اعترافات تکان دهنده همسرکُش ها !
3 جنایت وحشتناک خانوادگی در حالی طی 24 ساعت در مشهد رخ داد که 2 نوجوان دوقلو هم به شدت مجروح شدند وهمسرکش ها نیز در اعترافاتی تکان دهنده به تشریح زوایای مختلف این جنایت ها پرداختند

روابط سرد عاطفی به جنایت انجامید
سید خلیل سجادپور -بهگزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اولین ماجرای وحشتناک همسرکُشی بامداد چهاردهم اردیبهشت هنگامی فاش شد که مردی با پلیس 110 تماس گرفت و از مرگ همسرش پس از درگیری خانوادگی خبر داد. طولی نکشید که خودروهای پلیس وارد خیابان مهدی آباد 30 در شهرک شهید رجایی شدند و با حفظ صحنه جنایت، مرد تبعه خارجی (افغانستانی) را در حالی به مقر انتظامی انتقال دادند که قاضی ویژه قتل عمد مشهد دستورهای محرمانه ای را برای بررسی مقدماتی صادر کرد و خود نیز عازم شهرک شهید رجایی(قلعه ساختمان) شد. دقایقی بعد گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد نیز به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی(رئیس دایره قتل عمد) نیز به محل جنایت رسیدند و بدین ترتیب تحقیقات میدانی قاضی «دکتر صادق صفری» برای بررسی زوایای پنهان این جنایت وحشتناک در حالی ادامه یافت که در ساعت 2 بامداد،تعداد زیادی از اهالی محل نیز در اطراف منزل محل وقوع قتل تجمع کرده بودند. به همین خاطر با دستور مقام قضایی،تدابیر خاصی برای امنیت محل به اجرا درآمد و جسد نیز به 
پزشکی قانونی منتقل شد. از سوی دیگر (متهم افغانستانی) تحت الحفظ کارآگاهان به صحنه جنایت انتقال یافت و در حضور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به تشریح این جنایت هولناک پرداخت. متهم این پرونده جنایی که حدود37 سال دارد، در اعترافاتی تکان دهنده به مقام قضایی گفت: قبلا با همسر و 2 فرزندم در قزوین زندگی می کردیم اما اختلافات خانوادگی بین ما شروع شد و همسرم سرناسازگاری با من گذاشت. این بود که به پیشنهاد همسرم به مشهد آمدیم و در محله مهدی آباد ساکن شدیم. این اختلافات خانوادگی تا حدی پیش رفت که من دچار سوءظن شدم و به همین خاطر روابط عاطفی سردی بین ما به وجود آمد. گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: متهم به همسرکشی در حالی که سعی می کرد همه این حوادث تلخ را به مشکل مغزی گره بزند، در ادامه اعترافاتش گفت: من مشکل مغزی دارم. به همین دلیل به همسرم گفتم با من بد صحبت نکن چون این حرف ها به درون قلبم می رود و سپس به مغزم می زند! ولی او توجهی به من نمی کرد و مرا از خودش میراند! تا این که امشب باز هم به خاطر همان روابط سرد عاطفی، به من کم محلی کرد من هم که به شدت عصبانی شده بودم گلویش را با دستم فشار دادم و زمانی که بی جان شد با پلیس 110 تماس گرفتم؛ اما افسر انتظامی گفت شاید هنوز همسرت زنده باشد! این بود که به اورژانس 115 هم زنگ زدم و دقایقی بعد توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدم.بنا برگزارش روزنامه خراسان، درپی اعترافات صریح مرد افغانستانی که همسر 25 ساله اش را خفه کرده بود، قاضی ویژه قتل عمد از او خواست تا چگونگی قتل همسرش را به طور عملی روی عروسک خرسی صورتی رنگ فرزندش اجرا کند. او نیز روی کف اتاق دراز کشید و گلوی عروسک را با دستانش فشرد که همه آن ها طبق نظر پزشکی قانونی با واقعیت های صحنه قتل مطابقت داشت. پس از بررسی ابعاد مختلف این جنایت، متهم به قتل با دستور قضایی به دایره قتل عمد پلیس آگاهی منتقل شد تا تحقیقات بیشتری در این باره صورت گیرد.

اتهام قتل عمد برای زن صیغه ای
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: در حالی که هنوز ماجرای همسرکشی مرد افغانستانی ادامه داشت که حدود ساعت 15 بعدازظهر چهاردهم اردیبهشت، زنی با اورژانس 115 مشهد تماس گرفت و مدعی شد همسرش با ضربه چاقو مجروح شده است. اما وقتی امدادگران اورژانس به محل حادثه واقع در خیابان کشاورز 5 رسیدند، با جسد مردی حدود33 ساله روبهرو شدند که بر اثر وارد آمدن تیغه چاقو به قفسه سینه به قتل رسیده بود. بنابراین طولی نکشید که نیروهای انتظامی در جریان قتل قرار گرفتند و مراتب را به قاضی ویژه پرونده های جنایی مشهد اطلاع دادند. دقایقی بعد با حضور قاضی دکتر صادق صفری در محل وقوع حادثه، تحقیقات گسترده قضایی در حالی آغاز شد که گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی نیز وی را همراهی میکردند. جسد مربوط به مردی به نام «علی اصغر-ر» بود که در پذیرایی طبقه دوم ساختمان و کنار پنجره مشرف به خیابان افتاده بود.درهمین حال همسر صیغه ای مقتول که مدعی بود باردار است درباره این جنایت هولناک به مقام قضایی گفت: حدود ساعت14:30 بود که شوهرم با همین وضعیت از 
بیرون وارد خانه شد و درحالی که به من میگفت«کمکم کن!» عقب عقب رفت و کف پذیرایی افتاد. او در بیرون از منزل درگیر شده بود و من اطلاعی از این ماجرا نداشتم!...بنا برگزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این زن جوان در حالی خود را بی خبر از ماجرای درگیری همسرش نشان داد که اظهارات او برای قاضی ویژه قتل عمد باورپذیر نبود چراکه درپی این ادعاها، قاضی صفری دستور بررسی های دقیق درباره وجود لکه های خون روی پله ها وحتی کفشهای مقتول را نیز صادر کرده بود و کارآگاهان نیز با بررسی های دقیق هیچ نشانه ای از وقوع جنایت در خارج از منزل را پیدا نکردند. این بود که «فاطمه-د» زیر رگبار سوالات انحرافی و تخصصی قرار گرفت. او در اثنای اظهاراتش به اختلافات شدید خانوادگی اشاره کرد و گفت: مقتول شوهر صیغه ای من است. او دیشب از شمال کشور به منزل آمد و چنین تصور کرد که فردی به غیر از من داخل خانه است! به همین خاطر درگیری بین ما شروع شد و او با لگد در ورودی منزل را شکست که آثار آن هنوز هم وجود دارد. من هم با کلانتری محل تماس گرفتم که آن ها به منزل آمدند و این حوادث را صورت جلسه کردند. امروز ظهر هم وقتی از بیرون منزل به خانه بازگشت، زخمی بود و به من گفت:«کمکم کن!»درحالی که زن جوان همچنان ادعای خود را تکرار می کرد ناگهان قاضی ویژه قتل عمد از وی درباره جراحت های روی دستش پرسید که متهم با نگرانی و اضطراب گفت: این زخم ها مربوط به درگیری شب گذشته با شوهرم است! من از او باردارم و دلیلی ندارد که دروغ بگویم ...گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: در پی ادعاهای این زن جوان، قاضی صفری اتهام قتل عمد شوهرش را به وی تفهیم کرد و بدین ترتیب او در اختیار کاراگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت تا بررسی های بیشتری در این باره صورت گیرد.

قتل همسر با 24 ضربه کارد
زوایای 2 ماجرای وحشتناک همسرکشی درحالی زیر ذره بین تحقیقات قضایی قرار داشت که ناگهان صدای زنگ تلفن در بامداد پانزدهم اردیبهشت نیز خواب را از چشمان قاضی ویژه قتل عمد مشهد ربود.
خبر همسرکشی دلهره آور سومین ماجرای همسرکشی طی24 ساعت گذشته بود که مقام قضایی را به خیابان شهید چراغچی 5 کشاند. اما این حادثه زمانی وحشتناک تر شد که سرگرد سید قطبی(رئیس تجسس کلانتری خواجه ربیع) از وخامت حال نوجوان دوقلو نیز خبرداد که هدف ضربات هولناک کادر قرار گرفته بودند. به همین دلیل سومین ماجرای همسرکشی اهمیت ویژه ای یافت چرا که هرلحظه احتمال داشت خبر تلخ دیگری در بیسیم های پلیس به گوش برسد.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: طولی نکشید که با حضور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در محل وقوع جنایت،تحقیقات درباره این حادثه وحشتناک وارد مرحله جدیدی شد چراکه «الهه» ( زن 30 ساله) با 24 ضربه کادر به قتل رسیده بود و دختر و پسردوقلو (خواهر و برادر مقتول) نیز در بیمارستان شهیدهاشمینژاد بستری شده بودند. پیگیریهای قضایی نشان داد: «الناز»(دختر16 ساله) به خاطر وضعیت وخیمی که داشت به اتاق عمل انتقال یافته و زیر عمل جراحی قرار گرفته است. اما وضعیت «الیاس» کمی بهتر از خواهر دوقلویش بود. در همین حال متهم به قتل که با حضور به موقع گروه کارآگاهان و نیروهای تجسس کلانتری خواجه ربیع، 
در اطراف منزل پدرش دستگیر شده بود، مورد بازجویی تخصصی قرار گرفت و به قاضی دکتر صادق صفری گفت: سال 93 با همسرم ازدواج کردم البته قبل از او همسر دیگری هم داشتم. اوایل ارتباط دو همسرم با یکدیگر بسیار خوب بود و من هم 22 سال کارمند یکی از موسسات مالی اعتباری بودم که اکنون نیز فعالیت دارد ولی بعداز آنجا بیرون آمدم. در این شرایط اختلافات بین همسرانم نیز آغاز شد و تا حدی رسید که به ناچار همسر اولم را طلاق دادم.او از همان ابتدا مخالف ازدواج مجدد من بود ولی من توجهی نمی کردم تا این که مدتی بعد به همسرم سوء ظن پیدا کردم و با آن که مسیر قانونی را درپیش میگرفتم ولی باز رضایت می دادم و پرونده مختومه می شد. خلاصه این اختلافات به جایی رسید که همسرم از حدود 10 روز قبل با حالت قهر منزل را ترک کرد و به خانه پدرش رفت و در همین حال هم اصرار به طلاق داشت. امشب هم وقتی او را با آرایش غلیظ دیدم، با او تماس گرفتم ولی مانند همیشه ماجرا را انکار کرد و مرا برای دعوا فراخواند! من که برای گفت و گو با همسرم به منزل پدرش رفته بودم ناگهان به خاطر پاسخ های سربالای او عصبانی شدم و چاقو را بیرون کشیدم. درحالی که ضرباتی را بر پیکر همسرم وارد می کردم، خواهر و بردارش نیز جلو آمدند که آن ها را هم با چاقو زدم و ...بنا برگزارش اختصاصی روزنامه خراسان، تحقیقات افسران دایره تجسس که با نظارت مستقیم سرهنگ روح ا... شجاعی(رئیس کلانتری خواجه ربیع) و با دستورهای محرمانه مقام قضایی ادامه داشت، بیانگر آن بود که زوج مذکور دختر7 ساله ای دارند و «رضا-ب» (متهم) قبل از دستگیری قصد خودکشی داشت که با حضور به موقع نیروهای انتظامی این تصمیم وی نافرجام ماند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
دستبرد به حساب های بانکی با موز ارزان!

سید خلیل سجادپور- تبهکاران اسکیمری که با شگرد فروش میوه های ارزان،به حساب بانکی شهروندان دستبرد می زدند، در حالی با تلاش افسران کارآزموده پلیس فتای خراسان رضوی دستگیر شدند که به قصد کلاهبرداری از استان های دیگر به مشهدآمده بودند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ماجرای این پرونده کلاهبرداری ازآن جا آغاز شد که مردی سراسیمه و نگران وارد مرکز انتظامی شد و به کارشناسان پلیس فتا گفت:روز جمعه به همراه خانواده ام برای تفریح و خوش گذرانی سوار خودرو شدیم و به طرف جاده ییلاقی شاندیز حرکت کردیم .در مسیر جاده ناگهان همسرم با دیدن تابلوی «موز ارزان شد!»که روی اتاق وانت میوه فروشی حاشیه جاده نصب شده بود، از من خواست تا برای خرید موز ارزان قیمت توقف کنم! چرا که قیمت موزها با توجه به کیفیت آن تعجب آور بود.
خلاصه با آن که نمی توانستم این موضوع را باور کنم ولی با اصرار همسرم کنار وانت سفید رنگ توقف کردم که دو مرد حدود 30و40 ساله مشغول فروش موز و نارگیل بودند. وقتی از فروشنده خواستم تا 2کیلو موز برایم وزن کند، او با لهجه خاص شهروندان غرب کشور روبه من کرد وگفت: این قیمت ارزان و این کیفیت میوه را کجا گیر می آوری؟ حداقل 30 کیلو بخر! درحالی که هنوز نمی توانستم قیمت ارزان میوه ها را بپذیرم، حیرت زده به آن ها گفتم:«شما از استان دیگری به مشهد آمده اید،آیا این مبلغ فروش صرفه اقتصادی دارد؟» فروشنده جوان با لبخندی خاص پاسخ داد: ما بعد از فروش میوه ها از مشهد، زعفران می خریم و آن را با قیمت بهتری در غرب کشور می فروشیم و این گونه به سود بهتری می رسیم! ...در همین حال مرد جوان با خوشرویی و لبخند زنان کارت بانکی ام را به همراه رمز آن گرفت و به همکارش داد که در جلوی وانت پشت فرمان نشسته بود و کارت ها را دردستگاه «پوز»می کشید.
بعد از این خرید ارزان، با خوشحالی به تفریح رفتیم و شب هنگام زمانی که برای خواب آماده می شدم ناگهان پیامک های پی درپی برداشت از حساب بانکی به گوشی تلفنم سرازیر شد. باورم نمی شد! چه کسی این پول ها را برداشت می کرد ؟از شدت نگرانی و اضطراب داخل پذیرایی مدام به این سو و آن سو می رفتم و چشم از پیامک های میلیونی برنمی داشتم اما کاری از دستم برنمی آمد! خلاصه همه پول هایی که برای رهن منزل پس انداز کرده بودم از حسابم برداشت شد و من تا صبح نخوابیدم و خودم را به پلیس فتا رساندم که این جا متوجه دستبردهای اسکیمری شدم و ...
بنابرگزارش اختصاصی روزنامه خراسان،درپی اعلام شکایت این مال باخته میان سال، بلافاصله بررسی های تخصصی کارشناسان با راهنمایی های ارزنده رئیس پلیس فتای خراسان رضوی آغاز و مشخص شد که تبهکاران اسکیمری به دور از چشم خریداران میوه ارزان قیمت، از کارت بانکی آنان کپی برداری کرده و با دردست داشتن رمز بانک، به حساب آنان دستبرد می زنند! که با توجه به شگرد ارزان فروشی تبهکاران،تعداد دیگری از شهروندان در همان روز، طعمه کلاهبرداران شده اند که تحقیقات پلیس برای ردیابی و دستگیری آنان وارد مرحله جدیدی شد.
در همین حال رئیس پلیس فتای خراسان رضوی به شهروندان هشدار داد: بسیاری از تبهکاران با بهره گیری از شگردهای مختلف مانند دوره گردی و ارزان فروشی،طعمه های خود را به دام می اندازند و سپس با استفاده از دستگاه های اسکیمر اطلاعات کارت بانکی مشتریان را کپی می کنند و درادامه بارمز بانکی که خریدار در اختیار آنان قرارداده است، به حساب های بانکی مردم دستبرد می زنند.
سرهنگ قرایی پور افزود:شهروندان باید هنگام خرید کالا، خودشان کارت را در دستگاه «پوز» قراردهند و رمز آن را نیز به دور از چشمان فروشنده و اطرافیان طوری وارد کنند که فقط برای خودشان قابل مشاهده باشد.
مقام ارشد پلیس فتای خراسان رضوی تصریح کرد:شهروندان هنگام خرید باید مراقب باشند تا کارت بانکی آن ها در دستگاه های پنهان دیگری کپی نشود که تبهکاران دریک لحظه از آن استفاده می کنند.سرهنگ قرایی پور توصیه کرد:شهروندان هرگونه موارد مشکوک و اقدامات مجرمانه خلافکاران را با شماره 096380 به فوریت های سایبری پلیس اطلاع دهند.
سرقت پراید مهمان از منزل میزبان!

سجادپور – دزد معتادی که پراید مهمان را از مقابل منزل میزبان وی به سرقت برده بود، نیم ساعت بعد از سرقت به چنگ نیروهای انتظامی افتاد.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ساعت 8 صبح پنجم اردیبهشت، زنگ تلفن پلیس110 به صدا درآمد و مردی هراسان و نگران از سرقت پرایدش خبرداد. او به نیروهای گشت انتظامی که برای بررسی ماجرای سرقت به محل حادثه اعزام شده بودند،گفت: به خاطر بیماری و نداشتن امکانات پزشکی کافی در تربت حیدریه به مشهد آمدم تا برای درمان نزد پزشک متخصص بروم اما منزل میزبانم پارکینگ نداشت و من به ناچار خودروی پرایدم را درون کوچه پارک کردم اما صبح وقتی از خانه بیرون آمدم از خودروام خبری نبود!
بنا بر گزارش روزنامه خراسان در پی اظهارات مالباخته، بلافاصله گروه دیگری از نیروهای گشت انتظامی نیز با دستور سرهنگ روح ا... شجاعی (رئیس کلانتری خواجه ربیع) عازم منطقه ایثارگران شدند و طرح مهار را در خیابان های اطراف به اجرا گذاشتند. هنوز نیم ساعت بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که ناگهان پراید سفید سرقتی وارد کمین نیروهای انتظامی شد و افسران کارآزموده پلیس در اقدامی غافلگیرانه، راننده 38 ساله آن را به دام انداختند. «احمد-د»(متهم) که به مواد مخدر اعتیاد داشت ضمن اعتراف به سرقت خودرو گفت: ضبط و پخش کشف شده را نیز شب گذشته از محدوده بولوار ایثارگران سرقت کردم ...بررسی های بیشتر درباره سرقت های احتمالی دیگر این سارق جوان ادامه دارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
ماجرای سرقت مرگبار با نوشیدنی سمی!

سید خلیل سجادپور- دزد شیشه ای که با مرخصی 7 روزه از زندان مرکزی مشهد گریخته است، درحالی به سرقت های سریالی با آبمیوه های سمی اعتراف کرد که مسافر کهنسال اصفهانی را به کام مرگ فرستاد.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این سارق میانسال که مدعی بود از حدود 2 سال قبل به اتهام سرقت های سریالی با آبمیوه های مسموم در زندان مشهد تحمل کیفر می کرد،روز گذشته به اتهام قتل پیرمرد مسافر مقابل میز عدالت ایستاد و در تشریح ماجرای سرقت مرگبار با نوشیدنی سمی به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گفت:پدر و مادرم در زلزله بم جان خود را از دست دادند و من هم در شمال کشور کار می کردم تا این که 3سال قبل به مشهد آمدم و با زنی به نام «مریم»آشنا شدم . آن زن که مانند من معتاد به شیشه بود مرا تشویق می کرد تا از طریق تعارف آبمیوه های آلوده به قرص های خواب آور،از مسافران و گردشگران در خیابان های اطراف حرم مطهر امام رضا(ع)سرقت کنم. اما حدود 2 سال قبل و به دنبال چندین فقره سرقت ،توسط پلیس دستگیر و روانه زندان شدم و دیگر از آن زن خبر نداشتم تا این که حدود40 روز قبل به مرخصی یک هفته ای آمدم ولی دیگر به زندان بازنگشتم و بازهم با ترغیب های همان زن جوان،به سرقت از طریق نوشیدنی های سمی ادامه دادم. متهم این پرونده جنایی در ادامه اعترافاتش به قاضی دکتر صادق صفری گفت:آن زن طعمه ها را شناسایی می کرد و من با ترفند این که قرص هایی برای درمان کمردرد دارم به افراد کهنسال نزدیک می شدم و پس از گفت و گوی دوستانه،اعتماد آنها را جلب می کردم؛ سپس آبمیوه ای را که درون آن چند عدد قرص خواب آور انداخته بودم،دریک مکان خلوت به او تعارف می کردم و این گونه پول و دیگر لوازم قابل فروش او را به سرقت می بردم. البته گاهی نیز طعمه ها متوجه می شدند و مرا کتک می زدند.وی در پاسخ به سوال قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب که پرسید تاکنون چند سرقت
با این شیوه انجام داده اید؟گفت:حدود4یا5 سرقت با آبمیوه های مسموم انجام داده ام که موفق به دستبرد شدهام اما در برخی از سرقت ها نیز به دلایل گوناگون نمی توانستم به اموال طعمه خودم دستبرد بزنم!وی همچنین درباره شگرد دیگر خود برای جلب اعتماد طعمه هایش ادامه داد: به برخی از افراد کهنسال پیشنهاد فروش قرص های توان افزایی و انرژی زا می دادم و این گونه سر صحبت را باز می کردم.این سارق سابقه دار درباره چگونگی به دام انداختن مسافر اصفهانی نیز گفت:او را در یکی از خیابان های هسته مرکزی شهر دیدم و پیشنهاد کردم قرص های توان افزایی را از من بخرد ولی او ناراحت شد و از من فاصله گرفت اما خیلی زود دوباره مرا صدا زد و باهم به گفت وگو پرداختیم و من هم به او از آبمیوه های آلوده و مسموم تعارف کردم که بعد از حدود یک ساعت روی زمین نشست. دراین فرصت من جیب هایش را خالی کردم و از آن جا رفتم چرا که رهگذران در رفت و آمد بودند و من می ترسیدم کسی مرا در این حال ببیند.وی در پاسخ به سوال قاضی صفری که «آیا خودت هم ازهمان قرص ها مصرف می کردی؟»نیز گفت:گاهی خودم یکی از آن قرص ها را می خوردم ولی به پیرمردها 5 قرص می دادم.گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:با توجه به اهمیت و حساسیت این پرونده جنایی و احتمال ارتکاب جرایم دیگر بررسی های تخصصی بیشتر با صدور دستورات محرمانه ای از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد،به کارآگاهان پلیس آگاهی سپرده شد.
پیرمرد 85 ساله قربانی سرقت های سمی شد
سجادپور – سارقی که با مسموم کردن افراد کهن سال اموال آن ها را در هسته مرکزی مشهد به سرقت می برد،پیرمردی را با نوشیدنی های سمی به قتل رساند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،ماجرای سرقت های سمی هنگامی در خیابان های اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) لو رفت که چند نفر از افراد کهن سال طعمه جوانی شدند که به آن ها نوشیدنی سمی تعارف کرده بود. طولی نکشید که در میان سرقت های مذکور پیرمردی حدود 85 ساله نیز بر اثر نوشیدنی های سمی وضعیت وخیمی پیدا کرد و به بیمارستان امام رضا(ع) مشهد انتقال یافت اما او بر اثر عوارض ناشی از این نوع نوشیدنی در حالی به کما رفت که اموالش نیز مورد دستبرد قرارگرفته بود.
بنا برگزارش اختصاصی روزنامه خراسان ،از سوی دیگر اقدامات درمانی برای نجات پیرمرد به نتیجه نرسید واو جان خود را از دست داد. این اقدامات تبهکارانه در حالی رخ می داد که با دستور قاضی شعبه 301 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد،تلاش گسترده ای از سوی نیروهای انتظامی برای دستگیری عامل یا عاملان سرقت های سمی آغاز شده بود و عوامل انتظامی موفق شدند سارق مذکور را در یک عملیات ضربتی دستگیر کنند. گزارش روزنامه خراسان حاکی است با هماهنگی های قضایی،بررسی های تخصصی درباره جنایت سمی ادامه دارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

سیدخلیل سجادپور- جوان 18 ساله ای که مدعی است در عالم غرور و هیجان جوانی جو گیر شده و دست به جنایت زده است، زوایای پنهان پرونده موسوم به «اشی مشی» را فاش کرد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این جوان متهم به قتل که روز گذشته در تنگنای سوالات قاضی ویژه قتل عمد مشهد قرارگرفته بود، پس از آن که همه راههای گریز و انکار را بسته دید، به ناچار لب به اعتراف گشود و درحالی که به شدت ابراز پشیمانی می کرد درباره جنایت شب چهارشنبه سوری گذشته گفت: آن شب در محل فروش ضایعات مشغول کار بودم که یکی از دوستانم به نام دانیال به دنبالم آمد و گفت «با عده ای که در میان آن ها «سعید»(معروف به اشی مشی) نیز حضور دارد، دعوا کردم.» من هم که به خاطر هیجانات و غرور جوانی خیلی جوگیر شده بودم از جایم بلند شدم و درحالی که نیمچه(قمه) را برمی داشتم به طرف محلی که دانیال نشان می داد حرکت کردم. این درحالی بود که چند نفر دیگر از دوستانم نیز سوار پژو شدند و به همراه ما آمدند. وقتی به کنار شعله های آتش رسیدیم که طرف های مقابل در حاشیه خیابان افروخته بودند، با سر و صورت پوشیده از خودروی پژو 405 پایین آمدم و فریاد زدم «سعید اشی مشی!» او که از این کلام ناراحت شده بود خطاب به من گفت «چرا مرا این گونه صدا می زنی؟» در همین حال یکی دیگر از دوستان او که مجید نام داشت به طرف من آمد و در میان این درگیری ناگهان تیغه نیمچه را بالا بردم و درپی همان غرور و هیجان، ضربه ای به پهلوی او وارد آوردم. وقتی او که دراین میان بی گناه بود روی زمین افتاد ما هم از صحنه حادثه فرار کردیم ولی خیلی زود کارآگاهان پلیس آگاهی به سراغم آمدند و مرا دستگیر کردند اما تاکنون سعی می کردم به خاطر ترس از مجازات چنین وانمود کنم که من اصلا در صحنه حادثه نبودم اما هنگامی که دریافتم مقام قضایی به جزئیات و زوایای ریز و درشت پرونده اشراف کامل دارد دیگر نتوانستم حقیقت را پنهان کنم و به همین خاطر هم حقیقت ماجرا را بیان کردم اما به شدت پشیمانم و از اولیای دم می خواهم به من رحم کنند.
بنا بر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، متهم مذکور که گذشته بسیار تلخی دارد و پدرش نیز طی درگیری مسلحانه با نیروهای انتظامی کشته شده است و یکی از عموهایش نیز به اتهام قتل در زندان به سر میبرد، در ادامه جلسه بازپرسی با مادرش تماس گرفت و از آنان خواست تا نیمچه(آلت قتاله) را به دادسرا تحویل بدهند! بررسی های بیشتر درباره این جنایت وحشتناک در حالی ادامه دارد که متهم در اتاق شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، چگونگی وارد آوردن ضربه قمه به پهلوی «مجید-س»(مقتول) را بازسازی کرد و جزئیات این حادثه تلخ را شرح داد.
بازسازی صحنه جنایت در شب نشینی مستانه !

سجادپور – جوانی که در شب نشینی مستانه، دوست خود را با 9 ضربه چاقو به قتل رسانده بود، روز گذشته صحنه قتل را در حضور مقام قضایی و افسر پرونده بازسازی کرد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، نیمه شب ششم فروردین سال 1401 قاضی دکتر صادق صفری به بررسی صحنه قتل جوان 32 ساله ای به نام «رضا-ص»پرداخت که هدف ضربات متعدد چاقو قرارگرفته و در بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد جان باخته بود. تحقیقات میدانی قاضی ویژه قتل عمد بیانگر آن بود که جوان 32 ساله در شب نشینی شبانه در حالی با 9 ضربه چاقو مجروح شده بود که چند تن از دوستان وی بساط مشروب خوری پهن کرده بودند. بنا بر این گزارش، درحالی که گروه ویژه ای از افسران اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سروان منفرد(افسر پرونده) رصدهای اطلاعاتی را برای دستگیری متهم به قتل فراری (ضارب)آغاز کرده بودند، سرنخ هایی از پرونده های دیگر متهم به دست آمد که در نزاع و درگیری با سلاح سرد تحت تعقیب قرار گرفته بود. در همین حال بررسی ها برای شناسایی مخفیگاه «بهنام-ک» معروف به رسول همچنان ادامه داشت که وی اواخر فروردین خود را به شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب (شعبه ویژه پرونده های جنایی) معرفی کرد اما بررسی های دقیق مقام قضایی نشان داد که رضایت برخی از ورثه قانونی نبوده است و بدین ترتیب برخی از اولیای دم با حضور در شعبه ویژه قتل عمد، درخواست قصاص کردند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: درحالی که خبر تسلیم شدن متهم به قتل با عنوان «قاتل در باران آمد» روز بیست و هفتم فروردین در روزنامه خراسان به چاپ رسیده است، متهم نیز روز گذشته صحنه جنایت را در حضور قاضی دکتر صفری بازسازی کرد و به تشریح جزئیات این جنایت تکان دهنده پرداخت؛ بنا بر این گزارش، در آغاز بازسازی صحنه قتل، ابتدا سروان منفرد(افسر پرونده) خلاصهای از محتویات این پرونده جنایی را شرح داد و سپس با دستور قضایی روانه زندان شد.
شبکه بزرگ جعل مدارک تحصیلی متلاشی شد

توکلی - باند۱۷ نفره جعل و فروش گسترده مدارک تحصیلی در کرمان دستگیر شدند.
به گزارش خراسان، رئیس پلیس آگاهی استان کرمان در تشریح این خبر اظهار کرد: به دنبال گزارش یک نهاد دولتی مبنی بر صدور مدارک تحصیلی به افراد فاقد شرایط و احتمال جعلی بودن مدارک صادره و سوءاستفاده از موقعیت های شغلی، نیروهای پلیس آگاهی با انجام تحقیقاتی پی بردند، برخی افراد متقاضی استخدام در شرکت های خصوصی با مراجعه به جاعلان برای تهیه مدارک جعلی دیپلم و مهارت های فنی و حرفه ای اقدام کرده اند. سرهنگ میرحبیبی تصریح کرد: در این خصوص ماموران پلیس برای جلوگیری از تضییع حق عموم شهروندان با جدیت وارد عمل و با تحقیقات تخصصی موفق شدند اعضای اصلی باند جعل مدارک و رابطان آن ها را شناسایی کنند. در این زمینه ۱۷ نفر در شهرستان های کرمان، رفسنجان و رودبار جنوب دستگیر شدند و از مخفیگاه آنان 1۲۰۰ مدرک جعلی دیپلم، ۲۱۰ گواهینامه جعلی مهارت های فنی و برخی تجهیزات رایانه ای کشف شد.این مسئول انتظامی افزود: متهمان پس از روبه رو شدن با ادله موجود به جرم خود اعتراف و اقرار کردند با اخذ مبالغی سنگین از افراد بابت مدرک جعلی تاکنون بیش از ۱۵۰ میلیارد ریال دریافت کرده اند که پس از تکمیل پرونده به مراجع قضایی معرفی و تحویل شدند.
سرقت برای انتقام !
وقتی به خاطر دخالت های باجناقم در زندگی از همسرم طلاق گرفتم، دچار افسردگی شدم و به مصرف مواد مخدر روی آوردم ولی خیلی زود به خود آمدم و خلافکاری را کنار گذاشتم. در این شرایط بود که فهمیدم یکی از مغازهداران محلی به لوازم تعمیرگاهم دستبرد می زند. من هم برای انتقام از او دست به سرقت اموالش زدم که ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، جوان 38 ساله ای که به اتهام دستبرد به اموال یک مغازه دستگیر شده است، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد گفت: پدرم که آرماتور بند ساختمان بود یک سال قبل بر اثر بیماری سرطان فوت کرد اما از همان دوران کودکی که به خاطر دارم مادرم نیز برای تامین هزینه های زندگی در منازل مردم کارگری می کرد تا همه خواهر و برادرانم سروسامان گرفتند. درحالی که برادرانم بیشتر به حرفه پدرم روی آورده بودند من به شغل مکانیکی علاقه داشتم و به همین دلیل هم رشته مکانیک را در دبیرستان ادامه دادم و به استاد کار ماهری تبدیل شدم. خلاصه در یکی از همین روزها بود که به دختر یکی از بستگانم دل باختم و با او ازدواج کردم اما متاسفانه به خاطر دخالت های باجناقم، اختلافات زیادی در دوران نامزدی بین من و همسرم به وجود آمد چراکه پدر زنم فوت کرده بود و باجناقم امور زندگی آن ها را در دست داشت. از سوی دیگر هم باجناقم قبلا خواستگارخواهر من بود اما به خاطر اعتیادش به او پاسخ منفی دادیم. همین موضوع به کینه ای عمیق تبدیل شد که حالا قصد انتقام از مرا داشت. بالاخره این اختلافات با همسر 17 ساله ام به جایی رسید که در نهایت به جدایی انجامید و من و «نیوشا» از یکدیگر طلاق گرفتیم. در این شرایط بود که دچار افسردگی شدیدی شدم و بر اثر همنشینی با دوستان معتادی که اطرافم را گرفته بودند به مصرف سیگار و مواد مخدر روی آوردم. چند سال بعد از این ماجرا و با اصرارهای مادرم بالاخره با زن مطلقه ای ازدواج کردم که بسیار مهربان بود و موجب شد تا مصرف مواد را کنار بگذارم و هم اکنون نیز در انتظار تولد فرزندم هستم اما ماجرای سرقت از آن جا شروع شد که من بعد از ترک اعتیاد تعمیرگاهی را در یکی از مجتمع های تعمیر خودرو اجاره کردم و به حرفه مکانیکی مشغول شدم. درآمدم بسیار خوب بود و روزهای شیرینی را می گذراندم تا این که یکی از دستگاه های تعمیر خودرو از مغازه ام سرقت شد. من هم به یکی از همسایگانم مشکوک شدم که او نیز در همان مجتمع تعمیرگاه دیگری داشت ولی چون با هم ارتباط کاری داشتیم نتوانستم موضوع را برایش بازگو کنم اما وقتی دوبار دیگر این سرقت ها تکرار شد دیگر به یقین رسیدم که «عزیز» به تعمیرگاهم دستبرد می زند. او تقریبا هم سن و سال خودم بود و رو دررو نمی توانستم سرقت ها را به او نسبت بدهم. به همین خاطر تصمیم اشتباهی گرفتم و من هم برای انتقام شبانه به تعمیر گاه او رفتم و برخی از لوازم کار او را سرقت کردم ولی تعمیرگاه او دوربین مخفی داشت و همه صحنه سرقت را ضبط کرده بود اما تعمیرگاه من دوربین نداشت و نمیتوانستم سرقت تعمیرگاهم را به او نسبت بدهم. حالا اگر همسرم متوجه ماجرای سرقت شود به یقین همسرم را نیز از دست خواهم داد اما ای کاش ...
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: با توجه به کشف لوازم سرقتی از متهم مذکور،تحقیقات بیشتر با دستور سرگرد فعال(رئیس کلانتری معراج) برای ریشهیابی این ماجرا در دستور کار افسران تجسس قرار گرفت.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
شلیک پلیس برای دستگیری«گوشی قاپ»!

سجادپور – گوشی قاپ موتورسواری که با هجوم به سوی شهروندان،قصد داشت از چنگ قانون بگریزد،درحالی با شلیک پلیس دستگیر شد که همدست وی از صحنه حادثه گریخت.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ماموران کلانتری سپاد مشهد هنگام گشت زنی در اطراف مراکز تجاری، ناگهان متوجه موتورسواری شدند که گوشی آیفون زن مسافری را در خیابان بهارستان چنگ زد و به همراه راکب موتورسیکلت از صحنه حادثه گریختند اما راکب که دچار اضطراب شده بود در یک لحظه کنترل موتورسیکلت را از دست داد و هردو نفر واژگون شدند. درهمین حال مال باخته به همراه اعضای خانواده اش به طرف دزدان گوشی قاپ دویدند ولی یکی از آن ها قمه ای را از زیر لباس هایش بیرون کشید و به سمت شهروندان هجوم برد. از سوی دیگر نیروهای گشت انتظامی بلافاصله با مشاهده این صحنه، وارد عمل شدند و با شلیک تیر هوایی، دزد خشن را مجبور کردند تا قمه را روی زمین بیندازد. دقایقی بعد حلقه های قانون در حالی به دستان سارق 20 ساله گره خورد که همدست وی با استفاده از تاریکی شب از صحنه حادثه گریخت.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است با انتقال وی به مقر انتظامی، بازجویی های تخصصی از این سارق حرفه ای با دستور سرهنگ جوادیعقوبی (رئیس کلانتری سپاد)آغاز شد و تلاش افسران دایره تجسس برای دستگیری همدست فراری وی ادامه یافت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
8 نکته برای تهیه قرمهسبزی لعابدار رستورانی
حتماً متوجه شدید که قرمهسبزیهای رستورانی لعابدار و با رنگی متفاوت هستند. اگر میخواهید خورشی که در منزل تهیه میکنید به نمونههای رستورانی نزدیک شوید این نکات را مورد توجه قرار دهید:
1. از روغن نسبتا زیاد برای سرخ کردن سبزی استفاده کنید.
2. میتوانید از یک حبه سیر موقع تفت دادن پیاز استفاده کنید تا طعم فوق العادهای در خورش ایجاد کند.
3. قرمه سبزی خوب باید حدود ۸ ساعت پخته شود تا جا بیفتد. بهتر است حرارت کم باشد و از ابتدا آب مناسب اضافه کنید و در حین پخت مجدد آب نریزید.
4. میتوانید از آبغوره یا آبلیموترش تازه هم استفاده کنید.
5. در بعضی از دستورهای آشپزی برای عطر و رنگ بهتر از یک قاشق غذاخوری رب انار استفاده میکنند. بعد از اضافه کردن چاشنی باید نیم ساعت فل بخورد تا طعمها به خورد خورش برود.
6. در اواسط پخت سبزی خشک شنبلیله را اضافه کنید تا عطر و رنگ خورشت را بینظیر کند.
7. یک ترفند بسیار قدیمی در تهیه خورش قرمهسبزی این است که در ۵ دقیقه انتهایی دو تکه یخ داخل خورش بیندازید؛ این کار باعث شوک دادن به خورش میشود.
8. با استفاده از عصاره قلم یا آب گوشت میتوانید لعاب قرمه سبزی را بیشتر کنید.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
ماجرای بیست وسومین دستگیری یک دزد!

سجادپور- سارق 45 ساله ای که 22 فقره سابقه کیفری دارد، این بار درحالی برای بیست و سومین بار توسط نیروهای کلانتری رسالت مشهد دستگیر شد که به 15 فقره سرقت از واحدهای ساختمانی اعتراف کرد.
به گزارش روزنامه خراسان، ماموران کلانتری رسالت مشهد که عملیات گسترده ای را برای مبارزه با سرقت های خرد در حوزه استحفاظی آغاز کردهاند، هنگام گشتزنی در خیابان آیت ا... عبادی 87 به مرد 45 ساله ای مشکوک شدند که کیسه ای سنگین را به دوش می کشید و با نگرانی اطراف خود را می پایید. افسران انتظامی که یقین داشتند با یکی از دزدان حرفه ای روبه رو شده اند، بلافاصله او را متوقف کردند و متوجه شدند که وی 60 نوع کلید به خودش آویزان کرده است و درون کیسه نیز لوازم مستعمل مانند شیرآلات ساختمانی،شیرگاز،کابل،دستگیره،آچار و... وجود دارد. این مرد که خود را «احمد-م» معرفی می کرد، با دستور سرگرد روح ا... لطفی(رئیس کلانتری رسالت) به مقر انتظامی انتقال یافت و با هماهنگی های قضایی مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفت.
در همین حال بررسی های افسران دایره تجسس نشان داد که وی دارای 22فقره سابقه کیفری است و به ساختمان های خالی از سکنه یا درحال احداث دستبرد می زند. بنابراین بازجویی ها درحالی ادامه یافت که وی به 15فقره سرقت از ساختمان ها اعتراف کرد و سپس به مراجع قضایی معرفی شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
2قتل مسلحانه برای کشتن سگ گله !
سیدخلیل سجادپور- پرونده وحشتناک ترین جنایت نوروزی در حالی روی میز قضات دادگاه کیفری یک خراسان رضوی قرارگرفت که با صدور کیفر خواست در دادسرای عمومی و انقلاب شهر جدید گلبهار، مشخص شد دو قتل مسلحانه در روستای کوشکان به خاطر کشتن سگ گله رخ داده است.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،ظهر پانزدهم فروردین سال1399 بود که صدای شلیک گلوله مقابل گله گوسفندان،دلهره عجیبی در روستای کوشکان به راه انداخت. لحظاتی بعد در میان فریاد و همهمه افرادی که در محل حضور داشتند راز جنایت وحشتناک نوروزی لو رفت به گونه ای که پیکر خون آلود 2 جوان روی زمین افتاده بود.یکی از حاضران پیکر غرق در خون یکی از مجروحان را درون پراید کشید و
به طرف درمانگاه گلمکان حرکت کرد اما پزشکان درمانگاه مرگ او را نیز تایید کردند. طولی نکشید که با گزارش این ماجرای تکان دهنده به پلیس 110 ،بلافاصله گروهی از نیروهای کلانتری گلمکان عازم روستای کوشکان شدند و با مشاهده صحنه جنایت،بلافاصله نوار زرد رنگ «ورود به صحنه جرم ممنوع» را در اطراف محل نصب کردند و مراتب را به مقامات قضایی شهر جدید گلبهار اطلاع دادند. دقایقی بعد و با دستور قضایی،تحقیقات گسترده ای در این باره آغاز و با کشف 6 پوکه سلاح شکاری وینچستر مشخص شد که دو جنایت مسلحانه به خاطر کشتن سگ گله رخ داده است. در همین حال فردی به نام«علی-ت» به ماموران انتظامی گفت:من به همراه «مجید-ت» و «علی-ع»(مقتولان) گله را به داخل روستا آوردیم که ناگهان یک دستگاه خودروی شاسی بلند مقابل گله توقف کرد و جوانی به نام «حمید»درحالی که اسلحه ای در دست داشت از خودرو پیاده شد و به سمت سگ گله شلیک کرد. درهمین هنگام «حسن»(برادرحمید)نیز با یک دستگاه خودروی ال 90 درکنار او ایستاد و درحالی که هردو اسلحه داشتند به سوی «مجید و علی»تیراندازی کردند. وقتی آن ها روی زمین غلتیدند من بلافاصله به طرف «حمید»رفتم وپس از درگیری به زور اسلحه را از دست او گرفتم و ....
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است باتوجه به حساسیت ماجرای این جنایت مسلحانه، بی درنگ ردزنی های اطلاعاتی برای دستگیری متهمان شروع ویک قبضه سلاح شکاری نیز در بازرسی از منزل خواهر یکی از متهمان پرونده کشف و ضبط شد و درادامه عملیات تعدادی از عاملان شرکت در نزاع منجر به قتل شناسایی شدند و به مقر انتظامی انتقال یافتند. در همین حال«هاشم»(یکی از متهمان)به نیروهای انتظامی گفت:صبح امروز کنار گوسفندانم بودم که «حسن-ب» به همراه سگش از همان مسیر به محل گوسفندان می رفت. در این لحظه ناگهان سگ گله من به سوی سگ او حمله کرد.«حسن»هم با دیدن این وضعیت از خودرو پیاده شد و سگ گله مرا با شلیک تیر کشت و رفت. من هم که عصبانی شده بودم اسلحه را برداشتم و سگ او را درکنار گله اش با تیر کشتم...
از سوی دیگر وقتی شنیدم آن ها عده کشی کرده اند، زودتر سوار خودرو شدم که در مسیر صدای تیراندازی شنیدم. به محل که رسیدم دو نفر را دیدم که خون آلود روی زمین افتاده اند و یکی از طرف های مقابل برادرم را با چوب می زد که وقتی به سوی او رفتم از آن جا فرارکرد ولی برادرم«علی»آن جا بود و می داند چه حادثه ای رخ داده است.بنابراین گزارش،ادامه بررسی های پلیس که با دستورات صریح قضایی وارد مرحله جدیدی شده بود از اختلافات قدیمی دو خانواده حکایت داشت که در نهایت آتش این اختلافات با کشتن سگ های طرفین شعله ور شد. دراین شرایط تصاویر دوربین های مداربسته محلی نیز بازبینی و زوایای پنهان این جنایت وحشتناک آشکار شد. از طرف دیگر با اعلام نظر پزشکی قانونی درباره علت مرگ دو جوان 27 و 38 ساله(مجید-ت)و(علی-ع)تحقیقات قضایی با بازجویی از متهمان پرونده ادامه یافت و درنهایت با تکمیل تحقیقات قضایی و اعترافات «حمید-ب»(یکی از متهمان اصلی)کیفرخواست این پرونده تاسف بار از سوی قاضی «حمید علیزاده» در دادستانی گلبهار صادر شد و بدین ترتیب پرونده مذکور با توجه به اهمیت و حساسیت آن روی میز قضات با تجربه شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی قرارگرفت که رسیدگی به آن به زودی به ریاست قاضی محمد شجاع پور فدکی آغاز خواهد شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
200 فقره گوشی قاپی در پیاده روها!

سجادپور-سارق موتورسواری که چند روز قبل در بولوار شهید فرامرز عباسی مشهد دستگیر شد در حالی به حدود200فقره گوشی قاپی در پیاده روها اعتراف کرد که مدتی است به تازگی از زندان آزاد شده و در باند مالخری جوان معروف به «لخه»فعالیت می کند.به گزارش روزنامه خراسان،بیست و یکم فروردین اهالی و رهگذران خیابان شهید فرامرز عباسی9 به تعقیب موتورسواری پرداختند که به گوشی تلفن یکی از شهروندان در پیاده رو چنگ زد و از محل گریخت. شهروندان وظیفه شناس در حالی از فرار این دزد سیاه پوش جلوگیری کردند که دو تن دیگر از همدستان وی قصد داشتند با هجوم به سمت شهروندان ،او را فراری دهند اما طولی نکشید که نیروهای کلانتری آبکوه از راه رسیدند و حلقه های قانون را بر دستان وی گره زدند.گزارش روزنامه خراسان حاکی است در حالی که 4 دستگاه گوشی سرقتی در بازرسی بدنی از این دزد موتورسوار کشف شده بود،وی به مقر انتظامی انتقال یافت و بازجویی های تخصصی با دستور سرهنگ جواد عامری (رئیس کلانتری آبکوه) در دایره تجسس آغاز شد.این سارق جوان که مدعی بود به تازگی از زندان آزاد شده است در اعترافات خود گفت:به همراه دیگر اعضای باند روزی بین 10 تا 12 گوشی را سرقت می کردیم و با فروش آن ها به فردی معروف به «لخه»بین 5 تا 8 میلیون تومان سهم من می شد که این پول را برای مخارج روزانه ام هزینه می کردم.بنابرگزارش روزنامه خراسان،این سارق در حالی به بیش از 200 فقره گوشی قاپی اعتراف کرده است که تحقیقات پلیس با دستورات ویژه قاضی خسروی (جانشین معاون دادستان مرکز خراسان رضوی)برای دستگیری دیگر اعضای این باند ادامه دارد.درهمین حال با تاکید سرتیپ دوم احمد نگهبان(فرمانده انتظامی مشهد)گروه ویژه ای از افسران دایره تجسس کلانتری آبکوه به سرپرستی رئیس کلانتری ،ماموریت یافتند تا ماجرای گوشی قاپی در پیاده روهای مشهد را مورد کنکاش های دقیق پلیسی قرار دهند و همه عوامل مرتبط با این باند را به چنگال عدالت بسپارند. این درحالی است که تاکنون تعداد زیادی از مال باختگان با مراجعه به کلانتری آبکوه سارق گوشی خود را شناسایی کرده اند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
دزد سابقه دار:سوئیچ خودرو ،وسوسه ام کرد!

سجاد پور – سارق میان سالی که هنگام فرار از چنگ قانون به چند خودروی پارک شده در حاشیه خیابان خسارت هایی وارد کرد در بازجویی ها مدعی شد:وقتی سوئیچ را روی خودرو دیدم خیلی وسوسه شدم تا آن را سرقت کنم!
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اسفند سال گذشته مردی هراسان با پلیس تماس گرفت و با نگرانی و اضطراب از سرقت خودروی پرایدش خبر داد.
درپی دریافت این خبر، بلافاصله چندین گروه گشت محسوس و نامحسوس عازم خیابان مقداد شدند و پلاک خودروهای عبوری را زیر نظر گرفتند. دقایقی بعد یکی از نیروهای گشت، خودروی سرقتی را مشاهده کرد و سپس با دستور سرگرد روح ا ... لطفی (رئیس کلانتری رسالت)به تعقیب وی پرداخت. دزد میان سال که متوجه پلیس شده بود برای فرار از چنگ قانون پدال گاز را در حالی فشرد که به خاطر اضطراب شدید،کنترل فرمان را از دست داد و با چندین خودروی پارک شده در حاشیه خیابان برخورد کرد اما همچنان به فرار خود ادامه می داد تا این که بالاخره پس از طی مسافتی زیاد به محاصره نیروهای انتظامی درآمد و دستگیر شد.با انتقال این متهم به مقر انتظامی،تحقیقات در این باره آغاز و مشخص شد که او از سارقان سابقه دار است و چندی قبل نیز توسط نیروهای کلانتری رسالت دستگیر شده بود. وی در همان بازجویی های اولیه گفت:سرقت را قبول دارم اما اشتباه کردم چرا که یک لحظه راننده برای خرید از خودرو بیرون آمد و به داخل فروشگاه رفت. من هم با دیدن سوئیچ روی خودرو ،وسوسه شدم و آن را سرقت کردم.
بنابرگزارش روزنامه خراسان،تحقیقات درباره سرقت های احتمالی دیگر این دزد سابقه دار ادامه دارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
عاملان جنایت هولناک در حاشیه جاده آسیایی دستگیر شدند
سجادپور – با تلاش شبانه روزی کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی، عاملان جنایت وحشتناک در حاشیه جاده آسیایی مشهد بازداشت شدند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،درآخرین روز تعطیلات نوروزی، جوان 30ساله ای به نام «قاسم»با ضربات کارد هنگامی به قتل رسید که توسط چند جوان سمندسوار تعقیب می شد.وقتی راننده 30ساله پژو پارس برای فرار از چنگ تعقیب کنندگان وارد جاده آسیایی مشهد –چناران شد ناگهان در محاصره سمندسواران قرارگرفت و با پای پیاده به فرار خود ادامه داد اما چند جوان که سلاح های سرد در دست می فشردند، او را گرفتند و پیکرش را هدف 17ضربه چاقو قرار دادند.
با مرگ این جوان در بیمارستان طالقانی مشهد،قاضی ویژه قتل عمد تحقیقات گسترده ای را با حضور در مرکز درمانی آغاز کرد و دستور داد تا گروهی از کارآگاهان پلیس آگاهی و به طور تخصصی به پیگیری این پرونده جنایی بپردازند.
بنابر گزارش روزنامه خراسان،طولی نکشید که کارآگاهان با راهنمایی ها و نظارت مستقیم سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده(رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی)وارد عمل شدند و طی چند ساعت همه عاملان این جنایت وحشتناک را شناسایی کردند. هنوز رصدهای اطلاعاتی با کسب مجوزهای قضایی از قاضی دکتر صادق صفری ادامه داشت که 3 تن از متهمان با تنگ شدن حلقه محاصره خود را تسلیم قانون کردند اما تلاش ها برای دستگیری دیگر عوامل این جنایت وارد مرحله جدیدی شد و 3 متهم دیگر نیز در روستای هاشم آباد هنگامی بازداشت شدند که بررسی ها نشان داد این جنایت هولناک به خاطر اختلافات ملکی میلیاردی در اطراف روستای هاشم آباد رخ داده است.
تحقیقات بیشتر با دستورات ویژه قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در این باره ادامه دارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
اعتراف دزدان هم محله ای به سرقت از 50 خودرو!

سجاد پور – دو سارق هم محله ای که مدعی هستند از سوی خانواده طرد شده اند،به سرقت از 50 خودرو در مشهد اعتراف کردند.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،بیست و چهارم اسفند سال گذشته،دوسارق جوان که مشغول دستبرد به خودروی پارک شده در حاشیه خیابان بودند،مورد ظن یکی از اهالی محل قرار گرفتند و با سر وصدای او،دیگر رهگذران وساکنان محل نیز به تعقیب دزدان پرداختند و از فرار آن ها جلوگیری کردند. دراین هنگام مال باخته که تازه متوجه سرقت شده بود،به سوی خودروی گشت انتظامی دوید و ماجرا را شرح داد. طولی نکشید که با انتقال سارقان به کلانتری رسالت،تحقیق از آنان در دایره تجسس کلانتری آغاز شد.دو سارق جوان که ابتدا سعی می کردند با قصه های ساختگی از مجازات فرار کنند وقتی همه راه های گریز را بسته دیدند به ناچار لب به اعتراف گشودند و مدعی شدند که بچه محل هستند و از مدتی قبل به خاطر خلافکاری هایشان از سوی خانواده طرد شده اند و سپس برای تامین هزینه های خودشان به سرقت از خودروها روی آورده اند.گزارش روزنامه خراسان حاکی است با توجه به اهمیت موضوع و احتمال ارتکاب سرقت های بیشتر،دو سارق جوان با صدور دستوری از سوی سرگرد روح ا... لطفی (رئیس کلانتری رسالت مشهد)مورد بازجویی های تخصصی قرارگرفتند و درنهایت به بیش از 50فقره سرقت از خودروهای پارک شده در حاشیه کوچه ها و خیابان های شهر اعتراف کردند.سارقان جوان معترف شدند به خودروهایی دستبرد می زدند که مالکان آن ها موارد امنیتی را رعایت نمی کردند و خودروها بدون تجهیزات ایمنی و امنیتی رها شده بودند.بنا بر این گزارش ،بررسی های بیشتر با معرفی متهمان به مراجع قضایی ادامه یافت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
باند سارقان اتوبوس های مسافربری متلاشی شد
سجاد پور – با دستگیری سارق سابقه داری که اتوبوس های برون شهری را از پایانه مسافربری امام رضا(ع) مشهد سرقت می کرد،دیگر اعضای این باند نیز درحالی دستگیر شدند که تاکنون راز سرقت 7 دستگاه اتوبوس فاش شده است.جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی درباره دستگیری اعضای این باند سرقت به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: به دنبال سرقت های اتوبوس از پایانه مسافربری امام رضا(ع) که رنگ سریالی به خود گرفته بود،گروهی از کارآگاهان اداره مبارزه با سرقت پلیس آگاهی مشهد ماموریت یافتند تا این سرقت ها را به طور ویژه پیگیری کنند چرا که موجب ایجاد احساس ناامنی در پایانه مسافربری شده بود. سرتیپ دوم ستاد احمد نگهبان افزود:بررسی های مقدماتی کارآگاهان بیانگر آن بود که سارق یا سارقان مهارت و آشنایی کاملی با خودروهای سنگین دارند و با شگرد خاصی نیز اتوبوس ها را به سرقت می برند.وی اضافه کرد :این درحالی بود که اتوبوس های مسروقه در حاشیه شهر هنگامی کشف می شدند که سارقان برخی از قطعات و لوازم قابل فروش آن ها مانند سیستم صوتی وبرقی را به سرقت برده بودند. به همین دلیل گروه تخصصی کارآگاهان به شیوه های علمی متوسل شدند و با بهره گیری از فناوری های نوین پلیسی موفق شدند سارقی حرفه ای و سابقه دار را شناسایی کنند که در روزهای سرقت اتوبوس ها وارد پایانه شده بود.این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد:بالاخره پس از یک هفته رد زنی های اطلاعاتی و چهره زنی، متهم مذکور در یک عملیات ضربتی دستگیر شد و به مقر انتظامی انتقال یافت. وی ادامه داد:سارق 42 ساله که سوابق کیفری نیز دارد در بازجویی ها به سرقت 7 دستگاه اتوبوس بین شهری و دستبرد به قطعات ولوازم 6 دستگاه اتوبوس دیگر در پایانه مسافربری اعتراف کرد و 2 عضو مالخر را نیز به کارآگاهان لو داد.جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی که با حفظ سمت، فرماندهی انتظامی مشهد را نیز برعهده دارد، در ادامه این گفت و گوی اختصاصی خاطر نشان کرد : درپی اعترافات این سارق جوان ،بلافاصله عملیات دستگیری مالخران با هماهنگی های قضایی در دستور کار پلیس قرارگرفت و 2 مالخر مذکور نیز در حالی به دام افتادند که در زمینه فروش قطعات خودروهای سنگین فعالیت داشتند. سرداراحمد نگهبان افزود:در بازرسی از محل فعالیت مالخران نیز تعداد زیادی قطعات سرقتی اتوبوس ها کشف شد و تاکنون 13 تن از مال باختگان هم شناسایی شده اند که تحقیقات همچنان ادامه دارد.
http://khorasannews.com/?nid=21459&pid=8&type=0
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
قتل همسر مقابل چشمان 2 دختر خردسال !
سیدخلیل سجادپور- مردی که همسرش را مقابل چشمان فرزندانش به قتل رسانده بود در حالی دستگیر شد که یک شب را در کنار جسد همسرش به سر برد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،حدود ساعت 14 روزگذشته،مرد جوانی سراسیمه و نگران به طرف خیابان 17 شهریور مشهد حرکت کرد تا از ماجرای وحشتناکی که خواهرش او را مطلع کرده بود،باخبر شود اما وقتی به منزل برادرش در کنار پارک رسید با صحنه دلهره آوری روبرو شد و با دستانی لرزان با پلیس 110 تماس گرفت. طولی نکشید که گروهی از نیروهای انتظامی به سرپرستی سرهنگ علی ابراهیمیان (رئیس کلانتری شهید نواب صفوی)عازم خیابان 17شهریور شدند و با حکم قضایی به بررسی ماجرا پرداختند.آنان صحنه ای از یک جنایت هولناک را دیدند که مرد 36 ساله ای مقابل چشمان دو دختر خردسالش رقم زده بود .به همین خاطر بلافاصله مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند و به حفظ صحنه جنایت پرداختند. دقایقی بعد قاضی «محمود عارفی راد» به همراه گروهی از عوامل بررسی صحنه جرم و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی به محل وقوع حادثه رسیدند وبدین ترتیب بررسی های تخصصی وارد مرحله جدیدی شد . تحقیقات میدانی قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی وانقلاب مشهد حاکی از آن بود که «امیر-ز» به دلیل نامعلومی روی پیکر همسرش نشسته و پس از آن که سر او را به کف اتاق و اطراف کوبیده ،با چاقو به جان وی افتاده
و او را به قتل رسانده است. در همین حال دو دختر 4.5 و 6 ساله وی که شاهد این صحنه وحشتناک بودند،از شدت ترس فقط اشک می ریختند و گریه می کردند که پدر متوجه آنان شده و چند سیلی هم به گوش دخترش نواخته است تا او را ساکت کند.گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:بررسی های مقدماتی در صحنه جنایت ،بیانگر آن بود که متهم به قتل شب قبل دست به جنایت زده است و تا ظهر روز بعددرحالی کنار جسد همسرش نشسته که فرزندانش تنها شاهد این ماجرای تکان دهنده بوده اند.به همین دلیل قاضی عارفی راد بی درنگ دستور انتقال کودکان به مرکز روانپزشکی بهزیستی را صادر کرد تا دختران خردسال با مهارت های روانپزشکی این صحنه هولناک را از خاطر ببرند. از سوی دیگر نیز تحقیقات درباره علت وانگیزه این جنایت با دستورات ویژه قضایی ادامه یافت و به گونه ای که احتمال می رود علایمی از اختلال شخصیتی در متهم وجود داشته باشد به همین دلیل قاضی ویژه قتل عمد دستور انتقال متهم به پزشکی قانونی را صادر کرد اما متهم در بازجویی های اولیه مدعی شد که به خاطر پختن غذا با همسرش درگیر شده است!بنا بر گزارش روزنامه خراسان ،تحقیقات بیشتر دراین باره زیر نظر سرهنگ محمد مرادی (افسر پرونده )همچنان ادامه دارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
ماجرای دستگیری راننده ای که افسر ارشد راهور را زیر گرفت!

سجادپور – راننده خلافکاری که یکی از افسران ارشد راهنمایی و رانندگی را با خودرو زیر گرفت تا از چنگ قانون بگریزد،پس از 48 ساعت تلاش نیروهای پلیس اطلاعات و امنیت عمومی مشهد دستگیر شد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، شب جمعه گذشته ماموران یکی از گشت های خودرویی پلیس راهنمایی و رانندگی که هنگام افطار شهروندان مشغول برقراری نظم و ترافیک شهری بودند ناگهان خودروی برلیانسی را دیدند که در خلاف جهت خیابان حرکت می کند. افسر ارشد راهور با مشاهده رفتار وحشتناک راننده مذکور بلافاصله به وی هشدار داد که به مسیر صحیح حرکت بازگردد اما راننده در حالی پدال گاز را فشرد که خودروی پلیس برای پیشگیری از وقوع حادثه ای دلخراش و حفظ جان رانندگان عبوری دیگر به تعقیب راننده خلافکار پرداخت و هنگام دور زدن در منطقه ای خلوت طوری مقابل خودرو ی مذکور قرارگرفت که بدون وقوع حادثه راننده را متوقف کند اما وقتی سرهنگ جلالی از خودروی پلیس بیرون آمد و مقابل خودروی برلیانس قرارگرفت ناگهان راننده برای فرار از چنگ قانون،پدال گاز را فشرد و درحالی افسر ارشد راهنمایی و رانندگی را روی زمین انداخت که لاستیک جلو به طرز دلخراشی از روی سینه این افسر وظیفه شناس لغزید و به دلیل داشتن سرعت به حالت پرواز از روی پیکر وی عبور کرد.درهمین حال بی درنگ همکاران وی به یاری این افسر فداکار آمدند و او را به مرکز درمانی انتقال دادند که
خوشبختانه این افسر پلیس از این حادثه تکان دهنده جان سالم به در برد و بدین ترتیب با صدور دستوری ویژه از سوی سردار سرتیپ دوم احمد نگهبان(جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی)بی درنگ گروهی از نیروهای پلیس اطلاعات و امنیت عمومی به سرپرستی سرهنگ مهدی کسروی ماموریت یافتند تا برای دستگیری راننده خلافکار وارد عمل شوند. گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است طولی نکشید که عوامل انتظامی با رد زنی های اطلاعاتی به چند مخفیگاه وی با دستور قضایی وارد شدند اما او مکان اختفای خود را تغییر داده بود تا این که بررسی های تخصصی نشان داد که متهم مذکور در منزلی واقع در بولوار شهید صیاد شیرازی مخفی شده است. بنابراین عملیات دستگیری وارد مرحله جدیدی شد و عامل تعدی به افسر پلیس در مخفیگاه خود به دام افتاد. این مرد که «مجید» نام دارد وپس از 48 ساعت تلاش نیروهای پلیس اطلاعات وا منیت عمومی دستگیر شده است، درباره ماجرای فرار خود از چنگ قانون گفت:بدهکاری و چک های برگشتی زیادی داشتم و برخی از طلبکارانم حکم جلب مرا گرفته بودند. به همین دلیل وقتی پلیس اخطار توقف داد ترسیدم که خودروام را توقیف کنند و دیگر نفهمیدم که به چه عمل خطرناکی دست زده ام ...بنابرگزارش روزنامه خراسان،تحقیقات بیشتر دراین باره ادامه دارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
جنایت نقابداران پژو سوار تا داماد کشی !

سیدخلیل سجادپور- طی 3 نزاع دستهجمعی در نقاط مختلف مشهد،3 جوان در حالی با ضربات چاقو وقمه به قتل رسیدند که این حوادث تکان دهنده فقط در 12 ساعت رخ داد.
جنایت نقابداران قمه کش
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،اولین جنایت حدود ساعت22 شب چهارشنبه گذشته هنگامی رخ داد که چند نفر در منطقه خواجه ربیع مشهد گرداگرد شعله های آتش ایستاده بودند تا ساعاتی را در کنار یکدیگر خوش بگذرانند و به شادی و شادمانی بپردازند اما ناگهان یک دستگاه پژو 405 درکنار آنان توقف کرد و چند جوان و نوجوان با صورت های پوشیده درحالی از خودرو بیرون پریدند که برخی از آنان قمه و خنجر نیز در دست داشتند. دریک لحظه با هجوم نقابداران قمه کش به سوی افرادی که کنار شعله های آتش بودند،درگیری وحشتناکی رخ داد که در این میان جوان 32 ساله ای خون آلود نقش بر زمین شد. درپی وقوع این حادثه هولناک پژوسواران از محل گریختند و جوان مجروح که «مجید-س»نام داشت به مرکز درمانی شهید هاشمی نژاد انتقال یافت.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:با وجود آن که تلاش های کادر درمانی بلافاصله برای نجات جوان مجروح آغاز شد اما او بر اثر عوارض ناشی از اصابت چاقو به قفسه سینه جان خود را از دست داد. طولی نکشید که افسر انتظامی مستقر در بیمارستان مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع داد و بدین ترتیب دقایقی بعد با حضور قاضی دکتر صادق صفری در مرکز درمانی،تحقیقات گسترده ای دراین باره آغاز شد. با توجه به اهمیت موضوع و با دستور مقام قضایی گروهی از کارآگاهان کارآزموده پلیس آگاهی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی(رئیس دایره قتل عمد آگاهی) عازم بیمارستان شدند و عملیات پلیسی را با راهنمایی های قاضی ویژه پرونده های جنایی ادامه دادند. بررسی های مقدماتی حکایت از آن داشت که تیغه سلاح سرد تا عمق 10 سانتی متری بر پیکر جوان 32 ساله فرو رفته است.
در این شرایط قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد قبل از عزیمت به محل وقوع نزاع،دستورات تلفنی محرمانه ای را به نیروهای انتظامی صادر کرد و از آنان خواست با بهره گیری از توان اطلاعاتی پلیس،برای ردیابی پژوسواران نقابدار اقدام کنند. اما هنوز بررسی های تخصصی قاضی صفری در مرکز درمانی ادامه داشت که ناگهان زنگ تلفن همراه وی،خبر از وقوع جنایتی دیگر در منطقه الهیه مشهد داد.
نزاع مرگبار به خاطر ترقه بازی
به گزارش روزنامه خراسان،حالا عقربه های ساعت24 نیمه شب را نشان می داد که با این تماس تلفنی ،بی درنگ قاضی ویژه قتل عمد ادامه تحقیق را به کارآگاهان پلیس سپرد و خود به همراه گروهی دیگر از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ مرادی(یکی از افسران دایره جنایی)به طرف بیمارستان ناظران حرکت کرد. بررسی های مقدماتی بیانگر آن بود که جوانی حدود 28 ساله با ضربه کاردی به قتل رسیده است که تیغه آن 8 سانتی متر زیر گلویش را شکافته بود.
از سوی دیگر مشخص شد که «محمدجواد-ط»(مقتول)دربیست ودوم اسفند سال 1375 به دنیا آمده و درجشن تولدش به دعوت دوستان خود به خیابان الهیه 54 رفته بود تا مراسم چهارشنبه سوری را برگزار کند اما ناگهان چند جوان ناشناس که وارد آن محل شده بودند ترقه ای را کنار پراید پارک شده آن ها منفجر کردند که خسارتی به خودرو وارد آمد. همین موضوع به مشاجره ای انجامید که ناگهان درتاریکی شب تیغه کارد در فضا درخشید و بر بالای سینه جوان مذکور فرود آمد.
لحظاتی بعد با فرار مهاجمان ترقه باز از صحنه درگیری ،دوستان محمد جواد،پیکر خون آلود وی را به مرکز درمانی رساندند اما او علایم حیاتی نداشت و جان خود را از دست داده بود.
براساس گزارش روزنامه خراسان ،یکی از دوستان مقتول که درمحل نزاع حضور داشت به قاضی دکتر صادق صفری گفت:من رفیق محمد جواد(مقتول )هستم و او شب را مهمان بود که به خاطر تولدش چهارشنبه سوری را دور هم باشیم. به همین خاطر او و دوست دیگرش پراید را مقابل منزل ما پارک کردند که دریک لحظه چند جوان اقدام به ترقه پرانی کردند به گونه ای که شیشه عقب یک خودروی دیگر هم شکست. وقتی اعتراض کردیم آن ها چاقو و قمه کشیدند ودرگیری شروع شد. یکی دیگر از دوستان مقتول نیز با تایید این ماجرا گفت:هنگامی که آن چند نفر با ما درگیر شدند محمدجواد هم چند بار با لگد آن ها را زد دراین هنگام من جلو رفتم و محمدجواد را میان دستانم گرفتم که ناگهان دیدم از زیر گلویش خون فواره می زند. خیلی سعی کردم جلوی خونریزی را بگیرم ولی فایده ای نداشت تا این که امدادگران اورژانس رسیدند و او را به مرکز درمانی انتقال دادند. از سوی دیگر با تحقیقات میدانی مقام قضایی در صحنه جنایت مشخص شد که فیلمی توسط فردی ناشناس از صحنه این نزاع مرگبار گرفته شده است. بنابراین عاملان این جنایت وحشتناک زیر ذره بین تحقیقات قرارگرفته اند وبه زودی درچنگ عدالت گرفتار خواهند شد.
دستگیری نقابدار پژوسوار
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:درحالی که خورشید چهارشنبه آسمان مشهد را روشن کرده بود و هنوز قاضی ویژه قتل به تحقیقات میدانی خود درباره جنایت ترقه بازی درحوزه استحفاظی کلانتری الهیه مشهد ادامه می داد ،خبر دیگری در بی سیم های پلیس پیچید و مشخص شد که یکی از عاملان اصلی پرونده جنایت نقابداران پژوسوار دستگیر شده است. قاضی صادق صفری که ساعاتی قبل با راهنمایی های قضایی،دستورات ویژه ای را برای شناسایی عاملان این جنایت صادر کرده بود،بی درنگ عازم مقر انتظامی شد و به تحقیق از جوان 17 ساله ای پرداخت که با رصدهای اطلاعاتی به چنگ قانون افتاده بود.
این نوجوان که ابتدا سعی می کرد حضور خود در صحنه جنایت را هم انکار کند وقتی در برابر شواهد و مستندات انکارناپذیر قرارگرفت به مقام قضایی گفت:من در منزل خواب بودم که نیروهای انتظامی به منزلمان آمدند و مرا دستگیر کردند اما قبل از آن من به همراه چند تن از دوستانم و برای دعوا رفته بودیم. من نیمچه(قمه) را از داخل انباری منزل برداشتم و به همراه دوستانم درحالی که چهره خود را با شال پوشانده بودیم به محل حضور طرف های مقابل رفتیم.
من فریاد زدم«سعید اشی مشی!» ولی سعید ناراحت شد و گفت چرا مرا اشی مشی صدا زدی؟ به همین خاطر من با سعید که دوست «مجید-س»(مقتول)بود درگیر شدم . من مجید را می شناسم ولی او را با نیمچه نزدم! دیگر دوستانم نیز مانند من چهره خود را پوشانده بودند و چاقو و شمشیر در دست داشتند. شب قرار بود باهم به باغ برویم که این ماجرا رخ داد. دانیال (متهم پرونده جنایی)ادامه داد:من قرص پرگام استفاده می کنم ولی مشروب نخورده بودم. من فقط با سعید اشی مشی خصومت قبلی داشتم و پرونده ای هم به خاطر درگیری و نزاع در دادسرا دارم که هنوز رسیدگی به آن ادامه دارد. به همین خاطر هم سعید اشی مشی مدعی بود که می خواهد برای من رضایت بگیرد و...
سومین جنایت دامادکشی بود!
بنابرگزارش روزنامه خراسان ،هنوز تحقیق مقام قضایی درباره 2 جنایت شبانه به پایان نرسیده بود که بازهم صدای زنگ تلفن همراه ویژه قتل عمد به صدا درآمد و ماجرای جنایی دیگری در بولوار شهید کامیاب مشهد گزارش شد. اما این خبر درحالی روی بی سیم های پلیس پیچید که قاضی محمود عارفی راد گوشی تلفن را از قاضی صفری تحویل گرفته بود تا پرونده های جنایی دیگر را زیر ذره بین تحقیقات قضایی ببرد. به همین دلیل قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد بلافاصله عازم بیمارستان شهید هاشمی نژاد شد تا بررسی های تخصصی را آغاز کند. جسد مربوط به جوانی 38 ساله به نام «محسن-الف»بود که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود. طولی نکشید که دامنه تحقیقات قضایی به بولوار شهید کامیاب کشید و بررسی ها نشان داد :چند نفر که با خودروی ال 90 به محل نزاع آمده بودند به دلیل اختلافات خانوادگی با یکدیگر درگیر شده اند و دراین میان برادرزن «محسن»اورا هدف ضربه چاقو قرارداده است اما هنوز تحقیقات میدانی وارد مرحله جدیدی نشده بود که قاضی «عارفی راد» دستورات تلفنی تخصصی را به کارآگاهان داد و از آنان خواست بی درنگ برای دستگیری فردی به نام «محمد-ش»اقدام کنند چرا که او درهمان بررسی های مقدماتی به زوایای پنهان این جنایت خانوادگی پی برده بود.
براساس گزارش اختصاصی روزنامه خراسان ،تحقیقات جنایی درباره 3 قتل مذکور که فقط طی 12 ساعت در مشهد رخ داد، همچنان ادامه دارد.
در همین حال قاضی صفری به افراد حاضر در صحنه نزاع دستهجمعی بولوار الهیه مشهد توصیه کرد: درصورتی که نقشی در این نزاع خونبار ندارند خود را به اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد واقع در منطقه رضاشهر معرفی کنند تا تحت حمایت های قضایی قرارگیرند اما اگر این افراد توسط پلیس دستگیر شوند تا پایان تحقیقات در بازداشت خواهند ماند چرا که تصاویر و مشخصات این افراد در اختیار پلیس آگاهی قراردارد.
مقام قضایی همچنین توصیه کرد شهروندانی که اطلاعاتی دراین باره دارند نیز با شماره تلفن 21825290 پلیس آگاهی تماس بگیرند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

سیدخلیل سجادپور- موتورسوار سیاه پوشی که چند ماه قبل به خاطر کیف قاپی های وحشتناک و انتشار فیلمی از صحنه سرقت بی رحمانه در فضای مجازی دستگیر و در میان شهروندان به «گرگ سیاه» معروف شد دوباره هنگام کیف قاپی از یک زن دیگر با وظیفه شناسی شهروندان و حضور به موقع گشت انتظامی به دام افتاد .
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان ، اردیبهشت گذشته بود که فیلمی از کیف قاپی خشن از یک زن کهنسال در فضای مجازی،دل ها را تکان داد و احساس نفرت از موتورسوار سیاه پوش را به اوج رساند. دراین صحنه سرقت که دزد بی رحم طعمه خود را حدود30 متر روی زمین می کشاند،به حدی دردناک بود که با صدور دستوری ویژه از سوی فرمانده انتظامی مشهد،نیروهای انتظامی تلاش گسترده ای را برای دستگیری جوان موبوکسوری آغاز کردند و پس از ساعت ها ردزنی اطلاعاتی بالاخره او را با همکاری شهروندان وظیفه شناس به دام انداختند.
این جوان به حدود80 فقره کیف زنی وگوشی قاپی از زنان ودختران اعتراف کرد و درحالی که دو قبضه سلاح سرد ترسناک نیز از وی کشف شده بود روانه زندان شد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است در همین حال تصاویری از صحنه های بی رحمانه سرقت وتصویر متهم در رسانه های گروهی نقش بست به گونه ای که درمیان شهروندان«گرگ سیاه»لقب گرفت اما با گذشت حدود10 ماه از این ماجرای تکان دهنده،بازهم اخباری از کیف زنی های موتورسوار سیاه پوش ،نیروهای انتظامی را به تکاپو انداخت وبا توجه به اهمیت جرایم خشن در مشهد،دستور محرمانه ای از سوی سرتیپ دوم احمد نگهبان(رئیس پلیس مشهد)برای پیگیری کیف قاپی های موتورسوار مذکور صادر شد.بدین ترتیب گروه کارآزموده ای از افسران دایره تجسس کلانتری با هدایت ونظارت مستقیم سرهنگ احمد زمانی(رئیس کلانتری قاسم آباد) وارد عمل شدند وبررسی های تخصصی گسترده ای را در دستور کار قرار دادند چراکه تعدادی از سرقت های موتورسوار سیاه پوش در منطقه قاسم آباد رخ داده بود.
بنا بر این گزارش ،درحالی که ردزنی های اطلاعاتی برای شناسایی کیف قاپ خشن از طریق بازبینی دوربین های ترافیکی ادامه داشت ناگهان ظهر بیست ویکم اسفند خبر واژگونی موتورسوار جوان در تقاطع بولوار امامیه ودکتر حسابی،در بی سیم های پلیس پیچید وبلافاصله نیروهای نزدیک ترین گشت انتظامی عازم محل مذکور شدند ودرحالی حلقه های قانون را بر دستان موتورسوار سیاه پوش گره زدند که شهروندان او را محاصره کرده بودند. اما لحظاتی بعد ماجرای دستگیری موتورسوار مذکور اهمیت ویژه ای یافت چراکه ماموران انتظامی دوباره «گرگ سیاه »را شکار کرده بودند.
طولی نکشید که با انتقال «گرگ سیاه» و موتورسیکلت طرح هوندای وی به مقر انتظامی،تحقیقات ریزبینانه ای به سرپرستی سرهنگ بهنام رضایی(رئیس دایره تجسس)آغاز ومشخص شد که «گرگ سیاه» کیف زن 55 ساله ای را از روی دوش وی ربوده اما با فریادهای مال باخته و هجوم شهروندان وظیفه شناس ، کنترل موتورسیکلت را از دست داده و درحالی حاشیه خیابان واژگون شده است که کیف سرقتی را نیز درون بوته های شمشاد انداخته بود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،بررسی های مقدماتی افسران دایره تجسس نشان داد که «گرگ سیاه»قبل از دستگیری ،کیف زن دیگری را در بولوار شهید فلاحی ربوده و در بولوار توس نیز گوشی تلفن یک زن را به سرقت برده است.
از سوی دیگر وقتی این دزد بی رحم که هنوز تصاویر جرایم خشن وی در فضای مجازی خودنمایی می کند به کیف زنی های دیگری اعتراف کرد،بررسی های ویژه ای با دستور مقام قضایی در این باره آغاز شد و «گرگ سیاه» به پلیس آگاهی مشهد انتقال یافت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
پلیس «اژدهای سفید »را به بند کشید
اعضای این باند تاکنون به 80فقره سرقت در خیابان های مشهد اعتراف کرده اند

سید خلیل سجادپور- اعضای یک باند حرفه ای و سابقه دار که صندوق عقب خودروهای پارک شده را خالی می کردند درحالی با تلاش شبانه روزی نیروهای انتظامی مشهد دستگیر شدند که سرکرده باند به «اژدهای سفید» معروف بود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، تشکیل پرونده های متعدد از دستبرد مرموز دزدان به صندوق عقب خودروها، درحالی پلیس مشهد را به تکاپو انداخت که برخی از مالباختگان مردی را با تصویر«اژدهای سفید»درنزدیکی های صحنه های سرقت دیده بودند که روی تی شرت او نمایان بود.
بررسی های این سرقت ها که از ماه های گذشته درخیابانهای مختلف شهر ادامه داشت، بیانگرآن بود که اعضای یک باند حرفه ای به خودروها دستبرد می زدند و نیز مهارت های خاصی داشتند. به همین دلیل و با راهنمایی های سرتیپ دوم احمد نگهبان(فرمانده انتظامی مشهد)گ روه ورزیدهای از نیروهای کلانتری مشهد، تحقیقات گسترده ای را برای شناسایی عاملان سرقت های مذکور آغاز کردند. با توجه به حساسیت این ماجرا، نیروهای متخصص پلیس زیر نظر مستقیم سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا) به تحلیل های کارشناسی پرداختند و محیط جغرفیایی جرم را زیر ذره بین تحقیقات بردند. طولی نکشید که راز سرقت های مذکور فاش شد و عوامل انتظامی به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد اعضای باند «اژدهای سفید» ابتدا با موتورسیکلت به صندوق عقب خودروها دستبرد میزنند و سپس اموال سرقتی را با خودرو به مخفیگاه انتقال می دهند.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: این گونه بود که گشت های محسوس و نامحسوس تقویت شدند و به طور شبانه روزی در مناطق احتمالی وقوع جرم به گشت پرداختند. رد زنی های اطلاعاتی ادامه داشت تا این که شب نوزدهم اسفند، یکی از گروه های گشت به سرنشینان یک دستگاه پراید در بولوار شهید کریمی مشهد، مشکوک شدند و خودرو را زیر نظر گرفتند اما نه پلاک خودرو سابقه سرقت داشت و نه خودرو به طرز مشکوکی متوقف می شد. با وجود این، نیروهای گشت کلانتری احساس می کردند که سرنشینان پراید قصد ارتکاب جرمی را دارند. در همین حال یکی از افسران گشت هنگام عبور از کنار پراید ناگهان تصویر «اژدهای سفید» روی تی شرت یکی از سرنشینان را دید و بلافاصله سخنان یک شهروند را به خاطر آورد که از «اژدهای سفید» سخن گفته بود. دیگر جای تردیدی برای پلیس باقی نمانده بود که با یک گروه تبهکار روبهرو شده اند. بنابراین خودرو را برای بررسی های مقدماتی متوقف کردند و به طرز زیرکانه ای شماره شاسی و پلاک آن را زیر نور چراغ قوه قرار دادند. خیلی زود مشخص شد که خودروی مذکور سابقه سرقت دارد اما پلاکهای آن سرقتی نیست! حالا دیگر همه شواهد نشان می داد که نیروهای گشت کلانتری با اعضای باند «اژدهای سفید»روبهرو شده اند. به همین دلیل و با دستور رئیس کلانتری شفا، دو متهم به مقر انتظامی انتقال یافتند و بازرسی ها آغاز شد.
کشف مدارک و یک جلد سررسید به همراه دو قبضه چاقوی ضامن دار از داخل لباس های متهمان، تنها سرنخ مهمی بود که به دست افسران دایره تجسس افتاد و آن ها با شماره تلفنی تماس گرفتند که داخل سررسید نوشته شده بود. مردی که از آن سوی خط به سوالات افسر تجسس پاسخ می داد با بیان این که چندین ساعت قبل خودرواش هدف دستبرد سارقان قرار گرفته است، افزود:خودروی پژو 405 را مقابل منزلم پارک کرده بودم که سارقان صندوق عقب آن را خالی کردهاند. این مالباخته وقتی وارد کلانتری شد، کاپشن خود را نیز بر تن یکی از سارقان شناسایی کرد و بدین ترتیب بررسی های پلیس وارد مرحله جدیدی شد.
از سوی دیگر با کشف مدارک موتورسیکلت از داخل خودرو، تحقیقات برای شناسایی موتورسیکلت نیز آغاز شده بود که ناگهان دو متهم مذکور با مشاهده اسناد و مدارک انکارناپذیر لب به اعتراف گشودند و بر تحلیل های کارشناسی افسران کارآزموده کلانتری شفا مهر تایید زدند؛ چراکه آنان اعتراف کردند ابتدا یکی از اعضای باند سوار بر موتورسیکلت درکنار صندوق عقب خودروها پرسه میزد و در یک فرصت مناسب همه اموال درون صندوق عقب را می ربود و به داخل پراید سرقتی انتقال می داد و عضو دیگر باند هم بلافاصله لوازم سرقتی را به مخفیگاه می برد.
در همین حال یکی از متهمان گفت: حدود 9 ماه قبل خودروی پراید را سرقت کردم و سپس با نصب پلاک های خودروی پدرم را روی آن نصب کردم تا توسط پلیس شناسایی نشود. کاپشن و سررسید را هم با همدستی دوستم از داخل یک دستگاه پژو405 در خیابان شهید کلاهدوز مشهد سرقت کردیم. من که رانندگی پراید را به عهده داشتم، سرکوچهها توقف می کردم و دوستم با موتورسیکلت به صندق عقب خودروهای پارک شده دستبرد می زد و سپس اموال سرقتی را به داخل پراید انتقال می داد و باز سرقت هایش را از سر می گرفت، به طوری که امروز صبح به صندق عقب 4 خودرو دستبرد زدیم.
بنا بر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، با اعترافات دو متهم، بازجویی های فنی از آنان در دایره تجسس به سرپرستی سروان عمرانی(رئیس تجسس کلانتری) ادامه یافت و متهمان درحالی راز 80 فقره سرقت دیگر در مناطق احمد آباد، کلاهدوز، سناباد، مطهری، حرعاملی، هدایت و خیابان آیت ا... عبادی را فاش کردند که بررسی های بیشتر نشان داد: اعضای باند «اژدهای سفید» از سارقان حرفه ای و سابقه داری هستند که احتمالا سرقت های دیگری هم انجام داده اند. به همین دلیل تحقیقات با هماهنگی های قضایی و تاکید فرماندهی انتظامی مشهد برای شناسایی و دستگیری مالخران و دیگر عوامل مرتبط با این باند همچنان ادامه دارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
ماجرا ی تیراندازی پلیس به اشباح شبگرد !

سیدخلیل سجادپور- اعضای یک باند حرفه ای و سابقه دار که خواربار فروشی ها را خالی می کردند در حالی با تلاش نیروهای کلانتری خواجه ربیع مشهد دستگیر شدند که به خاطر سرقت های شبانه به «اشباح شبگرد»معروف شده بودند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، از چند ماه قبل، دستبرد به خواربار فروشی های مشهد رنگ سریالی به خود گرفت و پرونده شکایت های متعددی در مراکز انتظامی تشکیل شد.
باتوجه به اهمیت موضوع باصدور دستورات ویژه ای از سوی فرمانده انتظامی مشهد،تحقیقات میدانی پلیس دراین باره وارد مرحله جدیدی شد. بررسی های مقدماتی بیانگرآن بود که اعضای یک باند حرفه ای درتاریکی شب قفل های مغازه ها را برش می زنند و ابتدا برنج های فروشگاه را به سرقت می برند و درصورتی که فرصت مناسبی پیدا کنند به همه اموال خواربار فروشی دستبرد می زنند.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است اهمیت این سرقت ها به جایی رسید که گروه کارآزموده ای از افسران دایره تجسس کلانتری خواجه ربیع به فرماندهی مستقیم سرهنگ روح ا... شجاعی(رئیس کلانتری)به تجزیه وتحلیل های پلیسی پرداختند و رصد های اطلاعاتی را درحالی برای شناسایی دزدان ادامه دادند که عاملان این سرقت ها در بین مال باختگان به اشباح شبگرد معروف شده بودند. طولی نکشید که با تاکید سرتیپ دوم احمد نگهبان(رئیس پلیس مشهد)گشت های شبانه تقویت شد و مناطق احتمالی ارتکاب جرم به قرق نیروهای انتظامی درآمد. فعالیت های اطلاعاتی و پلیسی برای رد زنی سارقان خواربار فروشی ها ادامه داشت تا این که شب شانزدهم اسفند، یکی از گروه های گشت نامحسوس، دوجوان را درکنار یک خواربار فروشی واقع در خیابان ایثارگران مشاهده کردند. نیروهای انتظامی با دیدن کپسول های هوا برش در زیر نور چراغ خودرو،بی درنگ وارد عمل شدند و فرمان «ایست»دادند چرا که دیگر سارقان متوجه پلیس شده بودند و امکان محاصره محل وجود نداشت. درهمین حال یکی از اعضای اصلی باند که پشت فرمان پژو نقره ای نشسته بود، بلافاصله پدال گاز را فشرد و از صحنه سرقت گریخت. دو جوان دیگر هم با رها کردن دستگاه های هوا برش و به صورت پیاده به کوچه و پس کوچه ها گریختند. اما افسران گشت انتظامی که یقین داشتند با«اشباح شبگرد»روبه رو شده اند، بی درنگ سلاح ها را ازکمر بیرون کشیدند و درحالی که اخطارهای قانونی می دادند و تیر هوایی شلیک می کردند به تعقیب دزدان خواربار فروشی پرداختند ولی زمانی که آخرین اخطار صادر شد و چشمان افسران تجسس از شیار مگسک سلاح،پاهای دو جوان سارق را در قاب شلیک گرفت ناگهان هردو بر سنگ فرش خیابان غلتیدند وتسلیم قانون شدند. در این هنگام انگشت ها از روی ماشه بیرون خزید و عوامل انتظامی دستبند های قانون را بر دستان دزدان خواربار فروشی حلقه زدند. طولی نکشید که با انتقال کپسول های هوا برش و متهمان به کلانتری،تحقیقات آغاز و مشخص شد که آن ها با نیسان آبی سرقتی به اموال کسبه شهر دستبرد می زدند. بنابراین گروهی از افسران تجسس به سرپرستی سروان سعید قطبی (رئیس تجسس)عازم محل اختفای نیسان شدند و آن را درحالی به مرکز انتظامی انتقال دادند که چند پلاک سرقتی مجهول نیز درون آن وجود داشت.
بررسی های پلیسی براساس اعترافات متهمان نشان داد که اعضای این باند به تعداد زیادی از فروشگاه های مشهد دستبرد زده اند به طوری که تاکنون 15 تن از مال باختگان شناسایی شده اند. براساس گزارش روزنامه خراسان،دو متهم معترف شدند سرکرده فراری باند برنج های سرقتی را به رستوران ها وکلی فروش های برنج می فروخت و مبلغ اندکی را به آنان می پرداخت. اعضای باند«اشباح شبگرد»در بازجویی ها به سرقت از فروشگاه های خیابان مطهری شمالی،خواجه ربیع،شهید رستمی، جاده سیمان(رسالت)، بولوار مصلی، میدان توحید و ... اعتراف کرده اند که تحقیقات در این باره همچنان ادامه دارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

سیدخلیل سجادپور- با تایید حکم قصاص نفس دامادی که عموی عروس را در یک نزاع خانوادگی به قتل رسانده بود،ماجرای طلاق به مُهر خون رسید و قاتل در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ناسازگاری و اختلافات خانوادگی عروس و داماد نیشابوری روز به روز بیشتر می شد و مهر و عاطفه قلبی بین آن ها رنگ می باخت تا حدی که خشم ودرگیری جایگزین عشق و محبت شد و سخن از طلاق و جدایی به میان آمد. حالا دیگر شکایت ها در دستگاه قضایی زبرخان زیر ذره بین قضاوت قرار گرفته بود و دادخواست های قانونی به ثبت می رسید. واسطه گری اطرافیان نیز فایده ای نداشت.
آن روز هم پدر عروس شکایتی را با عنوان ضرب وجرح دخترش،در شعبه دادیاری مطرح کرده بود و ادعا می کرد که داماد جوان عروس را کتک زده است. این در حالی بود که خانواده داماد هم برای حل اختلافات آن ها وارد عمل شدند و به منزل پدر «علی-ق»(داماد)رفتند. دراین میان اما عروس، قصد داشت با حکم قانون تکلیف جهیزیه اش را مشخص کند که ناگهان گفت و گو ها رنگ مشاجره گرفت و خشم و غضب چهره ها را برافروخت. طولی نکشید که نزاعی خونبار رقم خورد و چاقو وقمه از غلاف بیرون آمد. عده ای جیغ می کشیدند و افرادی قصد جلوگیری از نزاعی وحشتناک را داشتند وتعدادی هم به سوی یکدیگر هجوم بردند به طوری که صحنه ای از وحشت وخون را به نمایش گذاشتند.
دراثنای این درگیری هولناک بود که داماد جوان تیغ کشید و به سوی «علی اصغر-م»(عموی عروس)روانه کرد .او دو ضربه وحشتناک بر پیکر وی فرود آورد و سپس به بیرون از حیاط دوید و«ابوالقاسم-م» را نیز هدف خشم خود قرارداد و او را هم به خون آغشته کرد. دقایقی بعد با اشک و صدای ناله و فریادهای زنان،این نزاع خونبار در حالی فروکش کرد که «علی اصغر-م»بر اثر عوارض ناشی از اصابت تیغه چاقو جان سپرد و داماد جوان هم به مشهد گریخت ولی بستگان او که از جریان نزاع مرگبار مطلع شده بودند، او را به بهانه هایی به منزلشان راه ندادند و او شب چهاردهم مرداد سال 1399 را درخیابان های مشهد سپری کرد اما داماد جوان درحالی که همچنان با وجدان خود درگیر بود و می دانست که ماجرای طلاق با مُهر خون حکایت وحشتناکی دارد روز بعد به نیشابور بازگشت و خود را تسلیم قانون کرد.
این درحالی بود که تعدادی از عوامل این نزاع مرگبار نیز با دستورات ویژه قضایی دستگیر و روانه بازداشتگاه شده بودند.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با اعتراف«علی-ق» به ارتکاب جنایت، ماجرای این پرونده جنایی در دادسرای عمومی و انقلاب مورد رسیدگی قرارگرفت و با انجام تحقیقات میدانی گسترده ای از متهمان، ریشه یابی جنایت مذکور با دقت خاص قضایی آغاز شد.مدتی بعد و پس از تکمیل تحقیقات و همچنین بازسازی صحنه قتل، برخی از متهمان با صدور قرارقانونی آزاد شدند اما مهر بازداشت موقت بر آخرین برگ پرونده متهم به قتل جا خوش کرد تا این که این پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد.
طولی نکشید که جلسات محاکمه به ریاست قاضی هادی دنیادیده درترازوی عدالت نمایان شد و داماد جوان به اتهام قتل عمدی عموی عروس پای میز قضاوت قرارگرفت. او در تشریح جزئیات این حادثه وحشتناک گفت:5نفر از خانواده عروس کسانی بودند که به منزل پدرم حمله کردند. در واقع آن ها برای صلح و سازش بین من وهمسرم (پریسا)آمده بودند ولی تنها هاشم(مردمیان سال)به آشتی ما توجه داشت و بقیه آن ها سنگ می زدند. وقتی «هاشم» به خانه پدرم آمد ابتدا مادرم در حیاط را گشود و ما به درون خانه آمدیم که ناگهان«علی اصغر» در را هل داد و دست مادرم را کشید که او را به بیرون ببرد. من هم با چاقو آمدم که «هاشم» جلوی مرا گرفت ولی من که خشمگین بودم او را به کناری پرت کردم و در بیرون از خانه ضربه ای به ابوالقاسم زدم که میلگرد در دست داشت البته ابتدا او با میلگرد ضربه ای به پای چپ من زد و زن ها هم سنگ پرانی می کردند. در همین حال به سمت در خانه فرارکردم و علی اصغر را دیدم که همچنان قصد داشت مادرم را از خانه بیرون بکشد. با آن که او هم قمه داشت ولی من دو ضربه چاقو به سینه و شکمش زدم ...
دراین هنگام رئیس دادگاه پرسید:علی اصغر(مقتول)با چه هدفی دست مادرت را گرفته و او را بیرون می کشید؟که متهم پاسخ داد:نمی دانم!
سپس قاضی دنیا دیده سوال کرد:بعد ازآن که ضرباتی رابه علی اصغر و ابوالقاسم زدی چه کردی؟متهم گفت:پدرم مرا با خودروی نیسان به جاده رساند و از آن جا به مشهد گریختم ولی چون پلیس در تعقیبم بود عموهایم مرا به خانه راه ندادند. شب را درخیابان های مشهد خوابیدم و روز بعد به شهرستان بازگشتم!
بنابرگزارش روزنامه خراسان، برادر متهم نیز در شرح این ماجرا به قضات با تجربه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی گفت:برادرم با خانواده همسرش مشکل داشت.آن روز به دادگستری آمده بودیم تا آن ها را آشتی بدهیم که نتیجه ای نداشت ولی خانواده همسر برادرم به منزل پدرم رفته بودند که دعوا شد. دراین هنگام قاضی دادگاه پرسید شما که نقشی در نزاع نداشتید چرا فرارکردید؟برادر متهم پاسخ داد:چون ترسیده بودم!
درادامه جلسات رسیدگی به این پرونده جنایی،پدر متهم به قتل نیز در جایگاه متهمان قرارگرفت و در تشریح این جنایت هولناک به قضات دادگاه گفت:3روز بود که التماس می کردم آشتی کنید و دعوا را کنار بگذارید. همان روز حادثه پسرم به خاطر شکایت پدر زنش جلسه دادگاه داشتند که پدر زنش با او درگیر شد.البته از قبل هم با یکدیگر دعوا کرده بودند. ما هم رفتیم که موضوع را حل وفصل کنیم. از کلانتری که خارج شدیم به آن ها گفتم به خانه من بیایید که آشتی کنیم. چندبار به یکی از عموهای عروس گفتم که برادرانت را از این جا ببر! دردسر می شود. خلاصه بعد از چند بار درگیری بالاخره آن ها به خانه ما آمدند که درگیری با چوب و قمه شروع شد...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، پس از آن که همه متهمان این پرونده یک به یک از اتهامات خود دفاع کردند و متهم به قتل هم مدعی بود که از خود در برابر هجوم طرف های مقابل دفاع کرده است،قضات دادگاه به شور نشستند و سپس رای خود را درباره این پرونده جنایی درحالی صادر کردند که مستندات دقیق حقوقی و قضایی پشتوانه رای قاطع آنان بود. بنابر حکم قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی که به امضای قاضی هادی دنیا دیده(رئیس)وقاضی علی روحانی نژاد(مستشار)رسیده است:«علی-ق»به اتهام قتل«علی اصغر-م»و ایراد جرح عمدی نسبت به «ابوالقاسم-م»به قصاص نفس،پرداخت دیه وتحمل 4سال زندان و دیگر متهمان پرونده نیز به دلیل شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل،به تحمل زندان های طولانی محکوم شدند.
این گزارش حاکی است با اعتراض متهمان به رای صادرشده از سوی دادگاه، این پرونده به شعبه هفتم دیوان عالی کشور ارسال شد و دوباره مورد بررسی های دقیق قضایی قرارگرفت اما قضات سپید موی دیوان عالی کشور که کوله باری از تجربه قضایی را به دوش می کشند پس از انجام بررسی های موشکافانه و مطالعه سطر به سطر اوراق این پرونده جنایی ،بر حکم بی نقص قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مهر تایید زدند و بدین ترتیب داماد قاتل در حالی دریک قدمی چوبه دار قرارگرفت که ماجرای طلاق با خون مُهر شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

سید خلیل سجادپور – مرد مسلحی که با شلیکهای هولناک خود، صحنه های دلخراشی را در مشهد رقم زده و یکی از برادرزن هایش را نیز به قتل رسانده بود، درحالی صحنه جنایت را بازسازی کرد که با دستور مقام قضایی تمهیدات پلیسی خاصی برای امنیت محل وقوع جرم صورت گرفته بود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، در آخرین روزهای آبان گذشته، خودروهای اورژانس آژیرکشان وارد خیابان یاس 21 شدند و 2 جوان مجروح را به بیمارستان شهید هاشمی نژاد انتقال دادند که بر اثر شلیک گلوله در شرایط جسمی وخیمی قرار داشتند اما لحظاتی بعد«حمید»(مجروح42 ساله) جان باخت و برادر 24 سالهاش در حالی تحت درمان قرار گرفت که وحشت از بازگشت قاتل فراری برای انتقام وحشتناک دلهره عجیبی را به راه انداخته بود.
طولی نکشید که با حضور قاضی ویژه قتل عمد و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در مرکز درمانی، بازماندگان شلیک های مرگبار، احساس امنیت کردند و به تشریح صحنه حادثه هولناک پرداختند. همسر قاتل مسلح به قاضی«محمود عارفی راد» گفت: با شوهر سابقم اختلاف داشتیم و در کشاکش طلاق بودیم که برادرانم برای میانجیگری و حل مشکلات خانوادگی به منزلم آمدند اما همسرم که در میان گفت وگوها عصبانی شده بود، ناگهان اسلحه کلت کمری را از درون کابینت آشپزخانه برداشت و قصد شلیک به سوی مرا داشت که برادرم «حمید» خودش را مقابل من قرارداد و گلوله به سر او اصابت کرد. وی ادامه داد: «هادی-ت» سپس از پله ها پایین رفت و دوباره به سوی برادر دیگرم شلیک کرد که گلوله به دستش خورد و او نیز مجروح شد.گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با توجه به حساسیت این پرونده جنایی و احتمال انتقام گیری وحشتناک قاتل فراری، مقام قضایی دستور انتشار تصویر بدون پوشش وی را در روزنامه خراسان صادر کرد و بدین ترتیب مرد 40 ساله تحت تعقیب قرار گرفت؛ اما هنوز مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که او پنهانی به محل سکونت پدر زنش رفت و در نیمه های شب به سوی «سعید» برادر زن مجروحش شلیک کرد که پس از بهبودی از بیمارستان ترخیص شده بود اما گلوله به چانه برادر زن 24 ساله اش اصابت کرد و این بار نیز از چنگ مرگ گریخت. دقایقی بعد با انتقال پیکر سعید به مرکز درمانی، تمهیدات پلیسی و راهنماییهای تخصصی برای حفاظت از جان دیگر اعضای خانواده شدت گرفت و آن ها به مکان دیگری منتقل شدند. در همین حال تحقیقات گسترده برای ردزنی قاتل فراری ادامه داشت تا این که بالاخره سرنخ هایی از محل اختفای قاتل مسلح به دست آمد اما بررسی ها نشان داد که او قصد ملاقات با یکی از برادرانش را دارد؛ بنابراین محل ملاقات آن ها در بولوار فاطمیه مشهد به محاصره پلیس درآمد و کارآگاهان زمانی وارد عمل شدند که مرد مسلح متوجه نیروهای انتظامی شد اما قبل از آن که بتواند از محاصره بگریزد در میان دستان یکی از نیروهای پلیس افتخاری قرار گرفت و قدرت هر گونه عکس العمل از وی گرفته شد اما او ناگهان اسلحه کلت را با نوک انگشتانش از زیر پیراهن بیرون کشید و گلوله ای به شکم خودش شلیک کرد که این گلوله پس از عبور از پشت وی به پهلوی امیر مختار پهلوان (پلیس افتخاری) نشست و او نیز مجروح شد.
لحظاتی بعد با دستورات ویژه سردار سرتیپ محمد کاظم تقوی(فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی) مجروحان به مرکز درمانی منتقل شدند و همه امکانات تخصصی برای درمان آن ها فراهم شد.
بنا برگزارش روزنامه خراسان، پس از بهبودی قاتل مسلح در مرکز درمانی وی درحالی روانه زندان شد که به صراحت قتل برادر زنش را پذیرفت. از سوی دیگر با فراهم شدن مقدمات بازسازی صحنه قتل، این مرد 40 ساله که صحنههای وحشتناکی را در مشهد رقم زده بود با دستور قاضی «عارفی راد» به محل وقوع جنایت در خیابان هدایت12 (یاس21) هدایت شد تا جزئیات متاجرای قتل برادر زنش را بازگو کند.
این درحالی بود که تمهیدات خاصی برای برقراری امنیت در محل وقوع جنایت با نظارت سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد) اندشیده شد و متهم به طبقه دوم ساختمان انتقال یافت.
دقایقی بعد با اشاره قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، متهم سلاح کلت جنگی را به دست گرفت و مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد. در همین حال سرهنگ مرادی(افسرپرونده) خلاصه ای از محتویات ای پرونده جنایی و اعترافات متهم در مراحل تحقیق را تشریح کرد و سپس متهم با تفهیم اتهام قتل عمدی از سوی مقام قضایی به بیان چگونگی وقوع این جنایت تکان دهنده پرداخت و گفت: با همسرم اختلاف خاصی داشتیم اما به خاطر فرزندانم قصد داشتم با او به زندگی ادامه بدهم. آن روز هم سعید و حمید(برادران همسرم) به خانه آمده بودند ولی آنها خیلی مرا تحقیر می کردند و حرف هایی را بر زبان می راندند که من احساس حقارت می کردم. آن ها می گفتند رفتارهای همسرت بعد از طلاق به تو هیچ ربطی ندارد و او هر کاری میتواند انجام بدهد! این حرف ها برای من سنگین بود به همین دلیل به آرامی بلند شدم و از درون کابینت آشپزخانه اسلحه را برداشتم و آن را به طرف همسرم نشانه رفتم. من قصد شلیک و کشتن برادر زنم را نداشتم بهویژه این که حمید(مقتول) را هم خیلی دوست داشتم اما او تصور کرد که من می خواهم شلیک کنم وقتی از جایش بلند شد ناگهام من هم ماشه را فشردم و گلوله به سر او خورد. در این شرایط از پله ها پایین رفتم اما همسر و برادر زن دیگرم به دنبالم آمدند. در همین حال روی پاگرد پله ها ایستادم و دوباره به سمت در اتاق شلیک کردم که گلوله به دست «سعید» برادر زنم اصابت کرد و من از صحنه حادثه گریختم ولی کینه ای از «سعید» به دل گرفتم چراکه او حرف های نامربوطی می زد و من که فهمیدم از بیمارستان به خانه بازگشته است دوباره نقشه انتقام را طراحی کردم و در تاریکی شب او را هدف قراردادم که بازهم مجروح شد و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با این اعترافات متهم در صحنه جنایت، قاضی «عارفی راد» دستور انتقال وی به زندان را صادر کرد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل دادرسی را طی کند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
جنون عامل جنایت وحشتناک تایید شد

گروه حوادث – کمیسیون پزشکی قانونی مشهد،جنون جوانی را تایید کرد که در آخرین روزهای سال گذشته ،پدرش را به طرز وحشتناکی به قتل رساند و سپس قلب او را در پشت بام مجتمع مسکونی خورد!خبرنگار پیشکسوت روزنامه خراسان درباره این ماجرای تکان دهنده گفت:بیست و هفتم اسفند سال گذشته،مرد 65 ساله ای در یکی از مجتمع های مسکونی بولوار سرافرازان مشهد به طرز وحشتناکی به قتل رسید وبدین ترتیب با حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد در واحد آپارتمانی(محل جنایت)تحقیقات میدانی گسترده ای آغاز شد. بررسی های دقیق قاضی«محمود عارفی راد»نشان داد:مرد مذکور روی رختخواب و با ضربات چاقو به قتل رسیده است چرا که 3 چاقوی میوه خوری ارهای دسته پلاستیکی نیز در کنار جسد دیده می شد.سید خلیل سجادپور افزود:قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی وانقلاب مشهد که بنا به تجربیات قضایی خود و با توجه به اوضاع و احوال صحنه جنایت،احتمال وقوع قتل را خانوادگی تشخیص داده بود، بی درنگ دستور دستگیری پسر مقتول را صادر کرد که با پدرش زندگی می کرد اما از حدود48 ساعت قبل خبری از وی نبود و همسایگان نیز او را ندیده بودند.دبیر گروه حوادث روزنامه خراسان اضافه کرد:با این دستور قضایی،گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی،ردزنی های اطلاعاتی را برای دستگیری «علی اصغر»(پسر39ساله مقتول) آغاز کردند و خیلی زود او را در هسته مرکزی شهر درحالی به دام انداختند که مقابل یکی از هتل های مشهد به اخلال در نظم عمومی متهم شده بود.سجادپور گفت: بررسی های اولیه توسط قاضی«عارفی راد» درحالی راز عجیبی در این پرونده جنایی را فاش کرد که مشخص شد «قلب» مقتول در سینه او نیست! بنابراین دامنه تحقیقات به پشت بام مجتمع مسکونی کشید و ماجرای تکان دهنده ای لو رفت چرا که آثاری از خون در پشت بام وجود داشت و احتمال می رفت متهم به قتل برخی از اجزای پیکر مرد65 ساله را به پشت بام برده باشد.خبرنگار ارشد حوادث روزنامه خراسان با اشاره به اعترافات متهم در تحقیقات مقدماتی تصریح کرد:پسر39 ساله در این باره به قاضی «عارفی راد»گفت:وقتی پدرم را با چاقوهای اره ای به قتل رساندم فکر کردم که «طلسم» درون قلب او افتاده است به همین دلیل قلب او را از سینه اش بیرون آوردم و آن را درپشت بام خوردم!
«سجادپور»ادامه داد:با توجه به اظهارات عجیب متهم در مراحل تحقیق،وی با دستور قضایی به پزشکی قانونی معرفی شد تا کارشناسان و متخصصان روان پزشکی درباره وضعیت روحی وروانی وی اعلام نظر کنند. در همین حال کمیسیون پزشکی پس از انجام مصاحبه ها و معاینات دقیق روان پزشکی، وی را فاقد قوه تمیز و اراده در زمان ارتکاب جرم تشخیص دادند وسلامت روانی وی را تایید نکردند. با این نظر تخصصی و احراز جنون متهم هنگام ارتکاب قتل، این پرونده جنایی مختومه شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
ارثیه خون آلود در اعترافات «دراکولا»

سیدخلیل سجادپور– مرد 40 ساله ای که متهم است پدرش را به خاطر گرفتن ارثیه زود هنگام به قتل رسانده است در حالی به تخریب اموال و کتک کاری در نزاع خونبار اعتراف کرد که از مرگ پدرش اطلاع نداشت!
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،متهم این پرونده جنایی که برای پاسخ به سوالات تخصصی قاضی ویژه قتل عمد به شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد هدایت شده بود، ناگهان هنگام تفهیم اتهام قتل عمدی ،متوجه مرگ پدرش شد و حال طبیعی خود را از دست داد. در این لحظه بود که امدادگران اورژانس وارد اتاق بازپرس شدند و با کمک های اولیه به درمان وی پرداختند.
مرد 40ساله که پس از گذشت چندین ساعت از این ماجرا به حال طبیعی خود بازگشته بود با ابراز ندامت از مرگ پدرش ،ادعا کرد ؛از مرگ پدرم اطلاع نداشتم و در مرگ او هم نقشی ندارم!
گزارش روزنامه خراسان حاکی است وی که به سوالات قضایی و تخصصی قاضی دکتر صادق صفری پاسخ می داد درباره چگونگی وقوع این حادثه تاسف بار گفت:سال ها قبل بعد از مرگ مادرم،اموال ارثیه ای را بین خودمان تقسیم کردیم اما ساختمانی را که پدرم درآن زندگی می کرد نفروختیم ،چون هنوز پدرم زنده بود. ولی بعد از گذشت چند سال از این ماجرا من دچار مشکلات مالی شدم و از خواهران وبرادرانم خواستم تا سهم الارث مرا بدهند که بتوانم تغییری در زندگی ام ایجاد کنم ولی آن ها موافقت نمی کردند به طوری که کارمان به شکایت حقوقی کشید. در عین حال پس از مدتی بی خیال این موضوع شدم اما روزحادثه خودم نفهمیدم که چرا این رفتار را انجام دادم. آن روز با همسرم در بیرون از شهر بودیم و از فضای طبیعت لذت می بردیم که ناگهان بساط چای را جمع کردم وبرای گرفتن میراث به طرف خانه پدرم حرکت کردم.
همسرم داخل خودرو خیلی سعی کرد خشم مرا فرو بنشاند و از این کار بازدارد ولی من که عصبانی بودم او را هم کتک زدم تا این که به بولوار خیام رسیدم و با سنگ و لگد شیشه های منزل را شکستم و بالای سر پدرم رفتم و به او گفتم من تا زمانی که زنده هستم باید از این ارث استفاده کنم! در همین حال خواهرم از طبقه بالای ساختمان پایین آمد و ما در حالی باهم گلاویز شدیم که او موهای مرا گرفته بود. من حال خودم را نمی فهمیدم و به خاطر این که چند نفری دست وپای مرا می گرفتند من هم آن ها را با دندان گاز می گرفتم. حتی وقتی به خانه برادر دیگرم حمله ور شدم چانه او را هم گاز گرفتم و شیشه ها را تخریب کردم اما پدرم را نکشتم و از مرگ او هم خبر نداشتم!
بنا برگزارش اختصاصی روزنامه خراسان،ادعاهای این مرد که همانند«دراکولا» صحنه های خونباری را با دندان هایش رقم زده بود در حالی مورد واکاوی قضایی قرارگرفت که با دستور قاضی دکتر صفری،جسد پیرمرد80 ساله به پزشکی قانونی انتقال یافته است تا متخصصان پزشکی،نظر خود را درباره علت دقیق مرگ«ع-غ»اعلام کنند. این درحالی است که برخی از شاهدان صحنه درگیری مدعی هستند که «م-غ»(متهم40ساله) با عصای پیرمرد ضرباتی را به شکم وی وارد آورده و او براثر عوارض ناشی از اصابت عصای چماق گونه به قتل رسیده است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد

سیدخلیل سجادپور– زن معتادی که ادعا می کند به ویروس ایدز آلوده است در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد، راز مرگ دردناک دختر 2 ساله اش را فاش کرد.
بنا برگزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این زن 31 ساله که در پی مرگ مشکوک دختر بچه 2 ساله ای به نام «عسل» و با صدور دستورات محرمانه ای از سوی قاضی دکتر صادق صفری دستگیر شده است، روزگذشته در حالی به سوالات تخصصی قاضی شعبه208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد پاسخ داد که اتهام خود درباره بی توجهی و سهل انگاری در مراقبت از کودک 2 ساله را نپذیرفت. این زن جوان که با بیان سرگذشت عجیب خود،رازهای پنهان زندگی اش را فاش کرد درحاشیه جلسه بازپرسی به چند سوال خبرنگار روزنامه خراسان نیز پاسخ داد.
نامت چیست؟م-ح
چند ساله هستی؟متولد 1371 هستم.
شغلی هم داری؟آرایشگرم
متاهلی؟نه! الان مجردی زندگی می کنم.
تا به حال زندان رفته ای؟نه! سابقه کیفری ندارم.
در مشهد زندگی می کنی؟بله! در منطقه خواجه ربیع و در یک منزل اجاره ای زندگی می کنم.
اعتیاد داری؟ در حال حاضر شربت ترک اعتیاد (متادون)مصرف می کنم.
دخترت که از دنیا رفت چه نام داشت؟عسل
چندساله بود؟2 ساله
با پدر «عسل»چگونه آشنا شدی؟پدر او یک مرد معتاد بود که در خیابان با او آشنا شدم و حدود6 ماه به عقد موقت اش درآمدم. با آن که مشخصاتی از او ندارم اما «عسل»دختر اوست.
چگونه به عقد موقت یک مرد معتاد درآمدی؟ خودمان صیغه محرمیت را جاری کردیم.
اولین بار با چه کسی ازدواج کردی؟12 سال بیشتر نداشتم که پدرم مرا به عقد مرد معتاد تزریقی تبعه خارجی درآورد و200 هزارتومان هم شیر بها گرفت.
چگونه به ایدز مبتلا شدی؟گفتم که شوهر اولم تزریقی بود و من از طریق او به ایدز و هپاتیت آلوده شدم.
«عسل» چگونه فوت کرد؟من و او در خانه تنها بودیم. من در یک منزل اجاره ای زندگی می کردم و قرار بود اسباب کشی کنیم. درهمین حال ناگهان او را دیدم که چند قرص را بلعید. بلافاصله با انگشتم دو قرص را ازدهانش بیرون کشیدم و به صاحبخانه ام زنگ زدم که او را به درمانگاه ببریم.
فرد دیگری هم به خانه شما رفت وآمد دارد؟نه! من تنها هستم و افراد غریبه را به خانه ام راه نمی دهم.
ناراحتی؟ خیلی!
بنابرگزارش اختصاصی روزنامه خراسان،این زن جوان پس از آن که در شعبه ویژه پرونده های جنایی،زوایای پنهان مرگ دردناک عسل کوچولو را برای قاضی ویژه قتل عمد مشهد بازگو کرد با صدور قرار قانونی از سوی مقام قضایی آزاد شد تا بررسی های تخصصی در این باره ادامه یابد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
عملیات دلهره آور در سناریوی گروگانگیری!
دانش آموز 14 ساله از چنگ آدم ربا گریخت

سید خلیل سجادپور- عملیات دلهره آور پلیس مشهد در یک سناریوی وحشتناک گروگانگیری، زمانی به پایان رسید که حلقههای قانون دستان سرکرده باند آدم ربایان را فشرد.
فرمانده انتظامی مشهد دقایقی بعد از دستگیری گروگانگیر تبعه خارجی و در تشریح این عملیات دلهره آور به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: ساعت17:20 دوم اسفند نوجوان 14 ساله ای که از مدرسه به خانه بازگشته بود با همان پوشش مدرسه مشغول بازی با دوستانش در کوچه شد اما هنوز دقایقی از بازی کودکانه آن ها نگذشته بود که ناگهان دو مرد نقابدار از یک خودروی آر.دی بیرون آمدند و درحالی که دست و پاها و دهان نوجوان 14 ساله را گرفته بودند، او را به درون خودروی سبز رنگ انداختند و راننده نیز پدال گاز را فشرد.
سرتیپ دوم احمد نگهبان افزود: دوستان «مصطفی-س» که این صحنه را دیده بودند، هراسان و سراسیمه به سوی منزل او دویدند و نفس زنان ماجرای آدم ربایی مردان نقابدار را برای مادر«مصطفی» بازگو کردند. زن جوان که از شنیدن این جملات دست و پاهایش به لرزه افتاده بود، وحشت زده با پلیس تماس گرفت و جریان آدمربایی را شرح داد. مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: دقایقی بعد خودروهای کارآگاهان پلیس آگاهی وارد خیابان رسالت72 شدند و تحقیقات تخصصی خود را درحالی آغاز کردند که زن تبعه افغانستان به شدت اشک میریخت و نگران سلامت فرزندش بود؛ اما افسران ورزیده و کارآزموده آگاهی به وی اطمینان دادند که پسرش را صحیح و سالم به آغوش خانواده باز می گردانند.
سرتیپ دوم نگهبان با اشاره به آغاز عملیات دلهره آور برای نجات گروگان 14 ساله افزود: با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، گروهی هماهنگ و مشترک از کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد و استان خراسان رضوی وارد عمل شدند و به ردزنی آدم ربایان نقابدار پرداختند، اما طولی نکشید که مشخص شد گروگانگیران پلاک خودرو را گل گرفته اند و سرنشینان خودرو نیز در مسیر پیاده شده اند.
وی اضافه کرد: بلافاصله پلاک خودرو، زیر ذره بین شمارهیابی قرارگرفت و چند شماره پلاک آن نمایان شد. با این سرنخ مهم، ده ها خودروی آر.دی سبز رنگ زیر چتر تحقیقات پلیسی رفت تا این که بالاخره چشمان کارآگاهان روی چند پلاک خاص متمرکز شد.
«کلیددار امنیت مشهد» ادامه داد: شب از نیمه گذشته بود که بالاخره گروه عملیاتی موفق شدند مالک خودروی آر.دی را در منطقه خواجه ربیع مشهد شناسایی کنند؛ اما وقتی صاحب خودرو مورد بازجویی قرار گرفت، مشخص شد که او نقش مهمی در آدم ربایی ندارد و یک تبعه خارجی از خودروی وی سوءاستفاده کرده است. این فرد که خود را صافکار معرفی می کرد به کارآگاهان گفت: جوانی که «بصیر-ب» نام دارد و تبعه کشور افغانستان است، خودروی خودش را برای تعمیر و صافکاری به تعمیرگاه آورد و چون به طور ضروری خودرو نیاز داشت من هم خودروی خودم را به او امانت دادم که به کارش برسد. او هم بعد از حدود دو ساعت، خودروی آر.دی مرا بازگرداند و رفت.
سرتیپ دوم احمد نگهبان خاطر نشان کرد: این گونه بود که مشخصات گروگانگیر 29 ساله لو رفت و کارآگاهان با رصدهای اطلاعاتی دقیقتر دریافتند که مرد گروگانگیر به سوی انبار ضایعاتی در اطراف روستای فرخد حرکت کرده است. بنابراین کارآگاهان با بهره گیری از تجربیات فرماندهان ارشد پلیس آگاهی، دامنه تحقیقات را با هماهنگی قضایی به سمت محل احتمالی اختفای کودک 14 ساله کشاندند اما هنوز عملیات ضربتی شکل نگرفته بود که خبر مهمی در بیسیمهای پلیس پیچید و ساعت ها دلهره را از دلها زدود. یکی از نیروهای کلانتری خلق آباد از پناه آوردن نوجوان مذکور به پلیس گزارش داد که دقایقی قبل از چنگ آدم ربا گریخته بود. این نوجوان که درکنار نیروی انتظامی احساس آرامش می کرد درباره ماجرای فرارش گفت: جوان آدم ربا که محاسن سیاه و بلندی داشت، دست و پاها و چشم هایم را درون انبار ضایعاتی بسته بود ولی من با تلاش زیاد موفق شدم طناب دستانم را باز کنم. وقتی چشمبند را برداشتم،هیچ کس را در آن جا ندیدم. این بود که در انباری را هم به سختی گشودم و از آن جا فرار کردم تا این که با یکی از ماموران انتظامی مواجه شدم و ماجرا را شرح دادم.
رئیس پلیس مشهد در ادامه این گفت وگوی اختصاصی تصریح کرد:پس از آن که گروه مشترک کارآگاهان از سلامت نوجوان مذکور اطمینان یافتند، بی درنگ عملیات ضربتی را برای دستگیری آدم ربای مذکور آغاز کردند و مخفیگاه وی را در یک لانه مجردی واقع در منطقه کشف رود به محاصره درآوردند. دقایقی بعد متهم29 ساله که «بصیر» نام دارد به مقر انتظامی هدایت شد و مورد بازجویی قرار گرفت.
سرتیپ دوم نگهبان با اشاره به اعترافات صریح وی افزود: سرکرده باند گروگانگیری درباره این ماجرای تکان دهنده گفت: پدر این کودک (گروگان) در کشور آلمان ساکن شده است اما پشت سر همسر من حرف های نامربوطی زده بود. به همین خاطر هم من قصد داشتم با ربودن فرزندش از او انتقام بگیرم. این بود که دو رهگذر معتاد را به کار گرفتم و به هرکدام یک میلیون پرداختم تا آن پسر نوجوان را سوار خودرو کنند. ساعتی قبل هم خودروی آردی را از صافکار به امانت گرفته بودم تا شناسایی نشوم. بعد از آن که دو رهگذر نقابدار، کودک را درون خودرو انداختند،آن ها را در مسیر پیاده کردم و آن پسر را به انبار ضایعاتی در روستای فرخد بردم.
فرمانده انتظامی مشهد ضمن قدردانی از دستورات ویژه قضایی و همه نیروهای عملیاتی پلیس آگاهی مشهد و استان خراسان رضوی که در این عملیات نقش داشتند به ادامه عملیات برای دستگیری دیگر متهمان اشاره کرد و افزود: اگرچه با رهایی دانش آموز گروگان، خستگی 24 ساعت عملیات شبانهروزی از تن نیروهای انتظامی خارج شد اما عملیات برای به دام انداختن همه مجرمانی که این ماجرای دلهره آور را رقم زدند همچنان ادامه دارد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: به پیشنهاد فرمانده کل فراجا و تایید مقام معظم رهبری، درجه سرهنگ احمد نگهبان(فرمانده انتظامی مشهد)در ایام نیمه شعبان به سرتیپ دومی ارتقا یافت. گروه حوادث روزنامه خراسان نیز این ارتقای شایسته را به ایشان، سردار تقوی و عزتمندان نیروی انتظامی تبریک می گوید.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
ماجرای زورگیری تبهکاران مخوف از گردشگران !

سیدخلیل سجادپور– اعضای یک باند تبهکارانه که از استان خوزستان به مشهد می آمدند و به طرز وحشتناکی از گردشگران خارجی در پوشش راهنما و مترجم زورگیری می کردند در حالی دستگیر شدند که طعمه های خود را بدون پوشش مناسب در بیابان های اطراف مشهد رها کرده بودند.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،حدود 3روز قبل 3 گردشگر عرب زبان زمانی که از فرودگاه بین المللی شهید هاشمی نژاد مشهد خارج شدند با مرد 40 ساله ای برخورد کردند که به زبان عربی با آن ها سخن گفت .او که خود را راهنما و مترجم معرفی می کرد به گردشگران اطمینان داد که می تواند برای یافتن محل اقامت نیز به آن ها کمک کند.گردشگران عرب زبان که بسیار خوشحال شده بودند بلافاصله پیشنهاد«خالد»را پذیرفتند و با او همراه شدند .دقایقی بعد3گردشگر خارجی سوار بر خودروی پژو405 سبز رنگ به طرف بولوار طبرسی شمالی حرکت کردند. مرد 40 ساله که رانندگی پژو را به عهده داشت آن ها را به منزل شخصی یکی از همدستانش در خیابان شهید نظام دوست برد و در میان راه با زیرکی اطلاعاتی از اوضاع مالی و چند روز اقامت آن ها به دست آورد .اما طولی نکشید که «خالد»نقشه زورگیری را طراحی کرد و با دو تن از همدستانش شبانه به سراغ گردشگران رفت.تبهکاران خشن در یک لحظه چاقو را بیرون کشیدند و با تهدید به مرگ گردشگران خارجی، همه اموال آن ها را گرفتند و یک نفر از آن ها را نیز با ضربه چاقو مجروح کردند تا به آن ها بفهمانند که از تبهکاران خشن هستند و به کسی رحم نمی کنند.مرد معروف به خالد و همدستانش سپس دست وپای 3مرد عرب زبان را بستند و درحالی که حتی کفش و لباس آنان را هم گرفته بودند ،طعمه های خود را درون خودرو انداختند و به طرف بیابان های حاشیه شهر حرکت کردند. زورگیران خشن وقتی به مکانی تاریک و خلوت رسیدند،گردشگران را با همان پوشش نامناسب در بیابان رها کردند و از محل گریختند. گزارش روزنامه خراسان حاکی است ساعتی بعد 3 قربانی زورگیری بی هدف به راه افتادند و با کمک شهروندان ماجرا را به پلیس گزارش دادند. با توجه به اهمیت و حساسیت ،بی درنگ این پرونده زورگیری با دستور مستقیم سرهنگ احمد نگهبان(فرمانده انتظامی مشهد)در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد قرار گرفت و شبانه جلسه تحلیلی جرم با هدایت و نظارت سرهنگ مصطفی صادقی (رئیس پلیس آگاهی مشهد)دراتاق فرماندهی برگزار شد. ساعتی بعد گروهی از کارآگاهان کارآزموده اداره مبارزه با جرایم خشن وارد عمل شدند و تحقیقات میدانی گسترده ای را آغاز کردند.آنان با توجه به مشخصاتی که مال باختگان ارائه دادند در اولین مرحله از اقدامات تخصصی به بررسی بانک اطلاعاتی مجرمان خارج از استان پرداختند؛ چراکه گردشگران به لهجه غلیظ عربی تبهکاران اشاره کرده بودند اما سوابقی از مجرمان به دست نیامد. در همین حال کارآگاهان با بهره گیری از تجربیات پلیسی، به منطقه اقامت دو روزه گردشگران رفتند و با شگردهای فنی و اطلاعاتی موفق شدند سوئیتی را که گردشگران به آن مکان منتقل شده بودند،شناسایی کنند.آنان سپس دریک عملیات ضربتی و کسب مجوزهای قضایی از قاضی خدابنده (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی)وارد منزل شخصی شدند و صاحب منزل را دستگیر کردند. طولی نکشید که با اعترافات وی مشخص شد تبهکاران از اسامی جعلی استفاده کرده اند و سردسته باند زورگیران«سلیم» نام دارد که راهی اهواز شده است. بنابراین کارآگاهان دوباره سراغ بانک اطلاعاتی مجرمان رفتند و به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می داد«سلیم» به اتهام سرقت مسلحانه در اهواز تحت تعقیب قراردارد.از سوی دیگر با لو رفتن ماجرا ،درحالی که هماهنگی های انتظامی و قضایی برای دستگیری سرکرده تبهکاران آغاز شده بود سرنخ هایی نمایان شد که نشان می داد متهم مذکور دوباره به طرف مشهد در حرکت است. خیلی زود عملیات تخصصی طراحی شد و گروه عملیاتی کارآگاهان وی را هنگام ورود به مشهد دستگیر کردند و خودروی پژو را نیز به مقر انتظامی انتقال دادند. از طرف دیگر با اعترافات این تبهکار خشن،3 همدست دیگر وی نیز در بولوار چمن و خیابان امام رضا(ع) به دام افتادند و اموال 3گردشگر خارجی نیز کشف شد. در همین حال متهمان به حدود 15 فقره زورگیری با این شیوه از گردشگران اعتراف کردند که تاکنون 4تن از شاکیان دیگر آنان شناسایی شده اند.گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است بررسی های پلیس نشان می دهد که تبهکاران مخوف از عناوین پلیسی برای ارتکاب جرایم خود نیز استفاده کرده اند. در همین حال فرمانده انتظامی مشهد با تایید خبر دستگیری اعضای این باند خطرناک به خبرنگار روزنامه خراسان گفت:3عضو اصلی باند از استان خوزستان به مشهد آمده بودند و اموال سرقتی را هم به خارج از استان انتقال می دادند اما تحقیقات برای شناسایی دیگر افراد مرتبط با آنان همچنان ادامه دارد.سرهنگ احمد نگهبان که به طور مستقیم بر عملیات های تخصصی کارآگاهان نظارت دارد با قدردانی از دستورات ویژه قضایی گفت:بررسی ها با تاکید فرمانده انتظامی مشهد تا ریشه یابی کامل این پرونده ادامه دارد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد


سیدخلیل سجادپور –اعضای یک باند موبایل قاپی که سرکرده آن کاپشنی با تصویر«اژدهای زرد»برتن داشت، در حالی متلاشی شد که نقشه آنان برای فریب پلیس نیز به فرجام نرسید.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،اوایل شب هفتم بهمن،زن جوانی در خیابان میثم جنوبی مشغول گفت وگوی تلفنی در پیاده رو بود که ناگهان جوانی گوشی او را چنگ زد و بلافاصله به ترک موتورسیکلتی پرید که در حاشیه خیابان قرار داشت. راکب جوان موتورسیکلت نیز همزمان گاز آن را فشرد و با سرعت وحشتناکی قصد داشت از چهارراه عبور کند ولی در همین لحظه چراغ راهنمایی قرمز شد و موتورسواران گوشی قاپ با یک دستگاه خودروی مزدا تصادف کردند. از سوی دیگر زن جوان که طعمه گوشی قاپ ها شده بود با جیغ و فریاد در حالی از رهگذران کمک خواست که با اشاره دست موتورسواران را به مردم نشان می داد. دزدان گوشی هم که اوضاع راآشفته دیدند به ناچار موتورسیکلت را وسط چهارراه انداختند و با پای پیاده، به کوچه وپس کوچه های خیابان میثم گریختند و درتاریکی شب ناپدید شدند. دقایقی بعد با تماس مالباخته،افسران گشت پلیس از راه رسیدند و موتورسیکلت را به کلانتری میرزا کوچک خان هدایت کردند.بنا برگزارش روزنامه خراسان، زنی که طعمه گوشی قاپ ها شده بود درحالی از تصویر یک«اژدهای زرد»روی کاپشن گوشی قاپ سخن می گفت که حدود 8شهروند دیگر نیز با ارائه فیلم ها و تصاویری از صحنه های سرقت گوشی به پلیس،بر جولان باند«اژدهای زرد»تاکید کردند.
این گونه بود که با صدور دستورات ویژه ای از سوی سرهنگ احمد نگهبان(رئیس پلیس مشهد)تحقیقات گستردهای برای شناسایی و دستگیری اعضای باند «اژدهای زرد»آغاز شد. درپی این دستور انتظامی،گروهی تخصصی از افسران کارآزموده و باتجربه دایره تجسس با نظارت مستقیم سرهنگ علی برزنونی(رئیس کلانتری میرزا کوچک خان)واکاوی پرونده های سرقت را با تحلیل کارشناسی در دستور کار قرار دادند و به سرنخ هایی از دزدان سابقه دار رسیدند که چند ماه قبل نیز دستگیر شده بودند و پرونده آنان در حال رسیدگی قضایی بود. از سوی دیگر بررسی های تخصصی نشان داد که گوشی قاپ ها یکی از شماره های پلاک موتورسیکلت را تغییر داده اند تا در صحنه های ارتکاب جرم شناسایی نشوند! با به دست آمدن این اطلاعات و لو رفتن هویت سرکرده باند«اژدهای زرد»عملیات دستگیری آنان با هماهنگی قضایی و به سرپرستی سرهنگ میش مست(رئیس دایره تجسس کلانتری)هنگامی آغاز شد که روز بعد سرقت یک دستگاه موتورسیکلت با مشخصات موتورسیکلت توقیفی در صحنه تصادف روی سیستم رایانه ای پلیس قرارگرفت. این ماجرا اگر چه تعجب افسران دایره تجسس را برانگیخت اما سرنخ بسیار مهمی برای شناسایی اعضای باند مذکور به شمار می رفت. به همین خاطر هماهنگی های انتظامی با بهره گیری از تجربیات فرمانده انتظامی مشهد انجام شد و جوانی که سرقت موتورسیکلت را به ماموران کلانتری پنجتن گزارش داده بود، به سوی کلانتری میرزا کوچک خان به راه افتاد تا موتورسیکلت خود را تحویل بگیرد. او درباره چگونگی ماجرای سرقت موتورسیکلت به افسران دایره تجسس گفت: به همراه یکی از دوستانم به پارک منطقه پنجتن رفته بودیم که موتورسیکلت را آن جا قفل کردم و خودمان برای خرید خودرو به بولوار شهید رستمی رفتیم، اما وقتی به محل پارک بازگشتیم، اثری از موتورسیکلت نبود. به همین دلیل به کلانتری پنجتن رفتیم و گزارش سرقت موتورسیکلت را ارائه دادیم ....
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،وقتی هویت گزارش دهنده سرقت روی برگه های انتظامی ثبت شد ناگهان در کمال ناباوری، ماموران حلقه های قانون را بر دستان مالباخته مذکور گره زدند! هنوز این جوان حیرت زده به نیروهای انتظامی می نگریست که رئیس کلانتری وارد اتاق تجسس شد و بدین ترتیب بازجویی ها در حالی از مدعی سرقت موتورسیکلت ادامه یافت که او درمیان سوالات افسران تجسس، هر لحظه قصه ای را سرهم می کرد و درنهایت در مخمصه داستان ساختگی خود گیر می افتاد. دقایقی بعد این جوان لب به اعتراف گشود و راز باند«اژدهای زرد» را فاش کرد .او گفت:برادرم به همراه یکی از دوستانش در مناطق شهری موبایل قاپی می کند. آن شب هم از ماجرای تصادف بعد از سرقت گوشی پرده برداشتند و من برای آن که پلیس نتواند آن ها را دستگیر کند نقشه سرقت موتورسیکلت را طراحی کردم! و به همراه برادر همدست برادرم به کلانتری رفتیم تا این گونه موتورسیکلت را تحویل بگیریم و...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:با دستگیری دو متهم مذکور که برای فریب پلیس وارد عمل شده بودند،رصدهای اطلاعاتی برای به دام انداختن دو گوشی قاپ حرفه ای وارد مرحله جدیدی شد و آن ها در دو عملیات ضربتی ،گوشی قاپ ها را در حالی دستگیر کردند که هنوز پرونده سرقت های قبلی آنان به نتیجه نرسیده بود. در همین حال و با دستورات خاص قضایی، عملیات افسران دایره تجسس برای شناسایی مالخران و دستگیری دیگر اعضای مرتبط با «اژدهای زرد» درحالی همچنان ادامه دارد که بررسی ها نشان داد:یکی از گوشی قاپ ها 2 کاپشن را روی هم می پوشید و پس از ارتکاب جرم بلافاصله یکی از کاپشن ها را از تنش خارج می کرد تا مالباختگان نتوانند او را شناسایی کنند. با این وجود تا کنون 17 تن ازمال باختگان آن ها را شناسایی کرده اند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
کلاهبرداری های پیچیده دزد مسلح بعد از سرقت کامیون!

سید خلیل سجادپور- سارقی که با ترفندی خاص، یک دستگاه کامیون را از مشهد سرقت کرده بود نه تنها با شگردی پیچیده مبلغ یک میلیارد ریال از مالباخته کلاهبرداری کرد بلکه 10 تن برنج ایرانی را هم از طعمه دیگری ربود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، چند روز قبل جوان 30 سالهای با مشاهده آگهی استخدام راننده پایه یکم در سایت دیوار با مالک کامیون تماس گرفت و با وی قرار ملاقات گذاشت. جوان30ساله که خود را «عابد» معرفی کرده بود در عرض چند دقیقه اعتماد مالک کامیون را جلب کرد و برای نشان دادن مهارت رانندگی خود، چند سرویس بار را در حالی به شهرهای اطراف مشهد برد که شاگرد مالک کامیون نیز او را همراهی می کرد. وقتی شاگرد کامیون لب به تمجید از مهارت حرفه ای و فنی راننده 30 ساله گشود، قرار بر این شد که قرارداد کاری بین آن ها منعقد شود. در همین حال راننده جوان، از مالک کامیون خواست تا اجازه دهد او کامیون را برای بررسی های فنی و موتوری به یکی از تعمیرگاههای معتبر ببرد و سپس قرارداد را امضا کند.طولی نکشید که «عابد» پشت فرمان نشست تا خودرو را به یکی از مراکز تعمیرگاهی در حاشیه شهر مشهد ببرد اما با گذشت 3روز از این ماجرا، هرچه مالک کامیون با شماره تلفن وی تماس گرفت،کسی پاسخگو نبود!گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: مالک میانسال کامیون وقتی متوجه شد که طعمه یک سارق حرفه ای شده است، تصمیم گرفت برای دستگیری وی به پلیس مراجعه کند اما هنوز از خانه بیرون نیامده بود که فرد ناشناسی با تلفن همراه وی تماس گرفت و در حالی که خود را دایی«عابد» معرفی میکرد از وی خواست اگر کامیون را می خواهد باید مبلغ یک میلیارد ریال به حساب بانکی او واریز کند. مالباخته که احتمال می داد با پرداخت یک میلیارد ریال بتواند کامیونش را به دست آورد، بدون اطلاع پلیس این مبلغ را واریز کرد اما دیگر گوشی «عابد»خاموش شد و از کامیون هم خبری نبود!بنا بر گزارش روزنامه خراسان، او که دیگر چاره ای جز توسل به پلیس نداشت، در حالی شکایتی را در پلیس آگاهی مشهد مطرح کرد که «عابد» سوار بر کامیون به شهرهای شمالی کشور رفت و از طریق سایت های واسطه گر، راننده ای را نیز برای خودش به استخدام درآورد و کامیون را با پلاک جعلی در اختیار وی گذاشت تا برایش کار کند! در همین حال او به یکی از برنج فروشیهای معتبر در شمال مراجعه کرد و 10 تن برنج مرغوب ایرانی را خرید تا به یکی از استان های غربی کشور منتقل کند ولی بعد از بارگیری برنج، دیگر تلفن خود را خاموش کرد و بدین ترتیب فروشنده برنج نیز که طعمه کلاهبرداری های پیچیده، دزدکامیون شده بود، با چهرهای غمگین راهی مرکز انتظامی شد. از سوی دیگر کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد که با راهنمایی و دستورات خاص سرهنگ احمد نگهبان(رئیس پلیس مشهد) رصدهای اطلاعاتی را برای شناسایی سارق حرفه ای آغاز کرده بودند، در حالی به سرنخ هایی از سوابق متعدد«عابد» رسیدند که بررسی های آنان نشان داد وی با نام جعلی خود را به مالک کامیون و شاگرد وی معرفی کرده است و فردی به نام «عابد» با مشخصات ارائه شده از سوی مالباخته وجود خارجی ندارد! در عین حال با شناسایی هویت واقعی وی، مخفیگاه این سارق حرفهای در شهرستان محمودآباد به محاصره پلیس درآمد و آن ها در یک عملیات ضربتی سارق 30 ساله را به دام انداختند و در بازرسی از مخفیگاه وی یک قبضه سلاح کلت جنگی،2تیغه خشاب، مقداری مهمات به همراه 4 دستگاه گوشی تلفن، 10 سیم کارت مختلف کشف کردند. به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان در ادامه این عملیات،کامیون سرقتی نیز که در اختیار راننده دیگر بود از استان مازندران به مشهد انتقال یافت. بررسی های بیشتر بیانگر آن بود که سارق جوان اهل یکی از استان های غربی کشور است که سوابق متعدد کلاهبرداری در استان های مرکزی و غربی کشور نیز دارد.
تحقیقات بیشتر با تاکید فرمانده انتظامی مشهد برای ریشه یابی و کشف جرایم احتمالی دیگر این سارق و کلاهبردار حرفه ای ادامه یافت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
رازگشایی از باند «پنج انگشتری»!

سید خلیل سجادپور-اعضای یک باند سابقه دار که فقط خودروهای زائران و مسافران را در مشهد می ربودند در حالی با تیراندازی شبانه نیروهای کلانتری شفا به دام افتادند که سرکرده این باند در همه انگشتان یک دست انگشتر سرقتی داشت.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،ماموران کلانتری شفای مشهد که از آغاز اجرای طرح مقابله با سارقان و مالخران در مشهد،چندین باند بزرگ سرقت را متلاشی کرده اند،چند روز قبل نیز هنگام گشت زنی های نامحسوس در بولوار ابوطالب به رفتارهای نامتعارف راننده یک دستگاه خودروی پراید مشکوک شدند که به طرز عجیبی اطراف خود را می پایید. ماموران کارآزموده بی درنگ خودروی مذکور را زیر چتر رصدهای اطلاعاتی گرفتند و بررسی های تخصصی را زیر نور چراغ های خودرو آغاز کردند. درحالی که استعلام شماره پلاک پراید از مرکز فرماندهی نشان می داد که خودروی مذکور چند روز قبل از خیابان امام رضا(ع)مشهد سرقت شده است یکی از افسران گشت نیز به آرامی در کنار خودرو قرارگرفت و صحنه عجیب دیگری را مشاهده کرد. راننده پراید در همه انگشتان یک دست خود،انگشترهایی با نگین های رنگارنگ داشت. حالا دیگر تردیدی وجود نداشت که پلیس با باند سرقت«پنج انگشتری»روبه رو شده است؛ چراکه بازبینی یکی از دوربین های صحنه سرقت،سارقی را با «پنج انگشتر سرقتی»نشان می داد و اکنون دزد خودرو درکنار افسر نیروی انتظامی بود، ولی در یک لحظه راننده جوان متوجه حضور نیروهای گشت نامحسوس شد و پدال گاز را فشرد. ماموران کلانتری نیز در حالی به تعقیب وی پرداختند که همه اخطارهای قانونی و شگردهای پلیسی برای متوقف کردن وی بی فایده بود. دراین هنگام افسران کارآزموده پلیس با دستور سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا)شلیک های هدفمند را با تیراندازی هوایی شروع کردند.با آن که صدای شلیک حکایت از آخرین اخطارهای قانونی داشت، اما بازهم سارق حرفه ای برای گریز از چنگ پلیس بر سرعت خودرو می افزود و به طرز دلهره آوری از چراغ قرمز چهارراه ها نیز عبور می کرد. دراین شرایط نیروهای انتظامی با به کار گیری همه جوانب امنیتی برای حفظ جان رانندگان عبوری،سلاح را به سمت لاستیک های خودرو نشانه رفتند و با تیراندازی های متعدد بالاخره کنترل فرمان پراید را از دست سارق جوان خارج کردند، اما او با توقف خودرو در حاشیه خیابان،با پای پیاده به کوچه پس کوچه ها گریخت که درنهایت نفس زنان در چنگ نیروهای انتظامی گرفتار شد و حلقه های قانون بردستانش رخ نمایی کرد.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با انتقال متهم و خودرو به مرکز انتظامی،بررسی ها آغاز و مشخص شد که تعدادی قطعات و لوازم و کارت خودرو مربوط به خودروهای دیگر به همراه مدارک شناسایی و کارت پایان خدمت سربازی به نام «مهدی-ش»درون خودروی سرقتی وجود دارد. این درحالی بود که «میلاد»(متهم32 ساله)زیر رگبار سوالات تخصصی افسران دایره تجسس به تناقض گویی افتاد و بالاخره اعتراف کرد که با همدستی دو تن دیگر از دوستانش خودروهایی با پلاک شهرستان های دیگر را شناسایی می کنند و آن ها را به سرقت می برند.این سارق جوان که 5 فقره سابقه کیفری نیز دارد در ادامه اعترافاتش به سرقت یک دستگاه خودروی پراید دیگر از خیابان امیریه14 در حوزه استحفاظی کلانتری الهیه مشهد اشاره کرد و محل اختفای خودرو را به پلیس لو داد. بنابر این گزارش در حالی که ساعاتی از بامداد سپری شده بود،ماموران کلانتری شفا با فرماندهی مستقیم«سرگرد سبکبار» و با هماهنگی های قضایی راهی مخفیگاه اعضای باند«پنج انگشتری» شدند و با دستگیری دو عضو دیگر باند،علاوه بر خودروی سرقتی پراید هاچ بک،مقادیر زیادی اموال سرقتی را به همراه گوشی های مسروقه و مدارک شناسایی شهروندان دیگر با اسامی مختلف کشف و ضبط کردند که در این میان چندین برگ چک وسفته های امضا شده نیز با مبالغ میلیاردی به دست آمد که بررسی های تخصصی برای شناسایی مال باختگان ادامه دارد. درهمین حال و در بازرسی بدنی از یکی از متهمان،یک دستگاه گوشی تلفن هوشمند سرقتی نیز کشف شد که شماره سریال آن دستکاری شده بود.
طولی نکشید که با مشخص شدن هویت مالک 2 خودروی مذکور ،هردو مال باخته به کلانتری دعوت شدند .یکی از مال باختگان که اهل سوادکوه است و برای اولین بار به مشهد سفر کرده بود با مشاهده خودروی پراید در صحن حیاط کلانتری،با چشمانی اشکبار و لبخندی شیرین ،سجده شکر به جا آورد و گفت:این پراید تنها وسیله امرار معاش خانواده ام بود که با آن برای زیارت مرقد مطهر امام رضا(ع) به مشهد آمدیم اما سارقان آن را از حاشیه خیابان امام رضا(ع) ربودند و من در حالی که نزد خانواده ام شرمنده بودم آن ها را با اتوبوس به سوادکوه بردم، ولی زمانی که ماموران کلانتری شفا بعد از چند روز خبر کشف خودرو را به من دادند دیگر نمی فهمیدم چگونه از عزیزان زحمتکش نیروی انتظامی تقدیر کنم!
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،تحقیقات پلیس با تاکید ویژه سرهنگ احمد نگهبان(فرمانده انتظامی مشهد)برای کشف سرقت های احتمالی دیگر اعضای باند«پنج انگشتری« ادامه دارد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
ماجرای مال باختگانی که از مرز«مرگ»بازگشتند

سید خلیل سجادپور- مال باختگانی که به طرز معجزه آسایی از مرز «مرگ»به زندگی بازگشتهاند در حالی دسیسههای وحشتناک یک دزد بی رحم را فاش کردند که این سارق نقابدار تحت تعقیب پلیس مشهد قرار گرفته است.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،ماجرای سرقت های سریالی یک دزد سنگدل از افراد بیمار و کهن سالی که به تنهایی زندگی می کنند ،هنگامی در مشهد فاش شد که زنی در بولوار طبرسی شمالی،طبق معمول غذایی تهیه کرد و برای پیرمرد بیماری برد که در همسایگی آن ها زندگی می کرد. این زن که دید همسایه اش در منزل را باز نمی کند با کلیدی که داشت در را گشود و قدم به درون خانه گذاشت، ولی با صحنه وحشتناکی روبه رو شد که او را درجا میخکوب کرد.پیرمرد همسایه خون آلود کف اتاق افتاده بود به طوری که گویی نفس نمی کشید! زن جوان هراسان و سراسیمه با اورژانس تماس گرفت و دقایقی بعد پیکر نیمه جان پیرمرد 75 ساله به مرکز درمانی انتقال یافت و با تلاش پزشکان از «مرگ»نجات یافت. او حدود یک هفته در بیمارستان بستری بود و پس از آن که اندکی بهبودی خود را به دست آورد،ماجرای هولناکی را برای پلیس بازگو کرد که از دسیسه شوم یک سارق حکایت داشت. این مرد کهن سال با طرح شکایتی در مرکز انتظامی ادعا کرد:چند روز قبل برای درمان بیماری ام به یکی از مراکز درمانگاهی رفتم.آن جا بود که جوانی حدود30 تا35 ساله در کنارم قرار گرفت و سفره درددل هایش را گشود.او که مدعی بود شغلی پیدا نمی کند و فرزندانش گرسنه هستند،چنان احساسات و عواطف انسانی مرا برانگیخت که چشمانم پر از اشک شد و به حرف هایش گوش دادم. او می گفت:در امور بنایی ساختمان و تاسیسات و کارهای فنی حرفه ای است و هر نوع کاری را برای درآمدزایی انجام می دهد تا بتواند شکم گرسنه خانواده اش را سیر کند!از طرف دیگر او خیلی تلاش می کرد تا امور مربوط به دارو و درمان مرا انجام دهد و احترام زیادی به من می گذاشت من هم که با شنیدن سرگذشت تلخ او دلم به حالش سوخته بود، به نوعی سعی کردم به او کمک کنم! طوری که احساس«گدایی»نکند! به همین دلیل و با آن که خودم وضعیت مالی مناسبی نداشتم به او گفتم منزل من نیاز به ترمیم های جزئی دارد و می تواند فردا صبح برای رفع این خرده کاری ها به منزلم بیاید! طولی نکشید که او طبق قرارمان صبح زود به منزلم آمد و سپس ادعا کرد که نتوانسته صبحانه ای برای خودش تهیه کند!این بود که او را به یک اغذیه فروشی بردم تا صبحانه بخورد، ولی نمی دانستم که همه این رفتارها دسیسه ای شوم برای یک سرقت وحشتناک است و من طعمه این نقشه هولناک هستم! زمانی که فروشنده اغذیه رمز کارت را برای پرداخت پول از من پرسید بدون تفکر و تامل و با صدای بلند رمزحساب بانکی ام را درحالی بازگو کردم که مرد جوان آن را به خاطر سپرد.زمانی که به خانه بازگشتیم تا او خرده کاری های ساختمانی را شروع کند ناگهان چماقی را بالای سرم دیدم که او با تهدید چاقو ،ضرباتی را بر سرم زد و من دیگر چیزی نفهمیدم. هنگامی که چشمانم را گشودم در بیمارستان بودم و بعد هم متوجه شدم که آن سارق ناجوانمرد 11 میلیون و 700 هزارتومان از حساب بانکی ام خرید کرده و همه پس اندازم را به یغما برده است.گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است در همین حال بررسی های پلیس نشان داد که پیرزن دیگری نیز با این شگرد ناجوانمردانه ،طعمه دزد بی رحم شده و همه حقوق بازنشستگی خود را از دست داده است. این زن کهن سال هم که در یکی از درمانگاه های مشهد با دزد مکار آشنا شده بود، درباره این ماجرای ترسناک به ماموران انتظامی گفت:آن روز که منتظر درمان بودم،جوانی کنارم نشست و بدبختی ها و مشکلات زندگی اش را برایم بازگو کرد. او مدعی بود برای یافتن شغل به هر دری زده است، اما همچنان از بیکاری رنج می برد و نزد خانواده اش شرمنده می شود، این بود که خیلی دلم به درد آمد و تصمیم گرفتم به نوعی به او کمک کنم! من که به تنهایی زندگی می کردم او را به خانه ام بردم و حتی به او مقدار زیادی لوازم دادم تا برای فرزندانش ببرد!آن جوان به گونه ای اعتمادم را جلب کرد و با احترام زیاد خریدها و داروهای مرا تهیه می کرد که من رمز کارتم را برای پرداخت وجه خریدها در اختیارش گذاشتم، ولی یک روز او ناگهان با چماق به سرم کوبید و من درحالی به هوش آمدم که روی تخت بیمارستان بودم. بعد از این ماجرا فهمیدم که آن جوان یک سارق شیاد بود که همه حقوق بازنشستگی ام را از حساب بانکی ام برداشت کرده بود. وقتی به پلیس 110 زنگ زدم و شکایتی را در مراکز انتظامی مطرح کردم، تازه فهمیدم که او بعد از به دست آوردن رمز بانکی و جلب اعتمادم،مرا طعمه خود کرده و در حالی که عینک و ماسک به چهره زده ،با خرید لوازم از فروشگاه ها همه دارایی مرا به یغما برده است...بنا بر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،تحقیقات پلیس برای دستگیری این سارق بی رحم که طعمه هایش از مرز«مرگ» به زندگی بازگشته اند در حالی آغاز شده که سرقت های دزد شیاد با این شگرد رنگ سریالی دارد و پرونده های دیگری نیز در مراکز انتظامی تشکیل شده است. در همین حال فرمانده انتظامی مشهد به شهروندان توصیه کرد مراقب حیله گری های مجرمان با تحریک عواطف و احساسات باشند و به هیچ وجه افراد ناشناس و غریبه را به محیط زندگی خود راه ندهند. سرهنگ احمد نگهبان گفت:افراد کهن سال نیز رمز کارت بانکی خود را فقط در اختیار افراد آشنا و مورد اعتماد قرار دهند و از بیان رمز با صدای بلند در مراکز خرید امتناع کنند. مقام ارشد انتظامی مشهد تاکید کرد:بهترین راه برای کمک به همنوعان،ارائه کمک های مالی به مراکز خیریه ای وامدادی مانند بهزیستی و کمیته امداد امام(ره) است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
