دستبرد به خودروها با تابلوی آموزش رانندگی !
اعضای این باند تاکنون به بیش از 60 فقره سرقت اعتراف کرده اند

سید خلیل سجادپور- اعضای یک باند سرقت که با سوءاستفاده از تابلوی آموزش رانندگی در مشهد، صندوق عقب خودروهای پارک شده را خالی میکردند درحالی با تلاش نیروهای گشت کلانتری شفای مشهد دستگیر شدند که دلیل عجیبی را برای سرقت در مناطق جنوب شهر بازگو کردند.
رئیس پلیس مشهد روز گذشته در تشریح ماجرای دستگیری اعضای این باند سرقت به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: همزمان با تشدید مقابله با جرایم سرقت در مناطق مختلف شهر مشهد، نیروهای گشت نامحسوس کلانتری شفا هنگام گشت شبانه در حوزه استحفاظی در راستای حفاظت از اموال مردم به یک دستگاه پراید مشکوک شدند که یک دستگاه خودروی پی کی نیز در امتداد وی حرکت می کرد. سرهنگ احمد نگهبان افزود: همین رفتار 2راننده در ساعات اولیه بامداد، ظن افسران کارآزموده گشتهای نامحسوس را برانگیخت و آن ها در تاریکی شب رانندگان 2 خودرو را زیر نظر گرفتند. دقایقی بعد خودروها در خیابان یاس متوقف شدند و قصد داشتند تعدادی لاستیک خودرو را جابهجا کنند. در همین حال نیروهای انتظامی بی درنگ دو سوی خیابان را به محاصره درآوردند و به سراغ رانندگان مظنون به سرقت رفتند. وجود تابلوی آموزش رانندگی مربوط به یکی از آموزشگاه های معتبر راهنمایی و رانندگی نیز بر ظن افسران گشت افزود چراکه درآن ساعت بامداد، متقاضی برای آموزش حضور نداشت.
مقام ارشد انتظامی مشهد تصریح کرد: یکی از رانندگان که مدعی بود در همین محل سکونت دارد، در حالی منزل را با اشاره دست به پلیس نشان داد که نیروهای انتظامی در بازرسی از داخل خودروها، تعداد زیادی لاستیک های زاپاس و جک، ابزار خودرو و ... را کشف کردند. در این شرایط وقتی یکی از ماموران زنگ منزل مورد اشاره را فشرد ناگهان مردی میانسال در را گشود و با ابراز ناراحتی از رفتارهای پسر سابقه دارش مدعی شد که قصد داشته برای جلوگیری از جرایم بیشتر وی به کلانتری مراجعه کند!سرهنگ نگهبان خاطر نشان کرد: این گونه بود که دو متهم با مقادیر زیادی لوازم و قطعات خودروهای پژو206 به کلانتری انتقال یافتند و با نظارت مستقیم سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا) مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفتند.
رئیس پلیس با تجربه مشهد اضافه کرد: متهمان که در تنگنای سوالات فنی افسران دایره تجسس دست و پا می زدند، به ناچار دست از داستان سرایی برداشتند و راز دستبرد به صندوق عقب خودروها در مناطق جنوبی مشهد را فاش کردند.
وی با اشاره به اعترافات دو سارق جوان افزود: دو سارق که مدعی بودند طی دو ساعت گذشته به 9 خودرو در اطراف بولوار وکیل آباد دستبرد زده اند، به بیش از 60 فقره سرقت در مشهد اعتراف و اظهار کردند: «بیشتر سرقت ها را در مناطق مرفه نشین مشهد انجام داده ایم، چراکه آن ها به خاطر سرقت لاستیک زاپاس و یا اموال صندق عقب شکایت نمیکنند و از سوی دیگر نیز گاهی تا چند ماه حتی متوجه سرقت زاپاس خودرو نمی شوند!»
کلیددار امنیت مشهد ادامه داد: بررسی های پلیس درباره شگرد متهمان نشان داد که همسر مرد پراید سوار در یکی از آموزشگاه های معتبر رانندگی به عنوان مربی آموزش فعالیت می کند و شب هنگام که به خانه باز می گردد، همسر معتاد او با سوءاستفاده از تابلوی آموزش رانندگی و با همدستی یکی از دوستانش به خودروهای پژو206 هاچ بک در خیابان های اطراف بولوار وکیل آباد دستبرد میزند و درصورتی که تعداد دستبردهای آنان بیشتر شود، بخشی از اموال سرقتی را با خودروی پی کی به مخفیگاه خود انتقال می دهند و دوباره به خیابان باز می گردند.سرهنگ احمد نگهبان همچنین به سوابق متعدد اعضای این باند اشاره کرد و گفت: آن ها در کمتر از یک سال قبل از زندان آزاد شده اند و دوباره به جرایم خود در حالی ادامه می دهند که مدعی هستند رانندگان خودرو های پژو206 هاچ بک کمتر به محل قرار گرفتن زاپاس خودرو سر می زنند و نکات امنیتی را هم رعایت نمیکنند.
این مقام انتظامی که از زمان آغاز طرح گسترده مقابه با سارقان و مالخران در مشهد، به طور مستقیم به عملیات های شبانه و بامدادی پلیس نظارت دارد، به کشف اموال سرقتی زیادی از سارقان اشاره کرد و افزود: دو متهم 35 و40 ساله با دستور قاضی پرونده روانه زندان شده اند اما تحقیقات پلیس برای دستگیری مالخران و دیگر اعضای باند همچنان ادامه دارد.
سرهنگ نگهبان با تقدیر از تلاش های شبانه روزی عوامل انتظامی خاطر نشان کرد: بررسی ها برای شناسایی مالباختگان نیز در خیابان های اطراف بولوار وکیل آباد مشهد آغاز شده است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
اعضای این باند سابقه دار تاکنون به بیش از 120 فقره سرقت اعتراف کرده اند

سید خلیل سجادپور- ماموران کلانتری شفای مشهد در چندین عملیات ضربتی باند بزرگ دستبرد به خودروهای مدل پایین را متلاشی کردند که به ارواح شیشه ای معروف بودند و شب ها از لانه سیاه خود بیرون می آمدند.
فرمانده انتظامی خراسان رضوی روز گذشته در حاشیه همایش روسای ادارات مبارزه با سرقت و اطلاعات جنایی پلیسهای آگاهی سراسر کشور که در مشهد برگزار شد، در مصاحبه ای اختصاصی با خبرنگار روزنامه خراسان به دستگیری اعضای باند معروف به «ارواح شیشه ای» اشاره کرد و گفت:همزمان با اجرای طرح گسترده مقابله با سارقان و مالخران که با تاکید سردار سرتیپ احمدرضا رادان(فرمانده فراجا)آغاز شده است ،تعداد زیادی از باندها وشبکه های بزرگ سرقت و گوشی قاپی در مشهد متلاشی شده اند که در«احساس امنیت» تاثیر بسزایی داشته است و بسیاری از مجرمان حرفه ای و سابقه دار نیز با دستورات ویژه قضایی روانه زندان شده اند.
سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی افزود: در ادامه طرح مقابله با سارقان که با فرماندهی مستقیم سرهنگ احمد نگهبان(رئیس پلیس مشهد)همچنان چتر آن در مناطق مختلف شهری،گسترده است، چند روز قبل نیروهای گشت نامحسوس کلانتری شفای مشهد به یک دستگاه پراید یشمی رنگ در اطراف میدان خیام مشکوک شدند و دو سرنشین آن را زیرنظر گرفتند؛ چرا که واکاوی پرونده های سرقت نشان می داد: اعضای یک باند سرقت که فعالیت های مجرمانه خود را در شمال مشهد آغاز کردهاند، از خودروهای سرقتی برای دستبرد به اموال مردم و به ویژه قطعات و محتویات خودروهای پارک شده استفاده می کنند. وی اضافه کرد:استعلام نامحسوس شماره پلاک پراید از مرکز فرماندهی بیانگر آن بود که پراید یشمی رنگ در تاریخ1402.10.21 از بولوار طبرسی شمالی سرقت شده است.
فرمانده انتظامی خراسان رضوی تصریح کرد:این سرنخ در حالی به آغاز عملیات شبانه انجامید که راننده پراید متوجه نیروهای انتظامی شد و به صورت چراغ خاموش پدال گاز را فشرد تا به همراه زن جوان از چنگ پلیس بگریزد؛ اما ماموران انتظامی برای آن که لبخندی را بر لبان مالباختهای بنشانند، بی درنگ به تعقیب پراید پرداختند و پس از اخطارهای قانونی چند تیر هوایی شلیک کردند تا شاید متهمان تحت تعقیب را وادار به توقف کنند؛ اما وقتی راننده همچنان به فرار ادامه داد، نیروهای انتظامی در مکانی خلوت لاستیک پراید را هدف گرفتند و با شلیک گلوله ،خودرو را متوقف کردند تا آسیبی به دیگر خودروهای عبوری وارد نشود.
سرتیپ تقوی ادامه داد: با انتقال زن و مرد جوان به مقر انتظامی، بازجوییهای تخصصی از آنان زیرنظر سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا) درحالی آغاز شد که تعدادی مدارک شناسایی و لوازم مربوط به خودروی پژو206 نیز درون پراید سرقتی به دست آمد و مشخص شد که آنان به یک دستگاه پژو206 نیز دستبرد زده اند. وی گفت:در همین حال کنکاش های دقیق افسران دایره تجسس نشان داد که پلیس با باند«دزدان حرفه ای شب رو» روبه رو شده است که از مدتی قبل در مناطق شمالی شهر به ارتکاب جرم می پردازند. جوان27 ساله که«حسین-ک» نام دارد، در اعترافات خود راز ده ها فقره سرقت در نوار شمالی و شمال غربی مشهد را فاش کرد و گفت با زن 23 ساله در یکی از پاتوق های سیاه استعمال مواد مخدر در حاشیه شهر آشنا شده است و با همدستی یکدیگر تاکنون حدود 7 دستگاه خودرو را سرقت کرده اند و با استفاده از خودروهای سرقتی به بیش از 50 خودروی دیگر دستبرد زده اند تا هزینه های اعتیادشان را تامین کنند.
سکاندار امنیت سرزمین خورشید ادامه داد: بررسی های بیشتر بیانگر آن بود که زن جوان دارای3 فقره سابقه کیفری است و حدود2 سال قبل از زندان آزاد شده است. متهم دیگر نیز درآبان سال 1401 دوباره قدم در جامعه گذاشته اما بازهم اقدامات مجرمانه خود را رها نکرده است.
سردار محمدکاظم تقوی با اشاره به تحقیقات گسترده نیروهای کلانتری شفا برای ریشه یابی جرایم دو متهم مذکور خاطرنشان کزد:در واکاوی های تخصصی پلیس،سرنخ هایی از یک«لانه سیاه» به دست آمد که پاتوق اعضای دیگر این باند بود و نقشه سرقت های شبانه را در آن مکان طراحی و اجرا می کردند. بنابراین گروه عملیاتی تجسسی با کسب مجوزهای قانونی از قاضی شعبه426 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد وارد عمل شدند و 3 عضو دیگر این باند سرقت را در حالی داخل پاتوق استعمال مواد مخدر به دام انداختند که مشخص شد اعضای این باند سرقت که همگی به مواد مخدر صنعتی «شیشه» اعتیاد دارند، درمیان دیگر همدستانشان به «ارواح» معروف هستند و معتقد بودند که مانند روح پرواز می کنند و پلیس نمی تواند آن ها را دستگیر کند!
فرمانده باتجربه انتظامی استان خراسان رضوی که خود سال های متمادی ردای فرماندهی انتظامی مشهد را برتن داشت و به همین خاطر با انواع جرایم درگوشه و کنار شهر آشنایی کامل دارد، به شگرد«ارواح شیشه ای» برای دستبرد به خودروها اشاره کرد وافزود: متهمان در گروه های2 یا 3 نفره و به همراه یک زن سرقت ها را انجام می دادند تا به صورت خانوادگی جلوه کنند و شهروندان به آنان مشکوک نشوند. وی اضافه کرد:3 متهم دیگر این باند بزرگ سرقت نیز تاکنون به حدود 70 فقره دستبرد به خودروهای پارک شده اعتراف کرده اند اما تحقیقات برای دستگیری دیگر اعضای فراری باند همچنان ادامه دارد.
سردار سرتیپ تقوی با تاکید بر این که همه افراد دستگیرشده دارای سوابق کیفری هستند و به مواد مخدر صنعتی شیشه و کریستال اعتیاد دارند،تصریح کرد: متهمان با دستور قضایی روانه زندان شده اند اما سرنخ هایی نیز از خرید و فروش گوشی های سرقتی به دست آمده است که بررسی ها در این زمینه هم آغاز شده است.
رئیس پلیس خراسان رضوی در پایان با قدردانی از تلاش شبانه روزی عوامل انتظامی در کشف جرم افزود: طرح مبارزه با سرقت و مالخران با قاطعیت در شهرهای استان خراسان رضوی و به ویژه مشهد ادامه خواهد یافت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
عامل تیراندازی وجان باختن 5 سرباز پادگان ارتش کرمان دستگیر شد
توکلی - عامل تیراندازی و جان باختن پنج نفر از کارکنان وظیفه پادگان امام رضا(ع) ارتش به چنگ ماموران افتاد.
به گزارش خراسان، فرمانده انتظامی استان کرمان در تشریح این حادثه تلخ بیان کرد: عصر روز یک شنبه، به دنبال وقوع یک فقره تیراندازی توسط یکی از سربازان در آمادگاه باغین در حومه شهر کرمان، متاسفانه در این حادثه هولناک پنج نفر از سربازان وظیفه به علت شلیک و اصابت گلوله جان خود را از دست دادند.
سردار فرشید ادامه داد: با توجه به فرار قاتل از صحنه جرم، تلاش برای دستگیری قاتل فراری مسلح، در دستور کار قرار گرفت که در نهایت این متهم در یکی از شهرستانهای استان کرمان، پس از سرقت مسلحانه دو دستگاه خودرو به دام افتاد. این مقام ارشد انتظامی افزود: علت و انگیزه قتل در دست بررسی است.
بنابراین گزارش، ضارب آمادگاه ارتش با ۱۸۰ تیر جنگی بامداد دوشنبه در میدان سجادیه زرند -کرمان بازداشت شد. فرمانده قرارگاه جنوب شرق ارتش شامگاه یک شنبه در این باره بیان کرد: ساعت ۱۶:۳۵ عصر یکی از سربازان که در یکی از موقعیتهای نظامی ارتش مشغول پاسداری از یگان مربوطه بود، وارد آسایشگاه سربازان میشود و با انگیزهای نامعلوم، اقدام به تیراندازی به سمت همرزمان خود کرد.
امیر غلامعلیان افزود: متاسفانه بر اثر این تیراندازی، پنج نفر از همرزمان و هم خدمتی این سرباز جان خود را از دست دادند و ضارب بلافاصله از پادگان فرار کرد.
در پی بروز حادثه تیراندازی در پادگان باغین کرمان، روابط عمومی قرارگاه جنوب شرق نزاجا اطلاعیهای صادر کرد که در این اطلاعیه آمده است: پس از متواری شدن ضارب با هماهنگی و همکاری دستگاههای امنیتی و انتظامی منطقه، متهم در کوتاهترین زمان ممکن دستگیر و تحویل مقامات قضایی شد. فرمانده نیروی زمینی ارتش در همین باره دستور تشکیل یک کارگروه تخصصی برای بررسی ابعاد همه جانبه حادثه را به صورت ویژه صادر کرد.
جوانب پنهان حادثه و انگیزههای ضارب، پس از بررسی دقیق و بازجویی وی توسط دستگاه قضایی، اطلاع رسانی خواهد شد. قرارگاه جنوب شرق نزاجا ضمن ابراز همدردی و تسلیت به خانوادههای عزادار این حادثه تلخ، علو درجات این عزیزان را از درگاه خداوند متعال مسئلت میکند.
اسامی جان باختگان حادثه پادگان ارتش
۱ - سرباز وظیفه ابوالفضل زارع شهربابک
۲ - سرباز وظیفه مهدی جعفری زرند
۳ - سرباز وظیفه بن بامین بامری ایرانشهر
۴ - سرباز وظیفه محمدصالح مومنی شهربابک
۵ - سرباز وظیفه رضا طالبی رفسنجان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
مسافر کشی اینترنتی یک دزد با گوشی و خودروی سرقتی !

سید خلیل سجادپور-سارق سابقه داری که با ربودن یک پراید از شهرستان شیروان ، به مسافرکشی اینترنتی در مشهد روی آورده بود،پس از ورود به حوزه استحفاظی کلانتری شفا،در دام نیروهای انتظامی گرفتار شد و راز سرقت های دیگر را هم فاش کرد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،نیمه شب چهارم دی گذشته ماموران کلانتری شفای مشهد که به فرماندهی مستقیم سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری)مشغول گشتزنی و مراقبت از اموال مردم بودند، ناگهان به دو سرنشین یک دستگاه پراید در بولوار ابوطالب مشکوک شدند که پلاک آن توجه افسر گشت را به خود جلب کرده بود. استعلام از مرکز فرماندهی پلیس، بیانگر آن بود که شماره پلاک مربوط به یک دستگاه پیکان وانت است . دیگر جای تردیدی باقی نماند که خودروی پراید سرقتی است. بنابراین آن ها در یک عملیات هماهنگ در حالی راننده 32 ساله را دستگیر کردند که سرنشین پراید با استفاده از تاریکی شب گریخت. در بازرسی از خودرو یک دستگاه گوشی تلفن همراه مسروقه نیز کشف شد و متهم به کلانتری انتقال یافت. ماموران انتظامی که از مدتی قبل با دستورات ویژه سرهنگ احمدنگهبان(رئیس پلیس مشهد)تحقیقات گسترده ای را برای مقابله با سارقان و مالخران آغاز کرده اند،بلافاصله به بازجویی از جوان مذکور پرداختند و او را درتنگنای سوالات فنی خود قرار دادند.این سارق جوان که دیگر راهی جز اعتراف نمی دید، لب به سخن گشود و گفت:پراید را در آخرین روز آبان از شهرستان شیروان سرقت کردم و در حالی که به مشهد می آمدم در چناران توقف کردم و از داخل یک فروشگاه یک دستگاه گوشی تلفن هم به سرقت بردم. وقتی به مشهد رسیدم، فهمیدم که گوشی مربوط به راننده یکی از تاکسی های اینترنتی است بنابراین آن را روشن کردم و به مسافرکشی پرداختم ولی چند روز بعد تماس ها قطع و گوشی هم خاموش شد. به همین خاطر به پاتوق یک از دوستانم در منطقه اسماعیل آباد مشهد رفتم و ماجرای سرقت پراید را بازگو کردم ،سپس با هم تصمیم گرفتیم تا به محتویات خودروهای پارک شده دستبرد بزنیم. این بود که به بولوار ابوطالب آمدیم اما نمی دانستم که این جا در قرق نیروهای انتظامی است. همین که وارد بولوار ابوطالب شدیم ناگهان پلیس را پشت سر خودمان دیدیم که دوستم بلافاصله بیرون پرید و فرار کرد اما من دستگیر شدم.گزارش روزنامه خراسان حاکی است:در پی اعترافات این سارق سابقه دار ، بی درنگ نیروهای عملیاتی به سرپرستی رئیس کلانتری شفا وارد عمل شدند و شبانه همدست دیگر وی را نیز در مخفیگاهش دستگیر کردند. تحقیقات پلیس برای شناسایی و دستگیری دیگر عوامل مرتبط با سارقان مذکور ادامه دارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
ماجراهای باور نکردنی 3 هم بندی !
خرید هدایای 50 میلیونی برای دختران،انجام عمل های زیبایی ،اجاره بنز و خوشگذرانی با پول های سرقتی!


سیدخلیل سجادپور _ با دستگیری اعضای باند دزدان سابقه داری که با خودروی 207 سقف شیشه ای به طبقات اول مجتمع های مسکونی مشهد دستبرد می زدند، ماجراهای باور نکردنی آن ها در حالی لو رفت که مشخص شد3 دزد خوشگذران در طول حدود10 سال زندان با یکدیگر آشنا شده و هم بندی بوده اند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،از مدتی قبل سرقت های طلا و لوازم با ارزش از واحدهای آپارتمانی مشهد در حالی پلیس را به تکاپو انداخت که بررسی های مقدماتی نشان می داد دزدان مذکور از یک دستگاه پژو207 سقف شیشه ای برای دستبرد به منازل استفاده می کنند. بنابراین پیگیری سرقت های مذکور با صدور دستوری از سوی سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده به گروهی تخصصی از کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی سپرده شد و بدین ترتیب رصدهای اطلاعاتی برای شناسایی و دستگیری عاملان دستبرد به واحد های آپارتمانی ادامه یافت. تحقیقات میدانی کارآگاهان بیانگر آن بود که بیشتر سرقت ها در مناطق جنوبی مشهد و از طبقات اول مجتمع های مسکونی صورت گرفته است و سارقان از طریق تراس ها به منازل وارد شده و اشیای با ارزش را به سرقت برده اند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است بازبینی دوربین های مداربسته نشان داد یکی از سارقان سابقه داری که 2سال قبل توسط کارآگاهان پلیس آگاهی دستگیر شده بود،پشت فرمان پژو 207 سقف شیشه ای قرار دارد. با این سرنخ مهم بی درنگ کارآگاهان بانک اطلاعات مجرمان را بررسی کردند و به نتایجی رسیدند که بیانگر فعالیت دوباره سارق سابقه دار بود. با تجزیه و تحلیل های کارشناس جرم،بالاخره مخفیگاه «مسعود» در بولوار هاشمیه شناسایی شد و گروهی از کارآگاهان با هدایت سرگرد احمدی (رئیس اداره عملیات ویژه آگاهی)در اوایل شب مخفیگاه وی را به محاصره درآوردند و او را در حالی به دام انداختند که جراحی های زیبایی جدیدی انجام داده بود. با اعترافات این متهم 41 ساله مشخص شد یکی از هم بندی های وی نیز در سرقت های مذکور نقش دارد و با یکدیگر به منازل مردم دستبرد می زنند. به همین دلیل گروه عملیاتی کارآگاهان به سرپرستی سروان نوری(افسر پرونده) در نیمه های شب به طرف بولوار امامیه در منطقه قاسم آباد مشهد حرکت کردند و برای دستگیری «میلاد»(سارق سابقه دار) وارد پارکینگ شدند، اما این جوان 33 ساله که متوجه حضور پلیس شده بود، ناگهان پشت فرمان پراید 111نشست و به صورت دنده عقب با سرعت وحشتناکی به طرف در پارکینگ پدال گاز را فشرد. او به فریاد های «ایست»کارآگاهان نیز توجهی نکرد و عقب خودرو را به در پارکینگ کوبید و با شکستن در به داخل خیابان گریخت. دراین هنگام کارآگاهان اقدام به تیراندازی کردند، اما با آن که 45 گلوله شلیک شد و بدنه پراید هدف ده ها گلوله قرار گرفت بازهم «میلاد» از چنگ کارآگاهان گریخت و دقایقی بعد خودرو را به تیر برق حاشیه بولوار حجاب کوبید و خود به مکان نامعلومی فرار کرد.
بنابر گزارش روزنامه خراسان،باکشف خودروی پراید،ردزنی های اطلاعاتی همچنان ادامه یافت تا این که حدود یک هفته بعد مخفیگاه جدید وی در اطراف میدان 17 شهریور مشهد شناسایی شد. بررسی های نامحسوس حکایت از آن داشت که «میلاد» بعد از رها کردن خودرو در بولوار حجاب ، یک سوئیت اجاره کرده و به همراه دختری جوان قصد خرید خوراکی از یک خواربار فروشی را دارد. با این اطلاعات،بلافاصله گروه عملیاتی وارد خواربار فروشی شدند و او را درحالی دستگیر کردند که حیرت زده به کارآگاهان می نگریست!
طولی نکشید که آنان با کسب مجوزهای قضایی از قاضی امام وردی(بازپرس شعبه212دادسرای عمومی وانقلاب مشهد) سوئیت اجاره ای وی را مورد بازرسی قرار دادند و مقادیری ارزهای خارجی و سکه های سرقتی را کشف کردند. در همین حال بازجویی ها از 2 متهم آغاز و مشخص شد آنان درآخرین دستبرد خود به منزلی در بولوار کوثر مشهد،گاو صندوقی را به سرقت برده اند که بسیار سنگین بود. بررسی های بیشتر نشان داد در سرقت مذکور یکی از دزدان مسلح با آنان همکاری کرده است که او نیز در زندان مرکزی مشهد در حال گذراندن دوران محکومیت خود بود، اما اکنون با پابندهای الکترونیکی مدتی از محکومیت خود را در بیرون از زندان می گذراند.
به گزارش روزنامه خراسان ،ساعتی بعد کارآگاهان مخفیگاه سومین هم بندی سارقان منزل را نیز شناسایی و این متهم 35 ساله را هم دستگیر کردند. از سوی دیگر با کشف چندین دستگاه تلویزیون،پی اس فور،ساعت گران قیمت و ... از مخفیگاه سارقان، واکاوی های تخصصی پلیس نشان داد 3 عضو این باند سرقت که در زندان با یکدیگر آشنا شده اند، طلاها و اشیای گران بها را به شمال کشور حمل می کردند و با فروش آن ها به خوشگذرانی می پرداختند.
مسعود سرکرده این باند که 14 سال به اتهام کلاهبرداری و چند سال به اتهام سرقت در زندان تحمل کیفر کرده است، با اجاره خودروهای گران قیمت مقدمات دستبرد به منازل را فراهم می کرد. او با پول های حاصل از فروش اموال سرقتی عمل های زیبایی زیادی مانند کاشت مو،عمل بینی،تتو،لمینت دندان و... انجام می داد و برای تولد دخترانی که با او در ارتباط بودند، هدایای 50 میلیون تومانی می خرید و سپس با اجاره خودروهای لوکسی مانند بنز در محدوده بولوار وکیل آباد و هاشمیه به دور دور می پرداخت. متهم دیگر این پرونده که بعد از تحمل 9 سال زندان به صورت مشروط و با سپردن وثیقه از زندان آزاد شده بود نیز با پول های سرقتی یک واحد آپارتمانی برای خود تهیه کرده و لوازم آن را خریده بود.
سومین هم بندی عضو این باند نیز که به اتهام سرقت مسلحانه بیش از 7 سال را در زندان بود و 7 سال نیز زندانی تعلیقی دارد، هم اکنون برای گذران بقیه محکومیت خود با پابندهای الکترونیکی به جامعه بازگشته بود، اما او که در بازکردن گاو صندوق تبحر دارد در ماجرای آخرین سرقت اعضای باند ،به یاری آن ها رفته و با کمک دیگر سارقان ،گاو صندوق را به باغ ویلایی در منطقه شاهنامه برده اند و او با کلیدهایی که از منزل مال باخته برداشته بودند،درگاو صندوق را باز کرده است که داخل آن بیش از یک میلیارد و 500 میلیون تومان طلا و ارزهای خارجی بود. این متهم که «محمد» نام دارد، مدعی است قبل از تقسیم طلاها به دام کارآگاهان افتاده اند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است 3عضو این باندسرقت همچنین اعتراف کردند برخی از لوازم سرقتی مانند لپ تاپ،تلویزیون یا دیگر اشیای با ارزش را باآگهی در یکی از سایت های واسطه گری به فروش می رساندند.
متهمان این پرونده تاکنون به 8 فقره سرقت از منازل در مناطق بولوار شهید صیاد شیرازی،کوثر،دانش آموز، امامت و ... اعتراف کرده اند. بررسی های کارآگاهان در حالی برای کشف سرقت های احتمالی دیگر آنان ادامه دارد که تحقیقات بیشتر نشان می دهد3 هم بندی مذکور ماجراهای باور نکردنی را رقم زده اند و همه پول های حاصل از سرقت را برای خوشگذرانی هزینه کرده اند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
آغاز رسیدگی ویژه به پرونده گوشی قاپها !
قاضی عندلیب:پلیس «امنیت سوزان»را از دهلیزهای جرم بیرون میکشد


سیدخلیل سجادپور- معاون دادستان مرکز خراسان رضوی با تاکید بر رسیدگی ویژه به پرونده باند بزرگ گوشی قاپی در مشهد، به سارقان و مالخران هشدار داد کسانی که امنیت روانی جامعه را تهدید کنند بی تردید زیر تیغ قانون قرار میگیرند وپلیس با دستورات قضایی در بیرون کشیدن«امنیت سوزان» از دهلیزهای جرم درنگ نخواهد کرد.
معاون دادستان مرکز خراسان رضوی با تشریح ابعاد و زوایای پنهان پرونده باند بزرگ گوشی قاپی در مشهد به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: چند روز قبل نیروهای انتظامی در بولوار فرودگاه مشهد 2موتورسوار 16و18ساله را در حالی دستگیر کردند که 5 دستگاه گوشی سرقتی را به همراه داشتند و درکمین رهگذری دیگر نشسته بودند تا گوشی وی را نیز سرقت کنند.
قاضی اسماعیل عندلیب افزود: همزمان با بازجوییهای تخصصی، سرنخهایی از یک باند بزرگ مالخری و گوشی قاپی به دست آمد و بدین ترتیب مجریان قانون با تاکید ویژه سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی(فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی) به کنکاشهای فنی و ریشه یابی جرم پرداختند تا این که در چندین عملیات ضربتی و غافلگیرانه،10 عضو دیگر این باند در نقاط مختلف شهر دستگیر شدند که 7تن ازآنان از مالخران حرفهای هستند.
سرپرست مجتمع قضایی شهید بهشتی مشهد با اشاره به شکایت 50 تن از مال باختگان دراین پرونده سرقت تصریح کرد:تاکنون بیش از 200 دستگاه گوشی تلفن همراه از مالخران و سارقان کشف شده است اما اعضای این باند در حالی به صدها فقره گوشی قاپی اعتراف کرده اند که نقش آنان در سرقت چند دستگاه موتورسیکلت نیز محرز شده است.
معاون دادستان مشهد همچنین به انجام یک سری تحقیقات گسترده در این پرونده حساس اشاره کرد وگفت: بررسیهای قضایی بیانگر آن است که مالخر اصلی این باند که به «پدرخوانده مالخران» مشهور است گوشیهای سرقتی را به بهای ناچیزی از دزدان گوشی قاپ خریداری میکرد و با همدستی دیگر افراد آنها را به خارج از کشور انتقال میداد.
قاضی عندلیب اضافه کرد: رسیدگی ویژه به این پرونده در حالی زیر نظر بازپرس جعفری (بازپرس شعبه 410دادسرای عمومی وانقلاب مشهد)آغاز شده است که واکاویهای قضایی برای شناسایی و دستگیری دیگر عوامل مرتبط با اعضای این باند ادامه دارد.
این مقام ارشد قضایی در مشهد تاکید کرد:افرادی که جرایم خاصی مانند زورگیری و گوشی قاپی را مرتکب میشوند درواقع «امنیت روانی»جامعه را تهدید میکنند و به همین خاطر چنین پروندههایی به صورت ویژه در دستگاه قضایی زیر ذره بین تحقیقات قرار میگیرد و مجرمان به اشد مجازاتهای قانونی محکوم خواهند شد.
وی افزود:مجرمان این گونه جرایم در صورتی که «محارب»شناخته نشوند باید تا15 سال از عمر خود راپشت میلههای زندان بگذرانند و74 ضربه شلاق را نیز تحمل کنند،این در حالی است که محکومان جرایم خاص طبق قانون از آزادی مشروط یا عفو نیز برخوردار نمیشوند.
قاضی اسماعیل عندلیب به مالخران اموال سرقتی هم هشدار داد وگفت:مالخران با خرید لوازم سرقتی مانند گوشی تلفن همراه،درواقع سارقان را تشویق به ارتکاب جرم میکنند و امنیت را در جامعه به خطر میاندازند بنابراین دستگاه قضایی برخوردهای قاطعی را با مالخران و یغماگران اموال مردم آغاز کرده است و چنان چه مالخران درپروندههای سرقت دستگیر شوند باید مجازاتهای بسیار سنگینی را تحمل کنند. معاون دادستان مرکز خراسان رضوی همچنین مبارزه قاطعانه پلیس با زورگیران و گوشی قاپها را جلوهای از اقتدار و امنیت در سرزمین خورشید ذکر کرد و گفت: اگر چه برخی قوانین مبارزه با جرم و به ویژه جرایم سرقت نیاز به بازنگری از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی دارد اما دستگاه قضایی از همه ظرفیتهای قانونی برای مبارزه با جرم و احساس امنیت درجامعه استفاده میکند و اجازه نمیدهد عدهای سودجو یا هنجارشکن، «امنیت» مردم را تهدید کنند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
قتل جوان پراید سوار در نزاع هولناک!
سیدخلیل سجادپ
ور _ جوان ۲۶ ساله پراید سوار هدف ضربه کارد قرار گرفت و در حالی به قتل رسید که ضاربان این نزاع هولناک از صحنه جنایت گریختند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این حادثه وحشتناک در اولین ساعات بامداد بیست و دوم دی (جمعه گذشته) هنگامی رخ داد که 3 جوان به دلیل نامعلومی با یک جوان پراید سوار به نام «حسین جاذب» درگیر شدند و حتی خودروی وی را در اختیار گرفتند .در حالی که پراید سوار ۲۶ ساله پیاده در نزدیکی پارک محلی واقع در بولوار هدایت مشهد در حرکت بود ،ناگهان عاملان این نزاع وحشتناک به سمت او هجوم بردند که در این میان یکی از افرادی که سابقه کیفری نزاع نیز دارد ضربهای با کارد به پیکر جوان پراید سوار وارد کرد و به همراه همدستانش از صحنه حادثه گریخت. طولی نکشید که با تماس شهروندان و شاهدان این حادثه دلخراش، نیروهای امدادی اورژانس از راه رسیدند و پیکر خون آلود وی را به بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد انتقال دادند، اما تلاشها برای نجات وی به نتیجه نرسید و این جوان ۲۶ ساله بر اثر عوارض ناشی از اصابت تیغه کارد به ناحیه سفید ران جان خود را از دست داد. به دنبال وقوع این نزاع مرگبار، گروهی از نیروهای انتظامی با هدایت مستقیم سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) عازم محل وقوع نزاع شدند و با حفظ صحنه جنایت ،مراتب را به قاضی «محمود عارفی راد»( قاضی ویژه قتل عمد مشهد) اطلاع دادند. با توجه به اهمیت موضوع، بی درنگ مقام قضایی در همان ساعات اولیه بامداد عازم مرکز درمانی شد و بدین ترتیب گروهی تخصصی از کارآگاهان پلیس آگاهی نیز به سرپرستی سروان اسماعیل عظیمی مقدم به وی پیوستند و تحقیقات گستردهای را آغاز کردند .بررسیهای مقدماتی بیانگر آن بود که ضاربان خودروی پراید، مقتول را در محل حادثه رها کردهاند که با انتقال پراید به پارکینگ، تحقیقات درباره این ماجرای هولناک وارد مرحله جدیدی شد. پس از چند ساعت فعالیتهای اطلاعاتی در اداره جنایی پلیس آگاهی، بالاخره سرنخهایی از عاملان این نزاع مرگبار به دست آمد و عامل اصلی جنایت شناسایی شد .گزارش روزنامه خراسان حاکی است اگرچه با راهنماییهای قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، اطلاعات مهمی در این باره به دست آمده است، اما هنوز ردیابیهای تخصصی برای دستگیری ضارب و عاملان این نزاع خونبار، در دایره قتل عمد آگاهی ادامه دارد و انگیزه وقوع این جنایت هم مشخص نشده است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
پلیس «اشباح سیاه » را شکار کرد
متهمان:برای تفریح و خوشگذرانی شیشه مغازه ها و عابران را با«پلخمون»هدف می گرفتیم

سید خلیل سجادپور- پلیس مشهد عاملان وحشت آفرینی های شبانه را که به «اشباح سیاه» معروف شده بودند،در حالی به دام انداخت که بررسی ها نشان داد : 3 تن از آنان که جنجال های دلهره آور را رقم می زدند، دانشجوی پزشکی هستند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ماجرای تاسف بار از حدود یک ماه قبل در مناطق گسترده ای از جنوب و غرب مشهد هنگامی آغاز شد که سرنشینان یک دستگاه پژو206 با استفاده از گلوله های ساچمه ای شیشه های یک مغازه در بولوار پیروزی را فرو ریخته و از محل متواری شدند. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع بلافاصله گروهی از عوامل انتظامی با دستورات ویژه سرهنگ احمد نگهبان( رئیس پلیس مشهد) ماموریت یافتند تا ماجرای تیراندازی احتمالی به سوی مغازه مذکور را زیر ذره بین تحقیقات میدانی ببرند. با این دستور محرمانه تلاش های انتظامی در حالی برای شناسایی و دستگیری عامل یا عاملان «شلیک گلوله های ساچمه ای» ادامه یافت که گروه عملیاتی ،در همان بررسی های مقدماتی دریافتند گلوله های ساچمه ای از «سلاح» شلیک نمی شوند؛ چراکه فرم وتخریب گلوله ها متفاوت بود، اما هنوز تحقیقات پلیس در مراحل اولیه قرار داشت که یک واحد
صنفی دیگر در جنوب شهر ،هدف گلوله های ساچمه ای قرار گرفت و بدین ترتیب ماجرای گلوله های ساچمه ای در حالی معماگونه شد که تصاویر این شلیک ها در فضای مجازی نیز رخ نمایی کرد و به جنجالی دلهره آور تبدیل شد؛ چراکه وحشت آفرینی های پژو سواران در شب های بعد نیز در مناطق دیگر شهر ادامه یافت به گونه ای که عابران و رهگذران هم هدف گلوله های ساچمه ای قرار گرفتند که برخی از این گلوله ها از نوع پلاستیک های فشرده و بعضی نیز گلوله های ساچمه ای فلزی بود.گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است این جنجال های دلهره آور و اقدامات مخل نظم و امنیت در حالی به خیابان های دیگر مشهد کشیده شد که شهروندان در تماس با پلیس110، به پژو
سوارانی اشاره می کردند که به خاطر پوشش های سیاه رنگ درون خودرو دیده نمی شدند و به همین دلیل نیز به عاملان وحشت آفرینی های شبانه ،لقب «اشباح سیاه» داده بودند.درهمین حال فرمانده انتظامی مشهد روز گذشته درباره جزئیات این ماجرای تاسف بار و چگونگی دستگیری«اشباح سیاه» به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: در پی شکایت تعدادی از کسبه و مالکان واحدهای صنفی و همچنین عابرانی که با اصابت گلوله های ساچمه ای مجروح شده بودند،روند تحقیقات تغییر کرد و ماجرای وحشت آفرینی های شبانه با دستورات قاطع سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی(فرمانده انتظامی خراسان رضوی ) در حالی وارد مرحله جدیدی شد که گروه تخصصی از نیروهای اطلاعات و امنیت و تجسس کلانتری«هفت تیر» به رصدهای اطلاعاتی در حوزه استحفاظی پرداختند و تجزیه و تحلیل های کارشناسی را با بازبینی دوربین های ترافیکی ادامه دادند.سرهنگ احمد نگهبان افزود:بررسی های مقدماتی حکایت ازآن داشت که سرنشینان پژو 4 جوان سیاه پوش هستند و طوری در محل های ارتکاب جرم توقف می کنند که پلاک خودرو در تاریکی قرار گیرد.وی گفت: با این سرنخ مهم گشت های محسوس و نامحسوس پلیس نیز فعال شدند و با بهره گیری از دستورات ویژه و راهنمایی های قاضی دکتر اسماعیل رحمانی (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) عملیات دستگیری پژو سواران را درحالی آغاز کردند که تصاویری از چهره سرنشینان آن نیز به دست آمد، اما هنوز برخی از شاکیان معتقد بودند که به سوی آن ها تیراندازی شده است.«کلیددار امنیت مشهد» با اشاره به عملیات گسترده پلیس تصریح کرد: طولی نکشید که تلاش های شبانه روزی نیروهای انتظامی به نتیجه رسید و خودروی پژو 206 سفیدرنگ در بولوار هاشمیه شناسایی شد و تحت تعقیب قرار گرفت. در این شرایط ماموران انتظامی که احتمال می دادند با سرنشینان مسلح پژو روبه رو شوند،ابتدا با رعایت نکات ایمنی و امنیتی منطقه مذکور را زیر چتر اطلاعاتی و امنیتی گرفتند و سپس خودرو را در مکانی خلوت متوقف کردند که در صورت درگیری مسلحانه آسیبی به شهروندان و رهگذران نرسد.مقام ارشد انتظامی مشهد در ادامه این گفت وگوی اختصاصی خاطرنشان کرد:اما وقتی نیروهای عملیاتی به طور غافلگیرانه و ضربتی،راننده و یکی از سرنشینان سیاه پوش را درون خودرو دستگیر کردند، در همان بررسی های اولیه مشخص شد که دو متهم تحت تعقیب دیگر نیز دقایقی قبل از خودرو پیاده شده اند و درهمان منطقه حضور دارند، بنابراین عملیات مذکور به سرپرستی سرهنگ علیرضا سبحانی فر(رئیس کلانتری هفت تیر) ادامه یافت و 2جوان سیاه پوش دیگر نیز در اطراف بولوار هاشمیه شناسایی شدند و به دام افتادند.
سرهنگ نگهبان با اشاره به کشف 130 عدد گلوله های ساچمه ای پلاستیک فشرده و فلزی به همراه 2پلخمون صنعتی(تیروکمان) از داخل خودرو ادامه داد: با انتقال متهمان به مقر انتظامی،تحقیقات گسترده ای درباره ماجرای مذکور آغاز و مشخص شد4 متهم دستگیر شده،عاملان وحشت آفرینی های شبانه هستند که با استفاده از پلخمون ها اقدام به پرتاب گلوله های ساچمه ای به سوی مردم و فروشگاه ها می کردند.
رئیس پلیس باتجربه مشهد با ابراز تاسف عمیق از این که عاملان این هنجارشکنی های دلهره آور دانشجو هستند، به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: بررسی های پلیس نشان داد که 3 تن از متهمان در رشته پزشکی تحصیل می کنند وتقریبا در سال پایانی تحصیل دانشگاهی قرار دارند و نفر چهارم نیز دانشجوی رشته حسابداری است.
وی با بیان این که اقدامات تاسف بار این افراد در ساعات پایانی شب و گاهی نیز در ساعات اولیه بامداد صورت می گرفت به طوری که موجب اخلال در نظم و امنیت شهری شده بود، اضافه کرد: تاکنون حدود 10 تن از شهروندانی که بر اثر پرتاب گلوله های ساچمه ای مجروح یا مصدوم شده اند به همراه تعدادی از مالکان و متصدیان واحدهای صنعتی از متهمان مذکور شکایت کرده اند که تحقیقات برای شناسایی شاکیان دیگر آغاز شده است.
سرهنگ احمد نگهبان همچنین به مناطقی که بیشتر هدف پرتاب گلوله های ساچمه ای قرار گرفته اند، اشاره کرد و گفت:متهمان ادعا می کنند از ساعت23 که معمولا فعالیت های بیمارستانی آنان به پایان می رسید به منظور صرف شام به خیابان ها می آمدند و بیشتر جرایم خود را در خیابانهای وکیل آباد، صیاد شیرازی ، هفت تیر ، هاشمیه، پیروزی، سرافرازان، احمدآباد، خیام و... انجام داده اند.فرمانده انتظامی مشهد با اشاره به اعترافات متهمان دستگیر شده خاطرنشان کرد:4جوان دانشجو در بازجویی ها مدعی شدند که فقط برای تفریح و خوشگذرانی دست به چنین رفتارهای وحشت آوری زده اند که این موضوع بسیار تاسف برانگیز است.وی در پایان با قدردانی از دستورات صریح فرمانده انتظامی خراسان رضوی و حمایت های بی دریغ دستگاه قضایی برای شناسایی و دستگیری عاملان این حوادث تلخ افزود: بررسی های پلیس برای ریشه یابی این ماجرا در حالی ادامه دارد که آخرین مصدوم وحشت آفرینی های پژو سواران نیز حدود یک هفته قبل و ساعتی قبل از دستگیری آنان هدف گلوله های ساچمه ای قرار گرفت و به مرکز درمانی انتقال یافت، اما خوشبختانه پس از مداوای اولیه از بیمارستان ترخیص شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
ماجرای تکان دهنده قاتل مسلح فراری!
پلیس بار دیگر برای جلوگیری از قتلهای وحشتناک جانفشانی کرد

سیدخلیل سجادپور- کارآگاهان پلیس آگاهی که در تعقیب قاتل مسلح خطرناک بودند، در حالی او را به دام انداختند که ماجراهای هولناک دیگری رخ داد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اواخر آبان گذشته صدای شلیکهای گلوله در یک ساختمان مسکونی، اهالی محل را از خانههاشان بیرون کشید اما مرد مسلح سوار بر یک دستگاه خودروی پژو ۴۰۵ از بولوار هدایت گریخت. لحظاتی بعد با سر و صداهای ساکنان منزل مسکونی، همسایگان به طبقه دوم رفتند و در حالی با پیکرهای خون آلود 2 برادرزن مرد مسلح روبهرو شدندکه همسر وی از مقابل شلیکهای وحشتناک گریخته و صدای ضجههایش در خانه میپیچید. همسایگان با مشاهده این صحنههای دلهره آور، بیدرنگ با پلیس و نیروهای امدادی تماس گرفتند و به یاری مجروحان شتافتند. طولی نکشید که آژیر خودروهای اورژانس در خیابان هدایت ۱۲ پیچید و 2 مجروح این حادثه تلخ به بیمارستان شهیدهاشمینژاد مشهد انتقال یافتند. اما دقایقی بعد غوغایی در مرکز درمانی به پا شد؛ چراکه جوان ۴۲ ساله به دلیل عوارض ناشی از اصابت گلوله جنگی جان خود را از دست داد اما برادر ۲۴ سالهاش تحت درمان قرار گرفت.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با گزارش این جنایت مسلحانه هولناک به قاضی ویژه قتل عمد مشهد، تحقیقات گستردهای با حضور قاضی محمود عارفیراد در بیمارستان شهید هاشمینژاد آغاز شد. با توجه به حساسیت ماجرا، گروهی از کارآگاهان ورزیده پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز عازم مرکز درمانی شدند و با دستورات مقام قضایی، به کنکاشهای تخصصی در این باره پرداختند. بررسیها بیانگر آن بود که مرد 40 ساله «هادی-ت» نام دارد و به خاطر اختلافات شدید خانوادگی، زندگی خود را در حالی با مشکلات خاص عاطفی روبهرو کرد که سردی این روابط تا مرز طلاق پیش رفته بود. در همین حال 2 برادرزن وی برای چاره جویی در این باره به منزل «هادی-ت»(مرد مسلح)رفته بودند اما ناگهان مرد خشمگین سلاح کلت کمری را بیرون کشید و لوله آن را به سمت همسر 34 ساله اش گرفت. در این شرایط دلهرهآور ناگهان برادرزن 41 ساله خود را وسط انداخت تا از شلیک جلوگیری کند ولی مرد خشمگین ماشه را فشرد و گلوله سربی بر پیشانی برادر زنش نشست. وقتی او خون آلود نقش بر زمین شد، مرد مسلح به سوی پلهها دوید تا از خانه بگریزد. در همین حال همسر و برادر کوچکتر وی نیز به دنبال مرد خشمگین دویدند تا از فرار او جلوگیری کنند اما او روی پلهها ایستاد و مانند فیلمهای سینمایی به سمت همسر و دیگر برادرزنش شلیک کرد که یکی از گلولهها بر دست برادرزن 24 ساله اش اصابت کرد. بنا بر گزارش روزنامه خراسان، با روشن شدن ماجرای این جنایت مسلحانه، بیدرنگ دستگیری متهم به قتل فراری در حالی آغاز شد که وی به مکان نامعلومی گریخته بود. به همین دلیل تصاویر وی با دستور «قاضی عارفی راد» در روزنامه خراسان منتشر شد اما متهم مذکور که کینه عجیبی از خانواده همسرش داشت اوایل دی مخفیانه به محل سکونت پدر زنش بازگشت و در نیمههای شب ناگهان حادثه هولناک دیگری را رقم زد. این متهم مسلح خطرناک که به کمین برادرزنش نشسته بود، در تاریکی شب او را هدف گرفت و گلولهای به سر وی شلیک کرد که این گلوله به استخوان فک برخورد کرد و او دوباره روانه بیمارستان شد.
به دنبال وقوع این حادثه دلخراش و با توجه به تهدیدهای دیگر این قاتل خطرناک، این بار همسر و فرزندان متهم فراری تحت حمایت های پلیس قرار گرفتند و با دستور قاضی عارفیراد به مکان مطمئنی هدایت شدند. از سوی دیگر حساسیت ماجرا موجب شد تا سرهنگ احمد نگهبان(رئیس پلیس مشهد) دستورات ویژهای را برای ردیابیهای اطلاعاتی صادر کند. طولی نکشید که گروه عملیاتی کارآگاهان به سرنخهایی از ارتباط مخفیانه متهم با بردارش رسیدند و چتر اطلاعاتی خود را گسترش دادند؛ چراکه هر لحظه احتمال داشت مرد خشمگین دوباره به صحنه جنایت بازگردد و حوادث خونبار دیگری را رقم بزند. به همین خاطر رئیس پلیس باتجربه مشهد وارد عمل شد و به طور مستقیم نظارت بر عملیات را بر عهده گرفت تا این که روز گذشته کارآگاهان اطلاعاتی به دست آوردند که واکاوی آن ها نشان می داد قاتل فراری مسلح وارد پاتوقی در شهرک نجف شده است. با جمع بندی این اطلاعات، گروهی ورزیده از کارآگاهان به چند شاخه عملیاتی تقسیم شدند و در حالی زیر نظر سرهنگ مصطفی صادقی(رئیس پلیس آگاهی مشهد) منطقه مذکور را به قرق خود درآوردند که این بار سرهنگ نگهبان(فرمانده انتظامی مشهد) از ستاد مرکزی آگاهی به نظارت و راهنمایی نیروهای عملیاتی ادامه می داد تا این بار قاتل انتقامجوی خطرناک نتواند جان شهروند دیگری را به مخاطره بیندازد.
ادامه گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: اما ساعتی بعد ردزنی های اطلاعاتی نشان داد که متهم مسلح بایکی از برادرانش در ابتدای بولوار فاطمیه مشهد قرار ملاقات دارد. به همین خاطر بیدرنگ یک گروه عملیاتی به طرف محل مذکور حرکت کردند اما ترافیک شهری در حال از بین بردن زمان طلایی بود و خودروی نامحسوس کارآگاهان در ترافیک بازماند. این گونه بود که با دستور مستقیم سرهنگ نگهبان گروه موتورسوار که به صورت پوششی وارد عمل شده بودند به طرف بولوار فاطمیه حرکت کردند اما در لحظات حساس عملیات فقط یکی از افسران آگاهی به همراه یکی از پلیسهای افتخاری در حالی به فاصله 5 متری قاتل فراری رسیدند که 2 برادر شباهت خاصی به یکدیگر داشتند. عملیات با رعایت نکات امنیتی و ایمنی آغاز و قرار شد هر کدام از نیروهای انتظامی یکی از برادرها را زمینگیر کند اما زمانی که امیر مختار پهلوان(پلیس افتخاری) از پشت سر متهم مسلح را محکم در آغوش گرفت، ناگهان او دستش را به کمر برد و در حالی که سلاح کلت را بیرون می کشید، گلوله ای به شکم خود شلیک کرد. این اقدام هولناک هنگامی صورت گرفت که پلیس افتخاری قصد داشت او را با یک فن دفاع شخصی روی زمین بخواباند ولی گلوله از شکم متهم خارج شد و بر پهلوی پلیس افتخاری نشست. اکنون صحنه دلخراشی رقم خورده بود و هر دو نفر خون آلود نقش بر زمین شدند. کارآگاه پلیس آگاهی بیدرنگ حلقه های قانون را بر دستان متهم گره زد و به یاری پلیس افتخاری شتافت و بدین ترتیب هر دو مجروح به مرکز درمانی انتقال یافتند. در همین حال عصر روز گذشته فرمانده انتظامی مشهد که برای عیادت از پلیس افتخاری در بیمارستان شهیدهاشمی نژاد حضور یافته بود درباره این ماجرای تکان دهنده به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: این متهم مسلح فراری بسیاری از اعضای خانواده همسرش را تهدید به قتل کرده و با توجه به آموزش هایی که دیده بود بسیار زیرکانه عمل می کرد، وی افزود: به ناچار شیوه عملیات دستگیری را تغییر دادیم اما محل عملیات دستگیری بسیار پرتردد بود و کارآگاهان برای حفاظت از جان مردم نمی توانستند با تجهیزات و شیوه های مرسوم عملیاتی وارد عمل شوند. از سوی دیگر هم اگر متهم مسلح موفق به فرار از چنگ قانون میشد، شاید حوادث جبرانناپذیر دیگری رقم می خورد و جان افراد بی گناهی به خطر می افتاد. این بود که پلیس بار دیگر به جانفشانی پرداخت تا مردم در آسایش و آرامش باشند و آسیبی به آن ها نرسد. سرهنگ احمد نگهبان تصریح کرد: همه امکانات برای درمان متهم و پلیس فداکار افتخاری فراهم شده است و هردو نفر تحت عمل جراحی قرار گرفتند. وی با قدردانی از مقام قضایی و همه عوامل انتظامی بهویژه پشتیبانی کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی در این عملیات هماهنگ خاطرنشان کرد: نیروهای انتظامی خدمتگزار مردم هستند و با تاکید مداوم سردار محمدکاظم تقوی(فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی) لحظه ای از جانفشانی برای مردم عزیز دریغ نمی کنند. رئیس پلیس مشهد افزود: بررسیهای بیشتر در این باره همچنان ادامه دارد. به گزارش روزنامه خراسان، در همین حال برادر بزرگتر مقتول این حادثه که با شنیدن ماجرای مجروح شدن یکی از نیروهای انتظامی، خود را برای قدردانی از فداکاریهای وی به بیمارستان شهید هاشمی نژاد رسانده بود به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: من به خاطر داشتن چنین نیروهای فداکاری در سرزمین امام رضا(ع) سجده شکر به جای میآورم و پیشانی بر خاک می سایم. «ایمانی» افزود: حضور شخص فرمانده انتظامی و سرهنگ دهقان(جانشین فرمانده انتظامی) در مرکز درمانی، نشانه بزرگی از تلاش های شبانه روزی آنان برای امنیت این مرز و بوم است و من از آن ها سپاسگزارم.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
افشای جنایت هولناک در پمپ بنزین!

سید خلیل سجادپور- با تماس تلفنی یکی از شهروندان مشهدی با پلیس110 که ماجرای یک جنایت هولناک را از زبان زنی جوان در پمپ بنزین شنیده بود، راز قتل مرد 41 ساله فاش شد.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، حدود ساعت 16 بعد از ظهر روز گذشته یکی از شهروندان نشانی منزلی در بولوار بهمن منطقه خواجه ربیع را به پلیس گزارش داد که مدعی بود در این نشانی جنایتی رخ داده و او ماجرا را از زبان یک زن جوان در پمپ بنزین شنیده است. در پی دریافت این گزارش، بلافاصله مراتب به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اعلام شد به طوری که دقایقی بعد با دستورات محرمانه قاضی دکتر صادق صفری، نیروهای انتظامی وارد منزل مسکونی شدند و جسد خونآلود مرد41 سالهای را مشاهده کردند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود. طولی نکشید که با حضور مقام قضایی، بررسیهای تخصصی آغاز و مشخص شد که احتمالا جنایت مذکور در پی اختلافات خانوادگی رخ داده است.در عین حال با انتقال جسد «هادی» به پزشکی قانونی، فرضیههای جنایی دیگری نیز با توجه به کشف آلات و ادوات استعمال مواد مخدر صنعتی در حالی مقابل قاضی ویژه قتل عمد قرار گرفت که حدود 10 تا 12 ساعت از مرگ وی میگذشت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
زوایای جدید از پرونده دزدان کامپیوتر خودرو

سجادپور- نیروهای انتظامی مشهد عضو فراری یک باند سرقت و فروش کامپیوتر خودروها را در حالی به دام انداختند که با اعترافات وی زوایای جدیدی از شگرد فروش کامپیوترهای سرقتی لو رفت.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، شانزدهم آذر خبری با عنوان «عاملان سرقت کامپوتر خودروها در تور پلیس» در صفحه حوادث روزنامه خراسان منتشر شد که یکی از مالخران حرفه ای و سابقه دار نیز با تلاش گسترده نیروهای کلانتری سپاد مشهد در این پرونده دستگیر شد. برسی های عوامل تجسس کلانتری که با دستور سرهنگ جوادیعقوبی(رئیس کلانتری سپاد) وارد مرحله جدیدی شده بود به سرنخ هایی از نصب کامپیوترهای سرقتی روی خودرها رسید؛ بنابراین تحقیقات برای دستگیری عضو فراری باند مذکور درحالی ادامه یافت که تعدادی از سارقان و مالخران در چنگ قانون گرفتار شده بودند. بر اساس گزارش روزنامه خراسان،کنکاش های اطلاعاتی و بازجویی از متهمان دستگیر شده بیانگر آن بود که برخی از اعضای این باند با آگهی نصب کامپیوتر در سایت دیوار،کامپیوترهای سرقتی را به راننگان می فروشند. به همین خاطر نیروهای انتظامی با بهره گیری از تجربیات سرهنگ احمد نگهبان(رئیس پلیس مشهد) در پوشش خریدار کامپیوتر وارد عمل شدند و با نصاب در حوزه استحفاظی خود قرار گذاشتند. هنگامی که متهم فراری سوار بر یک دستگاه موتورسیکلت در محل توقف کرد تا کامپیوتر سرقتی را روی خودروی سهند نصب کند، ناگهان در محاصره پلیس قرار گرفت و دستگیر شد.
در بازرسی از جعبه موتورسیکلت جوان نصاب،7دستگاه کامپیوتر سرقتی کشف شد و متهم به کلانتری انتقال یافت. وی در بازجویی ها اعتراف کرده که با مالخر اصلی باند در زندان آشنا شده و از 4 ماه قبل نیز کامپیوترهای سرقتی را از وی خریداری می کند و در سایت دیوار به فروش می رساند. بررسی بیشتر در این باره ادامه دارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
دستگیری سارقان اموال مدارس
ساجدی - با تلاش کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی، باند شش نفره سارقان مدارس دستگیر شدند و از آنان اموال بسیاری به ارزش تقریبی بیش از 30میلیارد ریال کشف شد.
رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی در تشریح جزئیات این خبر به خراسان گفت:در پی حضور نماینده اداره آموزش و پرورش مبنی بر سرقت از مدارس در مشهد، موضوع به صورت ویژه در دستور کار کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت.
سرهنگ جواد شفیع زاده اظهار کرد: صحنه های سرقت از مدارس توسط گروهی از کارآگاهان مورد بازدید میدانی قرارگرفت و آن ها توانستند با تحلیل های کارشناسی ردی از خودروی مورد استفاده سارقان به دست آورند.
وی افزود: با شناسایی این خودرو، دستورات قضایی برای دستگیری متهمان صادر شد و کارآگاهان با رصد محل های تردد خودروی پژو ۲۰۶ و در اقدامی غافلگیرانه آن را توقیف کردند و متهمان را در خاموشی شب به دام انداختند. رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی با اشاره به اعترافات دو متهم دستگیر شده افزود: در بازرسی از خودرو و همچنین مخفیگاه متهمان اموال سرقتی بسیاری شامل پروژکتور، پرده های نمایش، پرینتر، مانیتور، دستگاه کپی، لپ تاپ، ذره بین های آموزشی ،پنکه، بخاری و سایر لوازم آموزشی دیگر کشف شد.
خراسان : شماره : 21388 - ۱۴۰۲ شنبه ۲ دي
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
قصاص برای عامل جنایتی به سبک ترور!

سید خلیل سجادپور- موتورسواری که در یک جاده روستایی،جنایت هولناکی را به شیوه ترورگونه رقم زده بود با صدور حکم قصاص نفس از سوی قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی روبهرو شد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،ماجرای این پرونده جنایی اواخر تیر سال گذشته هنگامی رخ داد که موتور سوار جوانی به نام «یاسر» به تعقیب خودروی پرایدی پرداخت که جوان 37 ساله ای به نام «محمد» رانندگی آن را به عهده داشت و مادرش نیز در صندلی جلو نشسته بود. «محمد» و مادرش که از کلانتری گلبهار خارج شده بودند، در حالی به سمت روستای «آبقد» حرکت کردند که نمی دانستند دقایقی بعد با ماجرای تکان دهنده ای روبه رو خواهند شد. راننده پراید همچنان به حرکت خود در جاده روستایی ادامه می داد که ناگهان خودروی پژو 405 را مقابل خود دید که به صورت شاخ به شاخ به طرف آن ها می آمد. «محمد» سراسیمه خودروی پراید را به شانه خاکی جاده کشید و پدال ترمز را فشرد. در همین هنگام موتورسواری که در تعقیب پرایدسواران بود کنار شیشه سمت راننده قرارگرفت و از فاصله نزدیک گلوله ای با سلاح کلت جنگی به سر راننده پراید شلیک کرد و از صحنه جنایت ترورگونه گریخت. لحظاتی بعد سر جوان 37 ساله به روی دامن مادرش افتاد به طوری که فریادهای دلخراش او در آسمان جاده روستایی پیچید اما دیگر فرزند او جانی در بدن نداشت.گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:مادر«محمد» که«یاسر»جوان موتورسوار را شناخته بود،او را به پلیس معرفی کرد و بدین ترتیب ردزنی های اطلاعاتی برای دستگیری متهم به قتل مسلحانه در حالی آغاز شد که او 4ماه بعد در زاهدان به دام افتاد و به گلبهار منتقل شد. از سوی دیگر با توجه به اهمیت این ماجرا که ریشه های آن به یک پرونده جنایی دیگر گره خورده بود،قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی جلسات محاکمه «یاسر» را در حالی آغاز کردند که راننده پژو ۴۰۵ نیز به اتهام معاونت در قتل مسلحانه دستگیر و به مراجع قضایی معرفی شده بود. در چندین جلسه دادگاه که به ریاست قاضی هادی دنیا دیده و مستشاری قاضی غلامرضا مصطفوی برگزار شد، انگیزه عامل این جنایت هولناک مورد واکاوی دقیق قرار گرفت و مشخص شد که شلیک به سبک ترور با انگیزه انتقام از مرگ زن میانسالی رخ داده است که مدتی قبل در نزاع بین دو همسایه به خاطر اختلافات ملکی با اصابت گلولههای ساچمهای از یک سلاح شکاری در یکی از روستاهای اطراف گلبهار مجروح شده بود اما او در دومین عمل جراحی که قرار بود گلوله ساچمهای از نزدیکی قلبش خارج شود، جان خود را از دست داد و بدین ترتیب پرونده در این باره تشکیل شد و مورد رسیدگی قرار گرفت اما متهم با صدور قرار قانونی مناسب از زندان آزاد شد و تحقیقات در یکی از دادگاههای کیفری یک استان خراسان رضوی ادامه یافت. همچنین بررسیهای دقیق نشان داد که متهم پرونده شلیک به سوی زن میانسال، برادر "محمد" (راننده پراید) بود. در همین حال «یاسر» که مقابل قضات با تجربه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ایستاده بود با اشاره به این که قصد داشت انتقام مرگ مادرش را بگیرد به قضات دادگاه گفت: من به دنبال انتقام از عامل مرگ مادرم بودم اما نمیدانستم که آن روز محمد برادر وی پشت فرمان پراید نشسته است، به همین دلیل به سوی او شلیک کردم.
بنابر گزارش روزنامه خراسان، مادر مقتول نیز در جلسه دادگاه و در جایگاه شاکی پرونده گفت: حدود ۵ روز قبل از جنایت مسلحانه «یاسر» (متهم) به خواربارفروشی من آمد در حالی که سلاح جنگی به دست داشت. به او گفتم بزن! ما را خلاص کن! ولی با آن که پسرم محمد نیز در فروشگاه بود او در خارج از فروشگاه تیر هوایی شلیک کرد و سپس سوار موتورسیکلت از محل گریخت. من و فرزندم محمد نیز برای شکایت درباره تهدیدهای مسلحانه او به کلانتری رفتیم اما بعد از خروج از کلانتری او ما را تعقیب کرده بود که این جنایت را مقابل چشمانم رقم زد و پسرم را از من گرفت.ادامه این گزارش حاکی است: در حالی که اسناد محکمه پسندی برای نقش «جلال» (راننده پژو ۴۰۵) در این پرونده جنایی به دست نیامد، قضات دادگاه به شور نشستند و در نهایت رای خود را با توجه به ابعاد مختلف این جنایت وحشتناک و بر اساس مستندات دقیق قضایی صادر کردند. بنابر رای مذکور «یاسر» (متهم به قتل) به قصاص نفس محکوم شد و «جلال» (متهم دیگر) حکم تبرئه گرفت اما این رای طبق قانون مجازات اسلامی قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.
خراسان : شماره : 21390 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۴ دي
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

در امتداد تاریکی -انتقام کور از جوان بی گناه !
سید خلیل سجادپور- با دستگیری مرد 42 ساله تبعه خارجی ، رمزگشایی از معمای جنایی در اطراف روستای پرکندآباد مشهد آغاز و مشخص شد جوان بی گناه قربانی انتقام کور شده است.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،هفدهم مرداد گذشته پسر بچهای که درون یک چهار دیواری مخروبه در اطراف روستای پرکندآباد مشهد مشغول بازی بود، ناگهان با قسمتی از دست یک انسان روبه رو شد که از زیر خاک های کنج چهار دیواری بیرون آمده بود. پسر بچه وحشت زده به طرف منزل دوید و نفس زنان و هراسان ماجرا را برای پدرش بازگو کرد. پدر او با شنیدن این حکایت،ناباورانه و حیرت زده وارد چهاردیواری شد اما داستان پسرش حقیقت داشت. طولی نکشید که با تماس تلفنی این مرد با پلیس 110،گروهی از کارآگاهان اداره جنایی آگاهی در کنار قاضی ویژه قتل عمد عازم محل کشف جسد شدند و بدین ترتیب تحقیقات جنایی به حضور عوامل آتش نشانی گره خورد.
دقایقی بعد امدادگران آتش نشانی جسد جوان 20 ساله ای را از زیر خاک ها بیرون کشیدند که بخشی از اندام وی توسط حیوانات وحشی خورده شده بود؛ اما هویت جسد شناسایی نشد. حدود2هفته بعد از گزارش وقوع این جنایت در روزنامه خراسان،خانواده ای اهل افغانستان که در ساری سکونت داشتند وارد مشهد شدند و تی شرت مارک دار و دیگر مشخصات جسد را در حالی شناسایی کردند که مدعی بودند فرزند20ساله آن ها از اوایل مرداد دیگر به تلفن هایش پاسخ نداده است.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: با این سرنخ مهم، تلاش کارآگاهان با دستورات ویژه قاضی «محمود عارفی راد» برای ریشه یابی این جنایت هولناک و دستگیری عامل یا عاملان قتل جوان20 ساله تبعه خارجی وارد مرحله جدیدی شد و دامنه تحقیقات میدانی در حالی به بولوار توس کشید که بررسی های تخصصی نشان داد «حکمت-م» (مقتول) که به طور غیرمجاز در ایران زندگی می کرد، در روزهای آغازین مرداد به طرف انتهای توس 75 حرکت کرده است.
از سوی دیگر بازبینی دوربین های ترافیکی و مداربسته ، تصویری از یک دستگاه پراید را آشکار کرد که در همان محدوده تردد کرده بود. وقتی مشخص شد راننده پراید در یکی از تاکسی های اینترنتی فعالیت دارد، زوایای دیگری از این معمای جنایی مورد واکاوی قرار گرفت. راننده جوان که به پلیس آگاهی احضار شده بود از 2 مسافر تبعه خارجی نام برد که همان شب یکی از آنان را از سه راه دانش(بولوارتوس) و دیگری را در مسیر شهرسنگ سوار کرده است. ساعتی بعد با اطلاعاتی که کارآگاهان از هویت 2مسافر وی به دست آوردند،تلاش گسترده ای را برای دستگیری آنان آغاز کردند تا این که «رحیم-ح» مرد 42 ساله تبعه خارجی شناسایی شد و در یک عملیات ضربتی به دام افتاد اما بررسی های بیشتر بیانگر آن بود که مرد 37 ساله همراه وی به نقطه نامعلومی گریخته است.
درهمین حال متهم 42 ساله به شعبه ویژه جنایی هدایت شد و به سوالات تخصصی قاضی عارفی راد پاسخ داد. او که در ابتدا خود را بی خبر از ماجرای یک جنایت در مشهد نشان می داد، وقتی تصاویر خود را در دوربین های مداربسته دید و با دیگر اسناد انکارناپذیر روبه رو شد، به ناچار لب به اعتراف گشود و به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گفت: مدتی قبل شوهر خواهرم که «ناصر» نام دارد، نزد من آمد و گفت: چند ماه قبل وقتی به افغانستان رفته بودم همسرم رازی را که از ۱۵ سال قبل در دل داشت، برایم بازگو کرد و گفت که مردی به نام «م» در آن زمان برایش مزاحمت ایجاد کرده است و آن مرد اکنون در ایران زندگی میکند! شوهر خواهرم ادامه داد: حالا میخواهم از «م» انتقام بگیرم و او را به قتل برسانم و تو باید با من همکاری کنی وگرنه من خواهر تو را طلاق میدهم!
متهم این پرونده جنایی افزود: شوهر خواهرم از ناحیه دست دچار معلولیت است به همین خاطر هم من قبول کردم و با یکدیگر از ابتدای سال به تهران رفتیم تا «م» را پیدا کنیم و او را بکشیم! ولی جست وجوهای ما بیفایده بود تا این که به مشهد آمدیم و به طور غیرقانونی مشغول کار شدیم. چند ماه بعد اطلاعاتی از پسر جوان «م» به دست آوردیم که در مشهد کار میکرد اما او ما را نمیشناخت و بالاخره موفق شدیم او را شناسایی کنیم و به بهانه تخلیه سنگ به منطقه پرکندآباد بکشانیم. وقتی او برای تخلیه واهی سنگ از کامیون به چهاردیواری در نزدیکی روستای پرکندآباد رسید، دستانش را با طناب بستیم و من با آجر و میلگرد ضرباتی به سرش زدم. زمانی که جان داد جسدش را در گوشه همان چهار دیواری دفن کردیم و به محل کارمان بازگشتیم تا این که دستگیر شدم.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: «رحیم -ح» پس از آن که چگونگی وقوع جنایت را در حضور قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب تشریح کرد با دستور قضایی روانه زندان شد و تحقیقات کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی برای دستگیری متهم فراری این پرونده جنایی ادامه یافت. خراسان : شماره : 21386 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۹ آذر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

در امتداد تاریکی -ماجرای سرقت های سازمان یافته مغز خودرو!
گردش مالی میلیاردی در 20 حساب بانکی سردسته دزدان لو رفت
سید خلیل سجادپور- شبکه گسترده و سازمان یافته سرقت کامپیوتر خودرو در مشهد متلاشی شد و زوایای گوناگون این پرونده در حالی زیر ذره بین تحقیقات قرارگرفت که تاکنون30 عضو این شبکه سرقت شناسایی شده اند.
فرمانده انتظامی مشهد روز گذشته در تشریح عملیات پیچیده اطلاعاتی برای کشف سرقت های سازمان یافته مغز خودرو(ای سی یو) به خبرنگار ارشد روزنامه خراسان گفت:کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد در اجرای طرح مبارزه قاطع با مالخران اموال سرقتی به سرنخ هایی از یک مالخر حرفه ای رسیدند که در زمینه خرید و فروش کامپیوترخودرو (ای سی یو) فعالیت می کرد.
سرهنگ احمد نگهبان افزود: با توجه به حساسیت این ماجرا که به روند صعودی آمار سرقت های مغز خودرو(کامپیوتر) در مشهد گره می خورد،رصدهای اطلاعاتی دقیقی با تشکیل یک گروه عملیاتی در اداره مبارزه با سرقت خودرو آغاز شد و کارآگاهان زن جوانی را زیر نظر گرفتند که از مالخران حرفه ای بود و می توانست کارآگاهان را به شبکه سرقت (ای سی یو) برساند.
وی گفت:طولی نکشید که بررسی های نامحسوس با انجام یک سری فعالیت های پیچیده اطلاعاتی به نتیجه رسید و سرشبکه مالخران در حالی به تور اطلاعاتی پلیس افتاد که تحقیقات مقدماتی حکایت از یک شبکه گسترده و سازمان یافته داشت. بنابراین ماجرا با حساسیت خاصی پیگیری و مشخص شد که یکی از مالخران این شبکه سرقت با 3 عضو خانواده اش (2برادر و یک خواهر) زندگی مخفیانه ای در حاشیه شهر دارد وهیچ گاه خودش با مالخران اصلی تماس نمی گیرد.
سرهنگ نگهبان در ادامه این گفت وگوی اختصاصی تصریح کرد: بررسی های تخصصی بیانگر آن بود که این مالخر حرفه ای با 3 تن دیگر از مالخران (ای سی یو) و فقط از طریق اعضای خانواده اش ارتباط برقرار می کند و ای سی یوهای سرقتی را به آنان می فروشد. مقام ارشد انتظامی مشهد با اشاره به بهره گیری پلیس از شیوه های فنی برای شناسایی مخفیگاه مالخر مذکور خاطر نشان کرد:کارآگاهان همزمان با رد زنی های اطلاعاتی به مخفیگاه این مالخر دست یافتند و او را هنگام قرار برای فروش ای سی یوهای سرقتی به یکی از مالخران اصلی در بولوار رسالت مشهد به دام انداختند. وی اضافه کرد: در بازرسی از مخفیگاه وی 16 دستگاه ای سی یو که به مغز خودرو معروف است در حالی کشف شد که چندین دفتر ثبت خرید و فروش اموال سرقتی نیز به دست آمد.
«کلیددار امنیت مشهد» ادامه داد: در بازجویی از این مالخران،هویت 7تن از اعضای این شبکه لو رفت که 5 تن از آنان سارق و 2 نفر دیگر هم از مالخران اصلی این شبکه سازمان یافته بودند. بنابراین کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد در 6عملیات جداگانه که 36 ساعت به طول انجامید7 عضو باند را دستگیر و علاوه بر 15 دستگاه ای سی یوی سرقتی 6دستگاه باتری و 4دستگاه دینام خودرو را نیز از مخفیگاه های آنان کشف کردند.
فرمانده انتظامی مشهد افزود:در ادامه این عملیات هویت 20 سارق دیگر از اعضای این شبکه لو رفت و متهمان به سرقت و خرید و فروش بیش از 400دستگاه انواع ای سی یو از ابتدای سال جاری اعتراف کردند که برخی از آنان هنوز فراری هستند.سرهنگ احمد نگهبان تاکید کرد: سردسته این شبکه بزرگ سرقت که فردی سابقه دار است برای گمراه کردن پلیس از 20 کارت و حساب بانکی نزدیکان و دوستانش برای واریز وجوه ناشی از خرید و فروش ای سی یوهای سرقتی استفاده می کرد که تاکنون گردش مالی بیش از 40 میلیارد ریال در این حساب ها شناسایی شده است.رئیس پلیس با تجربه مشهد یادآور شد بررسی های بیشتر کارآگاهان درباره زوایای مختلف این پرونده نشان داد مالخران واسطه، ای سی یوهای سرقتی را 400 تا یک میلیون و 200هزارتومان از سارقان می خریدند و سپس بین 2تا 3میلیون تومان به مالخران اصلی شبکه می فروختند اما مالخر اصلی این شبکه سازمان یافته به صورت مخفیانه زندگی می کرد و تنها از طریق نوچه هایش با دیگران ارتباط داشت به گونه ای که مایحتاج روزانه اش را نیز دیگران تهیه می کردند و او فقط شب ها از لانه اش بیرون می آمد و برای کنترل مخفیگاهش نیز چندین دوربین مدار بسته نصب کرده بود.سرهنگ نگهبان با اشاره به مستندات به دست آمده از گوشی تلفن ودفاتر ثبت اموال سرقتی از سردسته این شبکه تصریح کرد: بررسی این اسناد مشخص کرد که متهم مذکور فقط دریک شب 60 دستگاه ای سی یوی سرقتی را از سارقان خریده است! رئیس پلیس مشهد همچنین به توقیف 6دستگاه خودروی سواری در این پرونده اشاره کرد وگفت: متهمان از خودروهای مذکور در نقل و انتقال اموال سرقتی استفاده می کردند که با دستورات قاطع قضایی توقیف شده اند اما تحقیقات کارآگاهان برای ریشه یابی ابعاد دیگر سرقت های مذکور همچنان ادامه دارد. خراسان : شماره : 21384 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۷ آذر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

در امتداد تاریکی -ماجرای جانفشانی افسر فراجا در عملیات ضربتی
محاکمه عاملان این جنایت به زودی در مشهد برگزار می شود
سید خلیل سجاد پور- با صدور کیفر خواست برای متهمان پرونده شهادت افسر فداکار نیروی انتظامی از سوی دادستان عمومی وانقلاب تربت جام،محاکمه عاملان این جنایت مذبوحانه در شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به زودی آغاز می شود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، سیزدهم اسفند سال ۱۳۹۹ بود که گزارش حضور عاملان شرارت و سرقتهای مخوف در بخش نصرآباد از توابع شهرستان تربت جام ،
نیروهای انتظامی را به تکاپو انداخت چرا که برخی از متهمان مذکور تحت تعقیب دستگاه قضایی بودند و حکم جلب آنان نیز صادر شده بود. با این گزارش حساس که جلوه ای دیگر از اقتدار پلیس را برای مبارزه با اخلالگران نظم و یغماگران اموال مردم در دلهای باورمندان به امنیت به نمایش میگذاشت، بلافاصله سروان( سرگرد )بابک حقانیفر سرپرستی عملیات ضربتی را به عهده گرفت و به همراه یکی از سربازان مقر انتظامی، عازم نشانی محل استقرار متهمان تحت تعقیب شد. صدای بی سیمها لحظه ای قطع نمیشد .عملیات از حساسیت خاصی برخوردار بود و اخبار از ورود سمند نقرهای حامل متهمان به نصرآباد حکایت میکرد. در یک لحظه چشمهای تیزبین سروان بر خودروی سمند خیره ماند «محمد _ خ »و« امیرحسین _ ع» در صندلی عقب نشسته بودند و «ناصر_ ن» جوان ۱۹ ساله نیز در پشت فرمان قرار داشت و شخص دیگری به نام« رضا_ م» مشغول تعمیر ضبط خودرو بود.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: در این شرایط افسر حافظ امنیت از سمت راننده در حالی به خودروی سمند نزدیک شد که سرباز تحت امر وی نیز از در عقب سمت شاگرد قصد محاصره متهمان به سرقتهای مخوف را داشت اما در یک لحظه «محمد_خ» فریاد زد پلیس پلیس !
با این فریادهای ترس آلود، جوان ۱۹ ساله پدال گاز را در حالی به کف خودرو چسباند که در عقب خودرو قفل بود و سرباز وظیفه نتوانست آن را باز کند. در همین حال افسر فداکار نیروی انتظامی برای جلوگیری از فرار مخلان نظم و امنیت مردم، خود را روی خودرو انداخت با آن که راننده با ویراژهای خطرناک و حرکات مارپیچ تلاش میکرد تا افسر پلیس را پایین بیندازد اما او با جسارت وصف نشدنی خود را به بالای سقف خودرو کشاند و در حالی که روی سقف دراز کشیده بود به راننده هشدار میداد تا توقف کند. او برای حفظ جان مردم و آسیبهای احتمالی به رهگذران بر اثر حرکات وحشتناک راننده خودرو حتی از شلیک گلوله نیز خودداری میکرد و با کوبیدن مشت به سقف سمند ،همه تلاش خود را به کار گرفت تا متهمان خطرناک را وادار به توقف کند اما دزدان به فریادهای او اهمیتی نمیدادند و راننده همچنان بر سرعت دلهره آور خودرو می افزود تا این که در انتهای یکی از خیابانهای نصرآباد ناگهان با خودرو پلیس راهنمایی و رانندگی روبه رو شدند که در انتهای خیابان متوقف بود. در همین هنگام راننده جوان که با ترغیب همدستانش دست به هر عمل ناجوانمردانه ای میزد تا افسر نیروی انتظامی را به کف خیابان بیندازد در یک لحظه ترمز دستی را کشید و به طرز شوک آوری فرمان خودرو را طوری برای دور زدن در جهت مخالف خیابان پیچید که افسر فداکار از سقف خودرو سقوط کرد و به شدت بر کف آسفالت خیابان افتاد. بنا بر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، در حالی که پیکر خون آلود افسر نیروی انتظامی روی زمین قرار داشت متهمان بیرحم مذبوحانه از صحنه جنایت گریختند و با پیاده کردن تعمیرکار ضبط خودرو، به مکان نامعلومی رفتند. دقایقی بعد با انتقال پیکر نیمه جان سروان بابک حقانی فر به مرکز درمانی تلاشها برای نجات وی آغاز شد اما چند روز بعد آزمایشها و معاینات پزشکی نشان داد که این افسر فداکار دچار مرگ مغزی شده است. این گونه بود که بار دیگر ضربان قلب او برای هموطنان بیمارش به صدا درآمد و خانواده این افسر عزتمند، اعضای بدن وی را به بیماران نیازمند اهدا کردند تا قلب او باز هم در سینه باورمندان به امنیت، این جانفشانی رافریادکندواعضای دیگر پیکر مطهرش نیز یادآور ازخودگذشتگیهای فرزندان ایران زمین برای احساس امنیت و آرامش مردم باشد.
ادامه گزارش روزنامه خراسان حاکی است: طولی نکشید که تلاشهای همرزمان این شهید فداکار به نتیجه رسید و عاملان این جنایت در پنجه عدالت گرفتار شدند وبررسیهای تخصصی پلیس بیانگر آن بود که «محمد_ خ» و «ناصر _ ن» روابط صمیمانهای با یکدیگر دارند و سرقتها و زورگیریهای خطرناک را با هم انجام دادهاند در همین حال نیز تعمیرکار ضبط خودرو که به طور اتفاقی در این ماجرا گرفتار شده بود نیز مشاهدات خود از صحنه جنایت را در حضور مقام قضایی نصرآباد تشریح کرد و بدین ترتیب پس از تکمیل تحقیقات کیفرخواست این پرونده از سوی قاضی حسن وزیری دادستان عمومی و انقلاب تربت جام صادر شد و به گزارش روزنامه خراسان با توجه به اهمیت و حساسیت این ماجرا که بار دیگر جانفشانی یکی ازفرزندان ایران زمین برای امنیت مردم را به نمایش گذاشت پرونده مذکور به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و به زودی محاکمه عاملان شهادت این افسر فداکار به ریاست قاضی هادی دنیا دیده و متشاری قاضی غلامرضا مصطفوی آغاز میشود. خراسان : شماره : 21379 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۱۹ آذر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

در امتداد تاریکی -زنی درخط پـایان !
بعد از آن که از همسرم طلاق گرفتم به روابط گناه آلود روی آوردم و در حالی که اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشتم بیشتر اوقاتم را با دوستانم می گذراندم و برای آن که از شر مزاحمان خیابانی راحت شوم، لباس های مردانه می پوشیدم تا این که با یک تصمیم احمقانه در خط پایان زندگی قرار گرفتم و...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات زن20 ساله ای است که با پوشش مردانه قصد داشت خود را از روی پلی در خیابان طرحچی پایین بیندازد و به زندگی خود پایان دهد، اما دقایقی بعد نیروهای امدادی و پلیس به یاری وی شتافتند و او را از این تصمیم وحشتناک منصرف کردند. این زن جوان که به مقر انتظامی هدایت شده بود درباره سرگذشت تلخ خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: فرزند دوم یک خانواده 6 نفره هستم که به دنبال عشقی خیابانی زندگی و آینده ام را تباه کردم. آن زمان15 سال بیشتر نداشتم که روزی هنگام گشت وگذار در یکی از خیابان های مشهد با جوانی به نام «امیر» آشنا شدم و خیلی زود فریب چرب زبانی های او را خوردم که 11 سال از من بزرگ تر بود. با وجود این که پدرم بسیار رفت و آمدهای مرا زیر نظر داشت و مردی سخت گیر بود، اما من پنهانی به این رابطه غیراخلاقی ادامه دادم و با ترفندهای مختلفی از خانه بیرون می رفتم. خلاصه این ارتباط های نامتعارف به جایی رسید که «امیر» ناچار شد به خواستگاری ام بیاید، اما پدر او مخالف ازدواج ما بود . از سوی دیگر مادر «امیر» که از شوهرش طلاق گرفته بود برای لجبازی با شوهر سابقش او را به این ازدواج تشویق می کرد. بالاخره من در حالی پای سفره عقد نشستم که «امیر» جوانی رفیق باز و معتاد بود، ولی من در آن سن هیجانی به این گونه موضوعات توجهی نداشتم تا این که «امیر» مرا نیز آلوده مواد مخدر کرد و از همان دوران نوجوانی پای بساط مواد مخدر نشستم و خیلی زود باردار شدم.پدرم که از آبروی خودش می ترسید خانه ای برایم اجاره کرد و من در حالی که هنوز4ماه از دوران نامزدی ام نگذشته بود، زندگی مشترک با امیر را شروع کردم، ولی از چشم همه اطرافیانم افتادم و پدرم با جهیزیه ای اندک مرا روانه خانه بخت کرد و یک ماه بعد «امیر» به جرم کلاهبرداری و حمل مواد مخدر دستگیر و روانه زندان شد.
با آن که فقط یک ماه زیر یک سقف با «امیر» زندگی کرده بودم، اما از زندانی شدن شوهرم خوشحال شدم؛ چراکه در همین مدت کوتاه او به خاطر بدبینی هایش مرا به شدت آزار می داد و تهمت های ناروا به من می زد.او مدعی بود همان طور که در دوران دوستی خیابانی به خلوتگاه او می رفتم،احتمال دارد با افراد غریبه دیگری نیز ارتباط برقرار کنم .با وجود این به ملاقات شوهرم می رفتم تا این که روزی در مسیر زندان درد زایمان مرا گرفت و از همان جا به بیمارستان رفتم. زمانی که پسرم به دنیا آمد اشک هایم سرازیر شد؛ چراکه به بدبختی و روزهای فلاکت بار فرزندم می اندیشیدم. به خاطر مشکلات زیادی که این عشق خیابانی برایم به وجود آورد چند بار دست به خودکشی زدم، اما هربار به گونه ای نجات یافتم . این شرایط با آزادی شوهرم از زندان بدتر شد تا جایی که بالاخره همه حق و حقوقم را بخشیدم و در حالی از «امیر» جدا شدم که فقط سرپرستی پسرم را گرفتم، ولی مدتی بعد با مخالفت ها و سروصداهای خانواده ام ناچار شدم تا پسرم را به پدرش بازگردانم. این گونه بود که برای انتقام از دیگران به رفیق بازی و ارتباط های خیابانی روی آوردم و به مصرف مواد مخدر نیز ادامه دادم تا شاید روزهای تلخ زندگی ام را فراموش کنم، ولی مسیر را اشتباه می رفتم. خلاصه در همین شرایط روزی از «امیر» خواستم تا عکسی جدید از پسرم را برایم بفرستد، ولی او پای تلفن مرا مسخره کرد و تماسش قطع شد. من هم که به شدت ناراحت بودم طبق معمول لباس های مردانه را پوشیدم و از خانه بیرون آمدم. با آن که سوار بر تاکسی اینترنتی بودم، اما مقصد خاصی نداشتم و نمی دانستم به کجا می روم این بود که مقابل یک پل هوایی در خیابان طرحچی پیاده شدم و با یک تصمیم احمقانه قصد داشتم خودم را از بالای پل پایین بیندازم که نیروهای کلانتری سپاد و آتش نشانان از راه رسیدند و مرا از این اقدام تلخ منصرف کردند اما ای کاش ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با توجه به اهمیت ماجرا و تالمات روحی و روانی این زن جوان ، وی با دستور ویژه سرهنگ جواد یعقوبی (رئیس کلانتری سپاد مشهد) به دایره مددکاری اجتماعی هدایت شد تا اقدامات مشاوره ای و بررسی های روان شناختی در این باره صورت گیرد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21377 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۱۶ آذر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

در امتداد تاریکی -شرور مسلح با ۱۳سلاح غیرمجاز به چنگ قانون افتاد
توکلی - تعدادی از اراذل و اوباش شناسنامه دار و خطرناک در شهرستان زرند کرمان دستگیر شدند که در این زمینه ۱۳ قبضه سلاح گرم از مخفیگاه یکی از این افراد شرور کشف و ضبط شد. به گزارش خراسان ، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان زرند، از استمرار طرح جمع آوری سلاح های غیرمجاز در این شهرستان خبرداد و بیان کرد: پس از اتمام مهلت تعیین شده برای تحویل داوطلبانه سلاح، همانگونه که اعلام شده بود طرح جمع آوری سلاح های غیرمجاز به صورت عملی آغاز و در این خصوص ضمن دستگیری تعدادی از اراذل و اوباش،تعدادی قبضه سلاح غیرمجاز کشف شده است.
قاضی رضا یعقوبی افزود: در مهمترین عملیات منسجم اطلاعاتی و غافلگیرانه که توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) در اداره اطلاعات شهرستان انجام گرفت، شرور معروف و سابقه دار دستگیر و تعداد ۱۳ قبضه سلاح غیرمجاز از وی کشف و ضبط شد . وی با بیان این که متهم از مجرمان سابقهداری است که در سوابق خود جرایمی ازجمله سرقت مسلحانه، قدرت نمایی با سلاح و اخلال در نظم عمومی، حمل و نگهداری سلاح غیرمجاز، نزاع و درگیری دارد، اظهارکرد: امنیت و آسایش شهروندان خط قرمز دستگاه قضایی است . وی خاطرنشان کرد : در راستای تامین نظم و امنیت جامعه بیش از پیش فعالیت اراذل و اوباش تحت رصد و نظارت دستگاه های اطلاعاتی و نظامی است و دستگیری این شرور هشداری به دیگر اشرار و عوامل ناامن سازی در منطقه است که به طور قطع در صورت تکرار اشتباهات گذشته و استمرار نزاع با سخت ترین شکل ممکن با تمامی افراد مرتبط برخورد خواهد شد.
مدعی العموم زرند ضمن قدردانی از اقدامات سربازان گمنام امام زمان(عج) در اداره اطلاعات و دیگر مراجع امنیتی، نظامی و انتظامی در برقراری امنیت شهرستان گفت: بهرغم اینکه امروزه شهرستان زرند یکی از امن ترین مناطق استان کرمان است اما وجود حتی یک سلاح غیرمجاز تهدیدی بالقوه علیه امنیت شهروندان به حساب می آید. خراسان : شماره : 21374 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۱۳ آذر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

در امتداد تاریکی -اعتراف سارقان به سرقت ۱۵۲ راس دام
توکلی -باند سرقت و ذبح غیرمجاز دام های سنگین با کشف ۱۸ فقره سرقت در مناطق روستایی جنوب کرمان متلاشی شد. به گزارش خراسان ، فرمانده انتظامی شهرستان فاریاب در این باره بیان کرد:به دنبال افزایش وقوع سرقت احشام سنگین وزن در مناطق روستایی، نیروهای پلیس فاریاب با انجام اقدامات اطلاعاتی به دست داشتن شش متهم در این سرقت ها پی بردند و متوجه شدند این افراد گوشت احشام سرقتی را به مالخرهایی در کهنوج می فروشند.سرهنگ حیدر احمدیوسفی ادامه داد: در این خصوص ماموران با اعزام گروهی از ماموران به شهرستان کهنوج و دریافت دستور قضایی، قصابی مدنظر را پلمب و دو نفر را به اتهام خرید گوشت سرقتی دستگیر کردند.وی گفت : ماموران انتظامی در عملیاتی دیگر نیز با حضور ضربتی در شهرستان جیرفت، دو نفر از عاملان سرقت احشام را به دام انداختند. این مسئول انتظامی تصریح کرد: این سارقان تاکنون به انجام ۱۸فقره سرقت احشام سنگین وزن اعتراف کرده اند که تلاش ماموران برای دستگیری دو متهم دیگر و احقاق حق اهالی مناطق روستایی که از آن ها سرقت شده، درحال انجام است.این گزارش حاکی است، نیروهای پلیس آگاهی سیرجان در پی سرقت احشام دامداران سالخورده و کم توان در برخی نقاط روستایی ، با انجام اقدامات تخصصی چهار متهم مرتبط در این سرقت ها را شناسایی و آن ها را به همراه سه گوشی همراه سرقتی و دو دستگاه خودرو دستگیر کردند. این سارقان پس از انتقال به مقر انتظامی در مواجهه با اسناد و مدارک موجود با معرفی یک مالخر به ۳۸ فقره سرقت احشام به تعداد ۱۵۳راس گوسفند اعتراف کردند .سرهنگ امیرسبتکی فرمانده انتظامی بیان کرد: این متهمان که بین ۱۷ تا ۱۹ سال دارند و سرقت های متعددی را با بستن دست و پای اهالی روستاهای محدوده شهرستان های کرمان، سیرجان، بردسیر، شهربابک، بافت و نگار مرتکب شده اند، با تشکیل پرونده تحویل مرجع قضایی شدند. خراسان : شماره : 21370 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۸ آذر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

در امتداد تاریکی -فرجام عاشقی در باغ ویلا !
پایان هر هفته به باغ ویلایی می رفتیم که پدرم در روستای زادگاهش داشت. آن جا از محیط روستا خیلی لذت می بردم و شاد و خندان بودم که با نگاه های یکی از جوانان روستا ،عاشق شدم و با همه مخالفت های پدرم به ازدواج با او اصرار کردم اما ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان ، زن 24 ساله که برای شکایت از همسرش وارد مرکز انتظامی شده بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت:به تازگی تحصیلاتم در مقطع دبیرستان به پایان رسیده بود و خودم را برای آزمون سراسری آماده می کردم که پدرم تصمیم گرفت برای یک هفته استراحت و خوشگذرانی به باغ ویلای خودمان در اطراف یکی از روستاهای چناران برویم. به همین دلیل طبق معمول برخی لوازم ضروری و خواربار را در صندوق عقب خودرو گذاشتیم و به طرف باغ ویلا به راه افتادیم. در آن روستا پدرم مردی سرشناس بود، چراکه او اهل همان روستا بود و ما نیز در پایان هفته ها به روستا می رفتیم و من از این محیط آرام و بدون دود ودم لذت می بردم، اما این سفر با همه سفرهای دیگر تفاوت داشت، چراکه وقتی به داخل روستا آمدم متوجه نگاه های عاشقانه «اکبر» شدم.او اهل همان روستا بود، ولی در مشهد شاگرد کارگاه مبل سازی بود. همین نگاه ها موجب شد تا من هم به «اکبر»دل باختم و این گونه روابط پنهانی ما آغاز شد، اما طولی نکشید که «اکبر»به خواستگاری ام آمد، ولی پدرم به شدت عصبانی شد و به او پاسخ منفی داد، چراکه پدرم او و خانواده اش را به خوبی می شناخت و معتقد بود که «اکبر»از شهرت خوبی در روستا برخوردار نیست و همه او را به رفتارهای خلافش می شناسند، ولی من که یک دل نه صد دل عاشق او شده بودم به حرف ها و نصیحت های پدرم توجهی نداشتم و به قول معروف پایم را در یک کفش کردم که باید با «اکبر» ازدواج کنم! کار به جایی رسید که پدرم با بغضی عجیب و برای آخرین بار تلاش کرد تا مرا از این ازدواج به قول او «شوم»منصرف کند، ولی باز هم تلاش هایش بی نتیجه ماند و من بالاخره پای سفره عقد نشستم.با وجود این پدرم در مراسم عقدکنان شرکت نکرد، چراکه مدعی بود نمی تواند بدبختی مرا ببیند!پدرم راست می گفت، اما من که آن روز دچار هیجانات دوران جوانی بودم و شوق ازدواج داشتم نفهمیدم که بزرگ ترهایم صلاح و خوشبختی مرا می خواهند.خلاصه زندگی مشترک ما در یک منزل اجاره ای در مشهد آغاز شد و من همه سختی های زندگی را با درآمد اندک شوهرم تحمل می کردم تا به دیگران ثابت کنم که من در ازدواجم اشتباه نکرده ام، اما همه این روزهای شیرین بیشتر از 6 ماه طول نکشید به طوری که دیگر «اکبر» اجازه خروج از خانه را به من نمی داد و مانند یک برده با من رفتار می کرد. او با هر بهانه ای مرا کتک می زد تا این که فهمیدم به من خیانت می کند و با زن دیگری نیز ارتباط دارد و به همین دلیل هم به رفتارهای من در خانه سوءظن دارد.با آن که دخترم به دنیا آمده بود، ولی رفتارهای شوهرم هر روز وحشتناک تر می شد تا حدی که حتی اجازه رفتن به منزل پدرم را هم نداشتم.با گذشت 5سال از زندگی مشترک دیگر نتوانستم کتک کاری ها و توهین های شوهرم را تحمل کنم به همین دلیل نزد پدرم رفتم و هر آن چه را در این مدت بر سرم گذشته بود برایش بازگو کردم و دستش را بوسیدم که آن روزها به نصیحت هایش توجهی نکردم و این گونه آینده ام را به تباهی کشیدم.پدرم نیز مرا به پزشکی قانونی برد و با طول درمانی که از پزشک گرفتیم به کلانتری آمدم تا از همسرم شکایت کنم ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ جواد یعقوبی (رئیس کلانتری سپاد مشهد)بررسی های کارشناسی و اقدامات روان شناختی درباره این ماجرا به گروه مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21369 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۷ آذر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

در امتداد تاریکی -تباهی در باغ ویلای اجاره ای !
از نقشه شوم دوستم هیچ اطلاعی نداشتم وتصور می کردم او برای تفریح و خوشگذرانی در کنار یکدیگر مرا به باغ ویلای اجاره ای دعوت کرده است اما وقتی مردان غریبه را درآن جا دیدم تازه فهمیدم که ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، زن 37 ساله درحالی که مدعی بود عذاب وجدان رهایش نمی کند و قصد دارد دختر نوجوانی را از سقوط در گرداب تباهی نجات دهد به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: چندسال قبل به خاطر اختلافات شدید خانوادگی از همسرم طلاق گرفتم و دریک منزل اجاره ای به تنهایی زندگی می کردم فقط گاهی دخترم که با پدرش زندگی می کند به دیدارم می آمد. در همین روزها بود که از طریق فضای مجازی در یکی از تورهای تفریحی وسرگرمی عضو شدم تا از واقعیت تلخ شکست در زندگی مشترک فرارکنم! درهمین گیر ودار بود که یکی از بچه های گروه پیشنهاد کرد با پرداخت مبلغی ناچیز یک باغ و یلا برای آخر هفته اجاره کنیم و درکنار یکدیگر خوش بگذرانیم ولی«ترانه»به من تاکید کردکه یک دورهمی مجردی است و من هم باید حضور داشته باشم چرا که برایم سورپرایز دارد!من هم که نمی دانستم «ترانه» چه نقشه شومی طراحی کرده است بلافاصله پیشنهاد او را پذیرفتم و مبلغ مذکور را برای اجاره باغ ویلا پرداختم!
آخر هفته بود که به سوی یکی از باغ ویلاهای بولوار شاهنامه در منطقه فردوسی مشهد حرکت کردیم. باغی زیبا و با امکانات کامل مقابل دیدگانم قرار گرفت اما وقتی دختر15 ساله «ترانه» را دیدم خیلی تعجب کردم و از او پرسیدم مگر نگفتی این دورهمی فقط مجردی است؟!پس چرا دخترت راآوردی؟ ولی او با خونسردی پاسخ داد:«هستی» باید شیوه های خوشگذرانی و تفریح رابیاموزد! طولی نکشید که با تماس تلفنی «ترانه»3مرد غریبه نیز از راه رسیدند که او مدعی بود 2نفر ازآنان اتباع خارجی هستند! ولی آن ها به خوبی فارسی صحبت می کردند!آرام آرام رنگ از رخسارم پرید و احساس می کردم «ترانه»قصد دارد مرا به سوی رفتارهای غیر اخلاقی سوق دهد.مردی که از هم گروه های فضای مجازی بود آن 2مرد خارجی را از اتباع یکی از کشورهای عرب زبان معرفی کرد. با وجود این نگاه آنان به گونه ای هوس آلود بود که دیگر تردیدی نداشتم در دام خلافکاری های «ترانه» افتاده ام اما هنوز معمای حضور «هستی» برایم حل نشده بود که «ترانه» به سویم آمد وگفت: یکی از این مهمانان گروه تفریحی عاشقت شده است!با شنیدن این جمله سرو صدا به راه انداختم وبه او گفتم:«ترانه»این بازی ها را تمام کن!...
ولی به خاطر «هستی» خیلی ناراحت بودم چرا که او مجبور بود صحنه های شرم آوری را تحمل کند که با رقص و موزیک شروع شده بود. به همین خاطر «هستی»را برداشتم و ازآن جا بیرون زدم.حالا احساس گناه و عذاب وجدان درحالی رهایم نمی کرد که «هستی» هم التماس می کرد تا او را به خانه خودشان نبرم! به ناچار «هستی» رابه خانه خودم بردم ولی«ترانه»با من تماس گرفت و مدعی شد به اتهام آدم ربایی از من شکایت می کند! این بود که به کلانتری آمدم تا این ماجرای وحشتناک را گزارش بدهم! اما ای کاش ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد جعفرعامری(رئیس کلانتری آبکوه مشهد)تحقیقات نامحسوس پلیس برای ریشه یابی این ماجرا آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21362 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۹ آبان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

در امتداد تاریکی -انتقام تلخ !
هنگامی که در اولین سالگرد ازدواجمان فهمیدم که شوهرم به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارد، خیلی عصبانی شدم ولی او قول داد که دیگر به دنبال استعمال مواد مخدر نرود اما متاسفانه باز هم این کار را تکرار کرد و من هم برای انتقام از او تصمیم تلخی گرفتم ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات زن 26 ساله ای است که به اتهام خرده فروشی مواد مخدر و در عملیات طرح مبارزه با مواد مخدر پلیس مشهد دستگیر شده است. این زن جوان درباره سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری رسالت گفت: آخرین سال تحصیلی در دانشگاه را می گذراندم که با پسرعمه ام به صورت سنتی ازدواج کردم البته از زمانی که وارد دبیرستان شدم خواستگاران زیادی داشتم ولی هیچ کدام از آن ها را با معیارهای خودم برای زندگی مشترک مناسب نمی دیدم تا این که «شایان»وارد زندگی ام شد. ما تقریبا هم سن وسال بودیم و به همین خاطر بیشتر یکدیگر را درک می کردیم.«شایان»مرا خیلی دوست داشت و همواره تلاش می کرد تا من به خواسته ها و آرزوهایم برسم. آرام آرام عشق من و پسر عمه ام سرزبان ها افتاده بود به طوری که بسیاری از دخترهای فامیل به زندگی من رشک می بردند و آشکارا به من می گفتند:«خوش به حالت که عاشقانه زندگی می کنید.» خلاصه بعد از 2سال نامزدی مراسم عروسی رابرگزار کردیم و به خانه خودمان رفتیم.همه چیز خیلی خوب پیش می رفت تا این که برای سالگرد جشن ازدواج ،شایان مرا به کیش برد. حدود یک هفته درآن جا خوش می گذراندیم و من غرق در لذت و شادی بودم و به اطرافم توجهی نداشتم. در این میان روزی حدود نیم ساعت شایان مرا در هتل تنها می گذاشت تا دوری در خیابان و مراکز خرید بزند اما هیچ وقت خریدی هم نمی کرد و دست خالی به هتل بازمی گشت! او مدعی بود فقط ویترین ها را نگاه می کند و لذت می برد. اگر قصد خرید داشته باشد حتما باهم بیرون می رویم! بالاخره این تفریح وخوش گذرانی صمیمانه هم به پایان رسید و ما به مشهد بازگشتیم. هنوز یک ماه بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که روزی همسرم به آرامی کاپشن خودش را از کمد برداشت و در سپیده صبح از خانه بیرون رفت. من که با صدای درکمد بیدار شده بودم، خودم را به خواب زدم و با تعجب دیدم«شایان» از خانه بیرون رفت.بی درنگ مانتوام راپوشیدم و او را تعقیب کردم. او به داخل انباری زیر پله ها رفت و من فقط صدای روشن شدن فندک را شنیدم! خیلی سریع به خانه بازگشتم و خودم را به خواب زدم. وقتی همسرم سرکار رفت من هم از روی حس کنجکاوی به انباری رفتم وفندک و سیگار را پیدا کردم.آن شب من با عصبانیت خاصی با او به مشاجره پرداختم و شایان قول داد که دیگر دنبال مصرف مواد نرود!
حدود یک سال گذشت و من آخرین ماه بارداری را می گذراندم که متوجه شدم بازهم رفتارهای «شایان» مشکوک شده است. وقتی با حساسیت موضوع را پیگیری کردم تازه فهمیدم که او به من دروغ گفته است و همچنان به استعمال مواد مخدر ادامه می دهد!دیگر آن روزهای رویایی تمام شد و دعوا و مشاجره جای آن راگرفت. دخترم به دنیا آمده بود که من هم به خاطر لجبازی و برای انتقام از شوهرم شیر خشک را جایگزین شیر مادر کردم و به استعمال سیگار و مواد مخدر پرداختم! می خواستم از او انتقام تلخی بگیرم تا متوجه زجر و ناراحتی های روحی من بشود! حدسم درست بود، شوهرم خیلی ناراحت بود و من هم سعی می کردم بیشتر آزارش بدهم اما وقتی به خود آمدم که گرفتار مواد افیونی شده بودم. حالا به خاطر یک لجبازی کودکانه زندگی خودم را نیز نابود کرده بودم به طوری که حتی وقت رسیدگی به نوزادم را نداشتم! خلاصه مصرف مواد مخدر هر 2نفرمان به حدی افزایش یافت که به ناچار به خرده فروشی مواد مخدر روآوردیم تا هزینه های سنگین اعتیادمان را تامین کنیم چرا که کار به فروش لوازم خانه رسیده بود و دیگر پولی برای خرید شیشه نداشتیم.مدتی بعد هم توسط پلیس دستگیر شدیم اما ای کاش...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است تحقیقات نیروهای انتظامی با دستور سرگرد لطفی(رئیس کلانتری رسالت مشهد) برای ریشه یابی عوامل اصلی توزیع مواد مخدر با اعترافات این زوج جوان آغاز شد .
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21360 - ۱۴۰۲ شنبه ۲۷ آبان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

در امتداد تاریکی -محموله ۱۷ میلیاردی شیشه به پایتخت نرسید
توکلی
پلیس نقشه شوم سوداگران مرگ را در انتقال محموله میلیاردی شیشه ناکام گذاشت.
به گزارش خراسان ، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بم در تشریح جزئیات این خبر اظهار کرد: قاچاقچیان مواد مخدر این محموله را از استان سیستان و بلوچستان به مقصد پایتخت بارگیری کرده بودند که با هوشیاری مأموران پلیس، موفق به اجرای نقشه شوم خود نشدند. قاضی بهنام جعفری زاده ادامه داد: در این زمینه دو متهم غیربومی دستگیر شدهاند و یک دستگاه تریلر حامل مواد مخدر توقیف شده است.
این مقام قضایی بیان کرد: پس از بازرسی از این دستگاه تریلر توقیف شده، مشخص شد مواد مخدر به شکل کاملاً ماهرانهای در باک این تریلر کشنده جاسازی شده است.
دادستان بم درباره مجازاتهایی که در قانون در این باره پیش بینی شده است، خاطرنشان کرد: با توجه به ماده ۴۵ اصلاحی قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر که برای حمل بیش از سه کیلوگرم مواد مخدر مجازات اعدام را درنظر گرفته است و در صورت انجام تحقیقات و احراز علم و اطلاع مرتکب از حمل موادمخدر کشف شده شدیدترین مجازات ها در انتظار مرتکبان و سایر همدستان و مالکان این محموله خواهد بود. این مقام قضایی گفت:ارزش تقریبی این محموله روانگردان شیشه ۱۷ میلیارد تومان برآورد شده است. خراسان : شماره : 21358 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۴ آبان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

در امتداد تاریکی -رسوایی شکارچی حیوانات در فضای مجازی!
نویسنده : سید خلیل سجادپور
مرد 46 ساله ای که برای خودنمایی و جلب توجه دیگران ،تصاویر شکار قوچ های وحشی را در فضای مجازی منتشر می کرد با رصدهای اطلاعاتی نیروهای کلانتری شفای مشهد رسوا شد و به دام افتاد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،ماموران کلانتری شفای مشهد که مشغول رصد فضای مجازی برای مقابله با جرایم سایبری بودند، ناگهان به تصاویری از یک شکارچی مسلح به سلاح گرم دست یافتند که نشان از شکار بی رحمانه و غیرمجاز قوچ و بز کوهی داشت.بنابراین گروهی مشترک از عوامل تجسس و اطلاعات و امنیت عمومی کلانتری به سرپرستی سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا)بررسی های نامحسوس اطلاعاتی را آغاز کردند و با هماهنگی های قضایی،شکارچی مذکور را در حالی به دام انداختند که وی مدعی بود اسلحه شکار نزد برادرش است.با کشف سلاح، تحقیقات تخصصی ادامه یافت و مشخص شد که متهم مذکور به همراه یکی از دوستانش از مدت ها قبل به شکار غیرمجاز حیوانات روی آورده اند.این متهم ابتدا سعی داشت خونریزی حیوانات را پنهان کند اما وقتی دید با تصاویر فضای مجازی رسوا شده است لب به اعتراف گشود وگفت :برای جلب توجه دیگران از شکارهایم عکس می گرفتم و در فضای مجازی منتشر می کردم .وی که ادعا می کرد تاکنون20 راس قوچ و بز کوهی شکار کرده است از رفتارهای خود ابراز پشیمانی کرد. به گزارش روزنامه خراسان، تحقیقات برای ریشه یابی جرایم احتمالی دیگر این شکارچی غیرمجاز ادامه دارد. خراسان : شماره : 21357 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۳ آبان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-ماجرای جنایت خیابانی با ضربه ناگهانی!
سجادپور-روز گذشته جنایتی هولناک در مشهد به گونه ای رخ داد که جوانی هدف ضربه ناگهانی چاقو در حاشیه خیابان قرارگرفت وبه قتل رسید.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان ،روزگذشته جوان27 ساله ای که درحاشیه تقاطع خیابان گاز و رسالت مشغول گفت وگو بایکی ازآشنایانش بود ناگهان تیغه چاقو را بیرون کشید و ضربه ای غافلگیرانه به سینه جوان 35 ساله زد وگریخت.جوان مجروح در حالی که ضارب رابه کسبه و رهگذران نشان می داد، نقش بر زمین شد. در این هنگام شهروندان به تعقیب ضارب پرداختند و او را دستگیر کردند.این درحالی بود که با انتقال «علی-ب»به بیمارستان شهید هاشمی نژاد، مشخص شد که او بر اثر عوارض ناشی از اصابت چاقو جان باخته است.طولی نکشید که با حضور قاضی محمود عارفی راد(قاضی ویژه قتل عمد مشهد)در محل وقوع جنایت، تحقیقات قضایی وارد مرحله جدیدی شد.متهم که «مرتضی-ب»نام دارد و هنوز برچسب قیمت خرید چاقو را از روی تیغه آن باز نکرده بود به مقام قضایی گفت:با«علی-ب»اختلاف قبلی داشتم چرا که به من تهمت ناروایی زده بود که نمی توانستم آن را تحمل کنم!بررسی های بیشتر در این باره با دستور قضایی به کارآگاهان اداره جنایی آگاهی سپرده شد. خراسان : شماره : 21352 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۷ آبان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

درامتداد تاریکی- شوهر تبهکار!
نویسنده : ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
با آن که همه اهل محل«هوتن» را جوانی بدنام و سابقه دار می دانستند، اما من به حرف کسی گوش نمی کردم و بالاخره در سن نوجوانی پای سفره عقد نشستم و با او ازدواج کردم، اما در طول 10 سال زندگی مشترک فقط یک سال را کنار هم زندگی کردیم و 9سال دیگر را در زندان به سر برد تا این که ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،این ها بخشی از اظهارات زن 26 ساله ای است که برای گریز از رفتارهای وحشتناک و تهدیدهای هولناک شوهرش به قانون متوسل شده بود.این زن جوان درحالی که نوزاد2ماهه ای را در آغوش داشت درباره سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت:در خانواده ای 5نفره و در یکی از شهرهای مرزی خراسان رضوی به دنیا آمدم.پدرم اگرچه زمین های کشاورزی داشت، اما از طریق حرفه خیاطی روزگارش را می گذراند تا این که به پیشنهاد یکی از مشتریانش به فروش مواد مخدر روی آورد و خیلی زود کارگاه کوچکش را تعطیل کرد.حالا دیگر به انتقال محموله های سنگین مواد مخدر مشغول بود که 18سال قبل دستگیر شد و هنوز هم در زندان است.من هم تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم و بعد از آن مراقب خواهر کوچکترم بودم تا مادرم که در خانه های مردم کارگری می کرد از سر کار بازگردد. در این شرایط مدام از سوی اطرافیان و همسایگان به خاطر پدرم که در زندان بود، تحقیر می شدم تا این که در 15 سالگی عاشق پسر همسایه شدم.«هوتن» هم 2ماه بعد از ارتباط پنهانی به خواستگاری ام آمد، ولی مادرم به شدت با ازدواج ما مخالفت کرد؛ چراکه همه اهل محل او را جوانی بدنام و دزدی سابقه دار می دانستند که به هیچ کس رحم نمی کند، ولی من که در آن سن و سال هیجانی قرار داشتم به ازدواج با او اصرار کردم و مدعی بودم که او بعد از ازدواج دست از این کارهای زشت برمی دارد.بالاخره مادرم رضایت داد و من و«هوتن» ازدواج کردیم.او با ابراز علاقه به من ادعا می کرد بعد از ازدواج هر چیزی که بخواهم برایم تهیه می کند و نمی گذارد در زندگی سختی بکشم!من هم که از تحقیرهای دیگران به خاطر جرم پدرم خسته شده بودم بیشتر از گذشته به«هوتن» دل بستم، اما هنوز2ماه از آغاز زندگی مشترک ما نگذشته بود که «هوتن» به جرم سرقت روانه زندان شد.در این شرایط مادرم تلاش کرد تا طلاق مرا بگیرد، ولی«هوتن»با سپردن وثیقه به دادسرا از زندان آزاد شد و مرا با خودش به تهران برد!درواقع با چرب زبانی هایش مرا فراری داد.خلاصه یک ماهه دخترم را باردار بودم که به مادرم زنگ زدم و با ابراز پشیمانی به خانه بازگشتم.هنوز 3ماه از این ماجرا نگذشته بود که «هوتن» محکوم شد و به زندان رفت.درطول 10سال زندگی مشترک او فقط یک سال در کنار من بود، ولی متاسفانه هنگامی که به مرخصی آمد من دومین فرزندم را هم باردار شدم.این درحالی بود که مخارج من و فرزندم را مادرم پرداخت می کرد تا این که سال گذشته کارد به استخوانم رسید و از شوهر تبهکارم طلاق گرفتم؛ چراکه او در زمان مرخصی هم به جرم سرقت دستگیر شد. چند ماه بعد از طلاق، برادر یکی از ساکنان مجتمع مسکونی مرا خواستگاری کرد من هم با او ازدواج کردم.«اکبر»هم دو بار ازدواج کرده و جدا شده بود،اما وقتی وارد زندگی او شدم تازه فهمیدم که«اکبر» هم مردی سابقه دار است و نه تنها همسرش حکم جلب او را دارد، بلکه تحت تعقیب پلیس هم هست.این در حالی بود که من در همان ماه اول زندگی مشترک پسرم را باردار شدم و نتوانستم طلاق بگیرم. در همین حال«اکبر»به شدت مرا کتک می زند و بدرفتاری می کند تا جایی که یک روز چهار لیتری بنزین را به خانه پاشید و قصد داشت من و فرزندانم را به آتش بکشد که من از خانه فرار کردم، ولی او دست از تهدید و رفتارهای وحشتناک خود برنمی دارد و حتی مادرم را هم تهدید به قتل می کند! به همین خاطر به قانون پناه آوردم تا چاره ای بیابم اما ای کاش...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است به دستور سرهنگ قاسم همت آبادی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد)بررسی های قانونی و اقدامات مشاوره ای درباره این پرونده به گروه مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد. خراسان : شماره : 21349 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۱۴ آبان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

درامتداد تاریکی-راز قتل فیلم بردار مجالس عروسی !
اختصاصی خراسان
نویسنده : سید خلیل سجادپور
با دستگیری عاملان قتل زن جوانی که فیلم بردار مجالس عروسی بود، راز این جنایت هولناک فاش شد.
فرمانده انتظامی خراسان رضوی روز گذشته درباره پرونده قتل این زن جوان به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: سی ام مهر گذشته پرونده ای در پلیس آگاهی خراسان رضوی مورد رسیدگی قرارگرفت که محتویات آن نشان می داد زن 26 ساله ای به نام «حدیث»به طرز مشکوکی گم شده است و خانواده وی در نگرانی به سر می برند.به همین خاطر بلافاصله تحقیقات گسترده ای زیر نظر سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده(رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی)آغاز و مشخص شد که خودروی زن جوان در اطراف میدان حافظ مشهد به صورت بی صاحب در حالی رها شده است که شیشه های آن پایین بود و سوئیچ نیز به فاصله کمی از خودرو روی زمین افتاده بود.
سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی افزود:با کشف خودرو توسط نیروهای کلانتری کوی پلیس،فرضیه وقوع جنایت قوت گرفت، اما چون هنوز بررسی های نامحسوس کارآگاهان در این باره ادامه داشت،تحقیقات به صورت محرمانه ادامه یافت.از سوی دیگر پیدا شدن لکه خون در بازبینی و اثر برداری از داخل خودرو نیز به این فرضیه دامن زد. وی گفت:از طرف دیگر هم گوشی تلفن زن گم شده در آزاد راه باغچه درحالی توسط یکی از رانندگان عبوری کشف شد که روی گاردریل های کنار جاده قرار داشت و راننده مذکور گوشی را تحویل نیروهای پلیس راه داده بود.مقام ارشد انتظامی خراسان رضوی با اشاره به این که دیگر فرضیه قتل برای کارآگاهان اداره جنایی محرز شده بود،تصریح کرد:نتیجه آزمایش خون نیز حکایت از آن داشت که لکه خون مربوط به گروه خونی زن جوان است که پراید111وی به صورت بی صاحب پیدا شده بود. به همین دلیل دامنه تحقیقات با رصدهای اطلاعاتی وکارشناسی به اختلافات خانوادگی رسید و مشخص شد که زن جوان در آبان سال گذشته به عقد موقت مردی به نام «مسعود»درآمده است بنابراین کارآگاهان پس از هماهنگی با قاضی محمود عارفی راد(قاضی ویژه قتل عمد مشهد)به سراغ همسر وی رفتند و او را مورد بازجویی قرار دادند، اما این مرد35 ساله در تحقیقات مقدماتی مدعی شد که همسرم در نزدیکی باغ ویلای محل سکونت مان در روستای بهار با من تماس گرفت و سپس برای خرید مایحتاج به خواربار فروشی رفت ولی وقتی تاخیر کرد من اهمیتی ندادم چراکه فکر می کردم احتمالادر نیمه شب مغازه ها تعطیل باشند ولی بعد از آن هرچه باتلفن همراه او تماس گرفتم دیگر کسی پاسخ نداد.
سکاندار امنیت سرزمین خورشید خاطرنشان کرد:اما کارآگاهان که به سرنخ هایی از اختلافات خانوادگی آن ها رسیده بودند،با دستور مقام قضایی به واکاوی ماجرای اختلافات آن ها پرداختند که بر سر موضوع وکالت نامه باغ محل سکونت آن ها رخ داده بود. سرتیپ محمدکاظم تقوی با تاکید برکنکاش های تخصصی و شبانه روزی کارآگاهان اضافه کرد:با لو رفتن ماجرای مالکیت باغ ویلای مسکونی که به نام همسر صیغه ای وی ثبت شده بود،آرام آرام سرنخ این کلاف پیچیده پیدا شد و«مسعود»(متهم)درحضور مقام قضایی لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش به خاطر اختلاف برسر سند مالکیت باغ ویلا اقرار کرد و مدعی شد یکی از بستگانش را اجیر کرد تا او را با شلیک گلوله به قتل برساند. رئیس پلیس استان خراسان رضوی در ادامه این جنایت تکان دهنده افزود:درپی اعترافات وی،بی درنگ گروهی از کارآگاهان اداره جنایی عازم نیشابور شدند و متهم دیگر پرونده را که مصیب نام دارد در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند و به مشهد انتقال دادند.
سردار تقوی افزود:به دنبال مواجهه حضوری متهمان،راز این پرونده جنایی فاش و مشخص شد که عاملان جنایت، زن مذکور را با شلیک گلوله از سلاح کلت جنگی کشته و جسد او را در نزدیکی همان باغ ویلا دفن کرده اند.وی با قدردانی از دستورات ویژه و سریع قاضی ویژه قتل عمد تاکید کرد:با اعتراف همسر زن26ساله شبانه گروهی از کارآگاهان با هدایت سرهنگ سلطانیان (رئیس اداره جنایی)و درکنار قاضی شعبه 211دادسرای عمومی و انقلاب راهی روستای بهار شدند و پس از جست وجوهای تخصصی،درنهایت جسد زن مذکور را از زیر خاک های بیابان بیرون کشیدند.فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی همچنین اضافه کرد:درهمین حال همسر مقتول محل اختفای طلاها و اسلحه کلت جنگی را نیز به کارآگاهان لو داد که آن ها نیز شب گذشته از زیر خاک هایی در بولوار کشاورز کشف و ضبط شد.سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی به انجام تحقیقات گسترده با دستورات ویژه قاضی عارفی راد اشاره کرد وگفت:با توجه به این که هنوز ابعاد دیگری در این جنایت وجود دارد و هرکدام از متهمان به تناقض گویی در ارتباط با چگونگی قتل پرداخته اند،بررسی های بیشتر برای کشف حقیقت و شناسایی عامل اصلی جنایت همچنان ادامه دارد. خراسان : شماره : 21349 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۱۴ آبان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

درامتداد تاریکی-پازل جنایی در باغ نیستان!
اختصاصی خراسان
نویسنده : سید خلیل سجادپور
مردی که 2 سال قبل به اتهام قتل شوهرخواهرش دستگیر شده بود زوایای پنهان دیگری از ماجرای جسد کشف شده در یکی از باغ های روستای نیستان در منطقه شهر جدید گلبهار را فاش کرد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان ، نهم خرداد سال 1400 کارگری که در یکی از باغ های روستای نیستان مشغول درو کردن علف های هرز بود،ناگهان جسد مردی را لابه لای علف های بلند درون جوی آب دید که دچار فساد نعشی شدید شده بود. او هراسان با صاحب باغ تماس گرفت و درحالی که از شدت اضطراب و نگرانی دست وپایش می لرزید ،ماجرا را برای صاحب باغ شرح داد. طولی نکشید که خبر کشف جسد در بی سیم نیروهای انتظامی پیچید و با تایید درستی خبر بازپرس دادسرای عمومی وانقلاب گلبهار نیز عازم باغ مذکور شد.بررسی های مقدماتی درحالی از وقوع جنایتی هولناک حکایت داشت که مشخص شد جسد مربوط به جوانی 40ساله است که لباس منزل به تن دارد ودرجای دیگری به قتل رسیده است، اما هیچ گونه علایم ظاهری از ضربه سخت یا جراحت روی پیکر «احمد»دیده نمی شد. در همین حال مادر مقتول که پس از شناسایی هویت جسد،به مرکز انتظامی دعوت شده بود، از درگیری های خانوادگی بین «احمد» و برادرزن وی پرده برداشت وادعا کرد که «مجتبی-ر»چندین بار پسرم را کتک زده است.او گفت:پسرم سرایدار ونگهبان یکی از مجتمع های ویلایی به نام مجتمع«ی» در پیچ ساغروان بود، ولی به خاطر اعتیادش همواره از سوی برادرزنش تهدید می شد!
گزارش روزنامه خراسان حاکی است با این اطلاعات ، بررسی های نامحسوس درباره وضعیت اجتماعی وخانوادگی مقتول 40 ساله درحالی وارد مرحله جدیدی شد که تحقیقات نشان داد برخی از افراد ناباب با انگیزه ای خاص به منزل وی رفت وآمد داشته اند.به همین دلیل دامنه تحقیقات قضایی به سوی این افراد کشیده شد؛ چراکه قتل مرد 40 ساله با همدستی همسرش یکی از فرضیه های جنایی بود که زیر ذره بین تحقیقات قرار داشت، اما مدتی بعد مشخص شد که این افراد نقشی در ماجرای قتل ندارند بنابراین بررسی های جنایی با دستگیری «مجتبی-ر»(برادرزن مقتول) درحالی ادامه یافت که وی در بازجویی های تخصصی مقام قضایی به درگیری لفظی خود با شوهرخواهرش اشاره کرد و گفت: آن روز هر دو خواهرم که در مجتمع ویلایی پیچ ساغروان سکونت دارند برای انجام کاری عازم نیشابور شدند و از من خواستند سری به باغ ویلاها بزنم تا مورد دستبرد سارقان قرار نگیرد! وقتی به باغ ویلا رفتم شوهر معتاد محبوبه را دیدم که از من تقاضای قرص های اعصاب کرد. او به این گونه قرص ها هم اعتیاد داشت و خیلی مصرف می کرد، اما من توجهی نکردم و به مسیرم ادامه دادم فقط به خواهرم «محبوبه» زنگ زدم که زودتر برگردد که حال شوهرش خوب نیست!
براساس گزارش روزنامه خراسان،بازپرس پرونده جنایی که دیگر یقین داشت متهم مذکور نقشی در جنایت دارد او را در تنگنای سوالات تخصصی قرار داد تا این که «مجتبی» به شرح قصه ساختگی دیگری پرداخت و گفت: وقتی به خاطر تقاضای قرص با هم مشاجره کردیم او برای تحقیر من به روابط نامتعارف خواهرم اشاره کرد که من هم عصبانی شدم و او را هل دادم که سرش به گوشه سینک ظرفشویی منزل خورد و روی زمین افتاد بعد از چند ساعت به خانه بازگشتم و زمانی که فهمیدم او جان باخته است پیکرش را با موتور سیکلت به باغ روستای نیستان بردم و درون جوی آب انداختم...
درهمین حال با انتقال متهم به زندان، تحقیقات برای کشف زوایای پنهان این پرونده جنایی در حالی ادامه یافت که با توجه به وقوع جرم در حوزه استحفاظی مشهد،این پرونده با قرار عدم صلاحیت به شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارسال شد و توسط قاضی ویژه قتل عمد مورد رسیدگی قرار گرفت.پس از گذشت چندین ماه از این ماجرای تکان دهنده بالاخره روز گذشته ،متهم و خواهر وی از زندان به شعبه ویژه پرونده های جنایی مشهد انتقال یافتند ومقابل میز عدالت ایستادند.قاضی دکتر صادق صفری که سطر به سطر این پرونده جنایی را با دقت مطالعه کرده بود روی نظریه پزشکی قانونی متمرکز شد و هر 2 متهم را زیر رگبار سوالات فنی وانحرافی قرار داد.«مجتبی-ر»که متوجه شد مقام قضایی چگونگی وقوع قتل را باورپذیر نمی داند این بار قصه چاقوکشی را مطرح کرد وگفت:وقتی شوهرخواهرم مسائل خاص زندگی خواهرم را به میان کشید وازاین طریق قصد داشت به زور از من قرص بگیرد، ناگهان چاقو کشی کرد و همان چاقو به پهلویش اصابت کرد وروی زمین افتاد.درهمین حال قاضی صفری به برگه شرح معاینه جسد توسط پزشکی قانونی اشاره کرد وگفت:این ادعا نیز با توجه به نظریه پزشکی قانونی درست نیست؛ چراکه هیچ گونه جراحتی روی جسد وجود نداشت بنابراین بهتر است حقیقت ماجرا را بیان کنی!
مجتبی (متهم) که دیگر راه گریزی نداشت اشک ریزان لب به اعتراف گشود وبا ابراز ندامت از وقوع این جنایت گفت:اعتیاد وشرایط اسفبار شوهرخواهرم موجب رفتارهای نامتعارف خواهرم شده بود به همین خاطر آن روز وقتی شوهرخواهرم این مسائل را مطرح کرد و از من قرص خواست ،تعدادی از همان قرص ها را به او دادم که همه آن ها رایک جا مصرف کرد و گوشه خانه نشست.من که دیگر اعصابم به هم ریخته بود ناگهان با دستم جلوی دهانش را گرفتم و او را خفه کردم سپس با شال بزرگی جسد را روی موتورسیکلت به کمرم بستم و آن را در روستای نیستان درون جوی آب یک باغ انداختم.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با اعترافات متهم،آخرین قطعه از پازل این پرونده جنایی تکمیل شد اما بررسی ها برای روشن شدن نقش «محبوبه» دراین ماجرا همچنان ادامه دارد.بنابراین با دستور قاضی ویژه قتل عمد مشهد،متهمان برای کشف ابعاد دیگر این جنایت در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفتند. خراسان : شماره : 21341 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۴ آبان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

درامتداد تاریکی-رقص آتش در دوئل عشقی!
نویسنده : سید خلیل سجادپور
موتورسواری که به ظن سرقت توسط ماموران کلانتری شفای مشهد دستگیر شده بود، درحالی ماجرای «رقص آتش در یک دوئل عشقی» را فاش کرد که پای تازه عروس نیز به پرونده آتشسوزی عمدی خودرو کشیده شد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، چند روز قبل نیروهای گشت نامحسوس کلانتری شفای مشهد در راستای اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی و بهمنظور مقابله با سرقتهای شبانه، عملیات گستردهای را در حوزه استحفاظی خود آغاز کرده بودند که موتورسیکلتی در حاشیه بولوار عبدالمطلب توجه آنان را جلب کرد. تیغه تبری که از زیر زین موتورسیکلت بیرون آمده بود، ظن افسران گشت را برانگیخت؛ چراکه احتمال داشت راکب موتورسیکلت از سارقان زورگیر باشد. به همین دلیل نیروهای انتظامی در اطراف موتورسیکلت منتظر ماندند تا این که جوانی از یک قهوهخانه خارج شد و هنگامی که قصد داشت موتورسیکلت را روشن کند در محاصره پلیس قرار گرفت. این جوان که حیرتزده به نیروهای انتظامی می نگریست، وقتی قهوهفروش آن سوی خیابان گفت: من اهل شهرستان گرگان هستم و برای مسافرت به مشهد آمدهام و در یکی از هتلهای خیابان اما رضا(ع) ساکن هستم ولی به تقاضای مالک موتورسیکلت که از دوستانم است برای صرف قهوه تلخ به قهوهفروشی آمدیم... در همین هنگام جوان دیگری که خود را کاظم معرفی میکرد از قهوهخانه بیرون آمد و به نیروی انتظامی گفت: موتورسیکلت متعلق به من است اما مدارک مالکیت و گواهینامه همراه ندارم!
این در حالی بود که افسران پلیس علاوه بر تبر، بطری حاوی بنزین را نیز از بغل قاب موتورسیکلت بیرون کشیدند که به طرز ماهرانهای جاسازی شده بود.
«کاظم»(جوان23ساله) در پاسخ به سوال ماموران انتظامی گفت: من قصد داشتم به سمت جاده کلات حرکت کنم به همین دلیل مقداری بنزین درون بطری ریختم تا در مسیر از آن استفاده کنم، تبر را هم احتمال دادم لازم میشود!
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: درحالی که یک از افسران گشت انتظامی همچنان به طرح سوالات فنی و انحرافی از راکب موتورسیکلت ادامه میداد، یکی دیگر از آنان شماره پلاک موتورسیکلت را از مرکز فرماندهی استعلام کرد؛ اما چند شماره این پلاک نشان میداد که تصویر موتورسیکلت مذکور در یکی از صحنههای آتشسوزی عمدی خودرو ثبت شده است. بدین ترتیب دو جوان موتورسوار با دستور بامدادی سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا) به مقر انتظامی هدایت شدند و در دایره تجسس مورد بازجوییهای تخصصی قرارگرفتند و در این هنگام افسران تجسس با دستیابی اطلاعاتی به پرونده آتشسوزی دریافتند که حادثه مذکور تیر ماه گذشته در شهر جدید گلبهار رخ داده است. جوان موتورسوار وقتی در برابر اسناد و دلایل مستند قرار گرفت، در حالی که ناباورانه به تصاویر آتشسوزی خیره شده بود، بهناچار لب به اعتراف گشود و گفت: قبول دارم خودروی پراید را من به آتش کشیدم اما خیلی زود هم پشیمان شدم؛ چراکه از مدتی قبل به دختری علاقهمند بودم و قصد ازدواج با او را داشتم ولی زمانی به خود آمدم که آن دختر با جوان دیگری ازدواج کرده بود. از سوی دیگر متوجه شدم که آن دختر هم علاقهای به نامزدش ندارد. به همین خاطر از من خواست تا خودروی نامزدش را آتش بزنم! من هم شبانه سوار موتور سیکلت شدم و از مشهد به گلبهار رفتم. خودروی پراید را بهتنهایی آتش زدم و دوباره به مشهد بازگشتم.
بنا بر گزارش روزنامه خراسان، در جریان رسیدگی به این پرونده، تازه عروس نیز به کلانتری احضار شد و مورد بازجویی قرارگرفت. این دختر جوان نیز با مشاهده «کاظم» دیگر نتوانست حقیقت ماجرای «رقص آتش در دوئل عشقی» را پنهان کند؛ بنابراین با ارشاد و نصیحتهای رئیس کلانتری به بیان سرگذشت خود پرداخت و گفت: چند سال قبل مادرم به دلیل اعتیاد پدرم از او طلاق گرفت و به دنبال سرنوشت خودش رفت. پدرم نیز با زن دیگری ازدواج کرد و من در همان سن نوجوانی مجبور شدم با نامادری زندگی کنم! روزها و شبها را با دلتنگی سپری میکردم اما هیچ کس به من توجهی نداشت. گویی همه درگیر امور روزمره خودشان بودند. پدرم نیز سرگرم زندگی جدید خود بود و مرا نمیدید. من هم که بیشتر اوقاتم را با دوستانم میگذراندم به دنبال بهانهای برای پر کردن این خلأ عاطفی بودم تا این که با «کاظم» آشنا شدم و خیلی زود به او دلباختم! من فقط در جست و جوی محبت بودم و او انگار همه زندگی و دلگرمی من شده بود. حالا دیگر من هم عشق را در خیابان جست و جو می کردم و توجهی به رفتارهای پدر و نامادری ام نداشتم. آن قدر در این رفتارهای هیجانی و دروغین غرق بودم که دیگر درس و مدرسه یادم رفت و تازه متوجه شدم که مدتی است به مدرسه نرفتهام و هیچ کس هم اهمیتی به این موضوع نمیداد. در همین روزها بود که زمزمههایی از نامادریام شنیدم که باید ازدواج کنم! پدرم نیز مرا به گوشه آشپزخانه برد و گفت: خواستگار خوبی داری! تو هم بالاخره باید به دنبال سرنوشت خودت بروی! می دانستم نظر من برای آنان اهمیتی ندارد و اصرارهایم نیز بی فایده است؛ بنابراین سکوت کردم و خیلی زود خودم را پای سفره عقد دیدم! من هیچ علاقهای به نامزدم نداشتم ولی به پدرم نیز چیزی نمیگفتم تا این که هنوز دو ماه بیشتر از دوران نامزدی ما سپری نشده بود که با کاظم هماهنگ کردم تا خودروی نامزدم را به آتش بکشد. او هم به مقابل خانه ما آمد و پراید نامزدم را آتش زد که روی پل منزل پارک بود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، با دستور رئیس کلانتری شفا، پرونده این ماجرا درحالی به دستگاه قضایی ارسال شد که هوشیاری نیروهای انتظامی عاملان حادثه تاسفبار دیگری را به دام انداخت. خراسان : شماره : 21343 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۷ آبان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

درامتداد تاریکی-زندگی ام را تباه کردند تا...
نویسنده : ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
آن ها برای آن که پسرشان را خوشبخت کنند، زندگی مرا به تباهی کشاندند و با ناجوانمردی وصف ناپذیری مرا به چنگ پسری هوسباز انداختند که با یک زن بزرگ تر از خودش ارتباط داشت و ....
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، زن 45 ساله که برای شکایت از پسرخوانده اش وارد مرکز انتظامی شده بود، با بیان این که20سال برای پسرخوانده ام زحمت کشیدم تا به سن جوانی رسید اما اکنون مرا کتک می زند، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: تازه دیپلم گرفته بودم که یکی از همسایگان قدیمی مادربزرگم، مرا برای پسرش خواستگاری کرد. آن ها به قدری از اخلاق و کمالات «جاهد» سخن گفتند که من هم ندیده عاشق او شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. خیلی زود مراسم خواستگاری انجام شد و من و جاهد درحالی زندگی مشترکمان را آغاز کردیم که او بیشتر اوقات خودش را در خارج از خانه می گذراند! آرام آرام احساس می کردم علاقه ای به من ندارد و رفتار عاطفی سردی از خود بروز می دهد. در حالی که دخترم را باردار شده بودم، حس عجیبی را تجربه می کردم و از رفتارهای شوهرم رنج می کشیدم؛ این بود که در جست و جوی علت رفتارهای او برآمدم و فهمیدم که با زن دیگری ارتباط دارد. هنگامی که موضوع را با خانواده «جاهد» درمیان گذاشتم، آن ها نگاهی به یکدیگر انداختند و سپس مادرش رازی را برایم فاش کرد که زندگی مرا به تباهی کشاند. او گفت:«جاهد» قبل از ازدواج با تو به آن زن مطلقه علاقه مند بود اما ما نمی خواستیم پسرمان با زنی ازدواج کند که 12 سال از خودش بزرگ تر است. به همین دلیل پس از جست و جوهای فراوان که دختری با اصل و نسب پیدا کنیم، بالاخره به تو رسیدیم و از «جاهد» خواستیم که با تو ازدواج کند؛ چرا که قصد داشتیم با این ازدواج اورا از آن زن دور کنیم!
خلاصه با شنیدن این جملات، رنگ از رخسارم پرید و در دلم همه اعضای خانواده «جاهد» را نفرین کردم که زندگی مرا به فلاکت کشاندند تا پسرشان را خوشبخت کنند! بالاخره زندگی مشترک من و جاهد دیگر دوامی نداشت و من بعد از به دنیا آمدن دخترم درحالی از او طلاق گرفتم که «جاهد» مرا رها کرده بود و بیشتر شب ها را با آن زن غریبه می گذراند!
دراین شرایط دخترم را نیز به جاهد دادم و خودم به خانه پدرم بازگشتم؛ ولی هنوز یک سال بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که «جعفر» به خواستگاری ام آمد. او هم یک ازدواج ناموفق داشت و پسر یک ساله اش را نزد خودش نگه داشته بود. وقتی باهم صحبت کردیم، من به او قول دادم که از پسرش در حد توانم مراقبت می کنم و او را مانند فرزند خودم می دانم. بعد از این گفت و گوها، من و جعفر باهم ازدواج کردیم و من مادر «سیروس» شدم؛ به طوری که برای آسایش او از همان دوران نوزادی از هیچ چیزی دریغ نکردم. حتی وقتی فرزندان خودم به دنیا آمدند، بیشتر از همه به «سیروس» توجه می کردم تا احساس غربت نکند و مرا مانند مادر خودش دوست داشته باشد. با وجود این وقتی بزرگ تر شد و به سن نوجوانی رسید متاسفانه حرف های دیگران در افکارش تاثیر گذاشت و بدرفتاری های توهین آمیز با مرا شروع کرد اما من اهمیتی نمی دادم وسعی می کردم این گونه رفتارها را تحمل کنم. تا این که سال گذشته همسرم به طور ناگهانی دچار سکته قلبی شد و جان خود را از دست داد. بعد از مرگ«جعفر» من بخشی از منزلم را به نام «سیروس» سند زدم تا برای آینده اش سرمایه ای داشته باشد و همواره به فرزندانم تاکید می کردم که باید به حرف برادر بزرگ ترشان گوش کنند! با همه این محبت ها اما او به هر بهانه ای به من ناسزا می گوید وگاهی نیز از سر غرور جوانی مشت و لگدهایش را نثارم می کند! دیگر خسته شده ام و نمی توانم این همه کتک کاری های بی رحمانه او را تحمل کنم. از سوی دیگر نیز من سیروس را از یک سالگی بزرگ کرده ام و او را مانند فرزند خودم دوست دارم و نمی توانم او را از خانه ام بیرون کنم؛ اما ای کاش ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با دستور سرهنگ احمد زمانی (رئیس کلانتری قاسم آباد مشهد) اقدامات مشاوره ای و بررسی های قانونی این پرونده، با احضار سیروس به کلانتری در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد. خراسان : شماره : 21338 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۱ آبان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
