص) تحریفشده را بر آنان آشکار و واقعیتها را بیان کردهاست[۵۸]
امامخمینی نیز یادآور شدهاست امامجواد (ع) عقاید و علوم و معارف اسلام و اهل بیت (ع) را برای مردم بیان میکرد و با گفتگوهای شفاهی و از راه مکاتبه به پرسشهای آنان پاسخ میداد[۵۹] و نیز به شیعیان توصیه میکرد از کتابهای روایی امامان مراقبت کنند[۶۰] ایشان با اشاره به برخی از روایات[۶۱] تصویر درست از خداوند و بیان صفات کمال حقتعالی برای مردم و بهدورداشتن خدا از تشبیه به مخلوقات را از بیانات امامجواد (ع) بازگو کردهاست.[۶۲] حضرت در برابر فرقه مجسِّمه که با برداشتهای غلط آنان از آیاتی چون «یدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیدیهِمْ»[۶۳] و «الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی»[۶۴] خداوند سبحان را جسم میپنداشتند، شیعیان را از نمازگزاردن پشت سر آنان و ادای زکات به آنان منع کرد[۶۵] ایشان با سران غالیان بهشدت برخورد میکرد، ازجمله ابوالخطاب (محمدبنابیزینب) و پیروان او را لعن کرد و به اصحاب خود نیز دستور داد آنان را لعن کنند؛[۶۶] همچنین قائلان به غیبت امامموسی کاظم(ع)، را نیز مصداق نواصب میدانست و شیعیان را از نمازگزاردن در پشت سر آنان منع میکرد.[۶۷]
امامخمینی به استناد روایات[۶۸] یادآور شدهاست امام نهم (ع) در اختلافات فکری شیعیان ازجمله دربارهٔ ائمه (ع) و حدود اختیارات آنان، راه درست را به آنان مینمایانْد و جایگاه اهل بیت(ع) را نزد خداوند برایشان روشن میساخت و به آنان یادآور میشد از راه ائمه (ع) باید پیروی کنند و از راه و رسم آنان نباید تخلف کنند.[۶۹] ایشان با استناد به روایتی از امامجواد (ع)[۷۰] در اختلاف شیعیان در وقت نماز صبح، با تأکید بر ضرورت محسوسبودن طلوع فجر، نور عمودی واقع در افق را معیار فجر ندانسته، بلکه گسترش عرضی نور صبح را علامت طلوع فجر شمردهاست.[۷۱]
خلفای معاصر امام جواد علیهالسلام
امام جواد علیه السلام در مجموع دوران امامت خود، با دو خلیفه عباسى یعنى «مأمون» (۱۹۳ - ۲۱۸) و «معتصم» (۲۱۸ - ۲۲۷) معاصر بوده است و هر دو نفر او را به اجبار از مدینه به بغداد احضار کردند و طبق شیوه سیاسى اى که مأمون در مورد امام رضا علیه السلام به کار برده بود، او را در پایتخت زیر نظر قرار دادند.[۱۷]
هنگامى که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیه السّلام در سال ۲۰۴ به بغداد بازگشت، از ناحیه آن حضرت اطمینان خاطر پیدا کرده بود؛ ولى این را مىدانست که شیعیان پس از امام رضا علیه السّلام، فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت، خطر همچنان بر جاى خود خواهد ماند. اینک نوبت امام جواد علیه السّلام فرا رسیده بود تا به نحوى کنترل شود. مأمون براى انجام این هدف، دختر خود ام الفضل را به عقد وى در آورد و او را داماد خود کرد. از همین رهگذر بود که مأمون به راحتى مىتوانست از طرفى امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر، آمد و شد شیعیان و تماسهاى آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد. بر اساس برخى نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد -در سال ۲۰۴- بلافاصله امام جواد علیه السّلام را از مدینه به بغداد فرا خواند.[۱۸]
به نقل شیخ مفید: امام محمدتقی علیهالسلام، بنا به درخواست مأمون عباسی در محرم سال ۲۱۵ قمری وارد بغداد شد و مأمون از نزدیک با دانش، معرفت و شخصیت بیهمتای وی آشنا گردید و بنا به قولی که به پدرش امام رضا علیهالسلام در خراسان داده بود، دختر خود "امالفضل" را به عقد ازدواج امام محمدتقی علیهالسلام درآورد و منزلت وی را در نزد تمامی نزدیکان و اقربای خویش، اعم از عباسیان و علویان گرامی شمرد و برای وی احترام ویژهای قائل گردید.[۱۹] هنگامی که مأمون در برابر خردهگیریهای عباسیان کینهتوز، نسبت به ازدواج امام محمدتقی علیهالسلام با دختر خویش روبرو گردید، در پاسخشان گفت: و أما ابوجعفر محمد بن علی، قد اخترتُه لتبریزه علی کافة أهل الفضل فی العلم والفضل مع صغر سنه، والأعجوبة فیه بذلک.[۲۰] یعنی: اما از این که ابوجعفر محمد بن علی را به همسری دخترم برگزیدم، بدین جهت است که وی با کمی سن و سالش، سرآمد تمامی صاحبان فضل در دانش و دانایی و نابغه و شگفتی دوران است.
مأمون در هفده رجب سال ۲۱۸ ه.ق (۱۲۰) یا شعبان سال ۲۱۸ ه.ق (۱۲۱) مُرد و برادرش معتصم به قدرت رسید. او که از نظر شخصیت فردى، هرگز همتاى برادرش مأمون، خلیفه دانشمند عباسى نبود، لذا هرگز تاب و یاراى مشاهده حضور امام نهم شیعیان جهان را نداشت، تا چه رسد به اینکه بالندگى و نشاط غیر قابل انکار تشیع را شاهد باشد.
اوضاع سیاسی دوران امام جوادعلیه السلام
خلفای عباسی از زمان امامت امامموسی کاظم علیهالسلام بر آن شدند برای جلوگیری از شورشها و قیامهای علویان و وابستگان ائمه، فعالیتهای امامان شیعه را تحتنظر بگیرند. این سیاست به زندانیشدن و در نهایت شهادت امامهفتم انجامید. [۲۷۸] [۲۷۹] [۲۸۰] مأموندر باره امامرضا علیهالسلام سیاست دیگری در پیش گرفت.
او با انتصاب حضرت به ولایتعهدی و تزویج دخترش به وی، بر آن بود تا ضمن تقویت رابطهاش با امام، در میان علویان، که بعضاً قصد قیام داشتند، شکاف بیندازد و امام را در کاخ عباسیان محصور کند. [۲۸۱] [۲۸۲] [۲۸۳] [۲۸۴] وی همین سیاست را در مورد امامجواد ادامه داد و امفضل را به عقد او در آورد تا از اینطریق وی را تحتنظر بگیرد. [۲۸۵]
این تصمیم چندانخوشایند عباسیان نبود و از بیم آنکه سرانجامِ مأمون با امامجواد علیهالسلام، به آنچه در مورد امامرضا رخ داد ختم شود، مأمون را از این کار برحذر داشتند. [۲۸۶] با این حال مأمون به امامجواد بسیار ابراز علاقه و او را تکریم و تعظیم میکرد. [۲۸۷] [۲۸۸] [۲۸۹]
برخورد امام با فرقههای منحرف
امام جواد علیه السّلام در برابر فرقههایى که در دوران آن حضرت وجود داشتند، شیعیان خود را از این نظر که این فرقهها چه مواضعى در مقابل آنان به خود گرفتهاند راهنمایى مىفرمود.
اهل حدیث:
اهل حدیث، مجسّمىمذهب بوده و خدا را جسم مىپنداشتند. امام دربارۀ آنان به شیعیان مىفرمود که اجازه ندارند پشت سر هر کسى که خدا را جسم مىداند نماز گزارده و به او زکات بپردازند.[۲۱]
واقفیه:
واقفیه، یکى دیگر از فرقههاى موجود انشعابى از شیعه در زمان امام جواد علیه السّلام بود که به صورت مشکلى در مقابل شیعیان مطرح شده بود. آنان کسانى بودند که پس از شهادت امام کاظم علیه السّلام، بر آن حضرت توقّف کرده و امامت فرزندش على بن موسى الرضا علیه السّلام را نپذیرفتند. وقتى از امام دربارۀ خواندن نماز پشت سر واقفى مذهبان سؤال شد، آن حضرت در جواب، شیعیان خود را از این کار نهى کردند.[۲۲]
زیدیه:
دشمنى زیدیه با امامیه و طعن آنها بر امامان علیهم السّلام سبب موضعگیرى تند ائمه در برابر آنها شد؛ چنانکه در روایتى از امام جواد علیه السّلام، واقفیه و زیدیه مصداق آیۀ: «وجوه یومئذ خاشعة عاملة ناصبة»؛[۲۳] خوانده شده و در ردیف ناصبىها قرار گرفتند.[۲۴]
غلات:
غلات نیز به سبب آن که در بدنام کردن شیعه سهم بسزایى داشتند، مورد تنفر امامان بودند. خطر اینها براى شیعیان بسیار جدّى بود؛ زیرا آنها به نام امامان علیهم السّلام روایاتى را جعل کرده و بدین وسیله شیعیان را که پیرو ائمه علیهم السّلام بودند به انحراف مىکشاندند. امام جواد علیه السّلام دربارۀ ابو الخطاب که از سران غلات بود، فرمودند: لعنت خدا بر ابو الخطاب و اصحاب او و کسانى که دربارۀ لعن بر او توقف کرده و یا تردید کنند. [۲۵] آنگاه امام به ابو الغمر جعفر بن واقد و هاشم بن ابى هاشم اشاره کرد و پس از تذکر دربارۀ بهرهگیرى آنها از ائمه علیهم السّلام به منظور بهرهکشى از مردم، آنان را در ردیف ابو الخطاب دانستند؛ حتى در روایتى به اسحاق انبارى فرمودند: دو تن از غلات به نامهاى ابو المهرى و ابن ابى الزرقاء -که خود را سخنگویان امامان علیهم السّلام قلمداد مىکردند- به هر طریقى هست باید کشته شوند. اسحاق در صدد اجراى دستور امام بود، ولى آن دو از دستور امام مطلع شده و خود را از دید اسحاق مخفى کردند. دلیل این تصمیم امام، نقش بسیار حساس آنان در منحرف ساختن شیعیان ذکر شده است.[۲۶]
اصحاب امام جواد علیهالسلام
بسیارى از اصحاب امام جواد علیه السّلام از اصحاب پدر آن حضرت بودند. از مشاهیر اصحاب ایشان می توان افراد زیر را نام برد:
حضرت عبدالعظیم حسنی: او در رى سکنا گزید و به ترویج و اشاعه احادیث اهل بیت علیهم السّلام همت گماشت. در اثر فعالیتهاى او بود که شیعیان رى رو به افزایش گذاشتند و تشیع در این دیار رو به گسترش نهاد.
ابوهاشم جعفری (داود بن قاسم): او احادیث زیادى از امام جواد علیه السّلام نقل کرده و یکى از برجستهترین یاران آن حضرت مىباشد. ابو هاشم از خاندان جعفر بن ابى طالب بود و در کتب رجال از وى به نیکى یاد شده است.
علی بن مهزیار اهوازی: او از امام رضا و امام جواد علیهماالسّلام روایت نقل کرده و از نزدیکان امام جواد علیه السّلام بوده و آن حضرت در بزرگداشت وى عنایت ویژهاى داشتهاند.[۲۷] روایات او از امام جواد علیه السّلام نسبتا زیاد است.[۲۸]
احمد بن محمد بن ابىنصر بزنطى: وى از خواص شیعیان امام رضا و امام جواد علیهماالسّلام بود که همه علماى رجال از او ستایش کردهاند. او در سال ٢٢١ بدرود حیات گفت. ابن ندیم از وى و کتابش که مشتمل بر روایات او از امام رضا علیه السّلام مىباشد یاد کرده و دو کتاب «الجامع» و «المسائل» را از آثار وى دانسته است.[۲۹]
زکریا بن آدم: اهل قم و از یاران بسیار نزدیک حضرت امام رضا و امام جواد علیهماالسلام بود. در روایتی آمده است: در آخر عمر امام جواد علیه السلام به خدمت آن حضرت رسیدم از ایشان شنیدم که مى فرمود: خداوند به صفوان بن یحیى و محمد بن سنان و زکریا بن آدم از طرف من جزاى خیر عنایت فرماید؛ آنان یاران با وفاى من هستند.[۳۰]
فضل بن شاذان : اهل نیشابور و از فقهاء و متکلمین نامدار شیعه، شخصیتى مورد اعتماد و برخوردار از جلالت قدر و داراى تألیفات عدیده که بعضى، آثار وى را ۱۸۰ جلد کتاب نوشته اند. وى مفتخر به درک محضر چهار امام (امام رضا و امام جواد و امام على نقى و امام حسن عسکرى علیهم السلام) بوده است.
شبکه ارتباطی وکالت
امام جواد علیه السلام با تمام محدودیتهاى موجود، از طریق نصب وکلا و نمایندگان، ارتباط خود را با شیعیان حفظ مىکرد. در سراسر قلمرو حکومت عباسى، امام علیه السلام، کارگزارانى (وکلایى) را اعزام مىکرد و با فعالیت گسترده آنان از تجزیه نیروهاى شیعه جلوگیرى مى شد. کارگزاران امام در بسیارى از استانها مانند: اهواز، همدان، سیستان، بُست، رى، بصره، واسط، بغداد و مراکز سنتى شیعه یعنى کوفه و قم پخش شده بودند.
امام به هواداران خود اجازه مىداد که به درون دستگاه حکومت نفوذ کرده، مناصب حساس را در دست بگیرند، از این رو محمد بن اسماعیل بن بزیع و احمد بن حمزه قمى مقامات والایى در دستگاه حکومت داشتند. نوح بن درّاج نیز چندى قاضى بغداد، و پس از آن قاضى کوفه بود.
خیران الخادم یکى از وکلاى امام جواد علیه السّلام بود که ابوعمرو کشى از او یاد کرده است.[۳۱] ابراهیم بن محمد همدانى یکى دیگر از وکلاى آن حضرت بوده و روایاتى از وى نقل شده است.[۳۲]
شیخ کلینى نقل مىکند که حضرت جواد علیه السلام، بنا به درخواست یکى از شیعیان بُست و سیستان، طى نامهاى به والى این منطقه سفارش کرد که در اخذ مالیات، بر او سخت نگیرد. والى که از پیروان امام بود، نه تنها بدهى او بابت خراج را نگرفت، بلکه اعلام کرد تا آن زمان که بر سرکار است، او را از پرداخت خراج معاف خواهد کرد. علاوه بر این دستور داد براى او مستمرّى نیز تعیین کردند.[۳۳]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم یازدهم امام جوادع
ادامه مطلب را ببينيد
تشکیل سازمان وکالت
از روزگار امام صادق علیهالسلام، ائمه از شیعیان خود وجوهشرعی و هدایای مالی می پذیر فتند، [۲۹۰] [۲۹۱] [۲۹۲] [۲۹۳]
ولی امامصادق کسی را وکیل در اخذ اموال نکردهبود. نظام وکالت را امامکاظم علیهالسلام بنیان گذاشت. وکلای امام در شهرهای مختلف زندگی میکردند. [۲۹۴] [۲۹۵] [۲۹۶]
حضرترضا علیهالسلام تشکیلات منظمی را که پدرش بنا نهاده بود حفظ کرد و از جانب خود، در همه نقاط وکلایی گماشت. [۲۹۷] [۲۹۸] [۲۹۹]
وکلای امامرضا نیز پس از امتحان حضرتجواد در موسمحج و پیبردن به حقانیت آن حضرت، فعالیت خویش را ادامه دادند.[۳۰۰]
برخی از وکلا ی مرتبط با امام جواد
شیعیان امامی که در سراسر بلاد اسلامی پراکندهبودند، [۳۰۱] به جز در ایام حج، که مستقیماً با امامجواد ملاقات میکردند، از طریق وکلای وی در شهرها با او ارتباط داشتند که برخی از آنها عبارتاند بودند از علی بن مَهْزیار در اهواز ، [۳۰۲] ابراهیم بن محمد همدانی در همدان ، [۳۰۳] یحیی بن ابیعمران در ری [۳۰۴] [۳۰۵] یونس بن عبدالرحمان و ابوعمرو حَذّاء در بصره ، [۳۰۶] [۳۰۷] علی بن حسان واسطی در بغداد [۳۰۸] علی بن اسباط در مصر، [۳۰۹] صفوان بن یحیی در کوفه ، [۳۱۰] [۳۱۱] صالح بن محمد بن سهل و زکری ابن آدم در قم . [۳۱۲] [۳۱۳] [۳۱۴]
حضرت جواد علیهالسلام علاوه بر وکلای ثابت و مقیم، گاه نمایندگانی ویژه به شهرها میفرستاد تا وجوه شرعی و نیز مبالغی را که نزد وکلای مقیم بود، جمعآوریکنند. [۳۱۵]
پارهای از شیعیان امام اجازه یافتند به دستگاهخلافت وارد شوند و برخی از آنان حتی به مقامات بالا رسیدند، [۳۱۶] از جمله محمد بن اسماعیل بن بَزِیع ، وزیر بود. [۳۱۷] [۳۱۸] [۳۱۹] [۳۲۰] همگی این موارد از فعالیتهای مخفی سازمان وکالت، به منظور هدایت امور مالی و مذهبی شیعه امامیه بود.
مآخذ امامیه درباره اقداماتنظامی سازمانوکالتسکوتکردهاند، اما جاسم حسین [۳۲۱] قیام قم و سرکوب آن را ــ که به دستور مأمون در سال۲۱۰ صورت گرفت و در آن یحیی بن ابی عمران ، یکی از وکلای امامجواد علیهالسلام، به قتل رسید [۳۲۲] ــ با فعالیتهای سیاسی وکلای امام مرتبط دانسته است.به نظر او، [۳۲۳] مأمون، که امامجواد را با این شورشها مرتبط میدانست، در ۲۱۵ او را از مدینه به بغداد فراخواند و از وی وی خواست با همسرش، امفضل که نزد پدر بود، به مدینه بازگردد. این ازدواج نه موجب حمایت حمایت امامیه از مأمونشد و نه قیامهای قم را متوقف ساخت. جعفر بن داوود قمی ، از رهبران این قیام که به مصر تبعید شده بود، در ۲۱۶ از مصر گریخت و بار دیگر در قم قیام کرد و لشکر مأمون را شکستداد. در ۲۱۷، عباسیان قیام وی را سرکوب و او را اعدامکردند، [۳۲۴] [۳۲۵] [۳۲۶] اما از آن پس قیامهای مخفی علویان گستردهتر شد و معتصم، ناچار، امامجواد و محمد بن قاسم ، از نوادگان امامزینالعابدین علیهالسلام، را به بغداد فراخواند تا نقش آنان را در قیامهای پنهانی شیعی دریابد [۳۲۷] [۳۲۸]
فعالیت وکلا در سالهای پایانی امامت امامجواد
در سالهای پایانی امامت امامجواد علیهالسلام، تشکیلات و فعالیتهای وکلای وی بسیار توسعه یافته بود [۳۲۹] تا جایی که امامجواد به پیروان خود در خراسان، که در جنگ خرمیه شرکت کردهبودند، دستور داد خمس را مستقیماً یا از طریق وکلایش به وی بپردازند. [۳۳۰] همچنین امام با شنیدن فرمان معتصم در خصوص احضارش به بغداد، از نماینده خود، محمد بن فرج خواست، تا خمس را به او بدهد. [۳۳۱] [۳۳۲]
مقام علمی امام امام جوادعلیه السلام
با اینکه امامجواد علیهالسلام در خردسالی به امامت رسید و مدت امامتش هم کوتاه بود، در منابع شیعی و شماری از منابع اهلسنّت ، بیش از دویست حدیث به آن حضرت منسوب است که نشان از مقام علمی و احاطه وی بر مسائل فقهی، تفسیری، اعتقادی و اخلاقی دارد. شرایط دشوار سیاسی باعث شد که حضرت مدتی امامت خود را پنهانکند [۳۳۳] [۳۳۴] ؛ از اینرو، سادهترین راه ارتباط شیعیان با امام، نامه نگاریبود .بسیاری از معارف و مطالبی که از آن حضرت باقی مانده، در نامههای وی به شیعیان مندرج است. [۳۳۵]
شیعیان در نامههایشان سؤالات خود را، که بیشتر در مسائل فقهی بود، طرح میکردند و امام به آنان پاسخ میداد. در اغلب موارد نام و نشان کسی که امام به او نامه نوشته، مشخص است. [۳۳۶] [۳۳۷] [۳۳۸] [۳۳۹] [۳۴۰] [۳۴۱] [۳۴۲] [۳۴۳] [۳۴۴]
به جز پدر و پسر امام، نام و نشان شصتوسه تن از افرادی که حضرت با آنان مکاتبه داشته، از مجموع منابع حدیثی و رجالی گرد آمده است، البته برخی از نامهها در پاسخ به گروهی از شیعیان نگاشته شده است[۳۴۶] [۳۴۷] [۳۴۸] [۳۴۹] [۳۵۰] [۳۵۱] [۳۵۲] [۳۵۳] و در مواردی هم نویسنده نامه مشخص نیست. [۳۵۴]
مناظرات امام جوادعلیه السلام
از موضوعات قابل توجه در زندگی امامجواد (ع)، مناظرات آن حضرت بهویژه دربارهٔ مسائل امامت و احکام شرعی بودهاست. ایشان دراینباره گفتگوهایی با شیعیان و نیز بزرگان دیگر مذاهب اسلامی انجام دادهاست؛ ازجمله مناظره با یحییبناکثم، دربارهٔ محرمات احرام در حج[۷۲] و نیز مناظره کلامی دربارهٔ روایات منسوب به پیامبر (ص) در فضایل خلفا که حضرت با استناد به قرآن و سنت مسلم پیامبر (ص)، تحریف و ساختگیبودن آن گزارشها را اثبات کرد.[۷۳] امامخمینی دراینباره به استناد روایات[۷۴] یادآور شدهاست علمای دیگر مذاهب اسلامی بر آن بودند که مجازات سارق با قطع دست وی از مچ یا آرنج انجام میگیرد و امامجواد (ع) پاسخ داد که باید (در مرتبه اول) انگشتان وی از مفصل قطع شود. معتصم عباسی از دلیل آن پرسید و حضرت با استشهاد به آیه «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً»[۷۵] و اختصاص مواضع هفتگانه سجده به خدا و روایت «وجوب بهزمینرسیدن هفت موضع در سجده»[۷۶] روشن ساخت که در صورت قطع دست از مچ یا آرنج یا بازو جایی برای بهزمینرسیدن دست باقی نمیماند؛ از اینرو دست دزد نباید از مچ قطع شود.[۷۷]
مناظرات و احتجاجات امام امام جوادعلیه السلام
بخش دیگری از احادیث روایت شده از آن حضرت، متضمن مناظرات و احتجاجات وی در مسائل فقهی و کلامیاست. امامجواد علیهالسلام از جانب دو گروه به مناظره خواندهشد: از سوی برخی شیعیان به دلیل خردسالیاش، و از سوی مأمون و معتصم ، در اصل برای به چالشکشیدن مسئله علمالاهی ائمه علیهمالسلام، و در ظاهر به سبب علم دوستی و علاقه به امامان. [۳۸۳]
در این میان مناظره امامجواد علیه السلام با یحیی بن اکثم در محضر مأمون، در باب حکم صید در حرم ، مشهور است. در این مناظره، امام نخست به طرح شقوق مسئله پرداخت که شگفتی و حیرت یحیی و شادمانی مأمون را در پیداشت. [۳۸۴]
ابن تیمیه ، [۳۸۵] ضمن تمجید از امامجواد علیهالسلام، در صحت این گزارش تردید کرده و به نقد محتوایی آن پرداخته است. حسینیمیلانی [۳۸۶] نقد وی را نارسا و نابجا دانسته، زیرا نقد ابن تیمیه بر صورت مختصر این خبر، که علامهحلی در منهاجالکرامه [۳۸۷] روایت کرده، وارد است، اما در روایت کاملتری که شیخمفید [۳۸۸] [۳۸۹] [۳۹۰] نقل کرده، امام به خواهش مأمون، پاسخ یکایک فروضی را که خود مطرح کرده بود، داد و در ادامه از یحیی بن اکثم پرسشیکرد که یحیی در پاسخ آن درماند و امام خود به آن پاسخداد.
مناظرهای دیگر در حضور معتصم در باره حد سارق رخ داد که پاسخ امام شگفتی همگان را برانگیخت. [۳۹۲] در این روایت آمده كه در نتیجه همین مناظره، معتصم تصمیم به مسموم كردن امام گرفت.
وقایع زندگی امام جوادعلیه السلام
امام جواد علیهالسلام هفت سال و اندی از عمر پدرش، امام رضا علیهالسلام، را درک کرد [۱۱۵] [۱۱۶] [۱۱۷] و با دو خلیفه عباسی، مأمون و معتصم، معاصر بود. [۱۱۸]
بنابراین، نقل برخی منابع که وی در زمان خلافت واثق عباسی (حک: ۲۲۷ـ۲۳۲) از دنیا رفته[۱۱۹] [۱۲۰] [۱۲۱] نادرست است، زیرا واثق در ۲۲۷، یعنی سال وفات معتصم، به خلافت رسید. [۱۲۲] احتمالاً نماز خواندن واثق بر جنازه آن حضرت، منشأ این اشتباه بوده است. [۱۲۳]
آگاهیهای تاریخی درباره وقایع زندگی امامجواد علیهالسلام اندک است. افزون بر محدودیتهای سیاسی، که مانع نشر اخبار راجع به امامان میشد، کوتاهی عمر آن حضرت نیز عامل مؤثری در نبود اخبار در منابع تاریخی است. به علاوه، امام بیشتر عمر خود را در مدینه، دور از مرکز خلافت، به سر آورده است. در سال۲۰۰، رجاء بن ابیضحاک (از امرای مأمون) به دستور مأمون، امام رضا علیهالسلام را از مدینه به مرو فرستاد. [۱۲۴] [۱۲۵] [۱۲۶]
به نوشته بیهقی در تاریخ بیهق ، [۱۲۷] امام جواد در ۲۰۲، برای زیارت پدرش، از راه بیهق به طوس رفت. گزارش برخی منابع مبنی بر اینکه مأمون در همان سال دختر خود، امحبیب، را به عقد امام رضا علیهالسلام و دختر دیگرش، امفضل، را به عقد امام جواد علیهالسلام در آورد، میتواند قرینهای بر درستی گزارش بیهقی باشد همچنین بنابر پارهای روایات شیعی ، امامجواد، که در زمان شهادت پدرش در سال۲۰۳، در مدینه اقامت داشت، برای غسل دادنِ پدر و اقامه نماز بر پیکر او، به طوس رفت. [۱۲۸] [۱۲۹] [۱۳۰]
مواضع سیاسی امام جوادعلیه السلام
امامجواد (ع) همانند دیگر ائمه(ع) و پیروان آنان امامت و رهبری و خلافت از پیامبر(ص) را حق اماممعصوم(ع) میدانست و دیگر حاکمان را نامشروع میشمرد[۷۸] و همواره در راه معرفی ائمه (ع) به مردم و احقاق حقوق آنان تلاش میکرد[۷۹] ایشان درخواست کرد شیعیان واجبات مالی ازجمله خمس را به ایشان بپردازند[۸۰] افزون بر آنکه خلفای عباسی قیامهای پدید آمده در مناطق شیعهنشین چون قیام جعفربنداوود قمی در قم[۸۱] را بیارتباط با امامجواد (ع) نمیدانستند؛ بهویژه که در میان کشتهشدگان وکیل ایشان یحییبنعمران نیز وجود داشت[۸۲] و قیام محمدبنقاسم در زمان امامجواد (ع) که در مرو از حمایت شیعیان برخوردار بود.[۸۳] مأمون عباسی از جایگاه امامت در میان شیعیان و جایگاه ویژه حضرت به عنوان جانشین امامرضا (ع) در میان پیروان اهل بیت (ع) آگاه بود؛ از اینرو به اقتضای سیاست، به حمایت از آن حضرت تظاهر کرد. وی پس از شهادت امامرضا (ع)، امامجواد (ع) را در بغداد ساکن کرد و زیر نظر قرار داد[۸۴] و دخترش امالفضل را به ازدواج ایشان درآورد؛[۸۵] اما امامجواد (ع) مرعوب وی نشد و با تحمل شرایط دشوار توانست نقاب تزویر را از چهره مأمون بزداید و ماهیت وی را برای مردم آشکار سازد.[۸۶] با همه امکانات ظاهری که برای حضرت در بغداد آماده شده بود، ایشان از فشارهای باطنی آنان رنج میبرد و آرزو داشت به مدینه برگردد[۸۷] ایشان پس از مدتی از توقف در عراق، به سفر حج رفت و به مدینه بازگشت.[۸۸]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم یازدهم امام جوادع
ادامه مطلب را ببينيد
در منابع، در باره اوصاف ظاهری امام روایاتی آوردهاند، اما بیش از همه، بر صفات و رفتارهای اخلاقی ایشان تأکید شدهاست؛ چنان که لقب جواد حاکی از آن است که آن حضرت اهل دهش و بخشش و به سخاوت مشهور بود [۱۸۳] [۱۸۴] [۱۸۵] ایشان در آغاز هر ماه صدقه میداد، [۱۸۶] با مردم به نیکی معاشرت و به ایشان سلام میکرد، [۱۸۷] برای رفع گرفتاریهای مردم نزد صاحبان مناصب شفاعت میکرد، [۱۸۸] از خطاها درمیگذشت[۱۸۹] و برای اصحابش دعا میفرمود [۱۹۰] . مردم نیز به او احتراممیگذاشتند و به او علاقهمند بودند [۱۹۱] [۱۹۲] .
امامجواد هر روز به مسجدالنبی میرفت و به پیامبراکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم سلام میکرد و به خانه حضرت فاطمه سلاماللّهعلیها میرفت و نماز میخواند. [۱۹۳]
وی علاقه شدیدی به نماز و دعا و به طور کلی عبادت داشت، از جمله نماز ویژهای به آن حضرت منسوب است. [۱۹۴] [۱۹۵]
علاقه وی به دعا و مناجات از حجم زیاد ادعیهای که از او نقل شده هویداست [۱۹۶] [۱۹۷] [۱۹۸] [۱۹۹] [۲۰۰] [۲۰۱] [۲۰۲] [۲۰۳] [۲۰۴]
تعویذات روزهای هفته [۲۰۵] و حرزهای مشهوری [۲۰۶] [۲۰۷] از امام نقل شده است.
اخلاق و فضایل امام جواد علیهالسلام
در بسیارى از احادیث آمده است که حضرت جواد علیهالسلام از آنچه در درون ضمایر مردم مىگذشته و یا رویدادهایى که در آینده براى آنها پیش مىآمده، مطّلع بوده و از آنها خبر مىداده است. این احادیث رساننده این مفهوم است که این امامان بزرگوار از راه الهام یا به وسیله پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به خداى سبحان مرتبط بودهاند و از این طریق، به گونه مستقیم، از منبع علم و معرفت سیراب مىشدند؛ در حالى که سایر مردم مثلاً از راه حواس و تجارب به علم و دانش نایل مىآیند.
نهمین پیشواى شیعیان را به خاطر دست بخشنده و گستردگی جود و کرم، «جواد» مىخوانند. امام جواد علیهالسلام وقتی خبر بیماری کسی را می شنید، به عیادتش می شتافت و از او دلجویی می کرد. غذای امام جواد علیه السلام همانند جدّ بزرگوارش امیرمؤمنان علیه السلام خیلی ساده و به دور از تشریفات بود. ایشان همانند فقیران جامعه غذا می خورد و با دیگران همغذا می شد.
در اینجا دو مورد از جود و احسان آن حضرتش ذکر می شود:
علی بن مهزیار میگوید که دیدم حضرت امام جواد علیهالسلام نماز واجب و غیر واجب خود را در یک قبای خز طارونی به جای آورد و به من هم قبای خز دیگری بخشید و فرمود: «این لباس را هنگام نماز پوشیدهام». سپس به من فرمود: «ای علی! این لباسِ اهدایی را هنگام نماز خواندن بپوش.»[۳۴]
«محمد بن سهل بن الیسع قمی» از افرادی است که به افتخار دریافت لباس متبرک از امام نهم علیهالسلام نائل آمده است. او در این باره میگوید که من در شهر مکه، مجاور بودم. از آنجا به مدینه آمدم و به حضور حضرت جواد علیهالسلام رسیدم. در نظر داشتم که از آن امام عالیقدر درخواست کنم که به من لباسی به عنوان تبرک عنایت کند؛ اما فرصت نشد و از محضرش خداحافظی کردم ... و از شهر مدینه منوره بیرون آمدم. در همین موقع که به راه افتاده بودم، پیکی از راه رسید. او لباسی را به همراه داشت که در بقچهای پیچیده بود و از اهل کاروان درباره «محمد بن سهل قمی» میپرسید تا این که به من رسید و من را شناخت. به من گفت: «مولای تو (امام جواد علیهالسلام) این لباس را برایت هدیه فرستاده است. لباسهای اعطایی امام علیهالسلام دو لباس نرم و نازک بود. احمد بن محمد گفته است: «محمد بن سهل قمی» از دنیا رفت. من او را غسل دادم و در آن دو لباس اهدایی امام علیهالسلام او را کفن کردم.[۳۵]
در منابع شیعی ، برخی کرامات و امور خارقالعاده به امامجواد علیهالسلام نسبت داده شده است، از جمله سخن گفتن در هنگامولادت، [۲۵۴] [۲۵۵] طیالارض از مدینه به خراسان برای مراسم تجهیز امامرضا علیهالسلام [۲۵۶] [۲۵۷] شفا دادن بیماران [۲۵۸] [۲۵۹] [۲۶۰] استجابت دعاهای او برای یاران و علیه دشمنانش، [۲۶۱] [۲۶۲] [۲۶۳] اطلاع دادن از باطن و اسرار درونی افراد [۲۶۴] [۲۶۵] [۲۶۶] [۲۶۷] [۲۶۸] خبر دادن از رویدادهایآینده [۲۶۹] [۲۷۰] ؛ [۲۷۱] و آگاهی از زمان شهادت خود. [۲۷۲] [۲۷۳]
این کرامات و، به ویژه اظهاراتی که نشانه علم غیرمتعارف آن حضرت بود، حتیدر دل مخالفان و منکران آن حضرت تأثیر میگذاشت، به طوری که امامت او را تصدیق میکردند.[۲۷۴] [۲۷۵] [۲۷۶] [۲۷۷]
مسافرت های امام جوادعلیه السلام
ظاهراً امام سه بار به بغداد سفر کرده است. به نوشته جعفر مرتضی عاملی، ([۱۳۱]
سفر نخست بلافاصله پس از ورود مأمون به بغداد در سال ۲۰۴ بوده که وی امامجواد علیهالسلام را از مدینه به بغداد فراخواندهاست. مؤید ایننظر، روایت نعیبی [۱۳۲] [۱۳۳] [۱۳۴] [۱۳۵] مبنی بر حضور امام در بغداد در کودکی و گفتگوی آن حضرت با مأمون است.
گرچه درباره این روایت مناقشه شده، جعفر مرتضی عاملی [۱۳۶] کوشیده است که آن را تأیید کند و به اشکالات آن پاسخ گوید. شاهد دیگر، گزارش شیخ مفید [۱۳۷]
از مراسم ازدواج امام جواد علیه السلام در نه سالگی با امفضل است. در دلائل الامامه[۱۳۸] نظیر همین گزارش آمده، ولی ذکر شده که امام شانزده ساله بوده، که ظاهراً اشتباه است [۱۳۹] (که سن امام را در آن زمان ده ساله نوشته، و این با نقل شیخمفید تطبیقپذیر است).
سفر دیگر امام به بغداد در سال ۲۱۵ بوده است.
هنگامی که مأمون عازم جنگ با روم بود، امامجواد علیهالسلام از مدینه به بغداد رسید. وی برای دیدن مأمون به شهر تکریت رفت و در آنجا، ام فضل، با اجازه مأمون، به امام پیوست. امام تا رسیدن موسم حج در بغداد سکنا گزید، سپس با همسرش برای اعمال حج به مکه رفت و از آنجا به منزلش در مدینه بازگشت.[۱۴۰] [۱۴۱] [۱۴۲]
آخرین بار، در اواخر محرّم ۲۲۰، معتصم عباسی امام را به بغداد فراخواند و وی به همراه امفضل به بغداد سفر کرد و تا هنگام وفات در آنجا اقامت داشت[۱۴۳] [۱۴۴] [۱۴۵] [۱۴۶]
ازدواج امام جوادعلیه السلام
مأمون پس از ولایتعهدی امامرضا علیهالسلام، دخترش امحبیب را بهعقد وی و دختر دیگرش، امفضل، را به عقد امامجواد علیهالسلام درآورد [۱۴۷] [۱۴۸]
در اینکه ازدواج حضرت با امفضل، پیش یا پس از وفات امامرضا بوده، اختلاف هست. [۱۴۹]
در منابعشیعی گزارش مفصّلی وجود دارد که شیخمفید آن را در الارشاد آورده[۱۵۰] [۱۵۱] [۱۵۲] [۱۵۳] که مؤید ازدواج امام پس از رحلت پدر است. بنابر این گزارش، مأمون به دلیل علاقه بسیارش به حضرتجواد علیهالسلام میخواست دختر خود، امفضل، را به ازدواج وی در آورد، اما عباسیان که از این امر ناخشنود بودند، به بهانه سن کم امام، مأمون را از این کار منع کردند. مأمون برای اقناع آنان پیشنهاد کرد حضرت را امتحان کنند. در روز امتحان، عباسیان قاضی یحیی بن اَکثم را حاضر کردند تا با امام بحث فقهی کند. مأمون بعد از غلبه امامجواد علیهالسلام بر یحیی بن اکثم، در همان مجلس دختر خود را به همسری او در آورد و مراسم بسیار باشکوهی برگزار نمود. در این مراسم، که ظاهراً در سال۲۰۴ بوده، فقط عقد ازدواجصورتگرفتهاست ولیامفضل را در ۲۱۵ به مدینه بردند. [۱۵۴]
همسران و فرزندان
امام جواد علیه السلام دارای دو همسر بود؛ یکی ام الفضل دختر مأمون که جاسوس در خانه آن حضرت بوده و حضرتش را با سم به شهادت رسانید. دیگری حضرت سمانه خاتون علیهاالسلام است که فرزندان امام جواد، همه از طریق این بانو هستند و آنها عبارتند از:
امام علی النقی علیه السلام، امام دهم
ابواحمد موسی مبرقع: ایشان جد سادات رضوى است. وى اولین فرد از سادات رضوى است که در سال ۲۵۶ ه.ق به قم وارد شد و چون همواره به روى خویش برقع (نقاب) مى انداخت بنابراین به ایشان موسى مبرقع مى گویند.
حکیمه خاتون علیهاالسلام: وى زنی نیکوکار، اهل عبادت و تیزهوش بود که در موضوع ازدواج امام حسن عسکرى علیه السلام با نرجس خاتون علیهاالسلام -مادر حضرت مهدی علیه السلام- روایاتى از ایشان نقل شده است.
بنابر نقل شیخ مفید، امام جواد علیه السلام ۴ فرزند به نامهای علی، موسی، فاطمه و امامه داشت.[۱۰]
در همه منابع از دو پسر امام به نامهای علیالهادی (امامدهم شیعیان) و موسی مُبَرقَع یاد شده است[۱۶۳] [۱۶۴] [۱۶۵] [۱۶۶] که نسل امام از طریق این دو ادامه یافت.[۱۶۷] [۱۶۸] در برخی کتابهای انساب، با اختلاف، پسران دیگری به امام نسبت داده شده است. [۱۶۹] [۱۷۰] [۱۷۱] که در منابع کهن ذکری از آنان نیست. نامهای دختران گوناگون ذکر شده است؛ شیخمفید [۱۷۲] [۱۷۳] [۱۷۴] ، [۱۷۵] از دو دختر وی به نامهای فاطمه و اَمامه یاد کردهاست، اما در دلائلالامامه [۱۷۶] [۱۷۷] [۱۷۸] [۱۷۹] نام دخترانامام، خدیجه، حکیمه و امکلثوم ضبط شده است. فخر رازی [۱۸۰] نامهای بهجت و بَریهه را نیز بر آنها افزوده و یادآور شده که از هیچیک از دختران نسلی نمانده است. ظاهراً مادر همگی فرزندان امام، سمانه بوده است.[۱۸۱] [۱۸۲]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم یازدهم امام جوادع
ادامه مطلب را ببينيد