نامه ترامپ قبل از باز شدن، جواب گرفت!حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای مذاکره با دولت فعلی آمریکا را بی حاصل و باعث کور شدن بیشتر گره تحریم خواندند و با اشاره به تلاش دولت آمریکا برای فریب افکار عمومی جهان درباره مذاکره گفتند: دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم که اگر بودیم تا به حال تولید می‌کردیم. ضمن این که به هر ضربه احتمالی قاطعانه پاسخ خواهیم داد

​​​​​​​رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر دیروز در دیدار هزاران نفر از دانشجویان سراسر کشور و فعالان تشکل‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و گروه‌های جهادی دانشجویی، ضمن بیان توصیه‌های مهم در نقد و ارزیابی مسائل و استحکام هویت دانشجویی با تبیین دو تجربه متفاوت جوانان ایرانی در مواجه با غرب گفتند: تجربه اول به خودباختگی منجر شد اما در تجربه دوم که حرکت فعلی مجموعه دانشجویی در همان مسیر است شناخت واقعیات غرب، استقلال‌طلبی و فاصله‌گذاری با مشکلات تمدن غربی اصل قرار گرفته است.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای همچنین مذاکره با دولت فعلی آمریکا را بی حاصل و باعث کور شدن بیشتر گره تحریم خواندند و با اشاره به تلاش دولت آمریکا برای فریب افکار عمومی جهان درباره مذاکره گفتند: دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم که اگر بودیم تا به حال تولید می‌کردیم. ضمن این که به هر ضربه احتمالی قاطعانه پاسخ خواهیم داد.
همچنان به جوانان تکیه دارم و امیدم فقط به آن هاست، اما ...
رهبر انقلاب نمایندگان تشکل ها را نشانه پیشرفت، پختگی و رشد سطح تفکر، تحلیل و برداشت برشمردند و این موضوع را امید بخش و مژده آفرین دانستند.
ایشان افزودند: البته بنده همه سخنانی را که دانشجویان در این جلسه مطرح کردند قبول ندارم. برای مثال دانشجویی گفت عناصر امنیتی و نظامی در مواقع حساس در مقابل رژیم صهیونیستی تبدیل به بیانیه نویس شده‌اند در حالی که اگر تحقیق و تفحص شود معلوم خواهد شد این موضوع درست نیست و آن کسانی که باید کاری می کردند در وقت خودش کار را انجام دادند.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای همچنین در پاسخ به سخنان یکی از دانشجویان افزودند: همچنان به جوانان تکیه دارم و امیدم فقط به آن هاست، اما شرط اساسی این است که جوانان بر مواضع درست خودشان ماندگار باشند و بر آن استقامت کنند و با روبه رو شدن با موانع، دچار تردید و انفعال و انحراف از مسیر اصلی نشوند. رهبر انقلاب، مسئولان وزارت علوم و بهداشت را به توجه کامل و دنبال کردن مسائل مطرح شده در سخنان دانشجویان توصیه مؤکد کردند.
در بسیاری از موضوعات نسبت به سال گذشته قوی تر شده ایم
ایشان با یادآوری حوادث گوناگون سال گذشته افزودند: سال گذشته در چنین ایامی شهیدان رئیسی، سید حسن نصرا...، هنیه، صفی الدین، سنوار، ضیف و چندین شخصیت برجسته انقلابی در میان ما بودند اما اکنون نیستند و به همین علت دشمن تصور می کند ما ضعیف شده ایم اما با اطمینان تأکید می کنم هرچند نبود این برادران بسیار ارزشمند برای ما خسارت است ولی در بسیاری از موضوعات نسبت به سال گذشته قوی تر شده ایم و در برخی مسائل هم ضعیف تر نشده ایم.
حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در تبیین علت تداوم قدرت جبهه مقاومت افزودند: اگر دو عامل آرمان و تلاش در یک ملت و یک مجموعه وجود داشته باشد، به حرکت کلی آن ها ضربه وارد نمی شود.رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنان خود با استناد به آیات قرآن هدف از روزه داری را به دست آوردن تقوا دانستند و افزودند: تقوا انسان را از بدی ها، وسوسه ها، بداندیشی ها، بدخواهی ها، خباثت ها، فسق، شهوت رانی، بی اعتنایی به وظیفه و ترک فعل واجب مصون می سازد.ایشان ایجاد گشایش دنیوی و هدایت را دو اثر مهم تقوا دانستند و افزودند: تقوا در همین دنیا در زمینه های گوناگون از جمله اقتصادی و امنیتی گشایش ایجاد می کند.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای برخورداری از هدایت الهی را هدف متعالی هر انسانی دانستند و افزودند: رسیدن به فلاح، سعادت و نجات تنها در سایه هدایت گری خداوند متعال محقق می شود که این هدایت از آثار تقواست.
نهضت ملی نفت، نقطه عطفی تاریخی در آشکارسازی باطن غرب
رهبر انقلاب عزم و اراده فردی را لازمه به دست آوردن تقوا دانستند و افزودند: امام راحل توصیه می کردند برای حرکت در مسیر تقوا باید تصمیم مردانه و قاطع گرفت.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در بخش اصلی سخنانشان در تبیین هویت دانشجوی ایرانی به دو تجربه متفاوت جوانان ایرانی در دوران معاصر در مواجهه با غرب و تمدن غربی پرداختند و تأکید کردند: نتیجه مواجهه اول، «شیفتگی و خودباختگی» بود و نتیجه مواجهه دوم، «شناخت تمدن غرب، برخورد انتخاب‌گرانه با واقعیات غرب، احساس استقلال و در مواردی احساس تفاوت عمیق و جدایی کامل». ایشان مواجهه اول جوانان ایرانی با غرب در حدود صدسال قبل را باعث ایجاد دوگانه «غرب پیشرفته و ایران ضعیف و عقب‌مانده» در اذهان جوانان دانستند و گفتند: این دوگانه البته در آن زمان واقعیت داشت اما نباید منجر به خودباختگی و دنباله‌روی از غرب می‌شد؛ چرا که مشاهده نقاط قوت طرف مقابل باید انسان را به فکر راه حل و جبران نقاط ضعف خود بیندازند، نه این که تسلیم و تبعیت را تجویز کند.رهبر انقلاب انفعال در مقابل پیشرفت‌های غرب را باعث غفلت از نقاط قوت ملت و کشور ایران خواندند و گفتند: آن تجربه می‌توانست به خودیافتگی منجر شود اما متأسفانه به خودباختگی رسید و عده‌ای هم در داخل، این غفلت و وادادگی را تشدید و مردم را به تقلید کامل از مظاهر غرب تشویق می‌کردند؛ آن هم تقلید در مسائل اخلاقی و فرهنگی نه مسائلی مانند علم و جدیت که مبنای پیشرفت غرب است.ایشان، رضاخان را مظهر غرب‌گرایی ویرانگر و مخرب خواندند و افزودند: انگلیسی‌ها آن قُلدر را روی کار آوردند و بعد هم که منافعشان ایجاب می‌کرد او را برداشتند اما در همین مدت، حلقه انحراف رضاخان، لزوم تبعیت و هضم شدن در غرب را در همه امور و مسائل کشور، در افکار عمومی جا انداختند و کشور را از درون پوک کردند و هیچ چیز ملّی مانند اقتصاد ملی، سیاست داخلی و خارجی ملی و نه حتی لباس ملی برای ایرانیان نگذاشتند. رهبر انقلاب، تجربه دوم از حضور غرب در ایران را ناشی از حوادثی تلخ همچون اشغال بخش‌هایی از کشور به دست انگلیس و روسیه تزاری، قحطی و جان‌باختن هزاران تن از مردم، سرکوب نهضت‌های داخلی و تحمیل قراردادهای خفت‌بار مانند قرارداد نفت دارسی در زمان رضاخان دانستند و افزودند: این حوادث باطن غربی‌ها را برای مردم و به خصوص جوانان آشکار و معلوم کرد که در پشت ظاهر اتوکشیده و لبخند آن ها، باطنی خبیث و خائنانه قرار دارد و این قضیه باعث کاهش شوق و شیفتگی به تمدن غرب در کشور شد.ایشان نهضت ملی نفت را نقطه عطفی تاریخی در آشکارسازی باطن غرب خواندند و خاطرنشان کردند: در حالی که مصدق برای مبارزه با انگلیس به آمریکا تکیه و امید داشت، از همان آمریکا ضربه خورد و کودتا علیه دولت او با پول و امکانات آمریکا رقم خورد.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای با تأکید بر این که نتیجه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ روشن شدن این واقعیت بود که تکیه به غرب مانع پیشرفت است نه عامل آن، افزودند: این حقیقت هم روشن شد که غربی‌ها با هر پدیده که با منافع و زیاده‌خواهی‌های آن ها در تعارض باشد، بی‌رحمانه برخورد می‌کنند.رهبر انقلاب، آغاز حرکت‌های مقابله‌جویانه دانشجویان با آمریکا همچون قیام ۱۶ آذر دانشجویان دانشگاه تهران علیه سفر نیکسون و جان باختن سه دانشجو به دست حکومت را از آثار آشکار شدن باطن غرب دانستند و با اشاره به استمرار خط شیفتگی به غرب با وجود تضعیف آن تا پیش از پیروزی انقلاب، افزودند: اگر در سال ۵۷ انقلاب به وقوع نمی‌پیوست، کشور در مسیری بود که با افزایش وابستگی‌های خارجی، از همه مزایا و ثروت های معنوی خود محروم و تهی می‌شد.
دانشجو باید در زمینه تولید محتوا و تبیین مسائل تلاش مضاعف کند
ایشان هنر مهم و بی‌بدیل امام بزرگوار را ارتباط‌گیری و حرف زدن با ملت و نه یک قشر یا حزب خاص دانستند و گفتند: امام(ره) با یادآوری توانایی‌های مردم و هویت فرهنگی و تاریخی ملت، همه را از غفلت خارج کرد و با اعتماد و مطالبه از مردم، آن ها را به میدان آورد و ملت نیز ایستاد و مرعوب نشد و بساط تحمیل و غارتگری دشمنان جمع شد.
حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای با اشاره به دست‌بردار نبودن قلدرهای عالم از مبارزه و توطئه علیه انقلاب اسلامی، گفتند: آن ها می‌گویند «اول ما»، یعنی همه دنیا باید منافع ما را بر خود مقدم بدارد که این منفعت‌طلبی را امروز همه مشاهده می‌کنند و امروز ایران اسلامی تنها کشوری است که قاطعانه گفته است به هیچ وجه منافع دیگران را بر منافع خود ترجیح نمی‌دهد.ایشان هدف تلاش دشمن بخصوص با استفاده از شیوه‌های جدید ارتباطی را بازگرداندن نفوذ و سلطه غرب بر ایران و تکرار همان روحیه انفعال، تبعیت و وابستگی پیش از انقلاب در جوان دانشجوی ایرانی خواندند و گفتند: راه مواجهه با این نقشه، استمرار روحیه‌ای قوی است که نمونه آن در سخنان امروز دانشجویان بروز داشت. ضمن این که در مقابل تلاش‌های بدخواهان، رشد خوبی در زمینه مسائل دینی، اخلاقی و عرفانی ایجاد شده و عناصر فکری ارزنده‌ای با تسلط به زبان روز در حال بیان مفاهیم اسلامی هستند.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای افزودند: دانشگاه امروز از دانشگاه قبل از انقلاب و حتی از دانشگاه ۲۰ سال قبل، جلوتر و فهیم‌تر است و بر خلاف برخی تبلیغات، دانشجو و جوان ایرانی، امروز با ایستادگی و فهم بهتری از مسائل، برای حضور در صفوف مقدم مقابله با دشمن آماده است.رهبر انقلاب با تکرار توصیه چندی قبل خود مبنی بر اهمیت تولید محتوا از جمله در فضای مجازی گفتند: جایگاه دانشجو همچون معلم، هشدار دهنده و چراغ راهنما است و باید در زمینه تولید محتوا و تبیین مسائل تلاش مضاعف کند.ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به توصیه‌های سال قبل خود به دانشجویان، «پرداختن تشکل‌های دانشجویی به داخل دانشگاه» را مورد تأکید مجدد قرار دادند و گفتند: مخاطب جوان در دانشگاه، عناد و دشمنی ندارد و آماده شنیدن و پذیرش است که از تشکل‌های دانشجویی انتظار می‌رود محیط دانشگاه را تحت تأثیر تفکرات صحیح خود قرار دهند.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در توصیه‌ای دیگر، دانشجویان را به برگزاری جلسات هم‌اندیشی درباره مسائل اصلی کشور و مرتبط با حرکت کلی انقلاب و جامعه، با استفاده از عناصر فکری مطمئن سفارش کردند و افزودند: در قضایای گوناگون مراقب باشید که با تحلیل‌های مختلف رسانه‌ها دچار سردرگمی و تردید نشوید و با تحقیق صحیح، بر حرف‌های غلط غلبه کنید.
نقد اشکالی ندارد اما نقد متفاوت از تهمت است
ایشان منشأ برخی انتقادها و ایرادهای دانشجویان به مسئولان را بی‌اطلاعی از ابعاد گوناگون مسائل دانستند و با اشاره به نمونه‌ای از این انتقادها درباره زمان اجرای عملیات وعده صادق ۲ گفتند: این که گفته شود چرا عملیات در فلان وقت انجام نشد و اگر می‌شد از فلان حادثه جلوگیری می‌کرد، صحیح نیست چرا که عشق و دلبستگی متصدیان این امور به انقلاب، کمتر از من و شما نیست و نمی‌توان آن ها را متهم کرد.رهبر انقلاب اسلامی افزودند: آن ها با محاسبه عمل می‌کنند و اگر شما هم جای آن ها بودید همین کار را می‌کردید. بنابراین با پرهیز از متهم کردن دیگران، احتمال بدهید که در تصمیم‌گیری‌ها، محاسبه درستی در جریان است.ایشان در بیان چارچوب‌های نقّادی، گفتند: نقد اشکالی ندارد اما نقد متفاوت از تهمت است. مطرح کردن سؤال و ابهام اشکالی ندارد به نحوی که فرصت جواب دادن نیز ایجاد شود. البته گاهی پاسخ به برخی سؤالات ممکن نیست که در این موارد حتی ابهام را نیز مطرح نکنید و فرضیات احتمالی را مسلّم نپندارید.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای «پرهیز از اختلاف‌افکنی، ناامیدسازی، دوقطبی‌سازی، بدبین‌سازی مخاطبان به مسئولان تصمیم‌گیر و بن‌بست‌نمایی» را از دیگر چارچوب های نقّادی برشمردند و افزودند: گاهی اشکال ها به نحوی بیان می‌شود که شنونده احساس می‌کند مسیر پیش رو بن‌بست است که این کار غلط باعث ناامیدی مردم می‌شود و باید جداً از آن پرهیز شود.ایشان در پاسخ به نمونه‌ای از انتقادها در فضای مجازی مبنی بر چرایی ابراز خرسندی رهبری از رأی‌آوری همه وزرا با وجود منطبق نبودن همه آن‌ها با معیارها و شاخص‌ها، ضمن تأکید بر اینکه دغدغه دانشجو باید مسائل اصلی کشور باشد نه این گونه موارد، گفتند: رأی‌آوری همه وزرا و تشکیل کامل دولت در وقت مناسب که باعث توانایی دولت برای اداره کشور است، رخدادی مطلوب است چرا که با رأی نیاوردن یک وزیر، آن وزارتخانه تا مدتها بی‌وزیر می‌ماند و این به مراتب بدتر از رأی‌آوری فردی است که فاقد برخی معیارهاست و ممکن است عملکرد یا برخی خصوصیات او مورد پسند نباشد.
خوشبختانه تحریم‌ها در روند طولانی شدن خود بتدریج کم‌اثر می‌شود
رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان چند نکته در باب مذاکره با آمریکا بیان کردند.ایشان در نکته اول، سخنان رئیس جمهور آمریکا مبنی بر آمادگی برای مذاکره و ایجاد توافق و فرستادن نامه برای ایران را تلاش برای فریب افکار عمومی جهان برشمردند و گفتند: این نامه هنوز دست من نرسیده اما آمریکا می‌خواهد این دروغ را القا کند که ایران برخلاف ما اهل مذاکره و توافق نیست؛ در حالی که همین شخصی که این حرف‌ها را می‌زند، حاصل مذاکره ما با آمریکا را پاره کرد. حالا چطور می‌توان با او مذاکره کرد در حالی که می‌دانیم به نتایج عمل نخواهد کرد؟حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای با اشاره به مطلبی در یک روزنامه مبنی بر این که «نبود اعتماد میان دو نفر که حالت جنگ دارند نباید مانع مذاکره شود»، گفتند: این مطلب غلط است؛ چرا که همین دو نفرِ مذاکره‌کننده هم اگر به وفا و تعهد طرف مقابل به حاصل گفت وگوها اعتماد نداشته باشند، مذاکره نمی‌کنند؛ چرا که مذاکره در این حالت، مهمل و بیهوده است.ایشان در نکته سوم گفتند: از همان اول هدف ما از مذاکره، رفع تحریم‌ها بود که خوشبختانه تحریم‌ها در روند طولانی شدن خود به تدریج کم‌اثر می‌شود.رهبر انقلاب افزودند: برخی آمریکایی‌ها هم معتقدند طولانی شدن تحریم‌ها باعث کم‌اثر شدن آن ها می‌شود؛ ضمن این که کشورِ تحریم‌شده راه دور زدن تحریم‌ها را پیدا می کند که ما نیز راه‌های مختلفی پیدا کردیم.
اگر وضع اقتصاد بد است، منشأ آن صرفا تحریم نیست
ایشان مشکلات موجود را عمدتاً ناشی از بی‌توجهی‌های داخلی دانستند و گفتند: اگر وضع اقتصاد بد است، منشاء آن صرفا تحریم نیست بلکه انجام ندادن برخی کارها در وضع فعلی مؤثر است.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای با اشاره به حرف‌های آمریکایی‌ها که می گویند «نمی گذاریم ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد»، گفتند: اگر می خواستیم سلاح هسته‌ای تولید کنیم،‌ آمریکا نمی‌توانست جلوی ما را بگیرد؛ علت این که سلاح هسته‌ای نداریم و دنبال آن هم نیستیم این است که خودمان به دلایلی که قبلاً گفته شده، این نوع سلاح را نمی‌خواهیم.رهبر انقلاب در نکته‌ای دیگر، تهدید آمریکا به نظامی‌گری را غیرعاقلانه دانستند و تأکید کردند: تهدید به زدن ضربه و ایجاد جنگ یک مسئله یک طرفه نیست و ایران قادر است ضربه متقابل وارد کند و قطعاً این کار را خواهد کرد.ایشان افزودند: اگر آمریکا و عواملش حرکت غلطی بکنند، خودشان بیشتر ضربه خواهند خورد. البته ما دنبال جنگ نیستیم، چرا که جنگ چیز خوبی نیست اما اگر کسی اقدامی کند قاطعانه جواب می‌دهیم.رهبر انقلاب آمریکا را در مسیری رو به ضعف توصیف کردند و افزودند: از لحاظ اقتصادی، سیاست خارجی، سیاست داخلی، مسائل اجتماعی و عرصه‌های دیگر، آمریکا در حال ضعیف شدن است و دیگر نمی‌تواند آن قدرت ۲۰-۳۰ سال قبل را داشته باشد.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای با اشاره به کسانی که در داخل مدام می‌گویند «چرا پشت میز مذاکره نمی‌رویم؟»، گفتند: مذاکره با این دولت آمریکا، نه تنها تحریم را رفع نمی‌کند بلکه باعث کورشدن گره تحریم‌ها و افزایش فشار‌ها می‌شود و به مطالبات و زیاده‌خواهی جدید امکان مطرح شدن می‌دهد.ایشان در نکته پایانی سخنانشان، مقاومت فلسطین و لبنان را قوی‌تر و پرانگیزه‌تر از قبل دانستند و گفتند: مسئولان ایرانی از جمله دولت و رئیس جمهور در این مورد اتفاق‌نظر دارند که باید با همه توان از مقاومت فلسطینی و لبنان حمایت کنیم و ان‌شاءا... ملت ایران در آینده هم مثل گذشته پرچمدار مقاومت در مقابل زورگویی‌ها خواهد بود.

رهبر انقلاب پاسخ ایران به اقدام نظامی آمریکا را اعلام کردند | ویدئو

مذاکره با دولت فعلی آمریکا بیهوده است

فیلم | بازتاب سخنرانیِ دیروز رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های جهان

دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر معظم انقلاب

رهبر انقلاب: ایران به دنبال جنگ نیست اما اگر آمریکا دست به اقدام غلطی بزند، اقدام متقابل از طرف ایران قاطع و حتمی است

رهبر انقلاب: اگر جمهوری اسلامی قصد ساخت سلاح هسته‌ای داشت، آمریکا نمی‌توانست جلوی آن را بگیرد

رهبر انقلاب: تحریم بی‌اثر نیست اما این‌جور نیست که اگر وضع اقتصادی ما بد است، منشأش صرفاً تحریم باشد

رهبر انقلاب: مذاکره با دولت فعلی آمریکا موجب رفع تحریم‌ها نخواهد شد بلکه گره تحریم‌ها را کورتر خواهد کرد

رهبر انقلاب: این که رئیس جمهور آمریکا میگوید ما آماده هستیم با ایران مذاکره کنیم، فریب افکار عمومی دنیاست

کتابی که در مصاف با رژیم پهلوی الهام‌بخش و آرمان ساز شد


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ | 17:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز در دیدار هزاران نفر از دانشجویان سراسر کشور و فعالان تشکل‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و گروه‌های جهادی دانشجویی، ضمن بیان توصیه‌های مهم در نقد و ارزیابی مسائل و استحکام هویت دانشجویی با تبیین دو تجربه متفاوت جوانان ایرانی در مواجه با غرب گفتند: تجربه اول به خودباختگی منجر شد اما در تجربه دوم که حرکت فعلی مجموعه دانشجویی در همان مسیر است شناخت واقعیات غرب، استقلال‌طلبی و فاصله‌گذاری با مشکلات تمدن غربی اصل قرار گرفته است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین مذاکره با دولت فعلی آمریکا را بی حاصل و باعث کور شدن بیشتر گره تحریم خواندند و با اشاره به تلاش دولت آمریکا برای فریب افکار عمومی جهان درباره مذاکره گفتند: دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم که اگر بودیم تا به حال تولید می‌کردیم. ضمن اینکه به هر ضربه احتمالی قاطعانه پاسخ خواهیم داد.

رهبر انقلاب سخنان امروز نمایندگان تشکل ها را نشانه پیشرفت، پختگی و رشد سطح تفکر، تحلیل و برداشت برشمردند و این موضوع را امید بخش و مژده آفرین دانستند.

ایشان افزودند: البته بنده همه سخنانی را که دانشجویان در این جلسه مطرح کردند قبول ندارم. برای مثال دانشجویی گفت عناصر امنیتی و نظامی در مواقع حساس در مقابل رژیم صهیونیستی تبدیل به بیانیه نویس شده‌اند در حالی که اگر تحقیق و تفحص شود معلوم خواهد شد این موضوع درست نیست و آن کسانی که باید کاری می کردند در وقت خودش کار را انجام دادند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین در پاسخ به سخنان یکی از دانشجویان افزودند: همچنان به جوانان تکیه دارم و امیدم فقط به آنهاست اما شرط اساسی این است که جوانان بر مواضع درست خودشان ماندگار باشند و بر آن استقامت کنند و با روبرو شدن با موانع، دچار تردید و انفعال و انحراف از مسیر اصلی نشوند.

رهبر انقلاب، مسئولان وزارت علوم و بهداشت را به توجه کامل و دنبال کردن مسائل مطرح شده در سخنان دانشجویان توصیه مؤکد کردند.

ایشان با یادآوری حوادث گوناگون سال گذشته افزودند: سال گذشته در چنین ایامی شهیدان رئیسی، سید حسن نصرالله، هنیه، صفی الدین، سنوار، ضیف و چندین شخصیت برجسته انقلابی در میان ما بودند اما اکنون نیستند و به همین علت دشمن تصور می کند ما ضعیف شده ایم اما با اطمینان تأکید می کنم هرچند نبود این برادران بسیار ارزشمند برای ما خسارت است ولی در بسیاری از موضوعات نسبت به سال گذشته قوی تر شده ایم و در برخی مسائل هم ضعیف تر نشده ایم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تبیین علت تداوم قدرت جبهه مقاومت افزودند: اگر دو عامل آرمان و تلاش در یک ملت و یک مجموعه وجود داشته باشد، به حرکت کلی آنها ضربه وارد نمی شود.

رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنان خود با استناد به آیات قرآن هدف از روزه داری را به دست آوردن تقوا دانستند و افزودند: تقوا انسان را از بدی ها، وسوسه ها، بداندیشی ها، بدخواهی ها، خباثت ها، فسق، شهوت رانی، بی اعتنایی به وظیفه و ترک فعل واجب مصون می سازد.

ایشان ایجاد گشایش دنیوی و هدایت را دو اثر مهم تقوا دانستند و افزودند: تقوا در همین دنیا در زمینه های گوناگون از جمله اقتصادی و امنیتی گشایش ایجاد می کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برخورداری از هدایت الهی را هدف متعالی هر انسانی دانستند و افزودند: رسیدن به فلاح، سعادت و نجات تنها در سایه هدایت گری خداوند متعال محقق می شود که این هدایت از آثار تقوا است.

رهبر انقلاب عزم و اراده فردی را لازمه به دست آوردن تقوا دانستند و افزودند: امام راحل توصیه می کردند برای حرکت در مسیر تقوا باید تصمیم مردانه و قاطع گرفت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش اصلی سخنانشان در تبیین هویت دانشجوی ایرانی به دو تجربه متفاوت جوانان ایرانی در دوران معاصر در مواجهه با غرب و تمدن غربی پرداختند و تأکید کردند: نتیجه مواجهه اول، «شیفتگی و خودباختگی» بود و نتیجه مواجهه دوم، «شناخت تمدن غرب، برخورد انتخاب‌گرانه با واقعیات غرب، احساس استقلال و در مواردی احساس تفاوت عمیق و جدایی کامل».

ایشان مواجهه اول جوانان ایرانی با غرب در حدود صدسال قبل را باعث ایجاد دوگانه «غرب پیشرفته و ایران ضعیف و عقب‌مانده» در اذهان جوانان دانستند و گفتند: این دوگانه البته در آن زمان واقعیت داشت اما نباید منجر به خودباختگی و دنباله‌روی از غرب می‌شد؛ چرا که مشاهده نقاط قوت طرف مقابل باید انسان را به فکر راه حل و جبران نقاط ضعف خود بیندازند، نه اینکه تسلیم و تبعیت را تجویز کند.

رهبر انقلاب انفعال در مقابل پیشرفت‌های غرب را باعث غفلت از نقاط قوت ملت و کشور ایران خواندند و گفتند: آن تجربه می‌توانست به خودیافتگی منجر شود اما متأسفانه به خودباختگی رسید و عده‌ای هم در داخل، این غفلت و وادادگی را تشدید و مردم را به تقلید کامل از مظاهر غرب تشویق می‌کردند؛ آن هم تقلید در مسائل اخلاقی و فرهنگی نه مسائلی مانند علم و جدیت که مبنای پیشرفت غرب است.

ایشان، رضاخان را مظهر غرب‌گرایی ویرانگر و مخرب خواندند و افزودند: انگلیسی‌ها آن قُلدر را روی کار آوردند و بعد هم که منافعشان ایجاب می‌کرد او را برداشتند اما در همین مدت، حلقه انحراف رضاخان، لزوم تبعیت و هضم شدن در غرب را در همه امور و مسائل کشور، در افکار عمومی جا انداختند و کشور را از درون پوک کردند و هیچ چیز ملّی مانند اقتصاد ملی، سیاست داخلی و خارجی ملی و نه حتی لباس ملی برای ایرانیان نگذاشتند.

رهبر انقلاب، تجربه دوم از حضور غرب در ایران را ناشی از حوادثی تلخ همچون اشغال بخش‌هایی از کشور به دست انگلیس و روسیه تزاری، قحطی و جان‌باختن هزاران تن از مردم، سرکوب نهضت‌های داخلی و تحمیل قراردادهای خفت‌بار مانند قرارداد نفت دارسی در زمان رضاخان دانستند و افزودند: این حوادث باطن غربی‌ها را برای مردم و بخصوص جوانان آشکار و معلوم کرد که در پشت ظاهر اتوکشیده و لبخند آنها، باطنی خبیث و خائنانه قرار دارد و این قضیه باعث کاهش شوق و شیفتگی به تمدن غرب در کشور شد.

ایشان نهضت ملی نفت را نقطه عطفی تاریخی در آشکارسازی باطن غرب خواندند و خاطرنشان کردند: در حالی که مصدق برای مبارزه با انگلیس به آمریکا تکیه و امید داشت، از همان آمریکا ضربه خورد و کودتا علیه دولت او با پول و امکانات آمریکا رقم خورد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه نتیجه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ روشن شدن این واقعیت بود که تکیه به غرب مانع پیشرفت است نه عامل آن، افزودند: این حقیقت هم روشن شد که غربی‌ها با هر پدیده که با منافع و زیاده‌خواهی‌های آنها در تعارض باشد، بی‌رحمانه برخورد می‌کنند.

رهبر انقلاب، آغاز حرکت‌های مقابله‌جویانه دانشجویان با آمریکا همچون قیام ۱۶ آذر دانشجویان دانشگاه تهران علیه سفر نیکسون و جان باختن سه دانشجو به دست حکومت را از آثار آشکار شدن باطن غرب دانستند و با اشاره به استمرار خط شیفتگی به غرب با وجود تضعیف آن تا پیش از پیروزی انقلاب، افزودند: اگر در سال ۵۷ انقلاب به وقوع نمی‌پیوست، کشور در مسیری بود که با افزایش وابستگی‌های خارجی، از همه مزایا و ثروتهای معنوی خود محروم و تهی می‌شد.

ایشان هنر مهم و بی‌بدیل امام بزرگوار را ارتباط‌گیری و حرف زدن با ملت و نه یک قشر یا حزب خاص دانستند و گفتند: امام(ره) با یادآوری توانایی‌های مردم و هویت فرهنگی و تاریخی ملت، همه را از غفلت خارج کرد و با اعتماد و مطالبه از مردم، آنها را به میدان آورد و ملت نیز ایستاد و مرعوب نشد و بساط تحمیل و غارتگری دشمنان جمع شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به دست‌بردار نبودن قلدرهای عالم از مبارزه و توطئه علیه انقلاب اسلامی، گفتند: آنها می‌گویند «اول ما»، یعنی همه دنیا باید منافع ما را بر خود مقدم بدارد که این منفعت‌طلبی را امروز همه مشاهده می‌کنند و امروز ایران اسلامی تنها کشوری است که قاطعانه گفته است به هیچ وجه منافع دیگران را بر منافع خود ترجیح نمی‌دهد.

ایشان هدف تلاش دشمن بخصوص با استفاده از شیوه‌های جدید ارتباطی را بازگرداندن نفوذ و سلطه غرب بر ایران و تکرار همان روحیه انفعال، تبعیت و وابستگی پیش از انقلاب در جوان دانشجوی ایرانی خواندند و گفتند: راه مواجهه با این نقشه، استمرار روحیه‌ای قوی است که نمونه آن در سخنان امروز دانشجویان بروز داشت. ضمن اینکه در مقابل تلاش‌های بدخواهان، رشد خوبی در زمینه مسائل دینی، اخلاقی و عرفانی ایجاد شده و عناصر فکری ارزنده‌ای با تسلط به زبان روز در حال بیان مفاهیم اسلامی هستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: دانشگاه امروز از دانشگاه قبل از انقلاب و حتی از دانشگاه ۲۰ سال قبل، جلوتر و فهیم‌تر است و بر خلاف برخی تبلیغات، دانشجو و جوان ایرانی، امروز با ایستادگی و فهم بهتری از مسائل، برای حضور در صفوف مقدم مقابله با دشمن آماده است.

رهبر انقلاب با تکرار توصیه چندی قبل خود مبنی بر اهمیت تولید محتوا از جمله در فضای مجازی گفتند: جایگاه دانشجو همچون معلم، هشدار دهنده و چراغ راهنما است و باید در زمینه تولید محتوا و تبیین مسائل تلاش مضاعف کند.

ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به توصیه‌های سال قبل خود به دانشجویان، «پرداختن تشکل‌های دانشجویی به داخل دانشگاه» را مورد تأکید مجدد قرار دادند و گفتند: مخاطب جوان در دانشگاه، عناد و دشمنی ندارد و آماده شنیدن و پذیرش است که از تشکل‌های دانشجویی انتظار می‌رود محیط دانشگاه را تحت تأثیر تفکرات صحیح خود قرار دهند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در توصیه‌ای دیگر، دانشجویان را به برگزاری جلسات هم‌اندیشی درباره مسائل اصلی کشور و مرتبط با حرکت کلی انقلاب و جامعه، با استفاده از عناصر فکری مطمئن سفارش کردند و افزودند: در قضایای گوناگون مراقب باشید که با تحلیل‌های مختلف رسانه‌ها دچار سردرگمی و تردید نشوید و با تحقیق صحیح، بر حرفهای غلط غلبه کنید.

ایشان منشأ برخی انتقادها و ایرادهای دانشجویان به مسئولان را بی‌اطلاعی از ابعاد گوناگون مسائل دانستند و با اشاره به نمونه‌ای از این انتقادها درباره زمان اجرای عملیات وعده صادق ۲ گفتند: اینکه گفته شود چرا عملیات در فلان وقت انجام نشد و اگر می‌شد از فلان حادثه جلوگیری می‌کرد، صحیح نیست چرا که عشق و دلبستگی متصدیان این امور به انقلاب، کمتر از من و شما نیست و نمی‌توان آنها را متهم کرد.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: آنها با محاسبه عمل می‌کنند و اگر شما هم جای آنها بودید همین کار را می‌کردید. بنابراین با پرهیز از متهم کردن دیگران، احتمال بدهید که در تصمیم‌گیری‌ها، محاسبه درستی در جریان است.

ایشان در بیان چارچوب‌های نقّادی، گفتند: نقد اشکالی ندارد اما نقد متفاوت از تهمت است. مطرح کردن سؤال و ابهام اشکالی ندارد به نحوی که فرصت جواب دادن نیز ایجاد شود. البته گاهی پاسخ به برخی سؤالات ممکن نیست که در این موارد حتی ابهام را نیز مطرح نکنید و فرضیات احتمالی را مسلّم نپندارید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «پرهیز از اختلاف‌افکنی، ناامیدسازی، دوقطبی‌سازی، بدبین‌سازی مخاطبان به مسئولان تصمیم‌گیر و بن‌بست‌نمایی» را از دیگر چارچوبهای نقّادی برشمردند و افزودند: گاهی اشکالها به نحوی بیان می‌شود که شنونده احساس می‌کند مسیر پیش رو بن‌بست است که این کار غلط باعث ناامیدی مردم می‌شود و باید جداً از آن پرهیز شود.

ایشان در پاسخ به نمونه‌ای از انتقادها در فضای مجازی مبنی بر چرایی ابراز خرسندی رهبری از رأی‌آوری همه وزرا با وجود منطبق نبودن همه آنها با معیارها و شاخص‌ها، ضمن تأکید بر اینکه دغدغه دانشجو باید مسائل اصلی کشور باشد نه اینگونه موارد، گفتند: رأی‌آوری همه وزرا و تشکیل کامل دولت در وقت مناسب که باعث توانایی دولت برای اداره کشور است، رخدادی مطلوب است چرا که با رأی نیاوردن یک وزیر، آن وزارتخانه تا مدتها بی‌وزیر می‌ماند و این به مراتب بدتر از رأی‌آوری فردی است که فاقد برخی معیارها است و ممکن است عملکرد یا برخی خصوصیات او مورد پسند نباشد.

رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان چند نکته در باب مذاکره با آمریکا بیان کردند.

ایشان در نکته اول، سخنان رئیس جمهور آمریکا مبنی بر آمادگی برای مذاکره و ایجاد توافق و فرستادن نامه برای ایران را تلاش برای فریب افکار عمومی جهان برشمردند و گفتند: این نامه هنوز دست من نرسیده اما آمریکا می‌خواهد این دروغ را القا کند که ایران برخلاف ما اهل مذاکره و توافق نیست؛ در حالیکه همین شخصی که این حرف‌ها را می‌زند، حاصل مذاکره ما با آمریکا را پاره کرد. حالا چطور می‌توان با او مذاکره کرد در حالیکه می‌دانیم به نتایج عمل نخواهد کرد؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به مطلبی در یک روزنامه مبنی بر اینکه «نبود اعتماد میان دو نفر که حالت جنگ دارند نباید مانع مذاکره شود»، گفتند: این مطلب غلط است؛ چرا که همین دو نفرِ مذاکره‌کننده هم اگر به وفا و تعهد طرف مقابل به حاصل گفتگوها اعتماد نداشته باشند، مذاکره نمی‌کنند؛ چرا که مذاکره در این حالت، مهمل و بیهوده است.

ایشان در نکته سوم گفتند: از همان اول هدف ما از مذاکره، رفع تحریم‌ها بود که خوشبختانه تحریم‌ها در روند طولانی شدن خود بتدریج کم‌اثر می‌شود.

رهبر انقلاب افزودند: برخی آمریکایی‌ها هم معتقدند طولانی شدن تحریم‌ها باعث کم‌اثر شدن آنها می‌شود؛ ضمن اینکه کشورِ تحریم‌شده راه دور زدن تحریم‌ها را پیدا میکند که ما نیز راه‌های مختلفی پیدا کردیم.

ایشان مشکلات موجود را عمدتاً ناشی از بی‌توجهی‌های داخلی دانستند و گفتند: اگر وضع اقتصاد بد است، منشاء آن صرفا تحریم نیست بلکه انجام ندادن برخی کارها در وضع فعلی مؤثر است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به حرف‌های آمریکایی‌ها که میگویند «نمیگذاریم ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد»، گفتند: اگر میخواستیم سلاح هسته‌ای تولید کنیم،‌ آمریکا نمی‌توانست جلوی ما را بگیرد؛ علت اینکه سلاح هسته‌ای نداریم و دنبال آن هم نیستیم این است که خودمان به دلایلی که قبلاً گفته شده، این نوع سلاح را نمی‌خواهیم.

رهبر انقلاب در نکته‌ای دیگر، تهدید آمریکا به نظامی‌گری را غیرعاقلانه دانستند و تأکید کردند: تهدید به زدن ضربه و ایجاد جنگ یک مسئله یکطرفه نیست و ایران قادر است ضربه متقابل وارد کند و قطعاً این کار را خواهد کرد.

ایشان افزودند: اگر آمریکا و عواملش حرکت غلطی بکنند، خودشان بیشتر ضربه خواهند خورد. البته ما دنبال جنگ نیستیم، چرا که جنگ چیز خوبی نیست اما اگر کسی اقدامی کند قاطعانه جواب می‌دهیم.

رهبر انقلاب آمریکا را در مسیری رو به ضعف توصیف کردند و افزودند: از لحاظ اقتصادی، سیاست خارجی، سیاست داخلی، مسائل اجتماعی و عرصه‌های دیگر، آمریکا در حال ضعیف شدن است و دیگر نمی‌تواند آن قدرت ۲۰-۳۰ سال قبل را داشته باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به کسانیکه در داخل مدام می‌گویند «چرا پشت میز مذاکره نمی‌رویم؟»، گفتند: مذاکره با این دولت آمریکا، نه تنها تحریم را رفع نمی‌کند بلکه باعث کورشدن گره تحریم‌ها و افزایش فشار‌ها می‌شود و به مطالبات و زیاده‌خواهی جدید امکان مطرح شدن می‌دهد.

ایشان در نکته پایانی سخنانشان، مقاومت فلسطین و لبنان را قوی‌تر و پرانگیزه‌تر از قبل دانستند و گفتند: مسئولان ایرانی از جمله دولت و رئیس جمهور در این مورد اتفاق‌نظر دارند که باید با همه توان از مقاومت فلسطینی و لبنان حمایت کنیم و ان‌شاءالله ملت ایران در آینده هم مثل گذشته پرچمدار مقاومت در مقابل زورگویی‌ها خواهد بود.

در ابتدای این دیدار ۶ نفر از نمایندگان تشکل‌های دانشجویی سراسر کشور، آقایان:
- مجتبی منگلی؛ دفتر تحکیم وحدت
- محمد اسدیان؛ مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد
- مهدی بزمه؛ بسیج دانشجویی
- محمدرضا مریمی؛ جنبش عدالت‌خواه
- ابوالفضل محمدی؛ جامعه اسلامی دانشجویان
- و خانم ریحانه حَسن‌قربان از گروه‌های جهادی دانشجویی
به بیان دیدگاه‌های خود درباره مهمترین مسائل دانشجویی و کشور پرداختند.

لزوم وفاق جریانات و سلائق سیاسی کشور بر سیاست‌های کلی نظام و ایده «ایران قوی»، ضرورت پرهیز از تکرار تجارب تلخ دهه گذشته در گره زدن مسائل کشور به مذاکره با آمریکا، لزوم توجه دولت به اولویت مستضعفان و کارگران در اجرای سیاست‌های اقتصادی و معیشتی، نیاز افکار عمومی به پاسخ‌های اعتمادساز در رفع دوگانه‌های اجتماعی، انتقاد از پمپاژ ناامیدی و ضعف در دانشگاه‌‌ها، انتقاد از افزایش شهریه‌های علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، لزوم خصوصی‌سازی واقعی و پرهیز دولت از رقابت با بخش خصوصی، ضرورت جلوگیری قوه قضائیه از سیاسی شدن پرونده‌های قضایی، ضرورت تسهیل فعالیت گروه‌های جهادی به عنوان محور همدلی دانشجویان در خدمت به محرومان، لزوم تسهیل بسترهای قانونی مشارکت سیاسی و اقتصادی مردم، ضرورت پوست‌اندازی جناح‌های سیاسی کشور به منظور رویش ایده‌های جدید حکمرانی و ضرورت جدی گرفتن بهره‌وری در استفاده از منابع کشور، از جمله نکات و پیشنهادهای مطرح شده نمایندگان تشکل‌های دانشجویی در دیدار عصر امروز با رهبر انقلاب اسلامی بود.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:

* سال گذشته، که این جلسه تشکیل شد، تا امسال حوادث گوناگونی پیش آمده. پارسال وضعیت متفاوتی داشتیم. سال گذشته در مثل امروزی که با شما دانشجوها جلسه داشتیم، شهید رئیسی زنده بود، شهید سید حسن نصرالله رضوان الله تعالی علیه در کنار ما بود، شهید هنیه، شهید صفی‌الدین، شهید سنوار، شهید ضیف و چندین شخصیت برجسته‌ی انقلابی بزرگ، در میان ما یا در کنار ما حضور داشتند، امسال نیستند.


نگاه ناقص و بی‌پشتوانه و سطحی، از سوی دشمنان و مخالفان و رقیبان جمهوری اسلامی یک برداشت غلطی را از این حادثه می‌کند. من می‌خواهم در نقطه مقابل حرف آنها، با اطمینان کامل به شما بگویم: بله؛ این برادران بسیار ارزشمند بودند و واقعاً نبودن‌شان برای ما خسارت است؛ در این تردیدی نیست. اما ما امسال که اینها را نداریم، نسبت به سال گذشته در مثل همین روز، در برخی از مسائل، قوی‌تر از سال گذشته هستیم، در بعضی از مسائل، ضعیف‌تر نیستیم اگر قوی‌تر نباشیم.

امسال ما بحمدالله از لحاظ گوناگون، از جهات مختلف، قوت‌ها و توانایی‌هایی داریم. سال گذشته این‌ها را نداشتیم. بنابراین، بله؛ نبودن این عزیزان خسارت است. حوادثی که در منطقه غرب آسیا پیش آمد، حوادث تلخ و دردناکی است. لکن جمهوری اسلامی بحمدالله رشد خودش و پیشرفت خودش و افزایش قدرت خودش را همچنان داراست.


* در سال سوم هجرت، پیغمبر اکرم کسی مثل حمزه را از دست داد در جنگ احد. حمزه از کنار پیغمبر رفت. فقط هم حمزه نبود، برجسته‌ترین‌شان حمزه بود؛ و إلا شجاعانِ دیگر، یارانِ دیگر رفتند. سال چهارم هجرت و پنجم هجرت، پیغمبر بسیار قوی‌تر از سال سوم هجرت بود.

یعنی از دست دادن شخصیت‌های برجسته، به‌ هیچ وجه به معنای عقبگرد، عقب‌رفت، ضعیف شدن، نیست اگر چنانچه دو عامل وجود داشته باشد: که یکی عبارت است از آرمان؛ دومی، تلاش.

اگر این دو عامل در یک ملتی وجود داشته باشد، شخصیت‌ها، بودن و نبودن‌شان خسارت هست منتها به حرکت کلی ضربه‌ای نمی‌زند.


* دانشگاه امروز با دانشگاه قبل از انقلاب و حتی با دانشگاه بعد از انقلاب -۲۰ سال قبل- تفاوت‌های زیادی دارد. امروز دانشگاه جلوتر است، پیشرفتش بیشتر است، فهمش از مسائل گوناگون، پیچیده‌تر و عمیق‌تر است، و ایستادگی‌اش هم خوب است. برخلاف آنچه که تبلیغ می‌شود، گاهی گفته می‌شود که نسل جدید دانشجو و جوان ایرانی مثل نسل دهه ۶۰ آمادگی ندارد؛ اینجور نیست.

این آمادگی امروز هم وجود دارد. در قضایای مختلف ما این را مشاهده کردیم، امروز هم داریم جلوی چشم خودمان مشاهده می‌کنیم آمادگی جوان ایرانی را برای حضور در صفوف مقدم، در مقابله‌ی با دشمن حاضرند، آمادگی دارند، فهمشان هم از مسائل بهتر است، آمادگی‌شان هم بحمدالله بسیار خوب است.

* این که رئیس جمهور آمریکا میگوید ما آماده هستیم با ایران مذاکره کنیم و دعوت به مذاکره می‌کند، فریب افکار عمومی دنیاست.

این معنایش این است که ما اهل مذاکره هستیم و میخواهیم مذاکره و صلح کنیم، اما ایران حاضر نیست

ایران چرا حاضر به مذاکره نیست؟ به خودتان برگردید!
ما نشستیم چند سال مذاکره کردیم همین شخص مذاکره تمام شده کامل شده امضا شده را از میز بیرون انداخت پاره کرد...

وقتی می‌دانیم عمل نمی‌کند چه مذاکره‌ای کنیم؟

بنابراین دعوت به مذاکره و اظهار مذاکره، فریب افکار عمومی است.

* بعضی‌ها در داخل همان مسئله‌ی مذاکره را مدام تشدید می‌کنند: «آقا چرا جواب نمیدهید؟ چرا مذاکره نمی‌کنید؟ چرا نمی‌نشینید با آمریکا؟ بنشینید [برای مذاکره]»

من می‌خواهم عرض بکنم اگر هدف از مذاکره، رفع تحریم است، مذاکره با این دولت آمریکا رفع تحریم نخواهد کرد، یعنی تحریم‌ها را برنمی‌دارد. گره تحریم‌ها را کورتر خواهد کرد، فشار را افزایش خواهد داد، مذاکره‌ی با این دولت، فشار را افزایش خواهد داد.

من چند روز قبل از این، در صحبت [در دیدار] مسئولین هم گفتم مطالب جدیدی را مطرح می‌کنند، توقعات جدیدی را مطرح می‌کنند، مطالبات زیاده‌خواهانه‌ی جدیدی را مطرح می‌کنند، مشکل بیش از آنچه که امروز هست خواهد بود. مذاکره بنابراین هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، هیچ گره‌ای را باز نمی‌کند.

* راجع به تحریم‌های آمریکا که ما خب از اول، مذاکره‌مان در قضیه برجام و دهه‌ی ۹۰، برای رفع تحریم‌ها بود. خوشبختانه تحریم‌ها دارد کم‌اثر میشود. در دنیا وقتی تحریم‌ها ادامه پیدا می‌کند، به‌تدریج اثر خودش را از دست میدهد؛ این را خود آنها هم اعتراف دارند. یعنی خود آنها هم اعتراف دارند کشور تحریم شده می‌تواند راه‌های خنثی کردن تحریم را به‌تدریج پیدا کند و تحریم‌ها را خنثی کند. ما خیلی از این راه‌ها را پیدا کردیم، تحریم‌ها را خنثی کردیم.

تحریم بی‌اثر نیست اما این‌جور نیست که اگر وضع اقتصادی ما بد است، منشأش صرفاً تحریم باشد؛ نه، بی‌توجهی‌های خود ما گاهی اوقات اثر دارد؛ نه گاهی، اکثر مشکلات، ناشی از بی‌توجهی‌های ماست، یک بخشی هم البته مربوط به تحریم است. تحریم‌ها هم به‌تدریج بی‌اثر می‌شود. این همم جزو مسلمات است.

* در مورد سلاح هسته‌ای که گفته می‌شود «نمی‌گذاریم ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند»، ما اگر می‌خواستیم سلاح هسته‌ای درست کنیم، آمریکا نمی‌توانست جلوی ما را بگیرد.

این که ما سلاح هسته‌ای نداریم و دنبال سلاح هسته‌ای هم نیستیم به خاطر این است که خودمان نمی‌خواهیم به دلایلی. قبلاً این دلایل را گفتیم، بحث کردیم، خودمان نخواستیم، و الا اگر خودمان می‌خواستیم آنها نمی‌توانستند جلوی ما را بگیرند.

* تهدید می‌کند آمریکا به نظامی‌گری. این تهدید به نظر من غیر عاقلانه است یعنی ایجاد جنگ، ضربه وارد کردن یک طرفه نیست، ایران قادر به زدن ضربه متقابل هست و قطعاً این ضربه را وارد خواهد کرد.

من حتی معتقدم اگر چنانچه یک حرکت غلطی از طرف آمریکایی‌ها و عواملشان سر بزند، آن که بیشتر ضرر می‌کند آنها هستند. البته جنگ چیز خوبی نیست، ما دنبال جنگ نیستیم؛ اما اگر چنانچه کسی اقدام کرد، برخورد ما یک برخورد قاطع و حتمی است.

* الان خوشبختانه تفکر حاکم بر محیط دانشجویی، تفکری است که به سمت پخته‌تر شدن و جامع‌نگر شدن دارد پیش می‌رود. البته این به معنای آن نیست که من همه‌ی آنچه را که اینجا گفته شد، قبول داشته باشم. ممکن است بعضی از مطالب را قبول نداشته باشم.

مثلاً فرض بفرمایید یکی از برادرها گفتند که آن کسانی که عناصر قدرت در اختیار آنهاست، عناصر امنیتی و نظامی و این‌ها، در مواقع حساس در مقابل رژیم صهیونیستی به وظیفه‌شان عمل نمی‌کنند و تبدیل می‌شوند به بیانیه‌نویس. این درست نیست. نه. آن کسانی که باید کاری را انجام بدهند، در وقت خودش کار را انجام دادند.

اگر آن کاری که شما متوقعید انجام بگیرد و انجام نمی‌گیرد، دنبال کنید، تحقیق کنید. البته بعضی جاها قابل تحقیق هم نیست، برای اینکه مسائل سرّی است و خیلی از این مسائل. خواهید دید که نه، موجه است. یعنی آن عملی که انجام گرفته یا عملی که انجام نگرفته، کاملاً دارای توجیه است.

راجع به جوان‌ها هم که گفتند من منصرف شدم از تکیه به جوان‌ها، نه، بنده امیدم فقط همین شما جوان‌ها هستید. معتقدم به تکیه به جوان‌ها. منتها شرط اساسی این است که بر مواضع خودتان ماندگار باشید و استقامت کنید.

* سال گذشته در مثل امروزی که با شما دانشجویان جلسه داشتیم، شهید رئیسی زنده بود، شهید سیّد حسن نصراللّه (رضوان اللّه تعالی علیه) در کنار ما بود، شهید هنیه، شهید صفی‌الدین، شهید سنوار، شهید ضیف و چندین شخصیت برجسته‌ی انقلابی بزرگ در میان ما یا در کنار ما حضور داشتند. امسال نیستند.

نگاه ناقص و بی‌پشتوانه و سطحی از سوی دشمنان و مخالفان و رقیبان جمهوری اسلامی یک برداشت غلطی را از این حادثه می‌کند. من می‌خواهم در نقطه‌ی مقابل حرف آنها با اطمینان کامل به شما بگویم بله، این برادران بسیار ارزشمند بودند و واقعاً‌ نبودنشان برای ما خسارت است، در این تردیدی نیست. اما ما امسال که اینها را نداریم، نسبت به سال گذشته در مثل همین روز در برخی از مسائل قوی‌تر از سال گذشته هستیم.

در بعضی از مسائل ضعیف‌تر نیستیم، اگر قوی‌تر نباشیم. امسال ما بحمداللّه از لحاظ گوناگون، از جهات مختلف قوّت‌ها و توانائی‌هایی داریم که سال گذشته اینها را نداشتیم. بنابراین بله، نبودن این عزیزان خسارت است. حوادثی که در منطقه‌ی غرب آسیا پیش آمد، حوادث تلخ و دردناکی است، لکن جمهوری اسلامی بحمداللّه رشد خودش و پیشرفت خودش و افزایش قدرت خودش را هم‌چنان داراست.

در سال سوم هجرت پیغمبر اکرم، کسی مثل حمزه را از دست داد در جنگ احد. حمزه از کنار پیغمبر رفت. فقط هم حمزه نبود، برجسته‌ترین‌شان حمزه بود و الّا شجاعان دیگر، یاران دیگر رفتند. سال چهارم هجرت و پنجم هجرت، پیغمبر بسیار قوی‌تر از سال سوم هجرت بود.

یعنی از دست دادن شخصیت‌های برجسته به هیچ‌وجه به معنای عقب‌گرد، عقب‌رفت، یا ضعیف شدن نیست. اگر چنانچه دو عامل وجود داشته باشد که یکی عبارت است از آرمان، دومی تلاش. آرمان و تلاش. اگر این دو عامل در یک ملتی وجود داشته باشد، شخصیت‌ها بودن و نبودن‌شان خسارت است، منتها به حرکت کلی ضربه‌ای نمی‌زند.

* گاهی گفته می‌شود که نسل جدید دانشجو و جوان ایرانی مثل نسل دهه‌ی شصت آمادگی ندارد. اینجور نیست. این آمادگی امروز هم وجود دارد و در قضایای مختلف ما این را مشاهده کردیم.

امروز هم داریم جلوی چشم خودمان آمادگی جوان ایرانی را برای حضور در صفوف مقدم در مقابله‌ی با دشمن می‌بینیم. آن‌ها حاضرند، آمادگی دارند و فهم‌شان هم از مسائل بهتر است. آمادگی‌شان هم بحمداللّه بسیار خوب است.

* یکی از توصیه‌های من این است که بعضی از ایرادها و انتقادهای دانشجویان به مسئولان بر اثر بی‌اطلاعی است. چرا؟ مثلاً فرض کنید وعده‌ی صادق در فلان وقت انجام نگرفت و فلان وقت انجام گرفت. اگر در فلان وقت انجام میگرفت، فلان حادثه اتفاق نمی‌افتاد. خب، درست نیست این؛ این درست نیست. آن کسانی که متصدی این کارها هستند به انقلاب دلبستگی‌شان، وابستگی‌شان، عشقشان و آمادگی‌شان کمتر از من و شما نیست، نمیشود متهم کرد. محاسبه دارند، حساب دارند و با محاسبه کار میکنند. آنچه که انجام میدهند، اگر شما هم جای آنها بودید، همین کار را انجام میدادید. این احتمال را همیشه در ذهنتان داشته باشید. متهم نکنید افراد را.

من سال گذشته یکی از توصیه‌هایم این بود که انتقاد کنید، نقد اشکال ندارد. منتها نقد کردن با تهمت زدن فرق میکند. مراقب باشید وقتی نقد میکنید، کسی را متهم نکنید. سؤال مطرح بشود اشکال ندارد، سؤال مطرح بشود، ابهام مطرح بشود و فرصت جواب دادن بوجود بیاید. گاهی هست که بعضی از سؤالات را طرف جواب هم نمیتواند بدهد، یعنی فرصت جواب ندارد یا امکان جواب دادن نیست نسبت به این قضیه. اینطور موارد حتی ابهام را مطرح هم نکنید.

در انتقادها مراقب باشید بن‌بست‌نمایی نشود؛ یعنی جوری انتقاد نکنید که وقتی مردم عادی میشنوند، احساس بن‌بست بکنند. نه، گاهی اوقات اشکالی که بیان میشود، جوری است که وقتی انسان آن را میشنود، احساس میکند واقعاً هیچ راهی وجود ندارد. خب، این غلط است.

* قلدران عالم میگویند دنیا باید از ما تبعیت کند. میبینید دیگر، امروز دارید میبینید یک نمونه‌اش را همه دارند مشاهده میکنند، در دنیا. باطن غرب را در واقع دارند در مقابل چشم همه قرار میدهند.

خب البته ایران اسلامی به نظرم تنها کشوری است که به طور قاطع این را رد کرده. ما به طور قاطع گفتیم که ما منافع دیگران را بر منافع خودمان به هیچ وجه ترجیح نمیدهیم.

* آمریکا تهدید میکند به نظامیگری. این تهدید به نظر من غیرعاقلانه است. یعنی جنگ، ایجاد جنگ، ضربه واردکردن یک طرفه نیست.

ایران قادر به زدن ضربه‌ی متقابل هست و قطعاً این ضربه را وارد خواهد کرد. من حتی معتقدم اگر چنانچه یک حرکت غلطی از طرف آمریکاییها و عواملشان سر بزند، آنی که بیشتر ضرر میکند آنها هستند.

البته جنگ چیز خوبی نیست، ما دنبال جنگ نیستیم، اما اگر چنانچه کسی اقدام کرد، برخورد ما یک برخورد قاطع و حتمی است.

* بعضی‌ها در داخل همان مسئله‌ی مذاکره را مدام تشدید می‌کنند، آقا چرا جواب نمی‌دهید، چرا مذاکره نمی‌کنید، چرا نمی‌نشینید با آمریکا؟

من می‌خواهم عرض بکنم اگر هدف از مذاکره رفع تحریم است، مذاکره‌ی با این دولت آمریکا رفع تحریم نخواهد کرد. یعنی تحریم‌ها را برنمی‌دارد. گره تحریم‌ها را کورتر خواهد کرد. فشار را افزایش خواهد داد.

مذاکره‌ی با این دولت، فشار را افزایش خواهد داد. من چند روز قبل از این در صحبت مسئولین هم گفتم. مطالب جدیدی را مطرح می‌کنند، توقعات جدیدی را مطرح می‌کنند، مطالبات زیاده‌خواهانه‌ی جدیدی را مطرح می‌کنند.

مذاکره‌ی با این دولت، فشار را افزایش خواهد داد. من چند روز قبل از این در صحبت مسئولین هم گفتم. مطالب جدیدی را مطرح می‌کنند، توقعات جدیدی را مطرح می‌کنند، مطالبات زیاده‌خواهانه‌ی جدیدی را مطرح می‌کنند.

* بر خلاف انتظار دشمن نه مقاومت فلسطین و نه مقاومت لبنان از پا در نیامده بلکه قوی‌تر شده. پرانگیزه‌تر شده. این شهادت‌ها از لحاظ انسانی خسارت به آنها وارد کرد. امّا از لحاظ انگیزه آنها را تقویت کرد.

ملاحظه کردید کسی مثل سیّد حسن نصراللّه رضوان خدا بر او، از بین میرود، از میان این جمع پرواز میکند، جای او خالی می‌ماند. آن‌وقت درعین‌حال در همان روزهای بعد از شهادت او حرکتی که حزب‌اللّه علیه رژیم صهیونیستی انجام میدهد از حرکتهای قبلی‌اش قوی‌تر است.

در مقاومت فلسطین کسی مثل هنیه، کسی مثل سنوار، کسی مثل ضیف از میان اینها میرود. درعین‌حال اینها در مذاکره‌ای که اصرار رژیم صهیونیستی و طرفدارانش و آمریکا بر این مذاکره بوده میتوانند شرایط خودشان را بر طرف مقابل تحمیل کنند. این نشان‌دهنده‌ی این است که انگیزه‌ها قوی‌تر شده.

ما هم این را بگوییم با همه‌ی توان از مقاومت فلسطین و مقاومت لبنان حمایت خواهیم کرد. این بین مسئولان کشور مورد اتّفاق است، دولت، ریاست محترم جمهور، دیگران در این مسائل اتفاق‌نظر دارند، مشکلی وجود ندارد.

* هنر بزرگ امام این بود که اولاً‌ با ملّت حرف زد، نه با یک قشر خاص، نه با یک حزب، با یک مجموعه‌ی خاص. با ملت ایران حرف زد. به ملّت هویت داد. از ملّت مطالبه کرد و اظهار توقع کرد. هویت فرهنگی و تاریخی ملت را به یادشان آورد و از غلفت خارج کرد. ملت را به میدان آورد و وارد میدان کرد. این هنر بزرگ امام است.

همه‌ی ما توجه نداشتیم به توانایی‌های خودمان. امام ما را متوجه کرد به توانایی‌هایمان و به پیگیری‌هایمان. ما را وارد میدان کرد و ملّت را وارد میدان کرد و در این کار واقعاً مجاهدت کرد. خداوند متعال هم برکت داد و ملّت مرعوب نشدند؛ احساس مرعوب شدن را از ملّت سلب کرد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ | 17:2 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

خط حزب‌الله ۴۸۸ | شلیک کاغذی به ذهن و معیشت مردم

* چهارصد و هشتاد و هشتمین شماره‌ هفته‌نامه‌ «خط حزب‌الله» منتشر شد.

* خط حزب‌الله در سرمقاله این شماره با عنوان «شلیک کاغذی به ذهن و معیشت مردم»، به واکاوی سیاستهای شرورانه اعمال فشار و تهدید افکار عمومی ملت ایران از سوی آمریکایی‌ها در روزهای اخیر پرداخته است.

* نیروهای مؤمن و انقلابی سراسر کشور می‌توانند در چاپ و توزیع این هفته‌نامه در مساجد و هیئت‌های مذهبی شهر و منطقه سکونت خود مشارکت کنند.

* این شماره خط حزب‌الله به مناسبت انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «آخرین فرصت» به روح مطهر شهید سیدعباس جولائی تقدیم شده و فرازی از وصیت‌نامه این شهید را مرور کرده است.

دریافت «خط حزب‌الله» نسخه مطالعه | نسخه چاپی | تابلو اعلانات


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خـــــــــط حـــــــــــزب الله

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ | 17:1 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار مسئولان نظام با رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز در دیدار سران قوا و جمع زیادی از کارگزاران و مدیران رده‌های مختلف کشور، ضمن بیان توصیه‌های رمضانی درباره خودفراموشی فردی و اجتماعی و تبعات آنها، اصلاح وضع اقتصاد و بهبود معیشت مردم را بسیار مهم خواندند و علاوه بر تشریح ظرفیت‌ها و راهکارهایی که ربطی به تحریم ندارد، گفتند: انسجام و همکاری قوا و همه سطوح مسئولیتی، اصلاح نظام ارزی، حفظ ارزش پول ملّی، حمایت همه‌جانبه از تولید و سرمایه‌گذاری، سرعت عمل در تصمیم‌گیری و اجرا و به ثمر نشستن طرح‌ها، پرهیز از بی‌تصمیمی و رها شدن کارها و مبارزه جدی با قاچاق، در دستورکار همه مسئولان و دستگاه‌ها قرار گیرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای این دیدار با اشاره به حضور شهید رئیسی در جلسه سال گذشته کارگزاران نظام با رهبری، گفتند: آن عزیز اکنون به پاداش زحمات و خدمات خود، از لطف و رحمت الهی برخوردار است و همه مسئولان اگر به مسئولیت به چشم فرصت گذرای خدمت نگاه کنند، مشمول چنین لطف و رحمتی خواهند شد.

رهبر انقلاب با تشکر از سخنان خوب و مفید رئیس جمهور، انگیزه و احساس مسئولیت او را بسیار با ارزش دانستند و افزودند: تأکید آقای پزشکیان بر اعتماد به پروردگار و توانایی انجام کارهای بزرگ، کاملا راهگشاست و ان‌شاءالله رئیس جمهور در فاصله‌ای نه چندان دور، انجام شدن طرح‌های بزرگی را که در این دیدار بیان کرد، به مردم مژده خواهد داد و ملّت را خوشحال خواهد کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ماه مبارک رمضان را ماه ذکر و قرآن را کتاب ذکر خواندند و گفتند: ذکر در مقابل غفلت و فراموشی است که از میان غفلت‌ها، فراموشی خود و فراموشی خدا بسیار خسارت‌بار و غیرقابل جبران است.

ایشان با اشاره به آیات قرآن درباره تبعات فراموشی خدا گفتند: اگر انسان خدا را فراموش کند، پروردگار هم او را فراموش می‌کند؛ یعنی از دایره رحمت و هدایت خود بیرون می‌کند و با بی‌اعتنایی، او را مخذول و به‌ خود‌ رها‌شده می‌سازد.

رهبر انقلاب فراموشی خود را در دو بُعد فردی و اجتماعی، بشدت زیانبار برشمردند و افزودند: فراموشیِ هدف پروردگار از خلقت انسان، یعنی رسیدن به خلیفةُاللهی و از یاد بردن مرگ و آماده نشدن برای ورود به آن دنیا، از جمله «ابعاد فردی فراموشی خود» است که با ذکر و دعا و تضرع و تقوا و عبادات می‌توان از شر این غفلت نجات یافت.

ایشان نجات از فراموشی خود را موجب توجه به لزوم پاسخگویی به پروردگار دانستند و افزودند: پیشگاه با عظمت پروردگار جای بهانه آوردن نیست و نداشتن پاسخ موجه برای هر رفتار و گفتار، انسان را به مذلت می‌کشاند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سؤال و جواب الهی از مسئولان را سنگین‌تر از مردم عادی خواندند و گفتند: ما مسئولان باید بشدت مراقب رفتار و گفتار و عملکرد خود باشیم و بیشتر به ذکر و دعا و توسل و تضرع متوسل شویم.

ایشان در تبیین ابعاد اجتماعیِ سنگین فراموشی خود، با استناد به آیه‌ تکان‌دهنده از سوره توبه گفتند: اگر در نظام جمهوری اسلامی مانند پیشینیان یعنی مسئولان طاغوت عمل کنیم، جرم بسیار بزرگ و نگران‌کننده‌ای کرده‌ایم که خسارت هنگفتی به همراه می‌آورد.

رهبر انقلاب افزودند: به لطف پروردگار تاکنون به این وضع دچار نشده‌ایم اما باید بترسیم و مراقب باشیم که با ابتلاء به خودفراموشی اجتماعی، هویت خود، فلسفه انقلاب و شاکله نظام را از یاد نبریم و در سیاست داخلی و خارجی، اداره امور کشور و تکیه به بیگانگان مانند مسئولان و مدیران طاغوت عمل نکنیم.

ایشان شاکله نظام را مبتنی بر اصول و آرمان‌های قرآنی و معیارها و اهداف کتاب و سنت خواندند و گفتند: بر این اساس ما نمیتوانیم دنباله‌رو تمدن غرب باشیم؛ البته هرجای دنیا، از جمله در تمدن غرب مزیتی باشد، ما استفاده می‌کنیم اما نمی‌توانیم به مبانی و معیارهای غربی تکیه کنیم؛ زیرا غلط و مخالف ارزش‌های اسلامی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به رسوایی تمدن غربی به علت اقدام غربی‌ها در استعمار، چپاول منابع ملّت‌ها، کشتارهای وسیع، ادعاهای دروغین درباره حقوق بشر و زن و معیارهای دوگانه در قبال مسائل مختلف، تأکید کردند: گردش آزاد اطلاعات در غرب دروغی بیش نیست، همچنانکه در فضای مجازی متعلق به غرب امکان نام بردن از سردار سلیمانی، سید حسن نصرالله، شهید هنیه و برخی نامداران دیگر وجود ندارد و نمی‌توان به جنایات صهیونیست‌ها در فلسطین و لبنان اعتراض کرد.

ایشان دروغ‌های رسانه‌های غربی درباره اوضاع ایران را یادآور شدند و گفتند: در کدامیک از این رسانه‌ها از پیشرفت‌های علمی، اجتماعات بزرگ مردمی و موفقیت‌های ملّت و نظام اسلامی حرفی زده می‌شود؟ در حالیکه نقطه‌ضعف‌ها را ده برابر بزرگ می‌کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با استناد به حرف برخی جامعه‌شناسان غربی گفتند: تمدن غربی روز به روز به سمت افول بیشتر حرکت می‌کند و ما حق نداریم از آن پیروی کنیم.

ایشان سربلندی هرچه بیشتر ملّت را با وجود همه تبلیغات منفی بدخواهان ایران، یک واقعیت خواندند و گفتند: اگر مسئولان نظام با حفظ هویت و شاکله نظام، راه صحیح را بروند و همین برنامه‌هایی که رئیس جمهور بیان کرد، اجرایی شود، کشور و ملّت بزرگ ایران عزیز‌تر می‌شوند و میتوانیم الگویی برای ملّت‌ها و حتی دولتمردان بعضی کشورها بشویم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنانشان که به مسائل کشور اختصاص داشت، با اشاره به وجود مشکلات اقتصادی از ابتدای دهه ۹۰ تا کنون، هدف اغلب تهدیدهای دشمن از جمله تهدیدهای امنیتی و اطلاعاتی را تأثیرگذاری بر معیشت مردم خواندند و گفتند: هدف آنها این است که جمهوری اسلامی نتواند از عهده اداره معیشت مردم برآید؛ بنابراین مسئله معیشت بسیار مهم است و باید به طور جدی به دنبال اصلاح آن بود.

ایشان، نقش تحریم‌ها در ایجاد مشکلات اقتصادی را انکارناپذیر دانستند و در عین حال افزودند: تحریم عامل بخشی از مشکلات است اما همه مسئله، تحریم نیست و برخی چالش‌ها ارتباطی به تحریم ندارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان برخی رویکردها و اقدامات لازم برای حل مسائل اقتصادی، انسجام درونی دستگاهها چه در درون دولت و چه همکاری سه قوه با یکدیگر را جزو مهمترین اولویت‌ها برشمردند و گفتند: شرط اول پیشرفت امور انسجام است که امروز خوشبختانه انسجام خوبی در سطوح بالا وجود دارد که باید در بدنه و سطوح پایین نیز جریان یابد.

ایشان با تأکید بر تأثیر اساسی «سرعت عمل» در مسائل اقتصادی، از کُندی و فاصله زیاد بین فکر و ایده تا تصمیم‌گیری و اجرا و ثمردهی تصمیمات انتقاد کردند و افزودند: این مشکل عمدتاً ناشی از پیگیری نکردن درست امور است و به همین دلیل یکی از توصیه‌های همیشگی ما به رؤسای جمهور و مسئولان محترم، پیگیری، نظارت و رها نکردن کار در مراحل مختلف است.

رهبر انقلاب، وجود این تلقی در برخی مدیران را که «بی‌خطرترین کار، تصمیم‌نگرفتن است»، خطرناک دانستند و گفتند: اینکه مدیری از ترس یقه‌گیری و مچ‌گیری بخاطر تصمیماتش، تصمیم نگیرد، کاری غلط و مورد مؤاخذه پروردگار است؛ چرا که خداوند علاوه بر فعل‌ها، از ترک فعل‌ها نیز سؤال و حساب‌کشی می‌کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای عامل مؤثر دیگر در حل مشکلات اقتصادی را شناخت مسئولان از ظرفیتهای کشور خواندند و افزودند: مکرر گفته می‌شود که کشور از ظرفیتها و استعدادهای فراوانی برخوردار است اما به عمق این مسئله توجه نمی‌شود.

ایشان، جوانان و خلاقیت‌ها و نوآوری‌های حیرت‌انگیز آنان در بخش‌های مختلف اقتصادی، علمی و پژوهشی و همچنین پیشرفت در علم و فناوری را از ظرفیت‌های بزرگ کشور دانستند و گفتند: ظرفیت مهم دیگر، منابع طبیعی ما از جمله نفت و منابع معدنی است که جزو برترین و غنی‌ترین منابع طبیعی دنیا است و بسیاری از این منابع هنوز کشف و بهره‌برداری نشده است.

رهبر انقلاب، مشکل «قاچاق دوسویه» را از دیگر مشکلات و عوامل مضرّ اقتصادی برشمردند و افزودند: اینکه ما در مسئله مبارزه با قاچاق، سرعت تصمیم‌گیری و اجرا، پیگیری کارها و استفاده از ظرفیت‌ها حرکت جدی نکنیم ربطی به تحریم‌‌ها ندارد.

اولویت دیگری که رهبر انقلاب در زمینه مسائل اقتصادی به آن اشاره کردند، «اصلاح نظام ارزی کشور» با تأکید بر تقویت پول ملّی بود.

ایشان حفظ ارزش پول ملّی را واجب و کاملا ضروری و در بهبود زندگی مردم و افزایش قدرت خرید آنان و ارتقاء آبرو و اعتبار کشور مؤثر دانستند و گفتند: در این زمینه، بازگشت ارزهای حاصل از صادرات بسیار مهم است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به برنامه شهید رئیسی برای وادار کردن شرکت‌های بزرگ دولتی برخوردار از درآمدهای ارزی به اجرای پروژه‌های بزرگ آبی، پالایشگاهی و نیروگاهی در مناطقی از کشور اشاره کردند و گفتند: البته گزارشی که از اقدامات آن شرکت‌ها به ایشان داده بودند، گزارشی مهمل بود و به هر حال، این قابل قبول نیست که درآمد ارزی شرکت‌های دولتی در اختیار دولت و بانک مرکزی قرار نگیرد و برای حل این مسئله باید تدبیری اتخاذ شود.

ایشان اهتمام به تولید را اولویت دیگر اقتصاد کشور خواندند و افزودند: حمایت‌های قانونی، تجهیز منابع تولید، حذف موانع و بخشنامه‌های بیهوده و ارتقاء فناوری تولید جزو موارد ضروری است. همچنین مردم و بخصوص دستگاههای دولتی باید مقید شوند که نیازهای داخلی را از تولید داخل تأمین کنند و آنچه تولید داخلی دارد از خارج وارد و مصرف نشود.

مسئله سرمایه‌گذاری نکته آخر در زمینه مسائل اقتصادی بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: یکی از اهداف تحریم‌ها جلوگیری از سرمایه‌گذاری خارجی است که برای آن هم راههایی وجود دارد.

ایشان افزودند: مهمترین عامل افزایش سرمایه‌گذاری داخلی هم تسهیل امور برای سرمایه‌گذار است به طوری که احساس کند سرمایه‌گذاری برای او نفع و سود خوبی دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنانشان، با ابراز خرسندی از فعال بودن وزارت امور خارجه و تأکید بر گسترش تعامل با همسایگان و دیگر کشورها، گفتند: بعضی دولتها و شخصیت‌های قلدر خارجی اصرار به مذاکره می‌کنند در حالی که هدف آنها از مذاکره حل مسائل نیست بلکه از مذاکره به دنبال تحکّم و تحمیل مسائل مورد نظرشان هستند که اگر طرف مقابل قبول کرد چه بهتر، اما اگر قبول نکرد، جنجال راه بیاندازند و او را به ترک مذاکره متهم کنند.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: مسئله آنها فقط مسئله هسته‌ای نیست، بلکه مذاکره برای آنها راه و مسیری برای طرح توقعات جدید از جمله در زمینه امکانات دفاعی و توانایی‌های بین‌المللی و بیان انتظاراتی از این قبیل است که فلان کار را نکنید، با فلان کس دیدار نکنید، برد موشک را از فلان قدر بیشتر نکنید که قطعاً این موارد از طرف ایران پذیرفته و برآورده نمی‌شود.

ایشان هدف طرف مقابل از تکرار مذاکره را ایجاد فشار در افکار عمومی دانستند و گفتند: می‌خواهند در افکار عمومی تردید ایجاد کنند که چرا با وجود اعلام آمادگی آنها برای مذاکره، ما حاضر به مذاکره نیستیم در حالی که هدف آنها مذاکره نیست بلکه تحکّم و تحمیل است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اعلامیه سه کشور اروپایی مبنی بر عمل نکردن ایران به تعهدات هسته‌ای خود در برجام، خاطرنشان کردند: باید از آنها سؤال شود مگر شما به تعهدات خود در برجام عمل کردید؟ آنها از روز اول به تعهد خود عمل نکردند و پس از خروج آمریکا از برجام نیز با وجود قول‌هایی که برای جبران آن دادند، دو بار زیر قول خود زدند.

رهبر انقلاب بدعهدی اروپایی‌ها و در عین حال متهم کردن ایران به تخلف را نشانه بی‌چشم و رویی بی‌حد آنها دانستند و افزودند: دولت وقت یک سال آن وضعیت را تحمل کرد و سپس مجلس شورای اسلامی وارد میدان شد و مصوبه‌ای گذراند که راهی نیز جز این وجود نداشت و اکنون هم در مقابل حرف زور و زورگویی راهی دیگر وجود ندارد.

در ابتدای این دیدار رئیس جمهور با بیان توضیحاتی درباره به آخرین اقدامات دولت برای وفاق داخلی و رسیدن به چشم‌انداز توسعه نظام، از اجرای ۵ برنامه کلی اقتصادی خبر داد و گفت: «رشد تولید»، «کنترل تورم»، «رسیدگی به مشکلات معیشتی»، «رفع ناترازی‌ها» و «اجرای پروژه‌های راهبردی و ملّی» روی میز اجرای دولت قرار دارد.

آقای پزشکیان قطع برق و گاز در برخی مناطق کشور را به منظور جلوگیری از بحران‌های جدی برشمرد و ابراز امیدواری کرد که مطابق برنامه‌ای که سال آینده ناترازی‌های حوزه انرژی رفع شود.

رئیس جمهور با اشاره به ضرورت استفاده حدأکثری از ظرفیت کشورهای همسایه و ایرانیان خارج از کشور، دولت چهاردهم را پشتیبان سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی دانست و همچنین از تدارک چند طرح بزرگ سرمایه‌گذاری در کشور خبر داد.

آقای پزشکیان با تأکید بر اصول «عزت، حکمت و مصلحت» در سیاست خارجی، انسجام ملّی را مانع اصلی تحقق هرگونه تهدید دشمنان برشمرد و افزود: هیچ قدرتی نمی‌تواند ملّتی را که به خدا تکیه دارد و پشت سر رهبرش، متحد حرکت می‌کند، شکست دهد.

رئیس جمهور همچنین در ابتدای سخنان خود با بیان نکاتی پیرامون اهمیت ماه مبارک رمضان، این ماه را فرصت یادآوری اهمیت اجرای عدالت، دوری از تبعیض، صداقت، رسیدگی به گرفتاران، اصلاح بین مردم و رفع ظلم و فساد برشمرد و گفت: متون دینی نه صرفاً برای خواندن بلکه برای عمل کردن است و این مهم، نیازمند وحدت، تحمل یکدیگر و همکاری مردم و مسئولان است.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* تشکر می‌کنم از بیانات جناب آقای دکتر پزشکیان رئیس جمهور محترم. بیانات گسترده و خوب و مفیدی را انجام دادند. آنچه که نظر من را جلب می‌کند و بارها هم به خود ایشان این را گفتم، این حالت انگیزه‌ای است که در ایشان وجود دارد؛ خیلی با ارزش است این انگیزه و این احساس؛ اینکه: «ما می‌توانیم، حتماً انجام می‌دهیم، دنبال می‌کنیم، به خدا تکیه می‌کنیم، به کسی غیر از خدا تکیه نمی‌کنیم»، این حالت در ایشان خیلی با ارزش است و انشاالله به کمک الهی خواهند توانست این کار را انجام بدهند. امیدوارم انشالله در فاصله نه‌چندان زیادی ایشان در مقابل جمع بایستند و اجرا شدن این خواسته‌های بزرگ را مژده بدهند به مردم، و مردم را خوشحال کنند.


* ما نمی‌توانیم در مسائل گوناگون سیاسی‌مان، اقتصادی‌مان و دیگر چیزها پیرو مبانی تمدن مادی غرب باشیم. تمدن غربی البته مزایایی دارد؛ در این شکی نیست. از هر مزیتی در هر جای دنیا در غرب و شرق و دور و نزدیک، هر جا مزیتی هست که ما می‌توانیم یاد بگیریم استفاده کنیم، باید بکنیم؛ در این تردیدی نیست. اما در مبانی آن تمدن نمی‌توانیم تکیه کنیم، مبانی آن تمدن، مبانی غلطی است. مخالف با مبانی اسلامی است. ارزش‌های آن تمدن، ارزش‌های دیگری است. لذا شما می‌بینید خیلی راحت از لحاظ قانونی، از لحاظ اجتماعی، از لحاظ رسانه‌ای، می‌رسند به چیزهایی که شما از فکر کردنش هم خجالت می‌کشید، شمای مسلمان و آشنای با قرآن. بنابراین نباید دچار «فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ» بشویم.

* معیارهای دوگانه در غرب حقیقتاً مفتضح کننده تمدن غربی است؛ رسوا کننده ادعاهای اینهاست. ادعا می‌کنند گردش آزاد اطلاعات را. واقعاً همینجورست؟ الان در غرب گردش آزاد اطلاعات هست؟ شما در دستگاه فضای مجازی متعلق به غرب می‌توانید اسم‌ حاج قاسم را، اسم سیدحسن نصرالله را، اسم شهید هنیه را بیاورید؟ می‌توانید اعتراض کنید به جنایاتی که در فلسطین و در لبنان و اینها انجام می‌گیرد؟ می‌توانید حوادث ادعایی آلمان هیتلری را نسبت به یهودی‌ها انکار کنید؟ این است گردش آزاد اطلاعات اینها! این تمدن امروز خودش را در واقع باطن خودش را آشکار کرده است.

* حالا آن سه کشور اروپایی هم اعلامیه میدهند اعلام می‌کنند که ایران به تعهدات هسته‌ای خودش در برجام عمل نکرده! از این طرف یکی از آنها سؤال کند شما عمل کردید؟! شما می‌گویید ایران به تعهدات خودش در برجام عمل نکرده، خیلی خب شما به تعهدات خودتان در برجام عمل کردید؟ شما از روز اول عمل نکردید! بعد که آمریکا خارج شد، قول دادید که یک‌ جوری جبران کنید، زیرا قولتان زدید، باز یک چیز دیگر گفتید، زیر قول دوم هم زدید.

بالاخره بی‌چشم‌ورویی هم یک حدی دارد! آدم خودش عمل نکند به تعهد، بعد به طرف بگوید چرا به تعهد عمل نمیکنی! دولت وقت یک سال تحمل کرد بعد مجلس شورای اسلامی وارد میدان شد، خب، دیدید یک مصوبه‌ای گذراندند، جز این راهی وجود نداشت. الان هم همینجور است، الان هم در مقابل حرف زور، در مقابل زورگویی راهی وجود ندارد.

* در مقابل مشکلات، حالا ما چه‌کار باید بکنیم؟ یکی از اولین کارهایی که باید انجام بگیرد انسجام درونی دستگاه‌ها است. دستگاه‌های گوناگون، هم دستگاه‌های داخل قوه مجریه باید به‌طور کامل به هم متصل باشند، همکاری کنند، هم سه قوه در کنار هم، و نیروهای مسلح در کنار اینها با هم همکاری کنند؛ انسجام، شرط اول: انسجام.

اگر بخواهیم کارها پیش برود باید این انسجام به معنای واقعی کلمه اتفاق بیفتد. خب خوشبختانه امروز تا حدود زیادی این‌جوری هست در سطوح بالا این‌جوری است. باید در بدنه و سطوح پایین هم همین انسجام، همین همکاری وجود داشته باشد.

* یکی از موضوعات مهم مربوط به اقتصاد، اصلاح نظام ارزی کشور است، در درجه اول تقویت پول ملّی است. حالا سیاستش، برنامه‌اش، کیفیت کار را متخصصین باید انتخاب کنند. پول ملّی باید تقویت بشود، این هم در واقعیت زندگی مردم اثر دارد، هم در آبروی کشور اثر دارد.

حتی اگر چنانچه مثلاً میگویند یک فرمولی وجود دارد که اگر عمل کنیم، تورم می‌آید پایین حتی تک‌رقمی ممکن است بشود؛ اما قیمت ارز می‌رود فلان قدر می‌شود، این درست نیست. برای خاطر اینکه اگر پول ملّی با بالا رفتن قیمت ارز، ارزشش کاسته شد، تورم هر چه هم پایین باشد، این پول، قیمتی ندارد، قدرت خرید برای مردم فقیر و ضعیف به وجود نمی‌آید. اگر می‌خواهید قدرت خرید برای مردم بالا برود، به پول ملّی باید اهتمام ورزیده بشود. یکی از اساسی‌ترین کارها این است.

* بعضی از مدیران ما، متأسفانه دیده شده، فکر می‌کنند که بی‌خطرترین کار، تصمیم نگرفتن است چون تصمیم‌گیری احتمال اشتباه و خطر و بعد، یقه‌گیری و مچ‌گیری و این‌چیزها دارد دیگر، پس کار بی‌خطر این است که انسان تصمیم نگیرد؛ این جزو خطرناک‌ترین فکرهاست.

اینکه ما تصور بکنیم برای آسودگی خیالمان، خیلی حرص نزنیم، جوش نزنیم، دنبال کار نرویم، حالا شد، شد. خدای متعال از ترک فعل‌ها هم سؤال می‌کند. سؤال الهی فقط مربوط به فعل نیست، مربوط به ترک فعل هم هست.

* یک نکته مهم دیگری که در کارهای ما از جمله در مسئله‌ی اقتصاد تأثیر اساسی دارد، سرعت عمل است. ما بطیء حرکت می‌کنیم، کُند کار می‌کنیم، یک فکر سازنده‌ای به ذهن‌مان می‌رسد که باید عمل بشود، فرض کنید مثلاً مسیر شمال - جنوب از باب مثال، از وقتی که این فکر به ذهن ما می‌رسد، تا وقتی که تصمیم می‌گیریم این کار را انجام بدهیم، فاصله‌ی زیادی به وجود می‌آید. در حالی که گاهی اوقات این فاصله می‌تواند به یک‌دهم تقلیل پیدا کند.

دیر تصمیم می‌گیریم، بعد که تصمیم گرفتیم، تا شروع می‌کنیم به اجرا، باز فاصله به وجود می‌آید. خب تصمیم گرفتیم، عمل کنید دیگر. وقتی که فهمیدیم، تصمیم گرفتیم، دانستیم که این کار باید انجام بگیرد بلافاصله شروع کنیم به عمل، بعد که شروع می‌کنیم به عمل، تا گرفتن نتایج فاصله به وجود می‌آید. علت این هم عمدتاً عدم پیگیری است، عمدتاً این است.

یکی از توصیه‌هایی که این بنده غالباً به مسئولین محترم، مدیران محترم، رؤسای محترم جمهور در این سال‌ها داشتم همین است، پیگیری کنند کارها را. شما یک تصمیمی می‌گیرید، یک اقدامی می‌کنید، به مسئولی مسئولیت می‌دهید، او هم می‌گوید چشم، او هم دروغ نمی‌گوید، او هم به نفر بعدی خودش [می‌گوید] اما وسط کار معطل می‌شود. باید رفت، باید از نزدیک دید، باید کارها را رها نکرد، این فاصله‌ها را باید کم کرد، فاصله بین فکر و تصمیم، بین تصمیم و اجرا، بین اجرا و نتیجه، این فاصله‌ها خیلی زیاد است.

* اصرار برخی از دولت‌های قلدر برای مذاکره، به منظور حل مسائل نیست، بلکه برای تحکّم و تحمیل توقعات خودشان است. جمهوری اسلامی ایران قطعاً توقعات آنها را نخواهد پذیرفت.

* دستگاه‌های مسئول باید عمده تلاش خود را متوجه موضوع حل معیشت مردم نمایند. مسئله معیشت، مسئله مهمی است.

* راجع به مسائل کشور آنچه که در درجه اول مهم است، مسئله اقتصاد است. خب همه می‌دانیم دیگر در این چند سال اخیر - از اول دهه ۹۰ تقریباً، تا امروز- مشکلات اقتصادی دامن‌گیر کشور بوده، امروز هم مسئله، مسئله‌ی اقتصادی است، مسئله‌ی مهمی است و این را هم عرض بکنیم، یعنی توجه داشته باشیم که تهدیدهایی که دشمنان می‌کنند عمدتاً متوجه به معیشت مردم است. عمدتاً تهدیدهای امنیتی، تهدیدهای اطلاعاتی، اینها متوجه معیشت مردم است. یعنی قصد، طرح کلی، این است که جوری کنند که جمهوری اسلامی از عهده‌ی اداره معیشت مردم نتواند بربیاید و این تبعات خودش را خواهد داشت؛ دنبال این هستند.

لذا مسئله‌ی معیشت واقعا مسئله مهمی‌ است، باید به طور جدی دنبال اصلاح این قضیه بود. دستگاه‌های مسئول باید عمده‌ی تلاش خودشان را متوجه این قضیه بکنند. البته یکی از عوامل، تحریم‌های خارجی است. تردیدی نیست که تحریم‌های قدرت‌ها، در وضعیت کنونی اقتصادی ما و معیشت مردم تاثیر دارد اما این همه‌ی قضیه نیست؛ بخشی از عامل، تحریم است، یک چیزهایی هست اصلاً که به تحریم ارتباطی ندارد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ | 20:13 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سخن‌نگاشت | دیدار مسئولان نظام

در هفتمین روز از ماه مبارک رمضان، سران قوا، مسئولان و کارگزاران ارشد لشکری و کشوری در دستگاه‌های مختلف، مسئولان سابق و فعالان اجتماعی و فرهنگی، عصر امروز (شنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. پیش از بیانات رهبر انقلاب، رئیس‌جمهور سخنانی ایراد نموده و در پایان دیدار نیز نماز مغرب و عشاء به امامت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اقامه خواهد شد.
رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخن‌نگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.

جهت | تهدیدهایی که دشمنان می‌کنند عمدتاً متوجه به معیشت مردم است

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «تهدیدهایی که دشمنان می‌کنند عمدتاً متوجه به معیشت مردم است.» ۱۴۰۳/۱۲/۱۸
رسانه KHAMENEI.IR در «جهت» مروری بر بیانات رهبر انقلاب اسلامی داشته است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ | 20:12 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

کاشت نهال توسط رهبر انقلاب در روز درختکاری

رهبر انقلاب اسلامی پیش از ظهر امروز، همزمان با روز درختکاری سه اصله نهال غرس کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بعد از کاشت این نهال‌ها، درختکاری را اقدامی سودآور، آینده‌نگری و تولید ثروت برشمردند و با تأکید بر لزوم توجه جدی به نهضت ملی درختکاری که سال گذشته در دولت شهید رئیسی آغاز شد، گفتند: همه مردم در موضوع درختکاری به‌عنوان یک عمل صالح و حسنه مشارکت داشته باشند تا با افزایش درختان، محیط زندگی و زیست طراوت و صفا پیدا کند.

رهبر انقلاب اسلامی اقدام هر ساله خود برای کاشت نهال را یک اقدام نمادین جهت یادآوری این نکته دانستند که کاشت درخت فقط مربوط به سن جوانی نیست و همه افراد در سنین مختلف باید به سمت این کار مهم و بزرگ و لازم و زیبا شوق و انگیزه پیدا کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه درختکاری یک سرمایه‌گذاری سودآور از جهات مختلف و تولید ثروت است، افزودند: کاشت درخت با هر انگیزه‌ای چه برای بهره‌مندی از میوه درختان مثمر و چه برای استفاده از چوب درختانی که چوب آنها با ارزش است، یک اقدام کاملاً سودآور است که در آن ضرر وجود ندارد.

ایشان درخت و کشتزارها را عامل سلامت هوا دانستند و با تأکید بر اهمیت بالای محیط زیست، خاطرنشان کردند: درختان و گیاهان رویشی علاوه بر بهبود هوا موجب طراوت محیط زندگی و محیط زیست و طراوت روحی انسانها نیز می‌شوند زیرا درختان و گیاهان چشم‌نواز و دل‌نواز هستند.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم جدی گرفته شدن نهضت ملی درختکاری که در دوره شهید رئیسی آغاز شد، گفتند: این طرح که سال گذشته آغاز شد و همچنان ادامه دارد نشان می‌دهد که کاشت یک میلیارد درخت در چهار سال عملی است و دستگاه‌های دولتی باید به مردم در این زمینه کمک کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با هشدار نسبت به قطع درختان و تبدیل کاربری اراضی کشاورزی افزودند: قطع درختان به جز در موارد فنی و ضروری یک ضرر و خطر است و باید جلوی تخریب جنگلها و تبدیل اراضی کشاورزی گرفته شود.

ایشان همچنین با اشاره به کارهای خوبی که در این زمینه در تهران و برخی شهرهای دیگر انجام گرفته است، خاطرنشان کردند: این اقدامات باید ادامه پیدا کند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ | 20:8 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

خط حزب‌الله ۴۸۷ | ملاقات با شیطان

* چهارصد و هشتاد و هفتمین شماره‌ هفته‌نامه‌ «خط حزب‌الله» منتشر شد.

* خط حزب‌الله در سرمقاله این شماره با عنوان «ملاقات با شیطان»، نگاهی به عبرت‌های ماجرای اخیر دیدار رؤسای جمهور اوکراین و آمریکا در کاخ سفید داشته است.

* نیروهای مؤمن و انقلابی سراسر کشور می‌توانند در چاپ و توزیع این هفته‌نامه در مساجد و هیئت‌های مذهبی شهر و منطقه سکونت خود مشارکت کنند.

* این شماره خط حزب‌الله به مناسبت انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «آخرین فرصت» به روح مطهر شهید نادر مهدوی تقدیم شده و فرازی از وصیت‌نامه این شهید را مرور کرده است.

دریافت «خط حزب‌الله» نسخه مطالعه | نسخه چاپی | تابلو اعلانات


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خـــــــــط حـــــــــــزب الله

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ | 20:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بازتاب سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در رسانه‌های بین‌المللی

سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در جمع سران قوا و برخی از کارگزاران نظام در حسینیه امام خمینی (ره) از سوی رسانه های بین الملی مورد توجه و انعکاس گسترده ای قرار گرفت.

جوان آنلاین: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران امروز شنبه با سران قوا و جمعی از کارگزاران نظام در حسینیه امام خمینی (ره) دیدار کردند.

به گزارش مهر، معظم له در بخشی از سخنان خود در این دیدار فرمودند: اصرار برخی از دولت‌های قلدر برای مذاکره، به منظور حل مسائل نیست، بلکه برای تحکّم و تحمیل توقعات خودشان است. جمهوری اسلامی ایران قطعاً توقعات آنها را نخواهد پذیرفت.

دیدار سران قوا و جمعی از کارگزاران نظام با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در رسانه‌های بین المللی از انعکاس گسترده‌ای برخوردار شد.

خبرگزاری رویترز در این خصوص نوشت: آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، یک روز پس از آنکه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا گفت که نامه‌ای برای مقام ارشد ایران به منظور انجام مذاکره درباره توافق هسته‌ای نوشته است، امروز شنبه گفتند که تهران در ارتباط با مذاکرات تحت فشار و قلدری قرار نخواهد گرفت. این خبرگزاری اضافه کرد که رهبر انقلاب در دیدار با مقامات ارشد ایران گفت که هدف واشنگتن برای مذاکره «تحمیل انتظارات خود» است.

العربیه عربی در این باره اعلام کرد: خامنه‌ای گفت که ایران تحت فشار «قلدری‌های آمریکا» مذاکره نخواهد کرد. رهبر ایران تاکید کرد: اصرار واشنگتن بر مذاکره حل و فصل مسائل نیست، بلکه هدفش تحمیل هژمونی و دیکته کردن مطالباتش است.

آ نیوز در این باره نوشت: آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، روز شنبه یک روز پس از تهدید دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا به اقدام نظامی علیه ایران، آنچه که تاکتیک‌های قلدرمابانه توصیف کرد را مورد انتقاد قرار داد. خامنه ای در این دیدار گفت: برخی از دولت‌های قلدر - واقعاً برای برخی از شخصیت‌ها و رهبران خارجی اصطلاحی مناسب‌تر از کلمه قلدر نمی‌شناسم - اصرار به مذاکره دارند. هدف آنها از مذاکرات حل مشکلات نیست، هدف آنها سلطه است.

هندوستان تایمز هم تیتر خود را از سخنرانی معظم له چنین انتخاب کرد: (آیت الله) خامنه‌ای درباره تهدید نظامی دونالد ترامپ: «برخی دولت‌های قلدر».

بازتاب سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در رسانه‌های بین‌المللی

وبگاه آکسیوس نیز در این خصوص نوشت: رهبر ایران پس از ادعای ترامپ اعلام کرد که درخواست‌های «کشورهای زورگو» را نمی‌پذیرد.

به گزارش این وبگاه، آیت الله خامنه‌ای گفتند: ایران درخواست‌هایی برای محدود کردن توان دفاعی تهران از طریق اعمال محدودیت در تولید تسلیحات یا برد موشک‌هایش را نمی‌پذیرد.

خبرگزاری پاکستانی دان نیوز هم اعلام کرد: آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران روز شنبه یک روز پس از آنکه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا گفت که نامه‌ای به مقام عالی ایران برای مذاکره درباره توافق هسته‌ای ارسال کرده است، گفت که تهران در مذاکرات تحت فشار قرار نخواهد گرفت.

یورو نیوز هم در بخش فارسی خود چنین تیتر زد: اصرار دولت‌های قلدر به منظور حل مسائل نیست و جمهوری اسلامی (آن را) نمی‌پذیرد.

واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی به نامه‌ای که ترامپ می‌گوید برای ایران نوشته است

آقای قمارباز! یادت رفته است جای نامه‌ات کجاست؟

نامه مهم نیست. ابتدا باید بیاموزند این کار‌هایی که با جا‌های دیگر دنیا می‌کنند، در مقابل ایران جواب نمی‌دهد.

رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی کارگزاران نظام:

قطعاً توقعات قلدر‌ها را نخواهیم پذیرفت

رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر دیروز در دیدار سران قوا و جمع زیادی از کارگزاران و مدیران رده‌های مختلف کشور، ضمن بیان توصیه‌های رمضانی درباره خودفراموشی فردی و اجتماعی و تبعات آنها، اصلاح وضع اقتصاد و بهبود معیشت مردم را بسیار مهم خواندند و علاوه بر تشریح ظرفیت‌ها و راهکار‌هایی که ربطی به تحریم ندارد، گفتند: انسجام و همکاری قوا و همه سطوح مسئولیتی، اصلاح نظام ارزی، حفظ ارزش پول ملی، حمایت همه‌جانبه از تولید و سرمایه‌گذاری، سرعت عمل در تصمیم‌گیری و اجرا و به ثمر نشستن طرح‌ها، پرهیز از بی‌تصمیمی و رها شدن کار‌ها و مبارزه جدی با قاچاق، در دستور کار همه مسئولان و دستگاه‌ها قرار گیرد.

قالیباف:

منتظر هیچ نامه‌ای از سوی آمریکا نمی‌مانیم/ رفع تحریم با قوی شدن ایران میسر است

رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: ما منتظر هیچ نامه‌ای از سوی آمریکا نمی‌مانیم و معتقدیم رفع تحریم از مسیر قوی شدن ایران و خنثی سازی تحریم امکان‌پذیر است.

تازه های مطبوعات

فرهیختگان - واکنش‌ها به رای دادگاه دبش دو دسته هستند؛ دسته اول نام دو وزیر را فرصتی برای تخریب گسترده دولت قبل فرض کردند و دسته دوم به نام دفاع از شهید رئیسی میراث گران‌بهای او را نادیده می‌گیرند. از کسانی که پرونده‌های فساد را به جنگ نیابتی سیاسی-انتخاباتی شبیه می‌کنند باید بیشتر از عاملان فساد ترسید.
شرق- روس‌ها به صورت کلی در امر میانجیگری نه از تجربه لازم برخوردارند و نه اصولا جنم آن را دارند. دوم آن که، روسیه در موارد اختلافی بین ایران و آمریکا از قبیل موضوع هسته‌ای، سیاست‌های منطقه‌ای ایران از‌جمله درباره گروه‌های «نیابتی»، نگرش منفی تهران درباره موجودیت اشغالگرانه اسرائیل و... هیچ مخرج مشترکی با تهران ندارد. این نبود هم‌ذات‌پنداری می‌تواند آن کشور را به این سمت رهنمون کند که تهران را به دست‌کشیدن از مواضع مزبور تشویق کند.
اطلاعات - این گفته هنری کیسینجر را به یاد داشته باشیم: «دشمنی با آمریکا می‌تواند خطرناک باشد، اما دوستی با آمریکا ممکن است کشنده باشد.» از همین رو، رها کردن متحدانی چون نتانیاهو و بسیاری از سران کشورهای وابسته عرب، زمانی که نبودشان بر بودشان بصرفد، توسط آمریکا غیرممکن نیست.

تابناک نوشت : یک منبع دیپلماتیک عالی ‌در گفت‌وگو با شبکه خبری «المیادین» اظهار کرد: «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه در سفر به تهران آمادگی خود را برای پیشبرد مذاکرات هسته‌ای از طریق کانال‌های دیپلماتیک با واشنگتن اعلام کرد.این منبع گفت: تهران با وجود استقبالش از ابتکار عمل روسیه به لاوروف تاکید کرد که هرگز با شروط دولت ترامپ وارد مذاکره با واشنگتن نخواهد شد.
خبرآنلاین نوشت : تردیدی نیست که تعداد نیروهای سعید جلیلی و نمایندگان منتسب یا عضو جبهه پایداری که فعلا به دلیل رویکرد مشترک علیه محمدباقر قالیباف و مسعود پزشکیان با یکدیگر ائتلافی جدی دارند، در مجلس بیش از سه نفر است اما اصلی ترین نمایندگانی که این روزها در مورد سعید جلیلی با شناسنامه برای دیدگاه های او تبلیغ و از هیچ کوششی برای زمین گیر کردن دولت پزشکیان دریغ نمی کنند در یک مثلث خلاصه می شود؛ حمید رسایی، امیرحسین ثابتی و مرتضی آقا تهرانی.
انتخاب نوشت : علی اکبر صالحی اظهار کرد: اعراب خلیج فارس به دنبال جنگ بین ایران و آمریکا نیستند. در صورت درگیری آمریکا با ایران، قطعاً قضیه‌ تایوان در مدت کوتاهی یکسره خواهد شد.
انصاف نیوز مدعی شد: جعفرزاده نماینده سابق مجلس، در حساب ایکس خود نوشته است: در ‌دولت سیزدهم‌ کارخانه فولاد خزر گیلان به ‌دانشگاه امام صادق واگذار شد! در این روزهای پایانی سال، کارخانه اعلام ورشکستگی کرده و حدود سیصد ‌کارگر در حال اخراج هستند.

پاسخ قاطع به قلدرها و بی چشم و روها

بازدارندگی پنهان ایران در برابر جنگ

مواجهه عقلانی با یک نمایش سیاسی

خود خود شیطان، بدون روتوش

رهبر انقلاب: ادعای اروپایی‌ها مبنی بر عمل نکردن ایران به تعهدات خود حرف زور است/ بی‌چشم و رویی هم حدی دارد

رهبر انقلاب: اصرار دولت‌های قلدر برای مذاکره، برای تحمیل توقعات خودشان است/ ایران قطعاً توقعات آنها را نخواهد پذیرفت

هدف دولت‌های قلدر از مذاکره حل مسائل نیست

تحولات مهم در رفع ناترازی‌ها

قرارداد 17 میلیارد دلاری فشارافزایی در بزرگترین میدان گازی ایران امضا شد

مسأله تحریم با یک ملاقات و لبخند حل نمی‌شود

چه کسی باید تنظیم گری کند؟

مهاجرانی: دولت متعهد به ایجاد فرصت برابر برای زنان است

حسینی: وزنه برداران از من حرف شنوی دارند

جدایی اروپا از آمریکا

شب های انـواریه

هدف دولت‌های قلدر از مذاکره حل مسائل نیست

ای خدایی که به کلمات جان می‌دهی!

ایران همزمان با فشار حداکثری مذاکره نمی‌کند

هدف از مذاکره حل مسئله نیست بلکه تحکم و تحمیل است

عدالت قضائی و الزامات حکمرانی (یادداشت میهمان)

اخبار ویژه

48 روز کشتار ساکنان «جنین» در سایه سکوت رسانه‌ها

بانک‌ها و شرکت‌های دولتی سد راه شناسایی خانه‌های خالی

کشتار بی‌رحمانه معترضان در خیابان‌های سوریه رژیم جولانی صدها نفر را اعدام کرد

رهبر انقلابیون یمن: فقط 4 روز فرصت دارید کمک‌ها به غزه را از سر بگیرید

امضای قرارداد طرح فشارافزایی میدان مشترك پارس جنوبی با 4 شرکت داخلی

تحولات سوریه با دخالت مستقیم ترکیه و چند کشور دیگر رخ داد

مرثیه‌سرایی صد سال پیش نخبگان جهان اسلام

شهادت افسر پلیس آگاهی ایرانشهر در درگیری با سارقان مسلح


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ | 19:41 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

رسانه آمریکایی: تهدید ترامپ، رهبران ایران را نگران نکرده است

رسانه آمریکایی: تهدید ترامپ، رهبران ایران را نگران نکرده است

پولیتیکو ساعاتی پیش تاکید کرد که تهدیدهای اخیر ترامپ در مورد احتمال درگیری نظامی با ایران تاثیری بر موضع رهبران این کشور در قبال آمریکا نداشته است.

به گزارش مشرق،‌ این رسانه تحلیلی با برجسته سازی برخی از کلمات آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب در سخنرانی روز شنبه ایشان در جمع مقامات ارشد کشور تاکید کرد: به نظر نمی رسد تهدیدات ترامپ رهبران ایران را نگران کرده باشد.

پولیتیکو به نقل از رهبر انقلاب و با تاکید بر این که ایشان هیچ اشاره ای به نام ترامپ نداشتند،‌ نوشت: ایران «قطعاً» درخواست‌های مذاکره «دولت‌های قلدر» را نمی‌پذیرد.

این رسانه مهم همچنین به رد سریع پیشنهاد ترامپ برای مذاکره با ایران از سوی عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشور به نقل از او نوشت: تا زمانی که آمریکا سیاست تحریمی «فشار حداکثری» خود را لغو نکند، ایران به میز مذاکره باز نخواهد گشت.

ترامپ روز جمعه ادعا کرده بود که به دنبال دستیابی به یک توافق جدید با ایران است و قصد دارد به منظور توقف تسلیحات هسته ای با این کشور مذاکره کند.

وی با گفتن این که «ما به آخرین گام‌ها با ایران رسیده‌ایم» به طور سربسته ایران را تهدید کرده بود که در صورت عدم پذیرش این پیشنهاد ممکن است در آینده به رویارویی نظامی با آمریکا مواجه شود.

آمریکا: هیچ‌گونه تسهیل اقتصادی برای ایران درنظر نخواهیم گرفت

انتقاد مجری معروف آمریکایی به سیاست‌های جنگ‌طلبانه آمریکا علیه ایران

آداب دیپلماسی و چیرگی زبان حکمت

گاردین: دونالد ترامپ یک قلدر است نه یک مرد قوی

کاخ سفید: در برخورد با ایران دو راه بیشتر وجود ندارد

ظاهر و باطن بازی ترامپ!

سرگیجه تحلیلی روزنامه شیدای مذاکره

آمریکای قلدر، اروپای بدعهد

مجیزگویی ترامپ دیوانه پس از تحقیر شدن توسط اوباما

مسأله تحریم با یک ملاقات و لبخند حل نمی‌شود

نامه ترامپ قبل از رسیدن به ایران توسط خود او نابود شد

بيانيه کاخ سفيد پس از سخنان رهبر انقلاب/ ايران دو راه دارد! افکار نیوز

حرف راست را نخست‌وزير قطر زد! | احتمال حمله به ايران و ماجراي نامه دو دهه پيش ايران به کويت، بحرين، قطر و امارات همشهری آنلاین

نحوه دريافت ارز دولتي با کارت ملي سرانه

جوي خون در غرب سوريه؛ تروريست‌ها از کشته‌ها پشته ساختند+ عکس مشرق نیوز

اعتراف کمال خرازي به يک اشتباه در ابتداي انقلاب/ فشارهاي اقتصادي به دليل تحريم، از عوامل اصلي نااميدي‌ هاست خبرآنلاین

مجيزگويي ترامپ ديوانه پس از تحقير شدن توسط اوباما مشرق نیوز

توصيه چين به آمريکا درباره ايران مثلث آنلاین

انتقاد تند «جمهوري اسلامي» از مجلس براي کاهش ساعت کار/ از رشد 8 درصدي مي‌گوييد و قانون متناقض با آن را تصويب مي‌کنيد اقتصاد نیوز

زنگ هشدار براي ايران، ارمنستان و ترکيه به صدا در آمد دنیای اقتصاد

زنگ هشدار براي ايران، ارمنستان و ترکيه/ ارس تهران و ايروان را در مسير تنش زيست محيطي قرار خواهد داد؟ اقتصاد نیوز

تغيير لحن اروپا در برابر ايران/ قطعنامه‌هاي جديد و تهديد شوراي امنيت نامه نیوز

رزمايش دريايي ايران، چين و روسيه از فردا آغاز مي‌شود خبرگزاری تسنیم

چين: آمريکا به‌عنوان مسئول شکست برجام، به تلاش‌هاي ديپلماتيک بازگردد مشرق نیوز

اروپا در حمايت از اوکراين تجديدنظر خواهد کرد دنیای اقتصاد

گزافه گويي مجدد آمريکا عليه ايران دنیای اقتصاد

ساعت شني قطعنامه ۲۲۳۱ درحال خالي شدن/ آيا روسيه مي‌تواند ديپلماسي را روي ريل بازگرداند؟ مشرق نیوز

لحظه درگيري مسلحانه فراجا و اشرار مسلح در ايذه + ويدئو همشهری آنلاین

الجولاني بعد از قتل‌ عام ۱۰۰۰ نفر: مي توانيم کنار يکديگر زندگي کنيم! مشرق نیوز

واکنش فرانسه به درگيري‌هاي در سوريه/ پيشنهاد پاريس چيست؟ اقتصاد نیوز

رسانه آمريکايي: تهديد ترامپ، رهبران ايران را نگران نکرده است مشرق نیوز

حمله به ايران يعني فاجعه در قطر و کويت و امارات مثلث آنلاین

تغيير لحن اروپا در برابر ايران/ قطعنامه‌هاي جديد و تهديد شوراي امنيت نامه نیوز

پزشکيان: عذرخواهي مي کنم افکار نیوز

نخستين واکنش تند عضو دفتر رهبري به نامه رئيس جمهور آمريکا نامه نیوز

ده‌ها غيرنظامي سوري از دست نظاميان الجولاني به پايگاه روسيه پناه بردند مشرق نیوز

موضع ترکيه در برابر ادغام نيروهاي بسيج مردمي عراق دنیای اقتصاد

فشار اروپا عليه ايران تشديد شد؛هدف شوراي امنيت مثلث آنلاین

پيدا و پنهان رقابت ترکيه و ايران با دو کارت حشد الشعبي و کردها/ نقشه اردوغان براي تثبيت نقش خود در شام و عراق چيست؟ اقتصاد نیوز

پشت پرده نامه ادعايي ترامپ به تهران اقتصاد نیوز

عراقچي: تأسيسات هسته‌اي ايران در نقاط مختلفي در کشور پراکنده شده و مطمئن هستيم قابل از بين بردن نيست نامه نیوز

هشدار ايران به گروسي دنیای اقتصاد

اولين سيگنال مثبت پوتين به ترامپ اکوایران

لحظه عذرخواهي پزشکيان از مردم + ويدئو همشهری آنلاین

پاسخ رهبري به نامه رئيس‌جمهور آمريکا چه خواهد بود؟ اطلاعات

جنگ علويان و اموي هاي الجولاني در لاذقيه سوريه بالا گرفت افکار نیوز

پاسخ مزاحمت نفتي در تنگه مالاکا شدت عمل ايران در تنگه هرمز است مشرق نیوز

چين، هند و ۵ کشور ديگر باز هم ايران را تنها نگذاشتند سرانه

روسيه: برنامه قطعي براي آغاز مذاکرات ميان ايران و آمريکا وجود ندارد اکوایران

تظاهرات در غرب سوريه/ گمانه‌زني‌ها درباره کشته شدن فرزند وزير دفاع الجولاني دنیای اقتصاد

ادعاي وزير خزانه‌داري آمريکا عليه پول ملي ايران اکوایران

کميسون امنيت ملي بيانيه صادر کرد اقتصاد نیوز

تصوير سردار سپاه که عصر ديروز به شهادت رسيد افکار نیوز

پسر وزير دفاع الجولاني در سوريه کشته شد | درگيري شديد بين نيروهاي الجولاني با نيروهاي مردمي همشهری آنلاین

امسال، سال جنگ با ايران است! افکار نیوز

کشته شدن ۳۵ نفر از عناصر مسلح تحرير الشام در غرب سوريه اقتصاد نیوز

برخورد قضايي با تمامي عوامل دخيل در برگزاري مراسم بدون رعايت موازين اخلاقي و قانوني جايزه طراحي داخلي ايران مشرق نیوز

بازگشت بشار اسد به سوريه!/ سقوط جولاني در سوريه نزديک است/ پسر وزير دفاع الجولاني در سوريه کشته شد افکار نیوز

يکي از کارکنان نيروي دريايي سپاه به شهادت رسيد +جزئيات تازه نیوز

پايين کشيدن پرچم تحريرالشام توسط معترضان سوري افکار نیوز

آمريکا تمام نفتکش هاي مشکوک به حمل نفت ايران را بازرسي مي کند مثلث آنلاین

واکنش تند گروسي به درخواست هسته‌اي ماکرون دنیای اقتصاد

آمريکا رسمي اعلام کرد/ آماده جنگ هستيم افکار نیوز


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ | 19:30 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

وفات حضرت خدیجه علیها السلام 1

وفات حضرت خدیجه علیها السلام 2

وفات حضرت خدیجه علیها السلام 3

وفات حضرت خدیجه علیها السلام 4

وفات حضرت خدیجه علیها السلام 5

وفات حضرت خدیجه علیهاسلام

بیشتر منابع تاریخی، وفات خدیجه(س) را در سال دهم بعثت، یعنی سه سال قبل از هجرت پیامبر(ص( از مکه به مدینه ذکر کرده‌اند.[۷۲] این منابع، سن خدیجه(س) را هنگام وفات، ۶۵ سال دانسته‌اند.[۷۳] ابن عبدالبر، سن خدیجه(س) را هنگام وفات، ۶۴ سال و شش ماه ذکر می‌کند.[۷۴] اما بیهقی سن او را ۵۰ سال دانسته‌ است.[۷۵] برخی از منابع، سال رحلت خدیجه(س) را همان سال درگذشت ابوطالب و اندکی بعد از آن دانسته‌اند.[۷۶] ابن سعد، رحلت خدیجه(س) را ۳۵ روز پس از وفات ابوطالب می‌داند.[۷۷] وی و برخی دیگر از مورخان، زمان رحلت خدیجه را، دهم رمضان سال دهم بعثت ذکر کرده‌اند.[۷۸] ابوطالب عموی پیامبر نیز در همین سال از دنیا رفت. پیامبر این سال را عام الحزن نامید.[۷۹]

حضرت خدیجه سلام الله علیها سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر صلی الله علیه و آله به وی فرمود: ای خدیجه، «اما علمت ان الله قد زوّجنی معک فی الجنه؛ آیا می‌‌دانی که خداوند تو را در بهشت نیز همسرم ساخته است؟!». آن‌گاه از خدیجه دلجویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد و درجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود.

خدیجه در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله شخصاً خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه‌ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد. آرامگاه خدیجه در مکه در «قبرستان حجون» یا «معلاة» واقع است.[۴]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حضرت خدیجه

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ | 20:29 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

وفات حضرت خدیجه علیها السلام

اُمّ‌المؤمنین «حضرت خدیجه کبری» سلام الله علیها دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزی، نخستین همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله از زنان شریف، اصیل و نامدار قریش می‌باشد. وی با این که در عصر جاهلیت در مکه معظمه دیده به جهان گشود و در آن شهر قبیله‌گرا و طایفه‌مدار رشد یافت، اما در عفت، سخاوت، مهر و وفا با همسر خود کم‌نظیر بود. در اسلام نیز او به عنوان یکی از چهار بانویی که بر تمام بانوان بهشت فضیلت و برتری دارند، شناخته شد و جز دختر ارجمندش حضرت فاطمه سلام الله علیها هیچ بانویی این مقام و فضیلت را نیافت.[۱]

حضرت محمد صلی الله علیه و آله که پیش از بعثت، بنا به سفارش عمویش ابوطالب علیه‌السلام در یکی از سفرهای کارگزاران خدیجه شرکت کرد و سود فراوانی نصیب وی نموده بود، علاقه خدیجه را به خویش جلب و زمینه ازدواج با وی را فراهم کرد. خدیجه کبری سلام الله علیها به پیامبر صلی الله علیه و آله علاقه ویژه‌ای داشت و هنگامی که آن حضرت مبعوث به رسالت شد، تمام توان و دارایی‌های خویش را در اختیار آن حضرت گذاشت تا در راه اسلام و باروری آن هزینه کند. او نخستین زنی بود که به آن حضرت ایمان آورد و در این راه مشقت‌ها و آزارهای فراوانی از سوی قریش و اهالی مکه متحمل گردید.[۲] وی تا زنده بود در تمام صحنه‌ها یار و یاور رسول خدا صلی الله علیه و آله و موجب تسلی قلب شریف آن حضرت بود و در روزگار سخت تبعید در شعب ابی‌طالب هیچ‌گاه آن حضرت را تنها نگذاشت و با تمام وجود از وی پشتیبانی و نگهبانی می‌کرد.

سرانجام این بانوی فداکار پس از یک عمر تلاش و کوشش و ۲۵ سال خدمت به رسول گرامی صلی الله علیه و آله و دین مبین اسلام، پس از بازگشت از محاصره قریش در شعب ابی‌طالب به مکه معظمه، در دهم ماه رمضان سال دهم بعثت جان به جان آفرینان تسلیم و روح مطهرش به اعلی علیین عروج نمود.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مدت کوتاهی، دو یار و پشتیبان خویش یعنی عمویش ابوطالب و پس از وی خدیجه کبری سلام الله علیها را از دست داد و از این باب، بسیار اندوهگین و ماتم‌زده بود و روزگار سختی را پشت سر می‌گذاشت. به همین جهت آن سال را "عام الحزن" سال اندوه نامیدند. پس از غسل و کفن بدن مطهر خدیجه کبری سلام الله علیها، پیامبر صلی الله علیه و آله وی را در حجون مکه به خاک سپرد.[۳]

خدیجه سلام الله علیها در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله دارای دو پسر به نام‌های قاسم و عبدالله، و چهار دختر به نام‌های زینب، رقیه، ام‌کلثوم و حضرت فاطمه سلام الله علیها گردید.[۴]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در شأن همسرش خدیجه سلام الله علیها فرمود: سوگند به خدا، پروردگار کسی را بهتر از خدیجه نصیبم نکرد. زیرا در حالی که مردم کفر می‌ورزیدند، او به من ایمان آورد؛ در حالی که مردم تکذیبم می‌کردند، او مرا تصدیق کرد؛ در حالی که مردم محرومم کرده بودند، او با دارایی‌های خود با من مساوات کرد و خداوند از او به من فرزندانی عطا کرد که از سایر همسرانم چنین موهبتی نصیبم نشد.[۵]

خدیجه کبری

حضرت خدیجه سلام الله علیها، اولین همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مادر حضرت فاطمه سلام الله علیها است. او نخستین بانویی است که به رسول خدا ایمان آورد و تمام اموال خویش را به پیامبر صلی الله علیه و آله بخشید تا در راه نشر اسلام صرف نماید. ولادت و خانواده ، خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر ، علاقه مندی خدیجه به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله ، ازدواج با پیامبر، فرزندان خدیجه از پیامبر(ص) ، جایگاه و ویژگی‌های اخلاقی خدیجه، نقش خدیجه در پیشبرد اسلام ، وفات خدیجه سلام الله علیها ، پیامبر اکرم و یاد خدیجه

خَدیجَه دختر خُوَیلِد

(درگذشت۱۰بعثت)، مشهور به خدیجه کبری(س) و ام‌المؤمنین، نخستین همسر پیامبر اکرم(ص( و مادر حضرت زهرا(س(. خدیجه(س) قبل از بعثت با حضرت محمد(ص)ازدواج کرد و اولین زنی است که به وی ایمان آورد.

خدیجه همه ثروت خود را در راه نشر اسلام به کار گرفت. پیامبر(ص) به احترام خدیجه، در طول حیات او همسر دیگری برنگزید و پس از درگذشت وی همواره از او با نیکی یاد می‌کرد.

خدیجه برای پیامبر(ص)، حضرت فاطمه(س)، قاسم و عبدالله را به دنیا آورد هرچند که در برخی منابع زینب، رقیه و ام کلثوم نیز دختران این دو معرفی شده‌اند اما به گفته برخی از محققان شیعه، فاطمه(س) تنها دختر خدیجه(س) و پیامبر(ص) بوده و سه دختر دیگر، فرزندان رسول خدا(ص) و خدیجه نبوده‌اند، بلکه دخترخوانده‌های پیامبر(ص) بوده‌اند.

خدیجه(س) سه سال قبل از هجرت، در ۶۵ سالگی در مکه درگذشت و در قبرستان معلاة به خاک سپرده شد.

خدیجه(س) دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی، از خاندان قریش[۱] و فاطمه بنت زائده بود.[۲] سال تولد او را پانزده سال قبل از عام الفیل گفته‌اند.[۳]

منابع تاریخی، گزارش چندانی درباره شخصیت خدیجه(س)، در دوران پیش از اسلام ارائه نکرده‌اند. او ثروتمند بود و سرمایه خود را برای تجارت، به کار می‌گرفت.[۴]

در گزارشات تاریخی به جایگاه بالای اجتماعی و حُسن شهرت او در شرف و نسب اشاره شده است.[۵] ابن سیدالناس در این باره آورده است: «‌او زنی شریف و با‌ درایت بود که خداوند خیر و کرامت برای او در نظر گرفته بود. به لحاظ نسب در طبقه متوسط از انساب عرب جای داشت، اما دارای شرافتی عظیم و ثروتی زیاد بود».[۶]

خدیجه را بانویی شریف، ثروتمند و دارای اعتبار در روزگار خود معرفی کرده‌اند.[۷] در روایتی از پیامبر(ص)، سرور زنان جهان خدیجه(س)، فاطمه(س)، مریم و آسیه معرفی شده‌اند.[۸] همچنین پیامبر(ص)، خدیجه(س) را مانند آسیه و مریم از زنان کامل در جهان[۹] و نیز از بهترین زنان معرفی کرده است.[۱۰] در منابع اسلامی، از خدیجه با القابی همچون طاهره، زکیه، مرضیه، صِدّیقه، سیده نساء قریش[۱۱]، خیرالنساء[۱۲] و (کُبْری)بانوی بلندمرتبه[۱۳]، [یادداشت ۱]و نیز با کنیه‌ ام‌المؤمنین یاد شده است.[۱۴]

گزارش‌های متعددی درباره جایگاه خاص خدیجه نزد پیامبر(ص( وجود دارد. در منابع آمده است که حضرت خدیجه(س) بهترین و صادق‌ترین وزیر، مشاور و مایه آرامش پیامبر(ص) بود.[۱۵] پیامبر(ص) سال‌ها پس از درگذشت خدیجه(س) به یاد او بود و بی‌نظیر بودنش را مطرح می‌نمود. هنگامی که عایشه به پیامبر(ص) گفت خدیجه(س) بیش از همسری مُسِن برای تو نبود، پیامبر بسیار ناراحت شد و با ردّ این سخن گفت: «خداوند هیچ‌گاه برایم همسری بهتر از او جایگزین نکرد، او مرا تصدیق نمود هنگامی که هیچ‌کس مرا تصدیق نکرد، یاری‌ام کرد در زمانی که هیچ‌کس مرا یاری نکرد، از اموالش در اختیارم قرار داد، زمانی که همه، اموالشان را از من دریغ کردند[۱۶]

مطرح شدن نام حضرت خدیجه به عنوان مادر امامان معصوم(ع) از زبان خود آنان نشانگر جایگاه والای او است. در فرازی از دعای ندبه در باره امام زمان(عج( آمده است أَيْنَ ابْنُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفىٰ، وَابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضىٰ، وَابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ، وَابْنُ فاطِمَةَ الْكُبْرَىٰ ؟کجاست فرزند پیامبر برگزیده و فرزند علی مرتضی و فرزند خدیجه روشن جبین و فرزند فاطمه کبری؟ [۱۷] هم چنین روز عاشورا، امام حسین(ع) در فرازی از یکی از سخنانش خطاب به دشمنان حضرت خدیجه(س) را به عنوان (جدّه)مادر بزرگ خویش و نخستین خانمی که اسلام آورده است معرفی کرده است و آنها را بر این مسأله سوگند داده و از آنان اقرار گرفته و آنان نیز اقرار کرده‌اند.[۱۸][یادداشت ۲]در زیارتنامه‌ای از امام صادق(ع) برای جدش امام سجاد(ع) بر او به عنوان فرزند پیامبر وامیرالمؤمنین و...حضرت خدیجه وفاطمه سلام کرده است. [۱۹][یادداشت ۳] در روایتی از پیامبر(ص) نام حضرت خدیجه(س) در کنار پیامبر و امامان از مقربانی دانسته شده که از برترین نوشیدنی بهشت)تسنیم(به صورت خالص بهره مند هستند. [۲۰]

علاقه مندی خدیجه به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله

حضرت محمد صلی الله علیه و آله پیش از ازدواج با خدیجه، با پيشنهاد عمويش حضرت ابوطالب علیه‌السلام حاضر شد كه با خديجه پيمانى بسته و با مقدارى از دارايى‌ هاى وى به شرط مضاربه تجارت كند. غلام خدیجه به نام میسره، در سفر تجاری همراه پیامبر بود. پس از بازگشت کاروان، میسره آنچه را در سفر دیده بود برای خدیجه تعریف کرد، از جمله اینکه: محمد (ص) بر سر موضوعی با تاجری اختلاف پیدا کرد. آن مرد به او گفت: به لات و عزی سوگند بخور تا سخن ترا بپذیرم. محمد (ص) در پاسخ گفت: پست ترین و مبغوض ترین موجودات پیش من، همان لات و عزی است که تو آنها را می پرستی[۵] و نیز این جریان را که در نزدیک "بصری " (شهر شام)، محمد (ص) زیر سایه درختی نشسته بود، در این حال چشم راهبی که در صومعه نشسته بود به محمد امین(ص) افتاد. وی از من نام او را سوال کرد و من پاسخ دادم، آنگاه وی گفت: این مرد که زیر سایه این درخت نشسته است، همان پیامبریست که در تورات و انجیل درباره او بشارت های فراوانی خوانده ام.[۶] خدیجه با شنیدن این کرامت، شوق مفرطی که سرچشمه آن علاقه به معصومیت محمد «ص» بود، در خود احساس کرد و بی اختیار گفت: میسره! کافی است، علاقه مرا به محمد دو چندان کردی.... سپس آنچه را از میسره شنیده بود برای ورقه بن نوفل نقل کرد و ورقه به او گفت: صاحب این کرامات، پیامبر عربی است.[۷] ، اینها موجب شد تا خدیجه حضرت محمد صلی الله علیه و آله مشتاق ازدواج با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گردد و خود شخصی را واسطه کند که به پیامبر پیشنهاد ازدواج با خدیجه را بدهد.

ازدواج خدیجه با پیامبر(ص)

همه منابع تاریخی، خدیجه را اولین همسر پیامبر(ص) معرفی کرده‌اند. با این حال، زمان دقیق ازدواج این دو روشن نیست. سن پیامبر(ص) در هنگام ازدواج با خدیجه(س)، ۲۱ تا ۳۷ سال ذکر شده است.[۲۱] ولی آنچه مورد اعتماد مورخان است ۲۵ سال می‌باشد.[۲۲] چنانکه در منابع آمده است، خدیجه(س)، پیشنهاد ازدواج با پیامبر(ص)‌ را مطرح کرده است. این پیشنهاد پس از آن روی داد که با امانت‌داری محمد(ص( آشنا شد، و او را امین بر مالش قرار داد و پس از برگشتن پیامبر(ص) از سفر تجاری شام، توسط مَیسَره، غلامش، با ویژگی‌های محمد(ص) آشنا شد.[۲۳] برخی از مورخان بر این باورند که خدیجه، به دلیل صداقت، امانت، حسن خلق و درست‌کاری پیامبر(ص)، پیشنهاد ازدواج را مطرح ساخته است.[۲۴] ابن اثیر در کتاب اسد الغابه، همین عوامل را بیان کرده است.[۲۵]

در منابع تاریخی اهل سنت از ازدواج خدیجه(س) پیش از ازدواج با پیامبر(ص) و داشتن فرزندانی سخن به میان آمده است؛ در این منابع از دو شخص به نام‌های «ابوهاله هند بن نَبّاش»[۲۶] و «عتیق بن عابد»[۲۷] با عنوان همسر خدیجه پیش از ازدواج با پیامبر(ص) یاد کرده‌اند. در مقابل برخی عالمان شیعه بر این باورند که خدیجه(س) پیش از ازدواج با پیامبر، ازدواج نکرده است. ابن شهرآشوب از قول سید مرتضی در شافی و شیخ طوسی در تلخیص الشافی، به دوشیزه بودن خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) اشاره کرده است.[۲۸] جعفر مرتضی محقق معاصر شیعه بر این باور است که با توجه به تعصبات قبیله‌ای در حجاز، ازدواج خدیجه که از بزرگان قریش بود، با دو اعرابی از قبایل تمیم و مخزوم، پذیرفتنی نیست. وی هم‌چنین بیشتر مطالبی که در این رابطه نقل شده را محصول دست سیاست بازان می‌داند.[۲۹]

نسب - ازدواج‌ها - آشنایی و ازدواج با پیامبر - منابع تاریخی - مراسم خواستگاری - خدمات - بعد از ازدواج - بعد از نزول وحی - القاب - نخستین زن مسلمان - وفات - فرزندان - فضائل - بهترین زنان جهان - علاقه پیامبر به خدیجه - استحباب زیارت خدیجه - خدیجه نزد اهل‌بیت


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حضرت خدیجه

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ | 19:10 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

ازدواج خدیجه با پیامبر

زفاف خدیجه با حضرت محمد صلی الله علیه و آله ۲ ماه و ۷۵ روز پس از بازگشت از سفر تجارت شام تحقق یافت که ۱۵ سال قبل از بعثت بود و در آن زمان، حضرت محمد صلی الله علیه و آله ۲۵ سال داشت.

در مورد سن خدیجه (س) در آن هنگام اختلاف است. برخی منابع گفته‌اند او به هنگام ازدواج با پیامبر ۴۰ سال داشت [۸] ولی با توجه به حمل فاطمه ‏سلام الله عليها و ولادت آن حضرت که در سال پنجم بعثت‏ مى‏ باشد این قول بعید به نظر می رسد چرا که در این صورت خدیجه باید در سن 60 سالگی حضرت فاطمه سلام الله علیها را وضع حمل نموده باشد و قول دیگری که سن ایشان را به هنگام ازدواج ۲۸ سال دانسته است[۹] قابل قبول تر است. این قول در برخی از منابع تاریخی از ابن عباس نقل شده است.

خدیجه به سبب علاقه به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و مقام معنوی او با رسول خدا ازدواج کرد و تمام دارایی و مقام و جایگاه فامیلی خود را فدای پیشرفت مقاصد همسرش ساخت. در عقد ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و خدیجه، عبدالله بن غنم به آن‌ها چنین تبریک گفت: «هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لک الطیر فیما کان منک باسعد تزوجت خیر البریه کلها و من ذا الذی فی الناس مثل محمد؟ و بشر به البران عیسی بن مریم و موسی ابن عمران فی اقرب موعد اقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هادو مهتد؛ گوارا باد بر تو ای خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و با بهترین خلایق ازدواج کردی. چه کسی در میان مردم همانند محمد است. محمد کسی است که حضرت عیسی و حضرت موسی علیهماالسلام به آمدنش بشارت داده‌اند و کتب آسمانی به پیامبری او اقرار داشتند. رسولی که سر از بطحاء (مکه) درمی‌‌آورد و او هدایت کننده و هدایت شونده است».[۴]

سن خدیجه هنگام ازدواج با پیامبر(ص)

درباره سن خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص)، دیدگاه‌های مختلفی از ۲۵ سال تا ۴۶ سال مطرح شده است. بسیاری سن خدیجه(س) را هنگام ازدواج با پیامبر(ص)، ۴۰ سال دانسته‌اند.[۳۰] اما روایات دیگری نیز در این باره وجود دارد.[۳۱] منابع تاریخی سن خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) را ۲۵[۳۲]،۲۸ [۳۳]،۳۰ [۳۴]،۳۵ [۳۵]،۴۴ ،۴۵ [۳۶] و یا ۴۶ سال[۳۷] دانسته‌ اند.

دست یافتن به سن دقیق حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) دشوار است. با این وصف با در نظر گرفتن این که مدت زندگی مشترک پیامبر(ص( با خدیجه (س) ۲۵ سال بوده است (۱۵ سال، قبل از بعثت[۳۸]و۱۰ سال، بعد از بعثت)، و منابع تاریخی نیز سن خدیجه(س) هنگام وفات را ۶۵ سال یا بنابر ترجیح بیهقی ۵۰ سال گفته‌اند، به احتمال قوی سن خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) مطابق با یکی از این دو قول، ۴۰ یا ۲۵ سال بوده است. اگر خدیجه(س) هنگام وفات، ۵۰ ساله بوده، هنگام ازدواج باید ۲۵ ساله بوده باشد، نظری که برخی محققان آن را ترجیح دادهاند.[۳۹] با توجه به این نکته که قاسم از خدیجه(س)، پس از بعثت از دنیا رفته است،[۴۰] بدان معنی است که قاسم حداقل در ۵۵ سالگی خدیجه(س) یا پس از آن به دنیا آمده باشد.

این نظر به ضمیمه دیدگاه برخی علمای شیعه که خدیجه(س) را هنگام ازدواج با پیامبر(ص) عَذراء (دوشیزه) دانسته‌اند[۴۱] تقویت می‌شود؛ زیرا بعید به نظر می‌رسد زنی همچون خدیجه(س) با مقام و مکنت خود در قریش تا ۴۰ سالگی ازدواج نکرده باشد. با توجه به مجموع این دلایل برخی پژوهشگران سن خدیجه(س) هنگام ازدواج را ۲۵ یا ۲۸ سال دانسته‌اند.[۴۲]

جایگاه و ویژگی‌های اخلاقی خدیجه

خديجه از اشراف مكه و زنى خردمند، با درايت، پارسا و پاكدامن بود و بهترين زن قريش به شمار مى‌‏آمد تا آنجا كه در دوران جاهليت به «سيده قريش» مشهور گرديد.[۱۸] از دیگر القاب او در آن زمان «طاهره» (به معنای بانوی پاک) بود.[۱۹]

خدیجه از نظر عقل و زیرکی نیز برتری فوق‌العاده‌ای داشت. جالب این است او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌‌کشید و همیشه از ورقة بن نوفل و دیگر علما جویای نشانه‌های نبوت می‌‌شد. اشعار فصیح و پرمعنای وی در شأن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت می‌‌کند. نمونه‌ای از اشعار خدیجه درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین است: فَلَو اَنَّنی اَمسَیتُ فِی کُلِّ نِعمَةٍ *** وَ دَامت لی الدُّنیا و مُلکُ الاَکاسِرَة ، فما سَوِیَت عِندی جَناحَ بَعُوضَةٍ *** اِذا لَم یَکُن عَینی لِعَیِنک ناظِرَة . اگر من روز را شام کنم در حالی که از همه نعمت ها برخوردار باشم و دنیا و ملک و مملکت سلاطین کسروی دائما برای من باشد، همه اینها در پیش من برابر بال پشه‌ای نیست، زمانی که چشمم به چشم تو نیافتند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌‌فرماید: «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم.

خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام بشمار می‌‌رود. او اولین زنی بود که به اسلام گروید؛ چنان که علی بن ابی‌طالب علیه السلام اولین مردی بود که اسلام آورد. اولین زنی که نماز خواند، خدیجه بود. او انسانی روشن‌بین و دوراندیش بود. باگذشت، علاقه‌مند به معنویات، وزین و باوقار، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به اخبار آسمانی بود. همین شرافت برای او بس که همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت. او برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یاوری صادق بود. در تاریخ می‌‌خوانیم: «حضرت محمد صلی الله علیه و آله هر وقت از تکذیب قریش و اذیت‌های ایشان محزون و آزرده می‌‌شدند، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمی‌‌کرد مگر یاد خدیجه؛ و هرگاه خدیجه را می‌‌دید مسرور می‌‌شد.

ذهبی می‌‌گوید: مناقب و فضایل خدیجه بسیار است؛ او از جمله زنان کامل، عاقل، والا، پای‌بند به دیانت و عفیف و کریم و از اهل بهشت بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کرارا او را مدح و ثنا می‌‌گفت و بر سایر امهات مومنین ترجیح می‌‌داد و از او بسیار تجلیل می‌‌کرد. به حدی که عایشه می‌‌گفت: بر هیچ یک از زنان پیامبر صلی الله علیه و آله به اندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار او را یاد می کرد.

خدیجه کبری چنان مقام والایی داشت که خداوند عزوجل بارها بر او درود و سلام فرستاد. طبق روایتی از امام باقر علیه السلام: «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هنگام بازگشت از معراج، به جبرئیل فرمود: آیا حاجتی داری؟ جبرئیل عرض کرد: خواسته‌ام این است که از طرف خدا و من به خدیجه سلام برسانی».[۴]

نقش خدیجه در پیشبرد اسلام

وقتی حضرت خدیجه دریافت که سعادتمند شده، هر چه داشت در راه پیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله انفاق کرد. او تمام اموال خویش را به پیامبر صلی الله علیه و آله بخشید و در راه نشر اسلام به مصرف رساند. تا جایی که هنگام ارتحال، پارچه‌ای برای کفن نداشت.

ابن اسحاق جمله‌ ای در شأن خدیجه دارد که گویای همکاری و صداقت او در پیشبرد اسلام است. او می‌‌گوید: «خدیجه یاور صادق و باوفایی برای پیامبر صلی الله علیه و آله بود و مصیبت‌ها در پی رحلت خدیجه و ابوطالب بر پیامبر صلی الله علیه و آله سرازیر شد.

این جمله معروف، که اسلام رهین اخلاق پیامبر صلی الله علیه و آله، شمشیر امام علی علیه السلام و اموال خدیجه است، از نهایت همکاری و صداقت خدیجه پرده برمی‌‌دارد.[۴]

فرزندان خدیجه از پیامبر(ص)

همچنین ببینید : فرزندان پیامبر اسلام

همه فرزندان پیامبر(ص) به‌جز ابراهیم از خدیجه بودند.[۴۳] طبق نقل مشهور، فرزندان پیامبر و خدیجه شش تن بودند،[۴۴] دو پسر به نام‌های قاسم و عبدالله و چهار دختر به نام‌های زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه(س).[۴۵]

برخی از منابع، هفت یا هشت فرزند برای خدیجه از پیامبر نام برده‌اند؛[۴۶] برای مثال، ابن اسحاق و ابن هشام می‌گویند که رسول خدا سه پسر از خدیجه داشت که به ترتیب سن قاسم، طَیّب و طاهر بودند و قاسم وطیب پیش از بعثت) در دوران جاهلیت( از دنیا رفتنند.[۴۷] برخی از مورخان علت اختلاف در تعداد فرزندان پیامبر(ص) از خدیجه(س) را اشتباه بین اسم و لقب فرزندانِ آنها دانسته‌اند؛ زیرا عبدالله را به دلیل ولادتش بعد از بعثت پیامبر(ص) و ظهور اسلام، طیب و طاهر لقب داده بودند.[۴۸] و عده‌ای گمان کرده‌اند که طیب و طاهر اسم دیگر فرزندان پیامبر هستند.[۴۹]

دخترخوانده‌ها

در برخی منابع گفته شده است خدیجه پیش از پیامبر(ص) دو بار ازدواج کرده بوده و از این ازدواج‌ها، فرزندانی نیز داشته است[۵۰] و هند بن ابی‌هاله را پسر خدیجه از شوهر سابقش معرفی می‌کنند.[۵۱] در مقابل ابن شهر آشوب از چندین تن از عالمان نقل کرده که خدیجه در زمان ازدواج با پیامبر(ص) دوشیزه بوده و پیش از آن ازدواج نکرده بود.[۵۲]

ابوالقاسم کوفی، عالم شیعی قرن چهارم قمری و سید جعفر مرتضی عاملی، از محققان شیعی قرن پانزدهم قمری، بر این باورند که زینب، رقیه و ام کلثوم فرزندان رسول خدا(ص) و خدیجه نبوده‌اند؛ بلکه دخترخوانده‌های آنها بوده‌اند.[۵۳] جعفر مرتضی بر این باور است که زینب و رقیه، دختران مردی از بنی مخزوم که شوهر هاله خواهر خدیجه بوده، از زن دیگری غیر هاله بوده‌اند. پس از درگذشت مردِ مخزومی هاله با مردی از بنی تمیم ازدواج کرده و پسری به نام هند برای وی به دنیا آورده است. پس از درگذشت مرد تمیمی، هند به اقوام پدرش ملحق شد و هاله سرپرستی دختران شوهرش(زینب و رقیه) را برعهده گرفت و پس از درگذشت هاله که فقیر و نیازمند بود سرپرستی آنها به حضرت خدیجه واگذار شد.[۵۴]

اسلام آوردن

همچنین ببینید : اولین مسلمان

مورخانی همچون بلاذری[۵۵] و ابن‌سعد[۵۶] در قرن سوم، ابن عبدالبر در قرن پنجم هجری قمری[۵۷] و ابن خلدون در قرن هشتم قمری[۵۸]، حضرت خدیجه را اولین مسلمان معرفی کرده‌اند. همچنین برخی مورخان اتفاق مسلمانان را بر این دانسته‌اند که حضرت خدیجه اولین ایمان آورنده به پیامبر اسلام بوده است.[۵۹]

منابع همچنین خدیجه(س) و علی(ع) را اولین ایمان‌آورندگان به اسلام برشمرده‌اند.[۶۰] همچنین در این منابع به پیشگامی خدیجه(س) به همراه علی(ع) در برپایی نماز به همراه پیامبر(ص) اشاره کرده و آنان را اولین نمازگزاران در اسلام معرفی کرده‌اند.[۶۱]

نقش خدیجه(س) در اسلام

کمک‌های مالی حضرت خدیجه(س) موجب غنای پیامبر(ص) شد. از رسول خدا(ص) نقل شده که «هیچ مالی به من سود نبخشید، آنگونه که ثروت خدیجه(س) به من سود بخشید».[۶۲] بنابر روایات اسلامی، پیامبر(ص) از اموال خدیجه(س) در راه کمک به آزادی بدهکاران، یتیمان و بینوایان استفاده می‌کرد.

در محاصره بنی‌هاشم در شعب ابی‌طالب ، اموال حضرت خدیجه(س) در حمایت از بنی‌هاشم مصرف شد، تا آنجا که در روایت آمده است: «‌ابوطالب و خدیجه(س) همه اموال خود را برای حفظ اسلام و محاصره‌شدگان انفاق نمودند[۶۳] در جریان محاصره شعب ابی‌طالب، حکیم بن حزام برادرزاده خدیجه (س)، با شترها، گندم و خرما را حمل می‌کرد و با زحمت و خطر زیاد، آنها را به بنی‌هاشم می‌رساند.[۶۴] خدا این کار خدیجه(س) را در ردیف نعمت‌ها و مواهب بزرگ خود به بنده برگزیده‌اش محمد(ص) برشمرد.[۶۵] پیامبر(ص) نیز همواره از بخشندگی و ایثار خدیجه، با عظمت و بزرگی یاد می‌کرد.[۶۶]

حمایت و دفاع از پیامبر(ص)

حضرت خدیجه(س) افزون بر حمایت های مالی از آیین اسلام و شخص پیامبر(ص)[۶۷][یادداشت ۴] با تمام وجود در صحنه‌های مختلفی که خطراتی پیامبر را تهدید می کرد حضور داشت و از رسول خدا(ص) دفاع می‌کرد. بر اساس نقلی که بحار الانوار از کتاب «المنتقی من سیرة المصطفی» آورده است، روزی پیامبر(ص) در مکه در ایام حج بر فراز کوه صفا سه بار با صدای بلند اعلان کرد که ای مردم من فرستاده خدا هستم. ابوجهل با سنگ پیشانی وی را شکست و چون خدیجه(س) توسط علی(ع) با خبر شد هر دو با مقداری غذا به سراغ پیامبر رفتند و با صدازدن و گشتن در کوه‌ها به دنبال او بودند. خدیجه پیوسته می‌گفت: «آیا کسی هست که از پیامبر برگزیده و سلامتیِ او برایم خبر آورد؟! آیا کسی هست تا از آن بهاران زندگیِ پسندیده برایم سخن گوید؟! آیا کسی هست تا از حال آن که (به جُرم دعوت به حق و عدالت) از خانه و کاشانه‌ اش رانده شده ـ مرا آگاه سازد؟[۶۸][یادداشت ۵]

در ادامه همین گزارش آمده که جبرئیل به پیامبر(ص) گفت: «یا رسول الله! خدیجه را دریاب که از گریۀ او، فرشتگان به گریه درآمدند! او را به سوی خود صدا کن و سلام مرا به او برسان و بگو: خداوند متعال، تو را سلام می‌رساند و به او بشارت ده که در بهشت برای تو خانه‌ای از مروارید است که آن را با نور، زینت داده‌اند و در آن جا هیچ ترس و وحشتی وجود ندارد!». خدیجه با کمک علی(ع) پیامبر(ص) را با بدنی خونین به منزل بازگردانده و در زیر صخره‌ای پناه دادند. ولی مشرکان آنها را تعقیب و سنگباران کردند. در این میان خدیجه خود را سپر پیامبر (ص) قرار می‌داد تا سنگ‌ها به او برخورد نکند.[۶۹] [یادداشت ۶]

جایگاه علی(ع) نزد خدیجه

پیامبر اکرم(ص) پس از ازدواج با خدیجه(س) و پیش از بعثت، او را از علاقه خود به علی(ع) آگاه کرده بود از این رو خدیجه برای خانه ابوطالب، پدر علی(ع) آنچه را نیاز داشتند می‌فرستاد، چندان که گفته می‌شد علی نور چشم خدیجه است.[۷۰]

همچنین بر اساس روایتی که نباطی بَیاضی، عالم شیعه قرن نهم قمری، نقل کرده، پس از بیعت خدیجه و علی(ع) با پیامبر(ص)، رسول خدا(ص) به خدیجه امر کرد با علی(ع) نیز بیعت کند زیرا علی(ع) مولای خدیجه و مولا و امام مؤمنان پس از پیامبر(ص) است.[۷۱]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حضرت خدیجه

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ | 19:9 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

وفات خدیجه سلام الله علیها

بیشتر منابع تاریخی، وفات خدیجه(س) را در سال دهم بعثت، یعنی سه سال قبل از هجرت پیامبر(ص( از مکه به مدینه ذکر کرده‌اند.[۷۲] این منابع، سن خدیجه(س) را هنگام وفات، ۶۵ سال دانسته‌اند.[۷۳] ابن عبدالبر، سن خدیجه(س) را هنگام وفات، ۶۴ سال و شش ماه ذکر می‌کند.[۷۴] اما بیهقی سن او را ۵۰ سال دانسته‌ است.[۷۵] برخی از منابع، سال رحلت خدیجه(س) را همان سال درگذشت ابوطالب و اندکی بعد از آن دانسته‌اند.[۷۶] ابن سعد، رحلت خدیجه(س) را ۳۵ روز پس از وفات ابوطالب می‌داند.[۷۷] وی و برخی دیگر از مورخان، زمان رحلت خدیجه را، دهم رمضان سال دهم بعثت ذکر کرده‌اند.[۷۸] ابوطالب عموی پیامبر نیز در همین سال از دنیا رفت. پیامبر این سال را عام الحزن نامید.[۷۹]

حضرت خدیجه سلام الله علیها سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر صلی الله علیه و آله به وی فرمود: ای خدیجه، «اما علمت ان الله قد زوّجنی معک فی الجنه؛ آیا می‌‌دانی که خداوند تو را در بهشت نیز همسرم ساخته است؟!». آن‌گاه از خدیجه دلجویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد و درجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود.

خدیجه در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله شخصاً خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه‌ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد. آرامگاه خدیجه در مکه در «قبرستان حجون» یا «معلاة» واقع است.[۴]

آرامگاه

بنا بر روایات اسلامی، پیامبر(ص) ابتدا با ردای خودش و سپس با ردای بهشتی، خدیجه(س) را کفن کرد و او را در قبرستان معلاة در مکه به خاک سپرد.[۸۰] جاسر پژوهش‌گر آثار اسلامی در مقاله‌ای تصریح کرده‌ است که تا هشت قرن بعد از اسلام آثاری از قبور صحابه دفن شده در حجون باقی نبوده است.[۸۱] و سپس بر اساس یک رؤیا در محل فعلی قبر خدیجه بقعه‌ای ساخته شد.[۸۲] در سال ۹۵۰ق سلطان سلیمان قانونی، پادشاه عثمانی، آن را به شیوه مقابر مصری تجدید بنا کرد و گنبد بلندی بر آن ساخت. تا زمان احداث بنای جدید، مزار حضرت خدیجه(س) فقط یک صندوق چوبی داشت. این آرامگاه، براساس کتیبه آن، در سال ۱۲۹۸ مرمت شد.[۸۳] فراهانی در قرن سیزدهم در سفرنامه خود از ضریح چوبین آن، که با پارچه مخمل گلابتون دوزی شده پوشیده شده بود، و نیز از وجود متولی و خادم و زیارت‌نامه‌خوانِ این بقعه خبر داده است.[۸۴] همچنین بسیاری از زائران و حج‌گزاران که پیش از تخریب بسیاری از اماکن تاریخی و مذهبی(۱۳۰۵ش( به‌دست حکومت آل سعود، به مکه رفته‌اند، از مقبره او یاد کرده‌ و توصیفاتی از آن را ذکر کرده‌اند.[۸۵] امروزه مدفن خدیجه نشانه و بنای بسیار مختصری دارد و زیارتگاه حج‌گزاران و زائران مکه است.

عام الحزن

عام الحزن (سال غم) نامی است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر سال دهم بعثت، سه سال قبل از هجرت نهاده است. در این سال وفات حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه (علیهما السلام) رخ داد. این دو شخصیت گرانقدر در پیشرفت دین اسلام و نیز حمایت مالی و معنوی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) لحظه ­ای دریغ نکردند. تاریخ وفات این دو بزرگوار ، وفات حضرت ابوطالب ، وفات خدیجه کبری ، تأثیر این دو مصیبت بر زندگی پیامبر

پیامبر اکرم و یاد خدیجه

رحلت خدیجه برای پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله مصیبتی بزرگ بود؛ زیرا خدیجه یاور پیامبر بود و به احترام او بسیاری به آن حضرت احترام می‌‌گذاشتند و از آزار وی خودداری می‌‌کردند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله با این که بعد از رحلت حضرت خدیجه سلام الله علیها با زنانی چند ازدواج کرد؛ ولی هرگز خدیجه را از یاد نبرد. عایشه می‌‌گوید: هر وقت پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله یاد خدیجه می‌‌افتاد، ملول و گرفته می‌‌شد و برای او آمرزش می‌‌طلبید. روزی من رشک ورزیدم و گفتم: یا رسول الله، خداوند به جای آن پیرزن، زنی جوان و زیبا به تو داد. پیغمبر صلی الله علیه و آله ناگهان برآشفت و خشمگینانه دست بر دست من زد و فرمود: خدا شاهد است خدیجه زنی بود که چون همه از من رومی‌‌گردانیدند، او به من روی می‌‌کرد؛ و چون همه از من می‌‌گریختند، به من محبت و مهربانی می‌‌کرد؛ و چون همه دعوت مرا تکذیب می‌‌کردند، به من ایمان می‌‌آورد و مرا تصدیق می‌‌کرد. در مشکلات زندگی مرا یاری می‌‌داد و با مال خود کمک می‌‌کرد و غم از دلم می‌‌زدود.

امام صادق علیه السلام فرمود: «وقتی خدیجه از دنیا رفت، فاطمه کودکی خردسال بود، نزد پدر آمد و گفت: یا رسول الله؛ مادرم کجاست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله سکوت کرد. جبرئیل نازل شد و گفت: خدایت سلام می‌‌رساند و می‌‌فرماید: به زهرا بفرما، مادرت در بهشت و در کاخ طلایی که ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند، جای دارد».[۴]

از عایشه روایت شده است که رسول خدا هرگاه گوسفندی قربانی می‌کرد از گوشت آن برای دوستان خدیجه می‌فرستاد. [۲۱۵] [۲۱۶]

همچنین آورده ‌اند که پیامبر خطاب به امام علی (علیه‌السلام) فرمود: « تو همسری چون فاطمه داری که من چنان همسری ندارم، تو مادرزنی چون خدیجه داری که من چنان مادرزنی ندارم.[۲۱۷]


عایشه بارها گفته بود: «به هیچ‌یک از زنان پیامبر به‌اندازه خدیجه حسادت نورزیدم در حالی‌که هرگز او را ندیده بودم و این به‌سبب یادآوری بیش از حد او توسط پیامبر بود.[۲۱۸] [۲۱۹] [۲۲۰] [۲۲۱]


شخصیت ممتاز و بی‌مانند حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) و محبت‌ها و حمایت‌های بی‌دریغ او از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و نیز اوصاف ممتاز و ارزنده‌اش چنان جاذبه‌ای در رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ایجاد کرده بود که ایشان)صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حتی سال‌ها بعد از وفات خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) نیز با تمام وجود به او اظهار عشق و علاقه می‌نمود و لحظه‌ای از یادآوری ارزش‌های وجودی‌اش غافل نمی‌شد و حق‌شناسانه زحمات و خدمات او را یادآوری می‌کرد؛ به‌طوری که یاد مکرر خدیجه (سلام‌الله‌علیها از سوی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) موجبات رشک و حسد بعضی از زنان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را فراهم می‌آورد و گاه با اعتراض آن‌ها مواجه می‌شد، عایشه نقل کرده که رسول خدا )صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از خانه خارج نمی‌شد؛ مگر آن‌که از خدیجه(سلام‌الله‌علیها) یادی می‌کرد و ثنایش می‌گفت روزی غیرت زنانگی‌ام بر من مسلط شد و گفتم: او پیرزنی بیش نبود که خدا بعد از مرگش . بهترش را نصیب تو کرد، پس حضرت به شدت برآشفت و فرمود: نه به خدا قسم خدا بهتر از او را نصیبم نکرد او به من ایمان آورد، زمانی که مردم کافر بودند و تصدیقم کرد زمانی که مردم تکذیبم می‌کردند و به مالش مرا یاری می‌رساند، زمانی که مردم تحریمم کردند و خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که از دیگر زنان نصیبم نکرد.[۲۲۲] [۲۲۳] [۲۲۴] [۲۲۵]


رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به‌گونه‌ای از خدیجه(سلام‌الله‌علیها) یاد می‌کردند که گویی در دنیا زن دیگری جز خدیجه(سلام‌الله‌علیها) نبود.[۲۲۶] [۲۲۷] [۲۲۸] [۲۲۹]

یاد و نام خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) برای حضرت چندان عزیز بود که عایشه نیز جهت تقرب به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از نام و یاد خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) بهره می‌برد.[۲۳۰]

پیامبر گرامی‌اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بارها به یاد خدیجه(سلام‌الله‌علیها) گریستند و می‌فرمود: أین مثل خدیجه (سلام‌الله‌علیها)[۲۳۱]

نهایت عشق و علاقه حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) را می‌توان در روز فتح مکه دریافت در آن روز ایشان مسیر حرکت خود را به‌گونه‌ای تعیین فرمودند که از کنار مزار خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) عبور نمایند، ایشان در حجون در کنار قبر خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) خیمه زده و از آن‌جا لشکر مسلمانان را فرماندهی می‌کردند.[۲۳۲] [۲۳۳]

علاقه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) به حدی بود که از هر چیز و هر کسی که به نوعی در زمان حیات خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) یاد و نام خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) را برایش تداعی می‌کرد به شایستگی استقبال می‌کرد.

استحباب زیارت خدیجه

زیارت حضرت خدیجه (علیها‌السّلام) در قبرستان مَعْلات (حجون یا قبرستان ابوطالب)و نیز حضور در خانه وی که محلّ سکونت رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و تولّد حضرت فاطمه (علیها‌السّلام) بوده و دعا کردن در آن‌جا مستحب است.[۲۳۴] [۲۳۵]

البته در گذشته در محلّ خانه حضرت خدیجه (علیها‌السّلام) مسجدی بنا شده بود که در بازسازی‌های اخیر از میان رفته و امروزه نشانه‌ای از آن نیست.[۲۳۶]

خدیجه نزد اهل‌بیت

مهر و محبت خدیجه به فرزندانش چنان بود که خاطره او تا نسل‌ها در خاندان پیامبر اسلام برجای مانده بود و همواره از او به نیکی یاد می‌شد.

امام حسین (علیه‌السلام) در واقعه عاشورا در کربلا در مقابل سپاه شام به مادربزرگش خدیجه فخر می‌ورزید که اولین زن مسلمان بود[۲۳۷]

امام سجاد (علیه‌السلام) در خطبه ‌اش در مجلس یزید در دمشق بعد از واقعه عاشورا، خود را فرزند بانوی بزرگ اسلام، خدیجه (علیها‌السّلام) می‌دانست.[۲۳۸]

همچنین زبیر بن عوام در مباحثه ‌ای با ابن عباس عمه ‌اش خدیجه را مایه مباهات خویش می‌دانست. [۲۳۹]

نیز گفته شده خداوند به واسطه امین وحی، جبرئیل، بر او سلام فرستاده و او را گرامی داشته است. [۲۴۰] [۲۴۱] [۲۴۲]

جایگاه روایی

در کتب روایی، خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) از روات حدیث رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر شمرده شده است. ابن عباس[۲۴۳] و عبدالله بن حارث [۲۴۴] و دیگران از او روایاتی را نقل کرده‌اند؛ از جمله این روایات روایتی است که ابن عباس از خدیجه (سلام‌الله‌علیهم) در خصوص خصائل نه‌گانه‌ علی(علیه‌السّلام) روایت کرده است.[۲۴۵]

اشعار وفات حضرت خديجه (س)

مجموعه اشعار وفات حضرت خدیجه(س)

اُمّ المؤمنین، حضرت خدیجه کبری(س) دختر خویلد بن اسدبن عبدالعزی نخستین همسر رسول خدا(ص)، از زنان شریف، اصیل و نامدار عرب و اسلام می باشد. وی با این که در عصر جاهلیت، در مکه معظمه دیده به جهان گشود و در آن شهر قبیله گرا و طایفه مدار رشد و کمال یافت، در عفت، نجابت، طهارت، سخاوت، حسن معاشرت، صمیمیت، صداقت، مهر و وفا با همسر، کم نظیر بود و وی را در آن عصر، طاهره و سیده نساء قریش می خواندند و در اسلام یکی از چهار بانویی که بر تمام بانوان بهشت فضیلت و برتری دارند، شناخته شد و جز دختر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا(س)، هیچ بانویی این مقام و فضیلت را نیافت. در اینجا گزیده ای از اشعار در سوگ وفات حضرت خدیجه کبری(س) از نظر می گذرد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حضرت خدیجه

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ | 19:8 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

خصایص حضرت خدیجه

رسول اللّه صلی الله علیه و آله : أَفضَلُ نِساءِ أَهلِ الجَنَّةِ أَربَعٌ: خَدِيجَةٌ بِنتُ خُوَيلِدٍ، وَفاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّدٍ، وَمَريَمُ بِنتُ عِمرانَ، وَآسِيَةُ بِنتُ مُزاحِمٍ امرَأَةُ فِرعَونَ. برترين زنان اهل بهشت، چهار نفرند: خديجه دُخت خُوَيلِد و فاطمه دُخت محمّد و مريم دُخت عمران و آسيه دخت مُزاحم، همسر فرعون. الخصال: ص ۲۰۶ ح ۲۲

امام على(ع) : صَلَّيتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ(ص) كَذا وكَذا لا يُصَلّي مَعَهُ غَيري إلّا خَديجَةُ. با پيامبر خدا، چنين و چنان نماز گزاردم و جز خديجه، كس ديگرى همراه من با او نماز نگزارد. الاستيعاب: ج ۳ ص ۲۰۱ ح ۱۸۷۵.

مالك بن حُوَيرِث: كانَ أوَّلُ مَن أسلَمَ مِنَ الرِّجالِ عَلِيّا، ومِن النِّساءِ خَديجَةَ. اوّلين كس از بين مردان كه اسلام آورد، على(ع) بود و از بين زنان، خديجه عليها السلام. المعجم الكبير: ج ۱۹ ص ۲۹۱ ح ۶۴۸

امام باقر(ع) : دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلى خَدِيجَةَ حِينَ ماتَ القاسِمُ ابنُها وَهِيَ تَبكِي، فَقالَ لَها: ما يُبكِيكِ؟ فَقالَت: دَرَّت دُرَيرَةٌ فَبَكَيتُ، فَقالَ: يا خَدِيجَةُ، أَما تَرضَيْنَ إِذا كانَ يَومُ القِيامَةِ أَن تَجِيئِي إِلى بابِ الجَنَّةِ وَهُو قائِمٌ، فَيَأخُذَ بِيَدِكِ فَيُدخِلَكِ الجَنَّةَ وَيُنزِلَكِ أَفضَلَها، وَذَلِكِ لِكُلِّ مُؤمِنٍ، إِنَّ اللَّهَ عز و جل أَحكَمُ وَأَكرَمُ أَن يَسلُبَ المُؤمِنَ ثَمَرَةَ فُؤادِهِ، ثُمَّ يُعَذِّبَهُ بَعدَها أَبَداً. چون قاسم پسر خديجه از دنيا رفت، پيامبر خدا(ص) به نزد خديجه رفت و ديد او گريه مى‌كند. فرمود: «چرا گريه مى‌كنى؟». خديجه گفت: اشكم بى اختيار، جارى شد و گريه‌ام گرفت. پيامبر(ص) فرمود: «اى خديجه! آيا حاضر نيستى كه چون روز قيامت شود، به درِ بهشت بيايى و او آن جا ايستاده باشد و دستت را بگيرد و تو را به بهشت بَرَد و تو را در بهترين مكان آن جاى دهد؟ اين، براى هر مؤمنى هست. خداى عز و جل، حكيم‌تر و كريم‌تر از آن است كه از مؤمن، ميوه دلش را بگيرد و سپس با اين حال، او را براى هميشه عذاب كند. الكافي: ج ۳ ص ۲۱۸ ح ۲

ابو هريره : أَتَى جِبرِيلُ النَّبِيَّ(ص)، فَقالَ: يا رَسُولَ اللَّهِ! هذِهِ خَدِيجَةُ قَد أَتَتكَ… وَبَشِّرها بِبَيتٍ فِي الجَنَّةِ مِن قَصَبٍ‌ لا صَخَبَ فِيهِ وَلا نَصَبَ. جبرئيل، نزد پيامبر(ص) آمد و گفت: اى پيامبر خدا! خديجه دارد نزد تو مى‌آيد …. او را به خانه ‌اى در بهشت كه از مرواريد، ساخته شده و در آن، سر و صدا و رنجى نيست، بشارت ده. صحيح مسلم: ج ۴ ص ۱۸۸۷ ح ۷۱

عایشه : كانَ رَسولُ اللّهِ إذا ذَكرَ خَديجَةَ لَم يَسأم مِن ثَناءٍ عَلَيها وَاستِغفارٍ لَها. پيامبر خدا هرگاه از خديجه عليها السلام ياد مى‌كرد، از تعريف و تمجيد او و طلب مغفرت براى وى، خسته نمى‌شد. بحار الأنوار: ج ۱۶ ص ۱۲ ح ۱۲.

حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) اولین و برترین همسر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود. ایشان جایگاه مالی و اجتماعی ویژه داشت اما ازدواج با پیامبر را بر درخواست ازدواج بزرگانی از عرب ترجیح داد و تمام اموال خود را در جهت اعتلای اسلام صرف کرد.
حضرت خدیجه در نزد پیامبر و سائر معصومین جایگاه ویژه داشته و از جهات متعدد مورد ستایش قرار گرفته است.

سلام خدا و جبرئیل بر حضرت خدیجه

یکی از خصائص حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها)، سلام خداوند متعال و جبرئیل بر ایشان می‌باشد چنانچه بخاری در کتاب صحیح بخاری{معتبرترین منبع حدیثی اهل سنت}می‌نویسد: اتی جِبْرِیلُ النبی صلی الله علیه وسلم فقال یا رَسُولَ اللَّهِ هذه خَدِیجَةُ قد اَتَتْ مَعَهَا اِنَاءٌ فیه اِدَامٌ او طَعَامٌ او شَرَابٌ فاذا هِی اَتَتْکَ فَاقْرَاْ علیها السَّلَامَ من رَبِّهَا وَمِنِّی وَبَشِّرْهَا بِبَیتٍ فی الْجَنَّةِ من قَصَبٍ لَا صَخَبَ فیه ولا نَصَبَ؛ [۵] جبرئیل به نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمد و عرضه داشت: ‌ای رسول خدا! این خدیجه است که آمده و همراه او ظرفی است که در آن خورش و یا غذا و یا نوشیدنی است. هنگامی که به نزد تو آمد، از جانب پروردگارت و من به او سلام برسان و او را به خانه‌ای در بهشت بشارت ده که از جنس نی می‌باشد و در آن صدا و آزاری نیست [محل آرامش است. مشابه همین روایت نیز در صحیح مسلم نقل شده است. [۶] شمس‌الدین ذهبی بعد از نقل این حدیث می‌نویسد: متفق علی صحته.[۷] بر صحیح بودن این حدیث اتفاق نظر وجود دارد.

در منابع امامیه نیز پیرامون سلام خدا و جبرئیل چنین آمده است: عن زرارة و حمران و محمد بن مسلم عن ابی جعفر ع قال حدث ابو سعید الخدری ان رسول الله صقال: ان جبرئیل ع قال لی لیلة اسری بی حین رجعت و قلت یا جبرئیل هل لک من حاجة قال حاجتی ان تقرا علی خدیجة من الله و منی السلام و حدثنا عند ذلک انها قالت حین لقاها نبی الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فقال لها الذی قال جبرئیل فقالت ان‌ الله‌ هو السلام‌ و منه السلام و الیه السلام و علی جبرئیل السلام‌ . [۸] [۹] رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: وقتی که در شب معراج، جبرئیل مرا به سوی آسمانها برد، هنگام بازگشت به جبرئیل گفتم: «آیا حاجتی داری؟» جبرئیل گفت: «حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرا به خدیجه برسانی» پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وقتی که به زمین رسید، سلام خدا و جبرئیل را به خدیجه ابلاغ کرد. حضرت خدیجه فرمود: همانا خدا سلام است، و از او است سلام، و درود به سوی او باز گردد و بر جبرئیل سلام باد.

فضائل حضرت خدیجه نزد خداوند پیامبر و اهل بیت

با مراجعه به منابع روایی، در میابیم که حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) مورد مباهات خداوند متعال، پیامبر اکرم و اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السّلام) بوده است که به برخی از موارد اشاره می‌شودک

خداوند متعال از جمله خصائص حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها)، مباهات خداوند متعال بر آن حضرت می‌باشد. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وقتی برنامه چهل روزه از جانب پروردگارش دریافت نمود و مقرر شد که چهل روز از همسرش به دور باشد، توسط عمار یاسر)رضوان‌ الله‌ تعالی‌علیه) برای آن حضرت پیغام فرستادند که: یا خدیجة لا تظنی ان انقطاعی عنک{هجرة}و لا قلی‌ و لکن ربی (عزّوجلّ) امرنی بذلک لتنفذ}لینفذ}امره فلا تظنی یا خدیجة الا خیرا فان الله (عزّوجلّ) لیباهی‌ بک‌ کرام‌ ملائکته‌ کل یوم مرارا.[۱۰] [۱۱] ای خدیجه! گمان نکنی که دلیل دوری من از تو به سبب غضبی است که نسبت به تو دارم، بلکه خداوند متعال این دوری را امر فرموده و من برای امتثال فرمان او چنین می‌کنم و تو جز خیر، در این مورد هیچ‌اندیشه دیگری نداشته باش که خداوند متعال در هر روز چند بار به سبب تو بر ملائکه مباهات می‌ورزد.

پیامبر اکرم رسول مکرم اسلام نیزبه فضائل حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) اشاره داشته‌ و به داشتن چنین همسری افتخار می‌کرده و با عظمت از ایشان یاد می‌کردند چنان‌چه فرمودند:
خَدِیجَةُ وَ اَینَ‌ مِثْلُ‌ خَدِیجَةَ صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی النَّاسُ وَ آزَرَتْنِی عَلَی دِینِ اللَّهِ وَ اَعَانَتْنِی عَلَیهِ بِمَالِهَا اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَمَرَنِی اَنْ اُبَشِّرَ خَدِیجَةَ بِبَیتٍ فِی الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِیهِ وَ لَا نَصَب‌؛ [۱۲] [۱۳] [۱۴] خدیجه و کجاست مانند خدیجه! مرا تصدیق کرد هنگامی که مردم مرا تکذیب کردند. و بر دین خدا یاری ‌ام کرد و با همه مال خود کمکم نمود. خدا به من دستور داد خدیجه را به قصری از زمرد که در بهشت دارد و هیچ رنج و زحمتی در آن نیست بشارت دهم. و هم‌چنین نقل شده است که روزی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مسجد و در حضور مردم امام حسن و امام حسین(سلام‌الله‌علیهما) را چنین معرفی کردند: یا اَیهَا النَّاسُ اَ لَا اُخْبِرُکُمُ الْیوْمَ بِخَیرِ النَّاسِ‌ جَدّاً وَ جَدَّةً؟ قَالُوا بَلَی یا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ عَلَیکُمْ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ فَاِنَّ جَدَّهُمَا رَسُولُ اللَّهِ وَ جَدَّتَهُمَا خَدِیجَةُ الْکُبْرَی بِنْتُ خُوَیلِدٍ سَیدَةُ نِسَاءِ الْجَنَّة؛[۱۵] ‌ای مردم آیا امروز به شما خبر ندهم بهترین مردم را از جهت جد و جده [چه کسی است]؟ پاسخ دادند: آری‌ای رسول خدا! پیامبر فرمود: بر شما باد به حسن و حسین چرا که جد آن دو رسول خدا و جده آنان خدیجه کبری دختر خویلد و سرور زنان بهشت است. رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هنگامی که در بستر شهادت قرار گرفت، حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) پریشان و گریان بودند. رسول خدا حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را دلداری داده و در فرازی حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) را چنین یاد کردند: اِنَّ عَلِیاً اَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ) وَ رَسُولِهِ مِنْ هَذِهِ الْاُمَّةِ، هُوَ وَ خَدِیجَةُ اُمِّک‌؛ [۱۶] همانا علی و خدیجه مادرت نخستین شخص از این امت هستند که به خدا و رسول او ایمان آوردند. و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روزی امام حسین (علیه‌السّلام) را چنین معرفی کردند: اَیهَا النَّاسُ هَذَا الْحُسَینُ بْنُ عَلِی خَیرُ النَّاسِ جَدّاً وَ جَدَّةً جَدُّهُ رَسُولُ اللَّهِ سَیدُ وُلْدِ آدَمَ وَ جَدَّتُهُ خَدِیجَةُ سَابِقَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ اِلَی الْاِیمَانِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ؛ [۱۷] ‌ای مردم این حسین بن علی است که از جهت جد و جده بهترین مردم است. جدش رسول خدا، آقای فرزندان آدم و جده‌اش خدیجه، بر همه زنان عالم در ایمان به خدا و رسولش سبقت جسته است.)کنایه از اینکه در بین زنان اولین مسلمان است)

امیرالمؤمنین وجود مقدس امیرالمؤمنین (سلام‌الله‌علیه) نیز از حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها( به نیکی یاد کرده و در فراق از دست دادن ایشان و پدر گرامی‌شان حضرت ابوطالب) سلام ‌الله ‌علیه) اشک ماتم می‌ریختند و این ابیات را سرودند: اَعَینَی جُودَا بَارَکَ اللَّهُ فِیکُمَا •••• عَلَی هَالِکَینِ لَا تَرَی لَهُمَا مِثْلًا - عَلَی سَیدِ الْبَطْحَاءِ وَ ابْنِ رَئِیسِهَا •••• وَ سَیدَةِ النِّسْوَانِ اَوَّلِ مَنْ صَلَّی‌ - مُهَذَّبَةٌ قَدْ طَیبَ اللَّهُ خِیمَهَا •••• مُبَارَکَةٌ وَ اللَّهُ سَاقَ لَهَا الْفَضْلَا - فَبِتُّ اُقَاسِی مِنْهُمَا الْهَمَّ وَ الثَّکْلَا •••• مُصَابُهُمَا اَدْجَی اِلَی الْجَوِّ وَ الْهَوَا - لَقَدْ نَصَرَا فِی اللَّهِ دِینَ مُحَمَّدٍ •••• عَلَی مَنْ بَغَا فِی الدِّینِ قَدْ رَعَیا اِلًّا. [۱۸] هان‌ای دو چشم من! باران اشک از آسمان دیدگانم فرو بارید. خدا این باران اشک را در سوگ دو از دست رفته}و دو یار فداکار اسلام و قرآن و دو پشتیبان بی‌همانند پیامبر خدا{بر شما مبارک گرداند؛ چرا که آن دو به راستی بی‌نظیر بودند.
هان‌ای دو چشم من! در سوگ غم‌بار سالار مکه و فرزند رئیس آن (ابو‌طالب) و در رحلت جان‌گدازسرور بانوان، اولین زنی که{به همراه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)}نماز گزارد، باران اشک فرو بارید! - بر همان بانوی خودساخته و پاک‌روش و پاک‌منشی که خداوند خیمه و سرای او را پاک و پاکیزه ساخت؛ بانوی پر برکتی که خدا او را}به خاطر ایمان و کردار شایسته‌اش}به شاهراه فضیلت‌ها رهنمون ساخت. این‌دو آیین محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را برای خدا یاری کردند و با ستم‌کاران و یاغیان با آخرین توان مبارزه کردند. شب کردم در حالی که دچار‌ اندوه جانکاه رحلت این دو بزرگوار و فراق آنها شدم و مصیبت جان‌سوز آنها، شبانه روزِ مرا تیره و تار ساخته است. همچنین آن حضرت، خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) را یکی ازچهار سرورزنان دنیا معرفی کرده است: سادات نساء العالمین اربع: خدیجة بنت خویلد، وفاطمة بنت محمد، وآسیة بنت مزاحم، ومریم بنت عمران؛ [۱۹] سروران زنان دنیا چهار نفرند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه بنت محمد، آسیه دختر مزاحم و مریم دختران عمران.

امام حسن مجتبی امام حسن مجتبی (سلام‌الله) نیز از جمله بزرگانی است که با توجه به مقام والای حضرت خدیجه کبری (صلوات‌الله‌علیها)، به آن بانوی یکتا مباهات می‌کرده است.
امام مجتبی (صلوات‌الله‌علیه) در ذیل آیه ۱۸ سوره انفطار که خداوند متعال فرموده است: فِی اَی صُورَةٍ مَا شَاءَ رَکَّبَکَ فرمودند: صَوَّرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِی بْنَ اَبِی طَالِبٍ فِی ظَهْرِ اَبِی طَالِبٍ عَلَی صُورَةِ مُحَمَّدٍ فَکَانَ عَلِی بْنُ اَبِی طَالِبٍ اَشْبَهَ النَّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ صوَ کَانَ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی اَشْبَهَ النَّاسِ بِفَاطِمَةَوَ کُنْتُ اَنَا اَشْبَهَ‌ النَّاسِ‌ بِخَدِیجَةَ الْکُبْرَی؛ [۲۰] خداوند متعال علی بن ابی‌طالب را (هنگامی که در پشت ابو‌طالب بود) به چهره رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آفرید و علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) شبیه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود و حسین بن علی به فاطمه شبیه بوده و من به جده‌ ام خدیجه کبری (صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین) شبیه ‌ام.
در زمان خلافت امام حسن مجتبی (سلام‌الله‌علیه)، زمانی که معاویه خلافت را به دست گرفت، بر روی منبر مسجد کوفه نشست و از حضرت علی بن ابی‌طالب (سلام‌الله‌علیها) بد‌گویی کرد. امام حسن مجتبی (سلام‌الله‌علیه) که در مجلس حاضر بود، ضمن پاسخ به معاویه، با اشاره به نسب خود با افتخار چنین فرمودند: اَیهَا الذَّاکِرُ عَلِیاً اَنَا الْحَسَنُ وَ اَبِی عَلِی وَ اَنْتَ مُعَاوِیةُ وَ اَبُوکَ صَخْرٌ وَ اُمِّی فَاطِمَةُ وَ اُمُّکَ هِنْدٌ وَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ وَ جَدُّکَ حَرْبٌ وَجَدَّتِی خَدِیجَةُ وَ جَدَّتُکَ قُتَیلَةُفَلَعَنَ اللَّهُ اَخْمَلَنَا ذِکْراً وَ اَلْاَمَنَا حَسَباً وَ شَرَّنَا قَدَماً وَ اَقْدَمَنَا کُفْراً وَ نِفَاقاً- فَقَالَ طَوَائِفُ مِنْ اَهْلِ الْمَسْجِدِ آمِینَ آمِینَ؛ [۲۱] ‌ای آنکه علی (علیه‌السّلام) را{به بدی}یاد کردی، منم حسن و پدرم علی است، تویی معاویه و پدرت صخر است، مادر من فاطمه است و مادر تو هند می‌باشد، جد من رسول خدا و جد تو حرب است، جده من خدیجه است و جده تو قتیله است، پس خدا لعنت کند از ما آن کس که نامش پلیدتر، و حسب و نسبش پست‌تر، و سابقه ‌اش بدتر، و کفر و نفاقش پیش‌تر بوده است، گروه‌های مختلف که در مسجد بودند دو مرتبه آمین گفتند. در این عبارت امام حسن مجتبی (سلام‌الله‌علیه) در مقام مقایسه نسب مبارک خود با نسب معاویه، با افتخار نامی از حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) برده و این چنین به آن بانو مباهات می‌کند. همچنین هنگامی که معاویه در مدینه قصد بد گویی از امیرالمؤمنین (سلام‌الله‌علیه) را داشت، هنگامی که بر فراز منبر نشست و به دنبال حضرت می‌گشت، امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) در مقابل او ایستاده و با افتخار به نسب خویش اشاره و نام مبارک‌ ام‌المؤمنین حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) را بردند چنان‌چه فرمودند: کَانَ وَصِی رَسُولِ اللَّهِ مِنْ بَعْدِهِ وَ اَنَا ابْنُ عَلِی وَ اَنْتَ ابْنُ صَخْرٍ وَ جَدُّکَ حَرْبٌ وَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ وَ اُمُّکَ هِنْدٌ وَ اُمِّی فَاطِمَةُ وَ جَدَّتِی‌ خَدِیجَةُ وَ جَدَّتُکَ نَثِیلَةُ فَلَعَنَ اللَّهُ اَلْاَمَنَا حَسَباً وَ اَقْدَمَنَا کُفْراً وَ اَخْمَلَنَا ذِکْراً وَ اَشَدَّنَا نِفَاقاً فَقَالَ عَامَّةُ اَهْلِ الْمَجْلِسِ آمِین‌؛ [۲۲] بی‌شک علی بن ابی‌طالب (علیهماالسلام) وصی رسول ) خدا ‌صلی ‌اللَّه ‌علیه ‌و‌آله) پس از اوست، و من پسر علی، و تو فرزند صخری، و جد تو حرب است و جد من رسول خدا است و مادر تو هند و مادر من فاطمه است، وجده من خدیجه است و جده تو نثیله، پس خدا لعنت کند از ما آن کس که نامش پلیدتر، و حسب و نسبش پست‌تر، و سابقه ‌اش بدتر، و کفر و نفاقش پیش‌تر بوده است. اکثر اهل مجلس{در این هنگام}آمین گفتند. نکته: در ذکر نام جده معاویه سه نام ذکر شده است: نثیله، فتیله و قتیله.

امام حسین وجود مقدس و نازنین امام حسین (سلام‌الله‌علیه) نیز در موارد متعددی هم‌چون رویارویی با سپاه دشمن در صحرای کربلا، با ذکر نسب خود؛ نام حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) را ذکر می‌کنند. با توجه به اینکه جبهه مخالف به خوبی آن حضرت را شناخته و نسب و اجداد ایشان بر هیچ کسی مخفی نبود، نام بردن از بزرگانی همچون‌ ام‌المؤمنین حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها)، حاکی از اهمیت موضوع و چیزی جز مباهات و افتخار را ثابت نمی‌کند. سید الشهداء)سلام‌الله‌علیه) در روز عاشوراء در مقابل سپاه دشمن ایستاد و با نگاهی به صفوف آنان و نظر به عمر سعد، خطبه‌ ای ایراد فرمودند و در ضمن خطبه، چنین فرمودند: فَاِنِّی‌ ابْنُ‌ بِنْتِ‌ نَبِیکُمْ‌ وَ جَدَّتِی خَدِیجَةُ زَوْجَةُ نَبِیکُم؛ [۲۳] به درستی که من فرزند دختر پیامبر شما هستم و جده من خدیجه، همسر پیامبر شماست. همچنین امام حسین (علیه‌السّلام) در بخشی دیگر خطاب به سپاه مقابل چنین فرمودند: اَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اَنَّ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ ص قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَ اَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اَنَّ اَبِی عَلِی بْنُ اَبِی طَالِبٍ ع قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَ اَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اَنَّ اُمِّی فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی صقَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَاَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اَنَّ جَدَّتِی خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ اَوَّلُ‌ نِسَاءِ هَذِهِ‌ الْاُمَّةِ اِسْلَاماً قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَم‌. [۲۴] شما را به خدا قسم آیا می‌دانید که رسول خدا (صلی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) جد من است؟ گفتند: آری. شما را به خدا قسم آیا می‌دانید که مادرم فاطمه دختر محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است؟ گفتند: آری. شما را به خدا قسم آیا می‌دانید که پدرم علی بن ابی‌طالب است؟ گفتند: آری. شما را به خدا قسم آیا می‌دانید که جده‌ام خدیجه دخت خویلد اول زن مسلمان از این امت است؟ گفتند: آری. مرحوم شیخ کلینی)رحمةالله) در زیارت حضرت علی اکبر)علیه‌السلام)چنین می‌نویسد:
السلام علیک یا ابن خدیجة و فاطمة؛ [۲۵] سلام بر تو‌ ای فرزند خدیجه و فاطمه. و همین عبارت در برخی از زیارت نامه‌های حضرت سید الشهداء (سلام‌الله‌علیه) نیز ذکر شده است.[۲۶]

امام سجاد پس از حادثه جان‌کاه کربلا و پیروزی حق برباطل، کاروان اسرا به سمت کوفه و سپس شام در حرکت بود. حجت خدا؛ امام سجاد (سلام‌الله‌علیه) و حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) بزرگان این کاروان غم‌بار بودند. آزار و اذیت خاندان آل الله)صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین) از طرفی، دوری مسیر و بد رفتاری ظالمین و ستمگران یزیدی از طرفی دیگری باعث رنجش خاطر فرزندان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شده بود. پس از بی‌احترامی‌های آنان نسبت به اهل بیت (علیهم‌السلام)، وقتی خاندان عصمت و طهارت در مسجد اموی دمشق اجلال نزول کردند، و مجلس یزید (لعنة‌الله‌علیه) نیز برپا بود. یزید در صدد این بود تا با جسارت تمام، خاندان اهل بیت(علیهم‌افضل‌الصلاة‌و‌السلام) را خارجی و افراد یاغی و سرکش معرفی کند.
پس از آنکه اهل بیت (صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین) بر مجلس یزید وارد شدند، یزید عنان سخن را به دست گرفته و شروع به یاوه‌سرایی نمود. وجود مقدس امام سجاد (سلام‌الله‌علیه) نیز با مشاهده این سخنان باطل و دروغ‌گویی یزید، ایستاد و خطبه‌ای مفصل در رسوا سازی بنی‌امیه بیان کردند و پس از حمد الهی، در معرفی خود چنین فرمودند: یا مَعْشَرَ النَّاسِ فَمَنْ عَرَفَنَی فَقَدْ عَرَفَنِی وَ مَنْ لَمْ یعْرِفْنِی فَاَنَا اُعَرِّفُهُ نَفْسِی اَنَا ابْنُ مَکَّةَ وَ مِنًی اَنَا ابْنُ مَرْوَةَ وَ الصَّفَا اَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی‌... اَنَا ابْنُ عَلِی الْمُرْتَضَی اَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ اَنَا ابْنُ‌ خَدِیجَةَ الْکُبْرَی‌ اَنَا ابْنُ الْمَقْتُولِ ظُلْما.... [۲۷] ای گروه مردم هر کسی مرا می‌شناسد که می‌شناسد و هر کسی که مرا نمی‌شناسد خودم را معرفی می‌کنم. من فرزند مکه و منی هستم. من فرزند زمزم و صفا هستم، من فرزند محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هستم... من فرزند علی مرتضی و فاطمه زهرا و خدیجه کبری و کسی که به ظلم کشته شده{یعنی امام حسین (علیه‌السلام)}هستم. همچنین امام سجاد (سلام‌الله‌علیه) در ضمن صلواتی بر اهل بیت (علیهم‌السلام)، نام حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) را برده‌اند چنان‌چه فرمودند: اللهم صل علی محمد المصطفی، وعلی علی المرتضی، و فاطمة الزهراء، وخدیجة الکبری، والحسن المجتبی.... [۲۸] خدایا بر محمد مصطفی و علی مرتضی و فاطمه زهرا و خدیجه کبری و حسن مجتبی (صلوات‌ الله ‌علیهم ‌اجمعین) درود بفرست.

امام صادق وجود مقدس امام صادق (سلام‌الله‌علیه) نیز از حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) به بزرگی یاد کرده و چنین فرمودند: وَ هِی‌ سَیدَةُ نِسَاءِ قُرَیشٍ‌، وَ قَدْ خَطَبَهَا کُلُّ صِنْدِیدٍ وَ رَئِیسٍ قَدْ اَبَتْهُمْ، فَزَوَّجَتْهُ نَفْسَهَا لِلَّذِی بَلَغَهَا مِنْ خَبَرِ بحیراء؛ [۲۹] و او سرور زنان قریش بود و هر زمامدار و رئیسی او را خاستگاری کرده بود ولی او خودش را به عقد کسی در آورد که خبر بحیراء به او رسیده بود. بحیراء راهب مسیحی بود که پیغمبر (صلی ‌الله ‌علیه ‌و‌آله ‌وسلّم( را به صفت و نشانه و نژاد و نام پیش از ظهور نبوتش شناخته و منتظر بعثت او بود.

امام حسن عسکری مرحوم سید بن طاووس)رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) دعایی را از امام حسن عسکری (سلام‌الله‌علیه( نقل کرده که آن حضرت در نیایش خود ضمن صلوات بر حضرت فاطمه زهرا (صلوات‌الله‌علیها)، بر مادر ایشان حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) نیز درود می‌فرستد چنان چه آمده است: فَصَلِ‌ عَلَیهَا وَ عَلَی‌ اُمِّهَا خَدِیجَةَ الْکُبْرَی صَلَاةً تُکْرِمُ بِهَا وَجْهَ اَبِیهَا مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه‌؛ [۳۰] خدایا بر او{حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)}و بر مادرش خدیجه کبری درود بفرست. درودی که به واسطه آن مقام پدرش محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گرامی داشته شود.

حضرت زینب کبری پیام آور کربلا، حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) در روزیازدهم محرم پس از آنکه از کنار جنازه مطهر شهدا عبور می‌کرد، خطاب به خداوند متعال چنین فرمود:
بِاَبِی مُحَمَّدٌ الْمُصْطَفَی بِاَبِی‌ خَدِیجَةُ الْکُبْرَی‌؛ [۳۱] پدرم به فدای محمد مصطفی، به فدای خدیجه کبری باد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حضرت خدیجه

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ | 19:7 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

برتری حضرت خدیجه در کلام حضرت آدم

مقام والای حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیه) بس والا و در بسیاری از روایات ذکر شده است. از جمله روایاتی که از حضرت آدم (علیه‌السّلام) نقل شده است، وفاداری حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) نسبت به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشد که سال‌ها قبل از ولادت ایشان چنین فرمودند: انی لسید البشر یوم القیامة الا رجل من ذریتی نبی من الانبیاء یقال له: محمد)صلی‌الله‌علیه‌وآله)، فضل علی باثنتین: زوجته عاونته وکانت له عونا، وکانت زوجتی علی عونا؛[۳۵] [۳۶] در روز قیامت من آقای همه بشر هستم مگر مردی از نسلم که پیامبری از پیامبران است و به او محمد گفته می‌شود. او در دو چیز بر من برتری دارد [یکی از آن این است] همسرش او را کمک کرد و یاور او بود و همسر من هم یاور من است. شکی نیست که برخی از همسران رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همواره یاور و در مسیر ایشان بوده‌اند؛ ولی جانفشانی‌ها و کمک‌های مادی و معنوی حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیه) از همه برتر و در این مورد هم ایشان متمایز از دیگران بوده‌اند. با مراجعه به منابع اهل تسنن، در میابیم که این روایت نیز با‌اندکی اختلاف نقل شده است.
عاصمی مکی
در سمط النجوم العوالی چنین نقل می‌کند: قال آدم علیه الصلاة و السلام انی لسید البشر یوم القیامة الا رجلا من ذریتی نبیا من الانبیاء یقال له احمد فضل علی باثنتین زوجته عاونته فکانت له عونا وکانت زوجتی عونا علی.[۳۷] [۳۸]

مرحوم شیخ صدوق (رحمةالله) روایتی را نقل و در آن تصریح می‌کند که حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) از همه همسران پیامبر برتر بوده است: حدثنا محمد بن ابراهیم بن اسحاق الطالقانی رضی الله عنه قال حدثنا الحسین بن علی بن الحسین السکری قال حدثنا محمد بن زکریا الجوهری عن جعفر بن محمد بن عمارة عن ابیه عن ابی عبدالله جعفر بن محمد الصادق ع قال: تزوج رسول الله ص بخمس عشرة امراة و دخل بثلاث عشرة منهن و قبض عن تسع فاما اللتان لم یدخل بهما فعمرة و السنی‌و اما الثلاث عشرة اللاتی دخل بهن فاولهن خدیجة بنت خویلد ثم سورة [سودة] بنت زمعة ثم‌ام سلمة و اسمها هند بنت ابی امیة ثم‌ام عبدالله عائشة بنت ابی بکر ثم حفصة بنت عمر ثم زینب بنت خزیمة بن الحارث‌ام المساکین ثم زینب بنت جحش ثم‌ ام حبیبة رملة بنت ابی سفیان ثم میمونة بنت الحارث ثم زینب بنت عمیس ثم جویریة بنت الحارث ثم صفیة بنت حیی بن اخطب و التی‌ وهبت نفسها للنبی‌ صخولة بنت حکیم السلمی و کان له سریتان یقسم لهما مع ازواجه ماریة و ریحانة الخندفیة و التسع اللاتی قبض عنهن عائشة و حفصة و‌ام سلمة و زینب بنت جحش و میمونة بنت الحارث و‌ام حبیبة بنت ابی سفیان و صفیة بنت حیی بن اخطب و جویریة بنت الحارث و سورة}سودة}بنت زمعة و افضلهن‌ خدیجة بنت خویلد ثم‌ ام سلمة بنت ابی امیة، ثم میمونة بنت الحارث. [۳۹]

حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با پانزده زن عقد ازدواج برقرار نمود که با سیزده نفر از آنان همبستر شد و وقتی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از دنیا رفت نُه تن از همسران ایشان در قید حیات بودند. نام دو نفری که حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با ایشان آمیزش نکرد، «عمرة و سنا» بود، اما سیزده زنی که آن حضرت با آنها همبستر شد عبارتند از: خدیجه دختر خویلد، سوده دختر زمعه، امّ سلمه هند دختر ابی‌امیه، عایشه دختر ابی‌بکر، حفصه دختر عمر، زینب دختر خزیمه بن حارث(معروف به امّ المساکین(، زینب دختر جحش، اُمّ حبیبه رمله دختر ابی‌سفیان، میمونه دختر حارث، زینب دختر عمیس، جویریه دختر حارث، صفیه دختر حی بن اخطب. یک زن هم خود را به پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)هدیه نمود که «خوله دختر حکیم سلمی» نام داشت. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دو کنیز هم به نام «ماریه قبطیه و ریحانه خندفیه» داشت که با آنها مانند بقیه زنان خود برخورد می‌نمود و مانند بقیه همسران، روزهایی را برای آنان قرار داده بود. و نُه همسری که در زمان وفات آن حضرت در قید حیات بودند، عبارتند از: «عایشة، حفصة، اُمّ‌سلمة، زینب دخترجحش، میمونة دخترحارث، اُم‌حبیبة، صفیة، جویریة، سودة. و با فضیلت‌ترین همسران آن حضرت به ترتیب: ام‌المؤمنین حضرت خدیجه، سپس‌ ام‌المؤمنین اُم‌سلمه، و بعد از ایشان‌ ام المؤمنین میمونه (سلام الله علیهن) می‌باشند.

حضرت خدیجه در خانه‌های بهشتی

روایتی را شیخ طوسی درباره جایگاه بهشتی حضرت خدیجه (علیهاالسّلام) چنین نقل می‌کند: اخبرنا محمد بن محمد، قال: اخبرنا ابو القاسم جعفر بن محمد، عن ابیه، عن سعد بن عبدالله، عن احمد بن محمد بن عیسی، عن العباس بن عامر القصبانی، عن ابان بن عثمان الاحمر، عن برید العجلی، قال: سمعت ابا عبدالله جعفر بن محمد(علیهما‌السّلام) یقول: لما توفیت خدیجة (رضی الله عنها) جعلت فاطمة)صلوات‌الله‌علیها) تلوذ برسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و تدور حوله، و تقول: یا ابت، این امی قال: فنزل جبرئیل (علیه‌السّلام) فقال له: ربک یامرک ان تقرئ فاطمة السلام، و تقول لها: ان امک فی بیت من قصب، کعابه‌ من ذهب، و عمده یاقوت احمر، بین آسیة و مریم بنت عمران، فقالت فاطمة)علیهاالسّلام): ان‌ الله‌ هو السلام‌، و منه السلام، و الیه السلام. [۷۶] امام صادق (علیه‌السّلام( می‌فرماید: هنگامی که حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) رحلت کرد حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) که کودکی بیش نبود دائماً به رسول خدا پناه می‌برد و در اطراف ایشان می‌چرخید و می‌فرمود: ‌ای پدر! مادرم کجاست؟ امام فرمود: در این حال جبرئیل بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل شد و گفت: خداوند می‌فرماید: به فاطمه سلام برسان و به او بگو مادرت در بهشت در یک خانه‌ای است از نی که دیوارهای آن از طلا و ستونهای آن از یاقوت سرخ است‌. و در کنار «آسیه» همسر فرعون و «مریم» دختر عمران قرار دارد. و حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) می‌فرمود: خداوند سلام است و از اوست سلام و به سوی اوست‌ سلام.

اشتیاق بهشت به حضرت خدیجه

در روایتی نقل شده است که بهشت مشتاق چهار زن می‌باشد که یکی از آنها حضرت خدیجه (علیهاالسّلام) است؛ علامه مجلسی روایت را چنین نقل می‌کند: و من کتاب مولد فاطمة لابن بابویه روی ان النبی صقال: اشتاقت‌ الجنة الی‌ اربع‌ من النساء مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم زوجة فرعون و هی زوجة النبی صفی الجنة و خدیجة بنت خویلد زوجة النبی صفی الدنیا و الآخرة و فاطمة بنت محمد. [۷۹] در کتاب مولد فاطمه نوشته ابن‌بابویه روایت شده که پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سلم فرمود: بهشت مشتاق چهار زن می‌باشد: مریم دختر عِمران، آسیه زن فرعون که در بهشت همسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است و خدیجه (سلام‌الله‌علیها) که همسر حضرت در دنیا و آخرت می‌باشد و حضرت فاطمة (سلام‌الله‌علیها)
در روایت دیگری نقل شده است که حضرت خدیجه (علیهاالسّلام) در بهشت دارای خیمه مخصوصی می‌باشد: حدثنا احمد بن محمد عن جعفر بن محمد بن مالک الکوفی عن محمد بن عمار عن ابی بصیر قال: کنت عند ابی عبدالله ع فرکض برجله الارض فاذا بحر فیه سفن من فضة فرکب و رکبت معه حتی انتهی الی موضع فیه خیام من فضة فدخلها ثم خرج فقال رایت الخیمة التی دخلتها اولا فقلت نعم قال تلک خیمة رسول الله صو الاخری‌ خیمة امیرالمؤمنین ع و الثالث خیمة فاطمة و الرابعة خیمة خدیجة و الخامسة خیمة الحسن و السادسة خیمة الحسین و السابعة خیمة علی بن الحسین و الثامنة خیمة ابی و التاسعة خیمتی و لیس احد منا یموت الا و له خیمة یسکن فیها.[۸۰] ابو‌بصیر می‌گوید: خدمت امام صادق (علیه‌السّلام) بودم که با پای خود به زمین زد، دریائی پیدا شد که در آن کشتیهائی از نقره بود من و حضرت سوار یک کشتی شدیم تا رسیدیم به محلی که خیمه‌هائی از نقره برپا بود حضرت داخل آنها شد و خارج شد به من فرمود دیدی خیمه اولی که داخل شدم. گفتم آری فرمود آن خیمه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است دیگری خیمه امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) سومی خیمه فاطمه (سلام‌الله‌علیها)چهارم خیمه خدیجه (سلام‌الله‌علیها) پنجم خیمه امام حسن (علیه‌السّلام) ششم خیمه حضرت حسین (علیه‌السّلام) هفتم خیمه علی بن الحسین (علیه‌السّلام)هشتم خیمه پدرم و نهم خیمه من هر یک از ما از دنیا برود در یکی از این خیمه‌ها ساکن می‌شود.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حضرت خدیجه

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ | 19:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

جوانان شام علیه جولانی

درست سه ماه از سقوط دولت بشار اسد می‌گذرد، موج نارضایتی‌ها که سرکوب علویان هم در ذیل آن قرار دارد، بخش‌هایی از سوریه را به عرصه اعتراض و درگیری با نیرو‌های دولت احمد الشرع تبدیل کرد. حاکمان کنونی این کشور در جریان تقابل با معترضان، علاوه بر اعلام حکومت نظامی با به‌کارگیری انواع جنگ‌افزار‌ها اقدام به سرکوب معترضان کردند و ده‌ها کشته بر جای گذاشتند

مهرزاد اصغریان

جوان آنلاین: درست سه ماه از سقوط دولت بشار اسد می‌گذرد، موج نارضایتی‌ها که سرکوب علویان هم در ذیل آن قرار دارد، بخش‌هایی از سوریه را به عرصه اعتراض و درگیری با نیرو‌های دولت احمد الشرع تبدیل کرد. حاکمان کنونی این کشور در جریان تقابل با معترضان، علاوه بر اعلام حکومت نظامی، با به‌کارگیری انواع جنگ‌افزار‌ها اقدام به سرکوب معترضان کردند و ده‌ها کشته بر جای گذاشتند.

سرکوب علویان، یکی از چالش‌های دوران پسا اسد در سوریه است. از این رو، مجلس اسلامی علویان سوریه به تازگی برای برگزاری تظاهرات علیه دولت احمد الشرع ملقب به جولانی فراخوان داد. تبعیض علیه این اقلیت در کنار دیگر نارضایتی‌ها باعث شد پنج‌شنبه شب، صد‌ها نفر از مردم لاذقیه و طرطوس، علیه حاکمان دمشق و حملات عناصر وابسته به آنها در غرب سوریه به خیابان‌ها آمدند و خواستار برکناری جولانی شدند. همچنین، منابع امنیتی وابسته به دولت جولانی در لاذقیه اعلام کردند که گروه‌های مسلح، عناصر وابسته به وزارت دفاع سوریه را در نزدیکی منطقه بیت عانا واقع در حومه لاذقیه هدف قرار دادند که به کشته شدن یکی از عناصر وزارت دفاع سوریه و زخمی شدن چند تن دیگر منجر شد. از سوی دیگر ساکنان شهر السویدا که در چند روز گذشته به دلیل توطئه صهیونیست‌ها در جدایی این منطقه از سوریه، مورد توجه قرار گرفته‌اند، علیه دولت الجولانی شعار سر دادند. منابع خبری گزارش دادند که دولت موقت سوریه در استان لاذقیه حکومت نظامی و منع آمد و شد اعلام کرد. بر این اساس، اداره امنیت عمومی استان لاذقیه اعلام کرد که از بامداد روز جمعه تا ۱۰صبح هرگونه رفت و آمد در این استان ممنوع است. این در حالی است که پیش‌تر و به دنبال اعتراضات مردمی در غرب سوریه، در شهر طرطوس تا امروز منع آمد و شد اعلام شده بود به طوری که دیروز فقط کسانی که قصد شرکت در نماز جمعه را داشتند، می‌توانستند از خانه خارج شوند. امتحانات دانشگاه‌های طرطوس و لاذقیه هم به زمان دیگری موکول شد. استان حلب در شمال شرقی سوریه هم که در سال‌های گذشته همواره یکی از گذرگاه‌های مهم تحولات این کشور بود، روز جمعه عرصه اعتراضات مردمی بود.

شکل‌گیری گروه‌های مقاومت
همزمان با این تحولات، گروه‌های جدیدی با هدف مبارزه با دولت کنونی سوریه، تشکیل شده که مهم‌ترین آنها «تیپ سپر ساحل» و «شورای نظامی برای آزادی سوریه» است که فرماندهی آن را یک سرتیپ سابق ارتش سوریه به عهده دارد. «الیاس المر» مدیر مرکز مطالعات و مستندسازی «العربی‌المشرقی» در گفت‌و‌گو با سایت خبری العهد، روند روی کار آمدن دولت احمد الشرع را نه یک انقلاب، بلکه کودتای از قبل برنامه‌ریزی شده علیه نظام سوریه ارزیابی کرد. وی با بیان اینکه اقدامات جنایتکارانه انتقام‌جویانه در شهر‌های مختلف سوریه به ویژه مناطق علوی‌نشین و شیعه گسترش یافته است، افزود: «آنچه اکنون در سوریه رخ می‌دهد، واکنشی طبیعی به ظلمی است که ملت سوریه با آن روبه‌رو هستند. این اعتراضات، اولین اعتراض نیست، اما در مقایسه با اعتراضات قبلی بسیار جدی‌تر است.» گزارش‌ها حاکی از این بود که مخالفان دولت سوریه، بر فرودگاه نظامی سطامو در غرب این کشور مسلط شدند. این فرودگاه، نقطه‌ای است که نیرو‌های الجولانی طی روز‌های پنج‌شنبه و جمعه از آن محل برای سرکوب مخالفان خود در استان‌های ساحلی استفاده کرده بودند. همچنین تیپ کوهستان مقاومت مردمی سوریه نیز از تسلط بر همه مناطق مرزی این کشور با لبنان در غرب این کشور و منطقه الشیخ بدر در استان طرطوس خبر داد. منابع خبری گزارش دادند که مخالفان دولت موقت سوریه موفق شدند بر مقر فرماندهی نیروی دریایی در بندر لاذقیه نیز مسلط شوند. ویدئویی از یکی از معترضان سوری در رسانه‌های اجتماعی منتشر شده است که در انتقاد از وضع موجود می‌گوید: «جولانی برخلاف ادعایش نیرو‌های نظامی مختلف را منحل نکرد و این افراد، ما علویان را به مرگ تهدید می‌کنند. آیا جهان همچنان منتظر کشته شدن فرزندان سوریه خواهد بود؟» نیرو‌های وابسته به الجولانی در مناطق ساحلی سوریه، اقدام به اعدام میدانی غیرنظامیان می‌کنند. گمانه‌زنی‌ها از تعداد کشته‌ها تا بعدازظهر جمعه، از کشته شدن ۱۰۰ نفر حکایت دارد. مرگ فرزند مرهف ابوقصره، وزیر دفاع جولانی در درگیری‌های غرب سوریه یکی از اخباری است که هنوز صحت آن تأیید نشده است. در شبکه‌های اجتماعی ویدئو‌هایی منتشر شده که علاوه بر کشتار‌های صورت گرفته از ضرب و شتم زنان و سالمندان به دست نیرو‌های جولانی حکایت دارد. حامیان جولانی، فقط طی ۲۴ ساعت، برای کنترل اوضاع از انواع تسلیحات از جمله بالگرد، موشک و توپ استفاده کرده‌اند.

واکنش صهیونیست‌ها، ترکیه و سعودی‌ها
از زمان سقوط دولت اسد، ارتش رژیم صهیونیستی با عبور از خط حائل بین منطقه اشغالی جولان با سرزمین اصلی سوریه، به ادامه اشغال مناطق نزدیک به جولان در استان‌های درعا و قنیطره پرداخته است تا بر ناکامی در تحقق اهداف خود در غزه و جنوب لبنان سرپوش بگذارد و اخیراً هم تحرکاتی را در جهت تجزیه سوریه صورت داده است. منابع خبری گزارش دادند که همزمان با سرکوب ساکنان مناطق غربی سوریه، نظامیان اشغالگر رژیم صهیونیستی وارد مناطق جدیدی از استان قنیطره شدند و مسیر روستا‌های جباثا الخشب و اوفانیا را قطع و در این منطقه اقدام به ایجاد یک پست ایست و بازرسی کرده‌اند. ساکنان شهر الحاره در استان درعا در جنوب سوریه برای مقابله با نظامیان اشغالگر رژیم صهیونیستی اعلام آمادگی کردند و با اعلام بسیج عمومی برای دفاع از شهر خود در مقابل اشغالگری رژیم صهیونیستی در مناطق مختلف این شهر تجمع کردند. از این رو، مسئولان محلی از طریق بلندگو‌های مساجد خواستار تجمع و هماهنگی برای مقابله با اشغالگران شدند. در کنار تحرکات صهیونیست‌ها، نیرو‌های دموکراتیک سوریه (قسد) که درگیری میان آنها و ترکیه، از زمان سقوط دولت پیشین سوریه خبرساز بوده است، الجولانی را مسئول درگیری‌ها در ساحل سوریه دانسته و نسبت به قتل‌عام مردم سوریه به دست نیرو‌های وابسته به وی هشدار دادند. این هشدار در شرایطی مطرح شد که نیرو و تجهیزات ارتش ترکیه برای کمک به دولت سوریه در سرکوب مخالفان، از گذرگاه مرزی باب الهوی وارد سوریه شده است و وزارت خارجه ترکیه نیز روز جمعه با انتشار بیانیه‌ای، «ایجاد تنش در شهر لاذقیه و هدف قرار دادن نیرو‌های امنیتی» را محکوم کرد. این وزارتخانه در بیانیه خود اعلام کرد که تنش در شهر لاذقیه و هدف قرار دادن نیرو‌های امنیتی احتمال دارد تلاش‌ها برای دستیابی به وحدت و یکپارچگی و همبستگی در سوریه را از بین ببرد و تأکید کرد: «ما با تمامی اقداماتی که حقوق شهروندان سوری در رابطه با زندگی به همراه صلح و شکوفایی را تضییع کند، مقابله خواهیم کرد.» وزارت خارجه عربستان هم با صدور بیانیه‌ای حمایت این کشور از دولت احمد الشرع را اعلام کرد و اقدامات هواداران بشار اسد را جرایم گروه‌های خارج از قانون خواند.

دعوت تهدید آمیز به مذاکره !

فشار ترامپ کارساز شد اروپا سر کیسه را شل کرد / موافقت اروپایی‌ها با افزایش بودجه دفاعی

زلنسکی: ترامپ نمی‌تواند این جنگ را یک‌روزه تمام کند

تلاش بیهوده ناتو و اتحادیه اروپا برای برنامه‌ریزی مشخص به منظور روی کار آمدن مجدد ترامپ

موافقت «شورای اتحادیه اروپا» با افزایش تولید مهمات و موشک

آینده روابط بروکسل با قدرت‌های بزرگ جهان

قانون عدم خروج یکجانبه آمریکا از ناتو به امضای بایدن رسید

عراقچی خواستار اعمال تحریم‌های دسته‌جمعی علیه رژیم صهیونیستی شد

اسحاق برک: حماس شکست نمی‌خورد/ جنگ یعنی مرگ اسرا

در صورت وارد نشدن کمک‌ها به غزه عملیات دریایی یمن علیه رژیم اسرائیل از سرگرفته می‌شود

پزشکیان: به کسی دل نمی‌بندیم ایران را با هم می‌سازیم

نامه غیرشرافتمندانه

هاآرتص: اسرائیل در آستانه فروپاشی به فکر توسعه اشغالگری است

قیام مردم سوریه علیه تروریست‌های جولانی در طرطوس و لاذقیه

دعوت ترامپ به مذاکره یا عملیات فریب احمقانه؟!

پیوستن به کنوانسیون مشکوک کنترل تسلیحات متعارف چه ضرورتی دارد؟!

آشکار و نهان بیانیه اوجالان (یادداشت روز)

به کجا چنین شتابان ؟!(نکته)

اخبار ویژه

روزه‌داران، میهمان سفره افطار حرم امام رضا‌(ع)

با همدیگر ایران و جامعه خود را خواهیم ساخت و جز به خدا به کسی دل نمی‌بندیم

چکیده بیانیه پایانی نشست سران اروپا در بروکسل: بدون آمریکا هم به جنگ با روسیه ادامه می‌دهیم!

خبرسازی درباره سیاست ارزی دولت سیزدهم برای توجیه جهش ارزی در 6 ماه اخیر

می‌خواهند کاری کنند که حجاب فراموش شود اما تا خون در بدن داریم نخواهیم گذاشت

ضرورت اصلاح تصویر ناکارآمدی دولت(مقاله وارده)

گروسی در حوزه فنی نظر بدهد و از اظهارات سیاسی پرهیز کند


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ | 19:5 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

25 اسفند، تست نهایی خط‌3 مترو

چند روز مانده به پایان سال، مشهد آماده افتتاح فاز یک سومین خط مترو است

کار ساخت دو ایستگاه پایانه مسافربری و باب‌الجواد(ع) از فاز یک خط3 قطارشهری مشهد با فعالیت ۲۴‌ساعته شرکت قطار‌شهری مشهد به پیشرفت تقریبی بالای ۹۰‌درصد رسیده است و اگر اتفاق خاصی نیفتد، مردم به‌احتمال‌زیاد در عید نوروز می‌توانند از خط تازه مترو مشهد استفاده کنند. در‌همین‌راستا اعضای شورای اسلامی شهر مشهد در ادامه بازدیدهای مستمر از ساخت‌و‌ساز فاز اول خط3 قطارشهری، در بازدیدی یک‌ساعته از آخرین روند ساخت‌و‌ساز این دو ایستگاه خط3 بازدید کردند.


تلاش شبانه‌روزی برای احداث خط‌3
مهدی ناصحی، رئیس شورای اسلامی شهر مشهد
ایستگاه‌های پایانه مسافربری و باب‌الجواد(ع) در وضعیت خوبی هستند و براساس تعهدی که به مردم داده شده است، تا پایان سال در مدار قرار خواهند گرفت و ایستگاه شهدا هم پیشرفت خوبی دارد. قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) در حال تلاش شبانه‌روزی است و براساس آخرین اطلاعات، نیروها برای تحقق این مهم سه‌شیفته کار می‌کنند و شاید ۲۴ ساعت و بیشتر کارگران و مهندسان و... به منزل نمی‌روند تا این پروژه به سرانجام برسد. امیدواریم این اتفاق به‌سرعت رقم بخورد و تا پایان سال فاز یک خط3 در اختیار مردم قرار گیرد. اما چهار ایستگاه میانی دیگر این خط هم در مرحله معماری است و با انعقاد قرارداد آن‌ها تا انتهای سال‌۱۴۰۴ آن ایستگاه‌ها هم در مدار قرار خواهند گرفت.


پیشرفت 99‌درصدی فاز یک خط‌3 مترو
مجید نژادحسین، رئیس کمیسیون عمران حمل‌و‌نقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد
یکی از کلان‌پروژه‌هایی که در دوره ششم شورای شهر پیگیری کردیم، بهره‌برداری از فاز یک خط3 قطار‌شهری مشهد بود. ایستگاه پایانه مسافربری تقریبا پیشرفت ۹۹‌درصدی دارد و تکمیل است و ایستگاه باب‌الجواد(ع) هم پیشرفت ۹۵‌درصدی دارد. تا پایان سال بهره‌برداری از فاز یک خط3 با تلاش شبانه‌روزی مدیریت شهری (از شهردار و معاونان گرفته تا مدیرعامل شرکت ساخت قطار‌شهری و قرارگاه خاتم‌الانبیا‌(ص)) انجام خواهد شد. اکنون بیش از 4هزار نفر در زیرزمین برای ساخت چهار خط قطار‌شهری درحال تلاش هستند و در هر ایستگاه چهارصد تا پانصد نفر فعال هستند و این پروژه تا شب عید در اختیار شهروندان قرار می‌گیرد. در تأمین اعتبار از طریق اوراق به‌دلیل اتفاقی که برای شهید رئیسی افتاد، دچار تأخیر شدیم و اگر این مشکل نبود، این پروژه تا دهه فجر در اختیار مردم قرار می‌گرفت و البته نقد شدن اوراق قطارشهری باعث شد این پروژه سرعت بیشتری بگیرد. براساس برنامه‌ریزی‌ها ۲۵‌تا‌۲۶‌اسفند تست این خط انجام و در صورت تأیید، آماده مسافرگیری می‌شود.


مسافرگیری آزمایشی خط‌3، شنبه هفته آینده برای نوروز
کیانوش کیامرز، مدیرعامل شرکت قطار‌شهری شهرداری مشهد
اکنون ایستگاه پایانه مسافربری برای مسافرگیری آماده و در حال نظافت و لکه‌گیری است و ایستگاه باب‌الجواد(ع) و شهدا هنوز کار زیادی دارند که در حال انجام کارهای باقی‌مانده آن‌ها هستیم. براساس برنامه زمان‌بندی که تعیین کرده‌ایم، با اعضای شورای اسلامی شهر، شهردار مشهد و خبرنگاران در ۲۵‌اسفندماه سوار قطار خواهیم شد تا شرایط را برای مسافرگیری خط3 بررسی کنیم و تلاش ما این است تا آن روز بیشتر کار‌های این ایستگاه‌ها را کامل کنیم. البته در ماه‌های اخیر به‌دلیل قطع‌ شدن برق و تعطیلی کارخانه‌های مختلف در کشور، برخی از اجناس موردنیاز هنوز به دستمان نرسیده است و تلاش می‌کنیم تا بیست‌وپنجم اسفند کم‌و‌کسری‌ها برطرف شود و با‌این‌همه ۲۵‌اسفندماه برنامه نهایی برای مسافرگیری اعلام خواهد شد. الان پله‌برقی‌های خط3 قطارشهری رسیده و پله‌برقی‌های مربوط به میدان شهدا ۱۹‌اسفندماه وارد مشهد می‌شود و کارگاه‌ها به‌صورت سه‌شیفت کار می‌کند. در یک‌ماه‌ونیم گذشته، ۱۵۰۰‌میلیارد تومان برای خط3 هزینه کردیم و هزارمیلیارد تومان هم هنوز باید هزینه شود تا بتوانیم مسافرگیری را انجام دهیم. هم‌اکنون در میدان شهدا پانصد نفر، در باب‌الجواد(ع) ۲۵۰ نفر و در پایانه مسافربری ۱۵۰ نفر در حال فعالیت هستند. مجموعا حدود ۳‌تا‌۴‌هزار نفر در خط2، 3 و 4 قطارشهری مشهد فعالیت می‌کنند.

تست اولیه فاز یک خط سه قطار شهری مشهد ۲۵ اسفندماه انجام می‌شود

رئیس کمیسیون عمران، حمل‌ونقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد اعلام کرد که تست اولیه فاز یک خط سه قطار شهری مشهد در تاریخ ۲۵ اسفندماه انجام خواهد شد و این مسیر تا شب عید برای مسافرگیری آماده می‌شود.

تمامی مسیرخط ۳مترو زیر زمینی است

عصر خودرو :مجری نیمه شمالی خط۳ مترو گفت: خط ۳ به طول ۳۷ کیلومتر طولانی ترین خط خاورمیانه به شمار می آید و تمامی مسیر این خط زیر زمینی است.

اخبار خط 3 قطار شهری مشهد


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ | 19:4 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در محفل انس با قرآن کریم

[دریافت PDF]

در اوّلین روز از ماه مبارک رمضان ۱۴۴۶(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خدای متعال را بر تشکیل مجدّد این جلسه و دیدار و شنیدار شیرین و زیبایی که این جلسه برای این حقیر دارد سپاسگزارم. و همچنین حمد میکنم خدا را، شکر میکنم خدای متعال را بر افزایش مستمرّ قرآن‌خوانان. امروز چشم ما و گوش ما روشن شد، حقیقتاً لذّت بردیم از تلاوتهایی که انجام گرفت؛ از شهرهای مختلف، در سنین مختلف، با شیوه‌های مختلف، و همه قرآنی و همه تلاوتگر. از دیدن آقای روحانی‌نژاد(۲) هم خیلی خوشحال شدم؛ بعد از چهل و چند سال، دوباره صدای ایشان را شنیدیم؛ ایشان صدای فوق‌العاده‌ای داشتند آن وقت در دوره‌ی جوانی‌شان، در آن سنینی که ایشان شاگرد آقای مختاری(۳) بودند ــ خدا رحمت کند مرحوم آقای مختاری را ــ و آن صدای کذائی[شان]؛ الحمدلله. تبریک عرض میکنم ورود ماه مبارک رمضان را که حقیقتاً برای مؤمنین و قدرشناسان عید بزرگی است؛ از خدای متعال میخواهیم که این ماه رمضان را به معنای واقعی کلمه برای همه‌ی ملّت ایران، برای همه‌ی شماها عید کند و مبارک کند.

آنچه به نظر بنده مهم است، این است که ما بتوانیم جامعه را ــ جامعه‌ی خودمان را در درجه‌ی اوّل ــ از سرچشمه‌ی تمام‌نشدنی قرآن سیراب کنیم. ما به این احتیاج داریم، بشدّت هم محتاجیم. هم در زندگی فردی‌مان، زندگی شخصی‌مان، اخلاقمان، رفتارمان، سلوکمان اشکالاتی وجود دارد که با قرآن برطرف میشود، هم در زندگی جمعی‌مان که در زندگی جمعی هم، یک بخشی ارتباطات درون جامعه است ــ ارتباطاتمان با هم، همکاری‌هایمان، تعاملمان، محبّتهای طرفینی‌مان ــ یک بخشی هم مربوط به مواجهه‌ی با بیرون از جامعه است؛ اینها مسائل ما است. در همه‌ی اینها، هم در مسائل شخصی، هم در مسائل اجتماعیِ درون‌جامعه‌ای، و هم در مسائل اجتماعیِ مربوط به بیرون جامعه، در همه‌ی اینها ما ابتلائاتی داریم که این ابتلائات با قرآن برطرف میشود؛ قرآن میتواند ما را در این زمینه راهنمایی کند و دست ما را بگیرد.

حالا در زمینه‌ی ارتباط با بیرون جامعه، امروز ملّت ایران مواجه است با یک جبهه‌ی وسیعی از قدرتمداران کافر یا منافق؛ این[جور] است. [ما] با ملّتها مشکلی نداریم. ملّتها با همدیگر یا برادرند، یا اگر هم بیگانه هستند کاری به هم ندارند. آن که کار به کار کشورها و ملّتها دارد، قدرتمدارانند. ما امروز جزو آن کشورهایی هستیم که با یک جبهه‌ی وسیعی از این قدرتمداران مواجهیم؛ چگونه با اینها رفتار بکنیم؟ قرآن متضمّن چگونگی رفتار با اینها است: در چه مرحله با اینها حرف بزنیم؟ در چه مرحله دستِ همکاری بدهیم؟ در چه مرحله مشت به دهان اینها بکوبیم؟ در چه مرحله شمشیر بکشیم؟ همه‌ی اینها در قرآن مشخّص است.

در زمینه‌ی مسائل اجتماعیِ درون‌جامعه‌ای ــ مسائل ارتباطات ــ خب میدانید از نظر اسلام در تشکیل جامعه‌ی اسلامی، بعد از توحید و معارف و ارتباط با خدا، مهم‌ترین مسئله عدالت است، عدالت اجتماعی است. پیغمبران بعد از توحید، به هیچ چیز به قدر عدالت دعوت نکردند. ما در زمینه‌ی عدالت اجتماعی مشکلاتی داریم، راه‌حلّش در قرآن است. در زمینه‌ی شخصی خودمان، احوال شخصی خودمان دچار امراض اخلاقی و روحی هستیم؛ نه‌فقط ما، همه‌ی بشریّت امروز دچار این امراض روحانی و اخلاقی و معنوی هستند؛ دچار حسدند، دچار بخلند، دچار سوءظنّند، دچار تنبلی‌اند، دچار هواپرستی‌اند، دچار خودخواهی‌اند، دچار ترجیح منافع خود بر منافع جمعند؛ اینها هست؛ اینها در بین ما هم هست؛ ما هم جامعه‌ی اسلامی هستیم. در یک جاهایی پیشرفتهایی هم کرده‌ایم امّا در عین حال از این بیماری‌ها هم داریم؛ علاجش در قرآن است. اگر تلاوت قرآن درست انجام بگیرد ــ که حالا مختصری یک اشاره‌ای خواهم کرد ــ تلاوت انجام بگیرد و استماع انجام بگیرد، این امراض برطرف میشود.

قرآن، هم علاج را به ما میگوید ــ درست توجّه کنید ــ هم علاج را به ما میگوید و راه را به ما نشان میدهد، هم در ما انگیزه ایجاد میکند؛ این مهم است. خیلی‌ها هستند راه را بلدند [امّا] انگیزه در آنها نیست و دستگاه‌های فکری و اخلاقی قادر نیستند در اینها انگیزه به وجود بیاورند؛ قرآن انگیزه به وجود می‌آورد. وقتی قرآن را خوب تلاوت کنند و خوب استماع کنیم و خوب در آن دقّت کنیم، آن ‌وقت این نتایج بزرگ برای ما حاصل خواهد شد، این بیماری‌ها برطرف خواهد شد. خود قرآن این را متذکّر شده: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم آیاتِه؛ تلاوت؛ آیات را تلاوت میکند. نتیجه‌ی تلاوت آیات چه میشود؟ وَ یُزَکّیهِم؛ این آیات را که تلاوت میکند، اینها موجب تزکیه است. تزکیه یعنی چه؟ یعنی شفای روح و دل؛ این معنای تزکیه است. دل انسان، روح انسان، جان انسان از آن بیماری‌هایی که به بعضی‌اش اشاره کردم، شفا پیدا میکند؛ این میشود تزکیه؛ قرآن این کار را میکند، تلاوت قرآن، تزکیه ایجاد میکند. وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتاب؛ کتاب را به آنها تعلیم میدهد. کتاب چیست؟ کتاب عبارت است از آن قواره‌ی زندگی فردی و اجتماعی؛ آنچه خدای متعال اسم آن را در تعبیرات قرآنی و دینی گذاشته‌اند «حق». کتاب یعنی قواره‌ی کلّی زندگی فردی و اجتماعی؛ شکل زندگی اجتماعی و فردی، مجموعه‌ای است که «کتاب» متضمّن آن است، مبیّن آن است، عبارةٌاُخرای آن است. وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة؛(۴) حکمت چیست؟ معارف، شناخت حقایق عالم وجود؛ که حقایق عالم وجود را انسان بشناسد؛ تلاوت کتاب، اینها را به ما یاد بدهد.

یَتلوا عَلَیهِم؛ پیغمبر قرآن را بر مردم تلاوت میکند، برای اینکه این چند کار انجام بگیرد: «تزکیه، تعلیم کتاب، تعلیم حکمت». شما چه کار میکنید؟ شما قرّاء همان کار پیغمبر را میکنید؛ شما هم تلاوت میکنید. کار تلاوت، کار پیامبرانه است؛ تلاوت قرآن این‌قدر اهمّیّت دارد؛ اینکه شما بتوانید مفاهیم قرآنی را به مسلّمات فکری آحاد مردم تبدیل کنید. هزاران عنوان و سرفصل مهم در قرآن وجود دارد؛ مثلاً فرض بفرمایید «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط»(۵) یا «خُذِ العَفو»(۶) یا «اُذکُرُوا اللهَ ذِکراً کَثیرا»؛(۷) همه‌ی اینها عناوین و سرفصل‌ها است. یکی از وظایف و یکی از کارکردهای تلاوت شما ــ اگر درست انجام بگیرد ــ این است که این مفاهیم را تبدیل میکند به مسلّمات فکری جامعه؛ برای جامعه جا می‌افتد که باید قیام به قسط کرد؛ باید ذکر خدا کرد: اُذکُرُوا اللهَ ذِکراً کَثیراً؛ باید در بین برادران عفو کرد: خُذِ العَفو؛ باید «فَلیُقاتِل فی سَبیلِ الله»؛(۸) و بقیّه‌ی مفاهیمی که در قرآن وجود دارد. این مبالغه نیست: هزاران عنوان و مطلب و سرفصل در قرآن وجود دارد که اینها میتواند تبدیل بشود به معارف فکریِ عامّه‌ی مردم و عموم مردم؛ چه چیزی این کار را میکند؟ تلاوت خوب. [آن وقت] سواد قرآنی مردم بالا میرود و آن‌جوری فکر میکنند که قرآن دستور داده.

معمولاً انسان هر جور که فکر میکند، همان‌جور حرکت میکند و راه میرود. بنابراین، تلاوت قرآن و قرائت قرآن و این کاری که شما میکنید، یک چنین اهمّیّتی دارد، یک چنین معجزه‌ای میکند، یک چنین کار بزرگی را انجام میدهد؛ امّا با رعایت آداب تلاوت؛ شرطش این است. این، آن چیزی است که تکلیف شما را سنگین میکند؛ باید آداب تلاوت را مراعات کنید.

اوّلین ادب این است که وقتی تلاوت میکنید قرآن را ــ چه خودتان در خانه، یا در بین جمع در اینجا و هر جای دیگر ــ بدانید که در حضور خدا هستید، دارید کلام او را بر ما میخوانید؛ توجّه داشته باشید که در حضور خداوند، دارید گفته‌ی او را به ما میرسانید، حرف او را به ما میرسانید. این یک احساسی به شما میدهد؛ این خیلی مهم است. اوّل این است.

قرآن را با توجّه به معنا بخوانید. من امروز دیدم بعضی از برادران این را خوب رعایت کردند و این تلاوتهایی که انجام گرفت، با توجّه به معنا بود. گاهی اوقات توجّه به معنا نیست، تلاوت اثر نمیگذارد. توجّه به معنا که داشته باشید و بدانید که چه حقیقتی دارد از حنجره‌ی شما خارج میشود ــ توجّه به معنا یعنی این ــ این اثر میگذارد. ممکن است کسی عرب‌زبان باشد و عربی زبان مادری‌اش باشد، امّا توجّه نداشته باشد که چه دارد میگوید؛ یعنی این مهم است که بدانیم چه داریم میگوییم؛ توجّه به معنا یعنی این.

و با ترتیل بخوانید قرآن را. ترتیل البتّه امروز در اصطلاح رایج بین ماها همین تلاوتهایی است که در این جلسات قرآنی، چند نفر می‌نشینند ترتیل میخوانند، میگویند ما ترتیل میخوانیم؛ ترتیل این نیست. [اینکه میفرماید] «وَ رَتِّلِ القُرآنَ تَرتیلًا»،(۹) ترتیل به معنای این است که قرآن را با فهم، با تدبّر، با مکث [بخوانیم]: وَ قُرآناً فَرَقناهُ لِتَقرَأَهُ عَلَی النّاسِ عَلیٰ مُکث؛(۱۰) ترتیل این است. ترتیل یک امر معنوی است. بدانید که چه کار دارید میکنید، چه دارید میخوانید، چه دارید تحویل طرف مقابل میدهید و با چه قالبی دارید آن را تحویل میدهید؛ این هم مهم است که حالا به این هم شاید اشاره بکنم. ترتیل این است. البتّه به شیوه‌ی متعارفی که حالا در بین قرّاء معروف و کسانی که در قرائت کتاب نوشته‌اند [رایج است]، تلاوت قرآن یا به صورت «تحقیق» است یا به صورت «تدویر» است یا به صورت حَدر یا «تحدیر» است. تدویر همان حدّ وسط است، همان که ما امروز به آن میگوییم ترتیل؛ اسم علمی و فنّیِ این، تدویر است؛ بالاتر از این، تحقیق است که همین تلاوتهایی است که شما میکنید؛ پایین‌تر از آن، حَدر یا تحدیر است که تند خواندن و بسرعت خواندن قرآن است. اگر قرآن با ترتیل خوانده بشود ــ به همین معنایی که عرض کردیم، نه به آن معنایی که رایج است ــ آن اثر را خواهد گذاشت. حالا من اینجا داخل پرانتز بگویم که قرآن خواندن به همین شکل تدویر که ما به آن میگوییم ترتیل، خیلی کار مهمّی است، خیلی کار جالبی است. اینکه الان رایج شده در همه‌ی کشور، در مشهد، در قم، در جمکران، در خوزستان در اهواز، در طبس، در همه‌جا میخوانند قرآن را که در تلویزیون پخش میکنند، این کار خیلی باارزشی است، کار خیلی خوبی است. شاید من نتوانم آن شادی و خرسندی فوق‌العاده‌ی خودم را تصویر کنم برای شما، آن وقتی که میبینم قرّاء مختلف و گوناگون می‌آیند می‌نشینند قرآن را میخوانند، هم تجویدی، هم با وقف و ابتداء صحیح، هم با مخارج حروف زیبا و صحیح؛ این خیلی فوق‌العاده است، این خیلی خوب است؛ این هر چه بیشتر رواج پیدا کند خوب است. علی‌ایّ‌حال، بنابراین ترتیلِ به آن معنایی که عرض کردیم، آن شرط تأثیرگذاری تلاوت ما است.

نکته‌ی سوّم، هدف قاری در تلاوت اوّلاً عبارت باشد از بهره‌مندی خودش. شما که قرآن میخوانید، در درجه‌‌ی اوّل در نظر بگیرید که خودتان را بهره‌مند کنید. در درجه‌ی بعد مخاطبتان را بهره‌مند کنید. در درجه‌ی سوّم آرایش‌های لازم قالبی و لفظی را متناسب با قرآن ارائه بدهید؛ این آرایشها، اینهایی که میخوانند، صداهای خوب، اصوات زیبا و شیوه‌های خوبی که میخوانند، عیبی ندارد. که خب خوشبختانه من میبینم در بین قرّاء خودمان، کسانی که حالا در تلویزیون یا این‌جوری پخش میشود که ما احیاناً مشاهده میکنیم، خیلی‌شان تلاوتهایشان، لحنهایشان، لحنهای تقلیدی نیست؛ لحنهایی است که خودشان ابتدائاً این لحن را دارند ابداع میکنند. قدیمها ــ اوایل انقلاب ــ قرّاء ما بایستی از یکی از این قرّاء معروف مصری تقلید میکردند؛ یا از عبدالباسط، یا از مصطفیٰ اسماعیل و منشاوی و امثال اینها؛ امروز میبینم نه، [این‌جور نیست.] البتّه تقلید هم اشکالی ندارد؛ یعنی کسانی که از یک صوتی تقلید میکنند و لحن یک قاری خوبی را تکرار میکنند و فرامیگیرند و آن را تقلید میکنند، این اشکالی ندارد، این هیچ عیبی ندارد؛ امّا امروز در کشورمان بحمداللٰه قراءمان خودشان ابداع لحن میکنند؛ انسان این را در بعضی از قرّاء مشاهده میکند. خب پس بنابراین اگر چنانچه شما هدفتان در درجه‌ی اوّل خودتان باشد، که خودتان تحت تأثیر قرار بگیرید، در درجه‌ی بعد هدف این باشد که مخاطب تحت تأثیر قرار بگیرد ــ اگر این شد ــ آن وقت آن مستمع شما هم خشوع پیدا میکند. خشوع مستمع در مقابل قرآن، ناشی از نوع تلاوت شما است؛ شما وقتی خوب تلاوت میکنید ــ «خوب» به همین معنایی که عرض کردم ــ دل مستمعتان را خاشع میکنید. این خشوع خیلی چیز باارزش و مهمّی است؛ حالت ذکر پیدا میشود؛ اُذکُرُوا اللٰهَ ذِکرًا کَثیرًا * وَ سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ اَصیلاً؛(۱۱) این تسبیح و این ذکر و این خشوعی که بر اثر تلاوت در دل شما به وجود می‌آید، این خیلی چیز باارزشی است، ما به این احتیاج داریم.

البتّه یک مسئله در کشور ما و کشورهای غیر عرب، مسئله‌ی ‌فهم معانی است، که این مشکل را باید یک جوری حل کنیم؛ این جزو مشکلاتی است که ما مبتلا هستیم. حالا امروز خوشبختانه خیلی فرق کرده؛ قرّاء ما که میخوانند، آدم میفهمد که توجّه دارند به معانی، معانی را میفهمند و دارند حرف میزنند با انسان. در اوایل انقلاب این‌جور نبود؛ تلاوت میکردند، معنایش را هم نمیفهمیدند؛ نتیجه این میشد که در کیفیّت خواندن، در قواره‌ی خواندن، در وقف و ابتداء و امثال اینها، خیلی اشکال به وجود می‌آمد. امروز بحمدالله خوب است، منتها باید این عمومیّت پیدا کند؛ یعنی باید مستمع شما هم وقتی که قرآن را می‌شنود، بفهمد شما چه میگویید؛ ولو فی‌الجمله متوجّه بشود که شما چه میگویید. این احتیاج دارد به کار، کارش هم به عهده‌ی آموزش‌وپرورش و سازمان تبلیغات و دستگاه‌های قرآنی است که به کار قرآن اشتغال دارند. اینها بنشینند فکر کنند شیوه‌هایی را حقیقتاً پیدا کنند. البتّه یکی از راه‌ها نوشتن ترجمه است که مینویسند و خوب است؛ راه‌های دیگری هم وجود دارد که بایستی بگردند و آنها را کشف کنند. این سیرتِ قاری بود، دلِ قاری بود؛ گفتیم قاری با شرایطش باید قرآن بخواند.

صورت قاری هم مهم است؛ اوّلاً حالت اهل صلاح در قاری باشد. اوّل انقلاب هر قاری‌ای که از فلان کشور میخواست بیاید اینجا، یکی از شرط‌هایی که ما گفته بودیم باید با او بشود، این است که ریش بگذارد؛ چون آنها تراشیدن ریش را حرام نمیدانند، میتراشند ریش را؛ آخوند است، امّا ریش‌تراش است. شرط میکردیم که تهران که می‌آیید، ممنوع است؛ همه‌شان قبول کردند؛ یعنی من یادم نمی‌آید موردی را که [قبول نکرده باشد]. قاری‌های متعدّدی آمدند؛ قرّاء معروف، به‌اصطلاح قرّاء نامدارِ امروزِ که غالباً هم از دنیا رفته‌اند، اینها همه ریش گذاشتند؛ هیچ کدامشان هم در آنجایی که میخواندند و جاهای دیگر و کشورهای دیگر، ریش نداشتند، اینجا ریش داشتند. این اهل صلاح بودن خیلی مهم است. قاری خود ما این را باید رعایت بکند. چون محاسن، شکل اهل صلاح است، شکل صالحین است؛ این را قاری حتماً رعایت کند؛ بخصوص آن قاری‌ای که در تلویزیون یا در مجامع عمومی یا در مسجد و جای دیگر میخواهد بخواند.

مسئله‌ی لباس هم همین‌جور است. من به یکی از دوستانی که در مسافرتها میرفتند، خب در کشورهای مختلف، از قرّاء ما استقبال میشود، خیلی تحسین میکنند و استقبال میکنند؛ بعضی از قرّاء ما لباس آنها را میپوشند؛ گفتم چرا؟ چرا لباس آنها را میپوشید؟ شما ایرانی هستید؛ همین کت و ‌شلوار خودتان را بپوشید؛ حدّاکثر این است که مثلاً یک عبا بر دوش بیندازید. یا کلاه آنها را سرشان میگذارند، لباس آنها را تنشان میکنند؛ یا لباس فلان قاریِ مصری را که حالا آن هم خودش محلّ حرف است، مثلاً تنش میکند! چه لزومی دارد؟ این ظواهر را حفظ کنید؛ [یعنی] امتیاز ایرانی بودن.

یک مسئله هم در این صورت قرائت، نپرداختن به الحان حرام است. توجّه داشته باشید؛ من آن جلسه‌ی گذشته، به نظرم سال گذشته بود(۱۲) که اسم آوردم از بعضی از قرّاء؛ گفتند این [شخصی که] شما اسم آوردید طرف‌دار زیاد دارد؛ خب بله میدانیم طرف‌دار زیاد دارد؛ ما خودمان هم از خواندنش خوشمان می‌آید منتها گاهی اوقات خواندن او جوری است که انسان میبیند مثلاً فرض بفرمایید که با خواندن فلان خواننده‌ی مصری هیچ تفاوتی ندارد؛ مثل همان است، همانها را دارد میخواند. خب، این الحانِ قرآنی نیست؛ لحن قرآنی لحن دیگری است، منافات هم ندارد با خوب‌خوانی. الان همین شماها که اینجا خواندید، همین قرّاء خوب ما و کسانی که خوب‌تر از اینها میخوانند، الحان بسیار خوبی دارند، خوب هم میخوانند، زیبا هم هست، شیرین هم هست، انسان دلش میخواهد گوش بدهد، حرام هم نیست؛ بنابراین، میشود از الحان حرام اجتناب کرد.

عرض کردیم تقلید در شیوه‌ی تلاوت عیب ندارد، ولیکن اینکه ما تلاش کنیم و جشنواره بگذاریم برای تربیت مقلّد، این را من حقیقتاً نفهمیدم؛ نمیدانم این ابتکار کجا است که مثلاً حالا ما بنشینیم یاد بدهیم که اگر میخواهید مثل شیخ مصطفیٰ اسماعیل بخوانید، باید اینجایش را این‌جوری بخوانید! من نمیفهمم این یاد دادن چه لزومی دارد؛ حالا خودش یاد گرفت، خیلی خوب است، عیب ندارد. ضمناً نوارهای مصطفیٰ اسماعیل را در مشهد، اوّل بنده آوردم؛ یعنی سفارش کردم از کشورهای عربی آوردند پخش کردیم. مصطفیٰ اسماعیل را نمی‌شناختند در مشهد. [یعنی] من علاقه‌مندم به خواندن او و تلاوت او، امّا اینکه ما بیاییم به بچّه‌مان یاد بدهیم بگوییم تو بیا از او تقلید کن یا از منشاوی یا احمد شبیب یا از آن دیگری، این به نظر من یک کاری نیست که خیلی منطقی باشد.

یک نکته این است که دستگاه‌های مختلفی متولّی مسئله‌ی قرآنند و با قرآن سروکار دارند؛ وزارت ارشاد با قرآن سروکار دارد، سازمان تبلیغات سروکار دارد، اوقاف سروکار دارد، صداوسیما سروکار دارد، دستگاه‌های مختلف دیگر هم هستند، آحاد مردم و گروه‌های مردمی هم سروکار دارند؛ خب اینها هم‌افزایی کنند. راه هم‌افزایی‌اش هم این است که این شورای عالی قرآن که تشکیل شده، سیاست‌گذاری میکند؛ این سیاست‌گذاری‌ها را مورد توجّه قرار بدهند؛ این کار مهمّی است، کار مفیدی است؛ یعنی جوری باشد که در سراسر کشور، کار قرآنی که پیش میرود، با توجّه به جهات مختلف و مسائل مختلف [باشد]. من دیدم بعضی از اساتید قرآن مذاکراتی کرده بودند ــ که آقایان در اختیار من گذاشتند بعضی‌اش را ــ مطالب مهمّی، مطالب قابل توجّهی از مسائل قرآنی را، مسائل تلاوت را اینها در میان گذاشتند، به آن توجّه داشتند، روی آن تکیه کردند، اهتمام ورزیدند؛ خب اینها مورد استفاده قرار بگیرد. بخصوص، صداوسیما باید از تولیدات فاخر قرآنی استقبال کند؛ یعنی بایستی واقعاً پشتیبانی کند. ما واقعاً در زمینه‌ی تلاوت قرآن، الان تولیدات خیلی خوبی داریم، تولیدات برجسته‌ای داریم؛ از اینها استفاده بشود و مردم استفاده کنند.

خوشبختانه پیشرفت کشور ما از لحاظ قرآن یک پیشرفت سریع و به نسبت کشورهای دیگری که ما می‌بینیم، بمراتب سریع‌تر بوده؛ یعنی در کشوری که قرآن در آن مهجور بود، تلاوت قرآن محدود بود و در شهرهای بزرگ، دو جلسه، سه جلسه یا پنج جلسه‌ی قرآن بود و حدّاکثر مثلاً شش هفت قاری قرآن وجود داشتند که قرآن را خوب میخواندند، تجویدی میخواندند، امروز خوشبختانه در سراسر کشور، حتّی در شهرهای کوچک و شاید در بعضی از روستاها قرّاء خوبی هستند، قرّاء برجسته‌ای هستند که تلاوت میکنند. خب اینها برجستگی ما است و نمیتوانند ادّعا کنند که جمهوری اسلامی از لحاظ قرآنی نتوانسته کار بکند؛ نه، بحمدالله خیلی خوب کار شده و بیشتر از این هم باید کار بشود. منتها این نکاتی که عرض کردم، باید مورد توجّه قرار بگیرد؛ یعنی عمده این است که چشمه‌ی معنوی قرآن سرازیر بشود به افکار مردم، به دلهای مردم و در نتیجه به عملهای ما مردم سرازیر بشود؛ عمده این است. خداوند ان‌شاءالله این توفیق را به شماها و همه‌ی ما عنایت کند.

مجدّداً از همه‌ی شماها تشکّر میکنم. از تشکیل‌دهندگان این جلسه تشکّر میکنم. از مجری محترم(۱۳) که خیلی خوب جلسه را اجرا کردند تشکّر میکنم. از یکایک کسانی که تلاوت کردند یا برنامه اجرا کردند تشکّر میکنم. ان‌شاءالله همه‌ی شما موفّق باشید.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته


در ابتدای این دیدار، تعدادی از قاریان و گروه‌های قرآنی به تلاوت قرآن و اجرای برنامه پرداختند.

آقای جواد روحانی‌نژاد

آقای علی مختاری امیرمجدی

سوره‌ی جمعه، بخشی از آیه‌ی ۲

سوره‌ی حدید، بخشی از آیه‌ی ۲۵؛ «... با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند ...»

سوره‌ی اعراف، بخشی از آیه‌ی ۱۹۹؛ «گذشت پیشه کن ...»

سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۴۱؛ «... خدا را یاد کنید؛ یادى بسیار.»

سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۷۴

سوره‌ی مزّمّل، بخشی از آیه‌ی ۴؛ «... و قرآن را شمرده‌شمرده بخوان.»

(۱۰ سوره‌ی اسراء، آیه‌ی ۱۰۶؛ «و قرآنى [باعظمت را] بخش‌بخش [بر تو] نازل کردیم تا آن را به‌آرامى بر مردم بخوانى، و آن را بتدریج نازل کردیم.»

(۱۱ سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۴۱ و آیه‌ی ۴۲؛ «... خدا را یاد کنید، یادی بسیار؛ و صبح و شام او را به پاکی بستایید.»

(۱۲ بیانات در جمع قاریان قرآن کریم، در اوّلین روز ماه مبارک رمضان (۱۴۰۲/۱۲/۲۲)

(۱۳. آقای مجید یراقبافان


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 13:42 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسٍ : عَلى الصَّلاةِ

نماز، عمل عبادی مسلمانان است که در قرآن ۹۸ بار[۱] از آن یاد شده است.

نمازها به واجب و مستحب تقسیم می‌شوند: نمازهای واجب عبارت‌اند از: نمازهای یومیه، نماز آیات، نماز طواف، نماز میت، نماز قضای والدین و نمازی که به سبب نذر، عهد و قسم واجب شده است. نافله‌های یومیه و نماز شب هم از نمازهای مستحب‌اند.

نماز واجب - نمازهای یومیه - نماز مستحبی - نماز جمعه - نماز عید - نماز جماعت - نماز آیات - نماز میت - ارکان نماز - واجبات نماز - احکام طهارت - وضو - غسل - تیمم - نجاسات - مطهرات

توجه ویژه خداوند به نماز

نماز در بین عبادات از امتیاز خاصّی برخوردار است، خدای سبحان در آغاز دریافت وحی حضرت موسی (علیه‌السلام) ضمن اشاره به معارف کلی دین، نماز را انتخاب کرده و می‌فرماید: «...اقم الصلاة لذکری؛[۹] ... نماز را برای یاد من بپا دار.» از این آیه دو نکته روشن می‌شود: ۱) نماز اختصاص به شریعت خاتم الانبیاء (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ندارد. إقامه نماز باید برای یاد خدا باشد.[۱۰]

امام خمینی نماز را برترین عمل[۲۵] و بالاترین ذکر خداوند[۲۶] و بزرگ‌ترین سبب رحمت حق تعالی می‌داند و معتقد است اهمال و سستی در نماز سبب خروج از ولایت و محروم ماندن از شفاعت است.[۲۷]

سهل‌انگاری در نماز «فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون؛[۳۳] پس وای بر نمازگزارانی که در نماز خود سهل نگاری می‌کنند.» یعنی آنهایی که از نمازشان غافلند، اهتمامی به امر نماز ندارند و از فوت شدنش باکی ندارند؛ چه اینکه به کلّی فوت شود و چه اینکه بعضی وقتها، و یا اینکه وقت فضیلتش از دست برود و چه اینکه ارکان و شرائطش و احکام و مسائلش را ندانسته، نمازی باطل بخوانند.[۳۴] از امام صادق (علیه‌السلام) روایت شده: «إن شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلاة؛[۳۵] همانا شفاعت ما به سبک شمارندۀ نماز نمی‌رسد».

افعال نماز (بر دو قسم) واجب و مستحب است. افعال واجب آن، یازده چیز است: نیّت، تکبیرة الاحرام، قیام، رکوع، سجده، قرائت، (خواندن حمد و سوره)، ذکر، تشهّد، سلام، ترتیب و موالات. بعضی از این‌ها رکن است که زیاد و کم کردن آن‌ها، عمداً و سهواً، نماز را باطل می‌کند. البته بنابراین که نیّت عبارت از داعی بر انجام فعل باشد، زیاد کردن آن تصوّر نمی‌شود، و بنابراین که نیّت عبارت از گذراندن عمل به قلب باشد، زیادی آن مضرّ نمی‌باشد. و واجباتی که رکن نیستند، زیاد و کم کردن آن‌ها سهواً - نه عمداً - نماز را باطل نمی‌کند.[۵۷]

نماز پيش از اسلام - نماز در قرآن - نماز در روایات - فضیلت و اهمیت نماز - اسباب پذيرش نماز - موانع پذيرش نماز - عواقب ترک نماز

بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسٍ : و الزَّكاةِ

آیه زکات(توبه: ۶۰) موارد مصرف زکات را بیان می‌کند که عبارتند از: فقرا، مساکین، کارگزاران و مأموران جمع‌آوری زکات، مؤلفة قلوبهم، بردگان، بدهکاران، در راه خدا و در راه ماندگان. فقیهان با استناد به این آیه، مصرف زکات را منحصر در موارد مذکور دانسته‌اند. ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ- صدقات تنها به تهیدستان و بینوایان و متصدیان [گردآوری و پخش] آن و کسانی که دلشان به دست آورده می‌شود و در [راه آزادی] بردگان و وامداران و در راه خدا و به در راه مانده اختصاص دارد [این] به عنوان فریضه از جانب خداست و خدا دانای حکیم است .

زکات از واجبات مالی در دین اسلام است که بر اساس آن، مسلمانان باید مقدار معینی از ۹ قلم کالا برای مصرف در زندگی فقرا و سایر امور عمومی اجتماعی بپردازند. این ۹ کالا عبارتند از نقدین (طلا و نقره)، انعام ثلاثه ( گاو، گوسفند و شتر) و غلات اربعه (گندم، جو، کشمش و خرما). مقدار پرداختی هر یک از این کالاها متفاوت بوده و در فقه تعیین شده است.

زکات از جمله مهم‌ترین واجبات است و تأکید بسیاری بر آن شده است. زکات از فروع دین شمرده شده و در منابع دینی در کنار نماز و جهاد قرار گرفته و یکی‏ از پنج ستون دین است. در ۵۹ آیه قرآن و حدود ۲۰۰۰ روایت به زکات اشاره شده است. در قرآن در بسیاری از موارد از واژه صدقه برای اشاره به زکات استفاده شده است و در فقه، زکات را صدقه واجب می‌خوانند.

زکات دو نوع دارد: زکات بدن که همان زکات فطره است و در عید فطر پرداخت می‌شود و زکات مال که به غلات چهارگانه، دامها و سکه‌ها با شرایط خاصی تعلق می‌گیرد.

زکات از مهمترین برنامه‌های اقتصادی اسلام است. این واژه به همراه مشتقاتش در قرآن ۵۹ مرتبه در ۲۹ سوره و ۵۶ آیه به کار رفته، که ۲۷ مورد در کنار نماز آمده است: وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ ﴿٤﴾[مؤمنون–۴] الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ...﴿٤١﴾[حج–۴۱] ...وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ ۚ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَـٰئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿١٦٢﴾[نساء–۱۶۲] رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّـهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ...﴿٣٧﴾[نور–۳۷]

در کتاب وسایل الشیعه و مستدرک آن، ۱۹۸۰ حدیث در این باب آمده است که اهمیت بالای آن را می‌رساند.

زکات از ضروریات دین اسلام و مورد اتفاق همه مسلمانان است و انکار وجوب آن موجب ارتداد خواهد شد.[۳۷] زکات از عبادات به‌شمار می‌رود، از این رو، نیت (قصد قربت) در آن شرط است.[۳۸]

از آیات مختلف قرآن از جمله آیه ۱۵۶ سوره اعراف، ۳ سوره نمل، ۴ سوره لقمان، و آیه ۷ سوره فصلت که همه از سوره‌های مکّی هستند، چنین استفاده می‌شود که: حکم وجوب زکات در مکه نازل شده است، و مسلمانان موظف به انجام این وظیفه اسلامی بودند؛ ولی هنگامی که پیامبر(ص) به مدینه مهاجرت کرد و پایه حکومت اسلامی را گذارد از طرف خداوند مأموریت یافت که زکات را شخصاً از مردم بگیرد - نه این‌که خودشان به میل و نظر خود، در مصارف آن صرف کنند -. آیه شریفه «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً...»[۳۹] در این هنگام نازل شد. مشهور این است که نزول این آیه در سال دوم هجرت بود و سپس مصارف زکات به طور دقیق در آیه ۶۰ سوره توبه بیان گردیده است.[۴۰]

زکات بر نه(۹) چیز واجب است: «گندم» و «جو» و «خرما» و «کشمش» و «طلا» و «نقره» و «گوسفند» و «گاو» و «شتر».[۱]

اقسام زکات - حکم زکات - شرایط وجوب زکات - موضوعات متعلّق زکات - شرایط تعلّق زکات در انعام ثلاث - نصابهاى شتر - نصاب گاو - نصاب گوسفند - شرایط تعلّق زکات در نقدین - شرایط تعلّق زکات در غلات - زمان وجوب زکات - زمان پرداخت زکات غلّات - مقدار زکات غلّات - مستثنیات - چگونگى تعلّق زکات به اشیاى نه گانه - آنچه زکات در آنها مستحب است - شرایط استحباب زکات در مال التجاره

خُمس، پرداخت یک پنجم مازاد درآمد سالانه و برخی موارد دیگر مانند معدن و گنج با شروطی که در فقه آمده است. خُمس از فروع دین است و آیه ۴۱ سوره انفال و بیش از ۱۱۰ حدیث در کتابهای روایی از آن سخن گفته‌اند.

خمس از موضوعات مهم فقه اسلامی و به طور خاص فقه امامیه است. محاسبه و پرداخت خمس از تکالیفی است که شیعیان در طول زندگی به آن عنایتی ویژه دارند.

نیمی از خمس به سادات فقیر اختصاص دارد و نیم دیگر به عنوان سهم امام در دوران غیبت امام زمان توسط مراجع تقلید در اموری که با توجه به تاریخ زندگی اهل بیت(ع) مورد مصرف خمس تشخیص می‌دهند، هزینه می‌گردد.

وجوهات حاصل از پرداخت خمس یکی از منابع اصلی مالی حوزه‌های علمیه و ترویج دین در جامعه اسلامی است. فقیهان در مورد کسی که قصد فرار از خمس دارد نظرات متفاوتی دارند؛ برخی چون سید محمدرضا گلپایگانی و محمدتقی بهجت معتقدند گرچه فرد از دادن هدیه، قصد فرار از پرداخت خمس را داشته است، اما اگر هدیه مناسب شأن گیرنده آن باشد، پرداخت خمس لازم نیست.

آیه ۴۱ سورۀ انفال به موضوع خمس پرداخته و آن را از نشانه‌های ایمان شمرده است: وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیل إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا یوْمَ الْفُرْقانِ (ترجمه:و بدانید که هر غنیمتی به دست شما رسید یک پنجم آن برای خدا و پیامبر و برای خویشاوندان [او] و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است، اگر به خدا و آنچه در روز فرقان بر رسولش نازل کرد ایمان دارید [انفال–۴۱] در این آیه تأکیدهای ادبی متعددی وجود دارد: واعلموا، انّما، مِن شیءٍ، فَأَنّ، لِلّه، إن کنتُم آمَنتُم که اهمیت بالای خمس را می‌رساند. در دو کتاب وسایل الشیعه و مستدرک الوسائل حدود ۱۱۰ حدیث درباره موارد وجوب خمس و مصرف آن نقل شده است.

بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسٍ : و الصَّومِ

روزه یکی از فروع دین اسلام است که در آن شخص روزه‌دار، از اذان صبح تا اذان مغرب، از خوردن و آشامیدن و سایر کارهایی که روزه را باطل مى کند خوددارى می نماید. روزه در برخی از روایات به عنوان یکی از ارکان پنج‌گانه اسلام دانسته شده، چنانکه در امتهای گذشته نیز بوده، و این نشان دهنده اهمیت فراوان روزه است. این عبادت عملی در ماه رمضان بر هر مسلمان مکلف که توانایی بر انجام آن را داشته باشد واجب است. خودداری از انجام برخی کارها از جمله خوردن و آشامیدن از اذان صبح تا اذان مغرب

معنای روزه - اهمیت روزه - حکمت وجوب روزه - روزه در قرآن - روزه در روایات - روزه در امت‌هاى پیشین - روزه خواری - مبطلات و مکروهات روزه - حکمت روزه - اخلاص و خودسازی - تعدیل قوای جسمانی - تمرین تقوا - کم شدن فاصله فقیر و غَنی - یادآوری آخرت - مراتب روزه‌داری - آداب روزه‌داری - پرهیز از گناهان - انجام واجبات - پرستش و نیایش - تلاوت قرآن - آداب دیگر - آثار روزه‌داری

بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسٍ : والحَجِّ

حَجّ، از مهم‌ترین احکام عبادی و از فروع دین و نیز یکی از ارکان اسلام، که در ماه ذیحجه هر سال با مراسمی مخصوص و باشکوه در مکه برگزار می‌شود. حَج عبادتی واجب و از فروع دین اسلام است. حج مجموعه‌‌ای از اعمال است که در ماه ذی‌الحجه، در شهر مکه و اطراف آن انجام می‌شود. مراسم حج بزرگترین گردهمایی مسلمانان است که گروه‌هایی از تمام فرقه‌های اسلامی در آن شرکت می‌کنند.

حج اقسامی دارد که رایج‌ترین آن، حج تمتع و برای مسلمانانی است که در غیر مکه و اطراف آن زندگی می‌کنند. سفر حج، با وجود شرایط، تنها یک بار بر هر مسلمان واجب می‌شود. حج با اِحرام‌بستن آغاز می‌گردد و با این عمل، انجام‌ مناسک حج بر حاجی واجب و برخی کارها بر وی حرام می‌گردد.

حج عبادت مخصوصى است که به منظور اطاعت و تقرّب به خدا،[۱] در شهر مکه و در ماه ذی‌الحجه انجام می‌شود.[۲] بر هر مسلمانی واجب است - در صورت وجود شرایط - به حج رود.[۳]
حج در اسلام دارای جایگاه والایی بوده و جزو فروع دین است.[۴] قرآن سوره‌ای با نام سوره حج دارد و در آیات بسیاری به مسائل حج پرداخته است.[۵] قرآن حج را از شعائر الهی معرفی نموده[۶] و ماه‌های برگزاری حج را معین کرده است.[۷] بر اساس آیه ۲۷ سوره حج، حضرت ابراهیم(ع) مأمور شد حکم حج را به مردم ابلاغ کند.

روایات بسیاری از امامان شیعه به حج پرداخته‌اند. دو کتاب وسائل الشیعه و مستدرک الوسائل بیش از ۹۱۵۰ حدیث درباره جایگاه و احکام حج نقل کرده‌اند که نشان‌دهنده اهمیت آن در دین اسلام و فراوانی احکام آن است. [۸] امام صادق(ع) در روایتی، حج را برتر از روزه و جهاد، بلکه هر عبادتی به جز نماز برشمرده است.[۹]

رفتن به سفر حج -با فراهم شدن شرایط و استطاعت آن- یک بار بر هر مسلمان، واجب است.[۱۴]

سَبک شمردن حج و اهمیت ندادن به آن (ترک عمدی آن یا به تأخير انداختن آن به‌جهت اشتغال به کارهای دنیا یا تنبلی کردن) از گناهان کبیره‌ دانسته شده است.[۱۵]

حج را به سه قِسم تقسیم کرده‌اند: حج تَمتُّع، حج قِران و حج اِفراد.[۱۶] حج تمتّع بر خلاف حج قِران و حج اِفراد وظیفه کسانی است که در فاصله شانزده فرسخی)حدود ۸۸ کیلومتری)مکه یا دورتر سکونت دارند.[۱۷]

مناسک یا همان اعمال حج تمتع دو بخش دارد: عُمره‌ تمتع که دارای پنج عمل و حج تمتع (در معنی خاص آن) که دارای سیزده عمل است.[۱۸]

تعریف و اقسام - اعمال حج تمتع - مناسک حج تمتع - اعمال عمرهٔ تمتع - اخلال در مناسک حج - مناسک حج قران و افراد - فلسفهٔ مناسک حج - تعریف مناسک حج
شعائر حج - حج اکبر - روز حج اکبر - اسامی روزهای خاص - حج در قرآن - حج در احادیث - جای‌گاه - حکمت‌های تشریع - مناسک - حج در کلام عرفا - آداب - شرائط قبولی - منبع احکام حج - آثار فقهی


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: بنی الاسلام علی خمس

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 13:9 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

حدیث بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسٍ

الإمامُ الباقرُ عليه السلام :بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسٍ : عَلى الصَّلاةِ ، و الزَّكاةِ ، و الصَّومِ ، والحَجِّ، و الوَلايةِ ، و لَمْ يُنادَ بِشَيْءٍ كَما نُودِيَ بالوَلايةِ .[الكافي : 2 / 18 / 3 .]

امام باقر عليه السلام :اسلام بر پنج پايه استوار است: نماز، زكات، روزه، حج و ولايت؛ و بر هيچ چيز به اندازه ولايت تأكيد نشده است.

الكافي :عنه عليه السلام : بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسَةِ أشْياءَ : عَلى الصَّلاةِ ، و الزَّكاةِ ، و الحَجِّ ، و الصّومِ ، و الوَلايةِ. قالَ زُرارَةُ : فقلتُ : و أيُّ شَيْءٍ مِنْ ذلِكَ أفْضَلُ ؟ فقالَ : الوَلايةُ أفْضَلُ؛ لأنّها مِفْتاحُهُنَّ ، و الوالي هُوَ الدَّليلُ عَلَيْهِنَّ .[الكافي : 2 / 18 /5 .]

الكافى :امام باقر عليه السلام فرمود : اسلام بر پنج چيز استوار است: نماز، زكات، حج، روزه و ولايت. زراره مى گويد: پرسيدم: از ميان آنها كدام برتر است؟ فرمود: ولايت برتر است؛ زيرا ولايت كليد آنهاست و صاحب ولايت، راهنما به سوى آنها مى باشد.

ارکان اسلام

حدیث بُنِیَ الاسلام یا پایه‌های اسلام یا ارکان اسلام به پایه‌های پنج ‌گانه اسلام یعنی نماز، زکات، حج، روزه و ولایت اشاره می‌کند. این احادیث از پیامبراسلام(ص) و امامان شیعه(ع)، در منابع شیعه و اهل سنت آمده است. در بعضی از روایات به جای ولایت، شهادتین ذکر شده و در برخی نیز هر دو باهم آمده است.

در روایات شیعی بر اهمیت ولایت تأکید شده و برتر از سایر ارکان اسلام شمرده شده است. براساس این دسته از احادیث، اسلام به بنا و خانه‌ای تشبیه شده که ارکان پنج‌گانه مذکور ستون‌های اصلی آن هستند که در صورت استواری آنها، بنای اسلام پابرجا بوده و در صورت ویرانی آنها، خانه اسلام ویران خواهد شد.

این روایات از راویانی همچون ابوحَمْزَه ثُمالی، فُضَیْل بن یَسار، زُرَاره بن اَعْیَن، مُفَضَّل بن عُمَر و عبدالله بن عُمَر نقل شده است و بسیاری از آنها از دیدگاه علمای شیعه و اهل سنت صحیح هستند.

متن حدیث

حدیث‌های پایه‌های پنج‌گانه اسلام در منابع روایی با اختلاف از پیامبر اسلام(ص)‌[۱] و امامان شیعه(ع)[۲] نقل شده است.

امام باقر(ع): بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلى‏ خَمْسٍ‏: عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ‏ وَ الْوِلَایَةِ؛ اسلام بر پنج چیز استوار و بنا شده است: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت».[۳] در روایتی ولایت رکن اول ذکر شده است.[۴]

بَنَى الْإِسْلَامَ عَلَى خَمْسٍ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاءِ الزَّکاةِ وَ حِجِّ الْبَیتِ وَ صِیامِ شَهْرِ رَمَضَان‏...؛‌ خداوند اسلام را بر پنج چیز بنا کرد: گواهی به اینکه خدایی جز الله نیست و اینکه محمد(ص) بنده و رسول اوست و برپایی نماز، پرداخت زکات، حج و روزه ماه رمضان.». این روایت در منابع اهل سنت از پیامبر(ص)[۵] و در منابع شیعی از امام باقر(ع) [۶] نقل شده است.

امام صادق(ع) در پاسخ عیسى بن سَرِی که از ارکان اسلام پرسیده بود، فرمود: «شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ حَقٌّ فِی الْأَمْوَالِ مِنَ الزَّکاةِ وَ الْوَلَایةُ الَّتِی أَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَا وَلَایةُ آلِ مُحَمَّدٍ ص‏؛‌ گواهى دادن به یگانگى خدا و اینكه محمد(ص( رسول خداست و اقرار نمودن به آنچه از جانب خدا آورده و اینكه حقی به عنوان زکات در اموالست و ولایتى که خدای عزوجل به آن امر فرموده و آن ولایت آل محمد(ع) است[۷]

امام صادق(ع): «أَثَافِیُّ الْإِسْلَامِ ثَلَاثَةٌ الصَّلَاةُ وَ الزَّکَاةُ وَ الْوَلَایَةُ لَاتَصِحُّ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ إِلَّا بِصَاحِبَتَیْهَا؛ پایه‌های اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت. هیچ یک از اینها بدون همراهی دوتای دیگر صحیح نیست».[۸]

تأکید بر ولایت

در بعضی از روایات شیعی بنی الاسلام، افزوده‌هایی در تأکید بر ولایت آمده است؛‌ از جمله:

وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوِلَایَةِ، فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکُوا هذِهِ يَعْنِي الْوَلَايَةَ؛ آنگونه که به ولایت ندا شده، به چیزی ندا داده نشده است. اما مردم چهار رکن را پذیرفته اند؛ ولی این، یعنی ولایت را رها کرد ه اند»،[۹] ، قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَيُّ شَیْ‏ءٍ مِنْ ذَلِکَ أَفْضَلُ. فَقَالَ: الْوَلَایَةُ أَفْضَلُ...؛ زراره گوید گفتم کدام یک از ارکان پنج‌گانه افضل و برتر است؛ فرمود: ولایت»[۱۰] ، وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ مَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ یَوْمَ الْغَدِیر»[۱۱] ، در برخی روایات بنی الاسلام، به ولایت امام علی(ع) و ائمه(ع) تصریح شده و «وَلَایَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ(ع)» آمده است.[۱۲]

معنا و مراد حدیث

براساس برخی روایات، ارکان و پایه‌های اسلام، آن چیزهایی است که کوتاهی در شناخت و عمل به آنها روا نیست و باعث تباهی دین و پذیرفته نشدن اعمال می‌شود. در مقابل، شناخت آنها و عمل به آنها موجب قبولی اعمال و شایسته بودن دین می‌گردد.[۱۳] از این رو گفته شده در احادیث بنی الاسلام، اسلام به ساختمان و خانه‌ای تشبیه شده که دارای پنج ستون است. همانطور که بنای یک خانه در صورت استواری ستون‌هایش، استوار و در صورت خرابی آنها، ویران می‌شود، بنای اسلام نیز با استواری ستون‌هایش برپا و با خرابی آنها ویران خواهد شد. پس هر کس به ارکان پنچ‌گانه اسلام عمل کند، اسلام او کامل خواهد بود.[۱۴]

ارکان پنج ‌گانه ‌ای که در روایات نام برده شده است، ارکان اصلی ساختمان اسلام هستند[۱۵] و سایر واجبات و مستحبات مکمل آنها به شمار می‌روند.[۱۶]

از نظر علامه مجلسی احتمال دارد ولایت شامل شهادتین نیز باشد و عدم ذکر شهادتین در برخی روایات به جهت وضوح آنها بوده است.[۱۷] وی در توجیه ذکر ولایت که از امور اعتقادی است، با چهار رکن دیگر که از فروعات و عبادات هستند، سه توجیه بیان کرده است: به جهت همراهی با اهل سنت این‌طور بیان شده است؛ مراد از ولایت، محبت و پیروی است؛ مراد از چهار رکن دیگر، اعتقاد به آنهاست که در این صورت از اصول دین و ضروریات مذهب خواهند بود.[۱۸]

آیت الله مکارم شیرازی، کنار هم قرار گرفتن این پنج رکن را به جهت رابطه آنها با هم دانسته و گفته است: نماز ،رابطه خلق با خالق؛ زکات، رابطه خلق با خلق؛ روزه، رابطه انسان با خودش، حج ،رابطه مسلمانان با یکدیگر؛ و ولایت تبیین کننده احکام این ارکان و ضامن اجرای صحیح آنها است.[۱۹]

در برخی از روایات ترتیب ارکان پنج‌گانه به لحاظ اهمیت این گونه بیان شده است: ولایت برترین رکن است؛‌ چون ولایت کلید سایر ارکان است. پس از ولایت، نماز برتر از بقیه است؛‌ زیرا عمود دین است. سپس زکات به جهت همراه بودن نماز در آیات قرآن و نیز به سبب اینکه گناهان را از بین می‌برد،‌ برتر از دو رکن دیگر است. حج و روزه در مرتبه‌های بعدی قرار دارند. [۲۰] برتری ولایت نسبت به سایر ارکان، به این دلیل است که ولایت تحقق‌بخش سایر ارکان است. نماز، روزه، زکات و حج بدون ولایت، همچون نقشی بر کاغذ و مانند نسخه طبیب بدون عمل به آن است.[۲۱]

راویان و اعتبار حدیث

روایات بنی الاسلام از راویانی چون ابوحَمْزه ثُمالی،[۲۲] فُضَیْل بن یَسار ،[۲۳] زُرَاره بن اَعْیَن،[۲۴] و عَبْدالله بن عَجْلَان‏ از امام باقر(ع)[۲۵] و عِیسَى بن السَّرِی،‏[۲۶] و مُفَضَّل بن عُمَر از امام صادق(ع)[۲۷] و عبدالله بن عُمَر از پیامبر(ص)[۲۸] نقل شده است. علامه مجلسی سند برخی از روایات بنی الاسلام مانند روایت عیسی بن سری، زراره و فضیل بن یسار را صحیح و برخی را ضعیف دانسته است.[۲۹] در میان علمای اهل سنت، روایت عبدالله بن عمر افزون بر اینکه در صحیح بخاری[۳۰] و صحیح مسلم[۳۱] آمده است، برخی مانند ترمذی، نسائی و نووی به صحت آن تصریح کرده‌اند.[۳۲]

ارکان اسلام به عقیده شیعه

شیعیان اعتقاد به ارکان را به دو صورت اصول و فروع دین بیان‌می‌کنند. اصول بر مبنای اصول عقیدتی است[۳] و فروع بر مبنای اعمال واجب. اعتقاد به اصول شرط پذیرش دین و مذهب‌اند اما انجام فروع شرط لازم برای مسلمان‌بودن نیست. اصول مذهب شیعه (سه اصل اول اصول دین اسلام) به‌ترتیب از قرار زیرند:[۴][۵] ، توحید: به معنای یگانگی خداوند متعال است. نبوت: به معنای پیامبری محمد بن عبدالله و دیگر پیامبران الهی است. معاد: به معنای آن است که روزی همه مکلفان برای بازخواست و حساب در پیشگاه الهی گرد هم می‌آیند و هر کس به پاداش و کیفر خویش می‌رسد. عدل: به معنای آن است که افعال خداوند متعال از سر دادگری و شایستگی است و به هیچ‌کس ستم نمی‌کند و هر چیزی را در جای خویش نگه می‌دارد و با هر موجودی، چنان‌که شایسته‌است رفتار می‌کند. امامت: بدین معنا که پس از پیامبر اسلام دوازده امام معصوم منصب خلافت و امامت را بر عهده دارند و آنان منصوب خداوند متعال‌اند.

ارکان اسلام به عقیده اهل سنت

اهل سنت ارکان اسلام را در پنج عمل زیر خلاصه می‌دانند، که انجام آن واجب بر هر مسلمانی است:[۱][۲] ، شهادتین: اقرار به دو شهادت به یگانگی خداوند(لا اله الا الله) و نبوت پیامبر اسلام (محمد رسول‌الله) نماز ، روزه ، زکات ، حج

اسماعیلیان به هفت رکن اسلامی زیر معتقدند:[۸] ایمان ، طهارت ، نماز ، زکات ، روزه ، حج ، جهاد

امامت ازاصول مذهب شیعه

اصول مذهب شیعه، باورهای بنیادین مذهب تشیع شامل توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت است. به باور شیعیان، انکار هر کدام از سه اصل نخست (توحید، نبوت و معاد) که اصول دین هستند موجب کفر می‌شود اما باور نداشتن به هر کدام از دو اصل عدل و امامت، موجب خروج از مذهب تشیع می‌گردد نه دین اسلام. قرار گرفتن امامت ذیل اصول دین باعث تمایز شیعه از سایر فرق اسلامی شده و آنان را به همین دلیل امامیه می‌خوانند. همچنین اعتقاد به اصل عدالت، معتزله را نیز از اشاعره متمایز کرده است و باعث نام‌گذاری شیعه و معتزله به عدلیه شده است.

اصول مذهب شیعه، به اصل‌های پنجگانه‌ای(توحید، نبوت، معاد، امامت و عدل)گفته می‌شود[۱] که پایه و اساس مذهب شیعه را تشکیل می‌دهند.[۲] اعتقاد داشتن به همه این اصول، باعث می‌شود فرد شیعه محسوب شود و اعتقاد نداشتن به هر کدام از آنها، او را از مذهب تشیع خارج می‌کند. البته سه اصل توحید، نبوت و معاد از اصول دین هستند که باور نداشتن به هر کدام از آنها موجب کُفر و خروج از دین اسلام نیز می‌گردد.[۳]

اصول اختصاصی شیعه : امامت[۴] و عدل[۵] دو اصل اختصاصی مذهب تشیع هستند:

امامت امامان دوازده گانه

امامت (رهبری جامعه اسلامی و جانشینی حضرت محمد(ص)) منصبی الهی است[۶] و از سوی خدا، دوازده تن از فرزندان پیامبر(ص) به این مقام منصوب شده‌اند.[۷] اسامی امامان به ترتیب امامت چنین است: امام علی(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع)، امام کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع(، امام هادی(ع)، امام عسکری(ع)، امام مهدی(عج).[۸]

چرایی قرارگرفتن امامت جزو اصول مذهب شیعه

به گفته محمدحسین کاشف‌الغطاء در کتاب اصل الشیعة و اصولها، امامت اصلی است که شیعه را از دیگر فرق اسلامی متمایز می‌کند.[۹] به‌خاطر همین قائلان به امامتِ امامان دوازده‌گانه به امامیه مشهورند[۱۰] و امامت جزو اصول مذهب شیعه قرار گرفته است[۱۱] و کسی که آن را قبول نداشته باشد از دایره تشیع خارج می‌گردد.[۱۲]

چرایی قرار گرفتن عدل جزو اصول مذهب

به گفته مصباح یزدی، فیلسوف شیعه (۱۳۱۳-۱۳۹۹ش)، عدل به خاطر اهمیتی که در علم کلام دارد از اصول مذهب شیعه و معتزله محسوب شده است.[۱۶] همچنین مرتضی مطهری، متفکر شیعه (۱۲۹۸-۱۳۵۸ش)، علت اینکه عدل جزو اصول مذهب شیعه قرار گرفته است را، پیدایش عقایدی همچون انکار آزادی و اختیار انسان در میان مسلمانان می‌دانست که بر اساس آنها کیفر دادن انسانِ مجبور با عدالت خدا سازگار نبود.[۱۷] شیعه و معتزله، مجبور بودنِ انسان را منافی عدل الهی می‌دانستند و به همین خاطر به عدلیه مشهور شدند.[۱۸]

عدل الهی جزو اصول مذهب شیعه

باور به اینکه خداوند چه در نظام تکوین و چه در نظام تشریع به حق رفتار می‌کند و ظلم نمی‌کند.[۱۳] عدلیه(شیعه و معتزله)، حسن و قبح اشیاء را عقلی می‌دانند و معتقدند این‌که خداوند عادل است به این معنا است که او براساس خوب بودن اشیاء عمل می‌کند، و ظلم را به جهت قبیح بودن آن انجام نمی‌دهد.[۱۴] در مقابل، اشاعره معتقدند ملاک عادلانه بودن یک رفتار، عمل خداوند است و هر چه خدا انجام دهد نیکو و عدل است حتی اگر با نگاه انسان‌ها ظلم باشد.[۱۵]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: بنی الاسلام علی خمس

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 13:7 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اصول دین

اصول دین عبارت است از توحید: باور به وجود خدا، یگانگی و شریک نداشتن او.[۱۹] ، نبوت: باور به اینکه خدا، افرادی را برای هدایت مردم به پیامبری مبعوث کرده است.[۲۰] اولین پیامبر حضرت آدم(ع)[۲۱] و آخرین پیامبر حضرت محمد(ص) است.[۲۲] ، معاد: باور به اینکه انسان پس از مرگ، زنده می‌شود و به اعمال نیک و بد او رسیدگی خواهد شد.[۲۳]

ضروری مذهب : اصول‌ دین‌ باورهای پایه دین اسلام است که شرط مسلمان بودن را اعتقاد به آنها دانسته‌اند. اصول دین اسلام شامل سه اصل توحید، نبوت و معاد است. اصول دین در مقابل فروع دین است که شامل احکام عملی می‌شود. همه مذاهب اسلامی این سه اصل را قبول دارند؛ اما اصول دیگری هم دارند که آنها را از دیگر مذاهب جدا می‌کند.

اصول مذهب شیعه : علاوه بر اصول سه‌گانه فوق، شامل امامت و عدل نیز می‌شود. معرفت به اصول دین از دیدگاه مسلمانان واجب است؛ اما عالمان مسلمان درباره اینکه در اصول دین، معرفت یقینی لازم است یا ظن هم کفایت می‌کند و همچنین در زمینه جایز بودن تقلید در اصول دین، اختلاف‌نظر دارند. بیشتر آنها معتقدند که ایمان به اصول دین باید از روی یقین باشد. همچنین تقلید در اصول دین را جایز نمی‌دانند.

معنای اصول دین

اصول دین اصطلاحی کلامی است و مراد از آن باورهای بنیادین دین اسلام است که هر فرد تنها با پذیرش آنها مسلمان به شمار می‌آید.[۱] علت نام‌گذاری این باورها به اصول دین آن است که علوم اسلامی چون فقه، اصول فقه، تفسیر و حدیث بر آنها مبتنی است.[۲] واژه اصول دین در برابر فروع دین قرار دارد که به معنای احکام عملی دین است.[۳]
متکلمان برای بیان اصول دین از تعابیر مختلفی استفاده کرده‌اند. «اصول اعتقادات»، «اصول ایمان»، «اصول اسلام»، «اُمّهات عقاید ایمانی» و «اصول اسلامی» از آن جمله است.[۴][یادداشت ۱] البته مراد آنها فقط مسائلی نبوده که امروزه اصول دین اسلام خوانده می‌شوند. در موارد بسیاری مسائل اخلاقی و فقهی هم اصول دین خوانده می‌شد. برای نمونه غزالی همه مسائل کلامی و بسیاری از مسائل فقهی و اخلاقی مانند نماز و زهد را از اصول دین شمرده است.[۵] به گفته مصباح یزدی، اصول دین واژه‌ای قراردادی است که در معانی مختلفی به‌کار می‌رود و می‌توان همه گزاره‌های اعتقادی دین را اصول دین نامید. به گفته او، گزاره‌های بنیادین ادیان آسمانی یا یک دین خاص و همچنین اصول یک مذهب را می‌توان جزء اصول دین قرار داد و مثلا گفت که اصول دین به باور شیعیان پنج‌تا است: توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت؛[۶] چنان‌که برای نمونه مرتضی مطهری در بیان اصول دین از منظر شیعیان به این پنج باور را اشاره کرده است.[۷]

مصادیق اصول دین

اصول دین اسلام را عبارت از توحید، نبوت پیامبر اسلام(ص) و معاد دانسته‌اند.[۸] مسلمانان هرکس را که به این سه اصل اعتقاد داشته باشد جزء خود می‌دانند و معتقدند کسی که این اصول را باور ندارد، مسلمان نیست.[۹] البته درباره جزئیات این اصول میان مسلمانان اختلاف‌نظر هست. برای نمونه بیشتر متکلمان شیعه و معتزله صفات خدا را عین ذات او می‌دانند؛ اما اشاعره بر این باورند که صفات خداوند چیزی به‌جز ذات خدا و زائد بر آن است.[۱۰] مرتضی مطهری با تأکید بر این مطلب که واژه اصول دین را ائمه(ع) وضع نکرده‌اند، گفته است: آن را علماء قرارداد کرده‌اند تا اهداف اصلی دین را نشان دهند؛ وگرنه در دین اسلام باورهای بسیاری هست که باید به آنها ایمان داشت؛ مانند ایمان به ملائکه و ضر-وریات دین چون نماز و روزه.[۱۱] به گفته پژوهشگران دینی، درگذشته معیار مشخصی در این زمینه که چه باوری از اصول دین یا مذهب است ذکر نشده است؛ بلکه اهمیت یک مسئله در دوره‌ای خاص باعث شده آن مسئله را از اصول بدانند؛[۱۲] مثلا مسئله عدل که امتیازی نسبت به دیگر صفات خدا ندارد؛ ولی به‌دلیل اختلاف‌نظر شیعیان و معتزله با اشاعره درباره عدالت خدا، این مسئله جزء اصول مذهب شیعیان و معتزله قرار گرفت.[۱۳]

اصول مذهب

هریک از مذاهب اسلامی، علاوه بر اصول دین که میانشان مشترک است، باورهای بنیادین دیگری هم دارند که اصول مذهب نامیده می‌شوند. برای مثال شیعیان امامی علاوه بر اصول سه‌گانه فوق، به دو اصل عدل و امامت هم اعتقاد دارند. بنابراین اصول مذهب شیعه پنج‌تا است.[۱۴] چنان چه مسائلی مانند امر به معروف و نهی از منکر و عدل از اصول مذهب معتزله هستند.[۱۵]

پیشینه

واژه اصول دین در قرآن و روایات به‌کار نرفته و ایجاد این واژه را به علمای مسلمان نسبت داد.[۱۶] احتمال داده‌اند که کاربرد واژه «اصول خمسه» توسط ابوالهُذَیل علّاف، متکلم معتزلی، زمینه استعمال واژه اصول دین را فراهم آورده باشد.[۱۷] از آنجا که ابن ندیم کتابی به نام اصول الدین را به ابوموسی مُردار نسبت داده است، گفته‌اند که این واژه در اوایل قرن سوم قمری تعبیری رایج بوده است.[۱۸] البته در روایاتی از پیامبر اسلام(ص) و ائمه(ع)، برخی عناصر دینی، ارکان دین معرفی شده‌اند. برای مثال اهل سنت از پیامبر نقل کرده‌اند که اسلام بر پنج چیز بنا شده است: توحید، نبوت پیامبر اسلام(ص)، اقامه نماز، پرداخت زکات، حج و روزه در ماه رمضان.[۱۹] کلینی در کافی از امام باقر(ع) نقل کرده است که اسلام‌ بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زکات‌، روزه، حج و ولایت و فضیلت ولایت‌ از همه‌ بیشتر است‌.[۲۰] همچنین امام صادق(ع) در پاسخ به پرسشی درباره چیزهایی که بدون آنها دین پذیرفته نیست، از شهادت‌ به‌ توحید، ایمان به نبوت پیامبر(ص‌)، اقرار به‌ آنچه‌ از جانب‌ خدا آورده‌ است‌، پذیرش زکات، و پذیرفتن ولایت آل محمد(ص) نام برده است.[۲۱] در این روایت راوی از این موارد با تعبیر دعائم (ستون‌های) اسلام یاد کرده است.[۲۲] به نظر برخی محققان،‌ پنج اصل بودن اصول دین نخستین بار توسط سید مرتضی)۳۵۵-۴۳۶ق)مطرح شد. وی بر همین اساس، کتاب جمل العلم و العمل را تقسیم‌بندی کرد و با شرح شیخ طوسی)۳۸۵-۴۶۰ق) بر آن با عنوان تمهید الاصول، این مسئله در تفکر امامیه پذیرفته شد.[۲۳]

وجوب معرفت به اصول دین

علمای مسلمان، معرفت به اصول دین را واجب می‌دانند؛ ولی در اینکه این وجوب عقلی است یا نقلی، اختلاف‌نظر دارند. شیعیان و معتزله، بر این باورند که معرفت به اصول دین، واجب عقلی است و اشاعره به وجوب نقلی آن باور دارند.[۲۴]

لزوم یقین در اصول دین

بیشتر علماء یقین را در اصول دین لازم می‌دانند.[۲۵] علامه حلی در باب حادی عشر، مدعی اجماع در این زمینه شده است؛[۲۶] اما شیخ انصاری دیدگاه‌های دیگری نیز در این زمینه نقل کرده است؛[۲۷] از جمله دیدگاهی که وجود ظن را هم در اصول دین کافی می‌داند. به گفته او از کسانی چون مقدس اردبیلی و شاگردش صاحب مدارک نقل شده است و همچنین از نوشته‌های شیخ بهایی، علامه مجلسی و فیض کاشانی چنین برداشت می‌شود که اگر کسی به صدق اصول دین گمان هم داشته باشد، مسلمان است.[۲۸] دیدگاه خود شیخ انصاری در کتاب رسائل این است که ظن در اصول دین کافی نیست[۲۹] و به جهت وجود روایات فراوانی که بر وجوب ایمان و معرفت و اقرار دلالت می‌کنند، بر کسی که می‌تواند، واجب است که تحقیق کند تا به یقین برسد.[۳۰] به باور شیخ انصاری کسی که به یقین نرسیده است، مؤمن نیست؛ زیرا روایات معرفت را در ایمان شرط دانسته‌اند؛[۳۱] اما چنین شخصی، کافر هم به شمار نمی‌آید؛ چراکه روایات بسیاری بر این دلالت می‌کنند که برخی از مسلمانان نه مؤمن‌اند و نه کافر.[۳۲]

فروع دین

فُروع دین احکام عملی اسلام که یک مسلمان وظیفه دارد به آنها عمل کند. فروع دین در برابر اصول دین قرار دارد که مراد از آن اعتقادات بنیادین دین است و باور به آنها شرط مسلمانی است. فروع دین اسلام از نظر مذهب شیعه امامیه عبارت‌اند از: نماز، روزه، خمس، زکات، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تَوَلّی و تَبَرّی.

فروع دین به وسیله دانش فقه از چهار منبع قرآن، روایات پیامبر اسلام(ص) و ائمه، عقل و اجماع به دست می‌آید. به فتوای فقیهان، یادگیری آن بخش از فروع دین که غالبا با آنها سروکار داریم، واجب است.

فروع دین، آموزه‌های عملی اسلام

عالمان مسلمان آموزه‌های دینی را به دو دسته اصول و فروع تقسیم کرده‌اند:[۱] اصول دین باورهای بنیادین دینی را شامل می‌شود که فرد صرفا با اعتقاد به آنها مسلمان محسوب می‌شود.[۲] منظور از فروع دین احکام شرعی اسلام در زمینه‌های مختلف عبادت‌ها(عبادات) و دادوستدها (معاملات)است.[۳] به عبارت دیگر فروع دین مجموعه تکلیف‌هایی است که یک مسلمان باید به آنها عمل کند.[۴] به اعتقاد مکارم شیرازی اسلام پژوه و از مراجع تقلید تقسیم بندی تعالیم اسلامی به اصول و فروع، هیچ منشأ و ریشه‌ای در قرآن و روایات، چه منابع شیعه و چه منابع اهل سنت ندارد؛ تنها در برخی از روایات اشارات و بیاناتی وجود دارد که برخی از آموزه‌های اسلامی را مبنایی تر از برخی تعالیم دیگر معرفی می‌کند و ظاهرا

منشأ تقسیم ‌بندی اصول دین و فروع دین

اصطلاحات «اصول دین» و «فروع دین» را متکلمان مسلمان ابداع کرده اند و محدودیتی در شمارش فروع دین وجود ندارد. وی هم‌چنین معتقد است که ذکر نشدن عبادتی از عبادات دینی یا حکمی از احکام شرعی( مانند حجاب) در شمار فروعِ دین مصطلح، به هیچ وجه به معنای کم ارزش بودن آن در دستگاه آموزه‌های اسلامی نیست. [۵]

تقسیم آموزه‌های دینی به اصول و فروع دین، در قرآن و روایات شیعه و اهل سنت، وجود ندارد.[۶] وضع این دو واژه را به متکلمان نسبت می‌دهند.[۷] البته در برخی روایات اشاراتی به چشم می‌خورد مبنی بر اینکه برخی از آموز‌های دین اسلام مبنایی‌تر از دیگر تعالیم آن هستند.[۸] ، برای نمونه در حدیثی از امام باقر(ع) آمده است که اسلام‌ بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و فضیلت ولایت‌ از همه‌ بیشتر است‌.[۹] همچنین گزارش شده است که از امام صادق(ع) پرسیدند: دعائم (ستون‌های) اسلام که بدون شناختشان هیچ عملی پذیرفته نیست؛ کدام‌ها هستند؟ وی پاسخ داد: شهادت‌ به‌ توحید، ایمان به نبوت پیامبر اسلام(ص‌)، اقرار به‌ آنچه‌ از جانب‌ خدا آورده‌ است‌، پذیرش زکات، و پذیرفتن ولایت آل محمد(ع).[۱۰]

اقسام فروع دین

طبق مذهب شیعه امامی، فروع دین ده تاست: نماز ، روزه ، حج ، زکات ، خمس ، جهاد، امر به معروف ، نهی از منکر ، تَوَلّی ، تَبَرّی[۱۱]

وجوب یادگیری فروع دین

فقیهان یادگیری آن دسته از فروع دین را که مسلمان غالبا با آنها سروکار دارد، مانند نماز، روزه، خمس و زکات واجب می‌دانند.[۱۲] برخلاف اصول دین که در آن به یقین نیاز هست،[۱۳] در فروع دین گمان هم کفایت می‌کند.[۱۴] البته منظور از گمان هر ظنی نیست؛ بلکه ظنی است که در دین معتبر باشد.[۱۵]

به فتوای مراجع تقلید، واجب است مسلمان در فروع دین، یا مجتهد باشد و خود احکام را از روی دلیل به دست بیاورد یا از مجتهد تقلید کند یا آنکه احتیاط کند؛ یعنی به‌گونه‌ای عمل کند که مطمئن شود وظیفه شرعی‌اش را انجام داده است؛ مثلا اگر برخی از مراجع تقلید عملی را واجب و برخی مُستَحب می‌دانند، آن عمل را انجام دهد. همچنین اگر عده‌ای عملی را حرام می‌دانند و گروهی حرام نمی‌دانند، آن عمل را انجام ندهد.[۱۶]

روش استنباط فروع دین

فروع دین، از چهار منبع قرآن، روایات پیامبر اسلام(ص) و ائمه، عقل و اجماع به دست می‌آید که به آنها ادله اربعه)دلیل‌های چهارگانه) می‌گویند.[۱۷] دانش فقه وظیفه استنباط فروع دین را برعهده دارد.[۱۸] این دانش به کمک دانش‌هایی چون ادبیات عرب، تفسیر، حدیث، رجال و به‌ویژه دانش اصول فقه، احکام شرعی را از ادله اربعه استخراج می‌کند.[۱۹] دانش اصول فقه روش صحیح استنباط احکام شرعی را دراختیار فقه قرار می‌دهد.[۲۰]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: بنی الاسلام علی خمس

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 13:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

ولایت اولی الامر

سزاوارتر بودن برای سرپرستی مسلمانان را ولایت می گویند که در علم کلام بررسی می‌شود.که در مباحثی همچون مباحث امامت، غدیر خم؛ امام مطرح است.

ولایت امامان

سیره مسلمانان پس از رحلت پیامبر)صلی الله علیه و آله)، استمرار ولایت ایشان بود.
از آنجا که صاحب منصب امامت کبری از علم لدنی نصیب برده، از خطا و اشتباه مصون است و توان آن دارد که جامعه را به گونه احسن اداره کند، در حضور او نوبت به دیگران نمی‌رسد.[۴۵] از این روی، بزرگان مهاجران و انصار بر آن رفتند که خلیفه پیامبر (صلی الله علیه و آله) علی (علیه السلام) است؛ زیرا از همه برتر بود و همه فضایل و کمالات در او گرد آمده بود. در ایمان، سرآمد همه و در دانش و آگاهی به احکام از همه برتر و از دیگران به پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزدیک‌تر بود.[۴۶] [۴۷] این ولایت نیز بر نصب و نصّ الهی پایه داشت؛ زیرا خداوند اطاعت از اولوالامر را در طول ولایت خویش و پیامبر اسلام)صلی الله علیه و آله) نهاده است.[۴۸] آیات الهی و سنت نبوی در این موضوع آشکارا از ضرورت نصب و نصّ الهی سخن گفته‌اند و از نظر عقلی نمی‌توان اطاعت مطلق از مدّعیان ولایت را بی نصب و نص پذیرفت. با وجود نصب الهی‌ - که ولایت حقیقی از آنِ او است- دیگر نوبت به غیر آن نمی‌رسد و بدین روی، جز انتخاب و انتصاب الهی، دیگر انتخاب‌ها و انتصاب‌ها مشروعیت ندارند و غصب حق الهی به شمار می‌آیند؛ حقّی که به امامان معصوم(علیه السلام) واگذار شده است. [۴۹] [۵۰]

تعریف لغوی ، تعریف اصطلاحی ، معنای ولایت ، ولایت خدا ، ولایت پیامبر و امامان ، ولایت تشریعی امامان ، ولایت تکوینی امامان ، جایگاه ولایت در دین اسلام ، ولایت غیر معصوم، ولایت فقیه ، ولایت پدر و جدّ پدری

آیه ولایت(مائده: ۵۵( إِنّما وَلیُّکُمُ اللهُ و رَسولُهُ والَّذینَ ءَامَنوا الَّذینَ یُقِیمُونَ الصَّلوةَ و یُؤتُونَ الزَّکوة و هُم راکِعونَ ، ولیّ شما فقط خدا، پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا می‌دارند و در رکوع، زکات می‌دهند. بیان‌گر ولایت و رهبری خدا، پیامبر(ص) و مؤمنانی است که در رکوعِ نماز انفاق می‌کنند. از نظر مفسران شیعه و اهل‌سنت، شأن نزول این آیه، انفاق حضرت علی(ع( در رکوع نماز بوده است. بر همین اساس، شیعیان برای اثبات ولایت و جانشینی حضرت علی(ع) به این آیه استناد می‌کنند.

عالمان اهل‌سنت واژه «ولیّ» را به معنای «دوست» می‌دانند و استدلال شیعه به این آیه برای اثبات ولایت حضرت علی(ع) را نمی‌پذیرند. در مقابل، عالمان شیعه می‌گویند از شأن نزول و انحصار مصداق «ولیّ» برمی‌آید که در اینجا «ولیّ» نمی‌تواند به معنای «دوستی» باشد؛ بلکه معنای آن ولایت و سرپرستی است.

از این آیه در کتاب‌های تفسیری، کلامی و فقهی بحث می‌شود. فقیهان از این آیه، احکامی را استنباط کرده‌اند. از جمله آنها این است که حرکات اضافیِ جزئی، نماز را باطل نمی‌کند.

آیه ولایت از دلایل شیعه بر اثبات ولایت امام علی(ع) و جانشینی او برای پیامبر اسلام(ص) است.[۱] برخی آن را قوی‌ترین دلیل بر امامت آن امام برشمرده‌اند.[۲]

مفسران شیعه[۳] سبب نزول این آیه را اِنفاق حضرت علی(ع) به فقیر در حال نماز می‌دانند. مفسران سنی نیز از امام باقر(ع)، مجاهد بن جبر، سدی و عتبة بن حکیم، همین دیدگاه را نقل کرده‌اند.[۴] ازاین‌رو این آیه و همچنین ماجرای خاتم‌بخشی از فضایل امام علی(ع) به شمار می‌آید که در قرآن به آن اشاره شده است. شیخ طوسی[۵]، شیخ‌طبرسی[۶]، محمد بن جریر طبری شیعی[۷] و تعدادی دیگر از علمای شیعه نقل کرده‌اند که امام علی(ع) در شورای شش‌نفره، برای اثبات حقانیت خود، به شأن‌نزول این آیه درباره خود استناد کرده است.

از این آیه در کتاب‌های کلامی،[۸] تفسیری [۹] و فقهی[۱۰] بحث شده است. اختلاف‌نظر شیعه و سنی درباره معنای «ولیّ» منجر به بحث‌های زیادی در تفسیر این آیه شده است.

بنابر آنچه در روایات نقل شده، روزی فقیری وارد مسجد پیامبر(ص) شد و تقاضای کمک کرد؛ ولی کسی چیزی به او نداد. او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا، شاهد باش که من در مسجد رسول تو، تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی به من چیزی نداد.» در همین حال، امام علی(ع) که در حال رکوع بود، به انگشتری که در دستش بود اشاره کرد. فقیر نزدیک آمد و انگشتر را از دست او بیرون آورد و این آیه نازل شد.[۱۱] ، شیخ مفید تاریخ این ماجرا و نزول آیه ولایت را ۲۴ ذی‌الحجه دانسته است.[۱۲]

عالمان شیعه این آیه را دلیلی بر ولایت و خلافت امام علی(ع) می‌دانند. از نظر آنان، این آیه با واژه «اِنّما» (به معنای فقط) آغاز شده و در ادبیات عرب، وقتی جمله‌ای با «اِنّما» آغاز شود، مفهوم جمله را منحصر می‌کند؛[۳۷] یعنی در این آیه، ولایت منحصر شده است در خدا، پیامبر(ص) و کسانی که در رکوع انفاق می‌کنند.[۳۸] بر اساس شأن نزول این آیه، مصداقِ کسی که در رکوع انفاق می‌کند امام علی(ع) است.[۳۹]

استدلال امامان شیعه برای اثبات امامت

امامان شیعه همواره به این روایت برای اثبات امامت و واجب بودن اطاعت از اوصیای الهی استدلال کرده‌اند. از جمله: امام علی(ع)، [۴۰] امام حسن مجتبی(ع)،[۴۱] امام سجاد(ع)،[۴۲] امام باقر(ع)،[۴۳] امام صادق(ع)،[۴۴] امام رضا(ع)،[۴۵] امام هادی(ع)، و امام حسن عسکری(ع)،[۴۶]

تفاوت معنای ولیّ در دیدگاه شیعه و سنی

بسیاری از علمای اهل‌سنت نزول این آیه را در شأن حضرت علی(ع) می‌دانند؛ اما از نظر آنان، واژه «ولیّ» به معنای «دوست» و «یاور» است، نه «سرپرست».[۴۷] اما علمای شیعه کلمه «ولیّ» را به‌معنای «سرپرست» و «صاحبْ‌اختیار» می‌دانند.[۴۸] به گفته مکارم شیرازی، دوستیْ مخصوص كسانى نیست كه در ركوع، زکات می‌دهند؛ بلكه حكمی عمومى است و همه مسلمانان بايد يكديگر را دوست داشته باشند و یازی کنند. در حالی که مطابق شأن نزول آیه، مصداق «ولیّ» در این آیه، تنها حضرت علی است. پس «ولیّ» در آیه به‌معنای ولایت و سرپرستی است؛ به‌خصوص اينكه اين ولايت در رديف ولايت پیامبر(ص) و خدا قرار گرفته است.[۴۹]

حدیث ولایت حدیثی از پیامبر(ص) و یکی از دلایل شیعیان برای اثبات امامت علی بن ابی‌طالب(ع) است. این حدیث با عبارت‌های مختلفی در منابع شیعه و سنی نقل شده که عبارت «هُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدی؛ او [علی] ولیّ هر مؤمنی پس از من است» از مشهورترین آنهاست.

شیعیان کلمه ولی در این حدیث را به معنای امام و سرپرست می‌دانند و به وسیله آن امامت و ولایت امام علی(ع) را اثبات می‌کنند و بر این باورند که «ولیّ» در لغت به همین معناست و در موارد متعددی از سوی شیخین، صحابه، تابعین و برخی از علمای اهل سنت نیز در همین معنا به کار رفته است؛ اما اهل‌سنت مدعی‌اند این کلمه به معنای دوست و سرپرست است و ارتباطی با مسأله ولایت و امامت حضرت علی ندارد.

جعفر بن سلیمان از عمران بن حصین نقل کرده است که رسول خدا(ص) گروهی را به جنگی اعزام کرد و فرماندهی آنها را به علی بن ابی‌طالب سپرد. آنان غنائمی را به دست آوردند حضرت علی در تقسیم غنائم به گونه ‌ای عمل کرد که آنان دوست نداشتند. چهار نفر از آنان با هم قرار گذاشتند وقتی پیامبر را دیدند این عمل علی را به او گزارش کنند، هنگامی که خدمت پیامبر رسیدند یکی پس از دیگری گفتند: یا رسول الله آیا می‌دانید علی چنین کرد؟ رسول خدا در حالی که خشم بر چهره‌ اش نمایان شد، فرمود از علی چه می‌خواهید؟ از علی چه می‌خواهید؟ علی از من و من از علی‌ام و علی بعد از من، ولیّ هر مؤمنی است.[۱]

نقل‌های متفاوت

علی ولیّ کل مؤمن بعدی؛[۲] ، هو ولی کل مؤمن بعدی؛[۳] ، انت ولی کل مؤمن بعدی؛[۴] ، أنت ولی کل مؤمن بعدی و مؤمنه؛[۵] ، نت ولیی فی کل مؤمن بعدی»؛[۶] ، فانه ولیکم بعدی؛[۷]، ان علیا ولیکم بعدی؛[۸] ، هذا ولیکم بعدی؛[۹] ، انک ولی المؤمنین من بعدی؛[۱۰] ، انت ولیی فی کل مؤمن بعدی؛[۱۱] ، و انت خلیفتی فی کل مؤمن من بعدی؛[۱۲] ، و فهو اولی الناس بکم بعدی.[۱۳]

به باور شیعیان محتوای حدیث ولایت، مسأله امامت و ولایت امام علی(ع) است.[۱۴] آنان واژه ولی را به معنای سرپرست، امام، رهبر و خلیفه می‌دانند.[۱۵] اما اهل‌سنت بر این باورند که این حدیث دلالتی بر مسأله جانشینی علی بن ابی‌طالب ندارد زیرا مدعی‌اند واژه ولی در لغت به معنای دوستی و یاری دادن است.[۱۶] شیعیان برای اثبات مدعای خود می‌گویند: واژه ولی در لغت به معنای سرپرست، رهبر، خلیفه، صاحب اختیار و امام است و در صدر اسلام و پس از آن نیز این واژه به معنای خلیفه و سرپرست به کار می‌رفته است. آنان همچنین به کاربرد واژه ولی توسط خلیفه اول،[۱۷] خلیفه دوم،[۱۸] صحابه،[۱۹] تابعین[۲۰] و برخی از علمای اهل‌سنت[۲۱] در معنای خلیفه و سرپرست استناد می‌کنند.[یادداشت ۱]

ولایت فقیه

در قانون اساسی، ولایت فقیه به عنوان یکی از اصول نظام جمهوری اسلامی است که قوای سه ‌گانه تحت نظر آن به انجام امور می‌پردازند.

امامان معصوم(ع) مانند امام‌صادق(ع) از سال‌ها پیش طرح عظیم حکومت اسلامی را برای مذهب تشیع پی‌ریزی کردند؛ هرچند برای خودشان چنین امری امکان نداشت[۱۵]؛ چنان‌که در برخی روایات، فقها جانشینان معصومان(ع) معرفی شده‌اند که در حوادث پیش‌آمده باید به آنان مراجعه کرد.[۱۶]

ولایت فقیه اصطلاحی است برای نظام حکومت اسلامی در دوره غیبت حضرت حجت سلام الله علیه. ولایت فقیه به معنای زمام داری جامعه ی اسلامی از سوی کسی است که به مقام اجتهاد در فقه رسیده و حائز شرایط رهبری جامعه ی اسلامی می‌باشد.

ولایت فقیه اصطلاحی است برای نظام حکومت اسلامی پس از ائمه ی طاهرین علیه‌السّلام . ولایت در این اصطلاح به معنای حکومت و زمام داری امور جامعه است و ولایت فقیه به مفهوم زمام داری جامعه ی اسلامی از سوی کسی است که به مقام اجتهاد در فقه رسیده و حائز شرایط رهبری جامعه ی اسلامی می‌باشد. سؤال اصلی بحث ولایت فقیه این است که در زمان غیبت امام معصوم علیه‌السّلام چه باید کرد؟ آیا امت اسلامی باید بدون رهبر باشد؟ یا باید به رهبری طاغوت تن دهد یا باید بهترین کسی را که از نظر علم و زهد و تقوا و مدیریت سیاسی، کمترین فاصله را با معصوم دارد به رهبری امت اسلامی بپذیرد؟ در واقع ولایت فقیه به همین معناست که با وجود معصوم علیه‌السّلام باید او رهبری کند و در عصر غیبت به نیابت از امام زمان ولی فقیه رهبری و زمام امور جامعه را بر عهده دارد تا امت گرفتار هرج و مرج و آنارشیسم (آنارشیست‌ها معتقدند بشر می‌تواند زندگی خود را با اصول اخلاقی اداره کند و احتیاجی به دستگاه حکومت ندارد.) و تعبد به حاکمیت طاغوت نشود و احکام و ارزشهای الهی در جامعه عملی گردد.

هر چند مساله ی ولایت فقیه، بحثی کلامی است، ولی جنبه ی فقهی آن سبب شده است فقیهان از همان آغاز در ابواب گوناگون فقهی، درباره ی آن بحث کنند. موضوع ولایت فقیه در هر یک از مسایل اجتماعی مانند: جهاد، تقسیم غنایم ، خمس ، زکات ، سرپرستی اطفال، اموال محجور، شخص غایب، امر به معروف و نهی از منکر ، حدود ، قصاص ، تعزیرات و مطلق اجرای احکام انتظامی اسلامی، بحث می‌شود.[۱]

امام خمینی در کتاب ولایت فقیه، به بررسی موضوع و شرح دیدگاه خویش درباره عناوینی نظیر لزوم تشکیل حکومت و ولایت فقیه به استناد اخبار پرداخته و در فرازی از آن می‌نویسند: اکنون که شخص معینی از طرف خدای تبارک‌وتعالی برای احراز امر حکومت در دوره غیبت تعیین نشده است، تکلیف چیست؟ آیا باید اسلام را رها کنید؟ دیگر اسلام نمی‌خواهیم؟ اسلام فقط برای دویست سال بود؟ یا این‌که اسلام تکلیف را معین کرده است، ولی تکلیف حکومتی نداریم؟ معنای نداشتن حکومت این است که تمام حدود و ثغور مسلمین از دست برود، و ما با بی‌حالی دست روی دست بگذاریم که هر کاری می‌خواهند بکنند. و ما اگر کارهای آن‌ها را امضا نکنیم، رد نمی‌کنیم. آیا باید این‌طور باشد؟ یا این‌که حکومت لازم است؛ و اگر خدا شخص معینی را برای حکومت در دوره غیبت تعیین نکرده است، لکن آن خاصیت حکومتی را که از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب (علیه‌السّلام) موجود بود، برای بعد از غیبت هم قرار داده است. این خاصیت که عبارت از علم به قانون و عدالت باشد، در عده بی‌شماری از فقهای عصر ما موجود است. اگر با هم اجتماع کنند، می‌توانند حکومت عدل عمومی در عالم تشکیل دهند. [۶] امام‌خمینی، ولایت فقیه را به معنای حکومت، اداره کشور و اجرای قوانین شرع می‌داند. امام‌خمینی برای اثبات ولایت فقیه، ادله عقلی و نقلی ارائه کرده‌است. دلیل عقلی: احکام اسلامی همیشگی است؛ بنابراین نیاز به حکومت، نیازی همیشگی است و محدود به زمان حضور پیامبر(ص( و امام(ع) نیست. و آنچه دلیل نیاز به امامت است، دلیل بر ضرورت حکومت در دوران غیبت نیز است. امام‌خمینی بیان می‌کند حاکم باید دارای دو جهت علم (علم اجتهادی) به قانون و عدالت باشد؛ بنابراین ولی امر مسلمانان فقیه عادل است. امام‌خمینی، درباره انتصابی یا انتخابی بودن ولی‌فقیه قائل است فقیه در همه صور ولایت دارد؛ اما تولّی حکومت و تشکیل آن، به آرای اکثریت مسلمانان بستگی دارد که در صدر اسلام از آن به بیعت تعبیر می‌شد. و اختیارات حکومتی و ولایت ولی فقیه را بسیار گسترده می‌داند که محدود به رعایت چارچوب احکام فرعی شرعی نیست.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: بنی الاسلام علی خمس

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 13:5 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اثبات ولایت مطلقه فقیه با آیات

اقسام حکومت در قرآن ، حکومت الله ، حکومت طواغیت

در قرآن کریم آیاتی در زمینه حاکمیت رسول اکرم(ص) و لزوم اطاعت از ایشان وجود دارد.[۱۱] با توجه به آیات صریح قرآن دربارهٔ اصل ولایت رسول خدا(ص) میان مسلمانان اختلافی نبوده است؛ اما پس از رحلت ایشان، دربارهٔ نصب و تعیین رهبر جامعه دچار اختلاف و انشعاب شدند. اهل سنت با انکار یا چشم‌پوشی یا توجیه دلایل نقلی و عقلی و شواهد تاریخی، این را نپذیرفتند که پیامبر(ص) فرد خاصی را برای رهبری جامعه تعیین کرده باشد، بلکه آن را حق و تکلیفی واگذارشده به امت تلقی کردند[۱۲] به باور برخی از آنان هر حاکم و صاحب قدرتی در جامعه ـ هرچند مستبد و ظالم باشد ـ مصداق «اولی‌الامر» بوده و اطاعت از او واجب است.[۱۳] این در حالی است که اندیشمندان شیعه با استناد به ادله مختلف عقلی و نقلی، جانشینی پیامبر اکرم(ص)، ولایت و حاکمیت بر جامعه اسلامی را برای امیرمؤمنان(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) اثبات کرده‌اند و آن را امری الهی و در ادامه ولایت رسول خدا(ص) دانسته‌اند.[۱۴]

طبق تصریح بسیاری از آیات، حکومت و ولایت در مقام ثبوت، مختص خداوند است. خداوند در این باب می‌فرماید: «ان الحکم الا لله. [۳۱] » «فالحکم لله العلی الکبیر. [۳۲] » «ما لهم من دونه من ولی ولا یشرک فی حکمه احدة. [۳۳] » «الولایة له الحق. [۳۴] » و نیز در آیات ۷۰ و ۸۰ سوره قصص و آیه ۱۴ سوره انعام و ۱۵۵ سوره اعراف و ۲۰ ، سوره هود، بدین نکته اشاره شده است.

از آیات فوق به روشنی فهمیده می‌شود که حکومت بالذات، ویژه خداوند است و هیچ‌کس را قدرت حکمرانی در کار نیست. در سوره کهف آیه ۳۹ به این نکته بسیار ژرف عرفانی اشارت رفته که: ماشاء الله لا قوة الا بالله: فقط خواست خدا عملی می‌شود و هیچ نیرویی جز قدرت خدا در کار نیست. این مطلب بسیار ژرف است که در این مجال بیش از این نتوان بدان پرداخت.

اثبات ولایت مطلقه فقیه با احادیث

توقیع امام عصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) شیخ حر عاملی محدث شیعی این حدیث شریف را از کمال الدین شیخ صدوق، الاحتجاج طبرسی و کتاب «الغیبه» شیخ طوسی نقل کرده و سپس نوشته است: در سفه این حدیث از نظر جمیع علمای شیعی هیچ‌گونه خدشه و اشکالی در کار نیست. خلاصه حدیث چنین است: محمد بن یعقوب از اسحاق بن یعقوب نقل می‌کند که از محمد بن عثمان عمری)نایب دوم امام زمان خواستم تا نوشته‌ ای از امام زمان (عجّل‌ لله‌فرجه‌الشریف) در باب چند مسئله از جمله در باب اوضاع زمان غیبت برایمان دریافت نماید. وی نوشته‌ای به خط مبارک امام (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) برایمان آورد که آن حضرت نوشته بودند: ««و اما الحوادث الواقعة، فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله؛ [۵۶] ، در باب جمیع شئون زندگی در زمان غیبت به راویان حدیث ما رجوع کنید همانا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم.» امام (علیه‌السّلام) در آخر حدیث نوشته بود: محمد بن عثمان عمری که خدا از او خشنود باد مورد وثوق من است و نوشته وی، نوشته من است. [۵۷] ، حدیث دوم در این باب، مقبوله عمر بن حنظله است که جمیع فقیهان شیعه به این حدیث عمل کرده‌اند و در اثبات حجیت قول فقیهان بدان تمسک جسته‌اند: راوی می‌گوید: از امام صادق (علیه‌السّلام) در باب دو تن از شیعیان که میانشان در باب قرض یا ارث، اختلاف شدیدی بود، پرسیدم که به چه کسی برای حل اختلاف شان مراجعه کنند؟ آیا حق دارند به قضاء و حاکمان طاغوت رجوع نمایند؟ امام (علیه‌السّلام) فرمود: خداوند از مراجعه به حاکمان طاغوت نهی فرموده است،بنگرند به کسی که از میان شما حدیث ما را روایت می‌کند و در حلال و حرام ما نظر دارند و احکام ما را می‌دانند، باید به حکم او رضایت دهند به او رجوع کنند همانا من او را برای شما حاکم قرار دادم، پس اگر طبق حکم ما حکم صادر کند و از وی پذیرفته نشود، به حکم خداوند بی‌اعتنایی شده و سخن ما رد شده، رد سخن ما عین رد سخن خداست و آن در حد شرک به خدا و کفر است.[۵۸]

از زمان سیدمرتضی و شیخ طوسی تا زمان میرزای شیرازی و امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) هیچ یک از فقیهان نامدار شیعه مخالف ولایت فقیه نیستند.

سیدمرتضی فرمود: به باور شیعه امامیه قوانین و حدود الهی دائمی است و به هیچ زمانی نباید تعطیل شود و کسی باید احکام خدا را اجرا نماید که فقیه و مجتهد مطلق باشد، مثلا دست دزد باید قطع شود با وجود شرایطی که در دزدی گفته شده چون خداوند فرمود: «و السارق و السارقة فاقطعوا ایدیهما.[۵۹] » بدیهی است که تشخیص و اجرای حکم فقط به عهده فقیه جامع الشرایط است. [۶۰]

شیخ طوسی در باب اجرای حدود و احکام الهی در همه زمان‌ها چه حضور معصوم چه غیبت معصوم (علیه‌السلام) گفت: یجب قطع ید السارق بالکتاب و السنة، قال الله تعالی: و السارق و السارقة فاقطعوا ایدیهما،[۶۱] سپس فرمود: قضاوت و صدور حکم و حل دعاوی مردم واجب کفایی است که با قیام یک فقیه از عهده بقیه ساقط است. [۶۲] ، بدیهی است که قضاوت و اجرای احکام و حدود الهی، کار فقیه جامع الشرایط یا منصوب از جانب اوست و نیز معلوم است که اجرای حدود الهی، تحت نفوذ حاکم ستمگر میسر نیست، پس نخست باید حکومت اسلامی تشکیل بشود آنگاه، حدود الهی اجرا گردد.

ابن‌ادریس حلی سخنان سیدمرتضی و شیخ طوسی را پذیرفته و گفته است: جمیع حدود و احکام الهی مثل حد سرقت و غیره باید در همه زمان‌ها اجرا گردد و احکام الهی به هیچ روی نباید تعطیل شود، چون لازمه تعطیلی حدود الهی تعطیلی دین است.[۶۳]

شهید اول در این باب می‌نویسد: بر امام (علیه‌السّلام) نصب قاضی واجب است و بر جمیع مسلمانان نیز مراجعه به منصوب امام (علیه‌السّلام) واجب و لازم است. در زمان غیبت امام (علیه‌السّلام) حکم فقیه جامع الشرایط نافذ است: فی غیبة الامام ینفذ قضاء الفقیه الجامع للشرائط و یجب الترافع الیه و حکمه حکم المنصوب من قبل الامام (علیه‌السّلام) [۶۴] بدیهی است که در زمان غیبت معصوم (علیه‌السّلام) قضاوت قاضی تحت نفوذ حاکم ستمگر برای مردم واجب الاتباع نیست، پس حکومت باید الهی باشد تا مردم حکم قاضی را بپذیرند و بدو رجوع نمایند.
سپس شهید اول می‌نویسد: اگر دو فقیه از حیث فقاهت مساوی باشند باید به فقیه اعدل رجوع شود و حکم او پذیرفته گردد و نباید به خاطر تعدد فقیهان حکم الهی معطل بماند. [۶۵]

شهید ثانی در شرح سخنان محقق حلی در باب امر به معروف گوید: فقیه جامع الشرایط در زمان غیبت معصوم (علیه‌السّلام) و در حال تقیه، حتی تحت سلطه حاکمان جور نیز باید حدود الهی را اجرا نماید. در این شرایط فقیه که تحت سلطه حاکم ظالم است، باید به نیت نیابت از معصوم حدود الهی را اجرا کند. سپس فرمود: این مطلب با تمسک به مقبوله عمر بن حنظله اثبات می‌شود و طبق مضمون آن فقط فقیه جامع الشرایط بر مردم ولایت دارد[۶۶] نکته قابل توجه در سخنان شهید ثانی آن است که ولایت فقیه در زمان غیبت با وجود سلطان جائر نیز نافذ است، بنابراین، با مفهوم اولویت، در حکومت شرعی حاکم اسلامی به طریق اولی حکم فقیه نافذ خواهد بود.

شیخ جعفر کاشف الغطاء(توفی ۱۲۲۸ ه. ق) در مبحث جهاد می‌نویسد: اگر امام (علیه‌السّلام) حضور داشته باشد که زعامت جامعه اسلامی را به عهده می‌گیرد وگرنه فقیه جامع الشرایط به عنوان نایب عام امام(علیه‌السّلام) باید عهده‌دار حکومت جامعه اسلامی باشد: التائب العام من المجتهدین الافضل الافضل.[۶۷] سپس فرمود: اگر به فرض فقیه توانایی وجود نداشت، بر هر مسلمان مدیر مدبر لازم است که زعامت حکومت اسلامی را به عهده گیرد و اطاعت وی بسان اطاعت مجتهد جامع الشرایط واجب خواهد بود و هر که او را عصیان نماید گویی امام (علیه‌السّلام) را عصیان کرده است.[۶۸] سخن کاشف الغطاء بسان سخن شهید ثانی در حد اعلای اثبات ولایت فقیه است که برای انسان فرهیخته روشن است.

ملااحمد نراقی(توفی ۱۲۴۵هق)، بعد از کاشف الغطاء، فقیه شیعی است که ولایت مطلقه فقیه را به معنی کامل کلمه با استناد به آیات و احادیث به اثبات رسانده است. وی در کتاب عوائد الایام با استناد به ده‌ها حدیث معتبر و آیات قرآن ولایت مطلقه فقیه را اثبات فرمود که ذیلا به برخی از احادیث مورد استناد وی اشارت می‌شود : توقیع امام عصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) که فرمود: «اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثناامام حسین (علیه‌السّلام) فرمود: «ان مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماء بالله الامناء علی حلال و حرامه.» امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «العلماء ورثة الانبیاءامام کاظم (علیه‌السّلام) صادر شده است که: «ان المؤمنین الفقهاء حصون الاسلام» پیامبر اکرم فرمودند: «الفقهاء امناء الرسل ما لم یدخلوا فی الدنیا، علماء امتی کسائر الانبیاء قبلی[۶۹] وی بعد از نقل هر حدیث در سند و دلالت آن‌ به‌طور مفصل و مستدل بحث فرمود و ولایت مطلقه فقیه جامع الشرایط را به اثبات رسانده است. آن‌گاه با استناد به حدیث بسیار طولانی از امام رضا (علیه‌السّلام) به بیان فلسفه ولایت فقیه پرداخت که امام (علیه‌السّلام) فرمودند: اگر پیشوای الهی و حافظ دین همراه حکومت الهی، در کار نباشد، دین و مذهب از میان خواهد رفت و بدعت‌های ناروا از جانب ملحدان جای احکام الهی را خواهد گرفت (نراقی، ملااحمد، حدود ولایت حاکم اسلامی، ص۲۴) آن‌گاه در باب حدود ولایت فقیه فرمود: طبق احادیث مذکور که در سند و دلالت‌شان بحث شد، در جمیع اموری که معصوم (علیه‌السّلام) در راستای اجرای احکام الهی ولایت داشته و دارد، فقیه نیز دارای همان ولایت است مگر آن‌که موردی با ادله شرعی از این عموم و اطلاق خارج شده باشد. این امر به قدری واضح است که افراد درس ناخوانده نیز آن‌را می‌فهمند تا چه رسد به عالم و دانشمند. (نراقی، ملااحمد، حدود ولایت حاکم اسلامی، ص۲۸)

میرزا حسن صاحب جواهر (متوفی ۱۲۶۶ ه. ق)، فقیه شیعی بعد از نراقی در این باب داد سخن داد و ولایت را در اوج خود به اثبات رساند است. وی در باب امر به معروف جواهر الکلام ذیل سخنان محقق حلی که فرموده بود: یجوز للفقهاء العارفین اقامة الحدود فی حال غیبة الامام (علیه‌السّلام) کما لهم الحکم بین الناس ویجب علی الناس مساعدتهم: بر فقیهان جامع الشرایط اقامه حدود الهی در زمان غیبت امام (علیه‌السّلام) جایز است بدان‌سان که حکم‌راندن میان مردم ویژه ایشان است و بر مردم واجب است که ایشان را یاری دهند؛ گفت: بدان‌سان که مساعدت معصوم (علیه‌السّلام) برای اقامه حدود الهی و حکمرانی، بر مردم واجب است، مساعدت فقیه جامع الشرایط نیز واجب است. این مطلب قول مشهور بل که سخن جمیع فقیهان بزرگ شیعه است: لا اجد خلافا الا ما یحکی عن البعض و لم تتحقه بل لعل المتحقق خلافه؛ هیچ مخالفی نیافتم جز نقل قول برخی فقها که در آن باب تحقیق کافی انجام ندادم که در صورت تحقیق خلاف این نقل ثابت می‌شود،[۷۰] سپس فرمود: احادیث بسیاری دال بر ولایت مطلقه فقیه است، مثل حدیث مقبوله عمر بن حنظله که امام صادق (علیه‌السّلام) در آن حدیث شریف فقیه جامع الشرایط را به حکومت منصوب فرمود و رد سخن او را در حد رد سخن معصوم و خدا دانست که نتیجه‌اش شرک به خدا و کفر است؛ توقیع مبارک امام زمان (علیه‌السّلام) که در مورد قبول جمیع فقیهان شیعه است. امام (علیه‌السّلام) در آخر آن حدیث فرمود: فقیهان حجت من هستند، یا خلیفة من هستند: «فانهم ځجتی علیکم و فی بعض الکتب، فانهم لیقتی علیکم.» دلالت این حدیث نیز بر ولایت مطلقه فقیه بسیار روشن است. مضاف بر اینها، حدیث نبوی است که پیامبر فرمودند: «انهم کانبیاء بنی اسرائیلدلالت این حدیث نیز بسیار روشن می‌باشد که مؤید دیگر احادیث است. طبق فرموده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلّم)، همان‌سان که حضرت یوسف (علیه‌السّلام) ، حضرت داوود (علیه‌السّلام) حضرت سلیمان (علیه‌السّلام (حکومت تشکیل دادند، فقیهان نیز باید حکومت الهی را تشکیل دهند. و نیز حضرت علی (علیه‌السّلامفتند که پیامبر فرمود: هرکه حدی از حدود الهی را تعطیل کند با خدا دشمنی کرده است.[۷۱] پس در باب حدود ولایت فقیه فرمود: یظهر عدم الفرق بین مناصب الامام (علیه‌السّلام) اجمع بل یمکن دعوی المفروغیه عنه بین الاصحاب قال المحقق الکرکی: اتفق اصحابنا علی ان الفقیه العادل الجامع الشرائط الفتوی نایب من جانب الامام (علیه‌السّلام) حال الغیبة فی جمیع ماللنیابة مدخل. فرقی میان جمیع منصب‌های حکومتی معصوم و فقه جامع الشرایط در کار نیست، بلکه می‌توان گفت که این مطلب مفروغ عنه است و کسی در آن اختلافی ندارد. محقق کرکی فرمود: این مطلب اجتماعی است و کسی در وحدت اختیارات فقیه در حال غیبت امام (علیه‌السّلام) با اختیارات خود امام (علیه‌السّلام) شکی ندارد، چون فقیه نایب امام (علیه‌السّلام) است.[۷۲] ،کته مهم و قابل توجه آن‌که به نظر این فقیه بزرگ، اگر فقیه، جامع الشرایط نباشد، یعنی از حیث علم و تقوا در او اشکالی باشد، صدور حکم یا فتوا از جانب او جایز نیست و هیچ ولایتی بر مردم ندارد. بخشی از سخنان وی چنین است: ثم من المعلوم کما لا یجوز الحکم الا للفقیه الجامع الشرائط لا تجوز الفتوی الا له. [۷۳] در آخر فرمود: فمن الغریب وسوسة بعض الناس فی ذلک بل کانه ماذاق من طعم الفقه شیئا: با این همه اذله، شگفت از شک و وسوسه برخی از مردم در این امر است گویی کسی که ولایت فقیه را قبول ندارد چیزی از مزه فقه را نچشیده است. [۷۴] و آخرین سخن وی آن است که البته برخی از مناصب از این عمومات خارج شده که ویژه حضور معصوم است مثل جهاد ابتدائی. [۷۵]

امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) در آخر مباحث ولایت فقیه فرمود: فتحصل مما مر ثبوت الولایة للفقهاء من جانب المعصومین ‌(علیهم‌السّلام) فی جمیع ما ثبت لهم الولایة فیه من جهة کونهم سلطانا للامة فلابد للاخراج من هذه الکلیة من دلیل؛ از مجموع سخنان ما، ثبوت ولایت فقیه حاصل آمد، فی الجمله، جمیع ولایت معصومان ‌(علیهم‌السّلام) از آن جهت که حاکم امت اسلامی هستند، برای فقیه جامع الشرایط نیز ثابت می‌شود[۷۹] نکته شایان ذکر در مورد امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) آن است که این فقیه بعد از معصومان تنها فقیهی بود که به لطف خداوند توانست حکومت ولایت فقیه را تحقق بخشد و به جمیع تئوری‌های این مباحث عینیت دهد.

امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) نه تنها حکومت پادشاهان را نامشروع می‌دانست، بلکه حکومت جمیع حاکمان بنی امیه، بنی عباس و مانند آن‌ها را نیز نامشروع می‌دانست. این فقیه بزرگوار بر این باور بود که قیام فقیه جهت تشکیل و استمرار حکومت الهی بسان قیام امام حسین (علیه‌السّلام) و ادامه راه اوست. اینک به بخش‌هایی از سخنان وی اشاره می‌شود: باید دانست که مسئله جدایی سیاست از دین خواست استعمارگران است، سنت و روش پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دلیل روشنی بر لزوم حکومت الهی است، مگر زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دین از سیاست جدا بود. به حکم عقل و شرع آنچه در زمان حیات پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و علی (علیه‌السّلام) لازم بود پس از ایشان و در همه زمان‌ها نیز لازم است. [۸۴] سپس فرمود: اگر فقیه واجد شرایطی به پا خاست و حکومت تشکیل داد، همان ولایتی را دارد که رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و دیگر معصومان در امر اداره حکومت داشتند؛ به دیگر بیان معصومان (علیهم‌السّلام) و فقیهان عادل وظیفه دارند که از تشکیلات حکومتی برای اجرای احکام و خدمت به مردم استفاده نمایند. [۸۵]

سرانجام امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) جهت اثبات مطلب به فرمایش‌های امام رضا (علیه‌السّلام) تمسک جست و گفت: امام رضا (علیه‌السّلام) فرموده است: محال است که خداوند احکام و قوانین مورد نیاز مرد مرا جعل نفرموده باشد و مجری قانون را حاکم الهی تعیین نکرده باشد: «لم یجز فی حکمة الله ان یترک الخلق مما یعلم انه لابد منه[۸۶]

کتاب ولایت فقیه، حکومت اسلامى، مجموعه سیزده سخنرانى از آیت‌الله سید روح‌الله موسوى خمینى(امام خمینى(ره)) است که در سال 1348 در ایام اقامت در نجف اشرف براى شاگردان خود ایراد کرده است.

نخستین اثر امام‌خمینی دراین‌باره که بیشتر به ابعاد اجتماعی و سیاسی توجه کرده، کشف اسرار (۱۳۲۲ش) است. ایشان سپس در رساله الاجتهاد و التقلید در سال ۱۳۲۹ و در کتاب فتوایی خود تحریر الوسیله در سال ۱۳۴۳ در خاتمه کتاب امر به معروف و نهی از منکر[۲۷] و پس از آن با تفصیل کامل در سیزده جلسه درسی در سال ۱۳۴۸ در ضمن مباحث بیع، ولایت فقیه را از جنبه فقهی بررسی کرده است.[۲۸] این مجموعه‌مباحث، با عنوان ولایت فقیه نیز در همان سال در مجموعه‌ای جداگانه گردآوری و منتشر شد (ولایت فقیه (کتاب)( مطالب این کتاب تأثیر فراوانی بر جامعه علمی حوزوی و نیز گروه‌های سیاسی پیش از انقلاب[۲۹] و پس از آن داشت و آثار فراوانی در بررسی و تبیین آن نگاشته شد. امام‌خمینی همین مباحث را در کتاب البیع نیز آورده است.[۳۰] همچنین پیش از آن امام‌خمینی در المکاسب المحرمه دربارهٔ ولایت جائر و حکم قبول ولایت از طرف او با تفصیل بحث کرده است.[۳۱] ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سخنان و پیام‌های متعددی ازجمله طی ماه‌هایی که قانون اساسی در مجلس خبرگان در دست بررسی بود ابعاد مختلف ولایت فقیه را مورد توجه قرار داد و به تبیین و دفاع از آن پرداخت.[۳۲]

مخالفان ولایت‌ فقیه چند دسته‌ اند : غیر مسلمانان و غیر شیعیانی که مبنای ولایت‌ فقیه را نمی‌پذیرند. شیعیانی که ولایت مطلقه فقیه را از روی اجتهاد یا تقلید نمی‌پذیرند. کسانی که با پذیرش اصل ولایت مطلقه فقیه، شخص ولی فقیه را قبول ندارند. کسانی که حتی با اعتقاد به صلاحیت شخص ولی فقیه، پاره‌ ای از احکام حکومتی صادره از وی را نادرست می‌انگارند. کسانی که با علم و آگاهی به بودن ولایت فقیه در اسلام و وجود شرایط لازم شرعی در شخص ولی فقیه و علم و اعتقاد به درستی احکام صادره از سوی او، به مخالفت می‌پردازند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: بنی الاسلام علی خمس

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 13:4 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مذاهب شیعه یا وابسته به عقاید شیعیان

فرقه‌های شیعه، فرقه‌هایی از مذهب شیعه در دین اسلام هستند که به امامت فرزندان علی بن ابی‌طالب و فاطمه زهرا معتقدند. اعتقاد آن‌ها بر این است که جهان از امام تهی نتواند بود و منتظر خروج یکی از علویان هستند که در آخر زمان ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود. این طرز فکر توسط محمد باقر و مخصوصاً پسرش جعفر صادق تکمیل شد و به همین دلیل شیعه جعفری نیز خوانده می‌شود.

شیعه به زیدیه و کیسانیه و شیعه دوازده‌امامی تقسیم می‌شود.[۱]

کیسانیه طرفداران محمد حنفیه هستند که برادر ناتنی امام حسن و حسین بود (فرزند فاطمه نبود) و خود را امام ندانست هرچند طرفداران او پس از مرگش افسانه ای ساختند و او را غایب و مهدی موعود دانستند که سرانجام ظهور خواهد کرد.[۲] برای همین جزو امامیه محسوب نمی‌شوند.

زیدیه طرفداران زید ابن علی ابن حسین پسر امام سجاد هستند که او خود را امام نمی‌دانست و در سال ۱۲۲ هجری علیه خلافت بنی امیه قیام کرد. زیدیه امامت را منحصر به فرزندان علی و فاطمه نمی‌دانند و هرکس را که برای عدالت قیام کند امام می‌دانند برای همین همواره امام‌هایی داشته‌اند و تا امروز بیش از ۱۱۰ امام داشته‌اند. برای همین زیدیه جزو امامیه محسوب نمی‌شود.

محمد باقر ۲۰ سال معلم و ناقل حدیث بود. او اصل تقیه را مطرح کرد.[۳] باقر احادیث فراوانی در فقه و سایر علوم دینی نقل کرده است که مبانی دستورهای شیعه است. با تغییر اوضاع سیاسی و ایجاد شرایط مناسب برای توسعه فعالیت‌های دینی و زمان تبیین علوم دینی، جعفر صادق نقش مهمی در شکل‌گیری فقه شیعه داشت.[۴] جعفر صادق و باقر بنیانگذاران مکتب شرعی شیعه امامیه هستند. صادق در اطراف خود گروه قابل توجهی از علما داشت که برخی از برجسته‌ترین فقها، محدثان و متکلمان زمان بودند. در زمان او شیعه در مسائل کلامی و حقوقی پیشرفت کرد.[۵] باقر و صادق مبنای فکری تفسیر و عمل شیعه امامیه را تشریح کردند.[۶]

پیدایش فرقه‌ها

عموماً پس از درگذشت هر امام در بین طرفداران او اختلاف می فتاد. برخی آن امام را غیبت کرده می‌دانستند؛ مثل واقفیه و برخی فرزند ارشد او را امام می‌دانستند. برخی به دلیل عدم صلاحیت یا مرگ فرزند ارشد فرزند دوم را امام می‌دانستند و برخی دیگر برادر او را شایسته امامت می‌دانستند. برخی به دلیل صغارت فرزند امام برادر او را بهتر می‌دانستند و برخی دیگر صغارت را عیب ندانسته و فرزند خردسال را امام می‌دانستند و از او پیروی می‌کردند. در این میان گروه‌هایی هم کلاً از امامیه بریدند و افراد دیگری را که علوی نبودند امام دانستند یا حتی پیغمبر دانستند که در کتب فرق شیعه نام و سیرت آنها درج شده ولی دیگر امامیه محسوب نمی‌شوند. خلاصه اینکه تعداد زیادی فرقه بوجود آمد که برخی نیز حتی از دستورهای اصلی اسلام مثل عدم شرب خمر یا عدم زنا تعدی کردند.

برخی از فرقه‌های شیعه

کاملیه: کاملیه پیروان ابی کامل هستند و ایشان صحابه را به دلیل اینکه با علی بیعت نکردند کافر می‌دانستند و نیز علی را به دلیل اینکه امامت را طلب نکرد کافر می‌دانستند.[۷]

محمدیه: پیروان و چشم براه ظهور محمد بن عبدالله نفس زکیه هستند.

باقریه: امامت را از علی تا محمد باقر دانسته‌اند و باقر را مهدی موعود می‌پندارند.

ناووسیه: پیروان شخصی به نام عبدالله بن ناووس ازاهالی بصره که امامت را به جعفر صادق رسانیده و معتقد است که وی در نگذشته، و ظهور خواهد کرد و نیز گفته است علی برترین فردامت اسلام بوده وهرکه او را تفضیل ندهد کافراست.

فطحیه: فطحیه به امامت عبدالله افطح پسر دوم (پس از اسماعیل) جعفر صادق بعنوان امام هفتم معتقد بودند.[۸]

شمیطیه: یا سمیطیه پیروان «شیبان بن سلمه حروری سدوسی» هستند و بر این باورند که پس از جعفر صادق، فرزندش محمد بن جعفر دیباج امام است و امامت در نسل وی باقی و یکی از فرزندان وی همان قائم آل محمد است.[۹]

عماریه: از فرق «فطحیه» یاران عماربن موسی ساباطی، بوده و از فرق شیعه به‌شمار می‌رفتند ایشان رشتهٔ امامت را به جعفر صادق کشانده‌اند و پس از وی عبدالله افطح را که مهم‌ترین فرزند وی بود امام داند.

اسماعیلیه: نام عمومی فرقه‌هایی است که بعد از جعفر صادق به امامت فرزندش اسماعیل یا نواده اش محمد ابن اسماعیل اعتقاد دارند و به نامهای باطنیه، تعلیمیه، سبعیه، حشیشه، ملاحده وقرامطه خوانده شده‌اند. جعفر صادق فرزند مهتر خود اسماعیل را به جانشینی برگزید لیکن او قبل از پدر درگذشت و این باعث ایجاد فرقه‌هایی شد. اسماعیلیه به سه فرقه اصلی نزاریه و مستعلیه و سبعیه تقسیم شد.

موسویه: یا موسائیه طرفداران غیبت امام موسی بن جعفر و منتظر رجعت او بوده‌اند.

مبارکیه:مبارکیه فرقه ای از اسماعیلیه قدیم هستند که پیرو مردی به نام مبارک غلام آزاد کرده اسماعیل بن جعفر و از اهالی کوفه بود. مبارکه امامت رادر فرزندان محمد بن اسماعیل می‌دانند و همان دعوی را که «باطنیه» کنند دربارهٔ او روا دارند.

واقفیه: واقفیه امام موسی کاظم را همان مهدی موعود می‌دانستند.

قطعیه: قطعیه فرقه‌ای بودند که بر مرگ موسی بن جعفر قطع و یقین کردند، بر خلاف واقفیه قطعیه به امامت علی بن موسی الرضا و پس از وی به امامت ائمه دیگر قایل گشتند.

هشامیه : پیروان هشام بن سالم جوالیقی بودند و از فرق شیعه به‌شمار می‌رفتند: وی عقیدهٔ تجسیم و تشبیه داشت و تصوّر می‌کرد خداوند بر صورت انسان است لیکن گوشت و خون نیست بلکه نور ساطع سفید رنگی است و مانند انسان دارای حواسی پنجگانه است و دست و پا و چشم و گوش و بینی و دهان دارد.

زراریه: یا تمیمیه از غلاهَ ومشبهه پیروان زرارهَ بن اعین تمیمی بودند که او علم و قدرت وسمع و حیات وبصر را برای خدای تعالی حادث می‌دانست، و در باب امامت از واقفه بود.

یونسیه پیروان ابو محمد یونس بن عبدالرحمن بودند و از قطعیه به‌شمار می‌رفتند وی از یاران جعفر صادق و موسی کاظم بود و دربارهٔ تشبیه خدا و عرش او افراط می‌کرد.

شیطانیه: پیروان ابوجعفر محمدبن نعمان احول که شیعیان او را مؤمن الطاق می‌دانند و اهل سنت او را شیطان الطاق می‌نامند زیرا از معتزله بود و معتقد بود خدا چیزها را در صورتی می‌داند که مقدر کند و قبل از آن که مقدر کند محال است که بداند چون موجود نیستند»

غالیه که خود سه فرقه دارد: غرابیه و خطابیه و سبائیه

اثناعشریه: یا شیعه دوازده‌امامی اعتقاد دارند آخرین امام، حجت بن الحسن، در غیبت زندگی می‌کند و به عنوان مهدی موعود، ظهور خواهد کرد. عثمان بن سعید، بلافاصله پس از مرگ حسن عسکری در سال ۲۶۰ ه‍.ق (۸۷۴ م)،[۱۰] ادعا کرد که حسن عسکری، پسری خردسال به نام محمد دارد که به دلیل تهدید عباسیان به جانش، مخفی است و او به نمایندگی از فرزند امام یازدهم، منصوب شده است.[۱۱] به گفته نوبختی در کتاب فرق الشیعه، پس از مرگ حسن عسکری، ۱۴ فرقه به وجود آمدند که یکی از آنها، دوازده امامی امروزی است.[۱۲]

کیسانیه طرفداران محمد حنفیه هستند که برادر ناتنی امام حسن و حسین بود (فرزند فاطمه نبود) و خود را امام ندانست هرچند طرفداران او پس از مرگش افسانه ای ساختند و او را غایب و مهدی موعود دانستند که سرانجام ظهور خواهد کرد.[۵] برای همین جزو امامیه محسوب نمی‌شوند.

زیدیه طرفداران زید ابن علی ابن حسین پسر امام سجاد هستند که او خود را امام نمی‌دانست و در سال ۱۲۲ هجری علیه خلافت بنی امیه قیام کرد. زیدیه امامت را منحصر به فرزندان علی و فاطمه نمی‌دانند و هرکس را که برای عدالت قیام کند امام می‌دانند برای همین همواره امام‌هایی داشته‌اند و تا امروز بیش از ۱۱۰ امام داشته‌اند. برای همین زیدیه جزو امامیه محسوب نمی‌شود. غالب زیدیان به موروثی شدن امامت قائل نیستند و هر سیدی که علیه ظلم دعوت به جهاد کند را امام می‌نامند. زیدیان امام را معصوم نمی‌دانند، وجود چند امام در یک زمان را منتفی ندانسته و حتی برخی از امامانشان ممکن است خود زیدی نباشند. زیدیان در طول تاریخ قیام‌های متعددی علیه خلافت و حاکمان وابسته آن داشتند. علویان طبرستان و گیلان و زیدیان یمن بزرگ‌ترین و دنباله‌دارترین جنبش‌های این مذهب بودند. خود زیدی‌ها دارای شاخه‌های مذهبی مختلفی می‌باشند. به‌طور مثال پیروان ناصر کبیر در گیلان و مازندران را با نام ناصریه می‌شناختند؛ در حالی که گروهی با نام قاسمیه نیز در مقابل آن حضور داشتند. امروزه غالب زیدیان پیرو امامت خود در یمن هستند که از خاندان حوثی‌هاست.[۶]

محمد باقر ۲۰ سال معلم و ناقل حدیث بود. او اصل تقیه را مطرح کرد.[۷] باقر احادیث فراوانی در فقه و سایر علوم دینی نقل کرده‌است که مبانی دستورهای شیعه است. با تغییر اوضاع سیاسی و ایجاد شرایط مناسب برای توسعه فعالیت‌های دینی و زمان تبیین علوم دینی، جعفر صادق نقش مهمی در شکل‌گیری فقه شیعه داشت.[۸] جعفر صادق و باقر بنیانگذاران مکتب شرعی شیعه امامیه هستند. صادق در اطراف خود گروه قابل توجهی از علما داشت که برخی از برجسته‌ترین فقها، محدثان و متکلمان زمان بودند. در زمان او شیعه در مسائل کلامی و حقوقی پیشرفت کرد.[۹] باقر و صادق مبنای فکری تفسیر و عمل شیعه امامیه را تشریح کردند.[۱۰]

دشت بیاضیه

این گروه منسوب به دشت بیاضی می‌باشند و عقیده داشتند که امام صادق زنده‌است و جاوید و او مهدی قائم است، و می‌گفتند که او گفته‌است: «اگر هر آینه کسی بر شما فراز آید و بگوید که مرا بیمار یافته و مردهٔ مرا شسته و کفن کرده‌است باور نکنید و بدانید که من سرور شما و دارندهٔ شمشیر هستمابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانی گوید:

و این طایفه از آن امام کامل و بحر زاخر روایت کنند که فرمود: اگر سر من از فراز کوهی بر جانب شما منحدر شود، در کشتن من جازم مباشید که من صاحب شما و امام با اهتداء و صاحب شمشیر ایالت و ظهورم.[۱۱]

اسماعیلیه

پس از مرگ جعفر صادق در سال(۷۶۵ م ۱۴۸ق)، انشعاب اساسی رخ داد. اسماعیل بن جعفر که در مقطعی از سوی پدرش به عنوان امام بعدی منصوب شده بود، ده سال قبل از پدر در سال (۷۵۵ م ۱۳۸ق) درگذشت. در حالی که اثنی عشری استدلال می‌کنند که او یا هرگز وارث ظاهری نبوده یا قبل از پدرش نمرده‌است و از این رو موسی کاظم وارث واقعی امامت است. اسماعیلیان استدلال می‌کنند که یا مرگ اسماعیل برای حفظ او از آزار و اذیت عباسیان وانمود شده‌است (پس او امام بعدی است) یا اینکه امامت به پسرش محمد بن اسماعیل رسیده‌است.[۱۲] مرگ اسماعیل را در زمان پدرش انکار کرده و گفتند: او نمرده و نخواهد مرد، و او مهدی قائم است، زیرا پدرش پس از خود، به امامت او اشاره کرده، پیروان خود را پایبند ولایت او ساخت. مادر اسماعیل و برادرش عبدالله، دختر حسین بن حسن بن علی بن ابی‌طالب بود و فاطمه نام داشت.[۱۳] از اسماعیلیان خاص، فرقهٔ مبارکه منشعب شدند که معتقد بودند، پس از جعفر صادق نوهٔ او محمد بن اسماعیل که مادرش کنیز بود امام است و می‌گفتند در روزگار جعفر بن محمد، پسرش اسماعیل، بدان کار نامزد بود و چون درگذشت، امام صادق، پسر او را جانشین خود ساخت و امامت حق محمد است و دیگری را شایسته نیست. چه پس از حسن و حسین امامت از برادر به برادر دیگر نرسد و جز در فرزندان و بازماندگان امامان روا نباشد و عبدالله و موسی دو برادر اسماعیل را حقی در امامت نیست.[۱۴] برخی منابع سنت و شیعهٔ اثنی‌عشریه، اسماعیل را شخصی بدکار و شرابخوار معرفی می‌کنند و از این جهت او را شایستهٔ امامت و جانشینی پدرش ندانستند، چنانچه امام صادق امامت اسماعیل را بنا بر اصل بداء نسخ کرد و فرمود: «ما بدالله فی شیئی کما بدالله فی اسماعیل ابنی…»[۱۵]

خطابیه

این گروه منسوب‌اند به محمد بن ابی زینب الاسدی ملقب به اجدع مکنی به ابوالخطاب، پیشوای فرقه‌ای از غُلات که از شاگردان امام صادق بود. ابوالخطاب به الوهیت امام علی قائل بود و امام صادق را نیز خدا می‌دانست. اسحاق (ابن ندیم) گوید: «ابوالخطاب دعوت به خدایی امیرالمؤمنین علی (ع) می‌کرد و میمون قداح از اتباع وی بود»[۱۶]

نوبختی گوید: چون به وی (عامل کوفه) آگهی دادند که این اسماعیلیان همهٔ کارهای حرام را روا داشته و مردمان را پیغمبری ابوالخطاب می‌خوانند، روزی هفتاد تن از ایشان در مسجد کوفه گرد آمده بودند. کسان خود را بفرستاد و همگی آنان را بکشت. تنها یک تن از ایشان، به نام ابوسلمه سالم بن مکرم جمال که ابوخدیجه لقب داشت و زخم بسیار خورده و در شمار کشتگان آمده بود جان به در برد.[۱۷]

شمیطیه یا سمیطیه

این گروه به نام پیشوای خود، یحیی بن ابی سمیط، یا به قول شهرستانی در ملل و نحل، شمیط، سمیطیه نامیده شدند. این گروه معتقدند که امامت از امام صادق به پسرش محمد ملقب به دیباج که مادرش کنیز بود و حمیده نام داشت می‌رسد و در خاندانش باقی ماند. باید دانست که موسی و اسحاق، دو پسر دیگر امام صادق با محمد از یک مادر بودند.[۱۸] نوبختی گوید:

آورده‌اند که محمد بن جعفر، در هنگام کودکی روزی نزد پدر آمد. همچنان که به سوی او می‌دوید، دامن جامه اش پای گیر او شد و خاک از چهره اش بزودود و گفت: از پدرم شنیدم که می‌گفت اگر تو را فرزندی باشد که مرا ماند، نام من بر وی گذار، زیرا او به مانند من و پیغمبر است و بر سنت او باشد.[۱۹]

افطحیه

این گروه منسوبند به عبدالله بن جعفر صادق. و چون عبدالله، دارای سری پهن بود و به قولی پاها یا بینی پهنی داشت او را افطح[۲۰] خواندند. او پس از اسماعیل بن جعفر بزرگ‌ترین فرزند امام صادق بود که پس از امام دعوی امامت کرد. پیروان او، به دو دسته تقسیم شدند. دسته‌ای که چون در مسائل مذهبی او را نشانی نیافتند، از پذیرفتن ادعای او خودداری کردند. دسته‌ای هم که به امامت او عقیده داشتند، پس از مرگش چون فرزندی نداشت، عده زیادی از آن‌ها به موسی بن جعفر فرزند دیگر امام صادق گرویدند. زندگانی عبدالله، پس از امام صادق در حدود هفتاد روز بوده‌است و قبر او در بسطام، در کنار قبر علی بن عیسی بسطامی است.[۲۱]

اثنی عشری (دوازده امامی)

این گروه، پیرو علی و یازده نفر از نوادگان او و موسوم به اثنی عشریه هستند که پس از هفت امام (علی، حسن، حسین، سجاد، باقر و صادق و کاظم) به ترتیب به امامت علی بن موسی (رضا)، محمد بن علی (تقی)، علی بن محمد (نقی)، حسن بن علی (عسکری) و محمد بن حسن هستند. اینان باور دارند که محمد بن حسن، مهدی موعود است که در سن ۵ سالگی به امامت رسیده و به‌دلیل جلوگیری از به کشته شدنش، خدا او را به غیبت برده و این غیبت ۶۹ سال طول کشید و پس از آن به جهان دنیوی برگشت و پس از چند روز دوباره به غیبت رفت و این غیبت تا حال به طول انجامیده‌است.[۲۲]

جعفریه

جَعفریه نام‌ مشترک چند فرقه اسلامی‌ است و غالبا بر مذهب‌ امامیه اثناعشریه‌ و پیروان امام جعفر صادق (ع) اطلاق می‌شود که پس‌ از آن حضرت‌، به‌ فرزندش‌، امام موسی کاظم(ع) ، تا امام‌ دوازدهم‌، حضرت‌ مهدی‌(عج) گرویدند. اطلاق جعفریه به پیروان امام جعفر صادق(ع) از آن روست که نقل احادیث‌ و مستندات‌ فقه شیعه از ایشان‌، بیش‌ از سایر امامان‌ است‌.

مهمترین‌ کاربرد این‌ واژه‌، اطلاق‌ آن‌ بر پیروانی‌ از امام جعفر صادق (ع) است‌ که‌ پس‌ از ایشان، به‌ فرزندش‌، امام موسی کاظم(ع) ، تا امام‌ دوازدهم‌، حضرت‌ مهدی‌(عج) گرویدند. این‌ معنای‌ جعفریه‌ بر مذهب‌ امامیه اثناعشریه‌ منطبق‌ است‌. چون‌ بسیاری‌ از احادیث‌ فقهی‌ شیعه‌ از آن‌ حضرت‌ روایت شده‌ و مستندات‌ فقه‌ شیعه‌ از ایشان‌ بیش‌ از سایر امامان‌ نقل‌ شده‌، فقه‌ شیعه‌ را فقه‌ جعفری‌، و مذهب‌ امامیه‌ را مذهب‌جعفری‌ نامیده‌اند.[۱]

این‌ عنوان‌ در دوران‌ حیات‌ امام‌ جعفر صادق‌(ع) نیز به‌کار می‌رفته‌ است‌؛ چنان‌ که‌ فردی‌ به‌ امام‌ خبر داد که‌ شیعیان‌ را جعفریه‌ می‌نامند و حضرت‌ یادآوری‌ کردند که‌ تنها معدودی‌ از پیروان‌ من‌ استحقاق‌ این‌ انتساب‌ را دارند.[۲] بر این‌ اساس‌، بسیاری‌ از کتاب‌های‌ فقهی‌ یا اصولی‌ یا کلامی‌ که‌ در معرفی‌ یا اثبات‌ عقاید این‌ مذهب‌ نوشته‌ شده‌، نام‌ جعفریه‌ را در عنوان‌ خود دارد.[۳]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: بنی الاسلام علی خمس

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 13:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مذاهب چهارگانه اهل سنت

مذاهب چهارگانه اهل سنت اشاره به چهار مذهب فقهی حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی است که هر کدام از مسلمانان سنی در مسائل فقهی پیرو یکی از این مذاهب هستند. مذهب حنفی پیروان ابوحنیفه، مالکی پیروان مالک بن انس، شافعی پیروان محمد بن ادریس شافعی و حنبلی پیروان احمد بن حنبل هستند. این مذاهب در قرن دوم و سوم هجری به وجود آمدند.

در دوره تابعان، یعنی پس از پیامبر و صحابه وی، مذاهب مختلف فقهی پدید آمد که در بسیاری از اصول، روش‌های استنباط و نظریات فقهی اختلاف داشتند. مشکلاتی که این اختلاف‌ها پدید آورد سبب شد در قرن هفتم هجری، حاکمی با نام بَیبَرس بُندُقداری(درگذشت:۶۷۶ق) که بر مصر و شام حکومت می‌کرد، چهار مذهب حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی را مذاهب رسمی قرار دهد و در قاهره چهار قاضی از این مذاهب منصوب کند. این عمل خیلی زود در شهرهای دیگر نیز انجام شد. حکومت علاوه بر حمایت از چهار مذهب فقهی، محدودیت‌هایی برای دیگر مذاهب قرار داد؛ شهادت دادن در دادگاه، سخنرانی، امامت جماعت، تدریس و... محدود به افرادی از مذاهب چهارگانه گردید و در نتیجه، مذاهب دیگر به فراموشی سپرده شده و پیروان خود را از دست دادند.

پس از تثبیت مذاهب چهارگانه در میان عموم اهل سنت، باب اجتهاد میان آنان بسته شد و افراد سنی‌مذهب تنها می‌توانستند از مذاهب چهارگانه تقلید کنند. این دیدگاه توسط ابن تیمیه و پیروان سَلَفی او مورد نقد قرار گرفت و آنان بر مفتوح بودن باب اجتهاد تاکید ورزیدند.

مذاهب فقهی اهل سنت

اهل سنت از حدود قرن هفتم[۱] تا عصر حاضر پیرو چهار مذهب فقهی بوده[۲] و معتقدند هر مسلمانی باید در احکام دینی به یکی از مذاهب چهارگانه ملتزم بوده و از آنها تقلید کند.[۳]

مذهب حنفی

مذهب پیروان فقهی ابوحنیفه(۸۰-۱۵۰ق)است.[۴] ابوحنیفه امام اهل رأی بوده است.[۴] او با وجود اصرار و تأکید بر احکام تعبدی و سنت نبوی، اخبار و روایات غیرقطعی را برای فتوا دادن کافی نمی‌دانست.[۵]

مذهب مالکی

مذهب پیروان فقهی مالک بن انس(۹۳-۱۷۹ق)است.[۶] مالک در استنباط احکام به کتاب، سنت، عمل اهل مدینه، مصالح مرسله، قول صحابه و استحسان عمل می‌کرد.[۶] فقه مالکی نماینده فقه حدیث‌گرای مدینه دانسته می‌شود که پایبندی بسیاری به ظواهر قرآن دارد.[۷]

مذهب شافعی

مذهب پیروان محمد بن ادریس شافعی(۱۵۰-۲۰۴ق)است. فقه شافعی بر پایه حدیث بنا شده بود، به نحوی که برخی فقه شافعی را فقهی حدیث‌مدار دانسته‌اند.[۸] شافعی از برخی روش‌های اصحاب رأی نیز استفاده می‌کرد و توانست در میانه این دو روش قرار گیرد.[۹] شیعیان عموماً پیروان مذهب شافعی را به شیعه امامیه نزدیک‌تر می‌دانند.[۱۰]

مذهب حنبلی

مذهب پیروان احمد بن حنبل(۱۶۴-۲۴۱ق) است. احمد پیرو فقه حدیثی بود[۱۱] و از رأی و قیاس پرهیز می‌کرد.[۱۲] فقه حنبلی بیش از مذاهب دیگر به ظاهر احادیث و اقوال صحابه گرایش داشت و نماینده شاخص اندیشه حدیث‌گرا در فقه اهل سنت است.[۱۱]

تثبیت مذاهب چهارگانه

از نیمه دوم قرن چهارم هجری قمری به بعد، فقیهان گرایش به تقلید از فقیهان گذشته خود داشتند؛ به طوری که هر دانشمندی پیرو یکی از مجتهدان گذشته شده و به شرح و تفسیر آرای او می‌پرداخت.[۱۷] وجود فرقه‌های مختلف و تعصب طرفداران آنها اختلافات بسیاری را در جامعه اسلامی به وجود آورد؛ به حدی که برخی فقیهان، ازدواج با پیروان فرقه‌های دیگر را مجاز نمی دانستند و برخی دیگر اقتدا به امام جماعتی که از فرقه دیگر باشد را جایز نمی‌شمردند.[۱۸]

در نهایت حاکمان مسلمان به این نتیجه رسید که مذاهب فقهی را محدود کنند؛ در سال ۶۳۳ [۱۹] یا ۶۶۳[۲۰] یا ۶۶۵ هجری قمری[۱] حاکمی با نام بَیبَرس بُندُقداری که بر بسیاری از مناطق اسلامی از جمله مصر و شام حکومت می‌کرد،[۲۱] چهار قاضی رسمی از چهار مذهب حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی در قاهره منصوب کرد و سایر مذاهب را نامعتبر اعلام کرد.[۲۲] او همچنین محدودیت‌های بسیاری برای پیروان مذاهب دیگر به وجود آورد.[۲۰] این تصمیم پس از مدتی در مناطق دیگر نیز اجرا شد.[۲۱]

در نتیجه مذاهب چهارگانه حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی که پیروان زیادی نیز داشتند، به صورت رسمی مورد حمایت حکومت‌ها قرار گرفتند[۲۳] و با گذشت زمان در جامعه اهل سنت تثبیت شدند.[۲۴][یادداشت ۱] مطهری(۱۳۵۸ش)نیز براین باور است که تا قرن هفتم هجری قمری حقّ اجتهاد در میان اهل سنت محفوظ و بابِ آن مفتوح بود. در این قرن به علل خاصّ تاریخی با یک شورا و اجماع ساختگی این حق از علما سلب گردید و علما مجبور شدند که برای همیشه از نظریات علمای قرن دوم و سوم هجری تبعیت کنند، و از اینجا مسئله‌ حصر مذاهب فقهی به مذاهب چهارگانه معروف به وجود آمد. [۲۵]

عوامل انحصار در مذاهب چهارگانه

مورخان و محققان عواملی را در تثبیت مذاهب چهارگانه فقهی در میان اهل سنت برشمرده‌اند:

حاکمان اسلامی در ترویج و سپس تثبیت مذاهب فقهی نقش عمده‌ای داشته‌اند؛ هارون الرشید شخصی به نام ابویوسف را که پیرو مذهب حنفی بود قاضی قرار داد و قضات دیگر نیز تنها در صورت حنفی بودن تأیید می‌شدند. این کار نقش مهمی در ترویج مذهب حنفی داشت.[۳۳] در اندلس و مغرب نیز مذهب مالکی مورد قبول حکومت قرار گرفت.[۳۴] عبدالسلام بن سعید (درگذشت:۲۴۰ق)که در آفریقا قاضی بود، نقش فعالی در گسترش مذهب مالکی داشت.[۳۵] در شام نیز در یک دوره، مذهب شافعی رسمیت یافت.[۳۴]

تثبیت و رسمیت یافتن مذاهب چهارگانه توسط حاکمان مسلمان، ابتدا در مصر آغاز شد[۳۶] و سپس در مناطق دیگر رخ داد.[۲۱] حاکمان همچنین در ترویج این مذاهب تلاش کردند و مدارسی مختص این مذاهب قرار دادند. در همین حال فرقه‌های دیگر با محدودیت‌های گسترده‌ای مواجه شدند؛ از جمله شهادت پیروان مذاهب دیگر در دادگاه‌ها معتبر نبود، و همچنین تنها کسانی برای سخنرانی، امامت جماعت، تدریس علوم دینی و... مجاز دانسته می‌شدند که پیرو فرقه‌های چهارگانه باشند.[۱]

یکی از علل گرایش مردم و حاکمان به مذاهب چهارگانه اهل سنت را موفقیت پیشوایان این مذاهب در تربیت شاگردان برجسته و ممتاز در جامعه دانستند چرا که شاگردان، مذاهب فقهی استادان خود را ترویج کرده و در جامعه به عنوان احکام و مقررات اسلامی تثبیت کردند و فقیهان بعدی نیز به پیروی از این مذاهب راه یافتند[۳۷] تا جایی که به جواز پیروی از مذاهب چهارگانه و عدم جواز پیروی از مذاهب دیگر حکم کردند.[۳۸] همچنین وجود طرفداران بسیار و تعصبات آنان، از عوامل مهم تثبیت مذاهب چهارگانه دانسته شده است.[۳۹] توجه ویژه به نوشتن و کِتابت آراء و نظرات، دلیل دیگری برای تثبیت مذاهب چهارگانه بیان شده است. بر همین اساس برخی معتقدند نگارش نظرات فقهی موجب حفظ مذاهب شده و حاکمان موجب گسترش مذاهب شده‌اند.[۴۰]

اهل سنت و مسئله اجتهاد

پس از تثبیت مذاهب چهارگانه در میان عموم اهل سنت، اجتهاد میان آنان متوقف شد.[۳۹] آنان معتقدند تنها باید از مذاهب چهارگانه تقلید کرد[۴۱] و علم به شریعت پیامبر(ص( تنها از طریق مذاهب چهارگانه ممکن است.[۴۱] با این حال این اعتقاد توسط برخی افراد[یادداشت ۲] و گروه‌ها مورد مناقشه واقع شده است.[۴۲][یادداشت ۳]شیخ محمود شلتوت از اساتید و رؤسای دانشگاه الازهر در مصر یکی از کسانی است که انحصار تقلید از مذاهب اربعه را نادرست دانسته و ضمن جایز دانستن پیروی از مذهب جعفری که همان شیعه امامیه است، پیروی از هر مکتبی را که بطور صحیح نقل شده و احکام آن در کتب مخصوص به خود مدون گشته حق هر مسلمانی دانسته و صریحاً اعلان کرد که هرکسی مقلد یکی از این مذاهب چهارگانه باشد می تواند به مذهب دیگری ( هر مکتبی که باشد ) منتقل شود.[۴۳]

سلفیه

سَلَفی به گروهی از مسلمانان تندروی اهل سنت گفته می‌شود که تمسک به دین اسلام جسته و خود را پیرو سلف صالح می‌دانند و در عمل، رفتار و اعتقادات خود از پیامبر اسلام، صحابه و تابعین تبعیت می‌کنند. آن‌ها معتقدند دیدگاه‌های امروز اسلام باید به همان نحوی بیان شود که صحابه و تابعین بیان می‌کردند، یعنی تنها مرجع متن قرآن و سنت پیامبر باشد و علمای دینی حق اظهارنظر و بیان ادله‌ای متفاوت که متناسب با شرایط زمانه باشد را ندارند. سلفی‌ها که بسیاری آن‌ها را به تندروی متهم می‌کنند، مرکز اصلیشان در مکه و مدینه است؛ و گروه‌های نظامی آنان هم‌اکنون در سوریه فعالیت دارند. ز جمله سلفی‌های معروف می‌توان به اسامه بن لادن رهبر گروه القاعده نام برد.

فقه سلفی

ابن تیمیه از فقیهان قرن هشتم هجری قمری و از مبلغان اصلی سلفی‌گری بر باز بودن باب اجتهاد تاکید می‌ورزید.[۴۴] احمد پاکتچی، پژوهشگر علوم قرآن و حدیث، معتقد است ابن تیمیه را باید فقیهی در چارچوب مذهب حنبلی انگاشت که در بخشی از مسائل از مواضع مشهور فقه حنبلی عدول کرده است.[۴۴] محمد بن عبدالوهاب، از فقیهان قرن سیزده هجری قمری و به پیروی از او مُفتیانِ وهابی معتقدند که باید مانند سَلَف به کتاب و سنت مراجعه کرد و با توجه به آیات و روایات اجتهاد نمود.[۴۵]

وهابیت

وهابیت:این گروه طرفداران محمد بن عبدالوهاب هستند که در اواخر قرن دوازده هجری به ترویج افکار ابن تیمیه پرداختند. اصول عقاید وهابیت را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد:

اعتقاد به واسطه‌ها میان خلق و خدا با توحید در الوهیت منافات دارد . مشرکان عصر رسالت در مسئله ربوبیت مشرک نبودند . با این که انگیزه بت پرستان، تقرب به خداوند و طلب شفاعت از معبودان خویش در پیشگاه خداوند بود، قرآن کریم عمل آنان را شرک دانسته‌است. هرگونه عمل که مشابه اعمال مشرکان عصر رسالت باشد مثل استغاثه و استعانت از غیر خدا، نذر و قربانی برای غیر خدا، و طلب شفاعت از غیر خدا شرک است . شیعیان را کافر می‌دانند . شرک مسلمانان از شرک مشرکان عصر رسالت عظیم تر است و

تصوف

برخی از فرقه‌های تصوف یا صوفیه عبارتند از: چشتیه، حروفیه، دسوقیه، سهروردیه، شاذلیه، صفویه، ملامتیه، نقشبندیه، نقطویه، نوربخشیه. بکتاشیه : منسوب به حاجی بکتاش ولی که پیروان آن بیشتر در آلبانی زندگی می‌کنند و عده‌ای آن‌ها را جز اهل حق می‌شمارند. مولویه : مؤسس این طریقت مولانا جلال‌الدین محمد بلخی مشهور به مولوی است که صاحب اثر مشهور و منظوم مثنوی معنوی بوده و این اثر در شش دفتر تنظیم شده‌است. شیوهٔ نگارش این اثر تمثیل است و حکایات آموزندهٔ بسیاری در آن به بیانی زیبا و شیوا نگاشته شده‌است. به‌گفتهٔ مولوی، این اثر مبیّنِ اصول قرآن است. نعمت‌اللهیه : پیروان شاه نعمت‌الله ولی را گویند که سلسلهٔ نعمت‌اللهی را در قرن هشتم هجری بنیاد گذاشته‌است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: بنی الاسلام علی خمس

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 13:2 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

محفل انس با قرآن کریم در حضور رهبر انقلاب

در اولین روز ماه مبارک رمضان، رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز «در محفل انس با قرآن و در جمع اساتید و قاریان ممتاز و بین المللی»، با اشاره به نیاز فردی، اجتماعی و ملی به آموزه‌های علاج بخش قرآن تأکید کردند: جامعه قرآنی بگونه‌ای عمل کند که چشمه‌های معنوی کتاب الله در دلها، افکار و در نتیجه رفتار و اعمال همه مردم جاری شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که بیش از دو ساعت و نیم مستمع تلاوت قاریان ممتاز و جمع‌خوانی و تواشیح گروه‌های داخلی و خارجی بودند با تبریک ماه مبارک رمضان به عنوان عید بزرگ و حقیقی مومنان و حمد پروردگار به خاطر افزایش مستمر قاریان کشور افزودند: نیاز جامعه به سرچشمه‌های پایان‌ناپذیر قرآن برای علاج مشکلات مختلف، نیازی جدی و واقعی است.

ایشان در تبیین نیازهای فردی به کتاب الهی گفتند: علاج همه امراض روحی و اخلاقی آحاد بشر مانند حسد، بخل، سوءظن، تنبلی، خودخواهی، هواپرستی و ترجیح منافع فردی به منافع جمعی در قرآن نهفته است.

رهبر انقلاب در زمینه ارتباطات درونی جامعه نیز گفتند: برای علاج مشکلات اجتماعی از جمله عدالت اجتماعی که بعد از توحید مهمترین مسئله اسلام است نیازمند مراجعه به قرآن هستیم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای قرآن را در عرصه ارتباطات با دیگر کشورها نیز راهنمایی گویا و دقیق خواندند و افزودند: ملت ایران با دیگر ملت‌ها مشکلی ندارد اما امروز با جبهه وسیعی از قدرت مداران کافر یا منافق مواجه است که قرآن کریم نحوه رفتار با آنها را در مراحل مختلف مشخص کرده است که چه زمانی باید با آنها حرف بزنیم در چه مرحله‌ای همکاری کنیم، چه هنگام با مشت به دهان آنها بکوبیم و چه وقتی شمشیر بکشیم.

ایشان تلاوت درست و استماع صحیح قرآن را باعث برطرف شدن همه امراض یاد شده دانستند و افزودند: قرآن وقتی خوب تلاوت و شنیده شود در انسان انگیزه صلاح و نجات هم ایجاد می‌کند.

رهبر انقلاب با استناد به آیه‌ای از قرآن مجید هدف پیامبر از تلاوت آیات شریفه را تزکیه به معنای شفای همه امراض روح و جان، تعلیم کتاب یعنی آموزش قواره کلی زندگی فردی و اجتماعی و تعلیم حکمت به معنای ارائه معارف شناخت حقایق عالم وجود برشمردند و افزودند: تلاوت، کاری پیامبرانه است و قاریان در حقیقت کار پیامبر را انجام می‌دهند.

ایشان تبدیل مفاهیم قرآنی به مسلمات فکری آحاد مردم را از کارکردهای مهم تلاوت صحیح دانستند و گفتند: قاریان به گونه‌ای تلاوت کنند که هزاران عنوان و سرفصل مهم قرآنی در اذهان و افکار مردم جایگزین و مبنای عمل شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تلاوت خوب را باعث افزایش سواد قرآنی مردم هم خواندند و گفتند: تلاوت به شرط رعایت آداب، در همه ابعاد معجزه می‌کند.

رهبر انقلاب، احساس حقیقی حضور در پیشگاه پروردگار را مهمترین ادب تلاوت قرآن برشمردند و گفتند: قرآن را باید با توجه به معنا و به صورت ترتیل خواند تا اثرگذار باشد.

ایشان در بیان معنای صحیح ترتیل افزودند: ترتیل امری معنوی و به معنای تلاوت با فهم و تدبر و مکث است. البته آنچه در کشور به عنوان ترتیل انجام می‌شود خوب و با ارزش است و باید بیشتر رواج پیدا کند.

رهبر انقلاب در توصیه‌ای دیگر با تأکید بر اینکه هدف قاری از تلاوت باید در درجه اول بهره‌مندی و تأثیرپذیری از کلام نورانی وحی و سپس اثرگذاری بر مخاطب باشد، گفتند: در صورت توجه به این هدف، استفاده از آرایش‌های زیبای صوت و لحن نیز اشکالی ندارد همچنانکه امروز قاریان ما با بکارگیری لحن‌های خوب که بسیاری از آنها هم تقلیدی نیست، باعث ایجاد خشوع و حالت ذکر و تسبیح در دل‌های شنوندگان می‌شوند.

ایشان فهم معانی را در اثربخشی تلاوت مهم دانستند و افزودند: امروز در مقایسه با اوایل انقلاب، قاریان ما آشنایی خوبی با مفاهیم کلام وحی دارند اما فهم معانی آیات باید در سطح عمومی گسترش یابد که یافتن شیوه‌های این کار بر عهده آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی و سایر دستگاه‌های قرآنی است.


مسئله «صورت و ظاهر قاریان» مسئله دیگری بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به آن گفتند: در کنار سیرت خوب، صورت قاری هم باید خوب و به حالت اهل صلاح و معنویت باشد.

ایشان با اشاره به سفر قاریان ایرانی به کشورهای خارجی و استقبال خوب از آنها، پوشیدن لباس ایرانی در محافل قرآنی خارج را یک امتیاز دانستند و گفتند: مسئله دیگر، استفاده نکردن از الحان حرام در تلاوت است.

رهبر انقلاب با اشاره به اشتغال دستگاه‌های مختلف از جمله وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات، اوقاف، صداوسیما و همچنین گروه‌های مردمی در امر قرآن، تأکید کردند: این مجموعه‌ها باید هم‌افزایی کنند که لازمه هم‌افزایی، توجه به سیاستگذاری‌های شورای عالی قرآن است.

ایشان با اشاره به تولیدات بسیار خوب قرآنی، صداوسیما را موظف به پشتیبانی از تولیدات فاخر قرآنی دانستند و افزودند: خوشبختانه کشور در زمینه قرآن پیشرفت سریعی داشته است و در مقایسه با پیش از انقلاب که قرآن، مهجور و تلاوت آن محدود به تعداد اندکی از قاریان بود، امروز در سراسر کشور و حتی در شهرهای کوچک و بعضی روستاها، قاریان خوب و برجسته‌ای وجود دارند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان ابراز امیدواری کردند با رعایت این نکات ظریف، چشمه معنوی قرآن به دلها و افکار و اعمال مردم سرازیر شود.

در این مراسم، تعدادی از قاریان به تلاوت آیات کلام‌الله مجید و گروه های مختلف به اجرای همخوانی و ابتهال پرداختند.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:

* اگر به درستی تلاوت قرآن انجام شود و استماع انجام شود، همه امراض برطرف می‌شود. قرآن هم علاج را به ما می‌گوید، اگر درست توجه کنیم، هم علاج را به ما می‌گوید، هم راه را به ما نشان می‌دهد و هم در ما انگیزه ایجاد می‌کند. این نکته مهمی است. خیلی‌ها هستند راه را بلدند اما انگیزه در آن‌ها نیست و دستگاه‌های فکری و اخلاقی قادر نیستند در این افراد انگیزه به وجود بیاورند. قرآن انگیزه ایجاد می‌کند. وقتی قرآن را به خوبی تلاوت کنند و به خوبی استماع کنیم و به خوبی در آن دقت کنیم، آن وقت این نتایج بزرگ برای ما حاصل خواهد شد.

* اید بسیار به یاد خدا بود، ذکر الله کثیرا. باید خذ العفو پیشه کرد. باید فی سبیل الله بود. و دیگر مفاهیمی که در قرآن وجود دارد، هزاران عنوان و مطلب و سرفصل را شامل می‌شود - و این اصلا مبالغه نیست - که این‌ها می‌توانند به معارف فکری برای توده مردم تبدیل شوند. چه چیزی این کار را میسر می‌سازد؟ تلاوت قرآن. با تلاوت قرآن، سطح سواد قرآنی مردم ارتقا می‌یابد و در نتیجه، مردم آنگونه که قرآن دستور داده است، می‌اندیشند. به طور معمول، انسان هرگونه که می‌اندیشد، همانگونه نیز عمل می‌کند.

* امروز در زمینه‌ی ارتباط با بیرون جامعه امروز ملت ایران مواجه است با یک جبهه‌ی وسیعی از قدرت‌مداران کافر یا منافق. این است. با ملتها مشکلی نداریم. ملتها با همدیگر یا برادرند یا اگر هم بیگانه هستند کاری به هم ندارند. آن که کار به کار کشورها و ملتها دارد قدرت‌مدارانند.

ما امروز جزو آن کشورهایی هستیم که با یک جبهه‌ی وسیعی از این قدرت‌مداران مواجه‌ایم. چگونه با اینها رفتار کنیم؟ قرآن متضّمن چگونگی رفتار با اینهاست. در چه مرحله با اینها حرف بزنیم، در چه مرحله دست همکاری بدهیم، در چه مرحله مشت به دهان اینها بکوبیم، در چه مرحله شمشیر بکشیم. همه‌ی اینها مشخص است در قرآن.

در زمینه‌ی مسائل اجتماعی درون جامعه‌ای، مسائل ارتباطات ما خب می‌دانید از نظر اسلام در تشکیل جامعه‌ی اسلامی بعد از توحید و معارف و ارتباط با خدا مهمترین مسئله عدالت است. عدالت اجتماعی است. پیغمبران به هیچ چیز به قدر عدالت دعوت نکردند بعد از توحید. ما در زمینه‌ی عدالت اجتماعی مشکلاتی داریم، راه‌حلش در قرآن است.

* پیغمبر قرآن را تلاوت می‌کند بر مردم برای اینکه این چند کار انجام بگیرد: تزکیه، تعلیم کتاب، تعلیم حکمت. شما قراء چه کار می‌کنید؟ شما هم کار پیغمبر را می‌کنید، شما هم تلاوت می‌کنید. کار تلاوت، کار پیامبرانه است. تلاوت قرآن این قدر اهمیت دارد.

اینکه شما بتوانید مفاهیم قرآنی را به مسلّمات فکری آحاد مردم تبدیل کنید [مهم است]. مفاهیم قرآنی؛ هزاران هزار عنوان و سرفصل مهم در قرآن وجود دارد. مثلاً لیقوم الناس بالقسط، فرض بفرمایید. خذ العفو، اذکر اللّه ذکر کثیراً اینها همه‌اش عناوین و سرفصلهاست.

تلاوت شما -اگر درست انجام بگیرد- یکی از وظایفش و یکی از کارکردهایش این است که این مفاهیم را تبدیل می‌کند به مسلّمات فکری جامعه. برای جامعه جا می‌افتد که باید قیام به قسط کرد.

* باید آداب تلاوت را مراعات کنید. اولین ادب این است که وقتی قرآن را تلاوت می‌کنید -چه خودتان در خانه یا در بین جمع در اینجا و هر جای دیگر- بدانید که در حضور خدا هستید. دارید کلام او را بر ما می‌خوانید؛ این اول. توجه داشته باشید که در حضور خداوند دارید گفته‌ی او را به ما می‌رسانید. حرف او را به ما می‌رسانید. این یک احساسی به شما می‌دهد، این خیلی مهم است، اول این است.

قرآن را با توجه به معنا بخوانید. من امروز دیدم بعضی از برادران این را خوب رعایت کردند. گاهی اوقات توجه به معنا نیست، تلاوت اثر نمی‌گذارد. توجه به معنا که داشته باشید بدانید که چه حقیقتی دارد از حنجره‌ی شما خارج می‌شود، توجه به معنا یعنی این.

این خبر در حال بروزرسانی است...

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:

* اگر به درستی تلاوت قرآن انجام شود و استماع انجام شود، همه امراض برطرف می‌شود. قرآن هم علاج را به ما می‌گوید، اگر درست توجه کنیم، هم علاج را به ما می‌گوید، هم راه را به ما نشان می‌دهد و هم در ما انگیزه ایجاد می‌کند. این نکته مهمی است. خیلی‌ها هستند راه را بلدند اما انگیزه در آن‌ها نیست و دستگاه‌های فکری و اخلاقی قادر نیستند در این افراد انگیزه به وجود بیاورند. قرآن انگیزه ایجاد می‌کند. وقتی قرآن را به خوبی تلاوت کنند و به خوبی استماع کنیم و به خوبی در آن دقت کنیم، آن وقت این نتایج بزرگ برای ما حاصل خواهد شد.

* اید بسیار به یاد خدا بود، ذکر الله کثیرا. باید خذ العفو پیشه کرد. باید فی سبیل الله بود. و دیگر مفاهیمی که در قرآن وجود دارد، هزاران عنوان و مطلب و سرفصل را شامل می‌شود - و این اصلا مبالغه نیست - که این‌ها می‌توانند به معارف فکری برای توده مردم تبدیل شوند. چه چیزی این کار را میسر می‌سازد؟ تلاوت قرآن. با تلاوت قرآن، سطح سواد قرآنی مردم ارتقا می‌یابد و در نتیجه، مردم آنگونه که قرآن دستور داده است، می‌اندیشند. به طور معمول، انسان هرگونه که می‌اندیشد، همانگونه نیز عمل می‌کند.

* امروز در زمینه‌ی ارتباط با بیرون جامعه امروز ملت ایران مواجه است با یک جبهه‌ی وسیعی از قدرت‌مداران کافر یا منافق. این است. با ملتها مشکلی نداریم. ملتها با همدیگر یا برادرند یا اگر هم بیگانه هستند کاری به هم ندارند. آن که کار به کار کشورها و ملتها دارد قدرت‌مدارانند.

ما امروز جزو آن کشورهایی هستیم که با یک جبهه‌ی وسیعی از این قدرت‌مداران مواجه‌ایم. چگونه با اینها رفتار کنیم؟ قرآن متضّمن چگونگی رفتار با اینهاست. در چه مرحله با اینها حرف بزنیم، در چه مرحله دست همکاری بدهیم، در چه مرحله مشت به دهان اینها بکوبیم، در چه مرحله شمشیر بکشیم. همه‌ی اینها مشخص است در قرآن.

در زمینه‌ی مسائل اجتماعی درون جامعه‌ای، مسائل ارتباطات ما خب می‌دانید از نظر اسلام در تشکیل جامعه‌ی اسلامی بعد از توحید و معارف و ارتباط با خدا مهمترین مسئله عدالت است. عدالت اجتماعی است. پیغمبران به هیچ چیز به قدر عدالت دعوت نکردند بعد از توحید. ما در زمینه‌ی عدالت اجتماعی مشکلاتی داریم، راه‌حلش در قرآن است.

* پیغمبر قرآن را تلاوت می‌کند بر مردم برای اینکه این چند کار انجام بگیرد: تزکیه، تعلیم کتاب، تعلیم حکمت. شما قراء چه کار می‌کنید؟ شما هم کار پیغمبر را می‌کنید، شما هم تلاوت می‌کنید. کار تلاوت، کار پیامبرانه است. تلاوت قرآن این قدر اهمیت دارد.

اینکه شما بتوانید مفاهیم قرآنی را به مسلّمات فکری آحاد مردم تبدیل کنید [مهم است]. مفاهیم قرآنی؛ هزاران هزار عنوان و سرفصل مهم در قرآن وجود دارد. مثلاً لیقوم الناس بالقسط، فرض بفرمایید. خذ العفو، اذکر اللّه ذکر کثیراً اینها همه‌اش عناوین و سرفصلهاست.

تلاوت شما -اگر درست انجام بگیرد- یکی از وظایفش و یکی از کارکردهایش این است که این مفاهیم را تبدیل می‌کند به مسلّمات فکری جامعه. برای جامعه جا می‌افتد که باید قیام به قسط کرد.

* باید آداب تلاوت را مراعات کنید. اولین ادب این است که وقتی قرآن را تلاوت می‌کنید -چه خودتان در خانه یا در بین جمع در اینجا و هر جای دیگر- بدانید که در حضور خدا هستید. دارید کلام او را بر ما می‌خوانید؛ این اول. توجه داشته باشید که در حضور خداوند دارید گفته‌ی او را به ما می‌رسانید. حرف او را به ما می‌رسانید. این یک احساسی به شما می‌دهد، این خیلی مهم است، اول این است.

قرآن را با توجه به معنا بخوانید. من امروز دیدم بعضی از برادران این را خوب رعایت کردند. گاهی اوقات توجه به معنا نیست، تلاوت اثر نمی‌گذارد. توجه به معنا که داشته باشید بدانید که چه حقیقتی دارد از حنجره‌ی شما خارج می‌شود، توجه به معنا یعنی این.

* قرآن خواندن به همین شکل تدویر که ما به آن می‌گوییم ترتیل، خیلی چیز مهم و جالبی است.

این که الان رایج شده در همه کشور، در مشهد، قم، جمکران، خوزستان، اهواز، طبس، در همه جا قرآن را می‌خوانند که در تلویزیون پخش می‌کنند، این خیلی چیز باارزش و خوبی است. واقعا شاید من نتوانم برای شما آن شادی و خرسندی فوق‌العاده خودم را تصویر کنم در آن وقتی که می‌بینم که قراء مختلف می‌آیند می‌نشینند قرآن را میخوانند هم با تجوید، هم با وقف و ابتدای صحیح، هم با مخارج حروف زیبا و صحیح؛ این خیلی فوق‌العاده است، این خیلی خوب است، این هر چه رواج بیشتر پیدا کند خوب است.

* دستگاه‌های مختلفی متولّی مسئله‌ی قرآنند، با قرآن سروکار دارند. وزارت ارشاد با قرآن سروکار دارد، سازمان تبلیغات سروکار دارد، اوقاف سروکار دارد، صداوسیما سروکار دارد، دستگاه‌های مختلف دیگر هم هستند، آحاد مردم هم، گروه‌های مردمی هم سروکار دارند؛ خب اینها هم‌افزایی کنند.

راه هم‌افزایی‌اش هم این است که این شورای عالی قرآن که تشکیل شده، سیاست‌گذاری میکند، این سیاست‌گذاری‌ها را مورد توجّه قرار بدهند. این کار مهمّی است، کار مفیدی است.

بخصوص صداوسیما باید از تولیدات فاخر قرآنی استقبال کند. یعنی بایستی واقعا پشتیبانی کند. ما واقعاً در زمینه‌ی تلاوت قرآن الان تولیدات خیلی خوبی داریم. تولیدات برجسته‌ای داریم. از اینها استفاده بشود و مردم استفاده کنند.

* کشور ما خوشبختانه از لحاظ قرآن پیشرفتش یک پیشرفت سریع و به نسبت کشورهای دیگری که ما می‌بینیم، به مراتب سریع‌تر بوده.

یعنی کشور ما که قرآن در آن مهجور بود، تلاوت قرآن محدود بود، در شهرهای بزرگ دو تا، سه تا، پنج تا جلسه‌ی قرآن بود، چهار تا، پنج تا، حدّاکثر شش، هفت تا قاری مثلاً قرآن که قرآن خوب می‌خواندند، تجویدی می‌خواندند، وجود داشتند، امروز خوشبختانه در سراسر کشور حتّی در شهرهای کوچک شاید در بعضی از روستاها، قرّاء خوبی هستند، قرّاء برجسته‌ای هستند تلاوت میکنند.

خب اینها برجستگی ماست و نمیتوانند ادّعا کنند که جمهوری اسلامی از لحاظ قرآنی نتوانسته کار بکند. نه، خیلی بحمداللّه خوب کار شده و بیشتر از این هم باید کار بشود.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 10:44 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

خط حزب‌الله ۴۸۶ | روح سید و راه ما

* چهارصد و هشتاد و ششمین شماره‌ هفته‌نامه‌ «خط حزب‌الله» منتشر شد.

* سرمقاله این هفته خط حزب‌الله، با عنوان «روحِ سیّد و راهِ ما» گزارشی است از مراسم تشییع با شکوه شهید سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفی‌الدین.

* نیروهای مؤمن و انقلابی سراسر کشور می‌توانند در چاپ و توزیع این هفته‌نامه در مساجد و هیئت‌های مذهبی شهر و منطقه سکونت خود مشارکت کنند.

* این شماره خط حزب‌الله به مناسبت انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «آخرین فرصت» به روح مطهر شهید علی کسایی تقدیم شده و فرازی از وصیت‌نامه این شهید را مرور کرده است.

دریافت «خط حزب‌الله» نسخه مطالعه


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خـــــــــط حـــــــــــزب الله

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 10:43 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

با استیضاح همتی مانع اصلی موفقیت دولت برداشته می‌شود

با استیضاح همتی مانع اصلی موفقیت دولت برداشته می‌شود

نماینده اراک در مجلس در موافقت با استیضاح وزیر اقتصاد گفت: بزرگ‌ترین خدمت نمایندگان به دولت رای به عدم صلاحیت همتی است.

به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم، نادرقلی ابراهیمی نماینده اراک در جلسه علنی امروز مجلس و در جریان بررسی طرح استیضاح وزیر امور اقتصادی و دارایی به عنوان موافق استیضاح گفت: با استیضاح وزیر اقتصاد مانع اصلی موفقیت کشور و دولت برداشته می‌شود که در نهایت کمک به دولت است.

وی با بیان اینکه استیضاح وزیر اقتصاد خواسته همه مردم است، افزود: سیاست‌های غلط پولی و ارزی در ستاد اقتصادی دولت به دبیری آقای همتی تعیین می‌شود منتها وزیر اقتصاد از پذیرش سیاست‌های اقتصادی شانه خالی کرده و به خواست دولت، مجلس و مردم توجه نمی‌کند.

این نماینده مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه وزیر اقتصاد با اتخاذ سیاست‌های غلط ارزی باعث بی‌انضباطی اقتصادی کشور شده است، گفت: نتیجه سیاست‌های اشتباه ارزی را می‌توان در افزایش فشار به کشاورزان و کل جامعه مصرفی غذایی دید.

وی، افزایش چند برابری قیمت واکسن دامی و نهاده‌های کشاورزی، افزایش هزینه‌های کاشت و قیمت بذر، کود، کالاهای غیریارانه بگیر، سبزی و صیفی‌جات، میوه، چای و شکر را به دلیل سیاست‌های ارزی دانست و گفت: نتیجه این سیاست، کاهش ارزش پول ملی است.

ابراهیمی در پایان گفت: راننده اتوبوس اقتصادی دولت، اتوبوس را به پرتگاه نزدیک کرده است لذا امروز بزرگ‌ترین خدمت نمایندگان به دولت در رای به عدم صلاحیت همتی وزیر اقتصاد است.

ظهوریان: برخی اظهارات همتی به تشنج در بازار دامن زده است

تاسف اعضای هیئت دولت از رای عدم اعتماد به همتی

توضیحات ظریف درباره استعفایش از حضور در دولت

رحمت‌الله اکرمی سرپرست وزارت اقتصاد شد

برخی اطرافیان ظریف استعفای او را تایید کردند

سراب تک نرخ سازی ارز/تجویز صحیح برای وزارت اقتصاد چیست؟

وعده مهم اميرحسين ثابتي به پزشکيان/ ولله قسم عامل گراني ارز را از دولت شما بيرون مي آورم اقتصاد نیوز

درخواست انگليس از زلنسکي: به کاخ سفيد برگرد و رابطه‌ات را با ترامپ ترميم کن دنیای اقتصاد

پزشکيان: معتقد بودم که گفتگو کنيم بهتر است اما رهبري گفتند با آمريکا نبايد گفتگو کنيم؛ تمام شد و رفت/ ارائه آمار بدهي‌هاي نجومي باقيمانده از دولت قبل خبرآنلاین

ايران براي خلع سلاح آمريکا با چين توافق کرد گسترش نیوز

پيش بيني نفس گير از نتيجه استيضاح همتي - ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ سرانه

دفاع همتي از خود در مجلس/ سوال مسئولان عربستان و پاسخ همتي افکار نیوز

عارف قيمت تمام شده بنزين را رسما اعلام کرد سرانه

نخستين تصوير از ۲بسيجي که ديروز به شهادت رسيدند؛ بيانيه سپاه | عامل ترور مشخص شد؟ همشهری آنلاین

همتي رسما اثر برجام بر اقتصاد ايران را اعلام کرد سرانه

اين شما و اين شغل احتمالي همتي بعد از استيضاح سرانه

آغاز جلسه استيضاح همتي در مجلس/ پزشکيان براي دفاع از وزير اقتصاد به مجلس آمد مشرق نیوز

معناي وداع کردها با اسلحه؛ چرا اوجالان انحلال پ‌ک‌ک را اعلام کرد؟/ پشت پرده نقشه اردوغان براي سوريه اقتصاد نیوز

ادامه بررسي استيضاح همتي به جلسه نوبت عصر مجلس موکول شد دنیای اقتصاد

براي بازگرداندن اتباع غيرمجاز افغانستاني تعلل نکنيد اطلاعات

با استيضاح همتي مانع اصلي موفقيت دولت برداشته مي‌شود خبرگزاری تسنیم

شناورهايمان توقيف شود شناورهايشان را توقيف مي‌کنيم همشهری آنلاین

ايران و يک کشور اروپايي حسابي دست هم را گرفتند سرانه

امارات درباره ايران بيانيه صادر کرد دنیای اقتصاد

واکنش شديدالحن به سخنان حسن روحاني درباره مذاکره با آمريکا همشهری آنلاین

عکس متفاوت از تحقير زلنسکي توسط ترامپ را ببينيد اطلاعات

راغفر، اقتصاددان: تا مي‌توانند و توانستند جيب مردم را خالي کردند تریبون اقتصاد

زلنسکي پس از اخراج از کاخ سفيد به کجا رفت؟ افکار نیوز

روزنامه هم ميهن خطاب به پزشکيان: به حرفهاي تکراري و بي فايده مشغول شده ايد/ بترسيم از اينکه مردم عصباني شوند خبرآنلاین

اکونوميست؛ جهان در آستانه نظمي نوين است اکوایران

زلنسکي آمريکا را به مقصد لندن ترک کرد اقتصاد نیوز

سلاح جديد ايران در برابر غرب رونمايي شد + جزئيات همشهری آنلاین

تنش شديد در ديدار زلنسکي و ترامپ : شانس آوردي که پيش ما آمدي + ويدئو پارس نیوز

واکنش مدودف به جدال لفظي در کاخ سفيد اقتصاد نیوز

توهين مقام روس به زلنسکي: در کاخ سفيد مانند قبايل وحشي لباس پوشيده بود اطلاعات

ببينيد | شناور حيدر ۱۱۰ نيروي دريايي س‍پاه؛ سريع‌ترين شناور رزمي جهان خبرآنلاین

گشت‌زني پسر اردوغان در سوريه مشرق نیوز


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 10:41 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

کارت قرمز ارزی به «همتی»

مجلس دیروز نخستین کارت قرمز خود به کابینه دولت را نشان داد و وزیر اقتصاد در کمتر از ۲۰۰ روز از کسب رای اعتماد و در شرایطی که مهم ترین عامل استیضاح وی شرایط ارزی بود، از قطار دولت خارج شد

تله انفجاری پیش پای دولت

در حالی که دولت پزشکیان بر راهبرد ایستادگی هوشمندانه و تعامل فعال تأکید دارد، جریان‌های رادیکال اصلاح‌طلب به دنبال تحمیل مذاکره بدون پیش‌شرط هستند

تازه های مطبوعات

جمهوری اسلامی - سخن از قطب قدرت دیگر جایی ندارد زیرا آن چه بر جهان حاکم می شود، بی قطبی وبی نظمی و بی قانونی است.آمریکا که خود برنامه ریز جنگ اوکراین برای به تله انداختن روسیه بوده اینک با تفاهم با روسیه همه گناه را به گردن اوکراین می اندازد، خواهان تصاحب معادن ارزشمند اوکراین به عنوان غرامت می شود و ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین را که زیر بار نمی رود، به این عنوان که «صلح طلب» نیست، از کاخ سفید بیرون می راند.
کیهان - به دنبال ماجرای پلشت جمعه شب در اتاق بیضی کاخ سفید، انتظار آن بود که مدعیان اصلاحات به خاطر اصراری که بر مذاکره با آمریکا داشتند، از خجالت آب شوند و عرق شرم بر پیشانی شان بنشیند! ولی آن ها به جای شرمندگی کوشیده‌اند تا کماکان از مذاکره با آمریکا دفاع کنند!
هم میهن - پزشکیان از روز اول با اعمال محدودیت‌های شدید در انتخاب همکاران مواجه بود؛ به‌طوری‌که عملاً راه برای شکل‌گیری هر نوع مدیریت کارآمد بسته شد. اگر قرار به تغییر نیست؛ بنابراین، ترجیح دارد افرادی در مصادر امور باشند که تورم را محصول بی‌کفایتی مسئولین می‌دانند و نه بودجه مصوب و افزایش نقدینگی و مسائلی از این قبیل. مسئله امروز ایران، تغییر رویکردهاست.
جوان -مسئله، زلنسکی نیست که بگوییم شجاعت کرد یا نکرد، خوب بود یا نبود، توانست یا نتوانست، مسئله ما آمریکاست. باید روی آمریکا و رفتار دولتمردان آن دقیق شد. چرا رفتار ترامپ با طرف مقابلش مهم‌تر از واکنش طرف مقابل است، برای این که طرفداران مذاکره و معامله با آمریکا می‌خواهند (پناه برخدا) پزشکیان را هم روی همان صندلی زلنسکی بنشانند.
جمهوری اسلامی -برخورد شجاعانه رئیس جمهور اوکراین با رئیس جمهور آمریکا و معاون اول او در کاخ سفید، از وقایع مهم این مقطع از تاریخ آمریکا و واقعه‌ای درس‌آموز برای سران تمام کشورهاست. مجادله پیروز زلنسکی با ترامپ در واشنگتن نشان داد که می‌توان با شیطان هم مذاکره کرد و بر او پیروز شد. این طور نیست که در هر مذاکره‌ای امتیاز داده شود یا نتیجه دلخواه به دست بیاید. مطلوب‌ترین نتیجه این است که حرف خود را از بلندگو‌ها و دوربین‌های بین‌المللی به سمع و نظر عموم برسانید.

رجا نیوز نوشت: سعید جلیلی بلافاصله پس از انتخابات با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب برای خود ماموریتی جدید در نظر گرفت و تا امروز با وجود تمامی توهین ها و تخریب ها هرگز جز همین ماموریت تلاشی انجام نداده است و به جز پاسخی دو دقیقه ای به یک سوال که از پس هشت ماه دروغ پردازی و تنها با بیان یک جمله که «سید حسن نصرا... در ماجرای آن جلسه نقشی نداشته و در آن جلسه کلمه ای از مقاومت بحث نشده» حتی ایام انتخابات را بازخوانی هم نکرده بود.
نامه نیوز نوشت: کامبیز مهدی زاده داماد روحانی در توئیتی نوشت: ‏به برادر گرامی دکتر‌ ‎پزشکیان پیشنهاد می کنم سعید جلیلی را به عنوان وزیر اقتصاد به مجلس معرفی کند تا هم ایشان در زندگی سیاسی خود یک کار اجرایی کرده باشد،هم پس از تجربه دیپلماسی بن بست، بن بست اقتصادی را هم تجربه کنیم و هم خود ایشان ببیند که رفقایش در مجلس چقدر او را قبول دارند!
عصرایران نوشت: «ایلان ماسک» در حساب ایکس خود نوشت که در حال حاضر به خواندن کتابی با موضوع وقایع ایران باستان ( «The persian expedition: The march of the ten thousand») مشغول است. این کتاب، یکی از معروف‌ترین آثار «گزنفون»(Xenophon)، سرباز حرفه‌ای و نویسنده اهل یونان باستان است و یک گزارش را از لشکرکشی ۱۰ هزار نفر از مزدوران یونانی ارائه می‌دهد که «کوروش کوچک» برای تصرف تاج و تخت ایران از برادرش «اردشیر دوم» در سال ۴۰۱ پیش از میلاد اجیر کرده بود.
مشرق نیوز نوشت: سردار تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه با بیان «طی سالیان اخیر سیلی‌های خوبی به آمریکا زده‌ایم»، گفت: دستگیری ۱۰ ملوان انگلیسی متجاوز به آب‌های ایران، بازپس‌گیری نفتکش‌مان و... جنبه‌های قدرت‌آفرین این ملت است.

کمک مجلس به دولت برای اصلاح وضعیت اقتصادی

استیضاح وزیر اقتصاد و امید خانه‌تکانی در دولت (یادداشت روز)

اخبار ویژه

زلنسکی سرگردان بین آمریکا و اروپا واشنگتن‌پست: از دست اروپا هم کاری ساخته نیست

اجرای پویش«اطعام مهدوی» با توزیع غذای گرم میان نیازمندان در ماه مبارک رمضان

گزارش پزشک عراقی به آیت‌الله سیستانی درباره شرایط سخت بهداشتی و درمانی غزه

یمن: آقای بن‌سلمان! از سرنوشت زلنسکی عبرت بگیر

در زمینه عدالت اجتماعی مشکلاتی داریم که راه‌حل آن قرآن است

سیلی‌های خوبی به آمریکا زده‌ایم

عمل به دستورات رهبر معظم انقلاب محکم‌ترین حجت شرعی ما در پیشگاه خداست

شهادت ۲ مأمور راهنمایی و رانندگی شهرستان ریگان در تیراندازی تروریست‌ها

رحمت‌الله اکرمی سرپرست وزارت اقتصاد شد

تشییع تاریخ‌ساز در لبنان

ملت ایران با دیگر ملت‌ها مشکلی ندارد

پازل اقتصاد پسا همتی

دهلی‌نو چابهار را رها نمی‌کند

هر دو هفته یک کوهنورد از کوهستان بازنمی‌گردد

شبگردی خوشمزه در شهر باران

ایستادن در اکنون و درک امکان‌های فردا

همه چیز «رئال پولیتیک » نیست

خودروهای پرنده چهره شهرها را تغییر می‌دهند

همتی رفت، اصلاح اقتصادی ادامه دارد

خط وفاق با رفتن همتی پایان نمی‌یابد


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 10:29 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

محفل انس با قرآن با حضور رهبر معظم انقلاب برگزار شد (۱۲ اسفند ۱۴۰۳) + فیلم و تصاویر

محفل انس با قرآن با حضور رهبر معظم انقلاب برگزار شد (۱۲ اسفند ۱۴۰۳) + فیلم و تصاویر

حضرت آیت الله خامنه ای در محفل انس با قرآن کریم حسینیه امام خمینی (ره) حاضر شدند.

به گزارش شهرآرانیوز؛ همزمان با نخستین روز از ماه مبارک رمضان، محفل انس با قرآن کریم در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شد و حضرت آیت الله خامنه‌ای نیز در این جلسه شرکت کردند.

رهبر معظم انقلاب در محفل انس با قرآن عنوان کردند

مواجهه ملت ایران با جبهه وسیعی از قدرت‌مداران کافر یا منافق

کد محتوا: ۴۲۱۹۹۰

تاریخ: ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۵:۴۳

نشست خبری
در اولین روز ماه مبارک رمضان، رهبر معظم انقلاب اسلامی در محفل انس با قرآن و در جمع اساتید و قاریان ممتاز و بین‌المللی، با اشاره به نیاز فردی، اجتماعی و ملی به آموزه‌های علاج‌بخش قرآن، تأکید کردند: جامعه قرآنی به گونه‌ای عمل کند که چشمه‌های معنوی کتاب ا... در دل ها، افکار و در نتیجه رفتار و اعمال همه مردم جاری شود.  
حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای با تبریک ماه مبارک رمضان به عنوان عید بزرگ و حقیقی مؤمنان و حمد پروردگار به خاطر افزایش مستمر قاریان کشور، افزودند: نیاز جامعه به سرچشمه‌های پایان ناپذیر قرآن برای علاج مشکلات مختلف، نیازی جدی و واقعی است.  
ایشان در تبیین نیازهای فردی به کتاب الهی، گفتند: علاج همه امراض روحی و اخلاقی آحاد بشر مانند حسد، بخل، سوءظن، تنبلی، خودخواهی، هواپرستی و ترجیح منافع فردی به منافع جمعی، در قرآن نهفته است.  
رهبر معظم انقلاب در زمینه ارتباطات درونی جامعه نیز گفتند: برای علاج مشکلات اجتماعی از جمله عدالت اجتماعی که بعد از توحید مهم ترین مسئله اسلام است، نیازمند مراجعه به قرآن هستیم. 


نحوه مواجهه با کافران و منافقان با توصیه‌های قرآنی
حضرت آیت ا... خامنه ای، قرآن را در عرصه ارتباطات با دیگرکشورها نیز راهنمایی گویا و دقیق خواندند و افزودند: ملت ایران با دیگرملت‌ها مشکلی ندارد، اما امروز با جبهه وسیعی از قدرت‌مداران کافر یا منافق مواجه است که قرآن کریم نحوه رفتار با آن‌ها را در مراحل مختلف مشخص کرده است که چه زمانی باید با آن ها حرف بزنیم، در چه مرحله ای همکاری کنیم، چه هنگام با مشت به دهان آن ها بکوبیم و چه وقتی شمشیر بکشیم.  
ایشان تلاوت درست و استماع صحیح قرآن را باعث برطرف‌شدن همه امراض یادشده دانستند و افزودند: قرآن وقتی خوب تلاوت و شنیده شود، در انسان انگیزه صلاح و نجات هم ایجاد می کند.  
رهبر معظم انقلاب با استناد به آیه ای از قرآن مجید، هدف پیامبر(ص) از تلاوت آیات شریفه را تزکیه به معنای شفای همه امراض روح و جان، تعلیم کتاب یعنی آموزش قواره کلی زندگی فردی و اجتماعی و تعلیم حکمت به‌معنای ارائه معارف شناخت حقایق عالم وجود برشمردند و ادامه دادند: تلاوت، کاری پیامبرانه است و قاریان در حقیقت کار پیامبر(ص) را انجام می دهند.  
ایشان تبدیل مفاهیم قرآنی به مسلمات فکری آحاد مردم را از کارکردهای مهم تلاوت صحیح دانستند و خاطرنشان کردند: قاریان به گونه ای تلاوت کنند که هزاران عنوان و سرفصل مهم قرآنی در اذهان و افکار مردم جایگزین و مبنای عمل شود.  
حضرت آیت ا... خامنه ای تلاوت خوب را باعث افزایش سواد قرآنی مردم هم خواندند و گفتند: تلاوت به شرط رعایت آداب، در همه ابعاد معجزه می کند. 


اول تأثیرپذیری از کلام وحی؛ بعد تأثیرگذاری
رهبر معظم انقلاب، احساس حقیقی حضور در پیشگاه پروردگار را مهم ترین ادب تلاوت قرآن برشمردند و ادامه دادند: قرآن را باید با توجه به معنا و به صورت ترتیل خواند تا اثرگذار باشد.  
ایشان در بیان معنای صحیح ترتیل افزودند: ترتیل امری معنوی و به معنای تلاوت با فهم و تدبر و مکث است؛ البته آنچه در کشور به عنوان ترتیل انجام می شود، خوب و باارزش است و باید بیشتر رواج پیدا کند.  
حضرت آیت ا... خامنه ای در توصیه ای دیگر با تأکید بر اینکه هدف قاری از تلاوت باید در درجه اول بهره‌مندی و تأثیرپذیری از کلام نورانی وحی و سپس اثرگذاری بر مخاطب باشد، گفتند: در صورت توجه به این هدف، استفاده از آرایش‌های زیبای صوت و لحن نیز اشکالی ندارد؛ همچنان که امروز قاریان ما با به کارگیری لحن‌های خوب که بسیاری از آن‌ها هم تقلیدی نیست، باعث ایجاد خشوع و حالت ذکر و تسبیح در دل های شنوندگان می شوند. 
ایشان فهم معانی را در اثربخشی تلاوت، مهم دانستند و افزودند: امروز در مقایسه با اوایل انقلاب، قاریان ما آشنایی خوبی با مفاهیم کلام وحی دارند؛ اما فهم معانی آیات باید در سطح عمومی گسترش یابد که یافتن شیوه های این کار بر عهده آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی و سایر دستگاه های قرآنی است.


قرآن قبل از انقلاب اسلامی مهجور بود
مسئله «صورت و ظاهر قاریان» مسئله دیگری بود که حضرت آیت ا... خامنه ای با اشاره به آن گفتند: در کنار سیرت خوب، صورت قاری هم باید خوب و به حالت اهل صلاح و معنویت باشد. ایشان با اشاره به سفر قاریان ایرانی به کشورهای خارجی و استقبال خوب از آن ها، پوشیدن لباس ایرانی در محافل قرآنی خارج را یک امتیاز دانستند و ادامه دادند: مسئله دیگر، استفاده‌نکردن از الحان حرام در تلاوت است. ایشان با اشاره به تولیدات بسیار خوب قرآنی، صداوسیما را موظف به پشتیبانی از تولیدات فاخر قرآنی دانستند و افزودند: خوشبختانه کشور در زمینه قرآن پیشرفت سریعی داشته است و در مقایسه با پیش از انقلاب که قرآن، مهجور و تلاوت آن محدود به تعداد اندکی از قاریان بود، امروز در سراسر کشور و حتی در شهرهای کوچک و بعضی روستاها، قاریان خوب و برجسته‌ای وجود دارند.

رهبر انقلاب: در زمینه‌ی ارتباط با بیرون، ملت ایران با یک جبهه‌ی وسیعی از قدرت‌مداران کافر یا منافق مواجه است

فرصتی برای دیدار رمضانی فعالان دانشجویی با رهبر معظم انقلاب

محفل انس با قرآن با حضور رهبر معظم انقلاب، فردا (۱۲ اسفند ۱۴۰۳) برگزار خواهد شد

رهبر معظم انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران همایش بین‌المللی تسنیم: حوزه علمیه وام‌دار آیت‌الله جوادی آملی است | تفسیر تسنیم کاری بزرگ و از افتخارات شیعه و حوزه است + فیلم و تصاویر

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: مقاومت در برابر غصب و ظلم و استکبار تمام‌شدنی نیست


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 10:20 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |