درامتداد تاریکی-سرقت یک کیلو طلا و جواهر با پوشش نظافتچی
فرمانده انتظامی غرب استان تهران از دستگیری فردی که به سرقت بیش از یک کیلوگرم طلا و جواهر از خانهای در شهرک اندیشه شهرستان شهریار اقدام کرده بود، خبر داد.
به گزارش عرشه آنلاین فرمانده انتظامی غرب استان تهران از دستگیری فردی که به سرقت بیش از یک کیلوگرم طلا و جواهر از خانهای در شهرک اندیشه شهرستان شهریار اقدام کرده بود، خبر داد. سردار کیومرث عزیزی در تشریح جزئیات این خبر گفت: به دنبال وقوع یک فقره سرقت طلا و جواهر از منزلی در شهرک اندیشه شهرستان شهریار، رسیدگی به موضوع به صورت ویژه در دستورکار کارآگاهان پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی غرب استان تهران قرار گرفت و آنان پس از اقدامات فنی و اطلاعاتی متوجه شدند که فردی به عنوان نظافتچی به منزل شاکی مراجعه داشته و در زمان سرقت نیز در محل حضور داشته است. در همین باره نیز تحقیقات پلیس آغاز شد. وی با اشاره به تحقیقات انجام شده، ادامه داد: با اقدامات انجام شده پلیسی متهم مورد شناسایی قرار گرفته و پس از هماهنگی با مقام قضایی و گرفتن مجوزهای لازم، طی عملیاتی در مخفیگاهش واقع در شهرستان اندیشه شهریار دستگیر و به مقر انتظامی منتقل شد.
فرمانده انتظامی غرب استان تهران با اشاره به انجام بازجویی از متهم دستگیر شده گفت: این فرد که نظافتچی خانه مذکور بود، در بازجوییها اعتراف کرد که با همکاری یک پسر جوان اقدام به تهیه کلید در منزل کرده و با استفاده از غفلت صاحبخانه، طلا و جواهر را سرقت کرده است.
عزیزی با بیان این که این فرد بیش از یک کیلوگرم طلا و جواهر و ساعت های گران قیمت مجموعا به ارزش ۳۰ میلیارد ریال را به سرقت برده بود، گفت: متهم در اعترافاتش گفت که طلا و جواهر مذکور را به یکی از استانهای کشور منتقل کرده که با هماهنگی انجام شده جواهرات مذکور نیز کشف و به مال باخته تحویل داده شد. خراسان : شماره : 21239 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۹ خرداد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-آخرین بازیچه!
چنان عاشق پسر همسایه شده بودم که انگار کس دیگری جز او در این دنیا وجود ندارد. فکر می کردم او نیز مرا همان گونه دوست دارد و برای خوشبختی و سعادت من با همه وجودش تلاش می کند اما نمیدانستم اغفال شدهام و تنها بازیچهای برای هوسرانی او هستم تا این که ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات دختر 15 سالهای است که مدعی بود تحت تاثیر هیجانات دوران نوجوانی، عشقی خیابانی را باور کرده که زندگی و آینده اش را در شعله های آن سوزانده است. این دختر نوجوان که به همراه مادرش وارد مرکز انتظامی شده بود، با بیان این که اشتباه جبران ناپذیری را مرتکب شده است، درباره این ماجرای تاسفبار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری خلق آباد مشهد گفت: اواخر سال گذشته متوجه شدم که پسر همسایه صفحه اینستاگرامی مرا دنبال میکند. «کاوه» دوست قدیمی برادرم بود و گاهی به منزل ما رفت و آمد می کرد. در این میان گاهی پست های زیبایی از تعریف و تمجید برایم می گذاشت و تلاش می کرد به نوعی با من ارتباط برقرار کند. با وجود آن که ابتدا به پیامک های او توجهی نداشتم و حتی یک بار شماره تلفن او را حذف کردم ولی «کاوه» دست بردار نبود به گونه ای که در اثنای همین تعریف و تمجیدهای شیطانی برایم پیامک های عاشقانه فرستاد و به من ابراز علاقه کرد. من هم فقط پیامک هایش را که گاهی چندین صفحه بود با دقت مطالعه می کردم و به دوستانم نشان می دادم اما هیچ گاه پاسخش را نداده بودم تا این که بالاخره با وسوسه های دوستانم که آن ها نیز غرق در عشق های خیالی فضای مجازی بودند، پاسخ کوتاهی به او دادم و از ابراز علاقه اش تشکر کردم! همین یک جمله سرنوشتم را تغییر داد و مرا در لجنزار تباهی فرو برد. از آن روز به بعد، کاوه مطالب عاشقانه و ادبی زیبایی می نوشت و من از تعابیر و کلمات محبت آمیزش لذت می بردم. مدتی بعد ارتباط پیامکی ما به تماس های تلفنی و دیدارهای پنهانی کشید. حالا دیگر به دور از چشمان اعضای خانوادهام در کوچه و خیابان های نزدیک مدرسه با «کاوه» قرار میگذاشتم و دقایقی را با هم صحبت می کردیم. این روابط مخفیانه به جایی رسید که «کاوه» پیشنهاد کرد طوری برنامه ریزی کنم که حداقل بتوانیم ساعتی را در کنار هم باشیم و برای آینده خودمان تصمیم بگیریم. من هم که تحت تاثیر هیجانات دوران نوجوانی خیلی راحت نقشه های شیطانی او را باور کرده بودم، در آتش این عشق خیابانی می سوختم و حرف هایش را بدون تامل می پذیرفتم. از سوی دیگر برای آن که خانواده ام از این ماجرا مطلع نشوند، ساعتی را از کلاس درس فرار می کردم و نزد کاوه می رفتم چرا که او اتاقی در گوشه حیاط منزلشان داشت که از ساختمان محل سکونتشان دیده نمی شد. آن جا به بهانه های مختلف او از من عکس و فیلم می گرفت و چنان از زیباییهای ظاهریام تعریف میکرد که خودم را زیباترین دختر جهان میپنداشتم ولی نمیدانستم بازیچه هوسرانیهای پسری شدهام که همه حرفهایش فریبی بیش نیست!
خلاصه در یکی از همین روزها که دو ساعت آخر کلاس را رها کردم و نزد او رفتم، ناگهان پیشنهاد بیشرمانهای را مطرح کرد که در یک لحظه ترسیدم و دچار شوک روحی شدم اما او باز هم به چاپلوسی و چرب زبانی پرداخت تا اعتماد مرا جلب کند ولی وقتی با مخالفت من روبه رو شد، تهدیدم کرد که ماجرای دوستی خیابانی مرا برای برادرم بازگو خواهد کرد و عکس و فیلم ها را نیز برای پدرو مادرم ارسال می کند. از شنیدن این حرف ها به خود می لرزیدم و از یک آبروریزی بزرگ میترسیدم. نمیدانستم اگر خانواده ام از فرارهای من از مدرسه مطلع شوند، چه برخوردی با من خواهند داشت و سوالات دیگری که وحشت عجیبی بر وجودم انداخته بود. بالاخره از ترس رسوایی، تسلیم خواسته های کثیف و شیطانی پسر همسایه شدم اما دیگر حتی از خودم نفرت پیدا کردم که چرا این گونه فریب نقشه های شیطانی جوانی هوسران را خورده ام. بعد از آن روز تصمیم گرفتم رابطه ام را با کاوه قطع کنم ولی او از تنها نقطه ضعف من به خوبی استفاده می کرد و مرا بازیچه هوسرانی هایش قرار داده بود، اما من دیگر نمی خواستم به این عشق پوشالی ادامه بدهم. در این میان کاوه هم تهدید خودش را عملی کرد و تصاویر زشت و زنندهای را که از من داشت برای اعضای خانواده ام فرستاد. دیگر چاره ای جز بیان حقیقت نداشتم و نمیتوانستم این ماجرا را پنهان کنم. به همین دلیل کنار مادرم نشستم و آن چه را بر سرم آمده بود، بدون کم و کاست برایش بازگو کردم سپس با پیشنهاد مادرم به کلانتری آمدیم تا من آخرین بازیچه هوسرانی های او باشم و دختران دیگری مانند من فریب عشق های مجازی و دروغین در شبکه های اجتماعی را نخورند و بدانند که سرنوشت سیاهی با همین پیامک های عاشقانه انتظارشان را می کشد و مانند من در مرداب کثیف عشق های خیابانی، آینده خود را به تباهی می کشانند...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، اهمیت و حساسیت این ماجرای تاسفبار موجب شد تا سرگرد علی محمدزاده (رئیس کلانتری خلق آباد مشهد) دستورهای ویژه ای را برای ریشه یابی این حادثه تلخ صادر کند. از سوی دیگر اقدامات مشاوره ای و کنکاش های علمی بهمنظور مهارت آموزی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی دیگر برای دختر نوجوان در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21235 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۴ خرداد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-ماه عسل رمزآلود!
دخترم با همه مخالفت های من، سرانجام با پسری ازدواج کرد که در فضاهای مجازی با او آشنا شده بود و اکنون در حالی می گوید «مرا فراموش کنید» که بعد از ماه عسل رمزآلود، دیگر او را ندیده ام، اما یقین دارم که در مخمصه ای بزرگ گرفتار شده است به طوری که ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، زن 52 ساله در حالی که بغض غریبی گلویش را می فشرد با بیان این که در آستانه بازنشستگی، غصه ای وحشتناک بر دلم نشسته است، درباره ماجرای عجیبی که او را به دایره مشاوره و مددکاری کلانتری مصلی کشانده بود، به کارشناس اجتماعی مرکز انتظامی گفت: همسرم از همان روزهای آغازین زندگی مشترکمان، هیچ مسئولیتی را در قبال من و فرزندانم احساس نمی کرد. مردی بی خیال بود که گویی هیچ گونه مشکلی در زندگی وجود ندارد، به گونه ای که بار غم ها و غصه ها و حتی شادی های زندگی بر دوش من بود. من هم صبح ها سرکار می رفتم و بعدازظهر به امور خانه داری و تربیت فرزندانم می پرداختم. با وجود این از زندگی ام راضی بودم؛چرا که «محمد» با همه بی خیالی هایش، مردی آرام و موقر بود و مرا اذیت نمی کرد. سال ها به همین ترتیب سپری شد و هرکدام از فرزندانم به دنبال سرنوشت خودشان رفتند. این درحالی بود که پسر بزرگم به تحصیلات عالی رسید، اما دخترم بعد از پایان مقطع دبیرستان دیگر درس و مدرسه را رها کرد و به پرسه زنی در شبکه های اجتماعی فضای مجازی پرداخت که سرانجام سرنوشت سیاهش نیز از همین شبکه ها رقم خورد.
«ترانه» دختری خوش قلب و مهربان بود، اما خیلی زود تحت تاثیر احساسات و عواطف دیگران قرار می گرفت به طوری که اگر کسی به او اندکی محبت می کرد دیگر شیفته آن فرد می شد و دوست داشت همه عشق و محبت خود را در جامی لبریز از مهربانی به او تقدیم کند!
من هم که در آستانه بازنشستگی قرار داشتم و تازه می خواستم دوران استراحت و تفریح را تجربه کنم، همه سعی خود را به کار گرفتم تا به دخترم مهارت های خانه داری را بیاموزم؛ چرا که در طول این سال ها به دلیل مشغله کاری نتوانسته بودم زیاد در کنار آن ها باشم، اما نمی دانستم دخترم در میان آسیب های اجتماعی فضاهای مجازی غرق شده است! خلاصه «ترانه» در شبکه تلگرام با پسری که اهل یکی از شهرهای استان هرمزگان بود، به پیامک بازی می پرداخت و ارتباط نامتعارف آن ها به گفت وگوهای عاشقانه و ارسال تصاویر شخصی رسیده بود. من هم که تصور می کردم دخترم تنهایی هایش را با جست وجو در شبکه های اجتماعی سپری می کند، زیاد حساسیت نشان نمی دادم و او را به حال خودش گذاشته بودم تا این که فهمیدم دخترم دلباخته پسری شده که فقط تصویر او را در تلگرام دیده است. این پیام ها و تماس های تلفنی آن ها در نهایت به خواستگاری کشید، ولی از گفته های دخترم چنین برمی آمد که او پسری بیکار و لاابالی است که مدام در فضاهای مجازی پرسه می زند و هیچ حد و مرزی را در ارتباط با دختران و زنان غریبه نمی شناسد، ولی دخترم درحالی مرا تهدید به تعیین وقت خواستگاری می کرد که همسرم مانند همیشه خودش را کنار کشیده بود و اهمیتی به این مخمصه وحشتناک نمی داد.
تهدیدهای دخترم به جایی رسید که موضوع فرار از خانه را مطرح کرد و من برای حفظ آبروی خانوادگی به ناچار رضایت دادم و همه مراسم از خواستگاری تا عقدکنان در طول یک هفته برگزار شد و بعد هم ترانه و «فرداد» تصمیم گرفتند به ماه عسل بروند، اما این ماه عسل که فقط چند روز بعد از مراسم عقدکنان بازگو شد برایم بسیار رمزآلود بود، با وجود این نتوانستم با خواسته آن ها مخالفت کنم و به این ترتیب ترانه و نامزدش به منظور گذراندن ماه عسل راهی هرمزگان شدند تا خانواده «فرداد» هم عروس خود را ببینند؛ چراکه در مراسم خواستگاری و عقدکنان هیچ کدام از نزدیکان او حضور نداشتند، اما هنوز 3 روز بیشتر از ماه عسل آن ها نمی گذشت که دخترم در یک تماس تلفنی با من، موضوع عجیبی را مطرح کرد. او گفت: جهیزیه ام را با کامیون به هرمزگان بفرستید، چون ما تصمیم گرفته ایم زندگی مشترکمان را در همین جا آغاز کنیم! و از آن روز به بعد دیگر به تلفن هایم پاسخ نداد. فقط از طریق بستگانمان فهمیدم که آن ها در شبکه های اجتماعی دوست یابی فعالیت دارند.اکنون 6 ماه از این ماجرا می گذرد و من حتی یک بار هم صدای دخترم را نشنیده ام، فقط در پاسخ یکی از پیام هایی که برایش فرستادم، نوشته بود «در زندگی من دخالت نکن! دیگر پیگیر سرنوشت من نباش! فکر کن من مرده ام و ...»، ولی من یقین دارم که او در مخمصه ای سخت گرفتار شده است و او را مجبور به نوشتن چنین جملاتی کرده اند! من دخترم را خوب می شناسم! و دیگر صدای گریه زن میان سال در اتاق مشاور پیچید ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با توجه به اهمیت این ماجرا و با صدور دستوری محرمانه از سوی سرهنگ محمد ولیان (رئیس کلانتری مصلای مشهد) کنکاش های ویژه پلیس برای ریشه یابی ادعاهای زن 52 ساله آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21233 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۲ خرداد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-کلاهبرداری پیک موتوری با شگردی عجیب!
سجادپور- مرد جوانی که در پوشش پیک موتوری از حدود یک سال قبل و با شگردی عجیب از مالک یک شرکت خصوصی کلاهبرداری می کرد با اقدامات اطلاعاتی ماموران کلانتری احمدآباد مشهد رسوا و دستگیر شد.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، چند روز قبل مالک یک شرکت خصوصی در حسابرسی های سالانه متوجه کسری موجودی چند صد میلیونی در حساب های بانکی خود شد و از پلیس برای واکاوی این ماجرا کمک خواست.در همین حال با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد علی عسگری (رئیس کلانتری احمدآباد) گروهی تخصصی از افسران دایره تجسس، مامور رسیدگی به پرونده مذکور شدند. در این میان تعدادی از افراد مظنون و کسانی که در امور مالی شرکت دخیل بودند به طور محسوس و نامحسوس بازجویی شدند تا این که همه سرنخ ها به جوانی رسید که از 2 سال قبل امور مربوط به ارسال مرسولات و کالاهای شرکت را انجام می داد.بنابراین پیک موتوری مذکور زیر چتر اطلاعاتی افسران دایره تجسس قرار گرفت و مشخص شد که وی پس از تحویل کالا، هزینه دریافتی از مشتری شرکت را به حساب مالک واریز نکرده است، این درحالی بود که او رسیدی با نام شرکت مذکور در دست داشت. این ماجرای پیچیده موجب شد تا نیروهای انتظامی وی را با دستور قضایی بازداشت کنند و تحت بازجویی قرار دهند.گزارش روزنامه خراسان حاکی است، اگرچه متهم یاد شده خود را بی گناه جلوه می داد و معتقد بود که از 2 سال قبل صادقانه برای شرکت مذکور کار کرده است و اکنون تهمت های ناروا را باید تحمل کند اما کنکاشهای دقیق پلیس در این پرونده او را در حالی رسوا کرد که افسران تحقیق، شواهد انکارناپذیری را روی میز گذاشتند. این جوان موتورسوار که با مشاهده دلایل مستند چاره ای جز بیان حقیقت نداشت، به ناچار لب به اعتراف گشود و راز این کلاهبرداری معماگونه و عجیب را فاش کرد. او در ادامه بازجویی ها گفت: از حدود 2 سال قبل به عنوان پیک موتوری برای شرکت یاد شده کار می کردم. اعتماد مدیران مالی و صاحب شرکت به من به حدی رسید که کارت خوانی را در اختیارم گذاشتند و من با آن کارت خوان مبالغ فروش یا ارسال مرسولات را از مشتری دریافت می کردم ولی از حدود یک سال قبل وسوسه شدم که مبالغی از این پول ها را به حساب خودم واریز کنم سپس با طرح نقشه ای برای فریب مدیران مالی به یکی از شرکت های تحویل کارت خوان رفتم و یک دستگاه کارت خوان دیگر را با سر برگ همان شرکتی دریافت کردم که در آن مشغول فعالیت بودم.بعد از این ماجرا هر از گاهی هزینه های مرسولات را با کارت خوان خودم دریافت می کردم ولی رسید آن را با سربرگ شرکت مذکور به خریدار می دادم و در واقع وجه را به حساب بانکی خودم واریز می کردم. از سوی دیگر هم چون سربرگ های تراکنش به نام شرکت بود کسی به من مشکوک نمی شد و این گونه در طول یک سال گذشته چند صد میلیون تومان به حساب بانکی خودم واریز کردم و... .بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، بررسی های بیشتر افسران دایره تجسس کلانتری احمدآباد مشهد برای ریشه یابی این کلاهبرداری عجیب همچنان ادامه دارد. خراسان : شماره : 21228 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۶ خرداد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-غافلگیری قاتل در مرز پاکستان
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور- جوانی که پس از ارتکاب جنایت در پارک امت مشهد با هویت جعلی به نقاط مرزی کشور گریخته بود، همزمان با انتشار تصویر وی در روزنامه خراسان و انجام یک سری رصدهای اطلاعاتی ویژه، قبل از خروج از مرز، غافلگیر شد و توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به دام افتاد.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، شبانگاه سیزدهم فروردین جوانی به نام سجاد مهاجر به همراه یکی از دوستانش وارد پارک امت مشهد شد و در حالی که دود غلیظ سیگار را از حلقومش بیرون می فرستاد، نگاهش با نگاه جوان رهگذری تلاقی کرد. همین نگاه به کلکل و مشاجره کشید و جملات توهین آمیز آنان لحظاتی بعد به درگیری فیزیکی انجامید اما سجاد که خود را در برابر جوان 27 ساله رهگذر عاجز می دید، به خارج از پارک رفت و چند دقیقه بعد در حالی قدم به پارک مذکور گذاشت که کارد بزرگی را در دست می فشرد. او این بار با غرور خاصی به طرف «محمدرضا - م» هجوم برد و او را با ضربات کارد نقش بر زمین کرد. هنوز جوان 27 ساله در خون خود می غلتید که نیروهای اورژانس از راه رسیدند و پیکر نیمه جان وی را به بیمارستان شهید هاشمی نژاد رساندند اما «سجاد» که فرزند طلاق بود از محل گریخت و به مکان نامعلومی رفت. بنابر گزارش روزنامه خراسان، در حالی که تحقیقات میدانی و شبانه قاضی ویژه قتل عمد مشهد برای ریشه یابی این جنایت هولناک آغاز شده بود، سرنخ هایی به دست آمد که نشان می داد افرادی به فرار متهم کمک می کنند، به همین دلیل قاضی دکتر صادق صفری دستور انتشار بدون پوشش تصویر وی را در روزنامه خراسان صادر کرد و بدین ترتیب رصدهای اطلاعاتی با استفاده از فناوری های نوین پلیسی وارد مرحله جدیدی شد. از سوی دیگر نیز گروهی تخصصی از کارآگاهان با هدایت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) به واکاوی دقیق پرونده پرداختند و سرنخ هایی به دست آوردند که بیانگر حضور متهم فراری در مرز پاکستان بود.
بر همین اساس، گروه کارآزموده ای از کارآگاهان به سرپرستی سروان عظیمی مقدم (افسر پرونده) در حالی عازم روستاهای مرزی شهرستان «سرباز» شدند که قاضی صادقی (دادستان عمومی وانقلاب شهرستان سرباز) نیز در پی هماهنگی های قضایی، دستورهای ویژه ای را برای انجام عملیات های پلیسی و ورود به مخفیگاههای احتمالی متهم به قتل فراری صادر کرد. بررسی های اطلاعاتی کارآگاهان که زیر نظر قاضی صفری صورت گرفت، بیانگر آن بود که متهم قصد دارد با کمک یکی از دوستانش و از طریق قاچاقچیان سوخت به طور غیرقانونی به آن سوی مرز بگریزد، به همین دلیل کارآگاهان با پوشش مبدل وارد کپرهای مرزی شدند و متهم جوان را هنگامی غافلگیر کردند که با هویت جعلی و با پوشیدن لباس های محلی قرار بود شبانه از مرز خارج شود.
بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، قاضی ویژه قتل عمد مشهد با قدردانی از دستورهای ویژه دادستان سرباز و تلاش های شبانه روزی کارآگاهان اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی گفت: با انتقال متهم به مشهد، تحقیقات از وی ادامه خواهد یافت. خراسان : شماره : 21228 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۶ خرداد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-دوربین مداربسته راز کشف جسد دختر جوان را فاش کرد
وقتی جسد دختری جوان کنار خیابان پیدا شد، به نظر میرسید که به قتل رسیده اما دوربین مداربسته اسرار مرگ عجیب او را فاش کرد.
به گزارش مشرق، چندی قبل به بازپرس جنایی تهران خبر رسید که جسد دختری جوان در کنار خیابان افتاده و مرگ او بهدلیل شدت جراحت و خونریزی است.
تیم جنایی راهی محل حادثه شد و تحقیقات کلید خورد. جسد دختر جوان کنار خیابان افتاده و آثار خراش و بریدگی روی گردنش دیده میشد. شواهد نشان میداد که دختر جوان بهدلیل اصابت جسم نوک تیز به گردنش جانش را از دست داده است.
در ابتدا تیم جنایی تصور کرد که او به قتل رسیده است چرا که همه شواهد حکایت از جنایت میداد اما در آنجا دوربین مداربستهای وجود داشت که بازبینی تصاویر آن، اسرار مرگ مرموز دختر جوان را فاش میکرد.
در این شرایط مأموران به سراغ دوربین رفتند و پس از بازبینی تصاویر، مشخص شد که جنایتی صورت نگرفته و مرگ دختر جوان یک حادثه بوده است. آنطور که تصاویر نشان میداد، دختر جوان صبح زود به کنار خیابان رفته تا سوار خودرو شود اما در همان لحظه یک موتور سیکلت که با سرعت بالا در حال حرکت بود با دختر جوان برخورد کرد. طلق موتور به گردن دختر جوان اصابت کرده و او روی زمین افتاد.
مرد موتور سوار که بهشدت ترسیده و دستپاچه بود، از ترس پا به فرار گذاشت. از سوی دیگر دختر جوان بهدلیل جراحت و بریدگی روی گردنش جانش را از دست داد و دقایقی بعد رهگذران با دیدن پیکر غرق در خون وی، پلیس و اورژانس را خبر کردند اما تلاش برای نجات او بیفایده بود.
با مشخص شدن اسرار مرگ تلخ دختر جوان، مأموران به تحقیقات خود ادامه دادند و در بازرسی از کیف دختر جان باخته، مدارکی بهدست آوردند که هویت او را فاش میکرد.
در ادامه به دستور بازپرس، جسد دختر جان باخته به پزشکی قانونی منتقل شد و تیمی از مأموران تحقیقات خود را برای بازداشت موتور سوار فراری آغاز کردهاند. منبع:همشهری آنلاین . مشرق : یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-کلاهبردار «فوت شده» دستگیر شد!
رئیس پلیس آگاهی پایتخت از دستگیری یک کلاهبردار حرفهای خبر داد که نزدیکانش مدعی «مرگ» وی بودند.
به گزارش عرشه آنلاین، سرهنگ کارآگاه علی ولی پور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت اظهار کرد: در اوایل شهریور سال گذشته شخصی با استفاده از جعل اسناد، زمینهای حومه شهر تهران را به خریداران میفروخت که با وقوع این کلاهبرداری موضوع رسیدگی به این پرونده در دستور کار تیمی زبده از کارآگاهان اداره هشتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.وی افزود: شاکیان این پرونده پس از مراجعه به پلیس آگاهی تهران بزرگ اظهار کردند که متهم پس از شناسایی افرادی که قصد خرید زمین داشتند با آنان تعامل و ارتباط تنگاتنگ برقرار و اظهار میکرد که مالک زمین است و قصد فروش زمین را دارد و با جعل اسناد، زمینهای مدنظر خریداران را به آنان میفروخت و پس از رسیدن به خواسته خود، متواری می شد. شاکیان از هر طریقی که اقدام کردند به نتیجه نرسیدند و اطرافیان متهم اعلام کردند که نام برده فوت شده است.رئیس پلیس آگاهی پایتخت تصریح کرد: کارآگاهان تیزبین پلیس آگاهی پس از تحقیقات ابتدایی به این موضوع مشکوک شدند و با استفاده از روشهای علمی و اطلاعاتی کشف جرم، ابتدا تحقیقات میدانی را آغاز کردند و از زنده بودن متهم مطمئن و موفق شدند مخفیگاه وی را در شرق تهران شناسایی و پس از هماهنگی قضایی در یک عملیات منسجم و غافلگیرانه متهم را در مخفیگاهش دستگیر کنند و به آگاهی تهران بزرگ انتقال دهند.سرهنگ گودرزی بیان کرد: متهم ۲۵ ساله پس از دستگیری به کلاهبرداری و دریافت وجوه از شاکیان اعتراف کرد و گفت که با جعل گواهی فوت متواری میشد.وی افزود: در ادامه کارآگاهان با بررسی سوابق کیفری متهم دریافتند که متهم در گذشته نیز چندین سابقه کلاهبرداری داشته و به تحمل حبس محکوم شده است. خراسان : شماره : 21225 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۰ خرداد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-راز دومین گروگانگیری باند مخوف اتباع خارجی
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور – تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی در حالی از دومین ماجرای گروگانگیری باند مخوف مسلحانه اتباع خارجی در مشهد پرده برداشت که سرکرده مسلح این باند هنگام عملیات رهایی گروگان افغانستانی، دو تن از کارآگاهان را با شلیک های رگباری مجروح کرد.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، عصر بیست و هفتم فروردین، سرنشینان نقابدار یک دستگاه تیبا، تاجر 65 ساله افغانستانی را هنگام بازگشت به منزلش در بولوار طبرسی مشهد غافلگیر کردند و در حالی که او را به شدت کتک می زدند، داخل خودرو انداختند و به مکان نامعلومی بردند. در پی گزارش ماجرای آدم ربایی به پلیس، گروهی از کارآگاهان اداره جنایی با نظارت مستقیم سرهنگ جواد شفیعزاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) وارد عمل شدند و تحقیقات گسترده ای را برای دستگیری گروگانگیران در حالی آغاز کردند که آدم ربایان با ارسال صوت هایی از شکنجه های وحشتناک و التماس های گروگان برای خانواده وی، تقاضای دو میلیون دلار کرده بودند. گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، پس از 24 روز رصدهای اطلاعاتی، بالاخره پلیس به مخفیگاه گروگانگیران دست یافت اما هنگام تعقیب سرکرده افغانستانی باند که عبدالرحمان نام دارد، وی روی کارآگاهان آتش گشود و دو تن از نیروهای عملیاتی پلیس آگاهی را با شلیک های رگباری مجروح کرد و خود نیز با اصابت گلوله، خونآلود روی فرمان خودروی پراید افتاد. طولی نکشید که حدود 11 تن از عوامل مرتبط با این باند مخوف مسلحانه در حالی دستگیر شدند که از آنان دو قبضه سلاح جنگی (کلت و کلاشینکف) به همراه مقدار زیادی مهمات کشف شد. در همین حال، ردزنیهای اطلاعاتی کارآگاهان را به سوی باغ ویلایی در بولوار توس کشاند و آنان موفق شدند تاجر 65 ساله افغانستانی را نجات دهند که با قفل و زنجیر به شیر حمام باغ ویلایی متروکه بسته شده بود.
گروگان تبعه خارجی که با مشاهده پلیس گویی عمری دوباره یافته بود، ضمن قدردانی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، به قفس فلزی نگهداری سگ اشاره کرد و مدعی شد که گروگانگیران او را چندین روز در قفس سگ نگهداری کرده اند و تنها به او نان خشک می دادند...
در همین حال بررسی پرونده های دیگر گروگانگیری نیز با توجه به شگرد اعضای این باند مخوف و با صدور دستوری از سوی سرهنگ شفیع زاده، زیر ذرهبین تحقیقات قرار گرفت، چرا که پرونده های مشابه دیگری در پلیس آگاهی وجود داشت که کارآگاهان احتمال می دادند خانواده گروگانهابه خاطر ترس از قتل، مبالغ مدنظر گروگانگیران را پرداخته باشند. نتیجه بررسی ها که زیر نظر سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) صورت گرفت، به پرونده ای از یک تاجر افغانستانی دیگر رسید که او نیز با همین شیوه و از مهر سال گذشته در مشهد ربوده شده بود اما بعد از حدود 45 روز خانواده وی مدعی شدند که پدر 55 ساله آنان به خانه بازگشته است و دیگر حاضر به پیگیری ماجرا نشدند! اما پلیس که احتمال می داد خانواده گروگان، مبلغ مدنظر گروگانگیران را پرداخته اند، پرونده را مختومه نکردند و همچنان تحقیقات با وجود بازگشت گروگان ادامه یافت. بررسی های آنان که از خیابان امام خمینی(ره) (محل ربودن گروگان با خودروی پژو پارس) آغاز شده بود، به باغ ویلایی در بولوار توس رسید اما محل دقیق اختفای گروگانگیران مشخص نبود تا این که اعضای باند مسلح گروگانگیری به سرکردگی عبدالرحمان (متهم 40 ساله) دستگیر شدند. در این شرایط کارآگاهان از مرد 55 ساله ای که قبلا ربوده شده بود، به پلیس آگاهی دعوت کردند و از او خواستند تا حقیقت ماجرا را با توجه به دستگیری باند مخوف اتباع خارجی بیان کند. این مرد نیز پس از ارشاد و نصایح کارآگاهان گفت: آن ها وقتی مرا با خودروی پژو پارس و به دنبال یک تصادف ساختگی ربودند، به داخل باغی بردند که قفل فلزی نگهداری سگ در آن جا وجود داشت. آدم ربایان مرا درون قفس انداختند و با آب سرد شکنجه می دادند، به طوری که مجبورم می کردند به خانوادهام التماس کنم 20 میلیارد تومان ارز دیجیتال برای آزادیام بپردازند اما گاهی اوقات مرا با چشمانی بسته به داخل اتاقی می بردند که 3 پله داشت. در آن جا من پنهانی «ناس» مصرف می کردم و ناس ها را زیر فرش می گذاشتم، اما در نهایت خانواده ام 12 میلیارد تومان به گروگانگیران پرداخت کردند و من هم برای آن که هدف تهدید گروگانگیران خطرناک قرار گرفته بودم، تصمیم گرفتم حقیقت ماجرا را پنهان کنم و درباره آدم ربایی به پلیس چیزی نگویم!
به گزارش روزنامه خراسان، در پی اظهارات این مرد 55 ساله، گروهی از کارآگاهان با دستورهای محرمانه قاضی اماموردی (بازپرس شعبه 405 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) به همراه تاجر افغانستانی عازم باغ ویلای مذکور شدند و تک تک نشانی هایی را بررسی کردند که مرد 55 ساله به پلیس ارائه داده بود، از طرف دیگر در زیر فرش های داخل اتاق، مقداری «ناس» پیدا شد که با انجام آزمایش های تخصصی بزاق، مشخص شد که بزاق روی ناس ها مربوط به گروگان 55 ساله است و او حقیقت ماجرا را بیان کرده است. این در حالی است که قفس فلزی مورد ادعای وی نیز در محل نگهداری گروگان ها کشف شده بود و به تایید گروگان 55 نیز رسید. از سوی دیگر و در حالی که هنوز اعضای این باند مخوف، ماجرای گروگانگیری را انکار می کنند، چاه بزرگی در محیط باغ ویلای متروکه نمایان شد و احتمال وقوع جنایت نیز قوت گرفت، بنابراین با دستور مقام قضایی، امدادگران ایستگاه هفتم آتش نشانی مشهد، عملیات خاکبرداری از چاه مذکور را آغاز کرده اند چرا که با توجه به ارتکاب جرایم وحشتناک در این باغ ویلای متروکه، این احتمال وجود دارد که گروگانگیران خطرناک برای به دست آوردن پول های هنگفت، مرتکب جنایت هم شده باشند. این در حالی است که تحقیقات و بازجویی از اعضای باند مخوف اتباع خارجی توسط «مهربان» (افسر پرونده) ادامه دارد. خراسان : شماره : 21221 - ۱۴۰۲ شنبه ۶ خرداد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-گریز از مرگ!
وقتی به هوش آمدم که «قاتل» روی سینه ام نشسته و پارچه هایی را نیز در دهانم فرو برده بود. دستانم زیر زانوهایش قرار داشت و من در حالی نفس های آخر زندگی ام را می کشیدم که او طنابی را دور گردنم حلقه زده بود و قصد کشتن مرا داشت، اما ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات زن جوانی است که به طرز معجزه آسایی از چنگال مرگ گریخته بود. او درباره این ماجرای تکان دهنده گفت: من در یکی از مجتمع های مسکونی شهر جدید گلبهار زندگی می کنم و با بیشتر همسایگان رابطه صمیمانه ای دارم. در این میان زنی که خود را وکیل دادگستری معرفی می کرد و مدعی بود بیش از 20 سال سابقه وکالت دارد به منزلم رفت و آمد داشت و با یکدیگر دوست شده بودیم، اما از حدود 2 ماه قبل که مقداری طلا و لوازم برقی از منزلم سرقت شد و موضوع را از طریق کلانتری پیگیری می کردم، رفت و آمدهای او به منزلم به طور چشمگیری کاهش یافت، ولی من هیچ گاه به او مشکوک نشدم؛ چراکه در طول مدت آشنایی، اعتماد کامل مرا به خود جلب کرده بود. خلاصه در حالی که من همچنان پیگیر دستگیری سارق یا سارقان منزلم بودم، ناگهان حادثه ای وحشتناک رخ داد که من به طرز معجزه آسایی از چنگ مرگ گریختم تا چهره آن زن شیاد نیز برای همه آشکار شود.
زن جوان در ادامه این ماجرا مدعی شد:آن شب و در حالی که به آخرین روزهای ماه مبارک رمضان نزدیک می شدیم من در خانه تنها بودم که «سوزان» وارد منزلم شد و بعد از چند دقیقه برایم آب میوه آورد! ولی باز هم طاقت نیاورد و با این بهانه که تو روزه می گیری و ضعیف شده ای به بیرون از خانه رفت و در مدت کوتاهی با ظرف سوپ به خانه بازگشت.
نمی دانم سوپ را از کجا آورد، ولی من میلی به پیش غذا نداشتم به همین دلیل هم نمی خواستم آن را صرف کنم، با وجود این «سوزان»آن قدر با چرب زبانی اصرار کرد که مجبور شدم سوپ را بخورم! در حالت خواب و بیداری شنیدم که او می گفت: حال تو خوب نیست و من شب را در کنار تو می مانم!
صبح روز بعد هنگامی به هوش آمدم که فردی نقابدار روی پیکرم نشسته و پارچه هایی را در دهانم فرو برده بود. قصد داشتم خودم را از چنگ او برهانم، اما دست هایم زیر زانوهای او قرار داشت و نمی توانستم حرکت کنم در همین حال فقط تلاش می کردم تا فریاد بزنم و جیغ بکشم! با آن که احساس می کردم کسی صدایم را نمی شنود، اما در همین گیرودار یکی از همسایگان مجتمع مسکونی که به همراه شوهرش از کنار واحد آپارتمانی ما عبور می کرد، ناله های ضعیف مرا شنیده و به موضوع مشکوک شده بود. در یک لحظه فهمیدم که آن ها تلاش می کنند قفل در را باز کنند. طولی نکشید که زن همسایه وارد پذیرایی شد و با دیدن فردی نقابدار که پالتوی بزرگی به تن داشت و با طناب مشغول خفه کردن من بود، دیگر نتوانست این صحنه را تحمل کند و کنار در اتاق غش کرد. شوهر آن زن که اوضاع را این گونه دید هراسان وارد خانه شد و مرا از چنگ قاتل نجات داد.دقایقی بعد همسایگان دیگر هم رسیدند و با برداشتن کلاه کشی از سر قاتل مشخص شد او همان زنی است که خود را وکیل معرفی می کند! خلاصه لحظاتی بعد نیروهای انتظامی هم آمدند و «سوزان» را به کلانتری بردند.در آن جا هویت واقعی او لو رفت و تحقیقات نشان داد که او قبلا نیز با خوراندن مواد بیهوشی به من، اموالم را ربوده است،ولی این زن که گرگی در لباس میش بود، ادعا کرد که فرد دیگری او را اجیر کرده است تا مرا به قتل برساند و ... .
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است زن جوان در پایان این ماجرا مدعی شد، شاید قصه مرگ و زندگی من، درس عبرتی برای زنانی باشد که به راحتی به هر فردی اعتماد می کنند و از سوی دیگر نیز حداقل چهره پلید چنین تبهکارانی برای مردم آشکار می شود که با توسل به این حیله های ناجوانمردانه زندگی دیگران را به بازی می گیرند!
ماجرای واقعی براساس سرگذشت یکی از مخاطبان . خراسان : شماره : 21219 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۳ خرداد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-کلاهبرداری میلیاردی با رسید جعلی پرداخت
توکلی - دو کلاهبردار حرفه ای که از طریق تهیه و ارسال رسید جعلی اقدام به کلاهبرداری به ارزش ۴ میلیارد کرده بودند ،به چنگ پلیس افتادند.به گزارش خراسان ،فرمانده انتظامی شهرستان کرمان بیان کرد:به دنبال افزایش تماس های مردمی با مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر کلاهبرداری از طریق ارسال رسید جعلی واریز و پیامک جعلی، بررسی موضوع به صورت ویژه در دستورکار ماموران کلانتری بازار شهر کرمان قرار گرفت. سرهنگ مهدی پورامینایی ادامه داد: بررسیهای اولیه کارشناسان حکایت از این داشت که متهمان با شناسایی سوژه های خود از سایت دیوار با آنها ارتباط برقرار و با شیوههای متقلبانه از طریق ارسال رسیدهای جعلی واریز، کالای مال باختگان را دریافت و فرار می کردند. وی گفت : با پایان یافتن تحقیقات مقدماتی پلیس، مخفیگاه متهمان شناسایی شد و با هماهنگی مقام قضایی در یک عملیات غافلگیرانه در شهر کرمان دو نفر از متهمان دستگیر شدند و در تحقیقات تکمیلی به چندین فقره کلاهبرداری از طریق ساخت رسید جعلی واریز اعتراف کردند. این مسئول انتظامی با بیان این که ارزش کلاهبرداری انجام شده توسط متهمان از سوی کارشناسان 4 میلیارد ریال برآورد شده است، تصریح کرد: با اقدامات انجام شده از سوی نیروهای کلانتری۱۱( بازار شهر کرمان) همه مال باختگان این پرونده شناسایی شدند.وی تاکید کرد: برای جلوگیری از این گونه موارد لازم است مردم از اعتماد بی جا به افراد ناشناس در فضای مجازی خودداری و در هنگام فروش کالا ابتدا حساب بانکی خود را بررسی کنند و در صورتی که پیامک موثق دریافت نکردند، حتما موجودی حساب خود را از طریق اینترنت بانک، دستگاههای خودپرداز یا کارت خوان بررسی و پس از حصول اطمینان از واریز وجه، کالای مربوط را برای خریدار ارسال کنند. خراسان : شماره : 21216 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۳۱ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-پلیس در تعقیب عامل جنایت پارک امت
سجادپور- جوان 23 ساله ای به نام سجاد مهاجر که سیزدهم فروردین گذشته جوان دیگری را در پارک امت مشهد به قتل رساند، در حالی تحت تعقیب کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفته است که مقام قضایی از شهروندان خواست برای شناسایی مخفیگاه وی با پلیس همکاری کنند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ساعت 22 شب سیزدهم فروردین، جوانی به نام سجاد مهاجر (متهم به قتل فراری) به همراه یکی از دوستانش وارد پارک امت مشهد شد تا در کنار یکدیگر سیگاری دود کنند اما ناگهان با جوان 27 ساله دیگری که مشغول قدم زدن در پارک بود، چشم در چشم شدند. سجاد که از سر غرور دود غلیظ سیگار را بیرون می داد به «نگاه» جوان رهگذر اعتراض کرد و بدین ترتیب مشاجره ای توهین آمیز بین آن ها شروع شد. سجاد که می دانست در برابر هیکل قوی جوان 27 ساله حرفی برای گفتن ندارد از پارک خارج شد و دوباره در حالی که قمه ای را در دست می فشرد به پارک بازگشت. او این بار با قمه به طرف جوان مذکور هجوم برد و او را خون آلود نقش بر زمین کرد. دقایقی بعد پیکر نیمه جان جوان 27 ساله توسط امدادگران اورژانس به بیمارستان شهید هاشمی نژاد انتقال یافت اما تلاش کادر درمان برای نجات وی به نتیجه نرسید؛ چرا که او دیگر علایم حیاتی نداشت.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، با گزارش این جنایت هولناک به قاضی ویژه قتل عمد، تحقیقات قضایی توسط دکتر صادق صفری در حالی آغاز شد که «سجاد» به مکان نامعلومی گریخته بود. به همین دلیل قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد با صدور دستور درج بدون پوشش چهره متهم به قتل فراری در روزنامه خراسان، از شهروندان خواست، هرگونه اطلاعات درباره مخفیگاه عامل جنایت در پارک امت را با شماره تلفن های 110، 21825290، 21825267 و 09363257468 به پلیس آگاهی اطلاع دهند.
قاضی صفری همچنین با هشدار قضایی به افرادی که در فرار متهم یا اختفای وی همکاری کنند، گفت: به یقین در صورت اثبات جرم، این افراد به اشد مجازات های قانونی محکوم خواهند شد. خراسان : شماره : 21215 - ۱۴۰۲ شنبه ۳۰ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-عامل جنایت در پایانه مسافربری مشهد را شناسایی کنید
سجادپور – پلیس برای شناسایی مخفیگاه عامل جنایت در پایانه مسافربری مشهد از شهروندان کمک خواست.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، در آخرین روزهای آبان سال 97، دو جوان که در قسمت باربری پایانه مسافربری مشهد فعالیت می کردند به دلیل غرور جوانی به کل کل با یکدیگر پرداختند و با هم گلاویز شدند، اما مشاجره آن ها با دخالت بزرگ ترهای پایانه خاتمه یافت و هر کدام به مغازه های خود بازگشتند، اما طولی نکشید که شعله های زیر خاکستر این کل کل های ساده دوباره زبانه کشید و این بار گروهی از دوستان آن ها نیز وارد درگیری شدند و به این ترتیب نزاع خونینی با بیرون آمدن سلاح های سرد آغاز شد. در این میان ناگهان تیغه چاقو بر شانه جوان 29 ساله ای فرود آمد که جثه ورزشکاری داشت. این گزارش حاکی است، با فرار عاملان نزاع از محل حادثه، پیکر خون آلود «صالح – ب» جوان 29 ساله نیز به مرکز درمانی انتقال یافت، اما او بر اثر عوارض ناشی از اصابت چاقو جان سپرد و این گونه پرونده ای جنایی روی میز قاضی ویژه قتل عمد قرار گرفت.اگرچه ساعتی بعد با صدور دستور های قضایی، کارآگاهان منزل متهم به قتل را در منطقه محمدآباد مشهد به محاصره درآوردند، اما وی از آن جا به مکان نامعلومی گریخته بود. همزمان با کشف لباس و دستمال های آغشته به خون از داخل حمام منزل مسکونی که بیانگر حضور وی بعد از وقوع جنایت در آن مکان بود، بررسی های پلیس نشان داد که وی داخل باغی در اطراف طرقبه مخفی شده است، اما پس از آن که کارآگاهان وارد باغ مذکور شدند، دریافتند که متهم به قتل از آن جا هم فرار کرده است.بنابر گزارش خراسان، در حالی که رصدهای اطلاعاتی و ردزنی های پلیس برای دستگیری وی ادامه دارد، قاضی ویژه قتل عمد مشهد، دستور انتشار تصویر بدون پوشش محمدرضا درویش (متهم به قتل فراری) در روزنامه خراسان را صادر کرد و به این ترتیب پلیس از شهروندان خواست چنان چه از مخفیگاه متهم فراری اطلاعاتی دارند با تلفن های 110، 21825290 و 21825267 تماس بگیرند.در همین حال قاضی دکتر صادق صفری به برخی از افرادی که برای اختفای متهم با وی همدستی می کنند نیز هشدار داد در صورتی که بررسی های قضایی، نقش آنان را در کمک به اختفای متهم اثبات کند به اشد مجازات های قانونی برای فراری دادن متهم به قتل محکوم خواهند شد. خراسان : شماره : 21212 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۵ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-رسوایی در بیمارستان دولتی!
اعضای باند کارمندان متخلف، سرم ها را با آمبولانس از مرکز درمانی خارج می کردند!
سیدخلیل سجادپور – اعضای یک باند حرفه ای که سرم های مرکز درمانی را با آمبولانس بخش خصوصی از بیمارستان دولتی خارج می کردند و در استان های دیگر کشور به فروش می رساندند در حالی توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدند که ریشه یابی این ماجرا به فروش کارت واکسن کرونا و گوشی های سرقتی رسید. به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، چند روز قبل یکی از مدیران انبار دارویی یکی از بیمارستان های بزرگ دولتی مشهد، کمبود هزار و 500 سرم بیمارستانی را در آمار و ارقام دارویی گزارش داد و به این ترتیب پلیس برای بررسی موضوع وارد ماجرا شد. بررسی های مقدماتی که با دستورهای ویژه قاضی شعبه 202 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به انبار دارویی بیمارستان مذکور کشید، بیانگر آن بود که تعداد زیادی حواله های جعلی و بدون مهر در مرکز درمانی ثبت شده است. پیگیری این سرنخ با استفاده از فناوری های نوین پلیسی، دو کارمند باسابقه بیمارستان را در مظان اتهام قرار داد.بنابراین دو کارمند این مرکز درمانی بازداشت و به مقر انتظامی منتقل شدند. بازجویی های فنی از دو متهم 42 ساله، پای راننده آمبولانس بخش خصوصی را نیز به پرونده گم شدن سرم ها گشود و مشخص شد آن ها باندی حرفه ای را در بیمارستان دولتی تشکیل داده و از مدت ها قبل در حالی به خلافکاری روی آورده اند که یکی از کارمندان بیمارستان سابقه سرقت نیز در پرونده سیاه خود دارد. افشای این موضوع، اهمیت پرونده مذکور را دوچندان کرد و این گونه ماجرای سرم های بیمارستانی وارد مرحله جدیدی شد.
همزمان با بازبینی دوربین های مداربسته توسط افسران زبده کلانتری احمدآباد مشهد، سرنخ هایی از جرایم دیگر اعضای این باند به دست آمد و بررسی ها به شیوه نامحسوس زیرنظر مستقیم مقام قضایی ادامه یافت. گزارش روزنامه خراسان حاکی است، تحقیقات پلیس حکایت از آن داشت که کارمندان متخلف با حواله های جعلی، دارو و سرم را از انبار بیمارستان خارج کرده اند، سپس این اقلام را تحویل کارمند بخش خصوصی (راننده آمبولانس) داده اند و او نیز محموله های دارویی را از بیمارستان خارج کرده و در استان های سیستان و بلوچستان، فارس و کردستان در بازار آزاد به فروش رسانده است.از سوی دیگر کنکاش های دقیق تر پلیس از ماجرای فروش کارت واکسن به شهروندان نیز پرده برداشت و مشخص شد که اعضای این باند حرفه ای در هنگام همه گیری کرونا، مبالغی را از 300 تا 700 هزار تومان از متقاضیان دریافت کرده و کارت واکسن کرونا را بدون تزریق واکسن به آن ها فروخته اند. با افشای زوایای پنهان از خلافکاری های متهمان، نیروهای انتظامی با دستور مقام قضایی سومین متهم پرونده را نیز دستگیر کردند و مخفیگاه او را مورد بازرسی قرار دادند. در این عملیات علاوه بر کشف تعدادی سرم های بیمارستانی، 80 دستگاه گوشی تلفن همراه هوشمند و 100 دستگاه گوشی تلفن همراه ساده از مخفیگاه وی کشف شد و به مقر انتظامی انتقال یافت. بررسی های بیشتر در این باره نشان داد که تعدادی از گوشی های مذکور که سریال های آنان مخدوش نشده بود، سرقتی هستند به همین دلیل ماجرای کارمندان متخلف ابعاد دیگری پیدا کرد، اما متهم یاد شده که بهیار بخش خصوصی است، در بازجویی ها مدعی شد، تلفن های مکشوفه به پدر خانمش تعلق دارد که حدود دو ماه قبل دار فانی را وداع گفته است.بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اگرچه بررسی سوابق پدر خانم متهم در بانک اطلاعاتی مجرمان نشان داد که وی سابقه کیفری در زمینه مالخری داشته است، اما اهمیت این پرونده موجب شد تا سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) دستورهای محرمانه ای برای بررسی همه زوایا و ابعاد این ماجرا صادر کند.تحقیقات این پرونده حساس در حالی ادامه دارد که اعضای این باند با صدور قرار قانونی مناسب از سوی قاضی شعبه 202 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد روانه زندان شدند.
اختصاصی خراسان . خراسان : شماره : 21212 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۵ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-جزئیات اعدام سرکردگان بزرگترین کارتل کوکائین در ایران
حکم اعدام ۳ نفر از اعضای بزرگترین کارتل توزیع کوکائین در کشور، پس از طی مراحل قانونی، صبح روز گذشته اجرا شد.
به گزارش عرشه آنلاین اردیبهشت سال ۹۳ بود که سردار علی مویدی رئیس وقت پلیس مبارزه با مواد مخدر فراجا از دستگیری ۶ نفر از اعضای باند توزیع مواد مخدر پنجک خبر داد. سرکرده این باند حسین پنجک از سلاطین مواد مخدر کوکائین ایران طی ۱۰ سال فعالیت، ۱۷ بار دستگیر شده بود و در زمان دستگیری ۳۲ سال داشت.
وی پس از برگزاری جشنی که به بهانه رسیدن اموالش به ۴۰ میلیارد تومان برگزار کرده بود، دستگیر شد. این جشن در حوالی کرج برگزار و حدود یک میلیارد تومان هزینه برگزاری آن شده بود. به گفته پلیس، علاوه بر شناسایی چندین دستگاه خودروی لکسوس، جنسیس و...، یک قایق تفریحی لوکس هم بخشی از اموال این قاچاقچی بزرگ بود که در زمان دستگیریاش در یکی از بنادر شمالی کشور پهلو گرفته بود.
اموال این باند در شمال تهران، کرج و شمال کشور شناسایی و توقیف شد.
در زمان دستگیری از اعضای این باند یک کیلو کوکائین، تریاک و شیشه کشف شد. در نهایت حکم اعدام ۳ نفر از اعضای این باند پس از تأیید در دیوان عالی کشور صبح دیروز ۲۰ اردیبهشت ماه اجرا شد. خراسان : شماره : 21209 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۲۱ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-کلیک جنایت در مرداب عاشقی مجازی!
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور-زمانی به هویت واقعی آن دختر در فضای مجازی پی بردم و فهمیدم که او زنی متاهل و دارای فرزند است که دیگر «عاشق» شده بودم و در مرداب این عشق مجازی دست و پا می زدم...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اعترافات پسر 24 ساله ای است که در پی عشقی هوس آلود، شوهر بلاگر معروف مشهدی را با همدستی وی به قتل رساند و جسد او را به آتش کشید تا صحنه جنایت را «خودسوزی» جلوه دهند.
عاملان این جنایت هولناک که به دستور قاضی ویژه قتل عمد مشهد برای بازسازی صحنه قتل به ساختمان 2 طبقه ای در بولوار نبوت هدایت شده بودند، در محل وقوع جنایت مقابل دوربین قوه قضاییه ایستادند تا ناگفته های این قتل وحشتناک را بازگو کنند. در آغاز بازسازی صحنه جنایت، ابتدا سروان عظیمی مقدم (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از اعترافات و اظهارات متهمان در مراحل بازجویی پرداخت و سپس «قاضی محمود عارفی راد» با تفهیم مواد قانونی به متهمان، از آنان خواست مواظب اظهارات خود باشند و حقیقت ماجرا را بیان کنند چرا که اظهارات آنان در دیگر مراحل دادرسی مورد استناد قرار می گیرد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، پس از ارشاد و نصایح مقام قضایی، ابتدا پسر جوان در شرح جزئیات این جنایت تکان دهنده گفت: از حدود یک سال قبل هنگام جست و جو در شبکه اجتماعی اینستاگرام با دختری آشنا شدم که «بلاگر» بود. خیلی زود با او ارتباط برقرار کردم ولی نمی دانستم که آن دختر هویت واقعی خود را در فضای مجازی پنهان کرده است. تصورم این بود که آن دختر زیبا مجرد است! به همین دلیل ارتباط عاشقانه ام را با او ادامه دادم ولی «ف-ز» در حالی هویت خود را آرام آرام آشکار کرد که دیگر دیر شده بود و من به او دل باخته بودم! هنگامی متوجه شدم که او متاهل است و یک فرزند دختر دارد که در مرداب عاشقی مجازی دست و پا می زدم و نمی توانستم او را رها کنم! در این شرایط «ف-ز» هم از مشکلات خانوادگیاش برایم سخن می گفت و مدعی بود که همسرش را دوست ندارد و با یکدیگر اختلافات شدیدی دارند به حدی که کارشان به کتک کاری می کشد!
از سوی دیگر من که وابستگی زیادی به آن زن جوان پیدا کرده بودم، به نصیحت او پرداختم تا از طریق قانونی طلاق بگیرد! حتی برای گرفتن طلاق پیگیری هم می کردم، اما «ف-ز» دوست داشت علاوه بر طلاق حق و حقوق قانونی را هم از همسرش بگیرد که به همین دلیل ماجرای طلاق آن ها به طول انجامید. در این میان او مدام سختی ها و رنج هایش را برایم بازگو می کرد تا این که بالاخره پیشنهاد قتل شوهرش را مطرح کرد. اگر چه ابتدا مخالف بودم و سعی می کردم او را از این ماجرا منصرف کم ولی در نهایت با اصرارهایش پذیرفتم و این گونه دسیسه قتل را طراحی کردیم. ابتدا قصد داشتم شوهر «ف-ز» را با نوعی گاز شیمیایی به قتل برسانم تا کسی متوجه جنایت نشود! به همین دلیل همه جوانب را با یکدیگر بررسی کردیم، اما وقتی در نیمه های شب وارد منزل ویلایی شدم و به طبقه دوم رفتم، تازه فهمیدم که تلاش هایم برای اجرای این نقشه بی فایده بوده، چرا که آن گاز در فضا منتشر شده بود، اما نتیجه ای برای قتل نداشت. این بود که شوهر 32 ساله «ف-ز» متوجه ماجرا شد و من به ناچار با دستانم گلویش را در رختخواب فشردم و او را خفه کردم. سپس در کنار جسد نشستیم و نقشه دیگری برای پنهان ماندن جنایت کشیدیم. قرار شد از موضوع اختلافات خانوادگی «ف-ز» استفاده کنیم و با آتش زدن جسد، طوری صحنه سازی کنیم که دیگران ماجرا را «خودسوزی» تصور کنند. با این نقشه، خانه و جسد را به آتش کشیدیم و هر دو از خانه بیرون رفتیم که چند ساعت بعد هم کارآگاهان مرا دستگیر کردند و با دیدن «ف-ز» فهمیدم که همه چیز لو رفته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-دانش آموز کشتیگیر قاتل شد!
از چند ماه قبل مصرف قرص های اعصاب و خواب آور را آغاز کرده بودم به گونه ای که گاهی تعداد زیادی از آن قرص ها را استفاده می کردم و در کلاس درس حاضر می شدم اگرچه همه ساعت های درس را در خواب و عالم خودم بودم و از موضوعات درسی چیزی نمی فهمیدم اما معلم ها نیز کاری به کارم نداشتند و من در همان عالم هپروت به سر می بردم تا این که در یک نزاع وحشتناک، دستم به خون آلوده شد و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، «امیرعلی» نوجوان 17 ساله ای که به اتهام جنایت در پارک معروف به شهرستانی، با دستورهای ویژه قاضی محمود عارفی راد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) و با تلاش کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شده است، پس از آن که به سوالات فنی سروان عظیمی مقدم (افسر پرونده) در خصوص زوایای پنهان قتل جوان 18 ساله افغانستانی پاسخ داد، در تشریح سرگذشت خود به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: از حدود 4 سال قبل به ورزش کشتی علاقه مند شدم و بعد از تعطیلی مدرسه به سالن کشتی می رفتم به طوری که خیلی زود در این رشته پیشرفت کردم و در مسابقات دانش آموزی به مقام های برتر دست یافتم و در نهایت در آخرین مسابقه ای که شرکت کردم، مقام سوم استانی را کسب کردم اما با تشویق برخی دوستانم متاسفانه به مصرف قرص های اعصاب و روان رو آوردم. آن قرص ها به شدت خواب آور بودند و من همیشه در حال چرت زدن بودم. احساس می کردم در عالم هپروت هستم و از این رفتارهایم به گونه ای لذت می بردم. کارم به جایی رسید که هر بار تعدادی از این قرص ها را می خوردم و در کلاس درس نیز همواره خواب بودم اما هیچ کس کاری به من نداشت حتی معلمانم چیزی نمی گفتند. با آن که در کلاس یازدهم و در مدرسه ای واقع در بولوار هفت تیر مشهد تحصیل می کردم ولی به خاطر همین رفتارها و مسیر خلافی که در پیش گرفته بودم به درس ومدرسه اهمیتی نمی دادم این درحالی بود که مدیران و معلمان مدرسه نمی دانستند که من به مصرف این قرص ها معتاد شده ام. هر روز مقدار مصرفم بیشتر می شد و با آن که در آستانه دعوت به مسابقات بزرگ تر بودم ولی حال خودم را نمی فهمیدم. از سوی دیگر هم اگر از این قرص ها مصرف نمی کردم، حال بدی داشتم و دست به رفتارهای وحشتناکی می زدم. دیگر فقط به خاطر عادت روزمره، کتاب هایم را برمی داشتم و به مدرسه می رفتم ولی در واقع فقط به فکر تهیه قرص بودم و هرچه از پدرم پول می گرفتم به همراه برخی از دوستانم صرف خرید قرص می کردم تا این که آن شب وقتی کنار پنجره اتاق نشسته و در عالم خودم بودم، ناگهان در همان حالت خواب و بیداری چند جوان را در پارک بولوار شهرستانی دیدم که با پدرم درگیر شده اند چرا که پدرم پاکبان آن پارک بود و از داخل منزلمان درون پارک به خوبی دیده می شد. خلاصه با دیدن این وضعیت، بلافاصله کفش هایم را پوشیدم و با سرعت خودم را به پارک رساندم. چاقویی را برداشتم و با آن به طرف چند جوان مذکور حمله ور شدم که یکی از آن ها مقابلم قرار گرفت و من هم تیغه چاقو را بر پیکرش فرود آوردم. پدرم نیز تبر در دست داشت و با آن ها درگیر بود. بعد از آن که متوجه شدم یکی از آن ها را به قتل رسانده ام، از محل فرار کردم که بعد هم کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی به سراغم آمدند و مرا دستگیر کردند...
گزارش روزنامه خراسان حاکی است تحقیقات پلیس درباره این جنایت هولناک ادامه دارد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس آگاهی خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21203 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۱۴ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-بدگمان!
حدود 6 ماه قبل برای رهایی از سوء ظن های پدرم که جزئیات رفتارهای مرا هم زیر نظر داشت، به خواستگارم پاسخ مثبت دادم تا دیگر این شرایط خانوادگی را تجربه نکنم اما متاسفانه از چاله به چاه افتادم چرا که بدگمانی های نامزدم وحشتناک تر از سوءظن های پدرم بود به گونه ای که ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، دختر 15 ساله ای که از نامزدش به اتهام کتک کاری و ایراد ضرب و جرح های عمدی شکایت کرده بود با بیان این که فقط می خواهم قانون تکلیف مرا مشخص کند، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد توضیح داد: پدرم کاسب است و مغازه مرغ فروشی دارد اما بر خلاف آن که رفتار و گفتارش با مشتریان بسیار عالی و با طمأنینه است، در خانه، مردی خشن و بدبین جلوه می کند. با آن که من اولین فرزند خانواده هستم و تنها خواهری کوچک تر از خودم دارم، ولی مدام از رفتارهای من ایراد می گیرد و به هر موضوعی با سوءظن می نگرد و با نگاه های سرزنش آمیزی همواره تحقیرم می کند. مادرم نیز با این اخلاق پدرم، مخالف بوده و بارها تاکید کرده است که نباید تا این حد از رفتارها و گفتار من ایراد بگیرد. با وجود این پدرم توجهی به نظرات دیگر اعضای خانواده ندارد . اگرچه بنا به نظر اطرافیان من دختری زیبا و خوش سلیقه هستم و در امور تحصیلی هم موفق بودم اما پدرم نکات خوب و مثبت مرا هرگز نمی بیند و از نوع پوشش و حتی رفت و آمدهایم به شدت انتقاد می کند به طوری که مدام در خلوت خودم گریه می کنم ولی هیچ گاه نمی خواهم پدرم ناراحت شود. این سوء ظن ها به حدی رسید که پدرم اجازه نمی داد در خانه تنها بمانم؛ چرا که می ترسید از طریق فضای مجازی با پسری ارتباط برقرار کنم یا حتی وقتی با مادرم به بیرون از منزل می رفتم باید جزئیات مکان ها و خودروهایی را که سوار شدیم برای پدرم بازگو می کردم که تصور نکند من مادرم را فریب داده ام تا به این بهانه برای دیدار با پسری غریبه از خانه خارج شده باشم!
خلاصه در همین شرایط بود که پسر خاله ام از طریق مادرش به من پیام داد که مرا دوست دارد و می خواهد به خواستگاری من بیاید! وقتی خاله ام موضوع را با مادرم در میان گذاشت و پدرم متوجه ماجرا شد ناگهان ولوله ای در منزل ما به راه افتاد . پدرم که خشم و عصبانیت همه وجودش را فرا گرفته بود، چنین تصور می کرد که حتما با پسرخاله ام به دور از چشم او ارتباط عاشقانه داشته و قبلا قرار و مدارهای ازدواج را هم گذاشته ام و اکنون موضوع با خواستگاری خاله ام لو رفته است! هرچه من و مادرم و حتی خاله ام سوگند می خوردیم که اشتباه می کند و هیچ گاه چنین ارتباطی بین ما وجود نداشته است ولی پدرم باور نمی کرد و سوءظن هایش همواره بیشتر می شد به طوری که طی چند روز همه فامیل را به هم ریخت و ادعا کرد که پسر خاله ام مرا که دختری 14 ساله بودم فریب داده است تا مرا اغفال کند! به همین دلیل حتی گوشی تلفن همراهم را گرفت تا با کسی ارتباط نداشته باشم و مرا در خانه حبس کرد این درحالی بود که به خاطر کرونا مجبور بودم، از طریق فضای مجازی درس بخوانم! بنابراین به ناچار درس و مدرسه را هم رها کردم و خانه نشین شدم. حدود یک سال بعد از این ماجرا بود که پسر یکی از دوستان صمیمی پدرم به خواستگاری ام آمد. «پویا» را چند بار به خاطر رفت و آمدهای خانوادگی دیده بودم و به ظاهر پسری مهربان و آرام به نظر می رسید. وقتی فهمیدم که پدرم نظر مثبتی دارد و با این ازدواج موافق است بلافاصله من هم پاسخ مثبت دادم ؛چرا که دیگر نمی توانستم سوء ظن های پدرم را تحمل کنم و برای رهایی از این شرایط خانوادگی درنگ نکردم و حدود 6 ماه قبل پای سفره عقد نشستم. اوایل نامزدی بسیار خوب بود و من هم از رفتارهای نامزدم رضایت داشتم اما طولی نکشید که متوجه شدم «پویا» هم مانند پدرم وسواس سوءظن دارد و با بدگمانی رفتارهای مرا کنترل می کند. او وقتی سرکار بود مرا هم به خانه مادرش می برد و باید تا زمان آمدن نامزدم در خانه مادر شوهرم می ماندم، اگر در آن شرایط بیرون می رفتم سروصدا به راه می انداخت و مرا کتک می زد تا به قول خودش آدم شوم! اما این ماجرا زمانی شکل حادتری به خود گرفت که «پویا» هم متوجه موضوع پسرخاله ام شد و او نیز مانند پدرم مرا متهم کرد که حتما با پسر خاله ام ارتباط غیراخلاقی داشته ام! به همین دلیل تاکید می کرد که هرگاه فردی نامحرم به منزلمان آمد من حتما باید به داخل اتاق بروم و بیرون نیایم! من هم خواسته اورا رعایت می کردم تا این که چند روز قبل عمویش به خانه ما آمد و من فکر کردم چون خود «پویا» در خانه است دیگر نیازی نیست به داخل اتاق بروم! ولی بعد از رفتن عمویش به شدت خشمگین شد و مرا در حضور مادرش آن قدر کتک زد که بینی ام شکست و استخوان پایم نیز ترک برداشت. در این گیر و دار ناگهان با چاقو به طرف من حمله کرد که مادرش با التماس و گریه چاقو را از او گرفت اما من که دیگر نمی توانستم این اوضاع تاسف بار را تحمل کنم به کلانتری آمدم تا قانون تکلیف مرا روشن کند و...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، به دستور سرگرد «جواد یعقوبی» (رئیس کلانتری طبرسی شمالی) بررسی های قانونی و روان شناختی این پرونده به مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21201 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۲ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-بازی با جان مردم!
از روزی که فهمیدم چه بلای وحشتناکی به سرم آمده است دیگر شب و روز ندارم و مدام پیگیر این ماجرا در دستگاه قضایی هستم تا حداقل دختران و زنان دیگری مانند من این اشتباه هولناک را تکرار نکنند چرا که هر لحظه احتمال دارد عضوی از پیکرشان را از دست بدهند یا جانشان در معرض خطر قرار گیرد و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، دختر جوانی که به دلیل مصرف داروهای تقلبی چاقی و لاغری دچار عوارض وحشتناکی شده است در حالی که به شدت اشک می ریخت و از دستگاه قضایی استمداد می طلبید تا با عاملان فروش این گونه داروها در فضاهای مجازی برخوردی قاطع داشته باشند که جان مردم را به بازی گرفته اند، درباره این ماجرای تلخ به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: از این که پیکری لاغر داشتم ناراحت بودم و می خواستم به هر طریق ممکن از این وضعیت رها شوم و با اندکی اضافه وزن به شرایط ایده آل برسم به همین دلیل در اواخر سال 98 هنگامی که در شبکه های اجتماعی جست وجو می کردم ناگهان چشمانم روی تبلیغ داروهای چاقی و لاغری خیره ماند! من هم ابتدا مانند بسیاری از شهروندان به این گونه تبلیغات در فضای مجازی اعتقادی نداشتم و آن ها را سودجویی یا کلاهبرداری می دانستم، اما زمانی که دیدم فروشنده داروها، پزشکان طب سنتی را به عنوان همکار و ناظر بر تهیه و تولید داروها معرفی می کند اندکی درنگ کردم و به جست وجو در تبلیغات زنی به نام «آرزو» ادامه دادم،طولی نکشید که با وسوسه های لاغری در مدت کوتاه، فریب خوردم و با فروشنده داروهای لاغری به صورت مجازی ارتباط برقرار کردم. از سوی دیگر نام پزشکان متخصص تغذیه یا پزشکانی که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی برنامه های آموزشی و سلامت داشتند، مرا به دام شیاد اینترنتی انداخت و به اعتماد و اعتبار این پزشکان سرشناس که حتی فیلم آن ها در پیج اینستاگرامی منتشر می شد، درخواست مجموعه کامل داروهای لاغری را دادم و آن ها را خریدم . حدود یک ماه بود که از کپسول ها و پودرهای ارسالی استفاده می کردم. در مدت کوتاهی اشتهایم افزایش پیدا کرد و احساس تورم در بدنم داشتم. یک ماه بعد، زمانی که مجموعه داروها به پایان رسید و دیگر دارویی برای مصرف نداشتم ناگهان دردهای عجیبی سراغم آمد گویی استخوان هایم می سوخت و از شدت درد به خود می پیچیدم. زانوهایم را جمع می کردم و جیغ می زدم، حالا دیگر پاهایم نیز بی حس شده بودند به طوری که در آستانه فلج شدن قرار داشتم. لرزش وحشتناکی در اندامم به وجود آمد و به دختری عصبی تبدیل شدم که مدام فریاد می زدم، اما دلیل آن را نمی دانستم تا این که دوباره وارد پیج اینستاگرامی آن خانم شدم و در زیر یکی از پست هایش پیام گذاشتم که به چنین عوارضی دچار شده ام! اما خیلی زود مرا در فهرست سیاه قرار داد و به قول معروف بلاکم کرد. در حالی که هنوز متوجه نبودم چه بلایی به سرم آمده است ناگهان با اسامی و پیام های زیادی روبه رو شدم که از شاکیان و مصرف کنندگان داروهای تقلبی این خانم برایم ارسال شد چرا که آن ها برای لحظه ای پیام مرا زیر پست آن زن دیده بودند. تازه فهمیدم که چه اشتباه بزرگی را مرتکب شده ام. خلاصه هنگامی که تصمیم به شکایت از فروشنده داروهای تقلبی در فضای مجازی گرفتم با افراد و شاکیان زیادی برخورد کردم که از شهرهای مختلف کشور از این شیاد اینترنتی شکایت کرده بودند، اما او در حالی همچنان به فعالیت های مجرمانه خود ادامه می داد که سازمان غذا و دارو نیز در نامه های متعدد فعالیت های وی را با اتهامات گوناگون، غیرمجاز و خطرناک اعلام کرده بود.
بالاخره دادگاه وی را به تحمل دو سال زندان محکوم کرد ولی این حکم در دادگاه تجدیدنظر خراسان رضوی به مدت 5 سال تعلیق شد تا متهم هر ماه خود را به معاونت غذا و داروی محل سکونتش معرفی کند و تعهد بدهد که دیگر داروهای تقلبی عرضه نمی کند! ولی هنوز مدت کوتاهی از این ماجرا نگذشته بود که مشخص شد او همچنان به اقدامات مجرمانه خود در فضاهای مجازی ادامه می دهد و بدین ترتیب حکم تعلیقی وی با نظر مقام قضایی در شهرستان کرج لغو و دوباره حکم جلب او صادر شد. اکنون که بسیاری از دختران و زنان در نقاط مختلف کشور فریب تبلیغات واهی را خورده اند و به عوارض خطرناکی دچار شده اند، من هم می خواهم فریاد بزنم «آی دختران جوان، فریب شیادهای اینترنتی را نخورید!»
ماجرای واقعی براساس سرگذشت یکی از مخاطبان . خراسان : شماره : 21199 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۱۰ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-قصاص در ملأعام برای سردسته باند «گربه های وحشی»
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور – سردسته باند زورگیری معروف به «گربه های وحشی» که هنگام سرقت گوشی تلفن همراه یک جوان در منطقه قاسم آباد مشهد، وی را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود،
در حالی به قصاص نفس در ملأعام و تحمل 10 سال زندان محکوم شد که همدست وی نیز حکم 10 سال زندان را گرفت.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، مرداد 98، سه جوان موتورسوار که در خیابان های مشهد زورگیری می کردند با مشاهده دو جوان در انتهای بولوار امامیه به طرف آن ها رفتند. دو نفر از زورگیران که طعمه های خود را روی نیمکت پارک خطی امامیه 81 به دام انداخته بودند، در حالی چاقو به دست به سمت دو جوان مذکور هجوم بردند که یکی از آن ها (راکب) روی موتورسیکلت نشسته و منتظر همدستانش بود تا آن ها را بعد از زورگیری گوشی، فراری دهد. در همین حال یکی از طعمه ها با دیدن چاقوی زورگیران بلافاصله از محل گریخت، اما امیر اسدی (جوان 21 ساله دیگر) به چنگ زورگیران افتاد. «دزدان خشن» برای سرقت گوشی تلفن با وی درگیر شدند و در حالی که جوان 21 ساله با فریاد «دزد! دزد!» از شهروندان کمک می خواست، ناگهان تیغه چاقو به صورت کلنگی بر پیکرش فرود آمد و او خون آلود نقش بر زمین شد.
زورگیران خشن بعد از این جنایت هولناک، سوار بر موتورسیکلت به منطقه نوده (محل سکونت خودشان) گریختند و در حالی که به پرس و جو درباره سرنوشت جوان زخمی می پرداختند به زورگیری های وحشتناک خود نیز همچنان ادامه می دادند به گونه ای که موجی از رعب و وحشت در مناطق شهری به راه انداخته بودند.گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، طولی نکشید که با مرگ جوان 21 ساله، متهمان به قتل با تلاش گروه تخصصی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر و به پنجه عدالت سپرده شدند. اعضای این باند که لقب «گربه های وحشی» را به خود گرفتند، در بازجویی های فنی، دیگر همدستان خود را نیز لو دادند و مدعی شدند که برای ایجاد ترس و رعب و وحشت در دل طعمه ها، ابتدا آن ها را با چاقو مجروح می کردند، سپس اموالشان را می ربودند تا کسی جرئت تعقیب آن ها را هم نداشته باشد. این در حالی بود که «امیرحسین – الف» (سرکرده باند گربه های وحشی) به قتل جوان 21 ساله (امیر اسدی) هنگام زورگیری گوشی تلفن همراه اعتراف کرد و به این ترتیب تحقیقات بیشتر برای ریشه یابی پرونده مذکور با دستورهای ویژه قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) ادامه یافت و بیش از 15 عضو باند «گربه های وحشی» دستگیر و محاکمه شدند. در این میان با توجه به اهمیت ماجرای قتل و ترس و وحشتی که از اقدامات هولناک این گروه خطرناک در مشهد به راه افتاده بود، پرونده 3 نفر از سرکردگان باند گربه های وحشی پس از صدور کیفرخواست در دادسرای عمومی و انقلاب به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و به این ترتیب اعضای اصلی باند پای میز محاکمه قرار گرفتند.
در جلسات محاکمه که به ریاست قاضی هادی دنیادیده برگزار شد، متهمان در حضور وکلای خود به دفاع پرداختند و قضات باتجربه دادگاه نیز با طمأنینه به جزئیات ماجرا گوش دادند که از سوی متهمان و وکلای آن ها بازگو شد. بنابر گزارش روزنامه خراسان، با آن که وکلای مدافع سعی داشتند ارتکاب جنایت را به سلب اراده متهمان به دلیل مصرف قرص و مشروبات الکلی ارتباط دهند و همچنین بر ناآگاهی سرکرده باند برای فرود آوردن ضربه چاقو به نقطه ای از پیکر جوان 21 ساله تاکید می کردند که موجب مرگ وی شده بود، اما قضات دادگاه با استدلال های قوی و مستند، دفاعیات متهمان و وکلای آن ها را نپذیرفتند و پس از مشورت های قضایی، در نهایت دو نفر از متهمان را به اشد مجازات های قانونی محکوم کردند و پرونده را برای سومین متهمی که در دادگاه حضور نداشت، بازگذاشتند.
بنابر رای صادر شده از شعبه ششم دادگاه که به امضای قاضی دنیادیده (رئیس دادگاه) رسیده است، متهم امیرحسین – الف (سرکرده باند) به دلیل قتل امیر اسدی (جوان 21 ساله) به قصاص نفس و به دلیل شرکت در شروع به سرقت مسلحانه مقرون به آزار به تحمل 10 سال حبس و ایراد صدمات غیرکشنده به پرداخت دیه در حق اولیای دم محکوم شد. در همین حال «محمد-خ» (یکی از اعضای باند گربه های وحشی) نیز به اتهام شروع به سرقت مسلحانه مقرون به آزار به تحمل 10 سال زندان (اشد مجازات قانونی) محکوم شد و پرونده برای سومین عضو باند که در جلسه دادگاه حضور نداشت، همچنان باز ماند.
بر اساس گزارش روزنامه خراسان، رای صادر شده از سوی قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی قابل تجدیدنظر خواهی در محاکم دیوان عالی کشور است.
خراسان : شماره : 21198 - ۱۴۰۲ شنبه ۹ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-آغوش طناب دار برای مرد هوسران !
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور- قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی با استنادات دقیق و قاطع از یک پرونده جنایی رمزگشایی کردند و در حالی برای دومین بار رای به قصاص نفس مرد همسرکش دادند که دیوان عالی کشور نیز بر آن مهر تایید زد و بدین ترتیب طناب دار برای قاتل هوسران آغوش گشود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اواسط زمستان سال 96 ماجرای مرگ مشکوک زنی 30 ساله هنگامی به پلیس فرماندهی انتظامی طرقبه شاندیز گزارش شد که بررسی های مقدماتی نشان داد بخشی از پیکر این زن سوخته است. دقایقی بعد با حضور بازپرس پرونده های جنایی و کارآگاهان پلیس آگاهی در ساختمان محل کشف جسد، تحقیقات گسترده ای آغاز و مشخص شد که در ساختمان قفل بوده است بنابراین فرضیه جنایت قوت گرفت و دستورهای قضایی بر دستگیری همسر زن متمرکز شد چرا که بررسی های نامحسوس درباره وضعیت اجتماعی و اخلاقی همسر 40 ساله وی، ماجراهای تاسف باری از اختلافات خانوادگی و پرونده طلاق آنان را فاش کرد.
در همین حال با تلاش عوامل انتظامی، «محمد – پ» دستگیر شد و به پلیس آگاهی انتقال یافت. هنگام تن پیمایی از متهم تبعه خارجی، آثاری از سوختگی روی انگشتان دست و زخم های ناشی از درگیری نمایان شد که مهر تاییدی بر فرضیه های جنایی بود اما مرد 40 ساله، قتل همسرش را انکار کرد و گفت: با همسرم اختلاف داشتم تا حدی که کار به طلاق و جدایی کشید اما من او را نکشتم و جراحات روی پیکرم به دلیل خاراندن بعد از گزش حشرات ایجاد شده و انگشتانم نیز هنگام شکستن شاخه های درخت آسیب دیده است.
بنابر گزارش روزنامه خراسان، اظهارات وی در حالی با واقعیت ها منطبق نبود که او حتی نتوانست شاخه هایی را که شکسته بود به کارآگاهان نشان دهد. از سوی دیگر کنکاش های پلیس درباره وضعیت اخلاقی متهم نیز بیانگر آن بود که وی با یکی از نزدیکان همسرش، ارتباط غیراخلاقی داشته که به همین دلیل هم روانه زندان شده است. این ماجرا به اختلافات خانوادگی وی و همسرش دامن زده و در حالی به درخواست طلاق انجامیده است که پرونده هایی به دلیل ایجاد مزاحمت با شکایت زن 30 ساله نیز در دستگاه قضایی مطرح شده بود.
به گزارش روزنامه خراسان، پس از تکمیل تحقیقات در دادسرای عمومی و انقلاب طرقبه شاندیز، این پرونده جنایی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد. قضات دادگاه پس از بررسی دقیق پرونده و برگزاری جلسات محاکمه، در نهایت رای به قصاص متهم دادند چرا که واکاوی قضات دادگاه از بروز اختلافات شدیدی بین زوج جوان به دلیل هوسرانی و ارتباط غیراخلاقی مرد 40 ساله با یکی از اطرافیان همسرش حکایت داشت و از سوی دیگر هم توسط برخی شاهدان هنگام حضور در محل وقوع جنایت دیده شده بود. در این شرایط دادگاه با توجه به دلایل مستند و قانونی، رای به قصاص نفس با پرداخت سهم فرزند صغیر وی داد اما با اعتراض وکیل تسخیری متهم، این پرونده برای بررسی دقیق تر به دیوان عالی کشور ارسال شد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است قضات سپید موی دیوان عالی کشور نیز پس از مطالعه سطور اوراق این پرونده جنایی، سوالاتی را برای روشن شدن برخی موارد مبهم مطرح کردند و بدین ترتیب پرونده برای رفع نقص به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی (شعبه هم عرض) ارسال شد و توسط قضات با تجربه دیگری زیر ذره بین قضاوت قرار گرفت.
در جلسات دوباره محاکمه متهم به قتل که به ریاست قاضی هادی دنیا دیده در مشهد برگزار شد، باز هم متهم قتل همسرش را نپذیرفت و بر طبل انکار کوبید اما این بار قضات دادگاه رمز پرونده جنایی را گشودند و با دلایل قاطع عقلی، قانونی و شرعی ارتکاب قتل توسط مرد هوسران را محرز دانستند و ادعاهای متهم را با توجه به نظرات پزشکی قانونی و تحقیقات قضایی غیرمنطقی تشخیص دادند.در همین حال قضات دادگاه با وجود انکارهای متهم، ارتکاب جنایت به شیوه خفه کردن و سپس آتش زدن جسد را با استنادات قاطع و محکمه پسند به اثبات رساندند و در نهایت دوباره رای به قصاص نفس متهم دادند اما این بار قضات شعبه 26 دیوان عالی کشور با مشاهده دلایل و مستندات موجود بر رمز گشایی از این پرونده جنایی مهر تایید زدند و بدین ترتیب طناب دار برای قاتل هوسران آغوش گشود. خراسان : شماره : 21196 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۶ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-پاتک پلیس به دزدان ۳۵میلیارد طلا و اشیای قیمتی
توکلی - اعضای باند سارقان میلیاردی طلا و اشیای قیمتی هشت منزل در کمتر از ۴۸ ساعت از زمان آخرین سرقت در کرمان به دام پلیس افتادند.به گزارش خراسان، نیروهای پلیس شهرستان کرمان و پلیس آگاهی مرکز استان به دنبال اعلام وقوع سرقت از هشت واحد مسکونی در زمان خالی از سکنه بودن آن ها، به سرعت راهی محل های مدنظر شدند و با بررسی صحنه های سرقت و اقدامات اطلاعاتی و تخصصی بعدی به هویت عوامل این سرقت ها پی بردند.سردار عبدالرضا ناظری گفت: در ادامه با تحقیقات تکمیلی مشخص شد، سارقان منازل واقع در محدوده شمال شهر کرمان افرادی غیر بومی هستند که همزمان با تعطیلات ایام عید فطر از طریق پنجره، تراس و دیگر منافذ قابل عبور، اقدام به سرقت طلا و اشیای قیمتی از واحدهای آپارتمانی و مجتمع های مسکونی فاقد نرده و حفاظ مناسب کرده اند. وی تصریح کرد: در این زمینه نیروهای پلیس با انجام اقدامات اطلاعاتی و تخصصی سه متهم اصلی مرتبط با این سرقت ها را شناسایی کردند و با دستگیری آنان در نقاط مختلف شهر، ۳۵ میلیارد ریال اموال سرقتی شامل طلا، اشیای قیمتی، ارز و برخی اقلام ارزشمند را که متاسفانه در مکان هایی نامناسب و کاملا در معرض دید نگهداری می شد، به همراه خودروی مورد استفاده در سرقت ها کشف کردند.این مقام ارشد انتظامی با اشاره به تاکیدهای فرمانده انتظامی کل کشور مبنی بر مقابله و کشف همه جانبه سرقت ها اظهار کرد: به رغم شیوه و شگردهای حرفه ای این سارقان غیربومی، ماموران پلیس با تیزهوشی و اشراف اطلاعاتی و البته با همکاری و گزارش های به موقع مردم موفق به متلاشی کردن این باند ظرف مدت ۴۸ ساعت از زمان آخرین سرقت آن ها شدند که در این زمینه توصیه پلیس به شهروندان افزایش خودمراقبتی و پرهیز از نگهداری اموال ارزشمند در مکان های قابل دسترس در منزل است و بارها به سپردن منزل به افراد مورد اعتماد در زمان مسافرت های کوتاه و بلند مدت و بهره گیری از صندوق های امانات تاکید شده است. خراسان : شماره : 21196 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۶ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-مراقب کلاهبرداری اینترنتی در پوشش پرداخت فطریه و کفاره باشید
توکلی - رئیس پلیس فتای استان کرمان درباره کلاهبرداری های احتمالی در ایام پایانی ماه مبارک رمضان در پوشش پرداخت فطریه، زکات و کفاره روزه هشدار داد. به گزارش خراسان، سرهنگ محمدرضا رضایی گفت: متاسفانه کلاهبرداران و مجرمان فضای مجازی از هر فرصتی برای سوءاستفاده و کلاهبرداری از مردم بهره میبرند که آگاهی مردم نیز عامل مهمی در ناکام گذاشتن این افراد است.
وی ادامه داد: با نزدیک شدن به ایام پایانی ماه رمضان این نگرانی وجود دارد که افراد سودجو و فرصت طلب در بستر فضای مجازی بخواهند اقدام به کلاهبرداری یا سوءاستفاده از شهروندان در پوشش پرداخت فطریه، کفاره و این گونه موارد کنند که در همین زمینه لازم است مردم دقت داشته باشند هنگام پرداخت فطریه و کفاره به افراد ناشناس اعتماد نکنند و فطریه و کفاره خود را به نهادهای معتبر پرداخت کنند. بر این هشدار، هم در خصوص فضای حقیقی و هم فضای مجازی تاکید می کنیم. سرهنگ رضایی افزود: در فضای مجازی ممکن است افراد سودجو با طراحی سایت های جعلی، کاربران را به صفحات فیشینگ هدایت و به بهانه پرداخت فطریه و کفاره به کپی کردن اطلاعات کارت بانکی و خالی کردن حساب بانکی آنان اقدام کنند، بنابراین لازم است شهروندان حتما به نشانی های اینترنتی توجه کافی داشته باشند و از کلیک کردن روی لینکهایی که از منابع ناشناس به عنوان خیریه ارسال می کنند، خودداری کنند.
این مسئول انتظامی ادامه داد: گاهی نیز ممکن است همین لینک ها، آلوده به بدافزار باشد و گوشی یا سیستم شهروندان را آلوده کند، از این رو توصیه می شود از کلیک روی لینک های ناشناس که ممکن است به بهانه فطریه، تبریک عید و... باشد، پرهیز شود. رئیس پلیس فتای استان کرمان در پایان از مردم خواست: نذر خود را فقط به حساب نهادها و موسسات دولتی و قابل اطمینان واریز کنند و از پرداخت آن در سایتهای نامعتبر و به حساب های شخصی افراد خودداری کنند چرا که ممکن است افراد سودجو این نذرها را جمع آوری کنند، اما آن را در راه گفته شده هزینه نکنند. خراسان : شماره : 21193 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۳۱ فروردين
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-با دستگیری ۴ سارق ، محموله میلیاردی سیم سرقتی لو رفت
کرمانی - محموله ۲ تنی سیم سرقتی در عملیات پلیس کشف شد.به گزارش خراسان ،فرمانده انتظامی استان کرمان با اشاره به تشدید طرح های برخورد با سارقان،اظهارکرد : در این زمینه نیروهای پلیس آگاهی شهرستان سیرجان در روند کشف چندین فقره سرقت سیم و تجهیزات برق رسانی که با شیوه هایی مشابه در چند نقطه از این شهرستان رخ داده بود به سرنخ هایی از نحوه انتقال اموال سرقتی دست یافتند.
سردار عبدالرضا ناظری افزود: در این زمینه ماموران با پیگیری های شبانه روزی خود از قصد چند متهم سابقه دار و مرتبط در این سرقت ها به منظور انتقال اموال سرقتی به دیگر استان ها باخبرشدند و با استقرار نامحسوس در محور اصلی شهرستان یک دستگاه کامیون حامل دو تن سیم سرقتی را با همکاری نیروهای پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان «شهربابک» شناسایی و متوقف کردند. این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: در این عملیات غافلگیرانه،چهار متهم که قصد داشتند این محموله سیم و تجهیزات برق رسانی را در قالب بار ضایعات آهن به خارج از استان کرمان منتقل کنند دستگیرشدند و در ادامه پس از مواجهه با شواهد و مدارک موجود به ۵۰ فقره سرقت سیم برق از نقاط مختلف شهرستان سیرجان اعتراف کردند. سردار ناظری با اشاره به این که کارشناسان مربوط ارزش این اقلام را بیش از ۲۲میلیارد ریال برآورد کردند، خاطرنشان کرد: این متهمان به انجام سرقت هایی در دیگر نقاط استان هم اقرار کردند، که تحقیقات پلیسی برای کشف این سرقت ها و بازگشت اموال سرقتی به شرکت های انتقال نیرو در دست انجام است. خراسان : شماره : 21190 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۸ فروردين
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-مرکز تولید داروهای تقلبی در مشهد متلاشی شد
سجادپور- با رصدهای اطلاعاتی پلیس مشهد یک مرکز بزرگ تولید و توزیع داروهای تقلبی با جعل مهر استاندارد و سلامت در مشهد متلاشی شد.به گزارش روزنامه خراسان، اواخر هفته گذشته، ماموران پاسگاه انتظامی ده غیبی مشهد همزمان با رصدهای اطلاعاتی در جریان تولید و عرضه داروهای گیاهی غیرمجاز قرار گرفتند و با دستور قاضی اسماعیل عندلیب (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) تحقیقات سری گسترده ای را در این باره آغاز کردند. آن ها پس از جمع آوری اسناد معتبر و محکمه پسند، عملیات دستگیری عاملان تولید این داروها را با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) در دستور کار قرار دادند و 3 سوله بزرگ هزار متری را به محاصره درآوردند. در این عملیات 195 هزار و 520 قرص غیربهداشتی با عناوین دفع کننده سنگ های کلیه و مجاری ادراری، چاق کننده و اشتهاآور، ضد انگل، ضد یبوست، ضد نفخ و بادشکن ، قرص های چربی سوز و لاغری و ... در حالی کشف و ضبط شد که نیم تن نیز مواد اولیه تهیه و تولید قرص های تقلبی روی هم انباشته شده بود. در ادامه ،دستگاه های بسته بندی، تاریخ زن، آسیاب کن و لوازم دیگر نیز که برای تولید و توزیع این قرص ها مورد استفاده قرار می گرفت، با دستور قضایی مهر و موم شد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: این درحالی بود که کارگران تبعه خارجی این کارگاه، از برچسب های جعلی سیب سلامت و استاندارد برای فریب مشتریان استفاده می کردند.تحقیقات بیشتر زیر نظر سروان حسنی (رئیس پاسگاه ده غیبی) همچنان ادامه دارد. خراسان : شماره : 21188 - ۱۴۰۲ شنبه ۲۶ فروردين
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-مجازات دزدی که زنی را کور کرد!
اگرچه بنابر نظر پزشکان قانونی امکان قصاص چشم وجود نداشت اما دزد خشن به مجازات های سنگین محکوم شد
سید خلیل سجادپور- دزد 22 ساله ای که هنگام دستبرد به النگوهای یک بانوی فروشنده، او و شوهرش را هدف ضربات چاقو قرار داده و چشم زن را کور کرده بود درحالی به مجازات سنگین محکوم شد که پزشکان قانونی امکان قصاص چشم را منتفی دانستند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ساعت 6 بعد از ظهر نهم خرداد سال گذشته بود که سارق جوان وارد فروشگاه لباس زنانه شد. بانوی فروشنده که تصور نمی کرد دزدی خطرناک مقابلش قرار گرفته است به سمت مشتری خود رفت. دزد خشن در حالی که چاقو را زیر پیراهنش مخفی کرده بود خود را خریداری جا زد که قصد دارد برای همسرش لباس بخرد! او که نقشه ای هولناک را در سر می پروراند گوشی تلفن خودش را به فروشنده داد تا از لباسی که انتخاب کرده بود عکس بگیرد که تصویر لباس را برای همسرش بفرستد! در این لحظه وقتی زن جوان پس از گرفتن عکس به سوی مشتری خود بازگشت ناگهان وحشت سراسر وجودش را فرا گرفت؛ چرا که پسر 22 ساله با چاقویی که در دست داشت به سمت او حمله ور شد و ضرباتی را بر سر و پیکر زن فرود آورد ولی زن جوان هم دست او را گرفت و رهایش نکرد. مشتری قلابی همچنان ضربات چاقو را بر شکم و اندام زن وارد می کرد که النگوهایش مچاله شد ولی سارق در آن شرایط نمی توانست آن ها را سرقت کند. در حالی که بانوی فروشنده خون آلود کف مغازه افتاده بود ناگهان عروس او وارد فروشگاه شد و با مشاهده سارق جیغ کشید. زن مذکور در حالی که فریاد می زد به«پلیس زنگ بزن!» دزد چاقوکش با حمله به طرف عروس جوان از فروشگاه خارج شد اما در همین لحظه همسر فروشنده از راه رسید و با دزد خطرناک گلاویز شد. سارق 22 ساله که دیگر برای فرار از چنگ آن ها، دست به هر اقدام هولناکی می زد، شوهر فروشنده را هم هدف ضربات چاقو قرار داد و او را نیز به شدت زخمی کرد ولی مرد مذکور او را رها نمی کرد تا این که پلیس شهر «نقاب» از راه رسید و بدین ترتیب حلقه های قانون بر دستان دزد خشن گره خورد. با انتقال مجروحان به مرکز درمانی، مشخص شد که چشم راست «ف- ح» (فروشنده) به شدت آسیب دیده و بینایی خود را از دست داده است. مدتی بعد وقتی مراحل درمانی زوج مذکور طی شد و آن ها بهبودی نسبی خود را به دست آوردند، پرونده سارق خطرناک از نقاب به مشهد ارسال شد و با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع در شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی قضایی قرار گرفت.در جلسات دادگاه که به ریاست قاضی هادی دنیا دیده برگزار شد، دزد 22 ساله مقابل میز عدالت نشست تا به سوالات تخصصی قضات با تجربه دادگاه پاسخ دهد اما او برای رهایی از مجازات به داستان سرایی پرداخت و چنین وانمود کرد که به خاطر توهین فروشنده در چند سال قبل، قصد ترساندن او را داشته است!
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است،متهم این پرونده که اکنون در برابر قضاتی با تجربه قرار گرفته بود زمانی که از نگاه های معنی دار قضات متوجه شد آن ها داستان سرایی هایش را باور نمی کنند و او فقط قصه هایی خنده دار و باورناپذیر بازگو می کند، در نهایت لب به اعتراف گشود و حقیقت ماجرای زورگیری را فاش کرد. او این بار پس از تفهیم اتهام مشارکت در شروع به سرقت مقرون آزار و ایراد صدمه عمدی با سلاح سرد، گفت: چاقویی را به قصد ارتکاب سرقت از منزل خواهرم برداشتم و به مغازه «ف- ح» (شاکی) رفتم. وقتی دیدم درون فروشگاه تنهاست ماسکم را پایین دادم ولی با یکدیگر درگیر شدیم من با چاقو به او ضربه زدم وقتی هم قصد فرار از آن جا را داشتم ناگهان مردی به در مغازه رسید و مرا گرفت. من با برنامه ریزی قبلی این کار را کردم و معتاد هم نیستم اما موفق به سرقت نشدم ودفاع دیگری نیز ندارم! و جرم خود را می پذیرم...
بنابر گزارش روزنامه خراسان، پس از پایان جلسات محاکمه که در حضور وکلای مدافع دو طرف پرونده برگزار شد، قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی وارد شور شدند و با توجه به محتویات پرونده، گزارش های کارشناسی پزشکان قانونی و اقاریر متهم در جلسات دادگاه، رای خود را صادر کردند. براساس این رای که به امضای قاضی دنیادیده (رئیس دادگاه) رسیده، متهم (مهدی- الف) به تحمل 15 سال زندان و پرداخت دیه بسیار سنگین ظرف یک سال محکوم شده است اما دادگاه با توجه به نظر کارشناسی پزشکان قانونی و با وجود تقاضای شاکی برای قصاص چشم، نظر پزشکان را برای فراهم نبودن شرایط قصاص تایید کرد و رای به پرداخت دیه داد. این درحالی است که قضات دادگاه علاوه بر محکومیت سنگین پرداخت دیه توسط متهم، صندوق جبران خسارت های بدنی را نیز ملزم کرد معادل تفاوت دیه قانونی تا سقف دیه مرد مسلمان را در حق شاکی «ف- ح» پرداخت کند.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان همچنین حاکی است، با اعتراض متهمان به رای قاطع قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، این پرونده توسط قضات شعبه چهارم دیوان عالی کشور نیز زیر ذره بین قضاوت قرار گرفت که در نهایت قضات با تجربه دیوان عالی کشور نیز بر رای دادگاه مهر تایید زدند و آن را مطابق با موازین شرعی و قانونی دانستند. بدین ترتیب سارق جوان به اشد مجازات محکوم و روانه زندان شد تا حداقل 10 سال از عمرش را پشت میله های زندان سپری کند! در خور یادآوری است سرگذشت این دزد چاقو کش در ستون امتداد تاریکی منتشر شده است.
اختصاصی خراسان . خراسان : شماره : 21187 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۲ فروردين
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-جنایت هولناک برای انتقام جویی
«هارون» که برای انتقام قتل برادرش در افغانستان، وارد ایران شده بود، گلوی یکی از هموطنانش را به طرز دلخراشی در مشهد برید و از صحنه جنایت گریخت
سید خلیل سجادپور- جوانی که به اتهام قتل وحشتناک یکی از اتباع خارجی و با تلاش شبانه روزی کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی، در تهران ردزنی و دستگیر شد، در بازجویی ها ارتکاب قتل را به جوانی افغانستانی نسبت داد که به خاطر انتقام جویی از هموطنش وارد مشهد شده بود!
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ساعت 2 بامداد هفتم فروردین بود که خبر جنایتی هولناک در بیسیم های پلیس پیچید و قاضی ویژه قتل عمد را شبانه به خیابان شهید بهشتی کشاند. بررسی های مقدماتی قاضی دکتر صادق صفری بیانگر آن بود که افرادی به طور پنهانی وارد مجتمع مسکونی در حال ساخت شده اند و گلوی نگهبان را داخل اتاقی در طبقه همکف بریده اند. ادامه تحقیقات نشان داد که مقتول 35 ساله تبعه کشور افغانستان بود که به طور غیرمجاز وارد ایران شده بود و در ساختمان مذکور کار می کرد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، تحقیقات مقام قضایی که به صبح روز بعد کشید به سرنخ هایی گره خورد که از اختلافات میان «ولی- د» (مقتول) و یکی از هموطنانش حکایت داشت. به همین دلیل گروه تخصصی از کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) ماموریت یافتند تا سرنخ های موجود را پیگیری کنند.
ردزنی های پلیس به یکی از افراد تبعه خارجی مرتبط با این پرونده رسید و مشخص شد که او دو جوان هموطنش را در شب حادثه پناه داده است. به گزارش روزنامه خراسان، این گونه بود که هویت دو تن از متهمان فاش شد و گروه ویژه کارآگاهان پس از رصدهای اطلاعاتی که با راهنمایی های قاضی صفری صورت گرفت به نتایجی رسیدند که نشان می داد یکی از متهمان مذکور به سمت تهران گریخته است. طولی نکشید که کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) و با کسب نیابت قضایی، عازم تهران شدند و پس از انجام برخی فعالیت های اطلاعاتی، جوان 30 ساله ای به نام «محمد- ع» را به دام انداختند. با انتقال این متهم جوان به مشهد، بررسی های ویژه کارآگاهان زیر نظر قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب آغاز شد و بدین ترتیب متهم مذکور راز این جنایت هولناک را برملا کرد.
او گفت: جوانی به نام «هارون» که از دوستانم است و در افغانستان زندگی می کند مرتکب این جنایت شده و من فقط دست و پای جوان 35 ساله (مقتول) را بستم و او هم گلوی نگهبان مجتمع مسکونی را برید!
وی درباره جزئیات این جنایت وحشتناک مدعی شد: چند سال قبل خودروی یکی از همسایگان «ولی- د» در افغانستان سرقت شد و همسایه به سراغ «ولی» آمد تا از طریق نفوذی که در نیروهای نظامی افغانستان داشت برای شناسایی سارق به آن ها کمک کند. «ولی» هم مدتی بعد موفق شد سارق خودرو را بشناسد و بدین ترتیب با آن سارق که «حامد» نام داشت قرار گذاشتند تا با پرداخت مبلغی پول افغانی، خودرو را از «حامد» پس بگیرند ولی هنگامی که چند نفر در سر قرار حاضر شده بودند ناگهان تیراندازی رخ داد و «حامد» (متهم به سرقت) در این ماجرای تیراندازی کشته شد.
از آن روز به بعد خانواده «حامد» به جست وجوی قاتل پرداختند و بدین ترتیب از «ولی» شکایت کردند تا قاتل را لو بدهد اما «ولی» مدعی بود که چیزی در این باره نمی داند! به همین دلیل وی روانه زندان شد تا این که با تغییر نظام حکومتی در افغانستان او هم از زندان آزاد شد و به ایران گریخت. از سوی دیگر «هارون» (برادر حامد) که همچنان از آزادی «ولی» به شدت عصبانی بود پس از مدتی دریافت که «ولی» در مشهد اقامت دارد. این گونه بود که چند روز قبل به سراغ من آمد و مکان نگهبانی او را در ساختمان در حال احداث پیدا کردیم.شب حادثه نیز با هم به سراغ او رفتیم و زمانی که فهمیدیم او به تنهایی در اتاق طبقه همکف سکونت دارد،در اتاق را باز کردیم و من دست و پای او را بستم که «هارون» هم با چاقو سرش را برید و سپس با هم فرار کردیم ولی دیگر اطلاعی از هارون ندارم...
بنا بر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، تحقیقات درباره ادعاهای متهم دستگیر شده و همچنین دستگیری متهم فراری این پرونده جنایی با دستورهای محرمانه قاضی دکتر صادق صفری ادامه دارد.
اختصاصی خراسان . خراسان : شماره : 21185 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۲۰ فروردين
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-اختلافات ملکی انگیزه ای برای قتل برادر
کرمانی - فردی که به علت اختلافات ملکی در یک درگیری برادرش را به قتل رسانده بود، در عملیات نیروهای پلیس رودبار جنوب دستگیر شد.
به گزارش خراسان ،فرمانده انتظامی استان کرمان در تشریح این جنایت خونین بیان کرد:روزسوم فروردین امسال ،قتل فردی با سلاح گرم به مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ اعلام شد که بی درنگ گروهی از نیروهای انتظامی پلیس آگاهی شهرستان رودبارجنوب برای بررسی موضوع راهی محل حادثه شدند. سردارناظری ادامه داد:درتحقیقات انجام شده مشخص شد که جوانی ۲۴ ساله در یکی از روستاهای شهرستان رودبار جنوب، با برادر کوچک ترش به علت برخی اختلافات درگیر شده و بر اثر شلیک گلوله و شدت جراحات جان خود را از دست داده است. این مقام ارشد انتظامی افزود: بلافاصله با هماهنگی مرجع قضایی، دستگیری قاتل در دستور کار پلیس آگاهی شهرستان رودبار جنوب و پلیس آگاهی استان کرمان قرار گرفت. وی گفت:نیروهای انتظامی شهرستان رودبار جنوب با اقدامات اطلاعاتی مخفیگاه قاتل را دریکی از روستاهای شهرستان رودبار جنوب شناسایی کردند و در یک عملیات غافلگیر کننده قاتل را به دام انداختند. سردارناظری تصریح کرد: متهم پس از انتقال به مقر پلیس ، دربازجویی ها مدعی شد برادرش را بر سر اختلافات ملکی و با استفاده از سلاح گرم به قتل رسانده است. فرمانده انتظامی استان کرمان خاطرنشان کرد : ماموران در ادامه یک قبضه کلت کمری به همراه مقادیری مهمات از متهم کشف کردند و او را برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضایی تحویل دادند. خراسان : شماره : 21181 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۵ فروردين
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-پایان آدم ربایی در کویر
توکلی - عامل آدم ربایی پسرجوان درمشهد به چنگ پلیس افتاد.به گزارش خراسان ،جانشین فرماندهی انتظامی استان کرمان درتشریح جزئیات ماجرای این آدم ربایی بیان کرد: نیروهای پلیس ایستگاه بازرسی شهید جهانگرد راور به دنبال اعلام گزارشی از پلیس خراسان رضوی مبنی بر ربوده شدن پسر جوانی توسط فردی ناشناس و مسلح با یک دستگاه خودروی تیبا، به سرعت وارد عمل شدند و برای پایش دقیق ترددهای محور خراسان جنوبی به راور اقدام کردند. سردار روانبخش ادامه داد:خودروی مدنظر لحظاتی پس از اعلام این موضوع وارد ایستگاه بازرسی شهید جهانگرد شد اما راننده آن بدون توجه به ایست ماموران با عبور از روی گل میخ اقدام به فرار کرد و ماموران نیز به تعقیب و مراقبت او پرداختند.وی اظهارکرد:در ادامه راننده این خودرو پس از طی یک مسافت کوتاه، متوقف شد و فرد ربوده شده را با تهدید اسلحه از خودرو پیاده کرد و به سمت ارتفاعات جاده «دیهوک» کشاند که در همین اثنا فرمانده انتظامی شهرستان راور نیز به محل رسید و به همراه دیگر تیم های انتظامی موفق شدند فرد ربوده شده را از دست گروگان گیر رها کنند اما فرد آدم ربا با استفاده از ارتفاعات و پوشش گیاهی منطقه، چندین ساعت از دید ماموران خارج شد.این مقام انتظامی گفت: تیم های انتظامی با هدف دستگیری این عامل گروگان گیری تا ظهر روز بعد برای پایش و پاک سازی محل اقدام کردند که در نهایت پس از ۲۴ ساعت جست و جو در کویر و حاشیه جاده موفق شدند متهم فراری را دستگیر و کلت کمری او را نیز کشف کنند.جانشین فرماندهی انتظامی استان کرمان تصریح کرد: براساس بازجویی ها مشخص شد این پسر جوان اهل یکی از مناطق شمال کشور در سفر به مشهد در حالی که به همراه یکی از بستگانش قصد فروش چند حلقه انگشتر را داشته است، توسط متهم اغفال و با انگیزه اخاذی گروگان گرفته می شود.سردار روانبخش خاطرنشان کرد : این متهم درصدد انتقال گروگان خود به یکی از مناطق استان کرمان بوده و قصد اخاذی از خانواده اش را داشته که خوشبختانه با سرعت عمل پلیس راور دستگیر شد. خراسان : شماره : 21181 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۵ فروردين
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-راز تنها بازمانده از خودکشی دسته جمعی
شاید رازی در زنده ماندنم نهفته باشد که خودم از اسرار آن بی خبرم اما از این موضوع خوشحالم چرا که من تنها بازمانده ای هستم که باید پیگیر پرونده مرگ گروهی اعضای خانواده ام باشم تا آن جوان مرموز که موجب مرگ مادر و خواهران و برادرم شد از طریق قانون به مجازات اعمال وحشتناک خود برسد و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات جوان 22 ساله ای است که به همراه دیگر اعضای خانواده اش دست به خودکشی زد اما پس از مرگ 5 عضو خانواده اش، او تنها فردی بود که در پی عوارض ناشی از مسمومیت دارویی به کما رفت و با تلاش کادر درمانی از مرگ نجات یافت. این جوان که «ایمان» نام دارد پس از آن که از جوانی به نام بهروز شکایت کرد و به سوالات تخصصی قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) درباره ناگفته های مرگ دسته جمعی اعضای خانواده اش پاسخ داد، به تشریح زوایای پنهان این ماجرای تکان دهنده پرداخت و گفت: مدتی بود که از مزاحمت های حضوری و تلفنی جوانی به نام «بهروز» خسته شده بودیم. او به هر بهانه ای در اطراف منزل ما سبز می شد و آبروریزی می کرد. آن جوان که با خودروهای مختلف تردد داشت بیشتر اوقات با ارسال پیامک های حاوی تهمت های ناروا و توهین و ناسزا خانواده ما را تا مرز جنون برده بود. او از خطوط گوناگون تلفن به اعضای خانواده ام پیام می داد و ادعا می کرد پول زیادی برای یکی از خواهرانم هزینه کرده است و حالا که خواهرم قصد ازدواج با او را ندارد باید آن پول ها را بپردازیم. «بهروز» همچنین مدعی بود که از برخی ارتباط های خواهرانم با افراد غریبه اطلاع دارد و بدین ترتیب تهمت های وحشتناکی مانند سقط جنین را به خواهرانم نسبت می داد.
تا جایی که ما برای فرار از ایجاد مزاحمت های او حتی آیفون منزل را قطع کردیم اما او وقتی که مهمانی به منزل ما می آمد با زدن سنگ ریزه به شیشه پنجره منزلمان به مزاحمت هایش ادامه می داد. هرچه به او می گفتیم ما خانواده ای آبرومند و کاسب هستیم و تاکنون هم مال کسی را نخورده ایم! اگر تو مدعی هستی پولی برای هرکدام از اعضای خانواده ما هزینه کرده ای، اسنادش را بفرست تا بلافاصله مبلغی را که ادعا می کنی به حسابت واریز کنیم! ولی او فقط به تهمت های زشت و زننده اش با ارسال پیامک ادامه می داد یا با شماره های مختلف ایجاد مزاحمت می کرد. تا این که یک روز او چنان تهمت های وحشتناکی را در تماس با برادر بزرگ ترم مطرح کرد که برادرم توان و تحمل خودش را از دست داد. او هراسان به خانه آمد و از مزاحمت های «بهروز» و ادعاهای او پرده برداشت ،برادرم که نمی توانست این حرف های زننده را تحمل کند به یک باره تصمیم هولناکی گرفت و با یک قرص سمی خطرناک دست به خودکشی زد. هنوز جسد برادرم در بیمارستان بود که مادرم دچار آشفتگی روحی شد. او سختی های زیادی را در زندگی تحمل کرده بود و اکنون پسر بزرگش را نیز به خاطر تهمت های یک جوان مرموز از دست داده بود. او به اندازه ای گریه کرد و اشک ریخت که برای مدت کوتاهی در بیمارستان بستری شد ولی وقتی او را به خانه آوردیم دیگر نمی توانست مرگ برادرم را از خاطر ببرد به همین دلیل او هم تصمیم به خودکشی گرفت و گفت که می خواهد نزد برادرم برود! هرچه تلاش کردیم تا او را منصرف کنیم، فایده ای نداشت، بالاخره به او گفتیم اگر قرار است تو هم از دنیا بروی! ما نیز در این دنیا نمی مانیم! و باید همه با هم نزد برادرمان برویم! این درحالی بود که پدرم از سال ها قبل به طور جداگانه زندگی می کرد و در کنار ما نبود!
در این شرایط یکی از خواهرانم روی 2 برگ کاغذ، وصیت نامه ای را نوشت و تاکید کرد که علت مرگ دسته جمعی ما مزاحمت ها و تهمت های ناروای جوانی به نام «بهروز» است! خلاصه حدود ساعت 10 تا 1 شب بود که شیرهای گاز را باز کردیم تا با گاز خودکشی کنیم اما بعد از گذشت چند ساعت اتفاقی نیفتاد و ما هنوز زنده بودیم. در این هنگام من به خاطر ترس از انفجار و این که به دیگر همسایگان خسارت هایی وارد نشود، همه شیرهای گاز را بستم و سپس مادرم تصمیم گرفت تا با مصرف زیاد قرص خودکشی کنیم. در حالی که روی رختخواب هایمان و در کنار یکدیگر دراز کشیده بودیم هرچه قرص در منزل داشتیم ، آوردیم و همه با هم قرص ها را خوردیم که دیگر چیزی نفهمیدم تا این که چند روز بعد زمانی که از بیمارستان مرخص شدم تازه دریافتم که همه خانواده ام جان خود را از دست داده اند و من تنها بازمانده ای هستم که باید پیگیر این ماجرای تلخ باشم تا «بهروز» به سزای اعمالش برسد...
شایان ذکراست، اول اسفند سال گذشته اعضای یک خانواده در مشهد به طور دسته جمعی خودکشی کردند که اخبار آن در صفحه حوادث روزنامه خراسان منتشر شد .
ماجرای واقعی براساس یک پرونده قضایی . خراسان : شماره : 21180 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۱۴ فروردين
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-جنایت در جاده خاکی
سجادپور- جسد مردی که با ضربات وحشتناک جسم سخت به قتل رسیده بود، در یکی از جاده های خاکی حاشیه مشهد کشف شد.به گزارش روزنامه خراسان، ساعت 15:20روز گذشته، زنگ تلفن همراه قاضی ویژه قتل عمد مشهد به صدا درآمد و نیروهای انتظامی از کشف جسد خون آلودی در حاشیه جاده خاکی انتهای بولوار توس 63 خبر دادند. به دنبال دریافت این خبر، بی درنگ قاضی «محمود عارفی راد» عازم محل مذکور شد. دقایقی بعد کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز با مقام قضایی همراه شدند و بدین ترتیب بررسی های تخصصی درباره این معمای پیچیده جنایی درحالی ادامه یافت که جمجمه مرد 50 ساله بر اثر وارد آمدن ضربات وحشتناک جسم سخت، خرد شده بود. با آن که هویت مقتول در بررسی های مقدماتی مشخص نشد اما قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد دستورهای محرمانه خاصی را با توجه به آثار موجود در محل رها شدن جسد، صادر کرد تا کارآگاهان به ردیابی عامل یا عاملان این جنایت تکان دهنده بپردازند.گزارش روزنامه خراسان حاکی است جسد این مرد که موهایی رنگ کرده داشت برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات گسترده کارآگاهان با راهنمایی های قاضی «عارفی راد» به گونه ای در مسیر کشف حقیقت قرار گرفت که احتمال دارد عامل یا عاملان جنایت، مرد میان سال را در جای دیگری به قتل رسانده و سپس جسد او را در حاشیه جاده خاکی رها کرده باشند! خراسان : شماره : 21175 - ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۳ اسفند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد