سکر چیست :سکر اگر چه در لغت معانی مختلفی دارد ولی در اینجا به معنی مسکرات و مشروبات الکلی است و معنی مشهور همین است [1] اسلام برای پیاده کردن بسیاری از احکام خود از روش تدریجی استفاده کرده مثل موضوع تحریم مشروبات الکلی به طوری که نخست آن را به عنوان یک نوشیدنی نامطلوب در نقطه مقابل رزقاً حسنا مطرح نموده. [2] روشن است که قرآن در این آیه هرگز اجازه شرابسازی از خرما و انگور نداده بلکه با توجه به اینکه «مسکرات» را در مقابل «رزق حسن» قرار داده اشاره کوتاهی به تحریم خمر و نامطلوب بودن آن نموده است بنابراین نیاز به این نداریم این آیه قبل از نزول تحریم شراب نازل شده و اشاره به حلال بودن آن است بلکه بر عکس آیه ، اشاره به حرام بودن آن می کند ، و شاید اولین اخطار در زمینه تحریم خمر باشد، در حقیقت گوئی در یک جمله معترضه و در میان پرانتز قرآن مجید می خواهد ضمن بر شمردن نعمت های الهی به سوء استفاده از آن نیز اشاره کند [3] و سپس در آیه 43 سوره نساء بر طبق همان تدریجی نازل شدن حکم بیان می فرماید: در صورتی مستید نماز نخوانید[4]

1-   تحریم نماز در حال مستی : یعنی افراد مست نمی توانند مشغول ادای فریضه نماز شوند و نماز آنها در این حال باطل است فلسفه آن هم روشن است زیرا گفتگوی بنده و راز و نیاز او با خدا است و باید در نهایت هوشیاری انجام گیرد و افراد مست از این مرحله دور و بیگانه اند ، ممکن است در اینجا کسانی سئوال کنند که آیا مفهوم آیه فوق این نیست که نوشیدن مشروبات الکلی فقط در صورتی ممنوع است که مستی تا حال نماز باقی بماند و دلیل ضمنی برجواز آن در سایر حالات می باشد.

جواب این سئوال در قسمت های بعدی (در تفسیر آیه 90 و 91 سوره مائده) آمده. 


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قمار بازی ، شرب خمر و مضرات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ | 11:25 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

حرمت قمار ازمنظر آیات و روایات

%d8%ad%d8%b1%d9%85%d8%aa-%d9%82%d9%85%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%d8%b2%d9%85%d9%86%d8%b8%d8%b1-%d8%a2%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%a7%d8%aa

گروه اقتصاد: همان‌طور که از نص صریح آیات قرآن مشخص است، خداوند متعال قمار را در ردیف می‌گساری و بت پرستی و از کارهای پلید شیطانی دانسته است.

اسلام هرگز با تفریح و سرگرمی مخالف نیست و در بسیاری از روایات توصیه‌های جدی به اختصاص ساعاتی از روز به سرگرمی و تفریح داده شده است. اما نکته‌ اساسی در توصیه‌های اسلام آن است که از نظر اسلام، تفریح و سرگرمی باید مشروع باشد و از نظر شرعی و فقهی حرام نباشد. به علاوه باید با هدف تجدید قوا برای انجام وظایف باشد. از این رو پرداختن به تفریح و سرگرمی اگر تنها به قصد لذت جویی و کامیابی باشد، از نظر اسلام مطرود است. بر اساس آموزه‌های فقهی و شرعی، تفریحات سالم و مشروع را می‌توان به راحتی تشخیص داد. در صورتی که موارد نامشروع و خلاف شرع را در ورزش و تفریحات و سرگرمی را به خوبی و به تفکیک دانست. بر اساس یک تقسیم بندی از نظر اسلام دو دسته از تفریحات و سرگرمی‌ها حرام هستند و باید از آنها احراز نمود.
دسته اول سرگرمی های قماری


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قمار بازی ، شرب خمر و مضرات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ | 11:24 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
در کدام سوره ها درباره حرام بودن شراب آیه هست؟

حرمت شراب در قرآن

خداوند متعال در قرآن می فرماید:
یسئَلُونَک عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کبِیرٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکبرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَ یسئَلُونَک مَا ذَا ینفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکُمُ الاَیتِ لَعَلَّکمْ تَتَفَکَّرُونَ‏. [1]
در باره شراب و قمار، از تو می‏پرسند، بگو: «در آن دو، گناهی بزرگ، و سودهایی برای مردم است، و[لی‏] گناهشان از سودشان بزرگتر است. » و از تو می‏پرسند: «چه چیزی انفاق کنند؟» بگو: «مازاد [بر نیازمندی خود] را.» این گونه، خداوند آیات [خود را] برای شما روشن می‏گرداند، باشد که در [کار] دنیا و آخرت بیندیشید.
یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تَقْرَبُوا الصلَوةَ وَ أَنتُمْ سکَرَی حَتی تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَ لا جُنُباً إِلا عَابِرِی سبِیلٍ حَتی تَغْتَسِلُوا وَ إِن کُنتُم مَّرْضی أَوْ عَلی سفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنکُم مِّنَ الْغَائطِ أَوْ لَمَستُمُ النِّساءَ فَلَمْ تجِدُوا مَاءً فَتَیمَّمُوا صعِیداً طیباً فَامْسحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیدِیکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُواًّ غَفُوراً [2]
ای کسانی که ایمان آورده‏اید، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که بدانید چه می‏گویید؛ و [نیز] در حال جنابت [وارد نماز نشوید] -مگر اینکه راهگذر باشید- تا غسل کنید؛ و اگر بیمارید یا در سفرید یا یکی از شما از قضای حاجت آمد یا با زنان آمیزش کرده‏اید و آب نیافته‏اید، پس بر خاکی پاک تیمّم کنید، و صورت و دستهایتان را مسح نمایید، که خدا بخشنده و آمرزنده است.
یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا إِنَّمَا الخَْمْرُ وَ الْمَیسرُ وَ الأَنصاب وَ الأَزْلَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشیطنِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ‏ [3]
ای کسانی که ایمان آورده ‏اید، شراب و قمار و بتها و تیرهای قرعه پلیدند [و] از عمل شیطانند. پس، از آنها دوری گزینید، باشد که رستگار شوید.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قمار بازی ، شرب خمر و مضرات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ | 11:23 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
معارف اسلامی - فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر 1383، شماره 57 -

قمار یکی از انواع بازی های مخرب و خانمان سوز است که متأسفانه با عنوان فریبنده ورزش فکری، بر مفاسد آن سرپوش گذاشته می شود. از نظر اسلام، این بازی ناسالم، جزء گناهان کبیره است. قمار باعث تشدید تضادهای داخلی، اختلافات خانوادگی، ازدیاد کینه و دشمنی می گردد. برای افزایش آگاهی نوجوانان و جوانان و عموم خوانندگان محترم مجله، موضوع احکام این شماره از مجله را به (قمار و پیامدهای آن) اختصاص داده ایم.

مفهوم واژگانی قمار

قمار و مُقامَره به معنای بازی با ابزارهای قمار به منظور برد و باخت است; مانند بازی با نَرد، شطرنج، پاسور، ورق و سایر وسایلی که برای قمار کردن ساخته شده است.1

در فرهنگ عمید آمده است: قمار یعنی (هر نوع بازی که در آن شرط کنند شخص برنده از کسی که بازی را باخته، پول یا چیز دیگر بگیرد.)

دلایل حرمت قمار


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قمار بازی ، شرب خمر و مضرات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ | 11:16 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
قماراز گناهان کبیره

چهاردهم از گناهان کبیره‌اى که به کبیره بودنش تصریح شده قمار است چنانچه خداى تعالى در سورۀ بقره مى‌فرماید: «حکم مى و قمار را از تو مى‌پرسند بگو در هر دو گناه بزرگى است» ١

و تعبیر بگناه بزرگ در قرآن مجید تنها دربارۀ شراب و قمار است.

در روایت فضل بن شاذان از حضرت رضا (ع) در باب شمارۀ کبائر قمار را ذکر فرموده و همچنین در روایت اعمش از حضرت صادق (ع) بکبیره بودنش تصریح شده است.

از حضرت صادق (ع) است که فروش شطرنج حرام و خوردن پول آن حرام و نگهداشتنش کفر و بازى کردن با آن شرک و سلام کردن بر بازى‌کنندۀ آن گناه و یاد دادنش کبیرۀ هلاک‌کننده است و کسى که (براى بازى) دست در شطرنج مى‌کند مانند آنست که دست در گوشت خوک فرو برده و باید براى نماز دستش را بشوید و کسى که بشطرنج مى‌نگرد مثل کسى است که بفرج مادرش نگاه مى‌کند و آنکه بازى مى‌کند و آنکه باو سلام کند و آنکه در وقت بازى باو نگاه کند همه در گناه مساوى هستند و کسى که ببازى شطرنج بنشیند جاى خود را در دوزخ مهیا مى‌سازد و آن زندگى در روز واپسین حسرت او خواهد بود، و از همنشینى قمار باز بپرهیز زیرا از جمله مجالسى است


 ١ ) - یَسْئَلُونَکَ عَنِ اَلْخَمْرِ وَ اَلْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمٰا إِثْمٌ کَبِیرٌ. . . (سوره  ٢  آیۀ( ٢١٩ ) .


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قمار بازی ، شرب خمر و مضرات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ | 11:15 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
چه بازی هایی حرام است؟ چرا بازی با پاسور حرام است؟

در حرمت قمار تردید نیست; ولی:

1 . قمار چیست؟

2 . اگر قمار همان برد و باخت باشد، به چه دلیل بازی با پاسور و شطرنج به قصد سرگرمی و تفریح حرام است؟

3 . گفته می شود شطرنج در زمان ائمه حرام بوده، حتی بر اساس بعضی از روایات نگاه کردن به شطرنج یا سلام کردن به کسانی که شطرنج بازی می کنند، حرام است; پس چرا حضرت امام خمینی (ره) آن را حلال می داند، مگر نه آن است که دین خدا تغییر نمی کند; «حلال محمد حلال الی یوم القیامة و حرامه حرام الی یوم القیامة .»

4 . آیا در قرآن و روایات دلیلی بر حرمت بازی با شطرنج، پاسور و مانند آن ها وجود دارد؟ اگر پاسخ مثبت است، علت اختلاف فتاوای فقها چیست؟

 

به طور کلی در اسلام قمار و نیز بازی با آلات قمار حرام است . حرمت بازی با پاسور که یکی از ابزارهای قمار شناخته می شود، نیز از این باب است . بنابراین، وقتی چیزی ابزار قمار شناخته می شود، بازی با آن حرام خواهد بود . البته اگر مرجع تقلید در «آلت قمار بودن » پاسور تردید کند، فتوا به حرمت نمی دهد; چنان که از فتوای مرحوم آیت الله اراکی (ره) چنین به دست می آید .

درباره شطرنج یک دیدگاه این است که: به طور کلی امروزه در سطح جهان آن را آلت قمار به شمار نیاورده، نوعی وسیله بازی فکری می شناسند . بر این اساس، شطرنج از نظر موضوع حکم شرعی تغییر ماهیت داده و به تبع آن حکمش نیز دگرگون شده است . چه این که هر موضوعی حکم مخصوص به خود دارد .

برای توضیح بیش تر درباره حکم شرعی بازی با شطرنج، پاسور و . . . باید به نکات زیر توجه کرد:

1 . بازی ها به چهار گروه تقسیم می شوند: 

الف) بازی با آلات قمار با شرطبندی

ب) بازی با آلات قمار بدون شرطبندی

ج) بازی با غیر آلات قمار با شرطبندی

د) بازی با غیرآلات قمار بدون شرطبندی


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قمار بازی ، شرب خمر و مضرات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ | 11:12 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
تاريخ : شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ | 11:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

تاریخچه و نحوه به قدرت رسیدن آل سعود تاکنون

آل سعود
آلِ سُعود، سلسله‌ای منسوب به سعودبن محمدبن مِقْرِن که از 1148ق/1735م به بخشی از جزیرۀ عربستان فرمان رانده است و اکنون نیز بر کشور عربستان سعودی که نام خود را از آن سلسله بر گرفته، فرمان می‌راند. فرنگیان این نام را سَعود می‌نویسند و می خوانند.
مورّخان، تاريخ سعودي‏ را به سه دوره تقسيم کرده‏اند:
1. دوره اوّل از سال 1137 تا 1233ق.
2. دوره دوم از سال 1240 تا 1309ق.
3. دوره سوم از سال 1319 تا عصر حاضر.
دوره اوّل حکومت وهابي‌‏ های آل سعود
1. محمد بن سعود
ضعف روزافزون سیاسی امپراتوری عثمانی که از سالها پیش مایۀ پدید آمدن جنبشهای جدایی خواهانه و پایه‌گذاری دولتهای خودمختار و نیمه مستقل در پاره‌ای از قلمرو این امپراتوری شده بود، در اوایل سدۀ 12ق/18م در شبه‌جزیرۀ عربستان نیز رخ نشان داد. پس از چیرگی عثمانیها بر شبه جزیرۀ عربستان، شاید مهم‌ترین واقعه در منطقه ورود بازرگانان اروپایی به‌ویژه انگلیسی به سواحل خلیج فارس و اقیانوس هند بود که به نوبۀ خود به تسلط انگلستان بر کرانه‌های خلیج فارس، برای پیشگیری از نفوذ فرانسه و روسیۀ تزاری بر هند، انجامید و بعدها نقش عمده‌ای در سرنوشت شبه جزیرۀ عربستان بازی کرد («خاورمیانه و شمال آفریقا »، به رغم آنکه شریفان هاشمی به نیابت از خلیفۀ عثمانی بر حجاز، سرزمین مقدس مسلمانان، فرمان می‌راندند، در گوشه و کنار شبه جزیره کسانی سر از فرمان خلیفۀ عثمانی و شریف قریشی بر تافتند و درفش استقلال برافراشتند: خاندان مَکْرَمی اسماعیلی مذهب در درۀ نَجْران نزدیک مرزهای شمالی یمن، امام زیدی یمن در ارتفاعات این منطقه، خوارج در عُمان و قبیله بنی‌خالد در واحه‌های غرب قَطر بر کرانۀ خلیج‌فارس، هریک داعیۀ استقلال داشتند (در این میان سعودبن محمدبن مِقْرِن بن مَرْخان بن ابراهیم (د 1137ق/1724م) از قبیلۀ مسالخ و از اعراب عَنَزه، به تدریج در دِرْعِیّه و برخی از واحه‌های کوچک اطراف، امارتی تشکیل داد. و چون درگذشت، پسرش محمد با محمدبن عبدالوهاب، مؤسس وهابیت، هم‌پیمان گشت و جانشینان او نیز از همین راه به تدریج نیرو یافتند و بر بخش مهمی از شبه جزیرۀ عربستان چیره شدند.
زيني‏ دحلان مينويسد: "شروع کار ابن عبدالوهاب در شرق و در سال 1143ق. بود و در سال 1150ق. در منطقه نجد و اطراف آن کارش بالا گرفت. وي‏ به ياري‏ امير درعيّه‏ (محمدبن سعود) پرداخت؛ چرا که با اين وسيله توانست وسعت نفوذش را تا مکه بکشاند و قبل از اين
توانسته بود اهالي‏ درعيّه و حوالي‏ آن را به اطاعت از خود درآورد. بسياري‏ از سرشناسان عرب، دسته دسته و قبيله قبيله، مطيع او گرديدند. با اينکه همگي‏ به وي‏ پيوستند، امّا از صحرانشينان بيمناک بود، لذا در برخورد با آنها هميشه مي‏گفت: من شما را به توحيد و ترک شرک دعوت مي‏کنم. با سوءاستفاده از جهالت صحرانشينان و عدم اطلاع آنها از امور ديني، با سخناني‏ فريبنده، خود را در دل اين مردم جا مي‏کرد و هميشه به آنها مي‏گفت:
«همانا من شما را به دين دعوت مي‏کنم و همه کساني‏ که زير اين آسمان هستند، مطلقاً مشرک‌اند و هرکس مشرکي‏ را به قتل برساند، بهشت نصيبش خواهد شد !»
مردم با سخنان فريبنده ابن عبدالوهاب، تبعيّت از او را پذيرفتند و با همين شعارها دلشان را خوش کرده بودند. گويا ابن عبدالوهاب ـ العياذبالله ـ مانند پيامبر در ميان مردم بود؛ چرا که اين مردم هر آنچه که او مي‏گفت، مي‏گرفتند و رها نمي‏کردند. پيروان وي‏ وقتي‏ مسلماني‏ را مي‏کشتند، مالش را به يغما مي‏بردند و خمس مال را به رييس حکومت وقت مي‏دادند و بقيه را در ميان خود تقسيم مي‏کردند و رفتار اين مردم همان رفتار ابن عبدالوهاب بود و آنچه که خواستة ابن عبدالوهاب بود، انجام مي‏دادند و امير نجد نيز حامي‏ او بود که با اين حمايتها، امارت او وسعت گرفت.
ابن سعود 30 تن از علماي خود را به عنوان انجام مناسک حجّ، به مکه فرستاد و هدفش دعوت مردم به وهابيّت بود. مردم مکه از دعوت ابن عبدالوهاب در نجد اطلاع داشتند، ولي اهدافشان را نمي‏دانستند که چه در سر مي‏پرورانند. وقتي‏ اين گروه به مکه رسيدند، امير مکه آنان را دعوت به مناظره کرد و با انجام مناظره، پرده از عقايد انحرافي‏ خود برداشتند. امير دستور دستگيري‏ آنها را داد که بعضي‏ از اين 30‏ تن دستگير و محبوس شدند و بقيه گريختند.
شکست در نجران ‏
حاکم رياض، که دهام بن دواس نام داشت، از سرسخت‏ترين دشمنان وهابيت بود، به طوري‏که حدود 27 سال، ميان رياض و درعيّه، جنگهاي‏ خونين‏ رخ داد و در اين ميان، دو برادر محمدبن سعود با نامهاي "فيصل" و "سعود" کشته شدند. در سال 1178 ميان جوانان قبيلة بنويام ـ که از اهالي‏ نجران بودند ـ و دو قبيلة عجمان و بني‏ خالد، پيماني‏ منعقد گرديد؛ آنان هم‏قسم شدند تا فتنة وهابيت را از بين ببرند؛ از اين رو، با هم قرار گذاشتند جوانان بنويام به رهبري‏ سيدحسن بن هبة الله از طرف نجران به درعيه حمله کنند و قبيلة بنيخالد و عجمان به رهبري‏ شخصي‏ که خالدي‏ نام داشت، از طرف احساء به درعيّه يورش ببرند. آنان وعده گذاشتند حرکتشان به گونه‌اي‏ طراحي‏ شود که در روز معيني‏ همگي‏ به اطراف درعيه رسيده باشند، اما در اين ميان قواي جوانان بنويام زودتر از موعد به درعيّه رسيدند و توانستند لشکر ابن سعود را تارومار کنند. ابن سعود پس از اين شکست، پنهان شد امّا ابن عبدالوهاب با خدعه و نيرنگ توانست جان به در ببرد. وي، پرچم صلح در دست گرفت و شرط کرد که اگر جنگجويان نجران وارد شهر نشوند و در همان محل درگيري‏ باقي‏ بمانند و اسرا را تحويل دهند، وي‏ و حاکم سعودي‏ متعهّد مي‏گردند ده‌ها هزار سکه طلا جهت خساراتي‏ که لشکر نجران متحمّل گرديده، بپردازند و قواي‏ وهابي‏ نيز از منطقه درعيه تجاوز نکرده، در همانجا مستقر باشند. وقتي‏ لشکر خالدي‏ که داراي جنگجويان مسلّح زيادي‏ بود و بسياري‏ از نجدي‏ها هم لشکر را همراهي‏ مي‏کردند، به ميدان جنگ رسيدند، متوجه صلح گرديدند. لذا آنها هم به اين پيمان راضي‏ شدند. پس از اين صلح بود که ابن سعود به خاطر صدمات روحي‏ در سال 1179ق. در گذشت.
2. عبدالعزيز بن محمدبن سعود
بعد از درگذشت ابن سعود، پسر او عبدالعزيز بن محمدبن سعود، با دخالت ابن عبدالوهاب جاي‏ پدر راگرفت. او داماد ابن عبدالوهاب بود و همچون پدرش بسيار سفاک و خون‏آشام بود که پاره‌اي از جنايات او را يادآور مي‌شويم:
الف: اشغال احساء
قواي‏ حکومت‏ به جانب احساء حرکت کرد و در بين راه، هر آنچه از اموال مسلمين را به چنگ آورد، تاراج کرد و هر مقاومتي‏ که در بين راه، در مقابلشان صورت ‏گرفت، با بي‏رحمي‏ تمام سرکوب کردند، حتي‏ به نخلستان‌ها هم رحم نکرده، همه را نابود ساختند و بدين ترتيب احساء تسليم گرديد.
در سال 1796م. اهالي‏ آن تصميم بر رهايي‏ از سلطة وهابيون گرفتند ولي با نيروهاي قوي‏ و مجهّز سعودي‏ مواجه شده، مجدداً سرکوب گرديدند.
ابن بشر درباره چگونگي‏ تسليم اهالي‏ احساء مي‌‏نويسد:
امير نجد بعد از نماز صبح، حرکت خود را به احساء آغاز کرد. وقتي‏ که لشکريان به نزديکي‏ احساء رسيدند، نيروهاي‏ مسلح بر روي‏ رکاب اسبان ايستاده، به يک باره با تفنگ‏هاي‏ خود شليک کردند. اين عمل باعث گرديد بسياري‏ از زنان حامله، سقط جنين نمايند... شهر اشغال گرديد و بعد از اشغال، امير نجد وارد شهر شده، چند ماهي‏ در آنجا اقامت نمود. او هر کسي‏ را که اراده
مي‏کرد، به قتل مي‏رساند، يا از احساء اخراج مي‏کرد و يا به زندان مي‏انداخت و هر آنچه مي‏خواست به تاراج مي‏برد و خانه‏ها را تخريب مي‏کرد؛ «وضرب عليهم ألوفاً من الدراهم و قبضها منهم و ذلک لما تکرّر منهم من نقض العهد و منابذةالمسلمين و أکثر منها القتل...» يعني هزاران درهم جزيه و ماليات بر آنان تحميل کرد و دريافت نمود. چون اينان پيمان‏شکني‏ کردند، پس بسياري‏ از آنان را به قتل رسانيد. وقتي‏ ابن سعود قصد کوچ کردن از احساء را داشت، بسياري‏ از بزرگان و رؤساي‏ آن ديار را به همراه خود به درعيه برد و آنها را در اين شهر اسکان داد و به جاي‏ خود در احساء شخصي‏ به نام ناجم را که از طرفدارانش بود، گُمارد.( عنوان المجد، ج‏1، ص105)
ب: يورش به کربلا
در سال 1216ق. سعودبن عبدالعزيز با قشون بسياري‏ متشکل از مردم نجد، به قصد عراق حرکت کرد. وقتي‏ به شهر کربلا رسيد، آنجا را محاصره نمود. بعد از وارد شدن به شهر، به قتل‏عام مردم پرداختند و به خزانة‏‏ حرم امام حسين‏ (ع) دست برد زده، ضريح آن حضرت را شکستند و اموال فراوان و اشياي نفيس آن را به غارت بردند.
آية الله سيد جواد عاملي، ‏ که خود شاهد حوادث و از مدافعان شهر نجف اشرف بوده، مي‏گويد: «امير نجد در سال 1216ق. به بارگاه امام حسين‏ (ع) تجاوز نمود و اموال آن را به غارت برد. نيروهايش مردان، زنان و کودکان را به قتل رسانده، اموالشان را به غارت بردند و به قبر حضرت امام حسين‏ (ع) جسارت نموده و بقعه را تخريب کردند، سپس بر مکة مکرمه و مدينه منوره متعرض شدند و هر آنچه که خواستند در قبرستان بقيع انجام دادند و فقط قبر پيامبر خدا (صلي الله عليه وآله) از دست آنان مصون ماند.( مفتاح الکرامة، ج5، ص512)
کورانسيز در وصف جنايات وهابي‏ها مي‏گويد:
«عادت شيعيان اين بودکه در روز عيد غدير خم، جشن‌هايي‏ بر پا مي‏کردند؛ لذا همگي‏ براي‏ اقامة جشن عيد به نجف اشرف مي‏آمدند. به همين دليل شهرهاي‏ شيعه‏نشين عراق، به خصوص کربلا، خالي‏ از سکنه مي‏شد. وهابي‌ها از اين فرصت استفاده کردند و در غياب مدافعان، به شهر حمله بردند. در شهرکه فقط افراد ضعيف و سال‌خورده باقي‏ مانده بودند، توسط سپاه 12 هزار نفري‏ وهابيون به قتل رسيدند و هيچ کس در اين جنايت زنده نماند؛ به طوري که تعداد کشته شدگان در يک روز به 3 هزار نفر رسيد(تاريخ البلاد العربية، ص126، طبق بعضي‏ از گزارشها، وهابيون پنج‌ هزار نفر‌ را‌ کشته‌ و پانزده‌ هزار‌ نفر را مجروح‌ کردند؛ موسوعة‌العتبات، ‌ج8، ص273)
فيلبي‏ در تاريخ نجد مي‏ نويسد: امير نجد با لشکر پدر خود به کربلا حمله کرد وبعد ازمحاصره شهر، وارد شهرگرديد. سپس ضريح امام حسين‏ (ع) را ويران نموده و جواهرات آن را غارت کردند و هر آنچه از اشياي قيمتي‏ در شهر وجود داشت، به تاراج بردند. ممکن است تصوّر شود که وهابيون تنها بلاد شيعه‏نشين را مورد تاخت و تاز خود قرار مي‏دادند، ولي‏ اين تصوّر به هيچ‏وجه درست نيست زيرا آنها، کليه مناطق مسلمان‏نشين حجاز، عراق و شام را آماج حملات خود قرار مي‏دادند که تاريخ در اين مورد از هجوم وحشيانه آنان گزارشهايي‏ را ثبت نموده است.
 
نويسنده کتاب مذکور، فردي‏ انگليسي‏ الأصل، به نام «سنت جون سَره» است و وي‏ مدت زيادي‏ در نجد به سر برده و روابط خوبي‏ با سعودي‏‌ها داشت.
ج: اشغال طائف
در اواخر سال 1217ق. وهابيون بر حجاز دست‏درازي‏ نموده، بعضي‏ نواحي‏ آن را غارت کردند سپس به طائف تاختند. اميرِ طائف، که شريف غالب بود، به دفاع از شهر برخاست. ليکن درجنگ شکست خورد وبه طائف برگشت و خانه‏اش را آتش زد و سپس به مکه گريخت.
وهابي‏ها که ظرف سه روز توانستند با قهر و غلبه وارد شهر شوند، بعد از ورودشان به شهر، به قتل‏عام مردان پرداختند و زنها و بچه‏ها را به اسارت بردند و اين روش وهابيون بوده است که وقتي‏ چيره مي‌شدند، اين خشونت و سياست وحشيانه را اِعمال مي‏کردند. لازم به ذکر است که قبر ابن عباس (ره) از تجاوز آنان در امان نماند.( اخبار الحجاز و نجد في‏ تاريخ الجبرتي، ص93)
زيني‏ دحلان مي‏نويسد: لشکريان سعودي‏ در ذي‏قعدة 1217ق. وارد شهر شده، به قتل عام مردم پرداختند. آنان به صغير و کبير رحم نکردند؛ طفل شيرخوار را روي‏ سينه مادر سر بريدند. گروهي‏ از اهالي‏ طائف، که به خاطر ترس از هجوم وهابيان، از شهر خارج شده و پا به فرار گذاشته بودند سواران لشکر سعودي‏ آن‌ها را تعقيب کرده و اکثرشان را به قتل رساندند. وارد خانه‌ها شده، کساني‏ را که در خانه‏‌ها بودند کشتند و چون در خانه‏ها کسي‏ باقي‏ نماند، به دکان‏ها و مساجد رفته، هرکه را در آن‏جا يافتند کشتند. بعد از آن، تمام اموال غارت شده را از شهر خارج و همه را در يکجا جمع کردند که کثرت مقدار آن به مانند کوهي‏ جلب توجه مي‌کرد. سپس خمس اين اموال تاراج شده را به امير سعود دادند و بقيه را در ميان خود تقسيم کردند، ولي‏ کتاب‏ها را که در ميان آن تعدادي‏ مصحف شريف و کتب حديث و فقه بود، در کوچه و بازار ريختند.
د: غارت مکه مکرمه
در سال 1217ق. وهابي‌ها تصميم گرفتند بر مکه مکرمه استيلا يابند؛ بدين منظور، ارتشي‏ را در اوّل ماه‏هاي‏ حرام (که حتي‏ اعراب جاهلي، جنگ در اين ماهها را حرام مي‏دانستند) براي‏ حمله مهيّا کردند. خبر اين توطئه زماني‏ منتشر شد که مردم مشغول انجام فريضه حجّ بودند. در ميان حجاج، امام مسقط، سلطان بن سعيد و نقباي وي و نيز امرايي‏ از مصر و شام و... حضور داشتند. شريف غالب (امير مکه) از آنها کمک خواست، امّا جوابي‏ نشنيد. از اين رو خود، مردم را بعد از اتمام مناسک حجّ به جهاد عليه وهابيان فراخواند، امّا مردم اعتنايي‏ به او نکرده، با دلايل واهي، براي‏ دفاع، از خود سستي‏ نشان دادند. شريف غالب مجبور شد، به همراه يارانش با خزائن و ذخاير مالي، از مکه فرار کند. در اين ميان بسياري‏ از مردم مکّه به جده گريختند. امير نجد با لشکرش در روز دهم ماه محرم وارد مکه گرديد، بدون اينکه مردم مقاومتي‏ از خود نشان دهند. او همان جناياتي‏ را که نسبت به اهل طائف روا داشت، با مردم مکه نيز انجام داد.( تاريخ الجبرتي، ص93) علماي مکه را مجبور کرد تا عقايد ابن عبدالوهاب را بپذيرند و کتاب‏هاي‏ او را تدريس نمايند و نيز مسلمين ساير مناطق را از انجام حج و عمره منع کرد و ارتباط بين اهالي‏ مکه و مدينه را قطع نمود؛ به انگيزه اينکه کمکي از طرف مدينه به اهل مکه نرسد و يا تجارتي که بين اين دو شهر بود، از رونق بيفتد.( اخبارالحجاز و نجد في‏ تاريخ الجبرتي، ص93)
هـ: انهدام بارگاه
وهابيان بعد از استيلا بر مکه، بسياري‏ از ضريح‏ها و قبوري‏که داراي‏ گنبد و بارگاه بود و مسلمانان براي احترام و اکرام به صاحب قبر، آن را بنا کرده بودند، تخريب کردند و همين اَعمال را با قبور مدينه نمودند و در ظرف سه روز تمام آثار اسلامي‏ را از بين بردند.( عنوان‏المجد، ص122)
شريف غالب به همراه شريف پاشا، حاکم جدّه متّحد شده و به اردوگاه وهابيون که در اطراف مکه بود، يورش بردند و با طرفداران آنها که از قبايل مجاور مکه بودند، به مبارزه پرداختند که نتيجه‏اش زمين‏گير شدن وهابي‏ها در آن مناطق بود. بدين ترتيب به دليل فجايعي‏ که وهابيون به بار آوردند، شکست سختي‏ از سوي‏ اين دو حاکم خوردند.
و: قتل عبدالعزيز
جبران شاميّه، از نويسندگان وهابي مي‏نويسد: شيعيان از ماجراي‏ کربلا و فجايعي‏که وهابيّت در آن شهر انجام داد، مصيبت زده و دردمند بودند؛ لذا بعد از دو سال توانستند انتقام خود را از امير نجد بگيرند. ماجرا بدين شکل بود که عبدالعزيز در سال 1218ق. در مسجد مشغول نماز بود که با خدعه‏اي‏ به قتل رسيد.
فيلبي‏ مي‏نويسد: قاتل، خود را در پوشش درويشي‏ درآورد و به شهر درعيّه رفت و چند روز در آن شهر، پشت سر عبدالعزيز نماز خواند. در يکي‏ از روزها که عبدالعزيز مشغول نماز بود، ناگهان خود را روي‏ او انداخت و با چاقويي، شکمش را دريد و با شتاب به جاي‏ اوّل خود برگشت. مردم که وي را شناختند، دستگيرش کرده، کشتند.( آل سعود ماضيهم و مستقبلهم، ص64)
ابن بشر مي‏گويد: قتل عبدالعزيز، امير درعيّه، ضربه جديدي‏ بر پيکره وهابيّت بود. وي‏ در پاييز سال 1803م. ‏ در مسجد، به دست درويشي‏ ناشناخته، که مي‏گفتند اسمش عثمان و کردي‏الأصل و ساکن يکي‏ از روستاهاي‏ شهر موصل عراق بود، به قتل رسيد. اين درويش به صورت ميهمان وارد شهر شد و در مسجد، هنگامي که عبدالعزيز به سجده رفت، به او حمله کرد و به قتل رسانيد. او در صف سوم نماز جاي‏ گرفته بود که با استفاده از يک خنجر، شکم عبدالعزيز را پاره کرد و سپس برادر عبدالعزيز را زخمي‏کرد. بعضي‏ از گزارش‌ها حاکي‏ از آن است که قاتل فردي‏ شيعه‏ بوده که در ماجراي‏ کربلا تمام افراد خانواده‏اش به دست وهابيون کشته شده بودند.( تاريخ العربيةالسعوديّة، ص54)
شريف غالب بيش از پانزده سال با عبدالعزيز جنگيد و در نهايت، صفحه پر فراز و فرود زندگي‏ عبدالعزيز، با مرگش پايان پذيرفت.
3. سعودبن عبدالعزيز
وي‏ با حکم امراي‏ سعوديِ‏ وهابي، حکومت را به دست گرفت. در ابتداي‏ کار، به شهرهاي‏ بصره و الزبير حمله برد و دست به قتل مردم و تاراج اموال و اسارت زنان و اطفال آن شهر زد. وي‏ قبر طلحه و زبير را ويران نمود. جنگ‏ها و غارت‏هاي‏ او، آن قدر هولناک بود که حتي‏ امراي قبل از او، دست به چنين اعمالي نزدند که به نمونه ‏هايي‏ از آن فجايع اشاره مي‏گردد:
الف: محاصرة جده؛ در سال 1219ق. لشکر وهابي‏ با دوازده هزار جنگجو جده را محاصره کردند وآن‏جا‏ که شريف مکه مي‏دانست وهابيون در استيلا بر جدّه موفق نمي‏شوند، آشکارا به جمع‏ آوري‏ نيرو براي‏ به دست گرفتن امور مکه پرداخت. لشکر سعودي‏ از محاصره جدّه چيزي‏ عايدش نشد و مدافعان جدّه توانستند ضربات محکمي‏ بر آنها وارد کنند و مهاجمان را يکي‏ پس از ديگري‏ به هلاکت برسانند.
سپاه وهابي‏ بر اثر عدم موفقيت در جنگ، به پرکردن چاهها و قنوات پرداخته، در ميان راه، طوايف اعراب را قتل عام کردند. حاصل اين جنگ، شکست سپاه وهابي‏ به دست ارتش شريف غالب بود؛ چرا که شريف غالب لشکري‏ به رهبري‏ شريف حسين براي‏ انتقام از وهابيون آماده ساخت. سپاهيان مجهّز در منطقةالليث بر وهابيون هجوم بردند و بسياري‏ از آنها را به قتل رسانيدند. در اين ميان شريف حسين هم به قتل رسيد. شريف غالب جنگ را پي گرفت و سرانجام ضربات مهلکي‏ بر سپاه وهابي وارد آورد و بسياري‏ از رؤساي‏ آنها را به قتل رسانيد و براي‏ عبرت وهابي‏ها، بسياري‏ از آنها را از دروازة شهر به دار آويخت.( کشف‏الارتياب، صص 25 و 26)
ب: محاصره مکه و مدينه؛ زيني‏ دحلان مينويسد:
"در اواخر ذيقعدة 1220ق. وهابيها با لشکري‏ وارد مکه شدند؛ از سوي ديگر‏ مدينة منوره را نيز به اشغال در آوردند. در اين شهر، خانه وحي‏ را غارت کرده، اموال آن رابه تاراج بردند و اعمال زشتي‏ در اين شهر مرتکب گرديدند. بعد از اين فجايع، اميري‏ را بر شهر مدينه مسلط نمودند که نامش مبارک مزيان بود.
حکومت وهابيون در اين شهر، هفت سال طول کشيد. آنان مانع از آن مي‏شدند تا حجاج شامي‏ و مصري‏ با شتران وارد مکه شوند... براي‏ خانة کعبه، پرده‏اي‏ از جنس عبا دوختند و مردم را مجبور کردند تا از عقايدشان پيروي‏ کنند وگنبدهايي‏که بر روي‏ قبور اوليا بود، ويران نمودند. دولت عثماني‏ به خاطر جنگ با دول غربي‏ و نيز به خاطر ضعف از درون، نمي‏توانست جلوي‏ اعمال وهابيان را بگيرد".( مفتاح ‏الکرامه، ج 5، ص512)
جبران شاميّه، نويسنده وهابي‏ مي‏نويسد: سعودبن عبدالعزيز، مدينه منوره را محاصره کرد و همان اعمالي‏ را که در طائف و مکه انجام داد، بر سر مدينه و اهل آن آورد.
ج: يورش به نجف اشرف؛ سيّدجواد عاملي‏ مي‏گويد: "در شب نهم از ماه صفرسال 1221ق. قبل از طلوع صبح، در حاليکه مردم در خواب بودند، وهابيون به شهر نجف حمله کردند و بر بالاي‏ ديوارهاي‏ شهر رفته، آن را به محاصره خود درآوردند؛ امّا کرامات عظيمي‏ از امام علي‏ (عليه السلام) ظاهر شدکه بسياري‏ از وهابيون به قتل رسيدند و مفتضحانه گريختند و خدا را بر اين امر شاکريم".( بايد توجه داشت هجوم وهابيون به بلاد اسلامي‏، مصادف با جنگ‏هاي‏ دولت‌هاي‏ غربي‏ با دولت عثماني‏ بود و عجيب اينکه: فتنه‏اي‏ که ابن تيميّه برپا کرد نيز مصادف با هجوم لشکر صليبي به بلاد اسلامي بود‏ که جنگ‏هاي‏ سختي‏ ميان دو طرف برپا گرديد.)
وي‏ در ادامه مي‏گويد: «سعودبن عبدالعزيز در ماه جمادي‏ الآخر سال 1223ق. با لشکري‏ از مردمان نجد، که نزديک به 20 هزار جنگجو و يا بيشتر بودند، به شهر نجف حمله کرد، او تهديد کرد که قصد دارد در يک عمليات غافلگيرانه، شهر نجف را به همراه اهالي‏اش منهدم کند. ما تهديدش را جدي‏ گرفته، همگي‏ به طرف ديوار شهر رفتيم.
سپاه وهابي‏ شبانه به نجف رسيد، ما هم با احتياط به آنها نگاه مي‏کرديم؛ به طوري‏که تمام ديوار شهر را با تفنگ‏ها و توپ‏ها، محافظت نموديم. لشکر سعودي‏ کاري‏ از پيش نبرد و به طرف حلّه رفت که با مقاومت مردم آن‏جا روبه رو گرديدند. سپس به کربلا حمله نمود و در حالي‏که مردم در خواب بودند، بر آنان تاخت. حاصل کار اين شدکه هر يک از طرفين تلفاتي‏ دادند و لشکريان وهابي‏ شکست خورده، بازگشتند. اما بعد از مدتي‏ دوباره به عراق يورش برده، خون‏هاي‏ زيادي‏ ريختند و ما مدتي از ترس، درس و بحث را ترک کرديم.... «لا حول و لا قوّة...» بعد از اين ماجرا، وي‏ بر مکه و مدينه مستولي‏ گرديد و به مدت دو سال از فريضه حج ممانعت نمود و نمي‏دانيم عاقبت چه مي‏شود(مفتاح ‏الکرامة، ج 5، ص514)
آن چه از تاريخ به دست مي‏آيد، اين است که به مدت 7 سال، مانع از انجام حجّ مردم عراق شدند. شامي‏ها سه سال و مصري‏ها 2 سال محروم بودند، از آن سال‏ها به بعد معلوم و مشخص نيست که آيا باز هم مانع شدند يا خير...
د: دست‏اندازي‏ به شام؛ در سال 1223ق. فرزند او، امير حجاز به بلاد حوران حمله کرد و اموال مردم را به تاراج برد و زراعت کشاورزان را به آتش کشيد و مردمان را به قتل رسانده، زنان و فرزندانشان را به اسارت گرفت و منازل آنها را ويران نمود.( لمع ‏الشهاب، ص201)
صلاح‏الدين مختار مي‏گويد: "در ششم ربيع‏الاول سال 1225ق. اميرسعود با 8 هزار تن از جنگجويان خود به ديار شام حمله کرد. به او خبر دادند که عشاير سوريه از قبيله: غنزه و بني‏صخر و... در نَقَرة شام مستقر شده‏اند، وقتي‏ که او به شام رسيد هيچ يک از اين افراد را نديد؛ از اين‌رو به همراه يارانش به حوران حمله کرد و به شهرهاي دساکر و بصره‏ نيز يورش برد و اموال آن‏جا را به يغما برد. اهالي‏ اين مناطق از ترس هجوم وهابي‏ها به نواحي‏ و اطراف شهر گريختند. بعد از آن اميرسعود به قصر مزريب حمله برد، ولي‏ مقاومت مردم مانع از پيشروي‏ آنان شد؛ سپس شبانه به بصره‏‏ تاخت و از آن‏جا، در حالي‏ که غنايم زيادي‏ به چنگ آورده بود، به شهر خود بازگشت".
هـ: محاصره نجف و کربلا؛ سيّدجواد عاملي‏ مي‏گويد:
در سال 1225، اعرابي‏ از قبيلة عنيزه که معتقد به وهابيّت بودند و شعارهاي‏ آنها را تکرار مي‏کردند، به نجف اشرف و مشهد امام حسين‏ (ع)حمله کردند و در بين راه، به راهزني‏ پرداختند و زائران امام حسين‏ (ع)را، که از زيارت قبر آن حضرت در ماه شعبان برمي‏گشتند، غارت نمودند؛ جمعي‏ از اين زوار را به قتل رساندند که بيشتر کشته شدگان، عجم‏ها (ايرانيان) بودند که تعدادشان 150 نفر بود و البته کمتر از اين هم گفته‏اند و بقيه اين افراد، عرب بودند. اکثر زائران در حلّه ماندند و توان بازگشت به نجف را نداشتند و بعضي‏ ديگر به حسکه رفتند و الآن که من اين مطالب را مي‏نويسم در محاصره هستيم و مهاجمان دست از محاصره برنداشته‌اند و نيروهاي‏ آنان از کوفه تا دو فرسخي‏ يا بيشتر با مشهد امام حسين‏ (ع)فاصله دارند. (مفتاح ‏الکرامة، ج7، ص 653)
تعصب کورکورانة وهابيان به جايي‏ رسيد که تجارت با مردمان ديگر را قطع کردند و از سال 1229ق. تجارت با شام و عراق را حرام اعلام نمودند.( عنوان‏المجد، ج1، ص122) و هر تاجري‏ را که در بين راه مي‏يافتند، اموالش را هدر دانسته، با او معاملة اهل کتاب نموده، مصادره‌اش مي‏کردند.( تاريخ العربية السعودية، ص 105)
ز: هجوم والي‏ مصر و شکست وهابيان؛ در سال 1226ق. علي‏ پاشا والي‏ مصر، سپاهي‏ را به فرماندهي‏ فرزندش طوسون، براي‏ پاک‏سازي‏ حجاز از لوث وجود وهابيون به آن‏جا فرستاد. در هجوم اوليّه نبردي‏ بين دو گروه درگرفت که نتيجه‏اي‏ نداشت؛ اما در حملة دوم توانست قواي‏ وهابي‏ را تار و مار کند. او بر مکه و مدينه مستولي‏ گرديد و قصد آن را داشت که به نجد حمله ببرد و آن‏جا را فتح کند که موفق نشد.
ابن بشر مي‏گويد: مصري‏ها در سال 1227ق. به سرحدّات نجد رسيدند و از طرفي‏ لشکر طوسون که با پيشروي‏هاي‏ خود مدينه را از لوث وجود وهابيون پاک کرد، بسياري‏ از عرب‏هاي‏ جهينه به او پيوستند و به جنگ با نجدي‏ها آماده شدند؛ لذا نجد را محاصره کرده، آب را بر آنها بستند. شهر هفت هزار سکنه داشت و مصري‏ها با ورود به شهر به قتل عام پرداختند که چهار هزار نفر از
آنها کشته شدند(عنوان ‏المجد، ص160) بعد از آن، طوسون به کمک شريف غالب، بدون هيچ خونريزي، در سال 1229ق. بر مکه و طائف مسلّط گرديد.
ح: هيأت امر به معروف؛ مرحوم مغنيه مي‏نويسد:
«سعودبن عبدالعزيز هيأتي‏ به نام امر به معروف تشکيل داد. کار اصلي‏ اين گروه آن بود که در اوقات نماز به بازار مي‏رفتند و مردم را به اداي‏ نماز اوّل وقت ترغيب مي‏کردند. اين روش از آن زمان تا حال ادامه دارد که به خيابان‏ها مي‏روند و کساني‏ را که با ريش تراشيده از خانه بيرون مي‏آيند، مورد ضرب و شتم قرار مي‏دهند و يا کسي‏ که بخواهد قبر رسول اکرم (صلي الله عليه وآله) را يا قبر امامي‏ از ائمة بقيع: را مسح نمايد و موارد ديگر ـ‌که با عقايد وهابيون هماهنگ نيست ـ ممانعت مي‏کنند و حتي‏ با کساني‏ که به طورعلني دخانيات مصرف مي‏کنند، گرچه از کشورهاي‏ ديگر‌آمده باشند، برخورد کرده و آنها را کتک مي‏زنند(هذه هي‏ الوهابية، ص127)
ط: مرگ سعود؛ در سال 1229ق. سعود در حالي‏ که 68 سال سن داشت، درگذشت و حکومتش از سال 1218 تا 1229 ق. طول کشيد و با مرگش، پرونده ‏ دنيايي‏اش ـ‌که مملوّ از قتل عام مسلمين و تاراج اموال آنها بود ـ بسته شد.
4. عبداللَّه‏ بن سعود:
وي‏ از سال 1229 تا 1234ق. حکومت کرد. با عبدالله ‏بن محمد درگيري‏ داشت و اين دو در حال کشمکش با يکديگر بودند؛ لذا فرصت آن را پيدا نکردند تا روش پدران خود را دنبال کنند.
الف: لشکر پاشا: در همين سال، پاشا لشکرهاي‏ زيادي‏ از ناحيه قنفذه، از راه خشکي‏ و دريا به نواحي‏ تحت حکومتِ وهابيون گسيل داشت و توانست بر آن نواحي‏ سيطره پيدا کند که بسياري‏ از وهابيون از ترس گريختند. پاشا در سال 1230ق. به طائف برگشت و بين او و وهابيون جنگ‏هاي‏ خونيني‏ درگرفت که به شکست قواي‏ وهابي‏ منتهي‏ گشت و شهرهاي‏ تربه، بيشه و رينه به دست سپاه پاشا افتاد؛ جمع کثيري‏ از وهابيون به قتل رسيدند و اهالي‏ آن خلع سلاح شدند. پاشا سپس بر عسير تسلّط يافت و آخرين مقاومت وهابي‏ها را درهم کوبيد، بعد از آن، به مکه آمد و از آن‏جا به قاهره بازگشت.( آل سعود ماضيهم و مستقبلهم، ص68)
ب: حملات به عراق‏
1. لونکريت در تاريخ العراقي‏ مي‏نويسد:
«در سال 1217ق. زماني‏ به کربلا هجوم بردند که اکثر ساکنان آن به زيارت نجف ‏اشرف رفته بودند وهابي‌ها با 12 هزار نفر به فرماندهي‏ امير سعود به کربلا حمله برد و بيش از سه هزار نفر از ساکنان آن را سر بريدند و خانه‏‌ها و بازارها و اشياي حرم مطهر را غارت کرده، حتي‏ کاشي هاي‏ طلا را از روي‏ ديوارها کنده و سپس ضريح امام حسين‏ را ويران کردند.( موسوعة العتبات المقدسة، ج8، ص 273)
2. به نقل ديگر: وهابيان در اين حمله پنج هزار نفر از ساکنان کربلا را کشته، ده هزار نفر را نيز مجروح کردند.
3. و به نقل ديگر در سال 1216ق، امير سعود وهابي‏ با نيرويي‏ حدود بيست هزار نفر به کربلا يورش برده، در يک شب بيست هزار نفر را به قتل رسانيد.( همان، ج 8، ص274)
کار آنان هرگز قابل توصيف و بيان نيست و در تاريخ از اين هجوم، به‌عنوان سنگين‏ترين و وحشيانه‏ترين حملات به سرزمين و مردم عراق ياد شده است.
درباره دفاع مردم در برابر وهابي‌ها چنين نقل شده است:
1. در سال 1218ق. وهابيان به نجف اشرف حمله‌اي شديد‏ کردند ولي‏ با شکست روبه رو شدند، چون به هنگام رسيدن به نجف، همة‌ دروازه‏ها بسته بود و همة مردم نيز بسيج شده بودند تا آخرين قطرة خون از شهر دفاع کنند. و جالب اين است که فرماندهي‏ اين دفاع مقدس با آية الله العظمي‏ شيخ جعفر کاشف الغطا بود. شخص ايشان در اين نبرد شرکت کردند و جمعي‏ از علما نيز حضور داشتند.( ماضي‏ النجف و حاضرها، ص231)
2. دفاع شهرهاي‏ جنوب: در سال 1221ق. وهابي‌ها از چندين محور، از جمله محور نجف، به عراق حمله‏ور شدند، ولي‏ ساکنان شهرها از شهر زبير تا سماوه با همکاري‏ و کمک عشاير هم‏پيمان خود، به دفاع برخاستند و تجاوزات سفاکان وهابي‏ را به راحتي‏ دفع کردند. ولي‏ خطر شديد متوجه نجف اشرف شده بود، به طوري‏که در آستانه ورود به شهر، ناگهان با ضد حملة مردم نجف اشرف روبه رو شده، شکست سختي‏ را متحمل گرديدند.
3. البته حملات پي‏ در پي‏ وهابيان به نجف و استمرار آن باعث تشکل مردم و اهالي‏ نجف شده بود؛ به گونه‏اي‏ که به گروه‌ها و احزاب منسجم و منظمي‏ درآمدند و به قصد دفاع از شهر مقدس و دور کردن خطر وهابيت، کاملاً متشکل شدند.
ج: هجوم به درعيه
در سال 1234ق. محمدعلي‏ پاشا، لشکري‏ را بارهبري‏ فرزندش ابراهيم پاشا به حجاز فرستاد تا بر لانه فساد؛ يعني‏ درعيّه مستولي‏ شود. ابراهيم پاشا با لشکر مجهّزش وارد مکه شد و از آن‏جا به طرف درعيّه حرکت نمود. وي‏ تمام اراضي‏ مکه را که وهابيون با ظلم و ستم به دست آورده بودند، از آنها باز پس گرفت، بدون اين که مقاومتي‏ در برابرش صورت گيرد. وي‏ نيز دست به قتل عام وسيع وهابيون زد و بسياري‏ از آنها را به اسارت گرفت و غنايم زياد و با ارزشي‏ به دست آورد.( کشف ‏الارتياب، ص45)
سپس در سال 1234ق. به يکي‏ از شهرهايي‏ که در اختيار وهابيون بود، حمله برد و امير آن‏جا را دستگير کرد و سپس بر شقراء ـ که حاکمش عبدالله ‏بن سعود بود ـ مسلّط گرديد و حاکم از ترس، شبانه به درعيّه گريخت.
ابراهيم پاشا در ادامة فتوحات خود، به بزرگ‏ترين شهر وهابي‏ها دست يافت و با فتح اين شهر، ديگر فاصله چنداني‏ با درعيّه نداشت. او با تمام نيروهايش به درعيّه يورش برد و قسمتي‏ از آن شهر را در اختيار گرفت و بقيّه شهر را به محاصره درآورد.
جبران شاميه مي‏نويسد: محاصره درعيّه 15 ماه طول کشيد و همچنان کمک‏ها به ابراهيم پاشا از مصر و بصره مدينه و... ادامه داشت.( کشف ‏الارتياب، ص45)
تا مادامي‏ که اين کمک‏ها استمرار داشت، قبايلي‏ که او را ياري‏ مي‏کردند و در لشکرش حضور داشتند، باقي‏ ماندند. اواخر محاصره بود که عبدالله‏ بن سعود تسليم ابراهيم پاشا گرديد، ابراهيم پاشا او را به عنوان اسير و با ذلّت به قاهره و سپس به دستانه فرستاد. در قاهره او را در بازارها گردانيدند و بعد به دارش کشيدند. در جنگ درعيّه بسياري‏ از سران آل سعود و آل شيخ جان باختند و بسياري‏ هم به مصر تبعيد شدند و بدين وسيله بساط اوّلين دولت وهابي‏ برچيده شد.( آل سعود ماضيهم و مستقبلهم، ص 69)
ابراهيم پاشا در درعيّه هفت ماه رحل اقامت گزيد و بعد از آن، دستور به ويراني‏ اين شهر داد که تبديل به شهر مردگان شد. سعودي‏ها نيز در اين ميان بيست تن از نزديکان شيخ؛ از جمله سه تن از برادران را از دست دادند. ابراهيم پاشا به قاهره و دستانه نامه نوشت که در اين زد و خوردها 14 هزار نفر از وهابيون به قتل رسيدند و شش هزار نفر آنان اسير گرديدند و در ميان غنائم به دست آمده، شصت حلقه توپ وجود دارد.( تاريخ ‏العربيّة السعودية، ص131)
د: شکست و شادي‏؛ بعد از شکست آنان، در قاهره جشن‏هاي‏ باشکوهي‏ برگزار گرديد؛ توپ‏ها شليک شد و مردم به آتش‏بازي‏ پرداختند و فتحعلي‏ شاه قاجار، پادشاه ايران، نامه‏اي‏ به محمدعلي‏ پاشا نوشت و از او به خاطر سرکوب وهابيون قدرداني‏ کرد.( تاريخ الجبرتي، ص636)
مرحوم مغنيه مي‏نويسد: "ابراهيم پاشا دست به طغيان زد و شهري‏ از شهرهاي‏ وهابي‏ نبود که از دست لشکريان وي‏ سالم بماند. وي‏ اموال خاندان سعود و خاندان محمدبن عبدالوهاب را مصادر کرد و بسياري‏ از سران و زنان و اطفال‏شان را مجبور به جلاي از وطن نمود و بسياري‏ را هم به مصر تبعيد ساخت و اين سزاي‏ جنايت وهابي‏ها و خيانتي‏ بود که در حقّ خدا و قرآن و پيامبر و سنت مرتکب گرديدند؛ و هر ظالمي‏ به ظالم‏تر از خودش گرفتار مي‏گردد.( هذه هي الوهابية، ص129)

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: آل ســـعـــود یــا آل یـــهـــود

تاريخ : شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ | 11:4 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

تاریخچه و نحوه به قدرت رسیدن آل سعود تاکنون

آل سعود
آلِ سُعود، سلسله‌ای منسوب به سعودبن محمدبن مِقْرِن که از 1148ق/1735م به بخشی از جزیرۀ عربستان فرمان رانده است و اکنون نیز بر کشور عربستان سعودی که نام خود را از آن سلسله بر گرفته، فرمان می‌راند. فرنگیان این نام را سَعود می‌نویسند و می خوانند.
مورّخان، تاريخ سعودي‏ را به سه دوره تقسيم کرده‏اند:
1. دوره اوّل از سال 1137 تا 1233ق.
2. دوره دوم از سال 1240 تا 1309ق.
3. دوره سوم از سال 1319 تا عصر حاضر.
دوره اوّل حکومت وهابي‌‏ های آل سعود
1. محمد بن سعود
ضعف روزافزون سیاسی امپراتوری عثمانی که از سالها پیش مایۀ پدید آمدن جنبشهای جدایی خواهانه و پایه‌گذاری دولتهای خودمختار و نیمه مستقل در پاره‌ای از قلمرو این امپراتوری شده بود، در اوایل سدۀ 12ق/18م در شبه‌جزیرۀ عربستان نیز رخ نشان داد. پس از چیرگی عثمانیها بر شبه جزیرۀ عربستان، شاید مهم‌ترین واقعه در منطقه ورود بازرگانان اروپایی به‌ویژه انگلیسی به سواحل خلیج فارس و اقیانوس هند بود که به نوبۀ خود به تسلط انگلستان بر کرانه‌های خلیج فارس، برای پیشگیری از نفوذ فرانسه و روسیۀ تزاری بر هند، انجامید و بعدها نقش عمده‌ای در سرنوشت شبه جزیرۀ عربستان بازی کرد («خاورمیانه و شمال آفریقا »، به رغم آنکه شریفان هاشمی به نیابت از خلیفۀ عثمانی بر حجاز، سرزمین مقدس مسلمانان، فرمان می‌راندند، در گوشه و کنار شبه جزیره کسانی سر از فرمان خلیفۀ عثمانی و شریف قریشی بر تافتند و درفش استقلال برافراشتند: خاندان مَکْرَمی اسماعیلی مذهب در درۀ نَجْران نزدیک مرزهای شمالی یمن، امام زیدی یمن در ارتفاعات این منطقه، خوارج در عُمان و قبیله بنی‌خالد در واحه‌های غرب قَطر بر کرانۀ خلیج‌فارس، هریک داعیۀ استقلال داشتند (در این میان سعودبن محمدبن مِقْرِن بن مَرْخان بن ابراهیم (د 1137ق/1724م) از قبیلۀ مسالخ و از اعراب عَنَزه، به تدریج در دِرْعِیّه و برخی از واحه‌های کوچک اطراف، امارتی تشکیل داد. و چون درگذشت، پسرش محمد با محمدبن عبدالوهاب، مؤسس وهابیت، هم‌پیمان گشت و جانشینان او نیز از همین راه به تدریج نیرو یافتند و بر بخش مهمی از شبه جزیرۀ عربستان چیره شدند.
زيني‏ دحلان مينويسد: "شروع کار ابن عبدالوهاب در شرق و در سال 1143ق. بود و در سال 1150ق. در منطقه نجد و اطراف آن کارش بالا گرفت. وي‏ به ياري‏ امير درعيّه‏ (محمدبن سعود) پرداخت؛ چرا که با اين وسيله توانست وسعت نفوذش را تا مکه بکشاند و قبل از اين
توانسته بود اهالي‏ درعيّه و حوالي‏ آن را به اطاعت از خود درآورد. بسياري‏ از سرشناسان عرب، دسته دسته و قبيله قبيله، مطيع او گرديدند. با اينکه همگي‏ به وي‏ پيوستند، امّا از صحرانشينان بيمناک بود، لذا در برخورد با آنها هميشه مي‏گفت: من شما را به توحيد و ترک شرک دعوت مي‏کنم. با سوءاستفاده از جهالت صحرانشينان و عدم اطلاع آنها از امور ديني، با سخناني‏ فريبنده، خود را در دل اين مردم جا مي‏کرد و هميشه به آنها مي‏گفت:
«همانا من شما را به دين دعوت مي‏کنم و همه کساني‏ که زير اين آسمان هستند، مطلقاً مشرک‌اند و هرکس مشرکي‏ را به قتل برساند، بهشت نصيبش خواهد شد !»
مردم با سخنان فريبنده ابن عبدالوهاب، تبعيّت از او را پذيرفتند و با همين شعارها دلشان را خوش کرده بودند. گويا ابن عبدالوهاب ـ العياذبالله ـ مانند پيامبر در ميان مردم بود؛ چرا که اين مردم هر آنچه که او مي‏گفت، مي‏گرفتند و رها نمي‏کردند. پيروان وي‏ وقتي‏ مسلماني‏ را مي‏کشتند، مالش را به يغما مي‏بردند و خمس مال را به رييس حکومت وقت مي‏دادند و بقيه را در ميان خود تقسيم مي‏کردند و رفتار اين مردم همان رفتار ابن عبدالوهاب بود و آنچه که خواستة ابن عبدالوهاب بود، انجام مي‏دادند و امير نجد نيز حامي‏ او بود که با اين حمايتها، امارت او وسعت گرفت.
ابن سعود 30 تن از علماي خود را به عنوان انجام مناسک حجّ، به مکه فرستاد و هدفش دعوت مردم به وهابيّت بود. مردم مکه از دعوت ابن عبدالوهاب در نجد اطلاع داشتند، ولي اهدافشان را نمي‏دانستند که چه در سر مي‏پرورانند. وقتي‏ اين گروه به مکه رسيدند، امير مکه آنان را دعوت به مناظره کرد و با انجام مناظره، پرده از عقايد انحرافي‏ خود برداشتند. امير دستور دستگيري‏ آنها را داد که بعضي‏ از اين 30‏ تن دستگير و محبوس شدند و بقيه گريختند.

شکست در نجران


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: آل ســـعـــود یــا آل یـــهـــود

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ | 11:2 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

چشم‌داشت وهابیون سعودی – صهیونیستی به «میّون»؛ گنج نهان در باب‌المندب

صرف نظر از اهمیت راهبردی تنگه «باب المندب» که سیطره بر آن یکی از مهمترین اهداف تجاوز رژیم سعودی علیه یمن به شمار می آید، به تازگی این رژیم به همراه هم پیمانان منطقه ایش که عضو ائتلاف ضد یمن تلقی می شوند، خیز بلندی را برای تصرف یکی از مهمترین نقاط موجود در تنگه باب المندب یعنی «جزیره میّون» برداشته اند، جزیره ای که از آن به «ثروت نهفته در تنگه باب المندب» یاد می شود و در این میان نمی توان اطماع و چشمداشت های صهیونیستی را نادیده گرفت. مطلب زیر به معرفی این جزیره مهم می پردازد.

موقعیت جغرافیایی
جزیره «میّون» که به انگلیسی «پریم» نامیده می شود، این جزیره به نام جزیره «دیودورس» نیز شناخته می شود که یک دریانورد یونانی این نام را بر آن نهاده است، همانگونه که پرتغالی ها نیز آن را «ویراکروز» می نامند.

این جزیره در ورودی تنگه راهبردی و بسیار مهم «باب المندب» یمن قرار دارد، باید به این نکته توجه داشت که در برخی منابع اصطلاحی به اشتباه رایج شده که ذکر می کند، این جزیره در «باب المندب» قرار دارد که نادرست است، چون منطقه باب المندب منطقه ای در یمن است و این جزیره در وسط تنگه باب المندب واقع شده است.

مساحت این جزیره 13 کیلومتر مربع است و دروازه جنوبی دریای سرخ و کانل سوئز شمرده می شود. این جزیره با بندر «عدن» 100 مایل دریایی و با جزیره «کمران» 200 مایل دریایی فاصله دارد. در این جزیره بندری وجود دارد که در جنوب غربی آن واقع شده است.

براساس سرشماری عمومی یمن در سال 2004 میلادی جزیره میّون دارای جمعیتی بالغ بر 221 نفر بوده که تا پیش از آغاز تجاوز عربستان سعودی علیه یمن جمعیت آن به 400 نفر می رسید که در 2 روستای موجود در این جزیره اقامت دارند.

همانگونه که گفته شد، در جزیزه میّون دو روستا به نام های «الشعب» در جنوب جزیره و «میّون الثوره» در شرق جزیره قرار دارد. نبود آب شیرین و خشک و بایر بودن جزیره موجب شده تا چندان مورد توجه مردم منطقه جهت سکونت نباشد. برخی منابع از رسیدن دمای هوا در این جزیره به 90 درجه فارنهایت در تابستان و در ماه سپتامبر نیز سخن می گویند.

درحالی که فاصله دهانه تنگه باب المندب به 30 کیلومتر می رسد، جزیره میّون در وسط این تنگه قرار دارد و با سواحل عربی یا همان سواحل آسیایی یک مایل و نیم و با سواحل آفریقایی 11 مایل فاصله دارد و به این ترتیب تنگه باب المندب را به دو بخش تقسیم می‌ کند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: آل ســـعـــود یــا آل یـــهـــود

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ | 10:59 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
فرود «اسکاد»بر قلب «عسير»
خراسان - مورخ شنبه 1394/07/25 شماره انتشار 19096
کشته شدن 66 افسر سعودي و انهدام 26 اف 16 و بالگرد

66افسر و دو فرمانده عالي رتبه  ارتش سعودي بر اثر اصابت موشک بالستيک اسکاد ارتش و کميته هاي مردمي يمن به بزرگ ترين و مهم ترين پايگاه هوايي عربستان سعودي  به نام «الملک خالد»در منطقه «خميس مشيط» در استان عسير عربستان کشته شدند. علاوه بر آن، 26 فروند جنگنده اف-16 و بالگردهاي آپاچي ساخت آمريکا نيز منهدم شدند. برخي خبرگزاري ها ازجمله السبأ يمن،الاتحاد يمن وپانورما الشرق الاوسط  لبنان اعلام کردند موشک اسکادي  که ارتش يمن پنجشنبه به پايگاه خميس مشيط در استان عسير شليک کرد با دقت بسيار بالا به هدفش اصابت و به اين پايگاه خسارات بسيار زيادي وارد کرده است. اين منابع گفتند 66 افسر با رتبه هاي مختلف کشته و 299 افسر نيز زخمي شدند. 83 نفر نيز که در اين پايگاه کار مي کردند کشته شدند. اين چندمين بار است که يمني هااز داخل کشورشان  موشک‌هاي بالستيک عليه عربستان استفاده مي‌کنند. کميته هاي مردمي يمن تاکنون چندين موشک به پايگاه‌هاي نظامي عربستان در «عسير» و «جازان» شليک کرده است.«شرف غالب لقمان» سخنگوي رسمي نيروهاي مسلح يمن پيش از اين نيز، به ساکنان شهر «أبها» و ساکنان جنوب عربستان هشدار داده بود که از اين مناطق و کليه تاسيسات نظامي عربستان دور شوند زيرا اين مناطق در آينده نزديک هدف موشکهاي يمني قرار خواهد گرفت.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: تـــــحــــــوّلات یـــــمـــــن

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ | 7:28 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
انقلاب چاقوها، انتفاضه اي از جنس ديگر
خراسان - مورخ شنبه 1394/07/25 شماره انتشار 19096
نويسنده: دکترعليرضا رضاخواه political@khorasannews.com

ديروز "روز خشم" مردم فلسطين بود، هزاران تن از ساکنان فلسطين از غزه تا کرانه باختري به دعوت گروه هاي جهادي به خيابان ها آمده و بر تداوم موج اعتراضات اخير تاکيد کردند. اعتراضاتي که از 3 هفته پيش از شهر اشغالي قدس آغاز و موج آن به کرانه باختري و سپس به اراضي اشغالي 1948رسيد و تاکنون 36 شهيد و بيش از هزار زخمي به دنبال داشته است. برخي از تحليل گران اين روزها از " انتفاضه سوم "در فلسطين سخن مي گويند


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قدس و فلسطین

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ | 7:26 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
رویدادهای مهم روز 24 مهر

به آتش كشيدن مسجد جامع كرمان توسط مزدوران رژيم پهلوي (1357 ش)
در روز 24 مهر 1357 ش حدود 20 هزار نفر از مردم مسلمان كرمان به منظور بزرگداشت اربعين شهداي 17 شهريور تهران و اولين سالگرد شهادت آيت‏اللَّه مصطفي خميني، كليه مغازه‏ها را تعطيل كرده و در مسجد جامع كرمان اجتماع كردند. ناگهان حدود 300 نفر از عوامل رژيم در لباس زاغه‏نشينان معروف به كولي ...

تعطيلي بازار تهران و شهرهای مختلف ايران در اعتراض به جنايات رژيم پهلوی (1357ش)

برگزاري مراسم باشكوه چهلم شهداي هفدهم شهريور در بهشت زهرا (1357 ش)
روز جمعه 17 شهریور، مردم، بیخبر از حکومت نظامی به خیابان‌ها ریخته و ارتش شاه در میدان ژاله (شهدا) به روی مردم بی دفاع آتش گشود و خیابان ‌های اطراف را غرق در خون مردم بیگناه نمود. هفده شهریور 1357 بدین شکل در تاریخ انقلاب به جمعه سیاه معروف گردید.

آغاز اشغال خرمشهر توسط قواي متجاوز بعثي عراق (1359 ش)
بعد از ظهر روز دوشنبه 31 شهریور ماه 1359، ناگهان بارانی از آتش بر خرمشهر باریدن گرفت و شهر را غرق در آتش و دود ساخت. برای اغلب مردم بروز چنین وضعی قابل تصور نبود. در واقع پس از حملات هوایی عراق بر فرودگاههای ایران در بعد از ظهر روز 31/6/59، یگانهای زمینی عراق ماموریت خود را شروع کردند. ...

درگذشت استاد "مرتضي حنانه" آهنگ ساز معاصر ايراني (1368 ش)
مرتضي حنانه (فرزند مهندس محمد حنّانه مؤسس دبيرستان ايرانشهر) پس از طي دوران ابتدايي و ورود به هنرستان موسيقي، از طرف هنرستان به چكسلواكي رفت تا آموزش‏هاي لازم را طي كند. با شروع جنگ جهاني دوم، اين هنرستان تعطيل شد؛ ولي مرتضي حنانه با تلاش خود و دوستانش، پايه اركستر سمفونيك تهران ...

آغاز هفته پيوند اوليا و مربيان
خانه و مدرسه زماني مي‏توانند رسالت آموزشي و تربيتي خاص خود را به نحو مطلوب انجام دهند كه هر يك شناخت تربيتي كافي داشته باشند و نقش تربيتي خاص خود را با بصيرت انجام دهند. در اين راستا انجمن اوليا و مربيان، هيأتي منتخب از پدران و مادران، دانش‏آموزان و مربيان مدرسه است كه با هدف همكاري ...

شهادت شهید مرتضی خاک ‌زاد (1362ش)
در سال ۱۳۴۰ش در منطقه رهنان اصفهان یکی دیگر از سربازان روح‌الله (ره) قدم به عرصه هستی نهاد: شهید مرتضی خاک‌زاد. مرتضی با تلاش بسیار به تحصیل پرداخت و توانست تا اخذ مدرک سیکل ادامه تحصیل دهد و پس از آن جهت تأمین امرار معاش خانواده به حرفه نجاری روی آورد. با آغاز حرکات توفنده مردمی ...

شهادت شهید مهدی رحیم ‌زاده (1366ش)
شهید مهدی رحیم‌زاده در سال ۱۳۴۳ش در شهرستان نجف‌آباد از توابع استان اصفهان چشم به جهان هستی گشود. او که نام زیبای آخرین پیشوای شیعیان را بر خود داشت، دوران کودکی را در سایه تربیت‌های عالمانه خانواده سپری کرد، تا شاید در آینده سرباز روح‌الله (ره) گردد. هنوز دوران نوجوانی را به پایان ...


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ورویدادهای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ | 21:42 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
رویدادهای مهم روز 2 محرم

ورود كاروان اباعبداللَّه الحسين (ع) به سرزمين كربلا (61 ق)
پس از آن كه والي مدينه، امام حسين(ع) را براي بيعت با يزيد تحت فشار قرار داد، آن حضرت به مكه رفت و پس از مدتي، در روز ترويه يعني هشتم ذي‏حجّه‏ي سال 60 قمري از مكه‏ي معظمه به سوي عراق مهاجرت فرمود. در اوايل ماه محرم سال 61 قمري، لشكريان عبيداللَّه بن زياد به فرماندهي حُرّ بن يزيد رياحي ...

درگذشت فقيه بزرگ شيعه "ابوالحسين مسعود بن عيسي" معروف به "شيخ ورام" (605 ق)
ابوالحسين مسعود بن عيسي معروف به شيخ وَرّام بن ابي فِراس المالكي الاَشتري، از اولادِ مالك بن حَرَثِ اشترِ نخعي - از اصحاب اميرالمؤمنين امام علي(ع) - مي‏باشد. ايشان، جدِّ مادري عالم بزرگ اسلام، سيد بن طاووس و ابن ادريس حِلّي است. امام فخر رازي، از شاگردان او به شمار مي‏رود و كتاب الف: ...


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ورویدادهای قمری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ | 21:41 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
رویدادهای مهم روز 16 اكتبر

تولد "ديويد بن گوريون" باني رژيم غاصب صهيونيستي (1883م) (ر.ك: 1 دسامبر)
دیوید بن گوریون (تولد: ۱۶ اکتبر ۱۸۸۶ - درگذشت: ۱ دسامبر ۱۹۷۳) اولین نخست وزیر کشور اسرائیل بود. وی رئیس کمیته اجرایی آژانس یهود و رهبری اقدامات سیاسی نظامی صهیونیست‌ها در فلسطین زیر قیومیت انگلستان را با هدف تشکیل کشور اسرائیل را به عهده گرفت و همینطور نیز با گروههای شبه نظامی ...

آغاز تحريم نفتي كشورهاي عرب عليه حاميان رژيم صهيونيستي (1973م)
به دنبال شروع جنگ چهارم اعراب و اسرائيل و حمايت امريكا و بريتانيا از رژيم صهيونيستي، كشورهاي عرب صادركننده نفت، در روز شانزدهم اكتبر 1973م، تحريم نفتي امريكا، انگليس و شركت‏هاي نفتي فروشنده اين ماده مهم به رژيم اسرائيل را آغاز كردند. اين امر باعث افزايش سريع قيمت نفت تا چهار برابر ...

اجراي حكم مجازات جنايت ‏كاران جنگي محكوم شده در دادگاه نورنبرگ (1946م)
پس از پايان جنگ جهاني دوم، دادگاهي بين‏المللي براي محاكمه جنايت‏كاران جنگيِ اين نبرد خونين، در شهر نورنبرگ آلمان برگزار شد كه اعضاي هيأت قضاوتْ، از مقامات عالي رتبه چهار كشور اشغال كننده آلمان، يعني امريكا، انگليس، شوروي و فرانسه تعيين شده بودند. رسيدگي به جرائم رهبران آلمان هيتلري، ...

انفجار اولين بمب هسته‏اي چين (1964م)
چيني ها در سال (1964)با آزمايش اولين بمب هسته اي خود، آژانس هاي جاسوسي غرب را غافلگير کردند. چيني ها سال ها براي دستيابي به بمب هسته اي از شوروي کمک دريافت مي کردند. اما اين کمک ها بنا به دلايلي قطع شد و هنگامي که چين اولين بمب هسته اي خود را آزمايش کرد، تهديدي بالقوه براي دو ابرقدرت ...

تولد "فردريك نيچه" فيلسوف معروف آلماني و صاحب نظريه مرد برتر (1844م)
فردريك ويلْهِلْمْ نيچه، فيلسوف و نظريه‏پرداز آلماني در 16 اكتبر 1844م در لايْپْزيك آلمان به دنيا آمد. وي از 4 سالگي خواندن و نوشتن را فرا گرفت و پس از طي دروس متوسطه، در دانشگاه بُن ولايپزيگ تحصيل كرد. نيچه مردي فوق‏العاده حساس بود و تا حدي فراوان، خودستايى مي‏كرد. و به عنوان نمونه ...

تأسيس سازمان بين‏المللي خواربار و كشاورزيِ سازمان ملل متحد (1945م)
كنفرانس خواروبار و كشاورزي ملل متحد درماه مه 1943م در امريكا تشكيل شد و كميسيون موقتي براي تنظيم پيش‏نويس اساسنامه سازمان جهاني خواروبار و كشاورزي به وجود آورد. در نهايت، اين سازمان موسوم به فائو در اكتبر 1945 در شهر رُم پايتخت ايتاليا تأسيس شد و اساسنامه آن در 16 اكتبر 1945م در كِبِك ...

خودكشي "هرمان گورينْگْ" جنايت‏كار نازي ساعاتي قبل از اجراي حكم اعدام (1946م)
مارشال هِرمان گورينْگْ، فرمانده جنايت‏كار نيروي هوايى آلمان نازي در سال 1893 به دنيا آمد. او از جواني به ارتش آلمان پيوست و در خلباني مهارت فوق‏العاده‏اي كسب كرد. وي در جريان جنگ جهاني اول لياقت و شايستگي خود را در بمباران‏هاي اهداف دشمن نشان داد و به دريافت مدال‏هاي لياقت نائل آمد. ...

مرگ "موشه دايان" سياست‏مدار برجسته رژيم صهيونيستي (1981م)
موشه دايان از نظاميان و سياست مداران مشهور رژيم اشغال‏گر قدس، در 20 مه 1915م در دهكده‏اي يهودي نشين واقع در فلسطين اشغالي به دنيا آمد. وي در 14 سالگي به گروهك‏هاي تروريستي پيوست و از سال 1939م به جرم فعاليت‏هاي شديد صهيونيستي، به زندان انگليسي‏ها افتاد. وي پس از آن‏كه دو سال بعد در ...

روز جهاني غذا
روز جهانی غذا توسط کشورهای عضو فائو در بیستمین کنفرانس این سازمان در نوامبر سال 1979که در واقع روز تاسیس فائو است نام‌گذاری شد و همه ساله مراسمی در بیش از 150 کشور جهان برای بزرگداشت آن برگزار می‌شود. در این روز، سازمان‌های بین‌المللی، به انگیزه برقراری روابط در زمینه کشاورزی و ...


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ | 21:40 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
قرآن و شرب خمر

سکر چیست :سکر اگر چه در لغت معانی مختلفی دارد ولی در اینجا به معنی مسکرات و مشروبات الکلی است و معنی مشهور همین است [1] اسلام برای پیاده کردن بسیاری از احکام خود از روش تدریجی استفاده کرده مثل موضوع تحریم مشروبات الکلی به طوری که نخست آن را به عنوان یک نوشیدنی نامطلوب در نقطه مقابل رزقاً حسنا مطرح نموده. [2] روشن است که قرآن در این آیه هرگز اجازه شرابسازی از خرما و انگور نداده بلکه با توجه به اینکه «مسکرات» را در مقابل «رزق حسن» قرار داده اشاره کوتاهی به تحریم خمر و نامطلوب بودن آن نموده است بنابراین نیاز به این نداریم این آیه قبل از نزول تحریم شراب نازل شده و اشاره به حلال بودن آن است بلکه بر عکس آیه ، اشاره به حرام بودن آن می کند ، و شاید اولین اخطار در زمینه تحریم خمر باشد، در حقیقت گوئی در یک جمله معترضه و در میان پرانتز قرآن مجید می خواهد ضمن بر شمردن نعمت های الهی به سوء استفاده از آن نیز اشاره کند [3] و سپس در آیه 43 سوره نساء بر طبق همان تدریجی نازل شدن حکم بیان می فرماید: در صورتی مستید نماز نخوانید[4]

1-   تحریم نماز در حال مستی : یعنی افراد مست نمی توانند مشغول ادای فریضه نماز شوند و نماز آنها در این حال باطل است فلسفه آن هم روشن است زیرا گفتگوی بنده و راز و نیاز او با خدا است و باید در نهایت هوشیاری انجام گیرد و افراد مست از این مرحله دور و بیگانه اند ، ممکن است در اینجا کسانی سئوال کنند که آیا مفهوم آیه فوق این نیست که نوشیدن مشروبات الکلی فقط در صورتی ممنوع است که مستی تا حال نماز باقی بماند و دلیل ضمنی برجواز آن در سایر حالات می باشد.

جواب این سئوال در قسمت های بعدی (در تفسیر آیه 90 و 91 سوره مائده) آمده. 

اما به طور خلاصه باید گفت که اصولاً‌ برای ریشه کن ساختن  یک مفسده اجتماعی و اخلاقی که محیط به طور عمیق به آن آلوده شده است راهی بهتر از این روش نیست که افراد را تدریجاً آماده کنند و سپس حکم نهایی اعلام گردد . ضمناً باید توجه داشت که آیه فوق به هیچ وجه دلالت بر اجازه نوشیدن خمر ندارد بلکه تنها درباره مستی در حال نماز سخن گفته و در مورد غیر نماز سکوت اختیار کرده تا مرحله نهایی حکم فرا برسد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قمار بازی ، شرب خمر و مضرات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ | 17:34 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

شراب خوردن ضدّ حكم فطرت و عقل مستقلّ و شرع قويم است

استعمال خمر و مسكر نيز رِجْس است و از عمل شيطان، بنابراين چگونه ميتواند در شريعتي حلال و در شريعتي حرام شود؟!

مسكرات كه عقل را ميزدايند، و انسان را همطراز مجانين و ديوانگان ميسازند، آيا ميشود كه مباح شود؟!

مردم آرزو دارند كه به شديدترين امراض چون سل و سرطان و پيسي و جذام و كوري و فلج مبتلا شوند، ولي ديوانه نشوند. انسانيّت انسان به عقل است. انسان منهاي عقل از همه حيوانات و وحوش پستتر است.

كاري كه مسكر بر سر آدمي ميآورد، او را مجنون ميكند. چه تفاوت است ميان جنون دائمي و جنون موقّت؟!

در اينصورت آيا ميشود آن را از جهت حِلّيّت و حرمت لابشرط دانست، يا حكم بر حلّيّت آن نمود؟

گفتيم: احكام فطري احكامي هستند كه واسطه كمال و سير انسان به اعلي درجۀ انسانيّت باشند؛ آيا شرابخواري اينطور است؟ آيا مرد دائم الخمر پيوسته در سير مدارج و معارج كمال است؟

آيا مرد مست كه بين زن خود، و خواهر و مادر خود فرق نميگذارد، و با ايشان درميآميزد، سير مطلوب را ميپيمايد؟

آيا مرد مست كه در حال خشم بچّه خود را از ايوان به درون حياط پرتاب ميكند، انسان است؟

آيا مرد مست كه اينهمه خيالات مُمَوِّهه و مُشوِّهه را در سر ميگذراند و در عالمي از أوهام غوطهور ميشود، قلم كتابت را همچون نخل بلند، و جوي آب را همچون درياي پهناور ميبيند انسان است؟

نه! شرب خمر بدترين مسأله از مسائل ضدّ فطرت و ضدّ سنّت آدمي است، كه او را از همه مزايا و حُظوظ ساقط ميكند.

آيا معقول است كه حضرت مسيح علي نبيّنا و آله و عليه الصّلوة و السّلام اين مادّه خبيث و مُخْبِث و شيطان رجيم را حلال نموده باشد؟!

مسيحيان اعمّ از كاتوليكها و پُروتِستانها شراب ميخورند، و آن را خون حضرت عيسي ميدانند.

مگر حضرت عيسي چقدر خون در بدن داشت كه دو هزار سال از صعودش به آسمان ميگذرد، و مرتّباً در اين مدّت نصاراي جهان خون او را ميخورند و هنوز هم تمام نشده است؟!

نه! چنين نيست! نه حضرت مسيح شراب خورده است و نه مادر برگزيدهاش مريم، و نه در انجيل آسماني حلال به شمار آمده است، و نه آنحضرت به حواريّين خود اجازه آشاميدنش را داده است.

فقط مُرْمِنها كه آمريكائي اصل هستند نه از مهاجرين و مقيمين در آنجا، و در ايالت اِتازونا سكونت دارند، اساس كاتوليك و پروتستان را ابطال كرده، و قائلند بر اينكه: خمر و شراب حرام است، و استناد شرب خمر به حضرت مسيح غلط است، و عيسي آب انگور ميخورد؛ و آنها از اين عمل استفاده فاسد كرده و به آن حضرت نسبت آشاميدن خمر را داده‌اند.

صراحت آيات كريمۀ قرآن بر حرمت شرب خمر

آيات وارده در قرآن كريم بطور صريح با الفاظ و عباراتي نشان ميدهد كه: شرب خمر از پليديهاست و از ناحيه ابليس پرتلبيس است كه براي ايجاد عداوت و دشمني مردم با يكديگر، و براي سدّ راه عبوديّت و ذكر خدا و نماز و نيايش به درگاه با عزّتش، در ميان بني آدم رواج داده است:

يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءامَنُو إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الانصَابُ وَ الا زْلَـمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَـنِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ * إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَـنُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَ'وَةَ وَ الْبَغْضَآءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَهِ وَ عَنِ الصَّلَـوةِ فَهَلْ أَنْتُم مُّنتَهُونَ * وَ أَطِيعُوا اللَهَ وَ اطِيعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَي رَسُولِنَا الْبَلَـٰغُ الْمُبِينُ. [ آيات 0 9 تا 92، از سوره 5: المآئدة]

«اي كسانيكه ايمان آورده‌اید! استعمال خمر و شراب، و قمار زدن، و براي بتها قرباني كردن، و شتر را بطور قرعه و قمار قسمت كردن، پليد است و از عمل شيطانست! پس اجتناب كنيد به اميد آنكه به فلاح و رستگاري فائز گرديد!

اينست و غير از اين نيست كه شيطان بواسطه خمر و قمار ميخواهد در ميان شما تخم عداوت و كينه و دشمني را بپاشد؛ و شما را از ياد خدا و ذكر او و از نماز باز دارد! آيا دراينصورت از شرابخواري و قمار دست بر ميداريد؟!

و از خداوند و از رسول خداوند پيروي كنيد و از مخالفت بپرهيزيد، بنابراين اگر شما اطاعت ننموده و روي برگردانديد، بدانيد كه بر رسول و پيامآور ما عهد و پيماني غير از ابلاغ و ارشاد آشكارا نيست!»


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قمار بازی ، شرب خمر و مضرات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ | 17:31 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
یکی از محرمات صریح و روشن که در قرآن از آن نهی شده در روایات فراوانی مذمت از آن آمده است قماربازی می باشد. خداوند در آیه 91 سوره مائده میفرماید: انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه و البغضاء فی الخمر و المیسر و یصدکم عن ذکرالله. تنها هدف شیطان آنست که با شراب و قمار بین شما دشمنی و کینه ایجاد کند، شما را از ذکر خداوند باز دارد. این آیه شریفه بخوبی عمده آثار منفی شراب و قمار را ذکر مینماید.
باری در فرهنگ اسلام مال منتخوری که هیچ کار مفیدی بر آن انجام نگرفته باشد نوعی باجگیری تلقی شده و حرام معرفی گردیده است. حرمت رشوه، ربا، کم فروشی، قمار و. . . از این قبیل است در قمار هیچ کار مفیدی انجام نمی گیرد و فقط بر اساس یک برد و باخت پوچ انسان به اموال دیگران دسترسی پیدا میکند و آثار منفی فراوانی بر جان و دل فرد و اجتماع میگذارد.

قمار به شرط بندی که میان دو یا چند نفر در یک بازی انجام می‌گیرد گفته می‌شود. قمار می‌تواند به صورت سازماندهی شده در مراکزی به نام کازینو یا قمارخانه توسط فردی بی طرف یا بانک انجام بگیرد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قمار بازی ، شرب خمر و مضرات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ | 17:23 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
گفت و گو با مردي که زندگي خود را در قمار باخت
خراسان - مورخ چهارشنبه 1394/07/22 شماره انتشار 19094

حالا چند سالي مي شود که قمار و قمار بازي را کنار گذاشته و از صفر شروع کرده است.ساکن يکي از شهرهاي اطراف ورامين است و از وقتي چشم باز کرد در جمع خانواده اش با قمار آشنا شد.سه سال پيش اما وقتي تمام دار و ندارش را در قمار باخت يک تصميم بزرگ گرفت ،آن هم اين که سالم زندگي کند.

چند سال داريد و از چند سالگي دست به قمار زديد؟

48ساله ام و از همان بچگي وقتي مي ديدم پدرم و عموهايم قاپ مي اندازند و قمار مي کنند ،پايم به اين راه باز شد.يعني به نوعي به اين کار عادت کرده بودم و قمار برايم قبحي نداشت.

با قاپ چطور قمار مي کنيد و چه کساني بيشتر در دام اين کار گرفتارند؟

به بخشي از استخوان گوسفند قاپ مي گويند و با انداختن آن و شکلي که مي آيد بازي مي کنند.قاپ را با سه قاپ مي اندازند. حتما شنيده ايد که مي گويند «فلاني بز آورد». اين اصطلاح از قاپ بازها درآمده يعني قاپش بز آمده و بد است.

قمار بازها براي اين کار کجا دور هم جمع مي شوند؟

ما بيشتر در خانه ها دور هم جمع مي شويم.اين جمع شدن ها مي تواند دوره اي باشد يا در خانه شخص خاصي برگزار شود.البته در هر خانه اي که جمع شويم صاحبخانه حکم تلکه گير (کسي که پول ها را جمع مي کند و درصدش را مي گيرد) دارد و علاوه بر درصدي که روي شرط ها مي گيرد،بر نحوه شرط بندي و پرداخت پول ها هم نظارت دارد تا کسي از زير پرداخت مبلغي که باخته است شانه خالي نکند.

معمولا چه ميزان پول در هر بار بازي رد و بدل مي شود؟

اين جا مبالغ زياد سنگين نيست.از يک ميليون تومان تا صد ميليون تومان .اما من در چند نوبت تمام زندگي و دار و ندارم،حتي خانه، خودرو و زمين زراعي ام را باختم.زنم طلاق گرفت و رفت ،به همين دليل تصميم گرفتم زندگي ام را اصلاح کنم و راه درست را پيش بگيرم.

دراين سه سال وسوسه نشده اي که دوباره بازي کني؟

راستش را بخواهي اعتياد به قمار خيلي خطرناک و شديد است.اگر بگويم نه دروغ گفته ام.اما مهم ترين کاري که کردم اين بودکه ارتباطم را با قماربازها قطع کردم و خواستم زندگي درستي داشته باشم.

راستي به نظرت علت اصلي اين که يک نفر به اين راه کشيده مي شود چيست؟

تمام کساني که به اين راه کشيده مي شوند ،قمار و قمار بازي را در خانواده هايشان ديده اند و يکي از اعضاي نزديک خانواده شان قمار باز بوده است وگرنه چرا شما و خيلي از مردم با اصطلاحات و نحوه بازي ها آشنايي نداريد.

به نظرم اين خانواده و محيط زندگي است که انسان را به اين راه مي کشاند و بعد از آن وسوسه و طمع است که او را در اين راه نگه مي دارد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قمار بازی ، شرب خمر و مضرات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ | 17:10 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
مهم ترين منابع تاريخي براي شناخت حماسه حسيني
عاشورا، مکتب آزادگي و دينداري است. حماسه جاودانه حضرت اباعبدا...(ع) و ياران وفادارش، الهام بخش انسان هاي آزاده در قيام عليه ستم و بي عدالتي است. باوجود گذشت بيش از 1300 سال از اين واقعه بزرگ، پيام آن همچنان تازه و تأثيرگذار است. بر تارک بسياري از قيام هاي عدالتخواهانه تاريخ اسلام، نام شکوهمند سالار شهيدان، همچون خورشيدي فروزان مي درخشد و شعار «يا حسين(ع)»، ذکر مداوم دلاوراني است که براي حضور در صحنه پيکار با ظلم و استثمار، سر از پا نمي شناسند و جان خويش را، عاشقانه، در راه همان هدفي نثار مي کنند که فرزند برومند فاطمه زهرا(س)نثار کرد، آن گاه که در صحراي خشک و سوزان نينوا، با لبان تشنه خطاب به لشکر دشمن فرمود: «ألا وإنّ الدّعـي بـن الدّعي قـدْ رکـز بــين اثــنتــين، بـين السـّلة والذّلة، وهـيهات مـنّا الذّلــة؛ بدانيد که امير بي نسب شما، ما را ميان دو امر مخير کرده است، ميان مرگ و ذلت، و هيهات که تن به ذلت دهيم.» از همين رو، روايت واقعه خونين عاشورا، از نخستين سال هاي پس از آن، مورد اهتمام بسياري از علما و مورخان بزرگ جهان اسلام بوده است. مقتل نويسي يا تنظيم گزارش واقعه عاشورا و چگونگي قيام سالار شهيدان، 4 دهه پس از قيام حضرت اباعبدا...(ع) آغاز شده و تا امروز ادامه يافته است. بر همين اساس، شناخت مقاتل معتبر و بهره گرفتن از آن ها براي ارائه تصويري روشن و واقعي از واقعه کربلا و قيام امام حسين(ع)، مي تواند نقش مهمي در اشاعه فرهنگ حسيني در جامعه داشته باشد.
نخستين مقاتلي که نوشته شد

با وجود آن که واقعه عاشورا و برخي جزئيات قيام امام حسين(ع)، در بيانات امامان معصوم(ع) و رواياتي که شاهدان عيني از آن حماسه سترگ نقل کرده اند، بازتاب يافته است، به نظر مي رسد لوط بن يحيي بن سعيد بن سالم اَزديِ غامدي، مشهور به «ابي مِخنَف»، نخستين کسي باشد که اقدام به جمع آوري و تدوين اخبار واقعه عاشورا کرده است. «ابي مخنف» در سال 80 هـ.ق، در شهر کوفه متولد شد. استاد «رسول جعفريان» در کتاب «حيات فکري و سياسي امامان شيعه(ع)»، «ابي مخنف» را از شيعيان عراق مي داند. او موفق شده بود با 57 نفر از شاهدان واقعه کربلا ديدار و خاطرات آن ها را ثبت کند. «ابي مخنف» در کتاب خود، چگونگي شکل گيري قيام امام حسين(ع) را از مدينه تا کربلا روايت کرد. اين کتاب، نخستين مقتل مستندي است که به رشته تحرير درآمده است. «ابي مخنف» در سال 157هـ.ق درگذشت و شاگردش، هشام بن محمد بن صائب کلبيِ کوفي، معروف به «هشام کلبي»، از معاصران حضرت امام رضا(ع)، با افزودن برخي اخبار ذکر نشده به اين کتاب، مقتل «ابي مخنف» را پربارتر کرد. با وجود آن که اصل کتاب «ابي مخنف» به دست ما نرسيده است، اما خوشبختانه مورخاني مانند طبري و علماي بنامي همچون شيخ مفيد، در تأليف آثار خود از اين کتاب بهره برده و قسمت هاي زيادي از آن را حفظ کرده اند. آن چه امروز از مقتل «ابي مخنف» در اختيار ماست، همان قسمت هايي است که طبري در کتاب «تاريخ الامم والرسل والملوک» و شيخ مفيد در کتاب ارزشمند «الارشاد» نقل کرده است. با اين حال، برخي از نسخه هاي امروزي که با نام مقتل «ابي مخنف» منتشر شده است، خالي از اشتباهات تاريخي نيست. استاد محمدهادي يوسفي غروي در اين باره مي گويد:« کتابي که امروزه با عنوان «مقتل ابي مِخنَف» منتشر مي شود، سند معتبري ندارد و مملو از روايات مجعول و غيرقابل اعتماد است. به نظر مي رسد اين کتاب در حدود قرن دهم هجري قمري و کمي قبل از آغاز حکومت صفوي، در شهر شادگان، واقع در استان خوزستان، با حمايت حکومتي به رهبري سيد صلاح مشعشعي، تدوين شده باشد. در حال حاضر نيز در همان منطقه تعدادي از افراد، ظاهرا ً بر اساس نذر، اين کتاب را با قلم رونويسي مي کنند و در اختيار مردم قرار مي دهند و بنده در ابتداي کتاب «وقعة الطّف»، به 25 غلط فاحش اين کتاب دست نويس اشاره کرده ام.» مدتي پس از نشر يافتن مقتل «ابي مخنف»، مقاتل ديگري نيز به رشته تحرير درآمدند که مقتل «مدائني» يکي از آنهاست. علي بن محمد مدائني در سال 135هـ.ق در کوفه به دنيا آمد. روايات منقول در مقتل مدائني نيز، به عنوان منبعي قابل اعتنا در آثار متأخر وارد شده است.

مقتل نويسي دانشمندان اهل سنت

مقتل نويسي تنها در ميان مورخان و علماي شيعه رواج نداشته است. برخي از مورخان و علماي اهل سنت نيز، با توجه به عظمت و تأثيرگذاري واقعه عاشورا، نسبت به ثبت و ضبط روايات آن اقدام کرده اند. افزون بر مدائني، که به او اشاره شد، موفق بن احمد خوارزمي نيز، يکي از اين علماست.

مقتل نوشته شده توسط او، مورد مراجعه بسياري از مقتل نويسان شيعه دوره هاي بعد، از جمله سيد بن طاووس بوده است. خوارزمي در مقتل خود از روايات نقل شده در منابع قديمي تر، مانند کتاب «الفتوح»، اثر «احمد بن اعثم کوفي» استفاده کرده است. از ديگر مقاتل مشهور و مستند، «لهوف» اثر سيد بن طاووس، عالم و دانشمند بزرگ شيعي قرن هفتم است؛ کتابي که بخش هايي از مطالب آن برگرفته از مقتل خوارزمي است و امروزه، از مقاتل معتبر و مورد استناد محسوب مي شود.

از مقاتل مهم ديگري که در دوران متأخر نوشته شده است، مي توان به مقتل معتبر و نسبتاً مفصل معتمدالدوله، فرهادميرزاي قاجار اشاره کرد. او عموي ناصرالدين شاه و رئيس ايل قاجار بود و با مراجعه به بيش از 70 منبع تاريخي، مانند کتاب «الارشاد» شيخ مفيد و برخي آثار مورخان اهل سنت، مقتلي نوشت و نامش را «قَمقام زَخار و صَمصام تَبار» گذاشت. اين مقتل، اثري نسبتاً جامع است. چندي بعد مرحوم شيخ عباس قمي نيز براي عمل به وعده استاد خود، مرحوم محدث نوري، کتاب «نَفَس المَهموم» را به زبان عربي نوشت که بعدها مرحوم آيت ا... شعراني آن را به فارسي ترجمه کرد و سپس ترجمه هاي نسبتاً خوب ديگري از آن ارائه شد. با اين حال، استاد يوسفي غروي تأکيد مي کند که:«محدث قمي، بعد از نگارش کتاب مشهور «منتهي الآمال»، درباره زندگي معصومين(ع)، به اصلاح برخي روايات کتاب قبلي خود پرداخت و تصريح کرد که در صورت اختلاف در روايات نقل شده دو کتاب، اخبار و روايات «منتهي الآمال» ارجحيت دارد.»

مقتل هاي معتبر در دوره معاصر

در دوره معاصر، مقتل «مُقَرَّم» اثر سيدعبدالرزاق موسوي نجفي را مي توان از مقاتل معتبر دانست که توسط زنده ياد استاد عزيزا... عطاردي به فارسي ترجمه شده است. در سال هاي اخير هم استاد مهدي پيشوايي، با کمک 10 نفر از دانش آموختگان رشته تاريخ موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، «مقتل جامع سيدالشهداء(ع)» را در دو جلد منتشر کرد که در حقيقت، جامع ترين و محققانه ترين اثري است که در اين حوزه ارائه شده است و در آن مي توان تمامي روايت هاي نقل شده در مقاتل و استنادات آنها را مورد مداقه و بررسي قرار داد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ | 17:5 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
توصيف رهبر انقلاب از اتقان «لهوف»

مرحوم سيد بن طاووس - و بزرگان - نوشته اند که وقتي کاروان اسرا، يعني جناب زينب (سلام ا... عليها) و بقيه در اربعين وارد کربلا شدند، در آنجا فقط جابر بن عبدا... انصاري و عطيه عوفي نبودند، «رجال من بني هاشم»؛ عده اي از بني هاشم، عده اي از ياران بر گرد تربت سيدالشهدا جمع شده بودند و به استقبال زينب کبري آمدند. شايد اين سياست ولايي هم که زينب کبري اصرار کرد که برويم به کربلا - در مراجعت از شام - به خاطر همين بود که اين اجتماع کوچک اما پرمعنا، در آنجا حاصل شود. حالا بعضي استبعاد کردند که چطور ممکن است تا اربعين به کربلا رسيده باشند. مرحوم شهيد آيت ا... قاضي يک نوشته مفصلي دارد، اثبات مي کنند که نه، ممکن است که اين اتفاق افتاده باشد. به هر حال آنچه در کلمات بزرگان و قدما هست، اين است که وقتي زينب کبري و مجموعه اهل بيت وارد کربلا شدند، عطيه عوفي و جناب جابر بن عبدا... و رجالي از بني هاشم در آنجا حضور داشتند. اين نشانه و نمونه اي از تحقق آن هدفي است که با شهادت ها بايد تحقق پيدا مي کرد؛ يعني گسترش اين فکر و جرات دادن به مردم.

بيانات در ديدار جمعي از مردم آذربايجان  شرقي (28/11/1387)

لهوف همه را تحت الشعاع قرار داد

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ | 17:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
گزارش تاريخي مراحل سفر امام حسين(ع)، از مدينه تا کربلا
منزل به منزل تا نينوا

امام حسين(ع) تصميم گرفت شبانه مدينه را به مقصد مکه ترک کند. يزيد به حاکم خود در مدينه دستور داده بود، هرطور شده از امام(ع) بيعت بگيرد و در صورت امتناع، ايشان را به شهادت برساند. وليد بن عتبه، پسرعموي يزيد و والي مدينه، مروان بن حکم را احضار کرد و از او درباره اجراي دستور يزيد مشورت خواست. «علامه سيدمحسن امين»، در کتاب «لواعج  الاشجان في مقتل الحسين(ع)» مي نويسد:«مروان به او[وليد] گفت: حسين بيعت نخواهد کرد. وقتي نزد تو آمد، گردنش را بزن.» وليد از انجام اين کار بيم داشت. در ديداري که شب هنگام، در دارالحکومه مدينه، ميان وليد و امام حسين(ع) رخ داد، امام(ع) صحبت درباره اين امر را به فردا موکول کرد و فرمود: «گمان نمي کنم اين کار را بتوان در خفا انجام داد. لازم است مردم نظر مرا بدانند. به همين دليل تا صبح صبر کن، آن گاه رأي مرا در اين باره خواهي دانست.» مروان که شاهد اين گفت وگو بود، به وليد اصرار کرد که به امام(ع) اجازه خروج از دارالحکومه را ندهد و ايشان را به شهادت برساند. امام حسين(ع) به اين جسارت مروان پاسخي در خور داد و آن گاه خطاب به والي مدينه فرمود:«اي امير! ما اهل بيت پيامبر، معدن رسالت و محل فرود آمدن فرشتگان هستيم ... و يزيد مردي فاسق و شراب خوار است که انسان هاي بي گناه را مي کشد و آشکارا فسق و فجور مي کند و چون مني، با چون اويي، بيعت نخواهد کرد». «سيد بن طاووس» در کتاب شريف «لهوف» آورده است که امام حسين(ع) روز بعد، با مروان روبه رو شد و او دوباره بر بيعت کردن با يزيد پافشاري و امام(ع) را تهديد کرد. حضرت اباعبدا...(ع) در پاسخ به مروان فرمود:«وَ عَلَي الإسلام السَّلامُ إذْ قَد بُلِيتِ الأُمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يزيدَ؛ بايد فاتحه اسلام را خواند، آنگاه که امت گرفتار حاکمي چون يزيد شود.»

امام حسين(ع) آهنگ خروج از مدينه کرد، اما پيش از آن که شهر را ترک کند، در وصيتي به برادرش محمد بن حنفيه، دلايل قيام عليه يزيد را بيان فرمود. «موفق بن احمد خوارزمي» در «مقتل الحسين(ع)»، اين وصيت نامه مهم را که نمايانگر راهبرد امام (ع) در قيام عظيم عاشوراست، آورده است:« من نه از روي خودخواهي و خوشگذراني و نه براي فساد و ستمگري از شهر خود بيرون آمدم؛ بلکه هدف من از اين سفر، امر به معروف و نهي از منکر است. خواسته ام، اصلاح مفاسد امت و احياي سنت و قانون جدّم، رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم، علي بن ابيطالب (ع) است. پس هر کس اين حقيقت را از من بپذيرد، راه خدا را پذيرفته است و هر کس رد کند، من با صبر و استقامت، راه خود را در پيش خواهم گرفت تا خداوند ميان من و بني اميه حکم کند که او بهترين حاکم است.»

ورود به مکه

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ | 17:2 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
محرم؛ درسي که خانوادگي بايد خواند
خراسان - مورخ پنج‌شنبه 1394/07/23 شماره انتشار 19095

رهگذر - محرم است و رايحه پسر ريحانة النبي، ملک و ملکوت را مدهوش عشقي مي کند که با شهادت به جاودانگي مي رسد. محرم است و کلاس درس زندگي درهاي خود را به روي همه گشوده است تا هر کس به اين کلاس پاي بگذارد و درس گيرد و به زندگي مومنانه بر خيزد. محرم است و انقلابي عظيم و خانوادگي که در هميشه تاريخ، خانواده را بر مدار خدا به قيام و قعود مي کشاند. محرم است و خانواده اي که از مدينه به مکه مي آيند، حج را ناتمام وامي نهند تا در کربلا کامل کنند. خانواده اي که به جز يک جوان گرفتار بيماري، همه مردانش به شهادت مي رسند حتي علي اصغر شش ماهه که مهتاب حقيقت وجودش تا قيامت راه را روشن مي کند و دليل حقانيت سيد الشهدا را به بين المللي ترين زبان همه اعصار، بيان مي کند؛ چه اگر در هر مذهب و مرامي، بزرگان قومي را به مرگ محکوم کنند، کسي تير بر گلوي شش ماهه نمي زند....خانواده اي که زنانش، همه زنانش به اسارت برده مي شوند حتي رقيه سه ساله. دخترکي مظلوم و معصوم که به گريه، اين همه کس فهم ترين زبان جهان در همه زمين، "خود پيروز خواندگان"را در هم مي شکند، فراتر از هر شکستي که تاريخ مي نويسد. خانواده اي که بزرگانش با "بلاغت" محمدي و علوي خود " نهج " هدايت را نشان مي دهند و با شمشير خود، امتداد ذوالفقار را از بدر تا کربلا و تا هميشه مي کشانند و با خون خود خدا را در ذهن و باور انسان جاري مي کنند. کربلا را هر جور نگاه کني به احترام عظمت اين خانواده بر خواهي خاست که کودکانش، حتي رقيه و علي اصغر، بسان سرداران بي شمشير مي جنگند و سپاه تزوير يزيدي را درهم مي کوبند و هر ناله و گريه شان، زلزله هزار ريشتري در تاريخ ايجاد مي کند و هر قطره اشکشان چونان سجيل هاي ابابيل، پيل هاي يزيد، اين ابرهه زمان را تا "کعصف ماکول" پيش مي برد. محرم است و خاندان پيامبر اکرم(ص) در کربلا همه تاريخ را، همه مردمان اعصار را به خويش مي خوانند؛ به حقي که چونان خورشيد همه سياهي ها را مي شويد. محرم است، ما هم خود را به کاروان سيدالشهدا برسانيم و الا در لشکر يزيد جا خواهيم گرفت. محرم است و کاروان همچنان در حرکت؛ هرکه دارد هوس کرببلا بسم ا...


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ | 17:0 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مشاوره حقوقي دخترم نزديک دو سال است که در عقد دائم است

خراسان - مورخ پنج‌شنبه 1394/07/23 شماره انتشار 19095

پرسش: دخترم نزديک دو سال است که در عقد دائم است. پنج ماه است که شوهرش بدون دليل موجه وي را ترک کرده است. آيا او مي تواند براي نفقه و مهريه اقدام کند؟

پاسخ: قانون مدني در ماده 1082 به صراحت بيان کرده است که به محض عقد نکاح، زن مالک مهر مي شود ومي تواند در آن دخل وتصرف کند. هم چنين در ماده 1106 اين قانون اشاره شده که در عقد دائم، نفقه زن بر عهده شوهر است، لذا زن مي تواند با تقديم دادخواست به دادگاه خانواده، درخواست کند همسر وي محکوم به پرداخت نفقه و مهريه شود. دادگاه خانواده به موضوع رسيدگي و شوهر را به پرداخت حقوق مالي زن محکوم مي کند. مستنداً به ماده 1206 قانون مدني، زن مي تواند براي نفقه گذشته خود نيز علاوه برنفقه آينده اقدام وآن را دريافت کند. از سوي ديگر، عدم پرداخت نفقه (يا به اصطلاح ترک انفاق)جرم است. ماده ۵۳ قانون حمايت خانواده بيان مي کند که «هرکس با داشتن استطاعت مالي، نفقه زن خود را در صورت تمکين او ندهد يا از تأديه نفقه ساير اشخاص واجب النفقه امتناع کند، به حبس تعزيري درجه شش محکوم مي شود.»

«ترک زندگي خانوادگي توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالي و يا نه ماه  متناوب در مدت يک سال بدون عذر موجه » از موارد عسر و حرج است. عسر و حرج يعني شرايطي که ادامه زندگي را براي زوجه با مشقت همراه کرده و تحمل آن مشکل باشد. در چنين مواردي زن مي تواند به دادگاه مراجعه و از قاضي درخواست طلاق کند. (بند يک تبصره ماده 1130 قانون مدني)

 

مشاوره حقوقي پدر همسرم فوت کرده و خانه اي از خود باقي گذاشته است

خراسان - مورخ دوشنبه 1394/07/20 شماره انتشار 19092

پرسش: پدر همسرم فوت کرده و خانه اي از خود باقي گذاشته است. يکي از برادران همسرم با ارائه قولنامه بنگاهي ادعا مي کند که چند سال قبل ملک را خريده است. در صورتي که در قولنامه مبلغي قيد نشده است. ضمناً پدر همسرم در زمان حيات چيزي درباره اين موضوع به اطرافيان خود نگفته است. آيا اين قولنامه معتبر است؟ اگر چنين نيست بايد چه کار کرد؟

پاسخ: همسر شما مي تواند پس از دريافت گواهي انحصار وراثت، از دادگاه درخواست کند ترکه پدر مرحومش و از جمله، خانه مورد اختلاف بين وارثان تقسيم شود. اگر برادر ايشان در مراحل تقسيم ترکه يا در دادگاهي ديگر (به عنوان مثال با تقديم دادخواست الزام به تنظيم سند رسمي عليه ساير وارثان از جمله همسر شما) به مبايعه نامه مذکور استناد و نسبت به خانه مورد اختلاف، ادعاي مالکيت کرد، خواندگان (يعني همسر شما و ساير ورثه) مي توانند نسبت به مبايعه نامه ابرازي که سند غير رسمي است، ابراز «ترديد» کنند. در اين صورت، برادر همسرتان که سند را ارائه داده و به استناد آن، مدعي مالکيت خانه است، بايد اثبات کند که مبايعه نامه واقعاً توسط پدر همسرتان امضا شده است.ماده 216 قانون آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي و انقلاب در امور مدني در باب «انکار و ترديد» بيان مي کند: «کسي که عليه او سند غير رسمي ابراز شود، مي تواند خط يا مهر يا امضا و يا اثر انگشت منتسب به خود را انکار نمايد و احکام منکر بر او مترتب مي گردد اگر سند ابرازي منتسب به شخص او نباشد مي تواند ترديد کند.» اظهار ترديد يا انکار نسبت به اسناد ارائه شده، بايد تا اولين جلسه دادگاه به عمل آيد. (ماده 217 قانون آيين دادرسي مدني) در اين صورت، دادگاه به موضوع رسيدگي و در صورت ضرورت بررسي سند، تطبيق خط، امضا، اثر انگشت يا مهر، سند را به کارشناس رسمي دادگستري يا نيروي انتظامي ارجاع خواهد داد.به فرض اثبات اصالت مبايعه نامه ابرازي و انتساب آن به پدر همسر شما، در صورتي که ثمن (بهاي خانه)، نامعين، مجهول يا مبهم باشد، معامله انجام شده، فاقد يکي از شرايط اساسي صحت و طبعاً فاقد اعتبار است. قانون مدني در مواد مختلف، معلوم بودن عوضين (يعني مبيع و ثمن يا کالا و بهاي آن) را از شرايط صحت بيع دانسته است. «مورد معامله بايد مبهم نباشد مگر در موارد خاصه که علم اجمالي به آن کافي است.» (ماده216) يا «بيع عبارت است از تمليک عين به عوض معلوم.» (ماده338) يا «مقدار و جنس و وصف مبيع بايد معلوم باشد...» (ماده342) به بيعي که در آن يکي از عوضين (يعني کالا يا بهاي آن) مجهول باشد، اصطلاحاً بيع غَرَري گفته مي شود. چنين بيعي، باطل است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مــشــــاوره حــــقـــــو قــــي

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ | 16:56 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
این تصاویر محرمانه برای اولین‌بار منتشر می‌شود
در این فیلم اولین تصاویر منتشر شده از یکی از پایگاه‌های موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را مشاهده می‌کنید.

به گزارش گروه فیلم و صوت باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از سپاه نیوز، سردار امیرعلی حاجی زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که برای نخستین بار فقط به رسانه ملی اجازه تصویربرداری از یکی از پایگاه‌های موشکی در دل کوه را داد ابراز: موشک‌ها در بردهای مختلف در همه پایگاه‌ها بر روی پرتابگر (لانچر) سوار، آماده پرتاب و دست‌ها بر روی ماشه است و فقط منتظر دستور فرمانده معظم کل قوا هستیم.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: رویدادهای انقلاب اسلامی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ | 7:41 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اهداف تعلیم و تربیت اسلامی(4)
نویسنده: گروه نویسندگان

اهداف سیاسی

الف) اهداف بینشی

شناخت مبانی سیاسی اسلام، مانند مشروعیت الهی حکومت و ابزاری بودن قدرت، اهداف سیاسی اسلام، مانند تحقق عدالت و تشکیل جامعه ی توحیدی، و حقوق و وظایف متقابل حاکم و مردم در اسلام

قرآن کریم: ... إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ...: (1) حاکمیت تنها از آن خداوند است؛ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...: (2) به راستی پیامبران خود را با دلایل آشکار فرستادیم و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به قسط و عدل به پا خیزند؛ وَ إِنَّ هٰذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ: (3) و همانا این امت شماست که امتی یگانه است و من پروردگار شما هستم؛ پس از من پروا داشته باشید.

شناخت ولایت و امامت حضرت ولی عصر - عجل الله تعالی فرجه الشریف

عن رسول الله (ص): مَن ماتَ وَ هُوَ لا یَعرِفُ إمامَهُ مناتَ میتَهً جاهِلیَّهً: (4) کسی که بمیرد بدون آن که امام خود را بشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.

شناخت ولی فقیه به عنوان نائب عام امام زمان - أرواحنا فداه

عن مولانا صاحب الزمان (عج): ... و أمَّا الحَوادِثُ الواقِعَهُ فَارجِعُوا فیها إلی رُواهِ حدیثنا فإنَّهُم حجتی علیکُم و أنا حجهُ الله ...: (5) و اما در حوادثی که پیش می آید به راویان حدیث ما ] فقها[ رجوع کنید که ایشان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا هستم.

آگاهی از شرایط سیاسی داخلی و بین المللی

عن الصادق (ع): ... و العالِمُ بزمانه لا تهجُمُ علیهِ اللَّوابِس

مقالات مرتبط :
اهداف تعلیم و تربیت اسلامی (1)
اهداف تعلیم و تربیت اسلامی (2)
اهداف تعلیم و تربیت اسلامی (3)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: تـعـلــیــم و تـربـیـت اسـلامی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۴ | 13:55 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اهداف تعلیم و تربیت اسلامی (3)

نویسنده: گروه نویسندگان

ج) اهداف رفتاری

جانبداری آگاهانه و عمومی از باورها، ارزش ها و سنن اصیل اسلامی و افتخار به مفاخر اسلامی و بزرگان دین و در رأس آنها پیشوایان معصوم علیهم السلام به عنوان برترین اسوه های انسانی

عن الصادق (ع): ثَلاثٌ هُنَّ فَخرُ المومنِ و زینُهُ فی الدنیا و الآخرَه: الصّلاهُ فی آخر اللَیل، و یَأسُهُ مِمّا فی أیدِی الناس وَ وِلایَتُهُ الإمامَ مِن آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آلِه ...: (1) سه چیز مایه ی افتخار مؤمن و زینت او در دنیا و آخرت است: نماز در آخر شب، ناامیدی در آنچه در دست مردم است و ولایت امام از خاندان پیامبر اسلام (ص).

ارتقای سطح دانش و فرهنگ عمومی و فراگیر شدن باورها و ارزش های اسلامی در جامعه

التزام عملی به قوانین و مقررات اجتماعی اسلام

تبعیت نکردن از باورها، ارزش ها، بدعت ها و رسوم خرافی و مخالف با اسلام و مظاهر فرهنگی - اجتماعی بیگانه و مخالفت با آنها

قرآن کریم: وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى: (2) و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند دوران جاهلیت نخستین، خود آرایی نکنید؛ قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَ لاَ تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا کَثِیراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِیلِ‌: (3) بگو ای اهل کتاب در دین خود به ناحق غلو نکنید و از پی خواهش های قومی که خود گمراه شدند و بسیاری را نیز گمراه کردند و از راه راست منحرف شدند نروید.
عن رسول الله (ص): إذا رَأیتُم صاحِبَ بِدعَهٍ فَاکفَهرُّوا فی وَجهِه: (4) هنگامی که بدعت گذاری را دیدید، در برابرش روی خود را در هم کشید؛ إذا رَأیتُم أهلَ الرَّیبِ و البِدَع مِن بَعدی فَأظهروُا البرءَهَ مِنهُم...: (5) هرگاه پس از من تردیدافکنان و بدعت گذاران را دیدید، برائت از آنها را آشکار کنید.
عن أمیر المؤمنین (ع): ... وَ اقتَدُوا بِهُدی نَبیِّکُم فَإنَّهُ أفضَلُ الهُدی و استَنَّوا بِسُنَّتِهِ فَإنَّها أهدَی السُّنَن ...: (6) و به راه هدایتی که پیامبرتان آورده اقتدا کنید که آن برترین هدایت است و به سنت و روش او عمل کنید که هدایت بارترین سنت هاست؛ و ما أحدِثَت بِدعَهٌ إلّا و تُرِکَ بها سُنَّهٌ فاتَّقوا البِدَعَ و الزَمُوا المَهیَع...: (7) و هیچ بدعتی پدیدار نشد مگر آن که با آن سنتی ترک شد، پس از بدعت ها بپرهیزید و با راه روشن همراه شوید؛ قَلَّ مَن تَشَبَّهَ بِقَومِ إلا أوشَکَ أن یَکونَ مِنهُم: (8) کمتر کسی است که خود را شبیه گروهی کند و به زودی یکی از آنها بشود.

اصلاح جامعه از طریق نظارت بر رفتار دیگران بدون تجسس نابه جا، ارشاد آنها با زبان و عمل و عمل به فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر با رعایت مراتب شرعی آن

قرآن کریم: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَاراً.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: تـعـلــیــم و تـربـیـت اسـلامی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۴ | 13:52 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
رویدادهای مهم روز 23 مهر

آغاز احداث راه آهن سراسري ايران (1306 ش)
راه آهن سراسری ایران نام راه آهنی است که در زمان پادشاهی رضا شاه پهلوی از جنوب تا شمال ایران کشیده شد. این راه آهن (بندر امام خمینی فعلی) در ساحل خلیج فارس را به (بندر ترکمن فعلی) در ساحل دریای مازندران وصل می‌کرد. در ۲۳ مهرماه ۱۳۰۶ اولین کلنگ ساختمان راه آهن سراسری در تهران محل ...

لغو سانسور مطبوعات به وسيله دولت شريف امامي براي كم كردن اعتراضات (1357 ش)

عمليات كلاسيك دزفول توسط ارتش جمهوري اسلامي (1359ش)
ارتش عراق از همان روزهاي نخست تجاوز، سعي در تصرف پايگاه مهم وحدتي (پايگاه هوايي) دزفول داشت كه با مقابله نيروهاي مردمي، آرزوهايش به ياس مبدل شد و براي تلافي شكست‏هاي خود در جبهه‏هاي دزفول، اين شهر را زير آتش توپخانه خود گرفت. از اين رو، براي دور كردن آتش دشمن از شهر و در امان ماندن ...

اشغال جاده آبادان - ماهشهر و تنگ شدن حلقه محاصره بيشتر آبادان (1359ش)

شهادت عالم مجاهد "عطاءاللَّه اشرفي اصفهاني" پنجمين شهيد محراب در باختران (1361ش)
آيت ‏اللَّه عطاءاللَّه اشرفي اصفهاني در سال 1283ش در خميني‏شهر (سده) اصفهان به دنيا آمد و پس از تحصيل مقدمات در زادگاهش و اصفهان به قم عزيمت نمود. وي در آنجا از محضر استاداني چون حضرات آيات عبدالكريم حائري يزدي، سيد محمد حجت كوه كمره‏اي، سيد صدرالدين صدر، سيد محمد تقي خوانساري و امام ...

رحلت آيت ‏اللَّه "سيد مصطفي صفايي خوانساري" استاد برجسته حوزه علميه قم (1371ش)
آيت ‏اللَّه سيدمصطفي صفايي خوانساري در سال 1281 ش (1321 ق) در خوانسار به دنيا آمد و مقدمات و سطوح و مقداري از فلسفه و حكمت را نزد دايي و پدرش فرا گرفت. ايشان سپس براي ادامه تحصيل، در درس آيت‏اللَّه حائري يزدي در قم حضور يافت و از ايشان اجازه اجتهاد گرفت. آيت‏اللَّه صفايي خوانساري ...

شهادت شهيد سيدمحمدصادق دشتی (1364ش)
سال 1342 هجري شمسي، روستاي «دستجه» از توابع استان فارس ميزبان نوزادي شد كه به دليل همزماني شكفتن او با ولادت رسول الله (ص)، او را سيد محمد صادق ناميدند. وي دوره ابتدايي را با موفقيت سپري كرد و در سال 1356، براي ادامه تحصيل به «فيروز آباد» رفت. محمد صادق كه مولود سال قيام و مبارزه ...

شهادت شهيد محمدرضا ضيائی (1359ش)
شهيد محمدرضا ضيائي در سال ۱۳۲۸ش در روستاي قهنويه از توابع شهرستان لنجان پا بر کره خاکي نهاد. وي تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش به اتمام رساند و براي ادامه تحصيل در رشته رياضي به دبيرستان شاه‌عباس اصفهان رفت و در سال ۱۳۴۸ش موفق به اخذ مدرک ديپلم رياضي شد. محمدرضا، دوران خدمت سربازي ...


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ورویدادهای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۴ | 13:49 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
رویدادهای مهم روز 1 محرم

ارتحال آيت اللَّه "سيدابوالحسن رفيعي قزويني" (1395 ق)
آيت‏اللَّه ميرزا ابوالحسن رفيعي قزويني در سال 1310 ق در قزوين به دنيا آمد و دروس حوزوي را در قزوين و سپس در تهران گذراند. پس از ورود آيت‏اللَّه حائري يزدي به قم، به اين شهر عزيمت كرد و به تدريس و تاليف پرداخت. ميرزاي قزويني پس از اخذ درجه‏ي اجتهاد راهي قزوين گرديد و حوزه‏ي آن ديار ...

آغاز سال هجري قمري
گاه‌شماری هجری قمری، گاه‌شماری براساس چرخش ماه است که توسط مسلمانان و نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی به عنوان سالنمای مذهبی یا در مواردی سالنمای مدنی استفاده می‌شود. از این سالنمای در بسیاری از آیین‌های اسلامی، از قبیل روزه، حج، تعیین ماه‌های حرام، و عزاداری استفاده می‌شود. در زمان ...

رحلت فقيه بزرگوار "ميرزا جعفر قزويني" (1297 ق)
ابوهادي جعفر بن سيدمهدي بن حسن حسيني، از علماي اماميه‏ي خاندان آل‏قزويني و شاعري ماهر و اديبي لغوي است كه در "حِلِّه" در عراق سكونت داشته و داراي رياست مذهبي بوده است. اين عالم گرانقدر نزد پدر خود و شيخ انصاري و فاضل ايرواني به مدارج عالي علمي دست يافت و سپس به تدريس و تاليف مشغول ...

رحلت آيت ‏اللَّه العظمي "سيد عبداللَّه شيرازي" زعيم حوزه‏ ي علميه‏ ي مشهد (1405ق)
آيت‏اللَّه سيدعبداللَّه شيرازي در سال 1309 ق در بيت علم و فضيلت در شيراز به دنيا آمد. ايشان در 21 سالگي به همراه پدر بزرگوار خود به دليل مبارزات ضد استعماري انگليس به مدت شش ماه از شيراز تبعيد شد و پس از بازگشت، به تحصيل و تدريس ادامه داد. وي سپس به مدت سيزده سال در نجف اقامت گزيد ...

آغاز هفته احيای امر به معروف و نهي از منكر
«امر» به معنای فرمان دادن و «نهی» به معنای بازداشتن و منع از انجام کاری است. «معروف»، هر آن چیزی است که عقل و دین، آن را به نیکی و خوبی می شناسند و معرفی می کنند و «منکر»، هر آن چیزی است که عقل و شرع، آن را ناپسند می دارند. پس امر به معروف، یعنی فرمان دادن به انجام کارهای نیک و نهی ...


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ورویدادهای قمری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۴ | 13:48 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
رویدادهای مهم روز 15 اكتبر

تولد "پابْليوس ويرژيل" بزرگ ‏ترين شاعر روم باستان (70 ق.م) (ر.ك: 19 مارس)
او را باید بزرگترین شاعر رومی در دنیای قدیم به حساب آورد. علاقه بسیار وی نسبت به زادگاه خود و مردمی که در آن به کشاورزی مشغول بودند، موضوعات اکثر اشعار ویرژیل را تشکیل می دهد. وی در شهر های کرمونا ، میلان و رم به تحصیل پرداخت و در این دوران علاقه وافری به خواندن آثار نویسندگان ...

عبور نخستين بالن از فراز اقيانوس اطلس (1928م)
در چنین روزی در سال 1928 میلادی بالن هوایی آلمانی با عنوان گراف زپلین پس از این که 6630 مایل را در 121 ساعت طی کرد به لا کهورست رسید .

بركناري "نيكيتا خروشچف" رهبر اتحاد جماهير شوروي سابق از قدرت (1964م)
پس از مرگ ژوزف استالين ديكتاتور شوروي سابق در سال 1953م، نيكيتا خروشچُف به مقام دبير كلي حزب كمونيست و رهبري شوروي انتخاب شد. شهرت خروشچف در تاريخ اتحاد جماهير شوروي سابق، بيشتر به سبب افشاگري‏هاي مهمي بود كه وي پس از مرگ استالين عليه او در اين كشور كرد و پرده از جنايات بي‏رحمانه ...

اعلام استقلال بوسني و هرزگوين از يوگسلاوي (1991م)
جمهوري بوسني و هرزگوين در جنوب اروپا و در همسايگي كشورهاي كرواسي و يوگسلاوي و بر كرانه درياي آدرياتيك واقع است. پس از پايان جنگ جهاني دوم، بوسني و هرزگوين ضميمه كشور يوگسلاوي گرديد. اگرچه سرزمين مزبور تا اندازه‏اي از خود مختاري برخوردار بود ولي نارضايتي در ميان مردم كاملا محسوس بود ...

آغاز هفته جهاني نابينايان و روز جهاني عصاي سفيد
توجه به ايمني نابينايان و رعايت حقوق اجتماعي آنان، همواره مورد توجه مردم خيرانديش و مجامع بين‏المللي بوده و هست و هر از چندگاه، ضرورت توجه به نابينايان در طيف گسترده‏اي مطرح مي‏شود. در سال 1950م، سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد، يونسكو، و شوراي جهاني نابينايان در جلسه‏اي مشترك، ...


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۴ | 13:47 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |